فهرست مطالب حمیدرضا شیرزاد
-
ایجاد احتمالی دالان زنگزور یکی از رادیکال ترین تغییرات ژیوپلیتیک در حوزه قفقاز خواهد بود که تاثیرات گوناگونی بر کشورهای منطقه خواهد داشت. در این میان، جمهوری اسلامی ایران به دلیل قرار گرفتن ذیل تحریم های بین المللی امکان انتفاع کمینه از مزایای ترانزیتی احتمالی این دالان را نخواهد داشت اما تحت تاثیرات تعقیبی فراوانی قرار خواهد گرفت که بر جنبه های مختلف امنیت آن اثرات سوء دارد. نظر به فقدان تحقیق بسنده در این زمینه، مطالعه حاضر تلاشی است که ضمن رفع نواقص معرفت شناختی و روش شناختی در پیشینه تحقیق، با استخدام نظریه مجموعه امنیت منطقه ای، کاربست رویکردهای تحقیق تلفیقی (تحلیل اکتشافی، تحلیل ساختاری و سناریو پردازی) و اعتباربخشی یافته ها به کمک نظرات نخبگانی و نرم افزارهای مرتبط (اس پی اس اس، میک مک و سناریو ویزارد)، به کشف تاثیرات منفی دالان زنگزور بر امنیت ایران بپردازد و برای برون رفت از آن، سازگارترین سناریو را ارایه دهد. یافته های تحقیق نشان داد که ایجاد این دالان توسط 18 متغیر با بار عاملی قابل قبول در 4 مولفه اقتصادی، ترانزیت، هژمونیک/ژیوپلیتیک و نظامی (مطابق ارزش ایگن)، بر امنیت ایران تاثیر منفی می گذارد. تحلیل ساختاری نیز نشان داد که این نظام تاثیرات متشکل از متغیرهای بحرانی، ریسک، هدف و خروجی است که هر کدام دارای رفتار و ماهیت اختصاصی هستند و باید موردتوجه کارگزاران نظام قرار بگیرد. همچنین، نتایج حاصل از سناریو پردازی نشان داد که متغیرهای "تقویت همگرایی سیاسی با ارمنستان"، "سرمایه گذاری ترانزیتی مشترک با ارمنستان"، "حفظ وضع موجود در مرزها"، و"خنثی سازی تحریم ها و بازگشت به رقابت پذیری تجاری" عوامل کلیدی در سازگارترین سناریوی مطلوب در این زمینه به شمار می روند.
کلید واژگان: امنیت, سناریو نویسی, تحلیل ساختاری, تحلیل اکتشافی, زنگزور}Potential establishment of the Zangezur corridor is among the most radical geopolitical changes in the Caucus region that imposes various effects on the regional countries. Among them, Iran, due to sever international sanctions, enjoys the least opportunity to reap the possible transit benefits of the corridor but finds his security adversely affected. Considering the gap on a comprehensive study in the literature and methodological and epistemic deficiencies of the previous studies, the current research is an attempt to employ regional security complex theory, use a mixed-methods approach in research (exploratory analysis, structural analysis and scenario writing), use expert panel and reliable software (SPSS, MicMac and Scenario wizard) for validating the finding to investigate these consequences. It was revealed that 18 variables with accepted factor loading under four components of Economic, Transit, Hegemonic/Geopolitics and Military affect Iran’s security due to the corridor. Also, structural interpretation showed that these system of effects involve critical, risk, target and output variables that have exclusive nature and behavior. Also, the scenario development revealed that “strengthening convergence with Armenia”, “financing common transit routes with Armenia”, “and preserving status quo in the border” and “removing sanctions and reviving trade competition” are the key critical variables in the most consistent scenario.
Keywords: Security, transit, Scenario Development, structural analysis, Zangezur} -
تغییر استراتژی ایالات متحده به راهبرد بازموازنه به منطقه وسیعی که امروزه هندوپاسیفیک خوانده می شود، از ابعاد گوناگون دارای اهمیت است. لذا، پژوهش حاضر با هدف بررسی آینده این راهبرد امریکا در هندوپاسیفیک، درصدد پاسخ به این پرسش است که با توجه به راهبرد امریکا در منطقه آسیا- پاسیفیک، وضعیت موازنه قوا در این منطقه وسیع و استراتژیک در دهه آتی چگونه تغییر خواهد کرد؟ ویژگی های کم نظیر این منطقه بر اهمیت راهبردی هندوپاسیفیک افزوده و بنابراین، ایالات متحده تلاش نموده تا با تغییر راهبرد خود از راهبرد آتلانتیکی به پاسیفیکی، برتری خود در منطقه را تداوم بخشد. در خصوص راهبرد بازموازنه، آغاز، اولویت ها و اجزای تشکیل دهنده آن ابهاماتی وجود دارد که در پژوهش حاضر تلاش شده تا با ارایه اسناد، یافته ها و توصیف و تبیین، از ابهام این موضوع کاسته شود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و بر پایه یافته های پژوهش، از یک منظر تغییر رفتار چین، چرخش استراتژیک امریکا به منطقه را موجب شده و از منظر دیگر چرخش استراتژیک امریکا به منطقه، تغییر رفتار چین به عنوان یک قدرت منطقه ای فعال و موثر در طول دو دهه گذشته را در برداشته و در هر صورت تلاطم به وجود آمده در موازنه قوای منطقه به ویژه با اجرای پروژه عظیم کمربند اقتصادی جاده ابریشم، بکارگیری راهبرد امنیتی- نظامی ممانعت سرزمینی در راستای تعمیق کنترل منطقه وسیع هندوپاسیفیک و در نتیجه به چالش کشیدن برتری ایالات متحده و برهم زدن موازنه قوای منطقه به سود پکن را به دنبال داشته است.
کلید واژگان: بازموازنه, چرخش استراتژیک, هندوپاسیفیک, کمربند اقتصادی جاده ابریشم, چین, امریکا}The shift in US strategy - from a counterbalanced strategy to a region now called the Indo-Pacific - is significant in a variety of ways. Therefore, this study aims to examine the future of the US strategy in Indo-Pacific and seeks to answer the question that according to the US strategy in the Asia-Pacific, how will the balance of power in the vast and strategic region change in the next decade? The region's unique features add to the Indo-Pacific strategic importance, and so the United States has sought to maintain its dominance in the region by shifting its strategy from Atlantic to Pacific. Regarding the rebalancing strategy, there seems to be ambiguities in its priorities and its components, which were tried to be reduced by presenting documents, findings, descriptions and explanations. Descriptive-analytical method was implemented to do the research and as per its findings, from one perspective, the change in China's behavior has caused the US strategic pivot to the region, and from the other perspective, the US strategic turn to the region has changed China's behavior as an active and effective regional power over the past two decades. In a nutshell, the turbulance in the regional balance of power, especially with the implementation of the massive Silk Road economic belt project (BRI) and the use of Anti-Access/Area Denial (A2/AD) strategy to deepen control on the vast Indo-Pacific, challenging US supremacy and causing problems in balance of power in favor of Beijing.
Keywords: Rebalancing, strategic rotation, Indo-Pacific, BRI} -
فصلنامه روابط خارجی، پیاپی 57 (بهار 1402)، صص 143 -172ایران باوجود داشتن ارزش ها و انگاره های فرهنگی مشترک با دیگر کشورهای همسایه در بکارگیری دیپلماسی فرهنگی و رسانه ای در مناسبات اقتصادی با چالش جدی مواجه است. همین ضعف ها موجب شده است بازرگانان نیز برای یافتن مسیر های جدید صادراتی؛ با چالش هایی مواجه باشد. بررسی های این پژوهش از منابع رسمی بر پایه آماری سال 2019 نشان می دهد صادرات ایران به کشور های همسایه، نامتوازن و کمتر از ظرفیت های آن است. این مطالعات نشان می دهد ایران تنها 1.76 درصد(یک و هفتادوشش صدم درصد) نیاز وارداتی 15کشور همسایه را تامین می کند. این سهم تجارتی نشان دهنده ی فاصله زیاد با اصول تجارت جهانی با همسایگان است. به نظر می رسد با تقویت دیپلماسی رسانه ای و فرهنگی در کنار سایر مولفه های اقتصادی، سهم تجاری ایران در کشورهای همسایه را ارتقاء داد. برای آسیب شناسی ظرفیت های دیپلماسی فرهنگی و رسانه ای در مناسبات اقتصادی و تجاری ایران با کشو رهای همسایه در این مقاله با تکیه بر مبانی نظری نهادگرایی نئولیبرال، موضوع بررسی شده است. فرض بر این است که اتخاذ مدلی از دیپلماسی اقتصادی نوین که هم زمان به تبادل فرهنگی با مولفه های دیپلماسی فرهنگی، ارتباطات صلح گرا با مولفه های دیپلماسی رسانه ای و سیاست خارجی اقتصادمحور با مولفه های دیپلماسی اقتصادی توجه کند، موجب گسترش مناسبات اقتصادی و تجاری ایران در کشورهای همسایه می گردد. تحقیق حاضر ازنظر نوع هدف، «کاربردی» و ازنظر روش«توصیفی- همبستگی» و«علی- ارتباطی» است.کلید واژگان: کشورهای همسایه, دیپلماسی فرهنگی, دیپلماسی رسانه ای, دیپلماسی اقتصادی, روابط تجاری}Despite having common cultural values and ideas with other neighboring countries, Iran faces a serious challenge in using cultural and media diplomacy in economic relations. These weaknesses have caused the merchants to find new export routes; to face challenges. The investigations of this research from official sources based on the statistics of 2019 show that Iran's exports to neighboring countries are unbalanced and less than its capacities. These studies show that Iran provides only1.76percent (one and seventy-two hundred percent) of the import needs of 15 neighboring countries. This trade share shows a great distance from the principles of global trade with neighbors. It seems that by strengthening media and cultural diplomacy along with other economic components, Iran's commercial share in neighboring countries has increased. For the pathology of cultural and media diplomatic capacities in Iran's economic and commercial relations with neighboring countries, in this article, relying on the theoretical foundations of neoliberal institutionalism, the issue has been investigated. It is assumed that the adoption of a model of modern economic diplomacy that simultaneously pays attention to cultural exchange with the components of cultural diplomacy, peace-oriented communication with the components of media diplomacy, and economic-oriented foreign policy with the components of economic diplomacy will lead to the expansion of Iran's economic and commercial relations in neighboring countries.The present research is "applied" in terms of its purpose and "descriptive-correlation" and "causal-communicative" in terms of method.Keywords: neighboring countries, cultural diplomacy, media diplomacy, economic diplomacy, Business Relations}
-
مصرف انرژی ترکیه در سالیان اخیر همراه با رشد اقتصادی این کشور، افزایش داشته است. این مسیله در کنار منابع ناکافی سوخت های فسیلی، از مولفه های تاثیرگذار در روابط خارجی ترکیه با مهمترین کشورهای تامین کننده انرژی آن کشور به شمار می آید. این پژوهش در صدد است ضمن بررسی استراتژی انرژی ترکیه در مورد جمهوری آذربایجان و عراق، به ارزیابی موفقیت یا ناکامی این استراتژی بپردازد. سیوال اصلی این است که استراتژی انرژی ترکیه در خصوص کشورهای جمهوری آذربایجان و عراق بر اساس چه مولفه هایی شکل گرفته و چگونه ارزیابی می گردد؟ در پاسخ؛ فرضیه ای که مطرح می گردد آن است که استراتژی انرژی ترکیه بر اساس تنوع بخشی به کشورهای تامین کننده انرژی و کاهش اتکا به کشورهای محدود در تامین انرژی مورد نیاز آن کشور شکل گرفته و بر این اساس، ترکیه توجه ویژه ای به مناطق خزر و خاورمیانه داشته است که در این بین کشورهای جمهوری آذربایجان و عراق در زمره دو کشور مهم در تامین انرژی ترکیه جای گرفته اند. یافته های این پژوهش که بر مبنای روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است، بیانگر گسترش روابط ترکیه با کشورهای جمهوری آذربایجان و عراق بر مبنای حجم مبادلات نفتی و گازی، تنوع خطوط انرژی با محوریت ترکیه می باشد که این امر، نشان دهنده موفقیت استراتژی انرژی ترکیه است.
کلید واژگان: ترکیه, انرژی, جمهوری آذربایجان, عراق و نهادگرایی نئولیبرال}Turkey’s energy consumption has been increasing during recent years due to the country’s economic growth. This issue, accompanied by inadequate fossil fuel (oil and gas) resources, is one of the most effective elements in turkey’s foreign relations with the most important energy providing countries which provide energy for turkey. In addition to studying Turkey’s energy strategy regarding Azerbaijan and Iraq, this research tries to assess the success or failure of this strategy. The main question of this paper states: turkey’s energy strategy towards Azerbaijan and Iraq has been shaped based on which elements and how is it evaluated? The hypothesis of the research is that turkey’s energy strategy is based on diversifying energy (oil and gas) providing countries and reducing reliance on limited number of countries in providing energy and on the basis of this approach, turkey has been paying more attention to Caspian Sea and Middle East regions, especially the Republic of Azerbaijan and Iraq. The findings of this research, which has been conducted on the basis of descriptive-analytical method, indicates the expansion of Turkey’s relations with Azerbaijan and Iraq based on the volume of oil and gas exchanges and diversity of energy lines with the centrality of Turkey; this shows that turkey’s energy strategy has been successful.
Keywords: Turkey, energy, the Republic of Azerbaijan, Iraq, Neo-Liberal Institutionalism} -
تجربه پر فراز و نشیب ایران طی دهه های اخیر در پیمودن مسیر توسعه اقتصادی که شاید اوج آن در روند برجام و تلاش های مستمر جهت لغو تحریم ها بیشتر نمایان شد، ایران را ملزم به بازنگری در انتخاب همراهان خود در عرصه بین الملل جهت نیل به توسعه اقتصادی کرده است. در این میان تحولات جهان و تغییر پارادایم قدرت بر مبنای اقتصاد یا به عبارت دیگر نظم نوین بین المللی بر مبنای متغیرهای اقتصادی چشم انداز دیگری را پیش رو قرار می دهد. در نظم کنونی رقابت های اقتصادی با محوریت فناوری، ارتباطات و اطلاعات مبنای شکل دهی به ساختار قدرت در نظام بین الملل هستند. بازیگران اصلی نظام بین الملل که زمینه ساز این رقابت ها و شکل دهنده تعاملات و معادلات بین المللی هستند قدرت های نوظهور اقتصادی اند. مقاله حاضر با توجه به این امر پرسش اصلی خود را اینگونه مطرح می کند که کشورهای نوظهور اقتصادی به لحاظ مقایسه ای از چه جایگاه و نقشی در فرآیند توسعه اقتصادی ایران برخوردارند و در پاسخ به آن، فرضیه را اینگونه طرح می کند که با توجه به شرایط و ساختار توسعه ای ایران، کشورهای نوظهور اقتصادی به لحاظ انعطاف پذیری در مناسبات، ارزان، کم هزینه، کم ریسک، غیرسیاسی و پربازده بودن از جایگاه مناسبی در مناسبات توسعه ای با ایران برخوردار هستند.
کلید واژگان: اقتصادهای نوظهور, منطقه ای شدن, اتصال جغرافیایی, فرا وابستگی, اقتصاد بین الملل}Iran’s uneven experience in its economic development process during the last decades, which seemingly culminated in the JCPOA process and continuous efforts made at the removal of sanctions, has made Iran revise its choice of partners in the international scene in order to attain economic development. In the meantime, world developments and the shift in power paradigm based on economy or in other words, the new international order relying on economic variables provide observes with a new outlook. In the existing order, economic rivalries based on technology, communications and information provide the basis for the formation of power structure in the international system. The major players of the international system, which give rise to such rivalries and form international interactions and transactions, include rising economic powers. To investigate this issue, this article proposed the following question: What are the place and role of the rising economies comparatively in the process of Iran’s economic development? To answer it, a hypothesis is put forward which suggests that considering Iran’s development conditions and structure, rising economies possess a salient place in development relations with Iran because of their flexibility in relations, and cheap, low cost, low risk, non-political and efficient characteristics.
Keywords: Rising economies, regionalization, Geographical Connection, Hyper-Dependence, international economy} -
بررسی امکان سنجی تحقق اهداف سند جامع همکاری 25 ساله ایران و چین
ایران و چین به عنوان دو کشور مهم و تاثیر گذار در نظام بین الملل ، منافع و اهداف مشترکی برای گسترش همکاری ها در حوزه های مختلف دارند. قابلیت های گوناگون چین به ویژه در حوزه های سیاسی و اقتصادی، این کشور را به کنشگری مهم در عرصه سیاست بین الملل تبدیل نموده است. امضای سند همکاری جامع 25 ساله ایران و چین در فروردین ماه سال1400 با انبوهی از نظرات موافق و مخالف مواجه گردیده است. با توجه به تحولات منطقه ای اخیر ، مناقشه چین و آمریکا، ابتکار کمربند جاده BRI، پذیرش عضویت رسمی ایران در سازمان همکاری های شانگهای ،آثار و پیامدهای شیوع کرونا و تغییرات شکل گرفته در زنجیره های ارزش جهانی و سمت و سوی سرمایه گذاری ها، ساختار قدرت در نظام بین الملل ظرف چند سال آتی به احتمال زیاد دگرگون خواهد شد و در این راستا، اتخاذ یک راهبرد مناسب در روابط با چین، یکی از مهمترین اهداف و اولویت های سیاست خارجی ج.ا.ایران به حساب می آید.در واقع در عصر وابستگی متقابل پیچیده، چین از ظرفیت و توانمندی بالایی برای تقویت روند توسعه جاری در ایران داشته و بنابراین در مقاله پیش رو در صدد هستیم تا زمینه ها و الزامات تحقق اهداف سند جامع 25 ساله همکاری ایران و چین از منظرسیاسی، اقتصادی، اجرایی و توسعه محور در چارچوب تیوری وابستگی متقابل پیچیده را مورد بررسی و امکان سنجی قرار دهیم.
کلید واژگان: سند جامع همکاری 25 ساله ایران و چین, ابتکار کمربند- جاده, مناسبات سیاسی و اقتصادی, وابستگی متقابل پیچیده, همکاری بین المللی}Feasibility of realizing the goals of the 25-year Cooperation Document between Iran and ChinaIran and China as two important and influential countries in the international system, have common interests and goals to expand cooperation in various fields. China's various capabilities, especially in the political and economic fields, have made this country an important activist in the field of international politics.The signing of the 25-year comprehensive cooperation document between Iran and China in April 2021 has been met with a lot of positive and negative opinions. Considering the recent regional developments, the China-US dispute, the Belt and Road Initiative (BRI), the acceptance of Iran's official membership in the Shanghai Cooperation Organization, the effects and consequences of the spread of the Corona virus and the changes in global value chains and the direction of investments, the power structure in the system. The international community will most likely change in the next few years, and in this regard, adopting a suitable strategy in relations with China is one of the most important goals and priorities of Iran's foreign policy.In fact, in the era of complex interdependence, China has a high capacity and ability to strengthen the current development process in Iran, and therefore, in the upcoming article, we are seeking to find out the fields and requirements of achieving the goals of the comprehensive document of 25 years of cooperation between Iran and China from a political and economic point of view, executive and development-oriented within the framework of the theory of complex interdependence to investigate and feasibility.
Keywords: The Comprehensive document of 25 years of cooperation between Iran, China, Road belt initiative, Political, Economic Relations, complex interdependence, international cooperation} -
درک درست از راهبرد بازموازنه ایالات متحده به آسیا پاسیفیک به عنوان بزرگ ترین قدرت جهان در ابعاد مختلف و واجد ژیوپولیتیک فراگیر حایز اهمیت است. لذا، این پژوهش با هدف بررسی پیامد تلاقی بازموازنه امریکا و موازنه شکننده در آسیا پاسیفیک، در پی پاسخ به این پرسش است که با توجه به راهبرد امریکا در منطقه آسیا پاسیفیک، وضعیت موازنه قوا در این منطقه وسیع و استراتژیک در دهه آینده چگونه تغییر خواهد کرد؟ ویژگی های کم نظیر این منطقه بر اهمیت راهبردی آسیا پاسیفیک افزوده و بنابراین، ایالات متحده تلاش نموده تا با تغییر راهبرد خود از راهبرد اتلانتیکی به پاسیفیکی، برتری خود در منطقه آسیا پاسیفیک را تداوم بخشد. در خصوص راهبرد بازموازنه، آغاز، اولویت ها و اجزای تشکیل دهنده آن ابهاماتی وجود دارد که تلاش گردیده تا با ارایه اسناد، یافته ها و توصیف و تبیین از ابهام موضوع کاسته شود. بر پایه یافته های پژوهش، چرخش استراتژیک امریکا به منطقه، تغییر رفتار چین به عنوان یک قدرت منطقه ای فعال و موثر در طول دو دهه گذشته را در بر داشته و در نتیجه تلاطم به وجود آمده در موازنه قوای منطقه به ویژه با اجرای پروژه عظیم کمربند اقتصادی جاده ابریشم، بکارگیری راهبرد امنیتی نظامی ممانعت سرزمینی در راستای تعمیق کنترل منطقه وسیع هندوپاسیفیک و در نتیجه به چالش کشیدن برتری ایالات متحده و برهم زدن موازنه قوای منطقه به سود پکن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و به شیوه مطالعه کتابخانه ای انجام شده است.
کلید واژگان: بازموازنه, چرخش استراتژیک, آسیا پاسیفیک, موازنه قوا, کمربند اقتصادی جاده ابریشم}The Consequence of the Confluence of U.S. Rebalance and the Fragile Balance of Power in Asia-PacificTrue understanuing of U.S. Pivot to Asia-Pacific as the most powerful world country with its vast geopolitical coverage in the region is of high importance. To study the consequence of the confluence of U.S. Rebalance and the fragile balance of power in Asia-Pacific, the article is trying to answer this question: How the balance of power in the region could change within the next decade? Unique charachtristics of the region, increasing its importance, made U.S. change its strategy from Atlantic to Pacific, aiming to maintain its dominance over Asia-Pacific. There are some ambiguities on the pivot, its inception, priorities and components, and this article offering documents, findings, descriptions and explanations tries to reduce the ambiguities. As per findings, the pivot has caused a change in China’s behaviour as a regional power within the last two decades and therefore the current turbulence in the regional balance of power strenghthened by One Belt- One Road initiative (OBOR) and Anti-Access/Area Denial (A2/AD) strategy to deepen control in indopacific, challenging U.S. supremacy and disarranging regional balance of power in favor of Beijing is being analyzed. This research involves descriptive – analytical research methodology within the framework of a library research process.
Keywords: Strategic Shift, Asia – Pacific, Balance of Power, One Belt One Road} -
پول واحد در قالب یورو یکی از عناصر اصلی قوام بخش ژیوپلیتیک اتحادیه اروپا می باشد که تغییر و تحول در آن می تواند سبب تغییرات ژیوپلیتیکی دیگری در این قاره شود. روشن است خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، کلیت این اتحادیه و از جمله وحدت پولی آن را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف این مقاله بررسی مسئله تاثیر خروج انگلستان (برگزیت) بر وحدت پولی اروپا می باشد. اهمیت این مسئله در تاثیرات ژیوپلیتیکی تداوم اروپای نسبتا منسجم و یا تغییر آن به یک اروپای شکننده بر سیاست بین الملل است.نگارندگان این مقاله با بهره گیری از نظریه پیتر شوارتز (سناریونویسی معروف به G.N.B کسب و کار تجارت جهانی درقالب الگوی آینده پژوهشی) و نیز روش توصیفی، تحلیلی و نیز فرایند محور سه سناریو، بدبینانه شکست وحدت پولی اروپا، سناریو حفظ وضع موجود (تداوم همکاری ها میان انگلستان و اتحادیه اروپا) و سناریو خوشبینانه (انسجام فرایند وحدت سیاسی و اقتصادی اروپا) را ارایه دادند. بر مبنای شرایط وقوع سناریوها، نتیجه اصلی پژوهش این است که خروج انگلستان از اتحادیه اروپا، به تقویت مناسبات و سیاست های واحد پولی یورو کمک خواهد کرد.
کلید واژگان: اتحادیه اروپا, برگزیت, وحدت پولی, آینده پژوهشی, سناریونویسی}Geopolitics, Volume:18 Issue: 2, 2022, PP 88 -109IntroductionThe continent of Europe was the starting point of two World Wars. But after World War II, the two main former enemies, France and Germany decided to move away from the state of hostility and move toward cooperation. Although joint cooperation in the field of coal and steel began and gradually expanded to other areas, what was important were the areas and elements that encouraged cooperation and convergence and strengthened it over time. Cultural and value commonalities, the cost of war and hostility, the fear of a common threat, Soviet-centered communism, mutual needs for joint cooperation, the importance of the economic component, and etc. were among the factors that encouraged cooperation. The impetus for cooperation and expansion of cooperation and convergence to other Western European countries led to the continuous strengthening of unity and convergence. In fact, the success of cooperation in a sector caused that sector to become a unifying element and strengthen cooperation. Achieving monetary unity and having a single currency was one of those unifying elements. In fact, the economy played an important role in the emerging political community in Europe, and monetary unity was one of the dreams of European politicians before the formation of the European Union, an ideal that was recognized at the beginning of the 21st century in the European Union. The recognition of the euro as a common currency was realized.Achieving a single currency played an important role in strengthening the European Union and the common sense of unity. Although countries such as Britain and Denmark tried from the beginning to avoid accepting the single currency, there was no escaping this fact. With the Brexit, Britain has officially separated from the euro and the common currency. Given the importance of the British economy in Europe on the one hand, and the importance of the Euro alongside the dollar, as one of the most important world currencies on the other hand, it is important to consider how the British withdrawal will affect European monetary unity. Where the future of the Euro will go with the UK withdrawing from the EU monetary union; an important issue that this article seeks to answer. This study, by extracting scenarios from the future of European monetary union, finds it more likely that the British withdrawal will lead to greater cohesion of the European Union and, consequently, to strengthen monetary unity.
MethodologyThe research is qualitative and its approach is descriptive-analytic. Also, due to the nature of this research, the future research method and in particular making scenario is used. By considering independent and dependent variables, related topics are extracted and while coding, we record them in research sheets. In this regard, by referring to written sources and works of recent years, as well as interviews with elites, the method of information analysis is used.
Results and discussionIn this section, in the first step, the geopolitical foundations of the European Union are examined. In fact, this section examines the starting point of convergence and the importance of monetary unity. The second step examines the 2008 financial crisis, which sparked pessimism about monetary unity and highlighted the challenges as well as the weaknesses of the union's financial institutions. It also provided space for the formation of opposing currents of convergence. Then, in the third step, the impact of Britain's withdrawal from the EU on monetary unity will be discussed.
ConclusionsThe UK's withdrawal from the EU which has always been opposed to monetary union has made it possible for the EU to move towards more cohesion and convergence with the focus on other top economies such as France, Germany and Switzerland. This paper considers this scenario to be the most probable scenario. Britain's special position in the European Union as a non-aligned member has led to more order and cohesion for the EU to leave. This cohesion seems more likely due to Germany's common desire as a European economic power on the one hand and France's desire as a political and military power on the Green Continent on the other hand. According to this scenario, the demographic potential of the euro area, which is 330 million, is itself a factor influencing the convergence and continuity of European monetary unity. Even with The UK's withdrawal from the EU, countries like Germany, Switzerland and France which have strong economies can have better markets in trade.
Keywords: European Union, Brexit, United Kingdom, Euro, Future Study, Making Scenario} -
فصلنامه اقتصاد اسلامی، پیاپی 83 (پاییز 1400)، صص 195 -225
صنعت ساختمان به دلایلی از جمله تاثیر آن بر رفاه جامعه، اثرگذاری بر بیش از صد صنعت، تاثیر قابل توجه بر اشتغال کشور و تولید ناخالص ملی از صنایع موثر محسوب می گردد. ابعاد صنعت حکایت از عدم توان تامین مالی توسط دولت یا اثرات منفی ورود دولت در بخشی از تامین مالی آن دارد. بیشتر ابزارهای موجود، متمرکز بر تامین مالی سازنده می باشد. این موضوع در حالی است که به دلیل رشد قابل توجه قیمت مسکن، قدرت خرید به شدت کاهش یافته است؛ از سوی دیگر به دلیل مواردی از جمله عدم انطباق پرداخت ها با جریان نقد مورد نیاز پروژه های ساختمانی، صکوک نتوانسته نیاز تامین مالی این صنعت را به طور کامل برآورده سازد. از ابزارهای تامین مالی جدید که مورد استقبال زیادی قرار گرفته است، اوراق سلف می باشد. تاکنون پژوهش های قابل توجهی در حوزه مباحث فقهی و حقوقی این ابزار صورت گرفته است، اما خلا تحقیق در خصوص معرفی مدل کاربردی و اجرایی این ابزار که منطبق بر ضوابط و مقررات و عرف صنعت ساختمان باشد، محسوس و مشهود است. سوال تحقیق درباره امکان استفاده و اجرای اوراق سلف جهت تامین مالی مسکن خصوصا خریداران می باشد. در این مقاله با نگاه کاربردی مدل اجرایی اوراق سلف بر اساس رویکرد توصیفی تحلیلی با استفاده از پیشنهاد مسکن به عنوان دارایی مبنا و مدل عملیاتی آن به ویژه با تاکید بر تحویل فیزیکی مسکن در سررسید که برای اولین بار در کشور توسط نویسندگان این مقاله طراحی شده است، ارایه می گردد. نتایج تحقیق و مقایسه آن با ضوابط و مقررات خصوصا مصوبه کمیته فقهی، حاکی از امکان اجرایی شدن مدل پیشنهادی است.
کلید واژگان: ابزارهای تامین مالی اسلامی, صکوک, اوراق سلف استاندارد مسکن, املاک و مستغلات, مسکن}Islamic Economy, Volume:21 Issue: 83, 2021, PP 195 -225The construction industry is one of the most important industrial sectors due to its significant effect on the employment, family welfare and Gross national product (GNP), where more than 100 industries are directly and indirectly involved. The dimensions considered in this industry indicate the the advers effects of government interventions on housing finance or the inability of the government to cope with the problem. Also, most of the available financing instruments are focused on manufacturer financing. This is despite the fact that in recent years, due to the significant growth of housing prices, real purchasing power has fallen sharply. The introduced sukuk has not yet been able to completely meet the financing needs of the industry due to mismatching of project cash flow. Salam security as one of the new financing instruments has been very popular. To date, numerous studies have been conducted on the salam security considering the islamic law and country’s law, but there is a research gap regarding the use of this financial instrument, especially in developing a model that complies with the Construction industry regulations. The research question was focused on using salam securities for buying house (especially buyers in salam).Therefore, the aim of this study was to develop the new financing instrument for buying house through issuing the Salam securities based on a descriptive-analytical approach especificly to deliver housing unit at the maturity. It can be used as an appropriate financial instrument in the country’s capital market to finance the housing sector. Salam security introduced in this study was focused on financing the buyer as new Islamic Financial instrument in the housing sector. The results of the study and their comparison with the rules and regulations, especially those approved by the jurisprudential committee, indicated the possibility of implementing the proposed model
Keywords: Financing Islamic Instrument, sukuk, Maskan Salam security, Real estate, House} -
نشریه مطالعات سیاسی، پیاپی 51 (بهار 1400)، صص 119 -137چکیده برگزیت یکی از مهم ترین رویدادها از زمان فرایند شکل گیری پروژه همگرایی و وحدت اروپا و بدترین تصمیم سال های اخیر در اتحادیه اروپا بود. این طرح میراث اروپایی دیوید کامرون نخست وزیر اسبق بریتانیا است.انگلیس بیش از آنکه دارای نگرش اروپامحور باشد، بر ضرورت های امنیت سازی و قدرت سازی تاکید دارد. نگرش امنیتی انگلیس نیز در ایتلاف با ایالات متحده معنا پیدا می کند. بر این اساس، در این مقاله سعی شده است که تا زمینه های پولی-مالی برگزیت را مورد تدقیق قرار گیرد، بدین ترتیب نگارندگان مقاله درصدند تا بر اساس روش توصیفی- تحلیلی، با تاکید برتلفیق نظریه همگرایی وواگرایی با استفاده از جمع آوری و تجزیه وتحلیل اطلاعات به د ست آمده به این پرسش پاسخ دهد چه زمینه های را می توان برای خروج بریتانیا ازبرگزیت متصورشد؟ فرضیه ما نیز این بوده است که ریشه برگزیت را بیشتر باید در ملی گرایی بریتانیا، تمایل به روابط ویژه با امریکا، بحران مالی اروپا و یورو و ابهام در آینده اقتصادی انگلستان جستجو کرد.کلید واژگان: اتحادیه اروپا, برگزیت, انگلستان, اقتصاد. همگرایی}AbstractThe election was one of the most important events since the formation of the European Convergence and Unification Project and the worst decision in recent years in the European Union. This is a European Heritage project by former British Prime Minister David Cameron. Britain's controversial move to leave the EU, which found strong supporters and opponents in parliament, parties and even among the people, began in 2015 and was completed in 2020. Accordingly, in this article, an attempt has been made to examine the monetary-financial contexts of Brexit. Thus, the authors of the article seek to answer the question based on the descriptive-analytical method, emphasizing the integration of the theory of convergence and divergence using the collection and analysis of the obtained information. Our hypothesis has also been that the roots of the election should be sought more in British nationalism, the desire for special relations with the United States, the financial crisis in Europe and the euro, and the ambiguity in the British economic future.Keywords: European Union, Bergzeit, United Kingdom}
-
مجله علوم سیاسی، پیاپی 53 (زمستان 1399)، صص 137 -157
فدراسیون روسیه از دوره دوم پوتین بیش از هر زمان دیگری در تاریخ خود تحت تاثیر تحولات فزاینده منطقه ای و بین الملی قرار گرفت. پوتین با اتخاذ سیاست عمل گرایی و راهبرد قدرت بزرگ مدرن هنجارمند درصدد بازیابی قدرت بر آمد؛ اما مسیر بازیابی قدرت از سال 2014 به این سو، با موانعی در حوزه منطقه ای همراه بوده است که به دو دسته کلی در زمینه های بحران اوکراین و شبه جزیره کریمه و دیگری اهرم صادرات گاز روسیه به اروپا نمود یافته است. در این تحقیق به دنبال درک موانع منطقه ای موجود بر سر راه بازیابی قدرت فدراسیون روسیه در دوره دوم ریاست جمهوری پوتین از سال 2014 تا سال 2019، از منظر نظریه واقع گرایی تدافعی بودیم. روش تحقیق به توصیفی تبیینی و به روش مطالعات کتابخانه ای بود. پس از بررسی نتیجه حاصل شد که روسیه در راستای بازیابی قدرت خود با موانعی هم چون بحران اوکراین، گسترش ناتو به شرق، استقرار سپر دفاع موشکی، اهرم صادرات گاز به اروپا، مبحث امنیت انرژی اتحادیه اروپا روبروست.
کلید واژگان: روسیه, بازیابی قدرت, واقع گرایی تدافعی, موانع منطقه ای, دوره دوم پوتین}The Russian Federation has been increasingly affected by growing regional and international developments since Putin's second term. Putin sought to regain power by adopting the policy of pragmatism and the strategy of the normative great modern power; However, the path to regaining power since 2014 has been accompanied by regional obstacles, which have manifested themselves in two general categories: the crisis in Ukraine and the Crimean peninsula, and the leverage of Russian gas exports to Europe. In this study, we sought to understand the regional obstacles to regaining power in the Russian Federation during Putin's second term from 2014 to 2019, from the perspective of defensive realism theory. The research method was descriptive and library studies. The study found that Russia was facing obstacles in regaining its power, such as the Ukraine crisis, NATO's expansion to the east, the deployment of a missile defense shield, leverage to export gas to Europe, and the issue of EU energy security.
Keywords: Russia, the recovery of power, Defensive Realism, regional obstacles, Putin's second term} -
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تغییر موضع جمهوری اسلامی ایران در خصوص چگونگی ارتباطش با نظام بین الملل به ویژه غرب و همچنین خروج ایران از هم پیمانی با غرب موجب برانگیخته شدن خشم ایالات متحده آمریکا نسبت به بیرون رفتن ایران از دایره نفوذش گردید که به تبع آن مجموعه ای از فعالیت ها را جهت اعمال فشار علیه ایران در دستور کار خود قرار داد در این میان موضوع تحریم ها در حوزه های مختلف یکی از مهمترین ابزاهای آمریکا در برابر ایران می باشد که بخش اعظمی از این تحریم ها حوزه صنعت هوایی ایران را در بر می گیرد. در همین راستا این مقاله تلاش نموده است تا ضمن بیان و بررسی آثار و تبعات تحریم ها در صنعت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران، بر کنشگران اصلی موجود در ساختار سیاسی و قانونگذاری ایالات متحده آمریکا یعنی کنگره، وزارت خزانه داری و اداره کنترل سرمایه های خارجی آمریکا توجه نماید. این مقاله تصویری واقع بینانه تر از آنچه که در خصوص نحوه اخذ تصمیم و اعمال تحریم از سوی دولت آمریکا علیه ایران صورت می پذیرد ارایه می کند تا آنکه سیاستگذاران نسبت به واقعیت امر و منشاء سیاستهای تحریمی بخش هوانوردی اشراف دقیق تری یافته تا علاوه بر توجه بر آثار مخرب تحریمی بهترین دستورالعمل های اجرایی را در این خصوص اتخاذ و اعمال نمایند.
کلید واژگان: تحریم, کنگره, اوفک, مخاطرات هوایی, نقل و انتقالات مالی}With the victory of the Islamic Revolution in Iran and the change in the Islamic Republic of Iran's position on how to communicate with the international system, especially the West, as well as Iran's withdrawal from the alliance with the West, the United States was outraged by Iran's withdrawal from its sphere of influence As a result, he put a series of activities on the agenda to put pressure on Iran. Meanwhile, the issue of sanctions in various fields is one of the most important tools of the United States against Iran, most of which include the Iranian aerospace industry. In this regard, this article has tried to express and examine the effects and consequences of sanctions in the aviation industry of the Islamic Republic of Iran, on the main actors in the political and legislative structure of the United States of America, namely Congress, Treasury Department and US Treasury Department. Pay attention. This article provides a more realistic picture of how the US government is making decisions and imposing sanctions on Iran Until policymakers are more precise about the reality of the origins of aviation sanctions, they will be able to apply the best guidelines in addition to addressing the destructive effects of sanctions.
Keywords: sanction, Congress, ofac, Air hazards, Financial transfers} -
هدف
پدیده اسلام هراسی با توجه به بسترهای تاریخی، از دهه 1990 در غرب تشدید شده است. این پدیده، با ارایه تصویری جهت دار و منفی از اسلام و مسلمانان، توانسته در میان مخاطبین خود تاثیرگذار باشد. از سوی دیگر جریان های سلفی - تکفیری به عنوان گروهی از مسلمانان با قرایت خاص خود از دین، اقدام به تصویرسازی نسبت به اسلام و سایر گروه های اسلامی می کنند. در این قالب، این گروه ها اقدام به انجام اعمالی همچون عملیات انتحاری در راستای نفی دیگران و دستیابی به اهداف خود کرده اند.
روش تحقیق:
این پژوهش از تحلیلی و تبیینی می باشد.
یافته ها و نتیجه گیریدر حاضر حول این مسئله تدوین یافته است که عملیات تروریسم تکفیری چه تاثیری بر پدیده اسلام هراسی دارد؟ با توجه به اینکه پدیده اسلام هراسی با دارا بودن دو وجه سلبی و ایجابی، توانسته بر شکل گیری دیدگاه های منفی نسبت به مسلمانان و اسلام در غرب تاثیرگذار باشد؛ فرضیه این پژوهش آن است که عملیات انتحاری جریان های سلفی - تکفیری در وجه ایجابی بر پدیده اسلام هراسی تاثیرگذار است. بر این اساس، عملیات انتحاری جریان های سلفی تکفیری با نظر به سه عامل جغرافیای وقوع، شکل و روش حملات و رسانه بر پدیده اسلام هراسی در وجه ایجابی آن موثر واقع شده اند که در این میان رسانه به دلیل ماهیت کارکردی خود نقش پررنگ تری را ایفا می کند
کلید واژگان: عملیات انتحاری, گروه های سلفی - تکفیری, اسلام هراسی, رسانه}Background and objectivesThe phenomenon of Islamophobia has intensified in the West since the 1990s due to its historical context. This phenomenon, by presenting a directional and negative image of Islam and Muslims, has been able to be effective among its audience. On the other hand, Salafi-Takfiri currents, with their own reading of religion, as a group of Muslims, have attempted to portray Islam and other Islamic groups and have carried out acts such as suicide operations in order to deny others and achieve their goals. Now, the question arises that what effect does the operation of Takfiri terrorism have on the phenomenon of Islamophobia?
MethodologyThe method of this research is descriptive-analytical and explanatory and the data collection tool is library and statistical.
Findings and resultsConsidering that the phenomenon of Islamophobia, having both negative and positive aspects, has been able to influence the formation of negative views towards Muslims and Islam in the West; the hypothesis of this research is that the suicide operations of Salafi-Takfiri currents have a positive effect on the phenomenon of Islamophobia. Accordingly, the suicide operations of Salafi-Takfiri currents, considering the three geographical factors of occurrence, form and method of attacks and the media, have had a positive effect on the phenomenon of Islamophobia, among which the media plays a more prominent role due to its functional nature.
Keywords: Suicide operations, Salafi-Takfiri groups, Islamophobia, Media} -
دولت های صادر کننده نفت از دهه 1340 با افزایش ناگهانی و تصاعدی درآمدهای نفتی، وپیشی گرفتن آن نسبت به درآمدهای سایر بخشهای اقتصاد رسما به دولتهای رانتیر (متکی به درآمدهای نفتی) تبدیل شدند. این وضعیت تا امروز وآینده قابل پیش بینی نیز همچنان ادامه دارد.پدیده فوق باعث تحول ساختارها ،تورم و گستردگی کارکردی دولت و در عین حال شگل گیری نوع منحصر به فرد رابطه حکومت با جامعه مدنی و جهان خارج شده است.بر این همه باید تجدید ساختار اقتصاد سیاسی داخلی ،تنظیم مجدد چیدمان بلوکهای قدرت داخلی ، استقلال نسبی سیاست خارجی کشور و نهایتا تغییر الگوی روابط داخل با خارج را نیز افزود.گرامشی هژمونی را نتیجه تفوق یک گفتمان بر سایر گفتمانهای رقیب می انگارد.درآمدهای رانتی نفتی با پیشی گرفتن بر سایر درآمدها قدرت ایجاد بلوکهای قدرت گفتمانی نوین نفتی که قادر به تفوق بر سایر گفتمانها باشد را به دولتهای مسلط نفتی، به صورت نابرابر داده است. وقوع پدیده های مختلف همچون انقلاب ،کودتا و روی کار آمدن مسلح حکومتهای رادیکال در این قالب تنها راه جابه جایی تصاحب درآمدهای رانتی نفت جهت تفوق بر گفتمانی بوده که تغییر دموکراتیک آن به سادگی میسر نبوده است. با این تغییرات در اولویتهای ارتباط داخل با خارج بر مبنای ارزشهای ایدئولوژیک تغییر انقلابی حاصل گردیده اما در رانتیر بودن دولت و نقش آن در اقتصاد در عرصه داخلی و نوع پیوستگی با خارج تغییر چندانی حاصل نگشته است. وقوع و تعمیق پدیده جهانی شدن و خصوصا پروژه نئولیبرالی آن اساسی ترین بنیادهای این نوع حکومتها را در دو سطح کارآمدی و حاکمیتی به چالش کشیده یعنی باعث تحول ناگزیر دولت رانتیر ، تغییرمشی سیاسی داخلی حاکمان و نوع ارتباط و پیوستگی آنان با نظام بین الملل گردیده است. در این مقاله سعی بر آن است تا بدون ادعا در خصوص ارایه نظریه ای نوین تنها به سمت رهیافتی میان رشته ای با یاری گرفتن از دیدگاه های نئو گرامشیانی و همچنین مفاهیم کنترل و تنظیم اقتصاد جهانی (مکتب اقتصاد سیاسی آمستردام) برای مدل سازی و درک چگونگی تاثیر جهانی شدن( پروژه ای شده) بر دولتی رانتیر خارج از نظم یا مخالف نظم موجود (دیالکتیک داخل – خارج) ، پرداخته شود .مسئله ای که نظریات مسلط رشته اقتصاد سیاسی بین الملل از قدرت چندانی برای تبیین آن برخودار نیستند.کلید واژگان: جهانی شدن, هژمونی, نئولیبرالیسم, دولت رانتیر, نئو گرامشیانیسم}
-
Human beings have always faced with various hardship and deficits, and while enjoying happiness and prosperity have experienced diseases, unpleasant situations and shortages. Whereas, extreme identity capacity differs from person to person, people react differently towards hardship and problems they face with. In this regard, based on their religious beliefs, real believers consider the hardship as a divine test. The proof can be seen all over Quran, wherein the hardships are referred to as tests for ordinary people, and even some more difficult ones for certain people who are closer to God. Of course, majority of the people who take these tests choose to be patient, and pray to remove the hardships or disasters sent to them by God. Though, the disasters are used for testing or evolving mankind, and they are ultimately in favor of him, many people cannot tolerate big problems; therefore, according to Quran the best way to encounter them is relying on prayer, whose philosophy is making human beings get closer to their creator to change their fate. It is worth mentioning that there are various interpretations for prayer in Quran. The greatest outcome of prayer is making mankind as close as possible to God, and its mere reliance on God. Prayer has various training implications in individual and social areas: mitigating pressures, cultivating self-sacrifice feeling, cooperation, physical and affectionate training, in addition to training individuals and society’s moral training.Keywords: Training, Prayer, Quran, NAJA, Religious Training, Islam}
-
در پی جنگ 22 روزه رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین در نوار غزه و قتل عام بیش از 1400 فلسطینی و زخمی کردن بیش از 5000 نفر دیگر و تخریب زیرساخت ها و تاسیسات دولتی و ویران کردن بیش از بیست هزار باب منزل و جنایات بی شمار دیگر، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد با تشکیل کمیته ای حقیقت یاب به ریاست قاضی گلدستون به بررسی این موضوع همت گماشت. نتیجه تحقیق گسترده این کمیته در قالب یک گزارش 574 صفحه ای دایر بر «ارتکاب جنایات جنگی و احتمالا جنایت علیه بشریت» تقدیم شورای حقوق بشر شد و پس از تصویب و احاله به مجمع عمومی سازمان ملل متحد، به رغم مخالفت شدید اسرائیل، آمریکا و برخی کشورهای اروپایی به تصویب مجمع عمومی رسید و احتمال ارائه به شورای امنیت و طرح در دیوان بین المللی لاهه در گام های بعدی مورد نظر قرار گرفته است. در این مقاله ضمن مروری بر این گزارش، به بررسی و تحلیل ابعاد آن از منظر موازین حقوق بین الملل بشردوستانه پرداخته و تلاش شده است تا مسئولیت بین المللی رژیم صهیونیستی بر پایه اطلاعات این گزارش مورد شفاف سازی و موشکافی قرار گیرد.
کلید واژگان: حقوق بین الملل بشردوستانه, نوار غزه, رژیم صهیونیستی, گزارش کمیته حقیقت یاب, ریچارد گلدستون, جنایات جنگی, جنایات علیه بشریت, شورای حقوق بشر, مجمع عمومی, شورای امنیت, اساسنامه رم, مسئولیت بین المللی دولت ها و اشخاص, دیوان بین المللی لاهه} -
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.