به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب سید محمدحسین نوری موگهی

  • عطارد سادات مصطفوی نیا، زهرا نادیا شریفی، مهناز نوری، پارسا نظری، فاطمه محمدی، پارمیدا سراج، سید محمدحسین نوری موگهی *

    در راستای پررنگ‎تر شدن نقش مردان در برنامه‎ های تنظیم خانواده، استفاده از روش‎ های جلوگیری از بارداری با قابلیت برگشت پذیری و عدم عوارض جانبی بر واکنش‎ های متابولیکی وابسته به آندروژن بسیار حائز اهمیت می باشد. بیشتر روش های موجود برای پیشگیری از باروری متمرکز بر زنان بوده و پژوهش در مورد روش های پیشگیری به وسیله مردان از اهمیت بالایی برخوردار است. کانال های کلسیمی در عملکرد درست اسپرم شرکت دارند و مسدود کردن این کانال ها بر قدرت باروری مردان و ریتم ضربان قلب تاثیر دارد. لذا با تلاش بر حذف نقش مضرات مسدود کننده های این کانال ها بر چرخه ضربان قلب و حفظ نقش ضد باروری، طراحی داروی ضد توان باروری مردان با تاثیری بازگشت پذیر بررسی شد. هدف از این مطالعه تاثیر دو داروی پروپیلن گلایکول و استر بنزیل بر شاخص‎ های بافتی لوله های منی‎ساز است. مطالعه حاضر بر روی 33 سر موش‎ نژاد Sprague-Dawley حداقل 100 روزه و در محدوده وزنی 250-300 گرم انجام شد که به یک گروه سیزده تایی و دو گروه ده تایی تقسیم شدند. گروه اول استربنزیل و گروه دوم و سوم پروپیلن گلایکول و نرمال سالین روزانه 15 میلی‎گرم بر کیلوگرم داروی مورد نظر را به مدت 60 روز و به صورت تزریق زیر جلدی دریافت کردند. سپس نمونه‎ های حاصل از فیکساتیو بیضه به روش هماتوکسیلین-ائوزین رنگ آمیزی و شاخص‎ های بافتی لوله های منی‎ساز با استفاده از استریومتری و مورفومتری اندازه گیری و بررسی شدند. کاهش قطر و محیط لوله های منی‎ساز در گروه استربنزیل نسبت به دو گروه دیگر اختلاف معناداری را نشان داد، در حالی که تعداد لوله های ‎منی ساز بین سه گروه مورد مطالعه هیچگونه اختلاف معناداری نداشت. به طور کلی داروی استر بنزیل بر شاخص‎ های لوله های منی‎ساز موثرتر بود. احتمالا با حذف اثرات قلبی عروقی و حفظ خواص ضدبارداری، ‎بتوان از آن به عنوان یک ترکیب راهنما استفاده کرد.

    کلید واژگان: : استر بنزیل, پروپیلن گلایکول, لوله های منی‎ساز}
    Atarod al-Sadat Mostafavinia, Zahra Nadia Sharifi, Mahnaz Nouri, Parsa Nazari, Fatemeh Mohammadi, Parmida Siraj, Seyed Mohammad Hossein Nouri Mogahi *

    According to highlighted role of men in family planning, the use of reversible methods of contraception with no adverse effects on androgen-dependent metabolic reactions is very important. In order to achieve a conductor combination in the designing contraceptive drugs, in the study, the effect of two drugs: Propylene glycol and Benzyl Ester on histological parameters of seminiferous tubules was investigated. This study was conducted on the 33 rats Sprague-Dawley with weighing 250-300 gr and least 100 days. Then they were divided into a group containing 13 rats and two groups containing 10 rats and were Received respectively 15 mg/kg of Propylene glycol and Benzyl Ester and Normal Saline as subcutaneous injection daily for 60 days. Next, samples of testicular fixative were stained by the usual method (H&E) and Histological parameters of seminiferous tubules were measured through stereometry and morphometry methods. Reduce the Diameter and Perimeter of seminiferous tubules in the group of Benzyl Ester had significant difference with the two other groups while there was not noticeable difference among the three studied groups in terms of seminiferous tubules number. Benzyl ester was more effective on Histological parameters of seminiferous tubules. Thus, with eliminating the cardiovascular effects and Conservation the contraceptives properties, it can be used as a guide combination.

    Keywords: Benzyl Ester, Propylene glycol, Seminiferous tubules}
  • سید محمدحسین نوری موگهی، شبنم موثقی، عطارد سادات مصطفوی نیا، مهناز نوری، زهرا نادیا شریفی*

    نیتریک اکساید، در بسیاری از اندام های بدن پستانداران تولید شده و اثرات فیزیولوژیک و پاتولوژیک فراوانی دارد. پیش ساز تولید آن در بدن نام ال-آرژنین و سنتز آن توسط آنزیم نیتریک اکساید سنتتاز (NOS) بوده و مهار کننده آن ترکیب ال-نیترو آرژینین متیل استر (L-NAME) می باشد. در تحقیق نجربی حاضر به بررسی اثرات این مواد بر تغییر ضخامت پرده شفاف (زونا پلوسیدا) فولیکول های تخمدان در موش های صحرایی باردار می‎پردازیم. 32 سر موش صحرایی بالغ نژاد ویستار، با وزن 250-200 گرم و سن متوسط هشت هفته انتخاب و به 4 گروه 8 تایی تقسیم‎بندی شدند: به جز گروه کنترل، بقیه گروه های باردار به ترتیب ال-آرژنین 200 میلی گرم/کیلوگرم، ال-نیم 20 میلی گرم/کیلوگرم و مخلوط دو ماده مذکور با همان دوزهای مشابه طی سه روز متوالی دریافت کردند. بعد از تزریق داخل صفاقی، روز 18 بارداری ابتدا موش‎ها با اتر بی‎هوش و با انجام لاپاراتومی، تخمدان‎ها خارج و پس از تهیه مقاطع بافتی، ضخامت پرده شفاف با استفاده از نرم افزارImage tools III  اندازه‎گیری شد. ضخامت پرده شفاف به صورت معنی‎داری در گروه ال-آرژنین کاهش نشان داد (05/0 p <)، ولی اختلاف معنی‎داری بین گروه کنترل با سایر گروه ها و نیز بین گروه های ال-نیم  و ال-نیم  + ال-آرژنین  مشاهده نشد. نیتریک اکساید می‎تواند به عنوان یک عامل مخرب در شکل‎گیری پرده شفاف مطرح و همچنین سبب اختلال در عملکرد فولیکول های تخمدان شود.

    کلید واژگان: نیتریک اکساید, ال-آرژنین, ال-نیم, پرده شفاف, موش صحرایی}
    Mohammad Hossein Noori Mugahi, Shabnam Movassaghi, Atarod Sadat Mostafavinia, Mahnaz Nouri, Zahra Nadia Sharifi *

    Nitric oxide is a short-lived mediator which produced in different mammalian cell types. Nitric oxide synthesizes (NOSs) are a family of complex enzymes that catalyze the oxidation of L-Arginine to form Nitric Oxide. Overproduction of nitric oxide may imply in the pathogenesis of several immune diseases. The present study demonstrates the potential role of nitric oxide in zona pellucida thickness. This study was performed on 8 weeks pregnant Wistar rats (n=32). To study the impact of Nitric Oxide on zona pellucida thickness four experimental designs were investigated. Control group, 200 mg/kg L-Arginine, 20 mg/kg L-NAME and a combination of L-Arginine, and L-NAME. Ovary removal via laparotomy was performed 13 days after intraperitoneal injection. Zona pellucida thickness was investigated by Image tools III quantitative technique. Based on our findings, L-Arginine causes a significant decrease in zona pellucida thickness (p ≤ 0.05). No discrepancy was detected in zona pellucida thickness between the other experimental groups and the control group. The results support the hypothesis that destructive effects on ovary and zona pellucida formation can be mediated by the overproduction of nitric oxide.

    Keywords: nitric oxide, L-arginine, L-NAME, Zona pellucida, Rat}
  • سید محمدحسین نوری موگهی، مهناز آذرنیا، سید امیراحسان سمیعی، زهرا نادیا شریفی، شبنم موثقی، عطارد سادات مصطفوی نیا، پارسا نظری، مریم شیاسی*
    زمینه و هدف

    با توجه به افزایش مصرف مکمل‎های غذایی در دوران بارداری و اهمیت تاثیرات ناهنجاری زای برخی داروها بر تکامل دستگاه های حیاتی جنین، در این مطالعه برای ارتقاء سطح سلامت جنین و جلوگیری از بروز ناهنجاری های قلبی عروقی به عنوان بیشترین عامل مرگ و میر نوزادان، به بررسی اثرات تجویز L-Arginine و NAME-L بر تشکیل قلب جنین موش صحرایی پرداختیم.

    مواد و روش ها

    40 سر موش صحرایی ویستار 8 هفته با وزن 200-250 گرم، پس از مشاهده پلاک واژینال به پنج گروه تقسیم شدند. جز گروه کنترل بقیه گروه‎ها به ترتیب نرمال سالین ml/kg2، L- Arginine mg/kg200،mg/kg L-NAME 20 و مخلوط دو ماده L-Arginine و L-NAME را با دوزهای مشابه، در روزهای هشت تا یازده حاملگی داخل صفاقی دریافت کردند. در روز 18 حاملگی قلب جنین ها خارج و در فرمالین 10 درصد فیکس شد و پس از آماده ‎سازی بافتی و رنگ‎آمیزی (E&H) تغییرات بافتی با میکروسکوپ نوری الیمپوس مدل Cx31 ژاپن و نرم افزار Image tools III بررسی شدند.

    یافته ‎ها

    در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی‎ داری (p<0.05) در قطر سلول‎ها و هسته‎ها در گروه L-NAME مشاهده شد، همچنین گروه L-NAME با بی‎نظمی در ساختار عضله قلبی و صفحات بینابینی همراه بود و در گروه L-Arginine ماهیچه‎ سازی شدید و رگ زایی مشاهده شد.

    نتیجه‎ گیری

    نتایج این مطالعه نشان می دهد که مقادیر کمتر یا بیشتر از حد طبیعی نیتریک اکساید (NO) با اختلالات تکاملی در سیستم قلبی-عروقی همراه است، لذا تجویز داروها و مکمل‎ها خصوصا در دوران بارداری نیاز به دقت و بررسی بیشتری دارد.

    کلید واژگان: L-arginine, L-NAME, کاردیومیوسیت, موش صحرایی}
    Seyed Mohammad Hossein Noori Mugahi, Mahnaz Azarnia, Amir Ehsan Samie, ZN Sharifi, SH Movassaghi, A Mostafavinia, P Nazari, Maryam Shiasi *
    Backgrounds

    According to increased consumption of supplements during pregnancy and the teratogenic impact of some drugs on evolution the vital systems of embryos, in this study to improve the health of the fetus and prevention of cardiovascular abnormalities as the most common cause of infant mortality, we examined the effects of L-Arginine and L-NAME administration on fetal rat heart.

    Material & Methods

    Forty Wister rats, weighing 200-250gr with age of 8 weeks, were divided into 5 groups after observing the vaginal plug. Except the control group, the others were received 2ml/kg normal saline, 200mg/kg L-Arginine, 20mg/kg L-NAME and a mixture of the same doses of L-Arginine & L-NAME respectively on 8 to 11th gestational days via Intraperitoneal. The fetal Hearts were removed on 18th gestational days and were fixed in formalin 10 percent, after tissue preparation and staining method (H&E) histological changes were studied by Light microscopy Olympus Cx31 and software Image tools III.

    Results

    Despite of the control group, the significant decrease (p <0.05) in the diameter of cells and their nuclei were observed in L-NAME group , L-NAME group also was associated with irregularities in heart muscle structure and intercalated and in the L-Arginine group severe Myogenesis and Angiogenesis was observed.

    Conclusion

    Results of this study showed that Nitric oxide (NO) in amounts higher or lower than normal is associated with congenital heart diseases. Therefore, drugs and supplements should be used with caution especially during pregnancy.

    Keywords: L-NAME, L-arginine, Cardiomyocyte, Rat}
  • سید محمدحسین نوری موگهی، زهرانادیا شریفی، شبنم موثقی، عطارد سادات مصطفوی نیا*

    با توجه به نقش مهم اکسید نیتریک (Nitric oxide, NO) در بسیاری از فرآیندهای بیولوژیک در سلول ها و بافت های بدن از جمله در دوره حاملگی و مراحل مختلف آن، این مطالعه تاثیر ماده ای بنام L-Arginine به عنوان پیش ساز نیتریک اکساید و ماده ای بنام L-NAME) (L-NG-Nitroarginine-Methyl Ester, به عنوان مهارکننده سنتز آن را بر روی تغییرات ساختاری و استریولوژیکی تیموس موش صحرایی باردار بررسی کرده است. 32 سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار با سن متوسط هشت هفته و وزن 250-200 گرم به طور تصادفی به 4 گروه هشت تایی شامل گروه کنترل، mg/kg 200L-Arginine ،mg/kg 20 L-NAME و L-Arginine  + L-NAME تقسیم شدند. در روز 18 حاملگی، موش ها با اتر بیهوش و سپس تیموس آن ها خارج و در فرمالین 10 درصد فیکس شد. پس از پاساژ بافتی مقاطع با روش هماتوکسیلین- ایوزین (E&H) رنگ آمیزی و بررسی بافت شناسی و مورفومتری انجام شد. L-Arginine با اثر تحریکی خود بر سنتز اکسید نیتریک، باعث افزایش جمعیت لنفوسیت T در تیموس و در نتیجه افزایش ضخامت کورتکس شده و از طرفی L-NAME با اثر مهاری بر سنتز اکسید نیتریک، باعث کاهش ضخامت مدولا می شود. تحلیل واریانس نشان داد که ضخامت کورتکس و مدولای تیموس در گروه L-Arginine در مقایسه با گروه کنترل اختلاف معنی داری به ترتیب در سطح p=0.000 و p=0.002 داشت. ضخامت کورتکس و مدولا درگروه L-NAME کاهش معنی داری در مقایسه با گروه کنترل در سطح p=0.000 شان داد.

    کلید واژگان: اکسید نیتریک, تیموس, L-arginine, L-NAME, مورفومتری}
    SMH Noori Moogahi, ZN Sharifi, Shabnam Movaseghi, A Mostafavinia *

    Considering the important role of Nitric Oxide (NO) in many biologic processes of cells and tissues including during pregnancy and its different stages, this study investigated the effects of L-Arginine as a NO precursor and L-NAME as a NO inhibitor on structural and stereological changes of the thymus in pregnant rats. In this experimental study, thirty-two female Wistar rats, aged 8 weeks and weighing 200-250g, were randomly divided into 4 groups: Control, L-Arginine (200 mg / kg), L-NAME (20 mg / kg) and L-Arginine + L-NAME; 8 rats in each group. On the 18th day of pregnancy, the rats anesthetized with ether, then, their thymus was extracted and fixed in 10% formalin. After tissue passage, the sections were stained with H&E and the histological and morphometric studies were performed. L-Arginine with its stimulative effect on NO synthesis in thymus causes to increase T-lymphocyte population, therefore thickness of cortex is increased and thickness of medulla decreased. Analysis of variance showed that the thickness of cortex and medulla of thymus in the L-Arginine group was significantly different in comparison with the control group, with p=0.000 and p=0.002, respectively. The thickness of cortex and medulla in the L-NAME group showed a significant decrease, with p=0.000, compared to the control group.

    Keywords: nitric oxide, Thymus, L-arginine, L-NAME, Morphometry}
  • سید محمدحسین نوری موگهی*، زهرا نادیا شریفی، شبنم موثقی، عطارد سادات مصطفوی
    زمینه

    امروزه نیتریک اکساید (NO) به عنوان تنظیم کننده بسیاری از فرآیندهای بیولوژیک سلول های بدن، از جمله سلول های اپی تلیالی روده شناخته شده است. لذا این مطالعه به منظور بررسی تغییرات ارتفاع و تعداد سلول های اپی تلیال دوازدهه موش صحرایی به دنبال تجویز L-Arginine (به عنوان پیش ساز) و (L-NG-Nitroarginine Methyl Ester ,L-NAME) به عنوان مهارکننده سنتز نیتریک اکساید انجام گرفت.

