وحشت ضد انقلاب از دیپلماسی منطقه ای ایران
سفردریابان شمخانی به ابوظبی و دیدار وی با مقامات اماراتی، با دو واکنش از سوی جریانات ضد انقلاب مواجه شده است :خشم و سانسور! هر دوی این واکنش ها، ریشه در ابطال محاسبات و گمانه زنی هایی دارد که آنها در تقابل ماهوی با نظام جمهوری اسلامی ایران متصور بودند. تبلور دیپلماسی منطقه ای ایران، که برگرفته از مزیت های ژئو پلیتیکی و سیاست های هوشمندانه طراحی شده در ذیل سیاست خارجی پویای کشورمان می باشد قطعا موضوعی نیست که هضم و متعاقبا تحلیل آن از عهده جریانات ضد انقلاب و دشمنان بر آید! دراین خصوص نکاتی وجود دارد که نمی توان به سادگی از کنار آنها عبورکرد:وجه اشتراک مذاکرات اخیر تهران -ریاض در پکن و تهران-ابوظبی،نگاه زیربنایی جمهوری اسلامی ایران نسبت به دیپلماسی منطقه ای و اصالت آن است. اکثریت قریب به اتفاق تحلیلگران غربی اذعان کرده اند که احیای مناسبات تهران و بازیگران منطقه ای ، جنس و ماهیتی راهبردی داشته و ناظر بر دغدغه های کلان و زیربنایی طرف های مذاکره می باشد. به عبارت بهتر، جنس این مذاکرات و خروجی آنها، روبنایی و تاکتیکی نبوده و از این رو، فواید آن نیز ناظر بر سود مقطعی طرفین نمی باشد.به عبارت بهتر، آنچه طی هفته های اخیر به چشم می آید، نقطه آشکارساز دیپلماسی منطقه ای جمهوری اسلامی محسوب می شود و بر گرفته از نوعی نگاه ژرف اندیشانه نسبت به تحولات کنونی وآینده در نظام بین الملل به شمار می آید. این نگاه، مبتنی بر آینده پژوهی و محاسبه است . نکته دوم ،مربوط به همه جانبه بودن مذاکرات می باشد. در جریان سفر اخیر دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان به ابوظبی، شاهد تاکید معنادار طرفین بر احیای روابط سیاسی، اقتصادی و امنیتی هستیم.همین نگاه عملیاتی و کابردی، در مذاکرات دریابان شمخانی و مقامات سعودی نیز قابل احصا بود. بنابراین،احیای مناسبات ایران و کشورهای منطقه معطوف به گزاره های کلی و غیر قابل تفسیر نیست بلکه هر یک از آنها دارای حدود و ثغور کمی، کیفی و محاسباتی می باشد.دراینجا، بیش از پیش متوجه اصالت دیپلماسی منطقه ای و فواید آن در حوزه سیاست خارجی، امنیت منطقه ای و اقتصاد خواهیم شد. نکته سوم، مربوط به نارضایتی آشکار برخی بازیگران غربی و رسانه های ضد انقلاب در قبال تحرکات موثرصورت گرفته در حوزه سیاست خارجی کشورمان می باشد. بدیهی است که «منطقه امن»برای این بازیگران حکم یک خط قرمز را دارد. رژیم اشغالگر قدس قویا معتقد است«ثبات منطقه ای»فضای تنفس مسموم تل آویو را محدود و قدرت مانور آن در مناسبات غرب آسیا را به حداقل خواهد رساند.فراتر از آن، برخی مقامات آمریکایی که کماکان بر روی طرح تجزیه منطقه بر مبنای مولفه های قومیتی و مذهبی تاکید دارند، تحقق امنیت منطقه را مانعی بزرگ درمسیر تحقق این نقشه خطرناک قلمداد می کنند. در چنین فضایی تکلیف جریانات ضد انقلاب نیز نسبت به این تحولات مشخص است! آنها که در صدد «تصویرسازی کاذب» نسبت به جایگاه و نقش جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان هستند، از تصدیق رویکرد صلح طلبانه ودیپلماتیک کشورمان درمنطقه شدیدا نگران هستند زیرا این «واقعیت»در مغایرت محض با«تصویرسازی جریانات معاند»قرار دارد.فراتر از آن، یکی از اهداف تحرکات جریانات ضد انقلاب طی ماه های اخیر، منزوی ساختن تهران در منطقه بوده است ، هدفی که هرگزتحقق پیدا نکرده و بالعکس، شاهد مانور موفقیت آمیزکشورمان در عرصه دیپلماسی منطقه ای و افزایش اعتبار ایران اسلامی در عرصه بین المللی هستیم .در چنین شرایطی سکوت توام با سردرگمی یا شانتاژ خشمگینانه جریانات معاند و ضد انقلاب علیه تحرکات منطقه ای موثرکشورمان ، کاملا قابل درک است!