فهرست مطالب ادریس بذرافشان
-
مقدمه و هدف
طی دهه گذشته، جامعه علمی متوجه تاثیرات مهم گردوغبار موجود در هوا بر آب وهوا، سلامت انسان، محیط زیست و بخش های مختلف اقتصادی اجتماعی شده است. رابطه بین غلظت گردوغبار و سلامت انسان ها یک رابطه معکوس است، به طوری که با افزایش غلظت گردوغبار بر تعداد مبتلایان به بیمارهای قلبی و تنفسی افزوده و سلامت انسان به طوری جدی تهدید می شود. یکی از بلایای طبیعی که شهرستان زابل را به دلیل موقعیت جغرافیایی و نزدیکی آن با بستر خشک تالاب هامون تحت تاثیر قرار می دهد، پدیده نامطلوب طوفان های گردوغباری است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تغییرات زمانی غلظت گردوغبار در دوره 10 ساله در شهرستان زابل است.
روش کاربه منظور بررسی آلودگی هوا در شهر زابل غلظت ذرات گردوغبار (PM10) در دوره زمانی 10 ساله از سال 1389 تا 1398 با استفاده از دستگاه های ثابت سنجش آلودگی هوا اندازه گیری شد. تمام داده ها به صورت متوسط روزانه و سالانه مرتب و تغییرات آن در این بازه زمانی بررسی شد. به منظور بررسی تغییرات کیفی هوا، داده های مدنظر بر اساس شاخص های استاندارد کیفیت هوا AQI محاسبه و تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها:
طی دوره مطالعه، میانگین غلظت سالانه PM10 از سال 1389 تا 1398 به ترتیب 405، 425، 451، 659، 532، 152، 222، 196، 170 و 67 میکروگرم بر مترمکعب بوده است. بیشترین مقدار غلظت ذرات مربوط به فصل تابستان 1395 با متوسط 4932 میکروگرم بر مترمکعب تعیین شد که به دلیل وقوع طوفان های 120 روزه و بستر خشک تالاب هامون و انتقال ذرات گردوغبار اتفاق می افتد.
نتیجه گیری:
بر اساس استاندارد، غلظت ذرات معلق PM10 نباید از 150 میکروگرم بر مترمکعب تجاوز کند. این در حالی است که این مقدار طی دوره 10 ساله چندین برابر حد استاندارد بوده و در بیشترین مقدار اندازه گیری شده به 33 برابر حد استاندارد رسیده است.
کلید واژگان: AQI, ذرات PM10, شهرستان زابل, گردوغبار}Introduction and purposeDuring the past decade, the scientific community has noticed the important impacts of suspended dust in the air on climate, human health, the environment, and various socio-economic sectors. The dust concentration has a negative relationship with human health so that the increase of dust concentration leads to an increase in the number of patients with heart and respiratory diseases, and human health is seriously threatened. The undesirable phenomenon of dust storms is one of the natural disasters that affect Zabol city due to its geographical location and proximity to the dried bed of Hamoon wetland. Therefore, this study aimed to investigate the temporal changes in dust concentrations over a 10-year period in Zabol city.
MethodsThe concentration of dust particles (PM10) was measured using fixed air pollution measuring devices during a period of 10 years from 2009 to 2019. All data were recorded on a daily and annual basis and the variations during this period were examined in this study. The given data were measured and analyzed based on the air quality index in order to evaluate the air quality changes.
ResultsIn this study, the average annual concentration of PM10 has been 405, 425, 451, 659, 532, 152, 222, 196, 170, and 67 μg/m3, respectively, from 2009 to 2019. The highest particle concentration was determined at 4932 µg/m3 in the summer of 2016, which was the result of 120-day storms, the dried bed of Hamoon wetland, and the transfer of dust particles.
ConclusionAccording to the standard, the concentration of PM10 should not exceed 50 µg/m3; however, this value has reached several times the standard limit and 33 times the standard limit at maximum during the 10-year period.
Keywords: Air quality index, Dust particles, PM10, Zabol city} -
مقدمه و هدف
آلودگی هوا به عنوان مهم ترین عامل خطر محیطی در جهان معرفی شده است. سرطان زایی بنزن که یکی از چهار آلاینده منتسب به BTEX (Benzene, Toluene, Ethylbenzene and Xylene) می باشد، به اثبات رسیده است. این آلاینده می تواند به راحتی از طریق استنشاق وارد بدن شده و جذب گردد. در این ارتباط، مطالعه حاضر با هدف بررسی غلظت بنزن در هوای شهر تهران و پهنه بندی آن با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS: Geographic Information System) در سال 96-1395 انجام شد.
روش کاردر این مطالعه 26 ایستگاه نمونه برداری در نقاط مختلف شهر انتخاب شدند. نمونه برداری در چهار فصل برای تعیین غلظت بنزن و سایر پارامترهای هواشناسی مانند دما، رطوبت و سرعت باد صورت گرفت. در ادامه، آنالیزهای آماری شامل: آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون همبستگی داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 22 انجام شد و نسبت به مدل سازی توزیع آلاینده ها با استفاده از نرم افزار Arc GIS اقدام گردید.
یافته هانتایج نشان دادند که از نظر مکانی، حداکثر و حداقل میانگین سالانه غلظت بنزن به ترتیب مربوط به مرکز و شمال شهر با مقدار 12/45±15 و 36/12±8 میکرو گرم بر متر مکعب بوده است. از نظر زمانی نیز فصل پاییز با غلظت 47±17 میکرو گرم بر متر مکعب دارای حداکثر مقدار و فصل بهار با غلظت 82/9±7 میکرو گرم بر متر مکعب دارای حداقل مقدار بودند. آنالیزهای آماری نشان دادند که بین جهت جغرافیایی و وزش باد با انتشار این آلاینده، ارتباط معنا داری وجود دارد (0/01 <p).
نتیجه گیریمیانگین غلظت سالانه بنزن در مناطق جغرافیایی مختلف شهر تهران بیش از مقادیر استاندارد هوای پاک بود. در این ارتباط می بایست نسبت به کنترل آن اقدامات اساسی انجام شود.
کلید واژگان: آلاینده, آلودگی هوا, بنزن, کیفیت هوا, BTEX}Introduction and purposeAir pollution has been recognized as the most important environmental risk factor worldwide. Benzene which is one of the four pollutants attributed to BTEX (Benzene, Toluene, Ethylbenzene, and Xylene) has been proven to be a carcinogenic component. These pollutants can be easily absorbed and taken into the body via inhalation. With this background in mind, the present study aimed to investigate the concentration of benzene and its zoning in Tehran air using Geographic Information System (GIS) within 2016-2017.
MethodsIn the present study, 26 sampling stations were selected in different parts of the city and sampled in four seasons to determine benzene concentration, as well as other meteorological parameters, such as temperature, humidity, and wind velocity. Thereafter, the obtained data were analyzed in SPSS software (version 22) using the one-way analysis of variance and correlation. Subsequently, modeling of pollutant distribution was performed using ArcGIS software.
ResultsThe obtained results demonstrated that in terms of location, the maximum and minimum annual mean concentrations of benzene were calculated at 45.12±15 and 12.36±8 μg/m3, respectively, in the center and north of the city. Temporally, the maximum and minimum values were measured at 47±17 µg/m3 in autumn and 9.82±7 µg/m3 in spring, respectively. Statistical analysis revealed that emission of this pollutant showed a significant relationship with geographical direction and wind velocity (P<0.01).
ConclusionThe average annual concentration of benzene in different geographical areas of Tehran was higher than the standard values of clean air. Therefore, it is suggested that fundamental measures be implemented to control this chemical compound.
Keywords: Air pollution, Air quality, Benzene, BTEX, Pollutant} -
زمینه و هدف
منطقه سیستان با بیش از 320 روز خشک یکی از کانون های رخداد ریزگردها بوده و هر سال بر تعداد روزهای دارای گردوغبار آن افزوده شده که پیامدهای اقتصادی اجتماعی و بهداشتی برای بیش از 400 هزار نفر در این منطقه داشته است. پژوهش حاضر با نگاهی متفاوت به بررسی آسیب پذیری اجتماعی نقاط جمعتی این منطقه در برابر آلودگی هوا پرداخته است.
روش هامطالعه حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که با استفاده از شاخص آسیب پذیری اجتماعی (SVI) و شاخص های مرتبط جهت ارزیابی آسیب پذیری اجتماعی در برابر آلودگی هوا انجام پذیرفت.
نتایجنتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد که سه عامل مهم تاثیرگذار بر شاخص های اجتماعی یا SVI شامل تعداد تحصیل کرده ها و فارغ التحصیلان، تعداد پزشک در بیمارستان ها و تخت بیمارستانی و میزان درآمد می باشد. خروجی مدل ها نشان داده که شهرستان های سسیستان از آسیب پذیری اجتماعی بالایی برخوردار بوده، اما با این وجود شهرستان های هیرمند و نیمروز از شرایط حساسی از نقطه نظر آسیب پذیری اجتماعی برخوردار می باشند.
نتیجه گیرینتایج نشان می دهد که نقاط جمعیتی از جمله کانون های شهری و روستایی در برابر آلودگی هوا از نظر آسیب پذیری اجتماعی متفاوت بوده و شهرستان های نیمروز و هامون پایین ترین رتبه آسیب پذیری اجتماعی را دارا می باشند.
کلید واژگان: آلودگی هوا, شاخص آسیب پذیری اجتماعی, طوفان گرد و غبار}Background & AimThe Sistan region with over 320 dry days is one of the focal points of the rainstorms, and every year the number of days with dust increases, which results in socio-economic consequences for more than 400,000 people in the region. This study investigated the social vulnerability of the population to air pollution with a different perspective.
MethodsThe present study is a descriptive-analytical investigation conducted using Social Vulnerability Index (SVI) and related indices to assess social vulnerability to air pollution. The population and housing census data of 1395 were used to perform the indexing. Finally, by using Copras model and Decision Oven software, social vulnerability ratings of Sistan County cities were calculated.
ResultsOur results indicated that the three most important factors influencing SVI or social indicators are number of educated and graduated individuals, number of physicians in hospitals and hospital beds and income level. Sensitive conditions are socially vulnerable. In addition, all cities have high social vulnerability, but Hirmand and Nimroz cities still have sensitive conditions in terms of social vulnerability.
ConclusionIt can be concluded that population areas such as urban and rural centers are vulnerable to air pollution in terms of social vulnerability and Nimroz and Hamoon counties have the lowest social vulnerability.
Keywords: Air Pollution, Social vulnerability index, Dust storm} -
زمینه و هدف
آب زیرزمینی یکی از منابع مهم تامین آب آشامیدنی شهر زاهدان می باشد. با این حال کیفیت آن تحت تاثیر فعالیت های انسانی قرار گرفته است و سبب آلودگی آن به موادی مانند نیترات شده است. این تحقیق به منظور بررسی غلظت نیترات و مقایسه نتایج آن با استاندارد ها و همچنین ارزیابی ریسک غیرسرطان زایی یا همان نسبت خطر HQ (Hazard Quotient) در شهر زاهدان انجام شد.
