اسدالله جعفری
-
مجله «طنز و کاریکاتور» از نشریات طنز ایران است که از سال 1369 تاکنون به ارائه طنز اجتماعی و فرهنگی به شیوه نوشتاری و تصویری پرداخته است. هدف این مقاله، معرفی طنز سیاه و بررسی آن در ماهنامه طنز و کاریکاتور با مطالعه و تحلیل 298 شماره نشریافته این مجله است. اهمیت دادن به طنزهای چندوجهی و درونگرایانه و واقعیت جهان خشن معاصر، باعث ایجاد تعادل در نسبت طنز سیاه و طنزهای شاد و معمول مطبوعاتی در این مجله شده است. صفحه «ایستگاه مرگ» با نگاهی طنزآمیز به واقعیت ترسناک مرگ، اغلب آثار سوررئالیستی و جدی در کنار کاریکلماتورهای نوین، یادبودها، آثار ضد جنگ و ضد تروریسم و بخشی از کاریکاتورهای طنز چهاربعدی و اجتماعی نمونه های برجسته طنز سیاه در ماهنامه طنز و کاریکاتور است. بیشترین میزان طنز سیاه در بخش طنز نوشتاری، متعلق به جملات قصار و کاریکلماتور و در بخش طنز تصویری به ترتیب از آن کارتونهای بدون شرح و کاریکاتور چهره است. 36 صفحه یعنی 12 درصد روی جلدها و 61 صفحه از پشت جلد و بخش داخلی جلدها نیز به طنز سیاه اختصاص دارد.
کلید واژگان: مجله طنز و کاریکاتور، طنز سیاه، نشریات طنز در ایران، نقد و بررسی طنز معاصر"Humour and Caricature" Magazine is one of the Iranian comic publications that has been presenting social and popular humor in a written and pictorial way since 1991. The purpose of this article is to introduce black humor and review and analysis it in the humour and caricature magazine by studying and analyzing 298 issues of this magazine. Paying attention to the multifaceted and introverted satires and facts of the contemporary violent world has created a balance between the amount of black humor and the happy or the usual press humor in this magazine. the "Death Station" page with a hilarious look at the scary reality of death, mostly surreal and thoughtful works along with modern aphorism, memorials, anti-war and anti-terrorism works and a part of 4Dhumor and social cartoons are protuberant examples of black humor in the humour and caricature magazine. most of the amount of black humor of this magazine in the written humour section Belongs to aphorism and in the visual humor section it belongs to nocomment cartoon and caricature(face cartoon), Respectively. 36 pages, i.e. 12% on the covers and 61 pages on the back cover and inside the covers are correspondingly dedicated to black humor.
Keywords: Humour & Caricature Magazine, Black Humor, Humorous Magazines In Iran, Criticism Of Contemporary Humor -
این مقاله، نوستالژی و عوامل موجد آن را در اشعار منصور اوجی، شاعر برجسته معاصر استان فارس، بررسی کرده است. این تحقیق به روش کتابخانه ای به بررسی مهمترین عوامل موجد نوستالژی در اشعار منصور اوجی می پردازد. منصور اوجی، «شاعر طبیعت» است. در شعر او، تصویرسازی موج می زند. تصویرسازی های اوجی برگرفته از تجربیات زندگی اوست. در شعر منصور اوجی مفاهیم نوستالژیک بسیاری را می توان یافت که پر بسامدترین آنها را جلوه های طبیعت تشکیل می دهد. مرگ و پیری، دو مفهوم نوستالژیک پرکاربرد دیگر در اشعار این شاعر معاصر است که بخش عمده ای از افکار او را دربر می گیرند.
کلید واژگان: شعر منصور اوجی، نوستالژیک در شعر اوجی، نوستالژیک در شعر معاصر فارسی، شعر معاصر فارسی -
پیرنگ در ادب داستانی، ساختمان و اسکلت بندی یک داستان است، به طوری که ضمن رعایت قصه (توالی زمانی کارکردها)، بر روابط علی و معلولی نیز استوار باشد. در داستان سیاوش، گرچه با داستانی حماسی رو به رو هستیم؛ وجود مشترکات ساختاری میان این داستان و درام و تراژدی، اپیزود نخست این داستان؛ یعنی تا ترک وطن سیاوش را «داستانی دراماتیک» و اپیزود دوم آن را، از ورود به توران تا کشته شدنش، به عنوان «داستانی تراژیک» معرفی می نماید. از سوی دیگر در بررسی ساخت بن مایه ای داستان سیاوش، این داستان را می توان در سه واحد بن مایه ای خلاصه کرد که هر واحد در شکل یک پی رفت سه تا پنج کارکردی قابل ذکر هستند. این سه واحدبن مایه ای به ترتیب تحت عناوین «پی رفت مرگ و رستاخیز»، «پی رفت جوانمرگی» و «پی رفت حسادت و سعایت» مطرح می شوند که در داستان مورد پژوهش ما در قالب سه قصه «سیاوش و سودابه»، «سیاوش و کاووس» و «سیاوش و افراسیاب» قابل بررسی اند. تحلیل فرهنگی، اجتماعی و تاریخی هر یک از واحدهای بن مایه ای فوق، در میدانی فراگیرتر از حد یک قصه، هر واحد را به صورت الگویی ساختاری مطرح می سازد که داستان های متعددی را در ادبیات ایران و جهان تحت پوشش ساختاری خود قرار می دهد. از این رهگذر هر یک از قصه های سه گانه مطرح در داستان سیاوش نمونه ای خواهند بود از انبوه داستان های متاثر از یک واحدبن مایه ای که بعضا به صورت یک «واحداسطوره ای» تجلی می نمایند.
کلید واژگان: شاهنامه، داستان سیاوش، پیرنگ، پی رفت، واحدبنPlot is the main element of a story based on a temporal chain and causality. Although Siavash story is an epic story، there are some structural elements on the basis of which we should call the first episode of this story –from Siavash birth till his emigration– a ‘Dramatic story’ and its second episode –from his emigration till being killed– a ‘Tragic story’. Analysing the plot of this story، we can summarize it in three sequences. Every sequence consists of three to five functions and every function is mentioned as a sentence. We can name these three motifemes as ‘Death & Resurrection sequence’، ‘Dying in Youth sequence’ and ‘Jealousy & Vilification sequence’. These three motifemes in Siavash story can be seen serially in three stories، namely ‘Siavash & Sudabe story’، ‘Siavash & Kavus story’ and ‘Siavash & Afrasiab story’. In considering every one of these three motifemes we can reckon every sequence as a structural pattern on the basis of which several stories in world literature can be analysed and some of these motifemes can appear as mythemes.Keywords: Ferdowsi's Shahname, Siavash story, plot, sequence, motifeme -
برای ارائه ساخت روایی اسطوره مرگ و رستاخیز، با بهره گیری از دانش ساختارگرایی، داستان های متاثر از این اسطوره را تاحد یک پی رفت تقلیل داده ایم. پی رفت مرگ و رستاخیز، کوچک ترین ساخت روایی است که آن را از داستان های نشات گرفته از اسطوره مرگ و رستاخیز برگرفته ایم. این پی رفت چهارکارکردی شامل دل بستن ایزدبانوی عشق به قهرمان داستان (روساخت خدای باروری) است که چون با بی توجهی قهرمان همراه است، به مرگ تراژیک قهرمان می انجامد. این مرگ که در پایان با آیین رستاخیز قهرمان همراه است، نماد خزان گیاهی و باروری مجدد آن در اساطیر و حماسه های ملی جهان است که از ریشه ای بین النهرینی با قدمتی شش تا هفت هزارساله برخوردار است و در اساطیر و داستان های ملل گوناگون تجلی داشته است. کهنگی اسطوره مرگ و رستاخیز در سرزمین های آسیای غربی از یک سو و گستردگی پهنه داستانی این اسطوره در میان اقوام و ملل شرق و غرب از سوی دیگر، این پی رفت را به شکل کهن الگوی مرگ و رستاخیز جلوه گر ساخته است.
کلید واژگان: ساختارگرایی، پی رفت، اسطوره، حماسه، مرگ و رستاخیز، رمزگانTo Present the narrative structure of "Death & Resurrection" motif, we need to Limit the stories influenced by this myth by a Sequence. The sequence of "Death & Resurrection" includes four functions in which the love goddess falls in love with the hero of the story but the hero pays no attention to her. So he is killed tragically by her. At the end, this death leads him to the resurrection. This myth which is the symbol of herbaceous fruitfulness is about 6000 years old and, in fact, its roots must be searched in the Baynonnahrayn civilization. Considering the antiquity of the myth and motif of "Death & Resurrection" in the west Asiatic countries and the spreading of its narrative area in the eastern and western nations, this mythical sequence can be introduced as an archetype in man's Culture. -
در تحلیل و طبقه بندی ساختاری انجام شده بر شاهنامه فردوسی، تضاد، دوبنی یا جدال نیک و بد را درونمایه اصلی شاهنامه می یابیم که همچون یک روح بر اجزای این اثر سترگ سایه افکنده است. بسامد داستانهایی که در شاهنامه به طور مستقیم جدال عملی خیر و شر را دربر می گیرند، دست کم دو برابر داستانهایی است که به درونمایه دیگر مربوط است. از یک سوگستردگی و قدمت بنیادهای اساطیری «تضاد دوبنی» یا جدال نیک و بد در فرهنگ و تمدن جهانی از این اسطوره، کهن الگویی فراگیر ساخته است و از سوی دیگر، ساختارگرایان با تاثیر مستقیم یا غیر مستقیم از این اسطوره برای روایت و داستان تعریفی ارایه داده اند که آگاهانه یا ناآگاهانه ریشه در ساخت روایی این اسطوره دارد. بر این اساس جدال خیر و شر (درونمایه عمده در شاهنامه) می تواند به عنوان ژرف ساخت الگوی روایت در ناخودآگاه جمعی ذهن بشر، کهن الگوی روایت به شمار آید.
کلید واژگان: شاهنامه، ساختارگرایی، اسطوره، پی رفت، جدال خیر و شر، کهن الگو -
ساختار پیرنگی داستان سیاوشپیرنگ، طرح، شالوده و اسکلت بندی هر استان است ارتباط پیرنگ باعناصر داستانی بدین قرار است که حادثه و شخصیت پس از تاثیر گذاری بر یکدیگر و شکل گیری جریان داستان، پیرنگ (هسته) داستان را پدید می آورند پیرنگ در دو سبک ادبی تراژدی و کمدی نمود می یابد. داستان سیاوش در شاهنامه فردوسی نیز داستانی دراماتیک و تراژیک است.
کلید واژگان: پیرنگ، سیاوش، شاهنامه، فردوسی، تراژدی، درام
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.