آرشیو پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۳، شماره ۲۳۸۱۹
گزارش روز
۵
ضرورت حسابرسی شخصی اعمال در پایان سال (3)

(بخش پایانی)

ترازوی اعمال در پیشگاه عدل الهی

امیرحسین بسطامی


امام کاظم (ع) در حدیثی می فرماید: «لیس منا من لم یحاسب نفسه فی کل یوم فإن عمل خیرا استزاد الله منه و حمد الله علیه و إن عمل شرا استغفر الله منه و تاب إلیه؛ کسی که همه روز به حساب خود نرسد از ما نیست؛ اگر کار خیری انجام داده از خداوند توفیق فزونی بطلبد و خدا را بر آن شکر بگوید و اگر کار بدی انجام داده استغفار کند و توبه نماید و به سوی خدا باز گردد». ارباب سیر و سلوک نیز برای پیمودن مسیر قرب خدا از نخستین توصیه هایی که به رهروان این راه می کنند مراقبت اعمال و سپس محاسبه آن است، چرا که بدون آن، پیمودن این راه پرخوف و خطر امکان پذیر نیست. سپس امام کاظم (ع) در سومین جمله از این گفتار حکیمانه به این مسئله اشاره می کند که اگر کسی خواهان امنیت و آرامش است باید خائف باشد؛ همیشه خوف سپری است در برابر حوادث خطرناک و راز اینکه خداوند آن را در وجود انسان قرار داده، این است که اگر ترسی در کار نباشد خیلی زود انسان خود را به پرتگاه ها می افکند و در چنگال حوادث سخت گرفتار می سازد و به مرگ زودرس مبتلا می شود.

البته اگر این خوف در حد اعتدال باشد به یقین سپری در برابر بلاهاست و اگر به افراط بینجامد انسان را از تلاش و کوشش بازمی دارد و به محرومیت منجر می شود و اگر به تفریط گراید و از موجودات خطرناک نترسد گرفتار انواع حوادث مرگبار خواهد شد. شک نیست که خوف در کلام امام کاظم (ع) اشاره به خوف از خدا یعنی خوف از عدالت و مجازات های عادلانه اوست. کسانی که دارای چنین خوفی باشند از عذاب الهی در دنیا و آخرت درامان اند و به عکس آنها که تنها به رحمت او امیدوار گردند و اثری از خوف در وجود آنها نباشد آلوده انواع گناهان شده و گرفتار مجازات خداوند در این سرا و آن سرا می شوند. به همین دلیل در تعلیمات دینی ما کرارا آمده است که انسان باایمان باید با دو بال خوف و رجا پرواز کند.

پیدا کردن راه به سوی مقصد

امام صادق (ع) از وصایای لقمان حکیم جمله ای را نقل می کند و می فرماید: در وصایای لقمان مسائل شگفت آوری بود. از همه شگفت آورتر اینکه به فرزندش چنین گفت: «خف الله عزوجل خیفه لو جئته ببر الثقلین لعذبک و ارج الله رجاء لو جئته بذنوب الثقلین لرحمک؛ آنگونه از خداوند عزوجل ترسان باش که اگر تمام اعمال نیک جن و انس را به جا آوری احتمال ده که تو را (به سبب بعضی از اعمالت) عذاب می کند و آن چنان به خداوند امیدوار باش که اگر گناه انس و جن را انجام داده باشی ممکن است مشمول رحمت او واقع شوی». سپس امام صادق (ع) افزود: پدرم چنین می فرمود: «إنه لیس من عبد مومن إلا و فی قلبه نوران: نور خیفه و نور رجاء لو و زن هذا لم یزد علی هذا و لو وزن هذا لم یزد هذا؛ در قلب هر فرد با ایمانی دو نور هست: نور خوف و نور رجا، اگر این را وزن کنند چیزی اضافه بر آن نیست و اگر آن را وزن کنند چیزی اضافه بر این نخواهد بود». البته منظور این نیست که واقعا همه گناهان را انجام می دهند و با همان حالت از دنیا می روند؛ بلکه مقصود این است که امیدوار باشند سرانجام توبه می کنند و در مقام اصلاح برمی آیند و سپس از دنیا می روند. در روایت دیگری در همان باب از امام صادق (ع) می خوانیم که راوی عرض می کند: جمعی از دوستان شما هستند که خود را آلوده گناهان می کنند و می گویند: امید (به رحمت خدا و محبت اهل بیت (ع)) داریم، امام فرمود: «کذبوا لیسوا لنا بموال؛ آنها دروغ می گویند از دوستان ما نیستند». سپس افزود: «اولئک قوم ترجحت بهم الامانی من رجا شیئا عمل له و من خاف من شیء هرب منه؛ آنها کسانی هستند که در چنگال آرزوها گرفتار شده اند (زیرا) کسی که امید به چیزی داشته باشد برای آن عمل می کند و کسی که از چیزی بترسد از آن می گریزد.»

آنگاه امام در سه جمله اخیر از کلام نورانی خود به این نکته اشاره می کند که اگر انسان با چشم عبرت به اطراف خود بنگرد به حقایق این عالم آشنا می شود، سپس به تحلیل آن حقایق می پردازد و اسباب و نتایج آن را درک می کند و کسی که به اسباب و نتایج آن حقایق آشنا می گردد عالم می شود؛ یعنی راه را به سوی مقصد پیدا می کند. درواقع پیوند ناگسستنی میان سه موضوع هست: چشم عبرت داشتن، تحلیل حوادث کردن و عالم و آگاه شدن. منظور از عبرت گرفتن این است که انسان حادثه ای را که می بیند، نخست به مقدماتی که آن را تشکیل داده و آثاری که بر آن مترتب می شود توجه کند؛ سپس مشابه آن را در زندگی خود در نظر بگیرد که این مایه ابصار و بصیرت است و هنگامی که از آن قاعده ای کلی برای خود و دیگران بسازد، این فهم واقعی حادثه است که به صورت علمی قابل قبول در روح و جان انسان جایگزین می شود. در ذیل حکمت پنجم بحث قابل ملاحظه ای درباره عبرت و تفکر آورده ایم.

محاسبه قبل از حسابرسی

انسان عاقل پیش از حسابرسی خدا به حسابرسی خود می پردازد و این گونه یا با حسابرسی آسان مواجه می شود یا بدون حسابرسی در قیامت به بهشت می رود. رسول خدا (ص) فرمود: «حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا؛ قبل از آنکه شما را به پای حسابرسی بکشانند، خودتان را به حساب بکشید.»

(بحارالانوار، ج 70، ص 73.) امیر مومنان علی (ع) می فرماید: «قیدوا انفسکم بالمحاسبه؛ خود و رفتار خود را با حسابرسی کنترل کنید.» (غررالحکم، میزان الحکمه، ج 2، 405.) و از سخنان رسول خدا (ص) است: «اکیس الکیسین من حاسب نفسه؛ زیرک ترین زیرک ها کسی است که خود را حسابرسی کند.» (بحارالانوار، ج 70، ص 70.) امام صادق (ع) فرمود: «حق علی کل مسلم یعرفنا ان یعرض عمله فی کل یوم و لیله علی نفسه فیکون محاسب نفسه، فان رای حسنه استزاد منها، و ان رای سیئه استغفر منها لئلا یخزی یوم القیامه؛ به هر مسلمانی که ما را می شناسد، (و امامت ما را پذیرفته) سزاوار است که هر روز و هر شب، کردارش را نزد خود مورد بررسی قرار دهد، اگر آن را نیک یافت، بر آن بیفزاید و اگر آن را گناه یافت، از آن استغفار و توبه کند تا در قیامت رسوا نشود.» (همان، ج 78، ص 279)

سید مهدی قریشی امام جمعه ارومیه در این باره می گوید: «باید با خواندن نماز اول وقت، ایمان خودمان را تقویت کنیم و در روایتی از امام صادق (ع) نیز وارد شده که هر که دو روزش یکنواخت باشد، مغبون است و کسی که فردایش بدتر از امروزش باشد فریب خورده است و هر که کاستی های خود را جست وجو نکند، پیوسته در کاستی ماند و آن که کاستی اش ماندگار باشد، مرگ برایش بهتر است.»

وی در ادامه عنوان می کند: «باید در حسابرسی های خودمان حق الناس ها را هم مدنظر قرار دهیم و گاهی رفتار ما موجب حق الناس نسبت به همسایه، خانواده و برادر دینی شده است و در این صورت باید حلالیت بطلبیم که در روز قیامت درهم و دیناری برای کسب حلالیت وجود ندارد و در آن روز اعمال حسنه ما را از ما می گیرند و در نامه عمل شخصی که حق الناس به گردن ما دارد می نویسند و اگر حسنات نداشته باشیم، اعمال سیئه او را به حساب ما خواهند نوشت.»

نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی می افزاید: «یکی از بزرگ ترین نعمت های خداوند برای ما طلبه ها، این لباس و شغلی است که خداوند به ما عنایت داشته و لذا باید شاکر خداوند باشیم که ما را در مسیر پیامبران و اولیای الهی و تبلیغ دین قرار داده است، بنابراین عمل به رسالت طلبگی و تبلیغ درست دین، یکی از موارد شکر این نعمت است.»

وی با تاکید بر لزوم تقویت معنویت از طریق نماز شب، می گوید: «نباید در بین روحانیت و علمای دین اختلاف وجود داشته باشد و لازم است مردم در ما وحدت و همدلی را مشاهده کنند، حتی اهل بیت (ع) نیز دستور داده اند که اگر در برادر دینی خود، حرکت در مسیر درست را مشاهده کردید حرف های نادرست در خصوص او را باور نکنید و یا اینکه بین حق و باطل چهار انگشت فاصله است و هستند افرادی که از برخی ضعف ها و اختلاف سلیقه ها علیه روحانیت استفاده می کنند و دست به اختلاف می زنند.»

ترازوی سنجش اعمال در قیامت

درباره چگونگی وزن کردن اعمال در روز رستاخیز بحث های فراوانی در میان مفسران و متکلمان است و چون برخی چنین تصور کرده اند که وزن و ترازو در آن جهان مانند وزن و ترازو در این جهان است و از سویی اعمال انسان سنگینی و وزن ندارد که بتوان آن را با ترازو سنجید، ناچار شده اند از طریق تجسم اعمال یا اینکه خود اشخاص را به جای اعمالشان در آن روز وزن می کنند، به حل مشکل بپردازند. حتی عبارتی از عبید بن عمیر نقل شده است که می گوید: «یوتی بالرجل الطویل العظیم فلایزن جناح بعوضه؛ در آن روز، انسان هایی با جثه ای بزرگ را می آورند که در ترازوی سنجش به اندازه بال مگس وزن ندارند.» اشاره به اینکه ظاهرا آدم های با شخصیتی بودند، ولی در باطن هیچ. پس اگر مسئله مقایسه زندگی آن جهان را با زندگی دنیا کنار بگذاریم و توجه داشته باشیم که همه چیز آنجا با این دنیا متفاوت است، درست مانند تفاوتی که میان زندگی جنین در عالم رحم با زندگی انسان در این دنیا وجود دارد، همچنین توجه داشته باشیم که همیشه در فهم معانی الفاظ نباید به دنبال مصداق های موجود و معین برویم، بلکه مفاهیم را از نظر نتیجه بررسی کنیم، موضوع «وزن در روز رستاخیز» کاملا حل خواهد شد. توضیح اینکه: در گذشته هنگامی که مثلا نام «چراغ» برده می شد، ظرفی به نظر می رسید که مقداری ماده روغنی در آن ریخته و فتیله ای در میان آن نصب شده و احتمالا حبابی نیز برای تنظیم هوا روی آن قرار گرفته، در حالی که امروز از این کلمه چیز دیگری می فهمیم، دستگاهی که نه ظرفی برای روغن دارد و نه فتیله ای و نه حبابی برای تنظیم هوا، اما آنچه چراغ امروز را با دیروز پیوند می دهد همان هدف و نتیجه آن است، یعنی وسیله ای که تاریکی را از میان می برد. در مسئله میزان چنین است و در همین جهان می بینیم که با گذشت زمان ترازوها چه اندازه دگرگون شده اند و حتی لفظ میزان به وسایل دیگر سنجش گفته می شود، مانند «میزان الحراره» (سنجش گرما)، «میزان الهوا» (سنجش هوا) و جز آن.بنابراین، مسلم است که روز رستاخیز اعمال انسان با وسیله خاصی سنجیده می شود نه با ترازوهایی مانند ترازوهای دنیا و بسا آن وسیله همان وجود انبیا و امامان و افراد صالح بوده باشد. در روایاتی که از طریق اهل بیت (ع) به ما رسیده این مطلب به خوبی دیده می شود.

کلام آخر

این گزارش درباره حسابرسی به اعمال خود بود و حلول سال نو بهانه ای برای این امر است. بهتر آن که انسان هر روز این کار را انجام دهد و طبق روایات و احادیث اسلامی در این زمینه بسیار سفارش شده است. توصیه می شود آینده کارها را هم در نظر بگیریم و نه در پایان سال بلکه همواره و در همه امور و کارهایی که انجام می دهیم حسابرسی کنیم، چرا که عمر کوتاه است و شاید به آخر سال نرسیم و...