سعید حاجی آقاجانی
-
با افزایش تعداد سازه های مهندسی بزرگ در شهرها، متخصصین همواره درصدد دست یابی به راه حل مناسبی برای پایش این سازه ها می باشند تا بتوانند از آسیب های ناشی از تخریب این سازه ها که اغلب خسارات جبران ناپذیری درپی دارد، جلوگیری نمایند. از آنجایی که پایش سازه با استفاده از روش های سنتی بسیار دشوار و پرهزینه است، تصاویر راداری به دلیل قدرت تفکیک مکانی بالا، دید وسیع و دقت قابل قبول به عنوان یک ابزار مناسب برای این منظور مطرح گردیده اند. در این مقاله با استفاده از تلفیق تصاویر راداری و داده های پایشی موجود از سد، میدان سرعت جابجایی سه بعدی سد محاسبه گردیده است. سپس با استخراج مشاهدات مربوط به سازه ی سد درودزن فارس و با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی تغییر شکل سه بعدی این سازه در نقطه ای در نزدیکی تاج سد تا سال 2023پیش بینی گردید. ضریب همبستگی بین مدل پیش بینی و نتایج بدست آمده از روش تلفیق برای این نقطه در جهت شرقی، شمالی و ارتفاعی به ترتیب 64/0–62/0–77/0 بدست آمد. علاوه بر این RMSE نتایج بدست آمده در راستاهای شرقی، شمالی و ارتفاعی برابر 87/7–54/8–12/5 میلی متر محاسبه گردید که این نتایج نمایانگر همبستگی بالای مدل پیش بینی شده با نتایج بدست آمده از روش تلفیق می باشد.کلید واژگان: پایش، تصاویر راداری، سد درودزن، شبکه عصبی مصنوعیThe precise monitoring of engineering structures is always one of the most important issues in engineering science.Monitoring engineering structures using traditional methods is very costly.Due to the high spatial resolution and low cost, radar acquisitions are considered as one of the most important tools for monitoring engineering structures. In this paper, the 3D displacement field of the Droodzan damwas calculated using radar acquisitions and geodetic data. Then, using existing observations and artificial neural network algorithm, the Dam deformation was predicted at a point until 2023.The correlation coefficients between the prediction model and the results obtained from the integration method for this point forthree dimensionswere 0.64-0.62 -0.77.RMSE of results for dimensions was obtained 7.87-8.54-5.12 mm. These results represent a good correlation between the predicted model and the results obtained from the integration method.Keywords: Monitoring, Radar Acquisitions, Droodzan Dam, Artificial Neural Network
-
در این مقاله به بررسی میزان کارآیی روش نوین ردیابی پرتو سه بعدی (3D Ray tracing) در تصحیح اثر وردسپهر (Troposphere) در تعیین موقعیت مطلق دقیق با استفاده از سیستم های تعیین موقعیت جهانی (Global Positioning System: GPS) پرداخته شده است. بدین منظور با انتخاب دو ایستگاه تبریز و ابرکوه در کشور ایران و استفاده از داده های هواشناسی ERA-Interim و مشاهدات فاز (Phase) و کد (Code) ایستگاه های GPS، تصحیحات وردسپهری با استفاده از روش ردیابی پرتو سه بعدی، ردیابی پرتو دو بعدی (2D Ray tracing) و مدل سستامینن (Saastamoinen) محاسبه شد. در ادامه تصحیحات وردسپهری به دست آمده از روش های فوق بر مشاهدات GPS اعمال شده و تعیین موقعیت در این سه حالت انجام گرفت. یک بار نیز با استفاده از نرم افزار Bernese موقعیت دو ایستگاه ابرکوه و تبریز با مجهول در نظر گرفتن تاخیر مربوط به لایه وردسپهر تعیین شد. معیار قرار دادن موقعیت محاسبه شده از نرم افزار Bernese و مقایسه آن با موقعیت به دست آمده از سه روش فوق، نشان دهنده این است که موقعیت به دست آمده از روش ردیابی پرتو سه بعدی در ایستگاه تبریز به اندازه 017/0 متر دقیق تر از موقعیت به دست آمده از روش ردیابی پرتو دو بعدی است و همچنین 049/0 متر دقیق تر از موقعیت به دست آمده در حالت استفاده از مدل سستامینن می باشد. در عین حال در ایستگاه ابرکوه نتایج سه روش تفاوت چندانی ندارند. این موضوع را می توان به تغییرات و اندازه بیشتر بخارآب در ایستگاه تبریز و در نتیجه اهمیت استفاده از روش های نوین و دقیق تصحیح خطای وردسپهری در این گونه مناطق نسبت داد.کلید واژگان: بخارآب، تعیین موقعیت مطلق، ردیابی پرتو، وردسپهر، ERA، InterimEarth's atmosphere has a series of layers, each with its own specific traits. Moving upward from ground level, these layers are named the troposphere, stratosphere, mesosphere, thermosphere and exosphere. The exosphere gradually fades away into the realm of interplanetary space. The troposphere is the lowest layer of our atmosphere. Starting at ground level, it extends upward to about 10 km above sea level. Humans live in the troposphere layer, and nearly all weather occurs in this layer and affects their activities. Ninety nine percent of the water vapor in the atmosphere is found in the troposphere; therefore most clouds appear in this layer. Air pressure and temperature drops in the troposphere with height. The tropospheric path delay is one the main error sources in Global Navigation Satellite System (GNSS) such as Global Positioning System (GPS) observations and reduces the accuracy of GNSS point positioning. Accurate estimation of tropospheric path delay in GNSS signals is necessary for positioning and also its meteorological applications. The tropospheric delay is divided into the dry (hydrostatic) and wet (non-hydrostatic) parts. The dry tropospheric delay depends on the pressure variations between satellite and station on the Earths surface and can be determined accurately using experimental models. The wet delay can be determined by subtracting the dry delay from the total GPS derived delay. In this paper the efficiency of 3D ray tracing in increasing the accuracy of point positioning is investigated. The 3D ray tracing technique based on Eikonal equation is the strongest and newest ray tracing method. These equations are solved in order to get the ray path and the optical path length. The Eikonal equation itself is the solution of the so-called Helmholtz equation with respect to electro-magnetic waves. In this method the ray paths are not limited to a certain azimuthally fixed vertical plane. In 2D methods the ray paths are forced to stay within a vertical plane of constant azimuth. European Center for Medium Range Weather Forecasting (ECMWF) is currently publishing ERA-I, a global reanalysis of the meteorological data. This reanalysis provides values of several meteorological parameters on a global gride ∼75 km. The vertical stratification is described on 37 pressure levels. Tropospheric corrections were calculated using 3D ray tracing, 2D ray tracing and Saastamoinen methods in Tabriz and Abarkuh stations using ERA-I meteorological parameters. These corrections were applied to the GPS observations and the stations coordinate were computed. Furthermore, these stations coordinates were determined twice using Bernese GPS processing software, one time the tropospheric delay was not canceled from observations and second time it was considered as unknown parameter and evaluated with stations coordinates. The result of this process was considered as a reference to evaluate the three prescribed correction methods. These comparisons indicate that the correction computed from 3D ray tracing is more efficient than that of 2D ray tracing and Saastamoinen model corrections. Also the correction amount in Tabriz station is meaningful with respect to Abarkuh station, which can be attributed to small variations of water vapor in Abarkuh station.Keywords: ERA, Interim, Precise point positioning, Ray tracing, Troposphere, Water vapor
-
تعیین موقعیت دقیق نقاط در تمام شرایط آب و هوایی همواره از مهمترین اهداف سیستم های ماهواره ای ناوبری جهانی (GNSS) بوده است. انکسار امواج ارسالی از ماهواره ها بدلیل عبور از لایه های مختلف جو به ویژه پایین ترین لایه آن که تروپوسفر نام دارد، زمینه ساز بروز یکی از مهمترین انواع خطاهای موجود در تعیین موقعیت می باشد. در این مقاله به مقایسه کارآیی داده های هواشناسی ERA-Interim و داده های رادیوسوند در افزایش دقت تعیین موقعیت مطلق نقاط با اعمال تصحیحات مربوط به اثرات این لایه بر مشاهدات GPS پرداخته شده است. بدین منظور با بکارگیری روش ردیابی اشعه سه بعدی و انتخاب دو ایستگاه بندرعباس و بیرجند و آماده سازی داده های مذکور در این مناطق، تصحیحات تروپوسفری با هر دو نوع داده هواشناسی فوق برای سه تاریخ متفاوت محاسبه گردید. ابتدا با استفاده از نرم افزار Bernese موقعیت دو ایستگاه بندرعباس و بیرجند یکبار با مجهول در نظر گرفتن تاخیر مربوط به لایه تروپوسفر و محاسبه آن و بار نیز با صرف نظر از آن تعیین گردید. در ادامه تصحیحات تروپوسفری بدست آمده از روش ردیابی اشعه با استفاده از مشاهدات رادیوسوند و داده های هواشناسی ERA-Interim بر فایل مشاهدات GPS اعمال گردید و تعیین موقعیت در این دو حالت نیز انجام گرفت. نتایج بدست آمده علاوه بر نشان دادن اهمیت خطای تروپوسفری در محاسبات تعیین موقعیت مطلق، بیانگر آن است که موقعیت بدست آمده با استفاده از تصحیحات رادیوسوند در ایستگاه بندرعباس 0.0162 متر دقیق تر از موقعیت بدست آمده با استفاده از تصحیحات داده های هواشناسی ERA-Interim می باشد. در حالی که نتایج دو نوع داده تفاوت چندانی در ایستگاه بیرجند ندارند. این موضوع را می توان به تغییرات کم بخار آب و سایر شاخص های جوی در راستاهای ارتفاعی و مسطحاتی در ایستگاه بیرجند در مقایسه با ایستگاه بندرعباس نسبت داد.کلید واژگان: تاخیر تروپوسفری، تعیین موقعیت مطلق، داده های هواشناسی، رادیوسوند، ردیابی اشعهThe Earths atmosphere can be described by a model of layers. Although there are also horizontal gradients of the meteorological parameters, it is sufficient for a general model to divide the atmosphere into a vertical layer structure since the vertical gradients of the meteorological parameters are significantly larger than the horizontal ones. Furthermore due to the influence of the gravity the regional horizontal differences become smoothed out towards higher altitudes. The atmosphere can be divided into the troposphere, the stratosphere, the mesosphere, the thermosphere and the exosphere. The tropospheric path delay is one the errors in GNSS observations and reduces the accuracy of GNSS positioning. Accurate estimation of tropospheric path delay in GNSS signals is necessary for meteorological applications. The tropospheric delay is divided into the dry and wet parts. The dry tropospheric delay depends on the pressure variations between satellite and Earths surface and can be determined accurately using the Saastamoinen and Hopfield models. The wet delay can be determined by subtracting the dry delay from the total GPS derived delayIn this paper the effect of radiosonde and ERA-Interim data in increasing the accuracy of positioning is compared. European center for medium range weather forecasting (ECMWF) is currently publishing ERA-I, a global reanalysis of the data. This reanalysis provides values of several meteorological parameters on a global ∼75 km. The vertical stratification is described on 37 pressure levels. The piecewise-linear (PWL) is a simple and powerful 2D ray tracing technique which is fast and accurate in processing. The refined piecewise-linear (RPWL) technique is another 2D ray tracing technique. The 3D ray tracing technique based on Eikonal equation is the strongest and newest ray tracing method. These equations are solved in order to get the ray path and the optical path length. The Eikonal equation itself is the solution of the so-called Helmholtz equation with respect to electro-magnetic waves. In this method the ray paths are not limited to a certain azimuthally fixed vertical plane. Tropospheric corrections were calculated using both types of data using 3-D ray tracing method in Bandar Abbas and Birjand stations. The station coordinates were determined using twoMethods1-the tropospheric error was considered as unknown, 2-this error was not considered. Then tropospheric corrections obtained from ray tracing method was applied to the GPS observations and positioning was done. The Bernese GPS software version 5.2 has been used to process the GPS data. It performs ionosphere-free linear combination equation of dual frequency GPS observations from each site within the regional network. The ZTD was calculated using this software including raw data from the GPS observation network and the ZHD was calculated according to the Saastamoinen model. The results indicate the importance of tropospheric correction in precise positioning. In addition, these results indicate that the results obtained using radiosonde corrections in Bandar Abbas are more accurate than the results obtained using ERA-Interim data. Although the results of two types of data in Birjand station do not have much difference. This can be attributed to small variations of water vapor and other atmospheric parameters in Birjand station.Keywords: Tropospheric Delay, Precise Point Positioning, Meteorological Data, Radiosonde, Ray Tracing
-
توپوگرافی، غالبا حاصل چگونگی حرکت صفحه های تکتونیکی و گسل ها نسبت به هم است و اگر پس از شناسایی کامل ویژگی های تکتونیکی گسل های منطقه مورد بررسی، این اندرکنش ها را مدل سازی کنیم، به مدلی کاربردی خواهیم رسید که توپوگرافی منطقه را بازسازی می کند. با توجه به لرزه خیزی زیاد کشور ایران و ضرورت تحقیق این موضوع، سعی بر آن است که در منطقه ای نسبتا لرزه خیز، توپوگرافی منطقه بازسازی شود؛ سپس از مجموعه تغییرات مشاهده شده در نمای زمین و مقایسه با توپوگرافی حاصل از مطالعات ماهواره ای، به کنترل ساختاری بر گسل های منطقه دست پیدا شود. با انجام این تحقیق، بر اساس مدل سازی رابطه بین تکتونیک و توپوگرافی در منطقه البرز شمالی، به معیاری جهت شناخت مشخصات گسل ها خواهیم رسید. بدین منظور با استفاده از مدل ارتفاعی واقعی منطقه از یک سو و همچنین تغییر شاخص های مربوط به گسل ها و ایجاد چینش های مختلف از ترکیب گسل ها، به تخمین ارتفاعات منطقه پرداختیم و با درنظرگرفتن بازه تغییرات برای پنج شاخص نرخ لغزش افقی در راستای امتداد و شیب، نرخ لغزش قائم، زمان فعالیت و شیب گسل، در قالب استفاده از شبکه عصبی، بهترین مقدار را برای این شاخص ها محاسبه کرده و با این مقادیر جدید شاخص ها، توپوگرافی منطقه را مدل سازی کردیم. نتایج حاکی از وجود اختلاف بین 85- تا 236 متر بین مدل ارتفاعی محاسبه شده و مدل ارتفاعی واقعی منطقه است. همچنین خطای جذر میانگین مربعات 1/61 متر بین دو مدل ارتفاعی مذکور به دست آمد. نتایج تحقیق با توجه به متغیر فرض کردن تنها پنج شاخص و دخیل کردن 9 گسل در محاسبات و در نظر نگرفتن عوامل فرسایش و رسوب گذاری در شکل نهایی توپوگرافی زمین، نتایج قابل قبولی است.کلید واژگان: تکتونیک صفحه ای، توپوگرافی، ساختار گسلی، شبکه عصبیTopography is usually resulted from the patterns of the plate tectonics and faults in relation to each other. If we can produce a model for these actions and reactions after the complete recognition of the fault charactersitics based on their slip rates in the considered region, an applied model is obtained which reconstructs the topography of the region. A more important fact is that this model which illustrates the relation between topography (as the super-structure) and faults interaction of the considered region (as the infra-structure), can be used as a criterion to recognize the undiscovered fault's structures of the study area. It can provide us a chance to determine the fault parameters such as slip rates. Iran is known as an area which is subjected to the high possibility of the earthquakes as a natural hazard. Thus earthquake studies are important to investigate this hazard. In this study, a model of the topography is constructed in the region which is prone to earthquakes. The model is compared with the digital terrain models (DTM) of the area resulted from the satellite image data sets. This comparison provides us a structural control on the faults of the region. Our case study is modeling the relationship between faulting and the topography in the North Alborz. Results of the study let us obtain criteria for understanding and prediction of the fault structures that have created the topography. In order to achieve this goal, we consider a DTM of Alborz region. With variation of the parameters of the faults and creating various fault models, an estimate of the elevation model of the region is constructed for the life time of the faults. We consider the variation domains for five parameters of the activity period, slope, horizontal slip rates in length and slope directions and the vertical slip rate of the main faults of the region. The optimum values of these parameters are obtained based on the neural network optimization method. Then, the topography of the region is modeled based on the numerical results of the method for the unknown fault parametrs. We use the algorithm of the method with some selected variation ranges for the values of the parameters for each selected fault of the region. For the slope parameter of the faults, a range of 30 to 90 degrees, for the horizontal slip rate on the length direction and the slope direction of the fault, a range of -3 to mm per year and for the vertical slip rate, a range of -0.5 to mm per year have been considered as variation ranges of the unknown parameters in the algorithm. These variation ranges are considered based on the previous studies on geodynamic setting of the region. The parameters of the nine main acitive faults in the North Alborz region make the assumed fault system of the region and the modeled topography of the region to be generated. Comparison of the modeled topography with the real elevation model of the region can be evaluated as how changing the data of fault parameters and the possible reconfiguration of these parameters, such as the slip rate, time activity and the slope fault can obtain more suitable results in the modeling. In other words, the method can be used to determine which configuration and fault structure in study region will lead us to a more consistent model and provides us the possibility of modeling the topography of the region based on the fault structures. The numerical results show the differences from -85 m to 236 m between the model result and the real elevation model. In addition, the root mean square error between the DTM and the model is 61.1 m which is an acceptable result, due to the fact that only five parameters are variable and just nine faults are calculated while ignoring the effects of erosion and sedimentation of soil in the final format of the earth topography. More accurate results can be obtained by increasing the number of faults and their parameters in the model.Keywords: Plate Tectonics, Fault parameters, Topography, neural network
-
دو مورد از روش های متداول موجود برای شناسایی اختلاف فاز مربوط به وردسپهر، استفاده از داده های اتمسفری بازتحلیل شده و همچنین نقشه های پهنه بندی بخار آب و فشار بدست آمده از سنجنده MERIS است. هدف این مقاله مقایسه این دو روش با یکدیگر است. به منظور دستیابی به میزان اختلاف فاز از دو تصویر راداری مربوط به منطقه ای در شمال غرب ایران استفاده گردید. علاوه بر بدست آوردن میزان اختلاف فاز دو تصویر بدون تصحیحات از طریق روش های مذکور، میزان این اختلاف پس از اعمال تصحیحات وردسپهری از طریق داده های ERA-Interim و داده های MERIS نیز بدست آمد و نتایج بدست آمده با میزان جابجایی گزارش شده از ایستگاه های GPS موجود در منطقه مقایسه گردید. این نتایج حاکی از آن است که مقدار RMSE در حالت استفاده از داده های Interim ERA- برابر 84/1 میلیمتر و در حالت استفاده از داده های سنجنده MERIS برابر 37/2 میلیمتر می باشد. بیشینه اختلاف بین دو روش تصحیح برابر 7/7 میلیمتر می باشد که علت این اختلاف را می توان به وجود و عدم وجود پیکسل های ابری در آن ناحیه و در نتیجه متغیر بودن دقت تصاویرMERIS در این دو حالت نسبت داد. همچنین کمترین اختلاف بدست آمده برابر 3/0 میلیمتر است که ناشی از کم بودن تغییرات مسطحاتی عوامل جوی در ناحیه می باشد. نتایج نشان می دهد که در حالت وجود ابرهای کومه ای در منطقه استفاده از داده های ERA-Interim نتایج مطلوبتری به همراه خواهد داشت.کلید واژگان: بخارآب، تداخل سنجی راداری، وردسپهر، ERA، Interim، MERISThe main limitation of radar interferometry in measuring ground displacements is due to phase propagation delays caused by the troposphere. Tropospheric water vapor is a major limitation for high precision Interferometric Synthetic Aperture Radar (InSAR)applications. Using global meteorological reanalysis models and MERISdata are two methods that can be used for correcting the effects of the troposphere. The purpose of this study is comparison of these two methods. The MERIS instrument is located on the platform of ENVISAT satellite and measures reflected solar radiation. We adopt the use of data of this sensor for our study as MERIS provides a direct estimate of atmospheric water simultaneously with Synthetic Aperture Radar (SAR) acquisition. ERA-Interim is a global atmospheric model computed by the ECMWF based on a 4D-Var assimilation of global surface and satellite meteorological data. This reanalysis provides values of several meteorological parameters on a global 70 km grid from 1989 to the present day, at 0 am, 6 am, 12 pm and 6 pm Universal Time Coordinated) UTC (daily. The vertical stratification is described on 37 pressure levels, densely spaced at low elevation (interval of 25 hPa), with the highest level around 50 km (1 hPa). For each acquisition date, we select the ERA-Interim and MERIS outputs that are of the closest time spans to the SAR acquisition time. A Kriging interpolation in the horizontal dimensions and a spline interpolation along altitude is then applied to produce a map of the predicted delay. Total delay maps at epoch of acquisitions are then combined by pairs to produce differential delay maps corresponding to each interferogram. The use of the precise formulation of the single path delay and of the profiles of temperature, water vapor and dry air partial pressure is of importance to compute an accurate delay function.We used the two ENVISAT radar acquisitions of a region in the north west of Iran. We calculated the displacement velocity field and we corrected it (by ERA-Interim and MERIS data) and then compared the results with reported displacement velocities of GPS stations. The RMSE of two methods were 1.84 mm and 2.37 mm. The maximum difference between two methods is about 7.7 mm. This difference could be due to the presence of cloudy pixels in the MERIS data. The minimum difference between two methods is about 0.3 mm. The reason for this difference is negligible horizontal changes in the tropospheric indicators. The results show that cloudy weather and changes in the troposphere indicators, are the most important factors in the accuracy of the results of the two methods.Keywords: Troposphere, InSAR, ERA, Interim, MERIS
-
کشور ما در یک پهنه لرزه خیز واقع شده است و دارای گسل های فعال می باشد که میلیون ها انسان تحت تهدید یک زلزله احتمالی در این مناطق از کشورمان زندگی می کنند، مطالعه گسل های فعال امری حیاتی محسوب می شود. هدف این مقاله بدست آوردن اطلاعات مربوط به پارامترهای گسل با استفاده از مجموعه مشاهدات تغییرشکل که مسئله معکوس ژئوفیزیک نامیده می شود. در اغلب مسایل معکوس، ماتریس مشاهدات مساله به علت وابسته بودن مشاهدات و عدم دسترسی به اطلاعات کافی دارای کمبود مرتبه است و در نتیجه سینگولار بوده و معکوس پذیر نیست. بنابراین از آنجایی که مسئله معکوس به طور مستقیم قابل حل نیست، از روش های بهینه سازی برای حل آن ها استفاده می شود. بسیاری از مسائل بهینه سازی ژئوفیزیکی غیرخطی هستند و دارای تابع هدف بی قاعده هستند. در برخورد با این مسائل به راحتی با استفاده از روش های کلاسیک نمی توان به نتیجه مطلوب رسید و روش های غیرکلاسیک یا تکاملی مطرح می شوند. در این تحقیق به منظور تخمین پارامتر های گسل مسبب زلزله از میدان جابجایی هم لرزه بدست آمده از مشاهدات تداخل سنجی راداری در زلزله 6 آذر 1384 جزیره قشم و الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که مشاهدات تداخل سنجی راداری با یک گسل معکوس به عمق 6.1 کیلومتر و طول 7 کیلومتر و عرض 5 کیلومتر، با شیب 42 و آزیموت 251 منطبق است. این گسل دارای لغزش 88 سانتی متر بوده است. بزرگترین مولفه در سطح زمین مولفه ارتفاعی می باشد که دارای مقادیر6 سانتی متر بالا آمدگی و فرونشست می باشد. همچنین ماکزیمم جابجایی سطحی زمین ناشی از این گسلش در راستای غربی-شرقی 4 سانتی متر می باشد.
کلید واژگان: مسئله معکوس، بهینه سازی تکاملی، شبکه های عصبی مصنوعی، پارامترهای گسل، تداخل سنجی راداریThe ultimate goal of geophysical observations is determining geological structures from the geophysical data which is very difficult due to the complex structure of the earth’s interior. Retrieving the parameters of a fault through a set of its deformation observations is called “geophysics’ inverse problem”. In this article، the Artificial Neural Network as an evolutionary method are applied to retrieve the Qeshm fault parameters. In this research، in order to estimate parameters of the fault causing the earthquake، Insar displacement observations of the earthquake occurred on The 2005 November 27 in Qeshm and also neural network have been used. Deploying this approach in co-seismic displacement field of Qeshm leaded to parameter estimation of the fault with a depth، length، widths، dip angle، strike، slip، of 6. 1 km، 7. 4 km، 4. 6 km، 42 degrees، 251 degrees and 88 cm، respectively. Maximum difference of the reconstructed displacement field based on the estimated parameters on displacement field obtained by Insar is demonstrated as large as 1 cm in vertical direction and 4 cm in north-south direction. The results indicate that the artificial neural networks are trusted approaches in parameter estimation of faults.Keywords: inverse problem, evolutionary optimization, artificial neural networks, Interferometry Synthetic Aperture Radar technic -
امروزه مدل های ارتفاعی رقومی کاربردهای متنوعی در زمینه های مقابله با سوانح طبیعی، آشکارسازی تغییرات، مدیریت منابع طبیعی، پروژه های مهندسی و... دارند. ازجمله این کاربردها تصحیح توپوگرافی در تکنیک تداخل سنجی راداری است. در تکنیک تداخل سنجی راداری به منظور یافتن بردار سرعت جابجایی لازم است میزان اختلاف فاز ناشی از توپوگرافی با استفاده از مدل ارتفاعی از اختلاف فاز بدست آمده از جفت تصویر راداری کسر گردد. به همین علت مدل ارتفاعی رقومی انتخابی و فاصله نمونه برداری آن در تداخل سنجی راداری از نکات مهم و قابل توجه است. هدف این مقاله مقایسه ی نقش دو مدل ارتفاعی SRTM با فاصله نمونه برداری 90 متر و ASTER با فاصله نمونه برداری 30 متر در بدست آوردن بردار سرعت جابجایی از طریق تصاویر راداری است. برای دستیابی به بردار سرعت جابجایی از تصاویر راداری در منطقه از روش پراکنش کننده های دائمی و روش خط مبنای کوتاه با دو مدل ارتفاعی ذکر شده استفاده گردید. در نهایت مشاهده شد که بیشترین تفاوت بین نتایج بدست آمده در مناطق با اختلاف ارتفاع بالا و در واقع حاشیه تصویر وجود دارد. برای دو مدل ارتفاعی در روش پراکنش کننده های دائمی میزان 2/0 میلیمتر اختلاف در بیشینه نرخ بالاآمدگی و 1/1 میلیمتر اختلاف در بیشینه نرخ فرونشست در راستای خط دید ماهواره مشاهده گردید و در روش خط مبنای کوتاه این میزان به ترتیب 4/0 و 1 میلیمتر بدست آمد. به منظور بررسی بهتر اختلاف بین نتایج، 6 نقطه در منطقه مورد بررسی قرار گرفت که اختلاف بین نتایج در برخی نقاط به 4 میلیمتر نیز می رسید. این در حالی است که دقت روش های پراکنش کننده های دائمی و خط مبنای کوتاه در صورت انتخاب تصاویر و تداخل نماهای مناسب به 1 میلیمتر می رسد. به منظور بررسی معنادار بودن یا تصادفی بودن اختلافات از آزمون معناداری آماری با استفاده از میانگین نتایج استفاده گردید. نتیجه آزمون بیانگر معناداری آماری نتایج در سطح معنی دار 10 درصد بود. در مناطق هموارتر نتایج حاصل از دو مدل ارتفاعی شباهت بسیار به یکدیگر دارند. در نتیجه در مناطق دارای توپوگرافی بالا، برای رسیدن به دقت مناسب، استفاده از مدل ارتفاعی هرچه دقیق تر، امری ضروری است.
کلید واژگان: مدل ارتفاعی- تصحیح توپوگرافی- بردار سرعت جابجایی- پراکنش کننده های دائمی، خط مبنای کوتاه، تداخل سنجی راداری- SRTM، ASTERToday''s digital elevation models have many applications in various fields including engineering projects and management of natural resources and etc. One of these applications is a topographic correction in InSAR to find the amount and rate of displacements. The purpose of this paper is to compare the effects of two digital elevation models with a resolution of 30 m and 90 m in order to obtain displacement rates from radar images. Persist Scatterer and Small Baselines methods were used to compute the displacement rate in the region. Processing was performed with both models SRTM and ASTER. The maximum difference between the results from two elevation models is observed in areas with a high elevation difference. In both methods، the number of persist scatterers in the case of model ASTER is less than model SRTM. In areas with low elevation differences، the results of two elevation models are very similar to each other. But in areas with high topography، the low resolution elevation model does not have the ability to deliver results with appropriate accuracy. In PS method there are 0. 2 mm difference in maximum and 1. 1 mm in minimum of displacement rate field and in Small Baselines method، these rates were 4 and 1 mm respectively. In order to better evaluate the results، six points in the region were examined. The maximum difference between the results was 4 mm. This difference is significant at the ten percent level of confidence. As a result، in areas of high topography، it is necessary to use the more accurate digital elevation model to achieve higher accuracy.Keywords: Elevation models, Topographic correction, Slip rate, Persist scatterer, Small baselines, Interferometry, SRTM, ASTER -
سابقه و هدف
پیش رفت تحصیلی از شاخص های مهم کارآمدی هر نظام آموزشی بوده که متاثر از عوامل مختلف می باشد. این مطالعه با هدف بررسی عوامل موثر بر پیش رفت تحصیلی از دیدگاه اساتید و دانشجویان دانشکده توان بخشی دانشگاه علوم پزشکی سمنان انجام شد.
مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی، در سال 1392-1391، تعداد 130 نفر از دانشجویان سال دوم و بالاتر رشته های کارشناسی فیزیوتراپی، کاردرمانی و گفتاردرمانی و 40 نفر از اساتید دانشکده توان بخشی که در زمان انجام پژوهش در دانشکده مذکور حضور داشتند به روش سرشماری، مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته ای که با 25 سوال در پنج حیطه و با مقیاس لیکرت پنج گزینه ای طراحی و روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته بود، استفاده شد.
یافته هادر بین پنج حیطه مورد پژوهش، از دیدگاه اساتید و هم دانشجویان، عوامل مربوط به حیطه فراگیر (به ترتیب با میانگین و انحراف معیار (0/49±4/43) و (0/52±4/17)) بالاترین امتیاز را کسب کرد. در حالی که از دیدگاه اساتید، عوامل مربوط به حیطه خانوادگی (0/53±3/53) و از دیدگاه دانشجویان، عوامل مربوط به حیطه امکانات محیط آموزشی (0/90±3/84) کم ترین امتیاز را به خود اختصاص داد. مقایسه دیدگاه ها نشان داد که بین دیدگاه اساتید و دانشجویان در حیطه فراگیر (0/007=p)، حیطه خانوادگی (0/017=p) و حیطه اقتصادی- اجتماعی (0/001=p) تفاوت معنی داری وجود دارد. هم چنین دانشجویان علاوه بر آینده شغلی رشته تحصیلی هم چون اساتید، انگیزه، علاقه به رشته تحصیلی و اعتماد به نفس را مهم ترین عامل موثر بر پیش رفت تحصیلی دانسته اند.
نتیجه گیریتوجه به فراگیران و عوامل مرتبط با آن ها و هم چنین اتخاذ تمهیدات لازم برای افزایش انگیزه، اعتماد به نفس و علاقه به رشته تحصیلی در دانشجویان نقش بسزایی در پیش رفت تحصیلی آنان دارد.
کلید واژگان: نگرش، هیات علمی، دانشجویان، پیشرفت تحصیلی، وضعیت آموزشی، دانشگاه علوم پزشکی سمنانKoomesh, Volume:16 Issue: 2, 2014, PP 220 -228IntroductionAcademic achievement has been one of the efficiency indexes of every educational system that is influenced by many factors. This study has been conducted with the aim of surveying the views of Lecturers’ and students at Rehabilitation College of Semnan University of Medical Sciences on the factors influencing students’ academic achievement.
Materials And MethodsIn the current study, which is a cross-sectional descriptive-analytic one, a census method was employed and it was conducted in the academic years of 2012 and 2013. The participants of the study were 130 sophomore and higher level university students majoring in physiotherapy, occupational therapy speech therapy at Bsc level and as many as 40 Lecturers at the Rehabilitation College of Semnan University. For the purpose of data collection, a 25-item self-developed questionnaire on Likert scale was developed and its reliability and validity was confirmed.
ResultsAmong the five areas surveyed in the study based on the perspective of Lecturers and students, factors related to student (4.43±0.49) and (4.17±0.52) received the highest scores. Meanwhile, the lecturers assigned the lowest score to family factors (3.53± 0.53) and students scored facilities of the educational environment the lowest (3.84±0.90). A comparison of the views revealed that there is a significant difference between the lecturers and students’ perspectives on student (p=0.007), family (p=0/017) and socioeconomic factors (p=0.001). Like lecturers, the students perceived future job opportunity of the field, interest in the field and self-confidence as effective factors on academic achievement.
ConclusionConsidering learners and factors closely related to them as well as preparing grounds for increasing learners’ motivation, confidence and interest in the field have appreciable influence on learners’ academic achievement.
Keywords: Attitude, Faculty, Students, Academic achievement, Educational status, Semnan university of medical sciences -
بررسی کیفیت آزمون OSCE در دانشگاه علوم پزشکی سمنان از دیدگاه دستیاران تخصصی و دانشجویان دکترای عمومیزمینه و اهدافدر حال حاضردراکثر بخش های بالینی دانشگاه علوم پزشکی سمنان یکی از روش های ارزشیابی نهایی استفاده از روش OSCEاست. این مطالعه به منظور بررسی کیفیت این آزمون از دیدگاه دستیاران تخصصی و دانشجویان دکترای عمومی می باشد.روش بررسیدراین مطالعه مقطعی دیدگاه دانشجویان پزشکی مقاطع دستیاری، کارورزی وکارآموزی در خصوص کیفیت آزمون OSCE مورد ارزیابی قرار گرفت. این دانشجویان حداقل یک بار در امتحان OSCE شرکت کرده بودند.یافته هانگرش کلی دستیاران تخصصی در خصوص برگزاری آزمون OSCE مثبت بود در حالی که کارآموزان و کارورزان به اندازه دستیاران نظر مثبتی نداشتند(p=0.034). در مورد کیفیت سوالات آزمون نتایج نشان داد که دستیاران سال سوم و چهارم نظرات مثبت تری نسبت به کارآموزان و کارورزان داشتند(p=0.037). در خصوص زمان اختصاص داده شده به هر ایستگاه، دستیاران سال سوم نظرات موافق تری نسبت به کارآموزان داشتند(p<0.001).نتیجه گیریاستفاده از نظرات ارزشمند ذینفعان موجب بهبود برنامه ریزی آموزشی توسط اساتید و ارتقاء سطح آموزش می شود. جهت تقویت و ارتقاء برگزاری امتحانات با روش نوین به تحقیقات بیشتری نیاز است.
کلید واژگان: ارزیابی بالینی باساختار عینی، کیفیت آزمون، دستیاران تخصصی، پزشکی عمومیIntroductionThe objective structured clinical examination(OSCE) is one of the assessment tools of the final examination in clinical wards of Semnan University of Medical Sciences. The study set out to explore medical student and resident views about the quality of this exam.MethodsIn this cross sectional study, a self administered questionnaire was completed by 132 medical students and residents who were assessed at least once by this examination. The outcome measures were student’s opinion about the quality of the exam, quality of the questions and the time for each station and their attitude about the exam as a whole.ResultsThere was overwhelming acceptance of the OSCE among the residents in comparison to the students (p=0.034). With respect to the quality of the questions, also the residents of higher grades had a better view in comparison to the students (p=0.037) and with respect to the time for each station, the third grade residents had a better opinion (p<0.001). Concerns were expressed regarding the inadequacy of orientation sessions before the examination among the medical students.ConclusionStudent feedback is invaluable in influencing faculty teaching, curriculum direction and appreciation of student opinion. Furthermore evaluation will strengthen the development of OSCEKeywords: Objective Structured Clinical Examination(OSCE), Quality of test, Residents, Medical students -
سابقه و هدفنماز یکی از ارکان مهم دین اسلام و رمز پیوند انسان با خالق هستی است و ارتباط مستمر انسان با خدا را تضمین می کند و پای بندی به این فریضه الهی معیار سنجش ایمان و ملاک شناخت پرهیزگاران است. دانشجویان نقش مهمی در آینده کشور و رهبری سایر اقشار جامعه در هدایت به سمت کمال و اهداف کشور دارند. هدف این تحقیق بررسی میزان پای بندی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان نسبت به نماز می باشد.مواد و روش هااین مطالعه توصیفی- مقطعی به روش سرشماری بر روی 699 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات فرم دو بخشی مشتمل بر اطلاعات دموگرافیک و چک لیست نماز بود.یافته هانتایج نشان داد که 65/6% از دانشجویان در حد خیلی زیاد و زیاد خود را پای بند به فریضه نماز دانسته اند. نتایج حاصل از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه نشان داد بین پای بندی دانشجویان به انجام فریضه نماز با سن دانشجویان (0/300=p)، وضعیت تاهل (0/004=p) و دانشکده محل تحصیل دانشجویان (0/014=p) ارتباط معنی داری وجود اشت.نتیجه گیریبر اساس نتایج این تحقیق، بیش تر دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان به نماز پای بند می باشند. با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق و به منظور گسترش پای بندی به نماز جماعت ضرورت دارد مسئولین دانشگاه به برگزاری هر چه بهتر و جذب هر چه بیش تر دانشجویان به نماز اهتمام بیش تری مبذول دارندکلید واژگان: دانشجویان، دین، دانشگاه علوم پزشکی سمنانKoomesh, Volume:16 Issue: 1, 2014, PP 111 -118IntroductionPrayer is one of the important pillars of Islam and divine duty to adhere to the criterion measure of faith and knowledge is virtue. Students play an important role in the future leadership of the country and led to the perfection and goals of other social groups in the country. The purpose of this study was to evaluate adherence to the prayers of Semnan University of Medical Sciences (SUMS).Materials And MethodsThis cross - sectional survey was performed in on 699 students of SUMS. The forms of data collection included demographic information and the prayer list were completed by students.ResultsThe results showed that %56.6 of students have high level, very high and adhered to the ritual prayer. ANOVA test results showed a significant relationship between the commitment of students to perform the ritual prayer aged students (p =0.300), marital status (p = 0.004) and university students (p = 0.014).ConclusionBased on these findings, more students of SUMS were committed to prayer. According to the results of this study and to develop commitment to comunity prayer need to organize better and attract more students have paid more attentionKeywords: Students, Religion, Semnan University of Medical Sciences
-
سابقه و هدف
نیروی انسانی متخصص و با انگیزه، مهم ترین سرمایه هر سازمانی را تشکیل می دهد. پیش رفت هر جامعه در گرو حمایت و بهره وری مناسب از منابع انسانی و نخبگان دانشگاهی است. این مطالعه با هدف بررسی میزان رضایت شغلی و عوامل مرتبط با آن از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی سمنان طراحی و اجراء گردید.
مواد و روش هااین مطالعه مقطعی در سال 1390 در دانشگاه علوم پزشکی سمنان انجام شد. 83 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی سمنان در این مطالعه شرکت نمودند. برای گردآوری داده ها از دو پرسش نامه جمعیت نگاری و پرسش نامه رضایت شغلی اسمیت، کندال و هالین استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد، از نظر رضایت شغلی، 7/15% رضایت کم، 2/66% رضایت متوسط و 1/18% رضایت زیادی را بیان داشتند. بالاترین میزان رضایت شغلی در حیطه ماهیت کار و کم ترین میزان رضایت در حیطه حقوق و مزایا بوده است. در هیچ یک از حیطه ها رضایت شغلی، بین زن و مرد، درجات تحصیلی، و هم چنین درجات علمی، تفاوت معنی داری وجود نداشت. در گزینه «لذت از تدریس و کار در دانشگاه و خدمت به جامعه علمی» بالاترین میزان رضایت دیده شده است. نبود سیستم تشویق و بازخورد مناسب عمل کرد از مواردی بود که کم ترین میزان رضایت را موجب شده است.
نتیجه گیرییافته ها نشان می دهد ایجاد یک سیستم ارزش یابی مناسب که منجر به بازخورد به موقع عمل کرد به عضو هیات علمی شود، ضروری است. فعال کردن «دفتر ارتباط با صنعت» دانشگاه، گامی مفید در استفاده بیش تر جامعه از توان مندی اعضای هیئت علمی و افزایش رضایت شغلی آنان می باشد
کلید واژگان: رضایت شغلی، اعضای هیات علمی، علوم پزشکیKoomesh, Volume:14 Issue: 2, 2012, PP 232 -239IntroductionSkilled and motivated workforce is the most important asset of any organization. The progress of any society depends on the protection and proper utilization of human resources and the academic elite. This study was designed to investigate the job satisfaction rate and its related factors on the faculty members of Semnan University of Medical Sciences (SUMS) in Iran.
Materials And MethodsThis study was conducted in 2012 in SUMS. 83 faculty members of SUMS participated in this study. Job satisfaction questionnaire Smith، Kendall and Hulin demographic questionnaires were used for data collection.
ResultsThe results showed that the participants expressed their job satisfaction as 15. 7% with low satisfaction، 66. 2% with moderate satisfaction and 18. 1% with high satisfaction. The highest levels of job satisfaction have been in the nature of work and the lowest were in the job satisfaction rights and benefits. There was no significant difference in the areas of job satisfaction between men and women، degrees، and academic degrees. The option of «The pleasure of teaching and work in University and serving the scientific community» has had the highest level of satisfaction. Lack of encouragement and appropriate feedback system has been reported as a reason of the lowest satisfaction.
ConclusionThe findings show that a proper evaluation system that leads to timely feedback of performance of faculty member is necessary. The activation of «Office of Industrial Relations» is a useful step in more community usage of faculty member empowering and enhancing their job satisfaction
Keywords: Job satisfaction, Faculty members, Medical sciences -
سابقه و هدفارزش یابی دانشجویی باعث می شود تا اساتید از نقطه نظرات و دیدگاه دانشجویان مطلع شوند. اگرچه تحقیقات زیادی در ارتباط با عوامل تاثیر گذار بر ارزش یابی اساتید انجام شده است، اما به دلیل عدم انجام مطالعات جامع و وجود تناقض در نتایج آن ها به مطالعات بیش تری نیاز است. بنابراین، این مطالعه جامع جهت شناسایی و تعیین عوامل تاثیرگذار مختلف بر ارزش یابی استاد از دیدگاه دانشجویان در دانشگاه علوم پزشکی سمنان انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه توصیفی-تحلیلی، با مشارکت تمام دانشجویان ترم دوم و بالاتر شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 89-1388 در دانشگاه علوم پزشکی سمنان انجام شد. یک پرسش نامه حاوی مشخصات دموگرافیک و عوامل موثر بر ارزش یابی استاد شامل مهارت تدریس استاد (9 سئوال)، خصوصیات فردی استاد (15 سئوال)، رعایت اصول و قوانین آموزشی (1 سئوال)، خصوصیات فردی و نگرش دانشجو نسبت درس (10 سئوال)، خصوصیات فیزیکی و زمان ارئه درس (4 سئوال)، ویژگی فرایند ارزش یابی استاد در دانشگاه (6 سئوال) با مراجعه حضوری محقق قبل از شروع کلاس درس در اختیار دانشجویان قرار گرفت. بعد از تکمیل، پرسش نامه ها جمع آوری شد. داده ها با روش های مناسب آماری آنالیز شدند.یافته هانتایج نشان داد که از دیدگاه دانشجویان تسلط علمی (94درصد)، خوش اخلاقی (93 درصد)، اعتماد به نفس (7/92 درصد) قدرت بیان (91 درصد)، تلاش در تفهیم مطالب علمی به دانشجو (90 درصد)، شخصیت (90درصد)، جدید و قدیمی بودن مطالب (83 درصد)، تاثیر خیلی زیاد تا زیاد بر ارزش یابی اساتید دارند. مسائل و اغراض شخصی دانشجویان به میزان کم و خیلی کم (3/63) در ارزش یابی استاد دخالت داد می شود. علاوه بر این، بین جنسیت (001/0 P<) بومی بودن و نبودن (01/0 P<) رشته تحصیلی (01/0 P<) دانشجویان با نمره ارزش یابی اساتید رابطه معنی داری مشاهده شد. در حالی که بین معدل دانشجو و رتبه ارزشیابی استاد رابطه معنی دار مشاهده نشد (05/0 P>).نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد توان مندی های علمی استاد (تسلط علمی و ارائه اطلاعات علمی جدید و به روز در موضوع درس) یکی از مهم ترین فاکتورهای تاثیرگذار در ارزش یابی اساتید است. هم چنین به نظر می رسد که نه تنها نحوه تدریس و آموزش استاد، بلکه شخصیت و منش استاد می تواند در افزایش انگیزه دانشجویان برای یادگیری و آموزش، و نهایتا ارتقائ کیفیت آموزش بسیار موثر باشد.
کلید واژگان: دانشجویان علوم پزشکی، سمنان، ارزش یابی دانشجویی، استاد، دیدگاهIntroductionStudent evaluations provide teachers with important feedback from the consumer's point-of-view. Although substantial research has been conducted with regard to the factors influencing reliability and accuracy of student evaluation of teaching quality, but the results are controversial and need to further research. Thus, this comprehensive study was conducted to determine the role of different factors influencing student evaluations of teacher faculty at Semnan University of Medical Sciences students, Iran.Material And MethodsThis analytical-descriptive study was conducted with participation of all students at least at the levels of the second semester to up of their education program at Semnan University of Medical Sciences in the academic year of 2009. A questionnaire containing demographic data and some factor influencing on teacher evaluation including effective teaching skills (9 questions), faculty personal characteristics (15 questions), educational principles and laws (1 question), personal characteristics and attitudes of students toward lessons (10 questions), daily time and place of lecture presentation (4 items), and teacher evaluation process at the University (6 questions) was given to each student before the starting of lecture at the classroom. The questionnaires were collected, and the data were analyzed using appropriate statistical methods appropriate. Results. Results showed that from the viewpoints of students proficiency on the course (94 %), good-tempered (93 percent), confidence (92.7%), expressive power (91 percent), organizing the contents and having interest to teaching (90%), personality (90 percent), and old or up-to date of teaching materials (83%) have high and higher influences on student evaluation of teacher quality. Most Students (63.3%) expressed that their personal issues have low up to very low influence on teacher evaluation. Additionally, a significant relation between the gender (P<0.001), native and non native status (P<0. 01) and study field of students (P<0. 01) with teacher evaluation score was found. Finally, no significant relation was observed between student rating with faculty evaluation (P>0. 05).ConclusionThe results of this study showed that acdamemic capability (such as academic proficiency and providing new and updated scientific information on the course subject) is one of the most important factor influencing teacher evaluation outcomes. Also, it seems that not only teaching methods, but also teacher personality can increase student enthusiasm and motivation for learning that ultimately improve the quality of education. -
سابقه و هدف
امروزه مهم ترین عاملی که در تعلیم و تربیت دانشجویان نقش ایفا می کند، اساتید می باشند، لذا مراکز آموزش عالی برای تعیین شایستگی اساتید خود ملاک هایی را تعیین، تا عمل کرد آن ها را ارزشیابی و اساتید نمونه خود را مشخص تا با استفاده از آن، کیفیت آموزش را ارتقا بخشند. حال سوال این است که استاد خوب کیست و چه خصوصیاتی باید داشته باشد. به این منظور در این مطالعه به بررسی ویژگی های یک استاد خوب دانشگاهی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان پرداخته شده است.
مواد و روش هااین پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است که درسال 87-1386 بر روی 133 نفر از دانشجویان دانشکده پرستاری و پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی سمنان انجام گرفت. از یک پرسش نامه دو بخشی که روایی و پایایی آن مورد بررسی قرار گرفته بود، نظرات دانشجویان در خصوص 24 ویژگی یک استاد خوب دانشگاهی در مقیاس نگرش سنج لیکرت به صورت بی اهمیت، کم اهمیت، نسبتا مهم، مهم یا بسیار مهم مورد پرسش قرار گرفت. سپس این ویژگی ها در4 حیطه دانش پژوهی، روش تدریس، شخصیت فردی و توانائی در ارتباط دسته بندی شد.
یافته ها76 درصد دانشجویان خانم، 4/53 درصد دانشجویان رشته کارشناسی بودند. مهم ترین خصوصیات یک استاد خوب دانشگاهی ازدیدگاه دانشجویان به ترتیب تسلط استاد بر درس مورد تدریس، شیوائی بیان، نحوه سامان دهی و تنظیم درس و علاقمندی به تدریس بوده است. از طرفی دیگر، قاطعیت وسخت گیری، علاقمندی به پژوهش و سابقه تدریس از ویژگی هایی بودند که دانشجویان کم ترین اهمیت را برای آن قائل بودند. آزمون های انجام شده فقط معنی دار بودن رابطه بین جنس و ویژگی های حیطه شخصیت فردی استاد را نشان داد (025/0=P).
نتیجه گیریبا توجه به یافته ها، لازم است دانشگاه در جذب اساتید، تسلط علمی، شیوایی بیان و علاقه به تدریس را در امتحان های ورودی سرلوحه کار قرار داده و پس از پذیرش و قبل ازشروع کار، اساتید را درکارگاه هایی که نحوه سازماندهی و تنظیم درس، روش های تدریس و چگونگی برقراری ارتباط با مخاطب را آموزش می دهد، شرکت داده تا آنان با آموزشی موثرکه احساس رضایتمندی بیش تر در دانشجویان ایجاد می کند، کیفیت یاددهی- یادگیری را بهبود بخشند.
کلید واژگان: دانشجو، ویژگی استادخوب، روش تدریس، دانش پژوهی، شخصیت فردی، توانایی در ارتباطIntroductionSince teachers play an important role in education, thus, the higher education organizations have items to evaluate their performance to promote the quality of education to determine the characteristics of a good teacher. This study was performed to evaluate the opinions of students in Semnan university of medical sciences about the features of a good academic lecturer.
Materials And MethodsThis analytical-descriptive study was performed on 133 para-medical and nursing students. A two-part questionnaire containing 24 features of a good educator was given to students. In this questionnaire, reliability and validity was considered and the students’ view was asked in the scale of Likert measuring attitude in the form of without importance, low importance, nearly important, important, and too important. Then, these features were categorized in the fields of research, methodology of teaching, in dividable character, and communication ability.
Results76% of students were females and 53.4% were studying for B.S. degree. The most important features obtained in this study were proficiency on the course, fluency in speech, organizing the contents and having interest to teaching. On the other hand, decisiveness of teacher, having interest to research and the teaching experience were those items that had the least important for students. In addition, the results showed that there was a significant relation between the gender and the teacher’s personality features (P=0.025).
ConclusionAccording to the results, proficiency on the course, fluency in speech and having interest in teaching are the items that in selecting the teachers should be considered. Therefore, it seems some workshops are necessary for university lecturers about how to organize the contents, teaching methodology, and how to communicate with others in order to improve the quality of teaching and learning.
-
مقدمهشناخت ادراکات و احساسات دانشجویان نسبت به فرهنگ و روابط اعضای کلاس برای برنامه ریزی، و ایجاد تغییرات مثبت، حائز اهمیت است. این تحقیق با هدف تعیین دیدگاه دانشجویان در مورد فرهنگ کلاسی موجود در دانشگاه علوم پزشکی سمنان انجام گردید.روش هاطی یک مطالعه توصیفی، دیدگاه 269 نفر از دانشجویان سال آخر مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه فرهنگ کلاسی استفان رابینز (Stephen P Robins)، شامل 8 سؤال در مورد فرهنگ کلاسی و با مقیاس لیکرت 5 نقطه ای بود. داده ها با نرم افزار SPSS پردازش و از توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار، و برای تعیین ارتباط بین متغیرها، از آزمون های مجذور کای استفاده گردید.نتایجاکثر دانشجویان (6/63 درصد) به فرهنگ کلاسی دانشگاه امتیاز بینابینی (29-20) دادند. پنجاه و یک درصد دانشجویان پزشکی فرهنگ کلاسی را باز با امتیاز 30 و بالاتر، و بیشتر دانشجویان کاردانی و کارشناسی فرهنگ کلاسی را بینابینی دانستند. دانشجویان برخورد همکلاسی ها و اساتید را دوستانه و حمایتی ندانسته و بیان داشتند که اساتید انتظاراتشان را به روشنی بیان نکرده، آنها را به چالش و سؤال کردن و یادگیری تشویق نمی نمایند. ارتباط معنی دار بین فرهنگ کلاسی و دانشکده و مقطع تحصیلی مشاهده گردید.نتیجه گیریاز نظر اکثر دانشجویان کارشناسی ارشد و پزشکی عمومی، فرهنگ کلاسی دانشگاه، باز، گرم و حمایتی، و در مورد سایر رشته ها بیانگر فرهنگ بینابینی بود. تعامل و ارتباط بیشتر اساتید با دانشجویان و بکارگیری روش های دانشجو- محور پیشنهاد می شود که می تواند منجر به برقراری ارتباط بیشتر بین استاد و دانشجو و دانشجویان با یکدیگر و ایجاد فرهنگ باز و صمیمی گردد.
کلید واژگان: فرهنگ کلاسی، دانشجو، دیدگاه -
سابقه و هدفرسالت دانشگاه ها تربیت متخصصین و ارتقا سلامت جسم و روان جامعه می باشد. برای دست یابی به این رسالت والا، کارکنان خود باید سالم باشند، تا بتوانند متخصصانی لایق، سالم، کارآمد و مسوول نسبت به جامعه تربیت نمایند. از این رو بررسی وضعیت سلامت روانی آنان از اولویت های تحقیقاتی می باشد. این طرح با هدف تعیین وضعیت سلامت روانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی سمنان انجام گردید.مواد و روش هااین یک مطالعه توصیفی - تحلیلی است، که به طور مقطعی بر روی 414 نفر از کارکنان دانشگاه و با نمونه گیری طبقه ای و پرسش نامه (GHQ-28) انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از محاسبه میانگین و انحراف معیار، فراوانی مطلق و نسبی و Chi-square، ضریب هم بستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون لجستیک استفاده شد.یافته هادر کل، سلامت روانی 28.6% از کارکنان در معرض خطر می باشد. بیش ترین درصد کارکنان در معرض خطر، درمانی (41%) و کم ترین آن اداری بود. افراد 49-40 سال 29.3%، زنان 37.4%، فوق دیپلم 40.7%، فاقد همسر 60%، با سابقه کار 20 سال و بالاتر 35.2%، رسمی 30.5%، بالاترین میزان را داشتند. تحلیل رگرسیون لجستیک نشان داد که متغیرهای جنس، تحصیلات و شغل اثر معنی دار بر روی سلامت روانی دارند.نتیجه گیریمیزان اختلال در سلامت روانی کارکنان دانشگاه بیش از 2.5 برابر آمارهای جهانی است، که توسط WHO گزارش شده است. ولی با مطالعات دیگر در ایران هم خوانی دارد. بررسی بیش تر جهت تعیین علل بالاتر بودن آن نسبت به آمارهای جهانی، در میان، زنان، فوق دیپلمه ها و کارکنان رسمی و درمانی، می تواند منجر به یافتن راه حل های مقابله با آن می گردد.
کلید واژگان: سلامت روانی، کارکنان، دانشگاه علوم پزشکی سمنانKoomesh, Volume:8 Issue: 2, 2007, PP 85 -91Intorduction: The main goal for every university is to educate professionals in order to improve the quality of well being of body and mind of the society's members. To approach this important issue, universities needs healthy employees to enable them to educate healthy, qualified, well trained, and sensitive individuals for societies. Therefore, investigation about the health situation of the employee has a prime importance. This study was carried out to evaluate the status of mental health of employees in the Semnan University of Medical Sciences.Material And MethodsThe present study was a descriptive-analytical and cross- sectional study. 414 employees of the Semnan University of Medical Ssciences were included in the study. Data were collected using a self-reporting questionnaire (GHQ-28). Then, data were analyzed by SPSS software and also mean, standard deviation, absolute & relative frequency were determined. Statistical analysis was performed by Chi–square, Pearson & Spearman correlation coefficient at the level of 5% and logistic regression analysis.ResultsTotally, 28.6% of employees suffered from mental diseases. The most cases were observed among the employees who working in treatment setting (41%) and the least ones observed among the employees who working in office setting. The rate of mental disorders was greater in individuals aged 40-49 (29.3%), women (37.4%), undergraduates (40.7%), singles (60%), as well as the individual who working for 20 or more years (35.2%) in the university. Interpretation logistic regression showed that index of gender, the level of education, and occupation has a significant influence over mental disorder.ConclusionThe rate of mental disorder was 2.5 times more than those reported by WHO, but was similar with those reported in Iran. More investigations are needed for better understanding of the reasons for higher prevalence of mental disorder among women, undergraduates government employees and those individuals who working in treatment setting. The result of these studies can lead to find a solution for this problem. -
بررسی وضعیت روانی سالمندان و ارتباط آن با نحوه گذران اوقات فراغتمطالعات نشان می دهد که اختلالات روانی مانند افسردگی، تغییر الگوی خواب، احساس تنهایی و انزوای اجتماعی، 15 تا 25 درصد افراد بالای 65 سال را مبتلا می سازد. آگاهی از وضعیت بهداشت روانی و نحوه نحوه گذران اوقات فراغت سالمندان، به برنامه ریزان کمک می کند تا با توجه به خواست و نیاز آنان برنامه ریزی نمایند. این تحقیق با هدف تعیین وضعیت روانی و ارتباط آن با نحوه گذران اوقات فراغت سالمندان انجام گرفته است. 245 نفر از سالمندان بالای 60 سال در خانوارهای شهری تحت پوشش مراکز بهداشتی- درمانی شهر سمنان با نمونه گیری خوشه ایو پرسشنامه بررسی شدند. پرسشنامه شامل سوالات دموگرافیک و سوالات مربوط به وضعیت روانی و نحوه گذران اوقات فراغت بود. در مورد وضعیت روانی، از مقیاس رتبه بندی با فاصله 3-1 استفاده شد، که به سه وضعیت ضعیف، متوسط، و خوب تقسیم گردید. برای رتبه بندی اوقات فراغت نیز از مقیاس رتبه بندی با فاصله 3-1 استفاده شد که به سه وضعیت مناسب، نسبتا مناسب، و نامناسب تقسیم گردید. با استفاده از آزمون های مجذور کای و ضریب همبستگی پیرسون، ارتباط بین آنها در سطح اطمینان 95 درصد تعیین گردید. نتایج نشان داد که 70.8 درصد در گروه سنی 69-60 سال قرار داشته و 64.1 درصد آنان از وضعیت روانی خوب و 0.8 درصد از وضعیت روانی ضعیفی برخوردارند و 2.2 درصد از افراد گروه 79-70 سال از وضعیت روانی ضعیف برخوردارند. یافته ها گویای آن است که 71.2 درصد مردان و 54.7 درصد زنان وضعیت روانی خوبی دارند؛ در حالی که وضعیت روانی ضعیف در هر دو جنس یکسان است. 71.3 درصد افراد با سواد خواندن و نوشتن وضعیت روانی خوب داشته و وضعیت روانی ضعیف در افراد بی سواد و کم سواد مشاهده می شود. 68.9 درصد کسانی که با همسر خود زندگی می کنند، دارای وضعیت روانی خوب بودند. ارتباط معنی داری بین جنس، (p=0.0113)، وضعیت تاهل (p=0.0398) و وضعیت روانی مشاهده شد. ضمنا بین سن و وضعیت روانی همبستگی معکوس (r=0.1526) دیده شد. بین تحصیلات و وضعیت روانی نیز ارتباط مشاهده گردید (r=0.1504) بین سن، (r=0.2389) میزان تحصیلات (r=0.1411) و اوقات فراغت نیز همبستگی وجود داشت. ارتباط بین وضعیت بهداشت روان و اوقات فراغت نیز معنی دار (r=0.2309) بود. ارتباط معنی دار معکوس بین سن و وضعیت روانی نشان می دهد که با افزایش سن، وضعیت روانی ضعیف تر می گردد. وجود وضعیت روانی ضعیف در زنان و افراد با تحصیلات بالاتر قابل بررسی بیشتر می باشد. وضعیت روانی خوب در بین افراد متاهل که اکثرا نیز مردان بودند، ارزش ازدواج مجدد را برای افرادی که همسر خود را از دست داده اند بارزتر می سازد. وجود ارتباط بین وضعیت بهداشت روان و اوقات فراغت نشان از اهمیت تفریح و فعالیت در حفظ تندرستی و شادابی و نشاط سالمندان دارد. پیشگیری از بیکاری و برنامه ریزی در جهت پر کردن اوقات فراغت با روش های گوناگون پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: وضعیت بهداشت روانی، اوقات فراغت، سالمند -
مقدمهدانشگاه ها سعی می کنند با ارایه و گسترش خدمات اینترنتی، امکان کاربری آن را برای استفاده اساتید تسهیل نمایند. نظر به تاثیری که اینترنت بر کیفیت پژوهش های علمی اساتید دانشگاه دارد، انجام مطالعات علمی در روند گسترش آتی ضروری به نظر می رسد. این تحقیق با هدف تعیین وضعیت استفاده از اینترنت توسط اساتید دانشگاه علوم پزشکی سمنان انجام شده است.روش هادر یک پژوهش توصیفی، وضعیت استفاده از اینترنت توسط اساتید دانشگاه علوم پزشکی سمنان در سال 1382 مورد بررسی قرارگرفت. جامعه پژوهش، کلیه اساتید دانشگاه و روش نمونه گیری سرشماری بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه شامل 4 سوال جمعیت شناسی و 14 سوال در مورد کاربرد اینترنت بود که اعتبار و اعتماد علمی آن تایید شده بود. در مجموع 100 پرسشنامه به آدرس اعضای هیات علمی ارسال گردید و 62 پرسشنامه تکمیل شده دریافت شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری توصیفی مورد پردازش قرار گرفت.نتایجدر کل 9/91 درصد نمونه ها از اینترنت استفاده می نمودند که مکان استفاده 3/68 درصد منزل، 30 درصد در محل کار بود، 8/50 درصد متوسط زمان استفاده از اینترنت را کمتر از یک ساعت ذکر کرده اند، سرعت دسترسی را قابل قبول ندانسته اند، از نظر 3/37 درصد از نمونه ها اینترنت در تمام ساعات شبانه روز در دسترس بوده است، 9/64 درصد از نمونه ها با فیلتر کردن سایت های غیر اخلاقی موافقت داشته و 7/80 درصد استفاده از بانک های اطلاعاتی را ضروری دانسته اند. اساتید از اینتر نت بیشتر برای افزایش کیفیت امور پژوهشی (2/74 درصد)، کسب اطلاعات تخصصی برای تدریس (6/72 درصد)، پست الکترونیکی (7/59 درصد) استفاده می نمایند، 50 درصد نمونه ها نیاز به برگزاری کلاس های آموزش اینترنت را احساس نموده بودند.
بحث: محدودیت استفاد گسترده اساتید دانشگاه علوم پزشکی سمنان از اینترنت، می تواند ناشی از کمبود وقت و یا محدودیت توانمندی بکارگیری مفید آن باشد. پیشنهاد می گردد با برگزاری کلاس های آموزشی، اساتید توانمندتر و امکان استفاده بیشتر از خدمات ارایه شده توسط اینترنت و بانک های اطلاعاتی فراهم شود.
کلید واژگان: اینترنت، بانک های اطلاعاتی، اساتید دانشگاهIntroductionThe universities attempt to facilitate the possibility of using the internet for faculty members by providing and expanding internet services. Since internet affects the quality of scientific researches at the university, it seems necessary to investigate the possibility and process of expanding the use of internet. This study was performed to investigate the use of internet among faculty members of Semnan University of Medical Sciences.MethodsIn this descriptive study, all faculty members of Semnan Medical University were investigated. The data gathering tool was a questionnaire whose validity and reliability had been confirmed and contained 4 demographic questions and 14 questions related to the use of internet. The sampling method was census. Out of 100 questionnaires, 62 were completed by faculty members. Then, the data were analyzed by descriptive statistics using SPSS software.ResultsIn total, 91.9% of faculty members used internet among which 68.3% used internet at home and 30% at work, and 50.8% used internet less than one hour per day. Faculty members (66.7%) believed that the speed of access to internet was undesirable. Thirty seven point three percent had access to internet 24 hours a day. Sixty four point nine percent of the cases were in agreement with filtrating the un-ethical websites. Eighty point seven percent believed that subscribing academic databases by university was necessary. Faculty members used internet for research activities (74.2%), teaching information (72.6%), and electronic mail (59.7%). Fifty percent of them felt that taking part in internet training workshops was necessary.ConclusionThe faculty members of Semnan Medical University do not use internet in a vast level which could be because of time limits or their lack of capability in using internet properly. It is recommended to provide faculty members with educational workshops and classes so they can take advantage from internet facilities and on-line databases.Keywords: Internet, Faculty members, Databases -
عملکرد، نحوه انتخاب و شرح وظایف اساتید راهنما از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان 1380سابقه و هدفدانشگاه ها مسئولیت خطیری در تربیت آموزش و پرورش دانشجویان دارند. ارایه مشاوره و راهنمایی تحصیلی از طریق اساتید به دانشجویان کمک خواهد کرد تا در غلبه بر مشکلاتشان فائق آیند. این مطالعه به منظور بررسی نحوه انتخاب، شرح وظایف و حدود مسئولیت اساتید راهنما از دیدگاه دانشجویان انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه مقطعی بر روی تمامی 275 نفر از دانشجویانی که در طی سه سال گذشته برای آنها از طریق دانشکده های تابعه در رشته های پزشکی، پرستاری، پیراپزشکی، بهداشت، توانبخشی و در سه مقطع تحصیلی دکترای عمومی، کارشناسی و کاردانی استاد راهنما تعیین شده بود، انجام شد. اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه نظر خواهی مشتمل بر 45 سوال جمع آوری گردید و با استفاده از آزمون آماری کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و P<0.05معنی دار تلقی شد.یافته هااز 275 نفر دانشجو، 205 نفر زن و بقیه مرد بودند. بین اشتیاق دانشجویان برای مراجعه شخصی به اساتید راهنما و جنس ارتباط معنی داری مشاهده شد %75.1. (P=0.002) نتیجه مشاوره شخصی خود را موثر دانسته اند. بین مقطع تحصیلی و تاثیر مشاوره و راهنمائی شخصی ارتباط معنی داری مشاهده شد%45.2. (P=0.002) نمونه ها مشاوره گروهی را موثر ندانستند. در خصوص شرح وحدود مسئولیت اساتید راهنما و انتظارات از آنان مشخص شد که 63.3% مداخله اساتید راهنما را در کلیه حیطه های تحصیلی، خانوادگی، اقتصادی، اجتماعی و... که به نوعی در افت تحصیلی آنها موثر است را به عنوان مسئولیت استاد راهنما تلقی کرده و 65% آنها توقع دارند که فقط در صورت درخواست آنها اساتید راهنما مداخله مستقیم داشته باشند.نتیجه گیریبا توجه به نتایج مطالعه ضرورت دارد که اساتید راهنما طبق برنامه زمان بندی شده در هر هفته و با موضوعات مشخص، در اولین ترم تحصیلی دانشجویان را با آیین نامه و مقررات آموزشی آگاه نمایند.
کلید واژگان: استاد راهنما، دانشجو، مشاوره و راهنمایی -
نظرات اعضاء هیات علمی در مورد طرح تدوین درس (دانشگاه علوم پزشکی سمنان، 1381)سابقه و هدفیکی از راه های انکار ناپذیر در ارتقای کیفیت آموزش، برنامه ریزی درسی و داشتن طرح درس است. برنامه ریزی درسی فرایندی است جهت تعیین هدفهای مناسب و تشخیص مسائل، نیازها، امکانات و محدویتهائی که برای رسیدن به آن هدفها موجود است. این تحقیق جهت تعیین نظرات اساتید در مورد برنامه ریزی درسی انجام گردید.مواد و روش هااین مطالعه بر روی 53 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی سمنان انجام شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه شامل 8 سوال دموگرافیک و 24 سوال برای تعیین نظرات افراد جمع آوری گردید.یافته هابراساس نتایج این مطالعه 88% افراد با تدوین طرح درس قبل از شروع دوره آموزشی موافق اند. ولی حجم کار زیاد را مانع تهیه طرح درس می دانند. 60.4% از افراد تمام جلسات درس خود را براساس طرح درس تدوین شده تدریس نموده و آنرا در ارتقای کیفی تدریس خود موثر می دانند، ولی 49.1% آنان از اینکه طرح درس در ابتدای دوره آموزشی در اختیار دانشجویان قرار گیرد، مخالفند.نتیجه گیریچنانچه اساتید از امتیازات داشتن طرح درس آگاهی یابند، مسلما از اینکه آنرا در اختیار دانشجویان قرار دهند استقبال خواهند نمود، همچنین با توجه به درخواست اساتید به برگزاری بعضی از کارگاه های آموزشی مانند طرح درس نویسی و روش های نوین تدریس لازم است توسط مسوولان نیز به این نیاز پاسخ داده شود.
کلید واژگان: نظرات، اساتید، برنامه ریزی درسی -
سابقه و هدفپژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی است که با هدف مقایسه تاثیر دو روش آموزشی کلاسیک و مبتنی بر استراتژی های تفکر انتقادی (CTS)، بر میزان یادگیری پایدار دانشجویان پرستاری در دانشکده پرستاری و پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی سمنان در سال تحصیلی 81-80 انجام شد.مواد و روش هاجامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشکده بود که از بین آنان دانشجویان ترم 3 پرستاری (17n= نفر) در نیم سال اول به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. در این پژوهش درس دو واحدی پرستاری بیماری های دستگاه گوارش به دو بخش یک واحدی مستقل، پرستاری بیماری های دستگاه گوارش فوقانی (UGI) و پرستاری بیماری های دستگاه گوارش تحتانی (LGI) تقسیم شد و بخشUGI در 8 هفته اول ترم به روش کلاسیک (دوره آموزشی اول) و بخشLGI در 8 هفته دوم ترم به روشCTS (دوره آموزشی دوم) جهت دانشجویان تدریس گردید. امتحان هر بخش به صورت مستقل در پایان هر دوره از دانشجویان به عمل آمد. در روش کلاسیک، موضوعات درسی به شیوه معمول و در روشCTS، از استراتژی های تفکر انتقادی شامل تکالیف نوشتاری سرکلاسی و خارج از کلاس، بحث گروهی، کارگاه آموزشی کوچک و سخنرانی فعال جهت ارائه مطالب در هر جلسه تدریس استفاده شد. جهت بررسی تاثیر دو روش آموزشی مذکور در یادگیری پایدار دانشجویان، آزمون مجدد از امتحان پایان هر دوره به فاصله 3 ماه از اجرای اولیه، بدون اطلاع قبلی دانشجویان به عمل آمد. در این پژوهش هم چنین جهت بررسی تاثیر آموزش به روشCTS بر سطح مهارت های تفکر انتقادی دانشجویان، سطح این مهارت ها به وسیله آزمون مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیاCCTST)) در ابتدا و انتهای ترم مورد سنجش قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری داده ها به کمک برنامه نرم افزاری SPSS صورت گرفت.
یافته هانتایج پژوهش نشان داد که اکثریت دانشجویان را خانم ها تشکیل داده و میانگین سنی آنان 46/20 سال بوده است. هم چنین نتایج نشان داد که دانشجویان در اجرای مجدد آزمون پایان دوره توانسته اند در هر دو دوره آموزشی کلاسیک (8/78%) و CTS (6/85%) بیش از 60% نمره آزمون پایان همان دوره را کسب نمایند، که نمایان گر ایجاد یادگیری پایدار در هر دو دوره آموزشی مذکور می باشد. مقایسه تفاضل میانگین نمرات آزمون های هر دوره با یکدیگر اختلاف معنی داری را بین دو دوره نشان نداد، که بیان گر این است که اختلاف معنی داری در میزان یادگیری پایدار در دو دوره آموزشی مذکور وجود نداشته است. مقایسه میانگین نمرات دانشجویان در آزمون مهارت های تفکر انتقادی در ابتدای ترم (12/10) و انتهای ترم (53/11) نشان داد که سطح مهارت های تفکر انتقادی دانشجویان در پایان ترم به طور معنی داری افزایش یافته است (001/0 P=).
نتیجه گیرییافته های پژوهش حاکی از آن است که هر دو روش آموزش کلاسیک و مبتنی بر CTS باعث ایجاد یادگیری پایدار در دانشجویان شده است. با وجود ایجاد یادگیری پایدارتر در روشCTS از نظر کمی، از نظر آماری هیچ کدام از روش ها بر دیگری برتری نداشتند. به عبارت دیگر روشCTS نتوانسته است یادگیری پایدارتری نسبت به روش کلاسیک در دانشجویان، ایجاد نماید اما این روش آموزشی باعث ارتقای سطح مهارت های تفکر انتقادی در دانشجویان شده است.
کلید واژگان: تفکر انتقادی، آموزش، آموزش کلاسیک، آموزش مبتنی بر استراتژی های تفکر انتقادی، یادگیری پایدار، دانشجویان پرستاری -
مقدمهیکی از رسالت های مهم دانشگاه ها، تربیت نیروهای متخصص مورد نیاز جامعه است. مراکز آموزش عالی مایلند بدانند دانش آموختگان آنها بعد از فراغت از تحصیل با چه سرنوشتی مواجه اند و از تخصص خود چگونه بهره می گیرند. این تحقیق با هدف تعیین سرنوشت شغلی دانش آموختگان رشته پرستاری دانشکده پرستاری سمنان انجام شده است.روش هادر یک مطالعه توصیفی- مقطعی، کلیه دانش آموختگان کارشناسی پیوسته پرستاری (174 نفر) که در فاصله سال های 78-71 فارغ التحصیل شده اند و آدرس آنها در دسترس بود، مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه با 10 سوال بود که برای نمونه پست شد. در مجموع 93 پرسشنامه برگشت داده شد. داده ها با نرم افزار SPSS مورد پردازش قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با تعیین میانگین و انحراف معیار و محاسبه فراوانی مطلق و نسبی و آزمون مجذور کای انجام گرفت.نتایج22/60 درصد نمونه ها را زنان تشکیل داده و 12/30 درصد در وضعیت استخدام رسمی آزمایشی بسر می برند. اکثرا در بیمارستان ها مشغول به کار بودند و 01/43 درصد در مشاغلی غیر از پرستاری به کار گرفته شده اند. فقط 2/17 درصد کمتر از شش ماه مشغول به کار بوده و بقیه در فاصله زمانی شش ماه تا بیش از سه سال بیکار بوده اند. در عین حال، که 2/17 درصد نیز در حال حاضر بیکارند. اکثرا (21/60 درصد) ادامه تحصیل نداده و 61/2 درصد در رشته های غیر پرستاری ادامه تحصیل داشته اند و 45/6 درصد نیز تغییر رشته و شغل داده اند. 64/80 درصد نمونه ها با دانشگاه محل تحصیل ارتباط نداشته و فقط 2/17 درصد در استخدام بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی سمنان هستند. آزمون مجذور کای رابطه معنی دار بین جنس و مدت بیکاری نشان داد. در سایر موارد رابطه معنی دار مشاهده نشد.
بحث: نتایج پژوهش بیانگر بی کار ماندن طولانی پرستاران پس از فارغ التحصیلی، وضعیت نامشخص استخدامی و کثرت اشتغال در رشته های غیر تخصصی است. پیشنهاد می گردد پذیرش پرستاران با توجه به نیاز جامعه و علایق انجام گیرد و به مشکل استخدامی آنها توجه شود.
کلید واژگان: سرنوشت شغلی، استخدام، دانش آموختگان، دانشکده پرستاریIntroductionOne of the main missions of universities is to train skillful manpower for the society. The higher education institutions try to find out what their graduates will face in the society and if they have a chance to use their specialty. This research was performed to determine the job future of the graduates in Semnan.MethodsIn a cross-sectional study, all nursing graduates (B.S.) who had been graduated during 1992-1999 were studied (N=174). 93 persons participated in the survey by completing a questionnaire containing 10 questions. The data were analyzed by SPSS software. Frequency distribution, standard deviation and the mean of all questions were calculated and also Chi2 test was used.Results60.22% of the participants were female. 30.12% of them were hired as permanent employees. Most of them worked at the hospitals and 43.1% were employed in non-nursing positions. Only 17.2% were employed within less than 6 months and the rest were unemployed in a period of 6 months to 3 years after graduation. Also, 17.2% were unemployed at the time of this study. Most of them (60.21%) had not entered postgraduate studies and 2.61% had continued their studies for non-nursing majors. 6.45% had changed their major of study and also their jobs. 80.64% of the participants did not have any contacts with their schools. And only 17.2% were employed in hospitals affiliated to Semnan University of Medical Sciences. Chi2 – test showed a significant relationship between gender and the period of unemployment.ConclusionThe results revealed the long period of unemployment of nursing graduates, the undetermined hiring situation and employment in fields other than nursing. It is recommended to consider society's needs and student's interests at the time of admission to the university and take some measures concerning employment problems.Keywords: Job Future, Graduates, Nursing School -
سابقه و هدفبا پیشرفت علم پزشکی، امید به زندگی افزایش یافته و جوامع را با افزایش جمعیت سالمندان روبرو ساخته است. برنامه ریزی جهت ارائه هرگونه خدمات، نیازمند شناخت نیازهای واقعی سالمندان است. آگاهی و دستیابی به نیازهای واقعی آنان به برنامه ریزان کمک می کند تا با توجه به خواست و نیاز آنان برنامه ریزی نمایند. این تحقیق به منظور تعیین وضعیت اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و نحوه گذران اوقات فراغت سالمندان انجام گرفت.مواد و روش هاطی یک پژوهش توصیفی تحلیلی، 1024 نفر از سالمندان، با استفاده از پرسشنامه و به روش نمونه گیری خوشه ایمورد بررسی قرار گرفتند. برای تحلیل داده های کیفی، داده ها به صورت کمی درآمده و رتبه بندی «خوب، متوسط و ضعیف» انجام شد. از آزمون های Chi2 و ضریب همبستگی اسپیرمن در سطح معنی داری 5 درصد استفاده گردید.یافته هایافته ها نشان داد که اکثر سالمندان (23/69%) وضعیت اقتصادی متوسط دارند و وضعیت اجتماعی بیشتر آنان (02/69%) نیز متوسط می باشد. وضعیت بهداشتی سالمندان نیز بیانگر وجود اختلالاتی مانند افزایش فشارخون (6/80%) و مشکلات دفعی (7/76%) می باشد. گرچه وجود مشکلات بینائی (9/46%)، شنوائی (3/29%) و حرکتی (2/28%) نیز قابل توجه بود. ارتباط معنی دار بین وضعیت اقتصادی و جنس (P=0.0003)، سن و وضعیت اجتماعی (P=0.000) مشاهده گردید؛ در سایر موارد ارتباط معنی دار نبود.نتیجه گیریمتوسط بودن وضعیت اقتصادی سالمندان نشان می دهد که این قشر جامعه نیاز به مراقب بیشتری از نظر مالی دارند. نتایج، همچنین نشان داد که وضعیت فعالیت های اجتماعی اکثر سالمندان در حد متوسط است، که می تواند ناشی از افزایش سن و از بین رفتن انگیزه های زندگی باشد. در مجموع اکثر سالمندان مشکلات جسمانی زیادی را مطرح کرده اند که توجه برنامه ریزان سیستم بهداشت و درمان جامعه را به جهت کمک به سالمندان طلب می نماید.
کلید واژگان: وضعیت اقتصادی، وضعیت اجتماعی، وضعیت بهداشتی، نحوه گذران اوقات فراغت، سالمندانIntroductionDeveloping in medical care has increased life expectancy. As a result population has been increased. Therefore programming to provides services requires the identifying the elderly real needs. Having knowledge and achieving to their real needs helps the programmers to have a plan according to their needs. This study was performed to determine the elderly health, social and economic conditions and that how they spend their leisure time.Materials and MethodsIn an analytic and descriptive research, 1024 old men and women were surveyed through using questionnaire and cluster sampling. To analyze the qualitative data, data were changed into the quantitative ones, and named with ranking ″good, average, poor″. The chi-2 tests and Spirman correlation coefficient were used in the 5% meaningful level.ResultsData showined that most of the elderly (69.23%) have the average economic condition, and the social condition of most of them is average (69.02 %.). Health condition of the elderly is showing some disturbances, hypertension (80.6%) and excrement problems (76.7%). However sight problems (46.9%), hearing (29.3%) and movement (28.2%) are considerable. There also existed a meaningful relation between the economic condition and gender (P=0.0003), age and social condition (p=0.000). But in the other cases, there did not exist any significant relation.ConclusionThe elderly average economic condition showing that this class of society needs more care, financially. Results showed that social activity condition of them was at the average level, resulting from age increase and removing the life motivation. Totally, they have a lot of physical problems and should be considered by health and treatment planners. -
مقایسه و بررسی نظرات اساتید و دانشجویان در مورد معیارهای یک استاد خوب دانشگاهیمراکز آموزش عالی برای تعیین شایستگی اساتید خود ملاکهایی را تعیین تا عملکرد آنها را مورد ارزشیابی قرار دهند و از این طریق استادان نمونه خود را مشخص و با استفاده از این اساتید سعی می گردد کیفیت آموزشی خود را ارتقا بخشند.
حال اگر ضرورت ارزشیابی اساتید را بپذیریم این نکته مطرح می شود که معیارهای این ارزشیابی چیست؟ هدف این تحقیق تعیین ویژگی های استاد خوب از دیدگاه اساتید و دانشجویان و مقایسه نظرات آنها می باشد.
این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است که به منظور بررسی و مقایسه اساتید و دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان در مورد معیارهای یک استاد خوب دانشگاهی در چهار حیطه «شخصیت فردی»، «دانش پژوهی»، «روش تدریس»، «توانایی در ایجاد ارتباط و مشاوره» انجام گرفته است. در این بررسی 249 نفر (64 نفر استاد، 185 نفر دانشجو) شرکت داشتند.
از پرسشنامه بعنوان ابزارگردآوری داده ها استفاده و با روش درصدگیری و محاسبه میانگین، امتیازات هر سوال و حیطه، بررسی و مورد مقایسه قرار گرفت و جهت مقایسه دو گروه از آزمون whitney- Non parametric mann استفاده گردید.
یافته ها نشان داد که اساتید و دانشجویان از میان چهار حیطه از ویژگی های یک استاد خوب اولویت اول را به حیطه «شخصیت فردی» و سپس به ترتیب به حیطه های «دانش پژوهی» و «توانایی در ایجاد ارتباط» داده اند. همچنین اکثریت اساتید و دانشجویان در گزینه مهم، «شیوایی بیان»، «تسلط استاد در درس مورد تدریس»، «نحوه سازماندهی و تنظیم درس» و «آمادگی برای کمک به رفع مشکل دانشجو» را به ترتیب مهمترین ویژگی حیطه «شخصیت فردی»، دانش پژوهی، «روش تدریس» و «توانایی در ایجاد ارتباط و مشاوره» دانسته اند و ویژگی «تسلط استاد در درس مورد تدریس» را مهمترین معیار یک استاد خوب می دانند و در مقایسه میانگین نظرات، نتایج آزمون اختلاف معنی داری را برای ویژگی آراستگی ظاهر (P=0.0029) و شوخ طبعی استاد (P=0.0098) نشان داد و علیرغم تفاوتهای ظاهری که بین دیگر نظرات دو گروه وجود داشت اما این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود.
همسویی نظرات دو گروه اساتید و دانشجویان در تعیین معیارهای یک استاد خوب می تواند نقش موثری در کیفیت فرآیند یاددهی- یادگیری باشد و این یگانگی در نظرات نشان دهنده آنست که اساتید به همان معیارهایی معتقدند که دانشجویان آنها را بعنوان ویژگی های یک استاد خوب مهم می دانند و اولویت دادن به حیطه شخصیت فردی اساتید بعنوان اولین معیار یک استاد خوب در نتایج پژوهش فوق نشان دهنده اهمیتی است که هر دو گروه در برخورد متقابل (تعامل) با هم دارند و این امر می تواند امر یادگیری را تسهیل و در نهایت احساس رضایتمندی را در دانشجویان افزایش دهد که خود گویای بهبود کیفیت در آموزش خواهد بود.
کلید واژگان: استاد، تدریس، کیفیت آموزش
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.