به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

امیر پرویز سلاطی

  • مژده نهایت، محمد ذاکری*، امیرپرویز سلاطی، احمد قاسمی

    این مطالعه با هدف تعیین اثر دفعات غذادهی بر شاخص های رشد، تغذیه و بازماندگی در قزل آلای رنگین کمان (Onchorhynchus mykiss) طراحی گردید. در این آزمایش تعداد 216 قطعه ماهی قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزنی 11/0± 38 گرم در 18 تانک فایبرگلاس 300 لیتری بصورت کاملا تصادفی توزیع شدند. 3 تیمار آزمایشی شامل دفعات مختلف غذادهی 1، 3 و 5 نوبت در روز (بترتیب تیمار 1، 2 و 3) با 6 تکرار و براساس 5 درصد وزن توده زنده به مدت 90 روز تغذیه گردیدند. در پایان دوره آزمایشی، اختلاف معنی داری در تمامی شاخص های رشد مشاهده شد. در همه این شاخص ها تیمار 2 بر تیمار 3 برتری داشت و اختلاف معنی داری بین تیمار 2 و 1 مشاهده شد. نتایج حاصل از اندازه گیری ضریب کارایی غذایی در این مطالعه نشان داد که کارایی غذایی در تیمار 1 دارای کم ترین مقدار بوده و با تیمار 2 و 3 دارای اختلاف معناداری می باشد (05/0>P). بیش ترین مقدار از این شاخص برای تیمار 2 مشاهده شد درحالیکه با تیمار 3، اختلاف معناداری نداشت (05/0<P). کم ترین درصد بازماندگی در تیمار 1 و بیش ترین مقدار مربوط به تیمار 2 مشاهده شد. ضریب بازده اقتصادی، مقرون به صرفه-ترین دفعات غذادهی را 3 بار تغذیه در روز در تیمار 2 نشان داد به گونه ای که حداکثر میزان هزینه غذا در تیمار یک و حداقل مقدار در تیمار دو مشاهده شد. نتایج بدست آمده مطلوبیت دفعات غذادهی 3 بار در روز از نظر تولید در ماهیان قزل آلای رنگین کمان را نشان داد.

    کلید واژگان: دفعات غذادهی، شاخص رشد، شاخص تغذیه، ضریب بازده اقتصادی، Onchorhynchus Mykiss
    Mozhdeh Nahayat, Mohammad Zakeri *, Amirparviz Salati, Ahmad Ghasemi

    This study aimed to determine the effect of feeding frequency on growth, nutrition, and survival indices in rainbow trout (Oncorhynchus mykiss). In this experiment, 216 rainbow trout with an average weight of 38 ± 0.11 g were distributed in 18 (300-liter fiberglass) tanks complete randomly. Three experimental treatments including different feeding times 1, 3, and 5 times a day (treatments 1, 2, and 3, respectively), were fed with 6 replications and based on 5% of biomass weight for 90 days. At the end of the experimental period, a significant difference was observed in all growth indices. In all these indicators, treatment 2 was superior to treatment 3. A significant difference was observed between treatments 2 and 1. The results of measuring feed efficiency ratio in this study showed that feed efficiency in treatment 1 has the lowest value and has a significant difference with treatments 2 and 3 (P<0.05). The highest value of this index was observed for treatment 2, while there was no significant difference with treatment 3. The lowest survival rate was observed in treatment 1, and the highest value was observed in treatment 2. The economic efficiency ratio showed that thrice a day in treatment 2 the most cost-effective feeding times. So the maximum feed cost was observed in treatment 1, and the minimum amount was observed in treatment 2. The results showed the frequency of feeding 3 times a day in terms of production in rainbow trout.

    Keywords: Feeding Frequency, Growth Index, Feed Efficiency Ratio, Economic Efficiency, Onchorhynchus Mykiss
  • نبی الله خون میرزایی، امیر پرویز سلاطی، علی شهریاری*

    تعیین تراکم مطلوب پرورش جهت بهبود عملکرد ماهی و سودآوری ضروری است. مجموع 1350 ماهی قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزن اولیه 5/1±30 گرم تهیه شد. سپس ماهیان به صورت تصادفی در 12 تانک فایبرگلاس توزیع شده و در تراکم های 15، 30، 45 و 60 کیلوگرم در متر مکعب به مدت 60 روز پرورش داده شدند. وزن نهایی، افزایش وزن و ضریب راندمان پروتیین در ماهیان پرورش یافته در تراکم های 30 و 45 کیلوگرم نسبت به تراکم های 15 و 60 کیلوگرم به طور معنی داری بالاتر و ضریب تبدیل غذا پایین تر بود. بالاترین سطوح کورتیزول و لاکتات سرم در تراکم 60 کیلوگرم مشاهده شد و پس از آن تراکم 15 کیلوگرم قرار داشت که نشان دهنده وجود استرس در تراکم پرورش بالا و تراکم خیلی پایین می باشد. فعالیت لایزوزیم سرم در تراکم های 15 و 60 کیلوگرم به طور معنی داری پایین تر از تراکم 30 کیلوگرم بود. کمترین میزان ظرفیت آنتی اکسیدانی کل، اسمولالیته و فعالیت مکمل (ACH50) سرم و بالاترین فعالیت ALT سرم در ماهیان پرورش یافته در بالاترین تراکم مشاهده گردید. میزان گلوبولین سرم در تراکم های 30 و 45 کیلوگرم به طور معنی داری بالاتر و فعالیت AST سرم پایین تر از تراکم 60 کیلوگرم بود. پایین ترین میزان کلسترول، لیپوپروتیین های با چگالی کم (LDL) و بالا (HDL) و تری گلیسرید سرم نیز در تراکم 60 کیلوگرم مشاهده شد. نتایج نشان داد که تراکم پرورش خیلی پایین نیز مانند تراکم پرورش بالا می تواند بر عملکرد قزل آلای رنگین کمان اثرات منفی داشته باشد. بنابراین تراکم های متوسط (30 و 45 کیلوگرم در متر مکعب) برای پرورش این گونه توصیه می گردد.

    کلید واژگان: تراکم، شاخص بیوشیمیایی، دفاع آنتی اکسیدانی، قزل آلای رنگین کمان
    Nabiallah Khoonmirzae, Amir Parviz Salati, Ali Shahriari*

    Determining the optimal culture density is necessary to improve fish performance and profitability. A total of 1350 rainbow trout with an average initial weight of 30±1.5 g were obtained. Then, the fish were randomly distributed in 12 fiberglass tanks and reared at densities of 15, 30, 45 and 60 kg/m3 for 60 days. The final weight, weight gain, and protein efficiency ratio were significantly higher and the feed conversion ratio was lower in fish reared in densities of 30 and 45 kg compared to densities of 15 and 60 kg. The highest levels of serum cortisol and lactate were observed at the density of 60 kg, followed by the density of 15 kg, which indicates the presence of stress in high culture density and very low density. The activity of serum lysozyme in densities of 15 and 60 kg was significantly lower than the density of 30 kg. The lowest serum total antioxidant capacity value, osmolality, and complement activity (ACH50) and the highest serum ALT activity were observed in fish reared at the highest density. Serum globulin level was significantly higher and serum AST activity was lower at densities of 30 and 45 kg than the density of 60 kg. The lowest levels of serum cholesterol, low-density lipoproteins (LDL), high-density lipoproteins (HDL), and triglycerides were also observed at the density of 60 kg. The results showed that very low culture density, like high culture density, can have negative effects on the performance of rainbow trout. Therefore, medium densities (30 and 45 kg/m3) are recommended for rearing of this species.

    Keywords: Density, Biochemical index, Antioxidant defense, Rainbow trout
  • رشید علیجانی اردشیر*، داریوش غلامی، سارا رستگار، عبدالعلی موحدی نیا، امیر پرویز سلاطی، ابراهیم ذبیحی
    مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر نونیل فنول بر فعالیت سیستم ایمنی ماهی قرمز از طریق اندازه گیری میزان تجمع رنگدانه های ملانوماکروفاژی در بافت کلیه و طحال ماهی قرمز انجام شده است. از این رو، ماهی های نابالغ به مدت 25 روز در معرض غلظت های 6-10 و 7-10 مولار نونیل فنول قرار گرفتند. مراحل آماده سازی بافت کلیه و طحال و رنگ آمیزی های هماتوکسیلین- ایوزین، پرلز پروسین بلو و اسید پریودیک شیف به ترتیب برای شناسایی ملانین، هموسیدرین و لیپوفوشین انجام شد. سپس برای کمی سازی رنگدانه ها از نرم افزار Image J (ver. 1.53 e) استفاده شد. قرار گرفتن ماهی در معرض نونیل فنول منجر به کاهش تشکیل مراکز ملانوماکروفاژی حاوی رنگدانه هموسیدرین در طحال شد و تاثیری بر تشکیل مراکز حاوی این رنگدانه در کلیه نداشت. تشکیل مراکز ملانوماکروفاژی حاوی رنگدانه لیپوفوشین به ترتیب در طحال و کلیه پس از مواجهه با نونیل فنول کاهش و افزایش یافت (05/0P<)، درحالی که نونیل فنول منجر به افزایش تشکیل مراکز ملانوماکروفاژی در هر دو اندام به صورت وابسته به غلظت شد. به طور کلی، در میان سه رنگدانه موجود در مراکز ملانوماکروفاژی، ملانین به صورت وابسته به غلظت افزایش یافت و به نظر می رسد شاخص بهتری برای قرار گرفتن در معرض نونیل فنول باشد.
    کلید واژگان: نونیل فنول، ملانوماکروفاژ، رنگدانه ها، مواد شیمیایی مختل کننده غدد درون ریز
    Rashid Alijani Ardeshir *, Dariush Gholami, Sara Rastgar, Abdolali Movahedinia, Amirparviz Salati, Ebrahim Zabihi
    This study aimed to evaluate the histological effect of nonylphenol on the activity of goldfish (Carassius auratus) immune system by measuring the accumulation of melanomacrophage pigments in the kidney and spleen of goldfish. Therefore, immature goldfish were exposed to 10-6 and 10-7M nonylphenol (NP) for 25 days. Tissue processing was carried out followed by Hematoxylin-eosin (H&E), Perls Prussian blue (PPB) and periodic acid Schiff (PAS) staining to identify melanin, hemosiderin and lipofuscin, respectively. Then, image processing was performed using ImageJ software (ver. 1.53 e) to quantify the pigment content of melanomacrophage centers (MMCs). The exposure to NP led to decrease of MMC formation containing hemosiderin pigment in the spleen, and did not affect the formation of MMCs containing this pigment in the kidney. MMC formation containing lipofuscin pigment decreased and increased in the spleen and kidney, respectively, after exposure to NP (P<0.05). The exposure to NP led to the increase of MMC formation in both organs in a dose-dependent manner. Generally, melanin increased in a dose-dependent manner and seems to be a better indicator of exposure to NP.
    Keywords: Nonylphenol, Melanomacrophage, Pigments, Endocrine-disrupting chemicals
  • فرحناز کیان ارثی*، حسین هوشمند، امیرپرویز سلاطی، نگین سلامات

