به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب جمشید نوروزی

  • جمشید نوروزی*، نرگس خزاعی، زهرا فاطمی مقدم

    از جمله موضوعات مهم مرتبط با تاریخ محلی ایران، روابط فرهنگی و مذهبی برخی شهرها و مناطق ایران با مسلمانان و شیعیان ممالک همسایه مانند شبه قاره ی هند است. با توجه به نفوذ فرهنگی ایران در هند و حضور شیعیان و صوفیان و سادات علاقه مند به امام رضا (ع) در این سرزمین، در دوره ی قاجاریه همانند عهد صفویه، شاهد سفر شماری از زوار هندی به مشهد هستیم. زوار هندی که از گروه های مختلف اجتماعی مانند سادات و صوفیان بودند و بعضا در ضمن این سفر طولانی و ایام اقامت در مشهد با مشکلاتی مواجه بودند، از راهکار مرسوم عریضه نویسی به متولیان آستان قدس برای بیان وضعیت خود و طرح مشکلات خویش و نیز مرتفع ساختن آن ها بهره می بردند. این عریضه ها که در مرکز اسناد آستان قدس نگهداری می شود، بازتاب دهنده ی وضعیت این زوار هندی و حاوی اطلاعات ارزنده درباره ی مشکلات آنان و نیز چگونگی تعامل متولیان آستان قدس با زوار هندی و نحوه ی حمایت از آن ها است. این پژوهش که با روش تاریخی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مندرجات اسناد آستان قدس رضوی انجام گرفته، درصدد پاسخ به این سوالات است که زوار هندی که در دوره ی قاجاریه به مشهد سفر می کردند، با چه مشکلاتی روبرو بودند و برای کاستن از این گرفتاری ها، عمدتا به چه راهکاری متوسل می شدند؟ همچنین، نحوه ی تعامل و اقدامات حمایتی متولیان آستان قدس رضوی با این زوار چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش گویای آن است که زوار هندی که از مناطق مختلف شبه قاره ی هند راهی مشهد می شدند، با مشکلات مختلفی چون بیماری، سرقت اموال و ناتوانی تامین معاش مواجه بودند. آنان با بهره گیری از فضای زیارتی این شهر و رویه ی دیرینه و مرسوم حمایت آستان قدس از زوار، برای چاره جویی مشکلات خویش به عریضه نویسی به متولیان آستان قدس روی می آوردند. به دلیل قدمت رویه ی عریضه نویسی زوار گرفتار و اختصاص منابع مالی و موقوفات قابل توجه برای حمایت از آنان، متولیان و صاحب منصبان آستان قدس بعد از بررسی عریضه های زوار هندی، اقدامات مختلف حمایتی اعم از کمک نقدی و غیرنقدی برای آن ها در نظر می گرفتند و در بررسی وضعیت و مشکلات آنان و تعیین نوع و میزان حمایت، گاه به واسطه ی تاثیرپذیری از پایگاه اجتماعی زوار و نحوه ی بیان مشکلات در عریضه ها، عنایت بیشتری به برخی زوار خاصه سادات داشتند.

    کلید واژگان: زوار, شبه قاره هند, قاجاریه, حرم امام رضا(ع), اسناد آستان قدس رضوی}
    Jamshid Noroozi *, Narges Khazaei, Zahra Fatemi Moghadam

     The cultural and religious relations of some Iranian cities and regions with the Muslims and Shiites of  neighboring countries such as Indian subcontinent are among the important issues related to the local history of Iran. Due to the influence of Iranian cultural in India and the presence of Shiites, Sufis and Sadats who were interested in Imam Reza in this region, during the Qajar period, as in the Safavid era, many Indian pilgrims were traveling to Mashhad. They were from various social groups, including Sadat and Sufis and occasionally encountered problems. To explain their situation and present and resolve their problems, they used the customary method of writing a petition to the Astan Quds Razavi guardians during their long journey and stay in Mashhad. These petitions which are preserved in the Astan Quds document center, reflect the situation of these Indian pilgrims and provide valuable information about their problems, as well as how the Astan Quds guardians interact with them and support them. The current study, using a historical method and a descriptive-analytical approach based on the documents of Astan Quds Razavi, aimed to provide answer to these questions that what problems the Indian pilgrims who traveled to Mashhad during the Qajar era were encountered? What solution did they mainly resort to reduce them? What interactions and supportive acts did the Astan Quds Razavi guardians have with these Indian pilgrims? The findings indicate that the Indian pilgrims who traveled to Mashhad from various regions of Indian subcontinent experienced a variety of problems including illness, property, theft, and the inability to earn a living. These trapped pilgrims using the pilgrimage atmosphere of this city and the long-standing practice of Astan Quds' support, turned to the Astan Quds guardians to find a solution for their problems. Due to the age of writing a petition of stranded pilgrims and the allocation of significant financial resources and endowments for support them, the Astan Quds guardians and officials considered various support measures, including cash and non-monetary aid after studying their petitions and the situation and problems, sometimes by influencing the social base of the pilgrims and the way of expressing the problems in the petitions, gave more attention to some pilgrims, especially Sadat.

    Keywords: Pilgrims, Indian Subcontinent, Qajar, Imam Reza (PBUH) Holy Shrine, Mashhad, Astan Quds ‎Razavi Documents.‎}
  • نرگس صالح نژاد*، جمشید نوروزی، فرهاد جوانبخت

    در دوره پهلوی اول انتظار می رفت روابط ایران و چین، پس از چند قرن وقفه نسبی، به دلایلی از سر گرفته شود. بازرگانان و حکومت های دو سرزمین برای احیای مناسبات در این مقطع، بهبود روابط اقتصادی، به ویژه تجارت چای، را محور تلاش های خود قرار دادند. این پژوهش براساس رویکرد توصیفی تحلیلی و مبتنی بر اسناد منتشرنشده وزارت امور خارجه و مرکز اسناد ملی و نیز برخی منابع و تحقیقات در پی پاسخ به این پرسش است که تلاش ها برای احیای روابط اقتصادی ایران و چین در دوره پهلوی اول، خاصه تجارت چای، بر پایه چه عواملی شکل گرفت و چگونه ادامه یافت و چه دستاوردی در پی داشت؟ یافته های تحقیق گویای آن است که تلاش ها و تکاپوها برای برقراری روابط میان دو کشور متاثر از عواملی چون قدرت یابی دو شخصیت نظامی در ایران و چین (رضاشاه و چیانگ کای شک) و نیاز آنها به کسب اعتبار بین المللی و منافع اقتصادی شماری از تجار ایرانی و چینی بود. تلاش برای برقراری روابط دو سرزمین با اقداماتی چون استخدام متخصصان چینی در صنعت چای ایران، تلاش برای رونق مجدد صادرات چای چینی به ایران و مجاب کردن مسئولان دو کشور به تسهیل روابط تجاری به جریان افتاد. اما این تکاپوها به دلایلی چون دوری مسافت دو سرزمین، عدم احساس نیاز مسئولان دو کشور به یکدیگر و نقش قدرت های ثالث اقتصادی، تنها به ایجاد اتاق بازرگانی ایران در شهر شانگهای انجامید.

    کلید واژگان: ایران, چین, پهلوی اول, تجارت چای, شانگهای}
    Narges Salehnejad *, Jamshid Noroozi, Farhad Javanbakht

    Following a period of relative hiatus in the relation between Iran and China, efforts were made its revival during the first Pahlavi I era. Merchants and governments of the two countries, in an attempt to resume relations, attempted for an economic trade based on the tea. The main question of this research aims to examine the factors that led to the revival of economic relations between Iran and China during the Pahlavi I era with a focus on the tea trade and its continuation and achievements. This research is made using a descriptive-analytical approach and based on the contents of unpublished documents from the Ministry of Foreign Affairs and the National Archives, as well as some sources and research. The research findings indicate that the efforts to establish relations between the two countries were influenced by factors such as the rise to power of two military figures in these countries, their need to gain international prestige, and the economic interests of a number of Iranian and Chinese merchants. Efforts to establish bilateral relations, through employing Chinese experts in the Iranian tea industry, attempting to revive the export of Chinese tea to Iran, and persuading the officials of the two countries to work for facilitating trade relations began and continued. However, these efforts, were not very productive due to factors such as the geographical distance between the two countries, Iran’s focus on the bill to strengthen the national tea industry, and its lack of interest in a serious relationship with China, and only resulted in the establishment of the Iran Chamber of Commerce in Shanghai.

    Keywords: Iran, China, First Pahlavi, Tea Trade, Shanghai}
  • جمشید نوروزی، فرشید نوروزی*، عباس عابدی

    اسناد موقوفات در دوره قاجار یکی از مهم ترین منابع برای ترسیم اوضاع اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی ایران در این دوره هستند. دربین اقشار و گروه های مختلف جامعه ایران که با انگیزه های متفاوت به وقف توجه داشته اند، زنان از اهمیت خاصی برخوردارند. بررسی مندرجات وقف نامه های زنان، هم ازنظر آگاهی از میزان رواج وقف دربین زنان در این دوره و چگونگی وقف آن ها، و هم از جنبه تصویر بخش هایی از مشارکت زنان در امور اجتماعی دوره قاجار، دارای اهمیت است.

    هدف

    این پژوهش، برآن است تا با مطالعه محتوای وقف نامه های زنان واقف در شهرهای ساری و بارفروش در دوره قاجار چگونگی مصارف و ویژگی های موقوفات آن ها و نیز موقعیت اجتماعی واقفان زن را بررسی کند.

    روش / رویکرد پژوهش: 

    روش این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و آماری است و باوجود تکیه بر مندرجات اسناد موقوفات، از برخی منابع تاریخی و تحقیقات معتبر نیز استفاده شده است.

    یافته ها و نتیجه گیری

    وقف نامه های زنان ساری و بارفروش در دوره قاجار، ازلحاظ ویژگی های موقوفات و نوع مصارف آن ها، با وقف نامه های مردان این دو شهر چندان تفاوتی ندارند. طرز فکر و اعتقاد هر واقفی ذیل تعیین مصارف موقوفه خودنمایی می کند. موقوفات زنان این دو شهر، کارکردهای مذهبی و اجتماعی داشته اند و برای مصارفی چون عزاداری، خیرات و مبرات، مخارج طلاب، تهیه کتب علوم دینی، امور عام المنفعه، و حمایت از معیشت اولاد واقف درنظر گرفته شده اند. نوع موقوفات این زنان، از جنس زمین، خانه مسکونی، دکان، باغ، حمام و کاروان سرا است. زنان واقف این دو شهر ازحیث خاستگاه اجتماعی از گروه های اعیان و اشراف، تجار و کسبه بازار و زمین داران بودند. موقعیت اجتماعی زنان واقف ساری و بارفروش، به استثناء تعداد کمی که خود دارای نقش اجتماعی چون قابله یا تعزیه خوان بودند به موقعیت اجتماعی پدران یا همسرانشان وابسته بود. نقش های اجتماعی پدران و همسران این زنان عمدتا شامل: مسگر، پالان دوز، چاقوساز، پیش نماز، دباغ، ارسی دوز، طبیب، موذن، مستوفی، قصاب، خیاط، جراح، کلاه دوز، قاضی، گل دوز، بقال، تاجر و کفشدار بوده است.

    کلید واژگان: وقف, زنان واقف, ساری, بارفروش (بابل), قاجار, تاریخ اجتماعی}
    Jamshid Noroozi, Farshid Noroozi *, Abbas Abedi
    Purpose

    Endowments of the Qajar period are among the most important resources that demonstrates the social, economic, cultural and religious conditions of Iran of the time. Female endowments are particularly important among the different classes and groups of Iranian society that have endowed. Investigating the content of women's endowments is important since they display both quantity and quality of endowments among women. They also demonstrate women’s participation in social activities of the period. The purpose of the research is to study the contents of the endowments of the women in Sari and Barforoush during the Qajar period, to distinguish their characteristics and functions as well as the social status of the women.

    Method and Research Design: 

    Endowments and some historical library resources were studied and analyzed in a descriptive and analytical way.

    Results and conclusion

    The result show that there are few differences between women and men’s endowments in Sari and Barforoush in the Qajar period considering their characteristics and functions. The endowments had religious and social functions and were considered for the following purposes mourning, charitable deeds, seminary students' expenses, publishing religious books, public services, and supporting the life expenses of the children of the person who endows. Endowments were mostly piece of land, a house, a shop, a garden, a bath or a caravanserai. The women were among the rich and noblemen, merchants, and landowners. The women’s social status depended on their father or husband except the ones that themselves were a midwife or tragedian (Ta’ziye khan). Their father or husband were mostly coppersmith, doctor, surgeon, butcher, judge, merchant, tailor, muezzin, Muslim clergyman, and grocer.

    Keywords: Endowment, Women, Sari, Barforoush, Qajar}
  • تکتم یارمحمدی*، جمشید نوروزی
    خراسان بزرگ به عنوان یکی از مناطق مهم دنیای اسلام و ایران در دوره ی تیمور گورکانی و فرزندش شاهرخ، دو دوره ی متفاوت را تجربه کرد. تیمور با تکیه بر حمایت امرای نظامی الوس جغتایی، دست به فتوحات گسترده ای در غرب آسیا زد. در پی این فتوحات شهرهای خراسان نیز مانند بیشتر نقاط مفتوحه، شاهد قتل و غارت و ویرانی بود. بعد از مرگ تیمور و روی کار آمدن شاهرخ، رونق و آبادانی تا حد زیادی به خراسان بازگشت و این مناطق از زیر فشار دوره ی تیموری بیرون آمد. این پژوهش با روش توصیفی، تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای قصد دارد عملکرد تیمور و شاهرخ در خراسان را مورد بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش حاکی از این است که تیمور با توجه به منافع خود و تعلق خاطری که به آبادی پایتختش- سمرقند- داشت، تلاش نمود منابع اقتصادی و ظرفیت های انسانی و فرهنگی مناطق مفتوحه به ویژه خراسان را صرف رونق و شکوفایی ماوراءالنهر نماید. نگاه تبعیض آمیز تیمور به خراسان، باعث ایجاد نابسامانی در این ولایت و تکرار بلایی شد که پیش تر مغولان بر سر خراسان آوردند. در مقابل، شاهرخ به عللی چون دلبستگی به خراسان، تکیه بر دیوانسالاران ایرانی و تعلق خاطر به قوانین اسلامی، تلاش قابل توجهی برای آبادانی خراسان به کار گرفت.
    کلید واژگان: تیمور, شاهرخ, خراسان, ماوراءالنهر, بررسی تطبیقی}
    Toktam Yarmohamadi *, Jamshid Noroozi
    Great Khorasan, as one of the important regions of the Islamic world and Iran, experienced two different periods during the period of Timur Gourkani and his son Shahrukh. Timur relying on Alus Joghtaei’s support of the military commanders made extensive conquests in West Asia. Following these conquests, the cities of Khorasan, like most of the conquered places, faced with murder, looting and destruction. After Timur’s death and Shahrukh’s accession, prosperity returned to Khorasan and these areas came out from under the pressure of the Timurid period. This research aims to analyze Timur and Shahrokha’s actions in Khorasan with descriptive analytical method and using library sources. The findings indicate that Timur, considering his own interests and attachment to his capital, Samarkand, tried to use the economic resources and human and cultural capacities of the conquered regions, especially Khorasan, for the prosperity of Mavara- al- Nahr. Timur's discriminating view of Khorasan caused chaos in this province and repeated the calamities that the Mongols brought upon this region. On the other hand, Shahrukh made a significant effort to develop Khorasan due to his attachment to it, reliance on Iranian bureaucrats, and adherence to Islamic laws..
    Keywords: Timur, Shahrokh, Khorasan, Mavara- al- Nahr, comparative study}
  • علی ناز لطفی میگلی، هوشنگ خسروبیگی*، جمشید نوروزی، یزدان فرخی

    قدرت سیاسی در اواخر دوره خلافت عباسی (447-656) به ویژه در دوره ناصر (حک. 575-622)، افزایش یافت. بازگشت قدرت سیاسی و نظامی عباسیان، بیش از آنکه وام دار دوره ناصر باشد، مرهون تدابیر و شرایط سیاسی دو خلیفه پیشین، مسترشد (حک. 512-529) و مقتفی (حک. 530-555) بود. مسیله این تحقیق بررسی عوامل موثر بر بروز تغییر در روابط خلافت و سلجوقیان در دوره این دو خلیفه است که منجر به تغییر در فرایند بازیابی جایگاه خلافت در دوره ناصر شد. پرسش مستخرج از مسیله این است که عوامل بازیابی قدرت سیاسی و نظامی عباسیان در دوره مسترشد و مقتفی چه بوده است؟ به نظر می رسد در دوره خلافت این دو خلیفه، با کاهش قدرت سیاسی- نظامی سلجوقیان به سبب دخالت قدرت های سوم، قدرت سیاسی و نظامی خلافت عباسی بازیابی شده بود. یافته های این پژوهش که با روش تاریخی و تحلیل آماری انجام شده، نشان داد که از میان شش خلیفه قبل از ناصر، سهم دو خلیفه مسترشد و مقتفی در احیای جایگاه سیاسی و نظامی خلافت از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است. این اهمیت مرهون شخصیت و طول دوره خلافت این دو خلیفه، اختلافات درون خاندانی و ناپایداری دوره سلاطین سلجوقی بوده است.

    کلید واژگان: سلجوقیان, عباسیان, مسترشد, مقتفی}
    Ali Naz Lotfi Migoli, Hooshang Khosrobeigi*, Jamshid Nowrozi, Yazdan Farrokhi

    Political power increased at the end of the Abbasid caliphate period (447-656), especially during the Nāṣir period (575-622). The return of the political and military power of the Abbasids, rather than being indebted to the Nāṣir period, was due to the measures and political conditions of the two previous caliphs, Mustarshid (529-512) and Muqtafi (555-530). The problem of this research is to examine the factors influencing the change in the relationship between the caliphate and the Seljūks during the period of these two caliphs, which led to a change in the process of restoring the position of the caliphate during the period of Nāṣir. The question derived from the problem is, what were the factors of restoring political and military power of the Abbasids during the period of Mustarshid and Muqtafi? It seems that during the caliphate period of these two caliphs, With the reduction of political-military power of the Seljūks due to the intervention of third powers, the political and military power of the Abbasid caliphate was restored. The findings of this research, which was conducted with historical method and statistical analysis, showed that among the six caliphs before Nāṣir, the contribution of two caliphs, Mustarshid and Muqtafi, was more important in reviving the political and military status of the caliphate. This importance is due to the personality and length of the caliphate period of these two caliphs, intra-dynasty differences and the instability of the Seljūk sultanate period.

    Keywords: Seljūks, Abbasids, Mustarshid, Muqtafi}
  • تکتم یارمحمدی*، جمشید نوروزی

    جایگاه زنان و میزان نقش آفرینی آنان در عرصه های سیاسی و اجتماعی، از معیارهای ارزیابی رشد فرهنگ و تمدن جوامع است. موقعیت زنان در حکومت و جامعه غوریان، براساس پایگاه اجتماعی آنها تعیین می شد و شامل «زنان درباری و اشراف»، «زنان طبقه متوسط شهری»، «زنان طبقه پایین روستایی» و «دختران کنیز و زرخرید» می شدند. منابع تاریخی روشنگری اندکی درباره وضعیت زنان غور دارند. با وجود آنکه زنان طبقات بالای جامعه حقوق و مهریه بالایی داشتند، معمولا مجبور به ازدواج های مصلحتی با سران حکومت های رقیب می شدند. زنان طبقات متوسط و پایین هم مشارکت کمی در کنش های جامعه داشتند. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که زنان طبقات مختلف غور از چه جایگاهی در سیاست و اجتماع برخوردار بودند؟ یافته های پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی، حاکی از آن است که زنان طبقات بالا در جهت گیری های سیاسی و اجتماعی مشارکت داده می شدند، اما زنان طبقات متوسط و پایین جامعه تنها در امور خانواده تاثیرگذار بودند.

    کلید واژگان: زنان, غوریان, حکومت, جامعه, حقوق}
    Jamshid Noroozi

    The position of women and their roles in the political and social arenas is one of the criteria for evaluating the development of culture and civilization of societies. The position of women in Ghorian government and society was determined based on their social status and included "court and noble women", "urban middle-class women", "rural lower-class women" and "servant girls". Historical sources can provide little insight into the status of Ghor women. However, they were usually forced into marriages of convenience with rival governments. Middle- and lower-class women had little participation in society's activities. The main question of this research is what status did the women of different classes of Ghor enjoy in politics and society? The findings of the research, which is conducted using a descriptive-analytical approach, indicate that the women of the upper classes were involved in political and social orientations; however, the women of the middle and lower classes of the society were only influential in family matters.

