آرشیو پنجشنبه ۸ آبان ۱۳۹۹، شماره ۴۷۷۷
صفحه آخر
۱۲
تاکسی نوشت

یقین

سروش صحت

مردی که جلوی تاکسی نشسته بود، پرسید: «بالاخره ویتامین ث برای کرونا خوبه یا بده، باید بخوریم یا نخوریم؟» زنی که با پسر چهار، پنج ساله اش عقب تاکسی نشسته بود، گفت: «چی می دونم، هر روزی یه چیزی می گن یه روز می گن بخورین، بعد می گن نخورین، بعد دوباره می گن بخورین، معلوم نیست.» تاکسی از بغل پارکی گذشت. چند نفر در حال دویدن بودند. زن پرسید: «اینها چه جوری تو این هوا می دوند، ریه هاشون داغون میشه که» راننده گفت: «خانم اینها فقط ریه شون داغون میشه، ما که ورزش نمی کنیم کل بدنمون داغون میشه.» 

مردی که جلو تاکسی نشسته بود، گفت: «بالاخره ورزش بکنیم یا نکنیم؟» زن گفت: «نه آقا تو این هوا ورزش نکن.» 

راننده گفت: «تو هر هوایی، ورزش کردن بهتر از ورزش نکردنه.» رادیو داشت از انتخابات امریکا می گفت. زن پرسید: «کدوم اینها انتخاب بشه برای ما بهتره؟» مردی که جلوی تاکسی نشسته بود، گفت: «بعضی ها می گن بایدن انتخاب بشه، بعضی ها می گن ترامپ بهتره. بعضی ها هم می گن این دو تا هیچ فرقی باهم ندارن.» زن پرسید: «وای هیچی که معلوم نیست، پس چی هست که ما مطمئن باشیم بهش؟» 

پسربچه گفت: «من بگم؟» زن گفت: «بگو عزیزم» پسربچه گفت: «امروز پنجشنبه است.» مردی که جلوی تاکسی نشسته بود، گفت: «واقعا؟!... من فکر می کردم امروز چهارشنبه است.»