    سلنیوم یک عنصر نافلز و نوعی ریزمغذی ضروری برای بدن است که دارای خصوصیات شیمیایی مشابه با اکسیژن و گوگرد می باشد. با توجه به ویژگی های منحصر به فرد فیزیکی، شیمیایی و زیستی، در چرخه اکوسیستم آب های جاری و دریایی نقش مهمی را ایفا می کند. سلنیوم یکی از مواد کم نیاز برای حیوانات است که به عنوان کوفاکتور در ساختار آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز نقش اساسی را در مهار اثرات تخریبی رادیکال های آزاد بدن ایفاء می نماید و اهمیتی حیاتی در سیستم دفاع آنتی اکسیدانی، هورمون های تیروییدی و عملکرد انسولین، تنظیم رشد سلولی و حفظ باروری دارد. امروزه رژیم های غذایی حاوی سلنیوم در تغذیه حیوانات آبزی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از مکمل مناسب سلنیوم در رژیم غذایی برای بهبود عملکرد رشد آبزیان و عملکردهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی در ماهی دارای اهمیت است. سلنیوم به شکل های معدنی، آلی و نانو در غذای آبزیان استفاده می شود، اما بکارگیری سلنیوم معدنی در فرمول غذایی ماهیان بیشتر از شکل های دیگر بوده است.

    کلید واژگان: سلنیوم، ریزمغذی، خوراک ماهیان دریایی
    Farahnaz Kianersi *, Hossein Houshmand, AmirParviz Salati, Negin Salamat

    Selenium is a non-metallic element and a kind of essential micronutrient for the body, which has chemical properties similar to oxygen and sulfur. Due to its unique physical, chemical and biological characteristics, it plays an important role in the ecosystem cycle of running and sea waters. Selenium is one of the low-requirement substances for animals, which as a cofactor in the structure of glutathione peroxidase enzyme plays an essential role in inhibiting the destructive effects of free radicals in the body and is vitally important in the antioxidant defense system, thyroid hormones and insulin function, regulation It has cell growth and fertility maintenance. Today, selenium-containing diets have received much attention in the feeding of aquatic animals. It is important to use the appropriate selenium supplement in the diet to improve the performance of aquatic growth and physiological and biochemical functions in fish. Selenium is used in inorganic, organic and nano forms in fish feed, but the use of inorganic selenium in fish food formula has been more than other forms.

    Keywords: Selenium, Micronutrient, marine fish feed
  • امیر ستاری*، امیر پرویز سلاطی

    بیسفنول A (BPA) ماده ای شیمیایی است که در ساخت و سخت کردن فرآورده های پلاستیکی همچون درب بطری ها و قوطی های نوشیدنی به کار می رود. ایران یکی از 10 کشور نخست جهان در زمینه مصرف محصولات پلاستیکی است و نتیجتا رهاسازی پسماندهای پلاستیکی منجر به انتشار آلودگی هایی از جمله با ماده بیسفنول در منابع آبی خواهد شد که بخشی از آن ها در آبزی پروری به کار رفته و از طریق گونه های پرورشی منجر به انتشار در غذای انسان خواهند شد. یکی از راه های ارزیابی حضور عوامل شیمیایی در محیط زیست ماهیان سنجش شاخص های دفاع آنتی اکسیدانی در بافت های ماهی است. این مطالعه پاسخ های دفاع آنتی اکسیدانی ماهی قزل آلای رنگین کمان را در مواجهه با BPA مورد بررسی قرار داده و بدین منظور از بافت کبد 110 قطعه ماهی قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزنی 4/0±55 گرم پس از مواجهه 14 روزه با صفر و 10 و 50 میکروگرم در لیتر ماده BPA نمونه برداری و برخی از شاخص های دفاع آنتی اکسیدانی همچون کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز، مالون دی آلدهاید و گلوتاتیون پراکسیداز اندازه گیری شدند که منجر به افزایش معنی دار شاخص های مورد ارزیابی پس از رویارویی با غلظت های مورد بررسی از BPA در این مطالعه شدند که موید امکان بهره مندی از این شاخص ها در دنبال نمودن ردپای آلودگی با فرآورده های پلاستیکی در منابع آبی و غذایی انسان و محیط زیست آبی می باشد.

    کلید واژگان: بیسفنول A، دفاع آنتی اکسیدانی، قزل آلای رنگین کمان
    Amir Parviz Salati

    Bisphenol A (BPA) is a chemical used in the manufacture and hardening of plastic products. Iran is one of the top 10 countries in the world in terms of consumption of plastic products, and as a result, the release of plastic waste turns into the release of substances such as BPA in water resources and in aquaculture systems. One of the ways to evaluate the presence of chemical factors in the environment of fish is to measure antioxidant defense indicators in fish tissues. This study investigated the antioxidant defense responses of rainbow trout exposed to BPA. The liver tissue of 110 pieces of rainbow trout (55 ± 0.4 grams) were sampled after 14 days of experimental fish exposure to zero, 10 and 50 micrograms per liter of BPA for antioxidant defense indicators assay such as catalase, superoxide dismutase, malon di-aldehyde and glutathione peroxidas. All indicators were significantly increased after exposure period of 14 days to 10 and 50µg/L of BPA (P˂0.05) which confirms the possibility of benefiting from these indicators in following the trace pollution with plastic products in the water and food sources of humans and the aquatic environment.

    Keywords: Bisphenol A, antioxidant defense, Rainbow trout
  • منا تفانی، نسیم زنگویی*، امیر پرویز سلاطی، محمد ذاکری، سید محمد موسوی، محمدجواد ایمانی

    هدف این مطالعه بررسی اثرات مکمل معدنی آزومایت بر دفاع آنتی اکسیدانی عضله، میزان بازماندگی و مقاومت در برابر عفونت تجربی باکتری Aeromonas hydrophila در ماهی کپور معمولی جوان بود. به این منظور 180 قطعه ماهی کپور معمولی با میانگین وزنی 15/4±05/20 گرم، به طور تصادفی به چهار تیمار تقسیم شدند و به مدت 8 هفته با جیره هایی با سطوح مختلف آزومایت شامل گروه شاهد (فاقد آزومایت)، تیمار 1 (2 گرم در کیلوگرم)، تیمار 2 (4 گرم در کیلوگرم) و تیمار 3 (8 گرم در کیلوگرم) غذادهی شدند. نتایج نشان داد که دفاع آنتی اکسیدانی عضله تحت تاثیر مصرف آزومایت قرار نگرفت (05/0>p). اما بالاترین فعالیت کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز در تیمار 3 مشاهده شد. تجویز خوراکی آزومایت بر میزان بازماندگی ماهیان در طی دوره، اثر معنی داری نداشت (05/0>p). اما مقاومت در برابر باکتری A. hydrophila را به طور معنی داری افزایش داد (05/0<p) و بالاترین مقاومت در برابر باکتری (پایین ترین درصد تلفات)، مربوط به تیمار 2 بود که با گروه شاهد اختلاف معنی داری نشان داد (05/0<p). با توجه به نتایج به دست آمده می توان پیشنهاد کرد که با افزودن 4 گرم آزومایت به هر کیلوگرم جیره، بدون ایجاد اثر منفی بر شاخص های دفاع آنتی اکسیدانی می توان مقاومت ماهی کپور معمولی جوان را در برابر عفونت باکتریایی A. hydrophila افزایش داد.

    کلید واژگان: کپور معمولی، آزومایت، دفاع آنتی اکسیدانی عضله، Aeromonas hydrophila
    Mona Tafani, Nasim Zanguee *, Amir Parviz Salati, Mohammad Zakeri, Seyed Mohammad Mousavi, MohammadJavad Imani

    The aim of this study was to evaluate the effects of Azomite on muscle antioxidant defense, survival rate and resistance to Aeromonas hydrophila experimental infection in juvenile common carp. For this purpose, a total of 180 fish, with initial average weight of 20.05 ±4.15g, were randomly divided in 4 treatments and fed 4 different diets including control group (without Azomite), treatment 1 (2g/kg Azomite), treatment 2 (4g/kg Azomite) and treatment 3 (8g/kg Azomite) for a period of 8 weeks. The results showed that the muscle antioxidant defense was not significantly affected by Azomite consumption (P>0.05). However, the highest activity of catalase and glutathione peroxidase was observed in treatment 3. Oral administration of Azomite had no significant effect on the fish survival rate during the period of experiment (P>0.05). But the resistance to A. hydrophila was significantly increased and the highest resistance (the lowest mortality rate) was related to treatment 2, which showed a significant difference with the control group (P<0.05). According to results, it can be suggested that adding 4g/kg of Azomite to common carp diet can increase resistance to A. hydrophila infection without having any negative effect on muscle antioxidant defense system.

    Keywords: Cyprinus carpio, Azomite, muscle antioxidant defense, Aeromonas hydrophila
  • فرحناز کیان ارثی*، علیرضا صفاهیه، نگین سلامات، امیر پرویز سلاطی، حسین هوشمند

    جیوه با تولید رادیکال های آزاد اکسیژن و از بین بردن منابع آنتی اکسیدان باعث ایجاد استرس اکسیداتیو می شود. مهم ترین کاربرد سلنیوم، نقش آن در ساختمان آنزیم های آنتی اکسیدانی از قبیل گلوتاتیون پراکسیداز است و عملکرد آن حذف رادیکال های آزاد و گونه های اکسیژن فعال می باشد. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر آنتی اکسیدانتی نانو ذرات سلنیوم و سلنیت سدیم بر پارامترهای بیوشیمیایی و دفاع آنتی اکسیدانی در ماهی شانک زرد باله (Acanthopagrus latus) در مواجهه با کلرید جیوه می باشد. دراین مطالعه تعداد 300 قطعه بچه ماهی با میانگین وزنی 3±25 گرم در پنج تیمار و با جیره غذایی سلنیت سدیم و نانو ذره سلنیوم با دو غلظت 1 و 5/1میلی گرم برکیلوگرم به مدت 6 هفته تغذیه شدند، سپس به مدت دوهفته در معرض کلریدجیوه با دوز تحت کشنده قرار گرفتند. در پایان از همه تیمارها نمونه های خون و کبد برداشت و فعالیت آنزیم های کبدی و آنتی اکسیدانی مورد سنجش قرارگرفتند. نتایج نشان دادند که فرم نانوذره سلنیوم باعث افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز، کاهش محتوای مالون دی آلدیید، آسپارتات آمینو ترانسفراز و آلکانین فسفاتاز شد (05/0>p). در طول دوره در معرض گذاری، فرم نانو ذره سلنیوم در بالا بردن فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز اثر بخش تر از شکل معدنی سلنیوم بود. کاهش محتوای مالون دی آلدیید در کبد ماهیان تغذیه شده با نانوذره سلنیوم نشان دهنده کاهش پراکسیداسیون لیپید و کاهش استرس اکسیداتیو بود. فعالیت آنزیم های آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز تحت تاثیر فلز جیوه درگروه های تغذیه شده با سلنیت سدیم نسبت به گروه های تغذیه شده با نانو ذره افزایش بیشتری داشت (05/0>p) و بالارفتن سطح این آنزیم ها در خون نشانه آسیب کبدی است. به طورکلی، افزودن نانو ذره سلنیوم در جیره غذایی پایه اثر بخشی بهتری از نظر شاخص های آنتی اکسیدانی در ماهی شانک زرد باله متعاقب مواجهه با کلرید جیوه داشت.

    کلید واژگان: ماهی شانک زرد باله، سلنیت سدیم، نانوذره سلنیوم، جیوه
    FARAHNAZ KIANERSI*

    Mercury causes oxidative stress in the body by producing oxygen free radicals and destroying antioxidant sources. The most important application of selenium is its role in the construction of antioxidant enzymes such as glutathione peroxidase, the function of which is to eliminate free radicals and reactive oxygen species. The aim of this study was to investigate the antioxidant effect of selenium nanoparticles and sodium selenite on biochemical parameters and antioxidant defense in Acanthopagrus latus in the presence of mercury chloride. A total number of 300 fish (25±3 g) were randomly distributed in five groups according to diet: control, nanoSe and sodium selenite (1 and 1.5 mg/kg). Fish were fed with experimental diets for six weeks. They were then exposed to a sublethal dose of HgCl2 for two weeks. At the end of the feeding period and after exposure, blood and liver samples were taken from all treatments and the activity of liver enzymes and antioxidants were measured. After six weeks of feeding the results showed that the form of selenium nanoparticles improved growth performance, increased the activity of antioxidant enzymes GPX and CAT and reduced the content of MDA, AST and ALT (p<0.05). The results showed that the form of selenium nanoparticles was more effective than the inorganic form of selenium during the period of exposure in increasing the activity of the antioxidant enzymes GPX and CAT. Decreased MDA content in the liver of fish fed selenium nanoparticles indicated a reduction in lipid peroxidation and a reduction in oxidative stress. The activity of ALT, AST and ALP enzymes increased more in the groups fed with selenium sodium than in the groups fed with nanoparticles (p<0.05). This study showed that the addition of selenium nanoparticles to the basic diet was more effective in terms of growth and antioxidant indices in yellowfin porgy (A. latus) after exposure to mercury chloride.

    Keywords: Yellowfin porgy, Selenium nanoparticles, Sodium Selenite, Mercury
  • ابراهیم مسعودی، علی اکبر هدایتی*، طاهره باقری، امیرپرویز سلاطی، رقیه صفری، محمد قلی زاده، محمد ذاکری
    نگرانی ها در مورد تاثیرات منفی میکروپلاستیک ها بر سلامت انسان باعث توجه روزافزون به وقوع میکروپلاستیک ها در محیط آبی شده است. مطالعات اخیر تمرکز خود را از محیط دریایی به آب های داخلی، به ویژه بر توزیع مکانی-زمانی میکروپلاستیک ها در رودخانه هایی با کاربری مسکونی و کشاورزی، گسترش داده است. حوضه رودخانه قره سو، منتهی به خلیج گرگان، محل جریان رودخانه های دایمی بسیاری است که سطوح آلودگی میکروپلاستیک در آن رودخانه ها ناشناخته است. این مطالعه در امتداد 8 رودخانه مختلف در سال 1399 انجام شد. در مجموع 9 گونه ماهی شناسایی شده و وجود میکروپلاستیک در 87 درصد ماهیان تایید شد. شیوع ذرات میکروپلاستیک در بین گونه ها به ترتیب  Barbus cyri Rutilus kutum> Vimba persa> Cyprinus carpio = Neogobius melanostomus > Rutilus caspicus> Gambusia holbrooki> Carassius gibelio> > Chelon spp. بود. بیشترین نوع، رنگ و اندازه میکروپلاستیک ماهی ها به ترتیب فیبر، مشکی، 0/5-0/1 میلی متر بود. در مجموع نتایج تحقیق نشان داد که رودخانه های حوضه قر سو نه تنها در مناطق توسعه یافته با فعالیت شدید انسانی بلکه در مناطق بالادست توسط میکروپلاستیک ها آلوده شده اند که می توانند به عنوان منشا آلودگی خلیج گرگان در نظر قرار گیرد.
    کلید واژگان: میکروپلاستیک، حوضه قره سو، ماهی، رسوبات
    Ebrahim Masoudi, Aliakbar Hedayati *, Tahereh Bagheri, Amirparviz Salati, Roghayeh Safari, Mohammad Gholizadeh, Mohammad Zakeri
    Concerns about the negative effects of microplastics on human health have led to increasing attention to the occurrence of microplastics in the aquatic environments. Recent studies have focus from the marine environment to inland waters, particularly the spatio-temporal distribution of microplastics in rivers. Qarasu basin, leading to Gorgan Bay, is the site of many permanent rivers and the levels of microplastic pollution in those rivers are unknown. This study was conducted along 8 different rivers in 2020. Some 9 fish species were identified and the presence of microplastics was confirmed in 87% of fish. The prevalence of microplastic particles among species were Chelon spp.> Carassius gibelio> Gambusia holbrooki> Rutilus rutilus> Neogobius melanostomus> Cyprinus carpio = Vimba persa> Rutilus caspicus> Barbus cyri. The highest type, color and size of fish microplastics were fiber, black, 0.5-0.1mm, respectively. In conclusion the rivers of Qarasu basin have been polluted by microplastics not only in developed areas with intense human activity but also in upstream areas, which can be considered as a source of pollution in Gorgan bay.
    Keywords: Microplastics, QaraSu Basin, fish, sediments
  • خدیجه خلیفی، نگین سلامات*، عبدالعلی موحدی نیا، امیرپرویز سلاطی
    مطالعه ی حاضر با هدف بررسی ساختار بافتی گناد و هورمون های جنسی ماهیان شانک زردباله (Acanthopagrus latus) و کفشک راستگرد (Euryglossa orientalis) جمع آوری شده از خور موسی انجام شد.  بدین منظور حدود 120 قطعه ماهی (10 قطعه/گونه/ایستگاه) از ایستگاه های پتروشیمی، جعفری، مجیدیه، غزاله و زنگی واقع در خور موسی و ایستگاه گناوه (ایستگاه شاهد) جمع آوری شد.  جهت سنجش هورمونی، خون گیری از ساقه ی دمی ماهیان و جداسازی پلاسمای خون انجام شد.  سپس ماهیان تشریح شده و نمونه هایی از بافت تخمدان آن ها برداشته و در محلول فرمالین تثبیت و پس از طی مراحل پاساژ بافتی، مقاطع توسط رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین رنگ آمیزی و با میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفتند.  فاکتورهای هیستومتری از قبیل قطر فولیکول، قطر اووسیت، میزان بافت همبندی و تنوع فولیکولی نیز محاسبه شد.  میزان هورمون های 17-بتااسترادیول و تستوسترون با استفاده از روش رادیوایمنواسی (RIA) و هورمون های گنادوتروپینی GTHI و GTHII با استفاده از روش IRMA سنجیده شد.  در تخمدان هر دو گونه ماهی در ایستگاه های مختلف عمده ی فولیکول ها در مرحله ی پری ویتلوژن و شامل فولیکول های کروماتین نوکلئولوس، پری نوکلئولوس و آلوئول قشری بود.  در برخی ایستگاه ها به ویژه ایستگاه پتروشیمی بافت همبند بینابینی افزایش یافته و فولیکول های آترزی در میان سایر فولیکول ها مشاهده شد.  نتایج حاصل از اندازه گیری میزان هورمون های گنادی 17-بتااسترادیول و تستوسترون نشان داد که غلظت این دو هورمون در ایستگاه پتروشیمی کم تر از ایستگاه شاهد و غلظت هورمون های GTHI و GTHII بالاتر از ایستگاه شاهد بود.  در کل، احتمالا به دلیل آلودگی زیاد ایستگاه پتروشیمی به پسماندهای صنایع پتروشیمی و کارخانه ی کلرآلکالی مجاور، تخمدان ماهیان صید شده از این ایستگاه دچار تغییرات ساختاری شده بود.
    کلید واژگان: شانک زردباله، کفشک راستگرد، 17-بتااسترادیول، تخمدان، تستوسترون
    Khadijeh Khalifi, Negin Salamat *, Abdolali Movahedinia, Amir Parviz Salati
    This study aimed to investigate the gonadal tissue structure and sexual hormones in the yellowfin seabream (Acanthopagrus latus) and sole (Euryglossa orientalis) collected from the Mussa creek. For this purpose, about 1200 fish (10fish/species/station) were collected from five selected stations in Mussa creek including Petrochemical, Gafari, Majidieh, Ghazaleh and Zangi stations  and Genaveh Port station (as control). After the biometrical assay, bleeding was conducted from the fish caudal vine and blood samples were moved to heparinized microtubes and serum was separated after centrifuging. Also, tissue samples were taken from the ovary and fixed in formalin. Tissue samples passed through a routine histological process and the tissue sections were prepared and stained with H&E. later, histological sections were studied under light microscope and microphotographs were prepared using Dino lite with Dinocapture software. The steroid hormones including 17-βestradiol (E2) and testosterone (T) were measured using the radioimmuneassay (RIA) method and gonadotropin hormones (GTHI and GTHII) were also measured by IRMA method. The most follicles observed in the ovarian samples of both species from different stations were in previtellogenic stages including chromatin-nucleolus, prenucleolus and cortical alveoli follicles. Also an increase in the interstitial connective tissue and atretic follicles were recorded in the ovarian samples from some stations especially Petrochemical station. The results showed that the level of steroids (E2 and T) was lower in fish from the Petrochemical station than others, while GTHs reached the highest level in these fish. Generally, the most alterations in gonadal tissue structure in both fish species were recorded in the petrochemical station, probably due to waste waters released into the water in this station from various petrochemical and color alkali industries surrounded this station.
    Keywords: Acanthopagrus latus, Euryglossa orientalis, 17-βestradiol, Mussa creek, Ovary, testosterone
  • فرحناز کیان ارثی، علیرضا صفاهیه*، نگین سلامات، امیر پرویز سلاطی، حسین هوشمند

    در این مطالعه اثرات دو شکل معدنی و نانوذره سلنیوم بر رشد، آنزیم های کبدی و وضعیت آنتی اکسیدانی ماهی شانک زرد باله (Acanthopagrus latus) مقایسه شده است. بدین منظور 300 قطعه بچه ماهی با میانگین وزنی 3±25 گرم در پنج گروه تیماربندی شده و با جیره غذایی حاوی سلنیت سدیم و نانو ذره سلنیوم با دو غلظت 1 و 5/1میلی گرم بر کیلوگرم به مدت 6 هفته تغذیه شدند. در پایان دوره نمونه های خون و کبد از همه گروه ها گرفته و فعالیت آنزیم های کبدی و آنتی اکسیدانی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که افزودن فرم نانوذره سلنیوم به جیره غذایی نسبت به فرم معدنی آن باعث بهبود عملکرد رشد شده است. درصد افزایش وزن در گروه شاهد معادل 59/15±95 و در گروه های تغذیه شده با نانوذره سلنیوم بترتیب 52/3±73/121 و 63/11±52/115 و درگروه های تغذیه شده با سلنیت سدیم برابر 28/3±58/90 و 58/1±61/66 بود. بالاترین میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) و کاتالاز (CAT) و کمترین میزان آنزیم های کبدی آلانین آمینو ترانسفراز (ALT) و آلکانین فسفاتاز (ALP) در تیمار حاوی نانوذره سلنیوم بود (05/0>p) که میزان ALT با سایر تیمارها دارای اختلاف معنی دار بود (05/0> p). همچنین کمترین میزان مالون دی آلدئید (MDA) در کبد ماهیان تغذیه شده با نانوذره بود که با تیمار شاهد و سلنیت سدیم اختلاف معنی داری نداشت. به طورکلی، نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که نانوذره سلنیوم نسبت به فرم معدنی آن بر عملکرد رشد و سیستم دفاع آنتی‎اکسیدانی ماهی شانک زرد باله اثرات مثبت داشته است.

    کلید واژگان: ماهی شانک زرد باله، نانو ذره سلنیوم، سلنیت سدیم، ایمنی
    F Kianersi, Amir Parvize Salati, Hosein Hosmand Hosmand

    In this study, the effects of both mineral and nanoparticles selenium were investigated on growth performance, liver enzymes, and antioxidant status of yellowfin porgy, Acanthopagrus latus. A total number of 300 fish (average weight = 25±3 g) were randomly distributed in five groups according to according to diet: control (basal diet), nanoSe (1 and 1.5 mg/kg -supplemented diet) and sodium selenite (1 and 1.5 mg/kg -supplemented diet). Fish were fed with experimental diets for six weeks. At the end of the experiment, liver and blood samples obtained to assay the liver and antioxidant enzymes activities. The results showed that addition of 1 and 1.5 mg/kg nanoSe to the diet promoted growth, as weight gain increased significantly in A. latus fed by nanoSe (p<0.05). Also, the highest glutathione peroxide and catalase activity were recorded in treatment containing nanoSe (p<0.05). While the lowest ALT activity were seen in 1.5 mg/kg nanoSe (p<0.05). The lowest level of Malondialdehyde (MDA) was in the liver of fish fed by nanoSe, while there were no significant differences with the control and Sodium Selenite groups (p>0.05). Our findings showed that Selenium nanoparticles had beneficial effects on growth performance and antioxidant defense system of A. latus.

    Keywords: Yellow fin porgy, Selenium nanoparticles, Sodium Selenite, Immunity
  • سعید خرمیان، پریتا کوچنین*، وحید یاوری، امیر پرویز سلاطی

    در مطالعه حاضر به منظور ارتقاء بازده تولید ماهی شانک باله زرد عربی Acanthopagrus arabicus به عنوان یکی از گونه های مناسب برای پرورش در قفس اثر تزریق هورمون های HCG، LHRH-A2، عصاره هیپوفیز کپور و ترکیبی از هیپوفیز کپور و LHRH-A2 بر روی مولدین ماده مورد بررسی قرار گرفت. تیمارهای هورمونی و گروه کنترل در سه تکرار انجام شد که در هر تکرار 30 قطعه ماهی با نسبت جنسیت 1 به 1 وجود داشت. میانگین وزن نرها و ماده ها به ترتیب 310 و 675 گرم بود. در هر تکراری ماهیان ماده دو بار با دوز مشابه در فاصله زمانی 24 ساعت تزریق شدند. تخم ریزی در تمامی تانک ها اتفاق افتاد. همه تیمارهای هورمونی سبب شدند تخم ریزی زودتر و در بازه زمانی کوتاه تری اتفاق بیافتد. هماوری نسبی در تیمار هورمون ترکیبی به طور معنی داری از بقیه تیمارها بالا تر بود اما گروه کنترل و HCG کمترین هماوری نسبی را داشت (05/0>p). درصد تخم های شناور در تیمارهای مختلف و گروه کنترل تفاوت معنی داری را نشان نداد. هم چنین بازماندگی لاروها در روزهای 10 و 35 بین تیمارهای هورمونی با گروه کنترل اختلاف معنی داری نداشت. در این مطالعه چالش گرسنگی روی لاروهای سه روزه انجام شد، به طوری که درصد بازماندگی لاروها در 12، 24، 36، 48، 60 و 72 ساعت بعد از شروع چالش محاسبه شد. درصد بازماندگی لاروها بعد از شروع چالش گرسنگی در تیمارهای مختلف اختلاف معنی داری ثبت نشد. این مطالعه نشان داد که در القای تخم ریزی ماهی شانک زرد باله عربی، تزریق ترکیب هورمونی LHRH-A2 و CPE نسبت به هر کدام از این هورمون ها به تنهایی و هورمون HCG در ارتقاء کمیت تخم ها بدون تاثیر بر کیفیت آن ها موثرتر می باشد.

    کلید واژگان: القای تخم ریزی، گنادوتروپین، عملکرد تخم ریزی، تیمار هورمونی، شانک باله زرد عربی
    S. Khoramian, P. Kochanian*, V. Yavari, A.P. Salati

    Arabian yellowfin sea bream (Acanthopagrus arabicus) is a candidate for cage culture. In this study to improve spawning performance (in quality and quantity) the effects of using human chorionic gonadotropin (HCG), Luteinizing hormone-releasing hormone analogues (LHRH-A2), carp pituitary extract (CPE) and a combination of CPE plus LHRH-A2 in females were investigated. The hormone treatments and control were tested in triplicates. Each replicate was stocked with 30 fish with a sex ratio of 1:1 and the average weights were 675g and 310g for females and males, respectively. In each trial, females were injected twice with the same dose in 24 hours between of either. Spawning occurred in all tanks and the use of all hormones successfully induced spawning in a shorter time. Relative fecundity was found to be significantly elevated in the mix treatment (p<0.05). Fish in the control group and HCG treatment showed the lowest relative fecundity. Buoyant egg percentage was not significantly affected by different hormones. Results of survival rate percentage in 10 and 35 DPH did not show any significant different between treatments and control group (p>0.05). Starvation challenge was designed for 3 DPH larvae. Survival rate of larvae in 12, 24, 36, 48, 60, 72 hours after starting challenge did not differ significantly among treatments (p>0.05). The present study revealed the best spawning performance of A. arabicus was achieved at a combination of CPE plus LHRH-A2, This hormone combination increases the quantity of produced eggs without affecting their quality.

    Keywords: Induce spawning, Arabian yellowfin seabream, Hormone treatment, Spawning performance, Gonadotropins
  • امیرپرویز سلاطی*، رضا فرشادیان، سعید کیوان شکوه، حسین پاشازانوسی

    در این پژوهش، اثرات تغییر شوری محیط بر برخی از شاخص های بیوشیمیایی خون و ترکیب لاشه در ماهی شانک زردباله (Acanthopagrus latus) مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور ماهیان سازگار شده با شوری ppt 20، به‎طور ناگهانی به سه تیمار با شوری‎های 5، 12 و 34 قسمت در هزار منتقل شدند. هر تیمار در سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. قبل از معرفی ماهیان به شوریهای مختلف نمونه های زمان صفر اخذ گردید. در هر تکرار 12 عدد ماهی با میانگین وزن اولیه 10±100 گرم در مخازن 300 لیتری توزیع شدند. پس میزان گلوکز نمونه های روز 14 در تیمار ppt 5 هرچند نسبت به تیمارهای دیگر افزایش معنی‎داری را نشان داد (P<0.05)، ولی نسبت به نمونه‎های روز صفر تفاوتی نشان نداد (P>0.05). سطح لاکتات با افزایش شوری در تیمارهای مورد مطالعه افزایش یافت (P<0.05). (P<0.05). درصد رطوبت لاشه ماهیان در شوری ppt 34 به‎طور معنی‎داری کمتر از سایر تیمارها بود (P<0.05)، ولی سایر پارامترهای لاشه تغییر معنی‎داری در پاسخ به شوری های آزمایشی نداشتند (P>0.05). شوری های مورد استفاده در این مطالعه منجر به مرگ و میر در گونه مورد مطالعه نگردید، اما شاخص های بیوشیمیایی مورد مطالعه نشان داد تغییرات القا شده برای سازگاری در شوری 5 ppt نیاز به مصرف انرژی بالایی دارد که منجر به کاهش انرژی در دسترس ماهی میشود، از این رو پرورش ماهی در شوری های پایین می تواند منجر به کاهش بازدهی رشد گردد.

    کلید واژگان: شوری، پلاسما، ترکیب لاشه، شانک زردباله
    Reza Farshadian, Saeed Keyvanshokooh, Hossein Pasha Zanoosi

    In this study, the effects of changes in environmental salinity on some biochemical parameters and body composition in yellowfin seabream (Acanthopagrus latus) were assayed. Fish adapted to salinity of 20 ppt, then suddenly introduced in experimental salinities including 5, 12 and 34 ppt. Each treatment was done in three replicates. In each replicate, 12 fishes with an average initial weight of 100± 10 grams per 300-liter tanks were placed. alues increased in group 12 and 34 ppt (P<0.05). A higher level of triglyceride and lower levels of high density lipoprotein were recorded in 34 ppt compared to other treatments (P<0.05). The proximate composition of body was affected by salinity as moisture was lower in 34 ppt in compare to other groups (P<0.05). In this study, A. latus survived without mortality in experimental salinities, but changes induced for osmoregulation in 5 ppt requires high energy consumption, which reduces the energy available to the fish.

    Keywords: Salinity, Hematology, Osmoregulation, body composition, yellowfin seabream
  • خدیجه خلیفی، عبدالعلی موحدی نیا*، نگین سلامات، امیرپرویز سلاطی

    مطالعه حاضر با هدف بررسی هیستوفیزیولوژیک محور هیپوفیز-گنادی ماهیان شانک زردباله (Acanthopagrus latus) و کفشک راست گرد (Euryglossa orientalis) جمع آوری شده از خور موسی انجام شد. بدین منظور 120 قطعه ماهی از ایستگاه های پتروشیمی، جعفری، مجیدیه، غزاله و زنگی واقع در خور موسی و ایستگاه گناوه (ایستگاه شاهد) جمع آوری شد. جهت سنجش هورمونی، خون گیری از ساقه دمی ماهیان و جداسازی پلاسمای خون انجام شد. سپس ماهیان تشریح شده و نمونه هایی از بافت تخمدان آن ها برداشته و در محلول فرمالین تثبیت و پس از طی مراحل پاساژ بافتی، مقاطع توسط رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین رنگ آمیزی و با میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفت. فاکتورهای هیستومتری از قبیل قطر فولیکول، قطر اووسیت، ضخامت بافت همبندی و تنوع فولیکولی نیز محاسبه شد. میزان هورمون های 17- بتااسترادیول و تستوسترون با استفاده از روش رادیوایمنواسی و هورمون های گنادوتروپینی GTHI و GTHII با استفاده از روش IRMA سنجیده شد. در تخمدان هر دو گونه ماهی در ایستگاه های مختلف آترزی فولیکول ها، بی نظمی و به هم ریختگی بافتی، افزایش فولیکول ها در مرحله کروماتین نوکلئولوس و پری نوکلئولوس، افزایش ضخامت بافت همبند بینابینی و کاهش فولیکول های تکامل یافته تر مانند فولیکول آلوئول قشری مشاهده گردید. نتایج حاصل از اندازه گیری میزان هورمون-های گنادی 17- بتااسترادیول و تستوسترون نشان داد که غلظت این دو هورمون در ایستگاه هایی که تخمدان بیشترین تغییرات بافتی را داشته، به کمترین میزان خود رسیده است. درحالی که غلظت هورمون های GTHI و GTHII در بالاترین میزان بود.

    کلید واژگان: 17- بتااسترادیول، تستوسترون، تخمدان، خور موسی، شانک زردباله، کفشک
  • رضا فرشادیان، امیر پرویز سلاطی*، سعید کیوان شکوه، حسین پاشا زانوسی، احمد نگین تاجی

    یکصد و هشت قطعه ماهی شانک زردباله با محدوده وزنی 20±100 گرم، پس از گذراندن 14 روز در محیط با شوری 20 قسمت در هزار واحد به منظور سازگاری با شرایط آزمایشگاهی، به طور ناگهانی به شوری های 5، 12 و 34 قسمت منتقل و به مدت 7 روز در محیط جدید نگهداری شدند. نمونه برداری از آبشش در زمان‎های صفر، 24، 48 ساعت و 7 روز، پس از آسان کشی ماهی صورت گرفت. آبشش نمونه های زمان صفر دارای ساختاری کاملا طبیعی بوده و تغییری در وضعیت و آرایش اجزای آبشش دیده نمی شد. قرار گرفتن ماهی شانک زردباله در شوری های تغییر یافته با افزایش اندازه سلول های کلراید همراه بود، اما پس از یک هفته در شوری های 12 و 34 قسمت در هزار واحد کاهش اندازه سلول های کلراید ثبت شد. تغییرات متعددی شامل هیپرتروفی و هیپرپلازی اپیتلیوم آبشش، برآمدگی و جداشدن اپیتلیوم آبششی، هیپرتروفی سلول های کلراید، تغییر اندازه سلول های کلراید، چسبندگی تیغه ها و آنوریسم در تمام گروه ها ثبت گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که علیرغم توانایی سازگاری شانک زرد باله با شوری های مختلفی محیطی، تغییرات متعدد بافتی در آبشش این ماهی برای سازگاری با این مقادیر شوری دیده می شود.

    کلید واژگان: بافت شناسی، تنظیم اسمزی، آبشش، Acanthopagrus latus
    Reza Farshadian, Amir Parviz Salati, Saeed Keyvanshokooh, Hossein Pasha, Zanoosi, Ahmad NeginTaaji

    One hundred and eight yellow-fin seabream (Acanthopagrus latus) with approximate weight 110±20g, adapted to salinity 20 ppt for 14 days, then challenged suddenly to salinity 5 ppt, 12 ppt, 34 ppt and kept in these salinities for 7 days. Gill samples were taken at 0, 24, 48 hours and 7 day after transfer. At time 0 structure of gill was normal and no changes were recorded in distribution of gill constitutes. Area of chloride cell increased in all groups after salinity challenge, but after one week at 12 and 34 ppt salinity, area of chloride cell decreased. Gill microscopic structure was normal and no changes was recorded in arrangement of the gill components. Size of chloride cell showed increase in fish kept in changed salinities, but decreased in 12 and 34 ppt groups after one week. Some changes including hypertrophy and hyperplasia of gill epithelium, lifting the gill epithelium, hypertrophy of chloride cells, changes in chloride cells area, adhesion Lamella and had an aneurysm were recorded in all groups. Our findings showed that some structural changes was seen in gills of A. latus to be compatible with different salinities

    Keywords: Histology, Osmoregulation, Gill, Acanthopagrus latus
  • فاطمه محمدی نافچی، حمید محمدی آذرم*، وحید یاوری، امیرپرویز سلاطی، نسیم زنگویی
    در این تحقیق اثر جایگزینی پودر ماهی با پروتئین گیاهی سویا و مخمر نانوایی در جیره غذایی بر فعالیت آنزیم گوارشی، ترکیبات بیوشیمیایی بدن و شاخص های بیوشیمیایی خون ماهیان جوان بنی (Mesopotamoichthys sharpeyi) مورد مطالعه قرار گرفت. پنج تیمار غذایی شامل تیمار شاهد (فاقد پودر سویا و مخمر نانوایی) و تیمارهای حاوی 25%، 50% ، 75% و 100% جایگزینی پودر ماهی با کنجاله سویا و مخمر نانوایی با نسبت برابر1:1 در سه تکرار مورد بررسی قرار گرفتند. در هر تکرار 40 عدد ماهی با میانگین وزن اولیه 29/0±40/4 گرم در مخازن 300 لیتری با حجم آبگیری 250 لیتر ذخیره سازی گردید. ماهیان مورد آزمایش به روش سیری و سه بار در روز به مدت 56 روز تغذیه شدند. در پایان دوره ی آزمایشی اختلاف معنی داری در میزان فعالیت آنزیم های گوارشی در مقایسه با شاهد وجود نداشت (05/0P>). ترکیبات بیوشیمیایی لاشه ماهیان در تیمارهای مختلف آزمایشی تفاوت معنی داری در مقایسه با شاهد نداشت(05/0P>). مقدار تری گلیسیرید پلاسما به طور معنی داری کاهش و کلسترول کل به طور معنی داری در پلاسمای خون ماهیان، با افزایش نسبت جایگزینی پودر ماهی در جیره های غذایی در مقایسه با شاهد افزایش یافت(05/0P<). بنابراین می توان از ترکیب برابر پودر سویا و مخمر نانوایی در جیره غذایی ماهیان جوان بنی تا سطح 100 درصد جایگزینی بدون اثر گذاری منفی استفاده کرد.
    کلید واژگان: پودر ماهی، سویا، مخمر نانوایی، جایگزینی، بنی
    fatemeh mohammadi naghchi, hamid mohammadi azarm*, vahid yavari, amirparviz salati, nasim zangoee
    In this study, the effect of replacement of fish meal with soybean meal and baker's yeast on activity of digestive enzymes, body composition and biochemical blood factor of juveniles (Mesopotamichthys sharpeyi) were studied. Five treatments consisted of a control treatment (no Soybean meal and yeast) and treatments containing 25%, 50%, 75% and 100% replacement of fish meal with soybean meal and baker's yeast with ratio of 1:1 in triplicates were examined. Each replicate were stocked with 40 fish with initial average weight of 4.40 ± 0.29 g in 300 liter tank with a volume of 250 liter of water. Experimental fish were fed to satiation triple daily for 56 days. At the end of the period, the activity of digestive enzymes were not significantly different compared with control group (P>0.05). The carcass biochemical composition of fish in different treatments were not significantly different compared with the control group (P>0.05). Triglycerides value of plasma were significantly decreased and total cholesterol were significantly increased with replacement of fishmeal in diet compared with the control group (P <0.05). So, soybean meal and baker's yeast with same ratio can be used up to 100% instead of fish meal without negative effect in the diet of juveniles Mesopotamichthys sharpeyi.
    Keywords: Fish meal, Soybean meal, Baker's yeast, Replacement, Mesopotamichthys sharpeyi
  • فاطمه دارابی تبار*، علی اکبر هدایتی، امیرپرویز سلاطی، حسین حسینی فر
    نانوذرات اکسید روی می توانند از طریق تنفس، پوست و تغذیه وارد بدن آبزیان شده و عملکرد فیزیولوژی بدن را دچار اختلال کند که آسکوربیک اسید می تواند به عنوان یک آنتی اکسیدان قوی از اثرات منفی حاصل از این نانوذرات جلوگیری نماید. در مطالعه حاضر، تعداد 170 قطعه ماهی با میانگین وزنی 170 گرم در تانک های 70 لیتری قرار گرفت. ماهیان در غلظت های 40 و 80 میلی گرم بر لیتر نانو اکسید روی و 400 و 800 میلی گرم بر کیلوگرم ویتامین C قرار داده شدند. فعالیت آنزیم های کبدی بعد از 10 روز در تیمارهای80 میلی گرم بر لیتر نانواکسید روی و 800 میلی گرم بر کیلوگرم ویتامین C نسبت به سایر تیمارها  کاهش معنی داری نشان داد. ویتامین C در روش خوراکی قادر است باعث بهبود شاخص های آنزیمی شود و اثرات تخریبی ناشی از نانو ذرات اکسید روی بر فعالیت آنزیم های کبدی را نیز کاهش دهد.
    کلید واژگان: آنزیم های کبدی، نانو اکسید روی، ویتامین C
  • الهام سبزی، حمید محمدی آذرم*، امیرپرویز سلاطی
    تلاش برای کاهش ضریب تبدیل غذایی، افزایش سرعت رشد و نیز افزایش مقاومت در برابر بیماری ها از مهم ترین اهداف تحقیقات مرتبط با ماهی کپور معمولی است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سطوح مختلف ال -کارنیتین بر فاکتورهای رشد، ترکیب بدن و برخی فاکتورهای بیوشیمیایی خون ماهی انگشت قد کپور معمولی (Cyprinus carpio) بود.
    پژوهش تجربی حاضر روی 9 0 قطعه ماهی به مدت 8 هفته انجام گرفت. ماهیان در طرح کاملا تصادفی به 9 تانک 3 0 0 لیتری فایبرگلاس در سه تیمار و سه تکرار تقسیم شدند. تیمارها شامل سه سطح (صفر، 5 0 0 و 1 0 0 0 میلی گرم ال-کارنیتین) بودند و ماهیان سه بار در روز در حد سیری تغذیه شدند. شاخص های رشد، مورفومتریک و تغذیه و همچنین فاکتورهای خونی سه تیمار مورد مقایسه قرار گرفتند. درصد رطوبت، خاکستر، پروتئین و چربی در جیره غذایی و ترکیب لاشه ماهیان با روش AOAC تعیین و داده ها با نرم افزار SPSS 1 6 از طریق آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون دانکن تحلیل شدند.
    مقادیر مختلف ال- کارنیتین تفاوت معنی داری روی رشد نداشت، اما با افزایش سطح ال- کارنیتین یک روند افزایشی در بهبود ضریب تبدیل غذایی مشاهده شد. پروتئین و چربی لاشه در تیمار 1 0 0 0 میلی گرم به ترتیب افزایش و کاهش یافت که با گروه شاهد تفاوت معنی داری داشت. گلوکز و HDL تیمار 1 0 0 0 میلی گرم، افزایش و مقدار کلسترول و LDL در مقایسه با شاهد کاهش یافت. ال- کارنیتین بر میزان تری گلیسرید و هماتوکریت تاثیر معنی داری نداشت.
    کلید واژگان: ال- کارنیتین، ماهی کپور معمولی، شاخص های رشد، ترکیب لاشه، شاخص های خونی
    E. Sabzi, H. Mohammadi Azarm*, A.P. Salati
    Aims: Efforts to reduce the feed conversion ratio, increase the rate of growth, and increase resistance to diseases are among the most important purposes of research on carp common carp. The aim of this study was to examine the effect of different levels of L-carnitine on growth factors, body compositions, and some blood biochemical parameters of fingerling carp (Cyprinus carpio).
    Materials And Methods
    The present experimental research was conducted on 90 fish for 8 weeks. The fish were randomly divided into 9 fiberglass tanks containing 300liters in 3 treatments and 3 replicates. Treatments consisted of 3 levels (0, 500, and 1000mg L-carnitine) and the fish were fed 3 times a day. Growth, morphometric, and nutritional parameters, as well as blood factors of the treatments were compared. The value of moisture, ash, protein, and fat in diet and body composition were determined by AOAC method; the data were analyzed by SPSS 16 software, using one-way ANOVA and Duncan test.
    Findings: Different amounts of L-carnitine showed no significant difference in growth, but with increasing the levels of L-carnitine, an increasing trend was observed in improving feed conversion ratio. Value of protein and fat of body composition were increased and decreased, respectively, by 1000mg that was statistically different from the control group (p
    Conclusion
    The addition of 1000mg L- carnitine/kg to common carp fingerlings diet improves the body composition and the function of blood parameters in the treated fish.
    Keywords: L-carnitine, Common Carp, Growth Factors, Body Composition, Blood Parameters
  • عبدالعلی موحدی نیا*، زهره معلم، رحیم عبدی، سولماز شیرعلی، امیر پرویز سلاطی
    ماهی صبور (T. ilisha) تنها گونه آنادروموس در بین ماهیان جنوب ایران است که برای تخم ریزی از خلیج فارس به رودخانه های مجاور آن مهاجرت می کند. در این پژوهش ویژگی های مورفولوژیکی و تغییرات بافتی و سلولی ظاهر شده در گناد نر و اسپرماتوسیت های ماهی صبور در دو محیط مختلف زندگی جانور (آب شور و آب شیرین رودخانه های استان خوزستان) طی چرخه تولید مثلی آن بررسی شده است. نمونه برداری از رودخانه بهمنشیر (آب شیرین) و خورموسی (آب شور) انجام و پس از اندازه گیری و ثبت طول و وزن ماهی، قطعاتی از بیضه در محلول بوئن تثبیت گردید. از بافت های تثبیت شده، مقاطع پارافینه به ضخامت 5 میکرون تهیه و پس از رنگ آمیزی به روش هماتوکسیلین و ائوزین به وسیله میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفت. در بررسی بیضه ماهیان نر، 5 مرحله جنسی شامل: اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت اولیه، اسپرماتوسیت ثانویه، اسپرماتید و اسپرماتوزوآ مشاهده شد. سلول های اسپرماتوگونی بزرگترین سلول های جنسی بودند که در تمام مراحل چرخه تولید مثلی حضور داشتند. سلول های اسپرماتوسیت اولیه، کروی، کوچک تر و تیره تر از سلول های اسپرماتوگونی هستند. اسپرماتوسیت های ثانویه اندکی از اسپرماتوسیت های اولیه کوچک تر هستند. اسپرماتوزوآ ساختار گرد دارد که به خوبی توسط هماتوکسیلین رنگ آمیزی می شود درحالی که دم آن به خوبی رنگ نمی شود.
    کلید واژگان: T، ilisha، بافت شناسی، تولید مثل، آنادرومی، خلیج فارس
    Abdolali Movahedinia Dr *, Zohreh Moallem Mrs, Rahim Abdi Dr, Solmaz Shirali Dr, Amirparviz Salati Dr
    Hilsa shad (T. ilisha) is the only anadromous species among the fishes in south of Iran, which has reproductive migration from Persian Gulf to the rivers. In this research, the morphological properties, histological and cellular changes in testes and spermatocytes of Hilsa shad were studied in two different environments (salt water and fresh water) in Khoozestan province during its reproductive cycle. Fish samples were collected from Bahmanshir River (fresh water) and Musa creek (salt water). After biometric measurements (length and weight measured), sample pieces of testis from each fish were fixed in Bouin's fixative solution. The tissues were embedded in paraffin for preparation of section (5µm thickness) for light microscope and then stained with Hematoxylin and Eosin. According to the results obtained from male fishes, five phases of gametes were observed including spermatogonia, primary spermatocyte, secondary spermatocyte, spermatid and spermatozoa. Spermatogonia were the largest germ cells in the testis which were observed during the whole reproductive cycle. Primary spermatocytes were ovoid form and seem to be smaller and darker in comparison with spermatoginia. Secondary spermatocytes had smaller size rather than Primary types. Spermatozoa were ovoid and stained with Hematoxilin properly while their tails showed weak staining capability.
    Keywords: T. ilisha, Histology, Reproduction, Anadromy, Persian Gulf
  • سید امیر تیموری، امیرپرویز سلاطی *، عبدالعلی موحدی نیا، حسین پاشا زانوسی، سلیمان حسن پور
    روغن ماهی موجود در جیره ماهی پیوسته در معرض خطر اکسیداسیون قرار دارد. در مطالعه حاضر، اثر تغذیه تاسماهی هیبرید (Huso huso ♂ × Acipenser ruthenus ♀) جوان با جیره حاوی سطوح مختلف چربی اکسیدشده بر سطوح هورمون های تیروئیدی به مثابه هورمون های اصلی دخیل در متابولیسم تحت بررسی قرار گرفت. جهت انجام این آزمایش سه رژیم غذایی مختلف با جایگزینی صفر (گروه شاهد)، 50 و 100درصد روغن ماهی اکسیدشده طراحی شد. 90 قطعه تاسماهی هیبرید با میانگین وزن اولیه 7/0 ± 6/212 گرم، پس از 2 هفته سازگاری با جیره غذایی طراحی شده و محیط آزمایشی، به صورت تصادفی در 9 مخزن فایبرگلاس با ابعاد 2 متر مکعب، در 3 تیمار و هر کدام 3 تکرار ذخیره شدند. غذادهی سه بار در روز (ساعات 8 ، 14 و 20) و تا حد سیری به مدت 6 هفته انجام شد. در پایان دوره آزمایش، از ماهی ها نمونه خون تهیه و سرم جدا شد. هورمون تیروکسین و تری یدوتیرونین سرم به روش رادیو ایمونواسی اندازه گیری شد. نتایج این پژوهش نشان داد که تیروکسین، تری یدوتیرونین و نسبت تیروکسین به تری یدوتیرونین سرم تغییر معنی داری در پاسخ به سطوح مختلف چربی اکسیدشده رژیم غذایی نشان نداد. با توجه به یافته های مطالعه حاضر می توان نتیجه گرفت که تغذیه با چربی اکسیدشده اثری بر سطح سرمی هورمون های تیروییدی در تاس ماهی هیبرید ندارد.
    کلید واژگان: ماهی، جایگزینی، تترایدوتیرونین، تری یدوتیرونین
    Seyed Amir Teymouri, Amir Parviz Salati*, Abdolali Movahedinia, Hossein Pasha Zanoosi, Soleiman Hasanpour
    Fish oil in the diet of fish is constantly at the risk of oxidation. In this study, the effects of feeding sturgeon hybrid (Huso huso ♂ ×Acipenser ruthenus ♀) with different levels of oxidized fish oil (OFO) on thyroid hormones were investigated. Three experimental diets were made by replacing 0 (control), 50 and 100% OFO were made. Ninety hybrid sturgeon, with the initial weights of 212.6 ± 07g were distributed in 9 fiberglass tanks (2 m3) randomly after 2 weeks of adaptation with experimental conditions. Feeding was performed three times daily (08:00, 14:00 and 20:00) for 6 weeks for satisfaction. At the end of the period, blood samples were taken and their serum was separated. Serum thyroxine and triiodotyronine were measured by radioimmunoassay in blood samples. Serum thyroxine, triiodotyronine and thyroxine/triiodotyronine level showed no significant change related to dietary OFO. Our findings showed that dietary-oxidized oil had no effect on blood thyroid hormones levels.
    Keywords: fish, replacement, tetraiodothyronine, triiodothyronine
  • محمد یونس زاده فشالمی، امیر پرویز سلاطی، سعید کیوان شکوه
    یکی از مهمترین سیستم های دفاعی بدن جهت حفظ هومئوستاز بدن، دفاع آنتی اکسیدانی می باشد. در بررسی آنزیم های آنتی اکسیدانی در روند رسیدگی تخمدان در ماهی استرلیاد پرورشی، تعداد 24 عدد ماهی ماده مولد استرلیاد پرورشی در مراحل قبل از زرده سازی، زرده سازی، پس از زرده سازی و آترزی (هر مرحله 6 ماهی) جدا سازی و نمونه خون از آنها گرفته شد. تشخیص مرحله رسیدگی بر اساس بافت شناسی تخمدان انجام شد. فعالیت آنزیم های کاتالاز، سوپراکسیداز دیسموتاز، گلوتاتیون پروکسیداز و محتوای مالون دی آلدهید در سرم خون ماهی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد فعالیت آنزیم های کاتالاز و گلوتاتیون پروکسیداز در مرحله زرده سازی در مقایسه با قبل از آن کاهش یافت (p<0.05)، ولی مجددا تا مرحله آترزی روندی افزایشی نشان داد. فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز در تیمارهای مورد مطالعه اختلاف معنی داری نشان نداد (p>0.05). غلظت مالون دی آلدهید نیز در گروه های مختلف تفاوت معنی داری نداشت (p>0.05). نتایج این مطالعه نشان داد علیرغم افزایش متابولیسم در مراحل رسیدگی جنسی، دفاع آنتی اکسیدانی کفایت کافی جهت مقابله با این تغییرات را دارا می باشد.
    کلید واژگان: آنزیم های آنتی اکسیدانی، تاس ماهی، خون، تولید مثل، لیپید پراکسیداسیون
    Mohammad Youneszadeh Fashalami, Amir Parviz Salati, Saeed Keyvanshokooh
    One of the most important defense systems in fish to keep homeostasis is antioxidant defense system. To assay antioxidant enzymes in ovarian maturation process in cultured Sterlet sturgeon Acipenser ruthenus females, 24 fish were identified in four groups: previtellogenic, vitellogenic, post-vitellogenic and atresia (6 in each group) and blood samples were taken. Maturity stages were identified on the basis of histological criteria and direct observation. The activity of catalase (CAT), superoxide dismutase (SOD(, glutathione peroxidase (GPX) and malondialdehyde (MDA) content in blood was investigated. The results showed CAT and GPX activity decreased in the vitellogenic stage in compare to previtellogenic (P 0.05). MDA concentration in different groups did not show significant changes (P> 0.05). The results of this study showed nevertheless the metabolism increased in the process of sexual maturation, the antioxidant defense is could effectively protect fish against these changes.
    Keywords: Antioxidant enzymes, Sturgeon fish, Blood, Reproduction, Lipid peroxidation
  • فاطمه دارابی تبار*، سیدعلی اکبر هدایتی، امیر پرویز سلاطی، سید حسین حسینی فر
    ماهی قزل آلای رنگین کمان یکی از مهم ترین گونه های آزاد ماهیان با ارزش اقتصادی بالا برای پرورش جهانی بوده و بخش بزرگی از میزان تولید آبزیان را به خود اختصاص می دهد و حضور پررنگی در زنجیره غذایی دارد. لذا در این تحقیق به بررسی عملکرد فعالیت آنزیم های کبدی این ماهی در مواجهه با غلظت های مختلف ویتامین C پرداخته شد.. تعداد 70 قطعه ماهی قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزن10 ±170 گرم، در تانک های 70 لیتری قرار گرفتند. برای این مطالعه سه تیمار در نظر گرفته شد که شامل (شاهد، 400 و 800 میلی گرم بر کیلوگرم واحد غذا) بود. پس از قرارگیری ماهیان در معرض غلظت های مختلف ویتامین C در طی روزهای پنجم و دهم به منظور تهیه سرم، نمونه های خون ماهیان استحصال گردید. در روز دهم فعالیت آنزیم ALP در گروه های تیمار 400 و 800 میلی گرم بر کیلوگرم ویتامین C نسبت به تیمار شاهد افزایش معنی داری داشت (05/0>P). در روزهای پنجم و دهم فعالیت آنزیم ALT در تیمار 400 میلی گرم بر کیلوگرم ویتامین C نسبت به تیمار شاهد کاهش معنی داری نشان داد (05/0>P). روز پنجم در فعالیت آنزیم های ACP و AST در گروه های تیمار 400 و 800 میلی گرم بر کیلوگرم ویتامین C نسبت به هم اختلاف معناداری مشاهده شد (05/0>P) و هر دو نسبت به تیمار شاهد افزایش معنی داری داشتند (05/0>P). در روز دهم فعالیت آنزیم AST در تیمار 800 میلی گرم بر کیلوگرم ویتامین C نسبت به سایر تیمارها افزایش معنی داری نشان داد (05/0>P). به طور کلی می توان نتیجه گرفت که غلظت 400 میلی گرم ویتامین C در جیره غذایی ماهی قزل آلای رنگین کمان توانایی تاثیر بر بهبود عملکرد آنزیم ALT را دارد.
    کلید واژگان: ویتامین C، پرورش جهانی، ماهی قزل آلای رنگین کمان، بهبود عملکرد آنزیمی
    Fatemeh Darabitabar *, Seyyed Aliakbar Hedayati, Amirparviz Salati, Seyyed Hossein Hosseinifar
    Rainbow trout is one of the main species of Salmonidae family. With high economic value and demand, large part of the aquaculture production has been allocated to this species. Therefore, study on diets that affect the feeding and growth can be a helpful way to improve trout culture. Seventy rainbow trout with an average weight of 170 ± 10 g were placed in 70-liters containers. Three treatments were considered for this study, including (0 (control), 400 and 800 mg/kg food). After fish were fed through different concentrations of vitamin C on days 5 and 10, fish were sampled for blood serum analysis. ALP activity in 400 and 800 mg/kg vitamin C groups on day 10 showed a statistically significant increase compared to control group (P
    Keywords: Vitamin C, aquaculture, Rainbow trout, improvement liver enzyme
  • فاطمه دارابی تبار، سیدعلی اکبر هدایتی، امیرپرویز سلاطی، سید حسین حسینی فر
    وضعیت نامساعد کیفیت آب و وجود آلاینده ها در آب باعث پاسخ استرس در ماهی می شود که کلیه عوامل استرس زا بر وضعیت فیزیولوژیک و سلامت ماهیان اثر گذار بوده و باعث کاهش عملکرد ایمنی ماهیان می شود، از این رو استفاده از محرک های ایمنی نظیر ویتامین ها بسیار ضروری به نظر می رسد. تعداد 170 قطعه ماهی قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزنی10±170 گرم در تانک های 70 لیتری قرار گرفتند. سپس ماهیان در غلظت های 40 و 80 میلی گرم بر لیتر نانوذرات روی و دو سطح ویتامین C (400 و 800 میلی گرم به ازای هرکیلوگرم غذا) قرار داده شدند. در دوره سازگاری دوبار غذادهی انجام شد. طی این دوره ماهی ها با غذای تجاری به میزان 2% وزن بدن در روز تغذیه شدند. فاکتورهای فیزیکوشیمیایی آب مورد استفاده در کارگاه شامل دما C ° 2±20، PH 4/0±2/7 و اکسیژن محلول با دستگاه دیجیتال اندازه گیری اکسیژن 2/0±74/6 و سختی آب 16±185 میلی گرم بر لیتر به طور روزانه اندازه گیری و در تمام تیمارها ثابت درنظر گرفته شدند. مصرف هم زمان ترکیب 800 میلی گرم برکیلوگرم ویتامین C و 40 میلی گرم بر لیتر نانواکسید روی، موجب اثر محافظتی بیشتر ویتامین C در برابر آسیب بافت کبد ناشی از نانواکسید روی گردید به طوری که شدت ضایعات در مقایسه با سایر تیمارها کمتر بود. این مطالعه نشان می دهد به کارگیری یک ماده مناسب مثل مکمل ویتامین C در غلظت بالا، 800 میلی گرم بر کیلوگرم در جیره غذایی ماهی قزل آلای رنگین کمان جهت افزایش دفاع آنتی اکسیدانی ضروری و مفید به نظر می رسد.
    کلید واژگان: نانواکسید روی، ویتامین C، بافت کبد، بهبود مقاومت
    Darabitabarf., Hedayatia., Salatia., Hosseinifar, H
    Unsuitable water quality and pollutants in the water causing stress response and eventually occurs on physiological parameters of fish health and reduced immune function of fish, hence the use of vitamins seems like a very necessary safety supplier for improve immunity. 170 pieces of fish with an average weight of 170 grams was taken at 70 L tanks. Then fish were placed in 40 and 80 mg per liter concentrations of nanoparticles on two levels of vitamin C (400 and 800 mg per kilogram of food). Compatibility during was performed twice feeding during this period fish with commercial food were fed at a rate of 2% body weight per day. The water used in the workshop physicochemical factors including temperature C ° 20 ± 2, pH 7/2 ± 0/4 and dissolved oxygen 6/74 ± 0/2 and water hardness 185 ± 16 ppm was measured on a daily basis and fixed in all treatments were considered. The combination of 800 mg/kg of vitamin C and 40 mg/l of Nano simultaneously taking the cause of the protective effect of vitamin C by Nano zinc on liver damage so that damages were lower compared with other treatments. This study shows that the use of a suitable material such as vitamin C at high concentration, 800 mg per kg in the diet of rainbow trout, seems to be necessary and useful for increasing the antioxidant defense.
    Keywords: Nano Zinc oxide, Vitamin C, Liver tissue, Improve resistance
  • خیری محمدی، حمید محمدی آذرم*، امیر پرویز سلاطی، ابراهیم رجب زاده قطرمی
    در مطالعه حاضر تغذیه با سطوح مختلف نیاسین به منظور بررسی اثرات آن بر بافت شناسی کبد، روده و فعالیت برخی آنزیم های کبدی سرم ماهی کپور معمولی انجام گرفت. جیره گروه شاهد (جیره تجاری حاوی 30 میلی گرم نیاسین در کیلوگرم ) و 4 جیره آزمایشی اسپری شده توسط مقادیر مختلف نیاسین شامل 50، 70، 90، 110میلی گرم در کیلوگرم غذا آماده شد. برای این منظور ماهیان با میانگین وزن اولیه 35 گرم در 15 تانک 300 لیتری به تعداد 12 عدد در هر تانک به مقدار 3 بار در روز در حد سیری به مدت 50 روز تغذیه شدند. نتایج نشان داد با افزایش سطح نیاسین میزان فعالیت آنزیم های کبدی شامل آلانین آمینو ترانسفراز و آسپارتات آمینو ترانسفراز دارای کاهشی بدون اختلاف معنی دار بوده است (05/ 0P>). همچنین با افزایش سطوح نیاسین به طور معنی داری طول پرز روده افزایش یافت (05/ 0P<) که بیشترین مقدار آن 93/40 ±10/1208 میکرومتر در تیمار 90 میلی گرم نیاسین در کیلوگرم غذا در مقایسه با گروه شاهد42/34 ± 98/308 میکرومتر بود. از طرفی ضخامت پرز روده نیز به طور معنی داری کاهش یافت (05/ 0P<) که کمترین مقدار آن 05/1±49/49 میکرومتر در تیمار 90 میلی گرم نیاسین در کیلوگرم غذا در مقایسه با گروه شاهد 79/2±27/111 میکرومتر بود. بر اساس مطالعات مشاهده ای، مقدار واکوئل های چربی در روده و کبد با استفاده از سطوح مختلف نیاسین کاهش یافت و سلول های کبدی دارای ساختار نرمال بودند. لذا با توجه به نتایج استفاده از نیاسین به مقدار 90 میلی گرم در کیلوگرم غذا برای ماهی جوان کپور معمولی توصیه می شود.
    کلید واژگان: نیاسین، بافت شناسی، کبد، آنزیم، انتروسیت، کپور معمولی
    Kheyri Mohammadi, Hamid Mohammadiazarm*, Amirparviz Salati, Ebrahim Rajabzadeh
    This experiment was conducted to examine effects of different levels of niacin on the gut and liver histology and also some activity of the liver enzymes in the blood serum of Common carp. A control diet (containing 30 mg niacin kg-1 commercial diet) and four other diets were prepared which had 50, 70, 90 and 110 mg niacin per kg of commercial diet, added by spraying. Fish with initial average weight of 35 g were allocated to 15 circular 300-L tanks at a density of 12 fish per tank and fed the experimental diets to satiation three times a day for 50 days. The result showed that, the activity of the liver enzymes containing alanine aminotransferase and aspartate aminotransferase decreased with increase of niacin but it was not significantly different (P > 0.05). Also, the increase of niacin induced a significant increase (P
    Keywords: Niacin, Histology, Liver, Enzyme, Enterocyte, Common Carp
  • امیر پرویز سلاطی*، سلیمان حسن پور، بهرام فلاحتکار، حمید محمدی آذرم
    اکسید شدن چربی در جیره غذایی ماهی، در اثر ورود اکسیژن، درجه حرارت بالا و کاتالیزورهای فلزی، امری معمول می باشد. در مطالعه ی حاضر، اثرات تغذیه با جیره حاوی روغن ماهی اکسید شده بر شاخص های رشد و متابولیسم چربی در تاسماهی هیبرید (Huso huso ♂× Acipenser ruthenus♀) جوان، مورد بررسی قرار گرفت. جهت انجام این آزمایش، 3 رژیم غذایی مختلف شامل: گروه شاهد، گروه OFO50 (50% روغن اکسید شده)، گروه OFO100 (100% روغن اکسید شده)، طراحی گردید. 90 عدد تاسماهی هیبرید جوان با میانگین وزن اولیه 7/0 ± 6/212 گرم، پس از 2 هفته سازگاری با جیره غذایی طراحی شده و شرایط آزمایشی، به صورت تصادفی در 9 مخزن فایبرگلاس 2 متر مکعبی با حجم آبگیری 700 لیتر، ذخیره-سازی شدند. غذادهی سه بار در روز (8:00، 14:00 و 20:00) بر حسب اشتها در طول دوره انجام گردید. پس از 6 هفته، جهت سنجش شاخص های رشد و بیوشیمیایی، نمونه برداری انجام شد. تاثیر سوء بر رشد در هر دو گروه تغذیه شده با جیره حاوی روغن اکسید شده مشاهده شد. همچنین کاهش معنی دار کلسترول، تری گلیسیرید، در گروه OFO100 مشاهده شد. نتایج این تحقیق نشان دادکه تغذیه تاسماهی هیبرید با جیره حاوی روغن ماهی اکسید شده، موجب تاثیر منفی بر رشد و متابولیسم چربی این ماهی گردید. اگرچه افزایش جزئی در درصد افزایش وزن بدن و نرخ رشد ویژه مشاهده شد اما نامطلوب بوده و می توان گفت افزاش جزئی رشد مربوط به افزایش چربی احشایی بوده است.
    کلید واژگان: چربی اکسید شده، تاسماهی هیبرید، رشد، بیوشیمی خون، متابولیسم چربی
    Amirparviz Salati *, Soleyman Hassanpuor, Bahram Falahatkar
    Oxidation of fat in fish diet caused by oxygen penetration, high temperature and metal catalysts is common. the effects of feeding diets containing oxidized fish oil on growth indices and lipid metabolism in young hybrid sturgeon, (Huso huso ♂× Acipenser ruthenus♀) was investigated. 3 different diets: a control group, Group OFO50 (50% oil fish oxidized), Group OFO100 (100% oil fish oxidized) was designed. 90 young sturgeon hybrids with an average initial weight of 212/6 ± 0/7 g, after 2 weeks adaptation to the experimental conditions, randomly divided in the 9 fiberglass tank with a volume of 700 liters dewatering. Feeding was performed three times daily (8:00, 14:00 and 20:00) according to the appetite during the period of study. After 6 weeks sampling was done to assay the growth parameters and biochemical indices. in oxidized oil-fed groups, the adverse impact on growth in both groups was seen The significant reduction in cholesterol, triglycerides, was observed in OFO100 groups. The results showed that feeding the hybrid sturgeon with diets containing oxidized fish oil, causing a negative impact on growth and lipid metabolism. Although a slight increase in the percentage of body weight gain and specific growth rate was recorded, but it was undesirable and have been related to the increased visceral fat.
    Keywords: oxidized lipid, hybrid sturgeon, growth, fat metabolism, blood biochemistry
  • سبحان رعنای اخوان، امیر پرویز سلاطی *، بهرام فلاحتکار، سید امیرحسین جلالی
    در راستای بهبود کیفیت و کارایی محصول خاویار در مزارع پرورشی ماهیان خاویاری ارزیابی درست و صحیح مرحله رسیدگی جنسی تخمدانی اجتناب ناپذیر است، همچنین برای نیل به این منظور باید از برداشت ماهیان ماده ای که فولیکول های تخمدانی در مرحله آترزی قرار دارند اجتناب شود. در این مطالعه تعیین فولیکولهای تخمدانی در حال آترزی با استفاده از سطوح هورمون های جنسی و پارامترهای بیوشیمیایی پلاسما انجام گرفت. برای این منظور پس از سوندزنی، 10 عدد ماهی که فولیکولهای تخمدانی در حال جذب در آنها مشاهده شده بود، مورد انتخاب قرار گرفتند. میزان غلظت تستوسترون و استرادیول در تاس ماهیان استرلیاد که در مرحله آترزی بودند به طرز معنی داری در مقایسه با ماهیانی که فولیکولهای تخمدانی آنها از وضعیت طبیعی برخوردار بودند پایینتر بود. در پارامترهای بیوشیمیایی پلاسما نیز تری گلیسرید، کلسترول و کلسیم کاهش معنی داری در ماهیان ماده دارای فولیکولهای آترتیک در مقایسه با ماهیان دارای تخمدان طبیعی نشان دادند. نتایج این مطالعه نشان داد که بررسی تغییرات بیوشیمیایی و هورمونی ناشی از آترزی فولیکول میتواند به صورت موفقیت آمیزی در تفکیک فولیکولهای تخمدانی آترتیک از فولیکولهای طبیعی به عنوان جایگزینی برای شیوه تهاجمی بیوپسی در ماهی استرلیاد به کار رود.
    کلید واژگان: استرلیاد، استروئید جنسی، پارامترهای بیوشیمیایی، آترزی
    S. Ranaakhavan, Ap Salati*, B. Felahatkar, Ah Jalali
    In order to improve the quality and efficiency of caviar crop from sturgeon as assessment of ovarian maturation stage is inevitable;also it should be avoided from capture of fish at stage of follicular atresia.In this study determination of atretic follicle in ovary was done by evaluation of blood steroid level and biochemical parameters. After catheterization, 10 fish that follicles in reabsorption stage were seen in their ovaries were selected for further analysis. Blood testosterone and estradiol values were significantly lower in A. ruthenusthat containing atretic follicle in their ovaries in compare to control. Blood biochemical parameters including, triglyceride, cholesterol and calcium were also lower in fish with atretic follicles in their ovary in compare to control. Our findings showed that biochemical and hormonal changes caused by follicular atresia could be used successfully to distinguish atretic follicles from normal follicles in A. ruthenusto replace biopsy as an invasive method.
    Keywords: Acipenser ruthenus, Sex steroids, Biochemical parameters, Atresia
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر امیر پرویز سلاطی
    دکتر امیر پرویز سلاطی

اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال