به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

جواد حیران نیا

  • محمود منشی پوری*، جواد حیران نیا

    همه گیری کووید-19 رژیم های خودکامه را تقویت کرده است. برخلاف کسانی که ادعا می کنند شیوع این بیماری باعث تسریع حرکت به سمت رقابت ژیوپلیتیکی بیشتر می شود، ما استدلال می کنیم که این بیماری همه گیر همکاری بیشتر بین دولت های دموکراتیک و اقتدارگرا را ضروری کرده است، بنابراین طول عمر دولت های دومی را افزایش می دهد. این امر، توضیح می دهد که چرا همه گیری جهانی هیچ تغییر اساسی در پویایی امنیت منطقه ای خاورمیانه و شمال آفریقا (منا) ایجاد نکرده است، تا حدی به این دلیل که از قضا باعث طولانی شدن حکومت استبدادی در منطقه به نام تامین سلامت عمومی شده است. علیرغم شعارهای کثرت گرایی مذهبی، اعتدال گرایی و همچنین اصلاحات قانون اساسی، احساسات منعکس کننده ناسیونالیسم محدود و خشن و پوپولیسم جناح راست به طور همزمان غالب شده است. در مقابل، استفاده مداوم از سرکوب در حکومت های استبداد آزاد شده در منطقه، خود را به شکل سرکوب معترضان در دوران سخت اقتصادی نشان داده است. به عنوان مثال، در اعتراضات علیه بیکاری در عمان در سال 2018 یا علیه اصلاحات مالیاتی در اردن در سال 2019، و در جریان ناآرامی های قطیف عربستان سعودی در سال های 2017-2020 یا در اعتراضات سیاسی جاری الجزایر، چنین الگوهای رفتاری قابل مشاهده بوده است. حتی در رژیم هایی که اصلاحات قانون اساسی را پس از خیزش های بهار عربی در سال 2011 انجام داده اند، زمانی که اولویت به مبارزه با یک بیماری همه گیر جهانی، اقتصاد در حال فروپاشی و سایر تهدیدات نوظهور مانند مبارزه با تروریسم داده شده است، رژیم های استبدادی زخمی شده اند. حاکمیت خود را تحکیم می کنند، بنابراین از چنین بحران هایی برای به دست آوردن قدرت بیشتر در داخل و جستجوی مزیت ژیوپلیتیکی در منطقه بهره برداری می کنند. با این حال، دست کم گرفتن احتمال فوران خود به خودی خیزش های مردمی که می تواند تهدیدی بی ثبات کننده برای رژیم های استبدادی در آینده باشد، کوته بینانه است.

    کلید واژگان: اعتراضات, قیام ها, همه گیری کووید-19, اقتدارگرایی, پوپولیسم, رسانه های اجتماعی, پادشاهی ها, جمهوری ها, خاورمیانه و شمال آفریقا
    Mahmood Monshipouri *, Javad Heiran-Nia

    The COVID-19 pandemic has strengthened the hands of authoritarian regimes. Unlike those who have claimed that the outbreak tends to accelerate the movement toward greater geopolitical competition, we argue that the pandemic has necessitated further cooperation between democratic and authoritarian governments, thus enhancing the longevity of the latter. This explains why the global pandemic has caused no fundamental changes in the regional security dynamics of the Middle East and North Africa (MENA), in part because it has ironically prolonged the rule of authoritarian in the region in the name of providing public health. Despite the rhetoric of religious pluralism, moderation, as well as constitutional reforms, sentiments echoing narrow and virulent nationalism and right-wing populism have simultaneously prevailed. On balance, the persistent use of repression in liberalized autocracies in the region has manifested itself in the form of repressing protesters during tough economic times.  For example, in protests against unemployment in Oman in 2018 or against tax reform in Jordan in 2019, and during Saudi Arabia’s 2017-20 Qatif unrest or in Algeria’s ongoing political protests, such patterns of behavior have been visible.  Even in those regimes that have introduced constitutional reforms in the aftermath of the 2011 Arab Spring uprisings, when priority has been given to combating a global pandemic, a floundering economy, and other emerging threats, such as the campaign against terrorism, authoritarian regimes have wound up consolidating their rule, thus exploiting such crises in order to grab further power at home and seek geopolitical advantage in the region.  However, it is short-sighted to underestimate the possibility of the spontaneous eruption of popular uprisings that could pose a destabilizing threat to authoritarian regimes at some point in the future.

    Keywords: Protests, Uprisings, COVID-19 pandemic, authoritarianism, Populism, Social Media, monarchies, republics, the Middle East, North Africa
  • جواد حیران نیا، کیهان برزگر*، مهدی ذاکریان
    امنیت انسانی از ابتدای تشکیل سازمان ملل مورد توجه این سازمان بوده است. پس از تشکیل این سازمان و در دوره جنگ سرد و شکل گیری نظام دو قطبی، امنیت انسانی در حاشیه قرار گرفت و ایده امنیت دولتی مطرح توسط مکتب واقع گرایی، ایده غالب امنیتی گشت. بعد از جنگ سرد و از بین رفتن نظام دوقطبی از یک سو و تغییر در ماهیت تهدیدات متوجه دولت ها از سوی دیگر ایده امنیت انسانی مجال بیشتری در سازمان ملل یافت. با این توضیحات، این پرسش مطرح است که سازمان ملل در راستای ارتقای امنیت انسانی چه اقدامات عملی انجام داده است؟ فرضیه تحقیق این است که تلاش های این سازمان برای ارتقای جایگاه امنیت انسانی در اعلامیه جهانی حقوق بشر، معاهده ژنو درباره حمایت از غیرنظامیان در زمان جنگ، معاهده نسل کشی اعلامیه حمایت از حقوق زنان و کودکان در زمان درگیری های مسلحانه، میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، کنوانسیون بین المللی رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و اعلامیه داشتن حق توسعه و کنوانسیون منع شکنجه، اهداف توسعه هزاره، ایجاد کمیسیون امنیت انسانی و... متجلی شده است. روش تحقیق مقاله حاضر کیفی و مبتنی بر تحلیل توصیفی است.
    کلید واژگان: امنیت انسانی, امنیت دولتی, سازمان ملل
  • جواد حیران نیا، کیهان برزگر*، مهدی ذاکریان
    مطالعات سیاسی-امنیتی‏‏، به مرور زمان به سوی چند بعدی نگری «امنیت» سوق یافته اند. تحولات ناشی از جهانی شدن و واقعه یازدهم سپتامبر نیز درک شبکه ای از «امنیت» را رایج ساخته است. از این رو‏، عموما بررسی «چالش های سیاسی-امنیتی» در چارچوب این تحولات نظری‏، سازماندهی و ارایه می شوند. تحولات منطقه خاورمیانه در طول سال های اخیر نشان داده که هم موضوع امنیت و هم مرجع امنیت از تفسیر کلاسیک آن فاصله گرفته است. تا پیش از این و در رویکرد سنتی به امنیت، «دولت» هدف و مرجع امنیت قلمداد می شد و موضوع امنیت بیشتر «نظامی» بود؛ ولی تحولات بعد از بهار عربی نشان داده که امنیت دیگر نه «دولتی» است و نه صرفا مسیله ای «نظامی». رهیافت ریالیستی در طول جنگ سرد و پس از جنگ سرد (تا قبل از 11 سپتامبر) با توجه و تاکید و تمرکز آن بر قدرت و امنیت در مناسبات بازیگران نسبت به بسیاری از تهدیدها و چالش های داخلی بازیگران بی توجه بوده است. علت اصلی حاکم شدن این رهیافت در مناسبات، ساختار حاکم بر نظام بین الملل در طول جنگ سرد و دخالت های قدرت های بزرگ در منطقه خاورمیانه بوده است. این مقاله به دنبال این پرسش است که بهار عربی چه آثاری بر نظم امنیت خاورمیانه داشته است؟ در پاسخ به این سوال می توان گفت بهار عربی نشان داد که تفسیر مضیق از امنیت که دربردارنده ثبات «دولت» است نمی تواند تضمین کننده امنیت شهروندان یک کشور باشد و چه بسا نظام سیاسی به بهانه تامین امنیت کشور امنیت شهروندان را نیز به خطر اندازد.روش شناسی این تحقیق مبتنی بر رویکرد پساپوزیتیویستی است. در این تحقیق از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و تاریخی استفاده شده است. اطلاعات نیز از طریق منابع اسنادی، اینترنتی و بهره گیری از پایگاه های خبری با تکیه بر داده های عینی-تاریخی گردآوری شده است.
