اسماعیل سپهوند
-
واژه رقیم در قرآن کریم یکی از واژه هایی است که معانی متعددی در برگرفته است. امروزه در اردن روستایی به این نام وجود دارد که کوه و غاری به نام رقیم نیز در آنجا معروف است. طبق منابع تفسیری و جغرافی نگاران، اصحاب کهف به این کوه و غارآن پناه بردند و حدود 300 سال در آن به خواب رفتند. با تکیه بر منابع جغرافیایی برخی جغرافی نگاران این روستا را در شهر افسوس و بعضی در سرزمین مغرب (اسپانیای امروزی) و بعضی حتی در مصر می دانند. هدف این است که به صورت منسجم تری به معانی و مقاصد اصلی این واژه بپردازیم. روش تحقیق به شیوه توصیفی_تحلیلی و شیوه گردآوری پژوهش، کتابخانه ای و با تکیه بر متون جغرافیایی مسلمانان به صحت و سقم اقوال مختلف پرداخته شده است. یافته ها حاکی از آنست که یک واقعه دینی مذهبی در روستایی به نام رقیم روی داده و بعد از آن این روستا مورد توجه جغرافی نگاران مسلمان و همچنین مورخان و محققان قرار گرفت و نقش و ارزش این روستا بیشتر آشکار گشت. طبق اشاره منابع تفسیری و جغرافی نگاران، اصحاب کهف به این کوه و غار آن روستا پناه بردند و حدود 300 سال در آن به خواب رفتند. به هر حال رقیم در هر سرزمینی که واقع شده است از نظر دینی و تاریخی اهمیت بسیاری دارد و روایت های مختلفی درباره آن در منابع جغرافیایی وجود دارد که شایسته بررسی بیشتری است.
کلید واژگان: جغرافیای تاریخی, رقیم, اصحاب کهف, منابع تفسیریHistory of Villages and Rural Settlements in Iran and Islam Journal, Volume:2 Issue: 1, 2024, PP 61 -76The word Raqim in the Holy Qur'an is one of the words that has many meanings. Today, there is a village with this name in Jordan, where a mountain and a cave called Raqim are also famous. According to exegetical sources and geographers, the companions of the cave took refuge in this mountain and its cave and slept there for about 300 years. Based on geographical sources, some geographers consider this village in the city of Ephesus, some in Maghreb (modern day Spain) and some even in Egypt.The goal is to deal more coherently with the main meanings and purposes of this word. The research method is descriptive-analytical and the method of collecting research, library and relying on the geographical texts of Muslims, the accuracy and correctness of various sayings have been discussed. The findings indicate that a religious event took place in a village called Raqim and after that this village was noticed by Muslim geographers as well as historians and researchers and the role and value of this village became more apparent. According to commentary sources and geographers, the companions of the cave took refuge in this mountain and the cave of that village and slept there for about 300 years. In any case, Raghim is very important from the point of view of religion and history in every land where it is located, and there are various narratives about it in geographical sources that deserve further investigation.
Keywords: Tabaristan, Village, Political, Economic, Cultural, Local History -
مانی پیامبری باستانی در سرزمین بابل بود که در قلمرو دولت های ایرانی اشکانی و ساسانی می زیست و از جانب مادر نسب از پادشاهان اشکانی داشت وی در اواخر سلطنت اشکانیان متولد شده و دوره کودکی تا مرگ در عصر ساسانیان را در این گیتی تجربه نمود. مانی در مکانی به دنیا آمد که برای آوردن یک دین جامع و جهان شمول شرایط و زمینه های مناسبی داشت و بعد از مطالعات و سفرهایی که به سرزمین ها و مناطق مختلف داشت مدعی شد که به وی الهام شده و چنین وانمود کرد که به عنوان پیامبر آخر الزمان برگزیده شده است. مانی به عنوان یک پیامبر ایرانی دینی آورد که برگرفته از ادیان و مذاهب و فرق قبل از وی مانند زروان، مهر، زرتشت، مسیح، بودا، صابیی و چند نمونه دیگر بود و با بررسی آیین ها، ادیان، مذاهب و فرق ذکر شده این حقیقت بر ما آشکار می شود که دین مانی یک دین اتقاطی و تلفیقی است که موسس آن در هر دینی که به منطقه پیروان آن مانند هندوستان، آسیای صغیر و سایر نقاط سفر می کرد و یا هواداران و مبلغان او به قلمرو آن قدم می گذاشتند و قصد داشتند تا پیروان آن را به آیین خود جذب کند، اصول یا فروعی را بر می گرفت. تحقیق مورد نظر نیز با تکیه بر شواهد و شباهت های موجود مانویت با آیین ها، مذاهب و فرق توحیدی و غیر توحیدی قبل از خود صورت گرفته است.کلید واژگان: مانی, مانویت, ایران, دینMani was an ancient prophet in the land of Babylon who lived in the territory of the Parthian and Sassanid Iranian states and was descended from the Parthian kings on his mother's side. He was born at the end of the Parthian dynasty and experienced his childhood until his death in the Sassanid era in this city. Mani was born in a place that had the right conditions and contexts to bring a comprehensive and universal religion, and after his studies and travels to different lands and regions, he claimed that he was inspired and pretended that he was a prophet. The end of time has been chosen. Mani brought a religion that was derived from the religions and sects before him such as Zarvan, Mehr, Zoroastrian, Christ, Buddha, Sabai and some other examples and by examining these religions, this truth is revealed to us that Mani's religion is a religious religion and It is a compilation that the founder of any religion that traveled to the region of its followers such as India, Asia Minor and other places, or his supporters and missionaries stepped into its territory and intended to attract its followers to their religion, the principles or included a subsidiary. The intended research is also based on the existing evidences and similarities of Manoism with religions, religions and monotheistic and non-monotheistic differences before it.Keywords: Mani, Manism, Iran, religion
-
ایلات و عشایر ایران در عصر قاجار و پهلوی چه به صورت روستانشین یا کوچ نشین علاوه بر دامداری و مختصر امور کشاورزی، در آن مقاطع زمانی که زندگی کردن سخت بود، به مشاغل دیگری از جمله غارت و دستبرد کاروان ها، نظامی گری، شکار و... نیز می پرداختند. شکار از جمله مشاغلی بود که بشر از ابتدای زندگی خویش بر روی این کره خاکی بدان پرداخته بود و در سرزمین وسیع ایران از زمان های بسیار قدیم تا عصر پهلوی نیز ادامه داشت زیرا حیوانات حلال گوشت در سرزمین ایران به وفور وجود داشتند. از جمله ایلات و طوایف کشور که در شکار کردن برای سیر کردن شکم خود و خانواده شان تبحر خاصی داشتند می توان به افرادی از ایل بزرگ بیرانوند اشاره کرد که بسیاری از این افراد برای معیشت خود چه برای سیر کردن شکم خود و اهل و عیال و چه برای فروش شکار و یا پوست آن برای گذران زندگی در عصر مورد بحث مشغله داشتند.
کلید واژگان: لرستان, پهلوی, قاجار, شکار, ایل بیرانوندIn the Qajar and Pahlavi eras, the tribes and nomads of Iran, both rural and nomadic, in addition to livestock and brief agricultural affairs, many of them at that time when it was difficult to live, to other occupations such as looting and plundering caravans, They also paid for militarism, hunting, and so on. Hunting was one of the occupations that human beings have been doing on this planet since the beginning of their lives and it continued in the vast land of Iran from ancient times to the Pahlavi era because there were plenty of halal meat animals in Iran. Among the tribes and clans of the country who were particularly skilled in hunting and hunting to feed themselves and their families, we can mention people from the great Beiranvand tribe, many of whom live for their livelihood or for their stomachs and covenants. Their families were busy selling their prey or their skins to make a living in the era in question.
Keywords: Lorestan, Qajar, Pahlavi, Hunting, Beiranvand tribe -
یمن یکی از سرزمین هایی بود که در دوران باستان از نظر سیاسی، جغرافیایی، اقتصادی و دینی، در آسیا موقعیتی ممتاز داشت. به همین منظور مورد توجه دو امپراتوری بزرگ باستان، ایران و بیزانس که در آسیا دارای مرزهای وسیع بودند، می شد. رقابت بین آنها از تمام جهات برقرار بود. در زمان آخرین پادشاه حمیری یمن، وی به آزار و قتل عام مسیحیان آن سرزمین پرداخت، این اقدام باعث دخالت امپراتوری بیزانس شد، زیرا ادعای حمایت از مسیحیان را داشت و در نتیجه به تحریک دولت مسیحی حبشه پرداخت و حبشه نیز موفق به تسخیر یمن شد. با اینکه دخالت حبشه در ظاهر به دلیل عامل دینی بود اما با توجه به موقعیت یمن، می توان دریافت که امپراتوری بیزانس به موقعیت برتر جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی آن سرزمین توجه کامل داشت و از طرف دیگر تسخیر یمن باعث توجه دولت ساسانی شد و با پناهنده شدن یک شاهزاده حمیری به انوشیروان ساسانی، ساسانیان نیز که متوجه موقعیت برتر یمن بودند به حمایت از او برخاستند و موفق شدند این سرزمین را تصرف کرده و بر آن مسلط شوند و حکام حبشی را که تحت نفوذ بیزانس بود را پس برانند.
کلید واژگان: یمن, حبشه, ایران, بیزانس, انوشیروانYemen was one of the most politically, geographically, economically and religiously privileged countries in Asia in ancient times. For this purpose, two great ancient empires, Iran and Byzantium, which had wide borders in Asia, were considered. There was competition between them in every way. During the reign of the last king of Yemen, the Christians of that land were persecuted and massacred by him. This led to the intervention of the Eastern Roman Empire, which claimed to support Christians, and as a result, the Eastern Roman Emperor incited the Abyssinian Christians against this. Abyssinia also succeeded in conquering Yemen. Although the involvement of Abyssinia was ostensibly due to a religious factor, but given the situation in Yemen, It can be seen that the Byzantine Empire paid full attention to the superior geographical, political and economic position of that land. On the other hand, the conquest of Yemen attracted the attention of the Sassanid government and with the refuge of a Hamiri prince to Anushirvan Sassanids, the Sassanids, realizing the superior position of Yemen, also supported him. And the Sassanid government succeeded in conquering and dominating this land and overthrowing the Abyssinian rulers who were under Byzantine influence. The necessity of this research is to study the effect of other geographical, economic and religious factors along with the political factor in the conquest of Yemen by Anoushirvan Corps.
Keywords: Yemen, Abyssinia, Iran, Byzantium, Anoushirvan -
شیعیان نزاری پس از استقرار در ایران با توسعه طلبی سلاطین ترک، مانند سلجوقیان و به ویژه خوارزم شاهیان، در ایران مبارزه کردند. درگیری شدید بین شیعیان نزاری و خوارزم شاهیان از موضوعات مهم در این مقطع تاریخی در عهد سلطان جلال الدین خوارزم شاه است. امروزه سیرت جلال الدین منکبرنی از منابع موثق این دوره است. حکومت خوارزم شاهیان در زمان سلطان جلال الدین با دو تن از فرمانروایان شیعیان نزاری، جلال الدین حسن و علاءالدین محمد، هم عصر بود. بیشترین مناسبات و درگیری سلطان خوارزم شاه با علاءالدین بر سر مسایل سیاسی بود. سلطان خوارزم شاه با اقتداری که در هنگام حمله مغولان در ایران داشت در اتحاد فرمانروایان علیه مهاجمان می کوشید اما با وجود دولت کوهستانی شیعیان نزاری که دولتی درون دولت خوارزم شاهیان بود و به دنبال اتحاد با مغولان بودند، این امکان، یعنی مقابله با مغولان، دشوار می نمود. با توجه به مقاومت شدید نزاریان در برابر دولت مرکزی خوارزم شاه، اختلافات بسیار بین آنها وجود داشت که نمی شد به آسانی از آن چشم پوشید و اختلافشان مانع اتحاد می شد.کلید واژگان: سلطان جلال الدین, نسوی, خوارزم شاهیان, شیعیان نزاری
-
قبیله بنی کعب یکی از قبایل مهم و تاثیرگذار در روابط بین ایران و عثمانی از زمان سلسله افشار تا عقد معاهده ارزنهالروم دوم در زمان محمدشاه قاجار بود. بنی کعب با استفاده از اوضاع آشفته ایران در دوران حکمرانی دولتهای ناتوان صفویه، زندیه و قاجاریه به صورت خودمختار در فلاحیه و مناطق زیرنفوذ خود، مشکلاتی را چه در خشکی و چه در دریا برای دولت های ایران و عثمانی ایجاد کرده و کرانه خلیج فارس را به آشوب میکشیدند. کعبی ها با استفاده از توان رزمی خود به مقابله با شاهان ایران و پاشایان بغداد و بصره که از طرف عثمانی تعیین می شدند میپرداختند و با این دو دولت قوی در منطقه می جنگیدند. از طرفی کمپانی هند شرقی انگلیس نیز که از تسلط بنی کعب بر کرانه خلیجفارس نگران بود به دشمنی با آنها می پرداخت. این قبیله با اینکه محدوده تحت نفوذ کمی در بین دو دولت و یک شرکت در اختیار داشت اما به خوبی از عهده دفاع از منطقه تحت تسلط خود برمی آمد. از آنجا که بنی کعب در قلمرو ایران میزیستند و دارای مذهب شیعه نیز بودند نسبت به دولت ایران تابعیت بیشتری داشته و همچنین در عهد افشاریه و زندیه حملات آنها بیشتر متوجه بصره در قلمرو عثمانی و کمپانی هند شرقی انگلیس بود و در لشکرکشی های شاهان ایرانی علیه عثمانی نیز حضور داشتند. بعد از اختلافات بین ایران و عثمانی در عهد قاجار و تحدید مرزها طبق معاهدات ارزنه الروم و مشخص شدن وضعیت قبایل مرزی، بنی کعب به دلیل داشتن اشتراکات سیاسی و مذهبی بیشتر با ایرانیان، تابعیت دولت ایران را پذیرفتند.
کلید واژگان: معاهده ارزنه الروم, قبیله بنی کعب, قاجاریه, خلیج فارس, عثمانی, زندیهBanu Ka’b was one of the important and influential tribes playing a significant role in the relationships between Iran and the Ottoman Empire since the time of the Afsharid Dynasty until the signing of the second Erzurum Treaty during the reign of Mohammad Shah Qajar. Benefitting from the chaotic conditions in Iran during the rule of the inefficient Safavid, Zand, and Qajar governments, Banu Ka’b exploited its own independent rule over Fallahiyyah and some other regions to create some problems both on land and in the sea for Iranian and Ottoman governments and cause unrest on the coasts of the Persian Gulf. Relying on their military power, Banu Ka’b stood against Iranian Kings and the Pashas of Baghdad and Basra, who were appointed by the Ottomans and fought these two governments in the region. On the other hand, the East India Company of England, which was worried about Banu Ka’bs’ dominance over the Persian Gulf, began its enmity against it. Although this tribe dominated a limited area between the two countries and owned only one company, it managed to efficiently defend its territory. Since the members of Banu Ka’b lived in Iran and were Shi’ites, they were considered to be Iranian. Moreover, during the reign of the Afsharid and Zand dynasties, they mainly attacked Basra in the realm of the Ottoman Empire and the British East India Company. They also participated in Iranian Kings’ military campaigns against the Ottomans. After the disagreement between Iran and the Ottoman Empire during the Qajar period, the establishment of boundaries based on Erzurum treaties, and clarifying the status of border tribes, Banu Ka’b accepted the Iranian nationality because of their greater shared political and religious values and characteristics with Iranians.
Keywords: Erzurum Treaty, Banu Ka’b tribe, Qajar Dynasty, Persian Gulf, Ottoman Empire, Zand Dynasty -
شیخ خزعل در خوزستان یکی از نیروهای مرکزگریز در اواخر قاجار بود که با تکیه بر رشته ای از عوامل داخلی و خارجی به مانند ضعف قاجارها و جنگ جهانی اول توانسته بود تا حدودی خودمختاری به دست آورد. حکومت والی بر پشتکوه که با شیخ خزعل متحد بود و همچنین موقعیت راهبردی لرستان باوجود خاندان های شورشی مانند خوانین زینبی بیرانوند که به مثابه حایلی میان خوزستان و پایتخت عمل می کردند از چشم شیخ خزعل دور نماند تا با این شرایط بتواند در برابر حکومت مرکزی تمرد نماید. نوع پژوهش حاضر توصیفی_تحلیلی با استفاده از منابع دست اول، اسناد، روایات و سایر منابع تحقیقاتی و اساس آن واکاوی این پرسش است: شیخ خزعل برای حفظ قدرت خود بر بخشی از خوزستان در مقابله با حکومت مرکزی چه مناسباتی با والی پشتکوه و خوانین زینبی بیرانوند برقرار کرد؟ حاصل بررسی صورت گرفته بیانگر اینست که شیخ خزعل با برقراری ارتباط پنهانی، تحریک و تشویق انگیزه ای، حمایت مالی و تسلیحاتی از والی پشتکوه و خوانین شورشی لرستان به ویژه خوانین زینبی بیرانوند توانست تا مدت ها از ورود نیروهای حکومت مرکزی به خوزستان جلوگیری نماید. وی طبق یک برنامه سنجیده با طرح یک زنجیره از نیروهای مرکزگریز مثل خوانین زینبی بیرانوند و والی پشتکوه از سیلاخور در پیشکوه تا حسین-آباد در پشتکوه امتداد داشت، توانست با ارسال اسلحه به مخالفان حکومت مرکزی در این مناطق تا مدت ها از نفوذ حکومت مرکزی در منطقه تحت نفوذش در محمره جلوگیری کند. در واقع ماندگاری شیخ خزعل در مدت حکومتش بر بخشی از خوزستان بر مبنای طرح یک مناسبات منطقه ای از سیلاخور تا حسین آباد بود.
کلید واژگان: شیخ خزعل, والی, لرستان, خوزستان, رضاخانSheikh Khazal in Khuzestan was one of the centrifugal forces in the late Qajar period who, by relying on a series of internal and external factors such as the weakness of the Qajars and the First World War, was able to gain some autonomy. The governorship of Poshtkuh, which was allied with Sheikh Khuzal, as well as the strategic position of Lorestan, despite insurgent families such as the Khans of Zeinabi Biranvand, who acted as a barrier between Khuzestan and the capital, did not escape Sheikh Khuzal's eyes. The central government rebels. The present type of descriptive-analytical research using first-hand sources, documents, narrations and other research sources is based on the analysis of this question: Sheikh Khazal to maintain his power over a part of Khuzestan in the face of the central government. Established? The results of the study indicate that Sheikh Khazal, by secretly communicating, inciting and encouraging motivation, financial support and weapons from the governor of Poshtkuh and the insurgent Khans of Lorestan, especially Khans Zeinabi Biranvand, was able to enter the central government forces long ago. Khuzestan to prevent. According to a well-thought-out plan, a chain of centrifugal forces such as Khanin Zeinabi Biranvand and the governor of Poshtkuh stretched from Silakhor in Pishkuh to Hossein-Abad in Poshtkuh, sending weapons to the central government opposition in these areas to prolong the government's influence. Central in the area under its influence in Mohammarah.
Keywords: Vali, Sheikhkhzal, Lorestan, Khuzestan, Reza Khan -
پادشاهان قاجار با تاسیس افواج محلی در مناطق مختلف کشور مانند لرستان، آذربایجان، کردستان و غیره، که زیر نظر روسای قبایل بود؛ از توان نظامی و انتظامی آنها بهره می بردند. قاجارها با کسب تابعیت ظاهری این افواج، از آنها در جنگ های خارجی و ایجاد امنیت در مناطق تحت نفوذشان استفاده می کردند. از جمله در لرستان افواج دلفان، سیلاخور، امرایی و بیرانوند شکل گرفت. در میان افواج محلی، فوج بیرانوند جایگاه خاصی دارد؛ زیرا طبق نوشته های منابع درباری و محلی هر موقع این فوج تابع دولت مرکزی بود، کارکرد سودمندی در لرستان و در جنگ های خارجی مانند جنگ هرات در زمان دو پادشاه قاجاری داشت. از سوی دیگر با از بین رفتن نفوذ حکومت مرکزی، این فوج از هم گسیخته و یاغی می شد. ایجاد فوج بیرانوند نقش مهمی در میزان تابعیت روسای این ایل در برابر حکومت مرکزی قاجار داشت. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که حضور رییس فوج بیرانوند در ایجاد امنیت توسط آنها در لرستان و خوزستان، نشان از نقش مثبت آن در سیاست حکومت مرکزی داشت و سرکشی آن موجب ایجاد ناامنی در مناطق نامبرده می شد.
کلید واژگان: قاجار, افواج, امنیت, فوج بیرانوند, لرستانThe Qajar kings established local armies in different parts of the country, such as Lorestan, Azerbaijan, Kurdistan, etc., which were under the supervision of tribal chiefs; they used their military and law enforcement power. By acquiring the apparent citizenship of these armies, the Qajars used them in foreign wars and to create security in the areas under their influence. In Lorestan, for example, Delfan, Silakhor, Amrayi and Biranvand armies were formed. Among the local forces, Biranvand Regiment has a special place; According to court and local sources, whenever this tribe was subordinated to the central government, it had a useful function in Lorestan and in foreign wars such as the Herat war during the time of the two Qajar kings. On the other hand, with the disappearance of the influence of the central government, this regiment became disorganized and rebellious. The formation of the Biranvand Regiment played an important role in the degree of citizenship of the chiefs of this tribe against the central Qajar government. The findings of this study indicate that the presence of the head of Biranvand Regiment in creating security in Lorestan and Khuzestan, showed its positive role in the policy of the central government and its disobedience caused insecurity in these areas.
Keywords: Qajar, Armed forces, Security, Biranvand tribe, Lorestan -
جزیره اوال (بحرین) در طول تاریخ همواره از نظر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی موردتوجه پادشاهان و حکام ایرانی و مسلمان قرار داشت. مجمعالجزایر بحرین با محوریت اوال یا همان بحرین امروزی که در جنوب خلیجفارس واقع است از قرنها قبل جزء کشور پهناور و قدرتمند پادشاهان ایرانی یعنی هخامنشیان و ساسانیان در باستان و دولتهای ایرانی – اسلامی بعدی تا زمان استقلال این جزیره بوده و به همین منظور موردتوجه جغرافینگاران ایرانی و مسلمان قرار گرفته است. این مقاله، با استفاده از روش کتابخانه ای و توصیفی، موقعیت، پیشینه، اهمیت و ویژگی های عجیب جزیره «اوال» همچون اشاره قرآن کریم بر حضور حضرت موسی (ع) در این جزیره، وجود حیواناتی مانند وال و زرافه و وجود نخلستان و میوه های گرمسیری، صید مروارید و همچنین حاکمیت طولانی ایران از زمان هخامنشیان تا زمان استقلال این جزیره را با تکیه بر منابع جغرافیدانان مسلمان و دیگر منابع تاریخی مورد بررسی قرار میدهد.
کلید واژگان: جزیره اوال, بحرین, خلیج فارس, ایران, اسلامAl-Awal Island (Bahrain) has always been of particular political, social, and economic importance to Iranian and Muslim kings and rulers. With al-Awal Island or today’s Bahrain as its central island in the south of the Persian Gulf, the archipelago of Bahrain was a part of the vast and powerful country of Iranian kings, that is, the Achaemenids and Sassanids in ancient times and later Iranian- Islamic governments, until the time of its independence. That is why it has been a focus of attention to some Iranian and Muslim geographers. Following a library descriptive method, this paper examines the background, significance, and strange features of this island, including the Holy Quran’s reference to prophet Moses’ presence there; the existence of some animals, such as Whales and giraffes, and palm-groves and tropical fruit and pearl-hunting there, as well as Iran’s long sovereignty over Bahrain since the Achaemenid period until its independence relying on the sources written by Muslim geographers and other historical references.
Keywords: Al-Awal Island, Bahrain, Persian Gulf, Iran, Islam -
جزایر در طول تاریخ از اهمیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی ویژهای برخوردار بودهاند. بیشتر جزایر خلیجفارس دارای سکنه و حتی حکومتهایی در طول تاریخ خود بودهاند. از جمله جزایر مشهوری که در طول تاریخ ایران و اسلام همواره مورد توجه جغرافیدانان بوده است، میتوان به جزایری مانند خارک، کیش، بحرین، لافت و دیگر جزایر اشاره کرد. این جزایر در بیشتر دوره های تاریخی به جز مقاطع کوتاهی، همیشه زیر نظر حکومتهای ایرانی بودهاند. جغرافیدانان ایرانی و مسلمان در آثار خود اشارات زیادی به ویژگیهای جغرافیایی و تاریخی این جزایر داشتهاند. این مقاله، با استفاده از روش کتابخانهای و توصیفی، برخی از مهمترین جزایر خلیجفارس را از دیدگاه جغرافیدانان مسلمانی همچون حمدالله مستوفی، حافظ ابرو، انصاری دمشقی، ابولفداء، مسعودی، اصطخری، ابنخردادبه، ابن بکران، فسایی و رامهرمزی مورد بررسی قرار داده است.
کلید واژگان: خلیج فارس, جغرافیای تاریخی, جزایر, جغرافی دانان مسلمان, منابع جغرافیاییIn the course of history, islands have always been of particular political, social, economic, and military importance. Most of the islands of the Persian Gulf have been inhabited and even had their own governments in their history of existence. Among the famous islands which have always attracted the attention of geographers during the history of Iran and Islam reference can be made to Kharg, Kish, Bahrain, and Laft. These islands, except for short periods of time, have always been under the sovereignty of Iranian governments. Iranian and Muslim geographers have made frequent references to the geographical and historical features of these islands. Following a descriptive method and using library resources, this paper investigates some of the most important islands of the Persian Gulf in the view of some Muslim geographers such as Hamdullah Mostofi, Hafiz-i Abru, Ansari Dameshghi, Abu’l-Fida, Mas’udi, Istakhri, Ibn Khordadbeh, Ibn Bakran, Fasaei, and Ramhormozi.
Keywords: Persian Gulf, historical geography, islands, Muslim geographers, geographical sources -
از منظر منابع جغرافیایی فارسی، دریای مازندران دارای موقعیت برجسته ای از دیرباز تاکنون بوده و هست. از جمله این منابع؛ جهان نامه و جغرافیای حافظ ابرو می باشد که هر دو اثر به زبان فارسی، اولی در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم و دومی در اواخر قرن هشتم و اوایل نهم هجری تالیف شده اند. به طور کلی می توان گفت این دو اثر، جغرافیای ایران را از قرن پنجم تا هشتم هجری پوشش می دهند. در این آثار مولفان در وصف دریای مازندران، به موقعیت رودها و کوه های اطراف این دریا می پردازند. این مقاله نیز با روشی توصیفی _ تحلیلی، سعی در روشن کردن اشارات و توضیحات مولفان پارسی نویس این دو اثر دارد. دستاورد این مقاله می تواند منبعی جهت آگاهی علاقه مندان باشد تا با استناد به چنین پژوهش هایی بتوانند از جغرافیای طبیعی دریای کاسپین برای امورات گوناگون کشور بهره ببرند.
کلید واژگان: دریای مازندران, ابن بکران, حافظ ابرو, جغرافیای تاریخیCaspian Sea has been and has been a prominent position ever since Among these resources, the world is the letter and geography of Hafez Ebro, both of which are written in Persian, the first in the late sixth and early seventeenth. centuries, and the latter in the late eighth and early nineteenth centuries In general, it can be said that these two works cover the geography of Iran from the fifth to the eighth centuries of the AH. In these works, the authors describe the position of rivers and mountains around the sea in the description of the Caspian Sea. This article is also an analytical-descriptive method, which seeks to clarify the references and descriptions of the writers of the writer of these two works . The achievement of this article can be a source of interest for interested people to use such studies to take advantage of the natural geography of the Caspian Sea for various affairs in the country.
Keywords: Caspian Sea, Ibn Bakran, Hafez Ebro -
پرداختن به موقعیت، جایگاه و اهمیت منصب وزرات همیشه مورد توجه صاحبان علم و سیاست و اخلاق و مورخان و اندیشمندان در ایران و اسلام بوده است. در این میان بعضی مولفان و مورخان آثار خویش را تنها به اهمیت و اعتبار جایگاه وزارت در حکومت و نقش وزرا در مبادلات سیاسی_اجتماعی در حکومت های ایرانی و اسلامی را با اختصاص یک اثر به زندگی وزرا به منصه ظهور رسانده اند. در بسیاری از آثار مورخان و اندیشمندان سیاسی از یحیی برمکی از وزرای معروف بنی عباس با عنوان یک وزیر برجسته و تمام عیار یاد شده است. وی در دوره خلافت هارون دارای جایگاه ممتازی بود که دولت عباسیان را از هر نظر به اوج قدرت خویش رساند. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی - تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای به بررسی موضوع بپردازد.
کلید واژگان: یحیی برمکی, عباسیان, وزارت -
روش تحقیق مورخان تکیه بر روایات و جمع بندی آن ها با تحلیل و تعلیل است و نقد شیوه کار و گردآوری مطالب آن ها و روش های تحقیق سابقه چندانی در متون تاریخی ندارد، اما مهم تر از این، آن چه موردغفلت نقادان ایرانی در قبال آثار مورخان واقع شده، بررسی روش نقد آثار مورخان تاریخ محلی معاصر و متون آن ها و شناخت منابع آن ها و استفاده از سایر نقطه نظرات در بررسی تاریخ های محلی در ایران لازم و ضروری است. هدف این تحقیق شناخت تاریخ محلی در ایران و شیوه تاریخ نگاری مورخان محلی براساس منابع مربوط به والی زاده معجزی، خاطرات نخستین سپهبد ایرانی اثر احمد امیراحمدی و جغرافیای نظامی پیشکوه (لرستان) است که در این پژوهش برای قراردادن این اثر در چهارچوب تاریخ نگاری محلی و رعایت شیوه ها و روش تاریخ نگاری محلی به نقد این آثار و ذکر نکاتی در این رابطه پرداخته شده است.کلید واژگان: تاریخ لرستان, تاریخ محلی, والی زاده معجزی, امیراحمدی, رزم آرا
-
آثار و متون بسیاری از جغرافی نگاران مسلمان برجای مانده که در شناخت جغرافیای ایران و خلیج فارس بسیار موثر است. نگارش آثار جغرافیایی در بین مسلمانان از قرن سوم و چهارم هجری شروع شد و تا عصر مغولان و ایلخانان و تیموریان در قرون هفتم و هشتم ادامه یافت؛ از جمله این آثار میتوان به نزهه القلوب حمدالله مستوفی در عصر ایلخانان و جغرافیای حافظ ابرو در عصر تیموریان اشاره کرد که در این آثار به جغرافیای تاریخی خلیج فارس اشاره شده است. نزهه القلوب از جمله متون قرن هشتم هجری است که در بررسی جغرافیایی بسیاری از مناطق جهان اسلام در آن عهد اهمیت اساسی داشته است. حمدالله مستوفی خلیج فارس را با عنوان «بحر فارس» و یا تنها با لفظ «دریا» یا «بحر» یاد کرده است. از جمله متون مهم دیگری که برای شناخت موقعیت جغرافیای خلیج فارس از اهمیت بسزایی برخودار است، کتاب جغرافیای حافظ ابرو یکی از مشهورترین مورخان دوره تیموری میباشد. این کتاب بنوبه خود بمانند نزهه القلوب سهم بسزایی در شناخت خلیج فارس دارد. پژوهش حاضر، در پی شناخت موقعیت خلیج فارس ، سواحل، بنادر، جزایر و رودهایی که به آن میریزند را از دیدگاه حمدالله مستوفی و حافظ ابرو مورد بررسی قرار میدهد.کلید واژگان: خلیج فارس, جغرافیای تاریخی, مستوفی, حافظ ابرو, نزهه القلوب, جغرافیاThe works and writings of several Muslim geographers play a significant role in developing the knowledge of the geography of Iran and the Persian Gulf. The writing of books on geography began among Muslims in the third and fourth centuries (AH) and continued until the Mongol, Ilkhanid, and Timurid periods in the seventh and eighth centuries (AH). Among such works, reference can be made to Nihzat al-Qulub by Hamdullah Mostofi in the Ilkhanid period and Geography of Hafiz-i Abru in the Timurid Era. In both books, the writers have referred to the historical geography of the Persian Gulf. Nihzat al-Qulub is an eighth-century text, which is of great significance in the geographical study of several Islamic regions of that time. Hamdullah Mostofi refers to the Persian Gulf as Bahr-i Fars (the Sea of Fars) or simply as the “Sea” or “Bahr” (Arabic for sea). Among the other noteworthy bookswhich are of great significance in introducing the geography of the Persian Gulf is Geography, by Hafiz-i Abru, one of the most famous historians of the Timurid period. Like Nihzat al-Qulub, this book also plays a great role in introducing the Persian Gulf. The present study investigates the coasts, ports, and islands of the Persian Gulf and the rivers that flow into this waterway from the viewpoints of Hamdullah Mostofi and Hafiz-i Abru in order to provide some knowledge regarding the Persian Gulf.Keywords: Persian Gulf, historical geography, Mostofi, Hafiz-i Abru, Nihzat al-Qulub
-
در اواخر عصر قاجار، در دوران وزارت جنگ رضاخان، طرح آرام کردن و اسکان دادن ایل های لرستان در متن توجه دولت قرار گرفت. به دنبال این، لشکرغرب به فرماندهی امیراحمدی و با دستور رضاخان در سال 1302ش/1923م به لرستان حمله کرد. امیراحمدی بروجرد و خرم آباد و سایر نواحی نفوذ سران سرکش ایل ها را تسخیر کرد. پس از آن، برای حمایت از جمهوری خواهی رضاخان به تهران رفت و فرماندهی لشکرغرب به سرهنگ شاه بختی واگذار شد. در زمان شاه بختی، سران عشایر لرستان شورش و او را در خرم آباد محاصره کردند؛ با ورود دوباره امیراحمدی، سران شورش متواری شدند. پس از شاه بختی، فرماندهی لشکرغرب به سرهنگ خزاعی واگذار شد. پرسش پژوهش حاضر این است که نوع فرمانروایی سرتیپ خزاعی بر لرستان (1304و1305ش/1925 و 1926م) چه تاثیری بر قیام عشایر لرستان در سال 1306ش/1927م گذاشت؟ فرض پژوهش در پاسخ به این پرسش این است که سرتیپ خزاعی، سیاست خشن تری در برخورد با عشایر نسبت به فرماندهان پیش از خود اعمال کرد که واکنش شدید عشایر را باعث شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که وی با اعدام حدود سیزده تن از سران عشایر لرستان، در برانداختن نفوذ سنتی آنان نقش بسزایی ایفا کرد. عملکرد خزاعی همانند امیراحمدی، موجب فرار بسیاری از خانزادگان به سمت طرهان و پناهنده شدن به حاکم آنجا یعنی علی محمدخان غضنفری شد و وقوع آخرین شورش گسترده طایفه های لرستان را به رهبری حاکم طرهان رقم زد. بررسی حکومت خزاعی در لرستان و اینکه چگونه اقدامات او این شورش گسترده را باعث شدند، در این مقاله مهم هستند.کلید واژگان: سرتیپ خزاعی, سرکوب طایفه ها, عشایر لرستان, طرهان, رضاخانAt the end of the Qajar era, during the Reza Khans Ministry of War, the plan of calming down and settling the Lorestani tribes was put into the attention of the government. Following this, the West Army commanded by Amir Ahmadi, attacked Lorestan by the order of Reza Khan in 1302/1923. Amir Ahmadi conquered Borujerd and Khorramabad and other areas under the influence of the leaders of the rebellious tribes. After that, in order to protect Republicanism, Reza Khan went to Tehran, and handed over the command of the West Army to Colonel Shahbakhti. At the time of Shahbakhtis command, the leaders of the tribal tribes of Lorestan rebelled and surrounded him in Khorramabad; with the reappearance of Amir Ahmadi, the leaders of the rebellion fled. After Shahbakhti, the commander of the West Army was handed over to Brigadier Khazaee. The question in this research is regarding the influence of Brigadier Khazaees type of rule on the uprising of the tribes of Lorestan in 1927. The hypothesis of the research in answering this question is that Brigadier Khazaee applied a more rigorous policy to deal with the tribes than his predecessors, which caused a sharp reaction from the tribes. The research findings showed that he executed about thirteen tribal leaders from Lorestan to play a significant role in overcoming their traditional influence. Khazaees performance, like Amir Ahmadi, led to the escape of many Khans to Tarhan and their seeking support from the ruling there, Ali Mohammad Khan Ghazanfari, led to the recent mass rebellion of the tribes of Lorestan under the leadership of Tarhans governor. The study of Khazaee's rule in Lorestan and how his actions led to the massive rebellion are important in this article.Keywords: Brigadier Khazaee, Repressing Tribes, Lorestan Tribes, Tarhan, Reza Khan
-
از جغرافی نگاران مسلمان آثار و متون بسیاری برای شناخت جغرافیای ایران و خلیج فارس بر جای مانده است. نگارش آثار جغرافیایی در بین مسلمانان که از قرن سوم و چهارم هجری شروع شده بود تا عصر مغولان و ایلخانان و تیموریان در قرون هفتم و هشتم ادامه یافت. از جمله این آثار می توان نزه هالقلوب اثر حمدالله مستوفی در عصر ایلخانان و جغرافیای حافظ ابرو در عصر تیموریان را نام برد که به نوبه خود در این آثار به جغرافیای تاریخی خلیج فارس اشاره شده است. نزه هالقلوب از جمله متون قرن هشتم هجری است که برای بررسی جغرافیایی بسیاری از مناطق جهان اسلام در آن عهد اهمیت اساسی دارد، وی خلیج فارس را با عنوان «بحر فارس» و یا تنها با لفظ دریا یا بحر یاد کرده است.از جمله متون مهم دیگری که برای شناخت موقعیت جغرافیای خلیج از اهمیت به سزایی برخودار است، کتاب؛ جغرافیای حافظ ابرو یکی از مشهورترین مورخان دوره ی تیموری است. این کتاب به نوبه ی خود به مانند نزهه القلوب سهم به سزایی در شناخت خلیج فارس را در اختیار خوانندگان قرار می دهد. پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای بوده و شناخت موقعیت خلیج فارس؛ سواحل، بنادر، جزایر، رودها و... را از دیدگاه حمدالله مستوفی و حافظ ابرو مورد بررسی قرار می دهد.کلید واژگان: خلیج فارس, جغرافیای تاریخی, مستوفی, حافظ ابروThere are many works and texts from Muslim geographers to understand the geography of Iran and the Persian Gulf. The geographic work of the Muslims began from the third and fourth century AH until the time of the Mongols, Ilkhanid and Timurid in the seventh and eighth centuries. Among these works, we can mention Nozehat Alqaloub the author of, Hamdollah Mostofi in the Ilkhanid era and the geography of Hafez Abro in the Timurid era, which in turn refers to the historical geography of the Persian Gulf. Nozehat Alqaloub Among the texts of the eighth century AH, which is important for the study of the geography of many parts of the Muslim world in that era, he referred to the Persian Gulf as the "Sea of Persia" or just by the name of the sea or the (bahr) sea. Among other important texts that are important for understanding the geographic location of this bay is the book; Geography of Hafez Abro is one of the most famous historians of the Timurid period. In turn, this book, like Nozehat Alqaloub provides a great contribution to readers of the Persian Gulf. The present study examines the position of the Persian Gulf, beaches, ports, islands, intestines that are causing it, and ... from the viewpoint of Hamdollah Mostofi and Hafiz Abro.Keywords: Persian Gulf, historical geography, Mostofi, . Hafiz Abro
-
رشد و سعادت انسان در گرو صحیح دشمن شناسی و مصمون ماندن از آسیب های دشمن است که در ابعاد گسترده تر آن در سطح اجتماع باعث ایجاد جامعه ای مستحکم در برابر حکومت های خارجی است. به همین دلیل شناخت دشمن و شیوه برخورد با دشمن به عنوان آموزه اخلاقی متاثر از دستورات دینی در فرهنگ و ادبیات همواره توجه بوده است. تحفه الملوک کتابی مشتمل از نکات اخلاقی با زبانی شفاف و ساده در باب جداگانه به توصیف و تعریف دشمن و دشمن شناسی پرداخت است. در مقاله حاضر، سعی بر شناخت دشمن با توجه به شرح دشمن شناسی در تحفه الملوک است. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی - تحلیلی و بر مبنای مطالعات تاریخی و نصیحت الملوک ها به بررسی موضوع بپردازد.
کلید واژگان: تحفه الملوک, دشمن, دشمن شناسی -
آثار و متون بسیاری از جغرافی نگاران مسلمان در شناخت جغرافیای ممالک اسلامی و از جمله دریاهایی که در قلمرو سرزمین های اسلامی واقع شده بودند، بر جای مانده است. از جمله این آثار می توان به «مسالک وممالک» اثر ابراهیم بن محمد، ابواسحاق کرخی اصطخری(م346. ق). که از نخستین جغرافی نویسان ایرانی مسلمان در قرن چهارم هجری در ایران به شمار می رود، را نام برد. این اثر که توسط یک مولف گمنام در قرن پنجم هجری ترجمه شده و به نوبه خود به موقعیت خلیج فارس اشاره دارد. در بسیاری از منابع جغرافیایی مربوط به مناطق اسلامی، خلیج فارس و اهمیت آن با نام دریای پارس، بحر پارس و... آورده شده است. این متون علاوه بر ارزش جغرافیایی، از نظر تاریخی، سیاسی، نظامی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... دارای اهمیت فراوانی هستند و باید به طور جدی موردبررسی قرار گیرند تا ارزش آن ها بیشتر آشکار شود. «مسالک وممالک» از جمله متون وزین اوایل قرن چهارم هجری است که برای بررسی جغرافیایی بسیاری از مناطق ایران در آن عهد دارای اهمیت اساسی است و در این تحقیق با هدف شناخت جغرافیای تاریخی خلیج فارس در آن مقطع، این دریای ایرانی موردبررسی قرار گرفته است.کلید واژگان: اصطخری, مسالک وممالک, خلیج فارس, جغرافیای تاریخیThe works and texts of many Muslim geographers remain in the knowledge of the geography of the Islamic countries, including those located in the territory of Islam. Among these works, we can mention the "Masalak and the Mallak" by Ibrahim bin Muhammad, Abu Ishaq Karkhi Estakhri (346 q.), Who is one of the first Iranian geographers of the Muslim world in the 4th century AH in Iran. This work, translated byan obscure writer in the fifth century AH, refers to the position of the Persian Gulf. In many geographical resources related to the Islamic regions, the Persian Gulf and its importance is named the Persian Gulf,Pars Sea and ... These texts, in addition to geographic value, are historically, politically, military, economic, social, cultural, etc. of great importance. And should be seriously investigated in order to maximize theirvalue. "Masalak and the countries" is one of the early texts of the fourth century AH Which is essential for the geographical study of many regions of Iran in that epoch In this research, this Iranian Sea has been studied with the aim of understanding the historical geography of the Persian Gulf at that time.Keywords: Al-Istakhri, Kitāb al-Masālik wal-Mamālik, Persian Gulf, Historical Geography
-
در باب تاریخ مشروطیت که بزر گترین واقعه تاریخ معاصر ایران است، آثاری فراوانی تالیف شد هاست، از جمله این آثار تاریخ مشروطه ایران و جنبش وط نپرستان اصفهان و بختیاری اثر نورالله دانشو ر علوی (مجاهدالسلطان) است که در آن به تحرک و انقلاب مشروط هطلبان اصفهان و بختیاری درطول استبداد صغیر پرداخته شد هاست. مولف با درجه نای بسرهنگی به معاونت نظمیه اصفهان انتخاب شده و رییس نظمیه درجه سرهنگی بود هاست که حسین سعاد ت نوری، نورالله دانشور علوی را تشویق به ثبت این خاطرات کرد هاست. این اثر 15 گفتار دارد که به اتفاقات مختلف مربوط به استبداد صغیر تا اشغال ایران در جنگ جهانی اول، ب هخصوص نقش ایل بختیاری در این اتفاقات، پرداخت هاست. وی چون از مجاهدان مشروطه و حاضر در امور و حوادث بوده مطالب جدیدی گفته که در دیگر منابع یافت نم یشود. ضمن نقاط قوت این اثر، م یطلبد که این کتاب معرفی و بررسی و با استناد به دیگر کتب منتشر شده در این موضوع، نقد شود.
کلید واژگان: مشروطه, اصفهان, محمدعل یشاه, بختیاری, حا جآقا نورالله, سرداراسعد -
بنی کعب، از عشایر عرب ساکن در خوزستان و جنوب عراق بودند که بعد از گسترش قلمرو خلافت ترکان عثمانی، از قبان (زادبومشان) به معشور (بندر ماهشهر) کوچ کردند، اما پس از مدتی با بروز قحطی و ضعف حکومت عثمانی به قبان بازگشتند. خودمختاری نسبی آنان در جنوب عراق و نظام قبیله ای موجود، آنان را قادر ساخته بود که به عنوان قدرتی محلی در برابر حملات پراکنده والیان بغداد مشکل ساز باشند و حتی با شکست در برابر سپاه کریم خان نیز هر از چندگاهی سر از عنان اطاعت می ربودند و منطقه را برای دولت زندیه هم ناامن می نمودند. سوال این تحقیق این است که اقدامات کریم خان برای گسترش امنیت و انتظام امور محلی در منطقه سکونت اعراب بنی کعب چگونه بود؟ یافته های پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، نشان می دهد، کریم خان کم هزینه ترین راه را برای آرام کردن منطقه به کاربرده است و ضمن تهدید مکرر بنی کعب، توانسته نیروی آنان را از طرفی حفظ و از طرفی متوجه سایر مدعیان کلان چون عثمانی و انگلیس و در مراتب پایین تر خوارج عمان و والی بغداد و بصره سازد. با پیروزی های کریم خان و نهایتا صلح با شیخ سلمان، وجود کعبیان که تسلطی خاص بر کشتیرانی در آبراهه های جنوبی داشتند، برای حفظ امنیت منطقه و جلوگیری از تسلط عثمانی امری حیاتی و استراتژیک بود. ازاین رو کریم خان در تخریب قدرت کعبیان اصرار چندانی نداشت.کلید واژگان: بنی کعب, کریم خان, شیخ سلمان, زندیه, فلاحیه, امنیت
-
بخشی از تاریخ معاصر ایران را باید در ارتباط با ایالات، مناطق و ساکنان آن بررسی کرد. ازجمله مهمترین آنها، منطقه طرهان یکی از کانونهای کهن زندگی سنتی و کوچ نشینی در غرب ایران واقع در استان لرستان است. حکومت این منطقه در عصر قاجار در دست خاندان امرایی (غضنفری) قرار داشت که در عین استقلال درونی نسبی، تبعیت از حکومت مرکزی را پذیرفته بودند. فرضیه مقاله پیشرو این است که طرهان به عنوان منطقهای که زیرمجموعه پیشکوه لرستان بود، در فضای سیاسی، اجتماعی دوره قاجار نقش پررنگی داشت و بعد از مشروطه تا برآمدن رضاشاه اهمیت بیشتری پیدا کرد؛ دورهای که حوادث ی چو ن شورش سالارالدوله، حضور انگلیس در غرب و جنوب با هدف سلطه بر نفت، جنگ جهانی اول در آن رخ داد. هدف پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر متون کتابخانهای و اسنادی از آرشی و ملی، ارزیابی تاریخ منطقه طرهان و بررسی جایگاه آن در عصر حکومت قاجار و درصدد پاسخ دادن به این پرسش هاست که منطقه طرهان در دوره قاجار چگونه وضعیتی برخوردار بوده و در رویدادهای این دوره، به ویژه در حوادث غرب کشور چه نقشی داشته است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که موقعیت جغرافیایی منطقه طرهان و کارکردهای مالی و نظامی برای قاجارها، آنرا به یکی از مهمترین مناطق عشایرنشین کشور تبدیل کرده و باتوجه به قدرت حاکمان آن منطق ه و حضور در جریانات این دوره، مورد توجه حکومت مرکزی قرار داشته است.
کلید واژگان: طرهان, لرستان, پیشکوه و پشتکوه, قاجار, خاندان امرایی (غضنفری), نظرعلیخانA part of Iran's contemporary history should be studied associated with the states, territories and its inhabitants. Among them, Tarhan, located in Lorestan province in West part of Iran, has a traditional and nomadic lifestyles. The region was ruled by Omaraey dynasty rulers (Ghazanfari) in Qajar era. While having relative internal independence, they had adopted central government. The theory of this study is about Tarhan, as a subset of Pishkooh in Lorestan, that had a significant role in both political and social sphere. This region became more important from the constitutional revolution to rise of Reza Shah. The period when several events such as Salarodowleh’s riot, British presence in the West and South with the aim of domination on oil and world war I occurred.The purpose of the study is assessment of the history of the region of Tarhan and Studying its position in the Qajar era using a descriptive - analytic method based on library and documentary text derived from National Archives. It is going to answer the following questions: what conditions did Tarhan have during Qajar era? What role did Tarhan play during those periods particularly in the events in the West of Iran?The result of this study shows that geographical location of Tarhan and its financial and military benefits for the Qajars made it become one of the most important tribal areas and according to the power of the rulers of the region and presence in events of this period, central government paid attention to this region very much.Keywords: Tarhan, Lorestan, Pishkooh, Poshtkooh, Omaraey dynasty(Ghazanfary), Nazar Ali Khan -
قیام عباسیان علیه امویان هرچند تا حدودی امید به دگرگونی ایجاد کرد اما عباسیان نیز نتوانستند آمال عدالت خواهانه مردم ایران را برآورده کنند. از طرف دیگر، علویان نیز قیام هایی را طراحی کرده بودند تا اینکه نوادگان اسماعیل توانستند با شعار ایجاد عدالت در جامعه قیام هایی را رهبری کنند. انشعاب در جنبش اسماعیلیه و جدایی دسته ای به نام قرامطه باعث شد آنها تظاهر به عدالت کنند. قرمطیان موفق شدند در بحرین و جنوب ایران اقدامات اجتماعی بسیاری به نفع جامعه انجام دهند. داعیان اسماعیلی نیز برای ایجاد عدالت در ایران کوشیدند. تسلط ترکان سلجوقی بر ایران باعث نزدیکی افکار ایرانیان و شیعیان اسماعیلی شد تا اینکه سرانجام این اندیشه در وجود امامان اسماعیلی نزاری در الموت تبلور یافت. رهبران نزاری نیز در سه مرحله به مبارزه با خلافت و سلاطین سلجوقی پرداختند اما نهایتا در زمان حسن سوم اشرافیت و زمین داری نیز در بین اسماعیلیان شایع شد. آنها شعارهای نخستین را فراموش کردند و خواهان کنار آمدن با سلاطین و مهاجمان بودند. قدرت آنها چنان بود که در زمان حمله دوم مغول امام نزاری، علاءالدین محمد، را به قتل رساندند و برای حفظ خود حاضر به تسلیم در برابر مغولان شدند و بنیاد جامعه نزاری را با این خودخواهی برافکندندکلید واژگان: سلجوقیان, اسماعیلیان, نزاریان, اوضاع اجتماعی, الموت
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.