روش هابرای انجام این مطالعه توصیفی تحلیلی، در سال 1397 تعداد 170 نمونه از شبکه توزیع آب مناطق شهری و 179 نمونه از شبکه توزیع آب مناطق روستایی برداشت شد. غلظت نیترات در نمونه ها با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر اندازه گیری شد و سپس ارزیابی ریسک بهداشتی ناشی از نیترات موجود در آب مصرفی توسط مدل های ارایه شده توسط سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا با استفاده از نرم افزار excel محاسبه شد.
نتایجحداکثر، حداقل و میانگین غلظت نیترات در مناطق شهری به ترتیب236/7، 4/7 و3/81± 40/87 و در مناطق روستایی 211، 3/5 و 3/1± 31/89میلی گرم در لیتر به دست آمد. نسبت خطر در مناطق روستایی برای 44% از گروه کودکان، 14% از گروه زنان و 8% از گروه مردان و در مناطق شهری برای 55% از گروه کودکان، 22% از گروه زنان و 18% از گروه مردان بالاتر از یک بود.
نتیجه گیرینتایج بیانگر این بود که میزان ارزیابی ریسک غیر سرطان زایی در گروه کودکان بیشتر از زنان و مردان می باشد. بنابراین کنترل فعالیت های انسانی، بهبود سیستم جمع آوری فاضلاب و بهبود روش های تصفیه آب می تواند گامی موثر جهت کنترل میزان نیترات در آب آشامیدنی و به دنبال آن حفظ سلامت جامعه به خصوص کودکان باشد.
کلید واژگان: نیترات, آب آشامیدنی, ارزیابی ریسک بهداشتی, ارزیابی ریسک غیرسرطان زایی}Background & AimGroundwater is a major source of drinking water in Zahedan city; however, its quality is affected by high human activities and leads to the increased level of nitrate. This study was conducted to evaluate the nitrate concentration in water resources compared to the standards and also evaluating its Non-Carcinogenic Risk (Hazard Quotient: HQ) in Zahedan city.
MethodsIn this study, 170 samples from urban water distribution and 179 samples from rural water distribution were collected. Nitrate concentration in samples were measured by spectrophotometer and health risk assessment of existing nitrate was estimated by model of US Environmental Protection Agency and the World Health Organization.
ResultsMaximum, minimum and average of nitrate concentration in urban areas were found to be 236.7, 4.7 and 40/87± 3/81, respectively; and in rural areas those were 211, 5.3 and 31/89±3/15 mg/l, respectively. The Hazard Quotient was higher than one for 44% of children, 14% of women and 8% of men in urban areas and 55% of children, 22% of women and 18% of men in rural areas.
ConclusionThe results of this study showed that children are at higher Non-Cancer Risk for water than adults. Therefore, controlling human activities, improving sewage collection systems and enhancing water treatment methods can be very effective in nitrate intake through drinking water and promotion of health, especially for children.
Keywords: Nitrate, Drinking water, Health risk assessment, Non-cancer Risk} -
مقدمه و هدف
بررسی کیفیت آب گامی مهم در جهت استفاده بهینه و مناسب از منابع آب شرب می باشد. لذا این مطالعه با هدف بررسی کیفیت آب آشامیدنی شهرستان تربت حیدریه به روش IWQIS (Iranian Water Quality Index Software) در سال 1397 می باشد.
روش کاردر پژوهش حاضر 234 نمونه از منابع آب زیرزمینی در مناطق مختلف شهرستان گرفته شد و 20 پارامتر فیزیکوشیمیایی در آن ها بررسی گردید. بررسی کیفیت آب شرب و رتبه بندی کیفی آن توسط نرم افزار IWQIS و تجزیه و تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS 20 صورت گرفت.
یافته هانتایج نشان دادند که از کل نمونه های آب آشامیدنی، تنها حدود 1 درصد خارج از بازه استاندارد کیفیت آب آشامیدنی قرار داشتند. همچنین از مجموع نمونه ها، 9/2 درصد در کل جامدات محلول، 14/5 درصد در منیزیم، 8/6 درصد در کلر، 0/4 درصد در نیترات، 42/1 درصد در سدیم و 97 درصد در فلوراید خارج از بازه استاندارد 1053 ایران بودند.
نتیجه گیریمتوسط شاخص کیفی آب آشامیدنی در شهرستان تربت حیدریه با میانگین 46/76 در محدوده عالی به دست آمد که بدون در نظرگرفتن فلوراید آب می باشد. بیشترین تعداد نمونه های خارج از بازه استاندارد نیز در فصل پاییز مشاهده شد.
کلید واژگان: کیفیت آب, نرم افزار IWQIS, آب آشامیدنی, شهرستان تربت حیدریه}Introduction and purposeAssessment of water quality assessment is an appropriate measure an important step for the optimal and efficient use of drinking water resources. This study aimed to investigate of drinking water quality in Torbat Heydariyeh County using IWQIS software in 2018.
MethodsIn the present study, 234 samples of groundwater resources were taken from different areas of the city and 20 physicochemical parameters were evaluated. Drinking water quality and rating was estimated using the Iranian Water Quality Index Software (IWQIS) and statistical analysis was performed in SPSS software (version 20).
ResultsAs evidenced by the obtained results, only about 1% of the samples were outside the standard range of drinking water quality, according to IWQIS software. Moreover, from all investigated samples, 9.2% in total soluble solids, 14.5% in magnesium, 8.6% in chlorine, 0.4% in nitrate, 42.1% in sodium, and 97% in fluoride were outside of Iran’s national water standard No.1053.
ConclusionThe average drinking water quality index (DWQI) in Torbat Heydariyeh was obtained at 46.76 which falls within an excellent range, excluding water fluoride. Moreover, the highest number of samples outside the standard range was observed in autumn.
Keywords: Drinking water, IWQIS software, Torbat heydariyeh, Water quality, Water safety} -
سابقه و هدف
کلروفنول ها یکی از فراوان ترین ترکیبات سمی صنایع هستند که نسبت به تجزیه بیولوژیکی صنایع مقاوم و مدت زمان طولانی در محیط پایدار می ماند. بنابراین باید نسبت به حذف آنها و جلوگیری از آلودگی آب های پذیرنده اقدام نمود. هدف از این مطالعه بررسی کارایی نانوذره دی اکسید روی در حذف6،4،2-تری کلروفنول بر اساس طراحی به روش سطح - پاسخ می باشد.
مواد و روش هااثر متغیرهای مستقل از جمله pH محلول، دوز نانو ذرات ،زمان تماس و غلظت اولیه6،4،2-تری کلروفنول بر عملکرد پاسخ (راندمان حذف6،4،2-تری کلروفنول) با روش سطح پاسخ بر مبنای طراحی Box- Behnkenمورد ارزیابی قرار گرفت. جهت انجام آزمایش ها از یک راکتور به حجم 1 لیتر با استفاده از نانو ذرات دی اکسید روی و لامپ UV(15) وات استفاده گردید.
یافته هادر این مطالعه با بررسی پارامترهای موثر بر این فرآیند مشخص شد که در شرایط بهینه، pHبرابر 3، دوز نانو ذرات دی اکسیدروی برابر4/0 گرم بر لیتر، مدت زمان 72/74 دقیقه و غلظت اولیه6،4،2-تری کلروفنول به میزان 50 میلی گرم بر لیتر راندمان حذف 85/95 درصد حاصل گردید.
استنتاجنتایج حاصل از آنالیز داده ها نشان داد که فرآیند فوتوکاتالیستی در حضور نانو ذرات دی اکسیدروی سبب تسریع میزان حذف راندمان6،4،2-تری کلروفنول می شود.
کلید واژگان: فرایند فوتوکاتالیستی, 6, 4, 2-تری کلروفنول, نانو ذرات دی اکسیدروی, روش طراحی سطح پاسخ}Backgroundand purposeChlorophenols are one of the toxic compounds in the industries that are resistant to biodegradation and they last a long time in environment. Therefore, it is necessary to eliminate them and prevent pollution of the receiving waters. The aim of this study was evaluation of ZnO nano-particles for removal of 2,4,6-trichlorophenol from aqueous solution based on the response surface methodology (RSM) model.
Materials and methodsEffect of independent variables including pH, catalyst dose, contact time and the initial concentration of 2,4,6-trichlorophenol on response variable (removal of 2,4,6-trichlorophenolfrom) were evaluated based on the response surface methodology (box-behnken method). In this study, all experiments were carried out in a batch reactor containing ZnO nano-particles under 15 Watt UV lamp
ResultsThe results showed that the best conditions for the removal of 2,4,6-trichlorophenolwere achieved at pH= 3,nano-particle concentration 0.4g/l, reaction time and74.72 min and initial concentration of 2,4,6-trichlorophenol50 mg/l contact time (95.85% removal efficiency).
ResultsThe results showed that the best conditions for removal of 2,4,6-trichlorophenol were achieved at pH=3, nano-particle concentration 0.4g/l, reaction time 74.72 min, initial concentration of 2,4,6-trichlorophenol 50 mg/l (95.85% removal efficiency).
ConclusionThe results showed that photocatalytic process was accelerated in the presence of ZnO nano-particle and enhanced removal of 2,4,6-trichlorophenol.
Keywords: photocatalytic, 2, 4, 6-trichlorophenol, ZnO nano-particle, Response surface methodology} -
زمینه و هدف
رواناب شهری به عنوان یکی از منابع آب قابل احیا و با ارزش در بسیاری از نقاط خشک و نیمه خشک جهان مطرح است. درک چگونگی استفاده از این منابع به صورت بهداشتی امری مهم و حیاتی است. در این پژوهش هدف تعیین خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی رواناب سطحی شهر زاهدان برای مصارف آبیاری بود.
روش هااین تحقیق یک مطالعه توصیفی- مقطعی بود. نمون ه برداری به صورت لحظه ای در دو رخداد بارندگی در محل تقاطع مسیل آذرخشی و پاسداران گرفته شد. نمونه ها از نظر پارامترهای فیزیکی، شیمیایی و میکروبی طبق کتاب روش های استاندارد آزمایشات آب و فاضلاب و همینطور شاخص های کیفی آبیاری مورد بررسی قرار گرفتند و سپس نتایج حاصله با استاندارد محیط زیست ایران و FAO برای آب کشاورزی مقایسه شد.
نتایجمیانگین پارامترهای COD و BOD5به ترتیبmg/l 359 و 56/6 و میانگین فلزات سنگین نیکل، روی، کادمیوم، سرب، مس، کروم، آهن در بخش محلول به ترتیب mg/l 6/8، 66/66، 1، 2/2 ، 8/93، 5/1 و92/5 بود. میانگین کل کلیفرم ها MPN/100 ml 38333 مشاهده شد. همچنین میانگین شاخص های کیفی آبیاری از جمله SAR و Na% به ترتیب 20/1 و 59/2% بود.
نتیجه گیرینتایج تحقیق نشان داد که رواناب سطحی مسیل های اصلی زاهدان از نظر بسیاری از پارامترها از جمله فلزات سنگین مانند نیکل، روی، سرب، مس و کروم و همینطور کدورت، TSS،TDS ، سدیم، کلکلی فرم ها وCOD بالاتر از حداکثر مجاز تعیین شده DOE و FAO برای مصارف کشاورزی قرار دارد.
کلید واژگان: رواناب سطحی, فلزات سنگین, زاهدان}Background & AimUrban runoff is one of the most valuable and renewable water resources in many arid and semi-arid parts of the world. Understanding how to use these resources is very important. The purpose of this study was to determine the physical, chemical and biological properties of surface runoff in Zahedan for irrigation uses.
MethodsThe present work was a descriptive cross-sectional study. Grap sampling was taken at two rainfall events at the intersection of Azarakhshi and Pasdaran crossings. The samples were examined for physical, chemical and microbial parameters according to the standard water and wastewater testing methods and qualitative irrigation parameters. The results were compared with Iranian and FAO environmental standards for irrigation uses.
ResultsThe mean COD and BOD5 parameters were 359 and 56.6 mg/l, respectively and the mean heavy metals of nickel, zinc, cadmium, lead, copper, chromium, iron in solution were 6.8, 66.66, 1, 2.2, 8.93, 5.1 and 92.5 mg/l, respectively. The mean total coliforms were 38333/33 MPN/100ml. The average of irrigation quality indices including SAR and Na% were 20.1 and 59.2%, respectively.
ConclusionThe results showed that the surface runoff of Zahedan in many parameters including heavy metals such as nickel, zinc, lead, copper and chromium, turbidity, TSS, TDS, sodium, total coliform CODs and CODs are above the maximum permitted DOE and FAO limits for irrigation usage.
Keywords: Surface runoff, Zahedan, Heavy metals} -
زمینه و هدف
کیفیت آب و آئروسل های یونیت های دندانپزشکی باتوجه به تماس دائمی دندانپزشکان و بیماران با آن از اهمیت بالایی برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی آلودگی باکتریایی آب یونیت های دندانپزشکی شهرستان زاهدان در سال 1396-1395، انجام شد.
روش هادر این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 2304 نمونه آب از چهار قسمت یونیت شامل لیوان پر کن، پوارآب، مجرای سر توربین و کویترون و یک نمونه آب از منبع آب شهری ورودی به یونیت ها بررسی شد. نمونه گیری در ابتدا و انتهای ساعات کاری روزانه و در روزهای شنبه و چهارشنبه انجام پذیرفت. نمونه ها طبق روش استاندارد متد ذخیره و به آزمایشگاه منتقل و آزمون شمارش باکتری های هتروتروف انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری ویلکاکسون و من ویتنی انجام گردید.
نتایجمیانگین شمارش باکتریایی کل معادل CFU/mL 32/184± 96/191 تعیین گردید. همچنین میانگین شمارش باکتریایی در روز شنبه 194/56±209/98 و چهارشنبه 171/67±173/94 CFU/mL گزارش شد. میانگین شمارش باکتریایی قبل از شروع کار 174/23±178/78 و در پایان کار CFU/mL 193/07±205/14 بود. میانگین شمارش باکتریایی توربین و کویترون بعد از فلاشینگ، به صورت معناداری کاهش داشت (0/05P<). میانگین شمارش باکتریایی در اول هفته بیشتر از آخر هفته و در انتهای روز بیشتر از ابتدای ساعات کاری بود (0/05P<).
نتیجه گیریبا توجه به میزان آلودگی بالای آب یونیت های دندانپزشکی، دندانپزشکان باید همواره به راه های کنترل میکروارگانیسم در منابع آب یونیت ها توجه داشته باشند و برای کم کردن خطر عفونت کارکنان و بیماران اقدامات پیشگیرانه مناسب را به کار برند.
کلید واژگان: آلودگی باکتریایی, یونیت دندانپزشکی, باکتری های هتروتروف, زاهدان}Background & AimDue to a constant contact of dentists and patients with water and aerosols generated from the dental units, the quality of dental unit waters is very important. This study aimed to evaluate bacterial contamination of dental unit water lines in Zahedan in 2016-2017.
MethodsIn this descriptive analytical study, 2304 water samples from four parts of unit including cup filler, water spray, turbine duct, cavitroon and a sample from city water reservoir were collected. Water samples were taken on Saturday and Wednesday, before and after treatment on the same unit. Samples were transported in closed sterile containers to microbiology laboratory. All samples were incubated on Standard Method Handbook. Then, the grown colonies were counted in term of growth of heterotrophic bacteria. Wilcoxon and Mann-Whitney statistical tests were used for data analysis.
ResultsTotal means bacterial count was 191.96±184.32 colonies per milliliter (CFU/mL). Mean bacterial contamination on Saturday 209.98±194.56 (CFU/mL) was more severe than that of Wednesday 173.94±171.67 (CFU/mL). Mean bacterial contamination before treatment 178.78±174.23 (CFU/mL) was less than the end of treatment 205.14±193.07 (CFU/mL). Also, mean bacterial contamination of turbines and cavitroon after flushing was decreased significantly (P < 0/05). Mean bacterial contamination on Saturday and Wednesday was also decreased significantly (P < 0.05).
ConclusionDue to high contamination of Dental Unit Water Lines, the dentists must be aware of the high level of microorganisms in the dental unit's water and take preventive strategies to minimize the risk of infection in both staff and patients.
Keywords: Bacterial contamination, Dental unit, Heterotrophic bacteria, Zahedan} -
زمینه و هدف
آب یک فاکتور مهم و حیاتی برای فعالیت های انسانی می باشد و به عنوان عامل مهمی برای توسعه کشورها مورد توجه قرار می گیرد. با توجه به مشکلات مربوط به کیفیت آب، این مطالعه برای ارزیابی کیفیت و همچنین تصمیم گیری بهتر در مورد مصرف آب بر اساس دو شاخص انجام شد.
روش هامطالعه حاضر به صورت توصیفی- مقطعی در چهار فصل سال 1396 انجام شد. نمونه ها از نقاط مختلف دریاچه سد ماشکید در شهر سیب و سوران جمع آوری شد. پس از آنالیز نمونه ها، نتایج بدست آمده از آن ها برای ارزیابی کیفیت آب با استفاده از دو شاخص کیفی آب بنیاد بهداشت ملی ((NSFWQI و شاخص کیفیت آب های سطحی ایران (IRWQISC) مورد استفاده قرار گرفتند.
نتایجکیفیت آب سد ماشکید بر اساس شاخص IRWQISC در تمامی ایستگاه ها در فصل بهار دارای کیفیت "نسبتا خوب" و در بقیه فصول در سطح کیفی "خوب" قرار داشت. همچنین بر اساس شاخص NSFWQIتمامی ایستگاه ها در تمام فصول سال داری کیفیت "متوسط" بود.
نتیجه گیریبر اساس شاخص های ملی و بین المللی مربوط به کیفیت آب، آب سد ماشکید برای فعالیت های کشاورزی مناسب می باشد و همین طور برای تامین استانداردهای آب شرب، تصفیه متداول کافی است.
کلید واژگان: کیفیت آب, شاخص NSFWQI, شاخص IRWQISC, سد ماشکید, سیب وسوران}Background & AimWater is an important and vital factor for human activity and is considered as one of the most important sources for development of countries. Due to the issues related to the water quality, this study was performed based on the two indices in order to evaluate the water quality and to take effective strategies for water consumption.
MethodsThis descriptive cross-sectional study was carried out in four seasons in 2017. Samples were collected from different points of Mashkyd dam lake in the Siban and Suran city. After analysis of samples, obtained data was used for evaluating water quality r using the Water Quality Index (NSFWQI) and Surface Water Quality Index (IRWQISC).
ResultsThe water quality of Mashkyd dam based on the IRWQISC index was “relatively good” in all stations in spring and it was “good quality” grade in other seasons. Also, according to the NSFWQI index, the water quality was “moderate quality” in all stations and all seasons.
ConclusionBased on the international and national indices, the water quality of Mashkyd dam is usable for agricultural activity and conventional water treatment methods are sufficient to achieve the standard drinking water.
Keywords: Water Quality, NSFWQI Index, IRWQISC Index, Mashkid Dam, Sib Suran} -
زمینه و هدفگرد و غبار خیابان یک عامل مهم آلودگی شهری است که حاوی ذرات معلق و فلزات سنگین هستند. با توجه به این که در حال حاضر، بیش از نیمی از جمعیت جهان در محیط شهری زندگی می کنند لذا این مطالعه با هدف ارزیابی ریسک غیر سرطان زایی ناشی از فلزات جیوه (Hg) و مس (Cu) در گرد و غبار های سطحی خیابان های شهر زاهدان انجام شد.مواد و روش هانمونه برداری از گرد و غبار خیابان های شهر زاهدان انجام شد و پس از آماده سازی نمونه ها، جهت تعیین غلظت فلزاتHg و Cu ، نمونه ها به دستگاه ICP-MS تزریق شد و با توجه به نتایج غلظت فلزات به دست آمده، نسبت خطر) (HQ و شاخص خطر غیر سرطان زایی (HI) ناشی از فلزات فوق محاسبه شد.یافته هانتایج مطالعه نشان داد که مقدار نسبت خطر جیوه و مس برای کودکان و بزرگسالان کمتر از یک است. به طور کلی نسبت خطر برای مس و جیوه برای بزرگسالان از روند >HQvapour HQingestion > HQdermal>HQinhalation و برای کودکان >HQingestion>HQdermal>HQinhalation HQvapour پیروی کرد. شاخص خطر غیر سرطان زایی (HI) برای کودکان و بزرگسالان کمتر از یک بود.نتیجه گیریمقادیر شاخص نسبت خطر نشان داد که برای کودکان، استنشاق بخارات جیوه مسیر اصلی مواجهه با فلز جیوه است در صورتی که برای بزرگسالان، مسیر دهانی راه اصلی مواجهه با فلز جیوه و مس است. در حال حاضر مقدار شاخص خطر غیرسرطان زایی کمتر از سطح ایمن (1HI<) است.کلید واژگان: گرد و غبار, فلزات سنگین, ریسک غیرسرطان زایی, شهر زاهدان}Background and ObjectiveStreet dust is an important factor in urban pollution which consists of soil, particulate matters and heavy metals. At present, over half of the world’s population lives in urban areas. Therefore, this study aimed to investigate health risks of heavy metals in street dusts in Zahedan.Materials and MethodsThe samples of street dust were collected in Zahedan. After preparation, the samples, were injected to ICP-MS for determination the amount of Hg and Cu. According to the measured concentrations, Hazard quotient (HQ) and hazard index (HI) were calculated to evaluate the health risk assessment.ResultsResults showed that Hazard quotient for both Hg and Cu was less than 1 for children and adult. HQ for Hg and Cu was in order of HQingestion >HQdermal >HQinhalation> HQvapour for adults and HQvapour > HQingestion > HQdermal > HQinhalation for children. HI was also less than 1.ConclusionThe value of HQ showed that inhalation of mercury vapor and ingestion were the main routes of exposure to Hg for children and adults. The non-carcinogenic risk was within the safe value (HI <1) in this study.Keywords: Street dust, Heavy metals, Non-cancer risk, Zahedan City}
-
زمینه و هدفمصرف گسترده آنتی بیوتیک ها و متابولیزه ناقص آن ها در انسان و حیوان و عدم توانایی حذف این آلاینده ها توسط فرآیندهای متداول تصفیه فاضلاب باعث حضور این آلاینده ها در محیط زیست عوارض نامطلوبی از جمله افزایش مقاومت باکتریایی، اختلالات گوارشی و سمیت سلول ها در انسان و سایر موجودات می شوند. این مطالعه با هدف بررسی فرآیند فوتوکاتالیستی نانوذرات اکسید منیزیم در معدنی کردن آموکسی سیلین انجام شد.روش هااین مطالعه تجربی- آزمایشگاهی در راکتور آزمایشگاهی به صورت منقطع انجام شد. متغیرهای مستقل شامل pH(11، 7، 3)، غلظت نانوذرات اکسید منیزیم ( 250، 500، 750 میلی گرم در لیتر) و زمان واکنش (30، 60 و 90 دقیقه) برای حصول حداکثر راندمان معدنی کردن مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور دستیابی به شرایط بهینه آزمایش مدل آماری سطح پاسخ (RSM) طراحی و استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آنالیز واریانس استفاده گردید.نتایجاثر پارامترهای مستقلpH و غلظت نانوذره بر روی فرایند حذف معنی دار بود (0/05< P) و حداکثر راندمان معدنی کردن آموکسی سیلین در شرایط بهینه (11pH ، دوز نانوذره 500 میلی گرم در لیتر و زمان تماس 90 دقیقه) 79% بدست آمد.نتیجه گیریاز فرایند فوتوکاتالیستی با استفاده از نانوذرات اکسید منیزیم می توان به عنوان یک روش موثر و کارآمد برای حذف آموکسی سیلین از محیط های آبی استفاده نمود.کلید واژگان: آموکسی سیلین, فرایند فوتوکاتالیستی, نانوذرات, اکسید منیزیم}Background & AimExcessive consumption of antibiotics and their incomplete metabolization in human and animals, as well as inadequate removal by conventional waste water system leads to the release of these chemicals into the environment. Antibiotics have adverse effects including bacterial resistance, digestive disorders and genotoxic. Therefore the aim of this study was to survey amoxicillin removal by photocatalytic process using magnesium oxide nanoparticles.MethodsThis experimental study was carried in the form of batch in the laboratory. In this study, independent parameters including pH (3, 7, 11), magnesium oxide nanoparticles concentration (250, 500, 750 ml/L) and reaction time (30, 60, 90) were evaluated for getting high mineralization efficiency. In order to achieve the optimal experimental conditions, response surface methodology (RSM) model was designed and applied. Analysis of variance (ANOVA) was used for data analysis.ResultsAccording to the obtained results, the effect of independent parameters including pH and nanoparticles on removal process was significant (p-value<0.05) and the highest efficiency for mineralization of amoxicillin was achieved 79.0% in optimum condition pH: 11, nanoparticle concentration: 500 mg/L and reaction time: 90 min.ConclusionPhotocatalytic process using magnesium oxide can be considered as an effective method for amoxicillin removal from aqueous solution.Keywords: Amoxicillin, photocatalytic process, nanoparticles, magnesium oxide}
-
سابقه و هدففرایند سونوکاتالیستی به عنوان یکی از روش های اکسیداسیون پیشرفته برای تجزیه آلاینده ها در محیط های آبی مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، هدف از این مطالعه افزایش راندمان فرایند سونوکاتالیستی به روش دابد کردن دی اکسید تیتانیوم با یک عنصر غیر فلزی مانند نیتروژن است.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی، TiO2 دابد شده با مقادیر مختلف نیتروژن به روش سل- ژل در آزمایشگاه سنتز شد و آنالیز های X-ray diffraction (XRD) ، field emission scanning electron microscopy (FE-SEM) ، Energy dispersive X-ray analysis (EDX) و UV–visible diffuse reflectance spectra (UV-visDRS) جهت تعیین خصوصیات نانوذرات سنتز شده استفاده گردید. فعالیت سونوکاتالیستی نانوذرات سنتز شده با بررسی تجزیه رنگ راکتیو بلو 29 تحت شرایط تابش امواج اولتراسونیک در حضور TiO2 دابد شده با مقادیر مختلف نیتروژن و هم چنین تغیییرات pH و غلظت های مختلف رنگ مورد بررسی قرار گرفت.یافته هانتایج نشان داد که نانوذرات ساخته شده دارای اندازه ای در مقیاس نانومتری است که تمایل به آگلومره شدن دارد. بالاترین فعالیت سونوکاتالیستی برای نانوکاتالیست 0. 6 N-doped TiO2 به مقدار 58 درصد بعد از 90 دقیقه حاصل شد. اثر pH اولیه محلول نشان داد که فعالیت سونوکاتالیستی با افزایش pH کاهش پیدا می کند. استنتاج: چنین فرایندی می تواند به عنوان یک روش موثر جهت تجزیه رنگ های نساجی مورد استفاده قرار گیرد. فعالیت بالای سونوکاتالیستی را می توان به کاهش شکاف انرژی نسبت داد. این مطالعه از مدل لانگمویر-هینشلوود (98/0 = R2) با ثابت سرعت واکنش mg L−1 min−1 01/0 در تجزیه سونوکاتالیتیکی رنگ پیروی گردید.کلید واژگان: رنگ راکتیو بلو 29, دی اکسید تیتانیوم دابد شده با نیتروژن, فرایند سونوکاتالیستی}Background and purpose: Sonocatalytic process as an advanced oxidation process is considered for degradation of pollutants in aqueous solution. The aim of this study was to increase the removal of dye by doping of TiO2 with non-metal element such as nitrogen.Materials and methodsUn-doped and N-doped TiO2 nano-particles with different nitrogen contents were synthesized by a simple sol–gel method in laboratory. X-ray diffraction (XRD), Field emission scanning electron microscopy (FE-SEM), Energy dispersive X-ray analysis (EDX), and UV–visible diffuse reflectance spectra (UV-vis DRS) were used for characterization of the synthesized nanoparticles. The sonocatalytic activity of synthesized nanoparticles was evaluated by investigating degradation of reactive blue 29 under ultrasonic radiation and the effects of nitrogen doping content, different initial pH of solution, and dye concentration.ResultsThe study showed that both un-doped and doped nano-particles were in nano-sized that tend to agglomerate. By using different nano-particles, the highest sonocatalytic activity was achieved by 0.6 N-doped TiO2 with 58 % after 90 min of ultrasonic irradiation. Effect of initial pH of aqueous solution showed that the sonocatalytic activity decreased by increase in initial pH.ConclusionSonocatalysis using N-doped TiO2 was found to be an effective method for degradation of textile dyes. The high sonocatalytic activity could be attributed to the band gap narrowing and anatase phase in TiO2 nanoparticles. Sonocatalytic degradation followed the Langmuir–Hinshelwood kinetic model (R2 = 0.98) with a rate constant of 0.01 mg L−1 min−1.Keywords: Reactive blue 29, N-doped TiO2, Sonocatalytic process}
-
زمینه و هدفمدرسه به عنوان یکی از مهم ترین مکان های رشد و پروش فکری افراد می باشد که تاثیر آن در همه دوران زندگی تحصیلی و تخصصی افراد قابل رویت است. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت بهداشت محیط و ایمنی مدارس شهر تربت حیدریه انجام شد.روش هامطالعه حاضر به صورت مقطعی بر روی 68 مدرسه ابتدایی شهر تربت حیدریه که بر حسب جنسیت و دولتی و غیر دولتی بودن تفکیک شده اند، در سال 96-1395 انجام گردید. اطلاعات با استفاده از چک لیست استاندارد وزارت بهداشت از طریق مشاهده میدانی و مصاحبه با مسئولین مدرسه بدست آمد. داده های توصیفی با نرم افزار Excel نسخه 2010 و تجزیه و تحلیل آماری با SPSS نسخه 22 انجام شد. آنالیزهای آماری کای دو و تست دقیق فیشر به منظور تحلیل متغیرها استفاده گردید.نتایجنتایج مطالعه نشان داد که به طور کلی از نظر وضعیت سه گانه مدارس (ضعیف، متوسط و مطلوب) تمام مدارس در سطح متوسط و مطلوب بودند. به ترتیب در مدارس دولتی و غیردولتی 47/4% و 36/4% در سطح متوسط و 52/6% و 63/6% در سطح مطلوب گزارش شد. به طور کلی بین وضعیت بهداشت محیط مدارس دولتی و غیردولتی و دخترانه و پسرانه ارتباط معنی داری وجود نداشت (05/0<P).نتیجه گیریبا توجه به نتایج پژوهش حاضر و اهمیت مدارس ابتدایی به دلیل اولین اجتماع ورودی بعد از خانواده برای دانش آموز، تلاش موسسات درگیر آموزش و پرورش در جهت ایجاد حداکثر الزامات بهداشت مدارس ضروری می باشد.کلید واژگان: مدرسه, بهداشت محیط, ایمنی, تربت حیدریه}Background & AimSchool is one of the most important places for people’s mental development the effects of which can be observed through everyone’s educational and professional life. This study investigated the health and safety status in elementary schools of Torbat Heydariyeh City.MethodsThis descriptive cross-sectional study was carried out in 2016-17 on 68 elementary schools in Torbat Heydariyeh City, which were categorized based on gender and being governmental or non-governmental. Information was collected throughfield surveys and interviews with school officialsand using a standard checklist provided by Ministry of Health. Descriptive data were analyzed using MS Office’s Excel version 2010 and statistical analysis was performed by SPSS version 22. Chi-square andFisher's exact test were used to analyze the variable.ResultsOur results showed that based on the defined triple levels for schools, i.e. poor, moderate and desirable, the analyzed schools were categorized as moderate or desirable.-. Accordingly, 47.4%and 36.4%, of public and non-governmental schools were found to be in moderate level; and 52.6% and 63.6% of them were in desirable level, respectively. In general, we found no significantdifference in the health status of the schools when analyzed basedon the administrationtype (governmental and none) or gender (male vs. female).ConclusionConsidering the presented results and the importance of elementary schools as the first post-family community for the students, the efforts of the institutions involved in education with the aim of establishing maximum health requirements are essential.Keywords: School, Environmental Health, Safety, Torbat Heydariyeh}
-
سابقه و هدفمحصولات دارویی به ویژه آنتی بیوتیک ها از جمله آلاینده های نوپدیدی می باشند که به دلیل خاصیت تجمعی، اثرات سوء مختلف و ایجاد مقاومت های دارویی، نگرانی های عمده ای را در محیط زیست ایجاد نموده اند. مطالعه حاضر با هدف بررسی کارایی فرآیند اکسیداسیون پیشرفته توسط پرسولفات فعال شده با UV در حذف آنتی بیوتیک آفلوکساسین از محیط های آبی انجام پذیرفت.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی، به منظور تعیین راندمان حذف آفلوکساسین و COD در محیط های آبی، متغیرهای مهم بهره برداری شامل pH اولیه محلول (12-2)، غلظت پرسولفات (3500-50 میلی گرم در لیتر)، غلظت آفلوکساسین (100-2 میلی گرم در لیتر)، زمان واکنش (30-6 دقیقه) و توان تابشی لامپ UV (8، 15، 30 وات)، مورد بررسی قرار گرفتند.یافته هاحداکثر راندمان حذف آفلوکساسین و COD در pH برابر 6، غلظت پرسولفات معادل 350 میلی گرم بر لیتر، غلظت آفلوکساسین برابر 40 میلی گرم بر لیتر، زمان تماس 20 دقیقه و شدت تابش UV معادل 8 وات به ترتیب برابر با 35/94 و 17/79 درصد حاصل گردید. با استفاده از روش اکسیداسیون پیشرفته توسط پرسولفات فعال شده با UV، غلظت آفلوکساسین و COD به ترتیب به 26/2 و 21/37 میلی گرم در لیتر کاهش یافت.
