سعید کلانتری
-
هدف
ایجاد ساختار و گسترش زنجیره های تامین حلقه بسته پایدار برای برآوردن استانداردهای زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی در جهت تقویت موقعیت در بازارهای رقابتی بسیار حیاتی است. این مطالعه به منظور تصمیم گیری در سطوح عملیاتی و تاکتیکی برای پیکربندی شبکه زنجیره تامین حلقه بسته پایدار با هدف حداکثرسازی ارزش خالص فعلی و به دنبال حداقل سازی میزان انتشار کربن با حفظ سیاست های سازگار با محیط زیست و در نظر گرفتن تورم انجام شده است.
روش شناسی پژوهش:
این مقاله رویکرد بهینه سازی فازی استوار برای مقابله با عدم قطعیت های موجود در زنجیره تامین حلقه بسته پایدار را در نظر می گیرد. هم چنین به دلیل پیچیدگی مدل و چندهدفه بودن آن از یک روش جدید ترکیبی الگوریتم اکتشافی و برنامه ریزی آرمانی چندگزینه ای با تابع مطلوبیت استفاده می شود. مدل برنامه ریزی خطی عدد صحیح مختلط پیشنهادی در صنعت الکترونیک اعمال می شود.
یافته هامدل پیشنهادی در چندین آزمایش ارزیابی شده و در سناریوهای مختلف مورد بحث قرار می گیرد تا کارایی و اعتبار مدل و روش پیشنهادی تایید شود. نتایج با دو عامل شکاف بهینه و زمان حل مقایسه شد که عملکرد مناسب روش پیشنهادی را نشان داد. سپس، نتایج تاکتیکی و استراتژی مدل برای مطالعه موردی ارایه شد که در آن جریان بهینه بین تسهیلات، انتخاب تامین کنندگان مناسب، انتخاب نوع حمل ونقل و افتتاح تسهیلات ارایه شد. یافته ها نشان داد که در سناریوهای مختلف بهبود موثر راه حل های به دست آمده با کاهش زمان حل تا %20 می تواند برای مشکلات در مقیاس بزرگ پاسخگو باشد.
اصالت/ارزش افزوده علمی:
این مقاله با در نظر گرفتن یک روش ترکیبی جدید الگوریتم اکتشافی و برنامه ریزی آرمانی چندگزینه ای با تابع مطلوبیت برای حل مشکل طراحی شبکه زنجیره تامین حلقه بسته پایدار تحت عدم قطعیت طراحی می شود.
کلید واژگان: ارزش خالص فعلی، الگوریتم اکتشافی، بهینه سازی فازی استوار، برنامه ریزی آرمانی چندگزینه ای با تابع مطلوبیت، زنجیره تامین حلقه بسته پایدارPurposeEstablishing the structure and expansion of sustainable closed-loop supply chains is critical to meeting environmental, economic, and social standards to strengthen their position in competitive markets. This study aims to decide on operational and tactical levels to configure the Stable Closed Chain Supply Chain Network (SCLSC) to maximize Net Present Value (NPV) and seek to minimize carbon emissions while maintaining environmentally friendly policies and considering inflation.
MethodologyThis paper considers a solid Fuzzy Robust Optimization (FRO) approach to deal with stable, closed-loop supply chain uncertainties. Also, due to the complexity of the model and its multi-objective, a new combined method of Heuristic algorithm (HA) and Multi-Choice Goal Programming with Utility Function (MCGP-UF) is used. The proposed Mixed Integer Linear Programming (MILP) model is applied in the electronics industry.
FindingsThe proposed model is evaluated in several experiments and discussed in different scenarios to confirm the efficiency and validity of the proposed model and method. The results were compared with the two factors of optimal gap and solution time, which showed the proper performance of the proposed method. Then, the tactical results and model strategy were presented for a case study in which the optimal flow between facilities, selection of suitable suppliers, selection of transportation type, and opening of facilities were presented. The findings showed that in different scenarios, the effective improvement of the obtained solutions by reducing the solution time by twenty percent could address large-scale problems.
Originality/Value:
By considering a new combined method of heuristic algorithm and multi-choice ideal programming with a utility function, this paper is done to solve the problem of designing a stable closed-loop supply chain network under uncertainty.
Keywords: Fuzzy robust optimization, Net Present Value, Multi-choice goal programming with utility function, Sustainable Closed-loop Supply Chain, Heuristic Algorithm -
سابقه و هدف</span>کاندیدیازیس دهان یکی از شایع ترین تظاهرات دهانی سندرم نقص ایمنی اکتسابی (ایدز) است، که کیفیت زندگی بیماران را تحت تاثیر قرار می دهد</span> .</span>لذا </span>این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مکمل های غذایی پروبیوتیک بر کلونیزاسیون کاندیدا آلبیکنس (</span>C.albicans</span>) در بیماران مبتلا به ایدز انجام شد.</span></span></span></span></span>مواد و روش ها</span>این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده بر روی 30 نفر از بیماران مبتلا به ایدز با کمتر از 100 سلول</span> CD4 </span>در میلی متر مکعب که تحت درمان ضد رتروویروسی بودند، انجام شد</span>.</span> بیماران بر اساس شماره پرونده پزشکی (زوج، فرد) به طور تصادفی به دو گروه 15 نفری مداخله و کنترل تقسیم شدند. گروه مداخله قرص پروبیوتیک (2 قرص در روز به مدت 1 ماه) همراه با درمان ضد رتروویروسی (</span>ART</span>) دریافت کردند.</span> گروه کنترل فقط</span> ART </span>دریافت کردن</span>د.</span> 1 </span>میلی لیتر بزاق از هر بیمار در روز اول مطالعه و پس از مداخله جمع آوری شد و روی </span>Sabouraud dextrose agar</span> کشت داده شد تا تعداد کلنی های C.albicans </span>در واحدهای تشکیل دهنده کلنی در میلی لیتر </span>(</span>CFUs/mL</span>)</span> تعیین شود.</span></span></span></span></span>یافته ها</span>تعداد</span> CD4 </span>دو گروه در ابتدا یکسان بود. 9 بیمار از گروه کنترل و 8 بیمار از گروه مداخله خارج شدند.</span> بنابراین 13 بیمار (4 زن، 2 مرد در گروه کنترل و 4 زن و 3 مرد در گروه مداخله) مورد بررسی قرار گرفتن</span>د.</span> تعداد کلونی</span> C.albicans </span>در گروه آزمایش ب</span>ه </span>طور تصادفی قبل از مداخله به طور معنی داری بیشتر بود (0/038</span>=</span>p</span>، </span>40372</span>±</span>47714</span> =</span>CFUs/mL</span>). پس از مداخله، تفاوت تعداد کلنی های کاندیدا آلبیکنس بین دو گروه معنی دار نبود. در گروه شاهد، تعداد کلنی های کاندیدا آلبیکنس تغییر معنی داری نداشت. در حالی که در گروه مداخله، تعداد کلنی های کاندیدا آلبیکنس پس از مداخله به طور معنی داری کاهش یافت (به ترتیب قبل و بعد از مداخله 40372</span>±</span>47714 و 25683</span>±</span>14571، 0/02</span>=</span>p</span>)</span>.</span></span></span></span></span>نتیجه گیری</span></span>بر اساس نتایج این مطالعه، به نظر می رسد مکمل های غذایی پروبیوتیک می توانند کلونیزاسیون کاندیدا آلبیکنس را کاهش دهند. </span></span></span> </span></span></span></div>کلید واژگان: پروبیوتیک ها، کاندیدیازیس، ایدزBackground and Objective</span> Oral candidiasis is one of the most common oral manifestations of acquired immunodeficiency syndrome (AIDS). This condition affects the patients’ quality of life. This study aims to assess the effect of probiotic dietary supplements on oral Candida albicans (C. albicans) colonization in AIDS patients.</span></span></span>Methods</span> This randomized clinical trial was conducted on 30 AIDS patients with less than 100 CD4 cells per mm3</sup>, who were under anti-retroviral therapy. The patients were then randomly divided into two groups of intervention and control (n=15), based on their medical file number (even, odd). The intervention group received probiotic tablets (2 tablets/day for 1 month) along with anti-retroviral therapy (ART). The control group only received ART. One mL of saliva was collected from each patient on the first day of study and after intervention and was cultured on Sabouraud dextrose agar to quantify the number of C. albicans colonies in colony forming units/milliliter (CFUs/mL).</span></span></span>Findings</span> The two groups were initially identical in terms of CD4 count. Nine patients were withdrawn from the control, and 8 patients from the intervention group. Thus, 13 patients were analyzed (4 females, 2 males in the control group, and 4 females, and 3 males in the intervention group). The C. albicans colony count was significantly higher in the test group before the intervention (CFUs/mL=47714±40372, p=0.038). The difference in C. albicans colony count was not significant between the two groups after the intervention. In the control group, the C. albicans colony count did not change significantly (7833±1722 before, 7666±2160 after) while in the intervention group, the number of C. albicans significantly decreased after the intervention (47714±40372 before, 14571±25683 after, p=0.02).</span></span></span>Conclusion</span></span> According to the results of this study, it appears that probiotic dietary supplements can decrease C. albicans colonization.</span></span></span></div>Keywords: Probiotics, Candidiasis, AIDS
-
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هشتادم شماره 2 (پیاپی 254، اردیبهشت 1401)، صص 91 -98زمینه و هدف
علیرغم پیشرفت های بسیار، درمان کامل بیماری ایدز با چالش هایی ازجمله مقاومت ویروسی و درمان ناموفق دارویی مواجه گردیده است. هدف این مطالعه بررسی تفاوت در پروفایل سایتوکینی در بیماران با درمان موفق و بیماران با درمان ناموفق جهت فهم بهتر سازوکار شکست درمان دارویی می باشد.
روش بررسی69 بیمار مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسانی که از مهر 1397 تا اسفند 1399 به مرکز بهداشت غرب تهران جهت درمان مراجعه کردند، در این مطالعه وارد گردیدند. تعداد سلول های CD4+ و همچنین بار ویروسی خونی بیماران به ترتیب با روش های فلوسایتومتری و واکنش زنجیره ای پلیمراز بی درنگ کمی (RT-qPCR) اندازه گیری گردید و براساس آن بیماران به دو گروه درمان موفق (36 نفر) و درمان ناموفق (33 نفر) تقسیم شدند. سپس سطح سرمی سایتوکین های فاکتور نکروزدهنده تومور آلفا (TNF-α) و اینترلوکین-10 (IL-10) در آنان توسط روش الایزا اندازه گیری شد.
یافته هانتایج آزمایشات نشان دهنده این بود که سطح فاکتور نکروز دهنده تومور-آلفا (TNF-α) در بیماران گروه درمان ناموفق به صورت قابل توجهی از بیماران گروه درمان موفق بالاتر بود (pg/ml 17/10±43/10 در مقابل pg/ml 25/5±37/5، 01/0P=) در سطح سرمی اینترلوکین-10 (IL-10) بین دو گروه مورد مطالعه تفاوتی مشاهده نگردید. همچنین مدل های رگرسیون خطی نشان داد که در بیماران با درمان ناموفق، رژیم درمانی مهارکننده های ترانس کریپتاز معکوس غیرنوکلیوزیدی (NNRTI)، بر میزان سطح سرمی IL-10 تاثیرگذار می باشد (ضریب رگرسیون 88/10 (45/20-32/1 CI:)، 03/0P=).
نتیجه گیرییافته های این مطالعه نقش بالقوه TNF-α را به عنوان فاکتور پیش التهابی در پیشرفت بیماری ایدز یا شکست درمان نشان می دهد. از این رو، مطالعات بیشتر در آینده جهت شفاف سازی این رابطه می تواند کمک بسزایی در پیشرفت دانش درمانی در مقابله با بیماری ایدز باشد.
کلید واژگان: ویروس نقص سیستم ایمنی، درمان ضدرتروویروس با فعالیت بالا، اینترلوکین-6، فاکتور نکروز دهنده تومور-آلفاBackgroundDespite the considerable advances in acquired immunodeficiency syndrome (AIDS) treatment and management, finding the cure for this disease has been hindered by emerging challenges such as virus resistance and treatment failures. The purpose of this study is to compare the cytokine profiles of patients with successful treatment and patients with unsuccessful treatment to gain a better understanding of treatment failure mechanisms.
MethodsSixty-nine human immunodeficiency virus (HIV) positive patients who were referred to the west health center of Tehran between September 2018 and March 2021 were included in this study. Blood CD4+ cell count and viral load was measured using the flow cytometry and quantitative real-time polymerase chain reaction (RT-qPCR) methods respectively. Based on the viral load test results patients were divided into successful treatment (viral load<200 copies/ml, n=36) and unsuccessful treatment (viral load>200 copies/ml, n=33) groups. Subsequently, tumor necrosis factor-α (TNF-α) and interleukin-10 (IL-10) serum levels were measured using the enzyme-linked immunosorbent assay (ELISA) method.
ResultsAnalysis of data revealed that there was no difference in demographic data, medical history and clinical laboratory test results between the study groups. Elisa test results showed that serum TNF-α levels were significantly higher in the unsuccessful treatment group compared to the successful treatment group (10.43±10.17 vs 5.37±5.25, P=0.01) but no differences were observed in IL-10 levels between the study groups. Furthermore, age and sex-adjusted linear regression models showed that non-nucleoside reverse-transcriptase inhibitors (NNRTI)-based treatment regimen is positively associated with serum IL-10 levels in patients with unsuccessful treatment (B coefficient 10.88 (95% CI: 1.32-20.45), P=0.03). Moreover, based on the results of the linear regression models, no relationship between HIV viral load and serum IL-10 and TNF-α level was observed.
ConclusionResults of this study showcased the importance of TNF-α in disease progression and treatment failure. Further future studies regarding this relationship can provide vital information in AIDS treatment research.
Keywords: HIV, highly active antiretroviral therapy, interleukin-6, tumor necrosis factor-alpha -
با توجه به پیامدهای ناشی از افت سطح آب زیرزمینی در این تحقیق سعی شده است فرونشست زمین در دشت شهریار و ملارد بر اثر برداشت آبهای زیرزمینی مورد بررسی قرار گرفته و تاثیر آن بر سازه های زیربنایی بررسی و تعیین گردد و بدین منظور ابتداء پس از جمع آوری آمار چاه های آب موجود در منطقه و تعیین مشخصات سفره آبخوان و مواردی از نظیر عمق سطح آب زیرزمینی ، میزان برداشت سالانه و پراکنش چاه ها داده های مورد نظر اولیه بدست آید ، سپس با مشخص نمودن ضخامت آبرفت و لایه های رسوبی بر روی سنگ بستر منظقه از روی گمانه های اکتشافی و لاگ های چاه تنوع لایه بندی و جنس رسوبات شناسایی شد و بر اساس روابط ژیوتکنیکی حاکم بر رسوبات و با در نظر گرفتن میزان تخلخل ، ضرایب نفوذ پذیری و بافت رسوبات سعی گردید ، با محاسبه تعیین نشست تحکیم و آنی ، نرخ سالانه فرونشست محاسبه شده و از طریق دادهای ماهواره ایی میزان فرونشست در منطقه مورد مطالعه تعیین گردد، در طی این تحقیق نتایج نشان داد که در منطقه مورد مطالعه بیشترین میزان نرخ فرونشست زمین 8 سانتی متر تعیین گردید.کلید واژگان: دشت شهریار و ملارد، آبهای زیرزمینی، فرونشست زمینDue to the consequences of falling groundwater levels in this study, land subsidence in Shahriar and Mallard plains due to groundwater abstraction has been investigated and its impact on infrastructure is investigated and determined. For this purpose, after collecting the statistics of water wells in the region and determining the characteristics of the aquifer and items such as depth of groundwater level, annual harvest and distribution of wells, the initial data were obtained, then by specifying the thickness of alluvium and layers Sediment taro of the bedrock of the area was identified from exploratory boreholes and well logs, diversity of stratification and sediment type in the area. Determining the immediate and consolidation meeting, the annual subsidence rate is calculated and the amount of subsidence in the study area is determined through satellite data from 2014 to 2020. During these years, the results showed that the highest subsidence rate in the region is 8 cm.Keywords: Shahriar, Mallard plains, Groundwater, Land subsidence
-
در چند سال اخیر به دلیل افزایش گازهای گلخانه ای در جو کره ی زمین، مشکلات زیست محیطی فراوانی ایجاد شده است. در دهه گذشته، غشاهای شبکه آمیخته به دلیل توانایی مناسب در جداسازی گازهای قطبی از غیرقطبی، بسیار مورد توجه قرار گرفته شده است. در این پژوهش غشای شبکه آمیخته ی دو جزیی جدید با افزودن نانوذره ی اکسید آهن نیکل روی به شبکه پلیمری پباکس تهیه شد تا در کنار ویژگی های منحصر بفرد این کوپلیمر مانند مقاومت مکانیکی بالا و تراوایی مناسب گازی، از ویژگی های نانوذره ی مذکور مانند تراوایی و گزینش پذیری قابل توجه و پایداری مکانیکی و گرمایی مناسب آن استفاده شود. آزمون تراوایی گازی بر روی غشاهای پلیمری خالص و شبکه آمیخته ی دوجزیی در دمای 35 درجه ی سانتیگراد و فشارهای 2 تا 10 بار انجام شد. همچنین غشاهای ساخته شده با آزمون های FESEM، FTIR-ATR، DSC و XRD مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که در غشای بهینه حاوی 1 درصد وزنی نانوذره در بستر پلیمر، مقدار تراوایی گاز CO2 نسبت به غشای پلیمری خالص در فشار 10 بار، بیش از 128 درصد بهبود یافت و به حدود 278 بارر رسید و این در حالی بود که گزینش پذیری های CO2/CH4 و CO2/N2 نیز به ترتیب 175 و 183 درصد بهبود پیدا کردند. دلیل اصلی این بهبود، حضور اتم های آهن، نیکل و روی در نانوذره ی به کار گرفته شده بود که موجب ایجاد برهمکنش بهتر غشای ساخته شده با گاز CO2 گردید. همچنین به دلیل وجود بخش های CO2 دوست در ساختار پلیمر پباکس، تراوایی CO2 در مقایسه با گازهای N2 و CH4، بسیار بیشتر می شود.
کلید واژگان: غشای شبکه آمیخته، جداسازی گاز، اکسید آهن نیکل رویResearch subjectIn recent years, researchers have proposed various methods for gas separation because of rising greenhouse gases in the atmosphere and causing enormous environmental problems. One of the newest and emerging methods is membrane gas separation. In the last decade, mixed matrix membranes (MMMs) have received much attention due to their ability to successful separation of polar gases from mixtures.
Research approachIn this study, a novel two-component mixed matrix membrane was prepared by incorporating the nickel zinc iron oxide nanoparticles into the Pebox polymer matrix. This is owing to combination the unique features of Pebax copolymer such as high mechanical strength and gas permeability, with nanoparticle properties as considerable permeability and selectivity, and appropriate mechanical and thermal stability. The gas permeability test was performed for pristine membrane and MMMs at 35 °C and pressure range from 2 to 10 bar. Fabricated membranes were also evaluated by FESEM, FTIR-ATR, DSC and XRD tests
Main resultsResults demonstrated that in the case of the optimum membrane with 1 wt.% of filler loading and at 10 bar, the CO2 permeability was increased about 128% and reached to 278 Barrer, compared to pristine membrane. However, the CO2/CH4 and CO2/N2 selectivities were improved by 175 and 183 percent, respectively. This superior results was due to the presence of iron, nickel, and zinc atoms in the filler structure, which resulted in a better interaction with CO2. On the other hand, the presence of CO2-friendly segments in the Pebax structure caused much higher CO2 permeability in comparison with other light gases.
Keywords: Mixed matrix membrane, gas separation, Nickel zinc iron oxide -
بررسی رابطه سطح proBNP با تغییرات گرافی قفسه سینه در بیماران مبتلا به پنومونیزمینه و هدف
پنومونی دومین علت عفونت شایع بیمارستانی و شایعترین علت مرگ بیمارستانی محسوب میشود. اخیرا B-type natriuretic peptide (BNP) بعنوان مارکری جهت بررسی بیماران CAP مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین میزان ProBNP و تغییرات رادیوگرافیک قفسه صدری طی مراحل درمانی بیماران میباشد.
روش کاراین پژوهش مطالعه ای cross-sectional بر 30 بیمار مبتلا به CAP در بخش ریه بیمارستان رسول اکرم تهران در سال 1395 میباشد. اطلاعات دموگرافیک، یافته های آزمایشگاهی از جمله سطح ProBNP، یافته های رادیولوژیک قفسه صدری ثبت گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 20 استفاده گردید.
یافته هااز بین 30 بیمار، 43.3٪ بیمار (13 مورد) مرد و 56.7٪ (17 نفر) زن بودند. بیماران سن بین 25 تا 85 سال داشتند و میانگین سنی آنها 64.63±14.40 بود. سطحBNP اولیه و 6 هفته پس از درمان به ترتیب 237.77±160.95 و 226.33±156.74 بود. بین سطح BNP اولیه و سطح BNP 6 هفته پس از درمان اختلاف آماری معناداری وجود نداشت (P value=0.236). بعد از شروع درمان افراد مورد مطالعه، 90٪ آنها از نظر درگیری قفسه سینه clear شدند. بین ناحیه درگیری در زمان سنجش مقدار BNP اولیه با زمان سنجش BNP 6 هفته بعد از درمان از نظرآماری اختلاف معناداری برقرار بود (P value <0.001).
نتیجه گیریبین سطحBNP اولیه و 6 هفته پس از درمان تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند. بعد از 6 هفته درمان، در اکثر بیماران شواهدی دال بر درگیری قفسه سینه وجود نداشت. عدم ارتباط معنادار بین سطح BNP با شدت پنومونی میتواند به دلیل حجم پایین نمونه ها باشد؛ لذا پیشنهاد میشود مطالعه در حجم بالاتری صورت پذیرد و مقایسه سطح BNP با افراد سالم نیز مورد بررسی قرار گیرد.
کلید واژگان: پنومونی، سطح BNP، پپتید ناتریورتیک، تغییرات گرافی قفسه سینه -
سابقه و هدفتشخیص زود هنگام و اقدامات درمانی به موقع عفونت های فرصت طلب و تومورها می تواند سبب کاهش رنج، مرگ و میر زود هنگام و هزینه های درمانی در بیماران مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسانی (HIV) شود. مطالعه حاضر، به منظور تعیین میزان شیوع سرمی هپاتیت C (HCV) وB (HBV) در بیماران مبتلا به HIV و همچنین بررسی برخی از فاکتورهای رفتاری پرخطر آنان انجام شد.روش بررسیاین مطالعه مقطعی در شهریور ماه 1393و در کلینیک مشاوره بیماری های رفتاری مرکز بهداشت غرب تهران اجرا شد. از 481 بیمار مبتلا به HIV تحت پوشش این مرکز، نمونه سرم به منظور بررسی ابتلای هم زمان به عفونت های هپاتیت B وC گرفته شد و اطلاعات جمعیت شناسی و رفتاری مرتبط با عفونت هم زمان با هپاتیت B و C، در این بیماران توسط چک لیستی، جمع آوری شد.یافته هااز 481 نفر بیمار مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسانی، 331 نفر (8/68 درصد) ابتلای همزمان به HCV و 32 نفر (6/6 درصد) از نظر HBs Ag مثبت بودند. همچنین 25 نفر ( 19/5 درصد) از بیماران مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسانی، به طور همزمان به هر دو نوع هپاتیتB و C مبتلا بودند. تعداد 93 نفر از بیماران مورد بررسی نیز تنها به ویروس نقص ایمنی انسانی مبتلا بودند.نتیجه گیریدر میان فاکتورهای رفتاری پر خطر در بیماران مبتلا به عفونت همزمان با ویروس نقص ایمنی انسانی و هپاتیت C، بین اعتیاد تزریقی مواد مخدر و همچنین استفاده از سرنگ مشترک و ابتلا به عفونت های فوق ارتباط معناداری مشاهده شد.کلید واژگان: ویروس نقص ایمنی انسانی (HIV)، هپاتیت ویروسی(HBV و HCV)، فاکتورهای رفتاری پر خطرMedical Science Journal of Islamic Azad Univesity Tehran Medical Branch, Volume:27 Issue: 1, 2017, PP 53 -61BackgroundThe patients who have human immunodeficiency virus, are susceptible to opportunistic infections and tumors due to disease progress and their immune system suppression. Early diagnosis and suitable management of these patients can decrease their mortality and morbidity. Present study was performed for determination of prevalence of viral hepatitis B and C and high risk behavioral among HIV patients.MethodsPresent cross sectional study was performed on 481 HIV patients in consultant clinic of behaviors disorders of west Tehran hygiene center at September 2014. Demographic and behavioral data and serum viral hepatitis B and C measurements in participated patients were gathered in the study checklist.ResultsAmong 481 HIV patients, 331 (68.8%) and 32 (6.6%) patients had hepatitis C and B co-infection and ninety-three patients had only HIV infection. Co-infection of HCV and HBV infection were diagnosed in 25 (51.9%) HIV patients.ConclusionThere were significant association between high risk behaviors with HCV infection and drug abuse, common syringe use with both of HCV and HBV infection among HIV patients.Keywords: High risk behaviors, Human immunodeficiency virus, Viral hepatitis B, Viral hepatitis C
-
در این مقاله، با استفاده از تئوری پوسته نازک فلوگه و هم چنین بهره جستن از یک مدل جدید ترکیب پوسته و شبکه منظم، کمانش خطی یک استوانه تقویت شده با شبکه منظم متساوی الاضلاع، تحت بار محوری مورد بررسی قرار گرفته است. پوسته و شبکه، ساخته شده از مواد همسانگرد فرض شده و دارای شرایط مرزی کلاسیک تکیه گاه ساده و گیردار است. در ابتدا، ماتریس سفتی مجموعه پوسته و شبکه منظم قرارگرفته بر روی پوسته، با استفاده از یک روش جدید به دست می آید. سپس، معادلات تعادل، بر اساس این ماتریس سفتی نوشته شده و درنهایت، با استفاده از روش کارآمد تفاضل مربعات، بار کمانش مجموعه به دست می آید. صحه سنجی نتایج با استفاده از یک مدل المان محدود، نشان از دقت بالای نتایج دارد. در پایان، تاثیر پارامترهای مختلف هندسی بر روی بار کمانش بررسی شده است.
