آرشیو پنجشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۲، شماره ۶۴۹۶
رسانه
۶
یادداشت

قصه های شورانگیز از دل تاریخ

مهدیه رضایی

سریال های تاریخی، سهم عمده ای در جذب مخاطب دارند. این مجموعه ها چه برگرفته از داستان های واقعی در دل تاریخ باشند یا زاییده ذهن خلاق نویسنده و کارگردان، همواره نقش تاثیرگذاری در آشنا کردن جوانان با تاریخ داشته اند.

مردم مجموعه های تاریخی را با علاقه و اشتیاق بیشتری دنبال می کنند، البته شیوه پرداختن به داستان ها و چگونگی تصویرسازی در زمان تاریخ مورد نظر تاثیر تعیین کننده ای در استقبال مردم از این مجموعه ها دارد. بنابراین ضرورت دارد که سازندگان آثار نمایشی به دنبال قصه های جذاب از دل تاریخ باشند تا از این طریق بتوانند مخاطبان را به ویژه نسل جوان را با تاریخ بیشتر آشنا کنند.

یکی از مجموعه های تاریخی که پخش آن از سال گذشته شروع شده و همچنان از شبکه یک سیما ادامه دارد، سریال «گیل دخت» است. این سریال که به کارگردانی مجید اسماعیلی و تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی و نویسندگی مجید آسودگان به سفارش مرکز فیلم و سریال معاونت برون مرزی صداوسیما تولید شده است. اسماعیلی تا به حال در مقام نویسنده سریال هایی مانند سرگذشت و محکومین با تلویزیون همکاری کرده و در اولین تجربه کارگردانی خود سراغ یک ملودرام عاشقانه و تاریخی رفته است.

البته باید به این موضوع تاکید کرد که همیشه داستان و افسانه های شورانگیز و شیرین از دل تاریخ جذاب و دلنشین است، به ویژه این که نویسنده خوش ذوق کار این داستان را به سرنوشت انسان ها با عشق و دلدادگی عجین کند، آن وقت است مخاطبان پیگیر آن خواهند بودند و با علاقه به تماشای آثار می نشینند، زیرا شنیدن قصه عشق های زمینی و آسمانی برای تک تک مخاطبان جذاب است، چون موضوعی است که از ازل تا ابد ادامه داشته و با زندگی ما عجین شده است.

این اتفاق در سریال تاریخی گیل دخت به بهترین شکل رقم خورده، گرچه عاشق شدن یک دختر ثروتمند با یک پسر فقیر؛ داستانی تکراری است اما آنچه اهمیت دارد این است که نویسنده تار و پود قصه تکراری را چنان با ایده های جدید ببافد که شکل داستان، شیوه، ناکامی ها و... برای بینندگان بکر و جذاب بوده و برایش از ویژگی های متمایزی برخودار باشد.

در مجموع اگر بخواهیم نگاهی داشته باشیم باید بگوییم که جهان غنی ادبیات و هنر ایران زمین و زندگی های پر فراز و فرود انسان معاصر و ایرانیان شاعر، عاطفی و عاشق پیشه، مملو از شیرین و فرهادها و لیلی و مجنون هاست و دامنه روایت و پردازش آنها در قالب هنر و تصویر، از داستان و نمایش تا فیلم و مجموعه های تلویزیونی گسترده است. این نوع آثار، مخاطبان انبوه از نسل های گوناگون دارند و بخشی از جذاب ترین و ماناترین آثار ادبی و هنری، سینمایی و تلویزیونی را شکل داده اند.

بنابراین نویسنده ای هوشمند است که بتواند از یک شیوه روایت تازه بهره ببرد که اگر نگاهی مجدد به سریال گیل دخت داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که این اتفاق رخ داده و دلدادگی های گلنار و اسماعیل با فرازونشیب های زیادی روبه رو می شود که مخاطبان هم با فضای دوران قاجار آشنا می شوند و هم داستان شیدایی سریال برای شان جذابیت دارد. همچنین نویسنده سعی کرده، نقش زنان در سریال جایگاه ویژه و والایی داشته باشد و صرفا یک جامعه مردسالار را به تصویر نکشیده است.