حسن حق شناس
-
سابقه و هدفمتخصصان اصلاح نباتات برای انتخاب اهداف اصلاحی خود از میان صفات متنوع مورفولوژیک و فیزیولوژیک نیاز به دسته بندی محدودیت ها و قابلیتهای موجود در گیاهان دارند؛ این موضوع برای برآورد میزان افزایش عملکرد ناشی از تغییر در صفات گیاهی اهمیت بالایی دارد که رسیدن به آن مستلزم استفاده از روشهای آماری مناسب است. از این رو، این پژوهش با هدف شناسایی و انتخاب صفات زراعی موثر بر عملکرد ارقام بومی برنج با استفاده از رگرسیون چندگانه در منطقه ساری انجام شد.مواد و روش هابرای اجرای آزمایش در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار و 12 رقم بومی برنج، دادههای مورد نیاز برای استفاده در مدلسازی رگرسیونی جمعآوری شدند. به منظور تعیین مهم ترین صفات و نشان دادن سهم صفات مختلف در تشکیل و تعیین عملکرد شلتوک از روش گزینش متغیر و رگرسیون چندگانه استفاده شد. با استفاده از رگرسیون چندگانه، ارتباط بین عملکرد شلتوک با تمامی صفات به صورت کمی تعیین شد. همچنین، با توجه به همبستگی منفی و یا مثبت موجود بین صفات تعداد خوشه چه پر در خوشه و شاخص برداشت، برای شناسایی تغییرات عملکرد ناشی از همبستگی این دو صفت، سه فرضیه مطرح و جوانب مختلف آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج و بحث: صفات تعداد روز تا سبز شدن بذر، تعداد روز تا گرده افشانی، تعداد روز تا رسیدگی فیزیولوژیک، طول برگ پرچم، تعداد خوشه چه پر در خوشه، وزن هزار دانه و شاخص برداشت که در افزایش عملکرد بیشترین نقش را داشتند، با استفاده از رگرسیون چندگانه، شناسایی و مقدار مطلوب هر یک از آن ها مشخص شدند. این هفت متغیر، 50 درصد از تغییرات عملکرد را توجیه کردند. نتایج نشان داد چنانچه ارتباط و همبستگی موجود بین صفات تعداد خوشه چه پر در خوشه و شاخص برداشت دستخوش تغییرات قرار گیرد، می توان از آن به نفع عملکرد بهره گرفت. با توجه به همبستگی منفی موجود بین دو صفت تعداد خوشه چه پر در خوشه و شاخص برداشت، برای تعیین تغییرات عملکرد سه فرضیه مطرح شد. اگر همبستگی موجود بین صفات شاخص برداشت و تعداد خوشه چه پر در خوشه قابل شکستن نباشد، عملکرد نسبت به متوسط عملکرد ارقام بومی برنچ 1722 (از 4581 به 6303) کیلوگرم در هکتار افزایش خواهد یافت. در صورتی که مقدار تعداد خوشه چه پر در خوشه و شاخص برداشت در حد متوسط بماند، عملکرد به میزان 1985 (از 4581 به 6566) کیلوگرم در هکتار افزایش خواهد یافت. اگر همبستگی بین تعداد خوشه چه پر در خوشه و شاخص برداشت شکسته شود، مقدار افزایش عملکرد 2747 (از 4581 به 7329) کیلوگرم در هکتار خواهد بود. نتایج روش مورد استفاده در این تحقیق به علت اینکه به اختلافات ژنتیکی بین ارقام توجه دارد، می تواند راهگشای متخصصان اصلاح نباتات برای انتخاب صفات موثر بر عملکرد برنج باشد.نتیجه گیریبا انتخاب مقادیر بهینه صفات انتخاب شده در مدل، متوسط عملکرد از 4581 کیلوگرم در هکتار به 6303 تا 7329 کیلوگرم در هکتار قابل افزایش است. نتایج روش مورد استفاده در این پژوهش به علت اینکه به اختلافات ژنتیکی بین ارقام توجه دارد، می تواند در کنار سایر روش ها به متخصصان اصلاح نباتات برای انتخاب مهم ترین صفات موثر بر عملکرد ارقام برنج کمک کند.کلید واژگان: اصلاح نباتات, تغییرات عملکرد, رگرسیون چندگانه, همبستگی صفاتIntroductionPlant breeders to select their breeding objectives through the physiological and morphological characteristics variation (Khazaei et al., 2016); require classification of the limitations and capabilities which exists in plants (Soltani et al., 2000); this issue for plant characteristics associated for yield increasing is important in crop breeding programs (Rotter et al., 2015). Therefore, the aim of this research was determine to indentify the effective agronomic traits on yield of local rice cultivars using multiple regression models in Sari region.Materials and methodsFor experiment implementation based on randomized complete blocks design with three replications and 12 local rice cultivars, requirement data for using in regression modeling were collected. Using multiple regressions applied in order to determine the important traits and to show the contribution of each trait in formation of yield. The method identified the relation between yield and all variables. Also, according to the positive or negative correlation between the number of filled spikelet per panicle and harvest index, for indentifying yield variation of these traits, three hypotheses put forward and various aspects of them was examinedResults and discussionSeven important traits including days to seed germination, days to pollination, days to physiological maturity, flag leaf length, number of filled spikelet per panicle, 1000-grain weight and harvest index which affected the most role on yield increasing were recognized their optimal values with multiple regression model. These seven variables explained 50% of yield. The results indicate that if the correlation between the number of filled spikelet per panicle and harvest index would be changed, it can be used for the benefit of yield. Regarding negative correlation between the number of filled spikelet per panicle and harvest index, three hypotheses were evaluated. If the negative correlation between the number of filled spikelet per panicle and harvest index is not breakable, the yield variation would have an increasing of 1722 (from 4581 to 6303) kg ha-1. If with increasing the number of filled spikelet per panicle, harvest index stay at moderate level, it would be an increasing of 1985 (from 4581 to 6566) kg ha-1, and if correlation between the number of filled spikelet per panicle and harvest index is breakable, it would be an increasing of 2747 (from 4581 to 7329) kg ha-1. The results of the method used in this study, due to the fact that the genetic differences between the cultivars are noticeable, can be a way for the breeders to move towards yield increasing in rice cultivars. Obviously, if the main goal is to determine the effective traits on yield of local rice cultivars in the Sari region, it is more appropriate to use more cultivars and years of experimentation.ConclusionWith selecting optimum amount of traits in model, would increase grain yield from an average of 4581 kg ha-1 to 6303-7329 kg ha-1. It was concluded that the method used in this study, because of concerning the genetic differences between varieties, can be used in determining yield increasing in conjunction with other methods and it can guide plant breeders to select important traits effective on yield.Keywords: Correlation, multiple regression, plant breeding, yield variation.
-
تخمین شناختی تلاش برای ارائه پاسخ های مناسب به سوالاتی است که پاسخ از قبل آموخته شده ای ندارد اما برای یک تخمین منطقی، آزمودنی باید مجموعه دانش خود را بازبینی کرده، تغییرات مناسبی بر روی آن ها انجام دهد و در مورد منطقی بودن آن قضاوت نماید تا پاسخ مناسبی ارائه کند. آسیب به لوب پیشانی باعث ارائه پاسخ های عجیب به این سوالات می شود. این پژوهش با هدف تهیه فرم فارسی آزمون تخمین شناختی و مقایسه آن در گروهی از زنان و مردان بهنجار طراحی شد. 268 نفر با دامنه سنی 50-11 سال به شیوه نمونه گیری در دسترس، انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. یک آزمون تخمین شناختی با 30 آیتم تهیه شد و 12 آیتم برای تحلیل آماری نهایی انتخاب شدند. اگرچه نتایج آزمون تی گروه های مستقل نشان داد که زنان در مقایسه با مردان، خطاهای بیش تری در تخمین شناختی دارند، استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد این تفاوت تحت تاثیر اطلاعات عمومی است. رابطه منفی معناداری بین سن و خطای تخمین شناختی (r=-0.17) مشاهده شد. بین تحصیلات با خطای تخمین شناختی ارتباط معناداری به دست نیامد. این پژوهش نشان داد تفاوت های زنان و مردان در تخمین شناختی بیش تر تحت تاثیر اطلاعات عمومی قرار دارد و اثر جنسیت معنی دار نیست.
کلید واژگان: تخمین شناختی, لوب پیشانی, اطلاعات عمومی, تغییرات شناختیCognitive estimation is an attempt to provide reasonable answers to questions for which there is no relevant knowledge. For a reasonable estimation, the subject must be able to retrieve all the knowledge, modify them appropriately, and judge the logicalness in order to provide a reasonable response. Frontal lobe injury causes to present unusual responses to these questions. The aim of this study is to provide Persian form of cognitive estimation test and compare it among a group of normal men and women. 268 individuals (140 women and 128 men) aged 11-50 years old were selected by convenience sampling method. A cognitive estimation test was developed that contained 30 items from which 12 items were selected for the final statistical analysis. Although the results of the independent T test showed that women have more errors in cognitive estimation compared with men, covariance analysis showed that this difference is affected by the general information. There was also a significant negative correlation between age and cognitive estimation error (r=-0.17, p<0.05). There wasn’t any relationship between education and cognitive estimation error. The present study provides a Persian version of cognitive estimation test and an instrument to diagnose frontal lobe injuries and a quick diagnosis of cognitive changes due to aging.Keywords: Cognitive estimation, Frontal lobe, General information, Cognitive changes -
هدفهدف پژوهش تعیین ویژگی های شخصیت در ابعاد سرشت و منش در بیماران دچار اختلال وسواسی- اجباری در مقایسه با اختلالهای اضطرابی دیگر بود.روشروش مطالعه مقطعی و جامعه آماری 88 بیمار 90 بود. از میان آنها به روش نمونه گیری در دسترس - درمانگاه شهید نادر کاظمی شهر شیراز در سال 91 45 بیمار وسواسی - اجباری و 43 بیمار دچار سایر اختلالهای اضطرابی در محدوده سنی 20 تا 50 سال انتخاب شد. ابزار پژوهش، مصاحبه بالینی، پرسش نامه سرشت و منش کلونینجر، پرزیبک، شوراکیک و ووتزل 1994 و پرسشنامه اضطراب بک 1988 بود.یافته هانتایج نشان داد نمره های بیماران دچار اختلال وسواسی- اجباری در بعدهای نوجویی و خودراهبری به نحو معنی داری کمتر از بیماران دچار سایراختلال های اضطرابی است. همچنین، تفاوت شدت اضطراب بین دو گروه معنی دار نیست.نتیجه گیریبه نظر میرسد بیماران دچار اختلال وسواس در استقبال از تجربه های نو و جدید و همچنین در اتکاء به خود در تصمیم گیری و عمل ضعیف تر از سایر بیماران گروه اختلال های اضطرابی باشند. از این یافته ها میتوان در برنامه ریزی روان درمانی این افراد سود جست. به نحوی که در کنار روش های رواندرمانی مورد استفاده برنامه هایی نیز برای استقبال از تجربه های جدید و اتکای به خود در تصمیم گیری های روزمره برای آنها تدارک دید.
کلید واژگان: اختلال اضطرابی, سرشت, شخصیت, منش, وسواسی - اجباریPurposeThe purpose of the present study was to determine personality characteristics in dimensions of temperament and character in patients with obsessive-compulsive disorder (OCD) in comparison with patients with other anxiety disorders (OAD).MethodA cross sectional method was used and participants were 85 patients attending a psychiatric clinic in the city of Shiraz during 2011–2012. Out of these, 45 patients with OCD and 43 patients with OAD diagnoses were selected (with the age range of 20-50 years) based on accessibility. The tools used were clinical interview, the Temperament and Character Inventory (TCI) and Beck's (1988) Anxiety Inventory (BAI).ResultsResults showed that OCD patients showed significantly lower scores in novelty seeking and self-directedness dimensions in comparison with OAD patients. Also, anxiety level was not significantly different between the two groups.ConclusionIt seems that OCD patients have a lower tendency for having new experiences and independent decision making in contrast to OAD patients. The results can help psychologists to plan psychotherapy for OCD patients. Also psychotherapists can prepare schedules to promote initiatives and self - reliance for their routine decisions.Keywords: anxiety disorders, character, obsessive, compulsive, personality, temperament -
سابقه و هدفذخیره شناختی، یک ساختار فرضی است که به طور وسیع مورد استفاده قرار گرفته تا توضیح دهد که چگونه با وجود تغییرات نورودژنراتیو مشابه (از نظر ماهیت و میزان)، افراد از نظر شدت پیر شدن شناختی و دمانس بالینی به طور قابل توجه ای با هم فرق دارند. این پژوهش با هدف بررسی هوشبهر جاری و هوشبهر قبل از بیماری در سالمندان دارای مشکل دمانس در مقایسه با سالمندان بدون مشکل دمانس انجام شد.مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی 70 نفر سالمند در دو گروه (35 نفر بیمار و 35 نفر سالم) که در محدوده سنی 65 تا 90 سال قرار داشتند به روش نمونه گیری در دسترس از آسایشگاه های سالمندان و درمانگاه اعصاب و روان بیمارستان حافظ در شهر شیراز مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده برای گردآوری داده های پژوهش، آزمون های مهک، چهار خرده آزمون WÂÏS-R (واژگان، حساب، طراحی مکعب ها و تکمیل تصاویر) و معاینه مختصر وضعیت شناختی بودند.یافته هانتایج حاصل از اجرای آزمون t مستقل نشان داد که هوشبهر پیش مرضی و هوشبهر جاری (هوش کلامی و عملی) در سالمندان دارای مشکل دمانس نسبت به سالمندان بدون مشکل دمانس به طور معنی داری کمتر است. همچنین در سالمندان دارای مشکل دمانس نتایج حاصل از t وابسته نشانگر پایین تر بودن هوشبهر جاری نسبت به هوشبهر قبل از بیماری می باشد.استنتاجبه نظر می رسد که هوشبهر قبل از بیماری به عنوان یک مولفه مهم ذخیره شناختی، معیار و پایه ای برای ارزیابی شدت افت شناختی است و از طریق آن می توان خطر ابتلا به دمانس را تا حدی پیش بینی کردکلید واژگان: هوشبهر جاری, هوشبهر قبل از بیماری, سالمندان, دمانسBackground andPurposeÇognitive reserve is a hypothetical construct which is widely used to explain how individuals vary considerably in the severity of cognitive aging and clinical dementia, despite the similar nature and extent of neurodegenerative changes. This study was conducted to investigate the current and premorbid ÏQ in the elderly with dementia in comparison with those without it.Materials And MethodsÏn a cross-sectional study, using convenience sampling in nursing homes and the psychiatric clinic of Hafez Hospital in Shiraz, 70 participants were recruited and divided into two groups (35 patients and 35 healthy people) with the age range of 65-90 years. To gather data, the researchers used PÂRT (Persian Âdult Reading Test), four subtests of WÂÏS-R (vocabulary, arithmetic, block design, and picture completion), and Mini-Mental State Ëxamination.ResultsThe results of an independent t-test showed that current and premorbid ÏQ (verbal and performance) in the elderly with dementia were significantly lower in comparison with those without dementia. Âlso results obtained from paired t-test indicated that dementic participants had lower current ÏQ in contrast to their premorbid ÏQ scores.Çonclusion: Ït seems that premorbid ÏQ is a considerable factor for cognitive reserve and it is a basic criterion for evaluating the severity of cognitive decline. Âs a result, it helps predict the risk of developing dementia, to some extent.
-
هدف از این پژوهش بررسی قدرت پیش بینی ویژگی های شخصیتی و سبک زندگی بر رضایت مندی زوجی زنان پرستار می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری، کلیه ی پرستاران زن متاهل بیمارستان های شهر شیراز بوده که تعداد 140 نفر با روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی به عنوان نمونه انتخاب و مورد پژوهش قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی رضایت مندی زوجی انریچ، شخصیتی(NEO-FFI) و سبک زندگی میلر و اسمیت بود. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و هم چنین، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره از روش SPSS استفاده شد.
یافته های پژوهش نشان داد که بین عامل عصبی بودن و مدت ازدواج با رضایت مندی زوجی رابطه ی منفی، ولی بین عامل توافق و سبک زندگی با رضایت مندی زوجی رابطه وجود دارد و بین عامل برون گرایی، بازبودن، وجدانی بودن و سن با رضایت مندی زوجی رابطه ای یافت نشد. نتایج دیگر پژوهش نشان داد که عامل عصبی بودن، توافق و مدت ازدواج به صورت معناداری رضایت مندی زوجی را پیش بینی می کنند. در حالی که برای عامل برون گرایی، باز بودن، وجدانی بودن از متغیرهای شخصیتی و عامل سن سهم معناداری پیدا نشد.
کلید واژگان: ویژگی های شخصیتی, عصبی بودن, برون گرایی, بازبودن, وجدانی بودن, توافق رضایت مندی زوجی, سبک زندگی, زنان پرستارThe aim of present research was to study the prediction equation between personality trait and life style and marital satisfaction among woman nurses. The research method was descriptive-correlational. The target population included all married woman nurses working in hospitals in Shiraz. A sample of 140 respondents was drawn through cluster random sampling method. The instruments were NEO inventory, Miller & Smith’s Life Style Questionnaire, and Enrich’s Marital Satisfaction Questionnaire. A use was made of descriptive statistics, Pearson correlation analysis, and multiple regression analysis in order to analyze data using SPSS. The findings showed that there was a negative relationship between neuroticism and marriage terms, whereas, a positively significant relationship was indicated between agreeableness and life style and marital satisfaction. It was also found that there was no significant relationship between extraversion, openness, conscientiousness, age, and marital satisfaction. Other results showed that neuroticism, agreeableness, life style and marriage terms could meaningfully predict marital satisfaction, while, extraversion, openness, and consciousness as personality variables and age could not significantly account for the variance. -
IntroductionDriving faults have always been a cause of traffic problems and accidents in all communities. Rates and types of the resultant traffic problems vary and depend on cultural, social, economic, and geographical contexts. Environmental factors, control measures, administrative issues, and disparity between transportation infrastructures and number of vehicles are among influencing factors on driving faults. However, the human causes are the main influencing factor and are responsible for the highest percentage of driving faults. The present study was designed to investigate the personality factors that may be related to driving behavior and faults in city ofShiraz in southwest Iran in 2005.MethodsParticipants were recruited with convenient sampling in places like car services centers and one central specialty clinic. Questionnaires included a demographic one, Perssian translation of Manchester Driver Behavior Questionnaire, and NEO FFI Personality Inventory. Analysis of variance and correlation analysis were used for analyzing data.ResultsThe findings showed significant positive correlation between neuroticism score and all types of driving faults (P<0.05). Negative and significant correlations were found between agreeableness and extroversion scores, and driving faults (P<0.05). No correlattion was found between conscientiousness score and total driving faults. Positive correlattion was observed between openness score, and non-violent faults (P<0.01). There were negative correlations between age and years of driving practice, and nonviolent driving faults. Surprisingly there was a significant positive correlation between years of formal education and all types of diving faults (P<0.05).ConclusionThe findings of the present study demonstrated a significant relationship between personality traits and driving faults. Therefore it is suggested to perform psycchologic assessments at the time of granting driving licenses and periodically thereafter and provide trainings for fault-prone drivers.Keywords: Car accidents, Personality, Drivingfaults, NEO FFI. Hakim Research Journal 200, 11(3): 47, 54
-
بیان مساله: فرسودگی شغلی فرایندی از خستگی جسمی و روانی است، که در اثر فشار هیجانی ثابت و پی در پی ناشی از درگیری دراز مدت در انسان ایجاد می شود. حرفه ی دندانپزشکی یکی از مشاغل پر فشار در شاخه های پزشکی است. وجود عوامل فشار زا در این حرفه می-تواند دندانپزشکان را آماده به فرسودگی شغلی و مشکلات روانشناختی دیگر همچون افسردگی و اضطراب کند.هدفهدف از این پژوهش، بررسی رابطه ی میان متغیرهای جمعیتی، شخصیتی، رضایت و فرسودگی شغلی، در گروهی از دندانپزشکان شهر شیراز بود.
مواد وروشدر این پژوهش، 30 نفر از دندانپزشکان عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز بررسی شدند. روش نمونه گیری به صورت آسان و در دسترس بود. از پرسشنامه های فرسودگی شغلی، رضایت شغلی و سلامت عمومی استفاده گردید. روش های آماری به کار گرفته شده در این پژوهش شامل، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس چند عاملی، آزمون تی و مربع خی بود.یافته هااز30 نفر دندانپزشک شرکت کننده در این بررسی، 12 (40 درصد) نفر مرد و 18 (60 درصد) نفر زن بودند. میانگین سال های اشتغال زنان بیشتر از مردان بود، در حالی که مردان ساعات بیشتری از روز را با یونیت دندانپزشکی کار می کردند. میان زنان و مردان در میانگین بهداشت عمومی و رضایت شغلی تفاوتی معنادار وجود نداشت. ساعات کار با دستگاه دندانپزشکی و پیشینه ی کار نیز در رضایت مندی و بهداشت عمومی تاثیری نداشت. نتایج نشان داد، که تاثیر نمایه های پنج گانه شخصیتی نئو، جنسیت، سال های اشتغال و سن بر تحلیل رفتگی شغلی، گر چه به سطح معنادار نمی رسند، اما این طرح می تواند تا 29 درصد نبود رضایت مندی شغلی را پیش بینی کند (54/0R=؛ 29/0 R square= 06/0F=؛ 43/0 p =).نتیجه گیریدر این پژوهش، تاثیر متغیرهای جنسیت، سن و سال های اشتغال در رشته ی دندانپزشکی بر تحلیل رفتگی شغلی به اندازه ای معنادار نرسید، اما نتایج نشان می دهد، که با افزایش حجم نمونه امکان دارد، که شاهد تاثیر این متغیرها بر فرسودگی شغلی در گروه دندانپزشکان شویم. از سویی، بررسی کنونی در گروه مدرسین دانشگاهی انجام شده است، که خود می تواند دلیل تفاوت نتایج بررسی کنونی با برخی بررسی های پیشین در دندانپزشکان باشد.
کلید واژگان: دندانپزشکان, استرس, ویژگی های شخصیتی, رضایت شغلیStatement of Problems: Job burnout is a result of frequent and constant physical and mental stress in a long time. Dentistry is one of the most stressful jobs in the field of medicine. These stressful factors make dentists prone to burnout and psychological disorders such as depression and anxiety. The aim of this study was to measure the relationship between demographic and personality characteristics and job satisfaction and burnout in dentists. In this simple filter sampling study، 30 dentists as faculty members of the dental school of Shiraz University filled in questionnaires about job satisfaction، job burnout and general health. Statistical methods such as Pierson Correlation Coefficient، Multivariate Analysis and Chi-Square test were used. In this study، 12 males (40%) and 18 females (60%) were involved. The mean occupation year for females were more than that of males. Meanwhile، men practice more hours a day. There was no significant difference between males and females regarding general heath and job satisfaction. Dental chair side hours and years of occupation had no effect on general health and job satisfaction. The results showed that NEO 5-personality factors، sex، occupation years and age did not have any meaningful effect on job burnout، but this study could predict 29% of the job dissatisfaction (p =45%; F=06%; R square=29%; R=54%). In this study، age، sex and occupation years did not have any effect on the job burnout، but with the increase in the volume of the sample، it would be meaningful. This study was conducted only on the faculty members; which makes it different from other studies. -
هدفاضطراب امتحان نوعی اضطراب وابسته به موقعیت است که می تواند موجب افت چشم گیر توانایی افراد در موقعیت سنجش یا امتحان گردد. پژوهش حاضر با هدف کارآزمایی تاثیر روش های شناختی- رفتاری با شکل آموزش گروهی بر کاهش اضطراب امتحان نوجوانان پیش دانشگاهی شهر فسا (استان فارس) انجام شد.روش30 پسر و 30 دختر در چارچوب گروه درمانی تک جنسی (پسران و دختران به طور جداگانه، هر گروه 15 نفر) در 10 جلسه گروه درمانی با روش های شناختی- رفتاری شرکت نمودند. روش های مداخله ای به صورت آموزشی دربردارنده برنامه آموزش آرامش عضلانی و شناخت درمانی رویارویی با استرس بود.
یافته هامقایسه یافته های پیش آزمون و دو پس آزمون نشان دهنده کاهش اضطراب افراد تا حد یک سوم میزان اولیه بود که چنین تغییری تا دو ماه پس از قطع روش هم چنان پایدار بود. این اثر در مورد دختران بیش از پسران بود. گروه درمانی در افزایش نمرات اعتماد به نفس شرکت کنندگان تاثیر چشم گیری داشته است (001/0p<).
نتیجه گیریروش های گروه درمانی به شیوه شناختی- رفتاری می تواند در کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان پیش دانشگاهی مؤثر باشد.
کلید واژگان: اضطراب امتحان, مدیریت استرس, گروه درمانی, کنترل استرسObjectivesTest anxiety is a situation dependent anxiety that can cause a significant reduction in the ability of people in dealing with tests or assessments. The present study was designed to investigate the effect of cognitive-behavioral methods in the form of group education on the reduction of test anxiety in high school adolescents in the city of Fasa (Fars province, Iran).Method30 boys and 30 girls in a unisex group therapy scheme (boys and girls separately, each group containing 15 individuals), participated in 10 group therapy sessions with cognitive-behavioral methods. Intervention methods included programs for training muscle relaxation and cognitive therapy for confronting stress.ResultsComparison of the results of the pretest and post-test revealed a decrease in the level of anxiety in the subjects to one third of the primary level, which remained constant until two months after dis-continuing the approach. The effect was higher in girls than in boys. Group therapy had a significant effect on the increase in the scores of participants’ self-esteem (p<0.001).ConclusionDifferent methods of cognitive-behavioral group therapy can be effective in decreasing test anxiety in high school students. -
هدفاین پژوهش با هدف بررسی کنش های حرکتی، شناختی و اجرایی گروهی از رانندگان آسیب پذیر به حوادث از راه سنجش های عصب- روان شناختی انجام شده است.
روش70 راننده متخلف و آسیب پذیر به حوادث و 30 راننده که شایستگی رانندگی آنها برای کارشناس محرز بود، به کمک آزمون هایی که زمان واکنش، بازشناسی، حافظه، توجه و تمرکز، هم چنین آزمون هایی که تصمیم گیری و انتخاب پاسخ درست را می سنجیدند ارزیابی شدند.یافته هااز میان آزمون های به کار گرفته شده، نمره های آزمون های خطای تداوم در جورکردن کارت های ویسکانسین (01/0p<) و زمان برای جستجو در حوزه بینایی (01/0p<) به نحو معنی داری رانندگان شایسته را از رانندگان متخلف جدا نمودند. آزمون جستجوی حوزه بینایی در مقایسه با سایر آزمون ها بالاترین ضریب همبستگی را با هوش نشان داد (001/0p<، 35/0=r) در حالی که این آزمون (جستجوی حوزه بینایی) همبستگی معنی داری با آزمون های دیگر به جز خطای پاسخ در توجه پیوسته (001/0p<، 24/0=r) و خطای تداوم پاسخ در آزمون جورکردن کارت های ویسکانسن (05/0p<، 22/0=r) نشان نداد. سن دارای ضریب همبستگی مثبت و معنی دار با هوش (001/0=p، 39/0=r)، خطای پاسخ در توجه پیوسته (001/0=p، 38/0=r) و جستجوی حوزه بینایی (05/0=p، 23/0=r) در نمونه مورد بررسی بود.نتیجه گیریآزمون های عصب- روان شناختی می توانند به خوبی رانندگان متخلف را از رانندگان شایسته جدا نمایند. اما بهتر است به دلیل محدودیت در هنجاریابی این ابزار، در تعمیم یافته ها جانب احتیاط را داشت.
کلید واژگان: آزمون های شناختی, آزمون های عصب, روان شناسی, تصادفاتObjectivesThis study has been carried out with the aim of investigating motor, cognitive and executive functions of a group of accident-prone drivers.MethodSeventy professional accident-prone drivers with major faults and 30 drivers recognized as good and safe drivers, were examined using tests that assessed reaction time, recognition, memory, attention and concentration, as well as tests assessing decision making and response selection.ResultsFrom among the applied tests, perseveration error scores in Wisconsin Card Sorting Test (p<0.01) and reaction time for visual search (p<0.01) significantly differentiate between the accident prone and safe bus drivers. Scores on the visual search test showed highest correlation with IQ among the measures utilized (r=0.35, p<0.01). However, the scores for visual search test did not show significant correlation with other tests except for response errors in continuous performance test (r=0.24, p<0.001), and perseveration errors in Wisconsin Card Sorting Test (r=0.22; p<0.05). Age showed a positive and significant correlation with IQ scores (r=0.39, p=<0.001), response errors in continuous performance test (r=0.38, p=0.001) and reaction time for visual search test (r=0.23, p=0.05).ConclusionNeuropsychological tests can diffe-rentiate accident-prone from safe drivers. However, regarding the limitation in the validation of this tool, one should be careful in generalizing the results. -
هدفنظر به اهمیت مشکلات حافظه در ایجاد و تداوم اختلال وسواسی- اجباری، پژوهش حاضر با هدف بررسی برخی از کارکردهای حافظه بیماران مبتلا به این اختلال انجام شده است.روشبرای بررسی سوگیری و اطمینان به حافظه و آثار مسئولیت پذیری بر آن در بیماران مبتلا به وسواس وارسی، نه بیمار مبتلا به وسواس وارسی، 11 بیمار مبتلا به وسواس شستشو، هفت بیمار مبتلا به اضطراب منتشر و 10 فرد عادی در دو موقعیت مسئولیت پذیری بالا و پایین با بهره گیری از سه طبقه اشیای بی خطر، خطرناک و خنثی در سه مرحله انجام تکلیف، به روش بررسی شبه آزمایشی، ارزیابی شدند. داده ها به کمک تحلیل واریانس چندمتغیره عاملی با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند.
یافته هابیماران مبتلا به وسواس وارسی نسبت به یادآوری اشیای خطرناک، سوگیری بیشتری داشتند (01/0p<). در زمینه اطمینان به حافظه نیز، بیماران مبتلا به وسواس وارسی از اطمینان کمتری نسبت به حافظه خود برخوردار بودند (05/0p<). این میزان در مورد اشیای خطرناک و در موقعیت مسئولیت پذیری بالا کمتر بود (01/0p<). شمار دفعات انجام تکلیف، اثر تعاملی معنی داری نشان نداد.
نتیجه گیریبه نظر می رسد که مشکل اصلی این بیماران در فرآیند فراحافظه آنان می باشد و در این میان کاهش اطمینان به یادآوری ها، نقش اصلی را در تبیین این بیماری بر عهده دارد. نتایج این پژوهش در تایید شکل گیری یک ساز و کار خودتداوم بخش در وسواس وارسی می باشد.
کلید واژگان: اختلال وسواسی, اجباری, وسواس وارسی, مسئولیت پذیری, سوگیری حافظهObjectivesConsidering the importance of memory problems in the development and maintenance of obsessive-compulsive disorder, the present study has been carried out with the goal of evaluating a number of memory functions in patients with the mentioned disorder.MethodIn order to study memory bias and confidence, and the effects of responsibility on them in patients with checking obsessions, 11 OCD patients with washing rituals, 7 patients with generalized anxiety disorder, and 10 normal individuals were examined in two responsibility conditions (high and low) for secure, insecure and neutral objects in three stages, using quasi-experimental method. Data were analyzed using MANOVA with repeated measures.ResultsOCD patients with checking rituals had memory bias to insecure objects recall (p<0.01). Also, regarding memory confidence, patients with checking rituals had lower confidence about their memory (p<0.05), which was more severe for insecure objects and high responsibility conditions (p<0.01). The number of times of task execution did not show a significant interactive effect.ConclusionIt seems that the most important problem of these patients is in the process of meta memory, where a low confidence to recalls plays the most important role in explaining the disorder. The results of the study support the development of a self perpetuating mechanism in checking OCD -
مقدمه
موفقیت در آزمون نقش اساسی در موفقیت شغلی و تحصیلی دانش آموزان دارد. در دانش آموزانی که به هنگام امتحان دستخوش اضطراب می شوند از کیفیت پردازش اطلاعات کاسته می شود و این امر بر عملکرد تحصیلی تاثیر مهمی خواهد داشت. هدف این مطالعه تعیین ارتباط پاره ای از عوامل فردی - اجتماعی با اضطراب امتحان در دانش آموزان دبییرستانی بود.
مواد و روش هااین مطالعه به روش توصیفی- تحلیلی و از نوع مقطعی بر روی نمونه ای به تعداد 512 نفر از دختران و پسران دبیرستان های دولتی، خصوصی و تیزهوشان شهر شیراز انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل سیاهه اضطراب امتحان اسپیلبرگر و پرسش نامه ویژگی های فردی- خانوادگی بود. در نهایت داده های خام تحت نرم افزار SPSS11 و با آزمون های آماری ANOVA و t برای مقایسه میانگین های مستقل و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هانتایج مبین ارتباط معنی دار بین نمره اضطراب امتحان با ناحیه آموزش و پرورش، تعداد دانش آموزان کلاس و واکنش مدرسه و والدین به افت تحصیلی دانش آموزان بود (05/0 > P)، ولی بین نمره اضطراب امتحان با سن والدین و وضعیت زندگی مشترک والدین و تعداد مراجعه والدین به مدرسه ارتباط معنی داری یافت نشد.
نتیجه گیرییافته های این پژوهش موید اثر هیجان اضطراب بر عملکرد فرد، به ویژه عملکرد تحصیلی دانش آموزان، بود؛ پس شناسایی عوامل فردی، اجتماعی و زیستی اضطراب می تواند به اتخاذ تدابیری برای کاهش سطح آن منجر شود.
کلید واژگان: اضطراب امتحان, دانش آموزان دبیرستانی, عوامل فردی- اجتماعی, شهر شیرازIntroductionGood performance in academic tests plays a major role in the student's further academic and occupational achievements. In students who experience excessive amounts of anxiety while sitting for a quiz or test, lower academic grades may be achieved as a result of and impaired information processing. This study examined the relationship between anxiety test (AT) and some socio-demographic factors in high school students in Shiraz.
Material and methodsThis was a cross-sectional descriptive study. The sample consisted of 512 high school students in Shiraz, Iran. Participants were students from both sexes and from all kinds of high schools (named: Governmental, private, and specialized high schools for the exceptionally talented students). The instruments used for data collection were Spielberger's Test Anxiety Inventory (STAI) and a demographic questionnaire. Data were analyzed by SPSS 11 software, using ANOVA, paired t, and Pearson's correlation tests.
ResultsThe STAI mean scores showed significant correlations with the districts of education organization to which the school belonged, the populated status of the classroom and the attitude of parents and school authorities toward academic failure (P
ConclusionThe Findings demonstrated the adverse effects of AT on the student's academic performance. Identifying the bio-socio-demographic correlates of AT may help to plan more specific interventions for reducing AT in students.
Keywords: Anxiety test, High school students, Socio-demographic factors -
مقدمهتخلفات رانندگی همواره یکی از علل بروز مشکلات، معضلات و حوادث ترافیکی در همه ی جوامع می باشد که بسته به بافت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و جغرافیایی جوامع میزان و نوع آن متفاوت خواهد بود. گرچه در بروز تخلفات رانندگی، عوامل محیطی- کنترلی، اجرایی و عدم تناسب ساختارهای مواصلاتی با تعداد خودروها و واحدهای عبور و مرور و غیره نیز دخیل می باشد، اما علل انسانی به عنوان اصلی ترین عامل، بالاترین درصد علت تخلفات است.روش کاردر این تحقیق 537 آزمودنی مورد بررسی قرار گرفتند که شامل 437 راننده مرد و 100 راننده زن بودند. میانگین سنی مردان 5/34 (انحراف معیار 9/10) و میانگین سنی زنان 4/37 (انحراف معیار 9/13) بود. آزمودنی ها از طریق نمونه گیری در دسترس با مراجعه به مکان هایی چون مرکز تعویض پلاک خودرو و یک درمانگاه تخصصی مرکزی شیراز انتخاب گردیدند. پرسشنامه ها شامل پرسشنامه دموگرافیک، پرسشنامه رفتار رانندگی منچستر و پرسشنامه شخصیت نئو FFI بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های تحلیل واریانس و همبستگی استفاده گردید.یافته هانتایج نشان داد که بین نمرات شاخص عصبیت آزمون نئو با میزان انواع خطا و انجام اعمال غیرقانونی رابطه مستقیم معنادار وجود دارد، (05/0 (p< همچنین نشان داده شد که بین نمرات شاخص توافق با دیگران و برون گرایی در آزمون نئو با انواع خطا و انجام اعمال غیرقانونی رابطه معکوس معناداری وجود دارد (05/0 (p<. ولی بین نمرات شاخص وجدانی بودن با میزان انواع خطا و انجام اعمال غیرقانونی رابطه ای دیده نشد، ضمنا بین نمرات شاخص بازبودن به تجربه ها تنها با انجام اعمال غیرقانونی غیرخشونت آمیز رابطه ی مستقیم معنا داری داشت (01/0 (p<. از بین عواملی مثل سن، سال های تجربه ی رانندگی با میزان انواع خطا، تنها سن و سال های تجربه ی رانندگی با انجام اعمال غیرقانونی غیرخشونت آمیز رابطه ی منفی معنا دار وجود دارد (05/0 (p<. با تعجب دیده شد که سال های تحصیلات رسمی با میزان انواع خطاها و انجام اعمال غیرقانونی رابطه مستقیم معناداری دارد (05/0. (p<نتیجه گیرینتایج تحقیق نشان دادند که ویژگی های شخصیتی با رفتار رانندگی رابطه ی معناداری دارد. لذا با توجه به اهمیت رفتار رانندگی در میزان تصادفات، توصیه می شود جهت بهبود وضعیت رانندگی و کاهش میزان تصادفات، ارزیابی های روان شناختی در هنگام ارایه گواهینامه و پس از آن به طور دوره ای صورت پذیرد و می توان آموزش های مخصوصی را برای آسیب پذیران به خطاهای رانندگی در نظر گرفت.
کلید واژگان: تصادفات رانندگی, شخصیت, تخلف رانندگی, آزمون نئوIntroductionDriving faults have always been a cause of traffic problems and accidents in all communities. Rates and types of the resultant traffic problems vary and depend on cultural, social, economic, and geographical contexts. Environmental factors, control measures, administrative issues, and disparity between transportation infrastructures and number of vehicles are among influencing factors on driving faults. However, the human causes are the main influencing factor and are responsible for the highest percentage of driving faults. The present study was designed to investigate the personality factors that may be related to driving behavior and faults in city of Shiraz in southwest Iran in 2005.MethodsParticipants were recruited with convenient sampling in places like car services centers and one central specialty clinic. Questionnaires included a demographic one, Persian translation of Manchester Driver Behavior Questionnaire, and NEO FFI Personality Inventory. Analysis of variance and correlation analysis were used for analyzing data.ResultsThe findings showed significant positive correlation between neuroticism score and all types of driving faults (P<0.05). Negative and significant correlations were found between agreeableness and extraversion scores, and driving faults (P<0.05). No correlation was found between conscientiousness score and total driving faults. Positive correlation was observed between openness score, and non-violent faults (P<0.01). There were negative correlations between age and years of driving practice, and non-violent driving faults. Surprisingly there was a significant positive correlation between years of formal education and all types of diving faults (P<0.05).ConclusionThe findings of the present study demonstrated a significant relationship between personality traits and driving faults. Therefore it is suggested to perform psychologic assessments at the time of granting driving licenses and periodically thereafter and provide trainings for fault-prone drivers. -
هدفبا توجه به اهمیت نارسایی های شناختی در اسکیزوفرنیا به ویژه در تعیین محل اختلال عصب شناختی زمینه ای که همراه با این اختلال وجود دارد، این پژوهش با هدف بررسی نارسایی های شناختی در بستگان درجه اول این بیماران به علت این که دارای همان آسیب پذیری ژنتیکی برای این اختلال می باشند، انجام شده است.روشدر این پژوهش مقطعی، 30 نفر بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا، 30 نفر بستگان درجه اول و 30 نفر که به عنوان گروه گواه انتخاب شدند، آزمون های تداعی زوجی کلامی، تداعی زوجی بینایی، فراخنای اعداد وکسلر و آزمون پاسات را تکمیل کردند. داده ها به کمک آزمون آماری t، تحلیل واریانس، آزمون تعقیبی توکی، آزمون خی دو و آزمون کروسکال- والیس تحلیل گردیدند.یافته هانتایج پژوهش نشانگر تغییراتی در حافظه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و بستگان درجه اول آنها نسبت به گروه گواه بود. هم چنین گروه بیماران و بستگان درجه اول تفاوت معنی داری را در آزمون های تداعی زوجی کلامی، تداعی زوجی بینایی، فراخنای اعداد رو به عقب و پاسات نشان دادند.نتیجه گیریافت فعالیت های شناختی در بستگان درجه اول بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا، دیده می شود. آزمون های تداعی زوجی کلامی، تداعی زوجی بینایی، فراخنای اعداد رو به عقب و پاسات می توانند آسیب پذیری افراد را در برابر بیماری نشان دهند.
کلید واژگان: اسکیزوفرنیا, بستگان درجه اول, حافظه کلامی, حافظه دیداری, حافظه در جریانObjectivesAssessment of cognitive deficits in patients with schizo-phrenia bears significant implications, particulary in localizing the underlying accompanying neurological impairments. This study aimed for evaluation of cognitive deficits in first-degree relatives of these patients who reflect the same underlying genetic vulnerability for the disorder.MethodIn this cross-sectional study, 30 patients with schizophrenia, 30 first-degree relatives, and 30 control subjects were assessed. They completed tests of verbal & visual paired associate recall, Wechsler digit span, and Paced Auditory Serial Addition Test (PASAT). Data were analysed using statistical t-test, ANOVA, Tukey test, Chi-square, and Kruskal-Wallis test.ResultsOur study revealed alterations in the memory of patients with schizophrenia and their first-degree relatives compared to the controls. Both patients and their relatives also showed significant diffrence in verbal and visual paired associate recall tests, backward digit span, and PASAT.ConclusionDiminished cognitive functions is observed in first-degree relatives of patients with schizophrenia. Verbal and visual paired asso-ciation tests, Backward digit Span test, and PASAT may indicate vulner-ability towards this disorder -
سابقه و هدفیکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده های رضایتمندی در رابطه زناشویی، وجود عشق در رابطه و کیفیت آن است. در این پژوهش به بررسی روایی و پایایی پرسشنامه مقیاس مثلثی اشترنبرگ (Sternberg) برای عشق، که یکی از رایج ترین مقیاس ها در این زمینه می باشد و بررسی رابطه اجزای عشق بر اساس نظریه اشترنبرگ، با رضایتمندی زوجی پرداخته شد.مواد و روش هااین پژوهش بر روی 123 فرد متاهل ساکن شهر شیراز و با روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه رضایتمندی زوجی انریچ (ENRICH)، پرسشنامه مقیاس اشترنبرگ برای عشق و مشخصات جمعیت شناختی بود.یافته هااین بررسی نشان داد که مقیاس اشترنبرگ برای عشق و ترجمه فارسی آن از روایی و پایایی مطلوب برخوردار است و سه جز صمیمیت، شور و اشتیاق و تعهد با رضایتمندی زوجی همبستگی دارند. جز صمیمیت هم در زنان و هم در مردان بالاترین همبستگی را نشان می دهد ولی میانگین نمرات این اجزا، رضایتمندی و شاخص های انریچ در گروه زنان با مردان تفاوت معنی داری ندارد. نهایتا سه جز مقیاس اشترنبرگ همراه با برخی متغیرهای جمعیت شناختی قادر به پیش بینی رضایتمندی زوجی می باشند.استنتاجمقیاس سه گانه اشترنبرگ برای عشق به عنوان ابزاری پایا و روا قابلیت پیش بینی رضایتمندی زوجی را دارا است و جز صمیمیت، مهم ترین عامل پیش بینی کننده رضایت از رابطه محسوب می شود.
کلید واژگان: عشق, رضایتمندی زناشویی, صمیمیتBackground andPurposeLove is one of the most significant predictor of marital satisfaction. The present study aimed to examine the relationship between three components of love in Sternberg’s triangular theory and maital satisfaction. Reliability and validity of the Sternberg’s love scale was also assesed in this study.Materials And MethodsA sample of 123 married individuals selected by convenient sampling method from various communities were requested to complete three quostionaires: Sternberg’s triangular love scale, marital satisfaction scale (ENRICH) and demographic questionnaire.ResultsThe results revealed that the Persian version of the Sternberg’s love scale is a valid and reliable scale and the three components (intimacy, passion, commitment) were also significantly related to scores of marital satisfaction. Intimacy was the strongest predictor of marital satisfaction and there was no significant difference in scores of intimacy, passion, commitment and marital satisfaction between men and women.ConclusionSternberg’s triangular love scale could be used together with other marital satisfaction questionnaires in marriage counseling. Intimacy score is the strongest predictor of both men’s and women’s marital satisfaction.Keywords: Marital, satisfaction, love, intimacy -
مقدمهنوجوانان سرمایه های آینده جامعه هستند. مدارس ویژه پرورش استعداد های درخشان دارای محیطی نسبتا متفاوت با مدارس عادی می باشند. تفاوت دو محیط آموزشی می تواند موجب تقویت یا ایجاد ویژگی های شخصیتی متفاوت در دو گروه دانش آموزان این مدارس شود. پژوهش حاضر برای بررسی تفاوت های احتمالی موجود در ویژگی های شخصیتی و سلامت روان دانش آموزان دبیرستان های تیزهوشان و عادی طراحی و اجرا گردید.روش کارنمونه ای مشتمل بر 200 دانش آموز (97 نفر تیزهوشان و 103 نفر عادی) از میان دانش آموزان مقطع سال سوم دبیرستان انتخاب شدند سپس ابعاد شخصیت نمونه ها با استفاده از پرسش نامه NEOPI-R و نیز سطح سلامت روان آنها با به کارگیری پرسش نامه سلامت عمومی (28 GHQ -) مورد ارزیابی قرار گرفت.نتایجیافته ها نشان داد که دانش آموزان دبیرستان های تیزهوشان درمقایسه با دانش آموزان عادی نمرات نسبتا بالاتری در شاخص بازبودن به تجربه ها (05/0 = p) و نمرات پایین تری در شاخص توافق (012/0p=) دارند. به علاوه دختران در مقایسه با پسران نمرات بالاتری در شاخص توافق کسب کرده اند (001/0 p=). از طرف دیگر نتایج نشان داد که دانش آموزان دبیرستان های تیزهوشان از سطح سلامت روانی بهتری نسبت به دانش آموزان مدارس عادی برخوردارند (001/0p=) که این تفاوت در نمرات اضطراب (001/0p=) و افسردگی (001/0p=) معنی دار می باشد. به علاوه دختران تیزهوشان از سطح سلامت روانی بهتری نسبت به دختران مدارس عادی برخوردارند (008/0 p=) که این تفاوت در سه خرده مقیاس اضطراب (009/0 p=)، افسردگی (012/0 p=)، و علایم جسمانی (005/0 p=) معنی دار بود.نتیجه گیریبا توجه به نتایج پژوهش به نظر می رسد که دانش آموزان دبیرستان های تیزهوشان از نظر برخی از ابعاد شخصیتی و نیز سطح سلامت روان با دانش آموزان عادی متفاوت هستند. شرایط مطلوب محیط آموزشی و نوع برخورد خانواده می تواند در این تفاوت ها نقش داشته باشد.
کلید واژگان: شخصیت, سلامت روان, دانش آموزان, تیزهوشانIntroductionThe study of personality characteristics of students has always been considered important to pedagogic system’s specialists, consultants, psychologists and mental health professionals. Schools and their media have great impact on the development of the students’ personality. The present study was designed to evaluate possible personality differences between students of gifted high schools and students of ordinary high schools. Methods and Materials: Two hundred students (97 gifted and 103 ordinary) in their third year of high school in Shiraz participated in this study. They were assessed using NEOPI-R (NEO Personality Inventory-Revised) and General Health Questionnare (GHQ-28). The results show that students of gifted schools obtained higher scores on the openness to experiences domain of NEO PI-R and had lower scores in the agreeableness domain when compared to students of ordinary schools. Female subjects had higher scores in the agreeableness domain as compared to male subjects.ConclusionThe results show that students from gifted schools have better mental health condition when compared with students from ordinary high schools. The findings suggest that students attending gifted high schools have different personality characteristics and mental health conditions when compared with ordinary high school students. -
کاربرد مقیاس مطلوبیت اجتماعی همراه با آزمون نئو برای گزینش کارکنانمقدمهپژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی مقیاس مطلوبیت اجتماعی (مقیاس دروغ سنجی) برای آزمون NEO PI-R اجرا گردید.روش22 عبارت برای سنجش مطلوبیت اجتماعی انتخاب گردید و در میان عبارات آزمون NEO PI-R قرار داده شد و بر روی 285 نفر جوینده ی کار اجرا گردید. با روش تحلیل عاملی 15پرسش برگزیده شدند. برپایه ی میانگین و انحراف معیار نمره های این مقیاس ها، آزمودنی ها در سه گروه جای داده شدند و نمره های آنها در شاخص ها و مقیاس های آزمون NEO PI-R با نمره های 79 آزمودنی غیرجویای کار مقایسه گردید.یافته هاکمترین تفاوت بین گروه ها مربوط به شاخص باز بودن و بیشترین تفاوت مربوط به شاخص وجدانی بودن بود. هم چنین گروه غیرجویای کار در زمینه ی نمره های بی ثباتی هیجانی و شاخص توافق با گروه دارای نمره ی پایین در مقیاس مطلوبیت اجتماعی تفاوت معنی دار نداشتند. افراد دارای نمره ی بالا در مقیاس مطلوبیت اجتماعی گرایش داشتند که از نظر هیجانی خود را باثبات تر و بیشتر وجدانی نشان دهند تا افراد دارای نمره ی پایین. هم چنین ضریب های همبستگی میان نمره های مقیاس مطلوبیت اجتماعی و نمره های شاخص ها و مقیاس ها برای گروه جویای کار نشان دهنده ی ارتباط معنی دار میان نمره های شاخص های برونگرایی و باز بودن به تجربه ها از یک سو و نمره های مقیاس مطلوبیت اجتماعی از سوی دیگر نبود، اما همبستگی میان سایر شاخص ها و مقیاس یاد شده معنی دار و مثبت بود.نتیجه گیریمقیاس مطلوبیت اجتماعی همراه با آزمون NEO PI-R می تواند میان افراد دارای انگیزه ی تحریف و افراد بدون انگیزه ی تحریف تفاوت نشان دهد. هم چنین در تفسیر نیمرخ افراد متمایل به تحریف می توان به نمره های شاخص های برونگرایی و بازبودن به تجربه ها اعتماد نمود اما در تفسیر بقیه ی شاخص ها بایستی احتیاط شودکلید واژگان: مطلوبیت اجتماعی, گزینش کارکنان, آزمون شخصیتی نئوApplication of Social Desirability Scale in Association with NEO Test for Personnel SelectionIntroductionThis study aimed to make and validate the Social Desirability scale (lie detecting scale) for NEO PI-R test.MethodTwenty-two statements of Social desirability were selected and combined with the ori-ginal NEO PI-R test. The test was administered on 285 job applicants. After factor analysis, 15 statements were selected. The subjects were categorized into three groups based on the means and SD of the NEO PI-R scores and were compared with 79 incumbents as controls.ResultsThe lowest intergroups difference was seen on Openness, and the most difference was seen on Conscientiousness.The incumbents’ scores on the Neuroticism and Agreeableness domains did not differ from the low scorers in Social Desirability. The high scorers on Social Desirability tended to show more stable and conscientious than the low scorers. There was no significant correla- tion between Social Desirability scores and Extroversion and Openness. However, other domains were significantly correlated with Social Desirability scores.ConclusionSocial Desirability scale could differentiate between those who want to fake good and those who are honest in responding to NEO PI-R. The findings also revealed that in the profile of those who tend to fake good, Extroversion and Openness domain scores can be safely accepted while the other domain scores of these subjects must be interpreted with caution.
-
مقدمههدف این بررسی مقایسه ی قند خون و شاخص توده ی بدن در بیماران تحت درمان با کلوزاپین و ضدروانپریشی های متعارف بوده است.مواد و روش کاردر یک بررسی مقطعی، 43 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا (36 مرد و هفت زن) تحت درمان با کلوزاپین با 41 بیمار تحت درمان با داروهای ضدروانپریشی متعارف (33 مرد و هشت زن) از نظر قند خون ناشتا و دوساعت پس از غذا خوردن و هم چنین شاخص توده ی بدن مقایسه شدند. داده های گردآوری شده به کمک آزمون های آماری t و خی دو تحلیل گردیدند.یافته هااز بیماران تحت درمان با کلوزاپین، دو بیمار قند خون ناشتای غیرطبیعی و شش بیمار قند خون غیرطبیعی دو ساعت پس از غذا داشتند و پنج بیمار در حد تشخیص دیابت بودند که در مقایسه با گروه تحت درمان با داروهای ضدروانپریشی متعارف تفاوت معنی داری را نشان دادند. هم چنین، مقایسه ی شاخص توده ی بدن نشان دهنده ی افزایش بیشتر وزن در گروه تحت درمان با کلوزاپین نسبت به بیماران تحت درمان با دارو های ضدروانپریشی متعارف بود.نتیجه گیریدرمان با کلوزاپین می تواند در زمینه ی افزایش قندخون شماری از بیماران نقش داشته باشد.
کلید واژگان: کلوزاپین, شاخص توده ی بدن, دیابت قندی, اسکیزوفرنیاIntroductionTo evaluate blood glucose and body weight in patients treated with clozapine and conventional antipsychotics.MethodForty-three patients with schizophrenia (36 males and 7 females) on clozapine were com- pared with 41 patients (33 males and 8 females) treated with conventional antipsychotics, regard-ing their fasting blood glucose (FBS), 2 hours post-prandial glucose (2HPPG) and body mass index (BMI). Data were analyzed using t-test and the chi-sqaure.ResultsOf the patients on clozapine, 2 had high FBS, 6 had high 2HPPG, and 5 were diagnosed with diabetes, which was significantly different from the group on conventional antipsychotics. More- over, comparing the BMIs, the patients on clozapine had higher weights than the conventional treatment group.ConclusionClozapine may play a role in high blood glucose of some of the patients. -
بهداشت روانی و رضایتمندی شغلی کارکنان سازمان بهشت زهرا (س)مقدمهکسانی که در موسسات ارایه خدمات گورستانی کار میکنند، در معرض استرسهای متعددی همچون مواجه روزمره با سوگواران، مواجه دایمی و عینی با پدیده مرگ و عدم مقبولیت و مطلوبیت اجتماعی این حرفه در جامعه قرار دارند. این عوامل میتوانند استرسهای بالقوه ای برای بروز مشکلات روان شناختی در این افراد باشد.هدفپژوهش حاضر به منظور بررسی وضعیت بهداشت روانی و رضایتمندی شغلی کارکنان یک موسسه بزرگ خدماتی مربوط به متوفیان طراحی و اجرا گردید.روش کاراز مجموع حدود 500 نفر کارکنان سازمان تعداد 250 نفر مورد بررسی قرار گرفتند. کلیه کارکنان غسال (42 نفر)، متصدی دفن (29 نفر). کارکنان مونث (31 نفر به غیر از کارکنان غسال مونث) و حدود نیمی از کارمندان و کارگران (ساده و ماهر) در این بررسی شرکت داده شدند. از این افراد درخواست گردید که به پرسشهای پرسشنامه مشخصات فردی، رضایتمندی شغلی و پرسشنامه بهداشت عمومی (GHQ-28) پاسخ گویند. برای افراد دارای تحصیلات زیر 12 کلاس رسمی پرسشنامه ها توسط دو نفر (مذکر و مونث با انتخاب برای همجنس آزمودنی) آموزش دیده در زمینه آزمونها طی مصاحبه و گفتگو پرسشنامه ها تکمیل گردید.یافته هایافته های این پژوهش نشان داد که پرسنل کارمند (عمدتا دارای تحصیلات دیپلم و بالاتر) و غسال دارای بیشترین مشکلات روحی در گروه کارکنان میباشند. در میان کارکنان غسال 1/38 درصد و کارکنان اداری 29 درصد نیازمند به دریافت خدمات روانپزشکی تخمین زده شدند. بیشترین رضایت مندی شغلی از رابطه با همکاران و کمترین حد نارضایتی از کار را تجربه می کرده اند. همچنین بین ناراضی بودن از کار و کاهش سطح بهداشت روانی ارتباط معنی دار مشاهد شد r=0.25)، (P<0.001.نتیجه گیریبررسی حاضر نشان داد که افراد شاغل در موسسه مورد مطالعه که خدماتی را به بازماندگان و افراد متوفی ارایه مینمایند در معرض آسیب پذیری به ناراحتی های روحی و روانی می باشند. میزان ابتلاء به مشکلات روانشناختی در این افراد بیش از حد انتظار می باشد. بین عدم رضایت از کار و ناخوشی روانشناختی ارتباط وجود دارد.
کلید واژگان: کارکنان تدفین, بهداشت شغلی, رضایت شغلی -
هدفپژوهش حاضر به منظور بررسی ویژگی های شخصیتی که می تواند تاثیر نامطلوبی بر عملکرد، سطح سلامت فرد، بروز اختلال هراس و سیر و پیش آگهی آن داشته باشد، انجام گردیده است.روش51 نفر از افراد مبتلا به اختلال هراس با 51 نفر افراد بهنجار به کمک فرم تجدیدنظرشده آزمون شخصیتی نئو (NEOPI-R) مورد مقایسه قرار گرفتند.یافته هایافته ها نشان دادند که افراد مبتلا به اختلال هراس استعداد بیشتری برای تجربه اضطراب، غم، خشم، احساس گناه و آسیب پذیری از استرس دارند، کمتر برونگرا هستند ولی به خوبی افراد بهنجار توانایی کنترل تکانه های خود را دارند. این افراد بیشتر دوست دارند زندگی باثبات داشته باشند و علاقه ای به تجربه هیجان ندارند.نتیجهاین پژوهش نشان داد که ویژگی های شخصیتی گروه مبتلا به اختلال هراس با گروه c اختلال شخصیتی، همخوانی بیشتری دارد.
کلید واژگان: اختلال هراس, پانیک, شخصیت, آزمون نئو, اجتنابیThe present study was conducted to investigate the personality traits which may have a negative impact on patients’ performance, health, and occurrence of panic disorder as well as its process and prognosis. Method 51 subjects diagnosed with panic disorder were compared with 51 normal subjects through NEO Personality Inventory- Revised (NEO PI-R). Findings The findings indicated that subjects suffering from panic disorder were more susceptible to experiences of anxiety, depression, aggression, guilt-feeling, and stress. They were less extraverted, but as capable of controlling their impulses as normal subjects; they prefer to have a stable life, and are not interested in experiencing adventures. Results The study demonstrated that the personality traits of the subjects diagnosed with panic disorder more likely correlates with those of the Cluster C of personality disorders. -
هدفدر این پژوهش برخی از فعالیت های شناختی دو گروه بیماران مبتلا به اختلال پس از استرس ضربه ای و بیماران دچار اختلالهای اضطرابی و افسردگی با یکدیگر مقایسه شده اند.روش20 نفر بیمار دچار اختلال پس از استرس ضربه ای با 20 نفر بیمار دچار اختلالهای گروه اضطرابی و افسردگی پس از انجام مصاحبه نیم ساختار یافته و انجام آزمونهای شناختی یادگیری تداعی های زوجی کلامی و بینایی، فراخنای اعداد، سیالی کلمات، یادگیری سری اعداد و مقیاس هوش کلامی (مهک) مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل واریانس چند متغیره برای تحلیل نتایج به کار برده شد.یافته هااین بررسی نشان داد که دو گروه از نظر عملکرد شناختی تفاوت معنی دار با یکدیگر دارند. تحلیل تک عاملی این آزمون آماری نشان داد که بیماران اختلال پس از استرس ضربه ای نسبت به گروه بیماران اضطرابی و افسردگی در آزمونهای سیالی کلمات، یادگیری تداعی های زوجی بینایی، یادگیری تداعی زوج کلامی و تاخیری به شکل معنی داری ضعیف تر عمل کرده اند.نتیجهبیماران مبتلا به اختلال پس از استرس ضربه ای در حافظه های کلامی، بینایی و بیان، ناتوانی هایی دارند که می تواند ناشی از تغییرات ظریف مغزی به ویژه در ناحیه هیپوکمپوس نیمکره چپ در اثر حادثه باشد و میتواند در زندگی اجتماعی و فردی این افراد تاثیر جدی داشته باشد.
کلید واژگان: اختلال پس از استرس ضربه ای, عصب روانشناختی, کنش های شناختی, هوش کلامی, مپکObjectivesThis study compared some cognitive activities of two groups of patients: those suffering from post-traumatic stress disorder and those suffering from anxiety and depression.Method20 patients in each group were studied through semi-structured interviews, cognitive tests of learning, visual and verbal pairs associations, digit span, word fluency, learning digit, and Verbal Intelligence Scale. The results were analyzed through a multi- variate MANOVA.FindingsThe findings demonstrated that the two groups were significantly different in terms of cognitive performance. The multi-variate analysis showed that the performance of the patients suffering from post-traumatic stress disorder was significantly less satisfactory than the depressive anxious patients on tests of word fluency, learning visual pairs associations, delayed learning and learning verbal pairs associations.ResultsThe patients with post-traumatic stress disorder suffer from disabilities in expression, verbal and visual memories, which might be the result of soft brain abnormalities particularly in the hypocompus in the left hemisphere caused by an accident this can seriously affect their social and individual life. -
این مطالعه برای انطباق پرسشنامه سرشت و منش (تی. سی. آی 125) و هنجاریابی آن در جمعیت جوان ایرانی صورت گرفت. پس از ترجمه، انطباق محتوایی و وارسی فرهنگی، آزمون مزبور در یک نمونه از آزمودنی های جوان تهرانی و شیرازی اجرا گردید. نتایج نشان داد که فرم فارسی پرسشنامه تی. سی. آی 125 می تواند ابعاد چهارگانه سرشت و ابعاد سه گانه منش (مبتنی بر نظر کلونینجر) را در جمعیت جوان ایرانی مورد سنجش قرار دهد. ضریب همبستگی برای نمرات آزمون بازآزمون، نشانگر پایایی قابل توجه این پرسشنامه است.
این مطالعه نشان داد که پرسشنامه سرشت و منش را می توان را با اعمال محدودیت هایی، در جامعه ایرانی به کار گرفت. ضمنا درباره محدودیت های روش شناختی این تحقیق و نکات کاربردی آن بحث خواهد شد.
-
مهاجرت و مشکلات ناشی از تفاوت های قومی در کشور میزبان سبب بروز یا افزایش اختلالهای روانپزشکی در میان مهاجران می شود، هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت سلامت روانی گروهی از مهاجران افغان ساکن شیراز می باشد. در این پژوهش 81 نفر از مهاجران افغان با روش نمونه گیری تصادفی برگزیده شده و با استفاده از فرم 28 سوالی پرسشنامه سلامت عمومی مورد ارزیابی قرار گرفتند...
کلید واژگان: مهاجران افغان, اختلالهای روانپزشکی, پرسشنامه سلامت عمومی -
برای هنجاریابی فرم تجدید نظر شده آزمون شخصیتی نئوبا انجام چند مرحله پژوهش مقدماتی فرم فارسی آن تهیه و توسط نمونه ای از جمعیت شیراز 502 نفر اجرا گردید. داده های پژوهش به صورت میانگین و انحراف معیار برای 5 مقیاس اصلی و 30 زیر مقیاس یا شاخص آزمون گزارش شده است. بررسی ثبات درونی مقیاسها مثبت قابل همبستگی میان آنها نشان دهنده همبستگی بالای هر یک از شاخص ها با مقیاس مربوطه و عدم وجود همبستگی مثبت قابل توجه با شاخصهای مرتبط با مقیاسهای دیگر بود...
کلید واژگان: آزمون نئو, هنجاریابی, شخصیت
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.