به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب حامد آقاجانی

  • حامد آقاجانی، محمدعلی تاجیک قنبری*، حمید جلیلوند
    مقدمه و هدف

    اهداف مدیریتی جنگل با داشتن دانش کافی در رابطه با حضور خشک دارها و اهمیت تنوع زیستی می تواند به اهداف پایداری خود دست یابد. بنابراین، به منظور مدیریت صحیح جنگل به شاخص هایی نیاز است که اطلاعات کافی را در رابطه با تنوع زیستی و پایش تغییرات ناشی از فعالیت های مدیریتی به دست آورد. این پژوهش با هدف شناسایی انواع قارچ های ماکروسکوپی و بررسی تنوع زیستی این قارچ ها بر بستر زندگی خودشان یعنی خشک دارها بود.

    مواد و روش ها

    تعداد 15 اصله خشک دارراش به صورت تصادفی در جنگل دارابکلا انتخاب شد. تمامی قارچ های ماکروسکوپی شماره گذاری و جمع آوری شد و برای شناسایی ریخت شناسی به آزمایشگاه قارچ شناسی انتقال داده شد. تنوع زیستی قارچ ها با استفاده از شاخص تنوع شانون وینر، شاخص تنوع سیمپسون، شاخص غنا و یکنواختی با نرم افزار PAST محاسبه شد.

    یافته ها

    نتایج به دست آمده نشان داد که 37 گونه قارچ ماکروسکوپی از 27 جنس و 16 خانواده تشکیل شده است که قارچ‎های Trametes versicolor، Daldinia concentrica، Trichaptum biforme و Fomes fomentarius به ترتیب بیشترین فراوانی و قارچ های Hericium coralloides، Ganoderma resinaceum، Ganoderma adspersum و Trametes trogii کم ترین فراوانی و همچنین خانواده Polyporaceae، Xylariaceae، Ganodermataceae، Pleurotaceae و Schizophyllaceae بیشترین فراوانی و خانواده Pezizaceae و Hericiaceae کم ترین فراوانی را داشتند. بیشتر قارچ ها در مراحل پایانی تجزیه حضور داشته اند. نتایج نشان داد که میانگین شاخص تنوع گونه ای شانون وینر 3/24، تنوع گونه ای سیمپسون 0/95، شاخص غنای گونه ای مارگالف 6/11 و شاخص منهینیک 1/95 و یکنواختی 0/69 می باشد. بررسی شاخص تنوع شانون وینر نشان داد قارچ های Trichaptum biforme و Trametes versicolor با عدد 1/46 از تنوع بیشتری برخوردار بودند.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد که برای مدیریت خشک دارهای افتاده به منظور افزایش تنوع زیستی  قارچ ها پیشنهاد می شود که خشک دار افتاده در جنگل حفظ شوند تا به احیاء و تکمیل چرخه بوم سازگان کمک شود.

    کلید واژگان: بوم شناسی, زیست شناسی حفاظت, راش, غنا, مدیریت}
    Hamed Aghajani, MohammadAli Tajick Ghanbari*, Hamid Jalilvand
    Introduction and Objective

    With sufficient knowledge regarding the presence of fungi and the significance of biodiversity, the forest's management objectives can achieve their sustainability goals. Therefore, in order to properly manage the forest, it is necessary to establish indicators that provide adequate information on biodiversity and monitor changes resulting from management activities. This study aims to identify various macroscopic fungi and investigate their biodiversity in their habitat, i.e., deadwood.

    Material and Methods

    Fifteen specimens of deadwood fungi were randomly selected in Darabkola forest. All macroscopic fungi were numbered and collected, then transferred to the mycology laboratory for identification. The biodiversity of the fungi was calculated using Shannon-Wiener diversity index, Simpson diversity index, richness index, and uniformity index with PAST software

    Results

    The obtained results revealed that there were 37 species of macroscopic fungi belonging to 27 genera and 16 families. Trametes versicolor, Daldinia concentrica, Trichaptum biforme, and Fomes fomentarius were the most abundant, while Hericium coralloides, Ganoderma resinaceum, Ganoderma adspersum, and Trametes trogii were the least abundant species. Additionally, the families Polyporaceae, Xylariaceae, Ganodermataceae, Pleurotaceae, and Schizophyllaceae were the most abundant, whereas Pezizaceae and Hericiaceae were the least abundant. Most fungi were present in the final stages of decomposition. The results indicated that the mean diversity index for Shannon-Wiener species diversity was 3.24, Simpson species diversity index was 0.95, Margalef's richness index was 6.11, Menhinick's index was 1.95, and uniformity was 0.69. The analysis of the Shannon-Wiener diversity index showed that Trichaptum biforme and Trametes versicolor had a higher diversity value with a score of 1.46.

    Conclusion

    The results of this study indicate that for the management of fallen deadwood habitats with the aim of increasing the biodiversity of fungi, it is recommended to preserve these fallen deadwood areas within the forest. This preservation would contribute to the revitalization and completion of the ecosystem cycle.

    Keywords: Ecology, Conservation biology, Beech, Richness, Management}
  • سجاد قنبری*، امید فتحی زاده، حامد آقاجانی
    مقدمه و هدف

    گیاه تیس یا بارانک برگ شانه ای (Sorbus aucuparia  L.)، یکی از گونه های دارویی و با ارزش جنگل شمال و ارسباران است. از لحاظ ویژگی های بوم شناختی کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به اطلاعات اندک درباره گونه تیس و اهمیت بالای بوم شناختی این گونه و کمبود اطلاعات در زمینه رویشگاه های این گونه در ارسباران و خصوصیات کمی این گونه، این تحقیق بر آن است تا با افزایش اطلاعات مورد نیاز در این زمینه بتواند راهکارهای مدیریتی با تکیه بر اکولوژی این گونه ارایه نماید تا به بهبود وضعیت رویشگاهی این گونه منجر شود.

    مواد و روش ها

    در منطقه مورد مطالعه 18 قطعه نمونه نیم هکتاری با ابعاد (100×50 متر) و در مجموع نه هکتار انتخاب و آماربرداری شد. انتخاب قطعات نمونه به صورت منظم تصادفی بود به طوری که قطعه نمونه اول به صورت تصادفی و قطعه نمونه های بعدی با فاصله 800 متر از همدیگر و در جهت شرقی پیاده شدند. آماربرداری از درختان موجود در قطعه نمونه به صورت صددرصد صورت گرفت تا بتوان درصد گونه تیس نسبت به سایر گونه های موجود در قطعات نمونه را تعیین نمود.

    یافته ها

    وضعیت گونه های مشاهده شده در قطعات نمونه نشان داد که مجموعا 20 گونه در منطقه وجود داشت. گونه های اوری (1018 پایه در هکتار)، هفت کول (290 پایه در هکتار) و ممرز (226 پایه در هکتار)، سه گونه مهم از لحاظ فراوانی در منطقه مورد مطالعه بود. گونه تیس به همراه گونه های ذکر شده در منطقه مشاهده شد و رتبه چهارم از لحاظ میانگین تعداد در هکتار (142 پایه در هکتار) نشان داد. میانگین قطر و ارتفاع پایه های اندازه گیری شده تیس به ترتیب برابر با 9/8 (6±) سانتی متر و 4/4 (1/8±) متر بود. بیشترین میزان تعداد در هکتار در شیب های کمتر از 40 درصد و در ارتفاع بالای 2200 متر از سطح دریا مشاهده شد. بیشترین قطر برابرسینه تیس 44 سانتی متر و بیشترین ارتفاع 14 متر اندازه گیری شد. از نظر آماری، اختلاف معنی داری در مقادیر قطر برابرسینه با کلاسه ه ای شیب مشاهده شد. برای مشخصه اختلاف ارتفاع درختان و فراوانی در هکتار با شیب زمین اختلاف معنی داری مشاهده نشد.  همچنین بالاترین میزان تعداد پایه های تیس در هکتار در شیب های کمتر از 40 درصد و ارتفاعات بالای 2200 متر از سطح دریا مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    با استناد به نتایج، با توجه به نقش تیس در پایداری مناطق شیب دار و کاهش فرسایش، با افزایش مدت حفاظت و قرق گونه های با ارزش جنگل از جمله گونه های مختلف بارانک،  نتایج بلند مدتی در امر حفاظت از بوم سامانه گیاهی ارسباران حاصل می شود.

