به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

بهروز دادخواه

  • کیمیا فریدی، محمدعلی محمدی، بهروز دادخواه*، سعید مهری
    زمینه و هدف

    شادی به عنوان یک احساس مثبت برای حفظ سلامتی، حیاتی و مهم است. در این میان، شادی پرستاران مهمتر است زیرا بر توانایی های آنان در کمک و مراقبت از بیماران تاثیرگذار می باشد. این مطالعه با هدف «تعیین سطح شادمانی و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی در پرستاران مراکز آموزشی- درمانی شهر اردبیل در سال 1401» انجام شد.

    روش کار

    مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی- مقطعی بود که روی 270 نفر از پرستاران مراکز آموزشی درمانی شهر اردبیل در سال 1401 انجام شد. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای بود. جهت جمع آوری داده ها از فرم اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه شادمانی آکسفورد استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS-26 و با استفاده از آزمون های توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی) و تحلیلی (تی مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه) تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    میانگین سن نمونه ها 29/7±71/33 سال بود. اکثر پرستاران مورد مطالعه زن (2/72%) و متاهل (4/60%) بوده و مدرک کارشناسی (5/88%) داشتند. میانگین امتیاز شادمانی، 11/14±62/65 بود و 9/68 درصد پرستاران، شادمانی خود را به صورت «خیلی خوب» گزارش کردند. از میان متغیرهای جمعیت شناختی بین سن، سابقه کار، رضایت از شغل و درآمد با سطوح شادمانی پرستاران، ارتباط آماری معناداری مشاهده شد (05/0>p).

    نتیجه گیری

    علی رغم اینکه در مجموع وضعیت شادمانی پرستاران در مراکز آموزشی- درمانی شهر اردبیل در سطح  خیلی خوب بود، ولی با توجه به اهمیت شادمانی در افزایش انگیزه و ارتقاء کیفیت مراقبت پرستاران، لازم است تصمیم سازان و تصمیم گیران حوزه سلامت اقدامات موثری را در جهت حفظ و ارتقا وضعیت موجود انجام دهند.

    کلید واژگان: شادمانی, پرستار, مراکز آموزشی- درمانی, اردبیل
    Kimia Faridi, Mohammadali Mohamadi, Behrouz Dadkhah*, Saeid Mehri
    Background

    Happiness is a positive emotion that is vital and important to maintain health. Meanwhile, the happiness of nurses is more important because it affects their ability to help and deliver quality care to patients. This study aimed to determine the level of happiness and its relationship with demographic variables in the nurses of educational-therapeutic centers of Ardabil University of Medical Sciences in 2022.

    Methods

    This was a descriptive cross-sectional study. A total of 270 nurses working in educational-therapeutic centers in Ardabil city were studied. The stratified random sampling method was used to collect data using the Demographic Information Form and the Oxford Happiness Questionnaire. The data was analyzed using SPSS-26 software and descriptive (centrality and dispersion) and analytical (Independent t-test and one-way analysis of variance) tests.

    Results

    The mean and standard deviation of the age of the samples was 33.71±7.29. Most of the studied nurses were female (72.2%), married (60.4%), and had a Bachelor's degree in nursing (88.5%). The mean happiness score in nurses was 65.62±14.11 and 68.9% of nurses stated their level of happiness as very good. There was a statistically significant correlation between the demographic variables including age, work experience, and satisfaction with income and job with happiness level (p<0.05).

    Conclusion

    Although the overall state of happiness of nurses in the educational-therapeutic centers of Ardabil was at a very good level, considering the importance of happiness in increasing the motivation and improving the quality of care of nurses, decision-makers in the health field should take effective interventions to maintain and improve the existing situation.

    Keywords: Happiness, Nurse, Educational-Therapeutic Centers
  • سعیده جامه، معصومه آقامحمدی، بهروز دادخواه*، رویا خیری
    زمینه و هدف

    ارتباط موثر، یکی از مهم ترین جنبه‏های مراقبت پرستاری است که بدون آن، انجام بسیاری از وظایف پرستاران امکان پذیر نمیباشد. هدف مطالعه حاضر، مقایسه دیدگاه پرستاران و بیماران از وضعیت ارتباط پرستار با بیمار در بخش‏های اورژانس و داخلی مراکز آموزشی- درمانی شهر اردبیل بود.

    روش کار

    پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است که با مشارکت 108 پرستار و 390 بیمار در بخش های اورژانس و داخلی مراکز آموزشی- درمانی شهر اردبیل انجام شد. روش انتخاب نمونه ها در مورد پرستاران، سرشماری و در مورد بیماران، نمونه گیری در دسترس بود. برای گردآوری داده ها از فرم اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه تعامل پرستار- بیمار وکوویچ (2010) استفاده شد. داده ‏ها ‏با نرم‏افزار SPSS-22 و آزمون‏های تی مستقل، تی زوجی و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    میانگین نمرات ارتباط پرستار با بیمار از دیدگاه بیماران، 0/93±3/96 و از دیدگاه پرستاران، 0/69±3/74 بود. بین میانگین نمرات ارتباط پرستار- بیمار از دیدگاه پرستاران و بیماران، تفاوت معنی‏داری وجود داشت(0/05> p). همچنین، ارتباط معنی داری بین مدرک تحصیلی بیماران (0/001> p) و جنسیت پرستاران (0/04=p) با وضعیت ارتباط پرستار- بیمار، مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج، ارتباط پرستار- بیمار از دیدگاه بیماران نسبت به پرستاران در وضعیت بهتری قرار داشت، با این حال انجام مداخلات مدیریتی و سازمانی دقیق و مهیا نمودن شرایط لازم جهت بهبود روند ارتباط درمانی توصیه میشود.

    کلید واژگان: ارتباط, پرستار, بیمار, بخش اورژانس, بخش داخلی
    S Jammeh, M Aghamohammadi, B Dadkhah*, R Kheiri
    Background

    Effective communication is one of the most important aspects of nursing, without which it is impossible to perform many nursing duties. The present study aimed to compare the perspectives of nurses and patients on the nurse-patient communication status in the emergency and medical departments of educational-therapeutic centers in Ardabil city.

    Methods

    The present study is a descriptive and analytical study conducted with the participation of 108 nurses and 390 patients from the emergency and medical departments of educational-therapeutic centers in Ardabil city. The sampling method for nurses was census and for patients, convenient sampling was used. To collect data, the demographic information form and the Vukovic (2010) nurse-patient interaction questionnaire were used. Data were analyzed using SPSS-22 software and independent t-test, paired t-test and Pearson's correlation coefficient.

    Results

    The mean and standard deviation of the nurse-patient communication score from the patient's perspective was 3.96±0.93 and from the nurses' perspective, it was 3.74±0.69. There was a significant difference between the mean nurse-patient communications scores from the nurse and patient perspectives (p<0.05). Furthermore, a significant correlation was observed between the patients’ educational level (p<0.001) and nurse gender (p=0.04) and nurse-patient communication status.

    Conclusion

    According to the results, the nurse-patient communication was in a better state from the patient's perspective in comparison to the nurses’ perspective. However, it is recommended to carry out precise management and organizational interventions and prepare the necessary conditions to improve the therapeutic communication process.

    Keywords: communication, nurse, patient, emergency department, Medical Department
  • رویا خیری، ناصر مظفری*، بهروز دادخواه، محمدعلی محمدی
    زمینه و هدف

     اینترنت یکی از مهمترین نوآوری های فنی در عرصه اطلاع رسانی می باشد که بر همه جنبه ‏های آموزش و پژوهش تاثیر گسترده ‏ای دارد و استفاده از آن در زمینه ‏های عمومی و تخصصی با سرعت حیرت ‏آوری رو به افزایش است. از طرفی اعتیاد اینترنتی نوعی اختلال روانشناختی - اجتماعی است که عوارض زیادی همچون اختلالات خواب و اضطراب را به همراه دارد. پژوهش حاضر نیز با هدف تعیین اعتیاد به اینترنت و ارتباط آن با کیفیت خواب و اضطراب دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل انجام شده است.

    روش بررسی

     پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشکده های پرستاری و مامایی، پزشکی و پیراپزشکی، بهداشت، دندان پزشکی و داروسازی و پردیس دانشگاه علوم پزشکی اردبیل باشد. در این مطالعه 380 نفر نمونه بر اساس فرمول محاسبه حجم نمونه کوکران، بصورت تصادفی طبقه ای از هر دانشکده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه اعتیاد اینترنتی، پرسشنامه کیفیت خواب پیترزبوگ، پرسشنامه اضطراب بک مورد استفاده قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نسخه 24 نرم افزار SPSSو در قسمت آمار توصیفی؛  فراوانی، میانگین و انحراف معیار و در آمار استنباط از  آزمون های  کای دو، رگرسیون تک متغییری و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.

    یافته ها

     نتایج نشان داد که میانگین و انحراف معیار اعتیاد به اینترنت در زنان 20/13±34/42و  مردان 62/12±05/42می باشد. و باافزایش میزان اعتیاد به اینترنت مشکلات خواب و سطح اضطراب  (01/0>p ) افزایش یافته است. بین اعتیاد به اینترنت با کیفیت خواب (01/0>p) همبستگی منفی و معکوس و سطح اضطراب دانشجویان همبستگی مثبت وجود داشت (01/0>p).