کلید واژگان: کمانش خطی، تئوری پوسته نازک فلوگه، پوسته های استوانه ای مشبک، بار محوری، روش تفاضل مربعاتIn this article، according to the thin shell theory of Flugge as well as using a new mathematical procedure، the linear buckling of waffle cylindrical shell under axial load is investigated. Skin and grids are composed of the same isotropic material and the classical boundary conditions of clamped and simply supported are considered. Firstly، using a new mathematical modeling، the structural stiffness matrix of skin and grids is obtained. Then، the equilibrium equations of the shell are derived based on the new stiffness matrix. Finally، these equations are solved using differential quadrature method. The results are compared by the finite element analyses. Comparative results reveal that the present procedure is very stable and accurate. Also، the effects of various geometrical parameters on the linear buckling loads are presented.Keywords: Linear Buckling, The Thin Shell Theory of Flugge, Waffle Cylindrical Shell, Differential Quadrature Method -
در این مقاله، یک روش تحلیلی برای بررسی کمانش خطی سازه های تقویت شده با شبکه منظم متساوی الاضلاع ارائه شده است. پوسته مشبک تحت بار محوری قرار دارد. شرط مرزی پوسته در دو طرف، تکیه گاه ساده می باشد. معادلات تعادل سازه با استفاده از تئوری کلاسیک پوسته ها و شبکه منظم بر مبنای یک روش معادل سازی جدید ارائه شده است. ماتریس سفتی کل پوسته، از جمع ماتریس سفتی پوسته و ماتریس سفتی تقویت کننده ها با نسبت حجمی ها مشخص، استخراج می گردد. در این تحلیل، با استفاده از روش انرژی، معادلات تعادل پوسته مشبک با استفاده از فرضیات تئوری پوسته فلوگه بدست آمده است. برای حل مسئله، از روش تحلیلی ناویر استفاده شده است. به منظور اعتبار سنجی و صحه گذاری بر نتایج، از یک مدل سه بعدی المان محدود ایجاد شده در نرم افزار انسیس استفاده شده است. نتایج حاکی از دقت بالای روش حاضر در قیاس با دیگر روش ها است. در پایان، تاثیر هر یک از پارامترهای هندسی بر روی بار بحرانی کمانش استوانه مشبک بررسی شده است. روش حاضر می تواند به عنوان یک مدل دقیق و پایدار، توسط طراحان و مهندسان مورد استفاده قرار گیرد که منجر به بالا رفتن کیفیت طراحی آنها خواهد شد.
کلید واژگان: ناپایداری پوسته های استوانه ای، تئوری پوسته های نازک فلوگه، پوسته استوانه مشبک، بار محوری، مدل المان محدودIn this article, an analytical procedure is presented for prediction of linear buckling load of a waffle cylinder stiffened by an array of equilateral triangles. The grid stiffened shell is subjected to axial loading condition. The shell has simply supported boundary conditions at its two edges. The equivalent stiffness of the stiffener and skin is computed by superimposing between the stiffness contributions of the stiffeners and skin with a new method. Total stiffness matrix of the shell is composed of stiffness matrix of skin and grids with special volume fractions. In this analysis, using energy method, equilibrium equations of the grid stiffened shell are extracted based on the thin shell theory of Flugge. The Navier solution is applied to solve the problem. A 3-D finite element model was also built in ANSYS software to show the accuracy and validity of the present solution. The results show that the present new approach has high accuracy and precision. The effect of various geometrical parameters on the critical buckling load is investigated. Due to the stability and accuracy, the present method can be used by many designers and engineers to improve their design quality.Keywords: Buckling of cylindrical shell, The thin shell theory of Flugge, Waffle cylindrical shell, Finite Element Analysis, Axial loading -
هدف از انجام این مطالعه بیان خصوصیات دموگرافیک، وضعیت کنترل متابولیک و شیوع عوارض دیررس در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بر اساس اطلاعات پایه مطالعه A1chieve بود. مطالعه A1chieve یک مطالعه مشاهده ای، چند ملیتی و open-label به مدت 24 هفته جهت بررسی سلامت و اثربخشی انسولین های آنالوگ در درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود. این مطالعه در 28 کشور جهان و برروی 66726 بیمار انجام گردید. در این مقاله اطلاعات پایه 919 بیمار ایرانی از 16 شهر کشور مورد بررسی قرار گرفته است. متوسط سن بیماران ایرانی 12/0±65/6 سال و طول مدت ابتلا به دیابت در آنها 7/5±11/3 سال بود. 62 درصد این بیماران فقط تحت درمان با داروهای خوراکی کاهنده قند خون بودند. متوسط HbA1c بیماران 1/7±9/4 درصد و متوسط قندهای خون ناشتا و پس از غذای بیماران به ترتیب 208/8 و 300/6 میلی گرم در صد بود. شایع ترین عارضه دیررس در بیماران ایرانی نوروپاتی محیطی (57/7 درصد) و پس از آن به ترتیب، عوارض چشمی (38/0 درصد)، کلیوی (27/9 درصد)، قلبی-عروقی (27/7 درصد) و زخم پای دیابتی (7/9 درصد) بود. وضعیت کنترل متابولیک بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در ایران از حد مطلوب فاصله داشته و این امر سبب شیوع بیشتر عوارض دیررس دیابت می شود.
کلید واژگان: دیابت نوع 2، عوارض مزمن، کنترل متابولیکObjectiveThe aim of this study was to assess the safety and efficacy of treatment with insulin analog Novomix30 in Iranian patients with type 2 diabetes using the results of the A1chieve study.MethodsThe A1chieve study was a 24 week، open-label، multicenter، observational study of people with type 2 diabetes. The study was conducted in 28 countries across four continents on 66،726 people with type 2 diabetes، both insulin users and non-insulin users، to assess the safety and efficacy of Novomix30. This article reports the results of 919 Iranian patients with type 2 diabetes treated with insulin Novomix30.ResultsAfter 24 weeks treatment with Novomix30، HbA1c reduced significantly (P<0. 001). Despite a significant reduction in fasting blood sugar and postprandial sugars، the incidence of severe and nocturnal hypoglycemia was significantly decreased in prior insulin users. The mean arterial blood pressure decreased significantly and the quality of life improved in all patients.ConclusionInsulin Novomix30 was well tolerated despite good glycemic control and the incidence of hypoglycemia was not increased in Iranian patients with type 2 diabetes.Keywords: Diabetes Mellitus, type 2, Chronic Complications, Metabolic Control -
مجسمه ی شهری؛ چالشی برای مجسمه ساز/ مجسمه و فضا بر یک دیگر تاثیر می گذارند/ مجموعه ای از کارگاه های مختلف
-
زمینه و هدفبررسی میزان پای بندی (Adherence) به پروفیلاکسی با داروهای ضد رتروویروسی به دنبال مواجهه ی شغلی و غیرشغلی با HIV در افراد مراجعه کننده به مرکز مشاوره ی بیماری های رفتاری بیمارستان امام خمینی(ره) طی سال های 1387 لغایت 1388.روش کاردر این مطالعه ی توصیفی و طولی، پس از نمونه گیری و انتخاب بیماران و ثبت اطلاعات آن ها، میزان پای بندی براساس گزارش خود بیماران و در مورد هر یک از داروها (زیدوودین، لامی وودین و افاویرنز) مورد محاسبه قرار گرفت. بیماران در این مطالعه به صورت ماهانه و به مدت 4 ماه مورد پیگیری قرار گرفتند و در صورت پای بندی کمتر از 95 درصد علت عدم مصرف داروهای ضد رتروویروسی از آن ها پرسیده شد و ثبت گردید.نتایجدر این مطالعه 89 بیمار بررسی شدند که 55 نفر (8/61 درصد) مرد و 34 نفر (2/38 درصد) زن بودند که متوسط سن آن ها 39/8 ± 16/30 بود. 47 نفر (8/52 درصد) مجرد و 42 نفر (1/47 درصد) نیز متاهل بودند. 27 نفر (3/30 درصد) پزشک و 35 نفر (3/39 درصد) پرستار و 27 نفر (3/30 درصد) خارج از سیستم پزشکی بودند. 36 نفر (5/40 درصد) درمان را قطع نمودند که از این تعداد، 24 نفر (27 درصد) به طور صحیح (پس از مشخص شدن سرولوژی منفی فرد منبع) و 12 نفر (4/13 درصد) به طور اشتباه درمان را قطع کرده بودند. در این مطالعه مجموعا 53 نفر (6/59 درصد) درمان را به طور کامل دریافت نموده بودند. در مطالعه ی حاضر، ارتباط معنی داری بین سن و متاهل بودن با پای بندی به درمان مشاهده گردید (05/0>p).نتیجه گیریقطع درمان به علت منفی شدن آزمایش فرد منبع در مطالعه ی ما بیشتر از مطالعات قبلی بوده است که نشانه ی در دسترس تر بودن فرد منبع در مطالعه ی ما می باشد.Background And AimThe aim of this study was to assess the adherence to anti-retroviral prophylaxis after occupational and non-occupational exposure to human immunodeficiency virus (HIV) in patients consulting the Voluntary Counseling and Testing Center (VCT) of Imam Khomeini Hospital, Tehran during the period 2008 to 2009.Materials And MethodsIn this prospective study, patients were selected, the required information about them was recorded, and adherence to anti-retroviral drugs (including Ziduvudin, Lamivudin and Efavirens) was determined based on self-report by the patients. Eighty-nine exposed patients were followed monthly for 4 months, and in the case of low-adherence (less than 95%) they were asked for the reason(s) for noncompliance.ResultsOf the 89 patients, 55 were men (61.8%) and 34 (38/2%) were women with a mean age of 30.16± 8.39 years; 47 participants (52.8%) were single and 42 (47.1%) married; 27 subjects (30.3%) were physicians, 35 (39.3%) nurses and 27 (30.3%) had occupations outside the healthcare system. From among the 36 subjects (40.5%) who stopped the treatment, 24 (27.0%) stopped it correctly (that is, when the serological test proved to be negative), while 12 (13.4%) did not stop it on a sound basis. Fifty-three subjects (59.6%) completed the prophylaxis. Adherence was found to be significantly associated with age and marital status (p<0.05).ConclusionThe main reason for stopping the prophylaxis (a negative serological test result of the resource patient) was more pronounced than previous studies, which indicates the higher availability of the resource patient.
