فهرست مطالب سعیده متش بیرانوند
-
پیشینه و هدف
میزان هدر رفت سالانه خاک در دنیا حدود 75 میلیارد تن است. در ایران هم فرسایش خاک یکی از مهمترین مشکلات زیستمحیطی است که در حوضههای آبخیز ایران میزان فرسایش خاک بین سالهای 1951 تا 2002 به میزان800 درصد بیشتر شده است. کاهش قابلتوجه عملکرد حوضههای آبخیز ایران به دلیل حجم زیاد فرسایش، بیانگر ضرورت روزافزون پایش و پیگیری این پدیده مخرب میباشد. دندروژیومورفولوژی تکنیکی است که در توصیف و تعیین فرایندهای ژیومورفولوژی بسیار موفق عمل کرده است. دندروژیومورفولوژی یک روش بسیار انعطافپذیر برای ارزیابی فرسایش خاک است و بهعنوان یک منبع داده برای تشخیص قابلیت اطمینان دادههای بهدستآمده از تکنیکهای برآورد مستقیم استفاده شود. هدف این تحقیق بررسی وضعیت فرسایش سطحی در حوضه آبخیز نچی با استفاده از تکنیک دندروژیومورفولوژی بر روی ریشههای برونزده درخت بلوط بهعنوان گونه غالب منطقه میباشد. با توجه به محدود بودن این قبیل مطالعات در ایران و وضعیت بسیار شکننده منطقه موردمطالعه و خطر پرشدن مخزن دریاچه زریوار که ازلحاظ محیط زیستی بسیار حایز اهمیت است، ضرورت دارد وضعیت فرسایش سطحی و هدر رفت خاک و انتقال رسوب موردمطالعه قرار گیرد.
مواد و روشها:
برای دستیابی به اهداف پژوهش، پس از جمعآوری و تهیه اطلاعات اولیه شامل اطلاعات نوشتاری، دادههای آماری، نقشهها و تصاویر، پیمایش مقدماتی از منطقه انجام و سایتهای نمونهبرداری انتخاب شد. نمونهها طبق برنامه تهیه شده، بر اساس وضعیت حوضه (با توجه به وضعیت کاربری حوضه موردمطالعه و جهت دامنه، واحدهای کاری موردنظر در محلهای دارای ریشه برونزد یافته انتخاب شد). بر این اساس نمونههای مختلف در دو کاربری متفاوت جنگل و کشاورزی و در جهتهای غربی، شرقی و جنوبی برداشت شد. قابلذکر است که کلیه نمونه از گونهی درختی بلوط که اکثریت مطلق در منطقه موردمطالعه است، تهیه گردید. در نهایت از بین نمونههای برداشتشده، 64 نمونه که قابلیت تحلیل آناتومی حلقههای رشد، داشتند انتخاب گردید. دیسکهای برداشتشده از ریشهها برای آشکارسازی حلقههای رویشی دیسکها از دو روش براقسازی و برش سطوح استفاده شد. با استفاده از دستگاه سمباده، با گریدهای مختلف بهتدریج صیقلی گردید تا مرز حلقههای رشد واضح شود. سپس دیسکها در آزمایشگاه جهت تعیین اولین سال برونزد ریشه و مشخص کردن پهنای حلقههای رویشی با استفاده از دستگاه لین-تب 5 مجهز به میکروسکوپ بینوکولار و نرمافزار تخصصی گاهشناسی تی-سپ با دقت 01/0 میلیمتر اندازهگیری شد.
یافتهها و بحث:
نتایج این پژوهش نشان داد در حوضه آبخیز نچی فرسایش سطحی خاک در کاربری کشاورزی (میانگین نرخ فرسایش 2.43 میلیمتر در سال) نسبت به کاربری جنگل (میانگین نرخ فرسایش 6/0 میلیمتر در سال) حدود 4 برابر است. نتایج آزمونهای آماری نیز نشان داد که در حوضه موردمطالعه نوع کاربری بر میانگین نرخ فرسایش سطحی سالانه تاثیرگذار است. همچنین در این مطالعه مشخص شد که جهتهای مختلف جغرافیایی بر میانگین نرخ فرسایش سطحی سالانه حوضه آبخیز نچی تاثیرگذار نیست. مقایسه مقادیر فرسایش در کاربری کشاورزی و جنگل اهمیت نقش حفاظتی و مهم پوششهای طبیعی در حفظ خاک و جلوگیری از فرسایش و هدر رفت آن را نشان میدهد. مطالعات مختلف در دنیا و ایران نشان داده است در دهههای اخیر تغییرات کاربری رشد فزایندهای داشته است که این تغییرات، زمینه افزایش رواناب و اثرگذاری در میزان هدر رفت خاک دارد، مقایسه فرسایش در ناحیه کشاورزی با ناحیه جنگلی، نشان از نقش حفاظتی و مهم پوششهای طبیعی و جنگلی در حفظ خاک و جلوگیری از فرسایش و هدر رفت این ماده ارزشمند دارد.
نتیجهگیری:
نتایج این تحقیق ضرورت توجه بیشتر به مطالعات قابلیت اصلاح و تغییر کاربری اراضی در این مناطق را بیشازپیش آشکار میکند. تغییر کاربری و اثرات منفی ناشی از دخالت انسانی، نهتنها در خود حوضه، بلکه در محل خارج از وقوع فرسایش بهصورت انباشت بر روی اراضی مرغوب کشاورزی، مراتع، منابع ذخیره آب و کانالهای آبیاری شده است. همچنین ایجاد آلودگی توسط رسوبات و فلزات سنگین و مواد شیمیایی همراه آن، بالاخص تهدید اکوسیستم بسیار شکننده دریاچه زریوار امروزه بیش از هر زمان دیگری مشهود است. پیشنهاد میشود در کارهای آتی برای اعتبارسنجی نرخ فرسایش بهدستآمده، از یک روش دیگر موازی با این روش استفاده شود. همچنین پیشنهاد میگردد در مطالعات آتی برای بررسی دقیق تر تاثیر جهت های دامنه بر فرسایش خاک، از دامنههای شمالی نیز نمونهبرداری صورت گیرد.
کلید واژگان: حوضه نچی, دندروژئومورفولوژی, فرسایش خاک و سطح, کاربری اراضی}Journal of Sustainable Development of Geographical Environment, Volume:4 Issue: 7, 2023, PP 158 -172Background and purposeThe annual loss of soil in the world is about 75 billion tons. In Iran, soil erosion is one of the most important environmental problems, and in Iran's catchments, soil erosion increased by 800% between 1951 and 2002. The significant decrease in the performance of Iran's catchments due to a large amount of erosion indicates the increasing necessity of monitoring and following up on this destructive phenomenon. Dendrogeomorphology is a technique that has been very successful in describing and determining geomorphological processes. Dendrogeomorphology is a very flexible method to assess soil erosion and can be used as a data source to determine the reliability of data obtained from direct estimation techniques. The purpose of this research is to investigate the state of sheet erosion in the Nachi watershed using the dendrogeomorphology technique on the oak tree's protruding roots as the region's dominant species. Considering the limited nature of such studies in Iran and the very fragile situation of the studied area, and the risk of filling up the reservoir of Zrebar Lake, which is very important from the point of view of the environment, it is necessary to study the situation of sheet erosion and soil wastage and sediment trans.
Materials and methodsIn order to achieve the research objectives, after collecting and preparing the primary information, including written information, statistical data, maps, and pictures, a preliminary area survey was carried out, and sampling sites were selected. The samples were prepared according to the program, based on the status of the catchment (according to the land use of the catchment and the direction of the range, the desired work units were selected in places with exposed roots). Based on this, different samples were taken in two different forests, agriculture uses, and western, eastern, and southern directions. All the samples were prepared from the oak tree species, which is the absolute majority in the study area. Finally, 64 samples were selected from the collected samples that could analyze the growth rings' anatomy. Discs harvested from the roots were used to reveal the vegetative rings of the discs by polishing and cutting the surfaces. Using a sanding machine, it was gradually polished with different grades to clear the growth ring border. Then, the disks were measured in the laboratory to determine the first year of root emergence and to determine the width of vegetative rings using a Lin-Tab 5 device equipped with a binocular microscope and specialized T-Sap chronology software with an accuracy of 0.01 mm.
Findings and discussionThis research showed that in the Nachi catchment, surface soil erosion in agricultural use (average erosion rate 2.43 mm per year) compared to forest use (average erosion rate 0.6 mm per year) is about 4 times. The results of the statistical tests also showed that the type of land use affects the average annual surface erosion rate in the studied basin. Also, this study found that different geographical directions do not affect the average annual surface erosion rate of the Nachi catchment. Comparing erosion values in agricultural and forest use shows the importance of natural covers' protective and important role in preserving the soil and preventing its erosion and wastage. Various studies in the world and Iran have shown that in recent decades, there has been an increasing increase in land use changes, that these changes have the basis of increasing runoff and affecting the amount of soil loss, comparing erosion in the agricultural area with the forest area, showing the protective and important role of the covers. Natural and forests have a valuable role in preserving the soil and preventing erosion and wastage of soil.
ConclusionThe results of this research reveal the necessity of paying more attention to studies on the possibility of modification and change of land use in these areas. The change in land use and the negative effects caused by human interference are not only in the basin itself but also in places outside the occurrence of erosion in the form of accumulation on high-quality agricultural lands, pastures, water storage sources, and irrigated canals. Also, the creation of pollution by sediments and heavy metals and accompanying chemicals, especially the threat to the very fragile ecosystem of Zrebar Lake, is more evident today than ever before. It is suggested to use another method parallel to this method in future works to validate the obtained erosion rate. In future studies, sampling should also be done from the northern slopes for a more detailed investigation of the effect of the slope directions on soil erosion.
Keywords: Nachi Catchment, Dendrogeomorphology, Soil, sheet erosion, Land use} -
تغییرات موقعیت کانال رودخانه فرآیندی مهم در اکوسیستم های رودخانه ای است که تهدیدی برای فعالیت های انسانی در دشت های سیلابی محسوب می شود.رودخانه لاویج که در آن هرساله سیلاب های کوچک و بزرگ متعددی به وقوع می پیوندد، با جابه جایی های عرضی مختلفی مواجه شده است. در این پژوهش تاریخ تحول و جابه جایی عرضی کانال رودخانه لاویج از طریق تکینیک دندروژیومورفولوژی بررسی شده است. در این روش با برآورد سن درختان موجود در دشت سیلابی، کانال های متروک، تراس ها و پوینت بارها و موقعیت سطوح نسبت به هم، تغییرات عرضی کانال رودخانه از گذشته تا به امروز بازسازی شده است. مقایسه داده های هیدرولوژی و کرنولوژی درخت های موجود در سطوح مختلف نشان می دهد که جابجایی کانال در بازه شماره یک حدود سال های 1374و1375، در بازه شماره 2 در حدود سال 1346و1345 ، در بازه شماره 3 حدود سال 1380 رخ داده است، و در بازه شماره 4 حفر عمده ای در بستر رودخانه رخ داده و جابجایی عمده کانال در سطح دشت سیلابی به طرف چپ مسیر جریان بوده است. نتایج نشان داد سن درختان با افزایش فاصله از کانال اصلی و افزایش تراز ارتفاعی سطوح نسبت به کانال فعال افزایش می یابد. جابه جایی کانال مرتبط با جریان های با دوره بازگشت طولانی تر است. درواقع دبی های استثنایی همزمان با سیلاب های نادر به طور موقت موجب کوتاه تر و عریض تر شدن کانال می شوند. بررسی جابجایی کانال با استفاده از سن سنجی درختان توسکا در بازه های موردمطالعه نشان می دهد که تغییرات کانال به شدت از سیلاب های بزرگ گذشته سال های 1345 ،1346 ،1374 ،1375، 1376 و 1380 متاثر شده است و سن استقرار درختان توسکا نشان دهنده این امر است.
کلید واژگان: جابه جایی عرضی کانال, سن سنجی درختان(کرونولوژی), رودخانه لاویج, حفر بستر, کانال های متروک}Channel location changes of the river is an important process in the river ecosystems and is a threat for human activities in flood plains. Exploring the how and why of these changes has an important role in predicting the process of future changes and channel migration order to manage the flood plain. On the other hand, human interventions such as sand removal from river bed, land use changes, river engineering projects, etc. cause changes in the pattern and direction of the river channel. Exploring the how and why of these changes has an important role in predicting the process of future changes and channel migration order to manage the flood plain. Each year, several significant and insignificant floods happen in Lavij River, which has led it face several lateral channel migration. The effects of this migration can be significant in the form of root exposure and Falling trees on canal margins, road demolition, agricultural land, stand bridges, etc.Lavage River basin area is 93 square kilometers of North Alborz independent basin located on the northern slopes of Alborz Range south of the city of Chamestan. This basin has a north-south direction and after leaving the mountainous area and crossing the agricultural lands and forest park Noor to the Caspian Sea. The Lavage Basin is bounded on the west and south by the Glendrud Basin and on the east by the Waz Basin. In this research, the evolution and lateral channel migration of Lavij River has been studied with the Dandrogeomorphology Technique.This study is a combination of field and laboratory methods that include field surveys and sampling, sample preparation and macroscopic measurements. After collecting baseline data from the study area, 4 intervals for field sampling Selected at each interval, were first mapped using river cross-sectional mapping and positioning of river channel geomorphic forms including active canal, abandoned canal, flood plain, point bars and terraces. In this method, the age of the trees in the flood plain, abandoned channels, terraces, point bars, and the location of surfaces in relation to each other are calculated; the lateral channel changes have been Reconstruction from the past until this day. Comparing the hydrology and chronology data of the present trees in different layers show that the channel migration occurred in the reach No 1 1374 and 1375, in the reach No 2 1 in almost at 1345 and 1346, and in the reach No 3 in almost at 1380. In the reach No 4, a significant incision occurred in the river bed and the major channel migration in the flood plain surface was in the left direction of the current. Basic channel migration is mainly related to flows that are less likely to occur, with longer return periods. study of the trees chronology data in the study area showed that the year of migration or abandonment at all intervals was not consistent with large floods with a long return period, but even in floods with a return period of less than 4 years. In the study area out of the 4 intervals studied in three intervals, the diversion of the river channel was caused by flood currents of less than 20 m3 / s,therefore flows with a return period of less than 4 years. But when such currents occur alongside transverse currents, the probability of shear and bank erosion is very high. That is, in subsequent years, larger discharges will manipulate the channel created in these floods until another severe flood occurs and lead to major migration in the stream and channel. In fact, exceptional discharges along with rare floods at the time of occurrence temporarily cause shorter and wider canals because geomorphic processes can respond to severe floods of several decades, river measurements (channel morphometry) will be reflecting stream history. The study of channel migration, with the chronology of alder trees in the study areas, showed that the major floods of the years 1345, 1346, 1374, 1375, 1376 and 1380 have extremely affected channel changes and the age of establishment of alder trees illustrates this.The floods of 1996 and 1997 have been recognized as an important event in the interval changes over the past few decades. These floods have led to the straight and narrowing of the channel (interval 1). These processes deepen the channel and bring the floodplain to a higher level. The geomorphic changes that occur will increase the amount of flow required to exit the channel and extend to the surface of the floodplain .
Keywords: lateral channel migration, Chronology, Lavij River, Incision of bed, Abandoned channels} -
فرسایش کناری رودخانه یکی از مشکلات اصلی در مدیریت و سازمان دهی کانال های آبرفتی است. ازآنجاکه هرساله سازه ها و زمین های کشاورزی مجاور رودخانه لاویج با خطر تغییر بستر رودخانه و فرسایش کناری مواجه هستند، ازاین رو هرگونه عملیات اجرایی و تاسیساتی در حاشیه این رودخانه مستلزم آگاهی از جابه جایی های آتی الگوی این رودخانه و پیش بینی میزان فرسایش کناری رودخانه است. در سال های اخیر استفاده از مدل های عددی جهت تعیین تحرک کانال و درنتیجه برآورد میزان فرسایش پذیری کانال پیشرفت های زیادی داشته است. در این مقاله با استفاده از مدل پایداری کناره و فرسایش پای کرانه (BSTEM[1])، فرسایش کناری رودخانه لاویج (بازه ای 20 متری) شبیه سازی گردید. هدف از این شبیه سازی پیش بینی میزان پسروی کناره رودخانه لاویج (فرسایش رودخانه ای و گسیختگی ژئوتکنیکال) و همچنین برآورد میزان رسوب تولیدی ناشی از این پسروی است. بدین منظور داده های ژئومتریک مربوط به مقطع رودخانه، داده های دبی و جریان رودخانه، اطلاعات ژئوتکنیک لایه های تشکیل دهنده کرانه و اطلاعات پوشش کرانه وارد مدل گردید. سپس عمل شبیه سازی برای دو جریان در حالت دبی لبالبی و دبی حداکثر لحظه ای انجام شد. نتایج شبیه سازی شرایط رودخانه لاویج با استفاده از این مدل در دبی های لبالبی و حداکثر لحظه ای نشان داد که فاکتور امنیت (FS) کرانه در هر دو مورد کمتر از 1 است و این بدین معناست که در هر سیلابی که دبی جریان به دبی لبالبی و یا دبی حداکثر لحظه ای برسد امکان فرسایش کناری، ناپایداری و سقوط کرانه را فراهم می کند. میزان پسروی و فرسایش کرانه در جریان حاصل از دبی حداکثر لحظه ای بالاتر از (تقریبا 5/2 برابر) میزان فرسایش در جریان حاصل از دبی لبالبی بود؛ همچنین مشخص شد میزان پسروی کرانه در لایه های پایینی که عمدتا از رسوبات غیرمتراکم گراول و قلوه سنگ هستند، به مراتب بیشتر از لایه متراکم بالایی است. با توجه به اینکه مدل BSTEM ازجمله مدل هایی است که در آن اهمیت پارامترهای ژئوتکنیک در میزان پسروی کناره لحاظ شده است، مدل مناسبی برای کرانه های مرکب از چند لایه با تراکم متفاوت است. ازآنجاکه این مدل همزمان پارامترهای ژئومتری کانال، هیدرولوژی جریان و ژئوتکنیک رسوبات کرانه را در برآورد پایداری لحاظ می کند، پیشنهاد می گردد. به منظور بررسی اثر حفاظت های به کار گرفته شده در کاهش میزان فرسایش کناری رودخانه و انتخاب بهترین نوع حفاظت کناره از این مدل در مدیریت رودخانه ها استفاده شود.
کلید واژگان: فرسایش کناری, شبیه سازی ناپایداری کرانه رودخانه, مدل پایداری کناره و فرسایش پای کرانه(BSTEM), رودخانه لاویج}River bank erosion is a major management problem in alluvial corridors. Every year, structures and farmland Lavij riverbank are in risk of change the riverbed and bank erosion. Thus any operational and administrative facility on the edge of the river should be based on knowledge of future mobility river and prediction of erosion. In recent years the use of numerical modeling for determining channel mobility, and thus defining the extent of the erodible corridor have improved. In this paper was simulated Lavij river bank(reach 20m) using by bank stability and toe erosion model. The purpose of this simulation is to predict the regression of river bank and estimate the amount of sediment. For this purpose, the cross-section geometry data, discharge and flow data of the river, geotechnical data of forming layers and bank covering data enter the model. Model, for both the bankfull and peak discharge was simulated. The simulation results showed that river bank is unstable and undercutting and bank erosion is active. The recession and bank erosion, during the peak discharge was significantly higher than the current bankfull discharge. It also turned out, the bank recession in lower layers cohesionless sediments, mainly of gravel and cobble stone are far greater than the in upper adhesive layers. River bank erosion is a major management problem in alluvial corridors. Every year, structures and farmland Lavij riverbank are in risk of change the riverbed and bank erosion. Thus any operational and administrative facility on the edge of the river should be based on knowledge of future mobility river and prediction of erosion. In recent years the use of numerical modeling for determining channel mobility, and thus defining the extent of the erodible corridor have improved. In this paper was simulated Lavij river bank(reach 20m) using by bank stability and toe erosion model.
Keywords: Bank Erosion, River Bank Instability Simulation, Bank Stability, Toe Erosion Model, Lavij river} -
از مسائل مهم و کلیدی در بررسی فرسایش و پایداری رودخانه ها مسئله آغاز حرکت ذرات رسوبی می باشد. تولید رسوب رودخانه سبب کدورت آب، مشکلات مواد مغذی و آلودگی های آب، مدفون نمودن تاسیسات انحراف آب و همچنین پر شدن دریاچه های ذخیره آب می گردد. جریانی که سبب شروع حرکت ذره خواهد شد، جریان بحرانی نامیده می شود. آستانه حرکت اولیه ذرات رسوبی با چند روش مختلف بررسی می شود که مهم ترین آن ها عبارت اند از میانگین سرعت بحرانی جریان، روش تنش برشی بحرانی و روش دبی واحد جریان. برای بررسی پایداری رسوبات بستر رودخانه لاویج در شهرستان نور با توجه به شرایط رودخانه از روش تنش برشی بحرانی و دبی واحد بحرانی استفاده گردید. با هدف بررسی آستانه حرکت ذرات در بستر این رودخانه شرایط دو مقطع عرضی از این رودخانه بررسی شد. در ادامه تنش برشی بحرانی و دبی واحد بحرانی برای چهار اندازه ذره D16، D50، D84 و D95در هر دو مقطع محاسبه شد و مشخص گردید که در مقطع عرضی شماره 1 در دبی لبالبی مقطع تمامی ذرات با اندازه های D16، D50، D84 و D95 شروع به حرکت می کنند و بنابراین در دبی لبالبی شرایط رسوبی بستر رودخانه تغییر کلی خواهد کرد. در مقطع شماره 2 ذرات با قطر D95 و بیشتر از آن در بستر رودخانه پایدار خواهند ماند و سایر ذرات کوچک تر از این اندازه شروع به حرکت می کنند. وجود شیب بیشتر بستر و عرض کمتر کانال فعال در مقطع عرضی شماره 1 سبب شده که تمامی ذرات مورد بررسی ناپایدار باشند. درنهایت نتایج به دست آمده از هر دو روش همخوانی بالایی داشتند و این خود تاییدی بر استفاده از این روش ها برای مطالعات پایدارسازی و تولید رسوب رودخانه ها می باشد.کلید واژگان: آستانه حرکت ذرات رسوبی, تنش برشی بحرانی, دبی واحد بحرانی, رودخانه لاویج}One of the key issues of erosion and stability of the river is the beginning the movement of sediment particles. River sediment yield caused water turbidity, nutrients and pollution problems of water, buried in the water diversion facilities as well as filling the water storage lakes. Flow that will start moving particle, called the critical flow. The initial move threshold sediment particles has been investigated in several different methods, most important of which are the average critical velocity, critical shear stress and critical unit discharge. To investigate the stability of the Lavij river bed sediments in the city of Noor, according to river conditions used the critical shear stress and critical unit discharge methods. To determine initial move threshold sediment particles in the bed of the river were two cross-section of the river, two cross-section conditions were assessed. After that, the critical shear stress and critical unit discharge for four particle size D16, D50, D84 and D95 in each cross-section was calculated, and showed that in cross-section (1) in the bankfull discharge conditions all particles with sizes D16, D50, D84 and D95 begin to moving, and so in the bankfull discharge, sediment conditions will generally change. In cross-section (2) particles with a diameter D95 and the more it will be remain stable in the river bed, and other smaller particles of this size are starting to move. Due to further slope of the bed and width less active channel in the cross-section (1) has caused that all particles are unstable. Finally, the results from both methods were highly concordant, and this confirms that the use of these methods for stabilizes studies and sediment yield of river are appropriate.Keywords: Move threshold sediment particles, Critical shear stress, critical unit discharge, Lavij river}
-
زمین های حاشیه رود خانه تحت تاثیر عقب نشینی کناره کانال رودخانه همواره در معرض تخریب هستند. فرسایش کناری اغلب به صورت یک مخاطره طبیعی مطرح است که باید سعی در جلوگیری و کنترل آن داشت. یکی از معمول ترین روش های حفاظت کرانه رود خانه استفاده از پوشش پاره سنگی با ابعاد و اندازه مناسب، به عنوان روشی مقرون به صرفه است.در این مقاله با هدف تعیین اندازه قلوه سنگ مناسب برای پوشش پاره سنگی ساحل رودخانه لاویج با استفاده از روش تنش برشی پس از محاسبه ضریب پایداری کرانه رودخانه(SF) و تعیین اندازه پاره سنگ در آستانه حرکت(dm)، اندازه مناسب پاره سنگ (ds) برای پوشش پاره سنگی تخمین زده می شود. بدین منظور کلیه پارامترهای مورد نیاز در 5 مقطع عرضی رودخانه با استفاده از بررسی میدانی و تصاویر گوگل ارث اندازه گیری و در نهایت شیب، تنش برشی، زاویه شیب بدنه، ضریب پایداری ذره، زاویه انحراف خطوط جریان، عدد پایداری شیب بدنه، زاویه حرکت ذره بستر و ضریب پایداری بدست آمد، پس از تعیین میزان ناپایداری کرانه و تعیین آستانه حرکت ذرات، اندازه قلوه سنگ مناسب جهت سنگ چینی ارائه شد. نتایج این پژوهش مشخص کرد مقاطع شماره 2 و 5 رودخانه لاویج ناپایدارتر از سایر مقاطع می باشند و مقاطع شماره 3 و 4 پایدارترین مقاطع می باشد.مقایسه اندازه قلوه سنگ مناسب جهت سنگ چینی کرانه با اعداد تنش برشی محاسبه شده نشان داد در تعیین اندازه مناسب پاره سنگ برای سنگ چینی فقط میزان تنش برشی و پارامترهای موثر در تنش برشی مهم و تاثیر گذار نیست بلکه پارامترهای شی بکرانه، ضریب مانینگ، زاویه قرار رسوبات، شعاع انحنا، نوع پوشش گیاهی کرانه، اندازه ذرات رسوبات تشکیل دهنده کرانه و عرض مقطع دبیلبالبی نیز بسیار مهم استکلید واژگان: ضریب امنیت کرانه, تنش برشی, پایداری کرانه رودخانه, رودخانه لاویج}
-
سرزمین ایران به دلیل موقعیت سیاسی و جغرافیایی خاص خود، در طول تاریخ همواره شاهد بلایای طبیعی و غیرطبیعی بسیاری بوده است. از این رو جایگاه نظری و عملی پدافند غیرعامل در مواجهه با بحران ها در این گستره بسیار اهمیت دارد. اگر مکان یابی طرح های جدید شهری با استفاده از دانش فنی پدافند غیرعامل صورت گیرد در هنگام رویدادهای غیرمنتظره از تخریب شدید جوامع شهری جلوگیری می شود. پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران از جمله مهم ترین مراکز جهت مهیاکردن بستر عملیاتی و تاکتیکی مناسب برای تحقق اقدامات پیشگیری، آمادگی و مقابله در بحران های مختلف به عبارت دیگر تاکتیک پذیرنمودن سیستم مدیریت بحران ها می باشند. یکی از موارد قابل توجه قبل از احداث این پایگاه ها مطالعه، بررسی و انتخاب مکان جغرافیایی مناسب برای استقرار این نوع کاربری است. مکانی که در شرایط بحرانی محلی ایمن برای پایگاه باشد و همچنین در جهت کارایی هرچه بیش تر پایگاه موثر و مفید واقع شود. بنابراین در این پژوهش با استفاده از اصول پدافند غیرعامل اقدام به مکان یابی این پایگاه ها با روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی نمودیم. هدف از این مکان یابی کاهش آسیب پذیری پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران تبریز در مقابل مخاطرات طبیعی و غیرطبیعی و حفظ کارایی این مراکز در مواقع بحرانی می باشد. در انتها نقشه ای رستری تهیه شد که مناسب ترین و پرریسک ترین مناطق کلان شهر تبریز با توجه به اصول پدافند غیرعامل را برای احداث این پایگاه ها را مشخص نمود.
کلید واژگان: مکانیابی, پایگاه های پشتیبانی مراکز مدیریت بحران, پدافند غیرعامل, تحلیل سلسله مراتبی}Historically, Iran due to its specific political and geographical Political situation, Has witnessed suffering many natural and unnatural disasters. Hence, the practical and theoretical situation of passive defense against the crisis is very important in this extent. When an unexpected event occur, it will prevent the severe destruction of urban communities,if the positioning of new urban projects will be done using passive defense. Among the most important centers Disaster Management Support Centers is to provide operational and tactical fields, order to achieve prevention, preparedness and response in different crises. One of the notable instance before building Centers, survey and selection of appropriate location to establish the type of landuse. Thus, in this study, we attempted to localization of these Centers with Analytic Hierarchy Process (AHP) and Geographic Information System using the principles of passive defense in Tabriz. Finally, the raster maps were prepared to determining the preference of each location for the construction of these base. The purpose of locating are reducing vulnerability of Tabriz disaster management support centers of the crisis management against natural and abnormal hazards and preservation of effectiveness of these centers in Critical situations. Due to the time consuming process of localization, the extent of information and disability to use simultaneously all the factors affecting the localization, using of AHP method is one of the most comprehensive and easiest ways to locating of these bases. Finally, a raster plan is prepared that determine the Most appropriate and most risky areas to build this centers in metropolis of Tabriz, according to the principles of passive defense.
Keywords: Localization, Crisis Management Support Centers, Passive Defence, Analytical Hierarchy Process.} -
در این پژوهش،مورفولوژی قسمتی از رودخانه کشکان در استان لرستان در محدوده شهر پلدختر تا پل گاومیشان، به طول 25 کیلومتر با استفاده از روش توالی زمانی- استنتاج بررسی میگردد. عکس های هوایی سال 1334، عکسهای هوایی 1376، تصاویر سنجنده liss3 از ماهواره IRS P6 سال 1385 و تصویر Geo Eye منطقه، را در محیط نرم افزار Arc GIS رقومی نموده، درمرحله بعد پارامترهای هندسی رودخانه شامل طولموج، طول دره، ضریب خمیدگی، زاویه مرکزی و شعاع دایره مماس بر قوس رودخانه اندازهگیری شد. در ادامه پارامترهای هندسی مذکور را مورد تحلیل آماری قرار داده و در چهار دوره زمانی، مورد مقایسه قرار گرفت. همچنین جهت بررسی سیلاب رودخانه، به عنوان یکی از عوامل موثر در تغییر بستر رودخانه ها، پهنه بندی سیلاب رودخانه با استفاده از نرم افزار HEC-RAS انجام شد. نتایج مطالعه و مقایسه این پارامترها در چهار دوره زمانی نشان میداد که الگوی رودخانه کشکان در تمامی سال های مورد نظر در بازه های شماره 4،1 و 5 از نوع پیچانرودی و در بازه 2 و 3 از نوع پیچانرودی توسعه یافته می باشد. قوس هایی از رودخانه که در سال های مورد نظر بیشترین تغییر را نشان می دهند نیز در بازه 2 و 3 قرار دارند. در نهایت مشخص گردید که عامل زمین شناسی و سیلابی بودن رودخانه در بازه های شماره 2 و 3، مهمترین عوامل در تغییرات بستر رودخانه کشکان و بالطبع فرسایش کناری این رودخانه می باشد. عامل توپوگرافی مهمترین عاملی است که سبب گردیده رودخانه در بازه های شماره 2 و 3 که در دشت سیلابی قرار دارند بیشترین تغییرات مسیر را نشان دهد.
کلید واژگان: مورفولوژی رودخانه, رودخانه کشکان, پارامترهای هندسی, پهنه بندی سیلاب}The dimensions, shapes and the patterns of natural rivers change according to their dynamic properties. These unavoidable changes cause the rivers imbalance and a new balance will be formed. The around lands will be affected by this dynamic and dangers such as instability of the bed. In this research we used chronological inference method to study Kashkan River morphology. Kashkan river is located in a region between Lorestan province and Gavmishan bridge in a reach of 25 kilometers. The aero photos of 1334, 1376, the sensing images of liss3 obtained from IRS P6 satellite in 1385 and the Geo Eye image of the land were digitized in Arc GIS software. In the second step geometrical parameters such as wave length, valley length, sinuosity, central angle and radius tangent on the river arch were calculated. Then these geometrical parameters were statistically analyzed and were compared in 4 stages. We Using HEC-RAS investigated flood zonetion as an important factor in river bed changes. The results of this study and comparing these parameters during the 4 reaches showed that in the abovementioned year's kashkan river pattern was meandering in the reaches of 1, 4 and 5 and also it was developed meandering form in the reaches of 2 and 3. Those river’s arcs which had the most changes in those years were located in the reaches of 2 and 3. At the end it was concluded that the geology factor and the river’s flood in the reaches of 2 and 3 were the most important factors in forming the bed’s changes and bank erosion. Topography factor was the most important factor in causing the most changes in the reaches of 2 and 3 which were located in floodplain.Keywords: river morphology, Kashkan river, geometrical parameters, flood zonation} -
شهرستان پل دختر که بستر رودخانه کشکان در آن جای گرفته است، هر ساله از سیلاب های متعددی خسارت می بیند. بزرگ ترین سیل سال های اخیر استان لرستان در سال 1384 در این شهرستان رخ داد که حدود 80 میلیارد تومان خسارت را در پی داشت. از این رو بررسی نواحی مستعد وقوع سیلاب و تهیه نقشه پهنه بندی سیلاب در این منطقه ضرورت ویژه ای دارد. در این تحقیق پهنه سیل گیر منطقه در دوره بازگشت های مختلف در بازه ای به طول 25 کیلومتر از بستر رودخانه کشکان حدفاصل ایستگاه هیدرومتری پل دختر تا پل گاومیشان تعیین شد؛ بدین ترتیب که براساس مدل رقومی مستخرج از نقشه های توپوگرافی 25000/1 داده های ژئومتری رودخانه استخراج گشت. سپس ضریب مانینگ در مقاطع مختلف و هیدروگراف سیل در دوره بازگشت های 5، 10، 25، 50، 100 و 200 ساله محاسبه شد و نقشه های پهنه بندی در دوره بازگشت های مختلف تهیه گردید. نتایج تحقیق نشان داد روند افزایش سطح سیلگیر در دوره بازگشت های 5 تا 100 ساله سیر صعودی تری دارند، در حالی که مساحت های پهنه سیلاب در دوره بازگشت 100 ساله و 200 ساله اختلاف چندانی را نشان نمی دهد. مقایسه پهنه های سیلاب در دوره بازگشت های مختلف حاکی از آن است که از کل مساحت تحت پوشش سیل 200 ساله حدود 94 درصد آن مستعد سیل گیری به وسیله سیل هایی با دوره بازگشت 25 ساله است. افزایش حداکثر عمق سیلاب در دوره بازگشت های مختلف نسبت به افزایش عمق متوسط سیلاب، روند ملایم تری را طی کرده است.
کلید واژگان: شبیه سازی سیلاب, رودخانه کشکان, سیستم های اطلاعات جغرافیایی}
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.