    کلید واژگان: اعتیاد به اینترنت, کیفیت خواب, اضطراب, دانشجویان
    Roya Kheiri, Naser Mozaffari*, Behrouz Dadkhah, MohammadAli Mohammadi
    Background and Aim

    The Internet is one of the most important technical innovations in the field of information science, which has a wide impact on all aspects of education and research and its use in the field of public and specialized with a rapidly increasing rate of surprise. Is. On the other hand, online addiction is a psychological-social disorder that has many complications such as sleep disorders and anxiety. The present study aimed to determine the Internet addiction and its relationship with the quality of sleep and anxiety in students of Ardabil University of Medical Sciences.

    Materials and Methods

    This is a descriptive-analytic study. The statistical population includes all students of nursing and midwifery faculties, medicine and paramedics, health, dentistry and pharmacy, and campus of Ardabil University of Medical Sciences. In this study, the statistical population of the 3,000 students of the above-mentioned colleges was 375, based on the formula for calculating the sample size of Cochran and increased by 10%. Samples were selected randomly from each faculty. In this way, the proportion of students to each college was allocated a quota and selected randomly according to the student list of samples up to the ceiling. Internet addiction inventory, Petersbug sleep quality questionnaire, Beck anxiety inventory were used to collect data. Frequency, mean and standard deviation, Kruskal-Wallis and single-variable regression tests and Pearson correlation coefficient were used to analyze the data

    Results

    The mean and standard deviation of internet addiction in women was 42.34 ± 13.20 and 42.05 ± 12.66, respectively. And with increasing Internet addiction, sleep problems and anxiety levels (P <0.01, B = .169) also increased. There was a positive correlation between internet addiction and sleep quality (P <0.02, P = 0.20) and students' anxiety (p <0.01).

    Keywords: Internet addiction, sleep quality, anxiety, students
  • Afsaneh Badrooh, Naser Mozaffari, Ameneh Barikani, Behrouz Dadkhah *
    Background

    This study was carried out to reveal the effect of individual and group education done by a nurseon smoking dependency and smoking cessation motivation in patients with coronary artery disease (CAD).

    Methods

    The present randomized controlled trial study was conducted in Iran. A total of 255 patients wererandomly divided into three groups: 1) individual education, 2) group education, and 3) control. Data werecollected using the Fagerstrom Test of Nicotine Dependence (FTND) and Smoking Cessation MotivationQuestionnaire (Q-MAT) one time before the intervention and two times after intervention (1st and 3rd months).

    Findings

    The mean scores of motivation for smoking cessation and smoking dependency in patients in theindividual and group education were significantly better than the control group after the intervention (1st and3rd months) (P < 0.05). Although there was no significant difference in the mean scores of smoking cessationmotivation and smoking dependency in patients in the individual education and group education groupsafter education, the status of the patients in the group education was slightly better.

    Conclusion

    Education by nurses might have a significant impact on smoking cessation motivation andsmoking dependency in patients with CAD. Further studies are recommended.

    Keywords: Nurses, Health Education, Heart Diseases, smoking cessation
  • عدیله عالی، ناصر مظفری، سهراب ایران پور، هما علی زاده میر اشرفی، بهروز دادخواه*
    زمینه و هدف

    آسم یکی از شایع‫ترین بیماری‫های مزمن دوران کودکی و اولین علت پذیرش کودکان در اورژانس می باشد. مادران در بهبود کودک مبتلا به آسم نقش اساسی داشته و خودکارآمدی بالای آنها با بهبود و کنترل علایم آسم همراه است. این مطالعه با هدف «تعیین میزان خودکارآمدی مادران در مراقبت از کودکان مبتلا به آسم مراجعه‫کننده به کلینیک فوق تخصصی و  مرکز آموزشی - درمانی بوعلی اردبیل» انجام گرفت.

    روش

    این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بود که روی 266 مادر دارای کودک مبتلا به آسم 6 تا 11 ساله مراجعه کننده به مرکز بوعلی و کلینیک فوق تخصصی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل انجام گرفت. نمونه ها به روش نمونه‫گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه دو قسمتی شامل مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه خودکارآمدی مادران بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss-18 و روش‫های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیلی (آزمون کای اسکویر و  پیرسون) انجام شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که 51/9 درصد (138 نفر) از مادران دارای خودکارآمدی مطلوب بودند. همچنین خودکارآمدی مادران با سطح تحصیلات، شغل، منبع کسب آموزش مادر، سابقه بیماری و تعداد دفعات بستری کودک، ارتباط آماری معنی‫داری داشت (0/001>p).

    نتیجه گیری

    یافته های مطالعه نشان داد که فقط نیمی از مادران دارای کودک مبتلا به آسم از خودکارآمدی مطلوب برخوردار بودند، بنابراین لازم است تصمیم سازان و تصمیم گیران سیستم بهداشتی و درمانی کشور، اقدامات لازم را جهت تقویت و ارتقاء خودکارآمدی این مادران انجام دهند.

    کلید واژگان: خودکارآمدی, آسم, مادر, کودک
    A Alie, N Mozaffari, S Iranpour, H Alizadeh M, B Dadkhah*
    Background & aim

    Asthma is one of the most common chronic diseases of childhood and the first reason for children admitting to the emergency room. Mothers play an essential role in the recovery of a child with asthma and their high self-efficacy is associated with improving and controlling asthma symptoms. The aim of this study was to determine the self-efficacy of mothers in caring of children with asthma referred to the subspecialty clinic and Ardabil educational-medical center of BuAli.

    Methods

    This descriptive-analytical study was performed on 266 mothers with 6-11 years children with asthma, who referred to BuAli Center and the subspecialty clinic of Ardabil University of Medical Sciences. Samples were selected by available sampling method. Data collection tools were a two-part questionnaire including demographic characteristics and motherschr('39') self-efficacy questionnaire. Data were analyzed using SPSS18 statistical software and descriptive (mean and standard deviation) and analytical (Chi-square and Pearson test) statistics.

    Results

    The results showed that 51.9% (138) of mothers had good self-efficacy. Also, motherschr('39') self-efficacy had a statistically significant relationship with the level of education, occupation, source of maternal training, medical history and number of hospitalizations of the child (p<0.001).

    Conclusion

    The findings of the study showed that only about half of mothers with children with asthma have good self-efficacy. Therefore, it is necessary for decision makers of the countrychr('39')s health care system to take the necessary measures to strengthen and improve the self-efficacy of these mothers.

    Keywords: Self-efficacy, Asthma, Mother, Child
  • کبری انامی، بهروز دادخواه*، محمدعلی محمدی
    زمینه و هدف
    پرستاران به عنوان اعضای اصلی تیم مراقبتی، درمانی در خط مقدم ارائه خدمات درمانی بوده و عملکرد آنان تا حد زیادی تعیین کننده کیفیت مراقبت های بهداشتی درمانی است. تنیدگی اخلاقی می تواند سبب پیامدهای جسمی و روانی متعددی در پرستاران شده و بر وظایف حرفه ای آنان تاثیر منفی بگذارد. هدف اصلی این مطالعه، تعیین میزان تنیدگی اخلاقی پرستاران بخش اورژانس بیمارستان های شهر اردبیل در سال 1395 بود.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی- تحلیلی بر روی 175 نفر از پرستاران شاغل در بخش اورژانس بیمارستان های شهر اردبیل با استفاده از نمونه گیری سرشماری انجام شد. ابزار گردآوری داده ها شامل فرم مشخصات جمعیت شناسی و پرسشنامه دیسترس اخلاقی پرستاران آتش زاده بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و فراوانی) و استنباطی (آنالیز واریانس یکطرفه) استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین تنیدگی اخلاقی پرستاران بخش اورژانس 0/89±1/87 بود که حاکی از تنیدگی اخلاقی متوسط می باشد. میانگین تنیدگی اخلاقی در حیطه عدم رعایت اصول اخلاقی (1/02±2/00) بالاتر از سایر حیطه ها بود. از میان متغیرهای مورد بررسی، بین سابقه خدمت، نوبت کاری و وضعیت استخدام با تنیدگی اخلاقی همبستگی مثبت معنی دار دیده شد (0/05<p).
    نتیجه گیری
    با توجه به سطح تنیدگی اخلاقی متوسط در پرستاران شرکت کننده در این مطالعه، مدیران سازمان باید روش ها و تمهیدات لازم را در جهت شناسایی علایم و تشخیص عوامل موثر بر ایجاد تنیدگی اخلاقی در پرستاران اتخاذ نمایند.
    کلید واژگان: تنیدگی اخلاقی, بخش اورژانس, پرستار, اردبیل
    K Anami, B Dadkhah*, MA Mohammadi
    Background &
    objectives
    Nurses, as the main members of the care and treatment teams, are at the forefront of health care provision and their performance largely determine the quality of health care. Moral distress can have many physical and psychological consequences in nurses and negatively affect their professional responsibilities. The aim of this study was to determine the extent of moral distress in nurses of emergency department of Ardabil hospitals in 2016.
    Methods
    This descriptive-analytical study was carried out on 175 nurses, working in the emergency department of hospitals in Ardabil city, who were selected using a census sampling. The data gathering tools were demographic questionnaire and moral distress questionnaire for nurses. Descriptive statistics (mean, standard deviation and frequency) and inferential statistics (one-way ANOVA) were used to analyze the data.
    Results
    The findings indicated that mean and standard deviation of moral distress in nurses of emergency departments were in moderate level (1.87±0.89). Moral distress in nurses of emergency departments was higher than other departments in terms of non-observance of ethical principles (2.00±1.02). Among evaluated variables, there were significant positive correlations between service record, work shift, employment status and type of hospital with moral distress (p<0.05).
    Conclusion
    Regarding to moderate moral distress level in emergency nurses participating in this study, the managers of the organization should adopt the necessary methods and measures to identify the symptoms and detect the factors affecting the moral distress of nurses.
    Keywords: Moral Distress, Emergency Department, Nurse, Ardabil
  • افسانه بادروح، ناصر مظفری، آمنه باریکانی، بهروز دادخواه*
    زمینه و هدف
    ترک سیگار و یا کاهش مصرف آن به طور چشمگیری خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی و سایر بیماری های مرتبط با مصرف سیگار را کاهش می دهد. به نظر می رسد نوع آموزش بر انگیزه ترک سیگار موثر باشد. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر آموزش گروهی و فردی بر انگیزه ترک سیگار در بیماران عروق کرونری بستری در بیمارستان بوعلی سینای قزوین انجام شد.
    روش کار
    مطالعه حاضر یک پژوهش نیمه تجربی بود که روی 255 نفر از بیماران با تشخیص بیماری عروق کرونری بستری در بیمارستان بوعلی سینای قزوین که سیگاری بودند انجام شد. نمونه ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. بیماران در سه گروه آموزش فردی، گروهی و کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه دوقسمتی که شامل فرم اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد انگیزه ترک سیگار بودند استفاده شد. اطلاعات قبل از شروع آموزش، چهار هفته و سه ماه بعد از اتمام آموزش جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS-24 و شاخص ‏های توصیفی مانند میانگین، انحراف معیار و فروانی و همچنین آزمون های کای دو و تحلیل واریانس یک طرفه تحلیل شد.
    یافته ها
    میانگین نمرات انگیزه ترک سیگار قبل از مداخله در گروه کنترل، آموزش فردی و گروهی به ترتیب 2/7±9/4، 2/3±8/5، 2/4±7/8 بود که در پیگیری اول (4 هفته پس از مداخله) به 2/9±8/76، 2/5±13/5 و 2/5 ± 14 (0/001<p) و در پیگیری دوم (3 ماه پس از مداخله)، به 3/3±8/18، 2/8±13/3 و 2/7±14 تغییر یافت (0/001<p).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که آموزش بصورت گروهی سبب افزایش بیشتر انگیزه بیماران برای ترک سیگار شد. بنابراین طراحی برنامه آموزش گروهی می تواند تاثیر بسزایی در افزایش انگیزه و ایجاد رفتار ماندگار برای ترک سیگار در بیماران کرونری داشته باشد.
    کلید واژگان: آموزش گروهی, آموزش فردی, انگیزه ترک سیگار, بیماری عروق کرونری
    A Badrooh, N Mozaffari, A Barikani, B Dadkhah*
    Background & objectives
    Quitting smoking significantly reduces the risk of cardiovascular disease and other illnesses associated with smoking. Training seems to be effective in motivating cessation of smoking. The aim of this study was to investigate and compare the effect of individual and group training on the smoking cessation motivation in coronary artery disease (CAD) patients admitted to Avesina Hospital in Qazvin.
    Methods
    This study was a semi-experimental study conducted on smoker patients with diagnosis of CAD who were admitted to Avesina Hospital in Qazvin. 255 patients were enrolled in the study through available sampling. Patients were divided into three groups: individual training, group training and control. A standard two-part questionnaire, which included demographic data and a questionnaire of motivation to quit smoking, was used to collect data. The information was collected before training, and four and three months after the completion of the training. Data were analyzed using SPSS v.24 through descriptive statistic (mean and standard deviation), and chi-square test and one-way analysis of variance.
    Results
    The mean of motivation score for smoking cessation before intervention in 3 groups of control, individual and group training were 9.4±2.7, 8.5±2.3, 8.7±2.4, respectively. At the first follow-up (4 weeks after intervention), these amounts in 3 groups of control, individual training and group training were 8.76±2.9, 13.5±2.5, and 5.2±14 (p= 0/001) and in the second follow-up (3 months after intervention), were 8.18±3.3, 13.3±2.8 and 14±2.7, respectively.
    Conclusion
    The results showed that group training program resulted in increased motivation for smoking cessation. So, designing a group training program can have a significant effect on increasing motivation and creating lasting behavior for smoking cessation in CAD patients.
    Keywords: Group Training, Individual Training, Motivation of Smoking Cessation, Coronary Artery Disease
  • دلشاد آقامحمدی، بهروز دادخواه، معصومه آقامحمدی، الهامه نصیری
    زمینه و هدف
    همکاری نامناسب بین پزشک و پرستار روی پیامدهای بیمار، رضایت شغلی پرستاران و هزینه های بیمارستانی تاثیر می‫گذارد. هدف اصلی این مطالعه، تعیین نگرش پزشکان و پرستاران نسبت به همکاری پزشک- پرستار در بخش‫های مراقبت ویژه اردبیل بود.
    روش کار
    این مطالعه یک مطالعه توصیفی تحلیلی بود که با مشارکت 126 پرستار و 61 پزشک شاغل در بخش های مراقبت ویژه مراکز آموزشی درمانی اردبیل در سال 96 انجام شد. انتخاب نمونه ها به روش سرشماری بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه نگرش پزشکان و پرستاران نسبت به همکاری جفرسون جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و فراوانی) و استنباطی (تی تست و آنالیز واریانس یکطرفه) با استفاده از نرم افزار SPSS-21 استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین نمره نگرش پرستاران و پزشکان بخش های ویژه اردبیل نسبت به همکاری به ترتیب 3/9±47/83 و 4/25±47/85 بود. بین دیدگاه پزشکان و پرستاران نسبت به همکاری، اختلاف معنی داری مشاهده نشد (0/97=p). مقایسه نمرات پزشکان و پرستاران در حیطه های چهارگانه، اختلاف معنی داری را در دو حیطه «مراقبت در برابر درمان» (0/025 =p) و «استقلال پرستاران» (0/008 =p) نشان داد.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان دهنده نگرش مثبت پرستاران و پزشکان نسبت به همکاری بود. با این حال، در برخی از حیطه های همکاری، هنوز هم تفاوت‫هایی در نگرش پزشکان و پرستاران دیده می‫شود. با توجه به اهمیت همکاری پزشک- پرستار به خصوص در بخش‫های مراقبت ویژه، لازم است برنامه ریزی برای بهبود نگرش آنها نسبت به همکاری انجام شود.
