به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب اعظم بختیاری

  • اعظم بختیاری*، مهران فرج اللهی، محمدرضا سرمدی، فروزان ضرابیان
    مقدمه
    پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی مدل توانمندسازی شناختی اعضای هیات علمی در محیط های یادگیری تلفیقی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کیفی دربرگیرنده کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه های پیام نور شهرستان اصفهان در سال 95-96 بود و تعداد 15 نفر با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند.
    روش کار
    در این پژوهش مولفه های توانمندسازی شناختی به روش اسنادی و کدگذاری محوری شناسایی شده و با استفاده از آزمون فریدمن اولویت بندی شدند. پس از طراحی مدل، این مدل براساس نظر خبرگان طی دو مرحله به صورت صوری و محتوایی اعتباریابی شد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از روش باز آزمایی در نرم افزار SPSS.20 بررسی شد.
    یافته ها
    مقوله توانمندسازی شناختی، 5 شاخص مشتمل بر رشد حرفه ای، دانش پژوهشی، مدیریت، روش های آموزشی و تدریس، غنی سازی شغل و 26 مولفه شناسایی شد. مولفه های مشارکت در فعالیت ها، فعالیت در کارگاه با گروه های کوچک و خودکارآمدی و استقلال دارای بیشترین اولویت و مولفه های برنامه ریزی درسی، مهارت پژوهشی و تصمیم گیری دارای کمترین اولویت بودند. مدل از مولفه های مدیریت، دانش پژوهشی، روش های آموزشی و تدریس، رشد حرفه ای و غنی سازی شغل تشکیل شد. اعتبار مدل نیز براساس ضریب هماهنگی کندال و درصد توافق خبرگان تایید شد و پایایی بازآزمایی آن 754/0 گزارش شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه مدل نهایی طراحی شده از مراحل دلفی مورد تایید و توافق بالای خبرگان قرار دارد، می تواند به عنوان معیاری برای انجام پژوهش های آتی در حوزه توانمندسازی شناختی اعضای هیات علمی در محیط های یادگیری تلفیقی کاربرد داشته باشد.
    کلید واژگان: طراحی, اعتباریابی, توانمندسازی شناختی, یادگیری تلفیقی, اعضای هیات علمی}
    Azam Bakhtyari *, Mehran Farajollahi, Mohamadreza Sarmadi, Forozan Zarabian
    The present study was a kind of exploratory mix designs (qualitative and quantitative) that aimed to design and validate the cognitive empowerment model of faculty members in blended learning environments. Statistical population of this qualitative research comprised all faculty members of Payame Noor Universities of Isfahan in 2017-2018 and 15 people were selected using snowball sampling method. The components of cognitive empowerment were identified by documentary and central coding method and they were prioritized using the Friedman test. Then, after designing the model, this model was validated formally and content by experts in two phases. Reliability of the questionnaire was also evaluated using SPSS.20 software.Cognitive empowerment, 5 indicators including career development, research knowledge, management, learning and teaching methods, job enrichment and 26 components were identified. The components of participation in activities, activities in a workshop with small groups, self-efficacy and independence had the highest priority and the components of curriculum planning, research skills and decision making had the least priority. The model was composed of management components, research knowledge, learning and teaching methods, professional development and job enrichment. The validity of the model was confirmed on the basis of the Kendall’s Coefficient of Concordance and agreement rate of the experts and its retest reliability was reported at 0.754. Considering that the final design model of the Delphi phases has been approved and agreed upon by experts, it can serve as a benchmark for further research in the field of cognitive empowerment of faculty members in blended learning environments.
    Keywords: Design, Validation, Cognitive empowerment, Blended learning, Faculty members}
  • علی اکبر امین بیدختی، اعظم بختیاری

    هدف اصلی این پژوهش آن است که راه حل های به کارگیری هر چه بیشتر فارغ التحصیلان دوره های آموزش مدیریت آموزشی به مشاغل مدیریتی آموزش و پرورش را بررسی نموده و به مسوولین امر پیشنهاد نماید. این راه حل ها در سه حیطه «بازنگری آیین نامه انتخاب و انتصاب مدیران آموزش و پرورش، «بازنگری محتوای دروس دوره های مدیریت آموزشی«و «همکاری و هماهنگی وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری در برنامه ریزی برای بهبود دوره های مدیریت آموزشی» بررسی شد. روش تحقیق، توصیفی - پیمایشی است و جامعه آماری آن، شامل کلیه مدیران مدارس متوسطه عمومی و فارغ التحصیلان رشته مدیریت آموزشی شاغل در آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال 84-83 است. تعداد کل جامعه آماری 300 نفر بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم، تعداد 161 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته ای شامل 41 سوال بسته پاسخ، بر اساس مقیاس 5 درجه ای لیکرت و یک سوال باز پاسخ بود، استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از میانگین، درصد، نمودار و جدول و در سطح آمار استنباطی از آزمون t تک متغیره، t دو گروه مستقل، تحلیل واریانس، ضریب آلفای کرونباخ، و t2 هتلینگ استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، تایید فرضیات تحقیق را نشان داده است.

    کلید واژگان: مدیریت, مدیریت آموزشی, مشاغل مدیریتی, مدیران آموزشی, فارغ التحصیلان رشته ی مدیریت}
  • عبدالحمید نجفی، محمدرضا پیمان، علی تاجیک، اعظم بختیاری، علیرضا پیمان، رامین بیدار، محمد نعیمی
    سابقه و هدف
    رتینیت پیگمانته (RP) نوعی دیستروفی ارثی شبکیه می باشد که سبب از بین رفتن فتورسپتورها و رسوب رنگدانه های شبکیه قابل رویت در معاینه فوندوس می گردد. سطوح پایین اسیدهای چرب غشای گلبول های قرمز مانند دوکوزاهگزاانوئیک اسید (DHA) در رتینیت پیگمانته ممکن است در عملکرد سیستم بینایی مبتلایان موثر باشد. هدف این مطالعه تعیین سطح اسیدهای چرب غشای گلبول های قرمز و سطوح پلاسمایی لیپیدهای بیماران مبتلا به RP و تعیین ارتباط این دو متغیر با شدت بیماری افراد می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی تحلیلی، 35 مرد و 16 زن با میانگین سنی 7/35 سال مورد بررسی قرار گرفتند. اسیدهای چرب غشای گلبول قرمز (DHA) و لیپیدهای پلاسما و همچنین میدان و حدت بینایی افراد مورد مطالعه قرار گرفتند.
    یافته ها
    بین میدان بینایی و حدت بینایی با میزان DHA غشای گلبول قرمز رابطه آماری معنی داری وجود داشت(p<0/05). با این حال رابطه آماری معنی داری بین میزان لیپیدهای پلاسما (غیر از کلسترول تام) با میدان بینایی و حدت بینایی یافت نشد. (NS)
    نتیجه گیری
    این تحقیق ارتباط آماری معنی داری را بین شدت بیماری رتینیت پیگمانته و اسیدهای چرب غشای گلبول قرمز (DHA) نشان داد که می تواند به عنوان پایه ای برای تحقیقات بیشتر در مورد نقش DHA در پاتوژنز بیماری RP باشد.
    کلید واژگان: رتینیت پیگمانته, اسیدهای چرب, گلبول قرمز, لیپیدهای پلاسما, شدت بالینی}
    Abdolhamid Najafi, Mohammadreza Peyman, Ali Tajik, Azam Bakhtiyari, Alireza Peyman, Ramin Bidar, Mohammad Naeeimipour
    Background
    Retinitis pigmentosa (RP) is an inherited retinal dystrophy caused by the loss of photoreceptors and characterized by retinal pigment deposits visible on fundus examination. Low red blood cell membrane fatty acid content e.g. docosahexaenoic acid (DHA) in retinitis pigmentosa may influence retinal function. The aim of this study was to evaluate red blood cell membrane fatty acid content and plasma lipid levels and determine their associated effects on the severity of disease.
    Materials And Methods
    In a comparative cross-sectional study, 35 males and 16 females with RP (mean age= 35.7 years) were evaluated. Red blood cell membrane fatty acid content (DHA) and plasma lipid levels were measured as well as visual acuity and field.
    Results
    Both visual acuity and visual field were significantly associated with red blood cell membrane fatty acid content (DHA) (P<0.05). However, the plasma lipid levels, except of total cholesterol, were not associated with visual acuity and visual field of RP patients (NS).
    Conclusion
    Current survey showed a significant association between severity of RP and fatty acid content (DHA).
  • محمدرضا پیمان، سید مرتضی شهشهان، اعظم بختیاری، علیرضا پیمان، حشمت الله قنبری، علی امینی هرندی
    مقدمه
    ادم ماکولار دیابتی شایع ترین علت کاهش حدت بینایی در افراد مبتلا به دیابت است و این در حالی است که آسیب شناسی این ناهنجاری هنوز کاملا شناخته شده نیست. در پاسخ به این پرسش که آیا میزان آنژیوتانسین II موجود در مایع زلالیه که جزیی از سیستم رنین- آنژیوتانسین موضعی چشم است با عوامل به وجود آورنده بیماری در پیوند است یا خیر، همچنین، اثر پذیری میزان آن و میزان عامل رشد اندوتلیوم عروق (VEGF) از داروی کاپتوپریل چگونه است، پژوهش حاضر انجام گرفته است.
    روش کار
    در نمونه های زلالیه به دست آمده از 58 چشم در طی عمل آب مروارید، 37 نفر مبتلا به ادم ماکولار دیابتی بودند که از این شمار، 16 نفر در حال درمان با کاپتوپریل بودند و دیگران از هیچ گونه داروی مهار کننده آنزیم مبدل آنژیوتانسین (ACEIs) استفاده نمی کردند. غلظت آنژیوتانسین II به وسیله رادیوایمونواسی و غلظت VEGF به روش الیزا مورد سنجش گرفت. شدت ادم ماکولار نیز پس از عمل جراحی با معاینه بالینی ارزیابی گردید.
    یافته ها
    غلظت VEGF و آنژیوتانسین II مایع زلالیه در افراد دیابتی در مقایسه با افراد غیر دیابتی به گونه ای معنا دار بالاتر بود (به ترتیب P=0.005، P<0.001). میزان VEGF و آنژیوتانسینII در بیماران مبتلا به ادم ماکولار دیابتی، که در حال درمان با کاپتوپریل بودند، پایین تر از افراد مبتلایی بود، که در حال درمان با داروهای ACEIs نبودند (به ترتیب P<0.0001، P=0.003).
    نتیجه
    افزایش میزان VEGF و همچنین آنژیوتانسینII در افراد مبتلا به ادم ماکولار دیابتی موید نقش احتمالی آنها در آسیب شناسی بیماری می باشد. کاهش متناسب میزان VEGF و آنژیوتانسینII در افراد در حال درمان با کاپتوپریل می تواند تحت تاثیرداروی کاپتوپریل باشد.
    کلید واژگان: کاپتوپریل, آنژیوتانسین II, زلالیه, عامل رشد اندوتلیوم عروق, ادم ماکولار دیابتی}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال