آرشیو پنجشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۲، شماره ۵۴۹۲
جهان
۶
نگاه روز

تقابل در اهداف درازمدت فرهنگی، مذهبی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران و امارت طالبان بی شمار است

طالبان؛ همسایه ایران اما نزدیک به امریکا

کیخسرو باختریان
منبع: خبرگزاری راسک

اهداف فرهنگی و مذهبی جمهوری اسلامی ایران و امارت طالبان در درازمدت دچار تقابل خواهند شد، زیرا اهداف درازمدت دو طرف از نظر فرهنگی، مذهبی و سیاسی تفاوت دارد. ایران و طالبان ممکن است در برنامه های مقطعی و کوتاه مدت بتوانند با هم کار کنند چنانکه در مخالفت با امریکا کنار آمدند اما این همکاری، مقطعی، کاربردی و کوتاه مدت بود. اما در اهداف درازمدت، اهداف دو طرف ناهمخوان است.

1- سیاستگذاری کلی فرهنگی، زبانی و مذهبی درازمدت:

از نظر سیاستگذاری کلی فرهنگی، زبانی و مذهبی درازمدت، اهداف هر دو طرف ناهمخوان است. طالبان در صورتی که قدرت بگیرند، سیاستگذاری کلی فرهنگی، زبانی و مذهبی آنها دقیقا مسیری را دنبال می کند که در مخالفت با سیاستگذاری منطقه ای جمهوری اسلامی ایران است.

2- طالبان یک جریان توسعه طلب قومی، مذهبی و زبانی است:

طالبان در مذهب، تندرو و در قومیت دارای عصبیت قومی و قبیله ای پشتونوالی (پشتون گرا) هستند. از نظر زبانی در پی گسترش و رواج زبان پشتو و حذف زبان فارسی و سایر زبان های کشور هستند. در نخستین پیش نویس قانون اساسی خود، زبان پشتو را زبان ملی و رسمی اعلام کردند. درحالی که زبان پارسی در افغانستان زبان اکثریت مردم افغانستان است.

بنابراین، در صورتی که طالبان قوت بگیرند و به توسعه طلبی مذهبی، زبانی و قومی بپردازند، این توسعه طلبی موجب می شود جایگاه زبانی، فرهنگی و... منطقه ای زبان فارسی در افغانستان دچار چالش شود. این چالش در واقع چالش به زبان و فرهنگ ایران در منطقه نیز هست.

در کوتاه مدت از نظر امنیتی بحث زبانی و فرهنگی ممکن است چندان اهمیتی نداشته باشد، اما در درازمدت، حذف جنبه های زبانی و فرهنگی یک کشور در منطقه، غیرقابل جبران است، زیرا مانور هویت فرهنگی و زبانی آن کشور در منطقه از بین می رود. مانور و عرصه زبانی و فرهنگی در درازمدت پیامد امنیتی و عناصری برای فعالیت امنیتی نیز هست. طالبان در پی حذف زبان فارسی و هویت زدایی فرهنگ مشترک مردم افغانستان و ایران (زبان فارسی، ادبیات فارسی، مذهب شیعه و سایر مناسبات فرهنگی مشترک) در افغانستان هستند. طالبان فارسی استیز و ایران ستیز هستند و در راستای فارسی استیزی و ایران ستیزی با هر گروهی می توانند هماهنگ شوند.

3- طالبان نمی توانند در درازمدت هم پیمان سیاسی و امنیتی حکومت ایران بمانند:

طالبان یک جریان ایدئولوژیک مذهبی و قومی هستند. بنابراین، ایدئولوژی مذهبی و قومی این جریان در درازمدت در تقابل سیاستگذاری فرهنگی، مذهبی و... ایران قرار می گیرد. در صورتی که طالبان بخواهند با حکومت ایران در درازمدت هم پیمان سیاسی و... باشند، ایدئولوژی مذهبی و قومی طالبان زیر سوال می رود. ایدئولوژی طالبان با گروه های تندرویی مانند داعش، القاعده، حزب تحریر و... همخوانی دارد. طالبان سرانجام با گروه های تندروی مذهبی مخالف ایران همسو می شوند. فعلا طالبان بنا به ناگزیری هایی که دارند با حکومت ایران ارتباط مقطعی، مصلحتی و عمل گرایانه برقرار می کنند و در پی فرصت هستند. همین که فرصت و قدرت پیدا کنند، عملا موضع مخالف در برابر حکومت ایران خواهند گرفت. من مطمئن هستم، طالبان اگر فرصت و قدرت داشته باشند، روابط با امریکا را نسبت به حکومت ایران ترجیح می دهند و منفعت و سیاست امریکا را در منطقه بر منفعت و سیاست ایران ترجیح خواهند داد، زیرا طالبان از نظر مذهبی و قومی شیعه ستیز و ایران ستیز هستند.

4- جریان های همکار طالبان مخالف سیاست حکومت ایران هستند:

جریان هایی مانند القاعده، حزب اسلامی حکمتیار، جمعیت اصلاح، حزب تحریر و... در بین طالبان و حامیان طالبان هستند که همه خود را دشمن شیعه و دشمن ایران تعریف می کنند و در پی تاسیس خلافت اسلامی سنی مذهب تندرو هستند و رهبر خود را بر این اساس امیرالمومنین می گویند و یکی از سخنگویان طالبان در مصاحبه ای گفت امیرالمومنین ما امیرالمومنین کل مسلمانان جهان است و ما در فرصت امارت خود را در کشورهای اسلامی توسعه می بخشیم. قدرت گیری این جریان ها در حکومت طالبان برای حکومت ایران خطرناک است. این جریان ها و طالبان اگر قدرت بگیرند و طالبان به یک حکومت مقتدر تندروی قومی و مذهبی تبدیل شوند؛ برای حکومت ایران می تواند خطرآفرین باشد، زیرا حکومت مقتدر قومی و مذهبی تندروی طالبان به یک حکومت تهدیدگر منطقه ای تبدیل می شود.

چاره چیست؟

چگونه می توان از حکومت مقتدر قومی و مذهبی طالبانی جلوگیری کرد؟ در صورتی می توان مانع حکومت مقتدر طالبانی شد که از واقعیت قومی، زبانی و مذهبی اقوام افغانستان استفاده و حمایت کرد. در صورتی که از تاجیک ها، اوزبیک ها و هزاره ها حمایت شود، جلوی یک حکومت قومی و مذهبی مقتدر طالبانی گرفته می شود. اما حمایت از اقوام افغانستان می تواند راهکارهای متفاوتی داشته باشد که من به این راهکارها اشاره می کنم:

تشکیل دولت فراگیر به اساس واقعیت های قومی و زبانی

در صورتی که یک دولت فراگیر براساس واقعیت های قومی در افغانستان شکل بگیرد، این دولت فراگیر به اساس واقعیت اقوام، می تواند موجب شود که طالبان نتوانند براساس ایدئولوژی قومی و مذهبی تندروانه، حکومت مقتدر قومی طالبانی را شکل بدهند. اما طالبان نمی خواهند حکومت فراگیری را به اساس واقعیت های قومی تشکیل بدهند، زیرا طالبان با استفاده از شعار تندروانه مذهبی می خواهند یک حکومت قومی تشکیل بدهند و با شعار تندروانه مذهبی در منطقه دنبال توسعه طلبی باشند.

طالبان می خواهند در افغانستان حکومت قومی با شعار مذهبی بسازند. طالبان برای این کار منابع انسانی دارند، زیرا پشتون پاکستان بیشتر از پشتون افغانستان است. چهل میلیون پشتون در پاکستان است. معمولا از پشتون پاکستان در افغانستان جابه جا می کنند. وزارتی به نام اقوام و قبایل است. کار این وزارت این است که پشتون پاکستان را در افغانستان جابه جا کند. قصد طالبان از این کار این است که سرانجام یک حکومت قومی اما با شعار مذهبی تندروانه در منطقه تشکیل بدهند.

یکی از راه های جلوگیری چنین حکومتی این است که در افغانستان بنا به فشارهای منطقه ای و جهانی دولت فراگیر به اساس واقعیت های قومی و زبانی اقوام افغانستان تشکیل شود.

ایجاد حکومت فدرال

اگر بخواهیم برای همیشه جلوی شکل گیری یک حکومت مقتدر قومی طالبانی را گرفته باشیم، ایجاد حکومت فدرال در افغانستان یک راه است. تاجیک ها، هزاره ها و اوزبیک ها حکومت فدرال می خواهند. اما پشتون ها مخالف فدرالی شدن کشور هستند، زیرا می دانند که حکومت فدرال جلوی بلندپروازی قومی آنها را می گیرد. در صورتی که کشور فدرال شود، طالبان پشتون در افغانستان اقلیت می شوند، زیرا اکثر ایالت های فدرال متعلق به تاجیک ها، هزاره ها و اوزبیک ها می شوند. یعنی اگر کشور به چهار ایالت تقسیم شود. در سه ایالت آن اکثریت را تاجیک ها، اوزبیک ها و هزاره ها تشکیل می دهند.

تبارز اختلاف

تنشی که برای آب بین طالبان و حکومت ایران بلند شده است، ریشه در فعالیت های امنیتی و استخباراتی طالبان در افغانستان دارد. این فعالیت های امنیتی و استخباراتی در واقع تهدیدی به منافع منطقه ای ایران است که در درازمدت می تواند بر امنیت داخلی ایران نیز تاثیر بد بگذارد. طالبان فراتر از تصور حکومت ایران به حکومت امریکا نزدیک شده اند و مهم تر از همه، اطلاعاتی از همکاری طالبان با اسراییل نیز درز کرده است. بهادر امینیان قبلا در بولتن خبرگزاری فارس از رابطه طالبان با موساد خبر داده بود که دیپلمات های هندی در کابل زمینه ملاقات مقامات ارشد طالبان با موساد را فراهم کرده است. به تازگی اطلاعاتی درز کرده که عوامل موساد در جمعی از تیم ترکمنستانی وارد افغانستان شده اند. این اطلاع درحالی درز می کند که اسراییل چندی پیش سفارتش را در ترکمنستان باز کرد. حکومت ایران از باز شدن سفارت اسراییل در کشورهای منطقه ناراحت و نگران است. اما طالبان یک گروه استخباراتی و نیابتی با اهداف قومی هستند، با هر گروه و حکومتی که بتوانند اهداف قومی گروه طالبان را تحقق ببخشند، همکاری می کنند.