    Keywords: Women, Ghorians, government, society, rights}
  • زهرا فاطمی مقدم*، جمشید نوروزی، نرگس خزاعی
    از دلایل شهرت تاریخی منطقه گناباد، پیشینه طولانی این دیار در زمینه احداث قنات ها و اهتمام در نگهداری و بهره برداری از آن ها به منظور دایر نگه داشتن کشاورزی و باغداری در این سرزمین کویری است. پژوهش حاضر، با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر مندرجات اسناد موجود در آرشیو آستان قدس رضوی، به بررسی اقدامات به عمل آمده برای حفظ ثمردهی شماری از قنات های موقوفه گناباد در دوران صفویه تا قاجاریه می پردازد. مقاله، این پرسش ها را موردتوجه قرار داده که متولیان آستان قدس رضوی در مقطع زمانی مذکور چقدر به امر لایروبی به عنوان اقدام مهم برای حفظ و نگهداری قنات های موقوفه گناباد، توجه داشته اند؟ و انجام بهینه عملیات لایروبی، مستلزم تمهید چه موارد و به کارگیری چه عواملی بوده است؟ دستاوردهای این پژوهش، گویای آن است که با وجود فراز و نشیب های قرون گذشته، آستان قدس رضوی به عنوان متولی تعدادی از قنات های گناباد، برای حفظ کشاورزی منطقه و برقراری بستر اصلی تامین معیشت مردم، رویه جاافتاده لایروبی قنات ها را موردتوجه نسبی قرار داد. همچنین، با پذیرش عملیات لایروبی قنات ها به عنوان یک کار تخصصی، افزون بر تامین سرمایه مالی و مدنظر داشتن زمان کافی، از به کارگیری نیروی انسانی متناسب و مهیا ساختن ابزارها و وسایل مرتبط غفلت نمی شد. بااین همه، عواملی همچون اوضاع سیاسی منطقه در آن ایام، چگونگی اجرای ساختار کاری مرسوم برای انجام لایروبی قنات ها با محوریت چاه خویان مجرب، میزان اهتمام در تامین هزینه های لازم جهت دستمزدها و تهیه مصالح مختلف و نحوه تدارک کمی و کیفی ابزارها و امکانات موردنیاز لایروبی، در میزان توجه به لایروبی و چگونگی پیشبرد آن و نیز نتایج آن ها موثر بود.
    کلید واژگان: گناباد, لایروبی قنات, اسناد آستان قدس رضوی, صفویه, افشاریه, قاجاریه}
    Zahra Fatemimoghadam *, Jamshid Noroozi, Narges Khazai
    Among the reasons of historical fame of Gonabad is its long history in constructing qanats and endeavors to keep and exploit them for agriculture and horticulture in this desert region. Taking a descriptive-analytical approach and relying on the documents of Astan Quds Razavi, this study examined the taken measures for keeping the fruitfulness of a number of endowed qanats of Gonabad from Safavid to Qajar period. This study sought to answer the questions: How much did the trustees of Astan Quds Razavi pay attention to dredging as a significant act to maintain the endowed qanats of Gonabad? What measures and factors were required for and optimal dredging? The results showed that despite the ups and downs over the past centuries, Astan Quds Razavi as the trustee of a number of qanats of Gonabad had considered and done dredging the qanats to maintain the agriculture of the region and make the ground for providing the locals’ livelihoods. Moreover, by accepting the dredging operation of qanats as a specialization, the organization has considered providing financial capital, sufficient time, employing specialized manpower, and providing needed tools and equipment. However, some factors have been affecting the level of dredging, the way of performing, and the outcomes, including the political situation of the region at that time, the way of performing the conventional work structure for dredging qanats by skilled and experienced well diggers, the level of providing necessary expenses for wages and materials, and the quality and number of needed instruments and facilities.
    Keywords: Gonabad, Qanat Dredging, Astan Quds Razavi Documents, Safavid, Afsharid, Qajar}
  • افسانه بنیادی، هوشنگ خسروبیگی*، جمشید نوروزی، معصومه محمودی، رسول عربخانی

    نسخ خطی به عنوان یکی از آثار ارزشمند فرهنگی تاریخی، از عناصر اصلی هویت فرهنگی هر کشور و تمدنی محسوب می شوند که پرداختن به آن موجب غنای پیشینه فرهنگی، تاریخی و علمی خواهد شد. در همین راستا، پژوهش حاضر به معرفی و ارزیابی نسخه طبی گلشن زیبا و سراینده آن، حلیمی الآماسی، می پردازد. پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای و با بررسی متون انجام شد. ابتدا زندگی نامه حلیمی الآماسی و آثارش با استفاده از منابع دست اول بررسی شد، سپس ساختار و محتوای نسخه طبی گلشن زیبا استخراج گردید. حلیمی الآماسی لغت شناس، فقیه و شاعر سده نهم هجری قمری در دوره عثمانی است. او نزد شرف الدین صابونچی اوغلو، رییس دارالشفای آماسیه، پرورش یافت و تالیفاتی به زبان ترکی، عربی و فارسی نگاشت. او همچنین منظومه طبی گلشن زیبا را به سلطان محمد فاتح تقدیم کرد. این اثر در یک مقدمه و دو دفتر سروده شده است. حلیمی آلاماسی در این اثر، از آرای پزشکان ایرانی چون علی بن عباس اهوازی، ابوالحسن الترنجی و نجیب الدین سمرقندی یاد کرده است. به نظر می رسد حلیمی آلاماسی برای سرایش این منظومه از دانش طبی و ادبی لازم برخوردار بوده است.

    کلید واژگان: تاریخ پزشکی, نسخه خطی پزشکی, امپراتوری عثمانی}
    Afsaneh Bonyadi, Hooshang Khosrobeigi*, Jamshid Noroozi, Masoumeh Mahmoudi, Rasool Arabkhani

    Manuscripts are considered as one of the cultural-historical worthy works and the main elements of cultural identity of every culture and country. Investigating these works brings about enrichment of cultural, historical and scientific backgrounds. Accordingly, the aim of this study is to introduce the Ottoman territory Iranian physician Hilmi al-Amasi and his work, the medical manuscript of Golshan Ziba. This study was conducted by library method and literature review. Initially, the biography of Hilmi al-Amasi was studied using first-hand sources and manuscripts. Subsequently, the structure and content of the medical manuscript Golshan Ziba were investigated and extracted. Hilmi al-Amasi is a lexicographer, jurist, and poet of the 9th century in Ottoman realm. He was educated by Serefeddin Sabuncuoglu and wrote compilations in Turkish, Arabic and Persian languages and he offered the Golshan Ziba medical poetic to Fatih Sultan Mehmed. In this work, Hilmi has mentioned Iranian physicians such as Ali ibn al-Abbas al-Ahvazi, Abu al-Hasan al-Tabari al-Taranji, and Najib ad-Din Samarqandi. It seems that Hilmi al-Amasi has had enough medical and literary knowledge to compose this book.

    Keywords: History of Medicine, Medical Manuscript, Ottoman Empire}
  • جمشید نوروزی*، مژگان صادقی فرد

    کتاب مواهب الهی اثر معین‎ الدین یزدی، به‎ عنوان نخستین و مهم‎ترین منبع تاریخ آل‎مظفر، نگاشته مورخ، فقیه و محدثی است که صاحب منصب این حکومت محلی پساایلخانی نیز بوده است. گرچه مواهب الهی، عمدتا دربردارنده وقایع سیاسی و نظامی در گستره قلمرو آل‎مظفر (خاصه کرمان، یزد و فارس) است، اما اطلاعات اندک ولی ارزنده از مسایل اجتماعی و فرهنگی این حکومت ارایه نموده است. هدف اساسی این پژوهش، بررسی موضوعاتی ورای مسایل سیاسی‎ نظامی این اثر است که موجب شکل‎گیری افق وسیع‎تری درباره اوضاع اجتماعی دوران پرآشوب و مملو از هرج‎ ومرج عصر فترت میان سقوط ایلخانان تا برآمدن تیموریان می‎گردد. این نوشتار بر آن است با بهره‎ گیری از روش توصیفی‎تحلیلی مبتنی بر مطالعه منابع کتابخانه‎ای، از طریق بررسی دقیق اطلاعات رویدادهای سیاسی و جنگ‎ها که بیشترین حجم اثر را در برگرفته، استخراج برخی داده‎ های اندک تاریخ اجتماعی ممزوج با این اطلاعات و نیز تمرکز روی اشارات مستقیم و غیرمستقیم مولف به برخی مطالب مرتبط با اوضاع اجتماعی، به بازنمایی مضامین و پدیده‎ های اجتماعی در مواهب الهی بپردازد. دستاوردهای حاصل از پژوهش، بیانگر آن است که معین ‎الدین یزدی با وجود اهتمام به نگاشتن تاریخ رسمی آل‎مظفر و داشتن بینش تاریخی، اعتقادی و سیاسی، هم گه گاه به مضامین اجتماعی توجه نشان داده و هم تا حدی وضع برخی گروه ‎‎های اجتماعی و رعایا را به‎ تصویر کشیده است. در این راستا، جایگاه و نقش برخی گروه ‎ها، مانند اندیشمندان دینی، شیعیان و سادات، شیوخ متصوفه و زنان درباری، امرای نظامی و دیوانی و راهزنان را مورد توجه قرار داده است. همچنین اشاراتی به ‎برخی پدیده‎ های اجتماعی و تمدنی همچون قحطی، ویرانی، کشتار، بیماری، معماری و موسیقی در زمانه پرآشوب سده هشتم هجری، داشته است.

    کلید واژگان: آل‎مظفر, مواهب الهی, معین‎الدین یزدی, تاریخ اجتماعی, گروه‎های اجتماعی}
    Jamshid Noroozi *, Mozhgan Sadeghifard

    As the first and foremost source in the history of Muzaffarids , the book of "Mavaheb-e Elahi" is worked out by Moein Al-Din Yazdi who was a historian, jurist, narrator and also held an official position in this Post-Ilkhanid local government. Though including main political and military events in the territory of Muzaffarids (Kerman, Yazd and Fars in particular), this book also provides trivial but valuable information about the social and cultural issues related to the mentioned government. Since, lead to the formation of a broader viewpoint on the social situation of the turbulent and chaotic interregnum era between the fall of the Il-Khanid and the rise of the Timurid empire, the main goal of the present research is to examine the topics beyond the political-military issues mentioned in this book. This research is set out to represent social subjects and phenomena in "Mavaheb-e Elahi," employing a descriptive-analytical method based on the library resources, precise examination of the political events and wars covering the largest part of the book, extracting trivial social history data mixed with this information as well as focusing on direct and indirect hints mentioned by the author dealing with some issues related to social situations. The findings of the research indicate that in addition to write the official history of Al-e Muzaffar and owning historical, religious and political insights, Moein Al-Din Yazdi, has also paid attention to social issues and portrayed the situation of some social groups and peasantries. In line with this, the position and role of some groups including religious thinkers, Shiites, Sadat, Sufi sheikhs, court women, military and court officials as well as bandits have also been taken into account. Finally, there are also referrings to some social and civilizational phenomena such as famine, destruction, massacre, disease, architecture and music during the turbulent era of the 15th century A.D.

    Keywords: Muzaffarids, Mavaheb-e Elahi, Moein Al-Din Yazdi, Social History, Social groups}
  • ابوالفضل رضوی، علی امیری، هوشنگ خسروبیگی، جمشید نوروزی

    سامانیان با بهره گیری از زمینه های طبیعی و راهبردی و به کمک نخبگان سیاسی، حکومتی منسجم و مقتدر را در ماوراءالنهر و خراسان تشکیل دادند که نتیجه آن ایجاد ثبات، حفظ امنیت در درون قلمرو و برقراری مناسبات کارآمد با همسایگان بود. برآیند این اقتدار و امنیت، شکوفایی حیات اقتصادی- اجتماعی در ماوراءالنهر بود. امیران سامانی با بهره گیری از نیروی نخبگان، موجبات توسعه درون زای قلمرو را فراهم آوردند و از حیث اهتمام به سنن کشورداری ایرانی، دوره منحصر به فردی را در تاریخ دوران اسلامی منطقه ایجاد کردند. امنیت و انتظامی که در پرتو مدارای سیاسی و سیاست فرهنگی سامانیان در منطقه به وجود آمد، موجبات همنوایی دهقانان و حکام محلی را با دربار سامانیان فراهم آورد و همین مهم در رونق صناعت و تجارت مفید واقع شد. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با هدف بررسی تاثیر امنیت سیاسی عصر سامانی در رونق تجاری ماوراءالنهر، به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که امنیت و انتظام حاکم بر ماوراءالنهر در دوره سامانی بر رونق اقتصادی منطقه چه تاثیری داشت؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که به موازات اقتدار سامانیان و میزان توانایی آنها در برقراری امنیت و حفظ انتظام،دیوان سالاری کارآمد، بهره گیری از نیروی نخبگان و بهره مندی از توانمندی های داخلی در مناسبات سیاسی و تجاری، حیات اجتماعی و اقتصادی از رونق قابل قبولی برخوردار بود.

    کلید واژگان: ماوراءالنهر, سامانیان, امنیت, انتظام, رونق اقتصادی}
    S.Abolfazl Razavi, Ali Amiri, Houshang Khosrobeigi, jamshid norouzi

    By taking advantage of natural and strategic fields and with the help of political elites, the Samanid formed a coherent and powerful government in the Mesopotamia and Khorasan, which resulted in stability, maintaining security within the territory and establishing efficient relations with the neighbors. The result of this authority and security was the flourishing of economic and social life in the beyond. By using the power of elites, the Samanid amirs created a unique period in the history of the Islamic era of the region, in terms of paying attention to the traditions of Iranian statecraft. The security and law and order that arose in the light of political tolerance and cultural policy of the Samanid in the region, brought about the harmony of the peasants and local rulers with the Samanid court, and this was important in the prosperity of industry and trade. This research, with a descriptive-analytical approach and with the aim of investigating the effect of the political security of the Samanid era on the commercial prosperity of the Mesopotamia region, seeks to answer the question, what effect did the security and order governing the Mesopotamia region have on the economic prosperity of the region during the Samanid period? The findings of the research indicate that parallel to the authority of the Samanids and their ability to establish security and maintain order, an efficient bureaucracy, the use of the power of the elites, and the use of internal capabilities in political and commercial relations, social and economic life from prosperity were acceptable.

    Keywords: Mesopotamia, Samanid, security, order, economic prosperity}
  • حبیب الله اسماعیلی*، جمشید نوروزی

    تبارشناسی تفسیر نوروزنامه های عهد صفوی از نوروز گرانیگاه نوشتار حاضر است. منظور از تفسیر از نوروز آن که در متون تاریخی و ادبی، دوره های مختلف تا پایان روزگار صفویان، به تناسب گفتمان غالب، نوروز مقارن با روزهایی بزرگ فرض شده که به زعم نگارندگان این متون، بر دیروز و امروز و فردای ساکنان ایران زمین اثر گذاشته یا خواهد گذارد. شواهد این سخن در رساله ای از عهد ساسانی، آثارالباقیه بیرونی و روایات مندرج در چند نوروزنامه روزگار صفوی آمده است. علاوه بر متون یاد شده، با توجه به گستره جغرافیایی فرهنگ نوروز، چند نوروزنامه تالیف شده در فرارودان نیز بررسی شد و تفاوت نگاه غالب از منظر جغرافیایی نیز آشکارشد. تفاوت تفسیر از نوروز در نوروزنامه های دوره صفویه، با تفسیر از نوروز در نوروزنامه های موجود در دیگر حوزه فرهنگی نوروز یعنی فرارودان، وجود گونه ای ایرانی از نوروزنامه را گواهی می دهد. در چارچوب گفتار بالا، با روش توصیفی - تحلیلی و با رویکردی مقایسه ای، تبارشناسی، سه تفسیر متفاوت از نوروز، از حیث تصور تقارن با روزهای بزرگ تاریخی مقایسه شده است.

    کلید واژگان: ساسانیان», صفویان», تشیع», نوروزنامه», فرارودان»}
    Habiballah Esmaili *, Jamshid Noroozi

    The meaning of the interpretation of Nowruz is that in the historical and literary texts of different periods until the end of the Safavid period, in accordance with the dominant discourse, Nowruz is assumed to be equal to the great days and according to the authors of these texts, have had and will have an effect on the yesterday, today and tomorrow of the inhabitants of Iran. The proofs of this statement are found in a treatise from the Sasanian era, Athar al-Baghiyyah al-Biruni, and narrations mentioned in some Nowruznameh of the Safavid era. In addition to the mentioned texts, according to the geographical scope of Nowruz culture, some Nowruz narratives written in Transoxiana were also examined, and the difference in the prevailing view from a geographical perspective was also revealed. The difference between the interpretation of Nowruz in the Safavid era Nowruz Nameh and the interpretation of Nowruz in the Nowruz Nameh in the other cultural area of Nowruz, namely Transoxiana, proves the existence of an Iranian type of Nowruz Nameh. In regard to above mentioned discussion, it had been compared the genealogy, three interpretations of Nowruz: the interpretation in terms of Proximity to effective days in historical fate with a descriptive-analytical method and a comparative approach.

    Keywords: Sassanids&rsquo, Safavids&rsquo, Shia&rsquo, Nowruznameh&rsquo, &lsquo, Transoxiana&rsquo, &rsquo}
  • جمشید نوروزی*، مژگان صادقی فرد

    معین الدین معلم یزدی (متوفی 789 ق/ 765 ش) فقیه، محدث و مورخ دربار آل مظفر (713-795 ق/ 772-691 ش) و نویسنده مهم ترین منبع این حکومت محلی پساایلخانی به نام «مواهب الهی» است. این منبع، به دلیل داشتن اطلاعات تاریخی پیرامون بعضی حکومت های محلی قرن هشتم هجری، برخورداری از مفاهیم اخلاقی و غنای ادبی و فرهنگی، شایسته توجه است. مسیله اساسی این نوشتار، بازنمایی روش تاریخ نگاری معین الدین یزدی یعنی روش تنظیم و تدوین داده های تاریخی در نگارش «مواهب الهی» است که خود متاثر از مواردی چون پیشینه روشی تاریخ نگاری آن روزگار و نظام اندیشه ای و زاویه دید وی است. در پژوهش حاضر، با این سوال مواجه ایم که تاریخ نگاری معین الدین یزدی از لحاظ شیوه یا روش نگارش، دارای چه مشخصه هایی است و این ویژگی های روشی، منجر به وقایع نویسی شده یا نگارش تاریخی تحلیلی و علی؟ یافته های این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای به انجام رسیده، نشان می دهد که روش تاریخ نگاری یزدی در مواهب الهی، به دلیل همسانی هایی چون بینش دینی مشیت گرایانه و شریعت مدارانه و ماهیت تاریخ نگاری درباری، ادامه روش تاریخ نگاری ایرانی-اسلامی قرون قبل است. افزون بر این، معین الدین یزدی با نظام فکری مبتنی بر بینش های تاریخی و اعتقادی و سیاسی، اقدام به نگارش تاریخی متکلف و مصنوع نموده که دارای ویژگی هایی چون تایید همه جانبه حکومت آل مظفر، بزرگ انگاری حاکمان مظفری، ستایش مقام سلطان مظفری، برجسته سازی جانبدارانه برخی شخصیت ها، تلاش برای ارایه داده های تاریخی متناسب با مفاهیم قرآن و احادیث دینی، و نمایش اطلاعات جغرافیایی و کیهانی در کنار شرح رویدادها است. وی در نگارش این اثر که اغلب متضمن داده های سیاسی-نظامی است، بیشتر به وقایع نگاری نزدیک شده و از شیوه علی-معلولی فاصله گرفته است. همچنین در تنظیم مطالب و ترتیب بیان اخبار تاریخی، بر اساس توالی زمانی یا همان شیوه سال نگاری رایج هجری- قمری تاریخ نگاری ایرانی- اسلامی اقدام کرده است.

    کلید واژگان: آل مظفر, مواهب الهی, معین الدین یزدی, روش تاریخ نگاری}
    Jamshid Noroozi*, Mozhgan Sadeghifard

    Moein Al-Din Moallem Yazdi (The deceased 1387 AD) is a jurist, narrator and historian of Al-Muzaffar (1313-1393 AD), and the author of "Mavaheb-e Elahi« as the canonical source of the aforementioned post-Ilkhanate local government. Due to the vast historical information about some local governments in the 13th century, moral concepts, and literary and cultural affluence, this book deserves idoneous attention. The basic problem of this writing is the representation of Moein Al-Din Yazdi's historiography method, that is, the method of compiling and arranging historical data in writing Mavaheb-e Elahi, which is influenced by things such as the background of the historiography method of that time, the thought system, and the historian's point of view. In the current research, we are faced with the question of what are the characteristics of Moein Al-Din Yazdi's historiography in terms of writing method and basically, these methods used by Yazdi lead to writing chronicles. Has he written analytical and causal history? Employing library sources, the findings of this descriptive-analytical research assert that Yazdi's historiographical method in Mavaheb Elahi is in line with Iranian-Islamic historiography in previous centuries due to many similarities including providential and religious vision as well as the nature of court historiography. What's more, armed with an intelligent system based on historical, doctrinal and political insights, Moein Al-Din Yazdi has worked out an ornate and stilled history that enjoys features such as comprehensive approval of Al-Muzaffar rule, the magnanimity of Muzaffar rulers, praising the position of Muzaffarid Sultan, biased exaggeration towards some figures, attempt to provide historical data relevant to the Qur'anic concepts and religious hadiths as well as depicting geographical and cosmic information alongside analyzing events. Additionally, often including politico-military data, Moein Al-din Yazdi has mainly approached chronology and receded from the cause-effect standpoint. The arrangement method of contents and the order of expressing historical information in Mavaheb-e Elahi is based on the chronological sequence the same as that of common historiography (Hijri-lunar) in the Iranian-Islamic historiographical method.

    Keywords: Al-e Muzaffar, Mavaheb-e Elahi, Moein Al-din Yazdi, historiography, method}
  • جمشید نوروزی*، نرگس خزاعی
    روابط ریشه دار و طولانی ایران و چین در دوران حاکمیت مغولان و تیموریان در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و هنری بسیار رونق گرفت. اما در اوایل سده 10ق/ 16م، به دلیل اوضاع سیاسی و اقتصادی ایران و چین، تغییر جغرافیای سیاسی آسیا و پیدایی قدرت های جدید در حد فاصل دو سرزمین، تغییر توازن قوای سیاسی و اقتصادی در جهان و نفوذ روزافزون اروپاییان در اطراف ایران و چین، بسیاری از زمینه ها و بایسته های تداوم ارتباطات متنوع ایران و چین از میان رفته بود. در ایام حکومت صفویه (907-1135ق) نیز روابط ایران و چین در کانون توجه زمامداران و نخبگان دو سرزمین نبود و تنها به دلایلی چون تاثیرپذیری از میراث روابط دو سرزمین و نیز برخی ضرورت های اقتصادی، بعضی از گونه های روابط ایران و چین به صورت محدود برقرار بود. این مقاله بر آن است با رویکردی توصیفی تحلیلی و مبتنی بر اطلاعات پراکنده و اندک منابع تاریخی، ادبی، علمی و هنری پاسخگوی این پرسش باشد که روابط ایران و چین طی دوره صفویه در چه عرصه ها و با چه کیفیتی در جریان بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد این روابط عمدتا در زمینه های اقتصادی، علمی و هنری بوده است. به واسطه حفظ این گونه های روابط و نیز تداوم پرتوافکنی میراث دیرینه و غنی روابط گذشته دو سرزمین، چین و دستاوردهای تمدنی و فرهنگی آن کمابیش در آیینه ذهن و اندیشه حکام و نخبگان ایران عهد صفوی حضور داشت.
    کلید واژگان: روابط خارجی, صفویه, چین, روابط اقتصادی, روابط هنری, روابط علمی}
    Jamshid Noroozi *, Narges Khazaei
    The in-depth rooted and protracted relations between Iran and China flourished in the Mongols and Timurids era,which included various political, economic, cultural, and artistic aspects. Many of the continuation requirements of the diverse relations between Iran and China were lost in the early 10th/16th century due to their political and economic situation, changing the political geography of Asia, the emergence of new powers between the two lands, altering their balance of political and economic forces in the world,and increasing influence of Europeans around Iran and China.The relations between Iran and China were not focused on by the rulers and elites of the two lands during the Safavid dynasty(907-1135 AH)unlike the mentioned rulers. Despite the significant changes and degradation in the types and quality of relations between these two countries during the Safavid era,some aspects and types of relations between Iran and China were limitedly maintained.Maintaining this type of relationship was due to preserving the previous contexts and affecting the heritage of the relations between the two lands and some economic necessities.This descriptive-analytical study aimed to evaluate the relations between Iran and China during the Safavid period using scattered information and few historical, literary,scientific,and artistic references.The results indicated that these relations were mainly in economic, scientific, and artistic fields. The rulers and elites of Iran more or less considered China and its civilizational and cultural achievements during the Safavid era by maintaining these types of relations and radiating the long-standing and rich heritage of the past relations between the two lands.
    Keywords: Foreign Relations, Safavid Dynasty, China, Economic Relations, Artistic Relations, Scientific Relations}
  • ناصر مولایی، ابوالفضل رضوی، جمشید نوروزی، حسین هژبریان

    خراسان بزرگ در سده های نخستین هجری در ماهیت رخدادهای تاریخی جهان اسلام سهم موثری داشت؛ تا جایی که می توان تحولات و آثار معطوف به آن در این دوران را «رستاخیز خراسان» نامید. در کنار وجه فکری- فرهنگی این تحولات، مطالعه دگرگونی های سیاسی- نظامی و ازجمله قیام هایی که در قالب دفاع همه جانبه با بهره گیری از زمینه های فکری موجود، وجه اعتراضی داشتند و به طور مشخص در پی دفاع از هویت و احیای میراث اقتصادی و اجتماعی ایرانی بودند، مهم می نماید. ازاین رو تبارشناسی تاریخی و تبیین زمینه های مشترک موثر در وقوع این قیام ها، مسیله مهمی است که در جای خود بررسی موقعیت ویژه خراسان را از حیث راهبردی، توان سیاسی- جغرافیایی، پشتوانه های فکری- فرهنگی و کارآمدی اقتصادی- اجتماعی را می طلبد. نوشتار حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و طرح این پرسش که: موقعیت راهبردی خراسان در ماهیت قیام های این خطه چه تاثیری داشت؟ سعی در بررسی زمینه های مشترک و ماهیت قیام های موردنظر دارد. دستاورد تحقیق حاکی از این است که قیام های قرن دوم هجری در ایران با ماهیت اعتراضی خاص خود در خراسان رخ داده اند و از موقعیت ویژه منطقه و پویایی اندیشه سیاسی ایرانی در آنجا تاثیرپذیر پذیرفته اند. این قیام ها با ویژگی هایی مشترک و ماهیتی عدالت خواهانه، دفاع از هویت اجتماعی و احیای میراث تمدنی ایرانی را در دستور کار داشتند.

    کلید واژگان: ایران, خراسان, رستاخیز خراسان, قیام های ایرانی, هویت ایرانی}
    naser moulaie, Abolfazl Razavi, jamshid norouzi, hosein hozhabrian

    Greater Khorasan in the first centuries AH had an effective role in the nature of historical events in the Islamic world; As far as the developments and effects related to it in this period can be called "Khorasan Resurrection". In addition to the intellectual-cultural aspect of these developments, it is important to study the political-military changes, including the uprisings in the form of comprehensive defense, using the existing intellectual contexts, and specifically seeking to defend the identity and revive Iran's economic and social heritage. Therefore, historical genealogy and explanation of common ground affecting the occurrence of these uprisings is an important issue that instead requires a study of the special position of Khorasan in terms of strategy, political-geographical power, intellectual-cultural support and socio-economic efficiency. The present article uses a descriptive-analytical approach and raises the question: What effect did the strategic position of Khorasan have on the nature of the uprisings in this region? It tries to examine the common ground and the nature of the uprisings in question. The results of the research indicate that the uprisings of the second century AH in Iran took place in Khorasan with their own nature of protest and were influenced by the special situation of the region and the dynamism of Iranian political thought there. These uprisings, with common features and a justice-seeking nature, were aimed at defending social identity and reviving the heritage of Iranian civilization.

    Keywords: Iran, Khorasan, Khorasan Resurrection, Iranian uprisings, Iranian Identity}
  • رضا شاه ملکی*، هوشنگ خسروبیگی، جمشید نوروزی
    این پژوهش، کوشش خویش را بر آن گمارده تا از طریق دانش تصحیح و نقد، این مجموعه منشآتی مربوط به قرن دهم ق  به کتابت: میرزا محمدصادق ناظم تبریزی (صادقای تبریزی) را مورد بررسی قرار دهد و ویژگی ها، کاستی ها، اهمیت اسناد نسخه و بینش و روش کاتب را در چهارچوب الگویی معنادار نقد کند. درون مایه ی نسخه فوق شامل مضامینی چون فرامین پادشاهان، اسناد دیوانی، فتح نامه ها، و  منشآت و اخوانیات از روزگار سلجوقی تا اوایل صفوی است که تاکنون مورد نقد و انتشار قرار نگرفته اند و می تواند در جای خود به فهم حلقه های مفقودی از تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران و برخی همسایگان یاری رساند. این بررسی با اتکا بر نسخه خطی این اثر و با رویکرد تحلیلی، همراه با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است و نشان می دهد  که نویسنده در تدوین و چینش منشات، تحت تاثیر فضای سیاسی دوره صفویه  قرار داشته است. از آن جا که آرمان صفویه ایجاد دولتی ملی بر پایه مذهب رسمی و مرزهای سیاسی تبیین می شود، کاتب نسخه به کتابت اسنادی دست یازیده که در پیوند با جغرافیایی است که صفویان در ترسیم الگوی سرزمینی خود به دنبال تحقق آن بودند.
    کلید واژگان: منشآت, نقد ساختاری, نسخه خطی, اسناد تاریخی, آرمان صفویه}
    Reza Shah Maleki *, Houshang Khosrow Beigi, Jamshid Norouzi
    This research has made an effort to criticize the collection of Monshaat related to the 10th century AH written by Mirza Mohammad Sadegh Nazem Tabrizi (Sadegha-ye-Tabrizi) and to scrutinize the writer’s features, shortcomings, the importance of the manuscript, insight and method in a meaningful framework. The theme of the above version includes such concepts as royal decrees, court documents, an announcement of a victory, Monshaat and friendly correspondences from the Seljuk period to the early Safavid period that has not still been criticized and published and can in turn help to understand missing links in the political and social history of Iran and some of its neighbors. Relying on the manuscript of Tabrizi’s Monshaat and an analytical approach along with qualitative content analysis, this study indicates that the writer was influenced by the political atmosphere of the Safavid period in compiling and arranging the Monshaat. Since the Safavid’s ideal is explained to establish a national state on the basis of official religion and political boundaries, the writer has written documents that are linked to the geography which the Safavids sought to achieve in drawing their territorial model.
    Keywords: Monshaat, Structural Criticism, Manuscript, Historical Evidences, Safavid’s Ideal}
  • جمشید نوروزی*، مژگان صادقی فرد

    تحقیقات در حوزه تاریخ نگاری و تاریخ نگری عصر فترت در قرن هشتم هجری، خاصه درباره مواهب الهی به عنوان یکی از مهم ترین کتب تاریخ نگاری دودمانی به زبان فارسی، بسیار اندک است. مواهب الهی به-عنوان یکی از مهم ترین حلقه های تاریخ نگاری پساایلخانی که به منبع بسیاری از آثار عصر تیموری در شناخت اوضاع پرآشوب سده هشتم هجری و برخی حکومت های محلی این دوران تبدیل شده، حاصل بینش و نگرش خاص معین الدین یزدی، فقیه، محدث دینی و مورخ دربار آل مظفر (795-718ق) است. سوال اصلی این نوشتار، آن است که برجسته ترین وجوه بینش فکری و نگرش ذهنی معین الدین یزدی در هنگام نگارش اثر، چه مواردی بوده است؟. یافته های این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای انجام گرفته، نشان می دهد که تاریخ نگاری یزدی در مواهب الهی، ادامه تاریخ نگاری دوره ایلخانی بوده که خود تا حدی متاثر از تاریخ نگاری ایرانی-اسلامی دوران قبل است. بینش و روش تاریخ نگاری یزدی، به دلیل همسانی های فراوان نظیر بینش دینی مشیت گرایانه و ماهیت تاریخ نگاری درباری و نیز تشابهاتی نظیر اندیشه ایرانشهری، ادامه سنن تاریخ نگاری دوران قبل به نظر می رسد. نظام اندیشه ای معین الدین یزدی در مواهب الهی، بیشتر مبتنی بر بینش های تاریخی، اعتقادی و سیاسی تمرکز یافته است. دیگر یافته مهم مقاله، آن است که یزدی به عنوان فقیه برجسته دینی با دستور حاکمان مظفری، اقدام به نگارش تاریخی نموده که مهم ترین شاخصه های آن تقدیرگرایی، شریعت مداری و سلطنت محوری است. مورخ دربار آل مظفر با چنین رویکردهای فکری، سعی می کند مطابق انتظار مخدومان مظفری خویش، به اثبات مشروعیت آنان بپردازد و در نهایت به گونه ای آل مظفر...

    کلید واژگان: آل مظفر, مواهب الهی, معین الدین یزدی, تاریخ نگاری, بینش تاریخی}
    Jamshid Noroozi *, Mozhgan Sadeghifard

    Mawāheb-e Elāhi is one of the most important circles of post-Ilkhanid historiography, which has become the source of many works of the Timurid era in understanding the turbulent situation of the 8th century AH and some local governments of this era, and is the result of the special vision and attitude of Mu’in al-Din Yazdi, the jurist and who was also the historian of Āl-e Muzaffar's court (718-795 AH). The main question of this article is, what were the most prominent aspects of Mu’in al-Din Yazdi's intellectual insight and mental attitude while writing this work? Based on the library study, the results of this descriptive-analytical research indicate that the historiographical method of Yazdi in Mawāheb-e Elāhi is to be considered as the continuation of the historiographical method in the Ilkhanid period partially derived from the previous era that influenced by Iranian-Islamic historiography as well as similarities such as the Irānshahri thought, Yazdi's vision and method should be considered as the continuation of the historiographical traditions practiced in the previous era.Yazdi's thought line in Mawāheb-e Elāhi is mostly based on historical, religious and political insights. Another important finding of the article is that Yazdi, as a prominent religious jurist, started writing history with the orders of the Muzaffari rulers, whose most important features are predestination, sharia-based and monarchy-oriented. The court historian of Āl-e Muzaffar, tries to prove their legitimacy in line. Yazdi's special insight towards history, the universe with a special perspective and sees the goals of history as instructing and reaching the truth and presenting moral teachings. His view of historical events is linear, and the origin and destination must be divine and in the service of God. Yazdi considers the following as the most important characteristics of a good government: relying on the power of the sword, gradually gaining success, ignoring despair during hardships, and relying on wisdom.

    Keywords: Āl-e Muzaffar, Mawāheb-e Elāhi, Mu’in al-Din Yazdi, Historiography, historical insight}
  • فرشید نوروزی، جمشید نوروزی*
    هدف

    بررسی تاثیر وابستگی طبقاتی بر نوع و نحوه مصرف موقوفات ساری در دوره قاجار.

    روش/ رویکرد پژوهش:

     توصیفی-تحلیلی برمبنای اسناد اداره اوقاف ساری و منابع اولیه.

    یافته ها و نتیجه گیری:

     بررسی محتوای اسناد وقف نامه های روحانیون و تجار ساری در دوره قاجار نشانگر آن است که نوع موقوفات روحانیون و تجار، عمدتا از جنس زمین، خانه، دکان و کاروان سرا است که وقف زمین در بین روحانیون و وقف دکان در بین تجار بیشتر رواج داشته است. نحوه مصرف موقوفات این دو طبقه به ترتیب فراوانی عبارت اند از: تعزیه داری سیدالشهداء؛ اطعام عزاداران سیدالشهداء؛ اطعام و افطار روزه داران؛ تعمیر و نگهداری مساجد و مدارس؛ صدقات و اعانات به فقرا و مساکین و ابن السبیل. تحولات سیاسی و اجتماعی این دوره سبب نشد تا نوع مصارف موقوفات روحانیون و تجار تغییر کند. بیشترین وقف های این دو طبقه اجتماعی در دوران حکومت ناصرالدین شاه ثبت شده است. ازلحاظ زمان هم بیشترین وقف های روحانیون و تجار، در ماه های قمری محرم و رجب ثبت شده اند. تولیت موقوفات این دو طبقه برعهده خود واقفان، فرزندان واقفان و یا علمای منطقه قرار می گرفت که بیانگر نوعی نظام مدیریت خانوادگی و مدیریت علمایی در مدیریت موقوفات است.

    کلید واژگان: قاجار, ساری, روحانیون, تجار, موقوفات}
    Farshid Noroozi, Jamshid Noroozi *
    Purpose

    The purpose of this research is to define the effect of class affiliation (clerics and merchants) on the type of Sari endowment expenditures in the Qajar period.

    Method and Research Design: 

     352 Endowment Records of merchants and clerics were described, analyzed and compared.

    Findings and Conclusion

    The endowments of merchants and clerics were mainly land, houses, shops and caravanserai. Clerics mostly endowed land whereas merchants endowed shops. These endowments were used for Imam Hussein’s ceremonies - the third Shiite Imam - like feeding the mourners, feeding fasting people in Ramazan, repairing and maintaining mosques and schools, alms and donations to the poor and Ibn al-Sabeel. The political and social developments of the period did not change the type of endowment expenditures. Most of the endowments belong to the time of Nasser al-Din Shah (1848 –1896). Also, most of the endowments were recorded in the lunar months of Rajab and Muharram. The endowments were entrusted to the person who endowed, his children or the clerics of the region. This indicates a kind of family system and the scholarly system in the management of endowments.

    Keywords: Qajar, Sari, Clerics, Merchants, Endowments}
  • شهرام یوسفی فر، سید محمدحسین محمدی*، کریم نجفی برزگر، جمشید نوروزی

    وضع زندگی توده‏های مردم متاثر از شیوه حکمرانی شاه و نحوه سیاست‏ورزی نخبگان سیاسی در دوره صفوی بود. بروز شرایط جنگی با همسایگان، برقراری منازعات داخلی و بوجود آمدن کانون‏های متعارض قدرت در اثر ضعف حکومت مرکزی، سرکشی قزلباشان، استقلال طلبی حکام محلی و غارتگری برخی قبایل مرزنشین بهنگام پریشانی اوضاع، از علل برهم خوردن تعادل جامعه شهری و فرودستی مردمان در این دوره بحساب می آید. تحقیق حاضر، در زمره مطالعات بین رشته ای است؛ بدین معنی که متکی بر مطالعات جامعه شناسی فرودستان و مطالعه تاریخی خواهد بود و از رویکرد تبیینی و تفسیری در بخش مطالعات تاریخی بهره خواهد برد. این پژوهش بدنبال پاسخ این پرسش است که بینواسازی جامعه شهری در اثر برقراری منازعات قدرت چگونه رخ می دهد؟ و فرودست سازی مردمان چه پیامدهایی را در بازتولید منازعات بیشتر بدنبال داشت؟ همچنین واکنش سیاسی فرودستان در مقابل وضعیت نابسامان خود چه بوده است؟ این نوشتار بدین برداشت کلی رسیده است که در این دوره، توده های شهرنشین به شکل روزافزونی، هستی و پشتوانه های مالی خود را از دست دادند و فرصتی برای احیای منابع مالی و بازگشت به زیست متعادل نیافتند و بخشی از آنها به قعر سلسله مراتب اجتماعی سقوط کردند. کاهش کیفیت زندگی به افزایش تعداد فرودستان شهری انجامید. در چنین شرایطی فرودستان جهت تغییر در وضعیت و بهبود شرایطشان با پیوستن و همراهی در پاره ای از اعتراضات و شورش‏های اجتماعی این دوره، به اقدامات خشونت‏باری نیز دست زدند.

    کلید واژگان: فرودستان شهری, منازعات قدرت, بینواسازی, شورش&rlm, های اجتماعی, دوره صفویه}
    Shahram Yousefifar, Seyed MohammadHosein Sohammadi *, Karim Najafi Barzegar, Jamshid Norozi

    The emergence of war with neighbors, internal conflicts and the emergence of conflicting centers of power due to the weakness of the central government, the rebellion of the Ghezelbas, the independence of local rulers and looting of some border tribes during the turmoil, the causes of urban imbalance and low This period counts. The present study is an interdisciplinary study; This means that it will rely on sociological studies of the lower classes and historical study and will use an explanatory and interpretive approach in the field of historical studies. This study seeks to answer the question of how the impoverishment of urban society occurs as a result of power struggles? And what were the consequences of subjugating the people in reproducing more conflicts? Also, what was the political reaction of the lower classes in the face of their unhealthy situation? This article has reached the general conclusion that in this period, the urban masses increasingly lost their existence and financial support and did not have the opportunity to revive financial resources and return to a balanced life, and some of them to the bottom of the social hierarchy. They fell. Decreased quality of life led to an increase in the number of urban downtrodden. In such circumstances, the lower classes, in order to change their situation and improve their situation by joining and accompanying some of the protests and social riots of this period, also resorted to acts of violence.

    Keywords: Urban suburbs, power struggles, impoverishment, social uprisings, Safavid period}
  • جمشید نوروزی*، مژگان صادقی فرد

    با توجه به عدم تفاوت آفرینش و سرشت انسان و طبیعت جامعه انسانی در طول تاریخ، بنیادهایی تقریبا یکسان از کاربرد قدرت و شیوه حکمرانی در انواع ساخت قدرت و شکل حکومت به کار گرفته شده است. واکاوی شیوه حکمرانی «امیر مبارزالدین محمد» موسس آل مظفر (713-765ق/ 1314-1363م) از حیث سیاسی، دینی و اخلاقی و مقایسه آن با افکار و تاملات ماکیاولی (873-933ق/ 1469-1527م) به عنوان یکی از برجسته ترین چهره های تاریخ عقاید سیاسی و فلسفه حکومت، مسئله اصلی این مقاله است. امیر مبارزالدین با شیوه حکمرانی که مبتنی بر خشونت و ادعای اجرای مو به موی احکام شرعی در عصر فترت پساایلخانی بود، تقریبا راهی را در سیاست پیمود که ماکیاولی نظریه پرداز غیراخلاقی اندیشه سیاسی، حدود دو قرن بعد تیوریزه کرد. یافته های پژوهش که با رویکرد توصیفی-تحلیلی انجام گرفته، نشانگر آن است که با وجود تفاوت های ظاهری در گفتار و رفتار حکام سرزمین ها در قرون گذشته که متاثر از تفاوت فرهنگ های مناطق گوناگون و برخی اقتضایات زمانه است، همسانی هایی میان اندیشه سیاسی برخی صاحب نظران و رویه حکمرانی بعضی فرمانروایان وجود دارد. سیاست های حکومتی و روش های حکمرانی امیر مبارزالدین به جز در موارد اندکی همانند «پرهیز از نفرت انگیز شدن»، با بعضی از رهنمودهایی منطبق است که ماکیاولی ارایه کرده است. از دلایل این انطابق، برآمدن هر دو شخصیت از شرایطی است که در آن نهادهای سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و دینی در سراشیب زوال قرار داشتند. هر دو نفر، کشتار و خشونت، زور و تزویر و فریب را از کلیدهای موفقیت دانسته و بر آن بوده اند که برای تثبیت حکومت و تامین امنیت و آنچه که رعایت عدالت نامیده می شود، می توان از هر راهکار و ابزاری، ولو غیراخلاقی استفاده کرد.

    کلید واژگان: امیر مبارزالدین محمد, آل مظفر, ماکیاولی, شیوه حکمرانی, اندیشه سیاسی}
    Jamshid Norouzi*, Mozhgan Sadeghifard

    Considering the lack of much differences between creation, nature of man and human society throughout history, roughly speaking, identical foundation of applying power and governing procedures have been applied in the construction of power and the government formation. Examining the ruling procedure of the founder of Al-Muzaffar, Amir Mubarez al-Din Muhammad (713-765 AH / 1313-1363 AD), based on political, religious and moral point of views and comparing it with Machiavellian thoughts and reflections (873-933 AH / 1527-1469 AD), as one the most conspicuous figures in the history of political ideas and philosophy of government is the main issue of the present paper. Depicting a ruling procedure based on violence and case to case implementation of Sharia rules in the post-Ilkhanid interregnum, Amir Mubarez al-Din paced a path in politics that was theorized about two centuries later by Machiavelli as a non-moral theorist of power. Findings of this descriptive-analytical research show that despite the superficial differences in the speech and behavior of the rulers in different territories during the past centuries affected by cultural regional differences as well as some pertinences of the time, there is some homogeneity between the political thought of some experts and ruling procedures of some rulers.

    Keywords: Amir Mubarez al Din Mohammad, Al-Muzaffar, Machiavelli, ruling procedure, political thought}
  • افسانه بنیادی*، هوشنگ خسروبیگی، جمشید نوروزی، رسول عربخانی
    سابقه و هدف

    یکی از عوامل انتقال علوم و فرهنگ از سرزمینی به سرزمین دیگر، مهاجرت نخبگان و دانشمندان است. مهاجرت نخبگان ایرانی به سرزمین‌های دیگر پیشینه‌ای دیرینه دارد. در این مقاله نسخه طبی الفواید السلطانیه فی القواعد الطبیه تالیف اخی چلبی، پزشک مهاجر ایرانی به قلمروی عثمانی، بررسی می‌شود.

    مواد و روش ‏ها:

    پژوهش حاضر به روش کتابخانه‌ای و با بررسی متون انجام شد. ابتدا فهرست آثار اخی چلبی استخراج گردید و سپس ساختار نسخه خطی فارسی الفواید السلطانیه فی القواعد الطبیه محفوظ در کتابخانه فاتح استانبول با روش تحلیل محتوا بررسی شد و با استفاده از مطالعه تطبیقی، متن کتاب با منابع طبی دوره اسلامی پیش از قرن 9 ه.ق مقایسه و مقابله گردید.

    یافته‌ها:

    الفواید السلطانیه فی القواعد الطبیه یکی از آثار ناشناخته پزشکی در قلمروی عثمانی است که تا کنون تصحیح نشده است. محتوای کتاب مشتمل بر یک مقدمه و 3 مقاله و خاتمه است. مقاله اول در 12 باب، مقاله دوم در 9 باب و مقاله سوم در 3 باب تنظیم شده است.
     
    نتیجه‌گیری:

    اخی چلبی در این اثر با بهره‌گیری از آثاری چون القانون فی الطب، یادگار و فرخ‌نامه اثری نو را تالیف کرده است. این پژوهش شرح نمونه‌ای از انتقال دانش پزشکی ایران به قلمروی عثمانی می‌باشد. 

    کلید واژگان: تاریخ پزشکی, نسخه خطی پزشکی, امپراتوری عثمانی}
    Afsaneh Bonyadia*, Hooshang Khosrobeigi, Jamshid Norouzi, Rasool Arabkhani

    Background and Purpose:

    One of the factors in transferring science and culture from one land to another is migration of elites and scientists. Migration of Iranian elites to other lands has a long history. In this study, the medical manuscript of Al-Fawaid al-Sultaniyah fi al-Qawa'id al-Tibbiyah, authored by Akhi Chelebi, an Iranian immigrant physician to the Ottoman realm, is investigated.

    Materials and Methods

    This study was conducted by library method and literature review. Initially, a list of Akhi Chelebi's works was extracted. Subsequently, the structure of the Persian manuscript of Al-Fawaid al-Sultaniyah fi al-Qawa'id al-Tibbiyah kept in the Fatih Library of Istanbul was investigated by content analysis method. Via comparative study, the text of the book was compared with the medical sources of the Islamic period before the 9th century AH.

    Results

    The Al-Fawaid al-Sultaniyah fi al-Qawa'id al-Tibbiyah is one of the unknown medical works in the Ottoman realm that have not been corrected yet.  The content of the book consists of an introduction and 3 articles and termination. The first article is set in 12 chapters and the second article is set in 9 chapters the third article is set in 3 chapters.

    Conclusion

    In this work, the author has authored a new work using works such as Al-Qanun fi al-Tibb, Yadegar and Farokh Name. This study describes an example of transferring Iranian medical knowledge to the Ottoman territory.

    Keywords: History of medicine, Medical manuscript, Ottoman empire}
  • جمشید نوروزی*، مژگان صادقی فرد

    از شاخصه های برجسته حکومت آل مظفر(713-795ق/1314-1393م) به عنوان یکی از حکومت های محلی عصر فترت، بهره مندی زیاد از مذهب در رویه های سیاسی و رفتارهای حکومتی است. حکام شافعی مذهب مظفری، به منظور حفظ منافع و کسب مشروعیت، نزدیک شدن به گروه های مختلف مذهبی(صوفیان، سادات و شیعیان) و بهره برداری سیاسی از پایگاه مردمی آنان را مدنظر قرار می دادند. به واسطه جایگاه مناسب اهل تصوف در قلمرو آل مظفر و علاقه حکام مظفری به این گروه مذهبی و سعی آنان در سازش و مدارا با مشایخ، زمینه ایجاد تعاملات دوسویه بین برخی صوفیان با این حکمرانان مهیا شد.یافته های این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای انجام شده، مبیین آن است که وجوه مختلف تعامل آل مظفر با صوفیان که شامل مواردی چون ابراز ارادت به مشایخ آنها، احداث خانقاه و لحاظ کردن امتیازات اقتصادی برای شیوخ صوفی است که به دلایلی چون استفاده از پایگاه اجتماعی آنها برای کسب مشروعیت و مقبولیت، باور احتمالی به کرامات و اعمال خارق-العاده شیوخ صوفی و نیز عدم تمایل رهبران صوفی به مسایل دنیوی و حکومتی صورت می گرفت. در مقابل، بعضی از شیوخ صوفی با استقبال از عنایت حکام مظفری، برقراری تعاملات حسنه با آنها، انذار و پند دادن به مظفریان و دعای خیر و شفاعت برای آنان و رفع درگیری دو گروه متخاصم، به تاثیرگذاری هرچند اندک بر امور حکومتی آل مظفر و کاهش رنج های مردم پرداختند.

    کلید واژگان: تصوف, آل مظفر, حکومت آل مظفر, مشایخ صوفی, جنبش اجتماعی}
    Jamshid Norouzi *, Mozhgan Sadeghifard

    One of the focal features of Al-Muzaffar government (1314-1393 AD) is the excessive application of religion in political practices and governmental behaviors. Aimed at preserving their interests and gaining legitimacy, MozaffariShafei'i rulers considered approaching various religious groups (Sufis, Sadats, and Shiites) and politically exploiting their popular position.The conversion of Sufism in this period into a social movement – even though the claim has no political power – led the Sheikhs of Sofia to be viewed as rivals in terms of social power.Owing to the prominent position of this religious group in Al-Muzaffar sovereignty, inclination of some Muzaffari rulers towards Sufism, and their efforts in compromise and tolerance with the Sheikhs , paved the ground for mutual interactions between some Sufis and the mentioned rulers. The findings of this research,which has been done with a descriptive-analytical method in the framework of library studies,indicate that various aspects of Al-Muzaffar interactions with Sufis, including the cases such as expressing devotion to Sheikhs, building monasteries and considering economic privileges for Sufi Sheikhs, had their own mainstreams such as exploiting their social base to gain legitimacy and popularity, fluctuating belief in the miracles and extraordinary deeds of Sufi Sheikhs ,and the avoidance of Sufi leaders towards worldly and governmental issues. On the other hand, to influence Al-Muzaffar government, though slightly and reduce the suffering of the people, some Sufi sheikhs welcoming the favours of the Muzaffari rulers established fine interactions with them through warning and advising Muzaffaris, praying and interceding for them as well ...

    Keywords: Sufis, -Al-Muzaffar, -Al-Muzaffar government-Sufi Sheikhs -social movement}
  • جمشید نوروزی*، مجید علیپور

    ترانه ها بخشی مهم از دانش و فرهنگی را تشکیل می دهند که از آن به فولکلور (فرهنگ مردم) تعبیر می کنیم. آثاری که خالقان و سرایندگانی ناشناخته دارند و عمدتا، به صورت شفاهی و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل شده اند. ترانه های فولکلور به نظر اغلب محققان، صدای توده های فرودستی هستند که از اعماق تاریخ با ما سخن می گویند. سادگی و بی پیرایگی آثار فولکلور، این امکان را فراهم می کند که در کنار دیگر اسناد و منابع تاریخی، دیدی به مراتب واقعی‏تر و دقیق‏تر از تاریخ اجتماعی توده های مردم به دست آید. مقاله پیش رو با تمرکز بر مضمون و محتوای «ترانه رعنا» به شیوه توصیفی تحلیلی مبتنی بر استفاده از منابع کتابخانه‏ای و پژوهش میدانی، درپی پاسخ به این پرسش است که پژوهش در فولکلور نواحی و مناطق، واجد چه ظرفیت و بهره‏هایی برای تحقیقات تاریخ اجتماعی  است؟ نتایج حاصله از پژوهش، مبین آن است که ترانه فولکلور رعنا که مویه ای بر  زندگانی پرماجرای زنی از کوهپایه های شرق گیلان است؛ جدا از جنبه های ادبی و هنری آن،  اشارات مهمی  به تاریخ  اجتماعی توده های مردم و ساختار اجتماعی سیاسی این ناحیه در دوره موسوم به ارباب رعیتی دارد که آن را واجد اهمیت در مطالعات تاریخ اجتماعی می کند.

    کلید واژگان: فولکلور, تاریخ اجتماعی, گیلان, ترانه, رعنا}
    Jamshid Nowroozi*, Majid Alipour

    Songs encompass the main body of knowledge and culture, known as folklore. They are works of unknown producers and singers, passing down from generation to generation by words of mouth. Folk songs, according to most scholars, are the voices of the inferior walks of life who talk to us from the depths of history. The simplicity and sincerity of folklore works, together with other historical documents and references, enable us to reach a much more realistic and sensible view of the social history of communities. This study focuses on the theme and content of the song "Rana" within a descriptive-analytical scheme using library sources and field research to know what capacity the research in the folklore of regions does offer for social history studies. The folklore song "Rana" is a lamentation on the adventurous life of a woman from the foothills of East Gilan and, besides its literary and artistic aspects, refers to the social history of the masses of people and the socio-political structure of this region in the feudalism era, making it relevant in the study of social history.

