آرشیو دوشنبه ۷ مهر ۱۳۹۹، شماره ۴۷۵۴
صفحه آخر
۱۶
در همین حوالی

هدف وسیله را توجیه می کند

روژین مازوجی

اغلب ماکیاولی را به عنوان مروج رویکرد هدف وسیله را توجیه می کند، می شناسند. بر این پایه می گویند سیاست ماکیاولی یا ماکیاولیانیسم خالی از هر گونه اصول اخلاقی است. با این همه به نظر می رسد که در نوشته های ماکیاولی واقع گرایی موج می زند که برخاسته از مشاهدات و تجربیات خود او در عرصه سیاست است. تجربیاتی که ماکیاولی طی سفرها و ماموریت های خود به عنوان سفیر به دربارهای مختلف فرانسه و آلمان و همین طور مشاهده جریانات و نزاع های سیاسی و تصمیم گیری های روسای امور در شکل گیری نظریات او در باب سلطنت و حکومت داری تاثیر ویژه و مستقیم داشته است. به نظر اساسی ترین کوشش ماکیاولی در کتاب شهریار که اندرزنامه ای است به آنان که می خواهند زمام امور مملکتی را به دست گیرند نشان دادن این امر است که بر حکام و شهریاران لازم و واجب است «شخصیت خویش را با مقتضیات زمان سازگار کنند به جای اینکه زمانه را در قالب شخصیت خود شکل دهند» و در ادامه همین بصیرت است که ماکیاولی صورت بندی های مختلفی از نحوه شکل گیری سلطنت را فصل به فصل بحث می کند و شرایط مترتب بر آن را توضیح می دهد و شهریاران را از خطرهای احتمالی هر وضعیت آگاه و راه برون رفت از بحران ها را گوشزد می کند. اما در این میان نقش مردم چیست؟ طبق نظر ماکیاولی در شهریار در فصل «سلطنت های انتخابی» در شهرها سه وضعیت «سلطنت- آزادی- خودمختاری» ممکن است حاکم شود که در واقع این سه وضعیت خروجی نزاع دو دسته است. مردمی که از ستم پذیری سر باز می زنند و علاقه ای به منقاد شدن ندارند و اشرافیتی که تمام هم خود را در کار کرده تا بر توده فرمانروایی کنند و توده را تحت انقیاد خود درآورند. در نتیجه نزاع این دو نیرو صورت های مختلفی از سلطنت و آزادی و خودمختاری فراهم می آید و به همین خاطر ماکیاولی ضمانت پایداری سلطنت شهریاران را در گرو رضایت توده و پشتیبانی توده از روحی که در شهر حاکم است، می داند. گفته می شود که ماکیاولی با تصنیف کتاب شهریار و پیشکش کردن آن به مدیسی ها قصد داشته نظر مدیسی ها را که برای مدتی او را در زندان و تبعید و تحت شکنجه قرار داده بودند، جلب کند. شاید در این مورد هدف به غایت وسیله را توجیه کند!