فهرست مطالب الهام غلامی
-
هدف از این مقاله ارزیابی درس های خصوصی سازی در ایران است. برای این منظور، از روش مطالعه موردی استفاده شده و چهار شرکت «قطارهای مسافربری رجا»، «ایران ایر تور»، «کشت و صنعت هفت تپه» و «آلومینیوم المهدی» مورد بررسی قرار گرفته است. ایده اصلی مطالعه این است که گذار به نظام بازار فرایندی سیستمی است و قابل تقلیل به واگذاری مالکیت از شرکت های مادر تخصصی دولتی به مالکان غیردولتی نیست. دلالت یافته های پژوهش برای موفقیت خصوصی سازی این است که: 1. در طبقه بندی شرکت های دولتی توجه به ماهیت و کارکردهای شرکت مهم تر از قرار داشتن یا نداشتن نام شرکت یا فعالیت آن در صدر اصل چهل و چهارم قانون اساسی است؛ 2. همکاری سازمان خصوصی سازی و شرکت های مادر تخصصی ذی ربط بهتر از تقابلی است که در قالب بند «1» ماده (18) قانون اجرای سیاست های کلی اصل چهل و چهارم قانون اساسی پیش بینی شده است؛ 3. «افزایش تعهدات شرکت ها» در مرحله واگذاری (نظیر تحمیل نیروی کار به شرکت) باید جرم انگاری شود؛ 4. هیئت واگذاری به فصل الخطاب واگذاری ها ارتقای جایگاه پیدا کند و 5. در شیوه های اجرایی واگذاری (نظیر صدور واگذاری مصوبه قبل از قیمت گذاری، صدور فراخوان واگذاری بدون حصول اطمینان از شفافیت صورت های مالی، عدم احراز اهلیت حرفه ای برای مدیران شرکت های استراتژیک و بزرگ مقیاس که به صورت بلوکی واگذار می شوند) بازنگری شود.
کلید واژگان: شرکت های دولتی, خصوصی سازی, گذار به نظام بازار, اصل چهل و چهارم قانون اساسی, مورد کاوی}The purpose of this study is to evaluate lessons from privatization in Iran. For this purpose, a case study method was utilized and four companies including Raja Passenger Train Company, Iran Airtour Airlines, Haft Tappeh Sugarcane Agro-industrial Company and Al Mahdi Aluminum Complex were investigated. The main idea of this research is that transition to market system is a systemic process rather than a mere assignment of ownership from government-owned parent companies to non-governmental owners. Based on the findings, privatization can be successful when 1. In classification of state-owned companies, paying attention to nature and functions of a company is more important than the place of the company or its activity in Principle 44 of the Constitution. 2. Cooperation between privatization organization and relevant parent companies is better than a contrast that has been predicted in clause 《1》article (18) of general policies of Principle 44. 3. Increasing companies’ commitment to assignment (such as imposing a new workforce on a company) should be criminalized, 4. The ceding board should be authorized, and 5. The implementation method of the transfer (such as issuing a transfer act before setting the price, issuing calls for transfer without ensuring transparency of financial statements, or disqualification of mangers of strategic and large-scale companies that transfer as a block) should be revised.
Keywords: State-Owned Enterprises, Privatization, Transition To Market System, Principle 44 Of The Constitution, Case Study} -
طی سال های اخیر، کارکرد بانک های کشور، متاثر از عوامل درونی و تغییر عوامل اقتصاد کلان، به بی ثباتی و مقاومت ناپذیری دچار شد و در نتیجه این رخداد، عملکرد شبکه بانکی نیز مختل شد. در این امتداد، مدیران بانک ها کوشیدند که از یک سو، عوامل موثر بر مقاومت پذیری بانک ها و رفع آسیب پذیری آنها را برای تامین حداکثر منافع ممکن شناسایی کنند و از سوی دیگر، راه کارهای اصلاح، تقویت، شفاف سازی و سالم سازی همه جانبه سیستم بانکی کشور را فراهم آورند. بر همین اساس، در این مطالعه، مولفه های موثر بر ثبات مالی و مقاوم سازی سیستم بانکی، به روش آمیخته (کیفی کمی) شناسایی شد. نتایج نشان داد که عوامل موثر بر ثبات و مقاوم سازی سیستم بانکی، در دو گروه کلی دسته بندی میشود: 1. عوامل محیطی و بیرونی، شامل شرایط کلان اقتصادی، بانک مرکزی، دولت و نهادهای بالادستی، زیرساخت های اجتماعی فرهنگی؛ 2. عوامل درونی و خاص بانکی، شامل سلامت مالی و تقویت منابع درآمدی، سلامت اداری و کنترل فساد، تعالی منابع سازمانی و هوشمندسازی و مدیریت نوآورانه خدمات و محصولات. در این میان، سلامت مالی و تقویت منابع درآمدی (2304/0) و شرایط اقتصاد کلان و ثبات آن (2050/0) و بانک مرکزی، دولت و نهادهای بالادستی (1436/0)، در ثبات و مقاوم سازی سیستم بانکی، از اهمیت بیشتری برخوردارند که ضرورت دارد مدیران و برنامه ریزان سیستم بانکی به آن توجه کنند.
کلید واژگان: ثبات مالی, مقاوم سازی, سیستم بانکی, تحلیل تم, بحران های مالی}In recent years, the operation of the country's banks, affected by internal factors and changes in macroeconomic factors, became unstable and irresistible. This led to the inability to establish stability and the emergence of inefficiency of the economic environment in the functioning of the banking network. Following this, bank executives aimed to identify the factors which affected the resilience of banks and tried to eliminate their vulnerabilities in order to provide the maximum possible benefits, as well as solutions for reforming, strengthening, clarifying, and making the banking system a healthy entity. In the same vein, the components affecting the financial stability and strengthening of the banking system were identified in this study through a mixed methods approach. The results showed that the factors affecting the stability and strengthening of the banking system are classified into two general groups: 1. Environmental and external factors, including macroeconomic conditions, the central bank, the government and higher-order authorities, together with socio-cultural infrastructure; 2. Internal and specific banking factors, including financial health and strengthening of income sources, administrative health and corruption control, excellence of organizational resources and making them intelligent, and innovative management of services and products. The findings revealed that financial health and strengthening of income sources (0.2304), macroeconomic conditions and its stability (0.2150), and the central bank, government, and higher-order authorities (0.1558) are more important in the stability and strengthening of the banking system, which requires executives and planners of the banking system to take them into serious consideration.
Keywords: financial stability, Resilience, Banking System, Theme analysis, Financial crises} -
وجود کبالت برای ساخت ویتامین B12 توسط میکروفلور شکمبه در نشخوارکنندگان ضروری است. لاغری و کم خونی از مهم ترین عواقب کمبود آن می باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین مقادیر کبالت، آهن، روی و منگنز خاک و علوفه با همدیگر و همچنین با سطوح سرمی کبالت، روی و ویتامین B12 گوسفندان لاغر و طبیعی شهرستان رامهرمز انجام گرفت. بدین منظور تعداد 8 نمونهء خاک و 8 نمونهء علوفه از 4 منطقهء رامهرمز اخذ شد. آنالیز نمونه های خاک و علوفه انجام شد. در ادامه از گوسفندان مناطق با مقدار کبالت علوفه بیشتر و کم تر از 07/0 میکروگرم/کیلوگرم علوفه خشک، به ترتیب از 25 راس (15 راس لاغر و 10 راس طبیعی) و 43 راس (28 راس لاغر و 15 راس طبیعی) خون گیری شده و مقادیر سرمی کبالت، روی، ویتامین B12 و برخی شاخص های هماتولوژیک بررسی شد. نتایج نشان داد که مقدار کبالت علوفه در 2 منطقه پلیم (02/0±052/0 میلی گرم/کیلوگرم علوفه خشک) و لرکی آباد (00/0±054/0 میلی گرم/کیلوگرم علوفه خشک) از مقدار استاندارد آن پایین تر بود. همچنین بین مقادیر سرمی کبالت، روی و ویتامین B12 در گوسفندان لاغر و طبیعی، تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد. میانگین کلی آهن خاک رامهرمز (1333±15767 میلی گرم/کیلوگرم خاک) هم بالاتر از مقدار بحرانی بود. بالاترین مقادیر منگنز خاک نیز در مناطق لرکی آباد و پلیم، با کم ترین مقادیر کبالت علوفه همراه بود. ممکن است که مقادیر بالای منگنز و آهن خاک با اثرات شلاته کنندگی، سبب کاهش دسترسی زیستی کبالت علوفه از خاک شده باشد. همچنین وجود مقدار 05/0 میکروگرم کبالت در هر کیلوگرم علوفه ء خشک، می تواند مقادیر کافی سرمی از کبالت و ویتامین B12 برای گوسفندان منطقه را فراهم آورد.کلید واژگان: عناصرخاک, عناصرعلوفه, شاخص های خون, ویتامین B12, گوسفندان رامهرمز}In ruminants, cobalt is essential for synthesis of vitamin B12 by rumen microflora. Emaciation and anemia are the most important consequences of cobalt deficiency in ruminants. This study aimed to investigate the relationship between cobalt, iron, zinc, and manganese levels of soil and forage with each other and with serum levels of cobalt, zinc, and vitamin B12 in emaciated and normal sheep of Ramhormoz city. Eight soil and 8 forage samples were taken from four areas in Ramhormoz city. The soil and forage samples were analyzed. Blood samples were collected from 25 (15 emaciated and 10 normal) and 43 sheep (28 emaciated and 15 normal) from areas with more and less than 0.07 μg cobalt/Kg of DM forage, respectively and were analyzed to determine serum cobalt, zinc, vitamin B12 values and some hematological parameters. The forage cobalt value in Plim (0.052±0.02 mg/kg dry matter (DM)) and Larkiabad (0.054±0.00 mg/kg DM) regions was lower than the standard value. The mean soil iron value (15767±1333 mg/kg arid soil) was more than its critical level in Ramhormoz. The highest soil manganese values in Larkiabad and Plim regions were associated with the lowest forage cobalt values. There was no statistically significant difference between serum levels of cobalt, zinc, and vitamin B12 in the emaciated and normal sheep. It is possible that the high amounts of soil iron and manganese, due to their chelating effects, could reduce the cobalt bio-availability of forage. Contrary to the available literature, the presence of 0.05 μg cobalt/Kg of DM forage is capable of providing sufficient amounts of cobalt and vitamin B12 for sheep in the region.Keywords: Forage elements, Hematological parameters, Ramhormoz sheep, soil elements, Vitamin B12}
-
یکی از اهداف برنامه ها و سیاست های دولت ها در همه کشورهای جهان، کاهش مصرف کالاهای مضر سلامت انسان است. یکی از ابزارهای کنترلی به منظور کاهش مصرف این کالاها، افزایش نرخ مالیات بر مصرف آنها می باشد تا ضمن افزایش قیمت و در نتیجه کاهش مصرف، منابع مالی لازم در راستای فرهنگ سازی، آموزش و کنترل مصرف در جامعه تامین شود. هدف مقاله حاضر برآورد نرخ بهینه مالیات بر مصرف کالاهای آسیب رسان به سلامت است به نحوی که با افزایش درآمدهای مالیاتی کمترین آثار اختلالزا بر رفاه خانوارها را به دنبال داشته باشد. برای این منظور در این مطالعه تقاضای کالاهای آسیب رسان به سلامت با استفاده از سیستم تقاضای تقریبا ایده آل درجه دوم به روش رگرسیون به ظاهرنامرتبط غیرخطی و اطلاعات سال های 1390 الی 1398 برآورد و کشش های قیمتی آنها محاسبه شده است. سپس با استفاده از معیار رفاهی تغییرات جبرانی به تفکیک ریز داده ها (به ازاء هر خانوار نمونه)، در سناریوهای مختلف درآمدی، نرخ های بهینه مالیات در سال 1398 با استفاده از روش های غیر خطی بهینه یابی، برآورد و تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهد با توجه به اینکه نرخ های مالیاتی یکسان در بین گروه های کالایی از نظر اجرایی ساده تر و عملیاتی می باشد، پیشنهاد می گردد که نرخ مالیاتی 31 درصدی (شامل مالیات بر ارزش افزوده و عوارض ماده 48 قانون الحاق تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب سال 1393) بر تمام گروه های کالایی اعمال گردد که در این شرایط متوسط کاهش رفاه هر خانوار نزدیک به 2310 هزار ریال بوده و میزان درآمد مالیاتی 68،595 میلیارد ریال بر اساس اطلاعات سال 1398 می باشد که بیش از 4 برابر عملکرد قانون بودجه در این سال می باشد.
کلید واژگان: کالاهای آسیب رسان به سلامت, نرخ بهینه مالیات, سیستم تقاضای تقربیا ایده آل درجه دوم, روش رگرسیون به ظاهر نامرتبط غیرخطی}Estimating the Optimal Taxation Rate on Consumer Goods Harmful to Health by Microstimulating in IranReducing the consumption of goods harmful to human health is one of the government’s policies goals all around the world. One of the control tools in order to reduce the consumption of these goods is to increase their consumption tax rate in order to increase prices resulting less consumption and provide the required financial resources for culturalization, education and consumption control in the society. The purpose of this article is to estimate the optimal taxation rate on the consumption of goods harmful to health in a way that despite increased tax revenues, it would have the least disruptive effects on the household’s welfare. For this purpose, using the almost ideal quadratic demand system based on non-linear seemingly unrelated regressions and the household’s data for 1390 to 1398, the demand for health-damaging goods, has been estimated and relevant price elasticities are calculated. Then, based on the compensating variation as a welfare measure by micro-data (for each sample household) and in various income scenarios, the optimal tax rates have been estimated and analyzed for year 1398, using nonlinear optimization methods. Based on the results and considering that implementing a same tax rate for all good groups are easier and more practical, a tax rate of 31% (including VAT and duties of article 48 of the Law on Accession Some Articles to the Regulatory for Part of Government Financial Regulations Act, 1393) is suggested to apply for all good groups. In this situation, the average welfare reduction for each household is close to 2310 thousand Rials and the amount of tax revenues would be 68,595 billion Rials, based on the information of year 1398. This tax revenue is more than 4 times of the budget law performance in this year.
Keywords: Goods Harmful to Health, Optimal Tax Rate, Quadratic Almost Ideal Demand System, Nonlinear Seemingly Unrelated Regression Method} -
زمینه
انواع مختلف مرگ افراد نشان دهنده میزان استفاده افراد از انواع مختلف مراقبت های بهداشتی است و نشان-دهنده رشد و توسعه یک جامعه است. مرگ های زودرس بار سنگین بهداشتی، اقتصادی و روانی روی جامعه می گذارند و با توجه به قابل پیشگیری بودن این مرگ ها تلاش جهت کاهش 25 درصدی مرگ های زودرس تا سال 1404 در برنامه های بالادستی وجود دارد.
روش کارهدف از این مطالعه توصیفی-تحلیلی با استفاده از داده های ثبتی، پهنه بندی مرگ های زودرس در شهرستان های تحت پوشش علوم پزشکی سمنان و بررسی عوامل دخیل در مرگ های زودرس در جهت کاهش مرگ و میر زودرس جامعه به خصوص در افراد با سن 30 تا 69 سال بوده است. داده ها براساس اطلاعات گواهی های فوت درج شده در سامانه ثبت مرگ در جمعیت تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی استان سمنان از سال 1392 تا 1397 استخراج شد. براساس سامانه ثبت مرگ تعداد 3619 مرگ زودرس بین 30 تا 69 سال داشتیم که به وسیله نرم افزار SPSS و با استفاده از آمارهای توصیفی (درصد فراوانی نسبی، میانگین و انحراف معیار) و تحلیلی (کایدو و تی مستقل) برحسب نوع متغیر و در سطح معنی داری 5 درصد آن ها را تحلیل کردیم.
یافته هامجموع 3619 مرگ زودرس در جمعیت تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی سمنان دارای میانگین (انحراف معیار) 55/7 (10/6) سال بوده است. بیشترین تعداد مرگ زودرس در سال 1394 و کمترین آن مربوط به سال 1393 بوده است. همچنین بیشترین میزان مرگ متعلق به شهرستان آرادان و کمترین آن متعلق به شهرستان مهدی-شهر بوده است. همین طور بیشتر مرگ های زودرس در شهرها (85/5 درصد) روی داده است (P<0/001). در این بین تنها تعداد مرگ زود هنگام ناشی از تصادفات رانندگی و عوارض جراحی در گروه های سنی مختلف یکسان می باشد (P<0/05).
نتیجه گیریبرای کاهش مرگ و میرهای زودرس و افزایش امید به زندگی بایستی به پیشگیری از سوانح و حوادث، علل زمینه سازهای بیماری های داخلی و فرهنگ سازی در خصوص تغییر سبک زندگی شهروندان در راستای کاهش هرچه بیشتر عوامل خطر کوشید.
کلید واژگان: مرگ و میر زودرس, پهنه بندی, گواهی فوت, قلبی و عروقی, سوانح}BackgroundDifferent types of death among people indicates both the extent to which people use different types of health care and the growth and development of a society. Premature mortality imposes a heavy burden on society in terms of health, economy, and mental issues. Given the preventability of these deaths, efforts are being made to reduce premature deaths by 25 percent ın hıgh level plans by 1404s.
MethodsThe purpose of this descriptive-analytical study, using death registration data, was to perform zoning of premature deaths in the cities supervised by Semnan University of Medical Sciences in Iran, it also investigated the factors affecting the premature deaths in order to reduce premature mortality especially among people at the age range of 30 to 69. Data were extracted based on the information of death certificates entered in the death registration system from 2013 to 2018. We, thus, studied 3619 registered deaths. The data were analyzed through SPSS software, using descriptive statistics (Relative Frequency, Mean, and Standard Deviation) and inferential tests (chi-square and independent t-test) according to the type of variables. The level of significance was set at 5 percent.
ResultsThe mean and standard deviation of premature mortality was found to be 55.7 ± 10.6 and most of the deaths occurred in the seventh decade of their life. Premature mortality was more common among men, employed people, and urban residents. The major causes of premature mortality included cardiovascular diseases, cancer, and accidents.
ConclusionThe results showed that accidents are the major cause of premature mortality at younger age, but they are gradually replaced by chronic and non-communicable diseases at the middle age. Therefore, in order to reduce the risk factors regarding premature mortality, collaboration of the related organizations is essential.
Keywords: Premature Mortality, Zoning, Death Certificate, Cardiovascular, Accidents} -
نشریه اقتصاد مالی، پیاپی 56 (پاییز 1400)، صص 371 -389
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی عوامل موثر بر تقاضای بیمه عمر شرکت های بیمه ای در ایران است. در این راستا هشت عامل شامل چهار عامل کمی درون سازمانی (تعداد شعب و نمایندگان، توانگری مالی، متوسط نرخ حق بیمه و خسارت پرداختی) و چهار عامل کمی برون سازمانی (تولید ناخالص داخلی، متوسط نرخ بهره، نرخ تورم، و بازده بازار سهام) شناسایی و تاثیر آنها بر تقاضای بیمه عمر شرکت های بیمه ای با استفاده از مدل رگرسیون چندمتغیره بررسی شده است. این مدل رگرسیونی با استفاده از اطلاعات 20 شرکت بیمه طی سال های 1389 الی 1395 به روش داده های تابلویی با اثرات ثابت برآورد شد. نتایج برآورد مدل بیانگر آن است که از بین عوامل کمی درون سازمانی تمامی عوامل به جزء تعداد شعب و نمایندگان تاثیر معنی دار بر تقاضای بیمه عمر شرکت های بیمه ای دارد، بدین ترتیب که خسارت پرداختی و توانگری مالی تاثیر مثبت و متوسط نرخ حق بیمه اثری منفی بر تقاضای بیمه عمر شرکت های بیمه ای دارند. علاوه بر این، تمامی عوامل کمی برون سازمانی تاثیر معنی داری بر تقاضای بیمه عمر شرکت ها داشته اند، بدین ترتیب که تولید ناخالص داخلی تاثیر مثبت و متغیرهای نرخ بهره، نرخ تورم و نرخ بازده بازار سهام اثر منفی بر تقاضای بیمه عمر شرکت های بیمه ای دارند.
کلید واژگان: تقاضا, بیمه عمر, عوامل درون سازمانی, عوامل برون سازمانی, داده های تابلویی. طبقه بندی JEL : G22, C23}The main purpose of this paper is to investigate factors affecting the life insurance demand of insurance companies in Iran. In this regard, eight factors include four intra-organizational quantitative factors (number of branches and agents, financial enrichment, average premium rate and payback loss), and four external factors (GDP, average interest rate, inflation rate, and stock market returns) Has been identified and investigated their effect on the insurance demand of insurance companies using multivariate regression model. This regression model was estimated using the data of 20 insurance companies during the year’s 2010 to 2016 using panel data with constant effects. The results of the model estimation indicate that among of internal organization factors, all factors, except the number of branches and agents, have a significant effect on the life insurance demands of insurance companies, so that the payback loss and financial empowerment have a positive and average premium rate has a negative effect on life insurance demand of insurance companies. In addition, all of the external organization quantitative factors have a significant effect on the life insurance demand of companies, so that GDP has a positive effect and interest rate, inflation rate and stock return rate have a negative effect on the life insurance demand of insurance companies.
Keywords: S. Mohammad Mehdi Ahmadi*, Elham Gholami, Ehsan Tafakhor} -
یکی از گام های ضروری و مهم نظام بانکی در راستای نیل به اهداف اقتصاد ملی، جهت دهی پرداخت تسهیلات و به تعبیر دیگر، مدیریت پرتفوی اعتباری بهدلیل کاهش ریسک، کاهش قیمت تمامشده تسهیلات، عدم انجماد منابع و رعایت استانداردهای روز بین المللی است. بر این اساس، در این تحقیق، بهینه یابی سبد اعتباری بانک ملی، طی سالهای 1393 تا 1396 با استفاده از روش حداقلکردن ریسک بازدهی مورد انتظار بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که طی دوره بررسی شده، بانک ملی به عنوان بنگاه اقتصادی ریسک پذیر عمل کرده و روند سهم بخش ها از تسهیلات، تقریبا در اکثر دوره ها بر تعادل بهینه ریسک و بازده منطبق بوده است؛ بدین معنا که بانک ملی برای بهدستآوردن بازدهی بیشتر از بخش اقتصادی، در دورههایی که ریسک این بخش بیشتر شده، تسهیلات بیشتری به آن اختصاص داده است. همچنین بانک ملی در راستای کاهش قیمت تمام شده تسهیلات اعطایی طی دوره بررسی شده، می بایست تسهیلات اعطایی خود را به نحوی پرداخت می کرد که 43 درصد به بخش صنعت، 31 درصد به بخش خدمات و 27 درصد به بخش ساختمان اختصاص یابد.
کلید واژگان: بهینه یابی, مدیریت پرتفوی اعتباری, بانک ملی, مدل GARCH}One of the essential steps that the banking system needs to take for achieving the objectives of national economy is to provide facilities and, in other words, manage credit portfolio in order to reduce the risks, decrease the overall cost of facilities, prevent the freeze of resources, and employ up to date international standards. Accordingly, in this paper, the optimization of the credit portfolio of Melli Bank has been investigated over the period of 2014-2018 using by minimizing the risk of expected output. The results show that during the period under investigation, the Bank Melli has acted as a risk tolerant agency and the trend of facility shares, in almost all periods, has been compatible with the optimized correlation of risk and output; that means, during the periods of high risk levels, Bank Melli has allocated more facilities to the economic section in order to gain a better output. Also, in order to reduce the cost of given facilities during the period under review, it was better for Bank Melli to pay its given facilities in a way that would account for 43% of industry, 31% of services, 27% of construction.
