به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

رضا فلک

  • لیلا نجات بخش صمیمی، مرتضی فلاح پور، مجید خوش میرصفا، رسول بهارلو، پریا جربزه دار، سیدعلی جواد موسوی، رضا فلک
    زمینه و هدف
    الگوی بروز آسم در سنین مختلف متفاوت بوده و شیوع آن در زنان بیشتر از مردان می باشد. باتوجه به اینکه در اغلب موارد علائم آسم قبل از قاعدگی تشدید شده و در دوره بارداری دچار تغییراتی می شود لذا به نظر می رسد که نوسانات هورمون های جنسی می تواند روی آن موثر باشند. از طرفی هورمون تراپی یکی از درمان های رایج و پذیرفته شده طی دوران یائسگی و کنترل برخی از بیماری ها می باشد. در این مطالعه اثر هورمون های جنسی استروژن و پروژسترون بر بیان فاکتور رونویسی T-bet و سایتوکاین IFN-ɣ (به عنوان مشخصه پاسخ های Th1) در سلول های تک هسته ای خون محیطی زنان یائسه مبتلا به آسم آلرژیک با گروه سالم مقایسه شد.
    روش کار
    در این مطالعه شاهدی موردی تعداد 13 خانم یائسه مبتلا به آسم آلرژیک و 13 کنترل سالم با سن مشابه وارد مطالعه شدند. سلول های تک هسته ای خون محیطی در حضور غلظت معادل با سطح سرمی هورمون های استرادیول (10-8 مولار) و پروژسترون (10-6 مولار) در طی هرمون تراپی، به صورت جداگانه و یا ترکیبی کشت داده شدند. سپس میزان ترشح سایتوکاین IFN-γ در مایع رویی کشت سلولی با روش الایزا سنجیده شد و میزان بیان فاکتور رونویسی T-bet توسط Real Time PCR مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    هورمون های استرادیول و پروژسترون به تنهایی تغییر چندانی در بیان ژن T-bet و نیز سطح سایتوکاین IFN-ɣ ایجاد نکردند، اما اثر ترکیبی این دو هورمون منجر به افزایش معنادار بیان این ژن و سایتوکاین مرتبط با سلول های Th1 در گروه بیمار نسبت به گروه کنترل گردید که میانه و دامنه بین چارکی به ترتیب 04/84 (177-32/77) در مقابل 52/71(04/84-85/68) پیکوگرم در میلی لیتر بود.
    نتیجه گیری
    افزایش سطح سایتوکاین IFN-ɣ به تاثیر مثبت هورمون تراپی و حفظ تعادل سایتوکاینی در این شرایط اشاره می نماید. با این حال با توجه به نقش موثر سلول های دیگر از جمله T CD8+ در بیماری آسم و امکان ترشح سایتوکاین IFN-ɣ از این سلول ها، نیاز به مطالعات بیشتری جهت شفاف سازی اثر این هورمون ها به ویژه بر روی زیرگروه های مختلف سلول های CD4+T و نیز سلول های CD8+T در بیماران مبتلا به آسم آلرژیک وجود دارد.
    کلید واژگان: آسم آلرژیک, سلول های تک هسته ای خون محیطی, هورمون درمانی, استرادیول, پروژسترون
    Leila Nejatbakhsh Samimi, Morteza Fallahpour, Majid Khoshmirsafa, Rasool Baharloo, Paria Jorbozehdar, Seyed Ali Javad Mousavi, Reza Falak
    Background
    The pattern of incidence of asthma varies with age and sex, as females suffer more than males. Some asthmatic women report premenstrual exacerbation of asthma symptoms as well as variation of its severity during pregnancy, thus it is believed that sex hormonal changes could affect asthma. Hormone Replacement Therapy (HRT) is a routine and accepted procedure which is used for treatment of several cases such as irregular periods, hirsutism, menopausal manifestations, acne, osteoporosis and amelioration of the symptoms in some autoimmune disease. HRT could reduce the magnitude of variations in estrogen and progesterone over the menstrual cycle. According to increased asthma prevalence among women than men and regarding to expression of estrogen and progesterone receptor on lung and immune cells, we aimed to determine the effects of 17β-estradiol (E2) and progesterone (P4) alone and in combination form on expression of T-bet and IFN-ɣ cytokine secretion, in correlation with Th1 cell subset of Peripheral Blood Mononuclear Cells (PBMC) (as crucial cells that could affect cytokines’ balance) in asthmatic patients versus non-asthmatic healthy controls.
    Methods
    The diagnosis of asthma was confirmed on the basis of clinical symptoms and detection of allergen specific IgE. Then PBMCs were isolated and cultivated in 24-well plates in the presence or absence of 1% phytohemagglutinin (PHA), 10-8 M of estrogen and 10-6 M of progesterone, followed by mRNA isolation. After reverse transcription, real-time quantitative PCR was performed to evaluate the expression level of T-bet. We also measured the concentration of the related cytokine (IFN-ɣ) in supernatants by ELISA.
    Results
    The expression of T-bet as well as secretion of IFN-ɣ which is a Th1 related cytokine was significantly increased when a combination of both hormones were applied in case group compared to controls [Median: 84.04 (IQR: 77.32-177) and Median: 71.52 (IQR: 68.85-84.04) pg/ml respectively], however, treatment with these hormones alone did not show any significant effects.
    Conclusion
    We concluded that, treating PBMCs with estrogen and progesterone alone or in combination as an in vitro example of HRT, has stimulatory effect on Th1 cells’ behavior that may have a role in improving (sometimes worsening because of the complex role of CD8 cells) of allergic asthma symptoms. It is crucial to clarify the effect of these hormones on differentiated T helper cell population, which requires more studies to understand the effect of sex hormones on allergic asthma
    Keywords: Allergic asthma, PBMCs, Estradiol, Progesterone, Hormone Replacement Therapy
  • حمیدرضا عباسی، ندا سرای گرد افشاری، ندا محمدی، محمد مراد فرج اللهی، رضا فلک
    مقدمه
    با وجود استفاده ی گسترده، پوشش پروتئینی پایین و الگوهای اسمیری، از مهم ترین موانع بازدارنده برای استفاده از مطالعات پروتئومیک مبتنی بر ژل در بررسی های بالینی می باشد. بنابراین، در این مطالعه تلاش شد تا پوشش نمایه ی دو بعدی پروتئوم رده ی سلولی Hs578T، متعلق به سرطان پستان افزایش یابد و تاثیر کارآمدی روش های مرسوم حذف مداخله گرهای غیر پروتئینی در افزایش تعداد پروتئین ها در نمایه ی دو بعدی ارزیابی گردد.
    روش ها
    سلول های رده ی Hs578T، به منظور استخراج عصاره ی خام سلولی، در بافر لیز مناسب تیمار شدند. عصاره های سلولی حاصل از استخراج های متعدد، با هم همگن و در حجم های یکسان تقسیم شدند و در سه تکرار، با روش های استون، استون- متانول و تری کلرواستیک اسید (Trichloroacetic acid یا TCA)- استون خالص گشتند. سپس، پروتئوم خالص تهیه شده از هر روش، در یک بافر بازآب رسانی استاندارد حل شد و بر روی نوارهای Immobilized pH gradient (IPG) 17 سانتی متری بارگذاری گشت. پس از تفکیک ایزوالکتریک در بعد اول، محتوای پروتئوم، یک بار دیگر در سیستم الکتروفورز O''Farrell نیز مورد تفکیک الکتروفورتیک قرار گرفت. در نهایت، پس از ظهور نقاط پروتئینی در نمایه ی دو بعدی، تصاویر حاصل با استفاده از نرم افزار ImageMaster به صورت کمی- کیفی تحلیل شدند.
    یافته ها
    بازده بازیابی پروتئوم، برای روش های استون، استون- متانول و TCA- استون به ترتیب 001/0 ± 100/0، 002/0 ± 070/0 و 005/0 ± 120/0 نانوگرم به ازای هر سلول محاسبه شد. آنالیز تصویر نیز حضور 9 ± 1299 نقطه ی پروتئینی را در نمایه ی دو بعدی تخلیص شده با استون نشان داد که این تعداد برای تخلیص با استون- متانول و TCA- استون به ترتیب 14 ± 1698 و 17 ± 1973 بود. نتایج از سه اندازه گیری جداگانه به دست آمد.
    نتیجه گیری
    آماده سازی نمونه ها با روش TCA- استون، نه تنها بالاترین بازده بازیابی پروتئین را دارد؛ بلکه، پوشش پروتئومی بهتری را نیز ارایه می دهد. بنابراین، این روش برای مطالعات پروتئومیک مقایسه ای توصیه می گردد. با این وجود، تخلیص با استون- متانول، با توجه به ارایه ی نقاط پروتئینی قوی تر، برای مطالعات سرولوژیکی پروتئوم پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: پروتئین, تخلیص, الکتروفورز دو بعدی, رده ی سلولی, سرطان پستان
    Hamidreza Abbasi, Neda Saraygord-Afshari, Neda Mohammadi, Mohammad Morad Farajollahi, Reza Falak
    Background
    In spite of the wide use, low proteome coverage and fuzzy patterns are the most important deterrents for the clinical applications of gel-based proteomic studies. So herein, we tried to increase the 2-dimentional proteome coverage of Hs578T breast cancer cells via investigating the efficacy of the three common techniques, usually used for interfering removal.
    Methods
    Hs578T cells were incubated in a lysis solution to obtain raw cell extracts. Cellular soups of each extraction were then pooled, homogenized, and aliquoted to be further treated by three different protein-specific purification methods including acetone, acetone-methanol, and trichloroacetic acid (TCA)-acetone, each in triplicates. All the purified protein pellets were then dissolved in a standard rehydration buffer solution, loaded into the 17-cm immobilized pH gradient (IPG) strips, and separated according to their isoelectric points. Proteins were then separated once more according to their molecular weights in an OFarrell separation system. Finally, by the visualization of the protein spots on the 2-dimentional profiles, quality and quantity of these 2-dimentional proteome patterns were then analyzed using the ImageMaster software.
    Findings: The obtained proteome recovery yields and total protein counts for acetone, acetone-methanol, and trichloroacetic acid-acetone methods were 0.100 ± 0.001, 0.070 ± 0.002, and 0.120 ± 0.005 ng/cell, and 1299 ± 9, 1698 ± 14 and 1973 ± 17, respectively. The results represent data obtained from three independent experiments.
    Conclusion
    Trichloroacetic acid-acetone purification not only represented the highest recovery yield, suitable for expensive assays, but also showed the most suitable proteome coverage. So, the method is recommended for the comparative proteomic studies. However, the acetone-methanol procedure is more recommended for serological proteome analysis (SERPA); since it represents stronger protein spots which are more fitted to the immunoblotting procedure.
    Keywords: Proteome, Purification, Two-dimensional gel electrophoresis, Cell line, Brest cancer
  • آزاد منصورزاده، سحر هنرمند جهرمی، مجید خوش میرصفا، رضا فلک*
    زمینه و اهداف
    آزمون پوستی توبرکولین روش رایجی برای تشخیص سل نهفته است، ولی نتایج مثبت و منفی کاذب زیادی دارد. در آزمون کوآنتی فرون میزان اینترفرون گامای مترشحه از لنفوسیت ها در پاسخ به آنتی ژن های مایکوباکتریوم توبرکلوزیس سنجیده می شود. این مطالعه به منظور تعیین میزان توافق نتایج کوآنتی فرون با اندوراسیون پوستی توبرکولین در تشخیص سل نهفته سالمندان انجام شد.
    مواد و روش کار
    این مطالعه در سال 1394 روی 30 سالمند دارای علائم سل نهفته، 50 سالمند سالم و 10 سالمندی که سل آنها به طور قطعی اثبات شده بود در دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام گردید. میزان اینترفرون گامای مترشحه از لنفوسیت های T اختصاصی خون محیطی با آزمون کوآنتی فرون سنجیده شد. بعلاوه تست پوستی توبرکولین به روش استاندارد انجام شد و میزان اندوراسیون پوستی اندازه گیری شد. با ترسیم منحنی ROC، حساسیت، ویژگی و سطح زیر منحنی (AUC) آزمون های رهاسازی اینترفرون گاما و توبرکولین محاسبه شد. نتایج بیماران و افراد سالم با آزمون کروسکال والیس مقایسه گردید.
    یافته ها
    حساسیت و ویژگی آزمون رهاسازی اینترفرون گاما برای سل فعال در بیماران مسن به ترتیب 100% و 98% بود (سطح زیر منحنی 0/99) در حالی که حساسیت و ویژگی آزمون توبرکولین بترتیب 80% و 94% بود (سطح زیر منحنی 0/89). در رابطه با افراد مسن مبتلا به سل نهفته، حساسیت و ویژگی آزمون رهاسازی اینترفرون گاما 73% و 98% و حساسیت و ویژگی آزمون توبرکولین به ترتیب 36% و 94% بود.
    نتیجه گیری
    آزمون کوانتی فرون حساسیت و ویژگی بیشتری برای تشخیص سل نهفته نسبت به آزمون توبرکولین دارد و بکارگیری آن تشخیص سل نهفته را در افراد مسن قابل اطمینان تر می کند.
    کلید واژگان: سل نهفته, آزمون کوآنتی فرون, آزمون توبرکولین
    Azadeh Mansourzadeh, Sahar Honarmand Jahromi, Majid Khoshmirsafa, Reza Falak*
    Background And Aims
    Tuberculin skin test is a common method for diagnosis of latent tuberculosis but it has a high rate of false positivity and false negativity. In Quantiferon test, the interferon gamma secreted by lymphocytes in response to Mycobacterium tuberculosis antigens is measured. This study aimed to determine the rate of agreement between quantiferon with skin tuberculin induration in the diagnosis of latent tuberculosis in elderly.
    Materials And Methods
    This study was carried out in 2015 on 10 elderly patients with confirmed active tuberculosis, 30 elderly patients with latent tuberculosis and 50 elderly individuals without any respiratory symptoms at Iran University of Medical Sciences, Tehran, Iran. The secretion of gamma interferon of specific T cells in peripheral blood was measured using Quantiferon test. In addition the tuberculin skin test was performed using standard methods and the skin induration was measured. By drawing the ROC curve, sensitivity, specificity, and under the curve area (AUC) was calculated interferon gamma release and tuberculin test. Results of patients and healthy people were compared with the Kruskal-Wallis test.
    Results
    The sensitivity and specificity of gamma interferon release test for active tuberculosis in elderly patients was, 100% and 98% respectively (area under the curve 0.99) while the sensitivity and specificity of the tuberculin test was respectively 80% and 94% (area under the curve 0.89). Regarding to elderly patients with latent tuberculosis the sensitivity and specificity of interferon-gamma release test was 73% and 98%, respectively; and the sensitivity and specificity of tuberculin test in these patients was 36% and 94%, respectively.
    Conclusions
    Quantiferon is more sensitive and specific test for diagnosis of latent tuberculosis and application of this method is more reliable for diagnosis of latent tuberculosis infection in the elderly.
    Keywords: Latent tuberculosis, Quantiferon, Tuberculin skin test
  • مژگان ابراهیمی، مهربان فلاحتی، مریم رودباری، سمیه قنبری، کبری مختاریان، مجید خوش میرصفا، رضا فلک *، علیرضا سالک مقدم
    زمینه و هدف
    آسپرژیلوس ها نقش قابل توجهی در بروز آلرژی های تنفسی دارند. هدف این مطالعه بررسی الگوی پاسخ ایمونولوژیک هومورال IgE گونه های آسپرژیلوس فومیگاتوس، آسپرژیلوس فلاووس و آسپرژیلوس نایجر با سرم بیماران دچار ازدیاد حساسیت تیپ یک به آسپرژیلوس ها بود.
    روش بررسی
    عصاره تهیه شده از قارچ های مورد نظر دیالیز و غلظت پروتئینی عصاره ها با روش برادفورد اندازه گیری شد و الگوی الکتروفورزی پروتئین ها با SDS-Page بررسی گردید. بیماران حساس و کنترل ها بر اساس علائم بالینی و تست پریک انتخاب شدند و با استفاده از سرم بیماران و روش های الایزا و وسترن بلات واکنش متقاطع IgE بین آلرژن های سوش های مورد نظر بررسی گردید.
    یافته ها
    در الکتروفورز عصاره گونه ها، باندهای پروتئینی در محدوده 11 الی 100 کیلودالتون مشاهده شد که باندهای پروتئینی واضح تر در محدوده 46 تا 100 کیلودالتون قرار داشتند. در آزمون الایزا اختلاف چشمگیری در واکنش سرم بیماران آلرژیک و گروه کنترل در مورد هر سه قارچ مشاهده شد. اما نتایج الایزای بیماران در سه گونه مطرح شده با هم اختلاف فاحشی نشان نمی داد. در وسترن بلات نیز باندهای شاخصی در وزن های مختلف مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    پروتئین های آلرژی زا در گونه های بررسی شده تاحدودی متفاوت هستند بنابراین تفاوت واکنش ایمنی بیماران می تواند مربوط به تفاوت زمینه ژنتیکی افراد مورد مطالعه، تفاوت سطح مواجه بیماران با قارچ های محیطی و یا تفاوت قدرت آلرژی زایی عصاره های مورد مطالعه و تکنیک های بکار رفته باشد.
    کلید واژگان: ازدیاد حساسیت تیپ یک, سوش های آسپرژیلوس, الایزا, وسترن بلات
    Mehraban Falahati, Mojhgan Ebrahimi, Alireza Salek Moghadam, Maryam Roudbary, Somayeh Ghanbari, Kobra Mokhtarian, Majid Khosh Mirsafa, Reza Falak
    Background
    Aspergillus species has crucial role in respiratory allergy. This study was aimed to evaluate the pattern of IgE-mediated immune response to common aspergillus species including Aspergillus fumigatus, Aspergillus flavous, Aspergillus niger in type I aspergillus-hypersensitive patients’ sera.
    Methods
    The prepared protein extract of Aspergillus species were dialyzed and the protein concentrations were measured by Bradford method. The protein patterns were checked by SDS-PAGE. The allergic patients and controls were selected based on their clinical history and skin prick test (SPT) results. The cross-reactivity of allergens were determined by ELISA and Western-blotting using allergic patients’ and controls’ sera.
    Results
    SDS-PAGE showed that the molecular weight of most of aspergillus proteins are between 11-100 kDa with typical bands between 46-100 kDa. ELISA showed that there is a significant difference between the serum-immunoreactivity of patients and negative controls for each of studied species. However, we did not find significant difference between the immunoreactivity of the patients with the studied fungal species. Western-blotting also detected various typical IgE-reactive proteins for each of aspergillus species.
    Conclusion
    The IgE-reactive pattern of aspergillus species shows a slight difference. The variation of the immunoreactivity of the aspergillus species could be due to the genetic variations, difference in the environmental predisposition with saprophyte molds or non-equal allergenic potency of the extracts.
    Keywords: Type 1 hyper sensitive_Aspergillus species_Western blotting_ELISA
  • فائزه سلطان پور غریب دوستی، غلامعلی کاردر، بنفشه فاضلی دلشاد، رضا فلک، مزدک گنجعلی خانی حاکمی، علیرضا عندلیب
    مقدمه
    بافت توموری، بدون فرایند آنژیوژنز نمی تواند بیش از 2 میلی متر مکعب در بدن رشد کند. عامل رشد اندوتلیال عروقی (Vascular endothelial growth factor یا VEGF) نقش حیاتی در این فرایند دارد و مهار آن، می تواند به عنوان یکی از راهبردهای ایمنی درمانی سرطان به کار رود.
    روش ها
    توالی پپتیدی ایزوفرم های VEGF-A، از پایگاه های داده ی پروتئینی، انتخاب و با نرم افزارهای رایج هم راستاسازی گردید. اپی توپ های تحریک کننده ی پاسخ ایمنی شناسایی و از نظر عدم هم پوشانی با سایر پروتئین های بدن بررسی شدند. توالی پپتیدی، پس از تولید با Keyhole limpet hemocyanin (KLH) کونژوگه شد و جهت ایمن سازی موش ها استفاده گردید. تیتر آنتی بادی پلی کلونال ضد VEGF-A با روش Enzyme-linked immunosorbent assay (ELISA) و با کمک پپتید کونژوگه شده با آلبومین سرم گاوی (Bovine serum albumin یا BSA) اندازه گیری شد.
    یافته ها
    توالی پپتیدی 41 اسید آمینه ای انتخابی از نظر بیوانفورماتیک هیچ گونه هم پوشانی با سایر پروتئین های بدن نشان نداد و از لحاظ نظری، آنتی ژنیسیته ی کافی و توانایی تحریک پاسخ ایمونولوژیک ضد توموری را داشت. با روش ELISA، در موش های واکسینه در مقایسه با گروه شاهد افزایش تیتر آنتی بادی اختصاصی مشاهده شد. الکتروفورز پپتید کونژوگه با BSA، نشان داد که کونژوگاسیون به طور موثری انجام شده و مراحل بهینه سازی آزمون ELISA اثبات کرد که در صورت پوشاندن پلیت های ELISA با کونژوگه ی پیش گفته، نتایج حاصل تکرار پذیری بهتری نسبت به پوشاندن پلیت با پپتید خالص دارد.
    نتیجه گیری
    نتایج بر کارآمدی پپتید کونژوگه با KLH جهت ایمن سازی و تولید آنتی بادی پلی کلونال ضد VEGF تاکید داشت. بالا بودن تیتر آنتی بادی تولید شده بر ضد این آنتی ژن، پیشنهاد می کند که این پپتید، می تواند به عنوان تحریک کننده ی سیستم ایمنی در مدل حیوانی به کار رود.
    کلید واژگان: واکسن پپتیدی, ایمونوانفورماتیک, پپتید الایزا, عامل رشد اندوتلیال رگ
    Faezeh Soltanpour, Gharibdousti, Gholam Ali Kardar, Banafsheh Fazeli, Delshad, Reza Falak, Mazdak Ganjalikhani, Hakemi, Alireza Andalib
    Background
    It is stated that in the absence of angiogenesis, the tumoral tissue will not grow beyond 2 mm3. Vascular endothelial growth factor (VEGF) plays a pivotal role in angiogenesis and blockade of this process could be applied as a novel strategy for immunotherapy of cancer.
    Methods
    Peptide sequences of VEGF-A isoforms were retrieved from protein databases and aligned. Immunodominant epitopes were determined and the selected one was rechecked for dissimilarity with other human proteins. The selected conserved peptide sequence was synthesized and conjugated with Keyhole limpet hemocyanin (KLH). Then, it was applied for immunization of mice. The polyclonal anti-VEGF antibody titer was measured using an indirect peptide-enzyme-linked immunosorbent assay (ELISA) with a Bovine serum albumin (BSA)-conjugated peptide.
    Findings: According to bioinformatic findings, the selected 41-aminoacid sequence did not show any similarity with other human proteins and revealed enough antigenicity to stimulate anti-tumor specific responses. A substantial increase of specific antibody titer was observed in vaccinated mice. Sodium dodecyl sulfate-polyacrylamide gel electrophoresis (SDS-PAGE) analysis of the BSA-conjugated peptide showed efficient coupling of the molecules. Optimization steps in ELISA procedures revealed that coating of microtiter plates with BSA-conjugated antigen provided more reproducible outcome than unconjugated peptide.
    Conclusion
    Our results reinforce the potential of KLH-conjugated peptides for immunization and production of specific polyclonal antibodies against VEGF-A. Production of high-titer antibodies against this antigen indicates that the designed peptide-vaccine could be used as a potential immunogen for stimulation of humoral immune system in animal model.
    Keywords: Bioinformatic, Vascular Endothelial Growth Factor (VEGF), Peptide vaccine
  • بنفشه فاضلی دلشاد، مزدک گنجعلی خانی حاکمی، فائزه سلطان پور غریب دوستی، نسرین شایانفر، رضا فلک، غلامعلی کاردر
    مقدمه
    متاستاز، مرحله ی پیشرفته ی سرطان است که سلول های سرطانی با جدا شدن از توده ی اولیه به مناطق دیگر بدن مهاجرت می کنند و با تکثیر خود توده های جدید ایجاد می کنند. می توان از مدل های حیوانی جهت بررسی روند مراحل متاستاز و همچنین پیش گیری و درمان آن استفاده کرد. رده ی سلولی کارسینومای 4T1، یک رده ی سلولی متاستاتیک است که با تکثیر شدید سلولی و با تهاجم می تواند به بافت های کبد، ریه، مغز و غدد لنفی وارد شده و آن ها را مورد تهاجم قرار دهد.
    روش ها
    حدود 500000 سلولی 4T1 به موش های BALB/c تزریق شد و پس از قابل لمس شدن بافت سرطانی، میزان رشد تومور، بقای حیوان و سایر علایم ظاهری بررسی و ثبت شد. جهت بررسی متاستاز، بافت های کبد، ریه و مغز جدا شده و با روش هماتوکسیلین- ائوزین (H-E یا Hematoxilin-Eosin) رنگ آمیزی شدند و نفوذ سلول های سرطانی در این بافت ها بررسی شد.
    یافته ها
    با گذشت زمان، میزان رشد تومور به طور فزاینده ای افزایش یافت و میزان بقای موش های سرطانی به 8-7 هفته کاهش یافت. با این که بافت های کبد و ریه ملتهب و حاوی توده های متعدد سرطانی و سلول های متاستاتیک در حال نکروز بودند، در بافت مغز متاستاز سلول های سرطانی مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    در این مدل موشی، تکثیر بالای سلول های سرطانی با کاهش شدید بقای موش ها همراه بود. همچنین، بافت های نرم ریه و کبد از بافت های در معرض متاستاز هستند. احتمال می رود این متاستاز به مغز با تزریق میزان بیشتری از سلول سرطانی و با سپری شدن مدت زمان بیشتر رخ می دهد.
    کلید واژگان: رده ی سلولی 4T1, متاستاز, مدل موشی متاستاتیک
    Banafsheh Fazeli, Delshad, Mazdak Ganjalikhani, Hakemi, Faezeh Soltanpour, Gharibdousti, Nasrin Shayanfar, Reza Falak, Gholam Ali Kardar
    Background
    Metastasis is an advanced stage of cancer in which tumor cells are removed from the primary tumor and migrate to other areas of the body and develop a new mass by high replication. Animal models could be applied to evaluate metastasis along with a metastatic and appropriate cell line. Carcinoma 4T1 cell line is a metastatic cell line with excessive cell proliferation and invasion up to the liver, lungs, brain and lymph nodes.
    Methods
    By injection of about 5 ´ 105 4T1 cells to BALB/c mice, primary tumor was developed. Rate of tumor growth, survival and other morphologic symptoms were checked and recorded. To study the metastasis process, liver, lung and brain tissues were separated and the pathological status was studied following hematoxylin/eosin dye staining.
    Findings: The primary tumor growth was increased significantly. The survival rate in mice with breast cancer was decreased to maximum in 7-8 weeks. Liver and lung tissues were metastatic with necrosis and infiltration of numerous cancer cells while metastasis was not observed in brain tissue.
    Conclusion
    In this model, high proliferation of cancer cells in mice was in association with a sharp decline in survival rate as well as lung and liver tissues metastasis. Metastasis to the brain cells might be accomplished by injection of more 4T1 cells and presumably occurs in a longer period.
    Keywords: 4T1 cell line, Metastasis, Metastatic mouse model
  • فاطمه عسگری، رضا فلک، محمد علی بهار، زهرا مجد، میترا حیدری نصرآبادی، سمیه دشتی، مهدی شکرابی*
    سابقه و هدف
    امروزه اثرات سودمند پروبیوتیک ها بر میزبان به خوبی مشخص شده است با این وجود، مکانیسم عملکرد آن به خوبی شناخته نشده و از این رو تحقیقات بسیاری پیرامون آن از جمله در زمینه سیستم ایمنی در حال انجام است. این مطالعه به منظور بررسی اثر باکتری های لاکتیک اسید بر رده های سلولی T در بافت های ایلئوم، لوزه سکوم و بورس فابریسیوس در جوجه، انجام شده است.
    مواد و روش ها
    تعداد سی قطعه جوجه در سه گروه مختلف رژیم غذایی تقسیم شدند که شامل گروه دریافت کننده شیر استریل، گروه دریافت کننده پروبیوتیک در شیر استریل و گروه کنترل بودند. هر کدام از گروه ها به دو زیرگروه تقسیم شدند و نمونه بافت در دو دوره زمانی 14 و 21 روزه برداشت شد. برش های بافتی از سه بافت ابلئوم، لوزه سکوم و بورس فابریسیوس تهیه و تعداد سلول های رده T شامل سلول های CD4+، CD8+و +Tγδ با رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    تعداد سلول های CD4+ ناحیه ایلئوم در جوجه های دریافت کننده پروبیوتیک بعد از مدت زمان دو هفته، افزایش معنی داری نسبت به گروه کنترل داشت. در لوزه سکوم، گروه دریافت کننده شیر استریل به مدت سه هفته، افزایش معنی داری را در تعداد سلول های Tγδ+ نشان دادند.
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه نشان می دهند که تغذیه حیوان با پروبیوتیک ممکن است توزیع سلول های T را تحت تاثیر قرار دهد. با این وجود از آنجائیک ه تغییرهای دیده شده در گروه پروبیوتیک در 14 روز بوده است، می توان بیان کرد که این تاثیرات گذرا بوده و اثر دائمی بر ایمنی حیوان نداشته است.
    کلید واژگان: پروبیوتیک, لنفوسیت T, جوجه, لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس
    Fatemeh Asgari, Reza Falak, Mohammad Ali Bahar, Zahra Majd, Mitra Heydari Nasrabadi, Somayeh Dashti, Mehdi Shekarabi*
    Aims and
    Background
    This study was performed to evaluate the effect of lactobacillus acidophilus Bacteria (LAB) on chicken T cell subsets at ileum, bursa and cecal tonsil tissues.
    Material And Methods
    Thirty chickens were divided into three groups and fed with sterilized cow milk (M), or a mixture of M and LAB, kept as controls. Chickens from each group were sacrificed after 2 or 3 weeks and lymphoid tissues including ileum, bursa and cecal tonsil were removed and cryo preserved. The ratio of T cell subsets including CD4+, CD8+ and gamma delta T cells were studied by immune-histochemistry method.
    Results
    The ratio of CD4+ T cells was significantly higher in ileum of chicken after 2 weeks of probiotic intake. Moreover, this ratio was even higher than the ratio of these cells in the third week. In the cecal tonsil sections the percentage of gamma delta T cells was higher in milk fed chickens, after 3 weeks.
    Conclusion
    The findings indicate that feeding of chickens with probiotics may alter the distribution of T cells in the lymphoid tissues. However, coincidental increase of CD4+ and gamma delta T cells after 2 and 3 weeks of treatment indicates that these effects are transient and could not have a permanent effect on avian mucosal immunity.
    Keywords: probiotic, chicken, T lymphocyte, lactobacillus acidophilus
  • سمیه ذراتی، سبحان فایضی، حمید صدیقیان، عباسعلی ایمانی فولادی، مهدی مهدوی، رضا فلک، نرگس تهرانی، فاطمه طباطبایی *
    زمینه و هدف
    لیشمانیا نیوزیک بیماری عفونی مهم است؛ که توسط انگل تک یاخته ای از جنس لیشمانیا ایجاد می شود.علی رغم تلاش های زیاد تاکنون واکسن موثری علیه لیشمانیا مورد تایید قرار نگرفته است. یکی از مزایای اصلی استفاده از DNA واکسن ها القای بیان آنتی ژن ها بدون تغییر در ساختار پروتئین و خاصیت آنتی ژنسیته آنهاست. دراین مطالعه برای افزایش ایمنی زایی DNA واکسن کاندید از یک نانو ادجوانت استفاده شد و ایمنی زایی آن در مدل موشی B ALB/c ماده متفاوت مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    در این پژوهش با در نظر گرفتن مطالعات قبلی مبنی بر آنتی ژنتیک بودن پروتئین TSA لیشمانیا در مدل موشی و انسانی، نانو واکسنی جدید متشکل از پلاسمید نوترکیب TSA به همراه نانوذره (PMMA) poly (methylmethacrylate) به عنوان ادجوانت طراحی گردید و ایمنی زایی آن در مدل موشی BALB/c مورد ارزیابی قرار گرفت. بعد از 3 بار تزریق عضلانی نانوواکسن به مقدار 100 میکروگرم، بوستر پپتیدی به صورت زیر پوستی تزریق و پس از 3 هفته موش ها مورد چالش با انگل قرار گرفتند. در نهایت پاسخ های تکثیری به روش Brduو پاسخ های ایمنی سلولی (تولید IL-4،IFN-γ) با روش ELISA مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    یافته های پژوهش نشان داد که نانوواکسن جدید قادر به القای ترشح هردو سایتوکین بوده ولی برتری با پاسخ سلول های Th1 و تولید γ IFN- می باشد.
    نتیجه گیری
    نتایج بررسی ها مشخص کرد که نانوواکسن کاندید می تواند جهت مطالعات و بررسی های بعدی در تهیه واکسن علیه لیشمانیا مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: TSA, لیشمانیا ماژور, (PMMA) poly(methylmethacrylate), پاسخ ایمنی
    Somayyeh Zarrati, Sobhan Fayezi, Hamid Sadighiyan, Abbasali Imani Foladi, Mehdi Mahdavi, Reza Falak, Narges Tehrani, Fatemeh Tabatabaee*
    Background
    Leishmaniasis is a major infectious disease caused by protozoan parasites of the genusLeishmania.Despite of many efforts have been madeno effective vaccineagainst Leishmania infectionhas been approved yet.The major advantage of DNAvaccine isto induce the expression of antigens, which are unaltered in their protein structure and antigenicity. In this study, in order to increase immunity, thecandidate DNA vaccine has been supplemented with nano-adjuvant and its immunogenicity was tested on BALB/c rats.
    Materials And Methods
    Considering other studies that have demonstratedLeishmania TSA protein is antigenic in both murine and human systems, in this study a new nanovaccinecontaining TSA recombinant plasmid and poly(methylmethacrylate) (PMMA) nanoparticles (as an adjuvant) was designed. After three intramuscular injection of nanovaccine (100 µg),the recombinant TSA protein(20 µg) was injected subcutaneously.3 weeks later,animal were infected by Leishmania major.Finally lymphocyte proliferation and cellular immune responses (IFN-γ,IL-4 prodution) were evaluated byusinigBrdu and ELISA methods.
    Results
    Theresultsof this study showed that the new nanovaccine was capable of inducing both cytokines secretion,but predominant Th1 immune response characterized by IFN-γ production compared to control groups.
    Conclusion
    Results revealed that, current candidate nanovaccine has potency for future studies to prepare vaccine against Leishmania.
    Keywords: TSA, Leishmania major, Poly (methylmethacrylate), Immune response
  • هادی پورمقیم، مهدی شکرآبی، پدرام گلناری، ندا یزدی پور، بهناز نوذری، آرزو فرجام نیا، رضا فلک
    زمینه و هدف
    آرتریت روماتوئید(Rheumatoid Arthritis-RA)، یکی از شایع ترین بیماری های خود ایمن است که در آن تشخیص بالینی با تائید آزمایش های تخصصی همراه است و تا امروز آزمایش های اختصاصی و قابل اجرا جهت تائید تشخیص آن معرفی نگردیده است. این مطالعه به منظور دستیابی به ارزش های آنتی سیترولین آنتی بادی (Anti-cyclic Citrullinated Peptide Antibody-Anti-CCP) به عنوان یکی از آزمون هایی که در تشخیص، پیش آگهی و پی بردن به شدت بیماری می تواند موثر باشد، انجام شد.
    روش بررسی
    به منظور اندازه گیری و ارزیابی ارزش تشخیصی Anti-CCP، مطالعه ای به صورت مقطعی– تحلیلی صورت گرفت که در آن 140 مورد شامل 82 بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید، 28 مورد از بیماران مبتلا به بیماری های روماتیسمی دیگر و 30 فرد به ظاهر سالم انتخاب و نمونه برداری انجام گردید. Anti-CCP در نمونه سرم بیماران به کمک روش الیزا، فاکتور روماتوئید از کلاس های IgA، IgM و IgG به روش الیزا و آنتی بادی ضدهسته به کمک روش ایمونوفلورسانس به دست آمد و نتایج حاصله در این سه گروه مقایسه گردیدند.
    جهت بررسی تفاوت ها در دو گروه، متغیرهای کمی با روش t-test و متغیرهای کیفی به وسیله آزمونChi-square، مورد بررسی قرار گرفتند. جهت بررسی ارتباط بین غلظت IgM-RF و Anti-CCP، از آزمون coefficient Pearson correlation استفاده شد. همچنین از سطح زیرمنحنی ROC جهت مقایسه حساسیت و اختصاصی بودن آزمایش ها استفاده شد. داده ها توسط نرم افزار SPSS V. 15 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین غلظت Anti-CCP در بیمارانی RA که Anti-CCP بالاتر از حد طبیعی داشتند، 1/95 واحد در میلی لیتر (محدوده 249-1/7 واحد در میلی لیتر IU/ml) و در گروه بیماران RA که Anti-CCP کمتر از مقدار طبیعی داشتند، 1/2 واحد در میلی لیتر (محدوده IU/ml 9/4-2/1) گزارش گردید.
    میانگین مقدار Anti-CCP در گروه شاهد IU/ml 35/7 (محدوده IU/ml 26...) بوده و حساسیت تشخیص RF در بیماران 7/81% و ویژگی 6/44% گزارش می شود.
    نتیجه گیری
    به عنوان یک روش غربالگری در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید، اندازه گیری IgM-RF وAnti-CCP بر اندازه گیری سایر ایزوتوپ های فاکتور روماتوئید ارجح می باشند. تست Anti-CCP اختصاصی تر می باشد و ابزار تشخیصی قدرتمندی جهت تشخیص است؛ خصوصا در بیمارانی که آرتریت روماتوئید آن ها هنوز کاملا تشخیص داده نشده است.
    کلید واژگان: آنتی بادی ضد سیترولین, آرتریت روماتوئید, روماتوئید فاکتور
    H. Poormoghim, M. Shekarabi, P. Golnari, N. Yazdipoor, B. Nozari, A. Farjam Nia, R. Falak
    Background And Aim
    Rheumatoid arthritis (RA) is the most common autoimmune rheumatic disease, which requires specific diagnostic tests for it’s’ diagnosis. However specific and practical tests for its diagnosis are lacking. We evaluated the diagnostic accuracy of Anti-cyclic citrullinated peptide antibodies (Anti-CCP) in the diagnosis, prognosis and determination of the severity of RA.
    Materials And Methods
    In a descriptive-cross sectional study Anti-CCP antibodies were determined in 140 serum samples: 82 from RA patients and 58 from controls, including samples of 30 healthy individuals and 28 patients with connective tissue diseases. Anti-CCP was detected by ELISA in the serum samples of patients, Rheumatoid factor of IgA, IgM and IgG classes was determined by ELISA and Anti-Nuclear Antibody was detected by Immunoflourescent method results were compared in the three groups. For comparison of differences between groups t (quantitative variables) and chi-square tests (qualititative variable) tests were used. Correlation between titer of IgM-RF and Anti-CCP was assessed by Pearson’s Correlation test. In addition, Receiver Operating Characteristics (ROC) analysis was carried out to compare sensitivity and specificity of various tests. For data analysis SPSS V. 15 was used.
    Results
    Mean concentration of Anti-CCP in RA patients that had Anti-CCP levels greater than normal was 95.1 IU/ml (range: 7.1-249 IU/ml). While mean concentration of Anti-CCP in RA patients that had Anti-CCP levels less than normal was 2.1 IU/m (range: 1.2-4.9 IU/ml).Controls had a mean Anti-CCP level of 7.35 IU/ml (range: 2.44-13.26 IU/ml) Diagnostic sensitivity and specificity of RF was reported as 81.7% and 44.6% respectively in the patients.
    Conclusion
    As a screening method for rheumatoid arthritis IgM-RF, Anti-CCP antibody assays are superior to other RF isotypes assessments. Anti-CCP proved to be a powerful and specific diagnostic tool, especially in patients with undiagnosed rheumatoid arthritis.
    Keywords: Anti, Citrulline Antibody, Rheumatoid arthritis, Rheumatoid factor
  • طاهره موسوی، علیرضا سالک مقدم، رضا فلک، علیرضا صادقیپور، مهدی حجازی
    زمینه و هدف
    در حال حاضر افزایش شیوع بیماری های آلرژیک در جوامع مختلف، یکی از مهم ترین مشکلات بهداشتی جهان است و تحقیقات بسیار زیادی در سراسر دنیا جهت دستیابی به روش های مطمئن پیشگیری و درمان این بیماری ها در حال انجام می باشد. یکی از این روش ها، استفاده از ردیفهای نوکلئوتیدی حاوی سیتوزین گوانین(CpG-ODNs) است که با مکانیسم های متعدد منجر به تعدیل پاسخ های ایمنی و تغییر الگوی سایتوکاینی در سیستم ایمنی می شود.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی یا مداخله ای(experimental) نقش ترکیبات حاوی بازهای سیتوزین گوانین در تعدیل پاسخ های ایمنی نسبت به یکی از شایع ترین آلرژن های ایران یعنی گرده گیاه کنوپودیوم آلبوم مورد مطالعه قرار گرفته است. برای اینکار عصاره آلرژی زای گرده گیاه فوق، تهیه و به همراه ردیف های نوکلئوتیدی حاوی سیتوزین گوانین در موش Balb/C به عنوان مدل حیوانی آسم آزمایش شد. به منظور ارزیابی آثار این نوکلئوتیدها، تعدادی از پارامترهای ایمنی شامل میزان اینترفرون گاما(IFN- γ = Interferon- γ) و ایمونوگلبولین ای(IgE = Immunoglobulin E) در مایع کشت سلولهای طحالی و بافت ریه موشها و همچنین ایمونوگلوبولین ای سرمی مورد آزمایش قرار گرفتند. از طرف دیگر برخی خصوصیات بافت شناسی از قبیل ائوزینوفیلی و تجمع سلولهای التهابی نیز در ریه حیوانات مطالعه شد. در خاتمه، نتایج حاصل از این آزمون ها در گروه های مورد مطالعه با تست ANOVA مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان داد که هر چند ردیفهای نوکلئوتیدی حاوی سیتوزین گوانین نمی توانند میزان ایمونوگلوبولین ای را تا حد طبیعی کاهش دهند ولی در مقایسه با آلرژن، تا 80% از میزان سرمی این آنتی بادی می کاهند. علاوه بر این ردیفهای نوکلئوتیدی حاوی سیتوزین گوانین می توانند باعث افزایش شدید مقدار اینترفرون گامای سیستمیک و موضعی شده و تظاهرات واکنشهای التهابی ریه را کاهش دهند(01/0 P<).
    نتیجه گیری
    با توجه به نقش ترکیبات حاوی سیتوزین گوانین در تغییر جهت پاسخ سایتوکاین ها و کاهش پاسخ های التهابی ریه در مورد آلرژن شایع کنوپودیوم آلبوم، به نظر می رسد بتوان از این ترکیبات در تعدیل پاسخ های التهابی نسبت به سایر آلرژن ها نیز استفاده کرده و مقدمات کاربرد آنها را در انسان فراهم نمود.
    کلید واژگان: 1, آسم 2, الیگونوکلئوتیدهای حاوی گوانین و سیتوزین 3, کنوپودیوم آلبوم
    T. Mousavi, A. R. Salek Moghaddam, R. Falak, A.R. Sadeghipoor, M. Hejazi
    Background and Aim
    Worldwide increasing number of allergic disorders is one of the most important health challenges, and achieving safe prophylactic and therapeutic procedures is the main aim of the investigators. CpG oligodeoxynucleotides (CpG ODN) which modulate the immune responses and change the cytokine patterns by severalmechanisms are among these procedures.
    Material And Method
    In this experimental study we investigated the effects of CpG motif on immune responses to Chenopodium album (CH.a), a common allergenic plant in Iran, in a murine model of asthma. We used CH. a pollen extract with CpG to sensitize the mice and compared a number of immunologic parameters such as interferon gamma (IFN- 􀇄) and IgE levels between case and control groups. To do this, IFN-􀇄 and IgE levels were measured in splenocyte and lung culture supernatants. Histological studies were also conducted to identify inflammatory cells in lung airways. ANOVA test was used to analyze the data.
    Results
    The study showed although CpG ODN cannot reduce IgE levels to the normal range, they can lower IgE levels by 80% and have a potent influence to augment both systemic and local levels of IFN-􀇄 as a Th1 activity marker (P<0.01)
    Conclusion
    The results of the study have consistency with other reports and confirm the benefits of CpG motifs in reducing lung inflammatory responses. Since CpG components have potency to shift immune activity from Th2 to Th1 responses, it seems that co-administration of CpG/antigen can modulate inflammatory responses to different allergenic antigens.
    Keywords: 1) Asthma 2) CpG, ODN 3) Chenopodium Album 4) IgE 5) IFN, γ
  • رضا فلک، محمدرضا خرمی زاده، محمد پزشکی، پروین منصوری
    زمینه و هدف

    خونریزی حین عمل که سبب کاهش میزان رویت ناحیه عمل در حین جراحی توسط جراح می گردد، بهبود دید در ناحیه جراحی و کاهش خونریزی، یکی از وظایف عمده یک متخصص بیهوشی در حین جراحی سر و گردن است. مطالعات نشان داده اند که مصرف بتابلوکرها قبل از عمل، سبب کاهش میزان خونریزی در طی عمل جراحی می شود.

    روش بررسی

    در یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی باز، در یک دوره 18 ماهه، 88 بیمار که کاندید جراحی بینی بودند مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران به چهار گروه: دریافت کننده 50 میلی گرم متوپرولول در شب قبل از عمل، دریافت کننده 50 میلی گرم متوپرولول درصبح روز عمل، دریافت کننده 50 میلی گرم متوپرولول درشب قبل و صبح روز عمل و دریافت کننده دارونما تقسیم شدند. فشارخون سیستولیک و دیاستولیک به روش غیرتهاجمی و تعداد ضربان قلب بیماران پس از آماده سازی بر روی تخت، و پس از لوله گذاری یادداشت گردید. در طی عمل هم این موارد یادداشت گردید. برای اندازه گیری میزان خونریزی از مقیاس کمیتی Boezzart and Formm جهت ارزیابی کیفیت ناحیه جراحی استفاده گردید.

    یافته ها

    ارتباط معنی داری بین مصرف متوپرولول و میزان خونریزی حین عمل جراحی وجود داشت. تمامی بیمارانی که متوپرولول را شب قبل از عمل و صبح روز عمل دریافت کرده بودند، خونریزی در حد مختصر داشتند. ارتباط معنی داری نیز بین میزان بی قراری بیمار و زمان مصرف متوپرولول وجود داشت.

    نتیجه گیری

    افت هم زمان فشارخون سیستولیک و ضربان قلب کمتر از 60 ضربه در دقیقه می تواند میزان خونریزی حین عمل را کاهش دهد که این دو به واسطه مصرف داروهای بتابلوکر قابل حصول می باشد. در این مطالعه مصرف دو دوز داروی متوپرولول به وضوح کاهش قابل توجهی را در میزان خونریزی و بهبودی در ناحیه جراحی و رضایت جراح از ناحیه عمل ایجاد نموده است و از طرفی میزان بی قراری بیماران را هم در ریکاوری کاهش داده است.

    کلید واژگان: متوپرولول, کاهش فشارخون کنترل شده, جراحی
    R. Falak, M. R Khoramizadeh, M. Pezshki, P. Mansoori

    Evaluation of Matrix Metaloproteinase 2 (MMP2) Activity in Contact Nickel Dermatitis Using Zymoanalysis in Comparison to Normal Individuals. R. Falak MSc*M.R. Khoramizadeh MD**M. Pezeshki MD*** P. Mansoori MD**** * Master of Seience of Immunology Iran University of Medical Seiences ** Associate Professor of Biotechnology Faculty of Health Tehran University of Medical Sciences *** Associate Professor of Immunology Faculty of Health Tehran University of Medical Sciences **** Professor of Dermatology Imam Khomeini Hospital Tehran University of Medical Sciences Background and objective Matrix Metaloproteinases (MMPs) produced mainly by fibroblasts play a major role in wound healing processes. This study aimed to investigate the MMP2 activity in dermal fibroblasts found in chronic contact nickel dermatitis lesions. Methods In order to study the role of MMP2 in contact nickel dermatitis fibroblast from patients and healthy individuals were cultured based on ex-plantation of skin. MMP2 activity was measured in fibroblast culture media using zymoanalysis. Zymograms were then analyzed by quantitative densitometry. MTT assay was also used to evaluate and compare proliferation capacity of fibroblasts in both cell cultures. Results The mean MMP2 activity 6-8 days after ex-plantation was significantly higher in patients fibroblasts than in normal individuals(170±9.2 and 134.3±5.9 in patients and normals respectively.

  • مهدی شکرآبی، بابک بهار، مریم به بین، مرتضی عطری، رضا فلک، محسن ایمانی، پریوش دانش
    زمینه و هدف
    سیستم ایمنی، توانایی پاسخ به بسیاری از تومورها را داراست، علاوه بر این، سایتوکین هایی نظیر اینترلوکین 12(Interleukin IL-12) و اینترفرون گاما(IFN-γ=Interferon) در ایمنی تومورها شرکت دارند و دارای اثرات ضدتوموری موثری می باشند. IL-12 سبب تمایز سلولهای TH1 و تولید IFN-γمی گردد. IFN-γ نیز بر تولید IL-12 از سلولهای فاگوسیتی می افزاید، بعلاوه در ایجاد پاسخ های ایمنی سلولی نقش مهمی دارد. در این مطالعه مقادیر سرمی IL-12 و IFN-γ و درصد سلولهای تولید کننده IFN-γ [لنفوسیت های CD4+ و CD8+ و سلولهای NK(Natural Killer cells)] در مبتلایان به سرطان پستان غیرمتاستاتیک و متاستاتیک و افراد بظاهر سالم، به منظور یافتن ارتباط مقادیر آنها با بروز بیماری و گسترش آن، بررسی و مقایسه شده است، علاوه بر این، با شمارش سلولهای تولید کننده این سایتوکین ها مشخص شد که تغییر احتمالی در مقادیر سایتوکین، مربوط به تغییر در تعداد این سلولها است یا عملکرد آنها تحت تاثیر بوده است.
    روش بررسی
    از 50 بیمار مبتلا به سرطان پستان قبل از درمان که به بیمارستان های دکتر شریعتی و دی مراجعه کرده بودند، بعد از تکمیل فرمهای اطلاعاتی، نمونه گیری شد و نمونه های خون تام و سرم برای انجام آزمایشات به گروه ایمونولوژی منتقل گردید. بیماران براساس Stage بیماری به دو گروه غیرمتاستاتیک(Stage I، II) شامل 30 بیمار و متاستاتیک(Stage III، IV) شامل 20 بیمار تقسیم شدند، همچنین 26 فرد بظاهر سالم به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. مقادیر سرمی سایتوکین ها، به روش الایزا و درصد سلولها، به روش فلوسایتومتری و به کمک آنتی بادی های دو رنگی بر ضد شاخص های CD4/CD8 و CD56+CD3/CD16 تعیین شد. نوع مطالعه، توصیفی از نوع مقطعی مقایسه ای است. نتایج یافته های پارامتریک، با آزمون One way Anova و یافته های غیرپارامتریک، با آزمون Mann whitney و kruskal wallis مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    مقادیر سرمی اینترلوکین 12 در گروه متاستاتیک در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی داری نشان داد(017/0=P) و مقادیر اینترفرون گاما در بیماران، در همان محدوده گروه کنترل بود. درصد لنفوسیت های CD4+ خون محیطی در بیماران گروه غیرمتاستاتیک و متاستاتیک در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی داری داشت(به ترتیب P برابر 022/0 و 037/0) ولی درصد لنفوسیت های CD8+ و سلولهای NK تفاوت معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری
    این نتایج نشان می دهد که با وجود کاهش درصد لنفوسیت های CD4+ در بیماران، به علت فعال شدن سیستم هومئوستاز جبرانی و افزایش مقادیر IL-12، در مقادیر IFN-γ تغییری ایجاد نشده بود، لذا به نظر می رسد که افزایش مقادیر سرمی IL-12 با پیشرفت بیماری مرتبط باشد ولی مقادیر سرمی IFN-γ در پیشرفت بیماری تاثیر قابل توجهی نداشته باشد. پاسخ ایمنی سلولی در این بیماران در مقایسه با افراد بظاهر سالم، اختلال و نقص مهمی را نشان نداد.
    کلید واژگان: 1, سایتوکین 2, سلولهای TH1 3, سرطان پستان متاستاتیک 4, سرطان پستان غیرمتاستاتیک
    M. Shekar Abi, B. Bahar, M. Behbin, M. Atri, R. Falak, M. Imani, P. Danesh
    Background and Aim
    The immune system is quite capable to combat tumors and many immunological parameters including cytokines such as IL-12 & IFN-γ play major roles in this regard. IL-12 is also the major cytokine responsible for the differentiation of TH1 cells, which are potent producers of IFN-γ, IFN-γ in turn has a powerful enhancing effect on the ability of phagocytes to produce IL-12 as well as having an important role in cellular immune response. In this study the serum concentration of IL-12 & IFN-γ and percentage of IFN-γ producing cells(CD4+, CD8+, NK cells) in metastatic & nonmetastatic breast cancer patients and healthy adults was evaluated, with the aim of finding out the possible correlation between cytokine levels with disease stage and progression. Since cytokines are produced by all of these cells, cell enumeration may help to find out whether changes in cytokine levels is due to change in the cell number or their function has been altered during disease progression. Patients and
    Methods
    Whole blood samples were taken from 50 breast cancer patients prior to therapeutic manipulation who were admitted to Dr. Shariaty & Day general hospitals. Also 26 healthy people were selected as control and blood was taken similarly. According to disease stage patients were classified into non-metastatic(stage I, II) and metastatic(stage III, IV) groups. 30 patients were non metastatic and 20 patients were in metastatic stages respectively. Serum cytokines level(IFN-γ, IL-12) was measured by ELISA. Lymphocyte subpopulation percentage was measured by flow-cytometry using bichromatic specific antibodies(anti-CD4+/CD8+, anti-CD3/CD16+CD56). The research protocol is designed as a descriptive, comparative cross sectional study. The parametric findings were analysed by one way Anova test and the nonparametric data were analysed using Mann whitney and Kruskal Wallis statistical tests.
    Results
    IL-12 level was increased significantly in metastatic group compared to controls(P=0.017), while IFN-γ levels were in the same range as controls. CD4+ lymphocyte percentage in nonmetastatic(P=0.022) and metastatic groups(P=0.037) was decreased significantly compared to control, but there was no significant difference in CD8+ and NK cell numbers.
    Conclusion
    Despite the decrease in percentage of CD4+ lymphocytes in patients(due to activation of compensative hemostatic system and increase in IL-12), there was no change in IFN- level. It seems that increase in serum IL-12 levels correlates with disease progression. However serum IFN-γ level has no effect on disease progression and as a whole no prominent failure was recorded in the cellular immune response of brease cancer patients as compared to normal individuals.
    Keywords: 1) Cytokine 2) TH1 Cells 3) Metastatic Breast Cancer
  • طاهره موسوی، علیرضا سالک مقدم، رضا فلک، مهدی حجازی، ناهید ا
    زمینه و هدف
    افزایش فعالیت پاسخ های ایمنی وابسته به Th2 در آسم و سایر بیماری های آتوپیک باعث بروز علایم پاتولوژیک مختلف از جمله افزایش IgE در این بیماران می شود. استفاده از مواد تعدیل کننده سیستم ایمنی مانند الیگونوکلئوتیدهای حاوی بازهای سیتوزین – گوانین در دو دهه اخیر توجه محققین زیادی را به خود جلب کرده است. در این مطالعه نقش درمانی الیگونوکلئوتیدهای حاوی CpG در مدل موشی آسم آلرژیک مورد بررسی قرار گرفت.
    روش بررسی
    در این مطالعه عصاره آلرژی زای گرده گیاه سلمه تره تهیه و از طریق صفاقی به موش های BALB/c تزریق شد تا در آنها حساسیت ایجاد شود. به منظور بررسی نقش درمانی ترکیبات CpG در بهبود علایم آلرژی در مدل موشی، الیگونوکلئوتیدهای حاوی CpG از طریق بینی تجویز شد. پس از این مرحله موش ها کشته شده و سلول های طحالی به مدت سه روز در مجاورت آلرژن کشت داده شدند.در خاتمه میزان ترشح IFN-γ به عنوان شاخص فعالیت Th1 به روش الایزا اندازه گیری شده و با گروه های کنترل مورد مقایسه قرار گرفت.
    یافته ها
    این مطالعه نشان داد که تجویز اولیگونوکلئوتیدهای CpG در موش های حساس شده در مقایسه با موش هایی که فقط از آنتی ژن یا الیگونوکلئوتیدهای فاقد CpG به عنوان درمان استفاده کرده بودند، میزان IFN-γ رابه طور معنی دار افزایش داد. هم چنین سطح تولید IgE نیز در این گروه از موش ها به میزان چشمگیری کمتر از گروه های کنترل بود.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این تحقیق که حاکی از افزایش ترشح IFN-γ در موش های درمان شده با CpG است و نشان می دهد که این ماده قادر است پاسخ های ایمنی را به سمت Th1 سوق داده و از شدت پاسخ های وابسته به Th2 بکاهد. در نتیجه این اثر تنظیم کنندگی CpG میزان ترشح آنتی بادی IgE که یک عامل موثر در بروز علایم آسم می باشد نیز می کاهد. لذا به نظر می رسد که از ترکیبات نوکلئوتیدی حاوی CpG می توان در تعدیل پاسخ های ایمنی و تظاهرات آسم آلرژیک نسبت به گیاه حساسیت زای سلمه تره استفاده کرد.
    کلید واژگان: آسم, CpG ODN, الیگونوکلئوتیدها, کنوپودیوم آلبوم
  • اثرات بیولوژیک کورکومین
    پریوش دانش، رضا فلک
    زردچوبه (کورکومین) جزء افزودنی های رایج غذاهای آسیائی است اما به این ماده نباید صرفا به عنوان یک ادویه نگاه کرد. هزاران سال است که مردم هندوستان از زردچوبه برای درمان سرماخوردگی، سرفه، اختلالات تنفسی فوقانی و به عنوان یک داروی ضد ویروس استفاده می کنند. در طب سنتی چین نیز زردچوبه برای درمان دل درد و دل پیچه استفاده می شود. این اثرات درمانی زردچوبه بخاطر وجود عوامل بیولوژیک متعدد آن می باشد، بطوریکه امروزه روغن های مختلفی نظیر Cineol, Linalool, Camphor با خواص ضد اسپاسم و Borneal با خاصیت کمک کنندگی به هضم غذا از آن استخراج شده اند...
  • کاربردهای کلاژناز در پزشکی
    رضا فلک
  • آذردخت طباطبایی، محمد فرهادی، احمدرضا شمشیری، ثمیله نور بخش، شباهنگ محمدی، رضا فلک
    زمینه و هدف
    پولیپ بینی از یافته های نسبتا شایع در بیماران مراجعه کننده به متخصصین گوش و حلق و بینی می باشد. برخی از متخصصین معتقد به همراهی پولیپ بینی با عوامل قارچی، در بعضی بیماران، می باشند. این امر ما را بر آن داشت تا در مورد صحت این مطلب مطالعه ای به شرح ذیل انجام دهیم.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی، 118 بیمار مبتلا به پولیپ بینی که برای عمل مربوطه در بخش ENT بیمارستان رسول اکرم (ص) بستری شده بودند بررسی شدند. جهت تجزیه و تحلیل نتایج از نرم افزار spss و آزمون های آماری کای دو، Fisher exact test و t استفاده شد.
    یافته ها
    7/62 درصد بیماران مرد و 3/37 درصد زن بودند. میانه سن آن ها 35 سال (12 تا 70 سال) بود. از این تعداد، 5/52 درصد IgE بیش از حد طبیعی و 5/47 درصد میزان IgE سرم طبیعی داشتند. آزمایش مستقیم از نظر قارچ در 5/32 درصد موارد مثبت و در 5/67 درصد موارد منفی بود. همچنین کشت قارچ در 4/36 درصد موارد مثبت و در 6/63 درصد موارد منفی شد. قارچ های جدا شده به ترتیب شیوع عبارت از آسپرژیلوس 9/50 درصد، کاندیدا 5/34 درصد، پنی سیلیوم 3/7 درصد، آلترناریا 5/5 درصد و کوروولاریا 8/1 درصد بودند. میانگین سن بیماران مبتلا به قارچ بیشتر از غیرمبتلایان به قارچ بود (40 در مقابل 35 سال) و این اختلاف از نظر آماری نزدیک به معنی داری بود (06/0=p). بیمارانی که IgE بیشتر از 100 واحد در میلی لیتر داشتند، بیشتر مبتلا به قارچ بودند (از نظر کشت و آزمایش مستقیم، P<0.001).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج، به نظر می رسد که در بیماران مبتلا به پولیپ بینی، بالا بودن IgE سرم و عفونت قارچی می بایست مورد توجه قرار گیرند. البته با توجه به این که اکثر بیماران ما در سوابق خود علاوه بر داشتن پولیپ، به سینوزیت مزمن نیز مبتلا بودند، احتمال دارد که علت جدا شدن تعداد زیاد موارد مثبت قارچ از نمونه پولیپ نیز همین مورد باشد. لذا نیاز به انجام تحقیقات بیشتر و با لحاظ کردن بیماران سینوزیتی و مبتلایان به سینوزیت آلرژیک قارچی لازم می نماید.
    کلید واژگان: قارچ, پولیپ بینی, آسپرژیلوس, IgE سرم
    A. Tabatabaee*, M. Farhadi, A.R. Shamshiri, S. Nourbakhsh, Sh Mohammadi, R. Falak
    Background and Aim
    Nasal polyp is a common finding in patients referring to ENT specialists. Also, some specialists believe that there are patients with nasal polyp and some evidence of fungi. The present study was undertaken to describe coincidence of nasal polyp and fungi in patients referred to ENT ward of Rasoul-e-Akram Hospital in Tehran. Patients &
    Methods
    118 patients with nasal polyp(62.7% male and 37.3% female mean age 35 years, ranged 12-70) were investigated in a cross-sectional study.
    Results
    52.5% of the patients had high total serum IgE level. Direct examination and culture for fungi was positive in 32.5% and negative 36.4% of the patients. The most common isolated fungus was aspergillus(50.9%). Other fungi were candida(34.5%), penicillium (7.3%), alternaria (5.5%) and curvularia (1.8%). Mean age of patients with fungal infection was higher than patients with negative fungal culture result (40y vs. 35y P=0.06). Patients with high serum IgE level were more infected with fungi (49% vs. 14% P<0.001).
    Conclusion
    Results showed that in nasal polyposis, a special attention must be paid to patients with high serum IgE and fungal infection.However, most of our patients had chronic sinusitis as well as polyps in their medical history which may affect our results. Therefore, further studies on patients suffering from nasal polyps and those cases with fungal sinusitis is suggested.
    Keywords: Fungi, Nasal Polyp, Aspergillus, Serum IgE
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال