فهرست مطالب سید حسین همایون مصباح
-
امروزه مسلمانان زیادی در کشور های غیر مسلمان زندگی می نمایند و طبعا برای ادامه زندگی ناگزیر از داشتن و استفاده نمودن از منابع و امکانات حیاتی و زیستی هستند. یکی از این منابع گرفتن وام با بهره از موسسات پولی و مالی غیر مسلمان در آن کشور ها می باشد. حلال و یا حرام بودن این امر برای مسلمانان آن دیار یکی از چالش های عمده زندگی در کشورهای مذکور به شمار می رود. در فقه شیعه، نظریه های متفاوتی در تبیین حلیت وام با بهره ارایه شده است؛ نظریه قصد قرض نداشتن از سوی مسلمان، نظریه غنیمت، نظریه استنقاذ، نظریه از باب ضرورت و عدم عسر و حرج از این شمارند. این پژوهش با بازاندیشی انتقادی و رد نظریه های چهارگانه، حلیت وام با بهره از موسسات پولی و مالی غیر مسلمان را از طریق نظریه قدرت واقعی و خرید پول و ارزش مالی و مبادلاتی آن، تحلیل و تجویز می نماید. بر اساس این نظریه، اگر در بازه زمانی کوتاه، قدرت و ارزش نامبرده تغییری نکرد، حلیت این گونه تسهیلات، به کمک نظریه ضرورت و عدم عسر و حرج تبیین می شود.
کلید واژگان: بهره, وام, حلیت, موسسات پولی, مسلمان, غیر مسلمان}Today, many Muslims live in non-Muslim countries and naturally have to use vital resources and facilities to continue living there. One of these sources is practicing usury from non-Muslim monetary and financial institutions in those countries. Permission or prohibition of that is one of the major challenges for Muslims in those countries. In Shi'a jurisprudence, different theories have been put forward in explaining the permission (Helleiiat) of usury; the theory of not aiming the borrowing by Muslims, the theory of Trophy, the theory of seeking to extricate, the theory of necessity and the lack of hardship. This paper, by critically rethinking and rejecting the four mentioned theories, analyzes and permits the usury from non-Muslim monetary and financial institutions through the theory of real power and the purchase of money and its financial and exchange value. According to this theory, if the aforementioned power and value do not change in the short term, the permission of such facilities will be explained by the theory of necessity and lack of hardship.
Keywords: interest, Loan, permission (Helleiiat), Monetary Institutions, Muslim, non-Muslim} -
در این نوشتار، پس از تعریفی کوتاه از مفهوم اصلاح و سبک زندگی، نقش و سهم حوزه علمیه در جهت اصلاح و بازسازی سبک زندگی بر بنیاد آموزه های اسلامی، از طریق ساختار اجتماعی، در سه محور: عامل و فاعل ساختار اجتماعی، سازه ها در ساختار اجتماعی و هدف در ساختار اجتماعی، تبیین شده است. در ساحت فاعل و عامل، حوزه باید سرمایه فرهنگی و فکری را در اختیار نسل معاصر بگذارد و در ساحت سازه ها، سرمایه اجتماعی فراگیر و سرمایه معنوی را، و در عرصه هدف و مقصد، سه کار کلیدی را باید انجام بدهد:1. شناسایی ضروریات و نیازمندی های زندگی معاصر.
2. تامین و فراهمسازی زیبا و نیکوی آنها.
3. ایجاد تقاضا وخواست در نسل معاصر و دگرسازی سبک زندگی اسلامی به خواست همگانی.کلید واژگان: اصلاح, سبک زندگی اسلامی, حوزه های علمیه, سرمایه فرهنگی} -
تبیین و تحلیل نقش حکومت در اصلاح و ارتقای سبک زندگی، بربنیاد تفکر اسلامی - دینی، از مسائل مهم و راهبردی درجامعه اسلامی است. نقش حکومت، بیش تر از دو راه دنبال و پی گیری شده است: نخست رفتار و گفتار کارگزاران حکومت و دیگر، ساختار اجتماعی. سبک زندگی)خرده سبک وکلان سبک زندگی(درساختار اجتماعی شکل می گیرد و حکومت در تولید وتوسعه ساختار اجتماعی مسوولیت مستقیم دارد. دراین فرآیند، حکومت از راه: ایجاد تحرک اجتماعی فعال، اجتماعی سازی هنجارها، تواناسازی مردم، سامان دهی قدرت سیاسی باز و سیال و پاسخ گو، ایجاد سیستم قضایی بر محور عدالت وحقوق و امنیت عمومی، ساختار اجتماعی ای را به وجود می آورد که از به دست آوردن موقعیت ومنزلتها، انحصار زدایی و روابط زدایی می کند و این تلاشها به بالابردن و سامان دهی سبک زندگی معطوف به مقاصد الهی وانسانی می انجامد.کلید واژگان: سبک زندگی اسلامی, حکومت, ساختار اجتماعی, هنجارهای اجتماعی, اصلاح}
-
در جستار حاضر یکی از مسائل پر تنش میان شیعه و سنی که به مثابه شبهه و پرسش و در نهایت به صورت اتهام از سوی برخی از گروه های تندروی افراطی اهل سنت علیه شیعه در آمده است، یعنی باور به تقیه، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. نویسنده در این نوشته با استفاده از آیات و روایات، بهویژه روایاتی که از طریق اهل سنت آمده است و نیز دلیل عقلی، قواعد و اصول و سیره صحابه و همچنین نگره و فتوای عالمان و فقی هان شیعه و اهل سنت، اثبات و مدلل می سازد که: تقیه برابر با دروغ، ریا و نفاق نیست و دامنه، موارد و احکام آن نظر به شرایط و اشخاص متفاوت می گردد. در نتیجه تقیه به طور مطلق نزد شیعه واجب نبوده و بدان عمل نمی شود. تقیه اختصاص به شیعه نداشته و در امت های پیشین و در میان مسلمانان اعم از شیعه و سنی به آن باور داشته و عمل می شده است. همچنین تقیه نه تنها در مقابل کفار بلکه در مقابل مسلمانان نیز جایز میباشد. تقیه به مثابه راهبرد اصلاحی، مبارزه مسالمت آمیز، دفاع و حفاظت از حق حیات، حق کرامت، حق آزادی بیان و اعتقاد، حمایت و حفاظت از اموال و ناموس و دین و حقیقت و دیگر مصالح است.
کلید واژگان: شیعه, سنی, تقیه, راهبرد, باور, نفاق} -
صیانت از حقوق شهروندی در سیره امام خمینیقوام ودوام، توسعه وپیشرفت، آسایش و آرامش جامعه و مردم، بسته به پیوندهای استوار و اثرگذاری ها و کنشهای دوسویه روشن و سامان مند است. عناصر وعوامل بسیاری در بسامان شدن بده بستانها و اثرگذاری ها و پیوندها نقش وسهم دارند که از مهم ترین و کارآمدترین آنها، حقوق، مسوولیتها و تکلیفهای دوجانبه میان مردم است. این حقوق و تکالیف هم دامنه وقلمرو فراگیر و جهانی دارد و هم قلمرو محدود به جغرافیای زیستی و طبیعی با حکومت و حاکمیت مشخص وملی.
این نوشتار، ناظر به شاخه دوم است که از آن به حقوق شهروندی یاد می شود. حقوق شهروندی، مجموعه ای از حقوق ومسوولیتهای دوسویه آدمیان در جامعه به منظور بهره مندی عادلانه همگان از منابع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی وزیستی را دربر می گیرد.
مرکز ثقل وتمرکز این جستار شیوه های صیانت از حقوق شهروندی است که نویسنده پس از تعریف و توضیح حقوق شهروندی، به شرح سازوکار صیانت و حمایت از حقوق شهروندی می پردازد. ودراین راستا، پنج سازوکار فرهنگی، حقوقی - قضایی، سیاسی، اخلاقی واجتماعی حمایت وصیانت از حقوق شهروندی را با توجه به سیره امام خمینی بازگو وارزیابی می نماید.کلید واژگان: امام خمینی, حقوق شهروندی, روش های صیانت حقوقی قضایی, اجتماعی, سیاسی, فرهنگی, اخلاقی} -
عالمان دین و امنیت اجتماعی در تاریخ معاصرنوشتار حاضر، درباره مساله مهم و حیاتی امنیت اجتماعی و نقش عالمان دین، بویژه در بازه زمانی دوره قاجار بدین سوی، نگاشته شده است. وبدین منظور، نخست امنیت اجتماعی فرایندی دانسته می شود که عاملان و کنش گران)بالفعل وبالقوه(اطمینان خاطر و رضایت نسبت به وضعیت کنونی و آتیه هویت و حیثیت فردی و جمعی خویش داشته و نیز ظرفیت وتوانایی تولید، حفاظت و استمرار بخشیدن به تمامی تلاشها و دستاوردهای هویت و حیثیت ساز را در زمینه های گوناگون در رویارویی با تهدیدها و بازدارنده های درونی و بیرونی دارا باشند. طبعا، امنیت در این صورت، برساخته عوامل و مولفه های متنوع بوده که دراین نوشتار، آنها را ذیل دو مولفه کلیدی: مولفه های نرم افزاری و مولفه های سخت افزاری قرار داده و معرفی می نماید. مهم ترین کارهای عالمان دین درساحتهای مولفه های نرم، همانا تقویت و حمایت از سرمایه اجتماعی، مبارزه با اندیشه های انحرافی و تفرقه افکنانه، و توسعه و پرورش نیروی انسانی است. اقدامها و سیاستهایی که عالمان دین، در بعد مولفه های سخت امنیت اجتماعی انجام داده اند، به دو دسته تقسیم شده است: اقدامها و کارهای سازنده، زیر ساختی و فرایندی در حوزه صنعت و اقتصاد و حمل و نقل و دیگر اقدامها و کارهای بازدارنده و سلبی که در قالب تحریم تلاشها و کالاهای استعمارگران و مبارزه مسلحانه با آنها انجام گرفته بازگو شده است. البته تمامی این مسائل در ارتباط با امنیت اجتماعی ارزیابی و تحلیل می شود.کلید واژگان: عالمان دین, امنیت اجتماعی, سخت افزاری, نرم افزاری, سرمایه اجتماعی, تحریم, توسعه انسانی, اندیشه های انحرافی, ارزشها, هنجارها}
-
نقش اسلام در زایش و رویش امنیت اجتماعی
-
نگاهی به کنوانسیون های بین المللی درباره حقوق زننوشتار حاضر نگاهی راهبردی به مساله زنان دارد و جستارهای فقهی درآن، با چنین رویکردی انجام گرفته است. بدین منظور، نخست یاد کردی از اسناد بین المللی و بویژه کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان به عمل آمده است، سپس واکنشهای روحانیت و حوزه، در قبال این کنوانسیون، که بیش تر در حد اعلامیه و فتواست، بازگو گردیده است. نویسنده بر آن است که روحانیت و حوزه:نخست آن که: باید به طور فعال و کارآمد در رویارویی با اسناد بین المللی درتمامی زمینه ها و بخصوص اسناد مربوط به زنان عمل نمایند.
دو دیگر: رویارویی فعال، به معنای نفی و طرد همه جانبه نخواهدبود.
سه دیگر: رویارویی کارآمد در گرو بازاندیشی در روش اجتهاد و نیزنگرشهای موجود در مورد زنان و روابط زن و مرد می باشد.
ازاین روی، دو روش اجتهادی; لفظ و علت محور و روش اجتهاد مقصد ومصلحت بنیاد، پیامدها و نکته های قوت و ضعف هرکدام، بخصوص درحوزه مسائل مربوط به زنان بازنموده شده و مورد نقد قرار می گیرد و سپس روش سوم اجتهادی عرضه می شود که در اثر درهم آمیزی دو روش یادشده، به وجود می آید و ترکیب نوینی را می سازد و کارآمدی و خلوص دینی را توامان می تواند تامین نماید. بر اساس آن به محتوای کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان، نظر افکنده و کاستی های آن بازگو و به نقد گذاشته می شود و همچنین دیدگاه و نگره اسلامی در مورد حقوق و تکالیف ومسوولیت زنان، با روش جدید بازخوانی و رسالت و مسوولیت علمی - آموزشی، راهبردی - ارتباطی حوزه و روحانیت، در چنین راستایی شناسانده می شود.کلید واژگان: زنان, اجتهاد دینی, حوزه و روحانیت, روش, کنوانسیون بین المللی, مصلحت, علت, ساختار زبانی, حقوق, تکلیف} -
همان طور که روان و جان آدمی مبتلا به کژتابی و انحراف می گردد، جامعه ی انسانی نیز گرفتار نابسامانی ها و ناهنجاری های بازدارنده می شود. عوامل دو گرفتاری نامبرده گاهی جدا و اختصاصی اند، اما پاره ای مواقع مشترک و مرتبط می باشند. نفاق از شمار عوامل مشترکی است که نابسامانی و انحراف را در جان و جهان (روان و جامعه) آدمی به وجود می آورد. نوشته ی پیش روی ناظر به این پدیده و عامل مشترک مخرب است؛ اما نه از همه سوی، بلکه تنها متمرکز بر بازشناسی و ارزیابی روش های برخورد ومواجهه با نفاق می باشد. و از آن رو که رسیدن به روش برخورد مسبوق به شناسایی خود پدیده است، طبعا در این مقام نیز نخست چیستی و معنای نفاق کاویده شده و پس از آن شیوه ها وروش های برخورد با آن ارزیابی و بازاندیشی گردیده است، و چون نفاق واقعیتی درهم تنیده و برساخته از عناصر فردی و اجتماعی، ذهنی و عینی می باشد، قهرا روش های مواجهه با آن نیز برآمده و سامان یافته از عناصر و عوامل روان شناختی اخلاقی، جامعه شناختی و معرفت شناختی می باشد. در این نوشتار هریک از روش های برخورد معرفت شناختی، جامعه شناختی، روان شناختی و اخلاقی تبیین و تحلیل شده اند. جستار تطبیقی و تنظیمی در باب نفاق بر بنیاد قرآن نیز دنبال گردیده است.
کلید واژگان: نفاق, منافق, روش شناسی, جامعه سالم, جامعه دینی, قرآن و نفاق}Like man’s body and soul, the human society may be afflicted with maladies. Hypocrisy is among the factors that afflict both the human soul and the human society. The present paper is an attempt to describe this destructive phenomenon, limiting itself to ways to confront it. However, since one must know it in order to be able to fight it, the writer first explores the nature of hypocrisy. Since hypocrisy is a complex phenomenon, with various individual and social dimensions, the ways suggested should take into account the various psychological – ethical - sociological and epistemological dimensions. In the second part of the paper, these dimensions are described one by one, drawing on the teachings of the Qur’an.Keywords: hypocrisy, hypocrite, methodology, healthy society, religious society, the Quran} -
ضرورت بازسازی رویکرد تفکر عقلی در حوزه های علمیه
-
دین و دینداری هنگامی که لباس بشری به تن نمود، چون دیگر امور فراز و فرود می گیرد و متصف به حسنات و سیئات، سلامت و آفت می گردد. از شمار آفات و آسیب هایی که متوجه دین و دینداری می باشد و بدان گرفتار می شود همانا غلو و افراط است که در این نوشتار پیامدهای ویران گر آن بر دین و دینداری تحلیل شده است. دو پیامد مخرب غلو بر دینداری که در این جستار بازنموده شده است عبارتند از:1) خلوص زدایی از دین؛2) ناتوان سازی و ناکارامدی دینداری.
این دو پیامد ویران گر نامبرده در چهار ساحت دینداری به نمایش درآمده است که در هر چهار لایه نتایج زیر را به همراه داشته است.
در ساحت دینداری اعمالی و شعائری، غلو به تحریف، خشونت، سخت گیری و مشقت، اباحی گری و بی مبالاتی می انجامد.
در ساحت دینداری معرفتی غلو سبب بی نیازی از سایر علوم و معارف بشری، عقلانی سازی افراطی دین و دینداری و زایش و رویش مدعیات ناسازگار با حقیقت و واقعیت می گردد.
در ساحت دینداری اعتقادی، زمینه ی مسوولیت گریزی، به ویژه از گونه ی اجتماعی آن را فراهم می آورد.
در ساحت دینداری تجربی، شریعت ستیزی، دنیاگریزی، خرد سوزی و اخلاق گریزی را تولید و تقویت می نماید.
کلید واژگان: دینداری, غلو, خلوص زدایی, ناکارآمدی, اعمالی, معرفتی, اعتقادی, تجربی}Religion, when interpreted by human beings, is distorted. One of the factors that give rise to such distortions is exaggeration. The harms resulting from exaggeration include: removing sincerity from religion and rendering religion inefficient. The writer discusses the destructive consequences of exaggeration in four areas of religiosity: in the area of rituals, exaggeration result sin violence and distortion. In the area of religious knowledge, exaggeration results in beliefs that are incompatible with the truth of Islam; in the area of belief, exaggeration clashes with social responsibility and, finally, in the area of empirical religiosity, exaggeration reinforces the inclination to fight rationalism and ethics.Keywords: Religiosity, exaggeration, inefficiency} -
نقد مفهوم حکومت آخوندیدر نوشتار فرا روی، نویسنده در پی تحلیل و تبیین این پرسش و یا شبهه است که آیا حکومت اسلامی، برابر با حکومت گروه و صنف خاص است؟ و در دیدگاه اسلامی آیا بستگی به نژاد، صنف، طبقه و یا گروه موجب پیدایش حق ویژه حکومت و رهبری برای کسی می گردد یا خیر؟ بدین منظور، نخست، مفهوم حکومت آخوندی و مقصود از آن روشن می شود که در واقع، باز نمود این مساله است که صنف و گروه خاصی به نام روحانیت حق و صلاحیت ویژه برای حکومت و رهبری دارند.
و دو دیگر این که چنین معنی و مبنی، برای حق رهبری از نظر اسلام مورد ارزیابی قرار می گیرد و با تحلیل و تبیین آیات قرآنی، سنت و سیره پیامبر اسلام و پیشوایان راستین دین اسلام، به این نتیجه راهنمون می گردد که در اسلام، صنف، طبقه، نژاد و بستگی هایی از این سنخ، به هیچ روی، سبب ایجاد صلاحیت و حق ویژه نمی شود، همان طوری که ناگزیر، سلب صلاحیت نیز نمی کند; چون در اسلام مجموعه ای از ویژگی ها و کارکردهای انسانی - اسلامی ایجاد صلاحیت و حق رهبری می کنند که آنها در ماهیت، فراتر از و وابستگی های یاد شده هستند و در اساس، مستند به انسانیت انسان می باشند و به همین جهت، امکان حضور و فعلیت یابی آنها در تمامی گروه ها وجود دارد. از این رو، حکومت اسلامی، همانا حکومت ارزشها، معارف، قوانین، روش ها، و ویژگی های اسلامی و انسانی است.
سه دیگر، در پایان، انگیزه ها و هدفها، علل و عواملی که در طرح مفهوم حکمت آخوندی و یا آخوند حکومتی نقش و سهم دارند، بازگو می شود، از جمله مانند: روحیه پرسش گری، تجربه حکومت دینی، پیشینه پاره ای باورها - که برای اصناف و گروه های معین حق خاصی قائل بودند - و نیز دسیسه علیه اسلام ارائه و ارزیابی می گردد.کلید واژگان: حکومت اسلامی, حکومت آخوندی, رهبری, صنف, نژاد, روحیه پرسش گری, دسیسه, باورها} -
تجربه ی تحول میان جهان نوین و قدیم، گرچه تجربه ی مشترکی است، اما این اشتراک بیشتر اسمی و لفظی است تا محتوایی و مسمایی، چون تجربه ی تحول در دنیای مدرن تفاوت های اساسی با آن در جهان پیشامدرن دارد. این تفاوت به واسطه ی سه ویژگی تحول در جهان مدرن یعنی سرعت تحول، دامنه ی تحول و عمق و ژرفای تحول به نمایش درآمده است.
در سپهر مدرن و جهان پیشرفته ی امروزی به تمامی ساحات زندگی، از جمله مهم ترین ساحت آن، یعنی چگونگی دینداری، مشمول تحول بوده است. پیامد تحول در ساحت دین همانا دگرگشت ها و جابجایی ها در مدل دینداری می باشد. از این روی در این نوشتار نگاه معطوف به مدل دینداری گردیده است که توانایی عمل و ظرفیت استمرار و حضور در چنین سپهری را داشته باشد. به نظر می رسد این مدل همانا مدل دینداری «خردگرا معنویت گرا» است که اسلام مولد و موید چنان دینداری می باشد. مدل دینداری خردگرا معنویت گرا چون هر مدل دیگری برساخته ی سه بخش و محور کلیدی ذیل است.
1) اصول توجیهی این مدل؛2) خصوصیات اساسی مدل؛3) شرایط عمومی مدل.
در این نوشتار هر سه محور، به ویژه خصوصیات اساسی، که بدنه ی اصلی این جستار را می سازد، به تفصیل مورد بازکاوی و تحلیل قرار گرفته است. در بخش نخست چهار عامل نامبرده شده که هر کدام به گونه ای ضرورت چنین مدلی از دینداری را در جهان امروزی به نمایش می گذارند.
در بخش دوم عقلانیت، حقیقت، نظم پذیری و نظم زایی به عنوان سه خصوصیت اساسی مدل دینداری «خردگرا معنویت گرا» که هر خصوصیت به نوبه ی خود برخواسته از مجموعه ای از عوامل و عناصر هستند، همگی به طور مشروح، تبیین و تحلیل گردیده است. در بخش سوم حدود یازده وضعیت و عامل به عنوان شرایط عمومی این مدل دینداری بازگو شده است. در نهایت نتیجه گرفته می شود که مدل دینداری خردگرا معنویت گرا از توانایی و کارامدی لازم و بالایی در جهان پیشرفته ی امروزی بهره مند است.
Experience of change in the modern world, while it has certain communalities with the experience of change in the pre-modern world, has its own unique characteristics. This difference is due to three major characteristics: speed of change, domain of change and depth of change. In the modern world, all aspects of life, including religiosity, have been subject to change. In this paper, the writer presents a model for religiosity that is compatible with the requirements of life in the modern world. This is a rational-spiritual model, which the writer discuses under three headings: explanatory principles, basic characteristics and the general conditions. In the first section, the writer argues four factors, each of which shows one aspect of the necessity of such a model for the modern world. In the second section, the writer introduces truth, order and rationality as three basic characteristics of the model. In the third section, the writer discuses eleven conditions as the general conditions of this model. The writer concludes by saying that this model is very efficient in the modern world. -
حوزه و فرایند بازسازی تمدن در جهان اسلام
-
جهانی شدن و جهان اسلامجستار مرکزی این نوشتار، همانا نویدها و تهدیدهای انسجام اسلامی در روانه ای جهانی شدن است. برای این منظور نخست جهانی شدن تحلیل و تبیین می گردد ونظریات تنی چند از اندیشمندان بازگو می شود. این نظریه ها، با وجود تفاوتهایی که دارند، در یک نقطه به هم می رسند و آن سیمای فرهنگی جهانی شدن است. نویسنده به این نتیجه می رسد که تجدد و مدرنیته به مثابه فرهنگ و شیوه سازماندهی شوونات زندگی قابلیت و ظرفیتهایی برای جهانی شدن دارد، هم در ساحت نرم افزاری و هم در ابعاد سخت افزاری. سپس محورها، موقعیت ها و عوامل موجود که انسجام را در جهان اسلام آسیب پذیر نموده اند، بازگو می شود، مثل: نبود ثبات سیاسی، فقر و وابستگی اقتصادی، فقدان کانونی که تعهد رهبری دینی در جهان اسلام را نمایندگی نماید، نایکسانی هویت و تعهد دینی در حوزه های اجتماعی و بین المللی... و بالاخره نبود و یا ضعف نهادهای انسجام بخش در جوامع اسلام. در گام بعدی تاثیر جهانی شدن بر انسجام و همبستگی دنبال می گردد و نویسنده چشم انداز مثبتی را معرفی می نماید که در آن جهانی شدن تهدیدها و موقعیت های آسیب زا و آفت خیز نامبرده انسجام در جوامع اسلامی را تبدیل به فرصت و نوید می کند که نویسنده شرایط، سازوکار دگر شدن نوید بخش و فرصت آور را در ساحت مختلف به تفصیل بیان می دارد.کلید واژگان: جهانی شدن, جوامع اسلامی, انسجام, تهدیدها, نویدها, وابستگی مالی و اقتصادی, فقدان ثبات سیاسی, توسعه نیروی انسانی, بازار مصرف, افزایش انکشاف و اختراع, کاهش هزینه های آموزش, تولید و ارتباطات}
-
گستره ی آزادی های فردی و اجتماعی
-
نقش عالمان شیعه در خرافه زدایی در تاریخ معاصرخرافات دینی، نه تنها دین را از کارآیی، تعالی آفرینی باز می دارند که جامعه دینی را دچار آسیبهای فراوان می کنند و سد راه تکامل و شکوفایی آن می شوند.
در این مقال، مفهوم و معنای خرافه و قلمرو آن، نقش ویران گر خرافه ها، در دین و جامعه دینی و پیامدهای آنها: خلوص زدایی، غلو، اباحی گری، تحریف دین، گسترش سحر و جادو، به بوته بررسی نهاده می شود و نقش آفرینی علما در رویارویی با خرافه ها و این پیامدها ناکارآمد سازدین، به روشنی بیان می شود و آن گاه از ابزار و شیوه های عالمان آگاه در مبارزه با خرافه های دینی سخن به میان می آید، از جمله: شناسایی انگیزه ها، زمینه های رویش خرافه، بازاندیشی و نوفهمی بر پایه اعتماد و اعتبار به خرد آدمی و...
کلید واژگان: خرافه, خرافه گرایی, پیامدهای خرافه, مبارزه با خرافه, غلو, تحریف, دین, سحر} -
سطح و سقف سیاست خارجی در نظام دینی
-
نوسازی راهی به سوی توسعه و شکوفایی
-
سازوکار پیدایی خرافات در جامعه امروز
-
کارکرد حقوقی عدالت در مکتب اهل بیت (ع)
-
رهیافت تمدنی به آزاداندیشی اسلامی
-
شاخصه ها و راه کارهای کارآمدی دولت در جامعه نبوی
-
کاستی ها و بایستگی های آموزش دانش های دینی در حوزه
-
سیره ی پیامبر (ص) به مثابه ی نماد حاکم دینی
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.