Keywords: optimization, Credit Portfolio Management, Bank Melli, GARCH model} -
اندازه گیری عملکرد امروزه یکی از دغدغه های مداوم مدیران توانمند و علاقهمند به بهسازی سازمان است. در الگوهای سنتی مدیریت این مقوله به مثابه کنترل وظایف و کارکردهای مدیر تلقی شده است، ولی در نظریه های جدید به عنوان پاره سیستم اصلی مدیریت منابع انسانی کارکردی فراتر از اعطای پاداش دارد و بر تقویت رفتار، ایجاد ارتباط میان مدیران و کارکنان و بهسازی منابع انسانی در سازمانها از طریق سنجش میزان حصول تغییرات مطلوب پس از یک یا چند دوره مقایسه در شرایط یکسان تاکید دارد.هر چه مدیریت عملکرد در نیل به اهداف سازمان موفق ترباشد، بهره وری نیز افزایش یافته و در نتیجه سهم بازار و سودبیشتری عاید سازمان خواهد شد. استمرار روند مذکور باعث ایجادثروت و تداوم و بقای سازمان در دنیای رقابتی و پرتلاطم امروزی خواهد شد.یکی از عوامل اثرگذار بر عملکرد سازمانی رضایت شغلی است ؛بنابراین دراین مقاله سعی شده است تاثیر رضایت شغلی برعملکرد سازمان مورد بررسی قراربگیرد
کلید واژگان: رضایت شغلی, عملکرد, عملکرد سازمانی} -
وجود امتیازهای مالیاتی امکان کاهش بدهی مالیاتی را از طریق روزنه های قانونی برای برخی از مودیان فراهم می کند و موجب از دست رفتن بخشی از درآمدهای مالیاتی دولت می شود. مخارج مالیاتی درآمد مالیاتی از دست رفته ناشی از وجود برخی از امتیازهای مالیاتی برای گروه ها، مناطق و بخش های اقتصادی خاص است. هرچند مخارج مالیاتی ازجمله ابزارهای سیاستی دولت برای دستیابی به اهداف ویژه ای است، اما برای دولت به عنوان مخارج غیرمستقیم تلقی می شود که خارج از قوانین بودجه، بار مالی را به آن تحمیل می کند. این موضوع به خصوص در دهه اخیر دولت ها را بر آن داشته است که مخارج مالیاتی را بررسی و گزارش های مربوط به آن را تهیه کنند. یافته های حاصل از تحقیق حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی با تاکید بر مقایسه تطبیقی مخارج مالیاتی در کشورهای منتخب انجام شده، حاکی از آن است که مخارج مالیاتی در تمامی این کشورها عمدتا با هدف افزایش شفافیت مالی دولت بررسی و با استفاده از روش درآمد از دست رفته محاسبه شده است. در تدوین گزارش های مخارج مالیاتی اکثر کشورها، مخارج مالیاتی به صورت انحراف از سیستم مالیات مبنای تعیین شده تعریف شده و این گزارش های به صورت مستقل یا در ارتباط با فرایند بودجه ریزی دولت ارائه می شود.
کلید واژگان: مالیات, مخارج مالیاتی, سیستم مالیات مبنا, گزارش مخارج مالیاتی, کشورهای منتخب}The existence of tax concessions (tax exemption, tax holiday, allowances …) provide the possibility of reducing tax liability via special tax provisions or regulations in tax laws for some taxpayers, hence government loses some tax revenues. Therefore, the forgone tax revenues resulting from some of the tax concessions for particular taxpayers, regions and sectors of an economy, are considered as tax expenditures. However, tax expenditures can be considered as a policy instrument for achieving the special economic goals, but do not appear in a regular budget and impose a lot of financial pressure on it. In the recent decade, this reason causes tax expenditures are estimated and reported in a number of countries. The findings of the present study, which are derived from descriptive-analytic method with emphasis on comparative comparisons of tax expenditures in selected countries, indicate that in all of them, tax expenditures are studied with the aim to increase financial transparency of government and are calculated by using forgone revenue method. In compiling tax expenditures reports of the most countries tax expenditures are defined as a deviation of a specified benchmark tax system and they are presented independently or in related to the regular budgeting process.
Keywords: Tax, Tax Expenditure, Benchmark Tax System, Tax Expenditure Report, Selected Countries} -
به کارگیری برنامه های محرک مالی برای دستیابی به اهداف رشد اقتصادی، مستلزم آن است که قبل از هر اقدامی، منبع تامین مالی آن مشخص باشد، زیرا روش های مختلف و حتی استفاده از ترکیب های مختلف پایه های مالیاتی برای تامین مالی این برنامه ها می تواند ضمن ایجاد آثار متفاوت بر اقتصاد، ممکن است اثربخشی آنها را در خصوص هدف مدنظر نیز تحت شعاع قرار دهد. هدف اصلی در این مقاله، انتخاب بهترین پایه مالیاتی برای تامین مالی برنامه محرک مالی دولت، براساس معیار کمترین آثار اختلال زا بر کارآیی، افزایش مخارج است. برای این منظور، یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) برای ایران متشکل از سه عامل اقتصادی یعنی خانوار، تولیدکننده و دولت به عنوان مقام مالی و پولی طراحی و اعتبار آن از طریق روش کالیبراسیون مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس ضریب فزاینده افزایش مخارج دولت با معرفی چهار سناریو برای تامین مالی آن شامل بکارگیری مالیات بر درآمد، مالیات بر مصرف، ترکیبی از مالیات بر درآمد و مالیات بر مصرف و استفاده از سیاست کسری بودجه، برآورد گردید. نتایج، حاکی از آن است که وضع مالیات به طور کلی در مقایسه با سیاست کسری بودجه، منجر به کاهش کارآیی محرک مالی دولت می شود، لیکن براساس واکنش تولید به افزایش مخارج دولت، می توان به این نتیجه رسید که بکارگیری سناریوی سوم یعنی اعمال مالیات بر مصرف، در عین حال که می تواند افزایش مخارج دولت را پوشش دهد، بر کارآیی این ابزار محرک مالی اثر منفی کمتری برجای می گذارد.کلید واژگان: برنامه های محرک مالی, ضریب فزاینده, مالیات بر ارزش افزوده, مدل تعادل عمومی پویای تصادفی}The Economic Reseach, Volume:19 Issue: 1, 2019, PP 105 -127The application of fiscal stimulus programs (FSPs) to achieve economic growth requires knowing the source of its funding, because different methods and various taxation bases for financing of the FSPs affect their effectiveness and influence the economy. The objective of this paper is to choose the best tax base to finance FSPs in Iran, according to the lowest distortionary effects on efficiency of increasing government spending. For this purpose, first a dynamic stochastic general equilibrium (DSGE) model is designed for Iran. The model consists of three economic factors including the household, domestic firms, and the government as fiscal and monetary authority, and its reliability is checked through the calibration procedure. Then, the multiplier of government spending is estimated within four scenarios for financing government spending. These include the application of tax on income, tax on consumption, a combination of tax on income and tax on consumption (value added tax) and the budget deficit policy. The results show that taxation compared to a budget deficit policy results in decreasing efficiency of the government's fiscal stimulus. However, the reaction of domestic production to the increase in government spending indicate that while a tax on consumption may cover government spending, it has a low negative effect on the efficiency of this fiscal stimulus.Keywords: Fiscal Stimulus Programs, Multiplier, VAT, Dynamic stochastic general equilibrium model (DSGE)}
-
هدف اصلی در مقاله حاضر برآورد ضریب فزاینده مالی (به تفکیک مخارج مصرفی و سرمایه ای) و پاسخ به این سوال است که شوک های انواع مخارج دولت با توجه به نحوه خرج کرد درآمدهای نفتی، چه تاثیری بر رشد اقتصادی ایران دارند. براین اساس، ابتدا یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی نئوکینزی، سازگار با ساختار اقتصاد ایران، طراحی شده است. سپس، ضریب فزاینده انواع مخارج دولت در قالب دو سناریو برآورد گردیده است. در سناریو اول، تامین مالی مخارج مصرفی از طریق درآمدهای مالیاتی و تامین مالی مخارج سرمایه ای از طریق درآمدهای نفتی مدنظر است. در سناریو دوم، درآمدهای حاصل از نفت توامان صرف مخارج مصرفی و سرمایه ای می شوند. نتایج حاکی از آن است که در هر دو سناریو ضریب فزاینده مخارج مصرفی کوچکتر از ضریب فزاینده مخارج سرمایه ای است. در واقع مخارج سرمایه ای بیشتر از مخارج مصرفی بر افزایش تولید ملی (رشد اقتصادی) تاثیرگذار است. به علاوه، واکنش تولید ملی (رشد اقتصادی) به افزایش انواع مخارج دولت، در سناریوی اول بیشتر از سناریو دوم است.کلید واژگان: ضریب فزاینده مالی, رشد اقتصادی, درآمدهای نفتی, مدل تعادل عمومی پویای تصادفی, طبقه بندی JEL : E62, E32, C54}
-
هدف اصلی در پژوهش حاضر، بررسی اثر توسعه مالی بر تامین مالی شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار است که مربوط به صنایع وابسته به خودروسازی هستند. برای این منظور، تاثیر چهار شاخص توسعه مالی به همراه متغیرهای کنترلی، نظیر سودآوری، نقدینگی و اندازه شرکت در قالب دو مدل رگرسیون بر دو متغیر مربوط به تامین مالی، یعنی نسبت بدهی بلندمدت به کل دارایی ها و نسبت بدهی کوتاه مدت به کل دارایی ها بررسی شده است. به این ترتیب که این دو مدل، با اطلاعات تابلویی سال های 1390 تا 1394، مربوط به 50 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار که در صنعت خودروسازی وجود دارند، با روش اثرات ثابت برآورد شده است. نتایج نشان می دهد که توسعه بازار سهام، اثر مثبت و معناداری بر نسبت بدهی بلندمدت به کل دارایی ها دارد و در این بین، میزان اثرگذاری شاخص مربوط به فعالیت بازار سهام، بیشتر از میزان اثرگذاری شاخص مربوط به اندازه آن است. این در حالی است که اثر توسعه بخش بانکی بر نسبت مذکور منفی است که میزان اثرگذاری شاخص مربوط به فعالیت سیستم بانکی، بیشتر از میزان اثرگذاری شاخص مربوط به اندازه آن بوده است. همچنین، تمامی شاخص های توسعه مالی، تاثیر معنادار و مثبت بر نسبت بدهی کوتاه مدت به کل دارایی ها دارد، به طوری که تاثیر شاخص های بانکی بیش از شاخص های بازار سهام است.کلید واژگان: توسعه مالی, تامین مالی, داده های تابلویی, صنعت خودروسازی}The main objective of the study was to investigate the effect of financial development on the financing of companies listed on the stock exchange, which are related to the automotive-related industries. To this end, the effects of four indicators of financial development, along with control variables such as profitability, liquidity and size of the company, have been investigated in the form of two regression models on two variables related to financing, namely, proportional relationship of both long-term debt and short-term debt to total assets. So that the two models, with the panel data taken from the 50 companies involved in automotive industry and active in stock exchange between the years 2011 to 2016, are assessed using fixed effects. The results show that stock market development has a positive and significant effect on the ratio of long-term debt to total assets. Meanwhile, the effect of the index on the stock market activity is more than the magnitude of the impact of the index relative to its size. However, the effect of the development of the banking sector on this ratio is negative and the effect of the indicator on the banking system activity is more than the magnitude of the impact of the index relative to its size.Keywords: Financial Development, financing, Panel Data, Automotive Industry}
-
مقدمهامروزه بهبود بهره وری موثرترین روش دست یابی به رشد با توجه به کمبود منابع و افزایش رقابت مطرح است. کلید بهبود بهره وری در اندازه گیری و تحلیل بهره وری نهفته است. تحلیل و اندازه گیری بهره وری نیز زمانی عملی است که تغییرات بهره وری طی زمان با شاخص های بهره وری نشان داده شود.
روش پژوهش:این تحقیق از نوع همبستگی - تحلیل رگرسیونی است. در ابتدا ضرایب کشش تولیدی سرمایه و نیروی کار از طریق برآورد تابع تولید کاب داگلاس با استفاده از اطلاعات 10 شرکت تولید دارو فعال در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1389 الی 1393 و روش داده ها تابلویی با اثرات ثابت محاسبه شد. سپس با لحاظ ضرایب برآوردی در شاخص کندریک، شاخص بهره وری کل عوامل تولید شرکت ها برآورد گردید. در ادامه این شاخص برای سال های 1394 الی 1398 با اعمال سناریوی تداوم روند موجود نیروی کار، سرمایه و ارزش افزوده برای هر شرکت پیش بینی شده است.یافته هابهره وری کل عوامل تولید طی سال های 1389 الی 1393 نشان می دهد شرکت البرز دارو و لقمان از حیث جایگاه از وضعیت بهتر و با ثبات تری برخوردار هستند و شرکت تهران شیمی در پایین ترین جایگاه قرار دارد. با فرض تداوم روند موجود نیروی کار، سرمایه و ارزش افزوده، شرکت لقمان و البرز دارو و هم چنین ابوریحان و اسوه برای پنج سال آتی از وضعیت مناسبی برخوردار خواهند بود، اما تهران شیمی هم چنان با وضعیت نامناسبی مواجه خواهد بود.نتیجه گیریبا توجه به نتایج تحقیق تهران شیمی جهت ارتقاء وضعیت بهره وری کل عوامل تولید بایستی مدیریت چرخه بهره وری را به طور جدی دنبال کند.کلید واژگان: بهره وری کل, شرکت های تولید دارو, روش تولیدی, شاخص کندریک}IntroductionNowadays, improving productivity as the most effective way to achieve growth is raised. Key to improving productivity lies in the measurement and analysis of productivity. Also, Analysis and productivity measurement is practical when productivity changes over time with the productivity indices is showed.MethodologyThis study is a correlation- regression analysis. At first, production Elasticity coefficients of capital and labor was calculated through estimating a Cobb-Douglas production function using data of 10 pharmaceutical production companies active in the Tehran Stock Exchange during years 1389 to 1393 and panel data with fixed effects . Then, TFP index for these companies is estimated by taking into account the estimated coefficients in the Kendrick index. The index for the years 1394 to 1398 by applying the scenario of continuity of labor, capital and added value for any company is predicted.ResultsTFP during the years 1389 to 1393 show that the two companies Alborz Darou and Luqman is located in the better status and Tehran Chemical Company is located in the lowest position. Forecasting for TFP during the next five years also shows the two Luqman and Alborz Darou and Rayhan are in good condition, but Tehran Chemical Company continues to be exposed to unsuitable conditions.ConclusionThe findings suggest that Tehran Chemical Company to improve its total factor productivity should seriously pursue productivity cycle management.Keywords: Total Productivity, Pharmaceutical Manufacturing Company, Production Method, Kendrick Index} -
رشد جمعیت و تاثیر آن بر توسعه اقتصادی موضوعی است که از دیر باز توجه صاحب نظران مسائل اقتصادی و جمعیتی را به خود مشغول داشته است. از دید جمعیت شناسان و اندیشمندان جمعیت و توسعه عاملی که خصوصیات و روند توسعه جوامع را تعیین می کند، کمیت و کیفیت نیروی انسانی و یا به عبارتی سرمایه انسانی آن کشور است. استفاده موثر از نیروی انسانی در فرآیند توسعه اقتصادی و اجتماعی، بیش از هر چیز به سطح دانش، تلاش و خلاقیت آن ها ارتباط دارد که این خود در گرو سلامت روحی و جسمی اعضاست.
هدف این تحقیق بررسی تاثیر متغیرهای جمعیت شناسی نظیر سالخوردگی جمعیت بر رشد اقتصادی با استفاده از حساب های استانی است. برای این منظور از آمارهای رسمی موجود در مرکز آمار ایران استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل به روش پنل دیتا در دوره زمانی 1389-1394 نشان می دهد که سالخوردگی جمعیت تاثیر منفی بر رشد اقتصادی دارد. کاهش رشد اقتصادی خود سبب خواهد شد تا منابع و امکانات در اختیار افراد و جامعه همچنین منابع و امکانات در اختیار برای برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های عمومی کاهش یابد و خود زمینه ساز کاهش بیشتری در رشد اقتصادی شود.کلید واژگان: سالخوردگی جمعیت, نیروی کار شاغل, پنل دیتا, رشد اقتصادی, حساب های منطقه ای}Growth of the population and its impact on economic development is a topic that has long attracted the attention of the experts to the economic and community issues. For many years, economists have come to believe that the factor that ultimately determines the nature and development of societies is the quantity and quality of human power or, in other words, human capital of that country. The effective use of human resources in the process of economic and social development is more than anything related to the level of knowledge, effort and creativity, which depends on the physical and mental health of the members. The main objective of this study is to investigate the impact of aging on regional and provincial economic growth. For this purpose we have applied the data from statistical center of Iran and the Central Bank in the specified time interval.
The results of model estimation using data panel method during the period of 2011-2014 show that population aging has a negative effect on economic growth. According to the findings of this study, for each unit, the growth rate of the population over 65 years old will decrease to the total population by 0.000455 units of economic growth. Reduction of economic growth will reduce resources and facilities available to people and society as well as reduce the resources and facilities available for public sector and policy making, and will further reduce economic growthKeywords: Population aging, Employed Labor force, Panel Data, Economic growth, Regional Account} -
در این تحقیق ارتباط بین عدالت اقتصادی در نظام فقهی اقتصادی اسلام و بهره وری سازمانی در معاونت امور اقتصادی، وزارت امور اقتصادی و دارایی، از طریق روش توصیفی پیمایشی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و شیوه کوکران، تعداد 55 نفر از کارکنان معاونت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. داده های تحقیق با استفاده از دو پرسشنامه محقق ساخت جمع آوری گردید. داده های جمع آوری شده مورد بررسی و آزمون قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داده است که در سطح 5 درصد همبستگی مثبت و معناداری میان متغیر عدالت اقتصادی و متغیر بهره وری معاونت امور اقتصادی وزارت اقتصاد و دارایی به میزان 0/445 واحد وجود دارد. همچنین 22 درصد تغییرات در بهره وری از طریق تغییرات در عدالت اقتصادی توضیح داده می شودکلید واژگان: عدالت, عدالت اقتصادی, نظام فقهی اقتصادی اسلام, بهره وری}
-
یکی از مسائل مهم هنگام بودجه ریزی، دسترسی به درآمدهای قابل تحقق است که این موضوع مستلزم پیش بینی های دقیق از انواع درآمدها در آینده می باشد. یکی از منابع درآمدی پر اهمیت دولت مالیات بوده که در این مقاله، پیش بینی مالیات بر ارزش افزوده ناشی از مصرف بنزین مدنظر قرار گرفته است. هدف اصلی، دستیابی به روشی کارا جهت پیش بینی مصرف بنزین و مالیات بر ارزش افزوده ناشی از آن در ایران می باشد. در این مقاله، برای پیش بینی مصرف بنزین، از یک الگوی ترکیبی روش شبکه عصبی چندلایه (MLP) با الگوی خودتوضیح میانگین متحرک انباشته (ARIMA) استفاده شده است. سپس با تایید عملکرد مناسب این روش در مقایسه با روش ARIMA، از طریق اعمال نرخ های مالیات بر مصرف پیش بینی شده بنزین، مالیات بر ارزش افزوده ناشی از مصرف بنزین در کشور به دست آمده است. نتایج نشان می دهد که طی سال های 1392 الی 1395، مالیات بر ارزش افزوده از این محل، به طور متوسط در حدود 6/31 درصد رشد خواهد داشت.کلید واژگان: مالیات بر ارزش افزوده, مصرف بنزین, شبکه عصبی چندلایه, روش ARIMA, روش ترکیبی}One of the major problems in budgeting is to predict the various kinds of future income precisely as possible. Since tax revenue is very important component in the combination of state income, the present paper considers the forecasting of VAT on gasoline consumption. The main purpose is to achieve an efficient method to forecast gasoline consumption and VAT on it in Iran. Hence, a Hybrid ARIMA- Neural Network model is used to forecast gasoline consumption. After confirming the good performance of this method compared with autoregressive integrated moving average processes(ARIMA), VAT on gasoline consumption is calculated by applying its tax rate. Results indicate that during the years 2013 to 2016, VAT on gasoline consumption will grow by 31.6 percent on average.Keywords: Value Added Tax (VAT), Gasoline Consumption, Multilayer Neural Networks, Hybrid Methods}
-
این مقاله درصدد پاسخ به این سوال است که آیا سیاست های مالی انبساطی به صورت افزایش مخارج دولت و کاهش مالیات بر رشد اقتصادی در ایران به صورت خطی تاثیرگذار است یا غیرخطی؟ به این منظور، کارایی هر یک از برنامه های مذکور با به کارگیری دو الگوی خودرگرسیون برداری خطی و آستانه ای و اطلاعات سال های 1 3 3 8 الی 1 3 9 1 بررسی شده است. در این ارتباط، هنگام استفاده از الگوی آستانه ای، مشاهده های سال های مورد بررسی بر اساس مثبت یا منفی بودن شکاف تولید به دو رژیم تفکیک شد. توابع واکنش آنی الگوی خطی حاکی از آن است که کاهش درآمدهای مالیاتی و افزایش مخارج دولت به عنوان محرک های مالی منجر به افزایش رشد اقتصادی شده ا ند، اما میزان تاثیرگذاری مخارج دولت بیشتر از درآمدهای مالیاتی است. افزایش مخارج دولت در الگوی آستانه ای نیز کاراترین محرک مالی است. به علاوه، مقایسه توابع عکس العمل آنی الگوی خطی و رژیم بالا نشان می دهد که واکنش تولید ناخالص داخلی به درآمدهای مالیاتی در مدل خطی و در شرایط شکاف تولیدی مثبت تقریبا یکسان است. این در حالی است که آثار افزایش مخارج دولت بر تولید ناخالص داخلی در مدل خطی اختلاف زیادی با این آثار در رژیم بالا دارد. در رژیم پایین نیز واکنش تولید ناخالص داخلی به درآمدهای مالیاتی و مخارج دولت متفاوت از مدل خطی است. براین اساس، ضرایب فزاینده سیاست های مالی انبساطی به شرایط اقتصادی بر حسب شکاف تولید وابسته هستند.کلید واژگان: سیاست های مالی انبساطی, کارایی, مدل خودرگرسیون برداری, شکاف تولید}
-
زمینه و هدف
مطالعه ی تاثیر انعطاف پذیری منابع انسانی بر شاخص های عملکردی بیمارستانها می تواند در بهبود عملکرد بیمارستان به نحو شایسته ای موثر واقع شود. هدف اصلی این پژوهش، تعیین رابطه ی انعطاف پذیری منابع انسانی و شاخص های عملکردی در بیمارستان های دانشگاه آزاد اسلامی می باشد.
روش بررسیپژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بود که به صورت مقطعی در سال 1392 انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای-تخصیصی، تعداد 108 نفر از کارکنان پرستاری، اداری و مالی پنج بیمارستان دانشگاه آزاد اسلامی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، فرم شاخص های عملکردی بیمارستانها و پرسش نامه ی انعطاف پذیری منابع انسانی Snell و Wright بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و به کمک شاخص های آمار توصیفی و آزمون های همبستگی انجام گرفت.
یافته هاکارکنان بیمارستان های مورد مطالعه از انعطاف پذیری کمی برخوردار بودند. کلیه بیمارستان های مورد مطالعه از نظر درصد اشغال تخت و نسبت چرخش تخت در شرایط نامطلوبی قرار داشتند. میان انعطاف پذیری منابع انسانی و شاخص های عملکردی بیمارستانهای مورد مطالعه ارتباط معناداری مشاهده نشد.
نتیجه گیریبا توجه به انعطاف پذیری کم منابع انسانی بیمارستان های دانشگاه آزاد اسلامی، اتخاذ خط مشی هایی به منظور هماهنگی فرآیندهای مدیریت منابع انسانی با راهبرد های انعطاف پذیری و بهبود عملکرد کارکنان بیمارستان های تابعه دانشگاه آزاد اسلامی، می تواند در اعتلای وضعیت این بیمارستان ها به نحو بارزی موثر واقع شود.
کلید واژگان: انعطاف پذیری منابع انسانی, شاخص های عملکردی بیمارستانها, دانشگاه آزاد اسلامی}Background And AimThe study of human resources flexibility impact on hospitals performance indicators can be effective on hospitals performance improvements. The main purpose of this research is to investigate the relationship between human resources flexibility and hospitals performance indicators of Islamic Azad University.
Materials And MethodsThe present research was a descriptive-analytical research that has been induced cross-sectionally in 2013. The statistical sampling has been selected randomly, and class assignment among 108 nurses, and supportive employees in five hospitals of Islamic Azad University. Data collection tools was hospitals performance indicator forms, and flexibility questionnaire based on Right and Esnel. The process of data analysis has been done using SPSS software and by descriptive statistical indicators and correlation tests.
ResultsThe studied employees had low flexibility. The total studied hospitals were in undesirable situation from the perspective view of bed occupying and bed rotation ratio. Finally, there were not any meaningful relationship between human resources flexibility and hospitals performance indicators.
ConclusionAccording to low flexibility of human resources of Islamic Azad University hospitals, the policies should be made in order to coordinate human resources process with human resources flexibility strategies. Furthermore, human resource for the purpose of creating flexibility and hospital subsidiaries of Islamic Azad University performance improvements could be clearly effective in such hospitals situation promotion.
Keywords: Human Resource Flexibility, Hospitals Performance Indicators, Islamic Azad University} -
در این مقاله، پیش بینی درآمد حاصل از این منبع مالیاتی با استفاده از رویکرد مبتنی بر برآورد پایه مالیاتی مدنظر قرار گرفته است. بدین نحو که در مرحله اول، پایه مالیات (مخارج مصرفی سیگار) برای دوره 1391 الی 1394 پیش بینی و سپس مالیات این سال ها با اعمال نرخ های مالیاتی، محاسبه خواهد شد. در این راستا از آنجا که یکی از دغدغه های سیاستگذاران دسترسی به پیش بینی های دقیق از درآمدهای مالیاتی است، از روش شبکه های عصبی با ناظر برای پیش بینی و برای آموزش شبکه ها از الگوریتم پس انتشار استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که درآمد مالیات بر ارزش افزوده ناشی از مصرف سیگار در سال های مورد پیش بینی، به طور متوسط از رشد سالانه 20 درصد برخوردار خواهد شد.