استنتاج: نتایج نشان داد که استفاده از پرسولفات فعال شده با UV در حذف آنتی بیوتیک آفلوکساسین از محلول های آبی روشی موثر و کارآمد می باشد.کلید واژگان: اکسیداسیون پیشرفته, آنتی بیوتیک, آفلوکساسین, پرسولفات فعال شده با UV}Background andPurposePharmaceutical products, particularly antibiotics are emerging contaminants that cause major environmental challenges due to cumulative effects, different adverse effects, and leading to drug resistance. The aim of this experimental study was to evaluate the efficiency of advanced oxidation process by persulfate activated by UV in removal of ofloxacin from aqueous solutions.Materials And MethodsIn order to investigate the removal efficiency of ofloxacin, major operating parameters including initial pH of solution (2-12), the concentration of persulfate (50-3500 mg/l), concentrations of ofloxacin (2-100 mg/l), reaction time (6-30 min), and UV radiation (8,15,30 Watt) were studied.ResultsMaximum removal efficiency of ofloxacin and COD in optimal conditions (pH =6, persulfate concentration = 350 mg/l, ofloxacin concentration = 40 mg/l, reaction time =20 min and UV radiation = 8 watt) were 94.35% and 79.17%, respectively. Advanced oxidation with activated persulfate by UV, deceased the concentrations of ofloxacin and COD to 2.26 and 37.21 mg/l, respectively.ConclusionThe results showed that using UV activated persulfate is an efficient method in removal of ofloxacin from aqueous solutions.Keywords: advanced oxidation, ofloxacin, antibiotic, UV activated persulfate} -
مقدمه و هدفدر حال حاضر تولید شیرابه و مدیریت آن به عنوان بزرگ ترین مشکل زیست محیطی مرتبط با بهره برداری از محل دفن پسماند شناخته می شود. در این راستا هدف از مطالعه حاضر ارزیابی کارایی فرآیندهای ترکیبی انعقاد شیمیایی و بنتونیت اصلاح شده با سدیم هیدروکسید می باشد.روش کاراین مطالعه تجربی- آزمایشگاهی شامل مراحل انعقاد شیمیایی با استفاده از پلی آلومینیوم کلراید و بنتونیت اصلاح شده بود. بدین منظور اثر متغیرهای مهم بهره برداری شامل:( 2-10) pH و غلظت پلی آلومینیوم کلراید( 25 - 5 میلی گرم بر لیتر) در فرآیند انعقاد شیمیایی، زمان تماس (150 - 15 دقیقه)، (pH (2-10 ، دوز بنتونیت ( 5/ 1- 3/ 0 گرم بر لیتر) و دما (25 ، 35 و 45 درجه سانتی گراد) در فرآیند جذب بررسی گردید.یافته هامطابق با نتایج، بازده کلی فرآیند در حذف Chemical Oxygen Demand) COD ) 93درصد با مقادیر بهینه پلی آلومینیوم کلراید= 30 میلی گرم بر لیتر، pH = 6 در مرحله انعقاد شیمیایی، مدت زمان تماس 60 دقیقه در طول فرآیند جذب سطحی، pH = 6 ، دوز جاذب= 5/ 0 گرم بر لیتر و دمای 25 درجه سانتی گراد ب هدست آمد. شایان ذکر است که سینتیک جذب COD روی بنتونیت اصلا حشده از مدل شبه درجه دوم تبعیت می کند.نتیجه گیرینتایج به دست آمده از این مطالعه نشان داد که کاربرد فرآیند ترکیبی انعقاد شیمیایی و بنتونیت فعال شده در حذف آلاینده های موجود در شیرابه از کارایی بالایی برخوردار است.کلید واژگان: انعقاد, تصفیه, جذب, شیرابه}Introduction andPurposeCurrently, leachate production and its management are major environmental problems associated with the operation of solid waste landfill. Herein, we sought to evaluate the efficiency of combined processes of coagulation and modified activated bentonite with sodium hydroxide as abiosorbent in the final treatment of leachate.MethodsThis experimental-laboratory study included chemical coagulation using polyaluminum chloride (PAC) and modified bentonite. We investigated the effect of critical operating parameters on landfill leachate treatment. These operating parameters included pH (2-10) and PAC concentration (5-25 mg/l) in chemical coagulation process, contact time (15-150 min), solution pH (2-10), bentonite concentration (0.3-1.5 g/l), and temperature (25, 35, and 45ºC) in adsorption process.ResultsThe overall efficiency rate of this process in removal of total chemical oxygen demand (COD) was 93%, with the optimum PAC concentration of 30 mg/L, pH=6 in the chemical coagulation phase, reaction time of 60 min during the adsorption process, bentonite concentration of 0.5 g/L, pH=6, and temperature of 25ºC. The kinetics of COD adsorption on modified bentonite conformed to the pseudo-second-order model.ConclusionThe application of combined processes of chemical coagulation and activated bentonite is highly efficient in removing major pollutants in leachate.Keywords: Adsorption, Coagulation, Leachate, Treatment}
-
زمینه و هدفآلودگی منابع آب به مواد دارویی موجب بروز مشکلاتی در اکوسیستم گردیده است. آنتی بیوتیک ها بدلیل مقاومت باکتریایی از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند. هدف این مطالعه بهینه سازی فرایند سونوکاتالیستی با استفاده از نانو ذرات مگ همایت در حذف آنتی بیوتیک پنی سیلین به روش سطح پاسخ می باشد.روش هابر مبنای یک مطالعه تجربی- آزمایشگاهی بررسی تاثیر پارامترهای مستقل مانند pH محلول، دوز نانو ذره، زمان واکنش، غلظت اولیه آنتی بیوتیک و فرکانس امواج صوتی بر راندمان حذف آنتی بیوتیک پنی سیلین انجام شد. شاخص اکسیژن مورد نیاز شیمیایی (COD) برای بررسی کارایی حذف آنتی بیوتیک انتخاب شد. به منظور دستیابی به شرایط بهینه آزمایش، مدل آماری سطح پاسخ (RSM) طراحی و استفاده شد.نتایجنتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که دوز کاتالیست و زمان تماس بیشترین تاثیر را بر درصد حذف COD پنی سیلین داشته اند. شرایط بهینه حذف براساس آنالیز واریانس برای متغیرهای pH، فرکانس امواج صوتی، غلظت اولیه آنتی بیوتیک، دوز نانو ذرات اکسید آهن و زمان تماس به ترتیب 3، 35 کیلوهرتز، 10 میلی گرم در لیتر، 0/3 گرم در لیتر و 53 دقیقه حاصل شد و راندمان حذف پنی سیلین 51/95 درصد حاصل گردید.نتیجه گیرینتایج نشان داد که فرایند سونوکاتالیستی در حضور نانو ذرات اکسید آهن از کارایی بالایی در حذف آنتی بیوتیک پنی سیلین از محیط های آبی برخوردار می باشد.کلید واژگان: نانو ذرات اکسید آهن, آنتی بیوتیک پنی سیلین, فرایند سونوکاتالیستی, روش سطح پاسخ (RSM)}Background and AimThe pollution of water with pharmaceutical compounds can cause problems in the ecosystem. Antibiotics have special importance due to their inducing bacterial resistance. The aim of this study was to optimize the sono-nanocatalytic process using Fe₂O₃ for removal of Penicilin antibiotic by response surface methodology.MethodsThe study was based on the practical laboratory method in order to evaluate the effect of independent parameters such as pH, the dose of nanoparticles, reaction time, the initial concentration of the antibiotic and Frequency sound waves on the rate of penicillin removal. Chemical oxygen demand (COD) was selected to follow the performance for Penicilin antibiotic removal. In order to achieve the optimal experimental conditions, response surface methodology (RSM) model was designed and used.ResultsThe results of data analysis showed that the catalyst dose and reaction time had greatest impact on the COD removal efficiency of Penicilin. Also, optimum removal conditions based on the analysis of variance (ANOVA) and model was achieved at pH, frequency of sono waves, initial concentration of the antibiotic, catalyst dose and reaction time equal 3, 35 KHz, 10 mg/l, 0.3 g/L and 53 min, respectively. Under these conditions, a COD removal efficiency equal to 95.51% was achieved.ConclusionThe results of this study showed that the sono-nanocatalytic process in the presence 𝛾- Fe₂O₃ nanoparticles has a high efficiency on the COD removal (Penicilin antibiotic) from aqueous environments.Keywords: Fe2O3 nanoparticles, Penicilin antibiotic, Sonocatalytic process, Response Surface Methodology (RSM)}
-
زمینه و هدفنوکلئولین فراوان ترین فسفوپروتئین موجود در هسته سلول می باشد که به مقادیر زیادی در سطح غشاء پلاسمایی سلول های سرطانی دیده می شود. این مطالعه با هدف نقش نوکلئولین غشایی در هدف گیری سلول های سرطانی با استفاده از نانوذرات هدفمند شده با آپتامر AS1411 و بدنبال آن هدف گیری و درمان اختصاصی این سلول ها در مقایسه با سلول های غیرسرطانی انجام گرفت.روش هادر این مطالعه تجربی داروی شیمی درمانی دوکسوروبیسین بطور همزمان در درون ساختار ماتریکس پلیمری نانوذرات پلی لاکتیک-پلی گلایکولیک اسید پگیله شده )PLGA-PEG)با استفاده از روش امولسیون دوگانه تبخیر حلال کپسوله شدند، و سپس با مولکول آپتامر از طریق واکنش بین گروه آمین آپتامر و گروه کربوکسیل انتهای پلیمر متصل و هدفمند شده و در ادامه نقش نوکلئولین غشایی در دارورسانی هدفمند این نانوذرات هدفمند شده با استفاده از آزمون های فلوسایتومتری و سمیت سلولی مورد مطالعه قرار گرفت.نتایجنتایج آزمون های فلوسایتومتری و سمیت سلولی، بیانگر حضور مقادیر بالای نوکلئولین در سطح غشاء پلاسمایی سلول های سرطانیC26 وC6 و به طبع آن افزایش معنی دار میزان جذب سلولی و سمیت سلولی این نانوذرات هدفمند شده با آپتامر توسط سلول های سرطانی در مقایسه با سلول های L929 بود (0/01P<).نتیجه گیرینتایج این مطالعه نقش مهم نوکلئولین را به عنوان یک گیرنده اختصاصی در سطح غشاء پلاسمایی سلول های سرطانی جهت اتصال به نانوذرات هدفمند شده با آپتامر AS1411 به عنوان لیگاند اختصاصی و بدنبال آن افزایش ورود درون سلولی و نیز سمیت سلولی نانوذرات با مکانیسم اندوسیتوز و با واسطه گیرنده لیگاند را نشان می دهد.کلید واژگان: نوکلئولین, آپتامر AS1411, دارورسانی هدفمند, پلی لاکتیک- پلی گلایکولیک اسید, دوکسوروبیسین}Background and AimNucleolin is one of the most abundant proteins in the nucleolus that is overexpressed on the surface of the plasmic membrane of cancer cells. It has been suggested that nucleolin is a new and promising candidate for effective targeted active-targeted delivery of nanoparticles with anti-nucleolin AS1411 aptamer (hereafter Apt), as a single-strand DNA, into a variety of high nucleolin-expressing cancer cells compared to low nucleolin-expressing cell lines.MethodsIn this study, doxorubicin (Dox), as a chemotherapy drug with a fluorescence nature, was entrapped into the Poly (lactic-co-glycolic acid) (PLGA)-based nanoparticles (NPs). Next, these NPs were conjugated to Apt and the targeting ability of these Apt-NPs was investigated by flow cytometry and cytotoxicity analysis.ResultsAs a result, more rapidly internalization of Apt-NPs into C26 and C6 cancer cells was verified compared with L929 as a low nucleolin-expressing cell line. Similarly, the Apt-NPs increased the cytotoxicity effect of Dox compared with NPs and free Dox solution alone.ConclusionWe think that Apt-NPs, as a ligand, first bind to nucleolin and that the receptor-ligand complex is then incorporated into the cells through receptor-mediated endocytosis pathway. In conclusion, the Apt-NPs were found to be a promising targeted delivery system for therapeutic purposes.Keywords: Nucleolin, AS1411 aptamer, targeted delivery, PLGA, Doxorubicin}
-
سابقه و هدفآنتی بیوتیک ها غیر قابل تجزیه بیولوژیکی می باشند و نمی توانند به طور موثر بوسیله تصفیه متداول فاضلاب حذف شوند. و به دلیل اثرات سوء مختلف به یکی از نگرانی های مهم بشری تبدیل شده اند که از آن جمله می توان به اریترومایسین و مترونیدازول اشاره نمود. هدف از این مطالعه بررسی کارایی نانو ذره دی اکسید تیتانیوم درحذف آنتی بیوتیک اریترومایسین و مترونیدازول بر اساس طراحی به روش سطح- پاسخ می باشد.مواد و روش هااثر متغیرهای مستقل از جمله pH محلول، دوز نانو ذرات ، زمان تماس و غلظت اولیه اریترومایسین و مترونیدازول بر عملکرد پاسخ(راندمان حذف اریترومایسین و مترونیدازول) با روش سطح پاسخ بر مبنای طراحی باکس بنکن (Box- Behnken) مورد ارزیابی قرار گرفت. از آنالیز واریانس (ANOVA) ،به عنوان روش آماری آنالیز پاسخ ها استفاده شد. تمامی آزمایش ها در حضور فرکانس امواج صوتی 35 کیلو هرتز انجام گردید.یافته هاشرایط بهینه حذف براساس آنالیز واریانس و مدل مناسب به دست آمده برای متغیرهای pH، دوز نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم، زمان تماس و غلظت اولیه آنتی بیوتیک برای اریترومایسین و مترونیدازول به ترتیب در حدود 3،g/l4/0 min8/89 ،mg/l 50 و 3، g/l4/0،min5/85 ،mg/l 50 حاصل شد.تحت این شرایط راندمان حذف COD اریترومایسین 5/98درصد و مترونیدازول 4/99 درصد به دست آمد.
استنتاج: نتایج حاصل از آنالیز داده ها نشان داد که فرآیند سونوکاتالیستی در حضور نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم سبب تسریع میزان حذف COD اریترومایسین و مترونیدازول می شود.کلید واژگان: روش طراحی سطح, پاسخ, فرایند سونونانوکاتالیستی, نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم, آنتی بیوتیک اریترومایسین, آنتی بیوتیک مترونیدازول}Background andPurposeAntibiotics are non-biodegradable and wastewater treatment processes are not fully effective in their removal. Therefore, presence of some antibiotics such as erythromycin and metronidazole in environment has become a major concern in recent years. The aim of this study was to evaluate TiO2 nano-particles for removal of these two antibiotics from aqueous solution based on the response surface methodology (RSM).Materials And MethodsEffect of independent variables including pH, catalyst dose, contact time, and initial concentrations of erythromycin and metronidazole on the removal efficiency of these antibiotics were evaluated using RSM based on Box-Behnken design. All experiments were performed under ultrasonic irradiation in ultrasonic bath at a frequency of 35 kHz.ResultsAccording to ANOVA analysis and the model proposed, the optimum condition of pH, nano-particle concentration, reaction time and initial concentration of antibiotics for removal of erythromycin and metronidazole were 3, 0.4 g/l, 89.8 min, and 50.0 mg/l for erythromycin and 3, 0.4 g/l, 85.5 min, and 50.0mg/l for metronidazole. Under these conditions, efficiency of COD removal in erythromycin and metronidazole was 98.5% and 99.4 %, respectively.ConclusionIn current study, sono-catalytic process was accelerated in the presence of TiO2 nano-particle and enhanced the removal of erythromycin and metronidazole.Keywords: response surface methodology, sono-nanocatalytic, TiO2 nano-particle, erythromycin, metronidazole} -
اهدافآنتی بیوتیک ها به طور موثر با تصفیه متداول فاضلاب حذف نمی شود. آهن با ظرفیت صفر (nZVI) بازده بالا در تجزیه آلاینده هایی مانند فلزات سنگین، ترکیبات نیتروآروماتیک و حشره کش ها دارد. ازن زنی یکی از شناخته شده ترین روش های موثر در حذف مواد شیمیایی مقاوم به تجزیه مانند آنتی بیوتیک ها از آب و فاضلاب است.مواد و روش هااین مطالعه از نوع تجربی است. برای حذف پنی سیلین جی، از نانو ذرات آهن صفر درجه و ازن زنی استفاده شد. در تعیین راندمان حذف پنی سیلین، COD و TOC، فاکتورهای pH اولیه، دوز نانوذره، دوز اولیه پنی سیلین، زمان واکنش با نانو ذره و ازن بررسی شد.یافته هاراندمان حذف پنی سیلین جی، COD و TOC در مدت زمان 60 دقیقه، غلظت پنی سیلین mg/L 100، mg/L 1429 COD=،mg/L 510TOC=، 7=pH، غلظت نانو ذره آهن g/L 25/0 به ترتیب 35/96، 13/73 و 45/47 درصد بود. راندمان حذف برای مرحله ازن زنی در زمان 13 دقیقه، 9=pH، پنی سیلین جی mg/L 20، mg/L 356 COD=،mg/L 136 TOC=، غلظت ازن L/min پنج برابر با 5/99، 35/96 و 65/92 درصد بود.نتیجه گیریبهترین راندمان حذف در مرحله واکنش نانو ذره در شرایط pH =7، غلظت اولیه نانو ذرهg/L 25/0، غلظت اولیه پنی سیلینmg/L 100 و زمان واکنش حدود 60 دقیقه انجام پذیرفت. در مرحله ازن زنی نیز بهترین شرایط حذف در 9 pH= و زمان 9 دقیقه بود.کلید واژگان: ازن زنی, پنی سیلین جی, محیط های آبی, نانو ذرات آهن صفر}Backgrounds andObjectivesAntibiotics cant be removedefficiently by conventional wastewater treatment.Nano Zero Valent Iron (nZVI) has high efficiency of degradation of contaminants such as heavy metal, nitro aromatic compounds and insecticides. Ozonation is one of the most well known methods for remove of chemichal-resistant materials like antibiotics of water and wastewaterMaterials And MethodsThis study is experimental. nZVI and ozonation were used to remove of penicillin G. for determination removal efficiency of penicillin, COD and TOC, factors: initial pH, dose of nano particle, initial penicillin dose, reaction time with nano particle and ozone were investigated.ResultsRemoval efficiency of penicillin G, COD, TOC in stage of reaction with nZVI were 96.35%, 73.13% and 47.45%, respectivly with reaction time: 60 min, initial penicillin concentration: 100 mg/L, COD: 1429 mg/L, TOC: 510 mg/L, pH=7, nano particle iron concentration: 0.25 g/L. In the stage of reaction with ozone, removal efficiency of penicillin G, COD and TOC were 99.5%, 96.35% and 92.65%, respectivly with reaction time: 13 min, pH=9, initial penicillin 20 mg/l, COD: 356 mg/L, TOC: 136 mg/L, volumetric flow rate of ozone: 5 L/min.ConclusionThe best removal efficiency in stage of nano particles reaction was in pH=7, initial nZVI concentration 0.25 g/L, initial penicillin concentration 100 mg/L and time about 60 min. The best removal efficiency in stage of ozonation was in pH=7 and time about 9 min.Keywords: aqueous environments, ozonation, penicillin G, zero-valent iron nanoparticles}
-
آنیلین به عنوان یک ترکیب سخت تجزیه پذیر در پساب بسیاری از صنایع وجود دارد. هدف از انجام این مطالعه تعیین کارایی فرایند شناورسازی با هوای محلول در حذف آنیلین از محیط های آبی بود. در این مطالعه کاربردی-تجربی از پایلوت شناورسازی با هوای محلول در مقیاس آزمایشگاهی استفاده شد. پس از تعیین شرایط بهینهpH و دز پلی آلومینیوم کلراید توسط آزمایش جار، تاثیر پارامترهای موثر در فرایند شناورسازی با هوای محلول، شامل غلظت ماده منعقدکننده (10، 20، 30، 40 و 60 میلی گرم در لیتر)، زمان لخته سازی (5، 10، 15 و 20 دقیقه)، زمان شناورسازی (5، 10، 15 و 20 ثانیه) ، فشار اشباع (3،5/3، 4 و 5/4 اتمسفر) و کدورت NTU) 60، 40، 30، 20 و 10) بر میزان کاهش پارامترهای COD و آنیلین محاسبه شد. نتایج نشان داد که فرایند شناورسازی با هوای محلول می تواند پارامترهایCOD و آنیلین را به ترتیب به میزان 6/86 درصد و 95 درصد در pH برابر 6، غلظت اولیه آنیلین معادل200 میلی گرم در لیتر، زمان لخته سازی 10 دقیقه، زمان شناورسازی 20 ثانیه، فشار اشباع 4 اتمسفر و غلظت 20 میلی گرم در لیتر PAC کاهش دهد. همچنین نتایج حاکی از آن بود که با افزایش کدورت در فرایند شناورسازی، راندمان حذف کاهش می یابد.با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق می توان بیان داشت که فرایند شناورسازی با هوای محلول می تواند روش موثری برای حذف آنیلین از محیط های آبی باشد.کلید واژگان: شناورسازی با هوای محلول, محیط های آبی, آنیلین, حذف}Aniline is an almost undegradable compound found in many industrial effluents. It was the objective of this lab-scale applied-experimental study to determine the efficiency of the dissolved air flotation process in the removal of aniline from aquatic environments. Initially, the optimal conditions of pH and dosage of poly-aluminum chloride were determined using the jar test. The parameters involved in the dissolved air flotation process including coagulant concentration (10, 20, 30, 40, and 60 mg.l‒1), coagulation time (5, 10 , 15, and 20 min), flotation time (5, 10, 15, and 20 s), saturation pressure (3.5 / 3, 4, and 5.4 atmospheres), and turbidity (10, 20, 30, 40, and 60 NTU) on the reduction of COD and aniline were then calculated. Results showed that the dissolved air flotation process was capable of reducing COD and aniline by 86.6% and 95%, respectively (at pH = 6, an initial aniline concentration of 200 mg/ L, a coagulation time of 10 min, a flotation time of 20 s, a saturation pressure of 4 atmospheres, and a concentration of 20 mg/L PAC). It was also shown that removal efficiency declines with increasing turbidity. It may, therefore, be claimed that the dissolved air flotation process is an effective method of removing aniline from aquatic environments.Keywords: Dissolved Air Flotation, Aquatic Environment, Aniline, Removal}
-
سابقه و هدفدر حال حاضر، تولیدشیرابه و مدیریت آن به عنوان بزرگ ترین مشکل زیست محیطیمرتبطبا بهره برداری از محل دفن پسماندشناخته می شود. این مطالعه، با هدف ارزیابی کارایی فرآیندهای ترکیبی انعقاد شیمیایی و ازن زنی-اکسیداسیون پیشرفته،به وسیله آکسون فعال شده با پرتو فرابنفش در تصفیه شیرابه تولیدشده از محل دفن پسماندشهر زاهدان طراحی و اجرا شد.موادو روش هااین مطالعه تجربی–آزمایشگاهی، شامل مراحل انعقاد شیمیایی با استفاده از منعقدکننده پلی آلومینیوم کلراید، ازن زنی و اکسیداسیون شیمیایی به وسیله پتاسیم پروکسی مونو سولفات (آکسون) بود. بدین منظور، اثر متغیرهای مهم بهره برداری شامل:pH (8-3) و غلظت منعقد کننده پلی آلومینیوم کلراید (mg/l250-50)`درفرآیندانعقادشیمیایی، مدت زمان فرآیندازن زنی (20-5دقیقه) وpH محلول (10-2)،غلظت واکنش گرآکسون (mg/l750-150)،زمان تماس با آکسون (360-60 دقیقه)،درجه حرارت (45-20 درجه سانتی گراد)و توان لامپ فرابنفش (8، 15 و W 30) درفرآینداکسیداسیون با آکسون، برای تصفیه شیرابه پسماند بررسی شد.یافته هابازده کلی فرآینددرحذف شاخص های کلیفرم کل، کلیفرم مدفوعی، کل فسفر، کل ازت، اکسیژن موردنیاز بیوشیمیایی و اکسیژن موردنیاز شیمیایی با مقادیر بهینه منعقدکننده پلی آلومینیوم کلراید (mg/l250، pH معادل 6 در مرحله انعقاد شیمیایی، مدت زمان ازن زنی برابر 20 دقیقه و زمان واکنش معادل 180 دقیقه طی فرآیند اکسیداسیون با واکنش گرآکسون، غلظت آکسون برابرmg/l 750، pH برابر 5، درجه حرارت 25 درجه سانتی گراد و توان لامپ پرتو فرابنفش معادل W8، به ترتیب برابر 99، 99، 97، 100، 1/91 و 62/85 درصد به دست آمد. همچنین، نسبتBOD5/CODاز 42/0 در ابتدای فرآیند به 72/0 درصد پس از تکمیل فرآیندهای تصفیه افزایش یافت.
استنتاج: نتایجبه دست آمده از این تحقیق نشان دادندکه کاربرد فرآیندهای ترکیبی انعقاد شیمیایی، ازن زنی و اکسیداسیون پیشرفته به وسیله آکسون فعال شده باپرتو فرابنفش،در حذف آلاینده های مهم موجود در شیرابه محل دفن پسماند از کارایی بالایی برخوردار است.کلید واژگان: ازن زنی, آکسون, اکسیداسیون پیشرفته, انعقاد شیمیایی, شیرابه}Background andPurposeCurrently, leachate production and its management are major environmental problems associated with the operation of solid waste landfill. The aim of this study was to evaluate the efficiency of combined processes of coagulation, ozonation, and advanced oxidation using UV-activated oxone in treatment of landfill leachate of Zahedan, Iran.
Materials andMethodsThis experimental-laboratory study included chemical coagulation using poly aluminum chloride (PAC), ozonation, and chemical oxidation using potassium peroxymonosulfate (oxone). For the purpose of this study, the effect of critical operating parameters on treatment of landfill leachate was investigated. These operating parameteres included: pH (3-8) and concentration of PAC (50-250 mg/l) in chemical coagulation process,time of ozonation (5-20 min), pH of solution (2-10), concentration of oxone reactant (150-750 mg/l), contact time with oxone (60-360 min), temperature (20-45ºC), and intensity of UV lamp in oxidation process using oxone (8, 15, 30 W).ResultsAccording to the results, the overall efficiency rates of this process in removal of total coliform, fecal coliform, total phosphorus, total nitrogen, biochemical oxygen demand (BOD), and chemical oxygen demand (COD)were 99%, 99%, 97%, 100%, 91.1%, and 85.62%, respectively, with optimum PAC concentration= 250 mg/L, pH= 6 at the chemical coagulation phase, ozonation duration= 20 min, reactiontime= 180 min during oxone-based oxidation process, oxone concentration= 750 mg/L, pH= 5, temperature= 25ºC, and UV lamp intensity= 8 W. Furthermore, the BOD5/COD ratio increased from 0.42 to 0.72 after completion of the treatment process.ConclusionCurrent study showed that application of combined processes of chemical coagulation, ozonation, and advanced oxidation using UV-activated oxone are highlyefficient in removing major pollutants from waste landfill leachate.Keywords: advanced oxidation, chemical coagulation, leachate, oxone, ozonation} -
زمینه و هدفمسئله آلودگی هوا یکی از مهم ترین چالش های زیست محیطی کشور است. در شهر زاهدان بطور متوسط 70 روز از سال توام با گرد و خاک است. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی میزان غلظت آلاینده های هوا و شاخص کیفیت هوا در شهر زاهدان بوده است.روش بررسیدر این تحقیق پس از انجام مطالعات در خصوص وضعیت اقلیمی و جغرافیایی شهر زاهدان تعداد چهار ایستگاه جهت اندازه گیری آلاینده هایPM2.5،PM10،SO2،O3،NO2وCO در نظر گرفته شد و در هر ماه به مدت 3 روز اندازه گیری آلاینده های هوا بمدت یکسال صورت گرفت و گلباد هر فصل نیز با استفاده از نرم افزارWord Lap وSaba Wind تهیه شد. سپس با استفاده از شاخص کیفیت هوا (AQI) کیفیت بهداشتی هر آلاینده در محیط GIS برای شهر زاهدان تعیین گردید.یافته هابا توجه به مقادیر AQI در شهر زاهدان برای کلیه فصول سال 1388 آلاینده مسئول PM2.5 بوده است که مقادیر آن در فصل بهار 185، در تابستان 201 ، در پاییز 168 و در زمستان 208 بدست آمد.نتیجه گیری: اندازه گیری های صورت گرفته نشان داد آلاینده مسئول در سال 1388 در شهر زاهدان PM2.5 بوده که شامل 208 روز کیفیت هوای غیربهداشتی برای کلیه افراد ، 95 روز کیفیت هوای غیربهداشتی برای افراد حساس، 33 روز کیفیت هوای مخاطره آمیز، 26 روز کیفیت هوای غیربهداشتی و 4 روز هوا با کیفیت متوسط برای شهروندان زاهدان بوده است.کلید واژگان: آلاینده های هوا, شاخص کیفیت هوا (AQI), شهرزاهدان, PM2, 5}Background And ObjectiveAir pollution issue is one of the most important environmental challenges in any country. In Zahedan, moderately, the air in 70 days of the year is polluted by dust.The goal of this study was assessment of air pollutants concentrations and determination of AQI in the city of Zahedan.MethodIn this study, after performing the primary studies concerning the climatic and geographical conditions of Zahedan, four stations were selected for air pollutants (PM2.5, PM10, SO2, O3, NO2, CO, NO) monitoring. The measurement process was performed monthly during one year (three days per month) and the monthly wind rose in the city was prepared by Word Lop and Saba Wind software. Then considering the Air Quality Index (AQI), and by using GIS software, 96 maps were prepared and the health quality of air pollutants was determined.ResultsConsidering the AQI in Zahedan City, the responsible pollutant was PM2.5 for all season in 2009. Its value in spring was 185, in summer was 201, in fall was 168 and in winter was 208ConclusionThe results of this research showed that the main responsible pollutant during the year 2009 in Zahedan was PM2.5. Also during this year, air quality for 208 days was unhealthy for all people, 95 days was unhealthy for the sensitive people, 33 days was in hazardous condition, 16 days was unhealthy and 4 days was moderate for all citizens of Zahedan city.Keywords: Air Pollutants, Air Quality Index (AQI), Zahedan City, PM2.5}
-
سابقه و هدفاتیل بنزن یک ترکیب آروماتیک سمی و از مشتقات هیدروکربن های نفتی است که معمولا از طریق نشت از صنایع و فعالیت های نفتی، تخلیه زائدات و پساب مربوط به صنایع دارویی، پلاستیک، رزین ها و پتروشیمی به محیط زیست وارد می شود. مطالعه حاضر با هدف امکان سنجی استفاده از نانو ذرات اکسید منیزیم به عنوان کاتالیست در فرآیند ازن زنی جهت حذف اتیل بنزن از محیط های آبی تحت شرایط آزمایشگاهی انجام شده است.مواد و روش هااین مطالعه تجربی در یک رآکتور نیمه پیوسته در مقیاس آزمایشگاهی انجام شد. در این مطالعه اثر متغیرهایی نظیر pH محلول (3 ،5، 7، 12 و 13)، زمان ازن زنی (5، 10، 20، 30 و 50 دقیقه)، دوز نانو ذره اکسید منیزیم (1/0، 2/0، 3/0، 4/0 و 5/0 گرم) و غلظت اولیه اتیل بنزن (10، 50، 100، 150 و 200 میلی گرم در لیتر)، در حذف اتیل بنزن تحت فرآیند ازن زنی کاتالیستی مورد مطالعه قرار گرفت. به منظور دستیابی به شرایط بهینه آزمایش مدل آماری سطح پاسخ (RSM) طراحی و استفاده شد. هم چنین جهت اندازه گیری مقادیر باقیمانده اتیل بنزن پس از انجام فرآیند از روش کروماتوگرافی گازی استفاده گردید.یافته هانتایج حاصل از آنالیز داده ها نشان داد که pH (0063/0=Pvalue) و دوز کاتالیست (0004/0=Pvalue) بیش ترین تاثیر را روی متغیر پاسخ (درصد حذف اتیل بنزن) داشته اند. هم چنین شرایط بهینه حذف براساس آنالیز واریانس و مدل مناسب به دست آمده در زمان واکنش 50 دقیقه، pH برابر 12، غلظت اولیه آلاینده کم تر از 50 میلی گرم در لیتر و دوز کاتالیست برابر 5/0 گرم در لیتر حاصل شد. تحت این شرایط راندمان حذف معادل 99/99 درصد به دست آمد.
استنتاج: فرآیند ازن زنی کاتالیستی در حضور نانو ذرات اکسید منیزیم از کارایی بالایی در حذف اتیل بنزن از محیط های آبی برخوردار می باشد.کلید واژگان: نانو ذره اکسید منیزیم, اتیل بنزن, ازن زنی کاتالیستی, روش سطح پاسخ (RSM)}Background andPurposeEthyl benzene is a toxic aromatic compound derived from petroleum hydrocarbons which usually enters the environment through leakage of oil industries and activities, wastes and effluents released by pharmaceutical industry, plastics, resins and petrochemicals. This study aimed to examine the feasibility of the use of MgO nanoparticles as catalysts in the ozonation process for ethyl-benzene removal from the aqueous environments under laboratory conditions.Materials And MethodsThis experimental study was performed on a laboratory scale in a semi-continuous reactor. We studied the effect of different variables such as pH values (3, 5, 7, 12, and 13), ozonation time (5, 10, 20, 30 and 50 min), the dose of MgO nanoparticles (0.1, 0.2, 0.3, 0.4, and 0.5 g), and initial concentration of ethylbenzene (10, 50, 100, 150 and 200 mg/L) on ethyl benzene degradation under catalytic ozonation process. In order to achieve the optimal experimental conditions, response surface methodology (RSM) model was designed and applied. Also, gas chromatography method was used for measuring the residual amounts of ethyl benzene at the end of process.ResultsThe results of data analysis showed that the pH (P= 0.0063) and catalyst dose (P= 0.0004) had the greatest impact on the response variable (percent removal of ethyl benzene). Also, optimum removal condition based on suitable analysis of variance and model was achieved at 50 min reaction time, pH 12, initial concentration lower than 50 mg/L, and 0.5 g/L catalyst dose. Under these conditions, the removal efficiency of 99.99% was achieved.ConclusionCatalytic ozonation process in the presence of MgO nanoparticles has a high efficiency in the removal of ethylbenzene from aqueous environments.Keywords: MgO nanoparticles, ethyl benzene, catalytic ozonation, response surface methodology} -
سابقه و هدفآنیلین به طور گسترده ای به عنوان ماده خام در بسیاری از صنایع شیمیایی استفاده می شود. ازاین رو هدف از این پژوهش، بررسی کارایی حذف آنیلین از محلول های آبی با استفاده از فرایند فتوکاتالیستی نانو ذرات اکسید منیزیم بود.مواد و روش هامطالعه حاضر به صورت تجربی – آزمایشگاهی در یک راکتور ناپیوسته با حجم 2 لیتر تحت تاثیر پارامترهای pH محلول (11-3)، دوز نانو ذره (1-1/0 گرم در لیتر)، زمان واکنش (15 تا 120 دقیقه)، غلظت اولیه آنیلین (5 تا 250 میلی گرم در لیتر) و توان لامپ (8، 15 و 30 وات) جهت بررسی راندمان حذف آنیلین انجام پذیرفت. غلظت باقیمانده آنیلین، با استفاده از روش اسپکتروفتومتری در حداکثر طول موج 198 نانومتر موردسنجش قرار گرفت.یافته هانتایج نشان داد که فرایند فتوکاتالیستی در حضور نانو ذرات اکسید منیزیم می تواند به طور موثری منجر به حذف آنیلین از پساب گردد. pH و دوز نانو ذرات اکسید منیزیم بهینه برای لامپ های 8، 15 و 30 وات به ترتیب 7 و 6/0 گرم در لیتر، 7 و 4/0 گرم در لیتر و 7 و 4/0 گرم در لیتر به دست آمد و در زمان بهینه 30 دقیقه راندمان حذف با افزایش غلظت آنیلین کاهش پیداکرد. تحت شرایط بهینه غلظت 5 میلی گرم در لیتر آنیلین و زمان واکنش 30 دقیقه راندمان حذف 63/90 درصد و راندمان CODمعادل 02/87 درصد به دست آمد.
استنتاج: فرایند فتوکاتالیستی نانوذره اکسید منیزیم می تواند به عنوان یک روش موثر و کارآمد برای حذف آلاینده آنیلین از محلول های آبی مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: نانو ذرات اکسید منیزیم, فرآیند فتوکاتالیستی, آنیلین, پرتو فرابنفش}Background andPurposeAniline is widely used as raw material in many chemical industries. The aim of this study was to survey the photocatalytic degradation of aniline using magnesium oxide nanoparticles from aqueous solutions.Materials And MethodsAn experimental study was carried out in a 2 L volume batch reactor. Various parameters such as pH (3-11), dose of nanoparticles (0.1-1), contact time (15-120 min), initial aniline concentration (5-250 mg/L) and irradiation source power (8, 15 and 30 W) were investigated. The concentration of residual aniline was measured by UV spectrophotometer at λmax of 198 nm.ResultsThe results showed that photocatalytic process of nMgO could effectively remove aniline from effluent. The optimal solution pH and dose of nanoparticles for 8 W, 15 W and 30 W UVA lamp were 7.0 and 0.6 g/L, 7 and 0.4 g/L, and 7 and 0.4 g/L, respectively. In 30 min optimum contact time the photocatalytic degradation efficiency decreased when the concentration of aniline was increased. In optimum conditions (5 mg/L of aniline and 30 min reaction time) the aniline removal efficiency was 90.63 % and COD removal was 87.02%.ConclusionThe photocatalytic process of nMgO can be used as a suitable technique for aniline removal from aqueous solutions.Keywords: MgO nanoparticles, photocatalytic processes, aniline, ultraviolet radiation} -
زمینه و هدفآلودگی آب در منابع سطحی و زیر زمینی می تواند مشکلاتی برای سلامتی انسان ایجاد نماید، در این میان، آنتی بیوتیک ها بدلیل مقاومت باکتریایی از اهمیت ویژه ای برخوردارند، به طوری که حتی در غلظت های کم منجر به مقاومت دارویی می شوند. یکی از این آنتی بیوتیک ها سیپروفلوکساسین می باشد که تا کنون روش های مختلفی برای حذف آن بکار گرفته شده است. از این رو، هدف از این پژوهش، بررسی راندمان حذف سیپروفلوکساسین از محلول های آبی با استفاده از فرایند فتوکاتالیستی نانو ذره اکسید مس بود.مواد و روش هااین مطالعه آزمایشگاهی در راکتوری با سیستم ناپیوسته انجام گرفت. تاثیر پارامترهایی مانند pHمحلول (11-3)، دوز نانوذره (01/0-1/0گرم در لیتر)، زمان واکنش (120-15 دقیقه)، غلظت اولیه آنتی بیوتیک (10-200 میلی گرم در لیتر) و توان لامپ (8 وات) مورد بررسی قرار گرفت. غلظت آنتی بیوتیک با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتری(LUV-100A) در حداکثر طول موج 276 نانومتر مورد سنجش قرار گرفت.یافته هامقادیر بهینه برای pH و دوز نانوذره اکسید مس، به ترتیب 7 و 07/0 گرم در لیتر بدست آمد. در این مطالعه با افزایش غلظت ورودی آنتی بیوتیک در زمان بهینه 60 دقیقه راندمان حذف سیپروفلوکساسین کاهش پیدا کرد؛ به طوری که تحت شرایط بهینه غلظت، راندمان حذف برابر با 73% بدست آمد.نتیجه گیرینتایج حاصل نشان داد که فرایند فتوکاتالیستی نانو ذره اکسید مس می تواند به عنوان یک روش موثر و کارآمد در حذف آنتی بیوتیک سیپروفلوکساسین از محلول های آبی بکار گرفته شود.کلید واژگان: تجزیه فتوکاتالیستی, سیپروفلوکساسین, نانو ذره اکسید مس, آنتی بیوتیک}Background And ObjectivesSurface water and groundwater pollution can cause health problems for human. Antibiotics have special importance due to inducing bacterial resistance in a way that even in low concentrations can cause drug resistance. Ciprofloxacin is one of the antibiotics that various remediation methods have been, up to now, applied for. The objective of this study was to investigate ciprofloxacin removal efficiency from aqueous solutions by using CuO nanoparticles photocatalytic process.Materials And MethodsIn this laboratory study, the effects of pH (3-11), nanoparticle dose (0.1-0.01 g/L), reaction time (15-120 minutes), initial antibiotic concentration (10-200 mg/L) and lamp power (8 watts) were assessed on ciprofloxacin removal efficiency in a batch photocatalytic reactor. Antibiotic concentration in output was measured by the spectrophotometer (LUV-100A) at the maximum wave length of 276 nm.Resultsthe optimum obtained pH and CuO nanoparticle dose were 7 and 0.7 g/lit respectively. In this study, at the optimum reaction time of 60 min, by increasing the concentration of ciprofloxacin the removal efficiency decreased. Under optimal conditions of concentration, the removal efficiency was 73%.ConclusionOn the basis of the obtained results, it can be concluded that CuO nanoparticles photocatalytic process can efficiently remove ciprofloxacin from aqueous solutions.Keywords: photocatalytic degradation, ciprofloxacin, CuO nanoparticle, antibiotic}
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.