    کلید واژگان: همکاری بین حرفه ای, پزشک, پرستار, بخش مراقبت ویژه
    D. Aghamohammadi, B. Dadkhahm., Aghamohammadi, E. Nasiri
    Background and Aim
    Inappropriate collaboration between nurse-physician effects on patient outcomes, job satisfaction of nurses, and hospital costs. This study aimed to determine nurses and physicians attitude toward nurse-physician collaboration in intensive care units of Ardabil.
    Methods
    This descriptive correlational study was performed on 126 nurses and 61 physicians working in intensive care units of educational and therapeutic centers of Ardabil University of Medical Sciences. Data were collected using the Jefferson scale of attitudes toward the nurse-physician collaboration. Descriptive statistics (mean, standard deviation and frequency) and inferential statistics (T-test and one-way ANOVA) were used to analyze the data.
    Results
    The mean scores of the nurse-physician collaboration from nurses and physicians viewpoints were 47.83±3.9 and 47.85±4.25, respectively. There was no significant difference between attitudes of nurses and physicians toward collaboration (p=0.97). Comparing the scores of nurses-physicians in the four areas showed asignificant difference in “care vs. treatment” (p=0.025) and “nurses autonomy” (p=0.008) areas.
    Conclusion
    The results showed that nurses and physicians had a positive attitude toward nurse-physician collaboration. However, in some areas of collaboration, there are still differences in the attitudes of nurses and physicians. Given the importance of nurse-physician collaboration, especially in intensive care units, planning is needed to improve their attitude toward collaboration.
    Keywords: Inter professional Collaboration, Physician, Nurse, Intensive Care Unit
  • بهروز دادخواه، الهام انیسی *، ناصر مظفری، مهدی پورقاسمیان، فیروز امانی
    زمینه و هدف
    تهوع و استفراغ یکی از رایج ترین عوارض شیمی درمانی می باشد. امروزه برای کنترل این عارضه، در کنار درمان‫های معمول از روش‫های طب مکمل مانند موسیقی استفاده می شود. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر موسیقی بر وضعیت تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی در بیماران مبتلا به سرطان های گوارشی انجام گرفت.
    روش کار
    این مطالعه، یک پژوهش کارآزمایی بالینی یک سوکور بود که روی 60 بیمار مبتلا به سرطان های سیستم گوارشی انجام گرفت. بیماران به طور تصادفی در دو گروه کنترل و مداخله قرار گرفتند. در گروه مداخله علاوه بر اقدامات معمول بخش، یک موسیقی آرام حین دریافت تهوع آورترین داروی شیمی درمانی (در سرطان های معده و مری روز چهارم شیمی درمانی و در سرطان کولورکتال روز سوم شیمی درمانی)، به مدت 45 دقیقه برای بیمار پخش شد و در گروه کنترل فقط از روش های معمول کنترل تهوع و استفراغ استفاده گردید. پرسشنامه رودز برای سنجش وضعیت تهوع و استفراغ قبل و 24 ساعت بعد از دریافت داروهای شیمی درمانی، مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی تست و کای دو در نرم افزار SPSS-24 انجام گردید.
    یافته ها: در مقایسه دو گروه کنترل و مداخله، کاهش معنی داری در وضعیت تهوع بیماران گروه مداخله دیده شد (0/01=(p اما میزان استفراغ در دو گروه از لحاظ آماری معنی‫دار نبود )0/42=p) )95%CI=).
    نتیجه گیری
    موسیقی درمانی به عنوان یک روش طب مکمل باعث بهبود فاز حاد تهوع ناشی از شیمی درمانی در بیماران مبتلا به سرطان می گردد لذا، توصیه می شود در کنار روش‫های معمول درمان، از این روش برای کنترل تهوع در بیماران مبتلا به سرطان دستگاه گوارشی استفاده شود.
    کلید واژگان: سرطان, تهوع, استفراغ, موسیقی درمانی, دستگاه گوارش
    B. Dadkhah, E. Anisi *, N. Mozaffari, M. Pourghasemian, F. Amani
    Background and Aim
    Nausea and vomiting are the most common side-effects of chemotherapy. Today, complementary and alternative medicine, such as music therapy, is used beside standard cancer treatments to control these side-effects. This study aimed to assess the effect of music therapy on chemotherapy-induced nausea and vomiting in patients with gastrointestinal cancers.
    Methods
    A single-blind randomized clinical trial study was done on 60 gastrointestinal cancer patients. Patients were randomly divided in two groups; control and music therapy. Patients in music therapy group were required to listen to quiet music for 45 minutes when receiving nausea-inducing chemotherapy drug (for gastric and esophagus cancer in 4th day and for colorectal cancer in 3rd day) in addition to the routine care. Control group just received routine care to control nausea and vomiting. Nausea and vomiting were assessed by Rhodes questionnaire before and 24 hours after intervention. Data were analyzed with SPSS (Version 24 software using T-test and the Chi-square.
    Results
    Comparing to control group, nausea score was significantly reduced in music therapy group (p=0.01) while the rate of vomiting did not show any significant difference between two groups (p=0.42) (CI=%95).
    Conclusion
    Music therapy as a complementary and alternative medicine improves acute phase of chemotherapy-induced nausea in cancer patients, thus music therapy is recommended beside standard treatments to reduce nausea in gastrointestinal cancers patients.
    Keywords: Music Therapy, Cancer, Nausea, Vomiting, GI System
  • محمدعلی محمدی، ناصر مظفری، بهروز دادخواه، فرزانه اعتباری اصل، زهرا اعتباری اصل
    زمینه و هدف
    کیفیت بالای زندگی کاری از عوامل اساسی توانمندسازی منابع انسانی مورد نیاز سیستم مراقبت بهداشتی شناخته شده است و بهبود رضایت شغلی کارکنان را نیز به دنبال دارد. از آنجا که پرستاران جزء بسیار مهم سیستم مراقبت درمانی کشور محسوب می شوند، لذا این مطالعه با هدف تعیین کیفیت زندگی کاری پرستاران استان اردبیل انجام گرفت.
    روش کار
    این پژوهش، یک مطالعه توصیفی- مقطعی بود که به روش سرشماری روی تمامی پرسنل پرستاری شاغل در بیمارستان های استان اردبیل انجام گرفت. در کل 812 نفر از آن ها پرسشنامه را عودت دادند. جمع آوری داده ها با روش خودگزارشی و با استفاده از پرسشنامه دو قسمتی ویژگی های دموگرافیگ و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری والتون صورت گرفت. داده ها پس از ورود به نرم افزار SPSS-15 با استفاده از آمار توصیفی و آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون و مجذور کای، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    سطح کیفیت زندگی کاری پرستاران مورد مطالعه در حد متوسط بود(83/7 %) و تنها 4/9 درصد آن ها کیفیت زندگی کاری خود را مطلوب گزارش نمودند. همچنین همبستگی معناداری بین کیفیت زندگی کاری و وضعیت استخدامی، نوبت کاری، بیمارستان محل کار و رضایت از رشته تحصیلی افراد مشاهده شد(p<0/0001).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این مطالعه آگاهی مدیران و برنامه ریزان از سطح کیفیت زندگی کاری پرستاران و انجام اقدامات اصولی جهت ارتقاء سطح کیفیت زندگی کاری امری ضروری است تا شرایط لازم جهت بهبود کیفیت ارائه خدمات پرستاران را فراهم سازند.
    کلید واژگان: کیفیت زندگی کاری, پرستار, بیمارستان
    Ma Mohammadi, N. Mozaffari, B. Dadkhah, F. Etebari Asl, Ma Etebari Asl
    Background And Aim
    Quality of work life is one of the most important factors that empowers human resources in healthcare system. It also improves employee’s job satisfaction. Because nursing is an important component of health care systems of a country, this survey carried out to determine the work-related quality of life of nurses in Ardabil province hospitals.
    Methods
    This was a descriptive cross-sectional study which was performed by census sampling method on all nursing staff working in hospitals in Ardabil province. 812 nurses returned questionnaires. Data collection was done by a two-part questionnaire, consisted of demographic and quality of work life questionnaire. Data were analyzed using SPSS v15 and descriptive and analytical statistical methods.
    Results
    In this study, quality of work life of nurses was moderate (83.7%) and only 4.9% of them had a good quality of work life. There was a statistically significant correlation between quality of work life and employment status, shift work, hospital work and satisfaction with field of study (p
    Conclusion
    According to the results of the study, the awareness of managers and planners from the quality of work life of nurses and the implementation of principled measures to improve it is necessary to provide the necessary conditions for improving the quality of nursing services.
    Keywords: Quality of Work Life, Nurse, Hospital
  • بهروز دادخواه، پرویز امری، محمدعلی محمدی، آسیه شعبانی
    زمینه و هدف
    ساکشن تراشه یکی از اقدامات پرستاری جهت بازبودن لوله تراشه است که میتواند سبب بروز عوارض ثانویه گردد. از طرفی نوع ساکشن میتواند بر وضعیت علائم حیاتی بیماران تاثیرگذار باشد. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر ساکشن باز و بسته بر علایم حیاتی بیماران با ترومای سر انجام گرفت.
    روش کار
    کارآزمایی بالینی متقاطع یک سوکور بر روی 88 بیمار دچار ترومای سر بستری در بخش مراقبت ویژه جراحی بیمارستان شهید بهشتی دانشگاه علوم پزشکی بابل بین سالهای 95- 1394 صورت پذیرفت. دو مداخله ساکشن باز و بسته با تخصیص تصادفی برای هر بیمار جهت ارزیابی تغییرات حاصله در علائم حیاتی بیماران (تعداد ضربان قلب، تعداد تنفس و فشار متوسط شریانی)در فواصل زمانی قبل، حین، بلافاصله، پنج، ده و پانزده دقیقه انجام گرفت. داده ها با استفاده از آزمونهای آماری تی زوجی، آنالیز واریانس با داده های تکراری و فیشر، توسط SPSS-22 تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    میانگین سنی بیماران 9±29 سال، 68 درصد (60 نفر) مذکر و اکثر آنها (75%) با وسیله نقلیه موتوری تصادف کرده بودند. اختلاف میانگین تعداد ضربان قلب و تعداد تنفس بین فواصل زمانی قبل، بلافاصله و حین انجام ساکشن در ساکشن نوع باز بیشتر از بسته بوده، در حالیکه اختلاف میانگین فشار متوسط شریانی در ساکشن نوع بسته بیشتر بود.
    نتیجه گیری
    تغییرات علائم حیاتی بیماران با ترومای سر در ساکشن باز نسبت به بسته بیشتر بود، بنابراین انجام ساکشن به روش بسته در این بیماران توصیه میگردد.
    کلید واژگان: ساکشن, علایم حیاتی, تروما به سر
    B. Dadkhah, P. Amri, Ma Mohammadi, A. Shabani
    Background And Aim
    Endotracheal suctioning is one of the nursing cares in order to keep open the endotracheal tube which may lead to secondary complications. Type of suctioning may affect the patients’ vital signs. This study was done with the aim of comparing the effect of open and closed suctioning on vital signs of patients with head trauma.
    Methods
    This Single blind crossover clinical trial study was performed on 88 head trauma patients who underwent mechanical ventilation hospitalized in surgical intensive care units of Shahid Beheshti Hospital of Babol University of Medical Sciences in 2015-16. Open and closed suction with random allocation for each of patients in both groups, and changes in vital signs(Heart rate, Respiratory rate and Mean Arterial Pressure) at intervals before, during, immediately after, five, ten and fifteen minutes were measured. Data analyzed with Paired T-test, repeated measure ANOVA and Exact Fisher by using SPSS-22.
    Results
    Average age of the study sample was 29±90 year. Most of the patients were males (n=60, 68%) and the majority of them had been admitted after motor vehicle accidents (75%).
    The differences of heart rate, respiratory rate was statistically significant in before, during and immediately after open suctioning, but differences in mean arterial pressure was greater in the group received closed suctioning.
    Conclusion
    Changes on Heart rate and respiratory rate in open suctioning were more than closed. Therefore, the use of closed suctioning is recommended due to being more confident.
    Keywords: Suction, Vital Sign, Patients with Head Trauma
  • حسین ابراهیمی، عیسی محمدی، محمود شمشیری، محمدعلی محمدی*، بهروز دادخواه
    پیش زمینه و هدف
    تولد کودک ناشنوا، واقعه ای تنش زا و غیرمنتظره برای والدین محسوب می شود. مادران کودکان ناشنوا جهت ارائه مراقبت موثر از کودک خود، نیازمند حمایت های روحی و روانی می باشند. این مطالعه باهدف تبیین نگرانی های مادران با کودک ناشنوای مادرزادی انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه کیفی با مشارکت 12 نفر از مادران دارای کودک ناشنوا انجام شد. شرکت کنندگان به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار جمع آوری شد و به روش تحلیل محتوای کیفی ارائه شده توسط گرانهیم و همکاران آنالیز گردید.
    یافته ها
    نگرانی های مادران دارای کودک ناشنوا در 3 طبقه اصلی خلاصه گردید که شامل نگرانی های مربوط به ماهیت ناشنوائی، نگرانی های مربوط به مشکلات اجتماعی و نگرانی های مربوط به آینده کودک بود. در میان نگرانی های مربوط به آینده، احتمال تولد فرزند ناشنوای دیگر و ترس از ناشنوا شدن فرزندان کودک ناشنوای خود مهم ترین دغدغه و نگرانی های مادران بود.
    بحث و نتیجه گیری
    مادران دارای کودک ناشنوا نگرانی های متعددی را تجربه می کنند. برای کاهش این نگرانی های خود نیاز به دریافت حمایت ویژه توسط کارکنان خدمات بهداشتی و درمانی دارند. تعدیل این نگرانی ها می تواند موجب کاهش استرس مرتبط با کودک ناشنوا و مشارکت موثر آن ها در امر توان بخشی کودک باشد.
    کلید واژگان: نگرانی, مادران دارای کودک ناشنوا, تحلیل محتوای کیفی
    Dr Hossein Ebrahimi, Dr Eissa Mohammadi, Dr Mahmood Shamshiri, Mohammad Ali Mohammadi *, Dr Behrouz Dadkhah
    Background and Aim
    Havig a hearing loss children is a stressful and unanticipated experience for their parents. Their mothers need a specific social and spiritual support to provide care for their children. This study aimed to understand the concerns of mothers who have a congenitally hearing loss child.
    Materials and Methods
    In this qualitative content analysis, by using purposeful sampling method, 12 mothers with hearing loss children were participated in the semi-structural and deep interviews. Gathered data were analyzed by using qualitative content analysis provided by Graneheim et al.
    Results
    The concerns of mothers of hearing loss children were categorized in three main themes: ‘the concerns related to the nature of hearing losses, ‘the social concerns’ and ‘concerns about future’. Among the future concerns, possibility of having another deaf child birth and the occurrence of it in the grand-children were the most important ones.
    Conclusion
    M others of deaf children are experiencing the varieties of concerns. To cope with these concerns, they need a special consideration by social and health professionals. Modification of the concerns can decrease the child-related stress, and consequently encourage them to be involved in child care.
    Keywords: concerns, mothers of hearing loss children, qualitative content analysis
  • بهروز دادخواه، سوسن ولیزاده *، عیسی محمدی، هادی حسنخانی، ناصر مظفری
    اهداف
    قطع عضو بر وضعیت روانی، روابط خانوادگی و اجتماعی بسیار تاثیرگذار است. تعدیل و اصلاح سبک زندگی به عنوان قوی ترین نیروی مقابله ای برای رویارویی موفقیت آمیز با آمپوتاسیون و شرایط تنش زا شناخته شده و تحمل مشکلات را برای بیماران تسهیل می کند. هدف این مطالعه تبیین عوامل موثر در تعدیل و اصلاح سبک زندگی در بیماران ترومایی در خلال فرآیند تطابق با قطع عضو اندام تحتانی بود.
    مشارکت کنندگان و
    روش ها
    این مطالعه کیفی با روش تحلیل محتوی، در میان بیماران ترومایی دچار قطع عضو اندام تحتانی در استان اردبیل انجام شد. 20 مشارکت کننده با استفاده از نمونه گیری مبتنی بر هدف از بنیاد شهید جانبازان- ایثارگران و اداره بهزیستی استان اردبیل انتخاب شدند. روش اصلی جمع آوری داده ها، مصاحبه عمیق و بدون ساختار با استفاده از سئوالات باز بود. داده ها با استفاده از نرم افزار MAXq10 به صورت کلمه به کلمه، براساس 5 گام لاندمن و گرنهایم تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    مفهوم اصلی و محوری سبک زندگی از طبقات و رخدادهای زمینه ای و اولیه مثل «کسب آگاهی»، «احساس استقلال»، «کنترل درد»، «جایگزین کردن پروتز»، «مدیریت امور روزمره»، «ورزش کردن»، «سفر» و «ادامه تحصیل» تشکیل شده بود.
    نتیجه گیری
    استفاده از راهبردهای مقابله ای موثر در کنار حمایت اجتماعی مهم ترین عامل در تطابق و سازش با قطع عضو و اصلاح سبک زندگی است.
    کلید واژگان: تروما, قطع عضو, سبک زندگی, مطالعه کیفی
    Dadkhah B., Valizade S., Mohammadi E., Hassankhani H., Mozaffari N.
    Aims
    Amputation is highly effective on mental status, family and social relationships. Adjustment and modification of lifestyle is known as the strongest force to successful coping with amputation and stressful situations and it facilitates tolerance of problems for patients. The aim of this study was to explanation of effective factors in adjustment and modification of lifestyle in traumatic patients during the process of adaptation to amputation of lower limbs.Participants &
    Methods
    This qualitative study using content analysis method was done among patients with traumatic lower limb amputations in Ardabil. 20 participants were selected using purposive sampling from Veterans Foundation and Welfare Administration of Ardabil. The main method of data collection was in-depth and unstructured interviews with open questions. Data was analyzed using MAXq10 software word by word based on the 5 Steps of Lundman and Graneheim.
    Finding
    Central and pivotal concept of lifestyle was consisted from underlying and primary classes and events such as "getting the information", "the sense of independence", "pain control", "prosthesis replacement", "routines management", "exercise", "traveling" and "continuing the education".
    Conclusion
    The use of effective coping strategies, along with social support is the main factor in adaptation and compromise with amputation and lifestyle modification.
    Keywords: Trauma, Amputation, Lifestyle, Qualitative Study
  • حامد رضاخانی مقدم، ناصر مظفری*، محمدعلی محمدی، عقیل حبیبی، بهروز دادخواه، محمدتقی سوادپور
    زمینه
    امروزه در اندازه گیری سلامت، در نظر داشتن ابعاد چندگانه سلامتی و به بیان دیگر «کیفیت زندگی» بیش از پیش مطرح است. به دلیل نقش مهمی که پرستاران و کارکنان اداری در ارائه خدمات و مراقبت های بهداشتی و سلامتی جامعه ایفا می کنند، این مطالعه با هدف مقایسه کیفیت زندگی کارکنان ستادی و پرستاران مراکز آموزشی و درمانی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل صورت پذیرفت.
    روش کار
    این مطالعه از نوع توصیفی – تحلیلی بود که در سال 91-1390 انجام گرفت. تعداد 250 پرستار بالینی و 252 کارمند ستادی و اداری شاغل در ستاد معاونتها، دانشکده ها و مراکز بهداشت از روی لیست کارگزینی پس از تفکیک به شکل تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات فردی- اجتماعی و عوامل شغلی و پرسش نامه معتبر کیفیت زندگی SF36 پبود. پرسشنامه ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار SPSS v.19و با بهره گیری از آزمون های توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    مردان 234 نفر (46 %) و زنان 268 نفر (54 %) از نمونه ها را تشکیل دادند، بیشترین نمونه ها با 44 درصد در سنین30 تا 40 سال قرار داشتند. نتایج نشان داد که نمره کلی سلامت جسمی و روانی کارکنان ستادی نسبت به پرستاران به طور معناداری بالا بود (05/0>p). از نظر حیطه ها نیز، در حیطه های عملکرد جسمی، عملکرد اجتماعی و سلامت جسمی اختلاف آماری معناداری وجود داشت و کارکنان ستادی از وضعیت بهتری نسبت به پرستاران برخوردار بودند (05/0>p).
    نتیجه گیری
    شاید بتوان دلایل کیفیت مطلوب زندگی کارکنان ستادی را در مقایسه با پرستاران، شرایط سخت محیط کاری پرستاران و عدم توجه به حمایت و سلامت اجتماعی آنها، نوع و حجم کار و سختی کار پرستاران دانست. پیشنهاد می گردد مسئولان به ابعاد مختلف کیفیت زندگی پرستاران توجه کنند تا بهره وری مناسبی در امر ارائه خدمات پرستاری بوجود آید.
    کلید واژگان: کیفیت زندگی, پرستاران, کارکنان ستادی, دانشگاه علوم پزشکی اردبیل
    Hamed Rezakhanimoghaddam, Naser Mozaffari *, Mohammad Ali Mohammadi, Aghil Habibi, Behroz Dadkhah, Mohammad Taghi Savadpour
    Background
    Nowadays, notice to multiple dimensions of health and in other word “quality of life” is too important. Because of the important role of nurses and administrative staff in providing health care services and community health, the present study was done in Ardabil University of medical sciences to compare quality of life of administrative staff and nurses of Ardabil educational Centers.
    Methods
    This descriptive–analytical study was conducted in 2011-2012. 250 nurses and 252 administrative employees working in headquarters departments, faculties and Health Centers were selected from the employment list randomly were collected using a demographic occupational factor and quality of life’s valid questionnaires. Data were analyzed using descriptive and inferential statistics in Spss v.19 software.
    Results
    There were 234 men and 268 women in samples. Largest sample with 44% were aged 30 to 40 years. Results showed that the total score of physical health and mental health of staff was better than nurses. Also, in the domains of physical function, social function, physical health, there was statistically significant difference, and the staffs had better condition than nurses (p >0.05)
    Conclusion
    Perhaps we could say that, one of the reasons of good quality of life in administrative nurses is due to nurse’s difficult working conditions and ignorance of their social health and support, workload and hard work. So, in order to achieve perfect efficiency in delivery of nursing services, it's recommended that managers pay attention to nurse's different dimensions of quality of life.
    Keywords: Quality of Life, Nurses, Administrative Staff, Ardabil University of Medical Sciences
  • بهنام مولایی، محمد علی محمدی، عقیل حبیبی، وحید زمانزاده، بهروز دادخواه، پرویز مولوی، ناصر مظفری
    زمینه و هدف
    اهمیت توجه به استرس شغلی زنان تنها به خاطر خسارت اقتصادی آن نیست و اثرات زیانبار آن بر سلامت جسم و روان فرد، خانواده و جامعه از موارد مهم قابل توجه است. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان استرس شغلی در زنان شاغل شهر اردبیل انجام گرفت.
    روش کار
    در یک مطالعه توصیفی- مقطعی 1250 زن شاغل در ادارات مختلف شهر اردبیل در سال 1388 انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محتوای شغلی کارازاک (Karsek) بود و تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون کای اسکوئر (Chi square) انجام شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد 62/8% زنان شاغل از استرس متوسط و 36/5% از استرس شدید برخوردار هستند. بین میزان استرس افراد با تعداد فرزندان، سطح تحصیلات، محل سکونت، سابقه کار، تعداد ساعات کار در شبانه روز، شیفت کاری، وضعیت استخدامی، سابقه بیماری های جسمی و بیماری های روانی ارتباط معنی دار آماری وجود دارد (0/05 > p).
    نتیجه گیری
    با توجه به سطح بالای استرس در زنان شاغل، جهت ارتقاء شاخص های سلامت روان در فرد، خانواده و جامعه و نیز افزایش بهره وری و رضایت مندی کارکنان، تدوین برنامه ریزی استراتژیک و جامع توسط مسئولین و دست اندرکاران امر ضروری به نظر می رسد.
    Background And Objectives
    The importance of considering to job stress among women is not related to loss of economics alone, but it makes an unsafe condition in health of body and soul of person, family and society, too. This study was aimed to determine the rate of job stress among employed women in Ardebil during 2010.
    Methods
    In a descriptive cross-sectional study, 1250 governmental-employed women were selected in different offices of Ardabil city. Data were collected by job-contained Karasek questionnaire and results were analyzed by chi-square test.
    Results
    The results showed that 62.8% of women experienced medium level of stress and 36.5% revealed to have severe stress. Our findings significantly showed that there are relationship between stress rate of individuals with number of children, level of education, place of living, job experience, rate of work hours per day and night work shift, employment status, physical and mental diseases (p <0.05).
    Conclusion
    With respect to severe stress found in employed women in study setting, it seems to need to increase mental health indices in individuals, families and community, and the authorities should develop a comprehensive plan to enhance productivity and satisfaction among employees.
  • ناصر مظفری، محمدعلی محمدی، بهروز دادخواه
    زمینه و هدف
    تربیت نیروی انسانی کارآمد وموثرازجمله وظایف اصلی دانشگاه ها محسوب می گردد.توجه به تربیت دانشجویان ازنظر علمی، پژوهشی وفرهنگی بسیارحائز اهمیت بوده وبرنامه ریزی صحیح درآموزش وپرورش آنان ازوظایف اصلی دانشگاه ها میباشد. از مشکلات اساسی آموزش دردانشگاه هانداشتن شاخص های تدریس اثربخش است ویکی ازمهمترین روش های تعیین این شاخص ها نظرخواهی ازدانشجویان می باشد.
    روش کار
    این مطالعه ازنوع توصیفی بوده ودرآن تعداد 433 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل درسال 1386به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.سپس پرسشنامه حاوی مشخصات فردی ونیزمعیارهای تدریس اثربخش(ویژگی های حرفه ای، فردی، تحریک به یادگیری ومطالعه مستقل) توسط آنها تکمیل شد. داده های جمع آوری شده بانرم افزارآماری spss/pc با استفاده ازآزمون توصیفی مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت.
    یافته ها
    این بررسی نشان داد در ارتباط با ویژگی های حرفه ای تدریس اثربخش«استفاده مناسب از دانش پایه یا درس تخصصی و میزان تسلط واطلاع مدرس به درس»به ترتیب با 1/87درصد و 2/76 درصد در ویژگی های فردی «داشتن حس مسئولیت درقبال حرفه معلمی با 91درصد ودر ویژگی های تحریک به یادگیری ومطالعه مستقل، ایجاد ارتباط میان موضوع درس با محیط کار و وظایف شغلی بعدی دانشجو با 5/72درصد بیشترین معیار تدریس اثربخش ازدیدگاه دانشجویان بود.
    نتیجه گیری
    موفقیت اساتید در اصلاح وبهبود یادگیری دانشجویان همگام با عمل تدریس مستلزم ارتقاء ورشد علمی وعملی خود وتوجه به خصوصیات ونیازهای آموزشی وحرفه ایی دانشجویان است. آنان باید همواره بکوشند تا روش های تدریس خود را با نیازها وامکانات فردی وگروهی فراگیران هماهنگ کرده و جهت رفع نارسائی های روش خود و اصلاح وبهبود آن گام بردارند.
    کلید واژگان: تدریس اثربخش, دیدگاه, دانشجو
  • شهرام حبیب زاده، احمد قاسمی، محرم آقابالایی، ودود نوروزی، بهروز دادخواه، محمد علی محمدی، شراره دارسرایی، فاطمه معرفت، جعفر حسینی، یونس ششگلانی
  • Behrooz Dad Khah, Mohammad Ali Mohammadi, Naser Mozafari, Behnam Molaee, Delavar Dad Khah
    Background
    Entering to the university and starting of student’s living can be named as a beginning of dreaming or complex of unknowns, exchanges, evolutions of any case, that with no doubt it has some effects such as depression, adjustment, behavior and morals disorders and anxiety feelings. For the reason that praying, worship and devotion in Islamic culture is a mention and scriptural, mentions can be as support against the difficulties and misfortunes. This research is done to emphasis on this fact.
    Materials And Method
    The study was descriptive analytical in design, that carried out on 403 students with stratified sampling from medical university of Ardabil. two questionnaire for data collecting were used that included For analyzing the data, we used the descriptive and inferential statistics.
    Results
    the prevalence of depression in students was 50/8. There was a significant relation (p< 0/05) between economic states with depression. Students have positive attitude to prayer and there was a statistical relation between sex, education, marital states, local occupancy, education level of mother, model semester, with prayer and inverse relation between prayer and depression.
    Conclusion
    regarding to this research results and importance of other that reducing mean of depression range. Researchers recommended to access physical and spiritual prayer benefits and cure of depression it is necessary to ‍َي®— the culture pray in university and socials.
    Keywords: prayer, depression, student
  • بهروز دادخواه، محمدعلی محمدی، ناصر مظفری، سجاد محمدنژاد، بهنام مولایی، دلاور دادخواه
    مقدمه و هدف
    امروزه اساتید به عنوان یکی از عواملی که در تعلیم و تربیت دانشجویان نقش ایفا می کنند مطرح می باشند؛لذا مراکز آموزش عالی برای تعیین شایستگی اساتید خود ملاکهایی را تعیین نموده تا عملکرد آنها را ارزشیابی و اساتید نمونه خود را مشخص کند تا با استفاده از آن کیفیت آموزش را ارتقاء بخشند.حال سئوال این است که استاد خوب کیست و چه خصوصیاتی باید داشته باشد بررسی حاضر در این راستا انجام شده است.
    روش کار
    این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع مقطعی است.در این بررسی تعداد 390 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل با استفاده از نمونه گیری طبقه ای مورد بررسی قرار گرفتند.ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای مشتمل بر مهمترین ویژگی های یک استاد خوب از دیدگاه دانشجویان در چهار حیطه دانش پژوهی، روش تدریس، توانایی ارتباط و شخصیت فردی بود.کلیه داده ها وارد نرم افزار SPSS شده و در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی استفاده گردید.
    یافته ها
    52/52 درصد نمونه ها زن،50 درصد از دانشکده پزشکی و پیراپزشکی،1/94 درصد مجرد و میانگین سن آنها 53/1±35/20 بود.در حیطه دانش پژوهی«تسلط استاددر درس مورد تدریس» و «ارائه مطالب جدید و روزآمد» به ترتیب با میانگین 82/±67/4و96/±35/4 در حیطه روش تدریس «روش ارزشیابی»و«شیوه بیان» به ترتیب با میانگین 1/1±64/4و87/±5/4، در حیطه توانایی ارتباط «آمادگی برای رفع اشکال دانشجویان» و«ایجاد زمینه مشارکت دانشجویان در بحث های کلاسی» به ترتیب با میانگین 1±22/4و1±95/3 و در حیطه شخصیت فردی«انعطاف پذیری استاد» و «انتقاد پذیری استاد» به ترتیب با میانگین 1/1±12/4، 1/1±11/4 از ویژگی های مهم استاد خوب از دیدگاه دانشجویان بودند.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این پژوهش می تواند ملاک مناسبی جهت ارزشیابی یک استاد خوب بوده و در جهت ایجاد انگیزه و افزایش کمی و کیفی یادگیری دانشجویان موثر باشد.
    کلید واژگان: استاد خوب, دیدگاه, دانشجو
  • محمد علی محمدی، بهروز دادخواه، ناصر مظفری، بهنام مولایی
    زمینه و هدف
    اختلال خواب یکی از مشکلات عمده سلامتی است. زیرا باعث نقص در کارکرد روزانه و افت عملکرد کلی فرد می گردد. دوران دانشجوئی نیز با عوامل متعدد مختل کننده خواب همراه است (ساعات طولانی درس و مطالعه، خوابگاهی بودن و..). کارایی افراد و آموزش نیز تحت تاثیر این مشکل قرار میگیرد و این مطالعه نیز با هدف «تعیین شیوع انواع اختلالات خواب در دانشجویان» انجام شده است.
    روش کار
    این مطالعه یک بررسی توصیفی- مقطعی است که روی 400 نفر از دانشجویان دانشگاه های شهراردبیل انجام شده است. ابزار گرد اوری اطلاعات پرسشنامه تنظیمی در بخش های دموگرافیک، بررسی اختلال در شروع خواب، اختلال در تداوم خواب و اختلال در بیدارشدن بود. داده ها توسط پرسشگران وبه صورت نمونه گیری تصادفی جمع آوری و وارد نرم افزار آماری spssشده وبا استفاده از آمار توصیفی و کای اسکوئر، تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    1/56 درصد نمونه ها زن، 5/84 درصد مجرد، 5/57 درصد ساکن منزل شخصی بودند میانگین سنی آنها 3/3 ± 6/23 سال بود. 91/7 درصد نمونه ها از داروهای آرامبخش استفاده می کردند. در مجموع14/43 درصد دانشجویان دچار اختلال خواب بودند.9/19 درصد اشکال در شروع خواب، 17درصد اختلال در تداوم خواب داشته و 3/6 درصد دچار بیداری زودرس بودند. نتایج نشان داد بین اختلال خواب با مصرف دارو (0001/0>P)، اشتغال (0001/0>P)، دانشگاه محل تحصیل (002/0>P) و وضعیت تاهل (021/0>P) رابطه آماری معنی دار وجود داشت.
    نتیجه گیری
    شیوع بالای اختلال خواب در دانشجویان ممکنست سلامت و عملکرد کلی وروزانه آنها را تحت تاثیر قرار دهد.لازم است مطالعات بیشتر و وسیعتری در این زمینه انجام گیرد.
    کلید واژگان: اختلال خواب, دانشجو, اردبیل
  • بهروز دادخواه، محمدعلی محمدی، ناصر مظفری، سجاد محمدنژاد
    زمینه و هدف
    افسردگی یکی از شایعترین مشکلات روانی است. ورود به دانشگاه و شروع زندگی دانشجویی بی شک پیامدهایی از قبیل احساس ترس، افسردگی، اختلالات انطباقی، رفتاری و اخلاقی را در پی خواهد داشت. بدین جهت این بررسی با هدف تعیین شیوع افسردگی در دانشجویان انجام شده است.
    روش کار
    این پژوهش یک مطالعه توصیفی و تحلیلی است که بر روی 409 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی با استفاده از نمونه گیری طبقه ای انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد «بک» برای اندازه گیری میزان افسردگی بود. اطلاعات پس از جمع آوری داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمونهای آماری توصیفی و کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که 5/24درصد دانشجویان مبتلا به افسردگی خفیف بوده، 8درصد نیاز به مشورت با روانپزشک داشتند. 2/14درصد نسبتا افسرده بوده و 7/3درصد افسردگی شدید داشتند و 2/49درصد سالم بودند. بین وضعیت سکونت دانشجو و وضعیت تاهل با میزان افسردگی ارتباط آماری معنی داری مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج بدست آمده از مطالعه افسردگی در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل لازم است به منظور پیشگیری یا تعدیل میزان افسردگی، مدیران و سایر مسئولین دانشگاه برنامه منظم و تاثیر گذار داشته باشند.
    کلید واژگان: افسردگی, دانشجو, علوم پزشکی اردبیل
  • محمد علی محمدی، ناصر مظفری، بهروز دادخواه
    زمینه و هدف
    تهوع و استفراغ از شایعترین عوارض بعد از عمل است. در برخی از عمل ها، نظیر جراحی های شکمی بروز آن بالا بوده و بیش از 40درصد تخمین زده می شود. پرستاران در موقعیت منحصر بفردی برای شناسایی بیماران درمعرض خطر تهوع و استفراغ بعد از عمل قرار دارند و آگاهی از علل تهوع، استفراغ و درمان آن برای ارزیابی قبل از عمل، آموزش بیمار و اطلاع به پزشک معالج و متخصص بیهوشی ضروری است. این بررسی با هدف تعیین میزان آگاهی پرستاران شاغل در بخشهای جراحی درباره تهوع و استفراغ بعد از عمل انجام گردید.
    روش کار
    در یک مطالعه توصیفی آگاهی تعداد 50 نفر از پرستاران شاغل در بخشهای جراحی بیمارستانهای شهر اردبیل درباره تهوع و استفراغ بعد از عمل بررسی شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد (آگاهی از تهوع و استفراغ بعد از عمل) جولی و کرت حاوی 20 گزینه صحیح و غلط بود. پرسشنامه در سه حیطه مطرح شده بود: 1-آگاهی کلی درباره تهوع و استفراغ بعد از عمل؛ 2-داروهای مورد استفاده و عوارض جانبی آن و 3-اعمال پرستاری. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، اطلاعات حاصله با استفاده از آمار توصیفی و آزمونکای اسکویر مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.
    یافته ها
    نتایج حاصل نشان داد که فقط 28درصد پرستاران هیپوتانسیون را یک علت شایع تهوع بعد از عمل می دانستند، 24درصد آنها از اثر واقعی داروهای مخدر بر روی مجاری گوارشی آگاه بودند و 46درصد اثرات داروی متوکلوپرامید را روی لوله گوارشی نمی دانستند. در مجموع میزان آگاهی پرستاران از تهوع و استفراغ بعد از عمل در حد متوسط (44%) بود و بین متغیرهای آگاهی با جنس، سابقه کار و محل تحصیل ارتباط آماری معنی دار وجود داشت(P<0.05).
    نتیجه گیری
    لازم است سطح آگاهی پرستاران از علت ایجاد تهوع و استفراغ بعد از عمل، داروهای مورد استفاده و اقدامات پرستاری جهت رفع آن ارتقا یابد.
    کلید واژگان: تهوع و استفراغ بعد از عمل, پرستار, آگاهی
  • داود ادهم، پرویز سالم صافی، محمد امیری، بهروز دادخواه، محمد علی محمدی، ناصر مظفری، ذکرالله ستاری، سعید داداشیان
    زمینه و هدف
    با توجه به اینکه دانشجویان گروه های مختلف علوم پزشکی در آینده عهده دار مدیریت سلامت جامعه خواهند بود.شناخت مسایلی که می توانند سلامت روانی دانشجویان را به مخاطره بیندازند ضروری بنظر می رسد بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت سلامت روانی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل انجام شده است.
    روش کار
    این مطالعه از نوع توصیفی و تحلیلی است. 352 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل در سال 1386 با سر شماری انتخاب شدند. پرسشنامه حاوی مشخصات فردی و نیز آزمون سلامت روان 28 سوالی GHQ (General Health questionnaire) توسط آنها تکمیل شد برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون مجذور کای استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج این بررسی نشان داد در بعد نشانه های جسمانی 1/7%، اضطراب و بی خوابی 2/3%، عملکرد اجتماعی 4/3%و افسردگی شدید 2% دانشجویان مشکل داشتند همچنین بر اساس نقطه برش 23، 22/7% دانشجویان مشکوک به اختلال روانی بودند در مطالعه حاضر از نظر اختلالات روانی بین دانشجویان دختر و پسر رابطه آماری معنی دار مشاهده نشد ولی بین وضعیت روانی با مدرک تحصیلی پدر، تعداد اعضای خانواده و شغل مادر ارتباط آماری معنی دار بدست آمد (p<0/05).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج پژوهش، انجام ارزیابی های روان شناختی دانشجویان و ارایه خدمات مشاوره در زمینه های مختلف در جهت ارتقای سطح سلامت روانی دانشجویان توصیه می گردد.
    Background and Objectives
    Since the students majoring in different Fields of medicine are going to play key roles regarding Community health in the future, it seams necessary to characterize problems threatening their mental health. This study was performed in order to evaluate students’ mental health status in Ardabil University of Medical Sciences
    Methods
    In this descriptive-analytical study, 352 students were selected through census and were requested to fill out general health questionnaire (GHQ) with 28 questions as well as personal information questionnaire. The data were analyzed using descriptive statistics and chi- square.
    Results
    The findings indicate that students have problems in physical (1.7%), and social function (4.3%), anxiety and insomnia (2.3%) of them suffer from severe depression (2%). Also according to cut point (23) 22.7% students were suspected of mental disorders. In this research, there was no significant difference in mental disorders between male and female students, but there was a meaningful relationship between status with paternal educational degree and family size and mother's job (p< 0.05).
    Conclusion
    according to the findings, student's psychological evaluation and counseling service in different fields to promote student mental health, is recommended
  • بهروز دادخواه، محمدعلی محمدی، شهناز پورناصری، ناصر مظفری، داود ادهم
    زمینه و هدف
    اهمیت دادن به امر تحقیقات و افزایش پژوهش در هر کشور سبب توسعه و پیشرفت شده،خودکفایی و استقلال واقعی را برای آن کشور به ارمغان می آورد. اولین گام برای سامان بخشیدن به امر پژوهش در جامعه دستیابی به درکی درست از توانمندی ها، امکانات موجود و نیز پی بردن به نقاط ضعف و قوت تحقیقاتی آن می باشد این پژوهش نیز در این راستا طراحی و انجام شده است.
    روش کار
    این پژوهش یک مطالعه توصیفی - مقطعی است که به منظور تعیین نگرش اعضای هیات علمی دانشگاه های استان اردبیل در مورد تحقیق وموانع انجام پژوهش از دیدگاه آنان از طریق نمونه گیری آسان انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه حاوی دو بخش شامل مشخصات فردی- اجتماعی پنج بخش (موانع شخصی، موانع درون سازمانی، موانع برون سازمانی، عوامل ماهیتی و نگرش به تحقیق) بودو با استفاده از نرم افزار SPSS/PC و آمار توصیفی تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که در حوزه موانع شخصی، مشغله کاری بیش از حد با میانگین 48/2 ± 75/2، در حوزه موانع درون سازمانی، پایین بودن حق التحقیق نسبت به زمان صرف شده با میانیگن56/0 ± 70/2، در حوزه موانع برون سازمانی، بی تاثیر بودن نتایج تحقیق در تصمیم گیری مدیران با میانگین 44 / ± 81/2، در حوزه عوامل ماهیتی تحقیق، ظریف و حساس بودن تحقیق علمی بامیانگین 17/1 ± 8/2، و در حوزه نگرش اعضای هیات علمی به تحقیق، انجام پژوهش جهت ار تقاء و پیشرفت جامعه ضروری است با میانگین 53/ ± 72/4 بیشترین نمرات را کسب کردند.
    نتیجه گیری
    عوامل متعدد نظیر موانع شخصی، درون سازمانی، بیرون سازمانی و عوامل ماهیت و نگرش به تحقیق در دیدگاه اعضای هیات علمی از موانع تحقیق، می باشند.
    Background and Objective
    Emphasiz to the research in any country leads to develop and progress of it, and it presents the self- sufficiency and real independence for that country. The first step to optimize the research in society is to obtain the correct understandding fromcapabilities, possibilities and to find the weakness and strength aspects of investigations. This study aspeet's of has been done regarding the above-mentioned aims.
    Methods
    This was a descriptive-cross-sectional study, that has been done to determine the view of Ardabil province Universities scientific member's about research and its limitations by simple sampling. Data collection tools were questionnaire including two parts: the first part, consisted of personal-social specifications and the second part, consisted of five parts (personal, intra- organizational, extra-organizational limitations, characteristics and their attitudes to research.
    Results
    the results showed that in related to the personal limitation overworking with mean 2/75±2/48, in the intra-organizational limitations, to be low the investigation payment in relation to the passed time with mean 3102±1/14, in the extra-organizational ones, ineffectiveness of the investigation results in managers decision 2/81±/44, in the characteristics, sensitivity of the scientific research 2/8±1/17 and in to promote and progress of the society, with mean 4/72 ± /53 had the highest scores.
    Conclusion
    many factors such as parsonaling, intra-and extra-organizational and characteristic factors, attitude to research on the view of scientific members of the restriction factors
  • محمدعلی محمدی، بهروز دادخواه، ناصر مظفری، علی نعمتی
    سابقه وهدف
    با شتاب روز افزون پیش رفت علم، مطالب علمی در کلیه رشته ها به طور سرسام آوری افزایش یافته، در نتیجه موفقیت تحصیلی در دانشگاه ها مرهون تلاش موثر، مطالعه صحیح و مدیریت وقت اس. یکی از دلایلی که بعضی دانشجویان از تلاش خود نتیجه مطلوبی به دست نمی آورند نداشتن آگاهی از شیوه مطالعه و مهارت های مربوط به آن است. این مطالعه با هدف تعیین آگاهی از مطالعه کارآمد در دانشجویان دانشگاه های شهر اردبیل، انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی بر روی 686 نفراز دانشجویان شهر اردبیل انجام شده است. ابزار اندازه گیری پرسش نامه خود ساخته در دو قسمت بود: قسمت اول مشخصات فردی – اجتماعی و میزان مطالعه دانشجو، و قسمت دوم حاوی سوالات مربوط به آگاهی از مطالعه کارآمد بود. نمونه گیری به روش تصادفی و به نسبت دانشجویان هر دانشگاه انجام گرفت. داده ها پس از جمع آوری وارد نرم افزار SPSS شده و با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و کای اسکویر تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    میانگین سن در دانشجویان 51/2± 56 /21 سال و میانگین طول مدت مطالعه در روز 43/0± 43/1 ساعت بود. فقط 59 /15% آنان در طی ترم تحصیلی مطالعه منظم داشتند. مهم ترین موانع مطالعه را فقدان انگیزه کافی (36/46%) و عدم اطمینان از آینده شغلی (47/30%) بیان داشته اند. فقط 03/16% دانشجویان اظهار داشته اند دارای برنامه منظم در هر روز برای مطالعه و یادگیری هستند. 09/33 % دانشجویان آگاهی خوب، 01/ 58% آگاهی متوسط و 75/8% آگاهی ضعیف نسبت به مطالعه کارآمد داشتند. میزان آگاهی از مطالعه کارآمد در دانشجویان ساکن مناطق شهری و دانشگاه های دولتی بیش تر از مناطق روستایی و دانشگاه آزاد بوده و این اختلاف از لحاظ آماری نیز معنی دار بود (05/0 >p).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان دادکه بسیاری از دانشجویان نسبت به مطالعه کار آمد آگاهی متوسط دارند. بنابراین شناسایی شیوه مطا لعه در دانشجویان و آموزش روش مطالعه صحیح در بدو ورود دانشجویان به دانشگاه ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: آگاهی, دانشجو, مطالعه کارآمد
    M.A. Mohammadi, B. Dadkhah, N. Mozaffari, A. Nemati
    Introduction
    Nowadays, by developing of the science and to increase the scientific Issues in all fields, can to see that the academic success in universities is resulted from effective trying, right study and time management. One the unsuccessful causes in some students is not to know the studying ways and its related skills. This study has been done in this case.
    Materials And Methods
    This descriptive study has been done on 686 persons of Ardabil city students. Its measuring tools is the self-constructed questionnaire in two parts the first part includes of; specifications, of personal and social, study duration, and the second part contains the questions about to understand the effective study. Random sampling was selected for students of any universities. The collected data analyzed by spss soft ware by using analytical and descriptive statistics.
    Results
    Age mean between students was 21.51 ± 21.65 and studying duration was 1.43±0.43 days. Only 15.59% of them had regular study in academic term. The most important of the study drawbacks were lack of sufficient motive, (44.36%) and unconfidence to future job (30.47%)only 16.03% student that they have a regular program for studying and learning. 33.09 of students had good understanding, 58.1 mean and 8.75% weak ones related to the sufficient study. The understanding rate of students residing in city districts and state universities was more than rural areas and Azad universities and this difference was significant statistically.(p<0.05).
    Conclusion
    This investigation indicates that many student have middle understanding on the sufficient study. Then, to recognize the study way and its education in the beginning of the university studying is necessary.
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال