فهرست مطالب نویسنده:
جمیله قدوسی
-
سابقه و هدفاجسام خارجی ممکن است بر اثرآسیب های ناشی از ضربه یا به صورت ایاتروژنیک در فضای پری اپیکال دندان کاشته شوند.آن ها می تواند با ایجاد واکنش التهابی ناشی از جسم خارجی ، موجب بروز یک ضایعه اندودنتیک و شکست درمان ریشه دندان شود.این مقاله درمان یک ضایعه اندودنتیک ناشی از قرارگیری عجیب سه جسم خارجی درفضای پری اپیکال دندان را شرح می دهد.
گزارش مورد: پس از تشخیص اتفاقی وجود سه جسم خارجی در فضای پری اپیکال یک نوجوان که سابقه تروما در دندان های قدامی داشت،درمان به صورت غیرجراحی و جراحی انجام شد .پس از دو سال معاینات پیگیری علایم بالینی بهبود یافت و ترمیم استخوان صورت گرفت.
استنتاج: واکنش التهابی ناشی از اجسام خارجی در فضای پری اپیکال دندان و تاخیر در تشخیص آن موجب تخریب وسیع ساختار استخوانی می شود که درمان جراحی و خروج هرچه زودترآن، ضروری می باشد.کلید واژگان: اجسام خارجی، صدمات دندانی، درمان ریشه دندان، جراحیBackground andPurposeForeign bodies may be deposited in the periapical tissues either by traumatic injury or iatrogenically. The presence of an external object in the periapical tissue by creating a foreign body reaction can lead to endodontic failure. This article describes the treatment of an unusual impaction of three foreign bodies into the periapical tissues.
Case report: Three foreign bodies in periapical space of an adolescent was accidentally detected. He had trauma history in the anterior teeth. Non-surgical and surgical treatment was performed. After two years follow up, clinical signs showed improvements and the bone was repaired.ConclusionForeign body reaction in the periapical tissue and the delay in its detection cause extensive destruction of the bony structure. Therefore, surgical treatment for their fast removal is necessary.Keywords: Foreign Bodies, Tooth Injuries, Endodontics, surgery -
مقدمهدرمان محافظه کارانه پالپ به منظورحفظ حیات بافت پالپ می باشد. پوشش مستقیم پالپ و پالپوتومی سطحی از روش های درمان پالپ زنده محسوب می شوند. هدف ما در این مطالعه مقایسه هیستولوژیک درمان پوشش مستقیم پالپ و پالپوتومی سطحی با (MTA) Mineral Trioxide Aggregate در دندان های پره مولر انسان است.مواد و روش هادر این مطالعه کارآزمایی بالینی از میان افرادی که به علت ارتودنسی نیاز به کشیدن دندان داشتند،40 دندان پره مولر سالم انتخاب شد. پس از بی حسی، ایزولاسیون و تهیه حفره کلاس I از سطح اکلوزال، در نیمی از دندان ها اکسپوژر به اندازه یک فرز روند 1/2 استریل در شاخک باکالی ایجاد شد و مقدار آن به میزان کل فرز روند داخل پالپ چمبر بود و در نیمی دیگر یک اکسپوز کوچک نقطه ای در شاخک باکال ایجاد شد. سپس در هر دو گروه از (PRO Root، Densply، Swittzerland) MTA به عنوان ماده پالپ کپ استفاده شد. حفره با گلاس آینومر ترمیم شد. دندان ها بعد از 60 روز خارج شدند. دکلسیفیکاسیون انجام شد و سپس برش های 4 میکرون تهیه و با هماتوکسیلین- ائوزین رنگ آمیزی شد. مقاطع توسط یک متخصص پاتولوژی دهان و دندان که نسبت به مطالعه کور بود مشاهده شد. داده ها توسط آزمون های آماری کروس کالواریس و آزمون دقیق فیشر آنالیز شدند.یافته هابین پالپوتومی سطحی و پوشش مستقیم پالپ از نظر میزان واکنش پالپ تفاوت معنی داری وجود نداشت (p value = 0/823). همچنین میزان پل کلسیفیکاسیون تشکیل شده در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت (p value = 0/985).نتیجه گیریدرمان پوشش پالپ و پالپوتومی سطحی جهت حفظ حیات پالپ مفید می باشد.کلید واژگان: پوشش پالپ دندانی، پالپتومی، MTA BioIntroductionConservative pulp therapy is an approach to maintain pulp vitality. Direct pulp capping and partial pulpotomy are two main approaches of this therapy. The aim of this study was histological comparison of direct pulp capping and partial pulpotomy with MTA in human premolar teeth.Materials and MethodsIn this randomized clinical trial, 40 healthy premolar teeth were selected from patients who needed tooth extraction because of orthodontic treatment. After anesthesia, isolation and preparation of a Cl I cavity on the occlusal surface, an exposure was made in the buccal pulp horn using a #½ round bur with the whole bur entering the pulp chamber in half of the samples. In the remaining samples, a small exposure was made in the buccal pulp horn. The pulps in both groups were sealed with MTA (PRO Root, Dentsply, Switzerland). All the cavities were restored with glass-ionomer. After 60 days, all the teeth were extracted and after fixation and decalcification processes, 4-µ sections were obtained. H&E staining was carried out. The sections were analyzed by an oral pathologist who was blinded to the study procedures. Data were analyzed with KruskalWallis test and Fisher's exact test (aResultsThere were no significant differences between direct pulp capping and partial pulpotomy in pulp reaction (p value = 0.823). The calcified bridges formed were not significantly different between the two groups (p value = 0.985).ConclusionDirect pulp capping and partial pulpotomy are both useful for maintaining pulp vitality.Keywords: Dental Pulp Capping, MTA Bio, Pulpotomy
-
مقدمهفعالیت های ورزشی یکی از عوامل اتیولوژیک اصلی آسیبهای ناشی از ضربه به دندان ها محسوب میشوند. هدف از این مطالعه بررسی میزان آگاهی ورزشکاران و مربیان ورزشی در برخورد با صدمات ناشی از ضربه به دندان ها بود.مواد و روش هااین مطالعه مقطعی بر روی ورزشکاران حرفه ای ورزش های تماسی و مربیان آنها در شهر مشهد و به صورت سرشماری انجام شد. از پرسشنامه ای شامل سوالاتی در مورد پروفایل شخصی و کاری پاسخ دهندگان و سوالاتی درباره چگونگی برخورد با چهار مورد ترومای دندانی استفاده گردید. اطلاعات با استفاده از تست های آماری Chi-squareو Mann-Whitney در سطح معنی داری 05/0=α آنالیزگردید.یافته هااغلب ورزشکاران (2/44%) سن بین 30-20 سال و اغلب مربیان (44%) سن بالای40 سال داشتند. سابقه فعالیت ورزشی در اکثر ورزشکاران بین 5-1 سال بود (37%) و در مربیان بیشتر از 10 سال بود (6/36%). میزان آگاهی ورزشکاران در مورد نحوه برخورد با صدمات دندانی در8/3 درصد افراد متوسط، 45 درصد کم، 8/43 درصد خیلی کم بوده است و 5/7 درصد هیچگونه آگاهی در این مورد نداشته اند. در مربیان میزان آگاهی در6/6 درصد افراد زیاد، 1/17 درصد متوسط، 9/53 درصد کم، 1/17 درصد خیلی کم بوده است و 3/5 درصد هیچگونه آگاهی نداشته اند. همچنین ارتباط معنی داری بین میزان آگاهی با جنسیت، گروه سنی و سابقه فعالیت در ورز شکاران و مربیان ورزشی وجود نداشت. (05/0
نتیجه گیری
کلید واژگان: صدمات، ورزشکاران، آگاهیIntroductionSports activities are one of the main etiologic factors of traumatic dental injuries. The purpose of this study was to assess the level of knowledge in athletes and their coaches regarding management of dental traumas.Materials And MethodsThis cross-sectional study was performed on professional athletes of contact sports and their coaches in Mashhad using the census technique. Data were collected using a questionnaire which surveyed the athletes’ personal and occupational data and consisted of questions about the management of four dental traumas. Statistical analysis was carried out with chi-squared and Mann-Whitney tests (α=0.05).ResultsThe majority of athletes (44.2%) were 20‒30 years of age and the majority of coaches (44%) were over 40 years of age. Sports activity durations in the majority of athletes (37%) and coaches (36.6%) were 1‒5 and more than 10 years, respectively. The level of knowledge in the management of dental traumas in 3.8% of athletes was moderate; with 45% having low and 43.8% having very low knowledge levels and 7.5% had no awareness at all. The level of knowledge in 6.6% of coaches was high, with 17.1% having moderate, 53.9% having low, and 17.1% having very low knowledge levels; 3% had no knowledge at all. There was no significant correlation between level of knowledge and sex, age and sporting activity duration in athletes and coaches (p value > 0.05).ConclusionUnder the limitations of this study, the level of knowledge in athletes and coaches was insufficient in relation to dental traumas. Therefore, it appears it is necessary to prepare educational courses to improve the knowledge and awareness of athletes and coaches on the subject.Keywords: Athletes, Injuries, Knowledge
مقدمه
هدف از این پژوهش، تعیین اثر آنتی اکسیدان ها بر قابلیت سیل ترمیم های کامپازیت رزین بود.مواد و روش ها
در این پژوهش آزمایشگاهی مداخله گر، 70 دندان انسیزور ماگزیلاری سالم به طور تصادفی به هفت گروه ده تایی تقسیم شدند. پس از تمیز کردن کانال ها و قراردادن گلاس یونومر در مدخل کانال ها، در گروه های اول تا ششم کارباماید پراکساید 10 درصد به مدت 8 ساعت در روز طی یک هفته به کار رفت. عدم انجام هر گونه آماده سازی، کاربرد ژل سدیم اسکوربات 10 درصد به مدت سه ساعت، کاربرد ژل سدیم اسکوربات 10 درصد به مدت 20 دقیقه، کاربرد ژل جدید به مدت سه ساعت، کاربرد ژل جدید به مدت 20 دقیقه و در نهایت تاخیر در قراردهی ترمیم تا دو هفته، آماده سازی هایی بودند که بعد از سفید کردن به ترتیب در گروه های یک تا شش انجام شد. در گروه هفتم (شاهد)، فقط حفرات ترمیم شدند. در تمام گروه ها، حفرات دسترسی با ادهزیو سینگل باند و کامپازیت Z100 ترمیم شدند. پس از انجام هزار چرخه حرارتی، ریزنشت به وسیله روش های هدایت الکتریکی و نفوذ رنگ سنجیده شد. داده ها با آزمون های ANOVA، مقایسه های Tukey و Kruskal-Wallis، Mann-Whitney و Spearman در سطح معنی داری 05/0 =α آنالیز شد.یافته ها
گروه چهارم و اول به ترتیب کمترین و بیشترین ریزنشت را نسبت به سایر گروه های آزمایشی نشان دادند. ارتباط بین داده های نفوذ رنگ و الکتروشیمیایی برای برخی از گروه های هفت گانه آزمایشی معنی دار بود (05/0 p value <).نتیجه گیری
استفاده از ژل جدید بعد از سفید کردن غیر زنده، راهکار بسیار مؤثرتری نسبت به کاربرد سدیم اسکوربات به تنهایی در کاهش ریزنشت است.کلید واژگان: ریزنشت، سفید کردن، سدیم اسکوربات
Introduction
The aim of this study was to determine the effect of antioxidant application on sealing ability of composite resin restorations.Materials And Methods
In this in vitro and interventional study, seventy sound maxillary incisors were divided into seven groups (n = 10). After canal cleaning and Glass ionomer placement in the canal orifices, the teeth in the first to sixth groups were bleached with 10% carbamide peroxide for eight hours daily once a week. No treatment, application of 10% sodium ascorbate gel for 3 hours, application of 10% sodium ascorbate gel for 20 minutes, application of innovate gel for 3 hours, application of innovate gel for 20 minutes and at last, two weeks delay before restoration were done in first to sixth groups respectively. Access cavities in seventh group (control) were just restored,doing nothing else. In all groups, access cavities were restored with Single Bond and Z100composite resin. After 1000 thermo- cycling, leakage was evaluated by electrochemical and dye penetration methods. Data were analyzed by ANOVA, Tukey multiple comparisons, Kruskal-Wallis, Mann- Whitney and Spearman's tests (α = 0.05).Results
The four and first groups respectively presented least and highest values of micro- leakage than other groups in two techniques. The correlation between the electrochemical and staining data was significant (p value < 0.05) for some groups of test specimens.Conclusion
After non- vital bleaching, application of innovate gel is a new and effective way in microleakage reduction.
سابقه و هدف
ایدز به عنوان مهلک ترین بیماری عفونی قرن بیستم شناخته شده است. شیوع ایدز در جوامع بسیاری با سرعت در حال افزایش است و نوجوانان به علت عدم آگاهی کافی در این زمینه به راحتی در معرض خطر ابتلا به ایدز قرار می گیرند. این تحقیق با هدف ارزیابی میزان آگاهی و نگرش دانش آموزان دبیرستان های منطقه 1 شهر تهران در سال تحصیلی 1385 انجام شد.مواد و روش ها
این تحقیق مقطعی بر روی 600 دانش آموز دبیرستانی منطقه 1 شهر تهران که به روش تصادفی دو مرحله ای گزینش شده بودند، صورت پذیرفت. آگاهی و نگرش این افراد در مورد ایدز با استفاده از پرسشنامهNCHS وابسته به مرکز کنترل بیماری های ایالات متحده آمریکا (CDC) ارزیابی شد. این پرسشنامه دارای 22 سوال در بخش آگاهی، 6 سوال در بخش نگرش، 2 سوال درباره نحوه دریافت اطلاعات و یک سوال نظرسنجی بود. نتایج مربوط به سوالات آگاهی به روش توصیفی-تحلیلی و مابقی سوالات به روش توصیفی بررسی شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های غیرپارامتری Mann-Whitney و Kruskal-Wallis و نرم افزار SPSS 12 استفاده شد.یافته ها
در این بررسی که 283 پسر و 357 دختر در آن شرکت داشتند، بیش از نیمی از سوالات آگاهی (13 سوال) دارای شاخص دشواری بالای 80% بودند که نشان دهنده آگاهی خوب دانش آموزان بود. دشوارترین سوال پرسشنامه مربوط به پاتوژنز بیماری با ضریب دشواری 2/24% و آسانترین سوال مربوط به اتیولوژی بیماری با ضریب دشواری 6/96% بود. تمام سوالات مربوط به راه های انتقال بیماری، شاخص دشواری بالای 80% داشتند و نیمی از دانش آموزان به 5 سوال از 7 سوال مربوط به راه های عدم انتقال بیماری پاسخ درست داده بودند. در مورد آگاهی از درمان بیماری، کمترین آگاهی مربوط به آگاهی از وجود داروهایی برای افزایش طول عمر بیماران بود. در قسمت نگرش، 59% سطح آگاهی خود را متوسط ارزیابی کرده بودند. بیشترین منبع انتخاب شده برای دریافت اطلاعات، تلویزیون و کمترین آن، درمانگاه ها و بیمارستان ها بود.نتیجه گیری
سطح اطلاعات دانش آموزان در مورد گروه سوالات راه های انتقال بیماری، عوارض و راه های درمان بیماری ایدز خوب بود اما آگاهی آنها در مورد راه هایی که امکان انتقال ایدز از طریق آن وجود ندارد مطلوب نبود. ترس از ابتلا به ایدز در دانش آموزان وجود داشت و اکثر آنها معتقد بودند که دندانپزشک قادر به شناسایی بیماری ایدز نمی باشد که می توان با افزایش آگاهی، میزان ترس و اضطراب این گروه را کاهش داد.کلید واژگان: ایدز، آگاهی، نگرش، دانش آموزان دبیرستانی
Background And Aim
HIV/AIDS has been known as the most dangerous disease of the century. Moreover, special attention has been paid to teenagers who are more likely to be engaged in the AIDS complications. The present study aimed to evaluate the awareness and attitude of the students of the high schools at the north (district 1) of Tehran. Materials and Methods
In this cross –sectional study, a double stage random sampling was used and 640 students (357 girls, 283 boys) were evaluated. They were asked to complete an NCHS questionnaire consisting of 22 questions on awareness, 6 questions on attitude and 2 extra questions for obtaining information on AIDS. SPSS software, Kruskal-Wallis and Mann-Whitney tests were used to analyze the data. Results
The level of difficulty of more than half of the questions (13) was higher than 80%. A question from pathogenesis section of the questionnaire was found to be the most difficult one which had been answered correctly by only 24% of the subjects. The easiest question correctly answered by 96.6% belonged to etiology. Difficulty of coefficiency for all the questions of the means of transmission was higher than 80%. In the prevention section, half of the subjects were able to answer 5 questions out of 7, correctly. The least-aware fact was the availability of some drugs which enhance survival time of the patients. Asked to make a self-assessment in attitude section, 59% of the subjects placed themselves at the medium level. The most popular source of awareness was found to be TV and the least were hospitals and clinics. Conclusion
The results furnish an evidence of a satisfactory level of awareness of the subjects. The students had fear of infection, and most of them believed that the dentists are not able to diagnose the disease. With increasing the awareness, the fear and the anxiety of HIV could be reduced.
مقدمه
تاثیر برداشت اسمیرلایر قبل از پرکردن کانال، موضوع بسیاری از مطالعات بوده است. در مورد برداشت اسمیرلایر، هنوز عدم توافق وجود دارد. البته در مورد نفوذ بهتر سیلرها در توبولهای عاجی به دنبال برداشت این لایه، توافق نظر وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط میان میزان نفوذ سیلر به داخل توبولهای عاجی و میزان ریزنشت آپیکالی به دنبال استفاده از MTAD و دو نوع سیلر مختلف بود.مواد و روش ها
برای انجام این مطالعه آزمایشگاهی، تعداد 135 عدد دندان تک ریشه کشیده شده انسان، انتخاب شد. سه گروه آزمایشی 40 عددی به شرح زیر آماده سازی شدند: گروه 1: شستشو با استفاده از سرم فیزیولوژی به منظور باقی ماندن اسمیرلایر. گروه 2: شستشو با استفاده از محلول EDTA17% برای برداشت اسمیرلایر. گروه 3: شستشو با استفاده از محلول MTADبرای برداشت اسمیرلایر و 15 دندان در گروه های کنترل قرار داشته اند. هریک از گروه ها به دو زیر گروه 20 عددی برای پر شدن با کمک سیلر AH Plusیا Dorifillتقسیم شدند. سیل اپیکال در نیمی از دندانها (60 عدد) با استفاده از سیستم نفوذ رنگ ارزیابی شدند و آنالیز داده ها توسط آزمون های واریانس دو طرفه، یک طرفه و t، صورت گرفت. در نیمی دیگری از دندانها (60 عدد) توسط SEMمیزان نفوذ سیلر به داخل توبولهای عاجی بررسی گردید. سپس داده ها توسط آزمون های Kruskal-WallisوMann-Whitney آنالیز گردیدند. در نهایت رابطه بین میزان نفوذ رنگ و نفوذ سیلر به داخل توبولهای عاجی توسط آزمون همبستگی Spearmanسنجیده شد.یافته ها
بر طبق آنالیز آماری اختلاف معنی داری میان سه ماده شستشودهنده از نظر میانگین میزان نفوذ رنگ (ریزنشت آپیکالی) وجود نداشت، اما اختلاف معنی داری میان دو نوع سیلر از نظر میانگین میزان نفوذ رنگ وجود داشت. سیلر AH plusنفوذ رنگ کمتری داشت. کمترین میانگین میزان نفوذ رنگ مربوط به گروه MTADهمراه با AH Plusو بالاترین آن مربوط به گروه سرم همراه با Dorifillبود. سیلر AH Plusنسبت به Dorifillدر هر یک از گروه های شستشو شده با سرم، EDTA، MTADبه طور معنی داری نفوذ رنگ کمتری داشت. در بررسی SEMمحلول EDTAو MTADهر دو نسبت به سرم سبب نفوذ سیلر بیشتری شدند و سیلر AH Plusنفوذ توبولی بیشتری داشت. بیشترین میزان نفوذ سیلر در گروه EDTAباAH Plusمشاهده شد و کمترین میزان در گروه سرم با هر دو سیلر AH Plusو Dorifillبود. رابطه آماری معنی داری میان نفوذ سیلر به داخل توبولهای عاجی و ریزنشت آپیکالی مشاهده نشد.نتیجه گیری
نوع ماده شستشو بر ریزنشت آپیکالی موثر نبود. نوع ماده شستشودهنده بر نفوذ داخل توبولی موثر بود. سیلر AH Plusنفوذ داخل توبولی بیشتر ی داشت. نفوذ سیلر به داخل توبولهای عاجی لزوما سبب کاهش ریزنشت آپیکالی نمی شود.کلید واژگان: نفوذ سیلر، ریزنشت آپیکالی، MTAD
مقدمه
آگاهی از آناتومی و مورفولوژی کانال ریشه دندان و دانستن موارد متفاوت با آناتومی نرمال برای رسیدن به موفقیت در درمان ریشه ضروری می باشد. گزارش وجود چهار ریشه مجزا در دندان مولر دوم فک پایین مشاهده نشده است. هدف از این گزارش ارائه وجود چهار ریشه مجزا در دندان مولر دوم فک پایین در یک بیمار است.یافته ها
آقای 29 ساله ای جهت درمان ریشه دندان مولر دوم سمت راست فک پایین با سابقه درمان اورژانس معرفی شده بود. رادیوگرافی تشخیصی وجود چهار ریشه مجزا را نشان می داد. پس از تکمیل حفره دسترسی وجود پنج اریفیس در اتاقک پالپ مشهود بود. درمان ریشه 5 کانال ریشه این دندان با روش های معمول انجام گردید.نتیجه گیری
آگاهی از اشکال آناتومیک رایج و تنوعات احتمالی مورفولوژی کانال ریشه یکی از عوامل مهم موفقیت درمان ریشه می باشد. گزارش موارد نادر مشاهده شده سبب می شود دندانپزشک همواره ارزیابی رادیوگرافیک و کلینیکی دقیقی از دندانها انجام داده و موارد نادر دندانها را در طی درمان ریشه دندان، مد نظر داشته باشد.کلید واژگان: مولردوم، فک پایین، کانال ریشه، آناتومی
بیان مساله: در کانال های C شکل (C-Shape) به علت وجود پیچیدگی های ساختار کانال ریشه، استفاده از یک روش پرکردگی، که بتواند مواد پرکننده را به درون این ارتباطات نامنظم در میان کانال های اصلی هدایت کند، ضروری است.
مواد و
هدف
هدف از بررسی کنونی، ارزیابی و مقایسه ی اثربخشی سه روش گوناگون پرکردگی در کیفیت پرکردن ساختار نامنظم کانال های C شکل ریشه ی دندان های مولر بود.مواد و
روش
شمار30 دندان مولر کشیده شده ی با کانال C شکل انتخاب شدند. پس از آماده سازی و شکل دهی یکسان کانال های ریشه، نمونه ها به سه گروه مساوی 10تایی بخش شدند. گروه یکم، با روش تراکم کناری سرد (CL) و گروه دوم، با شیوه ی تراکم کناری گرم (WL) و گروه سوم، با روش تراکم عمودی گرم (WV) پرگردیدند. سپس، کیفیت پرکردگی کانال و تنگه ی میان آنها، به وسیله ی سه مشاهده گر جداگانه و با ارزیابی مقاطع طولی و عرضی دندان های شفاف شده، بررسی گردید. داده ها با آزمون های آماری آنالیز واریانس دو و یک سویه، تی (T) و مجذور کای واکاوی شد.یافته ها
ارزیابی نگاره های طولی نشان داد، که میان سه روش مورد استفاده، بیشترین درصد کیفیت خوب پرشدگی در گروه تراکم عمودی مشاهده گردید (80 درصد)، که به گونه ای معنادار از گروه کناری گرم بیشتر بود (05/0p<). کمترین درصد کیفیت خوب پرشدگی در ناحیه ی تنگه ی کانال ها مشاهده شد (7/46 درصد) که به گونه ای معنادار کمتر از نواحی دیگر بود (05/0p<). ارزیابی مقاطع عرضی دندان نشان داد، که میان اندازه های درصد فضای پرشده ی تنگه با مواد پرکننده در سه روش پرکردگی و نیز، در دو ناحیه ی کرونال و اپیکال کانال تفاوت آماری معنادار وجود نداشت (05/0p>).نتیجه گیری
نتایج نشان داد، که هیچ یک از روش های پرکردگی پیشنهادی نتوانستند فضای کانال ریشه را کاملا پر کنند، اما به نسبت، دو روش تراکم عمودی گرم و کناری سرد، از تراکم کناری گرم قابل قبول تر بودند.
Statement of Problem: Due to the anatomic complextieis of C-shaped canals, using an obturation technique capable of filling the irregular isthmus in the root canal system seems to be necessary.
Purpose
The aim of this study was to compare the efficacy of three different root canal obturation techniques used for filling the irregular root canal system in C-shaped teeth.Materials And Method
The study was perfomed on 30 human extracted molar teeth which were radiographically and anatomically recognized as having C-shaped canals. All root canals were prepared in the same way and the samples were divided into 3 groups, each of 10 teeth. The root canals in group I were filled by cold lateral condensation technique (CL). Teeth in group II were filled by means of warm lateral condensation technique (WL) and those in group III were filled by means of warm vertical condensation technique (WV). All teeth were demineralized and then cleared with methylsalicilate. Images were taken from both longitudinal and cross-sectional feature of the cleared teeth by a digital camera connected to a stereomicroscope. The filling quality of the main canals and the isthmus between them was evaluated by three independent endodontists. The data were statistically analyzed by chi-square, one way and two way ANOVA and t-test.Results
In longitudinal photographs, the highest percentage of good filling quality (80%) was observed in the WV group and was significantly more acceptable than WL group (p<0.05). The lowest percentage of good filling quality was observed in the isthmus area of the canals (46.7%) which was significantly less than other areas (p<0.05). Cross- sectional photographs demonstrated no significant difference between the percentage of isthmuses filled with the filling material and the two areas of the canals in the three obturation techniques (p>0.05) Conclusion
The results indicated that none of the suggested techniques could successfully fill the root canal space, but the warm vertical and cold lateral condensation techniques were more acceptable than warm lateral condensation technique.
زمینه و هدف
باقیماندن مواد پرکننده قبلی بر روی دیواره کانال ها می تواند یکی از علل شکست درمان مجدد ریشه باشد. هدف این مطالعه تعیین و محاسبه مقدار ماده پرکننده باقی مانده روی سطح کانال ریشه بعد از کاربرد دو تکنیک دستی و چرخشی (با، یا بدون کلروفرم) جهت خارج کردن مواد پرکننده ریشه می باشد. روش بررسی
در این مطالعه آزمایشگاهی کانال های ریشه نود دندان تک ریشه ای خارج شده انسان با استفاده از تکنیک Passive step- back در سه طول کارکرد مناسب، رد شده و کوتاه پرشده آماده سازی شدند و با ترکیبی از روش های تراکم طرفی سرد و عمودی گرم پر گردیدند. آماده سازی مجدد با وسایل مورد آزمایش در سه گروه A (فایل های دستی استنلس استیل K-type و کلروفرم)، B (فایل های چرخشیNi-Ti و کلروفرم) و C (فایل های چرخشی Ni-Ti بدون کلروفرم) انجام شد. ریشه ها در جهت طولی به دو نیم تقسیم شدند و مقدار ماده پر کننده باقی مانده روی سطح کانال های ریشه در یک سوم سرویکالی، میانی و اپیکالی با استفاده از استریومیکروسکوپ بررسی و اندازه گیری شد و با استفاده از آزمون آماری ANOVA اطلاعات به دست آمده آنالیز گردید. یافته ها
در هر سه گروه در دو سوم کرونالی ریشه میزان ماده پر کننده باقی مانده بیشتری نسبت به یک سوم آپیکالی مشاهده شد ولی این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود)05/0P>). اثر طول پرکردگی ریشه (مناسب، رد شده و کوتاه پرشده) روی نسبت ماده پر کننده باقی مانده از لحاظ آماری معنی دار نبود)05/0P>). میزان ماده پرکننده باقیمانده در قسمت میانی و آپیکال گروه C (چرخشی بدون کلروفرم) از بقیه گروه ها به طور معنی داری کمتر بود)05/0P<). نتیجه گیری
هیچ کدام از وسایل در حذف کامل مواد پر کننده ریشه از دیواره ها مؤثر نبودند. اما تکنیک های چرخشی بدون کلروفرم دیواره های تمیزتری را باقی می گذارند.کلید واژگان: تکنیک های آماده سازی - چرخشی - دستی، درمان مجدد، مواد باقیمانده، کلروفرم
Background And Aim
Inadequate removal of the original obturating material during non-surgical endodontic retreatment may lead to failure of root-canal therapy. The purpose of this in vitro study was to quantify and compare the percentage of root canal area occupied by remaining gutta-percha, employing rotary and hand instrumentation techniques with and without use of chloroform. Materials And Methods
Ninety extracted single-rooted human teeth were prepared by a passive step-back technique in three different working lengths: optimum increased (over-instrumented) and reduced (under-instrumented). Obturation was performed by a combination of cold lateral and warm vertical compaction methods. The teeth were divided into 3 groups according to the methods used for gutta-percha removal: Group A, stainless steel K-type hand files plus chloroform; Group B, rotary Ni-Ti files plus chloroform; and Group C, rotary Ni-Ti files without chloroform. The roots were sectioned longitudinally and the percentage of root canal area occupied by root-filling material was calculated by a digital stereomicroscope in three levels: coronal, middle and apical. Data were analyzed by ANOVA. Results
The coronal two-thirds contained larger amounts of filling material in all 3 groups, but the difference was not significant. A significantly smaller amount of gutta-percha/sealer was found in the middle and apical thirds in group C (P<0.05). The relative percentage of canal area occupied by obturating material was not significantly different among the 3 working-lengths.Conclusion
The use of rotary files without solvent resulted in cleaner canals. However, completely clean root canal walls were not achieved with any of the studied instruments.
زمینه و هدف
فیوژن و ژمینیشن آنومالی های تکاملی بافت سخت دندان می باشند. در حال حاضر واژه «دندان دوتایی» به جای استفاده از این نامها پیشنهاد شده است. هدف از مقاله حاضر معرفی یک مورد دندان دوتایی ثنایای پیشین ماگزیلاری می باشد.معرفی مورد: مورد ارایه شده یک پسر بچه ده ساله با دندان دوتایی دایمی ثنایای مرکزی سمت چپ ماگزیلا می باشد که در معاینه کلینیکی و رادیوگرافی یک تاج کاملا بزرگ و دو ریشه مجزا به همراه دو پالپ ریشه مشخص، مشاهده شد.
دندانهای دوتایی معمولا نیاز به درمانهای چندگانه دارند که در این مورد به علت ارتباط بین فضاهای پالپ، ابتدا درمان اندودنتیک انجام شد. پس از آن جراحی پریودنتال جهت خارج کردن یک ریشه و قطع تاج مربوط به آن انجام گردید. در نهایت درمان ترمیمی و زیبایی و درمان ارتودنسی صورت گرفت.
کلید واژگان: دندان دوتایی، ماگزیلا، جراحی پریودنتال، درمان ریشه
Case Report: A 10 year-old boy presented with a “double” maxillary permanent left central incisor. In clinical and radiographic examination, a large crown with two distinguishable roots and pulp spaces was observed. Double teeth usually need a multidisciplinary approach. Because of the communication found between the pulp spaces, endodontic treatment was performed followed by periodontal surgery to remove one of the roots and its corresponding crown. Finally, restorative and orthodontic treatment was provided.
مقدمه
استئوبلاست ها و سلول های لیگامان پریودنتال سلول های اصلی برای ترمیم زخم های پس از قطع انتهای ریشه هستند. تداخل بین سلول های استئوبلاست بصورت تماس مستقیم با مواد پر کننده انتهای ریشه نقش حیاتی در ترمیم زخم های جراحی دارند. هدف از این مطالعه ارزیابی مورفولوژی و چسبندگی سلولهای استئوبلاست انسان در مجاورت MTA تیره، MTA سفید و IRM بعنوان مواد پر کننده انتهای ریشه توسط اسکن میکروسکپ الکترونی بود.مواد و روش ها
این مطالعه یک مطالعه توصیفی بود. سلول های استئوبلاست انسان رده MG-36 تهیه شده از بانک سلولی انسیتوپاستور ایران در مدیوم RPMI-1640 رشد داده شدند. مواد مورد آزمایش بر اساس دستور کارخانه سازنده مخلوط شده و در مجاورت سلول های استئوبلاست قرار گرفتند. پس از 1 و 3 و 7 روز در محیط کشت دیسک های حاوی مواد به همراه سلول های رشد کرده بر سطح آنها توسط اسکن میکروسکپ الکترونی مورد بررسی قرار گرفتند.یافته ها
نتایج نشان داد که بسیاری از سلول های استئوبلاست پس از 7 روز بر سطح هر دو ماده MTA تیره و سفید چسبیدند و به شکل نسبتا گرد (Round) یا پهن (Flat) ظاهر شدند. در مجاورت IRM سلولها بصورت کاملا گرد بدون هیچگونه چسبندگی و گسترش مشاهده شدند.نتیجه گیری
این نتایج دلالت بر این دارد که سلول های استئوبلاست انسان در مجاورت MTA تیره و MTA سفید پاسخ مناسبی نشان می دهند و روند ترمیم زخم را تسریع می نمایند.کلید واژگان: سلول استئوبلاست، Mineral trioxide aggregate) MTA) سفید، Mineral trioxide aggregate) MTA) تیره، اسکن میکروسکپ الکترونی (SEM)
مقدمه
در بسیاری از درمان های اندودنتیک از جمله جراحی های رتروفیل جهت تصحیح پرفوراسیون ها، از موادی استفاده می شود که در مجاورت نسج زنده قرار می گیرند و بنابراین بایستی دارای سازگاری بافتی و عدم سمیت سلولی باشند. این ویژگی ها باعث افزایش فرآیند ترمیم می گردند.از میان بسیاری از مواد معرفی شده، آمالگام سالیان زیادی مورد استفاده قرار گرفته است و دارای سمیت سلولی کمی بوده است. مینرال تری اکساید اگریگیت (MTA) ماده نسبتا جدیدی است که با خاصیت سازگاری نسجی بالا و تحریک روند سمنتوژنز معرفی گردیده است.هدف از این مطالعه مقایسه سمیت سلولی آمالگام و MTA بر روی محیط کشت ساول های فیبروبلاست L929توسط میکروسکوپ نوری بود.مواد و روش ها
در این مطالعه آزمایشگاهی ابتدا سلول های فیبروبلاست موشی L929 در فلاسک های cc50 کشت سلولی، کشت داده شدند و سپس رقتهای مختلف از آمالگام و MTA در حالت تازه مخلوط شده (Fresh) و سخت شده (Settled) به مدت 24، 48، 72 ساعت، 4 و 6 روز در محیط کشت (DMEM) و در مجاورت با سلول های L929 قرار گرفتند. سپس وضعیت سلول ها از نظر کیفی و مورفولوژی سلولی مورد ارزیابی قرار گرفتند.یافته ها
در بررسی انجام شده برروی سلول های L929 توسط میکروسکوپ invert، آمالگام در حالت تازه مخلوط شده، اثر سیتوتاکسیسیتی متوسطی در غلظت Neat داشت و این اثر به صورت مهار پرولیفراسیون مشاهده شد، در حالیکه MTA در حالت تازه مخلوط شده اثر سیتوتاکسیسیتی بسیار کمی را نشان داد. این مواد در حالت سخت شده اثر سیتوتاکسیک نداشتند.نتیجه گیری
با توجه به ارزیابی کیفی انجام شده MTA نسبت به آمالگام سازگاری بافتی بیشتری داشت و می تواند در مجاورت بافت های همبند زنده استفاده گردد.کلید واژگان: آمالگام، مینرال تری اکساید اگریگیت، سمیت بافتی، رده سلولی فیبروبلاست موشی L929
مقدمه
درمان مجدد ریشه،راهی جهت تصحیح عوامل ایجاد کننده شکست درمان قبلی می باشد. در طی سالیان اخیر،سیستم های چرخشی با کاربرد مؤثر و امن تر فایل های نیکل تیتانیوم،دریچه تازه ای برای دندان پزشکان دنیا گشوده است. هدف از این مطالعه مقایسه مقدار مادهبیرون رانده شده ازفورامن اپیکالی ریشه بعد از کاربرد دوتکنیک دستی و چرخشی (با یا بدون کلروفرم) جهت خارج کردن مواد پر کننده ریشه بود.مواد و روش ها
در این مطالعه مداخله ای آزمایشگاهی کانال های ریشه 96 دندان تک ریشه ای کشیده شدهانسان با استفاده از تکنیک Passive step- backدر سه طول کارکرد مناسب، رد شده و کوتاهپرشده (زیرگروه های a, b, c) آماده شدند و با ترکیبی از روش های تراکم طرفیسردو عمودی گرم پر شدند. بعد از خا رج نمودن مواد پر شده کانال واینسترومنتیشنمجدد با وسایل مورد آزمایش (گروه A: فایلهای دستی K-type SSو کلروفرم، گروه B: فایل های چرخشیNi-Tiو کلروفرم و گروه C: فایل های چرخشی نیکل تیتانیوم بدون کلروفرم) وزن دبری بیرون رانده شده محاسبه شدو میزان آن در گروه های مختلف با استفادهاز آزمون آماری Unvariated ANOVAآنالیز گردید.نتایج
در همه گروه ها میانگین وزن دبری بیرون رانده شده از37/. میلیگرمبیشتر نبود. در گروه Bمقدار وزندبریاز گروه Cو Aبیشتر بود. اختلاف وزن ها بین هر سه گروه و زیر گروه های با طول پر کردگی ریشه مناسب (a)ورد شده(b)وکوتاه پر شده (c)معنی دار بود(P<0.001).نتیجه گیری
وقتی از سیستم چرخشی با کلروفرم در هنگام درمان مجدد استفاده می شود و در موارد کانال های ریشه درمان شده با طول پر کردگی بیشتر از حد مطلوب(Over Filled) مواد پرکننده بیشتری از انتهای ریشه بیرون رانده می شود.کلید واژگان: درمان مجدد ریشه، دبری خارج شده، تکنیک اینسترومنتیشن چرخشی
زمینه و هدف
یکی از راه های تصحیح عدم موفقیت های درمان ریشه، جراحی انتهای ریشه دندان است. جهت بستن انتهای ریشه دندان از مواد مختلفی استفاده می شود. هدف از این مطالعه، بررسی مقایسه ای میزان ریزنشت آپیکالی سه سمان MTA (Mineral Trioxide Aggregate) تیره، MTA سفید و پرتلند به عنوان مواد رتروگرید دندان بود.مواد و روش ها
در این مطالعه آزمایشگاهی، 57 دندان تک ریشه کشیده شده انسانی با آپکس بسته انتخاب شدند، پس از قطع تاج دندان ها، کانال ها با فایل دستی به روش step-back، آماده سازی و سپس با گوتاپرکا و سیلر AH26 به روش لترالی پر شدند. سپس ریشه ها به 5 گروه شامل، 3 گروه 15 تایی آزمایش و دو گروه 6 تایی کنترل مثبت و منفی تقسیم شدند. پس از ایجاد بول 45 درجه، حفراتی به عمق 3 میلی متر در انتهای ریشه تهیه و سه نوع سمان مورد مطالعه را در حفرات قرار دادیم. برای برقراری سیل کرونالی، حفراتی تهیه و با آمالگام پرشدند. سپس تمام طول ریشه، (به جز 1 میلی متر انتهایی) برای ایجاد مهر و موم، لاک ناخن زده شد. نمونه ها در محلول متیلن بلوی 2% به مدت 72 ساعت قرار گرفتند و سپس به طور طولی برش داده شدند و میزان نفوذ رنگ با استریومیکروسکوپ بررسی گردید. میزان ریزنشت اندازه گیری شده توسط آزمون ANOVA یک طرفه تجزیه و تحلیل شد.یافته ها
تحلیل آماری مطالعه حاضر، هیچ تفاوت آماری معنی داری بین ریزنشت گروه های تحت مطالعه MTA تیره (52/4 میلی متر)، MTA سفید (826/4 میلی متر) و سمان پرتلند (826/4 میلی متر) به عنوان مواد رتروگرید نشان نداد.نتیجه گیری
با توجه به یافته های فوق، می توان به استفاده از سمان پرتلند در درمانگاه امیدوار بود. توصیه می شود، مطالعات دیگری به صورت in vivo در مورد استفاده از سمان پرتلند، انجام شود.کلید واژگان: ریزنشت آپیکالی، Mineral Trioxide Aggregate) MTA)، سمان پرتلند، ماده پرکننده انتهای ریشه
Background And Objective
Retrograde surgery is a method to correct failures in endodontics, for which various materials are used. The purpose of this study was comparative evaluation of the amount microleakages of three retrograde cements: gray MTA, white MTA and Portland cement. Materilas and Methods
In this invitro study, 57 single root human extracted teeth with mature apices, were selected. After cutting crowns, teeth were prepared with manual file (step back technique), they were obturated with gutta-percha and AH26 sealer laterally. Then roots devided into three experimental groups with 15 teeth in each group and 2 positive and negative control groups with 6 teeth in each group. After a 45o bevel, 3mm apical cavities were prepared and then each one was filled with one of the three cements. The coronal part of the roots sealed with amalgam. After nail varnishing on the root surface (except their apical 1mm of each root). All roots were immersed in 2% methylen-blue dye for 72 hrs. Then they were split and linear dye-penetration was measured by stereomicroscope. The data were analyzed statistically using one way ANOVA test. Results
Statistic analysis of the data showed no significant difference between the three retrograde cements Gray MTA (4.520mm) white MTA (4.826mm) and Portland cement (4.826mm). Conclusion
According to results, the use of Portland cement as a retrograde cement seems to be promising clinically. In vivo studies focusing on Portland cement are recommended.
Keywords: Apical Microleakage, MTA (Mineral Trioxide Aggregate), Portland Cement, Retrograde Filling Material
مقدمهیکی از مشکلات شایع حین کار درمان ریشه کلسیفیکاسیون پالپ است. آنچه که درمان اینگونه دندانها را مشکل تر می سازد اینست که علیرغم انسداد در نمای رادیوگرافیک و عدم ورود کلینیکیفایل به داخل کانال، مسیر کانال اغلب بطور کامل مسدود نمی باشد که این مسئله در بسیاری از موارد منجر به شکست درمان می گردد. هدف از این مطالعه بررسی میکروسکوپیک فضاهای باز موجود در کانالهایی است که در بررسی کلینیکی و رادیوگرافی کلسیفیه بود.
مواد و روش هادر این مطالعه آزمایشگاهی- توصیفی تعداد 18 دندان انسانی کشیده شده که شامل 21 کانال کلسیفیه بود انتخاب گردید. در تمام نمونه هابرشهای عرضی به ضخامت 9/0-8/0 میلیمترتهیه شد و بوسیله استریومیکروسکوپ تحت بررسی قرار گرفتند. بعد از تهیه عکس هایکامپیوتری از این برشها، فضاهای باز موجود در هر برش توسط نرم افزار Auto cad 14اندازه گیری شد.
یافته هاارزیابی کامپیوتری در نمونه ها ابعاد متفاوتی از فضاهای باز را نشان داد. فضاهای باز در اکثر کانال ها مشاهده شد خصوصادر مواردی که مدخل کانال انسداد نشان می داد.
نتیجه گیریبا توجه به اینکه در اکثر مقاطع کانالهایمسدود، باقیمانده ای از فضای کانال وجود داشت توصیه می شود که دندانپزشک، وقت بیشتری را جهت باز کردن کانال کلسیفیه صرف نماید.
مواد و روش هادر این مطالعه آزمایشگاهی- توصیفی تعداد 18 دندان انسانی کشیده شده که شامل 21 کانال کلسیفیه بود انتخاب گردید. در تمام نمونه هابرشهای عرضی به ضخامت 9/0-8/0 میلیمترتهیه شد و بوسیله استریومیکروسکوپ تحت بررسی قرار گرفتند. بعد از تهیه عکس هایکامپیوتری از این برشها، فضاهای باز موجود در هر برش توسط نرم افزار Auto cad 14اندازه گیری شد.
یافته هاارزیابی کامپیوتری در نمونه ها ابعاد متفاوتی از فضاهای باز را نشان داد. فضاهای باز در اکثر کانال ها مشاهده شد خصوصادر مواردی که مدخل کانال انسداد نشان می داد.
نتیجه گیریبا توجه به اینکه در اکثر مقاطع کانالهایمسدود، باقیمانده ای از فضای کانال وجود داشت توصیه می شود که دندانپزشک، وقت بیشتری را جهت باز کردن کانال کلسیفیه صرف نماید.
کلید واژگان: برشهای عرضی، دندانهای کلسیفیه، استریومیکروسکوپ
سیل آپیکالی مناسب عاملی مهم در موفقیت درمان ریشه است و ایجاد سیل آپیکالی ایده آل مستلزم تطابق مناسب مواد پرکردگی کانال با دیواره عاجی است. نقش اسمیرلایر ایجاد شده به دنبال عمل آماده سازی کانال ها در بهبود سیل آپیکالی یا ایجاد اختلال در آن موضوعی بحث برانگیز است. هدف از این مطالعه بررسی میزان لیکیج آپیکالی در حضور اسمیرلایر است.
در این مطالعه تعداد 88 دندانی قدامی انسانی کشیده شده انتخاب و به 2 گروه آزمایشی تقسیم شدند. در گروه آزمایشی اول بدون حذف اسمیرلایر بعد از آماده سازی کانال پرکردن کانال توسط گوتاپرکا و سیلر AH26 انجام شد. در گروه آزمایشی دوم آماده سازی کانال مشابه گروه اول انجام و سپس اسمیرلایر توسط EDTA و NaClO حذف و کانال ها مشابه گروه اول پر شدند. سپس جهت بررسی میزان نشت پس از غوطه وری دندان ها در جوهر چین و انجام شفاف سازی، دندان ها توسط استریومیکروسکوپ بررسی شدند. آنالیز آماری نتایج به دست آمده اختلاف معناداری در میزان ریزنشت بین دو گروه را نشان داد به طوری که در گروهی که اسمیرلایر حذف شده بود سیل آپیکالی مناسب تری را شاهد بودیم. با توجه به نتیجه مطالعه می توان بیان کرد در صورت حذف اسمیرلایر مواد پرکننده تطابق بهتری با دیواره کانال ایجاد می کند.
در این مطالعه تعداد 88 دندانی قدامی انسانی کشیده شده انتخاب و به 2 گروه آزمایشی تقسیم شدند. در گروه آزمایشی اول بدون حذف اسمیرلایر بعد از آماده سازی کانال پرکردن کانال توسط گوتاپرکا و سیلر AH26 انجام شد. در گروه آزمایشی دوم آماده سازی کانال مشابه گروه اول انجام و سپس اسمیرلایر توسط EDTA و NaClO حذف و کانال ها مشابه گروه اول پر شدند. سپس جهت بررسی میزان نشت پس از غوطه وری دندان ها در جوهر چین و انجام شفاف سازی، دندان ها توسط استریومیکروسکوپ بررسی شدند. آنالیز آماری نتایج به دست آمده اختلاف معناداری در میزان ریزنشت بین دو گروه را نشان داد به طوری که در گروهی که اسمیرلایر حذف شده بود سیل آپیکالی مناسب تری را شاهد بودیم. با توجه به نتیجه مطالعه می توان بیان کرد در صورت حذف اسمیرلایر مواد پرکننده تطابق بهتری با دیواره کانال ایجاد می کند.
کلید واژگان: نشت آپیکالی، اسمیرلایر، نفوذ دای
مقایسه اثر لیدوکائین مرفین با لیدوکائین در بی حس کردن دندانهای انسان با پالپ آماسی
سابقه و هدف
عدم کارآیی بی حسی موضعی در شرایط آماسی پالپ یک مشکل شایع کلینیکی می باشد. مطالعات اولیه بر روی مدلهای حیوانی نشان داده است که رسپتورهای اپیوئیدی در ترمینال اعصاب حساسه میلین دار و بدون میلین وجود دارند. اپیوییدها می توانند از طریق اثر بر روی این رسپتورها اثرات ضددردی محیطی داشته باشند. هدف از این مطالعه یافتن راهی جدید برای ایجاد بی حسی کامل و قابل قبول در دندانهای انسان با پالپ آماسی با به کار بردن مخلوطی از لیدوکائین و مرفین و مقایسه آن با لیدوکایین به تنهایی بود.مواد و روش ها
این مطالعه یک بررسی تجربی کلینیکی بود. در این مطالعه 100 بیمار که با پولپیت دردناک دندانهای مولر به بخش اندودنتیکس دانشکده دندانپزشکی مشهد مراجعه نموده بودند، شرکت کردند. این بیماران به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. یک گروه بی حسی موضعی استاندارد (8/1 میلی گرم لیدوکایین 2% با اپی نفرین 80000/1) و گروه دوم کارپولهای استاندارد که به آنها یک میلی گرم مرفین اضافه شده بود دریافت نمودند. در دندانهای فک پایین بی حسی بلاک و در دندانهای فک بالا بیحسی به طریقه انفیلتریشن انجام شد. جهت مطالعه double blind کارپولها به شکل یکسان بسته بندی و کدگذاری شدند. عمق بیحسی در ضمن تهیه حفره بعد از تزریق اول و دوم، و پس از 24، 12، 6، 4 و 36 ساعت از طریق VAS (Visual analog scale) تعیین گردید. داده ها به کمک آزمون Mann-whitney و Chi-square از نظر آماری تجزیه و تحلیل شد.یافته ها
نتایج بدست آمده نشان داد که: 1- بین دو گروه مورد مطالعه از نظر ایجاد بی حسی کامل بعد از تزریق اول و دوم اختلاف معنی داری وجود نداشت 2 (P>0.05)- بعد از درمان. گروه لیدوکایین مرفین به طور معنی دار شدت درد کمتری نسبت به گروه لیدوکائین داشتند (P<0.05).نتیجه گیری
این مطالعه نشان داد که اضافه نمودن 1 میلی گرم مرفین به محلولهای استاندارد بی حسی موضعی، دردهای پس از درمان ریشه را کاهش می دهند.کلید واژگان: لیدوکائین مرفین، محلولهای بیحسی، بی حسی های موضعی
A Comparative Study of Lidocaine and Lidocain-Morphine in Anesthetizing Human Inflamed Pulp
Background and Aim
Failure to obtain adequate anesthesia in teeth with inflamed pulp is one of the most common problem for general dentists and endodontists. Previous study showed opiod receptors on terminals of myelinated and unmyelinated primary afferent neurons in animal models. Opioid can produce peripheral analgesic effects by activation of opioid receptors on sensory nerves. The purpose of this study was to compare a new method of obtaining complete anesthesia in human teeth with inflamed pulp by using a combination of lidocaine and morphine and lidocaine alone. Method & Materials: One hundred patients, referring to endodontic therapy who were presenting pain on either maxillary or mandibular molars with vital pulp participated in this study. These patients were randomly divided in two groups. One group received a standard local anesthetic solution(1.8ml lidocaine %2 plus 1/80000 epinephrine hydrochloride) and the other group received the combined solution (1mg morphine added to standard solution). All solutions were prepared in packages with similar shapes and coded for double blind study. All patients received either submucosal injection on maxillary teeth and inferior alveolar nerve block on mandibular teeth. Profound pulpal anesthesia during cavity preparation after the first and second injections was assessed. Pain intensity was evaluated by using a visual analog scale (VAS) before and 4.6.12.24 and 36 hours after R.C.T.Data were analyzed using the chi-square and Mann-Whitney tests. Results
Results showed no significant differences in establishment of adequate pulpal anesthesia after the first and second injections between the two groups. How erver, pain intensity after R.C.T. was significantly lower in lidocaine-morphine group as compared to lidocaine group at all periods. Conclusion
These findings suggest that the addition of 1mg morphine to the standard anesthetic solution significantly reduces post-operative pain intensity after R.C.T.
مقدمه
ارتباط میان اندودنتیک و پریودنتیک از طرق مختلف ایجاد می شود. بسیاری از محققین معتقدند که بیماری های پریودنتال می تواند سبب آماس پالپ گردند. هدف از این مطالعه ارزیابی هیستولوژیک پالپ دندانهای مبتلا به بیماری های پریودنتال بود.مواد و روش ها
در این مطالعه از 32 دندان که مبتلا به بیماری های پریودنتال بوده و جهت کشیدن به یکی از درمانگاه های مشهد مراجعه نموده بودند، استفاده شد. دندانها همه تک ریشه بوده و پوسیدگی و پرکردگی نداشتند. پس از انجام معاینات کلینیکی و رادیوگرافیکی و تایید وجود بیماری پریودنتال (براساس شاخصهای استاندارد) توسط دستگاه پرس ترکهای کوچکی در دندانها ایجاد شده و سپس در محلول فرمالین 10% قرار گرفتند. پس از فیکس شدن بمدت سه ماه در محلول EDTA جهت عمل دکلسیفیکاسیون قرار داده شدند. سپس برشهای 6 میکرونی تهیه و توسط هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی شده و توسط میکروسکوپ نوری مورد بررسی هیستولوژیک از نظر وضعیت پالپ دندان قرار گرفتند.یافته ها
طبق نتایج بدست آمده، با افزایش میزان لقی و عمق پاکت پریودنتال، افزایش محسوسی در تعداد سلولهای آماسی دیده شد. همچنین با افزایش عمق پاکت پریودنتال، عروق پالپ به سمت آتروفیه شدن گرایش یافته و افزایش همگنی نیز در کلسیفیکاسیون پالپ دندانها دیده شد.نتیجه گیری
با توجه به وضعیت هیستولوژیک پالپ دندانهای مبتلا به بیماری پریودنتال می بایست به هنگام انجام درمانهای بعدی بر روی این دندانها این مسئله در نظر قرار گیرد.کلید واژگان: بررسی هیستولوژیک، بیماریهای پریودنتال، وضعیت پالپ
بررسی هیستولوژیک اثر آستمیزول (داروی آنتی هیستامین) بر آماس حاد ناحیه آپیکال پس از درمان ریشه در گربه
سابقه و هدف
هیستامین یک واسطه شیمیایی درگیر در آماس و درد ناحیه پری آپیکال پس از درمان ریشه می باشد که باعث افزایش تراوایی عروق، ادم و کاهش آستانه درد می گردد. هدف از این مطالعه بررسی اثر آستمیزول (آنتاگونیست رسپتور (HI بر آماس حاد ناحیه پری اپیکال پس از درمان ریشه بود.مواد و روش ها
این تحقیق یک مطالعه کارآزمایی بالینی بود. دوازده گربه بالغ و سالم به دو گروه آزمایش تقسیم شدند. گروه اول (6 حیوان) 10 میلی گرم آستیزول (آنتی هیستامین) یک ساعت قبل از درمان ریشه از طریق دهان دریافت کردند و گروه دوم (6 حیوان) هیچ دارویی دریافت نکردند. حیوانها 6، 12 و 24 ساعت پس از درمان ریشه کشته شدند. برش های شش میکرونی آماده شده، رنگ آمیزی با H&E انجام شد و با میکروسکوپ نوری بررسی گردید.یافته ها
مقایسه دو گروه آزمایش با استفاده از تست Wilcoxon انجام شد و نشان داد که در 6 ساعت پس از درمان ریشه، ادم و وازودیلاتاسیون عروقی در گروه آستمیزول بطور مشخصی کمتر از گروهی بود که آستمیزول دریافت نکردند (P<0.05). اما تفاوت مشخصی بین دو گروه در 12 و 24 ساعت پس از درمان ریشه وجود نداشت.نتیجه گیری
آستمیزول ممکن است بتواند در کنترل دردهای پس از درمان ریشه بوسیله کاهش ادم و وازودیلاتاسیون عروقی موثر باشد.کلید واژگان: هیستامین، آستمیزول، هیستوپاتولوژیک، آماس حاد آپیکال، ادم، وازودیلاتاسیون
Histologic Evaluation of the Effect of Astemizole (Antihistaminc Drug) on Postoperative Acute Apical Inflammation in Cats
Aim
Histamine is a chemical mediator involved in postoperative periapical inflammation and pain by increasing vascular permeability, inflammatory edema, and lowering pain threshold. The purpose of this study was to investigate the effect of astemizole (H1 receptor antagonist) on postoperative periapical inflammation. Method & Material: In this clinical trail, twelve healthy mature cats were divided into two experimental groups. First group (6 animals) received 10mg astemizole (antihistamine drug) orally one hour before root canal treatment and second group (six animals) received no medication. Animals were sacrificed at 6, 12, and 24 hours after root canal treatment. Six-micron sections were prepared and stained with H & E and examined under light microscope. Results
Comparing the two experimental groups using the wilcoxon sign test showed that edema and vasodilation in astemizole group were significantly (P<0.05) less than without astemizole group at 6 hours after treatment but there was no statistical difference between two groups at 12, 24 hours after treatment. Conclusions
It was concluded that astemizole might be helpful in postoperative pain control by reducing edema and vasodilation.
بررسی رادیو گرافیک و هیستولوژیک (فلورسنت)APEXIFICATION
به دلیل مشکلات درمان جراحی و طولانی بودن درمان متداول Apexification، در مورد دندانهای دائمی با پالپ غیرزنده و آپکس باز محققان بسیاری در اندیشه روش آسانتر، سریعتر و مطمئنتر بوده اند. Apexification یک جلسه ای با موادی مثل هیدروکسید کلسیم، Dentin chips و تری کلسیم فسفات چند سالی است که پیشنهاد شده است.
کلید واژگان: تری کلسیم فسفات، فلورسنت، آپکس باز
بدانید!
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.