بر اساس داده ها و نتایج سازمان ثبت احوال کشور و مرکز آمار، نرخ ازدواج با کاهش و میانگین سن ازدواج با افزایش روبه رو بوده است
چرا سن ازدواج بالا رفت ؟
مهم ترین سرمایه هر جامعه ای خانواده است و باید برای قوام و استحکام بنیان آن سرمایه گذاری کرد. در جامعه ما که در آن تشکیل خانواده و ازدواج همواره عمومیت داشته، اهمیت این مسئله روشن است. ازدواج مقدمه و منشا خانواده محسوب می شود که افزایش متوسط سن ازدواج چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی دارای آثار و پیامدهایی است و به لحاظ جمعیتی، تاثیری مهلک بر پویایی جمعیت به ویژه باروری دارد و زمینه تداوم و حرکت به سوی باروری پایین تر را فراهم می کند. بررسی تغییرات میانگین سن ازدواج در سالیان گذشته نشان می دهد که میانگین سن تشکیل خانواده پیوسته روندی افزایشی را طی کرده است. نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن نیز بر افزایش محسوس میانگین سن ازدواج صحه می گذارد. طبق آمارهای موجود، «متوسط سن ازدواج از سال 1345 به بعد روندی افزایشی داشته است؛ به طوری که متوسط سن ازدواج دختران، به خصوص روستائیان در طول زمان، همواره سیر صعودی داشته و از 4/18 سال در سرشماری 1345 به 4/22 سال در سرشماری 1375 رسیده است و متوسط سن ازدواج پسران، پس از کاهش محسوس در اوایل انقلاب اسلامی، از سال 1365 به بعد روندی افزایشی داشته است.) (1)
بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران که از سرشماری های عمومی نفوس و مسکن به دست آمده نشان می دهد میانگین سن ازدواج در ایران طی6 دهه گذشته هم در بین مردان و هم زنان افزایش چشمگیری داشته است: «میانگین سن اولین ازدواج در سال 1335 در مردان 24/9 سال بود که طی6 دهه بعد یعنی در سال 1395 به 27/4 سال رسید که افزایش 2/5 ساله را نشان می دهد. هرچند این افزایش، یک پدیده مداوم نبود. این میانگین در سال 1345 تقریبا بدون تغییر ماند و در سال 1395 حدودا یک سال کاهش یافت. کاهش میانگین سن ازدواج در سال 1365 ادامه یافت و به کمترین میزان خود طی 6 دهه اخیر (یعنی 23/8 سال) رسید. از ابتدای دهه 1370 افزایش سریع میانگین سن ازدواج آغاز می شود و طی 25 سال، از 24/4 سال به 27/4 می رسد. افزایش سه ساله میانگین سن ازدواج از تغییرات بسیار سریع در ارزش های ازدواج در بین جوانان حکایت دارد.» (2)
تغییرات میانگین سن ازدواج در بین زنان نیز تقریبا از الگوی مشابهی پیروی می کند؛ «هرچند افزایش این رقم در بین زنان بسیار بیشتر از مردان بوده است. در حالی که افزایش میانگین سن ازدواج در بین مردان در 6 دهه گذشته 2/5 سال بود، این رقم در بین زنان چهار سال افزایش یافت. با توجه به اینکه در شاخص هایی مانند نرخ باروری، میانگین سن ازدواج برای زنان بسیار مهم تر از مردان است و این زنان هستند که بار فرزندآوری را به دوش می کشند، افزایش میانگین سن ازدواج زنان می تواند تبعات فراوانی را برای جمعیت کشور در آینده به همراه داشته باشد. همچنین روند تغییرات سن ازدواج در زنان نشان می دهد به جز فاصله سال های 1335 تا 1345 و دوره پنج ساله 1390 تا 1395، در تمامی دوره های سرشماری ما با افزایش میانگین سن ازدواج در بین زنان مواجه هستیم.» (2)
مطالعات متعددی در بسیاری از کشورها رابطه بین نسبت شهرنشینی و میانگین سن ازدواج را اثبات می کنند؛ به این معنا که عمدتا میانگین سن ازدواج در شهرها بالاتر از روستاهاست و شهرنشینان عمدتا در سنین بالاتری ازدواج می کنند. چنانچه اطلاعات مرکز آمار ایران نشان می دهد، «در تمامی دوره های سرشماری عمومی نفوس و مسکن، میانگین سن ازدواج در بین مردان و زنان روستایی پایین تر از میانگین کشور است.این رقم در سال 1395 در مناطق روستایی 26/5 سال برای مردان و 22 سال برای زنان بود که در هر دو جنس تقریبا یک سال کمتر از میانگین کشوری است. این در حالی است که میانگین سن ازدواج برای مردان شهری در این سال، 27/8 سال و برای زنان شهری 23/4 سال بود که 0/4 سال بالاتر از میانگین کل کشور است.» (2)
مطابق گزارش مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی و بر اساس داده ها و نتایج سازمان ثبت احوال کشور و مرکز آمار ایران، روند تحولات شاخص های ازدواج به گونه ای است که نرخ ازدواج با کاهش و میانگین سن ازدواج با افزایش روبه رو بوده است. این مرکز، در گزارشی به بررسی عوامل تاثیرگذار بر افزایش سن ازدواج جوان ها پرداخته و راهکارهایی برای کاهش این سن ارائه داده است. این پژوهش چند مولفه را به عنوان عوامل اصلی افزایش سن ازدواج برشمرده که از جمله آن ها، «بالا بودن هزینه آغاز زندگی»، «بیکاری و نبود شغل پایدار» و«پیدا نکردن گزینه مناسب و نبود نهادهای واسطه گر» عنوان شده است. این گزارش با طرح راهکارهایی برای کاهش سن ازدواج، در کنار مسائل اقتصادی و حل بحران اشتغال جوانان، موضوع تحصیلات زنان را به عنوان یکی از موانع ازدواج زودهنگام معرفی کرده است.
