حمید زمان زاده
-
اثر تغییر نرخ ارز بر قیمت ها که در ادبیات اقتصادی به عبور نرخ ارز مشهور است، یکی از کانال های مهم بروز فشارهای تورمی در اقتصاد ایران به ویژه با توجه به بروز دوره های متعدد بحران ارزی و جهش نرخ ارز بوده است. جهت برآورد درجه عبور نرخ ارز، یک مدل تصحیح خطای برداری برای اقتصاد کلان ایران با دو رابطه ساختاری بلندمدت شامل رابطه بلندمدت قیمت و رابطه بلندمدت تولید حقیقی با استفاده از داده های سری زمانی طی دوره اسفند 1370 تا شهریور 1402 مورد استفاده قرار گرفته است. با توجه به اینکه طی دهه های اخیر اقتصاد ایران عمدتا شاهد حاکمیت نظام ارزی چند نرخی بوده است، طبیعتا برآورد عبور نرخ ارز صرفا بر اساس نرخ ارز غیررسمی (آزاد) و بدون توجه به نرخ های ترجیحی قابل اتکا نیست. به همین دلیل مدل برآورد شده، سه نرخ ارز شامل نرخ ارز غیررسمی (آزاد)، نرخ ارز ترجیحی کالاهای اساسی (نیما) و نرخ ارز ترجیحی کالاهای غیراساسی (مبادله) را در بر می گیرد تا عبور نرخ ارز به تفکیک هر نرخ و همچنین به صورت کامل قابل برآورد باشد. نتایج کمی حاصل از برآورد مدل مذکور حاکی از آن است که درجه عبور نرخ ارز به سطح عمومی قیمت ها برای نرخ های ترجیحی مبادله و نیما در بلندمدت (شش سال) به ترتیب برابر 8/9 و 8/4 درصد است و در صورت تثبیت نرخ های ترجیحی، درجه عبور نرخ ارز از 2/46 درصد به 6/30 درصد کاهش می یابد. البته به لحاظ سیاستی باید به این موضوع مهم توجه داشت که تثبیت نرخ های ترجیحی ارز اگرچه در دوره تثبیت به کاهش درجه عبور نرخ ارز می انجامد، اما در دوره تعدیل نرخ های ترجیحی، درجه عبور نرخ ارز به همان نسبت افزایش خواهد یافت.
کلید واژگان: نظام ارزی چندنرخی، نرخ ارز ترجیحی، قیمت، عبور نرخ ارز، مدل تصحیح خطای برداریThe effect of exchange rate change on prices, which is known as exchange rate pass-through in economic literature, has been one of the important factors of inflationary pressures in Iran's economy. In order to estimate the degree of exchange rate pass-through, a vector error correction model for Iran's macroeconomics with two long run structural relationships including the long run price relationship and the long run real production relationship. Considering that during the recent decades, Iran's economy has mainly witnessed the multiple exchange rate system, the estimation of the exchange rate pass-through based solely on the unofficial exchange rate and without considering the preferential rates cannot be relied upon. For this reason, the estimated model includes three exchange rates (the unofficial exchange rate, and tow preferential exchange rate (Nima and Mobadele) to exchange rate pass-through can be estimated separately for each rate. The results indicate that the degree of exchange rate pass-through for the preferential exchange rates (Mobadele and Nima) in the long run (six years) is equal to 8/9% and 8/4% and in the case of fixing preferential rates, the degree of exchange rate pass-through will decrease from 2/46% to 6/30%. The results also indicate that although the fixing of preferential exchange rates leads to a decrease in the degree of exchange rate pass-through during the stabilization period, but it will increase in the same proportion during the adjustment period of the preferential exchange rates.
Keywords: Multiple Exchange Rate System, Preferential Exchange Rate, Price, Exchange Rate Pass-Through, VECM -
عموم بانک های مرکزی جهان در چارچوب هدفگذاری تورمی، از ابزار نرخ سود سیاستی برای اجرای سیاست پولی خود به ویژه در دهه اخیر استفاده می نمایند. در اقتصاد ایران مباحث مختلفی در خصوص اثربخشی ابزار نرخ سود سیاستی برای هدایت نرخ تورم مطرح می شود و استدلال می شود از آنجا که کانال های اثرگذاری نرخ سود سیاستی (بین بانکی) بر تورم در اقتصاد ایران ناقص است، این ابزار از کارآیی لازم برای مدیریت تورم برخوردار نیست. این مطالعه به بررسی اثر کمی تغییر نرخ سود سیاستی بر متغیرهای کلان و ارزیابی اثربخشی ابزار نرخ سود سیاستی در اجرای چارچوب سیاست پولی هدفگذاری تورمی، در قالب یک مدل تصحیح خطای برداری برای اقتصاد کلان ایران با سه رابطه ساختاری بلندمدت شامل رابطه بلندمدت قیمت، رابطه بلندمدت تولید حقیقی و رابطه بلندمدت برابری قدرت خرید تعدیل شده با استفاده از داده های سری زمانی طی دوره اسفند 1370 تا اسفند 1401 می پردازد. نتایج کمی حاصل از برآورد مدل مذکور حاکی از آن است که با وجود نواقص کانال های اثرگذاری نرخ سود بر متغیرهای اقتصاد کلان، افزایش نرخ سود سیاستی اثرات قوی ضدتورمی برجای می گذارد به نحوی که افزایش 1 واحد درصدی در نرخ سود سیاستی موجب کاهش تدریجی و دائمی نرخ تورم می شود که این کاهش پس از 12 ماه به 0/1 واحد درصد و پس از 24 ماه به 3/1 واحد درصد می رسد. البته این امر دربردارنده اثرات رکودی نیز است به نحوی که موجب کاهش 5/0 واحد درصد در نرخ رشد اقتصادی پس از 12 ماه می شود و این اثر رکودی به تدریج کاهش یافته و به 3/0 واحد درصد پس از 24 ماه می رسد. بنابراین نتایج تجربی حاکی از آن است که ابزار نرخ سود سیاستی در اقتصاد ایران به رغم نقصان کانال های اثرگذاری، از کارآیی کافی جهت اجرای سیاست پولی در چارچوب هدفگذاری تورمی برخوردار است.
کلید واژگان: نرخ سود سیاستی، تورم، رشد اقتصادی، نقدینگی و نرخ ارزOne of the most important monetary policy targets is price stability. In the framework of inflation targeting, the central banks use the policy interest rate to implement their monetary policy, especially in the last decade. In the Iranian economy, there are various discussions about the effectiveness of the policy interest rate to guide the inflation rate, and it is argued that since the channels of the policy interest rate effect are incomplete in the Iranian economy, this tool isn’t efficient enough to guide the inflation rate. This study investigates the quantitative effect of the policy interest rate change on macro variables and evaluates the effectiveness of the policy interest rate tool in the implementation of inflation targeting, by a vector error correction model for Iran's macroeconomics. The results indicate that despite the shortcomings of the interest rate influencing channels on macroeconomic variables, the increase in the policy interest rate has strong anti-inflationary effects in such a way that an increase of 1 percentage point in the policy interest rate causes a 1.3 percentage point decrease in inflation after 24 months. Therefore, the results indicate that the policy interest rate in Iran's economy, despite the shortcomings of influence channels, is efficient enough to guide the inflation rate
Keywords: Policy interest rate, inflation, economic growth, liquidity, exchange rate -
یکی از مهم ترین عوامل موثر بر خلق نقدینگی در شبکه بانکی ایران نسبت کفایت سرمایه است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی نقش الزامات کفایت سرمایه مبتنی بر کمیته بال 3 و همچنین متغیرهای تورم، نرخ ارز، مطالبات غیرجاری و سودآوری شبکه بانکی بر خلق پول بانکی در ایران در دوره 1399:04-1388:04 با تواتر فصلی در قالب الگوی خودرگرسیون برداری ساختاری است. نتایج نشان داد که شوک مثبت به تورم، نرخ ارز و سودآوری بانک ها موجب افزایش خلق پول بانکی می شود. اما شوک مثبت به نسبت کفایت سرمایه و مطالبات غیر جاری اثر معناداری بر خلق پول بانکی بر جای نگذاشته است. این یافته بیانگر آن است که سیستم بانکی به دلیل عدم وجود ضمانت اجرایی نسبت به اعمال الزامات کفایت سرمایه، عملا نسبت به تغییرات در کفایت سرمایه واکنش نشان نداده است و در نتیجه الزامات کفایت سرمایه نتوانسته است نقش کلیدی خود را در اعمال محدودیت در خلق پول بانکی ایفا نماید. همچنین نتایج نشان داد که خلق پول بانکی در ایران عمدتا تحت تاثیر متغیرهای سطح کلان بوده و تورم و نرخ ارز به ترتیب بیشترین نقش را در توضیح تغییرات خلق پول بانکی داشته است.
کلید واژگان: خلق پول بانکی، نسبت کفایت سرمایه، نرخ ارز، تورم، الگوی SVAROne of the most important factors affecting the creation of liquidity in Iran's banking network is the capital adequacy ratio. Based on this, the present study aims to investigate the role of capital adequacy requirements on money creation in the banking system based on Bal III committee as well as the effects of other variables such as inflation, exchange rate, non-performing loans, and profitability of the banking network in Iran in the period of 2010:1-2021:1 with seasonal frequency using structural vector autoregression model. The results show that a positive shock to inflation, exchange rate, and profitability of banks increase money creation. But, a positive shock to capital adequacy ratio and non-performing loans has not had a significant effect on money creation. This finding indicates that the banking system has practically not reacted to changes in capital adequacy due to the lack of executive guarantee in applying the capital adequacy requirements. And as a result, capital adequacy requirements have not been able to play their role in restricting money creation. Also, the results show that the creation of bank money in Iran is mainly influenced by macro-level variables so that inflation and exchange rate respectively played the most important role in explaining the changes in the creation of bank money.
Keywords: Money Creation, Capital Adequacy ratio, Exchange rate, Inflation, SVAR model -
ناسایی عوامل موثر بر نقدینگی حایز اهمیت می باشد. با توجه به اینکه یکی از کانال های افزایش نقدینگی، تسهیلات اعطایی شبکه بانکی است و با توجه به نقش موثر نسبت کفایت سرمایه در اعطای تسهیلات، در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر نسبت کفایت سرمایه بر حجم نقدینگی و اثرات نامتقارن آن در دوره زمانی 1398:4-1387:1 با استفاده از الگوی خودرگرسیون باوقفه توزیعی غیرخطی پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که افزایش نسبت کفایت سرمایه اثرات کاهنده بر حجم نقدینگی دارد و رعایت مقرارت ناظر بر نسبت کفایت سرمایه می تواند یکی از ابزارهای کلیدی مهار رشد نقدینگی در اقتصاد ایران باشد. علاوه بر این تاثیر تغییر نسبت کفایت سرمایه بر نقدینگی نامتقارن است. بر اساس نتایج آزمون والد، افزایش نسبت کفایت سرمایه نسبت به کاهش آن اثرات قوی تری بر نقدینگی دارد. همچنین افزایش در میزان مطالبات معوق و سررسید گذشته شبکه بانکی از کانال کاهش توان اعتباری شبکه بانکی در هر دو دوره کوتاه مدت و بلندمدت منجر به کاهش نقدینگی در کشور می شود. افزایش نرخ ارز نیز صرفا با دو وقفه زمانی و در کوتاه مدت منجر به افزایش نقدینگی در کشور شده است. همچنین جهت مهار رشد نقدینگی ضرورت دارد تامین مالی افزایش مخارج دولت از محل افزایش درآمدهای مالیاتی صورت پذیرد نه استقراض از شبکه بانکی یا استفاده از درآمدهای حق الضرب.
کلید واژگان: مطالبات معوق، نرخ ارز، کفایت سرمایه، کسری بودجه، الگوی NARDLLiquidity , as the most important variable of the money market , has a significant role in economic performance from various aspects and therefore it is important to identify the factors affecting liquidity. Considering that one of the channels to increase liquidity is loans paid by the banking network and the effective role of capital adequacy ratio in the payment of bank loans, in the present study we investigate the effect of capital adequacy ratio on volume of liquidity and its asymmetric effects in 2008:2 -2020:1 by using a nonlinear Autoregressive Distributed Lags model.The results show that increasing the capital adequacy ratio has a reducing effect on the volume of liquidity and compliance with the regulation on the capital adequacy ratio can be one of the key tools to curb the growth of liquidity in the Iranian economy. In addition, the effect of changing the capital adequacy ratio on liquidity is asymmetric. According to the results of the Wald test, increasing the capital adequacy ratio has a stronger effect on liquidity than reducing it.The results also showed that the increase in the amount of non performing loans of the banking network through the channel of reducing the lending capacity of the banking network in both short-term and long-term periods leads to a decrease in liquidity in the country. The increase in the exchange rate has also led to an increase in liquidity in the country in short-term and with two lags. Also, in order to curb the growth of liquidity, an increase in government expenditures should be financed through an increase in tax revenues, not borrowing from the banking network or the use of sovereignty revenues.
Keywords: capital adequacy ratio, exchange rate, nonlinear Autoregressive Distributed Lags model, non performing loans -
گواهی اعتبار مولد (گام) یکی از جدیدترین نوآوری های نظام پولی- مالی کشور در راستای تامین مالی بخش حقیقی اقتصاد محسوب می شود که می تواند دسترسی واحدهای تولیدی به سرمایه در گردش را ارتقا بخشد. این اوراق بستر استفاده از ظرفیت بخش خصوصی و بازار سرمایه جهت تامین مالی تولید با نگرانی کمتر از نشت منابع به بخش غیرمولد اقتصاد را فراهم می کند. پرسش اصلی تحقیق آن است که مبانی فقهی و مدل عملیاتی استفاده از اوراق گام براساس مصوبه شورای فقهی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران کدام است و چه راهکارهای فقهی جایگزین دیگری در این رابطه وجود دارد؟ یافته های تحقیق که به روش توصیفی و تحلیل محتوا به دست آمده نشان می دهد که از منظر فقهی راهکار مصوب شورای فقهی در رابطه اوراق گام، مبتنی بر عقد «ضمانت عرفی یا بانکی» است. در این الگو، بانک دو نقش «عامل صدور» و همچنین «ضامن بازپرداخت» اوراق را برعهده دارد که می تواند بابت هر دو مورد کارمزد دریافت کند. همچنین، اوراق گام می تواند براساس دو قالب حقوقی دیگر یعنی «صلح» و «معاوضه» نیز منتشر شود. اگر قالب حقوقی مورداستفاده صلح یا معاوضه باشد، تعهدات بانک به صورت بالای خط ثبت شده و لذا بانک در زمان صدور اوراق بدهکار محسوب می شود. اما در الگوی مصوب مبتنی بر عقد ضمانت عرفی، تعهدات بانک به صورت زیرخط ثبت می شود؛ یعنی بانک با صدور اوراق گام صرفا نقش ضمانت را برعهده می گیرد و بدهکار محسوب نمی شود که این امر یکی از مزایای الگوی مصوب گام محسوب می شود.
کلید واژگان: گواهی اعتبار مولد (گام)، صکوک، ضمانت، صلح، بانک مرکزی. طبقه بندی JEL: E43، E52The Gam Sukuk is one of the newest innovations of the Iranian monetary and financial system in financing the real sector of the economy. This new financial instrument can boost the availability of working capital finance for Iranian firms. The Gam Sukuk provides the base for using the potentials of the private sector and capital market to finance the economic businesses. The main question of the current research is: “What are the jurisprudential foundations and operational model of using Gam Sukuk based on the views of the Iranian Central Bank Shariah Board? Moreover, what are the other related solutions? The results obtained through an analytical-descriptive approach show that based on the Shariah Board Fatwa, the Daman (guarantee) contract can be used for issuing this kind of Sukuk. In this regard, banks will have two roles: issuing Sukuk and guaranteeing that, and can receive separate fees for these duties. Also, the Gam Sukuk can be issued based on two other Islamic contracts which are Sulh and Taweez. When these two contracts are used to justify Gam Sukuk, the bank's obligations appear as on-balance sheet items and hence the bank is considered a debtor. However, in the Daman (guarantee) contract the bank's obligations are off-balance sheet items and the bank is not viewed as a debtor. This is one of the merits of Gam model.
Keywords: Gam Securities, Sukuk, Daman (Guarantee) Contract, Sulh, Central Bank. JEL Classification: E43, E52 -
چرخه ی حیات بنگاه را می توان یکی از تعیین کننده های چرخه های تجاری دانست. چرا که تشکیل تجارت و اضمهلال آن به واسطه ی چگونگی محیط کسب وکار، نمی تواند به سرعت با چرخه های تجاری سازگار شود و ساز و کار خود را درچرخه های تجاری دنبال خواهد کرد. در این مطالعه سعی شده است تا با بهره گیری از مطالعات پیشین انجام شده دراین حوزه الگوی درخوری طراحی شود تا این فرایند در یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی تلفیق گردد. تصویری که این مطالعه از فرایند خروج درونزا ایجاد نموده متفاوت و کامل تر از مطالعات گذشته بوده است. در نهایت الگو با استفاده از داده های اقتصاد ایران تخمین زده شده است. نتایج شبیه سازی الگو برای اقتصاد ایران نشان می دهد که لحاظ ورود و خروج درونزا دریک الگوی تعادل عمومی می تواند شدت و طول چرخه های تجاری را تغییر دهد که این تغییر به برداشت عمومی از این سازوکار منطبق تر است. همچنین با درونزا شدن جریان ورود و خروج بنگاه تکانه های سمت تقاضا با تغییر شدت به کارگیری عوامل تولید پاسخ داده شده و تکانه های سمت عرضه با ایجاد فهرست کالایی جدید در اقتصاد جذب شده است.کلید واژگان: الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی، فضای کسب وکار، بنگاه، ورود، خروجFirm life cycle could be considered as a determinant of business cycles since business environment factors inhibit coordination between Business forming and collapsing with the business cycles promptly. In this study, we try to append firms' endogenous entry and exit mechanism in a dynamic stochastic general equilibrium model (DSGE). Regarding previous studies, we establish a better illustration of endogenous exit. Finally, we estimate the model by using Iran macroeconomics data. The simulation results show the endogenous entry and exit affect the business cycle length and magnitude. Also, Firm Endogenous Entry and Exit in the model causes the Demand Shock, absorb in the economy by the intensive margin. It means the firm uses more inputs to produce more output. On the other hand, in responding to the supply side shock, more firm enter to business (extensive margin).Keywords: DSGE, Ease of Doing business, Firm, Entry, Exit
-
ترازنامه نظام بانکی کشور طی سال های متمادی انباشت تدریجی دارایی های موهوم و منجمد در سمت دارایی ها، با ناترازی رو به گسترشی مواجه بوده است. این مطالعه با طراحی مدلی که اقتصاد خرد بانک ها را به اقتصاد کلان پیوند می زند، به تحلیل عوامل بروز ناترازی ترازنامه نظام بانکی و پیامدهای آن بر متغیرهای پولی و اقتصاد کلان پرداخته است. نتایج حاصله نشان می دهد انباشت دارایی های موهوم و بروز ناترازی در ترازنامه نظام بانکی، جریان ناسالمی از خلق نقدینگی را شکل داده است که نه تنها برای نظام بانکی مخاطره آمیز است، بلکه عامل کلیدی چسبندگی نرخ سود بانکی به رغم کاهش نرخ تورم و اثرات منفی آن در اقتصاد کلان است. نتایج در چارچوب برآورد یک الگوی تصحیح خطای برداری شامل سه رابطه بلندمدت تولید، رابطه مقداری پول و رابطه برابری قدرت خرید طی دوره فصل سوم 1374 تا فصل دوم 1396 نشان می دهد که به رغم عدم کاهش نرخ رشد نقدینگی، نرخ تورم از مسیر کاهش کیفیت نقدینگی متاثر از کاهش کیفیت دارایی های نظام بانکی، با کاهش قابل توجهی مواجه شده است که نمی تواند فرآیند پایداری باشد.
در نهایت با توجه به پیامدهای منفی و مخاطره آمیز ناترازی ترازنامه بانک ها برای نظام بانکی و اقتصاد کلان کشور، این مطالعه برمبنای تحلیل عوامل و پیامدهای بروز ناترازی ترازنامه نظام بانکی، راهکارهای اصلاح این ناترازی و سالم سازی جریان خلق نقدینگی را مورد بررسی قرار داده است.کلید واژگان: ناترازی ترازنامه، نقدینگی، نرخ سود، تورم و حسابداری بدIran banking system has encountered an accumulation of fictitious and frozen assets in the assets side of the banking system balance sheet. This study designs an innovative model for connecting the microeconomics of banking with macroeconomy and analyzes the key factors of creating an unbalanced balance sheet and its effect on monetary and macroeconomic variables. According to the results of this study, accumulation of fictitious assets in the assets side of the banking system balance sheet makes an unsound flow of liquidity that could jeopardize the functionality of banking system. This unsound flow of liquidity also is the key factor of interest rate rigidity despite inflation reduction and its negative effect on the macroeconomy. The estimation of a vector error correction model (VECM) with three long-run relationships indicates that the inflation rate has been reduced through the quality of liquidity reduction in recent years. Finally, due to a perilous effect of the unbalanced balance sheet on the banking system and macro economy, its remedy has presented. -
پنج دهه عملکرد تولید و رشد اقتصادی در ایران / دلیل بی ثباتی عملکرد اقتصاد ایران چیست؟
-
تحلیل متغیرهای کلان اقتصاد ایران در شرایط کنونی نشان از ظهور معمایی دارد که جهت اتخاذ رویکرد صحیح در سیاست پولی و نظارتی بانک مرکزی، نیازمند تبیینی روشن و قانع کننده است. افزایش نرخ رشد نقدینگی، کاهش معنادار نرخ تورم و چسبندگی نرخ سود بانکی سه ضلع این معما را تشکیل می دهند که در آن از یک سو واگرایی میان نرخ سود اسمی و نرخ تورم و از سوی دیگر واگرایی میان نرخ رشد نقدینگی و نرخ تورم بروز یافته است. این مطالعه در پی طراحی مدل نوینی است که اقتصاد خرد بانک ها را به اقتصاد کلان پیوند زده و تبیینی روشن برای معمای مذکور فراهم نماید. اقتصاد خرد بانک ها در صورت های مالی منعکس می شود که معیارهای اندازه گیری و شناخت اقلام آن تابع اصول و استانداردهای حسابداری است. لذا مدل مورد نظر باید توانایی برقراری ارتباط بین مفاهیم و تکنیک های حسابداری با مفاهیم اقتصاد را داشته باشد و ارقام ترازنامه نظام بانکی را با مقادیر متغیرهای اقتصاد کلان مرتبط نماید. بر اساس نتایج این مطالعه، تبیین رفتار ترازنامه نظام بانکی ایران نشان می دهد که کیفیت دارایی های نظام بانکی بر کیفیت بدهی های آن و در نتیجه کیفیت نقدینگی موثر است. انباشت دارایی های موهوم و منجمد در سمت دارایی های ترازنامه نظام بانکی، جریان ناسالمی از خلق نقدینگی را شکل می دهد که در آن بخشی از نقدینگی متاثر از دارایی های موهوم نظام بانکی است که آن را نقدینگی بی پشتوانه می نامیم. چنین وضعیتی مبین این واقعیت است که ترازنامه نظام بانکی به مفهوم اقتصادی و مالی ناتراز است و توزان ظاهری آن در سایه بکارگیری روش های نادرست حسابداری حاصل شده است. در واقع کاهش کیفیت نقدینگی متاثر از کاهش کیفیت دارایی های نظام بانکی، موجب شده است به رغم رشدهای بالای نقدینگی، از یک سو شاهد کاهش نرخ تورم و مقاومت نرخ سود بانکی در برابر کاهش و از سوی دیگر آسیب تولیدکنندگان از تنگنای اعتباری باشیم که بروز رکود اقتصادی نیز پیامد طبیعی آن است. رابطه بلندمدت مقداری پول تعدیل یافته در چارچوب یک مدل تصحیح خطای برداری و بر اساس داده های فصلی (1395-1375) برآورد شده است و نتایج رابطه مستقیم کیفیت نقدینگی بر تورم را تایید می نماید.
طبقه بندی JEL: E5، M4، C32کلید واژگان: ناترازی ترازنامه، نقدینگی، نرخ سود، تورم و حسابداریThe analysis of macroeconomic variables for current situation in Iran indicates a Conundrum. Solving this puzzle is vital for Central Bank of Iran in order to choose an appropriate approach for monetary policy and banking supervision. Increase in liquidity growth rate, significant decrease of inflation rate and interest rate rigidity are the three sides of this puzzle. This study designs an innovative model for connecting the microeconomy of banks with macroeconomy, indicating a solution for mentioned puzzle. Accumulation of fictitious and frozen assets in the assets side of banking system balance sheet makes an unsound flow of liquidity which is partly impacted by fictitious assets of banking system and it is called unsound Liquidity. This situation shows the reality that is financially and economically unbalanced balance sheet of banking system and if these balance sheets seem balanced, is just because deployment of false accounting methods. In fact, quality of liquidity is impacted by reduction of the quality of banking system assets and despite high liquidity growth, this lead to reduction of inflation rate and also caused banks to resist against the reduction of interest rate. The adjusted long run equation of quantity theory of money has estimated in a vector error correction model (1996-2016). The results confirm the direct effect of quality of liquidity on inflation.
JEL Classification: C32, E5, M4Keywords: Unbalanced Balance Sheet, Liquidity, Interest Rate, Inflation, Accounting -
هدف مقاله حاضر تحلیل و بررسی مکانیسم اثرگذاری نقدینگی بر تولید و نرخ تورم در کوتاه مدت و بلندمدت در اقتصاد ایران است. تغییرات نقدینگی منابع مختلفی دارد و ناشی از تغییر در عرضه دارایی های متفاوتی است که اجزای مختلف نقدینگی را تشکیل می دهند و می توانند اثرات متفاوتی بر عملکرد متغیرهای کلان اقتصاد داشته باشند. به این منظور یک الگوی اقتصاد کلان با لحاظ کردن اجزای نقدینگی شامل پول داخلی و خارجی، ترکیب دارایی های خارجی و داخلی در پایه پولی و ترکیب پول و شبه پول طراحی شده است که روابط ساختاری بلندمدت اقتصاد ایران و پویایی های کوتاه مدت متغیرها را در چارچوب یک مدل تصحیح خطای برداری با متغیرهای برون زای نامانا ارائه می دهد. الگوی مورد نظر بر اساس داده های فصلی طی دوره فصل اول 1369 تا فصل چهارم 1393 برآورد شده است. واکنش متغیرهای کلان اقتصادی به شوک های پولی بر اساس توابع عکس العمل آنی و تجزیه واریانس، نشان می دهد اجزای مختلف نقدینگی اثرات متفاوتی بر تولید و قیمت دارند. این نتایج حامل این پیام سیاستی است که علاوه بر مدیریت نقدینگی، توجه به تحولات اجزای نقدینگی نیز از اهمیت بسیاری در حوزه سیاست گذاری پولی برخوردار است.کلید واژگان: سیاست پولی، مکانیسم انتقال، نقدینگی، نرخ تورم، نرخ رشدThe purpose of this paper is to analyze the transmission effect of monetary policy, as reflected by innovations in the growth rate of the stock of M2--which for many years has been the intermediate target of monetary policy in Iran. We recognize that M2 contains both inside and outside money components whose expansion is generated through distinct processes and has differential impact on inflation and output. Moreover, changes in the stock of monetary base reflect changes in the stock of net foreign assets and the stock of domestic assets. Differences in growth rates of the components of liquidity reflect changes in the relative supply of various assets and resources (foreign currency, domestic credit, outside, and inside money), which in turn, induce changes in asset portfolios and credit supply, alter expected rates of return on domestic assets and the exchange rate. Therefore, they can have differential impact on aggregate output and the rate of inflation. To empirically test these propositions, a vector error correction macroeconomic model with exogenous variables (VECMX) that specifies long term structural relationships and the short term dynamics is estimated based on the relevant data on the Iranian economy during 1990 to 2014. The response of macroeconomic variables to monetary shocks confirms different effects of the liquidity components on the output and inflation in the short and long term. These results have significant policy implications for the conduct of monetary policy.
-
هدف از این مطالعه تحلیل نظری و الگوسازی تجربی سازوکار اثرگذاری درآمدهای نفتی بر عملکرد اقتصاد ایران به عنوان یک اقتصاد نفتی است. این پژوهش یک الگوی تعادل عمومی تصادفی پویای نوکینزی را برای الگوسازی سازوکار انتشار تکانه های نفتی در کوتاه مدت و بلندمدت در اقتصاد ایران ارائه می دهد. در این الگو بر کانال های مهم اثرگذاری درآمدهای نفتی بر عملکرد اقتصادی شامل عرضه کالای عمومی، رانت جویی و تغییر نهادی تاکید می شود. در چهارچوب الگوی ارائه شده، یک تکانه مثبت نفتی اگرچه در کوتاه مدت از کانال افزایش تقاضای کل موجب افزایش تولید غیرنفتی می شود، اما در بلندمدت اثر منفی رانت جویی و تضعیف نهادی بر اثر مثبت افزایش عرضه کالای عمومی غلبه کرده و موجبات کاهش تولید غیرنفتی را فراهم می نماید. از آنجا که نتایج نظری و تجربی نقش ویژه نهادها در بروز مصیبت منابع را آشکار می کند، تقویت پایداری نهادی در برابر تکانه های نفتی و ارتقای کیفیت نهادها می تواند به عنوان مهم ترین راهکار تبدیل مصیبت منابع به موهبت منابع در اقتصاد ایران معرفی شود.
The oil revenues have positive and negative effects on economic performance through different channels that can cause curse or blessing. The Dynamic Stochastic General Equilibrium (DSGE) model is amongst the best tools for understanding how different economic shocks affect macroeconomic variables. This study uses a DSGE model to analyze how oil shocks affect the Iranian economy in the short and long run. The model emphasizes the role of rent-seeking behavior and institutional factors in the transmission of oil shocks. The results show that a positive oil shock increases non-oil output in the short run due to expansion of demand and increased supply of goods، but leads to a decrease in non-oil output in the long run due to rent-seeking behavior and institutional weaknesses. -
بازار ارز ایران همواره با نوسانات گوناگون مواجه بوده و این نوسانات روابط ارزی بانک مرکزی با بانک های تجاری و روابط بانک های تجاری با واردکنندگان و صادرکنندگان را با ریسک نوسان قیمت ارز مواجه ساخته است. طراحی ابزار تهاتر ارزی با قابلیت کاربرد در نظام بانکداری بدون ربا می تواند جهت مدیریت ریسک یادشده اثرگذاری قابل توجهی داشته باشد. این پژوهش با طراحی ابزار تهاتر ارزی در چهارچوب بانکداری بدون ربا، ابعاد گوناگون آن را مورد بحث قرار می دهد. یافته هایی که بر پایه روش تحلیلی-توصیفی به دست آمده اند، نشان می دهند که می توان ابزار تهاتر ارزی متعارف را به نحوی اصلاح کرد که با ضوابط فقهی سازگار گردد و کارکردهای اقتصادی خود را نیز حفظ کند. بانک مرکزی می تواند با عملیاتی کردن ابزار پیشنهادی در بازار ارز، تا حدی بر محدودیت های ناشی از کمبود ذخایر ارزی و نقدشوندگی پایین این ذخایر غلبه کند و قدرت اثرگذاری خود در مدیریت نوسانات بازار ارز را بهبود بخشد.
Iran’s foreign exchange market has been subject to foreign exchange volatilities. Banks، as well as the imports and exporters، have been affected by these volatilities. Designing foreign exchange Swap contracts، consistent with the interest-free financial system، should help alleviate foreign exchange risks and manage liquidity. For the first time، this paper proposes a way forward in reconciling traditional Swap contracts، used by many central banks around the world، with that of an interest-free financial system. The results، which are based on an analytical-descriptive approach، show that it is possible to revise the contracts of the conventional Central Bank Swap to make it Shariah-compliant. The paper argues that the central bank of Iran could efficiently use this instrument to mitigate foreign exchange volatilities، reduce risks، manage liquidity، and improve monetary policy operations in a cash-constrained environment. -
در این مقاله یک الگوی تعادل عمومی تصادفی پویا تحت رویکرد نوکینزی برای تحلیل سازوکار انتشار بیماری هلندی ایجادشده با تکانه های نفتی در اقتصاد ایران ارائه می شود. این الگو دربردارنده خانوارها، تولیدکنندگان کالاهای نهایی و واسطه ای، دولت به عنوان سیاست گذار مالی و بانک مرکزی به عنوان سیاست گذار پولی است و در آن جهت بررسی بروز بیماری هلندی، اقتصاد به دو بخش قابل تجارت و غیرقابل تجارت تفکیک شده است. پارامترهای الگوی موردنظر به روش بیزین تخمین زده شده و مقایسه نتایج شبیه سازی شده و واقعیت های مشاهده شده متغیرهای کلان اقتصاد ایران طی 1367:1 تا 1389:4 بیانگر برازش به نسبت مناسب مدل است. توابع واکنش آنی، سازوکار انتشار بیماری هلندی را نشان می دهند. یک تکانه مثبت نفتی در کوتاه مدت از مسیر نرخ ارز، قیمت نسبی کالاهای غیرقابل تجارت به قابل تجارت را افزایش داده و درنتیجه موجب انبساط بخش غیرقابل تجارت نسبت به بخش قابل تجارت می گردد. همچنین، با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از اثرات مثبت تکانه نفتی بر تولید بخش غیرقابل مبادله به دلیل کاهش تولید بخش قابل مبادله خنثی می شود، درمجموع یک تکانه مثبت نفتی، اثر قوی دورانی بر تولید غیرنفتی بر جای نمی گذارد.
Oil shocks affect the Iranian economy through different channels. One important channel is the appreciation of the real exchange rate as a consequence of the occurrence of a positive oil (price) shock، generally known as the “Dutch disease”. This study presents a DSGE model for analysis of this particular effect as a distinct propagation mechanism in Iranian economy. The model consists of households، final and intermediate goods producers، government and the central bank. To study the propagation effects of real exchange rate appreciation، the economy has been decomposed into tradable and non-tradable sectors، each producing final and intermediate goods. We use Bayesian method to estimate model parameters. Comparison of simulated results and the actual macroeconomic variables in Iran during 1367 to 1389، indicate a relatively good fit of the model. This model and its results provide a good description of how the Dutch disease effect is propagated through the Iranian economy. The impulse-response functions indicate that، as a consequence of a positive oil (price) shock، the price of non-tradable goods increase relative to the price of tradable goods over short/intermediate run. This، in turn، induces expansion of non-tradable sector and contraction of the tradable sector. The cyclical increase in output is limited because of the compensatory effect of non-tradable goods contraction on aggregate output. -
در مطالعات اقتصاد رفاه، اقتصاد فقر و نیز سیاست گذاری های رفاهی، از آنجا که بعد خانوارهای گوناگون متفاوت است، نمی توان مخارج کل خانوارها را بدون درنظرگرفتن بعد خانوار بررسی کرد. یک راه ساده برای منظورکردن بعد خانوار در تحلیل رفاه استفاده از مخارج سرانه خانوار است، اما استفاده از مخارج سرانه عملا صرفه جویی های نسبت به مقیاس را در مخارج خانوار نادیده می گیرد. از آنجا که اعضای خانوار می توانند در مصرف بسیاری از کالاها و خدمات تا حدی با هم شریک شوند، هزینه های حفظ سطح رفاه خانوار، به نسبت یک به یک با تعداد اعضای خانوار، افزایش نمی یابد. در حقیقت، درنظرگرفتن مخارج سرانه خانوار متغیری تورش دار است و رفاه خانوارهای بزرگ تر را نسبت به رفاه خانوارهای کوچک تر کم تر از حد واقعی آن برآورد می کند. «مقیاس هم ارز»، راه حل مناسبی برای این مسئله است و شاخصی برای مقایسه رفاه میان خانوارها با تعداد اعضای متفاوت فراهم می آورد. مقیاس هم ارز بیانگر این است که با افزایش بعد یک خانوار چه میزان مخارج اضافی نیاز است تا آن خانوار به رفاهی برابر با رفاه یک خانوار مرجع (خانوار 1 نفره) دست یابد. بر اساس بررسی انجام شده، مطالعه ای در ایران برای برآورد مقیاس هم ارز انجام نگرفته است. هدف مطالعه حاضر برآورد مقیاس هم ارز برای خانوارهای شهری ایران، بر اساس برآورد تابع رفاه خانوار، با توجه به ویژگی های مختلف خانوار است. بر این اساس، شاخص مقیاس هم ارز برای خانوارهای 2 - 6 نفره، مبتنی بر داده های درآمد – مخارج 15010 خانوار شهری ایران، در سال 1386 محاسبه شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که شاخص مقیاس هم ارز در سطوح درآمدی مختلف، متفاوت است و همراه با افزایش درآمد نسبی خانوار افزایش می یابد.
کلید واژگان: رفاه، خانوار، مخارج، مطلوبیت، مقیاس هم ارزIn welfare economic studies، because of the differences among households scale، we cannot consider household expenditures without attention to this factor. A simple method to consider household scale in welfare analysis is the usage of the per capita expenditure. But، the usage of per capita expenditure ignores economies of scale. In fact، per capita expenditure is a biased variable، and undervalues the welfare of populous households. The Equivalence Scale is an appropriate solution for this problem and presents an index for welfare comparison among households with different scales. This paper tries to estimate the equivalence scale for Iranian urban households. It calculates Equivalence scale index for Iranian households with 2 up to 6 members. Income-expenditure data for 15010 urban households in 1386 is used. The results show that Equivalence Scale index in various income levels is different. In addition، it increases with the increase of relative income.Keywords: expenditure, household, equivalence scale, utility, Welfare -
بر اساس مطالعات انجام شده، تکانه های مالی از مهم ترین منابع ایجاد ادوار تجاری در اقتصاد ایران هستند. این مقاله یک الگوی تعادل عمومی تصادفی پویای نوکینزی، برای الگوسازی سلطه مالی و تحلیل سازوکار انتشار تکانه های مالی در اقتصاد ایران را ارائه می دهد. پارامترهای الگوی ارائه شده به روش بیزین تخمین زده شده و ارزیابی آن از طریق بررسی معیارهای مختلف تخمین مدل های اقتصادسنجی و مقایسه نتایج شبیه سازی شده و واقعیت های مشاهده شده متغیرهای کلان اقتصاد ایران طی فصل اول 1367 تا فصل دوم 1387، بیانگر برازش نسبتا مناسب الگو است. جهت بررسی پویایی های متغیرهای مهم اقتصادی نسبت به تکانه های مختلف، به ویژه تکانه های مالی، توابع واکنش آنی که بر اساس مدل برآوردشده به دست آمده اند، ارائه شده اند. نتایج حاصل نشان می دهد که یک سیاست مالی انبساطی تامین مالی شده از طریق بدهی به بانک مرکزی، به ایجاد یک چرخه کامل تجاری (رونق و رکود) در بخش واقعی همراه با یک دوره تورمی می انجامد، در حالی که یک سیاست انبساطی مالی که با تکانه نفتی همراه می شود، به ایجاد یک چرخه تورمی، همراه با یک دوره رونق در بخش واقعی اقتصاد منتهی می گردد.
کلید واژگان: تکانه های مالی، تعادل عمومی تصادفی پویا، بیماری هلندی، اقتصاد ایرانBased on studies in Iranian economic literature, fiscal shocks are the most important sources of business cycles. Dynamic Stochastic General Equilibrium model is the best tool to understand the mechanism of different shocks propagation, especially fiscal shocks, and its final effects on macroeconomic variables. This study presents a DSGE model for fiscal dominance modeling and mechanism of fiscal shocks propagation analysis in Iranian economy. The important property of this model is that the relationships between government as fiscal policy maker and central bank as monetary policy maker are under fiscal dominance.The parameters of the model are estimated with Bayesian approach. To show the dynamics of important economic variables to different shocks, especially fiscal shocks, we present impulse response functions. The results show that an independent expansionary fiscal policy leads to a business cycle in real economy along with increasing inflation. However, an expansionary fiscal policy, which depends on oil shock, leads to an increasing inflation at first stage and decreasing after on along with increasing output. This model and its results can provide a good understanding of the mechanism of fiscal shocks propagation in Iranian economy and its final effects on macroeconomic variables. These results are useful for managing business cycles and stabilization policy in Iranian economy.Keywords: Fiscal shocks, Dynamic Stochastic General Equilibrium, Iranian economy -
هدف مقاله حاضر تحلیل و بررسی سازوکار اثرگذاری درآمدهای نفتی و حجم پول بر عملکرد متغیرهای کلان اقتصاد ایران در کوتاه مدت و بلندمدت است. به این منظور یک مدل اقتصاد کلان طراحی شده است که روابط ساختاری بلندمدت اقتصاد ایران شامل سه رابطه بلندمدت تولید حقیقی، مانده حقیقی پول و برابری قدرت خرید تعدیل شده و پویایی های کوتاه مدت متغیرها را در چارچوب یک مدل تصحیح خطای برداری با متغیرهای برونزای نامانا ارائه می دهد. مدل مورد نظر بر اساس داده های فصلی طی دوره فصل اول 1367 تا فصل دوم 1387 برآورد شده است. نتایج به دست آمده، وجود سه رابطه بلندمدت مورد نظر را در اقتصاد ایران تایید می کند. بر اساس مدل برآورد شده، واکنش متغیرهای کلان اقتصادی به شوک های پولی و نفتی بر اساس توابع عکس العمل آنی، تجزیه و تحلیل شده است.
کلید واژگان: اقتصاد ایران، شوک پولی، شوک نفتی، مدل تصحیح خطای برداریThe goal of this paper is to analyze the effects of oil and money on operation of macro variables of Iranian economy in short and long-run. A macro model has been designed to show three long-run relationships that contains output, real money balance and purchasing power parity in a vector error correction model with exogenous variables. This model has been estimated based on seasonal data during 1367 to 1387. The results confirm three long-run relationships said in Iranian economy. The responses of macroeconomic variables to oil and monetary shocks analyzed based on estimated model and impulse response functions.Keywords: Iranian Economy, Monetary Shock, Oil Shock, Vector Error Correction Model -
در عموم مطالعات برآورد خط فقر در ایران، اثر بعد خانوار بر خط فقر به صورت از پیش تعیین شده (عمدتا به صورت سرانه) مدنظر قرار گرفته است. از آنجا که اعضای خانوار می توانند در مصرف کالاها و خدمات از صرفه های ناشی از شراکت در مصرف و مقیاس بهره مند گردند، هزینه های حفظ سطح معینی از رفاه برای خانوار، به نسبت یک به یک با بعد خانوار، افزایش نمی یابد. بنابراین در نظر گرفتن اثر بعد خانوار بر خط فقر به صورت از پیش تعیین شده، موجب ایجاد تورش در برآورد خط فقر می گردد. هدف مطالعه حاضر محاسبه خط فقر با در نظر گرفتن اثر بعد خانوار بر اساس نظریه اقتصادی و رفتار بهینه یابی خانوار به عنوان واحد مصرف کننده است. به این منظور تابع مطلوبیت و مخارج غیرمستقیم خانوار به عنوان واحد مصرف کننده با توجه به ویژگی های مختلف خانوارها، تحت رویکرد رفتار مصرفی به واسطه تخمین یک سیستم مخارج خطی بر اساس مجموعه داده های بودجه خانوار مرکز آمار ایران در دوره 1370 تا 1386، که شامل 204464 خانوارهای شهری می باشد، برآورد شده است. سپس بر اساس تابع مخارج غیرمستقیم برآورد شده، خطوط فقر (بر مبنای واحد پولی حقیقی و اسمی) به ازای بعد خانوار (از خانوار 1 نفره تا 10 نفره) محاسبه و ارائه شده است.
کلید واژگان: رفاه، بعد خانوار، خط فقرThe effect of equivalence scale on poverty line has been considered as a predetermined parameter in all previous studies about the estimation of poverty lines in Iran. As household’s members can benefit from economies of scale in consumption، the cost of reaching to a given level of welfare does not increase one to one in household scale. So the effect of household scale on poverty line as a predetermined parameter creates bias. The main purpose of this study is to estimate the poverty line regarding the household scale. The utility function and the indirect household expenditures under consumption behavior approach are estimated based on income-expenditure data for 204464 Iranian urban households during2001-2007. Then poverty lines (in nominal and real units) per household scale (1to 10 members) are calculated based on indirect household expenditures.Keywords: Welfare, Household scale, Poverty line -
-
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.