داریوش شهبازی
-
مجله دانشکده پزشکی اصفهان، پیاپی 791 (هفته سوم دی 1403)، صص 1002 -1008مقدمه
از عوارض پرتودرمانی سرطان های سر و گردن غیر حنجره ای، وجود ادم حنجره و بروز مشکلات صوتی است. با توجه به اثر صوت بر کیفیت زندگی بیماران، پیگیری آنان در زمان های طولانی بعد از پایان درمان با استفاده از پرسشنامه ی شاخص معلولیت صوتی (Voice Handicap Index) از اهداف این مطالعه می باشد.
روش هااین مطالعه ی توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی می باشد که 30 بیمار با سرطان های سر و گردن غیر حنجره ای و 30 فرد نرمال در آن حضور داشتند. بررسی های تخصصی، وجود آسیب در حنجره را تایید کردند. نمرات زیر آزمون های پرسشنامه در دو زمان 6 و 24 ماه پس از پایان درمان برای بیماران، و کیفیت صوت آنان و گروه شاهد در 24 ماه بعد از پایان درمان بررسی گردید. آزمون ضریب همبستگی Pearson جهت بررسی ارتباط هر یک از زیر آزمون های پرسشنامه در دو زمان مذکور استفاده گردید.
یافته هابررسی ها برای بیماران تغییرات معنی داری بین نمره ی کل پرسشنامه در دو زمان 6 و 24 ماه بعد از درمان نشان دادند و این مقدار از 19/8 در 6 ماه به 11/37 در 24 ماه کاهش یافته است (0/05 > P) نتایج بررسی بین گروه بیماران در 24 ماه و گروه شاهد، تفاوت معنی داری را نشان نداد (0/05 < P). مقادیر منفی ضرایب همبستگی Pearson بین زیر آزمون های پرسشنامه در دو زمان ذکر شده، بیانگر روند تغییرات معکوس و کاهش نمرات در پیگیری نهایی بود.
نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که با گذشت زمان طولانی بعد از پایان درمان، آسیب های ناشی از پرتو کاهش یافته و کیفیت زندگی بیمار بهبود می یابد.
کلید واژگان: سرطان های سر و گردن، پرسشنامه ی VHI، پرتودرمانی، کیفیت زندگیBackgroundOne of the side effects of radiation therapy for non-laryngeal head and neck cancers is laryngeal damage, leading to vocal disorders. Considering the impact of voice on the patient’s quality of life, the long-term follow-up after treatment using a voice handicap index questionnaire is the aim of this study.
MethodsThis descriptive-analytical study included 30 patients with non-laryngeal head and neck cancers and 30 normal individuals. Specialized examinations have confirmed damage in the larynx. The VHI Questionnaire sub-group scores were assessed at 6 and 24 months post-treatment, along with the voice quality of patients and a control group at 24 months post-treatment. Pearson's correlation coefficient test was used to assess the relationship between each sub-group of the questionnaire at the two mentioned time points.
FindingsThe patients' examination results revealed a significant decrease in the total questionnaire scores from 19.8 at 6 months to 11.37 at 24 months post-treatment (P < 0.05). The study found no significant difference between the patient and control groups after 24 months (P < 0.05). The questionnaire sub-group scores showed a negative correlation, indicating a trend of decreasing scores at the final follow-up.
ConclusionThis study showed that after the treatment, the radiation damage decreased over time and improved the patient's quality of life.
Keywords: Head, Neck Cancers, VHI Questionnaire, Radiotherapy, Life Quality -
مقدمه
استفاده از رادیوداروها در بخش های پزشکی هسته ای و اثرات مخرب بیولوژیکی آن ها برای بیماران، اطرافیان شان و پرسنل این مراکز نیاز به ارزیابی دز بیماران و پرتوکاران در بخش پزشکی هسته ای بیمارستان چمران اصفهان و مقایسه آن ها با مقادیر مجاز دارد.
روش هادر این مطالعه ی تجربی- مقطعی، دز تجمعی 15 نفر از پرسنل و 30 بیمار مراجعه کننده به بخش پزشکی هسته ای بیمارستان چمران اصفهان مبتلا به سرطان تیروئید که کاندید دریافت mci200 ید 131 و قرنطینه یک شبانه روز بودند، بررسی گردید. برای این منظور از دزیمترهای ترمولومی نسانس استفاده شد. ابتدا آن ها کالیبره شده و سپس در فاصله های 0/5، 1 و 1/5 متری از بیماران تعبیه شد و توسط خوانشگر اندازه گیری و مقادیر دز جذبی با دزهای استاندارد مقایسه گردید.
یافته هامیزان دز تجمعی گنادها، تیروئید، دو انگشت شست و اشاره پرسنل بخش به ترتیب 0/11 ± 0/113، 0/09± 0/134، 0/12± 0/501، میلی سیورت در یک ماه به دست آمد که میزان سالیانه به ترتیب 1/356، 1/608 و 6/012 میلی سیورت می باشد. میانگین دز تجمعی بیماران در فواصل 0/5، 1 و 1/5 متری از بیماران به ترتیب 5/74 ± 49/12، 4/43± 12/73و 4/37 ± 3/53 میلی سیورت به دست آمد.
نتیجه گیریدز انگشتان دست پرتوکاران در محدوده ی مرزی استاندارد بود که لازم است، استفاده از دستکش سربی در موارد ممکن توصیه شود. حداقل فاصله ی مورد نیاز جهت به حداقل رساندن خطرات ناشی از پرتوهای ید 131، 150 سانتی متر می باشد و رعایت این فاصله در 5 روز نخست ترخیص بیماران ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: پزشکی هسته ای، رادیودارو، حفاطت پرتوی، دز جذبیBackgroundThe use of radiopharmaceuticals in nuclear medicine departments and their harmful biological effects on patients and their relatives are necessary to assess the dose in the Nuclear Medicine Department, Chamran Hospital, Isfahan, and compare with permitted values.
MethodsIn this experimental cross-sectional study, the cumulative dose of 15 personnel and 30 patients referred to Chamran Hospital in Isfahan with thyroid cancer who were candidates for receiving 200 mCi of iodine 131 and overnight quarantine was investigated. For this purpose, thermoluminescence dosimeters (TLDs) were used. TLDs were placed at distances of 0.5, 1, and 1.5 meters from the patients' heads, and then they were collected and read, and the values were compared with permitted doses.
FindingsThe cumulative dose of gonads, thyroid, two thumbs, and index finger of personnel was 0.113 ± 0.11, 0.134 ± 0.09, 0.501 ± 0.12 mSv, and found that the annual dose is 1.356, 1.608, and 6.012 mSv, respectively. The average cumulative dose of the patients at distances of 0.5, 1, and 1.5 meters from the patients was 49.12 ± 5.74, 12.73 ± 4.43 and 3.53 ± 4.37 mSv, respectively.
ConclusionThe dose of the fingers of personnel was within the boundary of permitted doses, so it is necessary to recommend using lead gloves in possible cases. The minimum distance required to minimize the risks caused by iodine 131 is 150 cm, and it seems crucial to observe this distance in the first five days of discharge of patients.
Keywords: Nuclear Medicine, Radiopharmaceutical, Radiation Protection, Absorbed Dose -
زمینه و هدف
حذف دی اکسید گوگرد از صنایع و محیط زیست جهت کاهش مواجهات شغلی یکی از موضوعات مهم در کنترل آلاینده هاست .این مطالعه با هدف ارتقا عملکرد حذف دی اکسید گوگرد در فرآیند ترکیبی پلاسما غیر حرارتی و نانوفتوکاتالیست ها صورت گرفته است.
روش بررسیدو شکل متفاوت رآکتور به صورت مستطیلی با استیل به عنوان کاتد و مش فلزی به عنوان آند و سیلندری با مواد مس و استیل به عنوان کاتد در آزمایشات به کار گرفته شد.فتوکاتالیستها به صورت IPC و در رآکتور دوم بارگذاری شدند. اندازه گیری SO2 با دستگاه تستو 350 و روش آنالیز دستگاهی با استاندارد متد نایوش 6004 انجام شد. اطلاعات و داده های جمع آوری شده با کمک نرم افزار SPSS و R تجزیه و تحلیل شد.
یافته هاحذف SO2 با افزایش دبی رابطه معکوس و با افزایش ولتاژ رابطه مستقیم دارد.افزایش زمان ماند به 1/1 ثانیه باعث افزایش راندمان حذف شد. در میان تمام ترکیبات آزمایش شده، بیشترین میانگین راندمان حذف SO2 در روش های Series+TiO2 (3/97 درصد) وSeries+ZnO (3/94 درصد) مشاهده شد.
بحث و نتیجه گیریاز بین عوامل مهم و مورد بررسی ولتاژ و زمان ماند تاثیر معنی داری بر ارتقا راندمان حذف داشتند. با توجه به حذف آلاینده ها در مدت زمان کم، هزینه پایین ساخت رآکتور در مقیاس کوچک و استفاده از فتوکاتالیستهای ارزان ، ساده و در دسترس روش حاضر روش کارآمدی در زمینه حذف SO2 است.
کلید واژگان: دی اکسید گوگرد، پلاسما غیر حرارتی، نانو فتوکاتالیست، آلودگی هوا-مواجهه شغلیBackground and aimsThe removal of sulfur dioxide from industries and the environment to reduce occupational exposure is one of the important issues in pollutant control. This study aims to improve the performance of sulfur dioxide removal in the combined process of non-thermal plasma and nano photocatalysts.
MethodsTwo different reactor shapes were used in the experiments: rectangular with steel as the cathode and metal mesh as anode and cylinder with copper and steel materials as a cathode. Photocatalysts were loaded as IPC and in the second reactor. The measurement of SO2 was done with the Testo 350 device and the analytical method was done with Niosh 6004 standard method. The collected information and data were analyzed with SPSS and R software.
ResultsSO2 removal has an inverse relationship with increasing flow rate and a direct relationship with increasing voltage. Increasing the residence time to 1.1 seconds increased the removal efficiency. Among all tested compounds, the highest average efficiency of SO2 removal was observed in Series+TiO2 (97.3%) and Series+ZnO (94.3%) methods.
Conclusionamong the important and investigated factors, voltage and residence time had a significant effect on improving the removal efficiency. Due to the removal of pollutants in a short period, the low cost of small-scale reactor construction, and the use of cheap, simple, and readily available photocatalysts, the present method is efficient in the field of SO2 removal.
Keywords: Sulfur Dioxide, Nonthermal Plasma, Nano Photocatalyst, Air Pollution, Occupational Exposure -
در قرن نوزدهم که عصر رقابت قدرت های استعماری در ایران است، دوران صدارت امیرکبیر یک استثناست. امیر در این دوره، راه مشخص و ثابتی را برای سیاست ایران تعیین کرد و آرمان و مقصود معلومی را پی گرفت. بدیهی بود، در این سیاست برخورد با روس و انگلیس که رفتار قلدرمآبانه ای با دولت ایران داشتند، اجتناب ناپذیر بود؛ برخوردی که گاه امیر پیروز میدان بود و گاهی رقیب. امیر تنها چهره سیاسی عصر قاجاریه است که توانست در سیاست خارجی با ایجاد موازنه فعال، منافع ایران را حفظ کند. نکته قابل تامل اینکه در تمامی عصر قاجار تنها این دوره است که ایران هویت سیاسی مستقلی پیدا کرد و توانست ابتکار عمل را به دست بگیرد و روابط سیاسی خود را از انحصار دولتین متجاوز بیرون کند و حوزه مناسباتش را به کشورهای غیرمتخاصم نظیر آمریکا، پروس و اتریش گسترش دهد. فقط در دوره صدارت امیرکبیر بود که امتیاز ننگینی به دول استعماری واگذار نشد.داریوش شهبازی، پژوهشگر تاریخ و زاده (مهرماه 1332) زرگنده شمیران و دانش آموخته فوق لیسانس علوم تربیتی دانشگاه تهران است. وی از دهه 1360 مشغول مطالعه و پژوهش در تاریخ معاصر، به ویژه حوزه تهران شناسی است. او در این سا ل ها تدوین مجموعه 20 و چند جلدی «تهران نامه » را به دست گرفته که دو مجلد آن چاپ و نشر یافته است. وی افزون بر آن بیش از 30 جلد کتاب و بیش از صد مقاله در مطبوعات کشور به چاپ رسانده است.
-
مقدمهامروزه توجه به فرصت ها و تهدیدهای موجود در عرصه خدمات بهداشت و درمان به خصوص در بیمارستان ها شناسایی و ارزیابی ریسک های موجود و مدیریت آن ها در این مراکز بسیار حائز اهمیت می باشد. این مطالعه با هدف، ارزیابی ریسک های ایمنی، بهداشت و محیط زیست در بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و ارائه راهکارهای کنترلی انجام گرفت.مواد و روش هادر این تحقیق در قدم اول ریسک های اصلی در بیمارستان ها شناسایی شده و بر اساس منطق FMEA برای هر ریسک سه شاخص شدت، احتمال و آسیب پذیری مشخص گردید. سپس معیارهای اولویت بندی تعیین گردیده و با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه فازی(FANP) نسبت به اولویت بندی ریسک ها اقدام گردید.
یافته های پژوهش: نتایج این مطالعه نشان داد که از نظر عدد اولویت ریسک در بیمارستان ها بالاترین میزان عدد الویت ریسک با میزان 85/32 مربوط به عوامل بیولوژیکی موثر بر انسان و کمترین عدد اولویت ریسک با میزان 68/11 مربوط به عوامل فیزیکی موثر بر انسان بود. هم چنین نتایج نشان داد که میزان اولویت ریسک عوامل مختلف موثر بر شهرت سازمان نیز از اولویت های نسبی بالایی برخوردار بودبحث و نتیجه گیرینتایج نشان داد که مدیریت بیمارستان باید در خصوص کنترل عوامل شیمیایی و بیولوژیکی برنامه های مدیریتی خاصی را با دو رویکرد سلامت و شهرت سازمانی پیش بگیرد. هم چنین با توجه به نتایج مشخص می گردد که برنامه های ارگونومیکی محیط کار لازم است مد نظر مدیریت قرار گرفته و اقدامات کنترلی در آن حوزه تعریف شود.کلید واژگان: HSE، مدیریت ریسک، بیمارستان، FANP، FMEAIntroductionNowadays, attention to opportunities andthreatsinthe field ofhealthcare and culminating in thehospitals facedwith uncertaintyandrisks wasessentialandmanage the risks involvedin thesecentersis very important. The aimof thisstudy is HSErisk assessmentmodelbasedsystemsinhospitalsmartyrBeheshtiUniversityof Medical Sciences, approaches thatcan becontrolled.Materials and MethodsIn thisstudy,weidentifythe principalrisksandsetstandards formeasuring andprovidingcomprehensive questionnaire. Theanalytical Network predictionbased onfuzzy logic(FANP)was used for priority of risk.
Findings:Theriskprioritynumber isused inhospitals,Biological factorsaffectinghumanRPNequal to32.85 was the highest risk and Physical factorsaffectinghumanisequal to11.68 was the least HSE risk of hospital.Also the result showed that priority of the risk factors affecting the company's reputation was high.
Discussion &ConclusionsThe results showed thatHospital managementshould beincontrol ofchemical and biologicalagentstoadopta specificmanagement plans. Also, according tothe results, it is clear thatit is necessary toconsider themanagementof workplaceergonomicsprogramhas beenandcontrol measureswithinthescopedefined.Keywords: HSE, Risk management, Hospital, FANP, FMEA -
مقدمهدر سال های اخیر، نقش غلظت یون ها و کانال های یونی در فرایند چرخه ی سلول مورد توجه قرار گرفته است. بررسی نقش کانال های یونی در حین مراحل مختلف چرخه ی سلولی، منجر به کشف رابطه ای بین پتانسیل غشای سلول و قدرت تکثیر پذیری سلول شده است. با تغییر پتانسیل غشا در حین وقوع چرخه ی سلولی، میدان الکتریکی متغیری ناشی از تغییرات پتانسیل به وجود می آید که در تقسیم سلول نقش ایفا می کند. در این پژوهش، با اعمال میدان های الکترومغناطیسی با فرکانس و شدت متناسب با میدان به وجود آمده در داخل سلول، تاثیر میدان خارجی بر فرایند تقسیم سلول مورد بررسی قرار گرفت.روش هابا استفاده از یک تولید کننده ی موج متناوب و یک تقویت کننده، میدان های الکترومغناطیسی با سه فرکانس و سه شدت مختلف ایجاد گردید. سلول های MCF-7 (Michigan cancer foundation-7) به مدت 24، 48 و 72 ساعت در معرض این میدان ها قرار گرفتند. به همراه هر گروه تحت تاثیر میدان، یک گروه شاهد نیز در نظر گرفته شد. تاثیر شدت و فرکانس های مورد استفاده بر روی میزان توانایی تکثیر و زنده ماندن رده ی سلولی MCF-7 با استفاده از آزمون MTT [3-(4، 5-dimethylthiazol-2-yl)-2، 5-diphenyltetrazoliumbromide] به دست آمد.یافته هامیزان توقف رشد سلولی برای فرکانس ثابت 125 کیلوهرتز، تحت شدت های 00/1، 75/1 و 50/2 میکروتسلا در مدت زمان 24 ساعت به ترتیب برابر با 40/2، 04/6 و 28/9 درصد بود. میزان توقف رشد سلولی برای فرکانس ثابت 125 کیلوهرتز، تحت شدت های 00/1، 75/1 و 50/2 میکروتسلا در مدت زمان 48 ساعت به ترتیب برابر 61/5، 66/8 و 95/11 درصد بود. میزان توقف رشد سلولی برای فرکانس ثابت 125 کیلوهرتز، تحت شدت های 00/1، 75/1 و 50/2 میکروتسلا در مدت زمان 72 ساعت به ترتیب برابر با 15/11، 26/23 و 82/31 درصد بود. تحت تاثیر شدت ثابت 50/2 میکروتسلا برای فرکانس های 175 و 225 کیلوهرتز در مدت زمان 24 ساعت، میزان توقف رشد سلولی به ترتیب برابر 58/6 و 79/6 درصد بود.نتیجه گیریهر چه مدت زمان اعمال میدان الکترومغناطیسی بیشتر باشد، درصد کاهش تکثیر بیشتر است. از طرفی، با افزایش شدت میدان الکترومغناطیسی اعمال شده نیز تاثیر توقف در تکثیر بیشتر می شود؛ اما با افزایش فرکانس، افزایش قابل قبولی در میزان توقف تکثیر مشاهده نمی شود. با استفاده از نتایج این تحقیق، می توان اعمال میدان در این محدوده ی فرکانسی و شدت را در ایجاد اختلال در فرایند تقسیم سلولی سلول سرطانی MCF-7 موثر دانست.
کلید واژگان: میدان های الکترومغناطیسی، میزان توقف رشد سلولی، پتانسیل غشاBackgroundThe role of ion channels and ion concentrations in cell cycle events is noted in recent years. Investigation of the role of ion channels during different cell cycle phases tend to discover a relationship between the potential of cell membrane and cell proliferation ability. A variable electric field is produced due to changes in cell membrane potential that plays role in cell division. In this study, inducing external fields with similar intensity and frequency proportion to those fields in cell membrane, the effects of low-frequency electromagnetic fields (ELFs) on viability and proliferation ability of MCF-7 cancer cells was evaluated.MethodsElectromagnetic fields with three different intensities and frequencies were produced using an alternative wave generator and an amplifier. MCF-7 cells were exposed to electromagnetic fields (EMFs) for 24, 48 and 72 hour. Along with each treated cell group, a control group was considered. The influence of electromagnetic fields on cells viability and proliferation was examined using MTT [3-(4, 5-dimethylthiazol-2-yl)-2, 5-diphenyltetrazoliumbromide] assay.FindingsThe relative frequency of cell growth inhibition for constant frequency of 125 kHz, for intensities of 1.00, 1.75 and 2.50 microtesla and exposure time of 24 hours was 2.40, 6.04 and 9.28 percent, respectively. For the exposure time of 48 hours and the same frequency and intensities, the relative frequency was 5.61, 8.66 and 11.95 percent, respectively. Under the same conditions and for the exposure time of 72 hours, the relative frequency was 11.15, 23.26 and 31.82 percent, respectively. For constant intensity of 2.5 microtesla and frequencies of 175 and 225 kHz, the relative frequency of cell growth inhibition for 24 hours was 6.58 and 6.79 percent, respectively.ConclusionThe relative frequency of cell proliferation rate reduced with increase of exposure time as well as intensity of electromagnetic fields. However, it does not notably change with increasing frequency. According to finding of this study, it can be concluded that electromagnetic fields with frequency and intensity in this range can disturb the division cycle of MCF-7 cells.Keywords: Electromagnetic fields (EMFs), Cell growth inhibition rate, Membrane potential -
-
مقدمهطبق مطالعات متعدد، امواج الکترومغناطیس با فرکانس پایین (ELF یا Extremely low frequency)، بر بیولوژیک بدن تاثیرات گسترده ای دارد. این امواج به خاطر ماهیت الکتریکی سیستم عصبی و نوروترانسمیتر ها، بر این سیستم آثاری به جای می گذارد که در برخی موارد، درمانی و در برخی موارد، مخرب است. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر امواج الکترومغناطیس با فرکانس پایین (ELF)، با فرکانس Hz 10 و شدت μT 720-540، بر سطح متابولیت سروتونین (HIAA-5 یا Hydroxyindoleacetic acid-5) در هسته ی رافه ی مغز موش های نر بالغ بود.روش هابا استفاده از یک کویل مغناطیسی، میدان ELF تولید شد. شدت این میدان در مرکز کویل μT 690 بود. تعداد 6 موش صحرایی، روزانه 3 ساعت و به مدت 15 روز متوالی تحت این امواج قرار گرفتند. پس از آن، از هر موش صحرایی به روش میکرودیالیز، 6 نمونه ی μl 40 از هسته ی رافه ی مغز جمع آوری شد. سپس این نمونه ها به وسیله ی دستگاه کروماتوگرافی با فشار بالا (HPLC-ECD یا High pressure liquid chromatography- electro chemical detector)، سنجش و میزان متابولیت سروتونین آن به دست آمد و با گروه شاهد مقایسه گردید.یافته هاامواج ELF با مشخصات پیش گفته، به طور معنی داری متابولیت سروتونین در هسته ی رافه را نسبت به گروه شاهد کاهش داد (050/0 > P).نتیجه گیریامواج ELF، در سیستم سروتونرژیک تاثیرگذار است و می توان در درمان برخی بیماری ها از آن استفاده کرد.
کلید واژگان: میدان الکترومغناطیس، 5، هیدروکسی ایندول استیک اسید، میکرودیالیز، کروماتوگرافی با فشار بالا، هسته ی رافه -
One of the holy shrines –Emamzadeh- of Shemiran was Emamzadeh Chenar located in Darband Street, Tajrish. Near this place, there was the cemetery of Tajrish which turned into a park by Reza Shah, and later changed function to a hospital –Shohada hospital. This article describes the story of this Emamzadeh.
-
مقدمهامروزه رادیوتراپی با شتاب دهنده های خطی پزشکی پرانرژی یکی از تکنیک های درمان موثر بیماری های بدخیم به شمار می رود. در این دستگاه ها از برهم کنش فوتون های پرانرژی با مواد متفاوت درون دستگاه، آلودگی فوتونوترونی تولید می شود. فوتونوترون های ایجاد شده دارای طیف وسیعی می باشند. شار کل نوترون های تولید شده بر واحد دوز اشعه در ایزوسنتر برابر با مجموع شار نوترون های پراکنده، مستقیم وگرمایی است. در این مطالعه به محاسبه ی این آلودگی در 15 نقطه ی اتاق درمان دستگاه Saturne20 در بیمارستان سیدالشهدای (ع) اصفهان در انرژی MV 18 پرداختیم.روش هابرای انجام این تحقیق و به دست آوردن دوز نوترون از 30 عدد آشکارساز TLD-600 و TLD-700 (Thermoluminescent dosimeter) در 15 نقطه ی اتاق به طور کاتوره ای استفاده شد. لازمه ی استفاده از TLDها انجام دو نوع کالیبراسیون گامایی و نوترونی است. اولی با چشمه ی Co60 در بیمارستان سیدالشهداء (ع) و دومی با چشمه ی Am-Be در مرکز دوزیمتری استاندارد انرژی اتمی (SSDL یا Secondary standard dosimetry lab) مرکز کرج انجام گرفت. عمل پرتوگیری آشکارسازها در حین درمان یک بیمار با دوز cGy100 و زمان MU 111 صورت گرفت.یافته هانتایج حاصل از آشکارسازهای TLD در همه ی موارد در حدود میلی سیورت (mSv) و کمتر از آن بود؛ به طوری که مقدار دوز اندازه گیری شده در آشکارسازهای شماره ی 1 برابر با 378/0، شماره ی 2 برابر با 652/0، شماره ی 3 برابر با 693/0، شماره ی 10 برابر با 0605/0 و شماره ی 15 برابر با 671/0 میلی سیورت به دست آمد.نتیجه گیریمقداری آلودگی فوتونوترونی در اتاق درمان در حین درمان وجود دارد که اغلب در طراحی درمان منظور نمی شود و این موضوع باعث دریافت دوز اضافی بیمار می گردد.
کلید واژگان: دوزیمتری، آلودگی فوتونوترونی، آشکارساز (TLD)، اتاق درمانBackgroundRadiation therapy with linear accelerators (Linac) is one of the efficient techniques for cancer treatment. However, the interaction between high energy photons and various materials on the Linac's head produces photoneutron contamination. Total flux of neutrons per unit of radiation in the isocenter is the sum of thermal, scattered and direct neutrons fluxes. In this study, the neutron contamination at an energy level of 18 MeV was investigated in 15 points of the Linac's room at Seyed-Al-Shohada Hospital, Isfahan, Iran.MethodsFor calculation of the dose of the neutrons, 30 thermoluminescence dosemeters (TLD-600 and TLD-700) were randomly distributed in 15 points of the treatment room. In order to use TLDs, both thermal and gamma calibrations are required. While thermal calibration was performed with a 60Co source at the hospital, gamma calibration was conducted with an AM-Be source at the secondary standard dosimetry lab (SSDL) in Karaj, Iran. The exposure of the detectors was performed during the treatment of a patient at a dose of 100 cGy during 111 Monitor Unit.FindingsThe results of the TLD detectors were all in the range of millisievert (mSv) and less. The measured doses in detectors 1, 2, 3, 4 and 15 were 0.378, 0.652, 0.693, 0.0605, and 0.671 mSv, respectively.ConclusionBased on our findings, non-zero values of photoneutron contamination exist in the treatment room which are not always considered in the treatment planning of patients. -
مقدمهمهم ترین عارضه ی دریافت بیش از حد پرتو ایکس افزایش خطر بروز بدخیمی ها و به خصوص انواع سرطان ها است. بخش جراحی نوزادان بیمارستان الزهرا (س) محل بستری نوزادانی است که دچار انواع بیماری های جراحی هستند و تحت انجام انواع روش های تصویربرداری، از گرافی ساده تا فلوروسکوپی و CT اسکن قرار می گیرند. ممکن است در حین انجام روش های تصویربرداری معمول پرتو ایکس، آسیب های پرتوی اتفاق بیفتد. با توجه به میزان پرتودهی دستگاه های رادیولوژی موجود و تعداد و انواع گرافی های به عمل آمده برای نوزادان بخش جراحی نوزادان مرکز پزشکی الزهرا (س) اصفهان، هدف این مطالعه تعیین متوسط دوز تجمعی دریافتی توسط نوزادان بود.روش هااین مطالعه به صورت توصیفی و آینده نگر، در بخش جراحی نوزادان بیمارستان الزهرا (س)، با حجم نمونه ی 168 نفر صورت پذیرفت. اندازه گیری دوز جذبی پرتو در سطح بدن به کمک دوزیمتر ترمولومینسانس (TLD مدل 200GR) انجام گرفت.یافته هامتوسط مدت بستری نوزادان مورد مطالعه 64/7 روز بود. بیشترین رادیوگرافی به عمل آمده رادیوگرافی قفسه ی صدری با تعداد کل 338 عدد بود. متوسط تعداد رادیوگرافی های ساده برای هر نوزاد در طول مدت بستری 77/2 عدد بود. متوسط دوز دریافتی پرتو ایکس توسط نوزادان در طول مدت بستری معادل 13/3 میلی سیورت (Millisievert یا mSv) و بیشترین میزان دوز پرتو برای یک نوزاد معادل 83/42 میلی سیورت بود. متوسط دوز دریافتی در بیمارانی که فلوروسکوپی داشتند 6/12 میلی سیورت و در بیمارانی که تنها رادیوگرافی ساده داشتند یا رادیوگرافی نداشتند 863/0 میلی سیورت بود.نتیجه گیریمتوسط دوز دریافتی برای این بیماران در طول مدت بستری، تا حداکثر دوز مجاز سالانه فاصله زیادی دارد، اما در مقایسه ی با سایر مراکز مشابه در دنیا دوز قابل توجهی است. متوسط دوز دریافتی برای بیمارانی که فلوروسکوپی داشتند بسیار بالا و عامل خطر بود.
کلید واژگان: پرتو ایکس، دوز تجمعی، رادیوگرافی ساده، فلوروسکوپیBackgroundThe carcinogenic effect of radiation is directly related to the exposure rate and the risk is even more in infants. The scope of the present study is to evaluate of the average of cumulative radiation dose in neonates in the neonatal surgery ward due to diagnostic and therapeutic radiologic procedures during the admission period, in Alzahra hospital of Isfahan, Iran.MethodsThis investigation was a descriptive study on 168 neonates. It was done in neonatal surgery ward during last 9 months of 2009 in Alzahra hospital of Isfahan, Iran. The patients were selected randomly and with no attention to age, sex, diagnose and admision time. Thermo luminescent dosimeters (TLD GR200), were used for dosimetry and each chips was putted in a plastic envelope on the neonate sternum during the admission period. The cumulative absorbed dose by each patient was stored during the admission by TLD and followed by reading by TLD reader. For using of TLDs, they were calibrated and two calibration factors (individual and batch) were performed in radiotherapy section of Seyed Al-shohada hospital of Isfahan, Iran. After checking the accuracy of calibration, the absorbed dose by each patient was achieved by using of calibration factors.FindingThe average of admission time for each patient was 7.64 days and the average of cumulative absorbed dose was 3.13 Millisievert (mSv) during this time. The maximum absorbed dose in one patient was 42.83 mSv. The average number of conventional radiography for each patient was 2.77. The average of conventional radiography and cumulative absorbed dose in patient with no examination or just simple x-ray examinations was 2.58 and 0.863 mSv, respectively. Chest x-ray examination was the most examination used here (338 person). The average dose for each chest x-ray examination was 0.313 mSv. The average of cumulative absorbed dose among patients with fluoroscopic examination was about 12.6 mSv. The cumulative absorbed dose in 19 patients was more than 10 mSv.ConclusionThe average of cumulative absorbed dose was not more than the dose limit according to reference levels, but in comparison with other medical centers in the world is very high. Therefore, it is necessary to pay more attention to reduce radiological imaging procedures, particularly about fluoroscopic procedures. -
زمینه و هدف
از بهترین تکنیک های دنیای پزشکی در تشخیص بیماری ها استفاده از تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) است. برای تولید تصاویر در MRI از سه نوع میدان الکترومغناطیسی متفاوت استفاده می شود. هدف از این مطالعه بررسی اثرات میدان های MRI بر ترشح هورمون های جنسی و سایر پارامترهای باروری در موش های صحرایی نر بالغ بوده است. مطالعات متعددی در مورد اثرات هر یک از این میدان ها بر سیستم های زیستی وجود دارد.
روش بررسیدر این مطالعه تجربی 40 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به صورت تصادفی به چهار گروه 10 تایی (دو گروه آزمایشی و دو گروه کنترل) تقسیم شدند. گروه های آزمایش به مدت 25 دقیقه در کویل دستگاه MRI با شدت میدان مغناطیسی 35/0 تسلا قرار گرفتند. سپس حیوانات دوره اول آزمایش و کنترل را به سرعت در هولدر قرار داده و دمای پوست اسکرتوم آنها با دما سنج دیجیتالی اندازه گیری شد. این حیوانات به آزمایشگاه منتقل و پس از خونگیری و تهیه نمونه های سرم، کشته شدند. بیضه ها از بدن آنها خارج و با ترازوی دیجیتالی وزن شد. 96 ساعت بعد از MRI همین مراحل برای حیوانات دوره دوم آزمایش و کنترل انجام شد. هورمون های تستوسترون، هورمون تحریک کننده فولیکول (FSH) و هورمون لوتئیزه کننده (LH) به روش رادیوایمنواسی (RIA) اندازه گیری و در گروه های مختلف با هم مقایسه شدند.
یافته هادر مرحله اول که پس از انجام MRI صورت گرفت، افزایش معناداری در هورمون FSH (003/0=P) و کاهش معنی داری در میزان هورمون تستوسترون گروه آزمایش نسبت به کنترل مشاهده شد (001/0=P) اما تغییرات میزان هورمون LH، وزن بیضه ها و دمای پوست اسکرتوم معنی دار نبود. در مورد دوره دوم که 96 ساعت بعد از انجام MRI صورت گرفت فقط افزایش معنی دار هورمون FSH در گروه آزمایش نسبت به کنترل که مشابه نتایج دوره اول بود مشاهده شد (04/0=P).
نتیجه گیریمیدان های MRI می توانند باعث اختلال در ترشح برخی از هورمون های جنسی موش صحرایی نر بالغ شوند.
کلید واژگان: باروری، تصویر برداری رزنانس مغناطیسی، تستوسترون، هورمون تحریک کننده فولیکول، هورمون لوتئیزه کنندهBackground And AimMRI (Magnetic Resonance Imaging) is one of the best diagnostic techniques in medicine. During an MRI examination, three types of field are employed to produce images. Various experimental studies have been performed about effects of each single type of field, but only few studies are available on their combination to generate MRI. The main objective of this research was to study the effects of MRI on the sex hormones and other fertility parameters in adult male rats.
MethodsIn this experimental study, 40 adult male Wistar rats (220±10 g) were randomly divided into two protocols. Each protocol contained two groups of exposed (10 rats) and control (10 rats) rats. Exposed groups were placed in MRI for 25 minutes. After MRI, the animals of the first protocol were placed in the holder and scrotal skin temperatures were measured by the thermometer. These animals were anaesthetized and serum samples were obtained and stored. Then, the testes were cut and weighed. After 96 hours, these experiments were repeated for the animals of second protocol.
ResultsOur results for the first protocol (after MRI) indicated that there were no significant effects on the testes weight, scrotal skin temperatures and serum levels of LH in the exposed rats. However, the serum level of testosterone was significantly reduced (P<0.001) and serum level of FSH was increased (P<0.001). Regarding the second protocol (96 hours after MRI), significant increase was observed for FSH, just in the exposed rats, which was similar to the first protocol (P=0.04).
ConclusionsOur results suggest that MRI causes dysfunction in the secretion of some sex hormones in the adult male rats.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.