به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

رقیه شیبانی فر

  • رقیه شیبانی فر
    «خدای نامه» یکی از آثار برجسته ادبیات ایرانی به زبان پهلوی در موضوع تاریخ اساطیری- داستانی ایران باستان است که متاسفانه هیچ نوشته ای از آن به زبان اصلی باقی نمانده است. خدای نامه را می توان یک نوع ادبی پنداشت که روایت های گوناگونی(دهقانی، موبدی و پهلوانی) از آن موجود بوده است. عبدالله بن مقفع این کتاب را در قرن دوم ه.ق با عنوان سیرالملوک به عربی ترجمه کرد که پاره های پراکنده ای ازآن در برخی متون عربی باقی مانده است. بازشناسی و بازسازی این روایت ها رویای دست یابی به سیرالملوک و به پیرو آن خدای نامه را تاحدودی محقق می سازد. این مقاله به بررسی این رویکرد با توجه به متون عربی بویژه نهایه الارب فی اخبارالفرس و العرب می پردازد که بخش عمده ای از سیرالملوک ابن مقفع را در سپهر زمانی پادشاهی گشتاسپ تا خسروپرویز در خود دارد.
    کلید واژگان: خدای نامه، عبدالله بن مقفع، سیرالملوک، نهایه الارب، تاریخ اساطیری داستانی
    Roghieh Shibanifar
    “Khodaynameh is one of the outstanding works in Persian literature. It is written in Pahlavi language and deals with the mythic- narrative history of the ancient Persia. Unfortunately nothing has survived in the original language. Khodaynameh can be regarded as a literary genre which holds various narratives (dehqani, mobadi and pahlavani) in it. This book in the second century Hijri was translated into Arabic by Abdullah ibn –Muquaffa entitled Syrolmuluk fragments of which remained in some Arabic texts. Recognition and reconstruction of these narratives makes the dream of reaching Syrolmuluk and consequent work Khodaynameh come true to some extent. This essay deals with this approach profiting from Arabic texts particularly Nihayat al-arab fi akhbar al – furs wa-l-Arab which holds a major part of Syrolmuluk in the time span from the reign of Ghoshtasp till the reign of Khosrow Parviz.
    Keywords: Khodaynameh, Abdullah ibn al Muquffa, Syrolmuluk, Nihayat al arab, mythic narrative history
  • رقیه شیبانی فر
    این مقاله به بررسی چگونگی استفاده از شاهنامه برای کودکان امروز بر پایه تفکر نظری «شاهنامه در گذر از اسطوره به قصه» می پردازد. بنیاد شاهنامه که دوره ای از تاریخ اساطیری ایران را دربردارد، بر بستری از اسطوره های ایرانی فراهم آمده است. این اسطوره ها با گذشت روزگار به تمثیل هایی در شاهنامه دگرگون شده و ویژگی های مثبت و منفی خود را در رمزها، رازها، نمادها و پیام های داستان ها بجا گذاشته است که برخی از این آموزه های اسطوره ای، با دنیای کودکان همخوانی ندارد. بنابراین بهتر است برای انتقال شاهنامه به کودکان ویژگی های منفی اسطوره را از نقطه نظر فرهنگ کودک، از داستان های این کتاب کنار گذاشته، آن را با ویژگی های مثبت قصه جایگزین نمود و برش های داستانی را در ساختار داستان کوتاه به شیوه ای هنری و ادبی با زبانی ساده و گویا به کودکان عرضه کرد.
    کلید واژگان: شاهنامه، کودکان، اسطوره، قصه، روایت سنجی، داستان کوتاه
    Roghieh Sheibanifar
    This research deals with the investigation of how Shahnameh is used for today’s children based on the theory of “Shahnameh moving from myth to tale”. The essence of Shahnameh containing a period of Iran’s mythological history, is based upon the Persian myths which with passage of time have turned into allegories in Shahnameh and have left their positive and negative characteristics in the mysteries, secrets, symbols and messages of the stories some of which do not correspond with the children’ world. Therefore, for familiarizing children with the stories of Shahnameh it seems appropriate to put aside the negative characteristics of myths as far as child’s culture is concerned and concentrate on the positive aspects and in this way sections of the story in a format of a short story can artistically and literarily be presented to them in a simple language.
    Keywords: Shahnameh, children, Myth, tale, short story
  • سید حسین فاطمی، محمدجعفر یاحقی، مه دخت پورخالقی چترودی، رقیه شیبانی فر
    نهایه الارب فی اخبار الفرس و العرب کتابی است که نام نویسنده/ نویسندگان و زمان تالیف آن مبهم است. در فراهم آمدن این کتاب، نویسندگانی همچون عامر شعبی، ایوب بن قریه، عبدالله بن مقفع، اصمعی و ابوالبختری سهمی داشته اند و سه دوره زمانی (سال 75ه. ، پیش از سال 142ه. و حدود سال های 170-193ه.) را می توان برای تالیف آن درنظر گرفت. به هر روی این کتاب - به ویژه بخش هایی که از زبان ابن مقفع روایت شده است - مهم ترین منبع در شناخت سیرالملوک وی و به تبع آن خدای نامه دوره ساسانی است. از آن جا که شاهنامه فردوسی نیز با واسطه شاهنامه ابومنصوری به خدای نامه می رسد، داستان دارا و اسکندر از نهایه الارب و شاهنامه برگزیده شده تا بتوان به سرچشمه اصلی این دو روایت پی برد. با بررسی تطبیقی داستان اسکندر و دارا در این دو کتاب می توان دریافت که روایت فردوسی در هسته اصلی داستان، دقیقا همان روایت ابن مقفع است، اما فردوسی با نگرش داستانی مطالبی را که به کار وی نمی آمده، حذف کرده و در عوض جزئیاتی را به آن افزوده است.
    کلید واژگان: نهایه الارب، شاهنامه، خدای نامه، سیرالملوک، فردوسی، ابن مقفع، اسکندر، دارا
    Sayyed Hosein Fatemi, Mohammad Jafar Yahaghi, Mahdokht Pourkhaleghi Chatroodi, Roghayeh Sheibanifar
    Nihāyatu’l- irab fi akhbare’l -fors va’l- arab is the name of a book whose author (s) and the authoring time are uncertain. In compiling this book، authors such as ’Amer Sha’bi، Ayyoub ibn-i Gherriyah، Abdullah ibn-i Moghafa’، Asma’i and Ab ol-bakhtary have contributed. There are three different speculations concerning the time of authorship: 1) 75 A. H. 2) before the year 142 A. H. 3) around 170-193 A. H. However، this book– especially the parts narrated by ibn-i Moghafa’—are the most important sources in our understanding Siyar ol-molouk and subsequently the Khodāy-nāme in the Sassanid period. Since Ferdowsi’s Shāh-nāme is also connected to the Khodāy-nāme through the Abu-Mansouri Shāh-nāme، the story of Dara and Alexander have been chosen from Nihāyatu’l- irab and the Shāh-name in order to determine the main source of the two narratives. The comparative study of the structure of the story of Alexander and Dara in these two books reveals that Ferdowsi’s account is exactly like ibn-i Moghafa’s but Ferdowsi has eliminated some details and has added some more to serve his storytelling purposes.
    Keywords: Nihāyatul, irab, Shāh, nāme, Khoday, nāme, Siyar ol molouk, ibn, i Moghaffa', Ferdowsi, Dara, Alexander
  • محمد جعفر یاحقی، سید حسین فاطمی، مه دخت پورخالقی چترودی، رقیه شیبانی فر
    این مقاله به بررسی تطبیقی ساختار داستان رستم و اسفندیار به روایت ابن مقفع در نهایه الارب و فردوسی در شاهنامه بر اساس دیدگاه هانزن (بررسی و مقایسه در دو سطح کلی و جزیی) می پردازد. بدین منظور نخست روایت های مشابه با روایت ابن مقفع و فردوسی گردآوری شده و به تفاوت بنیادین این روایت ها، یعنی زردشتی بودن یا نبودن رستم، پرداخته شده است. پس از آن، ساختار داستان ها در دو سطح کلی و جزیی مورد بررسی قرار گرفته و این نتیجه حاصل شده است که روایت ابن مقفع روایتی تاریخی با ساختاری پیوسته است که در شاهنامه به چند داستان تقسیم شده است، اما روایت فردوسی داستانی هنری و شاعرانه است.
    Mohammad Jafar Yahaghi, Sayed Hosein Fatemi, Mahdokht Pour Khaleghi Chatrudi, Roghayeh Sheibanifar
    This article aims at a comparative study of the structure of “Rostam and Esfandîâr" legend, based on Hansen's theory, as narrated by Ibn Moqaffa’, in Nihāyatu’l -irab and Ferdowsi, in Shāh-nāme. Accordingly first the narratives analogous to those of Ibn Moqaffa’, and Ferdowsi have been compiled while probing into the basic dissimilarities between them, like Rostam 's Zoroastrian faith or otherwise. Next, the structures of these stories have been analyzed at a general and specific level, according to Hansen. In conclusion, Ibn Moqaffa's narrative is found to be a historical one with a continual structure, whereas in the case of Shāh-nāme, being an esthetically poetic narrative, it has been subdivided into a few episodes.
  • آرش اکبری مفاخر، رقیه شیبانی فر
    این مقاله به روایت شناسی داستان هفت گردان به روایت فردوسی در شاهنامه و قصه افراسیاب بن پشنگ به روایت انوشیروان مرزبان در روایات داراب هرمزدیار می پردازد. به این منظور پس از بررسی خلاصه دو روایت از دیدگاه راویان، روایت شناسی، ساختارشناسی تطبیقی و ریشه شناسی بنیادهای آیینی و اساطیری، دو روایت مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی ها نشان می دهد که روایت فردوسی، روایتی دهقانی، ملی و خردگراست که در آن حذف های آیینی (زردشتی بودن رستم) و اسطوره-ای (دیدار افراسیاب با اهریمن) به چشم می خورد. اگرچه به نظر می-رسد، این آیین زدایی پیش از فردوسی صورت گرفته؛ اما ممکن است، اسطوره زدایی از سوی وی انجام شده باشد. در برابر، روایت انوشیروان روایتی موبدی با تکیه بر آموزه های مزدیسنایی، اصیل، یکدست، کامل و دارای ژرف ساختی اسطوره ای و آیینی است که با الگوهای اساطیری- آیینی داستان های ایرانی همخوانی دارد. این داستان نقشی مهم در الگوشناسی روایی داستان های حماسی ایران، در گذر از روایت موبدی به دهقانی دارد.
    کلید واژگان: هفت گردان، قصه افراسیاب بن پشنگ، روایت شناسی، ساختارشناسی
    A. Akbari Mafakher, R. Sheybani
    This article aims at a narratological study of the “Haftgordan story” of Ferdowsi’s Shahnameh and the story of “Afrasyab-ibn Pashang” as narrated by Anushirvan Marzban in Hormozdyar. After a review of the summaries of the two narratives، a comparative structural study of the works coupled with a study of their mythical and ritual origins are presented. These studies show that Ferdowsi’s account of the story is characterized by its bucolic، nationalistic and rationalistic nature as well as the exclusion of some ritual (Rostam as a Zoroastrian hero) and mythical (Afrasyab’s visit to Satan) parts. Although it seems that the exclusion of ritual parts may have occurred some time before Ferdowsi، it is quite probable that the omission of mythical parts was his own decision. Conversely، Anushiravan’s narrative، originating from priestly order with emphasis on the teachings of Mazdisnai، is more original and unified، and it enjoys from an equally mythical and ritual deep structure that is more in harmony with the similar patterns in Persian stories. This story particularly plays an important role in the analysis of the Persian epic in its transmission from priestly to bucolic narration.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال