آرشیو سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۲، شماره ۸۲۰۰
فرهنگی
۲۳

یادی از نادر ابراهیمی در پانزدهمین سالگرد درگذشتش

نویسنده و هنرمندی همه فن حریف

امروز مصادف است با پانزدهمین سالگرد وداع با نادر ابراهیمی؛ نویسنده ای که طی سال ها فعالیت کاری اش تنها به داستان و رمان نویسی اکتفا نکرد و در حوزه های مختلفی از جمله فیلمسازی، ترانه سرایی، ترجمه و روزنامه نگاری هم صاحبنام شد. از جمله نکات قابل توجه درباره ابراهیمی، جایگاه خاصی است که اهالی فرهنگ، فارغ از برخی مرزبندی های فکری برای وی قائل هستند؛ عامه مردم بیش از همه وی را به نوشته مشهورش، کتاب «چهل نامه کوتاه به همسرم» می شناسند.

چهره ای نام آشنا برای مردم

نادر ابراهیمی در زمره افرادی است که حتی برای آنهایی که پیگیر تولیدات فرهنگی و هنری نیستند هم چهره آشنایی به شمار می آید.همان طور که اشاره شد عامه مردم حتی اگر با دیگر آثار به یادگار مانده از او هم آشنا نباشند، هرازچندی سطرهایی از «چهل نامه کوتاه به همسرم»، نوشته مشهورش را در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی دیده و خوانده اند. این اثر در بردارنده چهل نامه نادر ابراهیمی به همسرش، فرزانه منصوری(مترجم و آموزگار) است، نامه های مذکور جدا از مضمون عاشقانه شان، دربردارنده مسائلی هستند که بسیاری از زوج های جوان ممکن است در زندگی با آنها روبه رو شوند و این یکی دیگر از عواملی است که نام وی را در ذهن اغلب مردم حک کرده است.

این نویسنده فقید، چهاردم فروردین ماه سال 1315 در تهران متولد شد، در خانواده ای که به او اجازه داد تا شخصیتی جسور و البته بلندپرواز پیدا کند و شاید به همین دلیل بود که در حوزه های مختلفی فعالیت کرده و به نامی شناخته شده بین مردم و اهالی فرهنگ تبدیل شد. از همین بابت، جست و جویی هرچند مختصر در صفحات فضای مجازی کافی است تا به مطالب متعددی درباره زندگی و آثار به یادگار مانده از وی دست پیدا کنیم.

این نویسنده و فیلمساز، تحصیلات دوران دبیرستانش را در دارالفنون به اتمام رساند و بعدتر مشغول ادامه تحصیل در رشته حقوق شد؛ هرچند که این حرفه چندان با روحیه اش سازگار نبود و در نتیجه آن را نیمه کاره رها کرد و به سراغ رشته زبان و ادبیات انگلیسی رفت. از آنجایی که ابراهیمی طی دهه ها زندگی کاری خود، در مشاغل مختلفی فعالیت کرده، مطالعه دو کتاب وی با عنوان های «ابوالمشاغل» و «ابن مشغله» راه های خوبی برای کسب اطلاعات بیشتر درباره نادر ابراهیمی و همچنین مسیری است که این نویسنده در پیش می گیرد؛ از کارگری در چاپخانه گرفته تا کشاورزی و فعالیت های فرهنگی اش نظیر فیلمسازی، خطاطی، نویسندگی و نقاشی. تا جایی که به لطف کسب تجربه در مشاغل مختلف، منتقدان فرهنگی- هنری از او به عنوان یک مرد همه فن حریف یاد می کنند.

صاحبنام در حوزه های مختلف

نوشته ها و ترجمه های ابراهیمی در عرصه کتاب فقط به گروه سنی بزرگسالان محدود نمی شود، بخش قابل توجهی از آثار به یادگار مانده از او در حیطه ادبیات کودک و نوجوان جای می گیرد؛ با این حال اگر قرار به دسته بندی موضوعی و سنی کتاب های وی باشد باید بگوییم که کارنامه کاری وی ادبیات کودک و نوجوان، ادبیات بزرگسال، فیلمنامه نویسی، ترجمه و نمایشنامه نویسی و حتی شاعری و فیلمسازی را شامل می شود.

سه گانه عاشقانه نادر ابراهیمی، بویژه «یک عاشقانه آرام» از کتاب های مشهور وی هستند که عمده آنها با همراهی انتشارات روزبهان روانه کتابفروشی ها شده اند.«خانه ای برای شب» اولین نوشته ابراهیمی است که سال 1342 با همراهی انتشارات یاد شده منتشر می شود. «مردی در تبعید ابدی» درباره سرگذشت ملاصدرا و همچنین «چهل نامه کوتاه به همسرم» نیز ازدیگر نوشته های مشهور ابراهیمی هستند که بارها تجدید چاپ شده اند.

با این حال همان گونه که اشاره شد وی کتاب های بسیاری هم برای مخاطبان کودک و نوجوان به یادگار گذاشته؛ آثاری که شمارشان به بیش از 50 عنوان کتاب می رسد که تعدادی از آنها آثار ترجمه شده هستند. نکته قابل توجه اینکه وی تصویرگری تعدادی کتاب را هم برای همین گروه سنی بر عهده داشته است. علاوه بر این در زمینه کارگردانی و فیلمنامه نویسی هم در عرصه های مستندسازی و تولید مجموعه های تلویزیونی فعالیت کرده است. این نویسنده و کارگردان کشورمان پس از طی یک زندگی پرفراز و نشیب، در شانزدهم خرداد ماه سال 1387، بعد از حدود یک دهه ابتلا به بیماری در سن هفتاد و سه سالگی با زندگی وداع گفت و دو روز بعد با همراهی شمار بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر در بهشت زهرای تهران به آغوش خاک سپرده شد.

نگاه
نویسنده ای متعهد به مردم و زمانه خود
لیلا مهدوی / نویسنده و منتقد ادبی

کتاب «سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد» نوشته نادر ابراهیمی را می توان داستانی با خطوط متقاطع دانست. هرچند نمی دانم درباره این اثر می توان لفظ داستان را به کار برد یا نه! چون فرمی که ابراهیمی در کتاب مذکور ارائه می دهد را می توان نزدیک به داستان و حتی نوعی مستند نگاری درباره حضرت امام خمینی(ره) به شمار آورد.

نادر ابراهیمی را می توان یک نویسنده معتقد به جامعه دانست، او برآیند جامعه خود و روزگار هم عصرش است که در بیان دیدگاه و نظراتش همواره همراه و هم سو با جامعه بوده. رسالت اصلی اش در حقیقت این است که زبان مردم دوره خود باشد؛ چه در وقایع تاریخی و چه در بزنگاه های دیگر او هرگز از جامعه دور نشده و از توده مردم بوده است. سبک خاصی که وی در نوشتن به کار برده باعث شده همواره شاهد وجود احساس در کارهایی باشیم که خلق کرده، بویژه با آن نبوغ ادیبانه و قلم بدیع اش موفق به آفرینش آثاری شده که مخاطبان خاص خود را دارند.

از مرحوم ابراهیمی آثار ارزشمندی همچون مردی در تبعید ابدی، با نگاهی به زندگی ملاصدرا و همین طور یک رمان بلند عاشقانه با عنوان «آتش بدون دود» در سه جلد منتشر شده است. اگر بازگردیم به کتاب «سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد»، نادر ابراهیمی در این اثر گویا دغدغه فرم نداشته و دنبال بیان یک صحبتی بوده که در آن دنبال دستیابی به آرامش، به عنوان تعادل برهم خورده ای در خودش هم بوده است. این کتاب بر مبنای واقعیت زندگی امام خمینی(ره) با تلفیق ذهن داستان گوی نویسنده نوشته شده، سه دیدار در 10 بخش نوشته شده که روایت خطی ندارد، بلکه با خطوط متقاطع تاریخی و بر مبنای تاریخ و واقعیت پیش روی علاقه مندان قرار گرفته است.

با این حال گاهی حرفی در آن به میان آمده که زاییده ذهن ابراهیمی محسوب می شود، از همین بابت است که معتقدم کتاب «سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد» را نمی توان صرفا یک رمان یا حتی مستند تاریخی بدانیم چراکه هر کدام از این 2 فرم تعریف خاص خود را دارند.

بهتر است بگویم این کتاب بیش از آنکه یک داستان باشد حاصل نگاهی است که ابراهیمی به امام خمینی، همچون نگاه مریدی به مراد خود داشته. با این حال این کتاب به برخی خطوط تاریخی متعهد است و از سویی زندگینامه کاملا پژوهش محوری هم نیست.

مشخصا نادر ابراهیمی در این کتاب دغدغه تاریخی نداشته، بلکه دغدغه ذهنی ای که برای او پدیدار شده منجر به خلق اثری با آن زبان و سبک شیوا و موزون همیشگی اش شده است. بنابراین «سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد» را می توان یک نیمه داستان یا داستان هم راستا با بیان حقایق از تاریخ، با یک زبان نرم و سیال دانست.