دکتر هومان هاشمیان
-
زمینه پنومونی از عفونت های جدی در کودکان بوده و آمپیم یکی از عوارض مهم آن است که سبب ایجاد خطر بیشتر در کودکان مبتلا می شود. بنابراین تشخیص هر چه سریع تر آن از ارزش بالایی برخوردار است.
هدف این مطالعه با هدف بررسی ارزش 2 مارکر التهابی حجم متوسط پلاکتی و نسبت نوتروفیل به لنفوسیت در تشخیص زودرس آمپیم در کودکان مبتلابه پنومونی بستری در بیمارستان 17 شهریور رشت انجام شده است.
روش ها این مطالعه بر روی پرونده بستری 128 کودک 3 ماه تا 14 سال مبتلابه پنومونی باکتریال با آمپیم پلور و 128 کودک با پنومونی باکتریال بدون این عارضه انجام شد. مقادیر حجم متوسط پلاکتی و نسبت نوتروفیل به لنفوسیت در بدو ورود و و اطلاعات جمعیت شناختی و مشخصات بالینی بیماران با نرم افزار آماری SPSS نسخه 18 تحلیل شدند. جهت محاسبه فاصله اطمینان برای سطح زیر منحنی راک از روش آزمون دو جمله ای استفاده شد. سطح معناداری در تمام آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شده است.
یافته ها از کودکان مطالعه شده، 42/2 درصد دختر بودند. بیشترین رده سنی کودکان بررسی شده در رده کمتر از 3 سال (35/2درصد) قرار داشتند. کودکان مراجعه کننده با پنومونی باکتریال با آمپیم به طور معناداری از نسبت نوتروفیل به لنفوسیت، تعداد پلاکت و حجم متوسط پلاکتی بالاتری نسبت به کودکان مراجعه کننده با پنومونی بدون آمپیم برخوردار بوده اند (به ترتیب 0/040=P=0/005، P و 0/021=P). همچنین نتایج تعیین قدرت پیش بینی کنندگی شاخص های حجم متوسط پلاکتی و نسبت نوتروفیل به لنفوسیت در تشخیص آمپیم نشان داد هر 2 متغیر در پیش بینی موثر بودند (به ترتیب P=0/020 و P=0/039).
نتیجه گیری نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر آن بود که استفاده از نسبت نوتروفیل به لنفوسیت و میانگین حجم پلاکتی در تشخیص زودرس عارضه مهم پنومونی باکتریال، یعنی آمپیم در کودکان نقش دارد.کلید واژگان: آمپیم, پنومونی, حجم متوسط پلاکتی, کودک, لنفوسیت, نوتروفیلBackground Pneumonia is one of the severe infections in children, and empyema is one of its essential complications which causes more risk in affected children. Therefore, its early diagnosis is of great importance.
Objective This study aims to compare the value of two inflammatory markers including mean platelet volume (MPV) and neutrophil-to-lymphocyte ratio (NLR) in children with pneumonia associated with and without pleural empyema.
Methods This study was conducted on the data of 128 children aged 3 months to 14 years with bacterial pneumonia associated with pleural empyema and 128 children without pleural empyema. The MPV and NLR values and the patients’ demographic and clinical characteristics were analyzed in SPSS software version 18 software. The confidence interval for the area under the ROC curve was calculated using binomial exact method. The significance level was set at 0.05.
Results Of 256 children, 42.2% were girls, and most of children had ages <3 years (35.2%). Children with empyema had significantly higher NLR, platelet count, and MPV than children without empyema (P=0.040, 0.005, and 0.021, respectively). The MPV (P=0.020) and NLR (P=0.039) were significant predictors of empyema.
Conclusion The use of NLR and MPV may be useful in the early diagnosis of empyema in children with pneumonia.Keywords: Empyema, Lymphocyte, Mean platelet volume, Neutrophil, Pneumonia, Child -
مقدمهانسفالوپاتی حاد به وضعیتی گفته می شود که عملکرد مغز به سرعت مختل می شود، و معمولا به صورت کاهش سطح هوشیاری با یا بدون علائم نورولوژیک فوکال تظاهر می کند. از علل آن می توان به عفونت ها، تروما، مسمومیت ها، اختلالات متابولیک اشاره کرد. در این مطالعه به بررسی کودکان مبتلا به انسفالوپاتی حاد تب دار بستری در مرکز آموزشی و درمانی 17 شهریور رشت در سال های 92 و 93 از نظر علت و خصوصیات اپیدمیولوژیک و تظاهرات بالینی و پاراکلینیک و پیامد نهایی پرداختیم.هدفتعیین عامل بیماری و خصوصیات اپیدمیولوژیک و بالینی و پیامد نهایی کودکان مبتلا به انسفالوپاتی حاد تب دار در مرکز آموزشی درمانی 17شهریور رشتمواد و روش هااین پژوهش از نوع گزارش موارد و به صورت مقطعی در سال های 1392 و 1393 در بیمارستان 17 شهریور شهرستان رشت، صورت گرفت. در این مدت تمام کودکان 2 ماهه تا 14 ساله با مشکل انسفالوپاتی حاد تب دار وارد مطالعه شدند. کودکان با سابقه تروما به سر یا بیماری های زمینه ای متابولیک یا نورولوژیک از مطالعه خارج شدند. شرح حال دقیق و معاینه بالینی کامل شامل معاینه سیستم عصبی انجام شد و سپس، آزمایشات و ارزیابی های شمارش سلولی و کشت مایع مغزی نخاعی، تصویربرداری صورت گرفت. کلیه اطلاعات مربوط به آزمایش ها و همچنین سیر بیماری و پیامد نهایی در برگه چک لیست هر بیمار ثبت و وارد نرم افزار SPSS Ver 19 شد و با استفاده از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و...) و آزمون Fisher Exact test تجزیه و تحلیل شد.نتایج27 بیمار (63% پسر و 37% دختر) وارد مطالعه شدند که بیشترشان در رده ی سنی بالاتر از 36 ماه بودند. 25/6% از کودکان سردرد و 9/51% از کودکان نیز بیشتر از 3 روز سابقه تب داشتند. 1/74% از کودکان تغییرات تعداد گلبول های سفید خون داشتند. کشت خون، کشت CSF، اسمیر CSF در هیچ یک از کودکان مثبت نبود. 37% آنتروویروس در کشت ویروسی داشتند. 22 نفر دچار تشنج شده بودند، 4/7% از کودکان بهبودی با عارضه پایدار داشتند و هیچ مورد فوت مشاهده نشد. عارضه پایدار کودکان به صورتSpastic Cerebral Palsy بود. ارتباط آماری معنی داری بین پیامدهای درمان در کودکان مبتلا به انسفالوپاتی حاد تب دار با رده های سنی، فصل مراجعه، جنسیت و نتیجه آزمایش CSF مشاهده نشد (P>0.05).نتیجه گیریمطالعه ما نشان داد که در جامعه ما یک عامل مهم انسفالوپاتی حاد تب دار می تواند مربوط به عوامل ویروسی انتروویروسی باشد.کلید واژگان: انتروویروس, حمله های صرعی ناشی از تب, کودکIntroductionAcute encephalopathy is a condition in which brain function deteriorates rapidly and usually presents with loss of consciousness with or without focal neurologic symptoms. Some of its causes are infections, trauma, toxicities, and metabolic disorders and so onObjectiveevaluat etiology, epidemiologic, clinical and para-clinical characteristics and outcome in children with acute febrile encephalopathy during 2013-2014 in educational and remedial 17-Shahrivar hospital, Rasht.Materials And MethodsThis is a case series and cross sectional study performed during 2013-2014 in 17-Shahrivar hospital, Rasht. All of children between 2 month and 14 years old with acute febrile encephalopathy enrolled in the study. Children with head trauma history or history of underlying metabolic or neurologic disease were excluded. Exact history was taken and clinical examination of neurologic system was done; Then laboratory examinations and related evaluation such as: Cell count and cerebro-spinal fluid, imaging and so on were performed. All of information was fulfilled in a checklist and data was entered in SPSS Ver 19 and analyzed with descriptive tests and Fisher Exact Test.Resultstowenty seven children including 63% male and 37% female were entered in the study which most of them were more than 36 month old. 6.25% of them had headache and 51.9% of them had history of fever for more than 3 days of fever. 74.1% of them had white blood cell changes. Blood, cell count and Cerebro Spinal Fluide(CSF) culture and CSF smear were not positive in any children. 37% of results were enterovirus in viral culture. Towenty two patients had seizure, 4/7% of the children had improved with permanent side effect and none of them were died. Persistent complication of them was spastic cerebral palsy. There was no significant relation between treatment outcome and age group, season, gender and laboratory result of CSF (P>0.05).ConclusionOur results showed that in our population one of important cause of acute febrile encephalopathy can be associated with enterovirus factorsKeywords: Child, Entrovirus, Seizures, Febrile
-
مقدمهمونونوکلئوز عفونی نشانگان بالینی است که به ویژه در کودکان، نوجوانان و بالغان جوان دیده می شود. چون نشانه های بالینی و آزمایشگاهی مونونوکلئوز عفونی در کانون های گوناگون دنیا و در سن های مختلف با هم تفاوت دارد، مطالعه در نقاط مختلف می تواند ارزش شایانی در بهبود روند تشخیص و درمان مبتلایان داشته باشد.هدفتعیین فراوانی مشخصات جمعیت شناختی و علایم بالینی، آزمایشگاهی بیماران بستری با تشخیص پایانی مونونوکلئوز عفونی در بیمارستان 17 شهریور رشت از سال 88 تا 92.مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی و گذشته نگر، پرونده 99 بیمار بستری با تشخیص نهایی مونونوکلئوز عفونی بستری در بیمارستان 17 شهریور رشت از سال 88 تا 92 بررسی شد. خصوصیات جمعیت شناختی، بالینی و آزمایشگاهی استخراج گردیده و با آمار توصیفی به توسط نرم افزار آماری SPSS نسخه 18 آنالیز شد.نتایجدر این مطالعه 99 بیمار دچار مونونوکلئوز عفونی با میانگین سنی 3/3± 19/6 سالگی بررسی شدند که 55% بیماران را پسران تشکیل می دادند. بیشترین فصل دچار شدن، تابستان (35%) و پس از آن بهار (30%) بوده است. شایع ترین شکایت اصلی بیماران تب (8/88%) و سپس گلودرد (6/63%) بود. میانگین مدت آغاز علایم تا مراجعه به بیمارستان 41/3±19/6 روز بود. شایع ترین نشانه بالینی بیماران تانسیلوفارنژیت (9/98%)، سپس، لنفادنوپاتی گردنی(9/93%) و تب (9/93 %) بود. لکوسیتوز در 7/73 %، لنفوسیتوز 6/62 % ، لنفوسیتوز آتی پیک در 3/29%، آنمی در 1/13 % و ترومبوسیتوپنی در 1/6 % افراد وجود داشت. همچنین، 5/54 % سرعت رسوب گلبولی (ESR) بالا، 5/46 % آنزیم های کبدی افزایش یافته، 1/11% تست مونو مثبت و 9/92% تست مثبت آنتی بادی از نوع M در برابر کپسید ویروس (IgM-VCA) داشتند. شایع ترین پیامد، دیسترس تنفسی (در 5 بیمار) بود. همچنین، در یک بیمار فوت (با تابلوی دیسترس تنفسی و خونروی) پیش آمد.نتیجه گیریشایع ترین شکایت اصلی بیماران تب و سپس گلودرد بود و شایع ترین علامت بالینی تانسیلوفارنژیت، سپس، لنفادنوپاتی گردنی و تب بدست آمد. پیشنهاد می شود تفاوت در وانمود بالینی و شیوع آنها در منطقه ما در روند تشخیص بیماری مد نظر قرار گیرد.کلید واژگان: جمعیت شناسی, مونونوکلئوزعفونی, نشانگرهای بیولوژیکی, نشانه ها و علائم بیماریIntroductionInfectious mononucleosis is a clinical syndrome, particularly in children, adolescents and young adults. Since the clinical and laboratory characteristics of infectious mononucleosis are different according to geographical regions and age groups, studies in different regions can be crucial in improving the diagnosis and treatment of patients with infectious mononucleosis.ObjectiveThis study aimed to investigate the frequency of demographic, clinical and laboratory characteristics of patients with infectious mononucleosis admitted to 17th shahrivar Hospital of Rasht since 2009 to 2013.Materials And MethodsIn this descreptive retrospective study, medical records of all patients with a diagnosis of infectious mononucleosis admitted to 17th Shahrivar Hospital of Rasht between 2009 and 2013 were examined. Patents demographic, clinical and laboratory findings were collected and analyzed by descriptive statistics using SPSS software version 18.ResultsIn this study, 99 patients with infectious mononucleosis with an average age of 6.19 ± 3.03 were assessed of which 55% were boys. The most common season was summer (35%), followed by spring (30%). The most common chief complaints were fever (88.8%), and pharyngitis (63.3%). The mean duration of disease was 6.19 ± 3.41days. The most common clinical signs were tonsillopharyngitis (98.9%), cervical lymphadenopathy and fever (9/93%).. Leukocytosis was seen in 73.7% of patients and also, lymphocytosis in 62.6%, atypical lymphocytosis in 29.3%, anemia in 13.1% and thrombocytopenia in 6.1%. The high ESR, increased liver enzymes, positive monotest and positive IgM-VCA test were detected in 54.1 %, 46.5 %, 11.1 % and 9/92 % of subjects, respectively. The most common complication was respiratory distress in 5 patients. One patient died with respiratory distress and bleeding.ConclusionsThe most common chief complaints were fever and sore throat; and cervical lymphadenopathy, fever and tonsillopharyngitis were most common signs. It is recommended that differences in the clinical manifestations and their prevalence in our region, be considered in the diagnosis.Keywords: Biological Markerss, Dermography, Infectious Mononucleosis, Signs, Symptom
-
مقدمهایمن سازی علیه بیماری های عفونی شایع در کودکان مهم ترین اقدام پیشگیری از مرگ زودهنگام کودکان کم سن بوده و در سطح جهانی بسیار موثر و مقرون به صرفه شناخته شده است. آگاهی خانواده ها از برنامه واکسیناسیون کودکانشان، می تواند در تدوین برنامه های خدمات بهداشتی و گسترش این گونه خدمات بسیار موثر باشد.هدفتعیین میزان آگاهی مادران درباره واکسیناسیون کودکان منطبق با برنامه واکسیناسیون کشوری در شهر رشتمواد و روش هااین مطالعه مقطعی از مهر 1392 تا خرداد 1393 بر 392 مادر که برای واکسیناسیون یا دریافت مراقبت های دوران شیرخوارگی کودکانشان به مراکز بهداشتی درمانی شهر رشت مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای گرد آوری داده ها توسط محقق و با مصاحبه برپایه پرسشنامه صورت گرفت. پرسشنامه دربرگیرنده پرسش هایی در گستره های ویژگی های پدر و مادر و خانواده، منبع کسب آگاهی مادر در مورد واکسیناسیون و سوالات مربوط به آگاهی مادر از واکسیناسیون بود. پس از ورود اطلاعات به نرم افزار آماری SPSS 18 برای تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و نیز آزمون های آماری کای دو و فیشر، استفاده شد.نتایجاز 392 مادر مصاحبه شده، بیشترین درصد (1/41%) بین 25 تا 29 سال داشتند. بیشتر این مادران برای واکسیناسیون اولین فرزند خود مراجعه کرده بودند (2/62%). بیشتر مادران مراجعه کننده به مراکز بهداشتی مدرک تحصیلی دیپلم(2/48%) داشته و خانه دار (0/87%) بودند. در مطالعه ی ما بیشترین درصد مادران میزان آگاهی متوسط (8/75%) و سپس ضعیف (6/15%) و تنها 7/8% سطح آگاهی خوب داشتند. ارتباط آماری معنی دار بین وضعیت آگاهی آنها با میزان تحصیلات مادران (032/0P=) و وضعیت اشتغال مادران (008/0P=)، میزان تحصیلات همسر مادران (014/0P=)، منابع کسب اطلاعات توسط مادران (021/0P=) دیده شد.نتیجه گیریآگاهی مادران نسبت به محتوای برنامه واکسیناسیون و شرایط انجام آن در این مطالعه در بیشتر موارد متوسط بود. با توجه به این میزان آگاهی و با توجه به اینکه منبع دریافت اطلاعات بیشتر مراکز بهداشتی بود به نظر میرسد در کنار بهینه سازی بستر های بهداشتی و آموزشی برای بالا بردن اطلاعات والدین در مورد محتوای برنامه واکسیناسیون، برقراری آموزش مستمر در حیطه ی واکسیناسیون برای کارکنان مراکز بهداشتی سودمند و بایسته بوده و در کنار سایر روش ها به افزایش مناسب سطح آگاهی مادران می انجامد.
کلید واژگان: آگاهی, مادران, واکسیناسیونIntroductionImmunization against common infectious diseases is of great value in preventing early death in low aged children and is very effective and cost benefit worldwide. Health care officials and parents’ awareness of children vaccination program can be very effective in directing health service planning.ObjectiveTo evaluate the level of knowledge of mothers about vaccination as directed by civil vaccination program in Rasht.Materials And MethodsThis is a cross sectional- analytical study performed on mothers referred to health centers of Rasht from October, 2013 to June, 2014. Tool of research was questionnaire including parents and family demographic data, source of knowledge about vaccination and questions about knowledge of mothers. Sampling method was cluster based and 392 mothers were interviewed in health centers of Rasht. After data entry in SPSS version 18 software, descriptive statistics and T-test and ANOVA test were used for analysisResultsMost mothers were between 25-29 years old (41.1%), and most of them vaccinated their children for the first time (62.2%). Most of them had diploma degree (48.2%), and were housewife (87%). We found that most of them had moderate knowledge and 15.6% had little knowledge and only 8.7% had good knowledge about vaccination. There was a significant relationship between knowledge of mothers and their education (P=0.032), their jobs (P=0.008), educational level of their husbands (P=0.014) and source of information (P=0.021).ConclusionKnowledge of mothers about vaccination in this study was moderate in most cases. Therefore, consulting programs on vaccination for mothers is suggested in our country. In doing so, optimizing health and educational grounds, besides training and promoting parents’ level of knowledge are recommended.Keywords: Awareness, Mothers, Vaccination -
مقدمهرتینوپاتی نارسی، عامل نهفته کم بینایی و نابینایی در درصد چشمگیری از شیرخواران است. ارجاع بهنگام نوزادان نارس در معرض این بیماری، در تشخیص و درمان موارد پیشرفته آن تعیین کننده است.هدفبررسی کارکرد متخصصان اطفال استان گیلان در مورد معیارهای غربالگری رتینوپاتی نارسیمواد و روش هااین مطالعه مقطعی برای بررسی کارکرد متخصصان اطفال استان گیلان در مورد معیار های غربالگری رتینوپاتی نارسی با مراجعه حضوری به همه متخصصان اطفال استان گیلان با استفاده از پرسشنامه در سال 1389 انجام شد.نتایج78 نفر (8/78 %) از متخصصان اطفال استان در این مطالعه شرکت کردند.40 نفر(3/51%) تنها نارس بودن نوزاد را به عنوان معیار کافی جهت ارجاع غربالگری رتینوپاتی نارسی کافی دانستند. 38 نفر (7/48%) یک یا چند عامل دیگر را معیار مورد نظر خود جهت ارجاع نوزادان ذکر کردند. در مورد زمان مناسب ارجاع جهت غربالگری 7 نفر(9%) از پزشکان بی درنگ پس از تولد، 15 نفر (2/19%) بلافاصله بعد از ترخیص از بیمارستان، 34 نفر (6/44%) پایان هفته 4 تولد،7 نفر (9%) پایان 2 ماهگی و 8 نفر(3/10%) بعد از 2 ماهگی را مناسب دانستند. تنها 21 نفر(9/26%) از متخصصان اطفال، نوزادان را به چشم پزشک اطفال یا فلوشیپ شبکیه ارجاع می دادند. 69 نفر از پزشکان (5/88%) خواستار جواب کتبی معاینه چشم پزشکی بودند و از این میان 47 پزشک (1/68%) گزارش کتبی را در پرونده طبی بیمار ثبت می کردند. جهت آنالیز داده ها از آزمون های توصیفی و تحلیلی (کای دو و فیشر) استفاده شد.نتیجه گیریبه نظر می رسد، بهبود کارکرد متخصصان کودکان کمک بیشتری به تشخیص و درمان به موقع نوزادان در معرض خطر رتینوپاتی نارسی نماید.
کلید واژگان: ارجاع و مشاوره, بیماری های شبکیه نوزاد نارس, غربالگری در نوزادیIntroductionRetinopathy of Prematurity (ROP) potentially leads to blindness and low vision in small but significant percentage of infants. Timely referral of the high risk infants is critical to diagnose and treat advanced stages of the disease.ObjectiveEvaluation of practice of Guilan province pediatricians about screening criteria for ROP.Materials And MethodsIn this cross sectional study, Guilan province pediatricians practice about screening criteria for ROP have been evaluated by face to face method (using a questionnaire).Results78 Cases (78.8%)of the pediatricians participated in this study. 40 Cases (51.3%) considered prematurity alone as the sufficient criterion to refer infant for ROP screening. 38 pediatricians (48.7%) declared one or more risk factors to refer infant for ROP screening. About the appropriate time for screening,7 pediatricians (9%) voted for immediately after birth, 15(19.2%) immediately after hospital discharge, 34 (44.6%) end of 4 weeks of birth,7 (9%) at the end of second months of age, and 8 (10.3%) after 2 months of age. only 21 (26.9%) pediatricians referred infants to the pediatric ophthalmologists or fellow of retina. 69 (88.5%) pediatricians requested for written reports of eye examination of which 47 cases (68.1%) recorded the written reports in medical records of the patients. Data analyzed by using chi-square and fisher exact test.Conclusionit seems that upgrading of pediatricians practice helps for early diagnosis and treatment of infants at risk of ROP.Keywords: Neonatal Screening, Referral, Consultation, Retinopathy of Prematurity -
