آرشیو شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، شماره ۶۵۰۳
ویژه ارتحال
۲

حجت الاسلام سید حمید روحانی در گفت و گوی تفصیلی با «جام پلاس»: امام نخستین فرد انقلابی که حقوق زنان را تبیین کرد

گفتگو: امین صبحی

روحیه تحول خواهی و تحول انگیزی، بعد تازه ای از شخصیت امام بود که مقام معظم رهبری چندی پیش و در جریان سالروز عروج ملکوتی بنیانگذار جمهوری اسلامی به آن اشاره کردند؛ موضوعی که شاید از دید بسیاری از افراد به ویژه همراهان و نزدیکان ایشان مغفول مانده یا به دلایل مختلفی به سبک و سیاق گذشته باطراوت نیست. ترویج روایت های غلط و خواب نگاری های مختلف از آنچه مربوط به حضرت روح الله و عصر ایشان است یکی از چالش هایی است که هر از گاهی پنجه در پنجه واقعیت هایی می اندازد که شاید اگر شخصیت هایی نظیر مقام معظم رهبری نبودند امروز شاهد انحراف در مسیر انقلاب بودیم، راهبردی که متاسفانه از سوی برخی بزرگان رقم خورد که روزگاری خود را یاور امام می دانستند و در این سال ها با پرچم تبیین افکار امام به تحریف اندیشه های ایشان پرداختند.موضوعی که رهبر معظم انقلاب بکرات در سخنرانی های مناسبتی خود به تشریح آن پرداختند که مجهول ماندن یا غلط معناکردن ارکان اصلی شخصیت انسان های بزرگی که رفتار و گفتار او برای نسل های بعد از او رهنمود است؛ یعنی تحریف و اگر شخصیت امام(ره) تحریف شد، بد معرفی شد غلط معرفی شد، خطرات بزرگی متوجه ملت ایران خواهد شد؛ اینجا است که خطر تحریف امام(ره) به عنوان یک هشدار باید در گوش و چشم مسئولان کشور، صاحب نظران فکری انقلاب، شاگردان قدیمی امام (ره)، کسانی که علاقه به این راه دارند و عموم جوانان، فرزانگان، دانشگاهیان و حوزویان تلقی شود. صحبت هایی که سندی بر وجود این رویه در بیان شخصیت سیاسی امام بود گویا امام راحل نیز پیش بینی این روزها و ادعاها را می کردند چراکه در وصیت نامه خود تاکید داشتند اکنون که من حاضرم، نسبت های بی واقعیت به من داده می شود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ بنابراین عرض می کنم آنچه به من نسبت داده شده یا می شود مورد تصدیق نیست، مگر آن که صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم. شاید به همین دلیل بود که در زمستان سال67 و در حالی که تنها پنج ماه تا رحلت امام فاصله داشتیم، تاریخ نگاری انقلاب به طور ویژه تری مورد توجه امام قرار گرفت و ایشان 25دی آن سال، حجت الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی را مامور تدوین تاریخ انقلاب اسلامی کردند.حجت الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی، رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی مورخ تاریخ انقلاب و نویسنده کتاب مشهور «نهضت امام خمینی» است که به تازگی جلد پنجم این کتاب را هم منتشر کرده است. روحانی از اعضای دفتر امام خمینی در نجف، رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی و عضو موسس مجمع روحانیون مبارز بوده که البته بعدها به دلیل اختلاف با مواضع مجمع روحانیون مبارز از مجمع جدا می شود. نامه سرگشاده سیدحمید روحانی به منتظری در سال 67، نامه به هاشمی در خرداد 88 و نامه به کروبی در تابستان 88 و سخنرانی های موثر و افشاگرانه درباره فتنه و سران فتنه، مولف تاریخ نهضت امام خمینی(ره) را خبرساز کرد. ما هم به مناسبت سالگرد رحلت حضرت امام به دیدار این روحانی صاحب قلم رفتیم؛ کسی که روزگاری با امام در نجف و پاریس زندگی کرده و منظومه فکری و اندیشه امام راحل را به خوبی تبیین کرده و با مسائل روز تطبیق می دهد. در این گفت وگو رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی به نگاه امام به زنان و موضوع تحریف شخصیت ایشان پرداخت. آنچه در ادامه می آید نسخه مطبوعاتی گفت وگوی تفصیلی سیدحمید روحانی با جام پلاس است. شما می توانید متن و فیلم کامل این قسمت از برنامه جام پلاس را در سایت جام جم آنلاین و حساب های جام جم در فضای مجازی مشاهده کنید.
به عنوان اولین سوال بفرمایید آیا معرفی منظومه فکری حضرت امام به نسل جوان موفق بوده است یا خیر؟

با درود و سلام به محضر بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام (ره) باید عرض کنم، ما به عنوان شاگردان و همراهان امام نه تنها نتوانسته ایم امام را آن طور که شایسته است، به نسل جدید معرفی کنیم بلکه برخی خودشان هم به درستی امام را نشناختند و حقیقتا اندیشه ها، منظومه فکری، درایت و عظمت حضرت امام تا به امروز در جامعه ما گمنام و ناشناخته باقی مانده است و کسانی را هم که درصدد این بودند که امام را به عنوان یک نحله بشناسند، مهجور کردند.

5 عامل مهجورماندن امام(ره)

به نظر شما چرا این اتفاق درباره بازنمایی روش و سلوک امام رخ داده است؟

ناشناخته و مهجورماندن امام دلایلی داشت، نخست این که امام خمینی از نظر عظمت روحی و فکری در مقام والایی قرار داشتند و پی بردن به عمق شخصیت ایشان آسان نبود.

نکته دوم خویشتنداری امام بود؛ به تعبیر ما، ایشان کتمان داشتند به این معنا که بیش از 20 سال، اهداف سیاسی خود را پنهان نگه داشته و قبل از آغاز نهضت هرگز کلمه ای از زبان امام بیرون نیامد تا اهداف ایشان را مشخص کند.

نکته سوم که ان شاءا... اهانت نباشد، این است که همراهان امام راحل فکر والایی نداشتند تا درک کنند امام به دنبال چه چیزی هستند در حالی که اگر درایت این افراد بیشتر بود، پی می بردند که امام چه جریان ویژه ای را دنبال می کنند، چه بسا که برخی از این افراد شاگرد امام خمینی بودند و زمان زیادی با ایشان تعامل داشتند بنابراین یا نخواستند یا نتوانستند امام را بشناسند و بدانند ایشان چه کسی هستند و چه ویژگی هایی دارند.

یعنی می توانیم بگوییم که چالش های امروز انقلاب ناشی از عدم درک و شناخت منظومه فکری حضرت امام است؟

بله همین طور است، نکته چهارم در خصوص همین خفقانی است که حاکم بود و اجازه نمی داد افراد صاحب فکر و زبردست که در میان شاگردان امام حضور داشتند، به این موضوع برسند. نکته دیگر این بود که متاسفانه طبق مصداق «هرکسی از ظن خود شد یار من» کسانی که پای در راه امام گذاشتند، از ظن خود همراه ایشان شدند؛ امام را به خوبی نشناختند و بنیانگذار انقلاب اسلامی را طبق درک خودشان معرفی کردند که این موضوع گاهی چهره ایشان را تخریب کرد.

تخریب امام در خاطرات برخی دوستان ایشان!

به طور مثال یکی از علمای قم در خاطرات خود نوشته بود: «شاه می خواست رفراندوم انجام دهد و امام تصمیم گرفته بودند که مقابله کنند لذا شاه وزیر دربار را به محضر امام فرستاد تا کار را توضیح دهد.»

این فرد در خاطرات خود می گوید: «وقتی آن فرد از دربار می خواست توضیح دهد امام به او گفته بودند که این حرف ها را کنار بگذارید چون قرار بود شاه به ما ارتجاع سیاه نگوید اما دوباره این حرف ها را تکرار کرده است!» یا در جای دیگری از خاطراتش به نقل از امام گفته اند:«خود شاه چرا رفراندوم را برعهده گرفته است؟ اگر شکست بخورد شاه شکست خواهد خورد. باید اجازه دهد دولت این کار را کند!»

این فرد با این خاطره جایگاه امام را پایین آورده و ادعا کرده که برای امام مهم بود که به ایشان ارتجاع سیاه نگویند! همچنین گویا امام به شاه علاقه مند بوده که اگر رفراندوم کند، ممکن است شکست بخورد بنابراین افراد تا این حد درکی از امام نداشتند. هرکس از خودش چیزی ساخته است و این در کتاب خاطرات برخی افراد هم متاسفانه زیاد است. اینچنین معرفی کردن امام چیزی جز تخریب و آسیب، ویژگی دیگری نداشته است.

یعنی روایت سازی های دروغ درباره امام در جریان است؟

بله همین طور است.

رهبری در معرفی امام(ره) تنها بوده اند
این موضوع واقعا دردناک است که با گذشت چهار دهه از انقلاب ما اکنون در شرایطی قرار گرفتیم که منظومه فکری امام در اندیشه افراد و مسئولانی که در این انقلاب هم نقش داشته اند، جاری و ساری نیست به نظر شما علت این موضوع چه بوده است؟

ابتدا بگویم مقام معظم رهبری انصافا همواره در تمام سخنرانی های خود تلاش کردند که امام را به خوبی معرفی کنند و در این حوزه هم سنگ تمام گذاشتند اما حقیقت این است که یک فرد به تنهایی نمی تواند این کار را به سرانجام برساند. موضوعی مانند منظومه فکری امام نیازمند آن است که جمعی متشکل از جریانات، افراد صاحب نظر، روحانیون، رجال سیاسی و کسانی که صاحب اندیشه هستند در این خصوص کار کنند اما چنین اقدامی انجام نشده، باید گفت مقام معظم رهبری در این زمینه تنها هستند و حتی باید بگویم که ایشان هم به درستی شناخته نشده اند.

با توجه به اتفاقاتی که در پاییز 1401 در کشور رخ داد یکی از سوالات پیرامون مساله زن است، بفرمایید نگاه حضرت امام به موضوع زن و فعالیت اجتماعی زنان به چه شکل بود؟

باید تاکید کنم آن مقدار که امام نسبت به زنان توجه داشته و به نقش آنها اهمیت می دادند هیچ فرد دیگری این گونه نبود.کسانی که دم از موضوع زنان می زنند اساسا از این موضوع دور هستند و حقوق زن را هم نمی شناسند و برخی مسائل را هم از روی هوی و هوس مطرح می کنند. یکی از ویژگی های مهم امام این بود که جامعه شناس بودند و جامعه را به درستی شناخته بودند، نه این که فقط یک قشر خاص را بشناسند. یعنی ایشان از اقشار دانشگاهی و کارگر تا کشاورز و بازاریان را به خوبی می شناختند و این طور نبود که چون از جامعه روحانیت بودند، فقط به همان حوزه اشراف داشته باشند.

برخی به امام می گفتند زنان را منع کنید!

امام نسبت به جمعیت زنان شناخت ویژه ای داشتند و می دانستند که نقش زنان در مبارزه چقدر عظیم، عمیق و سرنوشت ساز است.خوب است درباره شناخت امام از زنان خاطره ای از زمان حضورمان در نوفل لوشاتو بگویم، وقتی در پاریس خدمت امام بودیم، خانم ها وارد تظاهرات و مرحله مبارزات شده بودند؛ برخی مدام از ایران به امام تلفن می زدند که به امام بگویید زن ها را از حضور در تظاهرات در جامعه منع کند! حتی یک نفر تلفن کرده و گفته بود که صدای من را ضبط و برای من پخش کنید که زن ها را از حضور در تظاهرات منع کنند. امام اصولا جواب این افراد را نمی دادند و در جای دیگری پاسخ چنین حرف هایی را می دادند.

برخی گفته بودند به زنان بگویید اگر در تظاهرات شرکت می کنند شعار ندهند! امام در پیام خود پاسخ این افراد را چنین دادند: «ملتی که بانوان محترمش در تظاهرات شعار مرگ بر شاه می دهند پیروز است.»

این موضوع ناشی از شناخت امام بود که فرمودند: «زنان رهبر ما بودند». این حرف ایشان اغراق نبود چراکه ایشان به هیچ عنوان در زندگی خود اهل دروغ و تعارف نبودند.

آیت الله مومن که ان شاءا... خداوند ایشان را رحمت کند، بیش از 10سال در کلاس درس حضرت امام شرکت می کردند و هر روز پس از درس از مسجد اعظم تا منزل امام، با ایشان می رفتند و سوال و جواب می پرسیدند اما یک بار نشد وقتی به در خانه امام رسیدند، ایشان بگویند بفرمایید داخل. من این موضوع را وقتی در نجف خدمت امام بودیم متوجه شدم که ایشان معتقد بود اگر آمادگی برای پذیرایی ندارید و به شخصی برای ورود به منزل تان تعارف کنید دروغ گفته اید، بنابراین وقتی ایشان با چنین ظرافتی به مسائل حساس بودند، طبیعتا وقتی درباره زنان فرمودند: «رهبران ما زنانی بودند که شعار مرگ بر شاه دادند» یعنی تعارف نداشتند و اغراق نکردند. اگر زنان می خواستند در بدرقه همسران، برادران و پدران خود به جبهه ها اشک و آه راه بیندازند و با حضور آنها در جبهه ها مخالفت کنند، جلوی حرکت نهضت گرفته می شد و زنان ما هم چنین نکردند.حتی وقتی عزیزان شان شهید می شدند اگر قرار بود ضجه و ناله بزنند چنین مقاومتی شکل نمی گرفت بنابراین تشویق مردان توسط زنان برای رفتن به جبهه ها یا صبر و شکیبایی آنها بعد از شهادت عزیزان شان، عامل بسیار مهم و موثری بود.

امام نخستین کسی بودند که حقوق زنان را تبیین کردند

از این رو شناختی که حضرت امام نسبت به زنان داشتند، کاملا دقیق بود تا جایی که ایشان نخستین کسی بودند که تا حد توان خود تلاش کردند حقوق زنان را تبیین کنند و تا جایی که توانستند تلاش کردند زنان به حق خود برسند.

رای به جمهوری اسلامی برای اجرای احکام اسلامی بود
نظر امام درباره حجاب و حضور زنان در اجتماع چه بود و ایده الزام حجاب در آن دوره چطور شکل گرفت؟

مساله حجاب ربطی به امام نداشت چراکه وقتی بیش از 98 درصد مردم به جمهوری اسلامی رای دادند به این معنا بود که خواهان اجرای احکام اسلامی هستند نه این که صرفا تابلوی جمهوری اسلامی بالا برود. از این رو رای مردم به جمهوری اسلامی رای به قرآن و احکام اسلامی تلقی می شود و یکی از احکام اسلام هم حفظ حجاب است.درحال حاضر موضوعاتی مانند حجاب اجباری و حجاب غیراجباری را مطرح می کنند که اصلا معنا ندارد، چون وقتی مردم به جمهوری اسلامی رای دادند طبیعی است که قوانین اسلام هم باید اجرا شود که یکی از آنها حجاب است اما وقتی چنین چیزی توسط برخی نادیده گرفته شود طبیعی است که قانون شکنی شود. لذا کسانی که حجاب را رعایت نمی کنند قانون شکنی می کنند.

نظر امام چه بود؟

نظر امام درباره حجاب هم همین موضوع بود.

چه ویژگی هایی سبب شده انقلاب ما به سرنوشت انقلاب فرانسه و شوروی دچار نشود و از آرمان اولیه خودش افول نکند؟ امام چطور مبنای این انقلاب را گذاشتند که قلب حقیقت رخ ندهد؟

نکته اصلی اینجاست که امام به خوبی مردم را آگاه و تحول عظیمی در جامعه ایجاد کردند. البته انجام این کار بسیار سخت بود آن هم برای به میدان آوردن یک ملت نه یک قشر خاص. یکی از سران و بنیان گذاران سازمان مجاهدین خلق با اشاره به وقوع قیام 15خرداد در سال 42 تعریف می کرد ما (منظور جبهه ملی و نهضت آزادی) در طول 10 سالی که از کودتای 28 مرداد گذشت نتوانستیم صد نفر را هم در یک میدان جمع کنیم اما فعالیت سیاسی امام خمینی چه کار کرد که ظرف چند ماه یک ملت را به حرکت درآورد؟ به نظر من این ناشی از آگاهی بخشی و رشد سیاسی بود که امام به ملت داد و دیدیم که در روز 15 خرداد همه اقشار جامعه آمدند. این اقدام یعنی این که امام راحل روش به حرکت در آوردن مردم را بلد بودند و مردم را در حوزه سیاسی رشد دادند. ایشان در طول 15 سال از آغاز نهضت، مرتبا با سخنرانی و اعلامیه کار فرهنگی کردند و کار به جایی رسید که امام فرمودند: اگر من از این راه بازگردم، مردم باز نخواهند گشت چون ملت آگاه شده و راه خود را پیدا کرده اند.

امروز دفاع از امام (ره) هزینه دارد
اخیرا آقای محمدعلی انصاری، دبیر بزرگداشت سالگرد امام گفته است، کسی فکر نکند حرم امام شخصی است این حرم در آغاز راه خدمات به مردم است؛ نظر شما چیست؟

این موضوع را خود آنها باید پاسخ دهند. امامی که من می شناسم وقتی به حسینیه جماران رفتند، مانع این شدند که برخی مسئولان که فقط خواستند آن را رنگ کنند این کار را انجام دهند و تا این حد نسبت به مسائل حساس بودند و این گونه رفتار می کرد. متاسفانه امروز نه تنها راه این انسان برجسته شناخته نشده بلکه دشمنان، برخی از افراد بیگانه با انقلاب و دوستان نادان دست به دست هم دادند تا راه و اندیشه امام را تخریب کنند و به فراموشی بسپارند.مثلاکتابی به نام «الف لام خمینی» منتشر شده و امام را اهل بند و بست و حتی سلطنت طلب معرفی کرده است. مثلا به نقل از امام می گویند «اگر یک روز نظام شاهنشاهی در این مملکت منقرض شود، من نمی گذارم چون مردم با نظام شاهنشاهی خو گرفته اند و با این نظام می تواند اداره شود!» چه خوب که امام فرمود هر چیزی را که به من نسبت دادند، باید در کلام خودم آمده باشد. امام صریح فرمودند که اسلام با شاهنشاهی مخالف است. هرکس وضعیت رسول مکرم اسلام در امور حکومتی را ملاحظه کند، می بیند که اسلام آمده تا نظام شاهنشاهی را که از ننگین ترین و مبتذل ترین مظاهر ارتجاع است، سرنگون کند امام با این کلام صحبت می کند اما آنها چنین نسبتی به ایشان داده اند و این کتاب و کتاب های دیگر چاپ می شود و از رئیس جمهور جایزه می گیرد. متاسفانه در کتاب ها و خاطرات مرتبط با امام، این گونه نسبت ها وجود دارد که برای تخریب ایشان است. یعنی از طرفی اجازه ندادند که امام به خوبی معرفی شود و از سوی دیگر تلاش می شود که نگذارند راه ایشان مشخص باشد. از آن طرف هم کتابی مانند «الف لام خمینی» منتشر می شود و پاسخی که ما با عقلانیت و مستند در رد دروغ ها و تحریف های این کتاب دادیم، اجازه چاپ پیدا نمی کند، بنابراین امروز دفاع از امام در این مملکت، هزینه دارد.

امام در مقاطع مختلف، «میدان مبارزه» را هم مشخص می کردند، اگر الان با چارچوب امام بخواهیم بگوییم، میدان مبارزه کجاست؟

قطعا میدان مقاومت است، ما باید راه مقاومت را بشناسیم کما این که در مسیر حرکت امام حکمت و عقلانیت بسیار قابل توجه است.

ایشان وقتی حرکت خود را آغاز کردند سراغ دولت یا حکومت نرفتند بلکه با مردم صحبت کردند و این اولین قدم بود که سعی کردند مردم را با خود همراه کنند.

عقلانیت امام همراه کردن ملت بود

در واقع عقلانیت امام در این فرآیند کاملا نمودار شد چرا که ایشان می دانستند ملت بازوی توانایی برایشان است در حالی که رویه معمول این بود که صرفا با رجال حکومتی حرف می زدند و مردم را به حساب نمی آوردند اما، امام راحل برعکس عمل کردند و مستقیم با مردم صحبت و آنها را آگاه کردند. یکی دیگر از نکاتی که مبتنی بر عقلانیت و حکمت امام است، این بود که ایشان اهداف خود را در همان اول آشکار نکردند زیرا سال 1341 شاه از محبوبیت زیادی در میان مردم برخوردار بود و ادعا می کرد اسلام با اساس شاهنشاهی ما مخالف است.در جلد اول کتاب «نهضت امام خمینی» که در نجف نوشتم هم این مطلب را عنوان کرده ام که هدف مانند میوه است که اگر آن را زود بچینید کال و نرسیده است و اگر دیر بچینید، فاسد خواهد شد، بنابراین باغبان متبحر کسی است که بتواند میوه را در وقت خود برداشت کند. امام خمینی هم مطالب را در وقت خود مطرح کردند.

امام اهداف خود را در آغاز راه آشکار نکرد

بنابراین اول اتکا به مردم، دوم بیان نکردن اهداف در آغاز راه و سوم روشنگری، چون هدف شان براندازی رژیم شاه بود. برخی می گفتند شاه از جنایاتی که صورت می گیرد، بی خبر است و تقصیر اطرافیان اوست که چنین می کنند؛ بعد از فاجعه فیضیه هم همین مطلب را مطرح کردند اما امام گفتند، اشکال بزرگ این است که به هر دستگاهی که رجوع می شود می گویند آنچه انجام شده به دستور اعلی حضرت است از نخست وزیر تا فرماندار قم و مقامات، اگر اینها درست نیست چرا از خودش دفاع نمی کند تا مردم عامل جرم را بشناسند و در وقت مقتضی وی را به سزای عملش برسانند. بنابراین روشن کردن ماهیت و افشای چهره شاه توسط امام به صورت حساب شده رقم خورد. آن روزی که امام نهضت را آغاز کرد حرفی از حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی و سرنگونی شاه نزدند بلکه صرفا فرمودند اسلام در خطر است اما در کنارش سعی کردند که ماهیت واقعی شاه را نیز به مردم معرفی کنند.

دایره این مقاومت را هم تشریح کنید.

استکبار ستیزی یکی از بخش های مهم و سرنوشت ساز مقاومت است و نوع دیگر مقاومت شامل شکیبایی در برابر مشکلات می شود؛ ملتی که امام تربیت کردند به دلیل گرانی، تورم و مشکلات معیشتی از آرمان های خود دست نمی کشند اگر مسئولان مملکتی ما به وظایف خود عمل می کردند و تبعیضی در کار نبود که یک عده هرچه می خواهند به دست آورند و یک عده محروم باشند، مردم در مقابله با مشکلات بسیار قوی عمل می کردند.

مقاومت در برابر مشکلات معیشتی وظیفه مسئولان هم هست

اساس قضیه اینجاست که مسئولان باید با مردم همراه و همدم باشند؛ اگر من به عنوان یکی از مردم این کشور خانه ندارم یا اجاره نشین هستم مسئولان مملکت هم باید این گونه باشند. مقاومت به این معنا نیست که ما با ماشین اختصاصی و خانه ویلایی زندگی کنیم و هموطن دیگری قادر به خرید یک دوچرخه برای فرزندش نباشد. بنابراین مقاومت در برابر استکبار، مقاومت در برابر مشکلات معیشتی وظیفه همه است اما وقتی تبعیض صورت بگیرد و مسئولان، پولداران و سرمایه داران صف خود را جدا کنند و عده ای از مردم مظلوم بمانند، بسیار ناگوار است .

یعنی به اعتقاد شما مسئولان باید با تحمل ریاضت اقتصادی کنار مردم قرار بگیرند و آنها را درک کنند؟

بله اما متاسفانه کسی مشخص نکرد که این وضعیت ناگوار از کجا آمد و چرا به اینجا رسیدیم. من به شخصه فردی را می شناسم که تا دیروز یک اتاق اجاره کرده بود اما اکنون در انگلستان برای فرزندانش خانه خریده است. بنابراین باید مشخص شود این پول ها از کجا آمده است. یکی از مشکلات موجود این است که مسئولان مملکتی بررسی کنند افرادی که امروز صاحب این همه املاک، سرمایه، خانه و اموال شده اند از کجا آورده اند و این همان مقاومت است.

مقاومت یعنی مسئولان به داد مردم برسند

مقاومت یعنی مسئولان با کسانی که مانند زالو خون مردم را می مکند و از آنها سوء استفاده می کنند، برخورد کنند اما آیا کسی جرات می کند با این افراد که مانند اختاپوس روی مملکت افتاده اند و اجازه نمی دهند قانون اجرا شود، برخورد کنند؟

اتکا به مردم توسط کارگزاران نظام که در سیره حضرت امام هم وجود داشت را چگونه ارزیابی می کنید؟

این اتفاق خیلی کم بوده و نمی توان گفت که قاطبه مسئولان با مردم همفکر، هم زبان و همراه بوده اند در حالی که امام مردم را محرم راز می دانست. در حال حاضر هم مقام معظم رهبری با مسئولیت سنگینی که دارند دائما با اقشار مختلف مردمی دیدار دارند.

با توجه به جانمایی مناسب ایران در نظم جدید جهانی آیا چنین چشم اندازی در آغاز نهضت امام هم مورد توجه بود؟

بله امام حدود 20 سال قبل از انقلاب و از سال 1341 در اندیشه حکومت اسلامی بودند و من از مطالعه در زندگی امام به این نتیجه رسیدم. ایشان در زمان طلبگی که در قم درس می خواندند با شرایط سخت تردد آن سال ها به تهران آمده و به مجلس شورای ملی رفتند تا نکته ها و بحث های نمایندگان را گوش کنند. چرا من و شما که تهران هستیم یک بار نرفتیم در مجلس بنشینیم و ببینیم چه می گویند؟

چشم انداز امام برای حکومت اسلامی بلندمدت بود.

این یعنی این که امام برنامه بلندمدتی دارند؛ ایشان یک بار هم به منزل شهید آیت الله مدرس رفتند و از رفتار شهید مدرس الهام گرفتند. حتی امام می گفتند (در زمان شاه) وضعیت صندوق انتخابات قم را دیدم که چقدر تقلب می شود با این که ایشان طلبه بودند اما سر صندوق انتخابات هم رفته بودند. تشکیل جلسات اخلاق در دوره رضاشاه هم توسط ایشان، هفته ای یک روز برگزار می شد. چون می دانستند وقتی نهضت آغاز شود افرادی باید آماده قبول مسئولیت باشند، بنابراین سعی داشتند افرادی را تربیت کنند که شهید مدنی، شهید صدوقی، شهید مطهری و... تربیت شده مکتب امام بودند. درواقع امام مسیر را می دانستند و هدف برای شان روشن بود و از روزی که حرکت خود را آغاز کردند، مطمئن بودند باید رژیم شاهنشاهی را سرنگون کنند و یقین داشتند که می توانند این هدف را به سرانجام برسانند.

امام(ره) یک مردم شناس واقعی بود
می توانیم بگوییم که بعد از گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی جایگاه مردم در ساختار سیاسی و اجتماعی مان همچنان محفوظ مانده یا خیر؟

مردم امروز همان مردم دوران اول انقلاب هستند، این درحالی است که برخی معتقد بودند مردم به بن بست رسیده اند که البته امام به آنها گفتند خود شما به بن بست رسیده اید. درحال حاضر هم همین طور است. یکی از هنرهای امام این بود که روی مردم مطالعه داشت و آنها را به درستی می شناخت. اکنون هم مردم به اعتقادات خود پایبند هستند و تزلزل ناپذیرند. روزی امام در بیت مرحوم آیت الله حائری، بنیان گذار حوزه علمیه قم، خطاب به علما اعلام کردند: «اگر ما می خواهیم اسلام و ایران از اضمحلال نجات پیدا کند باید خاندان پهلوی را از قدرت پایین بیاوریم چون استعمار انگلیس آنها را آورده و ما به دست آنها هم اسلام را از دست می دهیم و هم ایران به روز سیاه می نشیند». در آن مجلس آقای شریعتمداری هم حضور داشت و به امام گفت شما با کدام قدرت می خواهید چنین هدفی را محقق کنید، ما که بمب نداریم بر سر شاه بکوبیم. امام فرمود: «ما قدرتی داریم که از بمب قوی تر است» و منظورشان ملت بودند.عملا هم این حمایت را دیدیم؛ در طول 44 سال گذشته خیلی ها عنوان کردند که مردم از انقلاب رویگردان شده اند و مخالف هستند. بله، ممکن است مردم با من نوعی یا عملکرد ناپسند برخی مقامات مملکتی مخالف باشند اما قطعا زاویه ای با اسلام و انقلاب ندارند کما این که اگر امروز هم مشکلی برای انقلاب پیش بیاید مردم در صف اول هستند. بنابراین باید بین ملتی که اسلام خواه است با ملتی که با این آخوند، آن روحانی و آن مسئول مملکتی مشکل دارد، تفاوت قائل بود.

به طورمثال وقتی مردم ببینند که من به عنوان مسئول به درستی کار نمی کنم و به آنها دروغ می گویم یا وعده هایی می دهم که عمل نمی کنم مشخص است که نسبت به من بدبین می شوند نه به اسلام.

بله. البته مردم هم این کار را نمی کنند و این موضوع را می فهمند که اسلام با کسانی که ادعای اسلام خواهی دارند تفاوت دارد. وقتی عملکرد یک مسئول با قرآن تطبیق ندارد، راه او از اسلام جداست و نباید عملکرد او را پای اسلام گذاشت. متاسفانه برخی مسئولان با مردم همفکر، هم زبان و همراه نبوده اند در حالی که امام مردم را محرم راز می دانست و یک مردم شناس واقعی بودند که از همه اقشار جامعه از کارگر تا بازاری شناخت داشتند، در حال حاضر هم مقام معظم رهبری با وجود مشغله ای که دارند از دیدارهای مردمی غافل نبوده اند؛ مسئولان ما باید بدانند مقاومت فقط وظیفه مردم ما نیست و آنها هم مسئول هستند؛ در عین حال هم نباید اجازه دهند عده ای مانند اختاپوس از موهبات کشور سواستفاده کنند.

امام تحول‎

بحث تحول و تحول‎خواهی از کلیدواژه‎های اصلی مطرح شده توسط رهبر معظم انقلاب است و ایشان برای معرفی یک شخصیت کامل در حوزه تحول، به معرفی شخصیت امام خمینی(ره) به عنوان نمونه اصلی و ایده‎آل تحول‎خواهی در دوره معاصر پرداختند. ایشان در سال 1399 ویژگی‎های تحولی حضرت امام را به صورت مفصل بیان کردند و فرمودند شاخص‎ترین فردی که در دهه‎های گذشته در ایران تاثیر داشت و هنوز هم آثار اندیشه ها و عملکرد ایشان قابل مشاهده است، امام خمینی (ره) است. مقام معظم رهبری درباره آغاز روحیه تحول‎خواهی در شخصیت امام خمینی (ره) می‎فرمایند: «اولا روحیه تحول خواهی از دیرزمان در این بزرگوار وجود داشته است؛ این چیزی نبود که در آغاز نهضت اسلامی در سال 1341 در ایشان به وجود بیاید؛ نه، ایشان از دوران جوانی یک انسان تحول خواه بودند. ایشان سپس به مخاطب روحیه تحول خواهی حضرت امام اشاره کرده و می‎گویند: «توجه کنید که مخاطب ایشان در این تحول، عبارت بود از ملت ایران. قبل از شروع نهضت امام مبارزاتی وجود داشت، مبارزات سیاسی در ایران وجود داشت، ده ها سال بود که گروه های مختلف [مبارزه می کردند]، منتها حوزه کار آنها حداکثر محدود می شد مثلا به یک تعدادی دانشجو؛ اینها می توانستند فرض کنید 100 نفر، 150 نفر دانشجو را تحت تاثیر قرار بدهند، در یک مراسمی آنها را وارد کنند. بحث امام، بحث یک گروه یا یک جمع محدود یا یک حرفه معین نبود؛ بحث ملت ایران بود. این را امام ایجاد کردند؛ همین ملت خمود و تسلیم را تبدیل کردند به یک ملت مطالبه گر؛ آن سخنرانی های پرشور و توفنده امام، آن بیان های خروشنده امام، آنچنان تکان داد این ملت را که این ملت تبدیل شدند به یک ملت مطالبه گر؛ نمونه اش قضایای سال 41 است که شروع نهضت، سال 41 بود نمونه اش اجتماعات عظیم مردم در شهرهای مختلف است که بعد هم منتهی شد به پانزدهم خرداد. در پانزدهم خرداد [رژیم] با آن کشتار عظیم نتوانست این حرکت را متوقف کند. باز هم اجتماعات مردم در طول زمان بود تا پایان دوران مبارزات؛ این یک تحول عجیبی بود که ایشان ایجاد کردند.» اقدام دیگری که امام خمینی انجام داد، ایجاد روحیه تحول‎خواهی در ملت ایران و مبارزه با احساس حقارت ملت بود. رهبر انقلاب در این زمینه می‎فرمایند: «تحول دیگر، تحول در نگاه مردم به خودشان و به جامعه شان بود. ملت ایران نسبت به خود یک نگاه حقارت پندارانه داشت؛ یعنی این که این ملت بتواند بر اراده قدرت ها، بر اراده ابرقدرت ها فائق بیاید، مطلقا به ذهن احدی خطور نمی کرد. نه فقط حالا اراده قدرت های جهانی، حتی اراده قدرت های داخلی، حتی اراده فلان مسئول. فرض کنید یک اداره امنیتی یا انتظامی، اصلا به ذهن مردم خطور نمی کرد که بتوانند غلبه کنند بر اراده صاحبان اراده های تلخ و خطرناک. احساس حقارت می کردند، احساس توانایی نمی کردند؛ امام این را تبدیل کرد به احساس عزت، احساس اعتماد به نفس.» تحول دیگری که حضرت امام در مردم ایران ایجاد کرد، توسعه ظرفیت ها و آرمان های ملت ایران بود. آیت الله خامنه‎ای در این زمینه می‎فرمایند: «یک تحول دیگر، تحول در مطالبات اساسی مردم بود؛ یعنی اگر چنانچه فرض کنید آن وقت یک گروهی از مردم یک مطالبه ای هم از دستگاه داشتند یا از قدرتمندان آن زمان داشتند این بود که مثلا این کوچه آسفالت بشود یا این خیابان این جوری کشیده شود؛ مطالبات در این حد [بود]؛ این را تبدیل کردند به مطالبه استقلال، آزادی؛ یعنی [آرمان های] عظیم. یا شعار «نه شرقی، نه غربی»؛ در خواسته های مردم آنچنان تحولی به وجود آمد که از این چیزهای حقیر، کوچک، محلی و محدود تبدیل شد به یک امور اساسی، بزرگ، انسانی و جهانی.» تحول در نگاه اجتماعی به دین مورد دیگری بود که امام خمینی(ره) در این کشور به وجود آورد. مقام معظم رهبری در این باره می‎فرمایند: «یک تحول دیگری که امام به وجود آورد، تحول در نگاه به دین بود؛ مردم، دین را فقط وسیله ای برای مسائل شخصی، مسائل عبادی، حداکثر احوال شخصی می دانستند، فقط برای همین مساله نماز و روزه و فرض کنید که وظایف مالی و ازدواج و طلاق؛ در همین حدود؛ دین را، وظیفه دین و مسئولیت دین و رسالت دین را محدود به این چیزها می دانستند. امام برای دین، رسالت نظام سازی، تمدن سازی، جامعه سازی، انسان سازی و مانند اینها تعریف کرد؛ مردم نگاه شان به دین به کلی متحول شد.» تحول دیگری که حضرت امام در بین ملت ایران ایجاد کرد، توسعه افق دید مردم بود. رهبر انقلاب در این زمینه می‎فرمایند: «مردم یک افق و آینده ای در مقابل چشم نداشتند؛ این تبدیل شد به ایجاد تمدن نوین اسلامی. یعنی شما امروز به ملت ایران نگاه کنید، این دست مبارک امام است که این حالت را به وجود آورده؛ مردم دنبال این هستند که تمدن نوین اسلامی را تشکیل بدهند و به وجود بیاورند؛ اتحاد عظیم اسلامی را به وجود بیاورند، امت اسلامی را تشکیل بدهند. نگاه عامه مردم، توده مردم این است.»