رضا یعقوبی
-
سفرنامه ها مجرایی مهم برای شناسایی و معرفی مناسبات حاکم بر دورانی است که سفرنامه نویس روایت می کند. بخش مهمی از این مناسبات، مفاهیم و نهادهایی است که سفرنامه نویس به عنوان نمادی از تفاوت ظاهری غرب با شرق تشریح نموده است. با توجه به شکاف معرفتی قابل توجه موجود بین ظرف مکانی ذهن نویسندگان این سفرنامه ها با فضای تاریخی موضوع روایت سفرنامه نویسان و با توجه به جدید بودن بخش عمده مفاهیم و نهادهای حقوقی مستقر و متعارف در حوزه زمان و مکان موضوع این سفرنامه ها، شناخت روایت سفرنامه ها از این مفاهیم و نهادها، امکان آشنایی ما با پیشینه تاریخی آنها را فراهم می کند. شرح نویسندگان این سفرنامه ها، توصیفی و محدود به ظواهر نهادها و مفاهیم حقوقی است و تمام سفرنامه نویسان موضوع این تحقیق، معرفتی به مبانی نظری و پیشینه این مفاهیم و نهادها نداشته اند و فقط عبداللطیف شوشتری اشاراتی پراکنده به گسست قدیم و جدید در اندیشه ها و مبانی نظری این مفاهیم و نهادها نموده است. در مجموع، غلبه شان روایت گونه و تاریخی و فقدان تامل نظری و تحلیلی، وجه مشترک تمام این سفرنامه هاست.
کلید واژگان: مفاهیم, نهادها, سفرنامه, حقوق عمومی, تحول تاریخیtravelogues are an important channel for identifying and introducing the relations governing the era that the travelogue narrates. An important part of these relationships are the concepts and institutions that the travel writer has described as a symbol of the apparent difference between the West and the East. Considering the significant cognitive gap between the spatial container of the minds of the authors of these travelogues and the historical space of the subject of the travelogue writers' narrative and considering the newness of the major part of established and conventional legal concepts and institutions in the time and place of the subject of these travelogues, understanding the narrative The travelogues of these concepts and institutions allow us to get acquainted with their historical background. The description of the authors of these travelogues is descriptive and limited to the appearances of institutions and legal concepts, and all the travelogues who are the subject of this research had no knowledge of the theoretical foundations and background of these concepts and institutions, and only Abdul Latif Shoushtari made scattered references to the break between the old and the new in their thoughts. and the theoretical foundations of these concepts and institutions. In general, the predominance of genre and historical narrative and the lack of theoretical and analytical reflection is the common feature of all these travelogues.
Keywords: Concepts, Institutions, Travelogue, Public Law, Historical Evolution -
هدف تحقیق بررسی جامعه شناختی تاثیر توسعه ی متوازن بر عدالت اجتماعی در بین کارگران عضو و غیر عضو در اتحادیه های کارگری است. لذا در این تحقیق توسعه متوازن به عنوان چشم انداز و رویکردی همه جانبه به توسعه، به مثابه امکانی برای جوامع (در درجه اول کارگران و در درجه دوم کل جامعه) در تحقق بخشیدن به ارزش های انسانی (آزادی، برابری، مردم سالاری و عدالت اجتماعی) تلقی می گردد. نوع تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ زمانی، چون به یک برهه زمانی خاص مربوط است؛ مقطعی می باشد. از نظر گرد آوری داده ها یک بررسی پیمایشی- میدانی است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کارگران کارخانجات و پیمانکاری ساختمان شهر ارومیه می باشد که در دو گروه کارگران عضو و غیر عضو در اتحادیه ها شناسایی شده اند، که جمعا 80000 نفرکارگر است. برای انتخاب حجم نمونه از فرمول کوکران با ضریب خطای 5 درصد استفاده و تعداد 380 کارگر به روش طبقه ای متناسب با حجم برگزیده شدند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که، توسعه متوازن در افزایش برابری، عدالت اقتصادی، عدالت فرهنگی، عدالت قانونی، عدالت توزیعی، مشارکت سیاسی و عدالت اجتماعی تاثیر معنی داری دارد. همچنین عدالت اجتماعی در بین کارگران بر اساس جنسیت آنان متفاوت نیست. عدالت اجتماعی در بین کارگران بر اساس تحصیلات آنان متفاوت نیست.کلید واژگان: اتحادیه های کارگری, جنبش های اجتماعی, عدالت اجتماعی, توسعه متوازنThe aim of this study is to study the sociological impact of balanced development on social justice among union and non-union workers. Therefore, in this study, balanced development as a vision and a comprehensive approach to development, as a possibility for societies (primarily workers and secondarily society as a whole) in the realization of human values (freedom, equality, democracy and justice). Social) is considered. The type of research is applied in terms of purpose and in terms of time, because it is related to a specific time period; It is cross-sectional. In terms of data collection, it is a survey-field survey. The statistical population of the present study includes factory workers and building contractors in Urmia, which have been identified in two groups of union and non-member workers in the unions, which is a total of 80,000 workers. To select the sample size, Cochran's formula with an error coefficient of 5% was used and 380 workers were selected by stratified method according to the volume. Research findings indicate that balanced development has a significant effect on increasing equality, economic justice, cultural justice, legal justice, distributive justice, political participation and social justice. Also, social justice does not differ among workers based on their gender. Social justice does not differ among workers based on their education.Keywords: trade unions, social movements, Social Justice, Balanced development
-
پژوهش حاضر با هدف ارایه الگوی یکپارچه سازی تدوین دستورکارهای شورای فرهنگ عمومی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی؛ از نظر داده ها، آمیخته اکتشافی و از نظر ماهیت به روش پیمایشی مقطعی و بر مبنای نظریه داده بنیاد بود. جامعه آماری مرحله کیفی خبرگان در حوزه قلمرو موضوعی تحقیق بودند که به روش هدفمند و گلوله برفی نمونه گیری شد. جامعه مرحله کمی اعضا و دست اندرکاران شورای فرهنگ عمومی و شورای عالی انقلاب فرهنگی در حال و گذشته و تعدادی از مدیران و کارشناسان وزارت فرهنگ و ارساد اسلامی به تعداد 340 نفر بود که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 180 نفر تعیین و به روش تصادفی طبقه ای نمونه گیری شد. ابزار جمع آوری اطلاعات مرحله کیفی، اسناد و مدارک و مصاحبه دلفی بود و در بخش کمی پرسشنامه بود. به منظور روایی ابزار از روایی صوری و محتوایی و برای تعیین پایایی ابزار از آلفای کرونباخ استفاده شد. روش تحلیل داده های کیفی کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود و برای تحلیل داده های کمی از آزمون تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. نتایج بدست آمده در مرحله کیفی منتج به ارایه الگوی یکپارچه سازی دستورکارهای شورای فرهنگ عمومی با 6 بعد، 21 مولفه و 135 شاخص گردید. در بخش کمی اجرای آزمون تحلیل عاملی تاییدی یافته های بدست آمده در بخش کیفی را تایید کرد. نهایتا الگو در قالب شش عنصر عوامل زمینه ساز، عوامل علی، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها ترسیم شده است.
کلید واژگان: الگوی نظام مند, فرهنگ عمومی, دستورکار شورای فرهنگ عمومیDesigning an integrated model for compiling the agendas of the Public Culture Council of the countryThe present study was conducted with the aim of providing a model for integrating the development of the agendas of the Public Culture Council. Research in terms of applied purpose; In terms of data, it was an exploratory mix and in terms of nature, it was a cross-sectional survey method based on data theory. The statistical population was the qualitative stage of experts in the field of research that was sampled by purposeful method and snowball. The community was a small group of members and staff of the Council of Public Culture and the Supreme Council of the Cultural Revolution now and in the past, and a number of managers and experts of the Ministry of Culture and Islamic Guidance, numbering 340 people. Samples were taken. The data collection tools were qualitative stage, documents and Delphi interview, and in the quantitative part, there was a questionnaire. In order to validate the instrument, face and content validity were used and to determine the reliability of the instrument, Cronbach's alpha was used. The method of qualitative data analysis was open, axial and selective coding and confirmatory factor analysis test was used to analyze quantitative data. The results obtained in the qualitative stage resulted in presenting a model for integrating the agendas of the Public Culture Council with 6 dimensions, 21 components and 135 indicators. In the quantitative part, the performance of the confirmatory factor analysis test confirmed the findings obtained in the qualitative part. Finally, the model is drawn in the form of six elements of underlying factors, causal factors, intervening factors, strategies and consequences.
Keywords: systematic model, public culture, agenda of the Public Culture Council -
پژوهش پیش رو با هدف شناسایی عناصر تشکیل دهنده الگوی یکپارچه سازی دستورکارهای شورای فرهنگ عمومی کشور انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد و از نظر ماهیت اجرا توصیفی است. جامعه آماری متشکل از افراد خبره و مطلعان کلیدی در قلمرو موضوعی پژوهش (شورای فرهنگ عمومی) بودند که بر اساس رویکرد آگاهانه و به روش هدفمند و گلوله برفی تعداد 12 نفر برای مصاحبه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای (سندکاوی) و روش میدانی (مصاحبه و فن دلفی) استفاده شد. به منظور تعیین اعتبار یافته ها از مصاحبه با افراد کانونی و تکنیک های اشباع نظری و رویه های ویژه کدگذاری و برای تعیین روایی از تکنیک های جمع آوری داده ها از منابع متعدد، تحلیل موارد منفی و انعطاف روش استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز از تکنیک کدگذاری نظری استفاده شد. نتایج نشان داد الگوی یکپارچه سازی دستورکارهای شورای فرهنگ عمومی کشور دارای 6 بعد، 32 مولفه و 136 شاخص است که اجزای الگوی پارادایمی نهایی عبارت اند از: شرایط علی (اسناد بالادستی، شرایط و اقتضایات زمانی و مکانی، تصمیمات و رفتارهای مدیریتی و سازمانی و تحولات فناورانه)؛ شرایط مداخله گر (عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی اجتماعی، مذهبی و ذهنی ادراکی)؛ بستر و زمینه حاکم (سیاست های کلان فرهنگی، مدیریت کلان فرهنگی، رسانه های جمعی و گردهمایی ها، مراکز فرهنگی، گروه های نخبگان و تاریخ و حوادث گذشته)؛ مقوله محوری (دستورکارهای شورای فرهنگ عمومی)؛ راهبردها (برنامه ریزی کلان فرهنگی، تعاملات بین فردی و بین نهادی و ظرفیت شناسی و الگوسازی فرهنگی) و پیامدها (بهره وری و کارآمدی تصمیمات شورا و بهبود فرهنگ عمومی و کاهش مشکلات و معضلات اجتماعی).
کلید واژگان: الگوی یکپارچه, فرهنگ عمومی, دستورکارهای شورای فرهنگ عمومیThe present study was conducted with the aim of identifying the elements that make up the integration pattern of agendum of the Public Culture Council of the country. The research is applied in terms of purpose, qualitative data based on the foundation data method and descriptive in terms of the nature of implementation. The statistical population consisted of experts and key informants in the field of research subject area (Public Culture Council) that based on a conscious approach and a purposeful method and snowballs, 12 people were selected for interview. For data gathering, library method (documentation) and field method (interview and Delphi technique) were used. In order to determine the validity of the findings, interviews with focal individuals and theoretical saturation techniques, special coding procedures and to determine the validity of data collection techniques from multiple sources, analysis of negative cases and flexibility of the method were used. Finally, theoretical coding technique was used to analyze the data. The results showed that the integration pattern of the composition of the Public Culture Council has 6 dimensions, 32 components and 136 indicators. The components of the final paradigm model are: causal conditions (upstream documents, temporal and spatial conditions and conditions, managerial and organizational decisions and behaviors and technological developments); Interventional conditions (political, economic, cultural-social, religious and mental-perceptual factors); The prevailing context (macro-cultural policies, macro-cultural management, mass media and gatherings, cultural centers, elite groups, and past history and events); Central category (composition of the Council of Public Culture); Strategies (macro-cultural planning, interpersonal and inter-institutional interactions, and capacity building and cultural modeling) and Consequences (efficiency and effectiveness of council decisions and improvement of public culture and reduction of social problems).
Keywords: Integrated pattern, public culture, Composition of the Public Culture Council -
مجله تحقیقات حقوقی، پیاپی 93 (بهار 1400)، صص 369 -392قانون مدنی ستون فقرات نظام حقوقی هر کشور است. هرچقدر مفاد این قانون برآمده از سنت های ملی و تاریخی جاری و حاکم بر جامعه و به تعبیر ثقه الاسلام تبریزی منطبق با «مذاق مملکت» باشد، قوام و دوام و کارآمدی آن بیشتر است. قانون مدنی ایران نیز از این جهت ، توسط هیات تدوین کنندگان قانون مدنی، که از علماء و اساتید مبرز حقوق بودند، بر مبنای فقه شیعه تدوین و به تصویب مجلس شورای ملی رسید. از آنجا که این قانون در زمان وزارت عدلیه علی اکبر داور تصویب شد ، برخی ادعا کرده اند که داور درصدد تدوین قانون مدنی براساس قوانین غربی و با استفاده از نظرات مستشاران خارجی بود ولی با مخالفت مصدق و تحت تاثیر سخنان وی در مجلس ششم مشروطه، از این نظر عدول کرد و قانون مدنی را براساس فقه شیعه و توسط هیاتی ایرانی تدوین نمود. این تحقیق با مطالعه و تطبیق اسناد تاریخی مرتبط با این موضوع، اصالت این ادعا را بررسی نموده و به این نتیجه رسیده است که نه داور درصدد تدوین قانون مدنی براساس قوانین غربی بوده است و نه مصدق در آن مقطع چنین ادعایی داشته است.کلید واژگان: قانون مدنی, داور, عدلیه, تجدد, کاپیتولاسیونAbstractCivil code is the central pin of legal systems in every country. The more the terms of the code are based on popular, present national and historical traditions of the country and, as Seqat-ol-Eslam Tabrizi calls, are congruent with “the taste of the Country,” the more its consistency, durability, and efficiency will be. Iranian Civil Code was likewise compiled by Civil Code Compilers Assembly based on Shia jurisprudence and was legislated by the Legislative Assembly of Iran. With respect to the fact that the code was legislated at the ministerial period of Ali Akbar Davar as the Minister of Justice, some have asserted that he was to compile civil code based on Western communities laws and by utilizing foreigner consultants, an idea which was confronted by Mohammad Mosaddegh; and backtracking from his former idea as a result of Mosaddegh’s speeches in Sixth Constitutional Parliament, Davar decided to compile civil code based on Shia jurisprudence by aid of an Iranian assembly. Investigating and comparing related historical documents, the present study aims to investigate such a hypothesis, and the results indicate that neither Davar was to compile the Civil Code based on Western laws nor Mosaddegh claimed the same posit.Keywords: Civil Code, Davar, Justice Ministry, modernity, capitulations
-
مفهوم قانون از بنیادین ترین مفاهیم و مبانی نظری حکومت قانون است که نقش مهمی در شکل گیری نظریه دولت مشروطه داشته است. با توجه به این واقعیت که هیچ جامعه ای در هیچ مقطعی بدون قانون نبوده و با لحاظ این پیش فرض که مفهوم قانون دارای سیری تکوینی و دو صورت «مدرن» و «قدیم» است و اینکه مفهوم مدرن قانون، در «گسست» و «تداوم» مفهوم قدیم تکوین یافته است، این مقاله نشان می دهد که مفهوم جدید قانون با تحول در مضمون، در تداوم مفهوم قدیم قانون، تکوین یافته است. مستشارالدوله، نخستین اندیشمندی است که با درک مبنای متفاوت قانون در دو صورت «قدیم» و «مدرن» قانون، اصل ضرورت تاسیس مفهوم جدید قانون را درک و پاره ای مقدمات، به منظور تحقق این مهم تهیه کرد. به نظر نگارندگان درک مستشارالدوله از مفهوم قانون متفاوت با درک متقدمان بوده و رساله «یک کلمه» وی، نخستین رساله در ضرورت حکومت قانون است. وی در این رساله به مدد ایجاد تحول در مضمون مفهوم قانون، این مفهوم را که ریشه در اراده حاکم و حکم شرع (به عنوان دو مبنا و منشا مفهوم قدیم قانون) داشت، به مفهوم مدرن قانون که از نظر مستشارالدوله، ریشه در اراده و خواست مردم داشت، متحول ساخت. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که مبانی و هدف مستشارالدوله از تحول مفهوم قانون چگونه و چه بوده است؟ به نظر می رسد مستشارالدوله با تکیه بر مبانی و مفاهیمی چون «اراده عموم» و «رضایت» مردم و با هدف استقرار «عدل»، «برابری» و «ترقی»، به عنوان اهداف مهم حاکمیت قانون، مبادرت به این امر مهم ورزید و از دل مفهوم قدیم قانون، مفهوم مدرن قانون را تعریف کرد.کلید واژگان: اراده مردم, عدالت, قانون, مستشارالدوله, مشروطهAbstract The concept of law is one of the most fundamental concepts and theoretical foundations of the rule of law, which has played an important role in the formation of the theory of constitutional government. Given the fact that no society was at any time without law and with the presupposition that the concept of law has a developmental syrup and two forms of "new" and "old", and that the new concept of law is in "breakdown" "Or the" continuity "of the old concept has evolved. This article shows that the new concept of law has evolved in the continuity of the old concept but with a different conception of the old sense. Mashtar al-Dawla is the first thinker who, by understanding the different legal basis in both the "old" and "new" forms of the law, comprehended the necessity of establishing a new concept of law and some preliminaries to accomplish this.Keywords: rule, of, Law, ijtihad in, the, foundations, progress
-
مقدمهگرانولوم آنولر زیرجلدی یک واریانت نادراز گرانولوم آنولر است که تقریبا در اطفال دیده می شود. علت بیماری نامعلوم است هرچند عواملی چون ترومای فیزیکی، گزش حشرات، عفونت های باکتریال، ویروسی، قارچی و دیابت را در شروع آن دخیل دانسته اند. گزارش مورد: پسربچه ای 3 ساله با شکایت از یک ضایعه در انگشت شست راست از حدود 3 ماه قبل به همراه یک ضایعه در ساعد راست بررسی شد. بیوپسی از ضایعه ی شست دست راست انجام شد که در درم پاپیلاری نواحی متعدد از رشته های کلاژن تخریب شده (نکروبیوزیس) که توسط سلول های التهابی هیستوسیت و لنفوسیت احاطه شده و هم چنین رسوب فوکال موسین گزارش شد. با توجه به مجموع یافته های آسیب شناسی، تشخیص بیماری گرانولوم آنولر زیرجلدی برای این بیمار مطرح گردید.نتیجه گیریدر یک کودک با تورم انگشت و ندول های زیرجلدی، باید گرانولوم آنولر زیرجلدی را به عنوان یکی از تشخیص های افتراقی مدنظر داشته باشیم.کلید واژگان: گرانولوم آنولر زیرجلدی, اطفال, انگشت, گزارش موردIntroductionSubcutaneous granuloma annulare is a rare subtype of granuloma annulare that take place almost completely in children. The etiology and pathogenesis of subcutaneous granuloma annulare are not completely understood. Precipitating factors such as physical trauma , insect bites, bacterial and viral infections and diabetes have been considered. Case Report: A 3-year-old boy with right thumb lesion from three months ago as well as right forearm lesion refered to us. Cutaneous biopsy from right thumb lesion revealed degenerative collagen fiber (necrobiosis) with palisading histiocytes and lymphocytes with focal mucin deposition. These findings were compatible with subcutaneous granuloma annulare.ConclusionSubcutaneous granuloma annulare should be included in the differential diagnosis in a child with finger swelling and subcutaneous nodules.Keywords: subcutaneous granuloma annulare, child, digit, case report
-
سابقه و هدف نحوه نگهداری فرآورده های پلاکتی بر روی اثر بخشی فرآورده پلاکتی تزریقی تاثیری به سزا دارد. نحوه نگهداری فرآورده پلاکت در مراکز انتقال خون مطابق دستورالعمل های سازمان می باشد ولی اطلاع روشنی از وضعیت نگهداری آن در مراکز درمانی و میزانPSL ( platelet storage lesion) ناشی از آن در دست نیست. لذا در این تحقیق قصد داریم تا این مهم را تا روز پنجم نگهداری در شرایط پایگاه و مرکز درمانی بررسی و مقایسه نمائیم.
مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی، 30 فرآورده پلاکتی به صورت تصادفی طی 3 ماه از اردیبهشت تا مرداد 1394 انتخاب و در شرایط نگهداری پایگاه و مرکز درمانی قرار گرفتند. آزمایش های شمارش پلاکتی و گلبول های سفید، MPV، pH، آلودگی باکتریایی، بیان گلیکوپروتئین های CD62P و CD63 در روزهای 1، 3، 5 انجام گردید. نتایج ابتدا با روش کولوگروف اسمیرنوف و سپس با استفاده از روش های آماری paired t-test و t-test مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته هافرآورده های پلاکتی پایگاه در روز اول تولید، با استانداردهای ملی مطابق بودند. لیکن طی نگهداری کاهش معناداری در شمارش پلاکتی، لکوسیتی و pHو افزایش معنا داری درMPV و بیان مارکرهای CD62P و CD63 در هردو مرکز دیده شد(001/0p<). تفاوت بین مرکز درمانی و مرکز انتقال خون معنادار نبود.
نتیجه گیریمطالعه حاضر نشان داد کیفیت فرآورده های پلاکتی تولیدی تا روز سوم در محدوده استاندارد قرار داشت، لیکن در روز پنجم، از لحاظ شمارش پلاکتی در محدوده پائین تر از استاندارد قرار گرفت. تفاوت معنا داری بین کیفیت فرآورده های پلاکتی پایگاه و مرکز درمانی یافت نشد.کلید واژگان: تزریق پلاکت, کنترل کیفی, پلاکت های خون, شمارش پلاکتBackground and Objectives Platelet concentrates are the most vulnerable blood products with the shortest shelf life. The aim was to assess the quality of produced platelet concentrates in the East Azerbaijan. In addition, the quality of products stored in the blood center was compared by products stored in one hospital during the period of five days.
Materials and Methods In this descriptive study, thirty random donor platelet concentrates during 3 months from April to August 2015 were enrolled in the study. They were randomly classified into two groups, half were sent to the hospital and half remained in the blood center. The changes of their quality (platelet count, WBC count, MPV, pH, bacterial contamination, and CD62P and CD63 expression levels) were examined in the first, third and fifth days of storage in each group and comparison was made by accomplishing the paired sample t-test and t-test as deemed appropriate.
Results All PCs on the first day met the national standard criteria; however, the quality parameters decreased significantly during storage. In addition there were no significant differences in the storage related changes in the quality between the blood center and hospital.
Conclusions The quality of PCs produced in the blood center decreased during the storage time. By improving the storage conditions in the blood centers, it might be possible to extend the storage time of PCs by an acceptable quality. The significant difference was not observed between the platelets stored in the blood center compared to that stored in the hospital.Keywords: Platelet Transfusion, Quality Control, Blood Platelets, Platelet Count -
مقدمهامروزه معنویت در سازمان، قاعده نوپایی است که می تواند نیروی قدرتمند و ژرف را برای زندگی افراد به ارمغان آورد. این نیروی قدرتمند زمانی حاصل خواهد شد که زندگی کاری با زندگی معنوی کارکنان پیوند بخورد. این مطالعه با هدف بررسی میزان هوش معنوی و ارتباط آن با ابعاد فرسودگی شغلی و متغیرهای جمعیت شناختی انجام شد.
مواد و روش هااین مطالعه توصیفی- همبستگی بر روی 350 نفر از کارکنان ناجا استان سیستان و بلوچستان انجام شد. انتخاب افراد به روش نمونه گیری در دسترس انجام گردید. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه هوش معنوی و پرسشنامه فرسودگی شغلی مازلاش با سه حیطه اصلی (خستگی هیجانی، مسخ شخصیت، احساس کفایت شخصی) استفاده شد. داده ها با نرم افزار 17 SPSS از جهت آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته هامیانگین و انحراف معیار هوش معنوی 14/42 ±129/30 بود. میان هوش معنوی تنها با دو بعد خستگی هیجانی و مسخ شخصیت ارتباط معنی دار آماری وجود داشت (0/022 = P)؛ اما این ارتباط با بعد احساس کفایت شخصی دیده نشد. از بین ویژگی های جمعیت شناختی نیز تنها بین تاهل، سن و رضایت شغلی با هوش معنوی ارتباط معنی دار آماری وجود داشت (0/05 P<)؛ ولی بین سابقه خدمت، تحصیلات، رضایت از درآمدی با هوش معنوی رابطه معنی داری به دست نیامد (0/05 P>).نتیجه گیریبرخورداری از هوش معنوی بالا می تواند بهبود فرسودگی شغلی را به دنبال داشته باشد؛ بنابراین توجه بیشتر مدیران و مسئولان مربوطه به آموزش و بهبود این مقوله در کارکنان پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: هوش معنوی, فرسودگی شغلی, ویژگی های جمعیت شناختی, نیروی انتظامیBackgroundNowadays، spirituality is a new fundamental in organization which has a powerful and deep effect on staff''s lives. This powerful force will be achieved when employees’ work and spiritual life are linked. This study aimed to investigate the relationship between spiritual intelligence and dimensions of burnout and demographic variables.Materials And MethodsThis descriptive study – correlation has been done on the 350 personnel of police staff in Sistan-o-Baluchestan. They were selected by convenience sampling method. For gathering information، Spiritual Intelligence questionnaire and Mazlash job Burnout questionnaire with three main areas (emotional exhaustion، depersonalization، a feeling of personal accomplishment) were used. The Data were analyzed with SPSS17 software، descriptive and inferential statistics were also analyzed.ResultsThe mean and standard deviation of spiritual intelligence was 42. 14 ± 30. 129. Spiritual intelligence only had significant correlation with two emotional exhaustion and depersonalization dimensions (P = 0. 022). Among the demographic characteristics only marital status، age، and job satisfaction had significant relationships with spiritual intelligence (P < 0. 05); but between work experience، education، income satisfaction and spiritual intelligence there was no significant relation (p > 0. 05).ConclusionHaving high level of spiritual intelligence could improve job burnout so this fact suggests to managers to have an eye concern about education and improving spiritual intelligence in staff.Keywords: spiritual intelligence, burnout, demographic variables, police -
مورفه آی پستان یک بیماری کلینیکی غیرشایع می باشد و می تواند اثرات عمیقی در کیفیت زندگی بیماران داشته باشد.این بیماری همچنین می تواند بیماری های التهابی خوش خیم یا بدخیم پستان را تقلید کند و افتراق آنها گاهی بسیارسخت می باشد. ما در اینجا موردی از بیماری را در یک خانم 28 ساله گزارش می نماییم که به علت تغییرات پوستی در پستان سمت راست به پزشک جراح جهت بررسی تشخیص احتمالی سرطان پستان مراجعه نموده است. این مورد پس از گذشت یکسال از پیدایش آن از طریق بیوپسی پوست اثبات شده وآن را همراه باشرح وتوصیف بیماری مورفه آو تجربه خود در زمینه افتراق آن از متاستاز پوستی سرطان پستان گزارش نموده و مورد بحث قرار می دهیم.
کلید واژگان: سرطان التهابی پستان, مورفه آ, اسکلرودرما, متاستازپوستیMorphea of the breast is an uncommon clinical disease and may have profound effects on the quality life of the patients. The disease can also mimic inflammatory benign and malignant diseases of the breast and differentiation between them is sometimes very difficult. Herein, we report a case of morphea of the breast in a 28-year- old female with a history of skin changes of the right breast who referred to a general surgeon for possible diagnosis and treatment of the breast cancer. Diagnosis of the breast morphea with skin biopsy was proven after one year. We describe morphea of the breast and discuss our experience on the differentiation of the morphea of the breast with inflammatory breast cancer.Keywords: Inflammatory breast, Morphea, Scleroderma, Metastasis -
-
نواحی مرکزی شهر نقش مهمی در تامین نیازهای حیات عمومی شهر بر عهده دارند. در این نواحی فعالیت های تجاری و غیر تجاری تمرکز می یابد و شبکه حمل و نقل از هر جانب شهر به آنجا منتهی می شود. تنوع کاربرد و کارکردهای این محدوده از شهر سبب می شود، روزانه افراد زیادی برای تامین نیازهای خود به آنجا مراجعه کنند. به همین دلیل این محدوده ها توانایی تبدیل شدن به فضایی بسیار جذاب و یا برعکس به فضایی بحرانی را در خود دارند. وجود نواحی مرکزی دچار افت شهری و تفاوت شرایط زیست افراد ساکن در نواحی دچار افت با سایر نواحی شهری و مشخصا محدوده های مجاور مشکلاتی را در نیمه دوم قرن بیستم میلادی دنیا ایجاد کرده است، که این امر نیاز به برخورد برنامه ریزی شده با نواحی دچار افت شهری را امری اجتناب ناپذیر می نماید. در این میان اغلب کشورهای بیشتر توسعه یافته و تعدادی از کشورهای کمتر توسعه یافته، رویکردهای قابل اجرای برخورد با مقوله افت شهری را در پیش گرفتند و سعی کرده اند با اتخاذ راهکارهایی نواحی مرکزی را به فضایی مطلوب در ساختار شهر تبدیل نمایند تا از طریق ارائه روش ها و راهکارهایی، افت شهری را با در نظر گرفتن تفاوت کیفیت زیست محلات دچار افت شهری، از طریق ساز و کار مطرح شده در این زمینه کاهش دهند. رهیافت تجدید حیات شهری یکی از رهیافتهایی است که در دو دهه آخر قرن بیستم به عنوان گزینه ای جهت برون رفت از افت شهری نواحی قدیمی شهرها مورد توجه تصمیم گیران و برنامه ریزان شهری قرار گرفته است.
به دنبال حاد شدن مشکلات نواحی قدیمی(فرسوده) شهر، بخصوص نواحی مرکزی شهرها که ابعاد مختلف زندگی شهری را تحت تاثیر قرار داده اند، دولت ها توجه ویژه ای را نسبت به نواحی قدیمی شهر مبذول داشته اند. این نیاز به طرح رهیافت تجدید حیات شهری که ماهیت پویا و بلند مدتی را انعکاس می داد، منجرگردید. تجدید حیات شهری برخلاف فعالیت های توسعه شهری و یا ایجاد شهرکهای جدید، فرایندی است که باید از یک پیشرفت تدریجی برخوردار باشد. دراین مقاله سعی شده با بررسی ارکان اصلی وابعاد رهیافت تجدید حیات شهری به ارزیابی این مساله پرداخته شود تا حداقل راه حل مفیدی برای ساماندهی بافت های قدیمی(فرسوده) شهری ارائه گردد.
کلید واژگان: تجدید حیات شهری, مشارکت, برنامه ریزی راهبردی, پایداریCentral area of cities undertakes significant roles to provide urban public life. In this area commercial and noncommercial activities through a network of transportation are connected to all parts of the city. Diversity of usage and functions in this part of urban areas brings many people from all walks of life. This is the reason central urban areas encompass potency of conversion to very attractive space or vice versa to a critical space. The life of Central areas which are downtrodden and difference of habitants in poverty stricken urban downfall with adjacent urban areas create social problems in the twentieth century in the world. This subject calls for inevitable programmable encounter with area poverty stricken urban areas. In dealing with this issue most developed and underdeveloped countries alike have a view of practicable approaches into encounter with category of urban downfall and try with assumption of methods to transform the central areas to desirable and attractive places in the structure of the city. With such methods and considered mechanisms in this context decrease urban downfall with consider difference of habitability qualification occupies people in down stricken urban downfall quarters. The approach of renewal in urban existence in the end two last decades of twentieth century is one of the approaches that regarded of determinant and urban planners, among the alternatives for urban downfall in region of old textures. Sequel of tense problems in the region of old textures, particularly in the central areas of cities that has impacted various dimensions of urban life, governments attend to region of old textures. This approach of renewal in urban life reflects dynamic and Long-Term view of nature. Renewal in urban existence athwart activities of urban development or create of new towns, is the process that should contain one gradual progress. This paper will try with study main pillar and dimensions of approach of renewal in urban life, evaluate the assessment of this problem, to submit minimum profitable solution for improvement of urban old textures -
مقدمه و هدفسرطانهای سلول قاعده ای Basal cell carcinomas (BCCS) شایعترین بدخیمی در انسان میباشند و اکثرا در نواحی تابش نور آفتاب دیده میشوند ولی وجود آنها در نواحی پوشیده بدن غیرمعمول میباشد. بدین ترتیب، محل ضایعه نمیتواند نخستین فاکتور در تشخیص BCCS باشد. هدف از این مطالعه ارائه اطلاعاتی در رابطه با BCCS نواحی پوشیده و غیرمعمول بدن میباشد.روش کاراین مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی می باشد که در آن 1135 پرونده BCCS اولیه، در بخش آسیبشناسی بیمارستان امام خمینی (ره) اهواز، طی سالهای 1384-1371 که تشخیص آنها از نظر آسیبشناسی تایید شده بودند، مطالعه شد.نتایجاز مجموع 1135 مورد BCCS، 48 مورد آن (27 نفر مرد و 21 نفر زن) در نواحی پوشیده و غیرمعمول بدن بودند. میانگین سن بیماران 1/14 ± 7/52 سال و نسبت مرد به زن 2/1 بود. از 48 مورد BCCS، 27 مورد (3/56%) در تنه، 8 مورد (7/16%) در اندام فوقانی، 11 مورد (9/22%) در اندام تحتانی و 2 مورد (2/4%) در ناحیه تناسلی خارجی بودند. BCCS Solid بیشترین فرم هیستولوژیک تمامی نواحی آناتومیک بود (6/66%).
نتیجه نهائی: اگرچه از کل موارد BCCS اولیه ثبت شده، فقط 48 مورد (2/4%) آن در نواحی پوشیده و غیرمعمول بدن بود ولی میبایست وجود BCCS در این نواحی را در نظر داشت و از تمامی ضایعات مشکوک آن نمونه برداری کرد.
کلید واژگان: سرطان سلول قاعده ای, محل ضایعه -
فراوانی حساسیت تماسی به آلرژن های استاندارد اروپایی (ESS) در مبتلایان به درماتیت تماسی و / یا درماتیت آتویک در رشت، اهواز، کرمان و همدان
-
سوریازیس یک بیماری پوستی شایع است که به مقیاس قابل ملاحظه ایی در ان میزان درگیری و یافته های کلینیکی ابتلا ناخن، متفاوت گزارش شده است. مطالعه حاضر با اهداف (1) تعیین فراوانی درگیری ناخن در بیماران سوریازیسی، (2) تشخیص انواع تغییرات ناخنی در بیماران سوریازیسی، (3) یافتن ارتباط بین ابتلا ناخن و برخی از پارامترهای کلینیکی و (4) مقایسه یافته های این مطالعه با مواردی از گزارشات موجود در مقالات صورت گرفته است.روش بررسیطی یک بررسی آینده نگر، مشاهده ایی، تحلیلی و مقطعی در بیمارستان امام خمینی (ره) و یک کلینیک خصوصی درماتولوژی در شهر اهواز (خوزستان)، تغییرات ناخنی بیماران سوریازیس از نظر اپیدمیولوژی و کلینیکی و از بهمن ما 1382 لغایت آبانماه 1384 مطالعه شدند. تشخیص بر مبنای نمای بالینی ضایعات سوریازیس و در مواردی با تایید یافته های هیستوپاتولوژی بوده است.یافته هااز 500 بیمار سوریازیس مطالعه شده، 296 نفر (59.2 درصد)، شامل 177 نفر مرد (59.8 درصد) و 119 نفر زن (40.2 درصد)، مبتلا به تغییرات ناخنی سوریازیس بودند. میانگین سن بیماران 35±16.95 سال و میانگین مدت بیماری آنها 6.9±6.88 سال بود. اکثریت بیماران در دهه سوم عمر بودند. شایع ترین فرم بالینی، سوریازیس ولگاریس (67.2 درصد) بود. شایع ترین تغییر ناخنی مشاهده شده هم در ناخن انگشتان دست و هم پا اونیکولیز (82.8 درصد) بود. بدنبال آن Piting (67.2 درصد)، Subungual hyperkeratosis (72 درصد)، افزایش ضخامت صفحه ناخن (37.5 درصد)، تغییر رنگ ناخن (36.5 درصد)، اونیکودیستروفی (12.8 درصد)، Oil spot (3.7 درصد)، Beau''s line (7.8 درصد)، ریزش ناخن (1 درصد) و Splinter hemorrhage (0.7 درصد) دیده شد. از 296 بیمار، 227 نفر (76.7 درصد) بدون درگیری چین اطراف ناخن و ناحیه پروگزیمال (گروه (A و 69 نفر (23.3 درصد) با ابتلا چین اطراف ناخن و ناحیه پروگزیمال (گروه (B به سوریازیس مبتلا بودند.نتیجه گیریانسدانس ابتلا ناخن در بیماران مطالعه حاضر به بیماری سوریازیس احتمالا در بسیاری موارد با آمارهای گزارش شده در مقالات و کتب رفرنس شباهت دارد. نزدیک 1 به 3 بیماران ما که دارای تغییرات ناخنی با درگیری چین اطراف ناخن و ناحیه پروگزیمال بودند، مبتلا به افزایش شدت تغییرات ناخنی نیز بودند.
کلید واژگان: سوریازیس, ناخن, اهوازPsoriasis is a common skin disease in which occurrence rates of clinical features of nail psoriasis vary considerably in the literature. The present study was undertaken to evaluate the frequency of nail involvement in psoriatic patients, to assess the types of nail changes in psoriasis, furthermore to find eventual relationships between nail involvement and some clinical parameters, and finally compare our clinical findings with the few reports available in the literature. From January 2003 to October 2005, patients suffering from psoriasis with nail involvement, attending at a private dermatology clinic, and at the outpatient Clinic of Dermatology in Imam Khoumeini Hospital, Ahwaz, southwest of Iran, were included in the study. The diagnosis was made clinically and in some cases based on histopathological studies.In our study, 500 patients were studied and 296 (59.2%) patients, 177 males (59.8%) and 119 women (40.2%), had nail changes. The mean age of patients was 35±16.95 years and the mean duration of the nail involvement was 6.9±6.88 years. Men involvement percent was a little more than women (59.8% vs 40.2%). The most common clinical type of psoriasis was plaque type psoriasis (67.2%). The most common nail abnormality observed on both finger nails and toe nails was onycholysis (82.8%), followed by pitting (72.6%), subungual hyperkeratosis (72%), nail thickening (37.5%), discoloration of the nail (36.5%), onychodystrophy (12.8%), oil spot (3.7%), Beau’s line (7.8%), nail loss (1%), and splinter hemorrhage (0.7%). Of the 296 patients, 227 patients (76.7%) had not involvement of the proximal and lateral nail folds, and 69 (23.7%) had involvement of the proximal and lateral nail folds. The frequency of nail involvement and nail changes in our patients is nearly similar to those in textbooks of dermatology and literatures. About, a third our patients with nail changes, had nail fold involvement, resulting in increased severity of nail changes in these patients. -
سابقه و هدفدرماتوفیتوزیس یا کچلی ها بیماری های واگیردار و شایعی هستند که در تمام نقاط دنیا به خصوص در نواحی گرمسیر و مرطوب یافت می شوند. در میان انواع کچلی ها، کچلی سر از شیوع بالایی برخوردار است. میزان شیوع این عفونت در نقاط مختلف ایران و سایر کشورهای جهان متفاوت گزارش شده است. هدف از پژوهش حاضر، تعیین توزیع فراوانی کچلی سر براساس توزیع سنی، جنسی و تعیین عوامل اتیولوژیک آن در افراد مشکوک به ضایعات قارچی در شهرستان اهواز می باشد.روش کارجهت انجام این مطالعه، در طول سال های 1382-85 از بیماران مشکوک به ضایعات قارچی مراجعه کننده به مراکز مختلف درمانی در شهرستان اهوازنمونه برداری به عمل آمد. از نمونه های به عمل آمده، آزمایش مستقیم و کشت انجام گردید و جهت تعیین گونه های قارچی از کشت روی لام و تست های تکمیلی در صورت ضرورت استفاده شد.یافته هااز 5312 مورد مشکوک به ضایعات قارچی، 1150 مورد (21.6 درصد) مبتلا به درماتوفیتوزیس بودند و ضایعات کچلی سر 127 مورد %11 آنها را تشکیل می داد. ضایعات نوع اکترتریکس با 88.19 درصد بیشترین موارد را شامل شد و ضایعات آندوتریکس (9.45 درصد) و فاووس (2.36 درصد) در رده های بعدی قرار گرفتند. تریکوفیتون وروکوزوم در 71.65 درصد بیشترین عامل ایجاد بیماری بود و میکروسپوروم کانیس، تریکوفیتون روبروم و تریکوفیتون ویولاسئوم، تریکوفیتون شوئن لاینی و تریکوفیتون منتاگروفایتس به ترتیب در رده های بعدی قرار گرفتند. بیماری در افراد مذکر با 79.53 درصد، میزان شیوع بیشتری را نشان داد.نتیجه گیریبه رغم کاهش میزان کچلی سر در مقایسه با سال های گذشته، مطالعه حاضر موید شیوع این بیماری در منطقه بوده و با توجه به اینکه عوامل حیواندوست بیشترین علت بیماری می باشند (71.65 درصد) به نظر می رسد تماس مستقیم و به ویژه تماس غیر مستقیم مهمترین نقش را در انتشار بیماری در منطقه داشته باشد.
کلید واژگان: درماتوفیتوزیس, درماتوفیت, کچلی سر, اپیدمیولوژی -
ماستیت گرانولوماتوس بیماری خوش خیم، نادر و با علت ناشناخته است که اخیرا شرح داده شده است. این بیماری عمدتا در زنان جوان و تازه زایمان کرده و به شکل یک توده یک طرفه خارج از آرئول پستان تظاهر می کند. با توجه به شباهت زیاد بیماری از نظر بالینی به کانسر پستان، ممکن است به تشخیص غلط و جراحی غیر ضروری پستان منجر شود.
در این مقاله دو مورد از بیماری نادر ماستیت گرانولوماتوس همراه با اریتم ندوزوم و الیگوآرتریت گزارش می شود که یافته های بالینی بیماران با تجویز استرویید خوراکی و جراحی بهبود یافت. با پی گیری بیماران پس از یک سال در علایم بیماری آنان هیچ گونه عودی مشاهده نشد.
کلید واژگان: ماستیت گرانولوماتوس, اریتم ندوزوم, سرطان پستان -
تشخیص شما چیست؟دختری 3 ساله توسط والدینش برای درمان ضایعات کف دست و پا و برخی از نواحی بدن که از سن 8 ماهگی ظاهر شده بودند، مراجعه کرد. از بدو تولد، تاول هایی به طور خود به خود در برخی از نقاط پوست او ظاهر می شده است. تاول ها به تدریج و طی چند ماه بهبودی یافتند و متعاقب آن پوست خشن، ضخیم و از پوسته های چسبنده و تیره پوشیده شد. بیمار، محصول یک زایمان طبیعی و فول ترم و دارای رشد و نمو طبیعی بود. پدر و مادر بیمار با یکدیگر نسبت خویشاوندی نداشتند و تاریخچه خانوادگی بیمار برای ضایعات مشابه منفی بود.
معاینه پوست، کراتودرمی مایل به رنگ زرد کف دست و پا، (تصاویر شماره 2 و 1) به همراه ضایعات هیپرکراتوتیک، ضخیم و با پوسته های چسبنده و تیره رنگ، در سطوح فلکسور اندام ها، گردن و باسن را نشان داد (تصویر شماره 3). مخاط ها، ضمایم پوستی و دندان ها و نیز معاینه سایر سیستم ها همگی طبیعی بودند. بیوپسی از پوست کف دست به عمل آمد (تصاویر شماره 5 و 4).
-
Pretibial epidermolysis bullosa is a rare variant of hereditary epidermolysis bullosa characterized by the delayed onset of lesions and their localization. We present two cases, a 35-year-old woman and a 21-year-old man. They clinically had pruritus, nodular prurigo-like or lichenified lesions, violaceous scarring, milia, nail dystrophy and in one case albopapuloid lesions on the trunk. Physical signs of disease were first noticed between 3 and 9 years of age. Histologic examination showed a subepidermal blister with milia formation, and a mild mixed inflammatory infiltrate. These patients represent an nusual, poorly recognized form of dystrophic epidermolysis bullosa with features that resemble a variety of acquired dermatoses.
Keywords: Dystrophic epidermolysis bullosa, Pretibial, Albopapuloid lesions, Anchoring fibrils -
Background
The incidence of oral cancers is different worldwide.
ObjectiveTo evaluate the rate of oral cancers in Khouzestan Province.
Patients and MethodsThe data were collected from the pathologic reports of pathology laboratories all around the province, during the time period of 1992-2002.
ResultsAmong the total received specimens, 305 cases of oral cancers were detected. One hundred ninety-three cases (63.2%) were male and 112 cases (36.8%) were female. Male to female ratio was 1.7 and mean age was 55.04±16.60 years. Squamous cell carcinoma was the most common malignancy (75% of total), and then standed the nasopharyngeal carcinoma (10.8%) and lymphoma (7.5%). The most common sites were lower lip (29.2%), tongue (19%) and nasopharynx (15.7%).
ConclusionRegardless of some minor differences, most of our findings were similar to other previous studies.
Keywords: Epidemiology, oral, Malignancy, Tumor, Histopathologic, Khouzestan
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.