مقدمهشناسایی دقیق علل مرگ و میر کودکان و نوزادان در کشورهای در حال توسعه اهمیت ویژه ای دارد. میزان مرگ و میر کودکان، شاخصی مفید در ارزیابی کیفیت بهداشت و سلامت در جامعه است.هدفتعیین فراوانی نسبی علل مرگ و میر نوزادان و کودکان و برخی موارد موثر بر آن در مرکز آموزشی– درمانی 17 شهریور رشت در سال های 88 و 89مواد و روش هامطالعه به صورت مقطعی- توصیفی انجام شد. همه پرونده های موارد مرگ و میر بیمارستان 17 شهریور در سال های 88 و 89 مورد بررسی قرار گرفت. تنها معیار خروج از مطالعه، نارسا بودن داده های مورد نیاز در پرونده ها بود. اطلاعات بایسته شامل سن، جنس، وزن، محل سکونت (شهری یا روستایی)، پیشینه بیماری های مزمن (قلبی، ریوی، غددی یا متابولیک و...)، زمان شروع بیماری تا بستری، تشخیص اولیه، کشت مثبت (خون، ادرار، مایع مغزی نخاعی)، علت فوت بر حسب برگه گواهی فوت، مدت بستری تا فوت، علت فوت برحسب نظریه کمیته مرگ و میر بیمارستان در پرسشنامه وارد شد. پس از جمع آوری داده ها، اطلاعات وارد نرم افزار spss نسخه ی 16 شده و برای تعیین میزان علل اصلی مرگ و میر و سنجش آنها، از آزمون کای دو استفاده شد.نتایج216 بیمار فوت شده در این مطالعه بررسی شدند. 143 نفر نوزاد و سایرین در محدوده سنی یک ماه تا 7 سالگی با میانگین سنی 3 ساله بودند. 133 نفر (6/61 %) پسر و 83 نفر (4/38 %) دختر بودند. علل اصلی مرگ و میر بیماران در این مطالعه به ترتیب شامل: پنومونی، نشانگان زجر تنفسی، سپسیس و نارسایی کبدی، بود. بر اساس نتایج این مطالعه علت فوت بیماران بر حسب گروه سنی با آنالیز آماری تفاوت معنی دار داشت (001>P). به طوری که علل اصلی مرگ و میر در گروه نوزادان به ترتیب شامل: نشانگان زجر تنفسی (1/30%)، پنومونی (3/20%)، سپسیس (14%) و نارسی (1/9%)، و علل اصلی مرگ و میر کودکان به ترتیب پنومونی (3/26%)، نارسایی کبدی (7/17%)؛ بدخیمی (5/12%) و سپسیس (8/8%) بود.نتیجه گیریشایع ترین علل فوت نوزادان و کودکان در این پژوهش؛ پنومونی، نشانگان زجر تنفسی و سپسیس بودند. توجه به این یافته ها می تواند در برنامه ریزی مناسب امور درمانی- بهداشتی بیمارستان یا شاید استان موثر باشد.
کلید واژگان: عوامل خطر, کودکان, مرگ و میر, علت شناسی, نوزادانAbstractIntroductionIdentifying the exact causes of infant mortality in developing countries is very important. Infants’ mortality rate is a useful indicator for assessing the quality of health care in community.ObjectiveTo detect the relative frequency of neonates and children’s mortality causes in 17 Shahrivar Training Hospital of Rasht, from Jun 2009 to Sep 2010Materials And MethodsThis was a cross sectional – descriptive study. The only exclusion criterion of the study was incomplete required information in the records. We designed a questionnaire which consisted of questions on age, gender, weight, living place, past medical history, the time between disease and hospitalization, diagnosis, positive culture and the cause of death. Having gathered the data, we used SPSS 16 software and chi-square test to analyze and compare the major causes of mortality and morbidity in the above-mentioned hospital.ResultsData on 216 died patients were enrolled in the study. Their mean age was 3 years (minimum 1 month and maximum 7 years) and 133 (61.6%) of the cases were male and 83 (38.4%) were female. The main causes of mortality in this study were: pneumonia, respiratory distress syndrome, sepsis and liver failure. The causes of death among different age groups showed a significant difference (Chi-Square test, P.value<0.01). The leading causes of death in infants were respiratory distress syndrome (30.1%), pneumonia (20.3%), sepsis (14%) and prematurity (9.1%), and in children were pneumonia (26.3%), liver failure (17.7%), malignancy (12.5%) and sepsis (8.8%).ConclusionWith increase in our knowledge about prevalence and causes of death of diseases and related risk factors, we can have better planning to improve the quality of health and decrease mortality rate in our country.Keywords: Child, Infant, Newborn, Mortality, Etiology, Risk Factors -
سابقه و هدفآسپیراسیون جسم خارجی (Foreign body aspiration) در کودکان و به ویژه در بچه های 1 تا 3 سال شایع بوده و یک فوریت تهدیدکننده حیات است. این عارضه علت مرگ در 7 درصد کودکان زیر 4 سال می باشد. هدف از این پژوهش تعیین فراوانی نسبی یافته های شرح حال، معاینه فیزیکی و عکس قفسه سینه در کودکان دچار آسپیراسیون جسم خارجی مجاری تنفسی بستری در بیمارستان 17 شهریور رشت می باشد.مواد و روش هااز پرونده های تمامی کودکان بستری شده در بیمارستان 17 شهریور رشت از سال 1375 تا 1378 با تشخیص نهایی آسپیراسیون جسم خارجی، داده های مورد نیاز جمع آوری گردید.نتایج5/51 درصد کودکان مورد مطالعه 1 تا 3 ساله بوده و شایع ترین شکایت اصلی بیماران سرفه (34 درصد) و اشکال در تنفس (34 درصد) بود. در تاریخچه بیماری شک اولیه به آسپیراسیون جسم خارجی (78 درصد)، دیسترس تنفسی (74 درصد) و خفگی حین تغذیه (63 درصد) ب ود. شایع ترین یافته های معاینه فیزیکی، کاهش صدای یک طرفه (56 درصد) و رال (45 درصد) بود. شایع ترین یافته در عکس قفسه سینه، کدورت (34 درصد) و پرهوایی یک طرفه (32 درصد) بود. شایع ترین جسم خارجی یافته شده، تخم آفتابگردان (5/34 درصد) بود و نسبت قرارداشتن اجسام خارجی در برونش راست و چپ در کودکان زیر یک سال (40 درصد) برابر و در سنین دیگر در برونش راست بیشتر بود.نتیجه گیریبر اساس مطالعه حاضر، شرح حال و به ویژه شک اولیه به آسپیراسیون جسم خارجی و خفگی حین تغذیه با توجه به شیوع بالای آنها می توانند در تشخیص کمک کننده باشد.کلید واژگان: آسپیراسیون, جسم خارجی, عکس قفسه سینه, کودکان, معاینه فیزیکی, شرح حالFeyz, Volume:17 Issue: 5, 2013, PP 495 -500BackgroundForeign body aspiration (FBA)، as a life-threatening emergency، is a common problem in children especially in 1-3 year old age group. FBA is one of the leading causes of death in the 7% of children under 4 years. The purpose of this study was to evaluate the clinical and radiographic findings of foreign body aspiration in children admitted to 17- Shahrivar hospital in Rash.Materials And MethodsIn this study، the required data were collected from the medical records of all children with FBA hospitalized in 17- Shahrivar hospital (Rasht، Iran).ResultsFifty-one percent of the children were 1-3 years and the most common complaints of patients were cough (34%) and respiratory distress (34%). In patients'' history records، initial suspicion to aspiration was 78%، respiratory distress، 65% and choking، 63%. Common physical examination findings were unilateral decreased pulmonary sound (65%) and rales (45%). The most common findings in CXR were consolidation (34%) and unilateral air trapping (32%). The most frequent foreign body was sunflower seed (34. 5%). The ratio of foreign body in the right and left bronchi was equal in children under 1 year old (40%) and was more in right bronchi in older children.ConclusionConsidering the high prevalence of aspiration and choking، initial suspicion to them and history records can be helpful in diagnosis.Keywords: Aspiration, Foreign body, Chest x, ray, Children, Physical examination, History records
-
مقدمهیادگیری مداوم و به روزکردن اطلاعات و مهارت های مرتبط با مسایل بهداشتی که با سلامت جامعه سروکار دارد ازجمله محورهای مورد بحث در سازمان جهانی بهداشت است. ارزشیابی و قضاوت پیرامون فرایند آموزش مداوم به عنوان یکی از راهکارهای عملی سنجش میزان دستیابی به اهداف آموزشی همواره مورد تایید می باشد. این مطالعه با هدف ارزشیابی فرآیند برنامه های آموزش مداوم از نگاه پزشکان شرکت کننده در برنامه های مدون انجام گرفته است.روش هااین پژوهش یک مطالعه توصیفی- مقطعی است. جامعه آماری شامل 132نفر از پزشکان شرکت کننده در سه برنامه مجزا از مجموعه برنامه های مدون ویژه پزشکان عمومی درسال 89-88 بود. ابزار گردآوری اطلاعات برگرفته از پرسشنامه ارائه شده از سوی اداره کل آموزش مداوم جامعه پزشکی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی به منظور ارزشیابی برنامه های آموزش مداوم بود. روایی این پرسشنامه با روایی محتوا، و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (92/0) تایید گردید. اطلاعات پس از جمع آوری از طریق نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.یافته هادر ارزیابی فرآیند برنامه های مدون 43درصد پزشکان موفقیت برنامه ها را از نظر تحکیم اطلاعات، مطلوب و همچنین شرکت کنندگان محتوای مطالب ارائه شده را از نظر استفاده از مطالب جدید علمی، تناسب برنامه ها را با نیازهای شغلی و2/46 درصد توالی مناسب و منطقی سخنرانی ها و همچنین شرایط و امکانات محیط اجرای برنامه ها را متوسط ارزیابی نمودند. پزشکان شرکت کننده در برنامه به ترتیب اولویت مهم ترین انگیزه شرکت کننده در برنامه آموزشی را کسب امتیاز، بروزکردن اطلاعات ابراز داشته و مناسب ترین روش برگزاری برنامه های آموزش مداوم را بحث گروهی، معرفی بیمار و سخنرانی و از نظر شیوه اجرا خودآموز، سمینار؛ مدون و آموزش مجازی می دانستندنتیجه گیریبا توجه به یافته های پژوهش حاضر و نتایج تحقیقات مشابه و ضرورت انجام برنامه آموزش مداوم جامعه پزشکی با هدف بروز کردن اطلاعات و مهارت های مرتبط شرکت کنندگان به نظر می رسد بکارگیری شیوه های مطلوب آموزشی، تعیین اولویت های نیازهای آموزشی مشولین آموزش مداوم جامعه پزشکی و انتخاب موضوعات برنامه های مدون براساس نیازهای آموزشی در یک بستر مناسب آموزشی از نظر فضای فیزیکی و تجهیزات آموزشی و کمک آموزشی می تواند سبب افزایش کارآیی و اثر بخشی برنامه ها گردند.
کلید واژگان: آموزش مداوم, ارزشیابی, پزشکان عمومیIntroductionOne of essential issues that was discussed in word Health organization (WHO) is continuous learning and promoting knowledge and healthy skills related to public health. So، continuous education program as one of practical solution to identify achievement of educational goal should be considered. This study has been done to evaluate continuous medical education from viewpoints of eligible physicians.Methodsthis is a cross- sectional descriptive study. data were collected by a questionnaire designed by ministery of health and medical education to assess continuing medical education program، offered to 132 eligible general physicians contributed in three- separate programs. Validity and reliability confirmed by content validity and alpha krobakh (0. 92) respectively. data were analysed by SPSS software and descriptive statistic.ResultsFrom the viewpoints of eligible physicians، 43% evaluated continuous medical education program as fair with regard to confirm information also، other subjects including: Presenting new scientific topics، proportion with occupational needs; logical sequences of the lecture، conditions and facilities were considered as moderate. They indicated ''gain points and updating information'' the most important factors for participating in CME programs. They found group discussion، case- presentation and lecturing as the best educational methods and self- teaching، seminar، codified program and E- learning the most suitable performance of continuous medical education programs.Conclusionaccording to the current and similar research findings، and necessity to perform continuous medical education programs in order to updating information and promoting related skills، It seems that using of suitable educational methods، determining priorities in educational needs of eligible physicians، selecting subjects based on educational needs، providing suitable condition and atmosphere and educational equipments can promote impressiveness and efficiency of programs.Keywords: Continuous Education, Evaluation, General Physician -
چکیدهمقدمهبخش مراقبت های ویژه نوزادان(NICU) یکی از بخش های حساس بیمارستان از نظر عفونت های بیمارستانی است که کنترل آن اغلب با مشکل روبرو می شود.هدفبررسی موارد عفونت بیمارستانی و عوامل همراه آن در بخش مراقبت ویژه نوزادان NICU. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع توصیفی بوده و بصورت آینده نگر از ابتدا تا پایان سال 1387 انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات آن، بخشی توسط پرسشنامه شامل اطلاعات مربوط به بیمار(مشخصات دموگرافیک) و عوامل درمانی(اقدامات مداخله ای) و بخشی دیگر برای بررسی اطلاعات مربوط به عوامل ساختاری (سیستم ها و وسایل فیزیکی بخش) و عوامل پرسنلی(بررسی رعایت اصول مراقبت بهداشتی توسط پرسنل) با استفاده از روش مشاهده-ای و ابزار چک لیست بود. در این پژوهش جامعه و نمونه بر هم منطبق بوده و کلیه نوزادانی که مشخصات واحدهای مورد پژوهش را دارا بودند، بررسی شدند. معیارهای ورود به مطالعه شامل کلیه نوزادان 30 روز با علل مراجعه نارسی، کم وزنی، بیماری غشای هیالن (HND) و نشانگان زجر تنفسی (RDS)، ناهنجاری های مادرزادی و نیز نوزادان نیازمند مداخله جراحی که پس از 48 ساعت بستری در بخش، علایم بالینی عفونت را داشته بود و کلیه نوزادانی که از ابتدای پذیرش با علایم بالینی عفونت و با تشخیص سپسیس، مننژیت، پنومونی، عفونت سیستم ادراری و سایر عفونت ها بستری شده باشند یا در دوره کمون این بیماری ها بودند از پژوهش خارج گردیدند. تشخیص عفونت بیمارستانی براساس تعاریف نظام کشوری مراقبت عفونت های بیمارستانی (NNIS) بوده که با تشخیص پزشک مسئول کنترل عفونت بیمارستان به تایید برسد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی با استفاده از نرم افزار spss و تنظیم جداول توزیع فراوانی و رسم نمودار استفاده شد.نتایجدر این مطالعه از تعداد کل 270 مورد بستری، 44مورد(29/16%) عفونت بیمارستانی تشخیص داده شد که از این تعداد اکثریت (5/70%)مذکر و در گروه سنی 1-3 روز بوده و زیر 2 کیلوگرم وزن داشتند. از نظر سن بارداری اکثریت (73%)پره ترم و محصول زایمان سزارین (84%) بودند. بررسی مطالعه بر حسب عوامل درمانی نشان داد که علت اولیه بستری در مطالعه حاضر در 74% موارد نارسی و دیسترس تنفسی بوده است. ارگانیسم های جداشده از کشت خون بترتیب اکثریت(57%) از نوع انتروباکتر، (9%) کلبسیلاو، (2%) اکولای بود. بررسی وضعیت عوامل ساختاری نشان داد که این بخش با وجود برخورداری از وسایل و تجهیزات مناسب دارای نقص در فضای فیزیکی است. در بررسی وضعیت عوامل پرسنلی مشخص شد که کلیه اقدامات و برنامه های آموزشی از نظر برای پرسنل از نظر پیشگیری از عفونت صورت می گیرد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش لزوم دقت بیشتر در علل پیدایش پیشگیری از نارسی و همچنین توجه بیشتر پرسنل در زمان کار به ویژه رعایت بهداشت فردی و از همه مهم تر شستشوی مرتب دست ها و استفاده از دستکش استریل و رعایت تمام شرایط استریل به هنگام نصب کاتتر وریدی توصیه می شود. همچنین توصیه می شود با توزیع مناسب نیروی انسانی، رعایت اصول استاندارد در ساختار فیزیکی موثر در مورد عفونت بیمارستانی و عوامل خطرزای مربوط به آن، اقدامات مناسب تری برای پیشگیری و کنترل این عفونت ها صورت پذیرد.کلید واژگان: انتشار عفونت, بخش مراقبت ویژه نوزادان, نوزادانAbstractIntroductionNeonatal Intensive Care Unit (NICU) is considered a major problem regarding nosocomial infection control. Considerig the importance of this subject and this point which this study has never performed in this province is necessity of performe of this research.ObjectiveTo determine Nosocomial infections and accompanied factors in neonatal intensive care unit (NICU) at 17-Shahrivar hospital of Rasht, 2008-9.Materials and MethodsThis study was a descriptive research and data were collected prospectively through a questionnaire and a checklist. Questionnaire was included demographic characteristic and treatmental factors. Structural and personnal factors were assisted by the checklist. In this study, samples were the same as study population and all neonates who had the characteristics of the research samples were included. Inclusion criterions consist of all of neonates that aged up to 30 days, suffering from prematurity, low weighting, hyaline membrane disease (HMD), respiratory distress syndrome(RDS), congenital anomalies and also neonates who required surgical treatment that manifested clinical infection signs after 48 hours of admission. All neonates that had clinical infection signs on admision time and suffering sepsis, meningities, pneumonia, urinary tract infection and other infections or the ones who were in incubation period were excluded from research. Nosocomial infection was diagnosed by focal point physician based on the National Nosocomial Infection Surveillance system (NNIS). Data was analysed by using SPSS and by means of frequency distribution tabels and graphs.ResultsDuring the study period, 270 neonates were hospitalized, among them 44 cases (16.29%) had nosocomial infection. Most of them (70.5%) were male, weight of them was under 2Kg and age of them was between 1-3days. Also most of them (73%) were preterm and were born by cesarean section method. Assessment of the research based on treatmental factors showed that majority of patients were premature and had respiratory distress. The most common isolated pathogens were entrobacter(57%), klebsiella (9%) and E-coli (2%). Assessment of Structural factors showed that there are physical space problems in spite of adequate equipment and instruments. Regarding personality situations, it is clear that educational programs have been provided for prevention of infection.ConclusionIt is recommended to pay more atention in personal heigenic, especially hand washing and using stril gloves and sterilization rules regarding in IV cathetering. Also it is advised to control and prevent infections with suitable destribution of staffing, providings standared rules in physical structures and promoting knowledge in physicians and NICU personels.Keywords: Cross Infection, Infant, Intensive Care Unit- Neonatal
-
عفونت دستگاه ادراری Urinary Tract Infection یکی از شایع ترین بیماری های باکتریال در کودکان محسوب می شود. این بیماری در 5% شیرخواران، 5-3% دختران و 1% پسران رخ می دهد. عفونت دستگاه ادراری از علل اصلی صدمه پایدار اکتسابی کلیه (اسکار کلیه) محسوب می شود که خود عوارضی جدی همچون هیپرتانسیون یا نارسایی مزمن کلیه را در پی دارد. لذا تشخیص صحیح و به موقع عفونت دستگاه ادراری (بالاخص پیلونفریت حاد) و سایر عوامل خطر بروز اسکار از قبیل ریفلاکس وزیکواورترال در درمان و پی گیری مناسب آن از اهمیت خاصی برخوردار می باشدUrinary Tract Infection (UTI) is one of the major etiological factors of permanent kidney impairment, resulting in renal scarring and severe and pernicious side effects, such as arterial hypertension and renal failure. The purpose of this study was to clarify the impression of renal parenchyma involvement by first UTI (on the basis of acute DMSA scan) and vesicoureteral reflux (VUR-on the basis of VCUG/ RNC) on the renal scar formation (on the basis of late DMSA scan). Children diagnosed with their first UTI at the Children's Hospital Medical Center, Tehran, Iran, were evaluated. For each patient, we recorded age, sex, results of VCUG/RNCs and acute DMSA scan, as well as those of a late DMSA scan
-
مقدمهاز بین سه نوع بیماری سیاه زخم انسانی (جلدی، استنشاقی و گوارشی)، نوع جلدی شایعتر می باشد (95%). سیاه زخم جلدی علت نادری برای سلولیت پلکها و نواحی اطراف چشم (periorbital cellulitis) بوده و به همین دلیل، تشخیص ودرمان این مورد اغلب با تاخیر برقرار می شود. از طرف دیگر، در صورت عدم تشخیص صحیح و درمان مناسب و به موقع، سیاه زخم پلکی معمولا با عوارض شدید موضعی مثل کوری یا انسداد راه هوایی و یا انتشار بیماری مثل باکتریمی یا مننژیت همراه می گردد. لذا ما در این تحقیق، یک کودک مبتلا به سیاه زخم پری اوربیتال را معرفی نمودیم تا نما و سیر بالینی سیاه زخم پلک و نواحی اطراف چشم را ارائه و توجه پزشکان را به این بیماری جلب نمائیم.
معرفی مورد: بیمار پسر 5/2 ساله ای اهل و ساکن یکی از روستاهای گیلان بوده که از 5 روز قبل از بستری دچار یک پاپول اریتماتو در پلک تحتانی راست شد که تدریجا تبدیل به یک زخم تکروتیک با اسکار سیاه رنگ وادم و اریتم اطراف آن گردید. همچنین تورم شدید پلکها و ادم صورت نیز رخ داد. تب بروز نکرد. وی سابقه تماس مکرر با دام را داشته و در CT Scan اوربیت و سینوس های پارانازال بجز تورم بافت نرم ضایعه ای مشاهده نشد. در اسمیر گرم از ترشحات زخم، باسیل گرم مثبت مشاهده شد، هر چند کشت منفی بود. بیمار تحت درمان وریدی با سیپروفلوکساسین، پنی سیلین و کلیندامایسین تدریجا روبه بهبودی رفت ولی با توجه به بروز اکتروپیون سیکاتریسی نیازمند جراحی ترمیمی گردید.نتیجه گیریهر یک از موارد سابقه تماس با دام و حیوانات، وجود بیماری مشابه در اطرافیان، بروز زخم نکروتیک همراه اسکار سیاه مشخص و ادم شدید اطراف و مشاهده باسیل گرم مثبت در اسمیر گرم ترشحات زخم یا مواد ناشی از تراش زیر لبه اسکار، همگی باید شک پزشک را به سیاه زخم جلدی برانگیزانند. هر چند سیاه زخم ناحیه اطراف چشم و پلکها شایع نیست ولی باید همواره آن را به عنوان یک علت احتمالی سلولیت پری اوربیتال در نظر داشت.
کلید واژگان: اکتروپیون, پلک ها, سلولیت, سیاه زخم -
در این مطالعه 500 نوزاد زرد به مدت کمتراز 2 هفته و با وزن تولد 1500 گرم یا بیشتر که سابقه فتوتراپی یا تعویض خون نداشتند بررسی و شدت زردی پوست و غلظت بیلیروبین کل و مستقیم سرم آنان اندازه گیری شد. بین شدت زردی پوست و غلظت بیلیروبین سرم نوزادان بررسی شده همبستگی خطی وجود داشت که تحت تاثیر سن، جنس، وزن تولد (به جز وزن تولد کمتر از 1500 گرم که بررسی نشد) و سرعت افزایش غلظت بیلیروبین نبود. همچنین مدل مناسبی برای پیش بینی غلظت بیلیروبین سرم بر مبنای شدت زردی پوست ارایه شد.
کلید واژگان: نوزاد, زردی پوست, بیلی روبین سرم, همبستگی بیلی روبین و یرقان
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.