    کلید واژگان: امنیت انسانی, امنیت دولتی, حقوق بشر, توسعه انسانی, بهار عربی
    Javad Heirania, Kayhan Barzegar *, Mehdi Zakerian
    Over time, political-security studies have moved towards a multi-dimensional view of security. Developments caused by globalization and the September 11th incident have also popularized the understanding of security. Therefore, generally, the investigation of political-security challenges is organized and presented in the framework of these theoretical developments. Developments in the Middle East region in recent years have shown that both the issue of security and the reference of security have moved away from its classical interpretation. Where in the traditional approach to security, the goal and reference of security was considered to be state and the issue of security was military, but developments after the Arab Spring have shown that security is no longer a state base, nor is it merely a military issue. The realist approach during the Cold War and after the Cold War (before September 11) with its attention and emphasis and focus on power and security in states relations has been indifferent to many internal threats and challenges of the states. The main reason for the dominance of this approach was the nature of the international system during the Cold War and the interference of great powers in the Middle East region. This article seeks the question of what effects the Arab Spring had on the security order of the Middle East. In response to this question, it can be said that the Arab Spring showed that the narrow interpretation of security, which includes the stability of the state, cannot guarantee the human security, and the political system may endanger the security of the citizens under the pretext of ensuring the state security.The methodology of this research is based on the post-positivist approach. Descriptive-analytical and historical research methods have been used in this research. Information has also been collected through documentary sources, internet and using news bases, relying on objective-historical data.
    Keywords: Human Security, state security, Human rights, Human development, Arab Spring
  • جواد حیران نیا*
    مقاله حاضر «امنیت جامع» متشکل از «امنیت دولتی» و «امنیت انسانی» را برای تامین امنیت و ثبات در خلیج فارس پیشنهاد می کند. سوال اصلی این پژوهش این است که چگونه هم پوشانی «امنیت دولتی» و «امنیت انسانی» به تامین امنیت و ثبات در خلیج فارس کمک می کند؟در پاسخ به این سوال اصلی می توان گفت هم پوشانی «امنیت انسانی» و «امنیت نخبگان حاکم» مستلزم تفسیر حداقلی از دولت است که منافع دولت با مصالح اعضای تشکیل دهنده یعنی شهروندان هم سو باشد. براساس این رویکرد، منافع دولت براساس منافع شهروندان تعریف می شود.روش شناسی این تحقیق مبتنی بر رویکرد پسااثبات گرایی است؛ چراکه روش اثبات گرایی در مطالعات امنیتی کشورهای خلیج فارس ناکارآمد است و نمی تواند جنبه های مختلف این جوامع را دربرگیرد. در این تحقیق، از روش تحقیق توصیفی-تفسیری و تاریخی استفاده شده است. اطلاعات نیز از طریق منابع اسنادی، اینترنتی و بهره گیری از پایگاه های خبری با تکیه بر داده های عینی-تاریخی گردآوری شده است.تاکید بر «امنیت جامع» برای منطقه خلیج فارس که از رهگذر هم پوشانی امنیت انسانی و امنیت دولتی صورت می گیرد، در این پژوهش برای اولین بار مورد صورت بندی قرار گرفته و عناصر و دقایق آن برشمرده شده است. از سوی دیگر ارتباط میان «امنیت جامع» و تفسیرهای رایج از دولت در این پژوهش بررسی شده که مطابق آن تحقق امنیت جامع مستلزم ارایه تفسیری حداقلی از دولت است. هم چنین بررسی شاخص های امنیت انسانی در کشورهای خلیج فارس نشان می دهد که وضعیت این نوع امنیت در این منطقه نگران کننده است.
    کلید واژگان: امنیت انسانی, امنیت دولتی, امنیت جامع, خلیج فارس, نظم امنیتی
  • جواد حیران نیا
    مقاله حاضر به تشریح شیوه های حیات اقتصادی یهودیان در سرزمین های اشغالی می پردازد. پرسش اصلی نویسنده این است که چه عامل و ساز و کاری مهاجرین یهودی را کمک کرد تا بتوانند به رفع نیازهای اولیه خود اقدام کرده، اندوخته ای را برای سرمایه گذاری در حوزه های مختلف تجاری، بازرگانی دست و پا کنند. نویسنده پس از توضیح فعالیت اقتصادی در قالب تعاونی، اقتصادیشوف و کیبوتص و موشاو بدین جمع بندی می رسد که سرمایه داران یهودی در اقصی نقاط جهان با تمهیدات مالی ضروری موفق شدند تا اولا مهاجرین تازه وارد به سرزمین های اشغالی را ماندگار کنند و زمینه را برای ورود مهاجرین جدید مهیا سازند، ثانیا سرمایه داران یهودی، اصل کشاورزی و سکونت در سرزمین های اشغالی را به مثابه سیاستی برتر برای تثبیت جمعیت یهود اختیار کرده، کمک شایانی به تولد رژیم صهیونیستی اسراییل نمودند.
    کلید واژگان: یشوف, کیبوتص, تعاونی, روچیلد, موشاو, اقتصاد کشاورزی, مهاجرین یهودی
  • جواد حیران نیا
    تشکیل اسراییل ریشه در صهیونیسم و به ویژه «صهیونیسم سیاسی» دارد. صهیونیسم سیاسی از دیدگاه برخی گروه های یهودی، یک آرمان تاریخی سیاسی است. بنا به «باورصهیونیستها» ریشه پیدایش صهیونیسم سیاسی را باید در تاریخ و عقاید مذهبی آنان (یهودیت) یافت. وعده های مذهبی موجود در برخی از آیات تورات و دیگر داستانهای تاریخی مورد استناد این گونه باورها، صهیونیسم ریشه و حقوق تاریخی خود را در سرزمین فلسطین می یابد. بنا به اعتقاد یهودیان، یکی دیگر از عناصر تشکیل دهنده صهیونیسم، سابقه و نقش تاریخی آنان در سرزمین فلسطین است. یعنی، سابقه سکونت تاریخی آنان و دوران حکومت حضرت داود و سلیمان و افراد دیگری در فلسطین که موید «حقوق تاریخی» آنان در آن سرزمین است. صهیونیسم سیاسی به وسیله «تئودور هرتزل» مجاری الاصل، شکل گرفت که در اواخر قرن نوزدهم در شهر وین (اتریش) نظریه و مکتبی بر آن پدید آورد. وی صهیونیسم را از شکل مذهبی و معنوی آن خارج کرد و به آن شکل و محتوای سیاسی بخشید. صهیونیسم مذهبی که معتقد به امید بزرگ رهایی بخش یهودیان در آخر الزمان است. ولی وی رهایی یهودیان را تشکیل کشوری یهودی برای یهودیان می دانست. صهیونیست ها فلسطین را اراضی موعود می دانستند و آن را سرزمین بدون ملت برای ملتی بدون سرزمین قلمداد می کردند؛ که این امر با واقعیتهای سرزمین فلسطین منافات داشت. بنابراین، در جهت ایجاد ملت، مهاجرت مبنا قرار گرفت و برای به دست آوردن سرزمین، غصب و تصرف. اسکانهای اشتراکی یکی از انواع شیوه های زندگی بود که صهیونیستها را در رسیدن به اهداف و منافع خود بسیار یاری کرد. بنابراین بررسی اسکانها اشتراکی در جهت شیوه ها و راه های تشکیل اسراییل به دست صهیونیستها، امری لازم و ضروری است.
    کلید واژگان: صهیونیسم سیاسی, جوامع اشتراکی, سرزمین فلسطین, صهیونیسم مذهبی, ارض موعود
  • جواد حیران نیا، مهدی حبیب اللهی
    وجود گرایشهای متفاوت قومی، زبانی و نژادی از جمله مسایل مهمی است که دولتمردان اسراییلی از دیرباز درگیر آن بوده اند و کوشیده اند با در پیش گرفتن راهبردهایی، بافت جمعیتی و نیز فرهنگی جامعه را در کنترل داشته باشند. نویسندگان مقاله حاضر با ذکر آماری از دگرگونی های جمعیتی، به بازبینی سیاستهای اسراییل در قبال اعراب پرداخته اند و نیز پراکندگی جمعیتی و وضعیت سیاسی اقلیتهای مذهبی دراین کشور را بررسی کرده اند. این مطالعه نشان می دهد که چرا اعراب درون اسراییل تاکنون نتوانسته اند به نوعی هم گرایی برسند و چه موانعی در این زمینه وجود داشته است.
    کلید واژگان: اعراب اسراییلی, تبعیض نژادی, اقلیتهای مذهبی, نابرابری قومی, هویت ملی
    Javad Heyran Nia, Mehdi Habibullahi
    The existence of various ethnic, linguistic and racial leanings is among the problems in which the Israeli statesmen have long confronted and they have tried to place the society’s demographic and cultural fabric under their control. The authors, in this article, reexamine Israel’s policies towards the Arabs, drawing on statistical data on demographic changes. Furthermore, they reconsider the Israeli policies towards the Arabs and scrutinize the religious minorities’ demographic distribution and political status in Israel. This study demonstrates the reasons why the Arabs within Israel have failed to reach a kind of convergence and what obstacles have existed in this respect.
    Keywords: Arab Israelis, Racial Discrimination, Religious Minorities, Ethnic Inequality, National Identity
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال