آرشیو پنجشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۲، شماره ۵۴۹۲
جهان
۶
ترجمه روز

پایان زودهنگام ماه عسل لولا و غرب

مترجم: محمدحسین لطف الهی
منبع: فارن پالیسی

تلاش های دیپلماتیک برزیل برای صلح در اوکراین که از نگرانی های این کشور درباره آینده نظم جهانی ناشی می شود ممکن است روابط برازیلیا و غرب را دچار مشکل کند

ماه عسل کشورهای غربی با لولا ایناسیو داسیلوا، رییس جمهور برزیل زودتر از آنچه تصور می شد به پایان رسید. پس از چهار سال پر تلاطم در دوره ریاست جمهوری ژاییر بولسنارو، پیروزی لولا در انتخابات اکتبر 2022 و موفقیت نهادهای دموکراتیک برزیل در مدیریت روند انتخابات و برگزاری مراسم تحلیف در ژانویه 2023 از نگاه بسیاری از پایتخت ها در جهان یک نقطه آرامش بود. با روی کار آمدن لولا سیاست های دولت برزیل در زمینه چندجانبه گرایی و مبارزه با جنگل زدایی به سرعت تغییر کرد. رییس جمهور جدید برزیل دیدارهایی با سران کشورهای آرژانتین، ایالات متحده، چین، آلمان و بریتانیا برگزار کرد و کشورهایی که تا پیش از دوره بولسانارو کمک های مالی بلاعوض برای جلوگیری از جنگل زدایی در اختیار برزیل قرار می دادند بار دیگر کمک های خود را از سر گرفتند: جهان با یک برزیل کاملا جدید روبه رو شده بود.

به رغم این تغییرات جدی هنوز یک چالش جدی بر سر راه توسعه روابط برزیل با کشورهای غربی وجود دارد. سیاستگذاران غربی از موضع لولا در جنگ روسیه و اوکراین رضایت ندارند و سیاست خارجی برزیل به همین دلیل ممکن است با مشکلاتی مواجه شود. اگرچه این احتمال وجود دارد که اشتیاق لولا برای نقش آفرینی در راستای شروع مذاکرات و پایان جنگ اوکراین با نیت خوب و خیرخواهانه صورت بگیرد اما تکرار عمومی این مواضع که خوشایند غرب نیست، می تواند نتیجه خوبی برای برزیل که به دنبال توسعه همه جانبه روابط خود با کشورهای غربی است، در پی نداشته باشد. لولا داسیلوا در ماه آوریل گفت که اوکراین باید از شبه جزیره کریمه چشم پوشی کند تا امکان مذاکرات صلح با روسیه فراهم شود و تاکید کرد: «زلنسکی نمی تواند همه چیز را باهم بخواهد.» رییس جمهور برزیل همچنین در سفر به چین، ایالات متحده را به عنوان یکی از مقصران شروع جنگ اوکراین معرفی کرد و مسوولیت مسکو و کی یف را در شروع این جنگ برابر دانست.

برزیلی ها در طول سفر لولا به اروپا مواضع خود را تعدیل کردند. لولا طی این سفر اوکراین را «بزرگ ترین قربانی» جنگ توصیف کرد و دیپلمات های برزیلی نیز در دیدار با همتایان اروپایی به آنها یادآوری کردند که برزیل تنها عضو گروه بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) بود که حاضر شد به حمایت از قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در 23 فوریه که از روسیه می خواست نیروهای خود را از خاک اوکراین خارج کند، بپردازد.

دولت های غربی متقابلا به شدت از رویکردی که لولا در موضوع اوکراین دنبال می کند، انتقاد می کنند. دولت بایدن چندی قبل اظهارات رییس جمهور برزیل را که گفته بود: «امریکا باید از تشویق به ادامه جنگ دست بردارد.» محکوم و آن را تکرار ناشیانه پروپاگاندای روسیه و چین توصیف کرد. دولت اوکراین نیز به این اظهارات واکنش نشان داد و ضمن تاکید بر متناقض بودن این نگاه با «واقعیت های روی زمین» از لولا دعوت کرد به اوکراین برود و «واقعیت ها» را از نزدیک ببیند. مقام های اوکراینی همچنین اضافه کردند که «کی یف خاک اوکراین را معامله نمی کند.»

جنگ اوکراین روی اقتصاد بسیاری از کشورهای جهان از جمله برزیل تاثیر منفی می گذارد و اینکه این کشورها ابتکارهایی برای پایان جنگ داشته باشند عجیب به نظر نمی رسد. آشکار است تا زمانی که غرب از طرح صلح برزیل حمایت نکند و اوکراین برزیلی ها را به عنوان بازیگران مستقل و بی طرف به رسمیت نشناسد، امکان اقدام موثر از سوی برزیل برای پایان دادن به جنگ اوکراین وجود ندارد. اما واقعیت این است که کشورهای غربی باید به جای بی اعتنایی به طرح های صلحی که از جایی جز غرب مطرح می شود، ریشه عدم تمایل کشورهای جنوب جهانی به همسویی با غرب در مورد اوکراین را درک کنند، چرا که تداوم این روند بی اعتمادی و فاصله گرفتن می تواند تبعات بسیار زیادی داشته باشد.

مسکو، دوست همیشگی برازیلیا

ارتقای روابط دوجانبه برازیلیا - مسکو یکی از اهداف اصلی سیاست خارجی برزیل در طول سال های گذشته بوده است.

کشورهای غربی در حالی از مواضع لولا متعجب و ناراحت می شوند که نگاهی به گذشته نشان می دهد این اظهارات و موضع گیری ها نه تنها با مواضعی که لولا در دو دوره قبل ریاست جمهوری خود اتخاذ می کرد مشابه است، بلکه شباهت زیادی با مواضع تمام دولت های قبلی برزیل - فارغ از ایدئولوژی یا جریان سیاسی که به آن وابسته بودند - دارد.

مسکو سال هاست که دوستی کم عمق اما پیوسته ای با برازیلیا دارد و روابط دو کشور دقیقا بر خلاف روابط برزیل با غرب بدون پیچیدگی و بدون گلایه ادامه دارد. از نظر اقتصادی هم واردات محصولات مختلف از روسیه از جمله کود مساله مهمی برای اقتصاد وابسته به کشاورزی برزیل به حساب می آید.

در سال 2014 روسیه شبه جزیره کریمه را اشغال کرد. در آن زمان دیلما روسف، رییس جمهور وقت برزیل و متحد لولا در مقابل فشار کشورهای غربی برای دعوت نکردن از ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه به اجلاس بریکس در برزیل ایستاد و بعدتر از در یکی از بیانیه های رسمی بریکس اقدام غرب برای تحمیل انزوای دیپلماتیک به روسیه را رد کرد.

این تنها روسای جمهور چپ گرا نظیر لولا و روسف نبودند که چنین مواضعی را در قبال مسکو اتخاذ می کردند. روسای جمهور راست میانه و راست افراطی برزیل نیز رویکردی مشابه داشتند. میشل تمر، رییس جمهور راستگرایی که پس از استیضاح روسف جایگزین او شد در دوره ریاست جمهوری خود حتی یک بار هم به کاخ سفید نرفت اما در اجلاس بریکس مورد استقبال گرم رهبران کشورهای این گروه قرار گرفت. بولسانارو رییس جمهور راست افراطی برزیل نیز در حالی که در ابتدا تلاش داشت خود را به دونالد ترامپ، رییس جمهور وقت امریکا نزدیک کند اما در ادامه با شرایطی مواجه شد که نمی توانست در اجلاس یا دیداری با کشورهای غربی شرکت کند مگر اینکه مجبور به پاسخگویی درباره انتقادات غرب از سیاست های زیست محیطی و مدیریت بیماری کووید 19 دولت برزیل می شد.

فوریه 2022، چند روز پیش از حمله نظامی روسیه به اوکراین در شرایطی که بسیاری از تحلیلگران وقوع این حمله را حتمی ارزیابی می کردند، بولساناروی منزوی به مسکو سفر کرد و در دیدار با پوتین با روسیه اعلام همبستگی کرد. پس از این سفر، در حالی که بسیاری از رسانه ها در برزیل از بولسانارو برای این سفر انتقاد می کردند، تعداد بسیار کمی از چهره ها حاضر به دفاع از بولسانارو شدند. سلسو آموریم، وزیر خارجه برزیل در دوره قبلی ریاست جمهوری لولا و مشاور فعلی رییس جمهور برزیل در حوزه سیاست خارجی از جمله کسانی بود که به دفاع از این اقدام بولسانارو برخاست.

همین شواهد باعث می شود این گونه به نظر برسد که حتی اگر بولسانارو هم در انتخابات اکتبر 2022 به پیروزی می رسید به سختی می شد انتظار داشت برزیل رویکرد متفاوتی را در قبال موضوع جنگ اوکراین در پیش بگیرد. تنها نقطه اختلاف در این زمینه می توانست این باشد که احتمالا بولسانارو بسیار کمتر از لولا علاقه داشت که نقش یک میانجی فعال را ایفا کند. میان لولا و بولسانارو که نقطه مقابل هم به حساب می آیند، اتخاذ موضع بی طرف در برابر یک تقابل جنگ سردی از معدود نقاط مشترک محسوب می شود. از طرفی باید توجه داشت که برزیل ارتباط قوی و فعال با روسیه، چین، هند و اتحادیه اروپا را ابزاری مهم برای برقراری تعادل در روابط با ایالات متحده می داند مدت هاست امریکای لاتین را به عنوان حیاط خلوت و حوزه نفوذ خود در نظر می گیرد. برازیلیا همچنین نگاهی محتاطانه به تحولات جهانی دارد و نمی خواهد بازنده قمار تغییرات نامشخص نظم جهانی در آینده باشد.

بی اعتمادی تاریخی به غرب

برزیل و بسیاری از کشورهای در حال توسعه به رویکردهای غرب و تاکید غرب بر اصول اخلاقی برای محکوم کردن حمله روسیه به اوکراین بی اعتمادند و آن را متناقض می دانند، چرا که نمونه های بسیاری از نقض حقوق بین الملل از سوی کشورهای غربی نظیر حمله به عراق در سال 2003 یا تبدیل ماموریت دفاع از مردم بنغازی به ماموریت تغییر نظام سیاسی در لیبی در سال 2011 وجود دارد. غرب تمام این موارد را توجیه کرده و در مقابل خواستار منزوی کردن روسیه به دلیل حمله به اوکراین است.

از نگاه برزیل، نظم قانون محور لیبرال نه قانون محور است و نه لیبرال. آنها معتقدند غرب به هیچ وجه مایل نیست که قدرت هایی نظیر مسکو، برازیلیا یا دهلی نو به عنوان یک عضو کامل از بلوک غرب به رسمیت شناخته شوند. برزیل و هند برای مدت ها درخواست یک کرسی دایم در شورای امنیت سازمان ملل متحد را داشتند اما این درخواست مدت هاست که بی پاسخ مانده است.

برای نمونه بر مبنای یک توافق قدیمی غرب روسای بانک جهانی و صندوق بین المللی پول را منصوب می کند و همین امر باعث می شود اشتیاق برزیل برای تقویت ساختارهای موازی نظیر بانک توسعه که بریکس تاسیس کرده و ایده هایی نظیر پایان دادن به سلطه تجاری دلار یا همکاری با چین بر سر موضوع اوکراین قابل توضیح باشد.

خوش بینی به نظم جهانی چند قطبی

دولت مستقر در برزیل و البته بیشتر گروه های مخالف دولت معتقدند که بهترین راه برای حفظ استقلال استراتژیک برزیل مشارکت فعال این شرکت برای ایجاد یک نظم جهانی چند قطبی است. در این سیستم جایگزین کمتر غرب محور، از نگاه برازیلیا، روسیه هم مانند ایالات متحده یک قطب خواهد بود. همچنین برخلاف برخی کشورها که معتقدند مدیریت یک جهان دو قطبی یا چندقطبی سخت تر خواهد بود، برزیل به چنین نظمی خوش بین است. آنتونیو پاتریوتا، وزیر خارجه سابق برزیل برای توصیف این نظم از اصطلاحاتی نظیر «چندقطبی خوش خیم» یا «چند قطبی همکاری محور» استفاده می کرد که نشان می دهد از نگاه برزیل نظم چند قطبی نه یک تهدید که یک فرصت است.

رویای بازگشت به دوران درخشان دیپلماسی برزیل

اشتیاق لولا برای مشارکت و نقش آفرینی در ترغیب روسیه و اوکراین به مذاکره و پایان دادن به جنگ، بازتاب دهنده این باور کمتر جدی گرفته شده در برزیل است که این کشور می تواند نقش منحصر به فردی در صحنه جهانی ایفا کند. این جاه طلبی در دهه گذشته به دلیل آشفتگی های زیاد در حوزه سیاست داخلی تا حد زیادی کنار گذاشته شده بود، اما به نظر می رسد دوباره در حال ظهور است. باید تصریح کرد وعده انتخاباتی لولا برای «بازگشت برزیل» به عرصه جهانی به معنای بازگشت به سال 2018 و زمانی که بولسانارو به ریاست جمهوری برگزیده شد، نیست، بلکه وعده بازگشت به شرایط سال 2012 است که پیش از مجموعه ای طولانی از بحران های سیاسی و اقتصادی در داخل، دیپلماسی برزیل وزنه ای بین المللی به حساب می آمد.

برزیل در طول سال های قبل از 2012 موفق شده بود دستاوردهای زیادی در عرصه دیپلماتیک داشته باشد؛ این کشور یک ماموریت پیچیده حفظ صلح در هاییتی را که از سال 2004 آغاز شده بود رهبری کرد، به همراه ترکیه در مذاکرات برای محدود کردن برنامه هسته ای ایران نقش داشت، نقش رهبری را در بحث جهانی در مورد مداخله بشردوستانه ایفا کرد و میزبانی اجلاس جهانی برای بحث در مورد آینده اعمال حاکمیت بر فضای اینترنت را بر عهده گرفت؛ برزیل همچنین آنقدر سفارتخانه باز کرد که به یکی از 10 شبکه بزرگ نمایندگی های دیپلماتیک در سراسر جهان بدل شد.

حتی در دوران بی ثباتی سیاسی نظیر دوره ریاست جمهوری تمر نیز برزیل جاه طلبی های ژئوپلیتیک خود را به طور کامل کنار نگذاشت. شاید جز برزیل تنها هند را بتوان یافت که تلاش برای اصلاح نظام بین الملل به ویژه از طریق تغییر ساختار سازمان ملل متحد تا این حد با هویت سیاست خارجی یک کشور پیوند خورده باشد. با این حال، برخلاف هند یا سایر کشورهای مجهز به سلاح هسته ای که مانند چین، امریکا و روسیه خود را یک قدرت بین المللی می دانند، بخشی از نخبگان سیاست خارجی در برزیل بر این باورند که این کشور هنوز باید برای به دست آوردن جایگاه خود در عرصه بین المللی تلاش کند.

آمارها نشان می دهد برزیل ضعف هایی جدی در این زمینه دارد و برای مثال، در مقایسه با سایر بازارهای نوظهور مانند هند عملکرد ضعیف تری داشته است. سهم برزیل از تولید ناخالص جهانی به مرور زمان کمتر شده است؛ در حالی که سهم برزیل از تولید ناخالص جهانی در دهه 1980 بیش از 4 درصد بود این رقم امروز به 2.3 درصد رسیده است و به همین دلیل برای رشد اقتصادی، دیپلماسی قدرتمند یک اهرم حیاتی برای این کشور محسوب می شود.

آینده چه خواهد شد؟

همان طور که جاه طلبی برزیل در موضوع پرونده هسته ای ایران به دلیل عدم حمایت طرف های غربی و روابط پیچیده برازیلیا و واشنگتن شکست خورد، تلاش لولا برای ترغیب اوکراین و روسیه به امضای توافق صلح نیز می تواند سرنوشتی مشابه پیدا کند. با این حال، برزیل می تواند درباره تعدادی از چالش های جهانی و منطقه ای نظیر ترویج دموکراسی، مبارزه با جرم و جنایت در امریکای لاتین و مبارزه با جنگل زدایی نقش مهمی ایفا کند و شاید بهتر باشد لولا انرژی خود را صرف این مسائل کند.

در حالی که وسوسه انگیز به نظر می رسد که غربی ها تلاش لولا برای صلح در اوکراین را یک تلاش دون کیشوت وار تلقی کرده و آن را رد کنند، برای آنها بهتر است که ثابت کنند برای برزیل به عنوان یک شریک ارزش قائل هستند تا لولا هم راه را برای همراهی تا حدی هموار ببیند. جنوب جهانی تا زمانی که صدایش شنیده نشود و حرف هایش جدی گرفته نشود به مخالفت با راهبرد غرب ادامه خواهد داد.