آرشیو شنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۱، شماره ۵۴۵۰
صفحه آخر
۸
شکایت به دوستان

ایران و نوروز و امید ایرانی

نیوشا طبیبی گیلانی

نمی دانم کجا این مصرع را شنیده ام یا خوانده ام: «نوروز ماندگار است تا یک جوانه باقی است...» سراینده آن را هم نمی شناسم، اما نیک

می دانم/می دانیم که راز ماندگار شدن تمدن ما همین مفهوم است. نوروز به مثابه زنجیری محکم از امید به نو شدن و بهتر شدن، قرن هاست که نویددهنده آمدن روزگاری نو و دیگرگون است. ملت ایران سده های متوالی است که دردها و رنج ها و مضایق و فتنه های خونریز و حمله و اشغال بیگانگان بداندیش را با فکر آمدن نوروز و روزگاری چون شکر، به سر برده. نوروز نه تنها نویددهنده ادامه زندگی و دگرگونی احوال جهان بوده، بلکه مایه اتحاد ملی ما بوده. نوروز ما را به یکدیگر نزدیک می کند، اقوام ایرانی گرد نوروز، همسایگی و همزیستی و یک خانگی هزاران ساله را جشن می گیرند.

علی رغم ژاژخایی بدخواهان بی وطن که عمر هزاران ساله ایران را به چند دهه تقلیل می دهند و دهان به یاوه می گشایند و از «ملل تحت ستم» سخن می گویند، اقوام ایرانی با تعلق عمیق به آب و خاک میهن خود و با احساس مهربانی و ملاطفت و عشق به دیگر هموطنان خود قرن هاست که با یکدیگر زیسته اند. جدایی طلبان بداندیش تاریک ذهن، سخن از قوم موهومی به نام فارس می کنند. وقتی از آنها می پرسیم مشخصا از کدام قوم سخن می گویید؟ فارس ها کدام قوم هستند، در کجا زندگی می کنند و به کدام لهجه و زبان سخن می گویند؟ موسیقی و لباس شان چیست و چه صفاتی آنها را از دیگر اقوام ایرانی جدا می کند، پاسخ هایی مبهم و ناموجه می دهند. آنها نمی فهمند که زبان فارسی زبان هیچ قوم ایرانی نیست بلکه زبان بین الاقوامی ماست. ما به واسطه این زبان پرشکوه تشخص ملی خود را حفظ می کنیم. ادبیات فارسی از مولفه های اتحاد ملی ماست و متعلق به همه ملت ایران (همه اقوام ایرانی) است. تاریک اندیشان فهمی از این موضوع ندارند و برای آنکه از آب گل آلود به نفع خود ماهی بگیرند و چند دلار بیشتر سرویس های اطلاعاتی و دولت های متخاصم را سرکیسه کنند بر طبل جدایی خواهی و اباطیلی مانند استیلای قوم فارس! می کوبند. اگر به عنوان نمونه 6 قرن گذشته تاریخ ایران را بررسی کنیم، آذری زبانان بیشترین مدت فرمانروایی بر ایران را دارند. فرمانروایانی که خاستگاه شان آذربایجان بوده - مانند صفویان- یا مانند قاجارها ترک زبان بوده اند، هرگز مفهوم قوم فارس و لزوم مقابله با زبان و فرهنگ فارسی از مخیله شان هم عبور نکرده! خطی یا سخنی از آنان در دشمنی با فارس و فارسی نقل نشده است. آنها می دانسته اند که زبان و فرهنگ فارسی و ایرانی در هم تنیده اند و ما به این زبان با هم صحبت می کنیم و در دنیا شناخته می شویم. بنابراین هرگز نخواستند زبان مادری خود را بر اقوام دیگر تحمیل کنند.

اساسا مفهوم قوم فارس و از این دست خزعبلات و سخنان نامربوط و خنده آوری که این روزها به خصوص از طرف عده ای مغرض وطن فروش یا بی سواد احساساتی در شبکه های اجتماعی و به ویژه در توییتر مطرح می شود، دستاورد سرویس اطلاعاتی اتحادجماهیر شوروی در دهه 40 میلادی است. آنها برای جدا کردن آذربایجان از میهن عزیز یاوه هایی در این موضوع سر هم کردند. پیشه وری و فرقه دموکرات و افراد مزدور شوروی که خیال خام جدایی داشتند از میان رفتند اما آن اندیشه شوم، دستمایه دشمنان ایران باقی ماند تا امروز. جدایی خواهان بی سواد و خام اندیشی که آلت دست عده ای خارج نشین حقوق بگیر هستند همان یاوه ها را تکرار می کنند و به سبک ادبیات کمونیستی از اعتبار ساقط شده سخن از «حقوق خلق های ایران» می رانند.

هزاران سال است که این ملت رنگارنگ، برآمده از ده ها قوم و فرهنگ در کنار هم زیسته اند، حقوق یکدیگر را مراعات کرده اند، دستاوردهای فرهنگی و هنری شان را در گنجینه ای به نام فرهنگ و هنر ملی ایران جمع آوری کرده اند و تاریخی پرشکوه را رقم زده اند. نوروز از شاخصه های مهم اتحاد ملی ماست چون به یاد تک تک ایرانیان می آورد که ریشه همه ما یکی است. یادآوری می کند که هزاران سال است ما به خوشی و خرمی در کنار هم زیسته ایم، هرگز به روی هم تیغ نکشیده ایم، با هم وصلت ها کرده ایم و تار و پودمان در هم عجین است. ما اجزای جدایی ناپذیر مفهومی ابدی و ماندگار به نام ایران هستیم.

ما هر سال در نوروز با امید به آینده ای بهتر سال را آغاز می کنیم. این روزهای سخت می گذرند و البته که برای خائنان به میهن جز سیه رویی باقی نخواهد ماند و آخر دست ایران و نوروز و امید ایرانی جاودان خواهند ماند.