کلید واژگان: مصرف سیگار, مالیات بر ارزش افزوده, پیش بینی, روش شبکه عصبی, الگوریتم پس انتشار}Cigarette and tobacco products in the VAT Law is considered as one of the particular goods and in order to contorlingit’s consumption by price tools، higher tax rates than the standard rate will be levied on it. In this paper، forecasting of revenues of this tax using an approach based on the estimating of tax base has been considered. Thus the first stage، tax base (consumption expenditure) is forecasted for the period 2012 to 2015 and then tax related years by applying the tax rates، will be calculated. In this regard، Because of concerns that policy makers have access to accurate predictions of tax revenues، Supervised neural networks Method to prediction and back-propagation algorithm to train is used. The results indicate that the average annual growth of revenue from value added tax on Cigarette consumption will have 20 percent during the forecasting years.Keywords: Tobacco consumption, VAT, Forecasting, Neural Network Method, Back, Propagation Algorithm} -
هدف اصلی این مقاله بررسی آثار برنامه های محرک مالی به صورت افزایش مخارج دولت و کاهش مالیات بر رشد اقتصادی در ایران است. برای این منظور در ابتدا شکاف تولیدی به عنوان متغیر انتقال بین رژیم ها تعریف و با استفاده از روش فیلتر هادریک- پرسکات برآورد و پایایی آن براساس نتایج آزمون دیکی- فولر تعمیم یافته تایید شده است. سپس با بکارگیری آزمون تی سی (1998) و داده های سال های 1338 الی 1391، ضمن بررسی غیرخطی بودن (آستانه ای بودن) آثار برنامه های مذکور و تایید آن، ارزش آستانه متغیر انتقال نیز به طور درونزا برآورد شده است. بدین ترتیب، براساس ارزش آستانه 00149/0- برای متغیر انتقال، دو رژیم شامل رژیم بالا (شکاف تولیدی بیشتر از 00149/0-) و رژیم پایین (شکاف تولیدی کمتر از 00149/0-) در نظر گرفته شده اند. در نهایت، برای بررسی کارایی برنامه های محرک مالی، الگوی خودرگرسیون برداری آستانه ای - با فرض امکان جابجایی بین دو رژیم و برابری واریانس جملات اختلال در دو رژیم- با استفاده از نرم افزار R برآورد و توابع عکس العمل آنی تعمیم یافته استخراج شده است. نتایج بیانگر آن است که در دو رژیم بالا و پایین ضریب فزاینده افزایش مخارج دولت و کاهش درآمدهای مالیاتی مثبت است. لیکن، ضریب فزاینده افزایش مخارج دولت در رژیم پایین بیشتر از رژیم بالا و ضریب فزاینده کاهش درآمدهای مالیاتی در رژیم بالا بیشتر از رژیم پایین است. براین اساس، ضرایب فزاینده برنامه های محرک مالی در ایران به تغییر رژیم براساس متغیر شکاف تولید وابسته است.
کلید واژگان: برنامه های محرک مالی, شکاف تولید, الگوی خودرگرسیون برداری آستانه ای}The main purpose of this article is to examine the effects of fiscal stimulus programs، government spending and tax cuts، on economic growth in Iran. For this purpose، output gap as a variable transition between regimes is defined and estimated using Hodrick – Prescott Filter (HPF) and its stationary is confirmed by augmented Dickey – Fuller test. So using Tsay yest (1998) and data years 1338 to 1391، while the investigation of non-linear (high threshold) fiscal stimulus programs effects and approval it، the threshold value of transmission variable also is estimated، the endogenous. Thus، based on a threshold value (-0. 00149) for the variable transmission، two regimes include: high regime (output gap greater than -0. 00149) and low regime (output gap less than -0. 00149) are considered. Finally، to evaluate the effectiveness of fiscal stimulus programs، threshold vector autoregresive model- assuming the possibility of switching between the two regimes and equality of disturbance terms variance in the two regimes - using R software is estimation and generalized impulse response functions are derived. Results indicate that in two regimes of high and low، reduction tax revenues and increasing government spending multipliers are positive. However، increasing government spending multiplier in low regime is greater than upper and regime reduction tax revenues multiplier in upper regime is greater than low regime. Accordingly، the fiscal stimulus multipliers in Iran is dependent on regime change based on output gap variable.Keywords: Fiscal Stimulus Programs, Output Gap, Threshold Vector Autoregresive Model} -
یکی از اصول اساسی بودجه بخش عمومی جامعیت است. مخارج مالیاتی که یکی از اقلام مخارج دولت است باید در فرآیند بودجه ریزی لحاظ گردد. به طور کلی، مخارج مالیاتی امتیازات مالیاتی (ارفاق مالیاتی، کسورات مالیاتی، مشوق مالیاتی، معافیت مالیاتی، اعتبارات مالیاتی، تخفیف نرخ مالیاتی و تعویق مالیاتی) است که به منظور دستیابی به اهداف اجتماعی، مالی و اقتصادی مختلف برقرار می شود لیکن منجر به انحراف از سیستم مالیات مبنا می گردد. بر این اساس، مخارج مالیاتی، درآمد مالیاتی از دست رفته منتج از هر نوع رفتار مالیاتی تبعیضی و یا ترجیحی با برخی مودیان مالیاتی است. مصادیق مخارج مالیاتی در قوانین مالیاتی کشورهای مختلف می تواند متفاوت باشد و طیفی از امتیازات مالیاتی را در برداشته باشد. در این مقاله، پس از معرفی ساختار سیستم مبنای هنجاری برای نظام مالیات بر ارزش افزوده ایران، با توجه به شناسایی حدود 17 مورد مخارج مالیاتی از میان مفاد قانونی و بخشنامه های مالیات مذکور، مخارج مالیاتی این نظام از روش درآمد از دست رفته، برای سال های 1388 تا 1391، با استفاده از اطلاعات در دسترس مربوط به ده مورد از مخارج مالیاتی محاسبه شده است. سهم مخارج مالیاتی از کل درآمد مالیات بر ارزش افزوده طی سال های مطالعه، روندی کاهشی داشته و به طور متوسط در حدود 66 درصد بوده است.
کلید واژگان: مخارج مالیاتی, مالیات بر ارزش افزوده, مالیات مبنا, امتیازات مالیاتی, روش درآمد از دست رفته}A basic requirement of a public sector budget is comprehensiveness. Tax expenditure، which is one the government expenditures should be included in the budget process. In general، tax expenditures refer to the special tax provisions that give favorable tax treatment for an activity or a group of taxpayers (e. g. tax allowances، tax deduction، tax incentive، tax exemption، tax credit، tax rate relief and tax deferral) in order to achieve different social، fiscal and economic goals (Nordic working group، 2010:6)، but lead a deviation from a baseline tax system. Accordingly، tax expenditures is the tax revenue forgone resulting from any discriminatory or preferential tax treatment with some taxpayers. Instances of tax expenditures can be different in various countries’ tax laws and contain a range of favorable tax treatment. In this paper، after introducing the normative baseline for Iran’s Value Added Tax system (VAT)، regarding to identifying 17 tax expenditures instances through the provisions of the VAT law، the VAT tax expenditure via the revenue forgone method has been computed by using available data of the 10 instances of VAT expenditures for years from 2009 to 2012. The ratio of VAT expenditures to VAT revenue has had decreasing trend and an average of about 66 per cent during the mentioned years. -
هدف اصلی در این مقاله بررسی آثار موقعیت چرخه تجاری بر کارآیی برنامه های محرک مالی و سرمایه گذاری در ایران است. بدین منظور، در ابتدا ادوار تجاری با استفاده از روش فیلترینگ هادریک – پرسکات و داده های سال های 1338 الی 1391 استخراج شده است. سپس سال های مذکور بر حسب موقعیت چرخه تجاری به دو رژیم شامل رژیم بالا و رژیم پایین تفکیک و اثرات شوک های برنامه های محرک مالی (افزایش مخارج دولت و کاهش مالیات) بر رشد اقتصادی بررسی شده است. این بررسی از طریق برآورد یک الگوی VAR آستانه ای شامل سه متغیر تولید ناخالص داخلی، مخارج دولت و مالیات با فرض واریانس ناهمسانی جملات اختلال در دو رژیم مذکور و استخراج توابع عکس العمل آنی و تجمعی انجام شده است. نتایج بیانگر این است که کارایی برنامه های محرک مالی دولت به موقعیت چرخه تجاری وابسته است. به طوریکه، برنامه محرک مالی به صورت افزایش مخارج دولت و کاهش مالیات به ترتیب در رژیم پایین و بالا کارآتر هستند. براین اساس، بهترین برنامه محرک مالی دولت جهت تحریک رشد اقتصادی در شرایط رکودی افزایش مخارج دولت و در شرایط رونق کاهش مالیات می باشد.
کلید واژگان: چرخه تجاری, مدل خودرگرسیون برداری آستانه ای, فیلتر هادریک - پرسکات, برنامه های محرک مالی}The main objective of this paper is to investigate the effects of the business cycle position on the effectiveness of fiscal stimulus Programs and investment in Iran. For this purpose, first business cycle is extracted by applying methods Hodrick – Prescott Filter and data years 1338 to 1391.Then, these years in terms of the business cycle position to two regimes include upper regime and lower regime, is separated and investigated the effects of fiscal stimulus programs shocks (increasing government spending and tax cuts) on economic growth. The investigation have been done by estimating a threshold VAR model including three variables: GDP, government spending and taxes, assuming disturbance term's heteroskedasticity in two regimes and derivation of cumulative and impulse response functions. The results indicate that the effectiveness of the government's fiscal stimulus is dependent on the position of the business cycle. So, fiscalstimulus plan in the form of increaseing government and tax reductions are more efficient in lower and upper regime, respectively. Accordingly, increasing government spending in recession conditions and tax cuts in booming conditions is the best fiscal stimulus plan to stimulate economic growth.Keywords: Business Cycle, Threshold Autoregresive Model, Hodrick, Prescott Filter, Fiscal Stimulus Programs} -
هدف اصلی این مقاله بررسی ترکیب مخارج مصرفی خانوارهای شهری در ایران تحت سناریوهای مختلف قیمت حامل های انرژی است. برای این منظور، در ابتدا کالاهای و خدمات مصرفی خانوارهای شهری به 7 گروه تقسیم و سهم هر یک از کل مخارج مصرفی خانوارها با استفاده از سیستم تقاضای تقریبا ایده آل (AIDS) و اطلاعات 10 دهک هزینه ای طی سال های 1380 الی 1389 برآورد شده است. سپس متوسط سهم هر یک از این گروه ها با اعمال دو سناریوی قیمتی شامل 20 و 85 درصد برای سال های 1390 الی 1392 شبیه سازی شده است. نتایج حاکی از آن است که با به کارگیری هر یک از این دو سناریو ترکیب مصرفی خانوارهای شهری تغییر نمی کند و اولویت مصرفی آنها قبل از قیمت به ترجیحات و نیازها وابسته است. بنابراین، اگر دولت اعمال سناریوهای تند قیمتی را برنامه ریزی کند، باید سیاست های حمایتی مکمل را برای جبران کاهش رفاه مصرف کنندگان در پیش گیرد.
کلید واژگان: حامل های انرژی, ترکیب مخارج مصرفی, سیستم تقاضای تقریبا ایده آل, سناریوی قیمتی}The main purpose of this paper is to investigate the composition of consuming expenditures of urban households in Iran under various scenarios of the price of energy carriers. For this purpose، initially، goods and services consumed by urban households are divided into 7 groups and the share of total household expenditures is estimated by applying an almost ideal demand system (AIDS) and the data of the years 2001-2010 for 10 cost deciles. Then، the average of the share of each of these groups is simulated for the years 2011 -2013 under two scenarios of 20 and 85 percentage of the price. The results indicate that using either of these two scenarios does not change the consumption composition of urban households and consumers preferences before relating the price to the needs and priorities. So، if the government plans to impose steep price scenarios، it should follow supporting supplements policies to compensate the decline of consumer welfare.Keywords: Energy Carriers, Composition of Consumption Expenditures, Almost Ideal Demand System, Price Scenario} -
در این مقاله به منظور دستیابی به نقشه راه جهت اصلاح قانون مالیات بر ارزش افزوده و رویه های اجرایی آن در ایران بررسی مولفه های اجرایی نظام مالیات بر ارزش افزوده در 22 کشور مجری مالیات مزبور و مقایسه تطبیقی آن با ایران مدنظر قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که مالیات بر ارزش افزوده در ایران همانند کشورهای منتخب از نوع مصرفی و مبتنی بر اصل مقصد است. ملاک ثبت نام در اغلب کشورها گردش مالی سالانه یا گردش مالی مشمول مالیات سالانه است، در حالی که در ایران علاوه بر استفاده از این معیارها ماهیت فعالیت های اقتصادی نیز به کار می رود. به علاوه، نرخ استاندارد مالیات بر ارزش افزوده تقریبا در تمام کشورها بجز اتریش و هند همانند ایران به صورت واحد می باشد. در کشورهایی که در ساختار نرخ مالیاتی آنها نرخ های تخفیفی وجود ندارد معمولا دامنه کالاها و خدمات دارای معافیت بدون اعتبار گسترده تر است که این موضوع در کشورهای ایران، ارمنستان و... مشاهده می شود.
کلید واژگان: نظام مالیاتی, مالیات بر ارزش افزوده, مولفه های اجرایی}In this paper، in order to achieve the roadmap for reforming the VAT law and its administrative procedures in Iran، executive components evaluation of the VAT system in 22 countries and its comparison with Iran have been studied. The results suggest that the VAT in Iran is a consumption one and based on the destination principle as in the selected countries. Registration criteria in most of the countries are annual turnover or annual taxable turnover، while in Iran، addition to these criteria، the nature of economic activities also is used. Moreover، VAT standard rate in almost all countries، except Austria، India، is a unit as in the Iran. In the countries without discounted rates in their tax structure، usually there is a wider range of exempted goods and services without credit، and this observed in Iran، Armenia and etc.Keywords: Tax System, VAT, executive components} -
چکیده در این مقاله تدوین الگوی اقتصادسنجی کلان بخش کشاورزی ایران با تاکید بر زیربخش های آن مد نظر قرار گرفته است. در این راستا، کل بخشهای اقتصادی به سه گروه کشاورزی، نفت و سایر بخشها تقسیم و بخش کشاورزی نیز در قالب چهار زیرگروه زراعت، دامپروری و شکار، جنگلداری و ماهیگیری در نظر گرفته شد. معادلات مربوط به طرف عرضه و تقاضای بخش کشاورزی براساس بازارهای کالاو خدمات، بازار پول، نیروی کار، بازار ارز در قالب 68 معادله (58 معادله رفتاری و 10 اتحاد) تصریح و با اطلاعات سالهای 1360 الی 1387 به روش تکنیک همجمعی به صورت ایستا و پویا براورد شدند. نتایج براورد نشان می دهد که بین متغیرهای الگو روابط بلندمدت وجود دارد و ضرایب از لحاظ آماری معنی دار و منطبق بر انتظارات تئوریک هستند. میزان اعتبار الگوی براورد شده با استفاده از شبیه سازی پویا به صورت درون نمونه ای برای دوره 1360-1378 بررسی شد. نتایج محاسبه شاخص تایل برای برخی از متغیرها نشان می دهد که الگو توانسته است روند حرکت واقعی متغیرهای درونزا را در کل دوره مورد بررسی به نحو بسیار نزدیکی شبیه سازی کند. نتایج حاکی از این است که سیاست ارزی اعمال شده در الگو از طریق افزایش نرخ ارز اسمی رسمی موجب افزایش صادرات در بخش کشاورزی در سالهای اولیه و کاهش آن در سالهای آخر می شود. به علاوه، تدوام افزایش نرخ ارز منجر به کاهش واردات و به دنبال آن کاهش ارزش افزوده بخش کشاورزی و زیربخش های آن می شود.
کلید واژگان: الگوی اقتصادسنجی کلان, بخش کشاورزی, تکنیک همجمعی, شبیه سازی پویا}Abstract In this Article, Formulating macro-econometric model for Iran's agriculture sector has been considered with emphasis on its subsectors. In this regard, economic sectors is dividend including agriculture, oil and other sectors, and four subgroups agricultural sector has been considered including agriculture, animal husbandry and hunting, forestry and fisheries. Equations related to the supply and demand side of agriculture sector were specificated by goods and services, money, labor, foreign exchange markets in the form of equation 68 (58 behavioral equations and 10 equality) and estimated by cointegration technique in tow position, dynamic an static, using data during years 1981 to 2008. Results indicate that there is a long-term relationships between model variables and coefficients are statistically significant and consistent with theoretical expectations. Validation of estimated model has been investigated using a dynamic simulation as within the sample during period 1981-1999. The results of the Tile index calculation for some variables show that the model has been simulated the trends of endogenous variables close to the actual movement in the whole period. According to findings, exchange policies via increasing the nominal exchange rate led to increase the agricultural export in first years and decrease in last years.Keywords: Macroeconometric Model, Agricultural Sector, Cointegration Technique, Dynamic Simulation}
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.