یکی از راهکارهایی که مرکز پژوهش ها برای جلوگیری از افزایش سن ازدواج ارائه داده، تمرکز بر بهبود وضعیت اقتصادی پسران در سن کمتر از 25 سال است که بتوانند با دخترانی که هنوز وارد مرحله تحصیلات دانشگاهی نشدند، ازدواج کنند. تهیه کنندگان این گزارش چنین نوشته اند: «اگر مردان در سن مناسب ازدواج (زیر 25 سال) وضعیت اقتصادی و رفاهی مناسبی داشته باشند و براساس الگوی تقاطع سنی ازدواج با دختران چهار یا پنج سال کوچکتر از خود ازدواج کنند، نقش عامل تحصیلات دختران در افزایش سن ازدواج، کاهش می یابد.»
در بخش دیگری، مرکز پژوهش های مجلس راهکاری برای کاهش سن ازدواج ارائه داده که این پیشنهاد بر حمایت از مشاغل غیروابسته به تحصیلات عالی، معطوف است. این راهکار تاکید می کند که در صورت تقویت مشاغلی که وابستگی به تحصیلات عالی ندارند، می توان امکان اشتغال زایی بالاتری در شهرهای مختلف ایجاد کرد و به دنبال آن سن ازدواج را پایین آورد.
تلاش بر کاهش سن ازدواج و تشویق جوانان به تشکیل خانواده در حالی است که معیشت در چند سال اخیر تحت تاثیر شدیدترین فشارهای اقتصادی قرار داشته و در گزارش مرکز پژوهش های مجلس بر نابسامانی های اقتصادی به عنوان یکی از مولفه های مهم و اثرگذار بر کاهش تمایل جوانان به ازدواج اشاره شده است. در این خصوص مطرح شده: «تغییر نکردن روند موجود و عدم توانمندسازی اقتصادی افراد در تامین معاش یک خانواده نه تنها استحکام خانواده های موجود را تحت الشعاع قرار می دهد بلکه شکل گیری خانواده های جدید را نیز با مشکل روبه رو می کند.»
در نابسامانی های اقتصادی، مسئله بیکاری نقش موثری در تجرد جوانان و از سوی دیگر ریشه اکثر نابسامانی های اجتماعی دارد.
دکتر مصطفی آب روشن- در قامت جامعه شناس با تایید این مسئله می گوید: «جوانی که هیچ گونه آینده شغلی روشنی را برای خودش تصور نمی کند چگونه می تواند به ازدواج تن دهد؟ در مبحث ازدواج نمی توانیم با رویکردهای دستوری جوانان را وادار به ازدواج نماییم، برای یک ازدواج موفق، علاوه بر بلوغ فیزیولوژی و فکری شخص باید تمکن اقتصادی نیز داشته باشد تا بتواند به بلوغ اجتماعی نیز برسد لذا تا زیربنا و مقدمات ازدواج مهیا نشود هر گونه شتابزدگی در این امر آسیب زا خواهد بود. در واقع دولت باید به عنوان نهادی تسهیلگر ونه مداخله گر با ایجاد زمینه های اشتغال و فراهم سازی بسترهای حمایتگرانه، نقش سازنده خود را به خوبی ایفا کند.»
البته نتایج برخی پژوهش ها حاکی از آن است که اقتصاد برای شروع یک زندگی حرف اول را نمی زند، اگر اینگونه است، چرا نرخ ازدواج در اقشار پردرآمد هم پایین است و چرا هنوز شاهد ازدواج در اقشار کم درآمد جامعه هستیم؟
با این حال، سیاستگذاری های کارآمد و اثربخش در حوزه های اقتصادی از دید احمد دراهکی، عضو هیئت علمی گروه جمعیت شناسی دانشگاه علامه طباطبایی نیز بسیار با اهمیت است. او به ایرنا می گوید: «تصمیمات بلندمدتی مانند ازدواج نیازمند حدی از ثبات اقتصادی مانند شغل، مسکن، ثبات قیمت ها و چشم انداز روشن نسبت به آینده است. در شرایطی که هر روز شرایط تهیه مسکن و حتی اجاره آن برای جوانان تاریک تر و نامشخص تر می شود، تداوم این شرایط اثر خوبی بر سن ازدواج جوانان نخواهد داشت. در شرایطی که ثبات قیمت ها برقرار نباشد و روز به روز بر قیمت کالاهای اساسی که حداقل نیاز یک زوج جوان برای ازدواج را تامین می کند، افزوده شود، سن ازدواج بالا و بالاتر می رود.»
دراهکی نگران است که حرکت به سمت افزایش سن ازدواج به سنین بالاتر، احتمال تجرد را به ویژه برای دختران بالاتر ببرد: «از آنجا که در جامعه ایران ازدواج دختران تابع تقاضای پسران است در نتیجه وضعیت ازدواج دختران را نیز نباید جدا از تقاضای مردان برای ازدواج در نظر گرفت. بنابراین مسئله اصلی این است که کدام عوامل بر تمایل و عدم تمایل مردان به ازدواج تاثیرگذارند؟ و در چه شرایطی ازدواج افراد به تعویق می افتد؟ بنابراین مسئله تجرد جدای از افزایش سن ازدواج نیست.»
مقاله ای با عنوان «پیش بینی عمومیت ازدواج زنان ایران بر پایه تحلیل الگوهای همسرگزینی» در مجله بررسی مسائل اجتماعی ایران منتشر شده که دراهکی نتایج این مقاله علمی را اینگونه تشریح می کند: «به محض انتقال سنی از گروه سنی 29-25 سال به 30 سال و بالاتر، شانس ازدواج بر مبنای تقاضای پسران برای ازدواج با دختران، به شدت کاهش می یابد. بر اساس نتایج این مقاله احتمال اینکه دختری واقع در سنین 34-30 سالگی ازدواج کند حدود نصف احتمال ازدواج دختری در سنین 29-25 ساله است و اگر این دختر در گروه سنی 35 تا 39 سالگی قرار گیرد این احتمال به یک پنجم کاهش خواهد یافت. اگر سن زن به همین ترتیب به گروه های سنی بالاتر انتقال یابد، به سرعت به میزان بیشتری شانس ازدواج کاهش خواهد یافت تا جایی که در دهه 50 سالگی عمر به صفر نزدیک می شود. نکته مهم این است که تغییرات اندکی که در همسرگزینی سنی و همچنین افزایش شمار مردان هرگز ازدواج نکرده در سنین 30 سالگی و بالاتر رخ داده است، اگرچه کمی شانس ازدواج دختران را افزایش داده، اما این افزایش به هیچ وجه جبران کننده کاهش شانس ازدواج آنان نبوده است. در نتیجه کاهشی که در عمومیت ازدواج مقطع به مقطع از سرشماری 1385 تا 1395 آغاز شده، تا 40 سال آینده ادامه خواهد یافت و نسبت زنانی را که تا 50 سالگی هرگز ازدواج نخواهند کرد تا بیش از 20 درصد در سال 1435 افزایش خواهد داد.»
عضو هیئت علمی گروه جمعیت شناسی دانشگاه علامه طباطبایی می گوید: «ایده اصلی مقاله ذکر شده که به نظرم قابل تامل و منطقی می نماید این است که گسترش معاشرت و روابط خارج از ازدواج رسمی به کاهش تمایل پسران به ازدواج منجر می شود. در واقع این گونه روابط یا موجب صرف نظر کردن پسران از ازدواج می شود یا حداقل ازدواج آنان را به تعویق می اندازد که به نوبه خود تقاضای ازدواج پسران را در سنین زیر 30 سال کاهش داده و با توجه به جوان همسری مردان، به کاهش شانس ازدواج دختران 30 ساله و بالاتری که اکنون تعداد آنها پرشمارتر از قبل شده است منجر خواهد شد.»
کارشناسان نظرات متفاوتی را در این باره مطرح می کنند، گروهی معتقدند، سال هاست که ازدواج اولویت اول جوانان نیست و تحصیل، اشتغال و فراغت به ترتیب اولویت های اول تا سوم آنها را شامل می شود، پس از این موارد، اگر فرصت شد به تشکیل خانواده هم فکر می کنند. اما گروه دیگری از کارشناسان بر این عقیده اند که ازدواج هراسی در بالا رفتن سن تشکیل خانواده سهم بسزایی دارد.
دکتر مهدی عابدی، تحقیقات و پژوهش هایی را در زمینه تاخیر در ازدواج انجام داده که نتایج این پژوهش ها نشان می دهد، درصد بالایی از جوانان از ازدواج هراس دارند. آنها فکر می کنند با ازدواج، همه آزادی هایشان را ازدست می دهند. مثلا پسرها نمی توانند آزادانه به تفریح و خوشگذرانی بپردازند و دخترها دیگر نمی توانند ادامه تحصیل دهند.
این پژوهشگر امور اجتماعی و فرهنگی تاکید می کند: «ازدواج هیچ گونه منافاتی با ادامه تحصیل و آزادی های مشروع و عاقلانه از جمله تفریح و مسافرت و...ندارد و حتی می تواند لذت زندگی را دو چندان کند. اما متاسفانه اشاعه فرهنگ غلط «ازدواج هراسی» در بین جوانان باعث شده تا سن ازدواج بالا برود.»
اما تعدادی از جوان ها علت تجرد خود را افزایش طلاق در کشور و ترس از شروع زندگی عنوان می کنند. دکتر مصطفی آب روشن- در قامت جامعه شناس با تایید این موضوع می گوید: «پیامدهای حقوقی، اقتصادی و روانی ناشی از طلاق بسیار نگران کننده است. این عوامل ریسک یک زندگی با کیفیت را برای تشکیل خانواده به شدت بالا می برد. بنا براین طلاق به عنوان یک عامل موثر باعث بروز ترس در مسئولیت پذیری جوانان می شود.»
این جامعه شناس، میل به کار، تحصیل و رقابت در زندگی شهری را از دیگر دلایل بالا رفتن سن ازدواج جوانان دانسته است: «تاخیر در ازدواج که برخی از کارشناسان آن را در قالب مد مفهوم سازی می کنند، علت نیست بلکه معلول شرایطی است که این سبک از زندگی را به جوانان تحمیل کرده است. ما در عصری زندگی می کنیم که تحصیلات آکادمیک و ورود به دانشگاه از ضرورت های الزام آور زندگی تلقی می شود که این واقعیت، بخشی از دلایل افزایش سن ازدواج محسوب می شود.»
در حالی که کارشناسان وزارت بهداشت بار ها افزایش سن ازدواج را یکی از دلایل ناباروری بیان می کنند اما همچنان این معضل در حال افزایش است. آن ها بر این باور هستند که افزایش متوسط فاصله بین ازدواج و فرزندآوری و فاصله تولد بین فرزندان، روند رو به افزایش تمایل به تک فرزندی و افزایش آسیب های اجتماعی از جمله اعتیاد، طلاق، سقط جنین و رفتارهای پر خطر از دیگر عوامل تاثیرگذار بر رشد ناباروری در جامعه است. کارشناسان وزارت بهداشت از افزایش 4 تا 6 ساله سن ازدواج خبر داده و می گویند: «کاهش سن ازدواج موجب افزایش نرخ باروری در جامعه می شود. بیشترین نرخ باروری در کشور مربوط به سال 62 با 6.8 درصد بوده که از سال 65 سیر نزولی داشته و هم اکنون به 1.6 درصد رسیده است.» اگرچه در هر سنی می توان خانواده تشکیل داد اما افزایش سن ازدواج باعث کاهش قدرت باروری در زنان می شود. طبق آمار حدود 91 درصد جوانان ازدواج می کنند که این مسئله به وضوح نشان می دهد، فراوانی ازدواج در ایران بالاست. البته این که در چه سنی ازدواج می کنند نیز فاکتور بسیار مهمی است به این معنی که هرچه سن ازدواج بالاتر رود، فرصت فرزندآوری کاهش پیدا خواهد کرد و به همین دلیل میانگین سن ازدواج تاثیرگذار است.
1- با استناد بر آمارهای منتشر شده در خبرگزاری ایمنا
2-روایتی آماری از مرکز آمار ایران که در رسانه های آتیه آنلاین و مشرق نیوز بازنشر شده است.