-
مقدمهدر مورد تاثیر روزه داری در ماه رمضان بر قندخون ناشتای بیماران دیابتی اختلاف نظر وجود دارد. لذا در این مطالعه برآن شدیم که در این مورد بررسی کنیم.هدفبررسی تاثیر روزه داری بر میزان قندخون در بیماران دچار دیابت نوع دوم در ماه مبارک رمضان.موادو روش هادر یک مطالعه نیمه تجربی 17 بیمار دچار دیابت نوع دوم (12 زن و 5 مرد)، با طیف سنی 65-32 ساله و متوسط سنی 8 6/48 سال به روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. همه آنها تحت درمان با قرص های خوراکی یا رژیم غذائی بودند و تمام ماه رمضان را روزه گرفتند. بیمارانی که دچار عوارض علامت دار دیابت از نظر بالینی بودند و کسانی که زیر 30 سال یا بالاتر از 65 سال داشتند به مطالعه وارد نشدند. برای اندازه گیری قندناشتا(به روش آنزیمیک) قبل و در طی ماه رمضان دوبار، به فاصله 2 هفته نمونه خون گرفته شد. به بیماران توصیه اکید شد که همان ترکیب و مقدار کالری مواد غذائی را که قبل از ماه رمضان استفاده می کردند در خلال ماه مبارک نیز ادامه دهند.نتایجمتوسط قندخون ناشتا قبل و در خلال ماه رمضان به ترتیبmg/dL 25/56 35/152 وmg/dL 29/25 18/140 بودکه اختلاف قابل توجهی را نشان نمی داد.نتیجه گیریروزه داری تاثیر قابل ملاحظه ای بر قند خون ناشتای بیماران دیابتی نداشت.
کلید واژگان: دیابت شیرین وابسته به انسولین، روزه داری، گلوکز خون -
مقدمه
دیابت از بیماری هایی است که سیستم های مختلف بدن، از جمله مخاط دهان را درگیر می کند. در رابطه با شیوع انواع ضایعات مخاطی دهان در بیماران مبتلا به دیابت، توافق نظر وجود ندارد. لذا بر آن شدیم تا بررسی بیشتری در این زمینه انجام دهیم. هدف از این مطالعه بررسی ضایعات پاتولوژیک بافت نرم در دهان بیماران دیابتی و همچنین بررسی سوزش و خشکی در دهان این بیماران به تفکیک نوع دیابت و وضعیت کنترل دیابت می باشد.
روش بررسیاین مطالعه به روش توصیفی تحلیلی با معاینه ی دهان 468 بیمار دیابتیک شناخته شده مراجعه کننده به درمانگاه غدد در تابستان سال 1384 صورت گرفت. اطلاعات دموگرافیک بیماران به همراه اطلاعاتی از بیماری های سیستمیک همراه، میزان HbA1C و طول مدت ابتلا در پرسشنامه از پیش تهیه شده ثبت گردید. با انجام معاینات بالینی ضایعات بافت نرم و انواع ضایعات قارچی مشخص گردید. جهت اندازه گیری سوزش دهان در افراد شاکی از روش VAS استفاده شد و خشکی دهان آنها به صورت سابژکتیو توسط سوالات از پیش استاندارد شده بررسی شد. اطلاعات آماری توسط نرم افزار SPSS Ver10 و با استفاده از آزمون مجذور کای وLogistic Regression test انجام شد.
نتایج34 بیمار مبتلا به دیابت نوع I و 434 بیمار مبتلا به دیابت نوع II بودند، (میانگین سنی 77/984/47 سال). فراوانی کل ضایعات کاندیدایی در این بیماران 4/15% بود که به ترتیب: استوماتیت ناشی از دنچر 3/5%, انگولارکیلیتیس 1/4%، مدیان رومبوئید گلوسیتیس 5/1% آتروفی پاپی های زبان 5/4% بوده است. فراوانی کلی ضایعات غیر وابسته به کاندیدا 1/20% بود که شامل زبان شیاردار 5/10%, زبان جغرافیایی 9/7% لیکن پلان 7/1% بود. 2/6% از بیماران از سوزش دهان شکایت داشتند. که میانگین سوزش اندازه گیری شده 98/148/3 می باشد. 6/15% افراد از خشکی دهان شکایت داشتند در آزمون رگرسیون لجستیک نوع دیابت بر روی استوماتیت دنچر, ترک گوشه لب و آتروفی پاپی زبان و سطح HbA1C بر روی ترک گوشه لب، سوزش و خشکی دهان و همچنین طول مدت بیماری بر روی سوزش و خشکی موثر بوده است(P
کلید واژگان: ضایعات دهان، دیابت وابسته به انسولین، دیابت غیر وابسته به انسولین، سوزش دهان، خشکی دهانIntroductionDiabetes can affect organs including the oral mucosa. There is a disagreement about the prevalence of oral mucosal disease in diabetic patients. We therefore decided to investigate more about that. The aim of this study was to determine the prevalence of soft tissue pathologies by assessing burning mouth and xerostomia in diabetic patients on the basis of type of diabetes and control status of diabetes.
MethodsThis descriptive, analytic study was done by visiting 486 known diabetic patients who were referred to the Endocrine Clinic in summer of 2005. Their demographic information with history of systemic diseases accompanied by the amount of HbAIC and duration of disease was recorded in their questionnaire. Diagnosis of oral lesions was done by clinical examination. Burning mouth was assessed by visual analog scale in persons who suffered and subjective xerostomia was evaluated by standard questionnaire. Data collection was done by software SPSS 10, and statistical analysis was done by X2 and logistic regression test.
ResultsIn this study, 34 patients were type I and 434 were type II patients with mean age of 47.84±9.77 years. Frequency of all candidasis lesions was 15.4% which included denture stomatitis 5.3%, angular cheilitis 4.1%, median rhomboid glossitis 1.5%and papillary atrophy of tongue 4.5%. Frequency of non-candidal lesions was 20.1%, which included fissured tongue 10.5%, geographic tongue 7.9% and lichen planus 1.7%. 6.2% of patients suffered from glossodyna. 15.6% of patients had xerestomia. By logistical regression test, we found that type of diabetes affects denture stomatitis, angular cheilitis, tongue atrophy and amount of HbA1c.
ConclusionAll of the pathologies were greater in type I than type II diabetes patients. Level of HbA1c had an important role in appearance of oral lesions and level changes can cause problems in the mouth. Thus, patients should maintain their oral hygiene and control their glucose regularly
Keywords: Oral lesions, IDDM, NIIDM, Burning mouth, Xerostomia -
مقدمهگواتر Substernal (SSG) یا گواتر اینتراتوراسیک (ITG) به مواردی اطلاق می شود که بیش از 50% حجم تیروئید پایینتر از دهانه ورودی توراکس (Thoracic inlet) قرار گیرد؛ یا پل تحتانی تیروئید در هیپراکستانسیون گردن قابل لمس نباشد.مواد و روش هااز بهمن 1372 تا بهمن 1383، 334 بیمار توسط تیم جراحی تحت عمل جراحی تیروئیدکتومی قرار گرفتند که 32 نفر آنان مبتلا به ITG بودند، و از نظر بروز علایم روش تشخیص، درمان و عوارض حاصل از جراحی به طور گذشته نگر بررسی شدند.یافته هابیست نفر از بیماران مونث و 12 نفر مذکر بودند. میانگین سن بیماران 40 سال بود با دامنه سنی (45 تا 67 سال). 22 بیمار به علت علایم تنفسی، 5 بیمار به طور اتفاقی با رادیوگرافی، 4 بیمار به علت گرفتگی صدا و 2 بیمار با دیسفاژی به پزشک مراجعه کرده و کاندید جراحی شده بودند. مناسب ترین وسیله تشخیص عکس رادیوگرافی از قفسه سینه، و بهترین وسیله C. T Scan بود. اسکن تیروئید با ید در پنج مورد کمک کننده بود. 21 بیمار با شکاف گردنی (Collar)، 7 بیمار با شکاف گردن و پارشیل استرنوتومی، و 4 بیمار با استرنوتومی میانی (Median Sternotomy) جراحی شدند. از نظر آناتومیک در 17 مورد گواتر در مدیاستن قدامی راست، 14 مورد در مدیاستن قدامی چپ و یک مورد در ناف ریه راست بود. در22 مورد گواتر مولتی ندولار، 7 مورد پاپیلری سل کارسینوم، یک مورد مدولاری سل کارسینوم، یک مورد آنابلاستیک کارسینوم و یک مورد لنفوم تیروئید بود. عوارض جراحی در 5 بیمار دیده شد.نتیجه گیریبیماران دچار گواتر اینتراتوراسیک باید در شرایط مناسب تحت عمل جراحی قرار گیرند زیر اگاهی دچار خونریزی داخل گواتر و تغییرات بدخیمی می شوند که یک خطر جدی است.
کلید واژگان: گواتر، گواتر زیرجناغی (ساب استرنال)، گواتر درون قفسه سینه ای (اینتراتوراسیک)IntroductionIntrathoracic goiter (ITG) or substernal goiter (SSG) includes any thyroid enlargement in which over 50% portion of the thyroid permanently located under the thoracic inlet and lower pole of thyroid is not palpable with the neck in hyperextended position.Materials And MethodBetween Jan 1993 and July 2002, 334 patients underwent thyroidectomy for goiters in Rasht (North of Iran). In this investiagation, initial presentations, surgical managements and complications of 32 patients with substernal goiter have been evaluated retrospectively.ResultsThere were 20 women and 12 men, with a mean age of 40 years (range 45-67 yrs). Twenty-two patients presented with respiratory symptoms, two had dysphagia, four complained of hoarseness, and five patients were detected incidentally by CXR. Chest X-ray was the first step in diagnosis, and C. T Scan was the best imaging examination for diagnosis. Isotope scanning was helpful only in five patients. Twenty-one patients were operated with the collar incision, seven with collar incision, and in some along with partially sternotomyfour and four patients were operated by median sternotomy. Localization: In 17 patients the goiters were in the right anterior mediastinum and in 14, in the left anterior mediastinum, in one patient goiter was seen in the hilum of the right lung. Pathologic reports were as follows: multinodular goiter in 22 patients papillary cell carcinoma in seven patients anaplastic carcinoma in one patient and lymphoma in one patient. Medullary cell carcinoma in one patient. There was no hospital mortality. Postoperative complications occured in five patients.ConclusionThis study recommends that intrathoracic goiter should be operated early under suitable conditions because of malignant transformation and other hemorrhagic or serious complications.Keywords: Goiter, Substernal goiter, Intrathoracic goiter -
مقدمهشیوع بیماری های خود ایمنی تیروئید (AITD) در بیماران مبتلا به دیابت نوع اول (DM1) به طور قابل توجهی بالاست. بعضی گزارش ها حاکیست که احتمال AITDدر DM1 ده برابر افراد عادی جامعه است که منطبق با ماهیت اتوایمون هر دوی این بیماری هاست. چون بیشتر موارد هیپرگلیسمی ناشی از دیابت نوع دوم (DM2) است، به دشواری می توان گزارشی از شیوع بیماری های خود ایمنی تیروئید در این افراد یافت.هدفهدف این مطالعه تعیین شیوع AITD در بیماران مبتلا به دیابت است.مواد و روش ها663 بیمار دیابتی (62 نفرDM1 و 601 نفرDM2) بررسی شدند. بیماران به طور اتفاقی از بین مراجعان به یک درمانگاه بیماری های غدد درون ریز انتخاب شدند. 467 نفر زن و 196 نفر مرد با طیف سنی 84-8 ساله بودند. طبق یک برنامه غربالگری، آزمایش های تیروئید (حداقل یک TSH حساس) در تمام بیماران انجام شد.نتایجبه طور کلی 39 نفر (5.8%) به بیماری های خود ایمن تیروئید (گریوز و هاشیموتو) با شیوع 8% و 5.6% به ترتیب در بیماران دچار DM1 و DM2 مبتلا بودند.نتیجه گیریشیوع بیماری های خود ایمنی تیروئید در بیماران دچار DM1 وDM2 به طور مشخصی بالاست. و لیکن در بیماران DM2 برخلاف DM1 افزایش شیوع AITD نمی تواند نمایانگر ارتباط واقعی بین این دو بیماری باشد. لذا ارزش غربالگری و ارزیابی عملکرد تیروئید در این افراد مورد تردید است.
کلید واژگان: بیماری های خود ایمنی تیروئید، دیابت شیرین غیروابسته به انسولین، دیابت شیرین وابسته به انسولین -
زمینهاگر چه در چند سال اخیر مصرف ید ایران به حد کافی رسیده، ولی به طور مشخصی کمتر از کشورهای غربی و امریکا است. برخی مطالعه ها نشان داده اند که میزان ید مصرفی در عود گریوز موثر است.هدفمطالعه بررسی شیوع عود گریوز، پس از قطع دارو و عوامل همراه با آن انجام شد.مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی با استفاده از نمونه برداری آسان 204 بیمار مبتلا به گریوز مراجعه کننده به درمانگاه شهر رشت که مدت 12 تا 59 ماه تحت درمان با متی مازول قرار گرفته و عملکرد تیروئید آنها طبیعی شده بود، یک سال پس از قطع دارو از نظر عود پرکاری تیروئید مورد بررسی قرار گرفتند. متغیرهای مورد بررسی شامل سن، اندازه گواتر در زمان شروع و قطع دارو، شدت بیماری (میزان T4)، مقدار دور نگهدارنده و طول مدت مصرف دارو بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری t و کای دو تجزیه و تحلیل شدند.یافته هافراوانی عود تا یک سال بعد از قطع داروی ضد تیروئید %44.6 بود. میانگین زمان عود پس از قطع دارو در این تحقیق 7 ماه با دامنه 1 تا 12 ماه پس از قطع دارو به دست آمد. در این مطالعه ارتباط معنی داری بین عود بیماری و جنس، میزان دور نگه دارنده، اندازه گواتر در زمان شروع و قطع دارو، سن، میزان T4 در زمان شروع دارو طول مدت مصرف دارو وجود نداشت.نتیجه گیریدر بررسی حاضر در مقایسه با کشورهای غنی از ید، طی سال اول پس از قطع داروی ضد تیروئید میزان شیوع عود به طور قابل توجهی کمتر بوده است. این یافته هماهنگ با مطالعه هایی است که میزان ید مصرفی را در عود بیماری گریوز موثر می دانند.
کلید واژگان: بیماری گریوز، گواتر، بیماری های تیروئید، ید، داروهای ضد تیروئید، پرکاری تیروئید -
مقدمهتشخیص و درمان به موقع هیپوتیروییدی مادرزادی قبل از 6 هفتگی و ترجیحا در زمان تولد باعث جلوگیری از ضایعات مغزی می گردد. غربالگری نوزادان از نظر کم کاری تیرویید در کشورهای پیشرفته جهان به طور روتین انجام می شود. وقوع کم کاری مادرزادی تیرویید به طور متوسط 4000/1 نوزاد می باشد. در نواحی با کمبود ید این شیوع بالاتر است، همچنین افزایش زودگذر TSH در این نواحی بیشتر دیده می شود.هدفجهت بررسی ضعف عملکرد تیرویید نوزادان متولد شده در بیمارستان الزهرای رشت پس از برطرف شدن کمبود ید در این استان این مطالعه صورت گرفت.مواد و روش هاکلیه نوزادان متولد شده در عرض یک سال، که بالغ بر 3000 نفر می شد، مورد آزمایش قرار گرفتند. میزان TSH سرم خون بندناف نوزادان بلافاصله بعد از تولد به روش IRMA مورد آزمایش قرار گرفت. TSH≥20 mU/Lغیرطبیعی تلقی گردید و 2 تا 4 هفته بعد آزمایش TSH و T4 روی نوزادانی که فراخوان شده بودند، انجام گردید. نوزادانی که میزان T4 و TSH سرم آنها به ترتیب <6/5 g/dL و >10 mU/L و یا TSH آنها به تنهایی >30 mU/L بود، هیپوتیروئید تلقی شدند. نوزادان هیپوتیروئید از نظر ناهنجاری های کلیوی و قلبی مورد سونوگرافی و اکوکاردیوگرافی قرار گرفتند.نتایج62 نوزاد TSH≥20 mU/L داشتند. میانگین TSH خون بندناف، 32.5 mU/L و محدوده آن 20-123 mU/Lبود. در فراخوان، تنها 2 نوزاد (1 دختر و 1 پسر) TSH بالا (>10 mU/L) داشتند و هیپوتیرویید تلقی شدند. هیچکدام از این نوزادان علایم بالینی از کم کاری تیرویید، گواتر و ناهنجاری های مادرزادی نداشتند.نتیجه گیریبا توجه به میزان بالای کم کاری مادرزادی تیرویید و درصد بالای افزایش زودگذر TSH (پنجاه وهفت نفر، 9/1%)، نظارت بر تولید و مصرف نمک های ید دار از طریق پایش های دوره ای جمعیت از نظر کمبود ید و غربالگری نوزادان از نظر کم کاری تیرویید قویا توصیه می گردد.
کلید واژگان: کرتینیسم، کم کاری تیروئید، نوزاد -
مقدمه
دیابت یکی از شایعترین بیماریهای متابولیک است که عوارض آن همه اعضاء بدن از جمله پوست را درگیر می سازد. برخی از علایم جلدی به عنوان کلید تشخیصی و ظن بالینی برای دیابت یا عوارض آن به کار می روند و تشخیص به موقع آنها می تواند از لطمات شدیدتر به بیمار مثل پای دیابتی جلوگیری کند.
هدفهدف این تحقیق، تعیین شیوع علایم جلدی در بیماران دیابتی بوده است.
روش کارمطالعه از نوع توصیفی تحلیلی با نمونه گیری غیراحتمالی آسان بر روی 351 بیمار دیابتی مراجعه کننده به درمانگاه دیابت بیمارستان رازی رشت طی سالهای 80 1379 انجام شده است. براساس لیستی از بیماریهای پوستی مرتبط با دیابت، بیماران معاینه کامل جلدی شدند و در موارد مشکوک از آزمایشات پاراکلینیک کمک گرفته شد. در این مطالعه فراوانی انواع ضایعات جلدی به تفکیک نوع دیابت، سن، جنس و مدت دیابت مورد بررسی قرار گرفت و تحلیل توسط آزمون t و کای دو انجام شد.
نتایجاز بیماران دیابتی مورد مطالعه 1/70% ضایعه جلدی داشتند و اکثر افراد مبتلا به ضایعه جلدی (65%) بالاتر از 45 سال بودند. تفاوت معنی دار بین ابتلا به ضایعه جلدی و جنس (درگیری بیشتر مردان) و همچنین بین مدت ابتلا به دیابت و وجود ضایعه جلدی دیده شد. تفاوت قابل توجه ای بین ابتلا به ضایعه جلدی و نوع دیابت یا سن وجود نداشت. عفونتهای جلدی شایعترین بیماری پوستی بودند (6/28%) که در بین آنها علل قارچی (24%) شایعتر از عوامل باکتریال بودند. چهار نوع از ضایعات جلدی دیگر با فراوانی بیشتر از 10% به ترتیب عبارت بودند از Skin Tag (8 /25%)، خارش (8/23%)، سردی و رنگ پریدگی اندام تحتانی (4/19%) و درموپاتی دیابتی (6/13%).
نتیجه گیرینتیجه اینکه بنظر می رسد شیوع تظاهرات جلدی خصوصا بیماریهای عفونی در بیماران دیابتی نسبتا زیاد است، لذا آشنایی پرسنل گروه پزشکی و آموزش بیماران در مورد علایم شایع جلدی خصوصا علل عفونی و تشویق برای رعایت مسایل بهداشتی باید مدنظر قرار گیرد.
کلید واژگان: تظاهرات پوستی، دیابت شیرین، همه گیرشناسیIntroductionDiabetes millitus is one of the most common disorders that its complications involved every organ such as skin. Some of skin Conditions can be regarded as cutaneous markers of diabetes while others are related to its characteristic complications such as vascular disorders or peripheral neuropathy. Early diagnosis and treatment of skin disorders can prevent other serious complications such as diabetic foot.
MethodsThus, with the aim of detecting the prevalence of cutaneous manifestations of DM, we examined 351 diabetic patients that consecutively attending the outpatient diabetes clinic at the Razi hospital in Rasht in 2000–1, on the basis of complete dermatological examination in a analytic descriptive convenience non-probability sampling study. We made use of paraclinic examinations in suspicious cases. We studied the relation of cutaneous manifestations to type of DM, age, sex and diabetes duration. Analysis was performed by Chi–square and t test.
ResultsDiabetic skin manifestations were detected in 70.1% diabetic patients. Majority of patients with skin lesions were older than 45 years (65%). Our study showed significant difference between involvement by skin lesions and duration of DM (p=0.001) and sex (male>female) (p=0.01). This study did not show significant difference between involvement by skin lesions and age, and type of DM. Infection (28.6%) was the most common finding followed by skin tag (25.8%), pruritus (23.8%), pallid and cool skin on distal extremities (19.4%) and diabetic dermopathy (13.6%). Among skin infections, the most common were fungal infections (24%).
ConclusionThus, in this study skin lesions were common in DM patients and the most frequent cutaneous manifestations were infections (especially fungal infections). For these reasons, education and special attention to medical staff and patients and searching practical approach to early diagnosis and treatment of skin lesions seem to be necessary.
Keywords: Diabetes Mellitus, Epidemiology, Skin Diseases -
مقدمهشیوع بیماری های تیروئید با افزایش سن بیشتر می شود. شیوع هیپوتیروئیدی و تیروتوکسیکوز در افراد مسن بالای 60 سال در مطالعات مختلف بترتیب بین 17 تا 4% و 2% ذکر شده است. بعضی مطالعات حاکی از آن است که بیماری های خودایمنی تیروئید در نواحی دارای ید کافی تشدید می یابد.مواد و روش هااین مطالعه در رشت، که یک ناحیه کمبود ید شناخته شده بود، روی ساکنان یک مرکز سالمندان بالغ بر 128 فرد (42 مرد و 86 زن) سالم صورت گرفت. سن متوسط بترتیب برای مردان و زنان 5/7±5/72 و 6/10±9/73 سال بود. بعد از معاینه فیزیکی، در تمام بیماران آزمون های تیروئید و اندازه گیری آنتی بادی های ضدتیروئید انجام شد. اطلاعات بدست آمده از نظر آماری با آزمون آنالیز واریانس و ضریب همبستگی مورد ارزیابی قرار گرفتند.نتایجشیوع گواتر 18% (23 بیمار، 4 مرد و 19 زن) بود. 8 بیمار (25/6%) mU/L5TSH> داشتند که در 2 نفر (5/1%) از آنها mU/L10TSH> بود. هیچکدام از بیماران بجز 2 نفر که مشخص گردید هیپوتیروئیدی ثانویه دارند، mg/dL 5/4<4T نداشتند. آنتی بادی های ضدتیروئید در همه بیماران منفی بود. تغییرقابل توجهی در میزان T4، TSH، FTI با افزایش سن بین دهه های سنی در زنان و مردان وجود نداشت، ولیکن T3 به طور چشمگیری در افراد مسن تر کاهش یافته بود (05/0 P<). در این مطالعه شیوع هیپوتیروئیدی 25/6% و همگی نیز از نوع تحت بالینی بود و آنتی بادی های ضد تیروئید در همه افراد منفی گزارش شد.
بحث: در این مطالعه شیوع کم کاری تیروئید در سالمندان نسبت به مطالعات دیگر کمتر و به طور غیرقابل انتظاری آنتی بادی های ضد تیروئید در همگی منفی بود که این مساله شاید بخاطر اثرات کمبود ید در این منطقه باشد. میزان T3 نیز به طور قابل توجهی با بالا رفتن سن کاهش نشان می داد.
کلید واژگان: سالمندان، تیروتوکسیکوز، هیپوتیروئیدی، آنتی بادی های ضد تیروئیدPrevalence of thyroid diseases increases with age. 4% to 17% hypothyroidism and 2% thyrotoxicosis has been reported in elderly population over 60 years of age. The age and sex distribution of all thyroid antibodies in men has shown no significant variation with aging, but a marked increase with age was shown in women. Some studies have suggested that thyroid autoimmunity is exacerbated in iodine sufficient areas. To evaluate geriatric thyroid function in iodine deficient area we conducted this study in Rasht, which is a known iodine deficient district in North Iran. The study included physical exam for goiter and thyroid function tests on 128 healthy elderly residents of an old people’s home in Rasht. Mean age of 42 males was 72.5±7.5 years and 86 females 73.9±10.6 years. 23 cases (18%) including 4 men (8%) and 19 women (21%) had clinical goiter. 8 cases (6.25%) had TSH>5 mU/L. Tsh was > 10mU/L in 2 of them (1.5%). Only 2 cases had T4<4.5 μg/dL, who suffered from secondary hypothyroidism. Anthithyroid antibodies were negative in all the subjects. There was no significant age related change in T4, FTI, and TSH among different age decades. In either sex, T3 was significantly decreased in older subjects. In this study, incidence of hypothyroidism was 6.25% equally in both genders, and all these patients had subclinical hypothyroidism, surprisingly, with negative thyroid autoantibodies. These findings are in contrast with the high incidence of hypothyroidism and antithyroid antibodies shown in other studies. This difference might be due to iodine deficiency in this area. -
سابقه و هدف
شیوع کم کاری تیروئید و اختلالات رشد ذهنی در مناطق کمبود ید افزایش نشان می دهد. از آنجا که شیوع کم کاری تیروئید در افراد مبتلا به عقب ماندگی ذهنی در ایران مشخص نیست، این بررسی در 2003 نفر ساکنین آسایشگاه معلولین ذهنی تهران انجام شد.
مواد و روش هاپس از تکمیل پرسشنامه برای هر فرد، معاینه بالینی و نمونه خون جهت اندازه گیری 4T و 3T و TSH اخذ شد. غلظت هورمونها با روش رادیوایمونواسی توسط کیتهای تجارتی اندازه گیری شد.
یافته ها295 نفر (17%) دارای گواتر درجه Ib، 136 نفر (7/6%) گواتر درجه II و 16 نفر (8/0%) گواتر درجه III بودند. غلظت 4T بین g/dl 5/4-1/4 در 5/1%، 4-1/3 در 7/1%، 3-1/2 در 6/0% و کمتر از 1/2 در 1/0% معلولین ذهنی دیده شد. 53 نفر (65/2%) دارای TSH بیش از mU/I 5بودند که اکثریت (15/2%) آنها TSH بین 5 تا 10 داشتند. در 10 نفر TSH بیشتر از mU/I10 بود و سه نفر نیز با تشخیص قبلی کم کاری تیروئید لووتیروکسین مصرف می کردند. در کل شیوع افزایش TSH بالاتر از mU/I5، 79/2% و افزایش TSH بالاتر از mU/I10، 64/0% بود. 76 نفر (8/3%) از معلولین مبتلا به مونگولیسم بودند که 7 نفر (9/7%) آنها کم کاری تیروئید داشتند.
نتیجه گیری و توصیه ها:
این بررسی شیوع نسبتا بالای کم کاری تیروئید در معلولین ذهنی را نشان می دهد. علاوه بر کنترل اختلالات ناشی از کمبود ید، غربالگری کم کاری تیروئید برای کاهش معلولین ذهنی ضروری است.
کلید واژگان: عقب افتادگی ذهنی، کم کاری تیروئیدBackgroundHypothyroidism and associated mental disorders are prevalent in iodine deficient regions. Since the prevalence of hypothyroidism is unknown in mentally retarded patients in Iran the present study was carried out over 2003 patients hospitalized in Tehran institutes.
Materials and methodsFollowing the physical examination and filling the questionnaire, blood samples were obtained for measuring T4, T3, and TSH. Radioimmunoassay technique was used for this purpose.
ResultsAmong 2003 candidates, 295(17%) had goiter of grade lb, whereas grade II and grade III goiter were reported in 136(6.7%) and 16(0.8%) of the cases, respectively. T4 level was reported as below: 4.1- 4.5 ug/dl in 1.5%, 3.1- 4 in 1.7%, 2.1- 3 in 0.6%, and below 2.1u.g/dl in 0.1% of the mentally retarded patients. 53(2.65%) had TSH level of more than 5mU/l, where most of them (2.15%) had TSH level of 5-10 mU/1. TSH>10mU/l was recorded in 10 cases. 3 patients were received levothyroxine due to previously diagnosed hypothyroidism. 76(3.8%) cases were found to have mongolism, where 7(7.9%) of them had hypothyroidism.
ConclusionResults have revealed the relatively high prevalence of hypothyroidism in mentally retarded patients. Controlling iodine deficiency disorders as well as screening hypothyroidism seems to be necessary for eliminating mental disorders.
Keywords: Mental disorders, Hypothyroidism -
مقدمهکم کاری و پرکاری تیروئید هر دو می توانند اختلالات روانی ایجاد کنند، لیکن اثر بیماری های روانی روی عملکرد تیروئید کمتر مشخص شده است. در بیماران با پسیکوز حاد آزمون های تیروئید به طور موقت مختل می شود. به طوری که T4 تام و T4 آزاد بترتیب در 35% و 20% موارد افزایش می یابد و مقادیر TSH و T3 متغیر است.مواد و روش هاتمامی مراجعه کنندگان مبتلا به انواع مختلف بیماری های روانی حاد مورد بررسی قرار گرفتند. این افراد شامل 144 بیمار، 80 زن و 64 مرد با متوسط سنی بترتیب 69/10±88/27 و 19/9±69/27 سال برای زنان و مردان بود. بیماران از نظر نوع بیماری روانی، داروی مصرفی و وجود گواتر مورد ارزیابی قرار گرفتند و آزمون های تیروئید در زمان حمله پسیکوز ارزیابی شدند. آزمایش های تیروئید در کسانی که اختلال در عملکرد تیروئید داشتند، 3 هفته بعد مجددا تکرار گردید.نتایج5/14% بیماران (21 نفر) در زمان حمله بیماری TSH غیرطبیعی داشتند. TSH در 14 نفر مهار (mU/L3/0TSH<، با میانگین 043/0±121/0) و در 7 نفر بیش از حد طبیعی (mU/L 5/5TSH>، با میانگین 8/10±8/13) بود. میزان T4 در 13 بیمار (9%) غیرطبیعی بود که از این تعداد 12 نفر T4 بالا (μg/dL 8/12T4>، با میانگین 85/3±16) و 1 نفر T4 پایین (μg/dL 8/4 T4<) داشتند. میزان T3 در 11 بیمار (8%) بیش از حد طبیعی (nmol/L 3 T3>، با میانگین 08/3±8/5) گزارش گردید. در 10 بیمار (7%) FTI غیرطبیعی بود که در 8 نفر FTI بیش از حد طبیعی (4/4 FTI>، با میانگین 66/1±55/7) و در 2 نفر پایین تر از طبیعی (2/1 FTI<، با میانگین 08/0±18/0) اندازه گیری شد. 7 بیمار در زمان تشخیص بیماری حاد روانی بیماری تیروئید (4 نفر پرکاری و 3 نفر کم کاری) داشتند که با کنار گذاشتن این افراد 14 نفر (7/9%) از بیماران با پسیکوز حاد TSH غیرطبیعی (TSH در 10 نفر ساپرس و در 4 نفر بیش از حد طبیعی) داشتند و بترتیب T4، FTI، T3 در 8 نفر (5/5%)، 4 نفر (7/2%) و 7 نفر (5%) بالاتر از حد طبیعی بود. 3 هفته بعد از شروع حمله بیماری روانی، میزان آزمون های تیروئید همگی به حد طبیعی رسید.
بحث: در این بررسی شیوع هیپرتیروکسینمی در بیماران پسیکوز حاد 7/2% بود که بسیار کمتر از سایر مطالعات می باشد. در برخورد با بیماران حاد روانی امکان پرکاری تیروئید به عنوان عامل مولد پسیکوز باید به طور جدی در نظر گرفته شود.
کلید واژگان: آزمون های عملکرد تیروئید، پسیکوز حاد، هیپروتیروکسینمیHypo and hyperthyroidism can both cause mental disorders, but the effects of psychiatric disorders on thyroid function has not been determined. In acute psychosis, thyroid function tests are temporarily impaired. So that total and free T4 are increased in 35% and 20%, respectively, and TSH and T3 are changeable. All patients with different acute psychiatric disorders were studied. These included 144 patients (80 female, 64 male, aged 27.88±10.67 and 27.69±9.19, respectively). Patients were avaluated according to disease type, drugs, and the presence of goiter, and thyroid function tests were done during the acute attack. The tests were repeated 3 weeks later in those with abnormal results. 21 patients (14.5%) had abnormal TSH during disease attack. TSH was suppressed in 14 (TSH<0.3 mU/L, mean: 0.121±0.043), and increased in 7 (TSH>5.5 mU/L, mean: 13.8±10.8). T4 level was abnormal in 13 patients (9%), 12 of whom had high T4 (T4>12.8 μg/dl, mean: 16±3.85) and 1 had low T4 (T4<4.8 μg/dl). In eleven patients (8%) T3 was increased (T3>3nmol/L, mean: 5.8±3.08). Ten patients (7%) had abnormal FTI FTI was increased in 8 (FTI>4.4, mean: 7.55±1.66) and decreased in 2 (FTI<1.2, mean: 0.18±0.08). 7 patients had thyroid dysfunction (4 hyperthyroid, 3 hypothyroid) at the time of diagnosis of psychiatric disorder. When these were excluded, 14 patients (9.7%) with acute psychosis had abnormal TSH (suppressed in 10 and above normal in 4) and T4, FTI and T3 were abnormal in 8 (5.5%), 4 (2.7%), and 7 (5%) patients, respectively. Three weeks later, all thyroid function tests returned to normal. The prevalence of hyperthyroxinemia in acute psychotic patients was 2.7% in this study, which is much less than other studies. In management of acute psychosis, thyrotoxicosis must be considered as a possible cause of psychosis.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.