    کلید واژگان: ارسباران, تعداد در هکتار, تیس, حفاظت}
    Sajad Ghanbari*, Omid Fathizadeh, Hamed Aghajani
    Introduction and Objective

    Rowan or mountain ash (Sorbus aucuparia) has been studied less in terms of biological and silvicultural characteristics. Given the little information about the rowan species and the high ecological importance of this species and the lack of information about the habitats of this species in Arasbaran and the quantitative characteristics of this species, this study aims to address the lack of information required about this species to provide management solutions and improve the habitat of this species.

    Material and Methods

    In the study area, 18 half-hectare sample plots with dimensions (50 × 100 meters) and a total of nine hectares were selected and surveyed. The selection of sample pieces was systematic randomized so that the first sample pieces were randomly and the next sample plots were selected at a distance of 800 m from each other in the eastern direction. All trees in the sample plot were surveyed in order to determine the percentage of rowan species compared to other species in the sample plots.

    Results

    Results showed that there were 20 species in the sample plots. Quercus macranthera (1018 stems per hectare), Viburnum lantana (290 stems per hectare) and Carpinus orientlais (226 stems per hectare) were the three most important species in terms of abundance in the study area. Sorbus aucuparia species was observed along with the mentioned species in the region and showed the fourth rank in terms of average density per hectare (142 stems per hectare). The average diameter at the breast height (DBH) and height of the measured tees stems were 9.8 (±6) cm and 4.4 (±1.8) meters, respectively. The highest number per hectare was observed on slopes less than 40% and at altitudes above 2200 meters above sea level. There was a significant statistically difference in the values ​​of DBH with slope classes. There was no significant difference between the height of trees and the frequency per hectare with the slope of the land.

    Conclusion

    According to the results, considering the role of rowan in the stability of sloping areas and reducing erosion, by increasing the conservation period and exclosure of valuable forest species, including various species of Sorbus sp, long-term results will be accessible in the protection of Arasbaran plant ecosystem.

    Keywords: Arasbaran, Conservation, Rowan or mountain ash (Sorbus aucuparia), Stem per hectare}
  • هاله الوندی، اشرف سادات حاتمیان زارمی*، بهمن ابراهیمی حسین زاده، زهرا بیگم مختاری حسینی، حامد آقاجانی

    سرطان از جمله عوامل اصلی مرگ و میر در سراسر جهان است. با توجه به ارزش غذایی و دارویی قارچ ها در طب سنتی و پیشینه استفاده از آن ها در درمان انواع سرطان ، روش های مدرن درمان سرطان با استفاده از محصولات قارچی به ویژه پلی ساکاریدها، مورد مطالعه قرار گرفت. فعالیت ضدتوموری پلی ساکاریدهای قارچی به طور مستقیم با تحریک سیستم ایمنی بدن در ارتباط است. این پلی ساکاریدها با تغییر عملکرد ماکروفاژ، تحریک تولید آنتی بادی علیه سلول سرطانی، افزایش تولید نیتریک اکسید و سایتوکین ها، القای آپوپتوز و نکروز با اختلال در چرخه سلولی و فعالیت های آنتی اکسیدانی خود باعث تخریب رادیکال های آزاد و مهار رشد سلول های سرطانی می شوند. علی رغم تحقیقات گسترده روی اثرات درمانی پلی ساکاریدهای قارچی، شناخت ساختار شیمیایی آن ها به ویژه در زمینه خالص سازی به مطالعات بیشتر نیاز دارد. پلی ساکاریدهایی که از قارچ ها استخراج شده اند، در ویژگی هایی چون نوع پیوند، درجه انشعاب، وزن مولکولی و حلالیت متفاوت هستند. شرایط رشد گونه قارچی، از جمله ترکیبات محیط کشت، دما، pH و نوع بیوراکتور، بازده تولید پلی ساکارید و ترکیب مونوساکاریدهای آن را تحت تاثیر قرار می دهد. روش های استخراج پلی ساکارید، خشک کردن، خالص سازی و اصلاحات شیمیایی می تواند موجب تغییر در ویژگی های ساختاری پلی ساکارید از جمله نوع پیوند، درجه انشعاب، محتوای اورونیک اسید، محتوای پروتئین و حلالیت شود. مشخص شده است تفاوت های ساختاری در پلی ساکاریدهای قارچی سبب تفاوت در فعالیت های آنتی اکسیدانی، ضد تکثیری و تحریک سیستم ایمنی می شوند. از این رو می توان با بررسی ساختار شیمیایی پلی ساکاریدهای قارچی، به تولید هدفمند این پلی ساکاریدها جهت درمان سرطان پرداخت.

    کلید واژگان: قارچ, پلی ساکارید, بتاگلوکان, ضد سرطان, آنتی اکسیدان}
    Hale Alvandi, Ashrafalsadat Hatamian-Zarmi *, Bahman Ebrahimi Hosseinzadeh, Zahra-Beagom Mokhtari-Hosseini, Hamed Aghajani

    Cancer is one of the leading causes of death worldwide. Considering the nutritional value of fungi in traditional medicine and the history of their use in the treatment of various cancers, modern methods of treating cancer were studied using fungal products, especially polysaccharides. The antitumor activity of fungal polysaccharides is directly related to the stimulation of the immune system. These polysaccharides damage the free radicals and inhibit the growth of cancer cells by altering the function of macrophages, stimulating the production of anti-cancer antibodies and increasing nitric oxide and cytokines production. Despite extensive research on the therapeutic effects of fungal polysaccharides, further research is needed to identify their chemical structure, especially in purification methods. Fungal polysaccharides, in features such as linkage type, the degree of branching, molecular weight and solubility are different. The growth conditions of the fungal species, including the compositions of the culture medium, temperature, pH and type of bioreactor, affect the yield of polysaccharide and its monosaccharide composition. Polysaccharide extraction methods, drying, purification, and chemical modification can change the structural properties of polysaccharide, including linkage type, the degree of branching, uronic acid content, protein content, and solubility. Structural differences in fungal polysaccharides have been shown to lead to differences in antioxidant activity, anti-proliferation, and immune stimulation. Therefore, by investigating the chemical structure of fungal polysaccharides, it can be targeted to the production of polysaccharides for the treatment of cancer.

    Keywords: Fungi, Polysaccharide, β-glucan, Anti cancer, Antioxidant}
  • حامد آقاجانی، ابراهیم فرآشیانی*، محمدعلی تاجیک قنبری، سعید علی موسی زاده

    مدیریت جنگل تاثیر مهمی برای بستر رشد قارچ های چوب زی دارویی، خوراکی و سمی یعنی خشکه دار افتاده می-گذارند. با شناسایی قارچ های خوراکی کشت و پرورش برخی از آنها، نقش مهمی در تامین نیاز غذایی جامعه، قارچ های دارویی در حفظ سلامت و درمان بسیاری از بیماری ها و قارچ های سمی در کاهش مشکلات حاصل از مسمومیت تاثیر دارد. هدف از این پژوهش شناسایی قارچ های چوب زی بر روی خشکه دار افتاده و تقسیم بندی آنها از لحاظ دارویی، خوراکی و سمی و بررسی میزان حجم خشکه دار در جنگل های داربکلا مازندران می باشد. این تحقیق در جنگل آموزشی و پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری دارابکلا ساری انتخاب و بعد از انجام جنگل گردشی های مقدماتی نمونه برداری از خشکه دارهای افتاده انجام گردید. شناسایی قارچ ها در آزمایشگاه قارچ شناسی از طریق مرفولوژی و استخراج دی ان ای ناحیه ITS nrDNA با استفاده از زوج آغازگر های ITS1 و ITS4 تکثیر و توالی یابی شد و با نرم افزار Bio edit اصلاح و در NCBI مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در جنگل مورد مطالعه 37 گونه شناسایی شدند که از این 70 درصد قارچ ها خاصیت دارویی، 22 درصد خاصیت خوراکی و 8 درصد خاصیت سمی داشتند. نتایج نشان داد که ترتیب قارچ های Trametes versicolor، Lenzites betulinus، Daldinia concentrica، Pleurotus ostreatus، Ganoderma lucidum و Fomes fomentarius بیشترین فراوانی را بر روی خشکه دار افتاده راش داشته اند. برای مدیریت خشکه دارهای افتاده موجود در یک اکوسیستم جنگل به منظور افزایش تنوع قارچ های دارویی و خوراکی پیشنهاد می شود که خشکه دار افتاده در جنگل حفظ شوند.

    کلید واژگان: اکولوژی, دی ان ای, حفاظت, دارویی, سلامت انسان}
    Hamed Aghajani, MohammadAli Tajick, Saeid Ali Mosazadeh

    Forest management has an essential impact on the growth of medicinal, edible, and poisonous wood-inhabiting fungi. Identification and cultivation of some edible fungi play an important role in supplying food needs and knowing medicinal fungi can be important for maintaining health and treating many diseases. The purpose of this study was to identify of wood-inhabiting fungi on deadwood of Fagus orientalis trees in the Darabkola forests. Also, we categorized these fungi into medical, edible, and poisonous groups, and present the volume of deadwood in these forests. After conducting preliminary field survey, sampling was done from deadwood. Identification of fungi in the fungal laboratory through morphology and extraction of ITS nrDNA region was done and sequenced using ITS1 and ITS4 primers and corrected with Bio Edit software and analyzed in NCBI. The results showed that 37 fungi species were identified, and among which, 70% had medicinal and economic values, 22% had edible value, and 8% had toxicity characteristic. A total of 15 deadwoods were studied, and 40 taxons of edible, medicinal, and poisonous were identified. Also, most of the species on deadwoods were found to be Trametes versicolor, Lenzites betulinus, Daldinia concentrica, Pleurotus ostreatus, Ganoderma lucidum, and Fomes fomentarius, respectively. In conclusion, in order to manage the deadwood in a forest ecosystem for increasing the diversity of medical and edible fungi, it is suggested that to preserve the deadwood

    Keywords: Ecology, DNA, Conserve, Medicinal, people health}
  • حامد آقاجانی*، سید محمد حجتی، محمدعلی تاجیک قنبری، محمدرضا پورمجیدیان، علی برهانی

    قارچ های اکتومیکوریز تاثیر مهمی در سلامت و پایداری جنگل و حفظ درختان در مقابل بیمارگرها در اکوسیستم جنگل دارند. این پژوهش به منظور رسته بندی رویشگاه راش با عوامل محیطی و قارچ های اکتومیکوریز در راشستان های جنگل سنگده مازندران انجام گرفت. 45 قطعه نمونه 1000 متر مربعی به روش تصادفی در سه طبقه ارتفاعی 300 متری یعنی محدوده ارتفاعی 1200 تا 2100 متری از سطح دریا پیاده شد و عوامل ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت دامنه، قطر برابرسینه، ارتفاع درخت، درجه تاج پوشش، نوع لاشبرگ، عمق لاشبرگ، اسیدیته خاک، هدایت الکتریکی، فسفر، کربن، نیتروژن و پتاسیم بررسی شدند. در محل مورد نظر، همزمان با برداشت ریشه، یک نمونه خاک در کنار همان محل به عمق 10 سانتی متر برای بررسی ویژگی های شیمیایی خاک برداشت شد. نتایج همبستگی متغیرها با مولفه ها مشخص شد. بر این اساس، قارچ های اکتومیکوریز با مولفه اصلی اول شامل ارتفاع از سطح دریا، نیتروژن، پتاسیم، فسفر، کربن، هدایت الکتریکی و ارتفاع درخت همبستگی مثبت و با مولفه اصلی دوم شامل متغیرهای ارتفاع از سطح دریا، تاج پوشش، عمق لاشبرگ، نیتروژن، کربن همبستگی مثبت و معنی داری (1 درصد) داشتند. نتایج آنالیز مولفه های اصلی نشان داد که طبقه اول ارتفاعی (1800 تا 2100 متر) با ارتفاع از سطح دریا، اسیدیته خاک، عمق لاشبرگ، فسفر و پتاسیم، طبقه دوم ارتفاعی (1500 تا 1800 متر) با درصد تاج پوشش جنگل، عمق لاشبرگ، نیتروژن و کربن همبستگی و طبقه سوم ارتفاعی (1200 تا 1500 متر) با ارتفاع درخت و هدایت الکتریکی همبستگی مثبتی داشته است. همچنین نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که قارچ های Tomentella sp.، Cortinarius sp. وRussula delica  همبستگی معنی داری با متغیرهای محیطی داشتند. بنابراین اعمال شیوه های مدیریت جنگل بر آشیان اکولوژیک برخی قارچ ها که به عوامل محیطی وابسته اند اثرگذار است و در نتیجه سلامت اکوسیستم جنگل تغییر می کند.

    کلید واژگان: جنگل شناسی, سلامت جنگل, فسفر, قارچ های اکتومیکوریز, مولفه های اصلی}
    Hamed Aghajani *, Seyed Mohammaf Hodjati, Mohammad Ali Tajick Ghanbary, Mohammad Reza Pourmajidian, Ali Borhani

    Beech trees is one of the most important species of Hyrcanian forests that plays an important role in the process of forest ecosystem succession and the ectomycorrhizal fungi play an important role in forest health and sustainability and protecting trees against pathogens in forest ecosystems. This study was conducted to classify beech habitat with environmental factors and ectomycorrhizal fungi in Sangedeh forest. A total of 45 sample plots of 1000 square meters were randomly assigned to three 300 m altitude classes, namely altitude range of 1200 to 2100 m above sea level and elevation factors (m), slope, slope direction, breast diameter, tree height, Degree of canopy cover, litter type, litter depth, stand type, soil acidity, electrical conductivity, phosphorus, carbon, nitrogen, potassium were investigated. The results of correlation of variables with components were determined and ectomycorrhizal fungi with first principal component included variables such as altitude, nitrogen, potassium, phosphorus, carbon, electrical conductivity and tree height and the second principal component of altitude variables, canopy cover, depth Litter, nitrogen, carbon and stand type had a significant positive correlation (1%). Principal component analysis results showed that first floor height (1800 to 2100 m) with sea level elevation, soil acidity, litter depth, phosphorus and potassium, second floor height (1500 to 1800 m) with forest cover canopy percentage, litter depth There was a positive correlation between mass type, nitrogen and carbon and height of third class (1200 to 1500 m) with stand type, tree height and electrical conductivity.

    Keywords: Silviculture, forest health, Phosphorus, Ectomycorrhizal fungi, principal components}
  • حامد آقاجانی*، سید محمد حجتی، محمدعلی تاجیک، محمدرضا پورمجیدیان، علی برهانی

    قارچ های اکتومیکوریز نقش مهمی در سلامت و پایداری جنگل و حفظ درختان در مقابل بیمارگرها در اکوسیستم جنگل دارند. در این تحقیق قارچ های اکتومیکوریز در راشستان های بالابند جنگل سنگده (استان مازندران) و بر اساس استخراج دی ان ای از ریشه ها و توالی یابی ناحیه ITS از دی ان ای ریبوزومی قارچ ها مورد شناسایی قرار گرفتند. برای این منظور در محدوده ارتفاعی 1500 تا 2100 متری از سطح دریا، تعداد 30 قطعه نمونه و در هر قطعه نمونه یک درخت به طور تصادفی انتخاب و نمونه برداری از ریشه ها به عمق 10 سانتی متری و بافاصله 60 سانتی متر از تنه درخت انجام گرفت. عمل استخراج دی ان ای از نمونه های نوک ریشه طبقه بندی شده انجام گرفت. ناحیه ITS nrDNA با استفاده از زوج آغازگر های ITS1F و ITS4B یا ITS4 تکثیر و توالی یابی گردید. مقایسه توالی های به دست آمده با توالی های موجود در بانک داده های NCBI، حضور 15 گونه قارچ اکتومیکوریز را در ریشه های این گیاهان نشان داد. از بین گونه های شناسایی شده، 12 گونه شامل Russula chloroides، C. trivialis،R.brevipes، R. faginea، R. integriformis، C. rigens، Cortinarius alpinus، C.collinitus، L.hepaticus، Lactariuschrysorrheus، C. alboaggregatus وHebelomabulbiferum گونه های جدیدی برای فلور قارچی ایران می باشند. جنس Cortinarius و Russula بیشترین تنوع گونه ای را در منطقه موردمطالعه نشان دادند و جنس های Lactarius و Inocybe در رتبه های بعدی قرار گرفتند. با شناخت قارچ های اکتومیکوریز بومی در مناطق مختلف می توان با تلقیح برخی از آن ها به نهال های جنگلی، توانایی های آن ها در برنامه های احیا و مدیریت بهینه جنگل و جنگل کاری استفاده نمود.

    کلید واژگان: بیولوژی جنگل, دی ان ای ریبوزومی, همزیستی, حفاظت جنگل, راش}
    Hamed Aghajani*, Mohammad Hojjati, Mohammad Ali Tajick, Moahammad Reza Pourmajidian, Ali Borhani

    In this study, the ectomycorhizal fungi from beech trees in highland beech forests of Farim (Mazandaran province) were identified based on extraction of DNA from roots and sequencing the ITS region of nuclear ribosomal DNA. For this purpose, in the altitude of 1500-2100 meters A.S.L, 30 plot and one plant per each plot were selected randomly and samples were taken from roots in depths of 10 cm and 60 cm away from tree trunk. The DNA was extracted from classified root tips. ITS nrDNA was replicated and sequenced using ITS1F and ITS4B or ITS4 primer pairs. Comparison of the obtained sequences with sequences deposited in the gene NCBI database revealed the presence of 15 species of ectomycorrhizal fungi in the roots of these plants. Among the identified species, 12 species including Russula chloroides, Cortinarius trivialis, Russula brevipes, Russula faginea, Russula integriformis, Cortinarius rigens, Cortinarius alpinus, Cortinarius collinitus, Lactarius hepaticus, Lactarius chrysorrheus, Cortinarius alboaggregatus, and Hebeloma bulbiferum are reported for the first time to Iran mycoflora. The genus Cortinarius showed the highest species diversity in the studied area followed by Russula, Lactarius, and Inocybe. The identification of ectomycorrhizal fungi could help us use their potentials in the regeneration and optimal management programs of forests and plantations.

    Keywords: Forest Biology, rDNA-ITS, Symbiosis, Forest conservation, Beech}
  • حامد آقاجانی، محسن بهمنی*، مینا رئیسی گهرویی، داود افهامی سیسی، فرهاد کول
    مطالعات بنیادی بر روی چوب درختان و درختچه های جنگلی می تواند امکان استفاده از آنها را در مصارف مختلف آشکار سازد، یا منجر به ایجاد بانک اطلاعاتی گونه های مختلف چوبی کشور شود. بارانک (Sorbus tominalis L.) از گونه های درختی کمیاب و با ارزش جنگل های هیرکانی و ارسباران است. در این مطالعه برخی ویژگی های آناتومی، بیومتری، فیزیکی و شیمیایی چوب درخت بارانک مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه های مورد استفاده در این تحقیق از دیسک درختان قطع شده در جنگل های سنگده استان مازندران تهیه شدند. بررسی ها نشان داد درخت بارانک دارای چوبی بسیار فشرده و متراکم (با دانسیته kg m-3832) و همکشیدگی بالایی (83/15 درصد) است. چوب بارانک به علت نبود مرز مشخص بین حلقه های سالانه به طور ظاهری نقوش برجسته ای ندارد. این چوب از نظر آناتومی کاملا پراکنده آوند بوده و عناصر آوندی آن اغلب منفرد می باشند. آوند ها بلند و باریک بوده و اثری از آنها با چشم غیر مسلح در برش عرضی چوب دیده نمی شود. مرز حلقه های رویشی در این چوب تنها با دو تا سه ردیف فیبر فشرده ی چوب پایان قابل تمایز است. پره های چوبی ناهمگن و اغلب دو ردیفه و گاهی تک ردیفه هستند و نقش خاصی در برش های مختلف چوب ندارند. الیاف این گونه از نوع فیبر تراکئید بوده و میانگین طول و ضخامت دیواره آنها به ترتیب 1575 و 33/9 میکرون اندازه گیری شد. میانگین مقادیر سلولز، لیگنین، مواد استخراجی و خاکستر این چوب نیز به ترتیب 8/49، 9/18، 3/2 و 8/0درصد بود. حفظ گونه های با ارزش جنگل های شمال از جمله بارانک، باید در دستور کار متولیان منابع طبیعی قرار بگیرد.
    کلید واژگان: آناتومی, بارانک, بیومتری الیاف, جنگل های هیرکانی, مازندران}
    Hamed Aghajani, Mohsen Bahmani *, Mina Raeisi Gahrooyi, Davood Efhamisisi, Farhad Kool
    Fundamental studies in wood of trees and shrubs can reveal the possibility of their utilization in various applications or lead to create a database of different wood species. Wild service tree (Sorbus torminalis L.) is a rare and valuable tree species in Hyrcanian and Arasbaran forests. This study were investigated some anatomical, biometrical, physical and chemical properties of wild service wood. Wood samples were cut from Sangdeh forests of Mazandaran. Studies have shown that wild service tree is extremely compact and dense; its average density is 832 kg m-3 and its shrinkage is about 16%. Growth rings boundaries are indistinct. From anatomical view, it is a diffuse-porosity wood and its vessels are exclusively solitary, long (999 microns), narrow (55 microns) and are not visible with naked eye in transverse section. Growth ring boundaries can be distinguished by only two to three compact fiber layers. Rays parenchyma is heterogeneous, exclusively 2-seriate (partially uniseriate). The fibers are of vascular tracheids type with an average length and cell wall thickness of 1575 and 9.33 micron, respectively. The content of cellulose, lignin, extractives and ash were 49.8, 18.9, and 2.3 percent, respectively. Preservation of valuable tree species of the northern forests such as wild service tree should be on the agenda of natural resource custodians.
    Keywords: Wild service tree, Mazandaran, anatomy, Fiber biometry, Hyrcanian forests}
  • حامد آقاجانی، سید محمد حجتی*، محمدعلی تاجیک قنبری، محمدرضا پورمجیدیان، علی برهانی
    با توجه به نقش مثبت قارچ های اکتومیکوریز در جذب آب و مواد غذایی و انتقال به درختان، شناسایی آن ها از اهمیت زیادی برخوردار است. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط تنوع قارچ های اکتومیکوریز شناسایی شده با برخی ویژگی های شیمی خاک در سری فلورد جنگل های فریم استان مازندران انجام شد. در سه دامنه ارتفاعی 300 متری (1200 تا 1500، 1500 تا 1800 و 1800 تا 2100)، 45 درخت راش (Fagus orientalis Lipsky) (در هر طبقه ارتفاعی 15 درخت) انتخاب و نمونه برداری از ریزریشه های آن ها به عمق 10 سانتی متر انجام شد. در کنار محل مورد نظر برای برداشت ریشه، یک نمونه به عمق 10 سانتی متر برای بررسی ویژگی های شیمیایی خاک نیز برداشت شد. نمونه های ریشه در آزمایشگاه قارچ شناسی از طریق استخراج DNA ناحیه ITS nrDNA با استفاده از زوج آغازگر های ITS1F و ITS4B یا ITS4 تکثیر و توالی یابی شده و با نرم افزار BioEdit اصلاح و در NCBI بررسی شدند. نمونه های خاک نیز پس از انتقال به آزمایشگاه، به مدت دو هفته در هوای آزاد خشک شده و پس از عبور از الک های دو میلی متری، مشخصه های شیمی خاک بررسی شدند. بر اساس نتایج بررسی همزیستی اکتومیکوریزی، 10 خانواده مختلف شناسایی شدند و بیشترین همزیستی مربوط به Russulaceae و Cortinariaceae بود. مقدار مشخصه های خاک مانند pH، نیتروژن، فسفر، پتاسیم و کربن در طبقه ارتفاعی اول بیشتر از دو طبقه دیگر بود. همچنین، نتایج تجزیه واریانس و مقایسه های میانگین متغیرهای خاکی در منطقه مورد مطالعه نشان داد که بین طبقه های ارتفاعی از نظر مقدار فسفر، پتاسیم و اسیدیته تفاوت معنی داری وجود داشت. یافته های این پژوهش موید آن است که شرایط رویشگاهی و تنوع گونه ای توده های جنگلی می توانند بر ویژگی های خاک و غنای گونه ای اکتومیکوریزها و پیرو آن، پویایی بوم سازگان جنگل موثر باشند.
    کلید واژگان: اسیدیته خاک, اکولوژی گیاهی, پتاسیم, جنگل های هیرکانی, سلامت جنگل, فسفر}
    Hamed Aghajani, Seyyed Mohammad Hodjati *, Mohammad Ali Tajick, Ghanbari, Mohammad Reza Pourmajidian, Ali Borhani
    According to the positive role and symbiosis of ectomycorrhizal fungi for absorbing water and nutrition and transferring to trees, identification of them are of great importance. The aim of this study was to investigate the relationship between recognized ectomycorrhizal fungi and some soil chemical properties in the Flourd series of Farim forests, Mazandaran province. Forty five beech trees were measured in three elevation classes (1200-1500, 1500-1800, and 1800-2100m a.s.l.) and samples were taken from the root tips at a depth of 10 cm. ITS nrDNA was replicated and sequenced using ITS1F and ITS4B or ITS4 primer pairs, then was corrected by BioEdit software and studied in NCBI. After specified the desired tree for sampling root tips, a sample was taken next to the same tree at a depth of 10 cm to examine of soil chemical properties. The results of this study showed that 10 different families were identified that the most symbiosis was in the Russulaceae and Cortinariaceae families. The results showed that edaphic factors such as soil pH, N, P, K, and C in the first elevation were higher than two other elevations. Moreover, the results of statistical analysis showed that P, K, and pH had a significant difference. Our results suggested that forest site conditions and tree diversity can influence on soil properties and the richness of ectomycorrhizal fungi and consequently on forest ecosystem dynamic.
    Keywords: Forest health, Hyrcanian forests, phosphor, plant ecology, potassium, soil pH}
  • لیلا نعمتی انارکی، حامد آقاجانی*، محمدرضا علی بیک
    مقدمه
    در سال های اخیر با استقبال هرچه بیشتر جوامع علمی از ابزارهای وب2، استفاده از روش آلتمتریک به عنوان یکی از روش های علم سنجی، برای سنجش میزان تاثیرگذاری تولیدات علمی در رسانه های اجتماعی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثرگذاری مقالات حوزه پزشکی کودکان ایران با استفاده از روش آلتمتریک انجام شد.
    روش کار
    پژوهش حاضرکاربردی از نوع توصیفی-تحلیلی و روش پژوهش علم سنجی است. جامعه پژوهش شامل 1332 مقاله پژوهشی، مروری و خلاصه کنفرانس‏‏های منتشر شده کشور ایران در حوزه پزشکی کودکان در پایگاه آی. اس. آی طی سال های 2010 تا 2016 است که طی بررسی 256 عدد از آنها دارای نمره آلتمتریک بودند. داده ها با استفاده از نرم افزار Webometric Analysis و افزونه کاربری Altmetric API استخراج و با روش های آمار توصیفی در نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند.
    یافته ها
    از میان 1332 مقاله مورد بررسی در حوزه پزشکی کودکان ایران، 256 مقاله دارای نمره آلتمتریک بودند. این مقالات رسانه های مندلی، سایت یولایک، رسانه های خبری، وبلاگ ها، توییتر، ردیت، فیس بوک، پینترست، فکالتی1000 و گوگل پلاس اشاره شده بودند. میانگین رتبه مقالات حوزه پزشکی کودکان ایران با در نظر گرفتن نمره آلتمتریک 43/0 بود.
    نتیجه گیری
    تعداد مقالات منتشر شده نسبتا مناسب بود، اما مقالات از نظر کیفی و نمرات آلتمتریک کسب شده ناهمگون بودند. نگارش مقالات بین المللی در افزایش تاثیرگذاری مقالات نقش بسزایی دارد. نویسندگان ایرانی این حوزه باید دقت بیشتری در انتخاب مجلات برای انتشار مقالات خود مبذول دارند.
    کلید واژگان: علوم, انتشارات, پزشکی کودکان, رسانه های اجتماعی}
    L. Nemati-Anaraki, H. Aghajani-Koupaei *, M. Alibeyg
    Introduction
    Recent years has witnessed a great use of web2 tools in scientific societies, and Altmetrics method has received more attention by social media as a means of measuring the impact of scholarly documents. This study aims to explore the impact of Iranian pediatrics articles using Altmetrics method.
    Methods
    In this descriptive-analytic study, a scientometric analysis method was used. The study population consisted of 1332 research articles, review articles and conference abstracts published from Iran in the field of pediatrics at Science Citation Index Database, during 2010-2016, that 256 of them received Altmetric score. Altmetrics indicators of articles were collected using Webometric Analysis software and altmetric.com API, and the collected data were analyzed using SPSS19 software.
    Results
    According to the findings, 256 articles out of 1332 articles in the field of pediatrics from Iran, had altmetrics score and were mentioned in 10 social media, i.e. Mendeley, CiteULike, Weblogs, Mainstreams, Twitter, Reddit, Facebook, Pinterest, Google plus and Faculty1000. The average rank of Iranian pediatrics articles with regard to Altmetrics score was 0.43.
    Conclusion
    Although there were a good number of articles on pediatrics, they were heterogeneous concerning quality and Altmetrics score. Writing international articles has an important role in increasing the impact of articles. It seems that writers in this field should be more careful in selecting journals to publish their articles.
    Keywords: Science, Publications, Pediatrics, Social media}
  • ساره حسینی *، حامد آقاجانی
    توسکای ییلاقی درختی تند رشد و بومی جنگل های شمال البرز است که کاشت آن در احیا و حفاظت جنگل بسیار موثر است. به منظور بررسی خصوصیات کمی و کیفی درختان توسکای ییلاقی با تغییرات ارتفاع از سطح دریا، چهار رویشگاه در جنگل های پهنه کلا ساری در راستای تغییرات ارتفاع از سطح دریا انتخاب شد. در این پژوهش به منظور برداشت داده های صحرایی از روش آماربرداری تصادفی- منظم استفاده و در مجموع مشخصات کمی و کیفی تعداد 338 درخت اندازه گیری شد و متغیرهای قطر برابرسینه، ضریب قدکشیدگی (h/d) و سطح مقطع برابرسینه، حجم سرپا، تعداد در هکتار، کیفیت تنه، درصد تاج پوشش درختان و وضعیت تجدید حیات در رویشگاه های مورد نظر، ثبت شد. نتایج نشان داد که متوسط قطر برابرسینه، حجم سرپای توده و سطح رویه زمینی درختان در ارتفاع 430 متری از سطح دریا و میانگین ارتفاع درختان و ضریب قدکشیدگی در ارتفاع 660 متری از سطح دریا از بیشترین مقدار برخوردار بوده است. همچنین مقایسه میانگین قطری و ارتفاعی رویشگاه ها نشان داد که از لحاظ افزایش قطری و ارتفاعی تفاوت معنی داری دارند. با توجه به نتایج به دست آمده، مشخص شد که عامل ارتفاع از سطح دریا در وضعیت کمی و کیفی توسکای ییلاقی موثر است.
    کلید واژگان: ارتفاع از سطح دریا, توسکای ییلاقی, حفاظت جنگل, متغیرهای کمی و کیفی, مازندران}
    Sare Hoseini *
    Alnussubcordata is one of the native and the fast growing trees in Hyrcanian forests which its plantation helps to conserve and protect the forest. In this study, for surveying the quantitative and qualitative characteristics of Alnussubcordata with changing the elevation above sea level, four sites were selected in Pahne Kolla forests, Sari, Iran. The systematic random method was used for tree sampling and finally the quantitative and qualitative characteristics of 338 trees were measured. Such characteristics as diameter at breast height, slenderness index (h/d), basal area, trees volume (m3/ha), stem quality, canopy percentage and regeneration in the study area were recorded. The results indicated that average DBH, volume and basal area of trees at elevation 430 (m a.s.l) and average height of trees and slenderness index (h/d) at elevation 600 (m a.s.l) were the highest among other elevations. The comparison of average DBH and height of trees in the sites demonstrated that sites have significant difference whit each other. Therefore, according to the results, altitude is an effective factor in the quantitative and qualitative characteristics of Alnus subcordata.
    Keywords: Elevation above sea level, Alnus subcordata, Forest conservation, Quantitative, qualitative characteristics, mazandaran}
  • حامد آقاجانی*، محمدرضا مروی مهاجر، محمدرضا آصف، انوشیروان شیروانی

    این پژوهش با هدف بررسی تاثیر مدیریت جنگل بر حضور و فراوانی قارچ های ماکروسکوپی انجام گرفت. بدین منظور با آماربرداری 100 درصد از کلیه درختان قارچ زده، برداشت قارچ های عامل پوسیدگی از روی درختان در رویشگاه های مورد بررسی سه رویشگاه که سه سابقه مدیریتی متفاوت در جنگل خیرود یعنی سه دوره نشانه گذاری در پاتم، دو دوره نشانه گذاری در نم خانه و فاقد نشانه گذاری درگرازبن برخوردار بودند انتخاب شدند. نتایج این بررسی نشان داد که بیشترین فراوانی قارچ های ماکروسکوپی در طبقه پنج طبقه بندی درختان از نظر سلامت یعنی خشکه دار افتاده یافت می شوند. Ganoderma lucidum با 14 درصد بیشترین فراوانی و Cookeina sp. با 008/0 درصد کمترین فراوانی را داشتند. با توجه به مساحت مورد بررسی درصد حضور قارچ های ماکروسکوپی در هر هکتار به ترتیب در جنگل های دست نخورده و نشانه گذاری نشده (گرازبن) 22/1، دست خوردگی کم (نم خانه) 18/1 و دست خوردگی زیاد (پاتم) 54/0 است. این پژوهش نشان می دهد که درصد قارچ های ماکروسکوپی در جنگل های بکر و دست نخورده بیشتر از جنگل مدیریت شده است.

    کلید واژگان: اکولوژی قارچ, پوسیدگی چوب, حمایت جنگل, مدیریت جنگل}
    Hamed Aghajani*, Mohammad Reza Marvi Mohadjer, Mohammad Reza Asef, Anooshirvan Shirvany

    This research aimed to investigate the effects of forest management on the presence and abundance of macrofungi. Through a full inventory of all fungus-affected trees and removing the fungi from the trees in the sites under investigation, three of them having a long history of different forest management in the Kheyroud Forest were selected, i.e. one in Patom with three periods of tree marking, another in Namkhaneh with two and the other in Gorazbon with no tree marking. The results showed that the majority of the fungi could be found at the fifth level of tree categorization regarding their health, i.e. at the level of fallen dead wood (log, stump, branches and twigs). Ganoderma lucidum at 14 percent showed maximum abundance, whereas Cookeina at 0/008 the lowest. With regard to the area of the site under investigation, in hectare, the percentage of the fungi in Gorazbon, Namkhaneh and Patom were 1.22, 1.18, and 0.54%, respectively. It could finally be concluded that the percentage of the wood macrofungi in intact forests was more than managed ones.

    Keywords: Fungal ecology, Wood decay, Forest protection, Forest management}
  • حامد آقاجانی، محمدرضا مروی مهاجر، محمدرضا آصف، انوشیروان شیروانی
    ممرز (Carpinus betulus L.)فراوان ترین درخت جنگل های شمال ایران می باشد. هدف این پژوهش بررسی فراوانی قارچ های ماکروسکوپی عامل پوسیدگی روی اندام های هوایی درخت ممرز و شناسایی قارچ های ماکروسکوپی عامل پوسیدگی آن است. در این تحقیق جنگل آموزشی و پژوهشی دانشگاه تهران در خیرود نوشهر انتخاب و بعد از انجام جنگل گردشی، نمونه برداری در فصول تابستان و پاییز طی چندین برداشت در قطعه های 110، 207 و 311 به ترتیب در بخش های پاتم، نم خانه و گرازبن این جنگل، آماربرداری صددرصد از کلیه درختان ممرز قارچ زده انجام گردید. درمجموع در این سه قطعه 48 درخت ممرز سرپا مورد بررسی قرار گرفت و 15 گونه از قارچ های ماکروسکوپی عامل پوسیدگی ممرز شناسایی گردید. همچنین گونه و جنس های Armillaria mellea، Hypholoma fasciculare، Crepidotus sp.، Pluteus sp.، Coprinus sp.، Ganoderma applanatum برای اولین بار روی ممرز از ایران گزارش شد. نتایج این بررسی نشان داد که موقعیت یا محل استقرار قارچ های ماکروسکوپی روی درختان ممرز در سطح 1% معنی دار بوده است ولی با آشکوب بندی جنگل، قطر برابر سینه درختان، تقارن تاج و شاخه دوانی رابطه معنی داری نداشته است؛ به طوری که بیشترین فراوانی قارچ های ماکروسکوپی به ترتیب روی تنه درختان، آشکوب میانی، کلاسه قطری بیشتر از 80 سانتی متر، تاج نامتقارن و پرشاخه بوده است. بنابراین با توجه به اهمیت قارچ های ماکروسکوپی باید در مدیریت جنگل، شیوه های جنگل شناسی طوری لحاظ گردد که به حفظ این عناصر با ارزش توجه شود.
    کلید واژگان: جنگل شناسی, قارچ های ماکروسکوپی, مورفولوژیک, ممرز, تنه درختان}
    Hamed Aghajani, Mohammad Reza Marvei Mohadjer, Mohammad Reza Asef, Anoshirvan Shirvany
    Hornbeam (Carpinus betulus L.) is an abundant tree in the Northern forests of Iran and recognition of the morphological features of this species is helpful to understand complex ecosystem of our forests. Due to favorable climate and soil conditions، there are rich vegetation as well as flora and fungi in some parts of the northern forests of Iran. The purpose of this study was to study the relationship between the frequency of and some morphological features of hornbeam trees as well as identifying the fungi responsible for their wood-decaying. After primary field inspection، fungi samples were collected in the summer and autumn from hornbeam trees. The collected samples belonged to compartments 110، 207 and 311 in educational and research forests of the University of Tehran. Of 48 live standing hornbeam trees in the compartments، 15 species of wood-decay fungi were identified. Six species including Armillaria mellea، Hypholoma fasciculare، Crepidotus sp.، Pluteus sp.، Coprinus sp.، Ganoderma applanatum are first report on Hornbeam in Iran. The achieved statistics using SAS software and Duncan test illustrated that the location of macrofungi on hornbeam trees was significant at 1% (p<0. 01). However، there was no meaningful connection to the classification of tree height، diameter at breast height، crown symmetry، and branchiness. The highest frequency of wood macrofungi was concentrated on the trunks of trees، middle story، diameter classes greater than 80 cm، and asymmetric branched crowns، respectively. Since macro fungi play a crucial role in forest management، selecting appropriate silviculture methods so as to preserve these highly valuable elements is of paramount importance.
    Keywords: Silviculture, morphologic, Hornbeam, macrofungi, trunks of trees}
  • حامد آقاجانی*، محمدرضا مروی مهاجر، علی جهانی، محمدرضا آصف، انوشیروان شیروانی، مجتبی آذریان
    یکی از مزایای شبکه عصبی مصنوعی قابلیت کاربرد آن در مدیریت و برنامه ریزی اکوسیستم های طبیعی است. با توجه به اینکه جنگل های شمال ایران دارای تنوع رویشگاهی بالایی هستند و برای مدیریت آنها نیاز به شناخت اکوسیستم این جنگل ها داریم، بررسی این موضوع که استفاده از شبکه عصبی مصنوعی تا چه حدی در کلاسه بندی حضور و فراوانی قارچ های ماکروسکوپی جنگل ها موثر است، از اهمیت خاصی برخوردار است. بنابراین برای کسب اطلاعات در این زمینه، جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود در نوشهر انتخاب شد و بعد از انجام جنگل گردشی های مقدماتی و انتخاب قطعه های مورد نظر نمونه برداری، در فصول تابستان و پاییز طی چندین برداشت در قطعه های 110، 207 و 311 به ترتیب در بخش های پاتم، نم خانه و گرازبن این جنگل، آماربرداری صددرصد از کلیه درختان بلندمازو و ممرز قارچ زده انجام گردید. درمجموع، از این سه قطعه، 231 نمونه قارچ ماکروسکوپی از روی درختان بلندمازو و ممرز جمع آوری گردید که 112 نمونه آنها مربوط به قارچ های چوب زی بودند. نتایج این تحقیق نشان داد که شبکه عصبی مصنوعی طراحی شده، قابلیت خوبی در کلاسه بندی فراوانی قارچ های ماکروسکوپی درختان مورد مطالعه دارد. شبکه با دو لایه پنهان و 11 نرون در هر لایه با توجه به بیشترین مقدار ضریب تعیین، بهترین عملکرد بهینه سازی توپولوژی را نشان می دهد. تعداد ورودی ها برابر با 112 نمونه با 11 متغیر و تعداد خروجی ها شامل چهار طبقه یا کلاس فراوانی قارچ است. نتایج مربوط به آنالیز حساسیت مولفه های بکار برده شده به منظور مدل سازی در پیش بینی هریک از کلاسه های قارچ با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی نیز نشان داد که درجه پوسیدگی خشکه دار، سلامت درخت، وضعیت درخت و ریزاقلیمی توده به ترتیب بیشترین تاثیر را در حضور و فراوانی قارچ های ماکروسکوپی از خود نشان می دهند.
    کلید واژگان: جنگل شناسی, سلامت و وضعیت درخت, بلندمازو, پوسیدگی خشکه دار, ریزاقلیمی, ممرز}
    H. Aghajani*, M.R. Marvie Mohadjer, A. Jahani, M.R. Asef, A. Shirvany, M. Azaryan
    One advantage of artificial neural networks is application in the management and planning of natural ecosystems. Considering the high biological diversity of northern forests of Iran، it is necessary to know forests ecosystems. Thus، using artificial neural networks is important for modeling and forecasting of presence and abundance of wood macrofungi in forests. Fungi samples were collected in summer and fall seasons on oak and hornbeam trees from compartments 110، 207 and 311 in educational and research forest of the University of Tehran. Totally 231 samples of macrofungi were collected that 112 samples of them belong to wood decay fungi. Results showed that the designed artificial neural network، has suitable potential for modeling of abundance of wood fungi. Network with two hidden layers and 11 neurons in each layer with the highest coefficient of determination، show the best performance of topology optimization. The number of inputs and outputs equal to 112 samples with 11 variables including density class 4 or class of fungi. Sensitivity analysis showed the decay stage of tree، tree health status and its condition and stand microclimate have the most effect on presence and abundance of wood macrofungi.
    Keywords: Silviculture, tree health, condition, oak, hornbeam, decay stage, stand microclimate}
  • حسن اشرفی ریزی، امیر رمضانی، حامد آقاجانی، زهرا کاظم پور
    هدف
    هدف این پژوهش تعیین میزان سواد رسانه ای و اطلاعاتی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان است.
    روش
    روش پژوهش، پیمایشی تحلیلی و از نوع کاربردی است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بوده که بر اساس متون علمی معتبر و نیز نیاز پژوهشگران تهیه شده است. روایی توسط متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی مورد تایید قرار گرفت. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ مقدار 89 درصد به دست آمد. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بوده (6000 نفر) که حجم نمونه 361 نفر به دست آمد. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای است. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (T.test، ANOVA، Tukey) استفاده شد.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد میانگین سواد رسانه ای و اطلاعاتی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با استفاده از پرسشنامه ایرانی سواد رسانه ای و اطلاعاتی 444/0±34/3 است که بالاتر از حد متوسط و نسبتا مطلوب می باشد. بیشترین میانگین مربوط به ارتقای مرتبه علمی (از جمله مقطع تحصیلی، شغلی، و...) با 975/0±84/3 و کمترین میانگین مربوط به دشواربودن شروع به کار تحقیق با 08/1±50/2 بوده است. میانگین مولفه استفاده با 608/0±63/3 بیشتر از سایر مولفه ها بوده و کمترین میانگین مولفه ها مربوط به مولفه دسترسی با 710/0±90/2 می باشد. مقایسه بین جنسیت و سن و میزان سواد رسانه ای و اطلاعاتی نشان داد که بین سواد اطلاعاتی بر حسب متغیرهای مذکور تفاوت معنی داری وجود ندارد، اما بر حسب مقطع تحصیلی، دانشکده و سطح درآمد خانواده تفاوت معنی داری وجود دارد.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد میزان سواد رسانه ای و اطلاعاتی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بالاتر از حد متوسط و نسبتا مطلوب است. با این وجود، دانشجویان در زمینه شروع به کار تحقیق، تعریف موضوع برای تحقیق و نیز تعیین اعتبار یک وب سایت وضعیت مطلوبی ندارند. در مجموع، لازم است هم دانشجویان و هم دست اندکاران امر آموزش به عوامل موثر در افزایش سوادرسانه ای و اطلاعاتی به عنوان یک قابلیت اساسی در استفاده از رسانه های چاپی و الکترونیکی توجه ویژه نمایند.
    کلید واژگان: سواد رسانه ای و اطلاعاتی, دانشجویان, دانشگاه علوم پزشکی اصفهان}
    Hassan Ashrafi Rizi, Amir Ramezani, Hamed Aghajani, Zahra Kazempoor
    Purpose
    The purpose of this research was to determine the amount of media and information literacy among Isfahan University of Medical Science's students using Iranian Media and Information Literacy Questionnaire (IMILQ).
    Methods
    This is an applied analytical survey research in which the data were collected by a researcher made questionnaire. The questionnaire was provided based on specialist's viewpoints and valid scientific works. Its validity and reliability were confirmed by Library and Information Sciences specialists and Chronbach's alpha (r=0.89) respectively. Statistical population consisted of all students at Isfahan University of Medical Sciences (6000 cases) and the samples were 361. Sampling method was random stratified sampling. Data were analyzed by descriptive and inferential statistics.
    Results
    The findings showed that the mean level of media and information literacy among Isfahan University of Medical Science's students was 3.34±0.444 (higher than average). The highest mean was promotion of scientific degree with 3.84±0.975 and the lowest mean was difficulties in starting research with 2.50±1.08. The mean of use dimension was more than others with 3.63±0.608 and the lowest mean of dimensions was for access dimension with 2.90±0.710. Comparison between gender age and the amount of media and information literacy among Isfahan University of Medical Science's students showed no significant difference, but there was significant difference between educational degree, college type and family's income and amount of media and information literacy.
    Conclusions
    The results showed that the ratio of media and information literacy among Isfahan University of Medical Science's students was higher than average. But students did not have enough skills in starting the research, defining the research subject as well as determining a website validation. In general, all students and education practitioners should pay special attention to factors affecting the improving media and information literacy as a main capability in using printed and electronic media.
    Keywords: Media, Information Literacy (MIL), Students, Isfahan University of Medical Sciences}
  • حامد آقاجانی، محمدرضا مروی مهاجر، محمدرضا آصف، انوشیروان شیروانی
    قارچ ها بخش بزرگی از موجودات زنده هستند که در شرایط اکولوژیکی متفاوت یافت می شوند و یکی از اجزای مهم اکوسیستم جنگل به شمار می روند. باتوجه به اینکه جنگل های شمال ایران غالبا کوهستانی اند و تنوع رویشگاهی بالایی نیز دارند، بررسی این موضوع بسیار مهم است که عوامل مهم فیزیوگرافی ازقبیل ارتفاع از سطح دریا، شیب و جهت دامنه تا چه حد در تنوع و فراوانی قارچ های ماکروسکوپی درختان بلندمازو و ممرز این جنگل ها موثر است. برای کسب اطلاعات در این زمینه جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود در نوشهر انتخاب شد و بعد از انجام دادن جنگل گردشی های مقدماتی و انتخاب پارسل های مورد نظر، در فصل های تابستان و پاییز طی چندین برداشت در پارسل های 110، 207 و 311 به ترتیب واقع در بخش های پاتم، نم خانه و گرازبن این جنگل نمونه برداری انجام شد و از کلیه درختان بلندمازو و ممرز قارچ زده آماربرداری صددرصد شد. درمجموع این سه پارسل 190 نمونه قارچ ماکروسکوپی از روی درختان بلندمازو و ممرز جمع آوری شد که 113 نمونه آن ها مربوط به قارچ های چوب زی بودند. نمونه های جمع آوری شده در آزمایشگاه قارچ شناسی موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور شناسایی شدند. شناسایی نمونه ها با استفاده از منابع استاندارد و براساس خصوصیات ماکروسکوپی و میکروسکوپی قارچ ها صورت گرفت. پس از محاسبات آماری در محیط SAS و آزمون دانکن، نتایج این بررسی نشان داد، در سطح 1 درصد، فراوانی قارچ های ماکروسکوپی چوب زی و عوامل فیزیوگرافی (ارتفاع از سطح دریا، شیب و جهت دامنه) رابطه معنی داری دارد؛ به طوری که بیشترین فراوانی قارچ های ماکروسکوپی چوب زی به ترتیب در ارتفاع 800 تا 1200 متر بالاتر از سطح دریا، شیب 0 تا 20 درصد و در جهت غرب و جنوب غرب است.
    کلید واژگان: بلندمازو, جنگل خیرود, عوامل فیزیوگرافی, قارچ های ماکروسکوپی چوب زی, ممرز}
    Hamed Aghajani, Mohammad Reza Marvie Mohadjer, Mohammad Reza Asef, Anoushirvan Shirvany
    Fungi include a large group of organisms that are found in different ecological conditions and are important components in forest ecosystems. The northern forests of Iran are mountainous mixed forests، and have high biological diversity. The aim of this research was asses influence of physiographic factors on abundance and diversity of wood macrofungi. After of primary field inspection fungi samples were collected in summer and fall seasons from oak and hornbeam trees. The collected sampeles belong to compartments 110، 207 and 311 in educational and research forest of the University of Tehran. Totally 190 samples of macrofungi from oak and hornbeam tress were collected in three compartments، 114 samples of collected specimens belong to wood decay fungi. The collected samples were identified according to standard sources based on macroscopic and microscopic characteristics of fungi، in Iranian Research Institute of Plant Protection. The Duncan test was used for statistical analysis by SAS software. Results showed significant relationship between the physiographical factors (altitude، slope، and aspect) and abundance of fungi in (p<0. 01)، the most of macrofungi species were found in altitude between 800 to 1200 M، on slopes 0 to 20 percent and in the southwest and west aspects.
    Keywords: hornbeam, oak, physiographic factors, wood macrofungi}
  • بررسی آیرودینامیک دهانه ورودی هواپیمای کنکورد
    حامد آقاجانی
    پروازهای مسافربری با سرعت بالا، به خصوص در سرعت های مافوق صوت، مشکلات فنی فراوان را در زمان پیدایش خود در بر داشتند که طی سالهای دهه 60 و اوایل دهه 70 مطرح شده و حل گردیدند. سلسله این مباحث منجر به ظهور پرنده بی همتائی در تاریخ مسافرت های هوائی به نام کنکورد شد. واضح است که در طراحی هر یک از وسایل حمل و نقل هوایی مسائل فنی فراوانی مورد بررسی قرار گرفته و برطرف شده اند. ...
    کلید واژگان: دهانه ورودی مافوق صوت, طراحی آیرودینامیکی, دهانه متغیر, کنکورد}
سامانه نویسندگان
  • حامد آقاجانی
    آقاجانی، حامد
  • حامد آقاجانی درازکلا
    آقاجانی درازکلا، حامد
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال