آرشیو پنجشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۲، شماره ۴۵۶۲
جهان
۵

تاثیرات ژئوپلیتیکی اقدام ناوگروه 86 نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران

اقتدار نیروی دریایی در ژئوپلیتیک سیاسی

کیومرث یزدان پناه درو (دانشیار جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران)

اقدام نیروی دریایی ارتش ایران در اقیانوس نوردی موفق، نمادی از یک حرکت موثر در استمرار قدرت ژئوپلیتیک دریایی برای جمهوری اسلامی ایران است. جمهوری اسلامی ایران در نظام ژئوپلیتیک جهانی، کشوری دریامحور با ویژگی منحصربه فرد گذرگاهی است. این جایگاه با چنین برجستگی ژئوپلیتیکی، مستلزم استقرار راهبردهایی است که با تبعیت از سازه های ژئوپلیتیکی شکل دهنده آن بتواند در سه سطح جهانی، منطقه ای و ملی کسب قدرت کند. امروزه با اثبات نقش دریا در تولید قدرت ترکیبی در نظریه های مطرح ژئوپلیتیکی و تمرکز کشورهای دریامحور بر این اصل پایدار، هرگونه غفلت از اهمیت و جایگاه ژئوپلیتیکی دریا در تولید قدرت جهانی گستر کشورها، خسارت جبران ناپذیری وارد می کند. بهره مندی انحصاری از بیش از دو هزار کیلومتر مرز آبی در دریای خزر، خلیج فارس و دریای عمان از ایران یک کشور دریامحور در منطقه و جهان ساخته است. برخورداری از محیط مطلق دریایی و سواحل مناسب و مستعد تولید قدرت، نقش ثابت و بسزایی در ارتقای جایگاه ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی کشور در سطح منطقه و نظام جهانی دارد. درجه اهمیت دریاها همواره در زمینه تاریخ و متناسب با شرایط متفاوت بوده و با پیشرفت های حاصل شده در حوزه فناوری و تغییر الگوهای سیاست جهانی دستخوش تغییر شده است. در قرن 21 دریا و قدرت دریایی علاوه بر اهمیت نظامی، امنیتی و سیاسی، دارای اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک است و برخورداری از قدرت دریایی مسلط، ازجمله نکات برجسته در مباحث ژئوپلیتیکی و راهبردی است. این مسئله تا آنجا اهمیت دارد که بسیاری از نظریه پردازان ژئوپلیتیکی و راهبردی معتقدند بدون وجود دریا و قدرت دریایی، هر کشوری به سرعت به نقطه تمایل و تاخت وتاز برای تسلط دیگران تبدیل خواهد شد. توسعه قدرت دریایی در کشور ایران از دیرباز مورد توجه بوده و امروزه هم به یکی از ارکان ثابت تولید قدرت ملی در کشور تبدیل شده است؛ پس با توجه به اینکه دریاها برترین حوزه رقابت های ژئوپلیتیکی در قرن بیست ویکم محسوب می شوند، تمرکز بر قدرت دریایی و انعکاس میزان این قدرت اثرگذار در حوزه دریایی و اقیانوسی، مقدمه ای برای تعیین جایگاه ژئوپلیتیکی در دوره پرفشار رقابتی در جهان معاصر به شمار می آید. درحالی که در گذشته های نه چندان دور، فقط آمریکا و بریتانیا قدرت های بلامنازع دریایی بودند، اما از میانه قرن بیستم این معادله شکسته شد و امروزه ده ها کشور در کرانه های دریایی و اقیانوسی نمایشی از قدرت را به اجرا می گذارند و اینک که در حال گذار از ربع اول قرن بیست ویکم هستیم و در این برهه زمانی، بازیگران مقتدر در سطوح مختلف جهانی، قاره ای، منطقه ای و حتی نگرش های محلی دریایی مثل دریای خزر سعی می کنند با یافتن ظرفیت ها و کشف مزایای خود، وارد این بازی و رقابت پرمنفعت و پرهزینه ژئوپلیتیکی شوند، جمهوری اسلامی ایران هم به درستی اهمیت این موضوع را درک کرده و فعالیت های زیادی را در این زمینه انجام داده است.

ایران با داشتن سواحل گسترده و مستعد و بنادر متعدد در خلیج فارس، دریای عمان و دریای خزر و بهره مندی از تنگه هرمز به لحاظ ژئوپلیتیکی، دارای موقعیت ساحلی و راهبردی منحصربه فردی است. این موقعیت و این ارزش ذاتی ژئوپلیتیکی ضمن اینکه الزاماتی را برای اداره کشور گوشزد می کند، دارای فواید و مزایایی نیز هست که نیاز به درک عمیق و تفکرات راهبردی مستمر دارد. به طوری که اگر ایران بخواهد به عنوان یک قدرت منطقه ای با تاثیرگذاری های جهانی در کنار سایر قدرت های نوظهور، ساختار تک قطبی فعلی به رهبری ایالات متحده آمریکا را به چالش بکشد، باید راهبرد کلان خود را بر مبنای دکترین دریامحور تنظیم کند؛ یعنی با در اولویت گذاشتن زیربنای دریایی خود، نه تنها از فواید اقتصادی و مزایایی آب های آزاد بهره مند شود، بلکه به یاری قدرت دریایی، نظام موجود را به چالش بکشد. در این مرحله، راهبردهایی موثر است که یک نیروی دریایی قدرتمند با کارایی چندمنظوره می تواند به عنوان بازوی ژئوپلیتیکی متغیر نقش آفرینی کند؛ زیرا امروزه بهره گیری موثر و به موقع متناسب با فرایندهای ژئوپلیتیک زمان و مکان، از بازوها و ابزارهای قدرت ساز و رمز موفقیت کشورها در تولید قدرت به شمار می آید که می تواند زمینه ساز احیای قدرت ژئوپلیتیکی و ارتقای سطوح قدرت در منظر جهانی باشد.

بدون شک قدرت نظامی به عنوان یکی از ارکان 10گانه تولید قدرت ملی، در جای خود نقش موثری در تحقق این اهداف ارزش ساز دارد. در میان شاخه های موثر نظامی، نیروی دریایی در خط مقدم تولید قدرت در عرصه دریاها، سواحل و کرانه های اقیانوسی به شمار می آیند. این نیرو در صورت بهره گیری از علم روز و مجهزبودن به رزم آوری پیشرفته، می تواند نقش خود را به بهترین شکل ممکن در عرصه قدرت دریایی ایفا کند. هر اقدام این نیرو در عرصه دریا، نماد و نشانه ای از قدرت ژئوپلیتیکی کشورهای ساحل محور و دریامحور به حساب می آید. در جمهوری اسلامی ایران با در نظر داشتن موقعیت ممتاز ژئوپلیتیکی آن در نقشه سیاسی جهان، نیروی دریایی در سطح بالای تصمیم سازی برای کسب شرایط لازم در نظام قدرت منطقه ای و جهانی تعریف می شود. آنچه نیروی دریایی ارتش ایران به دنبال تحقق آن در آب های بین المللی، به ویژه اقیانوس ها و کرانه های دوردست است، اثبات دستاوردهای روز دنیا در عرصه علوم دریایی و فناوری های نوین است تا به واسطه آن، نظر جهانی را به سطح ارتقایافته قدرت دریایی ایران و تسلط آن بر آب ها و آبراهه های بین المللی به ویژه در حوزه های دریایی و اقیانوسی پیرامون جلب کند. در همین راستا اقدام موثر و نسبتا موفقیت آمیز ناوگروه های ارتش در عملیات های اقیانوسی را می توان در پنج بعد ژئوپلیتیکی ارزیابی کرد:

بعد اول: ارتقای منزلت ژئوپلیتیک دریایی ایران با اثبات در بهره گیری از فناوری روز دنیا و ورود به مرحله رزم پیشرفته و پیوستن ایران به جریان فرصت ساز ملی و بین المللی در حوزه دریایی که این قاعده فقط در اختیار چند کشور مطرح دنیا بود و حال ایران نیز می تواند زمینه های تولید قدرت و نمایش قدرت را در سطوح جهانی به کرسی بنشاند. هدفی که اگر از حالت نمادین خارج و به حالت راهبردی تبدیل شود، مورد پذیرش جامعه جهانی قرار خواهد گرفت و راه را برای اقدام های اثربخش بعدی فراهم خواهد کرد.

بعد دوم: فراهم کردن مقدمات مشارکت راهبردی در سه حوزه امنیت دریایی، ترانزیت دریایی و پشتیبانی دریایی در نقاط مختلف دریایی در جهان که این مسئله مستلزم باور ملی، تدارک و برنامه ریزی برای تقویت زیرساخت ها و از همه مهم تر باب کردن فضای مشارکت فنی با کشورهای سرآمد در حوزه فناوری دریایی به ویژه کشورهای موفق در حوزه شرق آسیاست.

بعد سوم: اصلاح تفکر توسعه ای در ایران به ویژه در سازه های فکری نیروی دریایی و خروج از پارادوکس امنیت برای امنیت است. در این زمینه باید پوست اندازی اساسی انجام شود و تفکر توسعه برای امنیت جایگزین تفکر سنتی و غیرکاربردی شود.

بعد چهارم: ارتقای قدرت تجزیه و تحلیل ژئوپلیتیکی از موفقیت نسبی ناوگروه ارتش و رهاوردهای تحقیقاتی آن است که می تواند به توان علمی و تجزیه و تحلیل مهندسان حوزه دریایی ارتش و استادان فنی این حوزه در کنار دیگر تحلیلگران و نظریه پردازان دانشگاهی کشور و حتی خارج از کشور، در تسریع برنامه های راهبردی بعدی به این مجموعه کمک درخور کند. البته تحقق واقعی بعد چهارم در گرو توسعه زیرساخت های توسعه ای در سواحل ایران به ویژه سواحل جنوب کشور و به ویژه سواحل دریای عمان است. باید دانست که نیروی دریایی ارتش هرگز به تنهایی نمی تواند منجی تحول در این سواحل طولانی و بزرگ باشد و باید همه اراده ملی در خدمت تحول آفرینی این مناطق قرار بگیرد.

بعد پنجم: تثبیت ماموریت های ذاتی با کارکردهای بازدارنده و انعکاس پیام قدرت از منظر ژئوپلیتیک صلح و دیپلماسی دریایی سازنده است؛ مانند پاک سازی دریا از فعالیت های غیرمتعارف اقتصادی، قاچاق در عرصه های مختلف و تثبیت رزم قدرتمند توازن زا.