جواد مرتضایی
-
مفهوم مجاز به دلیل پیوند داشتن با زبان قرآن و باورهای کلامی مسلمانان، از آغاز مطالعات بلاغی در جهان اسلام به صورت بحثی چالش برانگیز و مهم مورد توجه بوده است. فراء، ابن ابی الخطاب قرشی، ابوعبیده معمربن مثنی، جاحظ و عبدالقاهر جرجانی مهم ترین کسانی هستند که گام های اساسی را در شکل گیری تعریف مجاز برداشته اند. این مفهوم نزد سکاکی و خطیب قزوینی به یک اصطلاح بلاغی تبدیل شد و تا امروز نیز در علم بیان به همان شکل مطرح است. در دوران معاصر، هرچند پژوهش های زبان شناسی در روشن شدن تقسیم بندی و تعریف مباحث علم بیان و بدیع کمک بسیاری کرده است، اما درباره مجاز همان تعریف سنتی و علاقه های مطرح در متون بلاغی کهن تکرار شده است. این مقاله پس از بیان سیر تطور تعریف مجاز و علاقه های آن، به نقد و بررسی این بحث بر اساس نظریه قطب های استعاری و مجازی زبان یاکوبسن خواهد پرداخت و با یاری گرفتن از مفهوم تداعی معانی و قانون مجاورت در تداعی می کوشد تا نشان دهد کاربردهای مجاز مرسل در حقیقت، مجاز به علاقه تداعی مجاورت هستند و می توان با این رویکرد، نگاهی تازه به بحث علاقه های مجاز داشت و آموزش آن را تسهیل نمود.کلید واژگان: مجاز، علاقه های مجاز، تداعی، قطب مجازی زبان، مجاورتDue to the link with the Qur'anic language and Muslims' verbal beliefs, the concept of metonymy has been considered as a controversial and important challenge from the beginning of rhetorical studies in the Muslim world. Farra, Ibn Abi al-Khattab Qureshi, Abu Obeida Moammar bin Muthanna, Jahiz, Abd al-Qahir al-Jurjani are the most prominent people who have taken the basic steps in formulating the definition of metonymy. It has, however, changed in to a rhetoric term near Sakkaki and khatib Qazvini and has been realized with the same definition till now. Nowadays, metonymy is repeated with the same traditional definition and the interests exist in ancient rhetorical texts, however the contemporary linguistic studies help greatly in making the classification and modern definition of topics in eloquence clear. Drawing the evolution has happened in the definition of metonymy and its interests, the present study is to analyze it on the basis of Jakobson's theory of "metaphorical and metonymic poles of language" and through the concept of association and the law of proximity, it attempts to prove that metonymy applications are actually figurative associations to the semantic interests of proximity; and it would be possible to take a new look on the discussion of metonymic interests and to facilitate its instruction using this approach.Keywords: Metonymy, metonymic interests, association, metaphorical poles of language, proximity
-
یکی از مولفه های اصلی کام یابی و ماندگاری هر اثر ادبی «تشخص» آن است. در نقد ادبی و بلاغت کهن اسلامی «تشخص ادبی» به صورت مستقیم و متمرکز، مطالعه و بررسی نشده است؛ اما این موضوع همواره مورد توجه منتقدان و بلاغیان مسلمان بوده است. مساله اساسی این پژوهش دریافت نگرش ادیبان کهن به موضوع «تشخص ادبی» است. این مقاله می کوشد تا با روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع اصیل و کهن نقد ادبی و بلاغت اسلامی، چیستی این مبحث را از رهگذر نظرات پراکنده ادیبان مسلمان دریابد و با ارائه آن در قالبی منسجم آن را تبیین نماید. از آن جا که «تشخص ادبی» در بلاغت اسلامی حاصل کارکرد همگرای «صورت و معنای خاص» است؛ در پردازش این موضوع، مباحث بنیادینی چون معانی و صورت های خاص، تصرف تشخص آفرین و معانی و صورت های مشترک، همراه با انواع و زیر مجموعه های آن ها بررسی شده اند.این جستار کوشیده تا کارایی نقد ادبی کهن اسلامی را در این زمینه نشان دهد تا بتوان آثار ادبی کلاسیک را از دیدگاهی نقد کرد که خالقان این آثار، خود بدان معتقد بوده اند.کلید واژگان: تشخص ادبی، صورت، معنا، تصرف، خاص، عام“Distinction” is one of the main components for the success and continuity of any literary work. “Literary distinction” has not been studied directly and concentrated in Islamic rhetoric; but this topic was always in the focus of Islamic critics and rhetoricians. The major problem in this research is receiving the attitude of Muslim literature scholars towards the topic of “literary distinction”. By relying on the original references in literary criticism and Islamic rhetoric, this article intends to find out the essence of this discussion from the standpoint of different opinions of Muslim literature scholars. While the literary distinction is the result of convergence function of “form and specific meaning” in the Islamic rhetoric, the fundamental topics including specific meanings and forms, discretion-creating domination, mutual meanings and forms, plus their types and subtypes have been investigated.This essay tried to make up the effectiveness of Islamic literary criticism in this field in order to criticize the classic literary works based on such a standpoint that the creators of these words believed in
Keywords: Literary Distinction, form, Meaning, Domination, Specific, General -
تمثیل در شعر فارسی کاربردی دیرینه دارد و در سبک هندی از ویژگی های آن است. اهل بلاغت از گذشته تا امروز در تعریف و انواع آن دیدگاه های متفاوت داشته اند. گروهی آن را تصویر از نوع تشبیه یا استعاره دانسته و عده ای دیگر آن را صنعت بدیعی محسوب نموده، ضرب المثل ها را نیز تمثیل دانسته اند. در این مقاله سعی شده ضمن نقل و نقد دیدگاه ها و تعاریف مختلف از تمثیل، تعریفی دقیق از تمثیل ارائه و انواع آن معرفی گردد و مشخص شود که تمثیل از شاخه های تشبیه، لذا تصویر است و ذیل علم بیان جای می گیرد.
کلید واژگان: تمثیل، تشبیه، استعاره، تصویر، صنعت بدیعی، علم بیان، حکایتAllegory has an old usage in Persian poetry and it is one of the features of Indian style. Rhetoricians from past until today have had different ideas about its definition and types. One group took that as a kind of simile or metaphor and others took that as a figurative device and took the idioms as allegory too. This article tries to introduce and criticize different viewpoints and descriptions and present a distinctive description of allegory and introduce all kinds of that and make it notable that allegory is a kind of simile and thus it is an image and should be considered in imagery. -
در نقد ادبی امروز از سه دیدگاه نشانه شناسی، هنجارگریزی و تصویر خیال به بررسی این موضوع پرداخته اند که چگونه و چه عواملی زبان خودکار را به زبان شعر نزدیک و تبدیل می کند. نکته جالب توجه این جاست که هر سه دیدگاه مذکور به یک نتیجه کلی رسیده اند و آن این که زبان خودکار در حوزه شعر و ادب از کارکرد عادی و روزمره خود خارج می شود؛ اما طرز تعبیر و پرداختن به جزئیات و شرح این موضوع در این سه نظریه در بعضی اصطلاحات و توضیح نکات تا حدودی با یکدیگر متفاوت است. در این مقاله نگارنده کوشیده است، ضمن نقد و بررسی آرای این سه دیدگاه، میزان دقت آن ها در توضیح این موضوع و تلفیق مشترکات، با پیشنهاد برخی دیدگاه های خویش نگاه نسبه جامعی را در خصوص زمینه ها و شرایط تبدیل شدن زبان خودکار به زبان شعر ارائه نماید.
کلید واژگان: نشانه شناسی، هنجارگریزی، تصویر خیال، زبان خودکار، زبان شعرFrom Semiology, Deviation of Norms and Imagery to Poetic Language: Criticism of Ideas and ViewpointsIn today literary criticism, the elements that change the automatic language into poetic language have been discussed from the points of view of semiology, deviation of norms and imagery. An interesting thing is that the three mentioned viewpoints have come to one conclusion; that is, automatic language in poetry and literature deviates from its normal everyday function. But, with regard to details and terminologies, there are some differences in these three theories. In this article, it is tried to study the three viewpoints on the basis of their preciseness in explaining this topic and, finally, a comprehensive viewpoint about the conditions of transforming automatic language to poetic language is proposed. -
اختلاف نسخه های خطی آثار نظم و نثر گذشته ما در ضبط کلمات، بیشتر به دست ناسخان و خواسته یا ناخواسته است. این اختلاف در دیوان حافظ، برعکس، بیشتر توسط شاعر برای رسیدن به بالاترین حد هنری بیت و کمتر به دست نساخ می باشد. در تصحیح دیوان این شاعر بی نظیر باید سه اصل مد نظر باشد: اول، توجه به ضبط نسخه های قدیمی و معتبر؛ دوم، اصل اصالت موسیقی که بسیار مهم است؛ سوم، ارتباط عناصر معنا و خیال در محور افقی بیت. در این مقاله سعی شده به ضبط و معنای صحیح بیتی از حافظ، با عنایت به اصل اول و سوم، اشاره شود. لازم به توضیح است که اصل دوم (اصالت موسیقی) در بیت مذکور مؤثر نمی باشد.
کلید واژگان: حافظ 2، تصحیح 3، نسخه 4، ضبط 5، بپوشانیدBoostan Adab, Volume:1 Issue: 1, 2010, PP 135 -146Differences in manuscripts of almost all of the divans of Persian poets are due to conscious as conscious effect of manuscript writers. On the other hand, differences in different versions of the divan of Hafez were due to the poet’s editing rather than the writer’s tastes. In editing any divan of Hafez three principles must be considered. The first is attention to the ancient and reliable versions. The seconds is the authenticity of music in the poems. And the third is the relationship of meaning and imagination. In this paper only principles one and three are used to interpret a line of poetry of Hafez; the second principle is not effective in this poem. -
مجله مطالعات و پژوهش های دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، پیاپی 49 (تابستان 1386)، ص 107ضرورت بازنگری، نقد، تحلیل و بررسی مسائل و علوم مربوط به حوزه زبان و ادبیات بر همه آشکار و روشن است. یکی از علوم مربوط به شعر و ادبیات فارسی علم بدیع است که نیازمند بازنگری همه جانبه و تحلیل و نقد صنایع نام برده و تعریف شده در آن است. با توجه به سیر تحول آن در طول ادوار شعر فارسی که ناشی از نگاه های متفاوت و ظریف بعضی شاعران به آن است، نگارنده در این مقاله به نقد و تحلیل دیدگاه ها و نظریات درباره صنعت مراعات نظیر (تناسب) پرداخته است. ابتدا ضمن مقدمه ای به طبیعی بودن وجود این آرایه در شعر و تفاوت آن با بعضی دیگر از آرایه های پیچیده بدیعی اشاره نموده، آن گاه با مراجعه به پانزده اثر مربوط به علم بدیع، از گذشته تا حال، تعاریف و دیدگاه های نویسندگان آن آثار را در مورد صنعت تناسب و سیر تاریخی آن، مورد نقد قرار داده و سرانجام پس از اشاره به بهترین تعریف و دیدگاه و طبقه بندی از این صنعت، به عنوان نتیجه، مواردی را که باید در یک نگاه و تعریف جامع از آرایه تناسب مد نظر قرارداد، برشمرده است.
کلید واژگان: آرایه، بدیع، مراعات نظیر، هم نوع، هم معنی -
مجله مطالعات و پژوهش های دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، پیاپی 47 (زمستان 1385)، صص 217 -235پارادوکس نه تنها یک صنعت بدیعی یا تصویر شاعرانه است، بلکه اصطلاح و مفهومی منطقی، فلسفی و جهان بینانه است. این مقوله در کلام صوفیه و شطحیات ایشان حضوری چشمگیر و فعال داشته و در شعر فارسی نیز از همان آغاز وجود داشته است، اما در آثار بدیعی و بلاغی گذشته ما به دلیل کلی نگری و یکسان انگاری با تضاد و یا غفلت و سهو، به آن توجهی نشده است. در آثار فرنگی، بویژه فرهنگ های اصطلاحات ادبی، مفصل به آن پرداخته شده، اما در کتب بدیعی و بلاغی متاخر، متاسفانه برخی به آن توجه نکرده اند و تعاریف و توضیحات گروهی دیگر از آن نیز محل بحث و نقد و تحلیل است.
تلاش برای تقسیم و طبقه بندی انواع و اقسام پارادوکس وقتی سودمند و مفید خواهد بود که به بررسی و تحلیل علمی و دقیق کاربرد و کارکرد آن در شطحیات و کلام صوفیه و متون نظم و نثر ادبی قدیم و جدید و محاورات و کلام شفاهی عامیانه و روزمره بپردازیم. این مقاله در حد وسع و مجال، به بررسی و نقد و تحلیل موضوعات مذکور پرداخته است.
کلید واژگان: متناقض نما، بیان نقیضی، صنعت بدیعی، زیبایی شناسی، شطح -
تضاد (طباق) در سیر تاریخی و روند دگرگونی های در بوته نقد و تحلیل
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.