آرشیو پنجشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۲، شماره ۵۷۳۷
صنعت و معدن
۳
دیدگاه

مدیریت خردمندانه استفاده از پساب

عباس اکبرزاده / مدیر مرکز تحقیقات آب و فاضلاب، موسسه تحقیقات آب

به منظور استفاده از پساب و اختصاص آن به بخش های مختلف صنعت، کشاورزی و... باید خروجی ها و دستاورد های آن بخش در نظر گرفته شود. در حال حاضر، بخش صنعت بیشترین ارزش افزوده را تولید می کند، بنابراین می توان گفت اولویت دادن به تامین آب موردنیاز صنعت از پساب، یکی از مصادیق بارز استفاده خردمندانه از آب است.

افزایش جمعیت و توسعه صنعتی و کشاورزی در کشور، سبب افزایش تقاضای آب شده است. براساس گزارش بانک جهانی از کشورهای واقع در منطقه منا (شمال آفریقا و خاورمیانه)، به صورت تقریبی 40 درصد از مدیریت ناترازی بین تولید و مصرف آب را می توان از طریق بهینه کردن میزان مصرف آب در بخش کشاورزی تامین کرد. این میزان، سهم بزرگی است که حتی در مدیریت مصرف منابع آب غیر متعارف نیز باید به آن توجه کرد.

با توجه به کاربردهای متنوع پساب در بخش های صنعت، کشاورزی، تغذیه سفره های زیرزمینی و آبیاری فضای سبز شهری، وقتی در مورد استفاده از پساب صحبت می شود، باید تمامی جنبه های آن مدنظر قرار گیرد؛ مانند جنبه های بهداشتی، زیست محیطی، اقتصادی و فنی؛ چرا که جمیع جنبه های یادشده در استفاده خردمندانه از پساب حائز اهمیت هستند. یکی از نکات مهم در موضوع تصفیه فاضلاب، تولید پساب و بازچرخانی آب، ارتباط مستقیم آن با GDP (تولید ناخالص ملی) است که شاید کمتر مورد توجه قرار می گیرد.

منابع آب به طور کلی به دو دسته منابع متعارف و منابع غیر متعارف تقسیم می شوند. منابع آب متعارف شامل منابع آب سطحی (مانند رودخانه ها، دریاچه ها و آب شیرین) و منابع آب زیرزمینی (مانند چاه ها و چشمه ها) هستند. منابع آب غیرمتعارف هم به سایر منابع آب اطلاق می شود که مهم ترین آنها تصفیه فاضلاب های شهری و صنعتی، شیرین کردن آب شور دریا، رطوبت هوا، جمع آوری آب باران، استفاده از آب های ژرف و نظایر آن هستند که در شرایط کم آبی استفاده از آنها متداول است. مهم ترین منابع آب های غیر متعارف، شامل نمک زدایی یا شیرین کردن آب شور دریا و بازچرخانی آب است.

با شرایط خشکسالی، کم بارشی و به دنبال آن کم آبی که امروزه مشکل کشورهای زیادی از جمله ایران است، باید به دنبال منابع آب پایدار بود؛ منابعی که تغییرات اقلیم بر آن اثر نگذارد. بخشی از شرایط خشکسالی مربوط به تغییرات اقلیم است. بنابراین اگر در حوزه پساب یا نمک زدایی از پایدار بودن این منابع صحبت شود، به این معنی است که در هر شرایط اقلیمی، در جایی که انسان سکونت دارد و آب مصرف می کند فاضلاب تولید می شود و این چرخه تداوم دارد. بنابراین مفهوم پایداری در مورد نمک زدایی و پساب وجود دارد.

در کشورهای پیشرفته از اصطلاح «use water» (آب استفاده شده) به جای «wastewater» (فاضلاب) استفاده می شود. تصفیه خانه فاضلاب به مثابه یک کارخانه است که آب استفاده شده به عنوان ماده خام اولیه وارد آن می شود و این کارخانه سه محصول آب، انرژی و مواد را تولید خواهد کرد. کشورهای مختلف براساس نیازمندی های خود به این محصولات توجه دارند.

در کشوری مانند ایران در حال حاضر با شرایط کمبود آب و خشکسالی، بخش آب مهم تر است؛ ولی در کشورهای پیشرفته تر به دنبال مواد جامد و استخراج آن از فاضلاب هستند. کارشناسان محیط زیست در ابتدا به دنبال جمع آوری و مهار فاضلاب برای جلوگیری از انتقال بیماری بودند؛ اما در حال حاضر علاوه بر بعد مدیریت فاضلاب، به آن به عنوان یک منبع باارزش نگریسته می شود.

افزایش جمعیت و اهمیت توسعه صنعتی در کشور، سبب افزایش تقاضای آب شده است. براساس گزارش بانک جهانی در مورد کشورهای ناحیه منا (شمال آفریقا و خاورمیانه)، به صورت تقریبی 40 درصد از مدیریت ناترازی بین تولید و مصرف آب مربوط به بهینه کردن میزان مصرف آب در بخش کشاورزی است. این سهم بزرگی است که حتی در مصرف منابع آب غیر متعارف نیز باید به آن توجه کرد.

در کاربرد پساب باید بر نحوه به کارگیری به دلیل تاثیرگذاری مستقیم آن بر GDP کشورها تاکید شود. با توجه به مصرف پساب در بخش های صنعت، کشاورزی، تغذیه سفره های زیرزمینی و آبیاری فضای سبز شهری، وقتی در مورد استفاده از پساب صحبت می شود، باید ارزش و نتایج آن بخش و خروجی ای که خواهد داشت، در نظر گرفته شود. در حال حاضر به لحاظ تولید ارزش، بخش صنعت بیشترین ارزش افزوده را دارد. بنابراین استفاده خردمندانه از پساب مهم است و اینکه در چه بخشی باشد تا بیشترین ارزش افزوده را ایجاد کند.

باید توجه کرد، میزان آبی که به حوزه کشاورزی آورده می شود، نسبت به مصرف همان میزان آب وقتی به صنعت آورده شود، سود بسیار ناچیز دارد. اگر لازم است کشاورزی توسعه یابد، کشاورزی سنتی مورد نظر نیست؛ کشاورزی ای که منابع آب را به راحتی می تواند هدر دهد، بلکه استفاده از روش های جدید در کشاورزی و به کارگیری فناوری برای مصرف کردن بهینه آب و تولید ارزش افزوده قابل توجه است. بی تردید صنعت می تواند ارزش بیشتری تولید کند و در اولویت قرار دارد.

در حال حاضر در کشور ما استفاده از پساب برای مصارف شرب مطرح نیست؛ ولی در ایالت کالیفرنیای آمریکا و سنگاپور این کار انجام می شود و هر دو منطقه فاضلاب را تا حدی که قابلیت شرب داشته باشد تصفیه می کنند. در سنگاپور بعد از تصفیه فاضلاب، پسابی که در حد آب شرب تصفیه شده، در بالادست رودخانه به جریان رودخانه اضافه و دوباره در پایین دست با تاثیر خودپالایی رودخانه بر روی آن مجددا تصفیه می شود. حتی اگر این کار انجام نشود مراحل تصفیه در این کشورها به گونه ای است که تمامی استانداردهای لازم برای شرب را دارد. آب های بطری شده در سنگاپور تحت عنوان new water وجود دارد؛ همان فاضلابی است که در حد شرب تصفیه شده و در دسترس است. در آمریکا این فرآیند قدری متفاوت است؛ یعنی فاضلاب بعد از تصفیه به چاه تزریق می شود و با ورود به لایه های خاک در چاه پایین دست آن را برداشت می کنند. این کشورها از فاضلاب به عنوان منابع آب شرب استفاده می کنند. تصفیه خانه های فاضلاب باید به لحاظ مالی خودکفا باشند. در آمریکا تصفیه خانه هایی وجود دارد که دوبرابر میزان برق مصرفی خود تولید برق دارند و برق مازاد را به شبکه سراسری می فروشند.

در مبحث چالش های به کارگیری پساب می توان از دو دسته بحث اقتصادی و حقوقی یاد کرد. خوشبختانه وزارت نیرو در حوزه به کارگیری پساب در سال های گذشته اقدامات خوبی انجام داده است. افتخار داشتم به عنوان مجری در دو نقشه راه ملی خدمتگزاری کنم؛ یکی از این پروژه ها نقشه راه روش های نوین تصفیه فاضلاب و پروژه دیگر نقشه راه نمک زدایی کشور بود که هردو به خوبی به سرانجام رسید و توسط شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور تصویب شد.

باید اسناد قانونی وجود داشته باشد که بخش کشاورزی و صنعت را برای استفاده از پساب مجاب کند؛ به طوری که اگر بخش صنعت آب موردنیاز خود را در حد رایگان در اختیار داشته باشد، وقتی صحبت از پساب می شود جایگاهی ندارد، بنابراین اینجا موضوع قانونی است که توسط آب و فاضلاب کشور قرار دارد مورد توجه است.

در سال 1401 طبق بخشنامه ای از سوی وزارت نیرو، صنعت به لحاظ قانونی از برداشت آب باکیفیت منع شد؛ آب باکیفیتی که با حداقل هزینه قابل تبدیل شدن به آب شرب است، ولی به آبی تبدیل می شود که در بویلر یا کولینگ واتر ها (برج های خنک کننده) مورد استفاده قرار می گیرد. موضوع دوم، تعرفه پساب است. تعرفه پساب باید رقمی باشد که صنعت و شرکت های فاضلاب را دچار مشکل نکند که تعیین آن به کار کارشناسی نیاز دارد. وزارت نیرو به لحاظ قانونی وظیفه تامین آب بخش های مختلف کشور را برعهده دارد و نمی تواند از آن تخطی کند؛ اما باید اقداماتی انجام دهد که بخشی در حوزه خود وزارت نیروست و بخشی به هم افزایی سایر دستگاه ها نیاز دارد. یکی از دستگاه هایی که همکاری آن موردنیاز است وزارت صمت است.

صنایع در کشور شرایط یکسانی ندارند؛ برخی صنایع به لحاظ مالی ضعیف ترند، برخی نیروی کار کمتری دارند و برخی حتی قبل از تصویب این قانون بازچرخانی را در سیستم خودشان انجام داده اند، بنابراین باید در نظر گرفته شود، اگر قرار است اقدامی شود، بخش های صنایع کوچک آسیب نبینند و تولید مولد در هیچ شرایطی نباید خدشه دار شود، بنابراین اگر مصوبه ای را ابلاغ می کنیم، باید در دستورالعمل های اجرایی شرایطی را تعیین کنیم که باعث توقف یا اختلال در تولید نشود. ما نیاز داریم مانند بقیه ضوابط ساخت مسکن، موضوع بازچرخانی آب در منازل را در اسنادی بگنجانیم. اگر انبوه سازان یا سازندگان شهرهای جدید در ابتدای امر به این موضوع بی توجه باشند، پس از ساخت مسکن دیگر نمی توان این زیرساخت ها را اضافه کرد. موضوع بازچرخانی آب باید مانند سایر موضوعات جزو مباحث الزامی ساخت مسکن قرار گیرد. حتی در کشورهایی مثل ژاپن که مشکل کم بارشی ندارند و از منابع آب شیرین بسیار باکیفیتی برخوردارند، سیستم بازچرخانی آب برای ساختمان هایی با متراژ 30 هزار متر به بالا در نظر گرفته شده است. اولویت ما در کشور هم سازندگان انبوه ساز است اما در حال حاضر این استاندارد را نداریم. در اینجا نظام مهندسی نقش کلیدی دارد تا این استاندارد و ضابطه را به عنوان یک مبحث الزامی به بخش هایی که در ساخت مسکن دست اندرکار هستند، ابلاغ کند. اگر فقط بازچرخانی را به طور استاندارد در خانه ها داشته باشیم، بین 50 تا 70 درصد میزان مصرف آب مصرفی منازل کاهش می یابد. اگر برای هر نفر 200لیتر در خانه مصرف داشته باشیم به 100لیتر تبدیل می شود که رقم بسیار بزرگی است. در حالی که در شهرهای بزرگ اگر تنها 20 درصد صرفه جویی کنیم، مشکل کم آبی را در بخش خانگی نخواهیم داشت.