به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب رامبد حاجی پور

  • مهدی هدایتی، پروین میرمیران، پارتا حاتمی زاده، حمید جعفرزاده، رامبد حاجی پور، فریدون عزیزی
    زمینه
    از سال ها قبل کمبود ید و اختلالات ناشی از آن به عنوان یک مشکل عمده بهداشتی تغذیه ای در ایران شناخته شده است. طبق گزارشات قبل از ید رسانی، استان اردبیل یکی از مناطق دارای شیوع بالای گواتر آندمیک بوده است. از سال 1368 در ایران، برنامه کنترل و پیشگیری از بروز این اختلالات از جمله تولید و توزیع نمک یددار به مرحله اجراء درآمده است. به منظور پایش برنامه کشوری مبارزه با کمبود ید در سال 1380 این بررسی در دانش آموزان 7 تا 10 ساله استان اردبیل انجام شد.
    روش کار
    طی یک بررسی توصیفی مقطعی از طریق نمونه گیری تصادفی تعداد 1200 دانش آموز (به تعداد مساوی دختر و پسر) انتخاب شدند. شیوع گواتر از طریق معاینه بالینی انجام و طبق تقسیم بندی سازمان جهانی بهداشت درجه بندی شد. نمونه ادرار از یک دهم نمونه ها گرفته شد و اندازه گیری ید ادرار به روش هضم انجام شد.
    یافته ها
    درصد کلی گواتر در دانش آموزان کل استان 9/3% بود که به ترتیب در دختران و پسران 10/7% و 7/9% بود. میانه ید ادرار در جمعیت مورد مطالعه 18/8 میکروگرم بر دسی لیتر بود. در 80/7% موارد ید ادرار بیشتر از 10 میکروگرم بر دسی لیتر بود و سطح ید ادرار کمتر از 5 میکروگرم بر دسی لیتر در 4/2% موارد وجود داشت. هیچ مورد ید ادرار کمتر از 2 میکروگرم بر دسی لیتر نداشت. تفاوتی در شیوع گواتر و میزان ید ادرار بین دو جنس و نیز بین دانش آموزان شهر و روستا مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    یافته های این بررسی نشان می دهد که در مقایسه با بررسی کشوری سال 1375 درصد گواتر در دانش آموزان کاهش معنی داری داشته و ید ادرار دانش آموزان استان اردبیل همچنان در حد مطلوب سازمان جهانی بهداشت می باشد. لذا استان اردبیل در زمره مناطق «عاری از کمبود ید»محسوب می شود
    کلید واژگان: گواتر, کمبود ید, نمک یددار, تیروئید}
    Mahdi Hedayati, Parvin Mirmiran, Parta Hatamizadeh, Hamid Jafavizadeh, Rambod Hajipour, Fereidoon Azizi
    Background And Objectives
    Iodine deficiency disorders have been one of the main health-nutritional problems in Iran for many years. Prior to the iodine-supplementation program, Ardabil province was one of the regions with endemic goiter in Iran. The program of control and prevention of iodine deficiency has been performed here since 1989 through production, distribution and consumption of iodized salt. This study was performed in 2001 on 7-10 years-old pupils of Ardabil as a part of national monitoring survey of iodine deficiency control.
    Methods
    In a cross sectional- descriptive study, 1200 students (equal number of boys and girls) were selected randomly. The prevalence of goiter was determined by clinical examination and according to WHO classification. Urinary iodine content was determined in one tenth of the cases using digestion method.
    Results
    Total goiter rate was 9.3 in all the subjects (10.7% in girls and 7.9% in boys). Median urinary iodine was 18.8µg/dl. In 80.7% of the cases urinary iodine was above 10µg/dl and was less than 5µg/dl in 4.2%. Urinary iodine below 2µg/dl was not observed.
    Conclusion
    The results showed that the rate of goiter among pupils has significantly decreased since 1996 and urinary iodine levels in schoolchildren of Ardabil complied with WHO index. So, Ardabil province can be considered as an “iodine deficiency free” zone.
    Keywords: Goiter, Iodine Deficiency, Iodized Salt, Thyroid}
  • لادن مهران، ربابه شیخ الاسلام، کورش صمدپور، رامبد حاجی پور، بهداد سلیمانی، رضا خدیوی، فریدون عزیزی
    مقدمه
    استان چهارمحال و بختیاری یکی از مناطقی است که در مطالعه ها، قبل از یدرسانی، دارای شیوع بالای گواتر آندمیک بوده است. در ایران برنامه کنترل و پیشگیری از بروز اختلال های ناشی از کمبود ید از جمله تولید و توزیع نمک یددار از سال 1368 به اجرا در آمده است. به منظور پایش برنامه کشوری مبارزه با کمبود ید این بررسی در دانش آموزان 7 تا 10 ساله استان چهارمحال و بختیاری د رسال 1380 انجام شد.
    مواد و روش ها
    یک بررسی توصیفی- مقطعی از طریق نمونه گیری تصادفی 1200 دانش آموز(به تعداد مساوی دختر و پسر) انجام شد. شیوع گواتر از طریق معاینه بالینی انجام و طبق تقسیم بندی سازمان جهانی بهداشت درجه بندی شد. نمونه ادرار از 0.1 نمونه ها گرفته و اندازه گیری ید ادرار به روش هضم انجام شد.
    یافته ها
    درصد کلی گواتر در دانش آموزان استان 18.4% به ترتیب در دختران و پسران 15.4% و21.4% بود. میانه ید ادرار در جمعیت مورد مطالعه 17 میکروگرم در دسی لیتر بود. در 80.9% موارد ید ادرار بیشتر از10 میکروگرم در دسی لیتر بود و سطح ید ادرار کمتر از 5 میکروگرم د ردسی لیتر در 2.5% موارد وجود داشت. هیچ موردی ید ادرار کمتر از 2 میکروگرم در دسی لیتر نداشت. تفاوتی در شیوع گواتر و میزان ید ادرار بین دو جنس و نیز بین دانش آموزان شهر و روستا مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    این بررسی نشان می دهد که د رمقایسه با بررسی کشوری سال 1375 درصد گواتر دردانش آموزان کاهش معنی داری داشته و ید ادرار دانش آموزان استان چهارمحال و بختیاری همچنان در حد مطلوب سازمان جهانی بهداشت است. بنابراین استان مرکزی درزمره مناطق «عاری از کمبود ید» محسوب می شود.
    کلید واژگان: گواتر, کمبود ید, ید ادرار}
    L. Mehran, R. Sheikholeslam, K. Samadpavar, R. Hajipour, B. Solemany, R. Hadivy, F. Azizi
    Introduction
    The province of Charmahal & Bakhtiari was one of the first regions with endemic goiter in Iran. Following initiation of the program of control of iodine deficiency in 1989, production, distribution and consumption of iodized salt were begun. Goal This survey was conducted within the framework of the 2001 national monitoring survey to find the prevalence of goiter and urinary iodine level in order and to evaluate the iodine status of school aged children in Charmahal & Bakhtiari.
    Methods
    1200 schoolchildren, aged 7-10 years, were selected randomly from all regions of Charmahal & Bakhtiari, and the grade of goiter, in 600 boys and 600 girls, was determined according to WHO classification. Urinary iodine content was estimated using the digestion method in one tenth of the schoolchildren.
    Results
    Total goiter rate was 18.4%, 15.4% in girls and 21.4% in boys. Median urinary iodine was 17 µg/dl. Urinary iodine was above 10 g/dl in 80.9% and less than 5 µg/dl in 2.5%, no one had urinary iodine below 2 µg/dl.
    Conclusion
    It is concluded that the rate of goiter in Charmahal & Bakhtiari has decreased significantly since 1996 and urinary iodine levels in schoolchildren are indicative of adequate iodine intake. The charmahal & Bakhtiari province therefore can hence be considered a “iodine deficiency free” zone.
  • یاسمن متقی پور، فراز والایی، پریسا امیری، حبیب امامی، فریبا محمدبیگی، رامبد حاجی پور، الهه عینی، آرش قنبریان، نرگس سربازی، صالح زاهدی اصل، فریدون عزیزی*
    مقدمه

    شاخص های سلامت روان ارتباط مستقیمی با ابتلا به بیماری های غیر واگیر جسمی و اختلالات روانی دارند. اطلاع از چگونگی این شاخص ها، نقش مهمی در برنامه ریزی سیاستگذاران بهداشتی جهت پیشگیری از بیماری های غیرواگیر ایفا می کند. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان سلامت عمومی روان در بزرگسالان ساکن منطقه 13 شهر تهران در قالب بخشی از مطالعه آینده نگر قند و لیپید تهران انجام شد.

    مواد و روش ها

    در یک مطالعه مقطعی 927 نفر از ساکنان بالای 20 سال منطقه 13 تهران به تصادف انتخاب شدند. فرم اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه 28 سوالی سلامت عمومی (GHQ-28) که قبلا برای جمعیت ایرانی معتبر شده بود توسط افراد مورد مطالعه تکمیل شد. در این پرسشنامه نمره برش 6 جهت شناسایی و غربالگری اختلالات روانی در نظر گرفته شد. برای مقایسه امتیاز حیطه های مختلف بین دو جنس، وضعیت تاهل، سطح سواد از آزمون های پارامتری من - ویتنی و کروسکال والیس استفاده شد. همچنین برای مقایسه نسبت وجود اختلال روانی در گروه های مختلف از آزمون مربع کای و جهت بررسی عوامل موثر در تعیین گروه مشکوک به اختلال روانی از رگرسیون لجستیک استفاده شد.

    یافته ها

    مجموعا (%43.3) 401 مرد و (%56.7) 526 زن مورد بررسی قرار گرفتند که از بین آنان (%52.8) 489 نفر مشکوک به اختلال روانی)امتیاز 6 و بالاتر(بودند. میانگین و انحراف معیار نمره کل پرسشنامه 7.0±5.4 با میانه 6 و مقیاس های پرسشنامه شامل جسمانی سازی علایم، اضطراب و اختلالات خواب، اختلال عملکرد اجتماعی و افسردگی به ترتیب 1.2 ± 1.7، 1.7 ± 2.0، 3.4 ± 2.0 و 0.75 ± 1.4 (انحراف معیار ± میانگین) بود. میانه مقیاس های مذکور به ترتیب 0، 1، 3 و 0 محاسبه شد. فراوانی زنان با نمره 6 و بالاتر (نمره برش) به میزان معنی داری بیشتر از مردان بود %59.7) در مقابل %6.43، (p<0.001.

    نتیجه گیری

    فراوانی افراد مشکوک به اختلالات روانی در این مطالعه در مقایسه با دیگر مطالعات بیشتر بوده است. بنا به اهمیت و نقش بهداشت روان به عنوان یکی از مهمترین عوامل توسعه جوامع انسانی و همچنین بار مادی و معنوی ناشی از این بیماری ها اتخاذ سیاست های پیشگیرانه به ویژه در خصوص زنان ضروری به نظر می رسد.

    کلید واژگان: سلامت عمومی روان, بیماری های غیرواگیر, مطالعه قند و لیپید تهران}
    Y. Motaghipour, F. Valaei, P. Amiri, F. Azizi, R. Hajipour
    Introduction

    There are significant correlations between the mental health status of individuals and non-communicable mental or physical diseases. Epidemiological data regarding mental health indices plays an important part in the planning and designing of mental health programs. This study was conducted to evaluate the general mental health status of inhabitants in an area of Tehran as part of the TLGS.

    Materials And Method

    In this cross-sectional study, 927 residents (20 years and older) of a specific area were randomly selected. Subjects completed the demographic data forms alongwith the General Health Questionnaires (GHQ), validated for the Iranian population. A cut off of 6 and above was used as threshold to identify the group suspected of having psychiatric disorders. To compare the scores of total GHQ and subscales between different demographic variables, the Chi square, Mann whitney and Kruskal wallis test were used. Logistic regression was used to identify variables related to the group that scored above threshold.

    Results

    The total sample studied consisted of 927 adults, of whom 401 (43.3%) were males and 526 (56.7%) females. Among them 489 (52.8%) were suspected of having psychiatric disorders. Mean score of total GHQ was 7.0±5.4 and regarding the subscales of the questionnaire including physical symptoms, anxiety and sleep disorders, social dysfunction and depression, mean scores were 1.2±1.7, 1.7±2.0, 3.4± 2.0, 0.75±1.4 respectively and the median of mentioned subscales were 0, 1, 3 and 0 respectively. Frequency of women suspected of mental disorders was significantly higher than that of men (59.7% vs. 43.6%, p<0.001).

    Conclusion

    Taking into consideration the sample group and the method of gathering data, the frequency of those suspected of having psychiatric disorders in our study was higher as compared to other studies. Since mental health plays an important role in health promotion and community development, as well as the financial and psychological burden of illnesses, inplementation of policies in regard to implementation of related programs for prevention especially in women, seems vital.

  • پروین میرمیران، رامبد حاجی پور، فریدون عزیزی
    سابقه و هدف
    تزریق محلول روغنی یددار در ساکنین روستاهای شمال شرق تهران به علت کمبود ید دچار کم کاری تیرویید بودند. سبب درستکاری تیرویید شد. این مطالعه این سوال را پاسخ داد که آیا در این افراد مصرف نمک یددار با ادامه درستکاری تیرویید همراه است؟
    مواد و روش ها
    در سال 1368، 480 میلی گرم محلول روغنی یده، به 198 دانش آموز 8 تا 14 ساله روستای کیگا تزریق شده بود. چهار سال بعد، از سال 1372 مصرف نمک ید دار در روستا آغاز شد و تا زمان بررسی ادامه داشت. اندازه گیری غلظت هورمونهای تیرویید و TSH سرم و نیز میزان ید ادرار، قبل و 3،4و6 سال پس از مداخله انجام شد.
    یافته ها
    قبل از تزریق محلول روغنی یده، 94% دانش آموزان گواتر درجه دو داشتند. چهار سال پس از تزریق ید و قبل از شروع نمک یددار 30% بدون گواتر و 2 سال پس از مصرف نمک یددار 56% بدون گواتر بودند (0.001P<). شیوع گواتر درجه 2 نیز کاهش یافته بود. میزان ید ادرار قبل از مداخله11.4±1.9 بود که 3 و 4 سال پس از ید روغنی 93±66 μg/l و 92±34 افزایش یافت و 2 سال پس از مصرف نمک یددار به 161±34 μg/l رسید ((p<0.001. افزایش T4 پس از مصرف پس از مصرف ید روغنی دیده شد و با مصرف نمک یددار ادامه یافت.TSH سرم قبل از مداخله 22.8±20.3 و4،3 و6 سال بعد به ترتیب 1.9±2.1، 1.6±2.5 و 2.9±1.7mU/1 بود. همه دانش آموزان 4،3 و 6 سال بعد پس از مداخله درستکاری تیرویید داشتند.
    نتیجه گیری
    علاوه بر اثرات سودمند محلول روغنی یده که در این منطقه با کمبود ید شدید قبل از توزیع نمک یددار سبب درستکاری تیرویید در کودکان دچار کم کاری تیرویید شد، ادامه یدرسانی با مصرف نمک یددار سبب ادامه درستکاری تیرویید گردید.
    کلید واژگان: نمک یددار, کم کاری تیروئید}
  • آرش قنبریان، محمدرضا میربلوکی، امیرعباس مومنان، هادی هراتی، رامبد حاجی پور، فریدون عزیزی
    مقدمه
    با توجه به اهمیت مرحله پیش از دیابت (Prediabetes) در افزایش بیماری های غیرواگیر، مقایسه دو وضعیت IFG و IGT از نظر وجود عوامل خطرساز این بیماری ها می تواند در شناخت بیشتر ویژگی های متابولیک این دو کمک کند.
    مواد و روش ها
    4944 نفر از افراد 60-30 سال در جمعیت مورد مطالعه قند و لیپید تهران (TLGS) پس از کنار گذاشتن بیماران دیابتی و افراد سیگاری وارد آزمون شدند و براساس نتایج آزمون قندخون ناشتا و GTT با 75 گرم گلوکز و معیارهای WHO در یکی از 4 گروه IFG تنها (79 نفر)،IGT تنها (435 نفر)، IGT/IFG (وجود همزمان IGT وIFG،73 نفر) و دیابت تازه تشخیص داده شده (205 نفر) قرار گرفتند. 750 نفر از میان آنها که نه IFG، نه IGT و نه دیابت داشتند به روش تصادفی انتخاب و پس از تعدیل سن و جنس به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. فشارخون، BMI،WHR و لیپیدهای سرم در افراد تمام گروه ها اندازه گیری شد. براساس معیارهای JNC VI،WHO و ATP III پرفشاری خون، چاقی عمومی، چاقی شکمی و مقادیر پرخطر لیپید تعیین شدند؛ سپس گروه ها براساس شیوع عوامل خطرساز قلبی و نیز میانگین مقادیر آنها مقایسه شدند.
    یافته ها
    در گروه IGT تنها، شیوع پرفشاری خون، چاقی عمومی، چاقی شکمی و نیز کلسترول تام، تری گلیسرید و LDL بالای سرم به میزان معنی داری از گروه شاهد بالاتر بود (P<0.001). در گروه IFG تنها، شیوع پرفشاری خون و تری گلیسرید بالای سرم نسبت به گروه شاهد بیشتر بود (P به ترتیب 0/004 و 0.03). در گروه IFG/IGT نسبت به گروه شاهد افزایش شیوع پرفشاری خون (48%، P<0.001)، چاقی عمومی (50%، P<0.001)، چاقی شکمی (75%، P=0.005) و تری گلیسرید بالای سرم (48%، P<0.001) از نظر آماری قابل توجه بود. از میان عوامل خطرساز، شیوع چاقی عمومی و شکمی در IGT نسبت به IFG (به ترتیب P<0.03 و P<0.04) افزایش داشت. در گروه IFG/IGT نسبت به گروه های IFG وIGT، شیوع چاقی (50%) به میزان معنی داری بیشتر بود (P به ترتیب 0.003 و 0.04). شیوع کلسترول تام و LDL بالای سرم در بیماران دیابتی تفاوت معنی داری با گروه IFG و IGT نداشت. گروه IFG/IGT به جز شیوع تری گلیسرید بالای سرم در بقیه موارد تفاوت معنی داری با گروه دیابت نشان نداد.
    نتیجه گیری
    بالاتر بودن شیوع بعضی از عوامل خطرساز بیماری های غیرواگیر در IGT نسبت به IFG می تواند توجیه کننده تفاوت شیوع بیماری های قلبی عروقی در این دو گروه باشد. همچنین عدم تفاوت میان دیابتی ها و پیش دیابتی ها در شیوع بعضی از عوامل خطرساز بیانگر لزوم توجه به مرحله پیش دیابت از نظر پیشگیری از عوارض بیماری های غیرواگیر به ویژه بیماری های قلبی عروقی است.
    کلید واژگان: IGT, IFG, دیابت, عوامل خطرساز بیماری های قلبی, عروقی}
    A. Ghanbarian, Mr Mirbolooki, Aa Momenan, H. Harati, R. Hajipoor, F. Azizi
    Introduction
    Because of the importance of the prediabetes state in increasing non-communicable diseases, evaluation and comparison of IFG and IGT, in terms of the non-communicable risk factors of these two conditions, can be of great help in the identification of metabolic characteristics.
    Materials And Methods
    4944 individuals, 30-60 yrs, were selected randomly from the TLGS population and after matching for age and sex, exclusion of known diabetics, and following ingestion of 75 gr glucose were divided into 5 groups based on FBS and OGTT
    Results
    isolated IFG (110 mg/dL ≤ FBS<126 mg/dL, n=79), isolated IGT (140≤ 2hpp < 200,n=435), IGT/IFG (having both IGT and IFG, n=73), new diabetes (2hpp ≥ 200 or FBS ≥ 126,n = 205) and normal (neither IFG nor IGT, n=750). Blood pressure, BMI, WHR and serum lipids were measured in all groups. Hypertension, anthropometric data (general and abdominal obesity) and high risk dyslipidemia were defined according to JNC VI,WHO and ATP III criteria respectively. We compared the mean values and prevalence of risk factors among the different groups.
    Results
    In the IGT group, the prevalences of hypertension, general and abdominal obesity and high serum total cholesterol (TC), triglycerides (TG) and LDL-C (38,39,73,37,44 and 32% respectively) were higher than in controls (P<0.001). The IFG group had higher prevalence of hypertension and high serum TG(40 and 35% respectively) vs controls (p=0.004 and 0.03 respectively). In the IFG/IGT group the prevalence of hypertension, general and abdominal obesity and high serum TG (48,50,75 and 48% respectively) were higher than in controls (P<0.001). There was a higher prevalence of general and abdominal obesity in IGT vs IFG (39 vs 28%,P=0.03 and 73 vs 64%,P=0.04 respectively). There was also a higher prevalence of general obesity in the IFG/IGT (50%) vs the IFG (P=0.003) or the IGT groups (P=0.04). No statistically significant difference was seen in the prevalence of high serum TC and LDL-C between the diabetes and IFG or IGT groups. The IFG/IGT group had no difference with the diabetes group in the prevalence of risk factors except high serum TG.
    Conclusion
    The higher prevalence of some of the cardiovascular risk factors in IGT vs IFG could explain the difference in the cardiovascular events in these two groups. Lack of differences in the prevalence and mean values some of the cardiovascular risk factors in the prediabetes state vs overt diabetes calls for more attention to this stage for prevention of cardiovascular diseases.
  • آرش اردوخانی، رضا نجفی اسداللهی، یدالله محرابی، اکبر گلدسته، مژگان پادیاب، پروین میرمیران، رامبد حاجی پور، فریدون عزیزی
    مقدمه
    فراخوان نوزادان با آزمون های اولیه غیرطبیعی در غربالگری کم کاری مادرزادی تیروئید، اولین گام در شناسایی و درمان نوزادان هیپوتیروئید است. با توجه به اهمیت میزان فراخوان در ارزیابی هزینه سود و قابل اجرا بودن برنامه غربالگری کم کاری مادرزادی تیروئید، پیش بینی میزان فراخوان می تواند نقش بسزایی در بهینه سازی تخصیص نیروها و جلوگیری از اتلاف آن ایفا نماید. این مقاله شامل بررسی روند سری زمانی میزان فراخوان نوزادان در طرح غربالگری کم کاری مادرزادی تیروئید است.
    مواد و روش ها
    از فروردین 1377 تا اسفند 1380 (48 ماه) نمونه های خون بندناف از 8 بیمارستان و یک مرکز تسهیلات زایمانی در تهران و شبکه بهداشتی درمانی دماوند بر روی کاغذ فیلتر (Whatman BFC 180) گرداوری گردید. مقادیر TSH با روش two-site IRMA اندازه گیری و موارد با mU/L 20 ≤ TSH فراخوان شدند. میزان فراخوان ماهانه (نسبت تعداد موارد با mU/L 20 ≤ TSH به تعداد کل تولدهای زنده هر ماه) برای 48 ماه متوالی ثبت گردید. به منظور برازش یک مدل خطی برای پیدا کردن روند میزان فراخوان، مدل های خطی (ARIMA) Box-Jenkins مورد ارزیابی قرار گرفتند و در انتها مدل اتورگرسیو (Autoregressive) جهت پیش بینی انتخاب گردید.
    یافته ها
    از 29908 نمونه بندناف، 314 نوزاد دارای mU/L 20 ≤ TSH (05/1%) فراخوان شدند که از بین آنها 32 نوزاد، یعنی 10% فراخوان شده ها، هیپوتیروئید بودند (1 مورد در هر 935 تولد). داده های سری زمانی مورد بررسی، شرط نرمالیتی (716/0 = p) و ایستایی را دارا بودند. برازش حالت خاصی از مدل (3)AR نشان داد که می توان میزان فراخوان هر ماه (Zt) را با استفاده از میزان فراخوان سه ماه قبل از آن (3-Zt) پیش بینی نمود. مدل خودبازگشت (اتورگرسیو) برای این پیش بینی به صورت et 3-Zt 45/0 67/0 ≤ Zt به دست آمد که پارامترهای آن معنی دار بودند (003/0>p).
    نتیجه گیری
    پیش بینی میزان فراخوان نوزادان از مدل اتورگرسیو تبعیت می نماید.
    کلید واژگان: غربالگری نوزادان, تیروتروپین, هیپوتیروئیدیسم, کرتینیسم, سری های زمانی, مدل های آماری}
    A. Ordookhani, R. Mirmiran, Y. Mehrabi, A. Goldasteh, M. Padyab, P. Najafi, R. Hajipour, F. Azizi
    Introduction
    The recall of neonates with primary abnormal tests has almost always been considered the first step in the detection of congenital hypothyroidism (CH) in the CH screening programs. Considering recall rate as one of the indicators of cost-benefit and operational feasibility assessment of a program, forecasting of recall rate(s) could be beneficial to an optimized allocation of funds and resources. The trend of time-series of neonatal monthly recall rates was assessed in this report.
    Methods
    From March 1998 to March 2002 (48 months), cord blood spot samples from 8 hospitals and a rural birth center in Tehran and Damavand District were collected on filter papers (Whatman BFC 180). TSH values were measured in the Endocrine Research Center laboratory using a two-site IRMA method. Primary TSH levels  20 mU/L were considered abnormal and recalled for serum confirmatory tests. Monthly recall rate (total number of primary TSH levels  20 mU/L to total live births per month  100) was recorded for 48 consecutive months. Monthly recall rates were analyzed using linear models of Box and Jenkins (ARIMA). The autoregressive model was fitted to forecast the next recall rates with a 95% confidence interval.
    Results
    Out of 29908 cord blood spot samples, 314 showed TSH levels  20 mU/L (total recall rate of 1.05%) of whom 32 had CH (1: 935 live births). Total data showed normal distribution and were stationary. Fitting of particular type of AR(3) model showed that monthly recall rate is predictable according to the recall rate obtained three months ago. Therefore, the autoregressive model of zt = 0.67 + 0.45 zt-3 + et, with significant parameters (p  0.003), was obtained to forecast the next recall rates, ultimately.
    Conclusion
    Forecasting of monthly recall rates is possible using the autoregressive model.
  • رضا نجفی اسداللهی، مسعود محرم زاده، عباس اولیا، آرش اردوخانی، موسی پورعبدی، بهزاد مهدیانی، مهدی هدایتی، پروین میرمیران، رامبد حاجی پور
    مقدمه
    تولید کیت اندازه گیری TSH بر روی نمونه های خون خشک شده بر کاغذ فیلتر (کیت TSH نوزادان) در داخل کشور از گام های اولیه و اساسی در ملی نمودن طرح غربالگری کم کاری مادرزادی تیروئید محسوب می گردد. هدف این مقاله بررسی کیفیت اولین کیت تولید شده در جمهوری اسلامی ایران است.
    مواد و روش ها
    از اسفند 1376 تا خرداد 1380 (40 ماه) نمونه های خون خشک شده بر کاغذ فیلتر از 8 بیمارستان و یک مرکز تسهیلات زایمانی در تهران و دماوند جهت اندازه گیری TSH به مرکز تحقیقات غدد ارسال شد. مقادیر TSH با روش two-site IRMA با استفاده از کیت های تهیه شده بر اساس دستورالعمل شرکت NETRIA در سازمان انرژی اتمی ایران اندازه گیری شد. اعتبار شامل دقت (آزمون های درون و برون سنجش)، صحت (آزمون بازیابی)، حساسیت و ویژگی روش مورد ارزیابی قرارگرفت. همچنین، اختلاف مقادیر TSH 41 نمونه بندناف (نمونه گیری تصادفی) با استفاده از دو کیت حاضر و کیت DRG (ELISA) مقایسه و همبستگی بین مقادیر به دست آمده محاسبه شد.
    یافته ها
    در طول اجرای طرح غربالگری هیپوتیروئیدی نوزادان، مقادیر TSH 20107 نمونه خون خشک شده بندناف اندازه گیری شد. سه نوزاد هیپوتیروئید دارای TSH بندناف مرزی (بین mIU/L 35-23) بودند. بر اساس 2SD از میانگین 10 تکرار استاندارد صفر، حساسیت روش mIU/L 1 محاسبه گردید. ضریب تغییرات (CV%) برای غلظت های mIU/L 3، 23، 45 و 82 به ترتیب برابر 7/10، 7/8، 4/9 و 6/9 (درون سنجش) و 2/12، 1/9، 2/10 و 1/11 (برون سنجش) به دست آمد. در آزمون بازیابی نسبت غلظت های تیروتروپین اندازه گیری شده (mIU/L 13، 36 و 69) به غلظت های مورد انتظار (mIU/L 12، 32 و 63) به ترتیب عبارت از 108، 112 و 109% بود. ویژگی روش برای TSH، LH، hCG، FSH، PRL و GH به ترتیب 100، 005/0>، 005/0>، 003/0>، 01/0> و 02/0> درصد بود. قدر مطلق اختلاف مقادیر TSH به دست آمده از دو کیت حاضر و DRG در 95% موارد کمتر از mIU/L 5/1 بود و همبستگی به دست آمده معنی دار بود (96/0= r و 001/0p<).
    نتیجه گیری
    عملکرد کیت مذکور به منظور شناسایی هیپوتیروئیدی نوزادان در غربالگری کم کاری مادرزادی تیروئید به ویژه در غلظت های پایین بندناف بر اساس یافته های طرح غربالگری و همچنین داده های روش شناسی ارایه شده قابل قبول است.
    کلید واژگان: تیروتروپین, بندناف, غربالگری نوزادان, کیت تشخیصی, IRMA}
    R. Najafi, M. Moharamzadeh, A. Owlya, A. Ordookhani, M. Pourabdi, B. Mahdiani, M. Hedayati, P. Mirmiran, R. Hajipour, H. Ghafourian, F. Azizi
    Introduction
    The production of neonatal TSH kits for the measurement of the analyte on filter papers has been considered a necessity for national screening program of congenital hypothyroidism (CH) in the I. R. Iran. This report aims at evaluating the afore mentioned kit, which has been produced for the first time in the I. R. Iran and used by Endocrine Research Center in the screening program for CH.
    Material And Methods
    From February 1998 to June 2001, cord dried blood spot (DBS) samples applied onto filter papers were sent to Endocrine Research Center laboratory from 8 hospitals in Tehran and Damavand for TSH measurement using a two-site IRMA kit produced by Atomic Energy Organization of Iran according to the NETRIA company instructions. Validity of the method including precision (intra- and inter-assay tests), accuracy (recovery tests), sensitivity, and specificity were assessed. Also, absolute values in difference of TSH values of 41 randomly selected cord DBS samples measured by both the present and DRG (ELISA) neonatal TSH kits were calculated and their correlation was assessed using Pearson’s correlation coefficient. For statistical analyses, the SPSS version 9.05 software was employed.
    Results
    Cord DBS TSH levels of 20107 samples were measured. Three CH cases with borderline cord TSH values (23-35 mIU/L) were detected. The sensitivity of the method was 1 mIU/L. The coefficients of variation (%) were 10.7, 8.7, 9.4, and 9.6 (intra-assay) and 12.2, 9.1, 10.2, and 11.1 (inter-assay) for TSH values of 3, 23, 45, and 82 mIU/L. Recovery tests showed a recovery of 108, 112, and 109% for the proportion of the measured (13, 36, 69 mIU/L) to the expected (12, 32, 63 mIU/L) TSH concentrations. Specificities of the method for TSH, LH, hCG, FSH, PRL, and GH were 100, <0.005, <0.005, <0.003, <0.01, and <0.02%, respectively. The differences of corresponding TSH values as measured by both kits were less than 1.5 mIU/L in 95% of comparisons. There was a significant correlation between TSH levels measured by both kits (r = 0.96, p < 0.001).
    Conclusion
    The quality of TSH kits was considered acceptable for the detection of CH, especially in mildly abnormal cord DBS values, according to the findings of the screening program for CH and of the methodologic evaluation.
  • آرش اردوحانی، پروین میر میران، مهدی هدایتی، رامبد حاجی پور، فریدون عزیزی
    مقدمه
    به دنبال رفع کمبود ید در کشور، غربالگری کم کاری مادرزادی تیرویید در سال 1376 در مرکز تحقیقات غدد درون ریز و متابولیسم مجددا آغاز شد. در این گزارش میزان بروز و یافته های اتیولوژیک موثر بر بروز بیماری ارزیابی شده است.
    مواد و روش ها
    از اسفند 1376 تا خرداد 1380، غلظت TSH نمونه های خون خشک شده بندناف گردآوری شده از هفت بیمارستان شهر تهران (40 ماه) و شبکه بهداشت و درمان دماوند (12 ماه) با روش IRMA اندازه گیری شد. موارد با TSH≥20mU/L بند ناف فراخوان شدند. تشخیص بیماری بر اساس مقادیر مرجع برای پارامترهای سرمی TSH و T4 متناسب با سن نوزادان بود. در نوزادان هیپوتیرویید، درمان جایگزینی با لووتیروکسین بلافاصله به میزان 10-15μg/kg/d آغاز شد.
    یافته ها
    از 20107 نوزاد 256 نفر دارای TSH≥20mU/L بندناف (میزان فراخوان 3/1%) و 22 نوزاد هیپوتیرویید بودند (یک در هر 914 تولد). میانه ید ادراری در 50 نوزاد فراخوان شده و 47 مادر به ترتیب برابر با 37.5μg/dL و 21 بود.
    سابقه مصرف داروها و گواتروژن ها در مادران در دوران بارداری منفی بود. نسبت شانس (Odds ratio) هیپوتیروییدی در ازدواجهای فامیلی به غیرفامیلی و خطر بیماری (Risk of disease) در ازدواجهای فامیلی به ترتیب برابر با 6.9 و 0036/0 برآورد شد. دیس ژنزی تیرویید در 10 نوزاد مشاهده شد (یک در هر 2011 تولد).
    نتیجه گیری
    برآورد بروز کم کاری مادرزادی تیرویید و دیس ژنزی تیرویید حاکی از شایع بودن این بیماری در ایران است. ازدواجهای فامیلی یکی از دلایل افزایش میزان بروز به دست آمده در مطالعه فعلی به شمار می آید.
    کلید واژگان: غربالگری نوزادان, کم کاری تیروئید, تیروتروپین}
    A. Ordookhani, P. Mirmiran, M. Hedayati, R. Hajipour, F. Azizi
    Introduction
    Screening for congenital hypothyroidism (CH) was re-established in Iran in 1998 following elimination of iodine deficiency.
    Material And Methods
    The incidence of CH and its etiologic factors in addition to some demographic features of the screened neonates were assessed. From 21 February 1998 to 21 June 2001 cord blood spot samples from 8 hospitals and a rural birth center were collected and tested for TSH measurement using a two-site IRMA method. TSH values  20 mU/mL were recalled. The diagnosis of CH was confirmed using age adjusted reference values for serum TSH and T4 levels and replacement L-T4 therapy, 10-15 g/kg/d, started promptly.
    Results
    Out of 20107 screened neonates 256 had cord TSH values 20 U/mL (recall rate: 1.3%) and 22 showed hypothyroidism (1: 914 live births). Median iodine excretion levels of 50 recalled neonates and 47 mothers were 37.5 and 21 g/dl, respectively. History of drugs and dietary goitrogens was negative. 15 out of 21 CH neonates had parental consanguinity. The odds ratio of CH occurrence in blood-related to non-related marriages was 6.9 (95% CI = 1.82-25.87) and the risk of CH in consanguineous marriages was 0.0036. Thyroid dysgenesis occurred in 10 neonates 1: 2011 births.
    Conclusion
    There is a high incidence of CH and thyroid dysgenesis in Islamic Republic of Iran. Consanguineous marriages could be considered a probable causative factor for the increased incidence of CH in the study.
  • سطح سرمی لیپیدها در کودکان و نوجوانان تهرانی
    فریدون عزیزی، مازیار رحمانی، پیام صالحی، محمد مجید، سیما الله وردیان، جعفر قانبیلی، آرش قنبریان، رامبد حاجی پور
    تعداد 3148 کودک و نوجوان سنین 19-3 سال (1447 پسر و 1701 دختر) طی یک مطالعه مقطعی (اسفند 1377 – اردیبهشت 1379) از جامعه مطالعه قند و لیپید تهران مورد بررسی قرار گرفتند. غلظت سرمی کلسترول تام، تری گلیسرید، لیپوپروتئین پرچگال(HDL-C) و لیپوپروتئین کم چگال (LDL-C) این افراد بعد از 14-12 ساعت ناشتا بودن تعیین گردید. میانگین غلظت سرمی کلسترول تام 170 میلی گرم در دسی لیتر و غلظت آن بطور معنی داری در دختران بیشتر از پسران بود (173 در مقابل 167 میلی گرم در دسی لیتر، P<0.05). غلظت کلسترول تام در 31 درصد جمعیت بین 179-170 و در 16 درصد افراد بالاتر از 200 میلی گرم در دسی لیتر بود. میانگین غلظت تری گلیسرید در پسران 103 و در دختران 108 میلی گرم در دسی لیتر بود و اختلاف معنی دار آماری بین آندو وجود نداشت. غلظت تری گلیسرید در پسران با افزایش سن بیشتر و به حداکثر خود در سن 19-17 سالگی رسید. میانگین غلظت HDL-C سرم 45 میلی گرم در دسی لیتر بوده، حداکثر غلظت آن در سنین 10-7 سال و بعد از آن کاهش داشت. میانگین غلظت HDL-C در پسران 102 و در دختران 107 میلی گرم در دسی لیتر بود که از نظر آماری اختلاف معنی داری نداشتند. غلظت LDL-C سرم در 22 درصد افراد بین 129-110 و در 17 درصد افراد بالاتر از 130 میلی گرم در دسی لیتر مشاهده گردید. نتایج به دست آمده بیانگر بالاتر بودن غلظت سرمی کلسترول تام، تری گلیسرید و LDL-C پایین تر بودن مقادیر HDL-C در کودکان و نوجوانان این مطالعه نسبت به مطالعات مشابه در سایر جوامع می باشد. با توجه به شیوع بالای دیس لیپوپروتئینمی در کودکان و نوجوانان جامعه شهری تهران، طراحی و اجرای برنامه های جامع سلامت و بهداشت عمومی جهت کاهش سطح سرمی لیپیدها و عوامل زمینه ای ضروری می باشد.
    کلید واژگان: لیپید, لیپوپروتئین, کودکان, نوجوانان, شیوع, مطالعه قند و لیپید تهران}
  • فریدون عزیزی، نوید سعادت، مازیار رحمانی، حبیب امامی، پروین میرمیران، رامبد حاجی پور، محمد مجید، جعفر قانبیلی، آرش قنبریان، یدالله محرابی
    سابقه و هدف
    بیماری های قلبی – عروقی به یکی از شایع ترین بیماری های کشورهای در حال پیشرفت، به خصوص در مناطق شهری، تبدیل شده است. این مطالعه به منظور تعیین شیوع ریسک فاکتورهای قلبی – عروقی در جامعه شهری تهران، طراحی شده است.
    مواد و روش ها
    شیوع و توزیع پرفشاری خون، استعمال سیگار، اختلالات چربی، دیابت شیرین و چاقی در 15005 فرد بالای 3 سال که با روش نمونه برداری تصادفی خوشه ایاز منطقه 13 تهران از بهمن 1377 تا مرداد 1380 انتخاب شده بودند. تعیین گردید. کل انرژی دریافتی، درصد انرژی دریافتی از پروتئین، کربوهیدرات و چربی نیز در یک زیر گروه 1474 نفری با میانگین دوبار یاد آمد غذایی محاسبه گردید.
    یافته ها
    در بزرگسالان، 78% زنان حداکثر یکی از ریسک فاکتورهای قلبی–عروقی را دارا بودند. درصد بزرگسالانی که دو یا بیش از دو ریسک فاکتور قلبی–عروقی داشتند، در زنان به طور معنی داری بیش از مردان بود. در کودکان و نوجوانان، فقط در 9% پسران و 7% دختران دو با بیش از دو ریسک فاکتور قلبی – عروقی مشاهده شد. میانگین درصد انرژی دریافتی از کربوهیدرات، پروتئین و چربی به ترتیب 9/6؟ 8/57، 8/1؟ 1/11 و 2/7؟ 9/30 بود.
    نتیجه گیری و توصیه ها:شیوع ریسک فاکتورهای قلبی–عروقی در جامعه شهری تهران بالا است.در این میان بالا بودن کلسترول نام، پایین بودن سطح سرمیHDL-C و بالا بودن نسبت دور کمر به باسن (WHR) توجه ویژه ای را می طلبد. تغییر در شیوه زندگی موثرترین راهکار در پیشگیری و کنترل ریسک فاکتورهای قلبی – عروقی مطرح شود.
    کلید واژگان: بیماری های قلبی - عروقی, ریسک فاکتور, دیابت شیرین, پر فشاری خون, اختلالات چربی}
  • پروین میرمیران، ربابه شیخ السلام، مهدی هدایتی، رامبد حاجی پور، نرگس سربازی، فریدون عزیزی
    سابقه و هدف
    کمبود ید و اختلالات ناشی از آن یکی از مهمترین مشکلات تغذیه ای – بهداشتی دنیا محسوب می شود. این اختلالات در ایران نیز شناخته شده و برنامه کنترل و پیشگیری از بروز این اختلالات از جمله تولید و توزیع نمک یددار از سال 1368 به مرحله اجراء درآمده است. بهمین منظور پایش برنامه کشوری مبارزه با کمبود ید در سال 1375، این بررسی در دانش آموزان 8 تا 10 ساله استان سمنان انجام شد.
    مواد و روش ها
    طی یک برری توصیفی – مقطعی از طریق نمونه گیری تصادفی، تعداد 1350 دانش آموز (به تعداد مساوی دختر و پسر) از نظر شیوع گواتر از طریق معاینه بالینی، اندازه گیری T3 و T4 سرم به روش رادیوایمیونواسی و جذب(T3 (T3RU و نمونه ادرار برای اندازه گیری ید ادرار به روش هضم مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین T4 و T3 سرم به ترتیب ug/dl 5/1؟ 4/9 و ng/dl 21؟5/136 بود. تفاوتی بین آنها در دو جنس و بین دانش آموزان شهری و روستایی وجود نداشت. یک نفر T4 بالاتر از ug/dl 5/12 داشت، میانه دفع ادراری ید در جمعیت مورد مطالعه ug/dl 35 بوده که در 89% موارد بیشتر از ug/dl 10 بود. شیوع کلی گواتر در استان 49% بوده که به ترتیب در دختران و پسران 52% و 45% بود.
    نتیجه گیری و توصیه ها: یافته های این بررسی نشان می دهد که 7 سال پس از شروع ید رسانی و 2 سال پس از آنکه بیش از نیمی از جمعیت استان از نمک ید دار استفاده کرده اند ید ادرار در گروه سنی 8 تا 10 ساله استان سمنان به حد مطلوب سازمان جهانی بهداشت رسیده است. اما با توجه به اینکه هنوز 49% از جمعیت مورد مطالعه مبتلا به گواتر هستند، این استان از نظر گواتر آندمیک محسوب می شود.
    کلید واژگان: گواتر, اختلالات ناشی از کمبود ید, غلظت ید ادراری}
  • مرتضی صلصالی، سهراب شیبانی، محمد درخشان، رامبد حاجی پور، فریدون عزیزی، محمدرضا دهقان، امیر جوادی، بابک محمودی، حمیدرضا ساعی، علی حیرتی
    سابقه و هدف
    به نظر می رسد بروز سرطان سینه در ایران رو به افزایش است. نتیجه درمانی این سرطان به تشخیص زود رس این بیماری و همچنین وضعیت اقتصادی بیمار و بیمارستانی که در آنجا معالجه صورت می گیرد بستگی دارد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه گذشته نگر, پرونده آسیب شناسی 286 بیمار مبتلا به ضایعات پستان (breast) که در سالهای 1370 و 1371 در بیمارستان خصوصی مهر در شهر تهران تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند, ارزیابی شد, اطلاعات لازم از قبیل سن, نوع و بزرگی ضایعات پستانی, نوع عمل جراحی و وضعیت عقده های لنفاوی زیر بغل جمع آوری و در فرم های مخصوص ثبت گردید.
    یافته ها
    از286 بیمار مورد بررسی, 104 (36/3%) بیمار مبتلا به سرطان سینه بودند که 35 آنها در سال اول و 69 نفر در سال دوم با تشخیص این بیماری تحت عمل قرار گرفته بودند, (32/6% افزایش در تعداد بیماران) میانگین سنی بیماران مبتلا به سرطان سینه 127/47 سال بود. خانمهای 49-40 ساله بیشترین تعداد را شامل می شدند (9/27%).
    نتیجه گیری و توصیه ها: مطالعه حاضر نشان می دهد بیماران ما در مقایسه با بیماران کشورهای غربی در سنین پایین تری مبتلا به سرطان سینه می شوند. امروز در درمان سرطان سینه از مجموعه درمانی (Multimodality therapy) که شامل جراحی, رادیوتراپی, شیمی درمانی و بیوتراپی است. استفاده می شود علیرغم پیشرفتهای بسیار در امر شناسایی و درمان سرطان پستان, این معضل همچنان از مشکلات شایع در کشور ماست که نیازمند مطالعات جامعتر در این زمینه است.
    کلید واژگان: سرطان پستان, اقدامات درمانی}
  • جواد بهجتی اردکانی، رامبد حاجی پور، فراز والایی، فریدون عزیزی
    مقدمه
    رابطه بین بیماری های غدد تیروئید و چشم، مورد توجه بسیاری از محققان بوده است، ولی در این بین به گلوکوم به عنوان دومین عامل کوری چشم توجه کافی نشده است. از این رو در این مطالعه تصمیم به بررسی شیوع پرکاری و کم کاری تیروئید در مبتلایان به گلوکوم گرفته شد.
    مواد و روش ها
    از بین بیماران مبتلا به انواع مختلف گلوکوم مراجعه کننده به بیمارستان فارابی، 174 بیمار که دارای یکی از انواع گلوکوم با زاویه باز یا بسته (غیرباز) بودند به روش غیرتصادفی ساده انتخاب شدند. پس از دریافت اجازه جهت شرکت در طرح، از نظر فشار کره چشم معاینه و آزمون های تیروئیدی برای آنها انجام شد، که بر اساس نتایج بدست آمده برای هریک از آنها تشخیص یکی از انواع هیپوتیروئیدی، یوتیروئیدی یا تیروتوکسیکوز داده شد.
    نتایج
    سن متوسط بیماران 11±59 سال بود. 32% بیماران گلوکوم با زاویه باز و بقیه گلوکوم با زاویه غیر باز داشتند. 7/1% و 4/3% بترتیب هیپوتیروئیدی و تیروتوکسیکوزی تحت بالینی داشتند. فشار داخل چشم بین سه گروه هیپوتیروئید، یوتیروئید و تیروتوکسیک بترتیب 4/4±5/16، 9/6±5/16 و 1/6±9/21 میلی متر جیوه بود که تفاوت معنی داری را نشان نمی دهد، تفاوت معنی داری در شیوع ابتلای به بیماری های تیروئید بین دو گروه دارای گلوکوم با زاویه باز و بسته وجود نداشت.
    بحث: نتایج حاصله از نظر میزان اختلالات تیروئید با نتایج یکی دیگر از طرح های محقق و همچنین اعداد بدست آمده از دیگر تحقیقات مقایسه شد که در مقایسه به نظر میرسد میزان اختلالات تیروئید در بیماران مبتلا به گلوکوم بیش از جمعیت طبیعی باشد. با وجود آنکه بعضی مقالات بیان کرده بودند که شیوع کم کاری تیروئید در گلوکوم با زاویه باز بیش از گلوکوم با زاویه بسته است، در این تحقیق چنین موردی پیدا نشد.
    کلید واژگان: تیروئید, فشار کره چشم, گلوکوم, گلوکوم با زاویه باز, هیپوتیروئیدی, تیروتوکسیکوز}
    J. Behjati, R. Hajipoor, F. Valaie, F. Azizi
    The relationship between thyroid disorders and glaucoma is not clear. This study aimed at determining the prevalence of thyroid dysfunction in patients with glaucoma. 174 patients with open angle and non-open angle glaucoma (OAG and NOAG) visiting Farabi Hospital were selected using simple non-random sampling. Intraocular pressure (IOP) and thyroid function tests (TFT) were measured and the patients were divided into different groups according to their thyroid function status (hypo-, eu- and hyperthyroid). Mean age of the patients was 59±11 years. Among all patients, 32% had OAG, and others had NOAG. Of 174 patients, 1.7% were subclinically hypothyroid and 3.4% were subclinically thyrotoxic. The mean intraocular pressures of the hypo-, eu- and hyperthyroids were 16.5±4.4, 16.5±6.9 and 21.9±6.1 mmHg, respectively, which shows no significant difference. No significant difference in the prevalence of thyroid disorders was found between those with OAG and NOAG. Compared to other studies the prevalence of thyroid disorders in patients with glaucoma is higher than that of normal population. Our findings controvert the results of some other studies, in which higher prevalence of hypothyroidism in OAG than that of NOAG was observed.
  • بهار جعفری، نیلوفر مرتضوی، رامبد حاجی پور
    افزایش تعداد نقاط سازمان دهنده هستکیAg NORs)) در هسته سلول ها نشاندهنده افزایش سنتز DNA یا فعالیت های متابولیک سلول است. اخیرا استفاده از شمارش میانگین نقاط سازمان دهنده هستکی با رنگ آمیزی نیترات نقره به عنوان شاخصی برای تشخیص بین بافت های طبیعی، هیپرپلاستیک و دیسپلاستیک مطرح شده است. هدف از این مطالعه تشخیص افتراقی و سریع بین انواع خوش خیم و بدخیم تومورهای تیروئید از لحاظ پاتولوژی و تشخیص زودرس ضایعات تومورال هیپرپلاستیک از بافت طبیعی می باشد. این مطالعه از نوع Clinical diagnosis است که نمونه های فایل شده بیماران تیروئیدکتومی در بیمارستان طالقانی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید بهشتی در سال های 77-70 مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق 65 بلوک پارافین مربوط به تومورهای خوش خیم و بدخیم تیروئید به عنوان گروه مورد و تعداد مساوی از بلوک بافت طبیعی همان بیماران به عنوان گروه شاهد مورد بررسی قرار گرفته است. از لام های 65 بیمار تیروئیدکتومی شده 4 بیمار تومور خوش خیم و 61 بیمار تومور بدخیم تیروئید داشتند. در بررسی کلی این 65 بیمار، میانگین NORs در بافت تومورال 59/0 ± 18/1 بود. بررسی بعدی مقایسه بین بافت تومورال خوش خیم و بدخیم بود که میانگین NORs در بافت تومورال بدخیم 58/0 ± 69/2 و در بافت تومورال خوش خیم46/0 ± 08/2 و این تفاوت معنی دار بود (005/0P<). در نهایت در بین 4 گروه آنالیز واریانس صورت گرفت و آنچه بدست آمد، اختلاف معنی داری بین گروه های زیر می باشد:1) قسمت تومورال سرطان های بدخیم با قسمت طبیعی بافت همان بیماران؛ 2) قسمت تومورال سرطان های خوش خیم با قسمت طبیعی بافت همان بیماران؛ 3) قسمت تومورال سرطان های بدخیم با قسمت تومورال سرطان های خوش خیم. در خاتمه با استفاده از روش ROC مشخص گردید اگر تعداد NORs شمارش شده در 100 سلول بافت تیروئید بیش از 170 باشد این بافت با حساسیت 5/98% و ویژگی 5/98% و efficiency 5/98% تومورال است و اگر تعداد NORs شمارش شده در 100 سلول بافت تیروئید بیش از 200 باشد، این بافت با حساسیت 5/88% و ویژگی 75% و efficiency 7/87% بدخیم است. با گسترش و متاآنالیز طرح های مشابه این طرح می توان به آستانه (Cut off point) مناسبی جهت جداسازی بافت طبیعی، تومورال و بدخیمی تیروئید به روش رنگ آمیزی با نیترات نقره NORs رسید و آن را جایگزین روش های قدیمی نمود.
    کلید واژگان: تیروئید, تومور, نقاط سازمان دهنده هستکی, رنگ آمیزی نیترات نقره}
    B. Jafari, N. Mortazavi, R. Hajipour
    The number of nucleolar organizer regions (NORs) can be used to determine the degree of cell activity or metabolism in histopathology specimens. The quantification of argylophilic nucleolar organizer regions (Ag NORs) was performed in 65 cases with benign and malignant thyroid tumors to determine whether Ag NOR count correlated with different histologic pattern pertinent to prognosis. Ag NORs were stained by a one-step silver method and examined in representive paraffin sections from 61 cases with malignant thyroid tumors and 4 cases with benign thyroid tumors. Primary tumors were surgically resectd and in each case AgNORs counts in the tumors were compared with their normal thyroid tissues as control groups. The mean AgNORs numbers per cell in tumoral tissue (benign and malignant) were 1.18±0.59. The mean AgNORs number per cell in malignant tumoral cells (2.69±0.58) was significantly (P<0.005) higher than benign thyroid tumor (2.08±0.46). The results of analysis of variance showed that mean AgNORs count in malignant thyroid tissue with their own normal thyroid tissue as control group, mean AgNORs count in benign thyroid tissue with their own normal thyroid tissue as control group, and mean AgNORs count in malignant thyroid tissues with benign thyroid tissues were significantly diffierent.
  • شیوع بالای هیپوتیروئیدی نوزادان در تهران: نیاز برای ملی نمودن طرح غربالگری کم کاری مادرزادی تیروئید
    آرش اردخانی، مهدی هدایتی، پروین میرمیران، رامبد حاجی پور، فریدون عزیزی
    بررسی های اولیه طرح غربالگری کم کاری مادرزادی تیرویید مرکز تحقیقات غدد درون ریز، حاکی از عملی بودن (feasibility) طرح در کشور، بدلیل کاهش قابل توجه در میزان فراخوان ناشی از هیپرتیروتروپینمی به دنبال رفع کمبود ید بوده است. در این بررسی میزان بروز هیپوتیروییدی نوزادان و عملکرد اجرایی طرح در سه سال اول برنامه غربالگری گزارش میشود. در خارج از نظام مراقبتهای اولیه بهداشتی (PHC) بیمارستانهای مهدیه، طالقانی، شهدا، لقمان حکیم، طرفه، الغدیر و شهید اکبرآبادی در تهران و در داخل نظام PHC بیمارستان سوم شعبان و مرکز تسهیلات زایمانی آبسرد از شبکه بهداشتی درمانی دماوند، بتدریج تحت پوشش طرح غربالگری قرار گرفتند. خون بند ناف روی کاغذ فیلتر جهت بررسی غلظت TSH گرداوری و به آزمایشگاه مرکزی مرکز تحقیقات غدد ارسال شد. موارد با TSH≥20 (mU/L) فراخوان و TSHو T4 وریدی نوزاد و ید ادراری مادر و نوزاد اندازه گیری شد. نوزادان با TSHو T4 وریدی غیر طبیعی در 14-7 روزگی (بترتیب بیشتر از 10mU/L و کمتر از 6.5μg/dl) هیپوتیرویید محسوب شده، در همان روز تحت اسکن تیرویید (99mTc)، رادیوگرافی زانوها و سپس درمان جایگزینی با L-T4 قرار گرفتند. پارامترهای ارزیابی عملکرد طرح، دموگرافیک و دیگر متغیرها نظیرنسبت خانوادگی والدین در ارتباط با موارد هیپوتیرویید مورد بررسی واقع شد. تعداد 16124 نوزاد از نظر غلظت TSH از اسفند 76 لغایت اسفند 79 (37 ماه) مورد ارزیابی قرار گرفتند.90% نمونه های مربوط به کل زایمانها ارسال شدند. 2/0% نمونه ها غیر قابل قبول بودند. میزان فراخوان 1.4% و میزان بروز بیماری 1 در 950 تولد بدست آمد. زمان سپری شده از تولد تا شروع درمان 5 ± 11 روز بود. میانه ید ادرار مادر و نوزاد به ترتیب (8-40) 18.3μg/dl و (7.8-45) 38.9μg/dl بود. از 17 کودک با کم کاری تیرویید 12 نفر دارای TSH بیشتر از 100mu/L، 2 نفر بین 50-100، صفر نفر بین 40-50 و سه نفر بین 20-40 بودند. در 11 نفر از نوزادان هیپوتیرویید ازدواجهای خانوادگی والدین وجود داشت و در 5 مورد نسبت فامیلی والدین وجود نداشت. با توجه به میزان پوشش دهی طرح، درصد پایین نمونه های غیرقابل قبول و میانگین فاصله زمانی تولد تا شروع درمان، عملکرد طرح در دو نظام خارج و داخل PHC مناسب است. پایین بودن میزان فراخوان حاکی از عملی بودن اجرای طرح می باشد. ازدواجهای خانوادگی ممکن است در افزایش بروز بیماری نقش داشته باشد. مناسب و عملی بودن طرح همراه با میزان بالای هیپوتیروییدی نوزادان تاکیدی بر نیاز به گسترش طرح به مناطق دیگر و ملی نمودن آن است.
    کلید واژگان: غربالگری نوزادان, کرتینسیم, کم کاری مادرزادی تیروئید, خون بند ناف, TSH}
    High prevalence of neonatal hypothyroidism in Tehran
    A. Ordookhani, M. Hedayati, P. Mirmiran, R. Hajipour, F. Azizi
    Preliminary studies denote that screening for congenital hypothyroidism (CH) is feasible in Iran due to elimination of iodine deficiency and resulting decreased hyperthyrotropinemia and recall rate. In this article the incidence rate of neonatal hypothyroidism, managerial processing and operational feasibility are discussed. Six general hospitals of Tehran, and one hospital and a delivery center under the coverage of PHC in Damavand district health network were set for cord blood specimen collection on filter paper. Specimen collection and transportation to Endocrine Research Center central lab were performed according to NCCLS and Wisconsin newborn screening program guidelines. TSH values ≥20 mU/L were recalled, venous TSH and T4, maternal and neonatal urinary iodine concentration were measured between 7-14 days of life. Hypothyroidism was confirmed by venous TSH more than 10 mU/L and T4 less than 6.5 μg/dl. Hypothyroid newborns underwent thyroid scanning, using 99mTc pertechnetate and radiographic imaging for detection of probable delayed bone age. Thereafter, L-T4 replacement therapy began promptly. 16124 neonates were screened from Feb 20, 1998 to Mar 20, 2001(37 months). 90% of total births were covered. 0.2% of all specimens were unsatisfactory for TSH testing. Recall rate was 1.4%. 17 cases were hypothyroid (Incidence rate was 1: 950 births). Mean and SD for the interval between birth to starting L-T4 treatment was 11± 5 days. Median maternal and neonatal iodine excretion were 18.3 (8-40) and 38.9 (7.8-45) μg/dl, respectively. Among CH newborns, 12, 2, 0, and 3 cases had cord blood TSH values >100, 50-100, 40-50, and 20-40 (mU/L), respectively. There were consanguineous marriages between parents of 11 hypothyroid cases. The screening program for CH is feasible and highly effective in both PHC and non-PHC systems in Tehran and Damavand because of high coverage of total births, minimal rate of unsatisfactory cord blood samples, short interval between birth to starting treatment, and low recall rate. High incidence of neonatal hypothyroidism, which may be due to consanguineous marriages necessitates a national screening program.
  • فریدون عزیزی*، فرید رئیس زاده، پیام صالحی، مازیار رحمانی، حبیب امامی، آرش قنبریان، رامبد حاجی پور

    کاهش HDL سرمی یکی از شایعترین اختلالات لیپیدی در بیماران دچار بیماری عروق کرونر (CAD) است و طبق شواهد موجود، کاهش هر یک dl/ mg غلظت HDL ، خطر CAD را به میزان 2-3 درصد افزایش می دهد. به منظور شناسایی بعضی از عوامل موثر بر سطح HDL، این بررسی در سال 1379 در تهران انجام شد. 9514 نفر افراد بین 20 تا 69 سال شرکت کننده در مطالعه قند و لیپید تهران، شامل 3942 مرد و 5572 زن بررسی شدند. در کلیه افراد، پرسشنامه عادات فردی به ویژه فعالیت بدنی و مصرف سیگار، تکمیل و معاینه بالینی شامل تعیین اندازه های آنتروپومتری و محاسبه BMI و VHR انجام شد. در نمونه خون ناشتا سطح سرمی کلسترول، تری گلیسرید و HDL اندازه گیری و میزان HDL محاسبه شد. میانگین HDL در زنان بالاتر از مردان بود (11±45 در مقابل 9±38 dl/  mg؛ 0/001P <)؛  HDL کمتر از 35 میلی گرم در دسی لیتر در 31 درصد مردان و 13 درصد زنان دیده شد (0/001P <). افراد چاق (BMI≥ kg / m230) دارای HDL پایین تری نسبت به افراد طبیعی بودند (11±42 در مقابل 11±44 ؛ 0/0001P <). افراد دچار چاقی تنه ای 0/95≼WHR  در مردان و 0/8≼WHR  در زنان) دارای HDL پایین تری نسبت به افراد طبیعی بودند (9±37 در مقابل 10± در مردان و 11±44 در مقابل 11±  در زنان ؛ 0/0001 P <درهر دو). در افراد سیگاری سطح سرمی HDL به نحو معنی داری از افراد غیرسیگاری پایین تر بود (10±38 در مقابل 11±43؛ 0/001P <) و شیوع HDL  پایین تر در این افراد (4 / 36 درصد) دو برابر افراد غیرسیگاری (2/18 درصد) بود. علاوه بر این، سطح HDL در افراد غیر سیگاری که در معرض دود سیگار دیگران به مدت بیش از 1 ساعت در روز بودند (passive smokers) به نحو معنی داری پایین تر از HDL سایر افراد بود (11±42 در مقابل 11±43؛ 001/0P <). غلظت HDL در افراد دارای درجات مختلف فعالیت بدنی برحسب تعداد دفعات فعالیت بدنی شدید در طی هفته طبق گزارش خود فرد اختلاف معنی داری نداشت. در تحلیل رگرسیون چندگانه مرحله ای ، متغیرهای تعیین کننده سطح HDL سرم به ترتیب ورود به مدل عبارتند از : جنس (نسبت شانس یاOR  3/03  ،0/0001P <)، WHR بالا OR)  1/56 ،0/0001P <)، مصرف سیگار (OR  1/63،/0001P <)، سن OR)  0/99 ،0/001P <)،چاقی OR)  1/21 ،0/005P <)، قرار گرفتن در معرض دود سیگار دیگران (OR  1/17 ،0/04P <)، فعالیت بدنی در مدل پیش بینی HDL وارد نشد نتیجه گیری. غیر از سن و جنس که عوامل زمینه ای و تغییر ناپذیر هستند، چاقی و چاقی تنهای، مصرف سیگار و قرار گرفتن در معرض دود سیگار دیگران به عنوان عوامل تغییر پذیر موثر بر سطح HDL می توانند کانون توجه برنامه های پیشگیری از CAD در سطح جامعه قرار گیرند.

    کلید واژگان: HDL کلسترول, چاقی, سیگار, مطالعه قند و لیپید تهران}
    Fereydon Azizi*, Farid Raiszadeh, Payam Salehi, Maziar Rahmani, Habib Emami, Arash Ghanbarian, Rambod Hajipoor

    Decreased serum HDL is one one of the most lonmon lipiu disoides in paterts with colonary disease and the existing enidenie svggests that every lmg/dl decreaie in servn HDL inveases CAD risk by 2-3 % . This study was performed in 2000 to study HDL deterninants in tehran popolation. westudied 9514 individvais, 20-69 yers old who have participated in tehran lipid and gwcose study (tl62), inclvding 3942 men and 5571 woman. in all subjects a personal history questionnaire especially on physical activity and cigarette smoking, was filled out and clinical examination inclvding anthroponetic measurements were performed. Serum levels of total cholesterol, trig;ucerides, and HDL were ,easured. Women had a significantly hoher mear HDL than in men (45± 11 vs 38±9 mg/dl; P<0.001); low HDL level (HDL < 35 mg/dl) was observed in 31 % of men and 13 % of women (P < 0. 00 I). Obese subjects (BMI 30 Kg/m2) had a significantly lower HDL level than normal subjects(42± 11 vs 44± 1 I: P < 0.0001). Subjects with truncal obesity (WHR0.95 in ,en and WHR 0.8 in women) had lower HDL level than normal subjects (37 ±9 vs 39± 10 in mean and 44± 11 vs 48± 11 in women  P < 0.001 in both). Smokers had a significantly lower HDL level than nonsmokers (38± 10 vs 43±11; P<0.001) and low HDL level was two ties more common in smokers than in nonsmokers (36.4 vs two times more common in smokers than in nonsmokers (36.4 vs 18.2 pecent). Passive smokers had also lower wean HDL levels ( 42 ± 11 vs 43 ± 11; P<0.001). Mean HDL level was not different in subjects with different degrees of physical acfiuity. In multiple stepwise logistic regression, deferminarts of serum HDL level, in order of entering the model, were: Sex (OR 3.03, P<0.001), high WHR (OR 1.56; P<0.001), Cigarethe smoking (OR 1.63; P<0.0001), age (OR 0.99; P<0.001), obesity (OR I. 21; P < 0. 005), and possive smoking (OR 1.17; P < 0. 04). Physical activity did not enter the predictive model apart from age and sex which are constitutional, nonmodifiable variables, other modifiable determinarts of HDL level (obesity, truncal obesity, cigareth smoking, and passive smoking) can be used in community prevention programs in control of CAD.

    Keywords: HDL Cholesterol, Obesity, Cigatethe Smoking, Tehran Lipid, Glucose Study}
  • غربالگری کم کاری مادرزادی تیروئید: مقایسه نتایج قبل و پس از اصلاح کمبود ید
    آرش اردوخانی، علی اصغر میرسعید قاضی، رامبد حاجی پور، پروین میر میران، مهدی هدایتی، فریدون عزیزی
    برنامه غربالگری کم کاری مادرزادی تیرویید که از سال 1366 آغاز شده بود، به علت شیوع زیاد هیپرتیروتروپینمی در نوزادان که منجر به فراخوانی تعداد زیادی میشد، متوقف گردید. از آنجا که بررسی های سالهای اخیر نشان داده است که بیش از 95% خانوارها از نمک یددار استفاده میکنند و میانه ید ادرار دانش آموزان کشور نشان دهنده اصلاح کمبود ید در سراسر کشور میباشد، این مطالعه جهت مقایسه نتایج غربالگری سالهای اخیر با قبل از یدرسانی انجام گردید.در سالهای 78-77 غلظت TSH قطره خون بند ناف (n=2936) بر روی کاغذ فیلتر با روش IRMA اندازه گیری شد. موارد با TSH≥20mU/L فراخوان شدند و آزمونهای عملکرد تیرویید (T3،RT3U،T4،TSH) بر سرم خون وریدی انجام گشت. بر اساس غلظت TSH نتایج به سه گروه صفر تا 9/9، 10 تا 9/19 و 20 و بیشتر از 20mU/L تقسیم و با نتایج سالهای 68-1366 (n=1724) مقایسه گردید. درصد TSH صفر تا 9/9 mU/L قبل از یدرسانی 0/81 و پس از آن 9/83 بود. قبل از یدرسانی 0/14% و پس از آن 5/14% نوزادان دارای TSH بین 10 تا 9/19 mU/L بودند. تفاوت عمده در غلظت TSH≥20mU/L بود که بترتیب 5% و1.6% (P<0.001) قبل و پس از یدرسانی بود. از TSH 1.6% بالای 20، 0.8% بین 1/25 تا 50، 3/0%، بین 1/35 تا 50 و تنها 1/0% کل نوزادان TSH بالاتر از 50mU/L داشتند. نتایج بررسی نشان میدهد که با توجه به رفع کمبود ید، برنامه غربالگری کم کاری مادرزادی تیرویید مقرون به صرفه خواهد بود. زیرا در صورتی که فراخوانی ازTSH≥35mU/L انجام شود، فقط در 3/0% نوزادان به فراخوانی و انجام آزمونهای عملکرد تیرویید در خون وریدی نیاز است.
    کلید واژگان: کم کاری مادرزادی تیروئید, هیپوتیروئیدیسم, غربالگری, کمبود ید}
    Screening for congenital hypothyroidism: before and after iodine supplementation in Iran
    A. Ordoukhani, Aa Mirsaiid Ghazi, R. Hajipour, P. Mirmiran, M. Hedayati, F. Azizi
    Screening program for congenital hypothyroidism (CH) started in 1987 and had to be discontinued due to high prevalence rate of hyperthyrotropinemia in infants and subsequent increased recall rate. Recent surveys denote that more than 95% of Iranian households consume iodized salt, and nationwide measurement of urinary iodine concentration in schoolchildren showed absence of iodine deficiency. The present study compares CH screening results before and after iodine supplementation. In 1987-89, serum TSH concentration was measured in 1724 cord blood specimens and in 1998-99, TSH (IRMA) was measured in cord blood filter paper specimens of 2936 newborns. Those with TSH≥20mU/L were recalled and thyroid function tests were performed, using venous blood. Newborns were calssified into 3 groups according to TSH concentrations: 0-9.9, 10-19.9, and ≥ 20mU/L. In 1987-89, 81% and 14% and in 1998-99, 83.9% and 14.5% of the newborns had TSH values between 0-9.9 and 10-19.9 mU/L, respectively (p=NS). Corresponding values for TSH≥20mU/L were 5% and 1.6%, respectively (P<0.001). In 1997-98, 0.8%, 0.3% and 0.1% of all newborns had TSH values between 25.1-50, 35.1-50, and >50mU/L, respectively. Iodine sufficiency in I.R. Iran has caused significant decrease in neonatal hyperthyrotropinemia and recall rate of screening program for CH. Keywords:
  • معرفی اهداف، روش اجرایی و ساختار بررسی قند و لیپید تهران (TLGS)
    فریدون عزیزی، مازیار رحمانی، دکترمحمد مجید، حبیب امامی، پروین میرمیران، رامبد حاجی پور
    بررسی قند و لیپید تهران (Tehran Lipid and Glucose Study)، مطالعه ای است که به طور جامع عوامل خطرساز آترواسکلروز را (با توجه ویژه به اختلالات متابولیسم قند و لیپید) در جمعیت شهری تهرانی شناسایی نموده، هدف از آن ارایه راهحلهایی در جهت تغییر در شیوه زندگی این جمعیت و پیشگیری از بروز دیابت شیرین و دیس لیپیدمی است. در این مطالعه، 17000 نفر از ساکنان منطقه 13 تهران در سنین 3 تا 69 سال به طور تصادفی انتخاب و جهت بررسی عوامل خطرساز قلبی عروقی، از جمله سیگار کشیدن، دیابت، پرفشاری خون، عدم تحمل گلوکز، چاقی، فعالیت بدنی و رژیم غذایی نامناسب مورد ارزیابی قرار می گیرند. در ابتدا در بررسی پایه مطالعه، پرسشنامه ای کلی راجع به وضعیت سلامت فرد و عوامل خطرساز مذکور پرشده، از نمونه ها معاینه مختصری به عمل خواهد آمد. بیماری های قلبی عروقی بوسیله استفاده از نوار قلب (در 12 اشتقاق) و پرسشنامه رز (پرسشنامه درد سینه دانشکده بهداشت لندن) ارزیابی میشود. در این مرحله، خصوصیات جمعیت مورد مطالعه، ارتباط بین عوامل خطرساز و بیماری های عروقی و شاخصهایی که دال بر صدمات وارده به اعضای انتهایی است، در ساکنان شهری تهران ارزیابی میشود. در مرحله دوم مطالعه (بررسی آینده نگر و مداخلات)، افراد سالم، به مدت حداقل 10 سال پیگیری میشوند و سیر تغییرات گلوکز و لیپیدها در دهه های مختلف سنی، ارتباط این تغییرات در افراد خانواده و رابطه آنها با بروز عوارض عروقی مورد بررسی قرار میگیرد. همچنین پژوهش های مداخلهای به منظور پیشگیری اولیه با اعمال تغییرات ضروری در شیوه زندگی بر روی این جمعیت و طرحهای پیشگیری ثانویه و ثالثیه انجام خواهد گرفت. اطلاعات بدست آمده از این بررسی در تدوین برنامه های بهداشتی و پیشگیری بلند مدت کشور مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
    کلید واژگان: مطالعه جمعیتی, دیابت قندی, اختلال لیپید, عوامل خطرساز بیماری قلبی, عروقی}
    Tehran Lipid and Glucose Study (TLGS): rationale and design
    F. Azizi, M. Madjid, M. Rahmani, H. Emami, P. Mirmiran, R. Hadjipour
    Tehran Lipid and Glucose Study is a study to determine the risk factors for atherosclerosis among Tehran urban population and develop population-based measures to change the lifestyle of the population and prevent incidence of diabetes mellitus and dyslipidemia. 17000 men and women between 3 and 69 years of age are randomly sampled from Tehran urban district 13 for assessment of conventional (i.e. smoking, diabetes and hypertension) and emerging (i.e. glucose intolerance, obesity, physical activity and diet) cardiovascular risk factors. In the baseline examination a general questionnaire on persons’ health condition and risk factors is filled up and a brief physical examination is done. Cardiovascular disease is assessed by using a 12-lead electrocardiogram and London School of Hygiene Cardiovascular (Rose) Questionnaire. The relationship between the conventional and emerging risk factors and vascular disease and markers of end-organ damage will be evaluated in the urban residents of Tehran. In the second phase of the study, healthy individuals will be followed up in a 10-year-long cohort to determine the trend of changes in lipid and glucose status and development of vascular complications. Selected people undergo interventions with modifications in their lifestyle to assess the efficacy of certain measures in preventing the development of diabetes mellitus and dyslipidemia.
  • لیدا نوایی*، مسعود کیمیاگر، رامبد حاجی پور، فریدون عزیزی، یدالله محرابی

    هیپرکلسترولمی و هیپرتری گلیسریدمی هر دو عامل خطر دار مهم بیماریهای ایسکمیک قلبی می باشند. در یک بررسی که روی جمعیت 244000 نفری اسلامشهر انجام شد، 2033 نفر (41 درصد مرد و 59 درصد زن) بالای 30 سالگی از طریق نمونه گیری تصادفی منظم (سیستماتیک) از نواحی 17 گانه اسلام شهر انتخاب شدند. قد و وزن اندازه گیری و نمایه توده بدن محاسبه شد. میزان تری گلیسرید و غلظت کلسترول به وسیله دستگاه 1000 RA اتوآنالیزر تعیین شد. نتایج نشان داد که میانگین و انحراف معیار تری گلیسرید 179±228 میلی گرم در دسیلیتر است و مردان، در مقایسه با زنان، دارای تری گلیسرید بیشتری بودند. میزان تری گلیسرید در43/2 درصد افراد جامعه مورد بررسی (مردان 47/5 درصد و زنان 40/1 درصد) بیشتر از 200 میلی گرم در دسیلیتر بود. میانگین و انحراف معیار کلسترول 56±238 میلی گرم در دسی لیتر و غلظت آن در 42/9 درصد افراد جامعه مورد بررسی (مردان 41/4 درصد و زنان 43/9 درصد) بیش از 239 میلی گرم در دسیلیتر بود.74/7 درصد افراد مورد بررسی دارای کلسترول بیشتر از 200 میلی گرم در دسی لیتر بودند. میانگین و انحراف معیار نمایه توده بدن افراد مورد بررسی 4/8± 2/8 کیلوگرم بر مترمربع بود. زنان نسبت به مردان به طور چشمگیری از افزایش وزن بیشتری برخوردار بودند (0/001>P). 31/1 درصد افراد مورد بررسی (مردان 19/2 درصد و زنان 39/1 درصد) فربهی متوسط و شدید داشتند. با ازدیاد سن متوسط نمایه توده بدن افزایش می یابد ولی این افزایش فقط تا 50 سالگی ادامه پیدا می کند و پس از آن، نمایه توده بدن کاهش می یابد. غلظت کلسترول و تری گلیسرید خون با پیشرفت سن فزونی می یابد ولی در ششمین دهه زندگی غلظت تری گلیسرید کاهش پیدا می کند. بین نمایه توده بدن و غلظت کلسترول و نیز نمایه توده بدن و میزان تری گلیسرید ارتباط مستقیم معنی داری مشاهده شد. با توجه به افزایش چشمگیر میزان تری گلیسرید، غلظت کلسترول و وزن در افراد مورد بررسی، ضروری به نظر می رسد که پژوهشهای گسترده ای در زمینه تعیین عوامل محیطی، به ویژه نقش برنامه های غذایی و فعالیت بدنی و ارایه رهیافت های مناسب برای پیشگیری از هیپرلیپیدمی و چاقی انجام شود.

    Lida Navaie*, Masoud Kimiagar, Rambod Hajipoor, Fereydon Azizi, Yadollah Mehrabi

    Despite impressive progress in diagnosis. treatment and control of hypertension, this symptom is still one of the major causes of brain and kidney disease as well as cardiac insufficiencies. Since the control of blood lipids, glucose and body weight are highly important in the prevention and treatment of hypertensive drugs, this epidemiologic study was carried out in Islamshahr, 30 Km. to The Southwest of Tehran to investigate the relationship of hypertension with BMI, blood lipids and glucose. Out of 244000 inhabitants, 1919 (40% male and 60% female subjects) over 30 years of age were selected by step-wise random sampling in 17 districts of Islamshahr. A fasting blood sample was secured from each subject for cholesterol and triglyceride measurement. Another blood sample was collected two hours following on oral dose of 75 g. glucose. Height and weight were measured and BMI calculated. The subjects seated blood pressure was taken. Blood glucose was determined by orthotoluidine method. Triglyceride and cholesterol were measured by RA 1000 autoanalyzer. Mean and SD systolic BP was 128±23 mmHg with no significant difference between malcs and females. Mean ±SD diastolic BP was 78± 13 mmHg in females who had significantly higher BP than males (78 ±13 in females VS. 76±13 in males P<0.003). Mean diastolic and systolic BP increased with age in both sexes, while diastolic hypertension remained static from the fifth decade on. Mean SD two-hour blood glucose in diastolically normal, mild and severe hypertension were 120±59, 133±64 and 150±94 mg/dl respectively. These figures, for systolic pressure were 117±55, 128±60 and 156 ±87 mg/dl respectively. Diastolic pressure was high in 19% of normal subjects, 34% of IGT and 34% of diabetics (P<0.01). The same figures for systolic pressure were 24, 42 and 51% respectively (P <0.01). Diastolic pressure in subjects possessing normal and abnormal scrum triglyceride was 18% and 27% (P<0.001) while systolic pressure was 24% and 34% (P<0.001). In 19% of those having normal cholesterol levels and 26% of those with abnormal cholesterol levels diastolic pressure was high (P <0.001). For systolic pressure the same figures were 24% and 34% (P<0.001). Prevalence of mild and severe obesity in subjects with diastolic and systolic hypertension were 46 and 41%. Obesity together with hypertension were more pronounced in women than in men in that 13% of females and 5.7% of males having diastolic hypertension and 13.9% of females and 8.1% of males having systolic blood pressure were obese. This survey points to the high prevalence of hypertension in people over 30 years of age. Higher diastolic blood pressue in women compared to men and the correlation between hypertension on the one hand and TG, cholesterol, blood glucose levels and obesity the other, merits attention and further studies.

  • مرتضی صلصالی*، محمدرضا دهقان طرزجانی، امیر جوادی، بابک محمودی، حمیدرضا ساعی، علی حیرانی، محمد باغبانیان، رامبد حاجی پور

    برای بررسی تظاهرات بالینی سرطان پستان و درمان آن در ایران، 347 بیمار مبتلا به این بیماری تحت مطالعه قرار گرفتند. این بیماران از بین 1123 نفر که به علت ضایعات پستانی در سالهای 1370 و 1371 در 12 بیمارستان دانشگاهی و یک بیمارستان خصوصی در تهران و بیمارستانهای شهرستان بابل و یزد معالجه شده بودند، برگزیده شدند. لذا در مجموع، تکه برداری مثبت برای سرطان پستان بالغ بر 89/30 درصد بود. این رقم در یزد به 18/1 درصد (0/001 >P) و در بابل به 24/2 درصد (0/05>P) رسید. در سال 1371 تعداد بیماران مبتلا به سرطان پستان 4/12 درصد بیشتر از سال 1370 بود. سن بیماران بین 18 و 86 و میانگین آن 1±48 سال بود. میانگین سنی در بیماران یزد (1± 51 سال) بیشتر از بیماران بابل (5± 41 سال) بود و 6/24 درصد از بیماران، زیر دهه چهارم زندگی بودند. در آزمایش آسیبشناختی قطر 72 درصد تومورها بیشتر از 16 میلیمتر ودر  59/0 درصد بیشتر از 21 میلیمتر بود. 87 درصد ضایعات سرطانی از نوع Infiltrating intraductal شناخته شد؛ در حالی که، در 173 بیمار که عقده لنفاوی زیر بغل آنان تحت آزمایش بافت شناسی قرار گرفت، 80 درصد متاستاز داده بودند   در هشت بیمارستان متداول ترین عمل درمانی برای سرطان پستان رادیکال ماستکتومی متغیر و در پنج بیمارستان دیگر عمل رادیکال ماستکتومی از نوع هالستد بود. انتخاب این اعمال بستگی به بزرگی تومور نداشت و این اختلاف سلیقه درمانی نکته ای است که امروزه در تمامی نشریات پزشکی اروپایی نیز به چشم می خورد. نتیجه آنکه، سرطان سینه در زنان ایران در سن پایین تر شروع میشود و هنگامی که بیمار به پزشک مراجعه می کنند بیماری در مرحله پیشرفته میباشد که این امر با وضعیت اقتصادی بیمار رابطه مستقیم دارد (0/01=P<،9 X2). برای جلوگیری از مرگ این بیماران و انجام برنامه های پژوهشی آینده نگر لازم است تا تظاهرات بالینی آن به طور دقیق تر تحت مطالعه قرار گیرد تا بتوان برنامه های پیشگیری و درمانی موثری را در زمان لازم به اجرا در آورد.

  • فریدون عزیزی*، بلقیس اولادی، ماه طلعت نفر آبادی، رامبد حاجی پور

    در دو دهه اخیر در رابطه با فعالیت غده تیرویید در هنگام تولد پژوهشهای عمده ای انجام شده است (1-3) و غربالگری جهت شناسایی کمکاری مادرزادی تیرویید Neonatal) screening for congenital hypothyroidism) در بسیاری از کشورهای جهان روزانه انجام میشود (64). با اندازه گیری T4 و TSH در خون بندناف و یا خون نوزاد، می توان موارد مشکوک به کم کاری تیرویید را شناسایی کرد. پس از اطمینان از تشخیص، درمان با تیروکسین را بایستی از هفته های اول زندگی شروع کرد تا از بروز عوارض عصبی-روانی و عقب افتادگی ذهنی این کودکان پیشگیری به عمل آید برنامه های غربالگری برای کمکاری مادرزادی تیرویید نه تنها از نظر انسانی و ارزشهای اجتماعی بلکه از نظر اقتصادی نیز حایز اهمیت می باشد. زیرا هزینه نگهداری و درمان بیماران و عوارض همراه با کم کاری تیرویید و عقب افتادگی ذهنی در یک جامعه، بمراتب بیش از هزینه های غربالگری برآورد شده اند.در ژاپن و کشورهای آمریکای شمالی که بد به حد کافی مصرف می شود، به ترتیب از هر 7000 و 4250 نوزاد (7 و 8) یک نفر مبتلا به کم کاری تیرویید می باشد، حال آنکه در کشورهای اروپایی که کمبود ید خفیف دارند از هر 3600 نفر یک نوزاد با کمکاری تیرویید متولد میشود (9)،در نوزادانی که در مناطق دچار کمبود ید متولد می شوند، در سالهای اخیر افزایش زودگذر TSH گزارش شده است (10 و 11)، درصد بازخوانی (Recall fercent) برای انجام مجدد آزمونهای تیرویید دو تا چهار هفته پس از تولد در نوزادانی که دارای TSH بالا و یا T پایین هستند در مناطقی که دچار کمبود ید هستند افزایش نشان می دهد و در ضد بازخوانی با متوسط میزان ید ادرار افراد آن منطقه نسبت معکوس دارد (12) در سالهای 1366 تا 1368، هنگامی که برای جلوگیری از کمبود ید در ایران اقدامهای پیشگیری کننده شروع نشده بود، جهت انجام برنامه سرند کردن برای شناسایی نوزادان مبتلا به کم کاری تیرویید، در شهر تهران یک مطالعه اولیه انجام گرفت. نتایج این مطالعه که افزایش TSH و کاهش T4 و T3 را در تعداد زیادی از نوزادان نشان می داد، آنقدر غافلگیر کننده بود که این برنامه متوقف شد و مصرف نمک یددار در کشور به گونه همگانی درآمد. گزارش کنونی، روش و نتایج بررسی اولیه را  مورد بحث قرار می دهد.

بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال