آرشیو شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، شماره ۵۷۴۴
دنیا
۴
اکونومیست

فناوری بر کاهش زاد و ولد غلبه می کند؟

نبرد با کابوس «طاعون سیاه»

سارا بنی صدر

دنیای اقتصاد : اکونومیست نوشت: قبل از پایان این قرن، تعداد مردم روی سیاره زمین احتمالا برای اولین بار از زمان «طاعون سیاه» کاهش خواهد یافت. علت اصلی این مساله افزایش در تعداد مرگ ومیر نیست، بلکه کاهش تولد است. در سال2000، نرخ باروری در جهان به ازای هر زن 7/ 2تولد بوده که بالاتر از «نرخ جایگزینی» 1/ 2 بوده است. امروز اما نرخ باروری به 3/ 2 رسیده و درحال سقوط است. 15کشور بزرگ به لحاظ تولید ناخالص داخلی، همگی نرخ باروری کمتر از نرخ جایگزینی دارند. کاهش زادوولد بر آینده اقتصاد جهانی سایه می افکند.

حدود 250سال پس از انقلاب صنعتی، جمعیت جهان، مانند ثروت آن، منفجر شده است. با این حال، قبل از پایان این قرن، تعداد افراد روی سیاره زمین احتمالا برای اولین بار از زمان طاعون سیاه کاهش خواهد یافت. علت اصلی این مساله افزایش در تعداد مرگ ومیر نیست، بلکه کاهش تولد است. در بیشتر نقاط جهان، نرخ زادوولد درحال کاهش است. اگرچه این روند ممکن است آشنا باشد، ولی وسعت و و پیامدهای آن آشنا نیست. از منظر نشریه اکونومیست، حتی درحالی که هوش مصنوعی منجر به خوش بینی بسیاری در برخی بخش ها می شود، کاهش زادوولد بر آینده اقتصاد جهانی سایه می افکند.

در سال2000، نرخ باروری در جهان به ازای هر زن 7/ 2 تولد بوده است که بالاتر از «نرخ جایگزینی» 1/ 2 بود که در آن جمعیت ثابت است. امروز اما نرخ باروری به 3/ 2 رسیده و درحال سقوط است. 15کشور بزرگ به لحاظ تولید ناخالص داخلی، همگی نرخ باروری کمتر از نرخ جایگزینی دارند. این مساله نه تنها شامل آمریکا و بیشتر کشورهای ثروتمند جهان است، بلکه چین و هند را نیز شامل می شود که هیچ کدام ثروتمند نیستند؛ اما مجموعا بیش از یک سوم جمعیت جهان را تشکیل می دهند.

نتیجه این است که در بسیاری از نقاط جهان صدای راه رفتن پاهای کوچک در هیاهوی صدای عصاها گم خواهد شد. نمونه های بارز کشورهای سالخورده دیگر فقط ایتالیا و ژاپن نیستند، بلکه برزیل، مکزیک و تایلند را نیز شامل می شود. تا سال2030 حدود نیمی از ساکنان شرق و جنوب شرق آسیا بیش از 40سال خواهند داشت. ازآنجاکه سالخوردگان می میرند و به طور کامل جایگزین نمی شوند، احتمالا جمعیت کاهش خواهد یافت. خارج از آفریقا، پیش بینی می شود که جمعیت جهان در دهه2050 به اوج خود برسد و قرن با جمعیتی کمتر از امروز پایان یابد. حتی در آفریقا هم نرخ باروری به سرعت درحال کاهش است. با وجود نظرات برخی کارشناسان محیط زیست، کاهش جمعیت مشکلاتی را ایجاد می کند. جهان به پر شدن نزدیک نیست و کاهش تعداد جوانان مشکلات اقتصادی بسیاری ایجاد می کند. روشن ترین آنها این است که حمایت از بازنشستگان جهان سخت تر می شود. بازنشستگان از بازده افراد در سن کار استفاده می کنند؛ چه از طریق دولت که از کارمندان برای پرداخت مستمری های عمومی مالیات می گیرد یا از طریق نقد کردن پس اندازها برای خرید کالاها و خدمات یا به این دلیل که بستگان بدون پرداخت هزینه از آنها مراقبت می کنند؛ اما درحالی که جهان ثروتمند درحال حاضر به ازای همه افراد بالای 65سال حدود سه نفر بین 20 تا 64 سال دارد، تا سال2050 این نسبت کمتر از 2نفر خواهد بود. پیامدهای این مساله مالیات های بالاتر، بازنشستگی دیرتر، بازده واقعی کمتر برای پس اندازکنندگان و احتمالا بحران های بودجه دولت خواهد بود.

نسبت پایین کارگران به مستمری بگیران تنها یکی از مشکلات ناشی از کاهش باروری است. افراد جوان از آنچه روان شناسان آن را «هوش سیال» می نامند، بهره بیشتری دارند که به معنای توانایی تفکر خلاقانه برای حل مشکلات به روش های کاملا جدید است. این پویایی جوانی، دانش انباشته شده کارمندان مسن را تکمیل می کند و تغییر را نیز به ارمغان می آورد. احتمال اینکه اختراعات ثبت شده به وسیله مخترعان جوان به نوآوری های موفقیت آمیزی تبدیل شوند، بیشتر است. کشورهای مسن تر، کمتر فعال هستند و ریسک پذیری پایین تری دارند. از سوی دیگر، رای دهندگان مسن سبب متحجر ماندن سیاست می شوند. ازآنجاکه هنگام رشد اقتصاد، افراد مسن کمتر از جوانان سود می برند، نشان داده اند که تمایل کمتری به سیاست های حامی رشد، به ویژه خانه سازی دارند. «تخریب خلاق» نیز در جوامع پیر نادرتر است که می تواند رشد بهره وری را سرکوب کند و به یک فرصت از دست رفته بزرگ تبدیل شود. با توجه به همه این موارد، وسوسه انگیز است که به دنبال حل کاهش نرخ باروری به عنوان یک بحران باشیم. با این حال، بسیاری از علل زمینه ای این مساله به خودی خود مورد استقبال هستند. با ثروتمندتر شدن، مردم تمایل به داشتن فرزاندن کمتری دارند. امروز آنها توازن های متفاوتی میان کار و خانواده دارند که عمدتا موارد بهتری هستند. محافظه کاران پوپولیست که ادعا می کنند کاهش باروری نشانه شکست جامعه است و خواستار بازگشت به ارزش های سنتی خانواده هستند، اشتباه می کنند. گزینه های بیشتر چیز خوبی است و هیچ کس برای ترتیب بچه ها به دیگران بدهکار نیست. انگیزه لیبرال ها برای تشویق مهاجرت اصیل تر است. اما این نیز تشخیص اشتباهی است. امروز مهاجرت در جهان به اوج خود رسیده است که به کشورهای مختلف کمک می کند تا با کمبود نیروی کار مقابله کنند. اما ماهیت جهانی کاهش باروری به این معناست که جهان تا اواسط قرن احتمالا با کمبود کارگران جوان تحصیلکرده مواجه خواهد شد، مگر اینکه چیزی تغییر کند. اما سوال اینجاست که چه چیز ممکن است تغییر کند؟ مردم اغلب در پاسخ به نظرسنجی ها می گویند که بچه های بیشتری می خواهند. این شکاف بین آرزو و واقعیت می تواند تا حدی به این دلیل باشد که والدین بالقوه از عهده مخارج فرزندان بیشتر برنمی آیند. شکست سیاست های دیگر مانند کمبود مسکن یا درمان های ناکافی باروری نیز می تواند تاثیرگذار باشد.

با این حال، حتی اگر این موارد حل شوند، توسعه اقتصادی همچنان به کاهش باروری به کمتر از نرخ جایگزینی منجر خواهد شد. سیاست های تشویقی هم سابقه ناامیدکننده ای دارند. آزاد کردن پتانسیل فقرای جهان می تواند بدون اینکه تولد بیشتر شود کمبود کارگران جوان تحصیلکرده را کاهش دهد. تقویت مهارت های این جوانان به خودی خود مطلوب است و می تواند مهاجران جوان بیشتری را به عنوان مبتکر به اقتصادهای دیگر معرفی کند. با اینحال هرچه کشورها زودتر ثروتمند شوند، زودتر پیر می شوند. بنابراین در نهایت جهان باید به جوانان کمتر، یا شاید جمعیت کمتر، بسنده کند. با در نظر گرفتن این موضوع، پیشرفت های اخیر در هوش مصنوعی در زمان بسیار خوبی رخ داده است. یک اقتصاد مولد که با هوش مصنوعی آمیخته شده است، می تواند حمایت از تعداد بیشتری از بازنشستگان را آسان کند. در نهایت هوش مصنوعی می تواند به تنهایی ایده تولید کند و نیاز به هوش انسان را کاهش دهد. هوش مصنوعی در ترکیب با روباتیک، همچنین می تواند نیاز به نیروی کار در مراقبت از سالمندان را کاهش دهد. از منظر اکونومیست، اگر فناوری به بشر اجازه دهد بر کاهش زادو ولد غلبه کند، با الگوی تاریخی مطابقت خواهد داشت. پیشرفت های غیرمنتظره بهره وری به این معنی بود که بمب های ساعتی جمعیتی منفجر نشدند؛ مانند گرسنگی دسته جمعی که توماس مالتوس در قرن هجدهم پیش بینی کرده بود. تعداد نوزادان کمتر به معنای نوابغ کمتر است. اما این مشکلی است که شاید نبوغ بشر بتواند آن را حل کند.