    Keywords: Folklore, Social History, Gilan, Song, Rana}
  • جمشید نوروزی*، مژگان صادقی فرد

    امیران آل مظفر (713-795ق.) با بهره گیری از ایدیولوژی دینی، برای کسب مشروعیت سیاسی، تثبیت حکومت و نیز رسیدن به مقبولیت عامه می کوشیدند. انتشار و تثبیت ایدیولوژی دینی در تعامل با علمای دین دست یافتنی بود. در دوره آل مظفر که روح مذهبی بر تمام مسایل سیاسی و اجتماعی سایه انداخته بود، حکام و علما روابطی دو سویه و بسیار نزدیک داشتند. اندیشمندان حوزه دین که انگاره های اجتماعی قدرتمند داشتند، با حمایت حاکمیت و مساعدت وضعیت عمومی دوره آل مظفر، به قدرت قابل توجهی دست یافتند. سوال اصلی این پژوهش، جایگاه علمای دین در حکومت آل مظفر و چگونگی نقش آفرینی آنها در این حکومت است. یافته های این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای انجام شده، مبین آن است که عالمان دینی به واسطه جایگاه و منزلت قابل توجه در این حکومت، افزون برعهده داری نقش های آموزشی و فرهنگی و نیز تصدی مناصب قضایی، ندرتا به وزارت هم دست یافتند؛ همچنین با نقش آفرینی سیاسی، اموری همچون شفاعت بین گروه های متخاصم در جنگ های بی شمار عصر فترت، صدور فرمان تکفیر بر ضد گروه های مخالف حکومت و نیز حمایت از برخی تصمیمات امرای آل مظفر را عهده دار شدند. به موازات این اقدامات علما، نقش برجسته سلاطین، شاهزادگان، وزراء و خواتین آل مظفر را در فعالیت هایی مانند احداث مدارس، مساجد، کتابخانه ها و تخصیص موقوفات شاهدیم که با هدف جلب نظر علما و گسترش تعالیم دینی در سطح جامعه انجام می شد. آنچه از این گونه تعاملات نصیب حکمرانان آل مظفر شد، مشروعیت یافتن حکام و تثبیت حکومت آنان بود.

    کلید واژگان: آل مظفر, علماء دینی, وزارت, قضاوت, تدریس, وعظ}
    Jamshid Norouzi*, Mozhgan Sadeghfard

    The emirs of Al-Muzaffar (713-795 AH) used their religious ideology to gain political legitimacy, and get public popularity. The consolidation of religious ideology was achieved through interaction with religious scholars. During the reign of Al Muzaffar,  the religious spirit overshadowed political and social issues, and rulers and religious scholars had a very close relationship. Religious thinkers with strong social role also gained considerable political power with the support of the government. This research attempts to show the important position of the religious scholars in the government of Al-Muzaffar and demonstrates how this position was created. This study which uses a descriptive-analytical method indicates that the religious scholars of this period in addition to educational, cultural and Judicial positions were also had a political role, such as interceding for rival factions in the countless wars of the Fitrat era, issuing takfir orders against opposition groups, and supporting some of the decisions of the Muzaffar rulers. In parallel with the important role of the ulema, the sultans, princes, ministers and women were also active and had a prominent role in areas like the construction of schools, mosques, libraries and allocation of endowments. The research concludes that these affairs and interactions between the rulers and the ulama helped the rulers to gain great political legitimacy.

    Keywords: Al-Muzaffar, religious scholars, ministry, Judgment, teaching, sermon}
  • جمشید نوروزی*، مژگان صادقی فرد
    سادات به عنوان بازماندگان خاندان پیامبر (ص)، در جامعه ایران دوره اسلامی از جایگاه اجتماعی والایی برخوردار بوده و اغلب حکام و طبقات مختلف اجتماعی به آنان عنایت ویژه ای داشته اند. این رویکرد خاص به سادات، در دوره آل مظفر نیز ادامه یافت و تعاملات بسیاری میان این قشر و حکام آل مظفر وجود داشت. بخشی از این تعاملات را می توان به باورهای مذهبی و اندیشه سیاسی حکومت گران آل مظفر نسبت داد. آنان که در ارتباط با ایلخانان مسلمان و فضای حاکم بر قرون هفتم و هشتم هجری رشد یافته و به قدرت دست یافتند، گروه های مختلف اجتماعی و مذهبی همچون سادات، شیعیان و اهل تصوف را مورد التفات ویژه قرار دادند. امرای مظفری در این قبیل مناسبات، اهدافی چون استفاده از اعتبار سادات برای کسب مشروعیت و مقبولیت عامه و تثبیت حکومت را مدنظر داشتند. آل مظفر در این راستا در مقاطعی، مناصب بااهمیتی همچون وزارت، قضاوت و فرماندهی لشکر را به سادات واگذار کرده و پذیرش شفاعت سادات در برخی رویدادهای سیاسی را مدنظر قرار دادند. بااین همه، در موارد اندکی که این گروه به دنبال کسب قدرت رفته و حیات سیاسی آل مظفر را به مخاطره انداختند، روابط طرفین به تقابل کشیده شد. این پژوهش که به روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به منابع دست اول تاریخی و ادبی فراهم شده، به چگونگی تعامل و تقابل سادات با حکام مظفری و اشکال نقش آفرینی سادات در حکومت آل مظفر می پردازد.
    کلید واژگان: نقش آفرینی سادات, آل مظفر, تعامل و تقابل سادات, نقابت, دارالسیاده}
    Jamshid Noroozi *, Mozhgan Sadeghifard
    Sadat, as the survivors of the family of the Prophet (PBUH), had high social status in the Iranian society of the Islamic period and most of the rulers and different social classes paid special attention to them. This particular approach to Sadat continued in the period of Al-Muzaffar and there were many interactions between this group and the rulers of Al-Muzaffar. Some of these interactions can be attributed to the religious beliefs and political thoughts of the rulers of Al-Muzaffar. Those who grew and gained power in connection with the Muslim Ilkhans and the atmosphere prevailing in the seventh and eighth centuries AH, paid special attention to various social and religious groups such as the Sadat, the Shiites and the Sufis. In such relations, Mozaffari's rulers considered some goals such as using Sadat's credibility to gain legitimacy and public acceptance and to consolidate the government. In this regard, Al-Muzaffar at times handed over important positions such as the ministry, the judge and the commander of the division to Sadat and considered accepting Sadat's intercession in some political events. However, in the few cases in which the group sought to seize power and jeopardize Al-Muzaffar's political life, relations between the two sides were strained. Using a descriptive-analytical method and citing first-hand historical and literary sources, this study deals with the issue of how Sadat interacts with Mozaffari rulers. It also examines the forms of Sadat's role-playing in the rule of Al-Muzaffar.
    Keywords: The roles of Sadat, Al-Muzaffar, Sadat's Interaction, Confrontation, Niqabat, Dar al-Siyadeh}
  • جمشید نوروزی*، مژگان صادقی فرد

    جایگاه اجتماعی زنان و چگونگی نقش آفرینی آنها در طول تاریخ ایران، تحت تاثیر اوضاع سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و مذهبی این سرزمین، تغییر و تحولاتی داشته است. با استقرار ترکان و سپس مغولان در جایگاه حکمرانی ایران، تحت تاثیر سنن قبیله ای و شیوه های زندگی این اقوام و نیز موقعیت برجسته برخی زنان درباری آنان، شرایط و فرصت بیشتری برای حضور پررنگ تر زنان فراهم گردید. با گذر زمان و افزایش تاثیرپذیری ایلخانان مغول از فرهنگ و مذهب ایرانیان و نیز اندیشه سیاسی دیرینه و عمدتا مردسالار ایران، نقش آفرینی زنان درباری بیش از امور سیاسی به امور اجتماعی و فرهنگی کشیده شد. این تغییر شکل نقش آفرینی زنان درباری همانند دیگر میراث ها، به برخی حکومت های محلی پساایلخانی رسید که بانیان و حکمرانان آنها بیش از ایلخانان متاخر در دامن فرهنگ ایرانی تربیت یافته بودند. تبیین وضعیت زنان درباری و چگونگی نقش-آفرینی آنان در حکومت محلی آل مظفر (713-795ق./ 1314- 1393م.)، با استفاده از رویکرد تاریخی و روش توصیفی- تحلیلی، هدف اصلی این پژوهش است. یافته های تحقیق، نشان می دهد که زنان درباری آل مظفر به دلیل ماهیت دینی حکومت آل مظفر و فرهنگ دیوانسالاری ایرانی، بیشتر در پس پرده سیاست به ایفای نقش پرداختند. زنان درباری این حکومت، علی رغم برخی فعالیت های سیاسی چون نیابت چند روزه حکومت برخی شهرها و تحریک گاهگاه شاهان و شاهزادگان مظفری در منازعات سیاسی و نظامی، بیشتر به فعالیت در پشت پرده سیاست از طریق اعمال نفوذ روی تصمیمات و اقدامات شخصیت های سیاسی و نیز انجام برخی امور عام المنفعه مانند احداث مساجد و مدارس مشغول بودند.

    کلید واژگان: زنان درباری, آل مظفر, قدرت سیاسی, خیانت, امور عام المنفعه}
    Jamshid Norozi *, Mozhgan Sadeghifard

    Under the affect of the political, social, cultural and religious situation of Iran, the social position of women and their role playing has undergone changes and developments throughout the history of Ira. Over the course of time and because of the increasing influence of Iranian cultural and religious factors on the Mongol ilkhans, as well as the ancient and mostly patriarchal political thought of Iran, the role playing of court women was passed over to social and cultural domains rather than the mere politics. Likened to any other heritages, this role playing deformation of court women extended to some post-Ilkhan local rules, whose founders and rulers were more educated in the Iranian culture than the later Ilkhans. Employing historical approach and descriptive-analytical method, this research is mainly aimed at explaining the position of court women and factuality of their role playing in the local rule of Al-Muzaffar (1291-1373AD). Findings of research demonstrate that Al-Muzaffar court women under the influence of factors including the nature of Al-Muzaffar rule and the Iranian traditional bureaucracy, mostly played a role behind the pilitical scenes. In spite of some political activities, such as the several-day vicarious ruling of some cities and the occasional incitement of Mozaffari kings and princes in political and military conflicts, the court women in the mentioned era were more active behind the political scenes influencing decisions and actions related to prominent political figures as well as getting involved in building public utilitiy affairs including building mosques and schools.

    Keywords: court women, Al-Muzaffar, political power, betrayal, public utilitiy affairs}
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر جمشید نوروزی
    نوروزی، جمشید
    دانشیار تاریخ، گروه تاریخ، دانشکده ادبیات، دانشگاه الزهرا
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال