برای حضرت ابوالفضل العباس (ع)
مشتی زده بر شعشعه آب؛مردد
نیلوفر دستش سر مرداب؛مردد
دیدی که به روز آید و در آب نشیند
عکس رخ تابنده مهتاب مردد؟
از آب چه موجی زده بر چنگ عزایش
ساقی شده انگشت به مضراب؛مردد
هرجا که حسین آمده عباس کنارش
زینب سر این قبله و محراب مردد
ای کاش که بودی و دل حرمله می شد
در لحظه آخر سر پرتاب مردد
گودال عجب جای عجیبی است برادر
شمر آمده مهمانی ارباب مردد
وقتی برای بردن مشک انتخاب شد
تنها امید ماندن طفل رباب شد
شمشیر تا کشید و به قلب سیاهه زد
گویا علی دومرتبه پا در رکاب شد
رو شد برای علقمه دستان خواهشش
حتما قنوت آخر او مستجاب شد
مشک آمد و چنان به لبش بوسه زد که آب
از شهد بوسه اش به تمامی گلاب شد
از کف نهاد آب و به لب ذکر یا حسین
عالی مقام بوده و عالی جناب شد