    روش کار

    40 سر موش صحرایی ماده با وزن 250-200 گرم و سن 8 هفته، به 5 گروه 8 تایی تقسیم شدند. به غیر از گروه کنترل، بقیه گروه ها به ترتیب ml/kg2 نرمال سالین، mg/kg200 L-Arginine، mg/kg20 L-NAME و L-Arginine + L-NAME را با همان دوزهای مشابه، به صورت داخل صفاقی به مدت 3 روز دریافت کردند. پس از دو هفته، موش ها با اتر بیهوش و دوازدهه از شکم خارج و در فرمالین 10 درصد فیکس شد. نمونه ها پس از پاساژ بافتی و رنگ آمیزی معمولی (H&E) با میکروسکوپ نوری بررسی شدند. با استفاده از اندازه گیری های مورفومتریک تعداد سلول ها شمرده و ارتفاع آن ها اندازه گیری شد. نتایج با استفاده از نرم افزارSPSS-21 و آزمون One-Way ANOVA آنالیز و p<0.05 به عنوان سطح اختلاف معنی دار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    ارتفاع و تعداد سلول های اپی تلیال در گروه دریافت کننده L-NAME افزایش یافته، ولی اختلاف معنی داری با سایر گروه ها نشان نداد (p>0.05). در گروه دریافت کننده L-Arginine نیز ارتفاع سلول های اپی تلیال کاهش یافته، ولی اختلاف معنی داری با سایر گروه ها نشان نداد (p>0.05).

    نتیجه گیری

    با وجود اهمیت NO در عملکرد بسیاری از سلول ها، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که L-Arginine و L-NAME دارای اثرات مختلفی بر ساختار، ارتفاع و تعداد سلول های اپی تلیال دوازدهه است، لکن این تغییرات از نظر آماری معنی دار نبود(p>0.05).

    کلید واژگان: نیتریک اکساید, L-Arginine, L-NAME, سلول های اپی تلیال دوازدهه}
    Introduction

    Nowadays Nitric oxide (NO) has known as a regulator of many biological processes in many cells including epithelial cell of gastrointestinal tract. In this study we investigated the effects of L-Arginine and L-NAME on epithelial cell number and height of duodenum in rats.

    Methods

    40 female rats of 200-250 gr weight and 8 weeks old were divided into 5 groups, containing 8 rats in each group. Except the control group, the other groups received normal saline (2 ml/kg), L-Arginine (200mg/kg), L-NAME (20mg/kg) and L-Arginine+L-NAME with same doses Intraperitoneally for 3 days. Two weeks later, duodenum was expelled out and fixed in 10% formalin. After tissue processing, the sections were stained with H&E method. The histological changes were assessed via light microscopy. Cell number and height were evaluated using morphometric and histologic methods. Statistical analysis was made by One-Way ANOVA followed by Tukey post hoc test to evaluate the statistical significance between different groups. P value less than 0.05 was considered statistically significant.

    Results

    There was an increase in the cell number and height of duodenal epithelium in L-NAME group; also a decrease in the cell height of duodenal epithelium in L-Arginine group. No significant difference was observed between groups (p>0.05).

    Conclusion

    Despite the importance of NO in many cells function, the results demonstrated that L-Arginine and L-NAME has no effect on number and height of duodenal epithelium.

    Keywords: Nitric Oxide, L-Arginine, L-NAME, Epithelial cells of Duodenum}
  • مریم عزیزی*، سید محمدحسین نوری موگهی، عطارد سادات مصطفوی نیا، پریوش داودی، ماکان صدر، زهرا نادیا شریفی
    زمینه

    نیتریک اکساید (Nitric oxide, NO) در کنترل بسیاری از عملکردهای فیزیولوژیک بدن شرکت دارد و نقش آن در بسیاری از فرایندهای بیولوژیک در دست بررسی است. نیتریک اکساید مولکول کوچک چربی دوستی است که توسط آنزیم نیتریک اکساید سنتتاز (Synthase, NOS) از L-Arginine،O2 و (Nicotinamide Adenine Dinucleotide Phosphate, NADHP) سنتز می شود. این مولکول دارای فعالیت های گسترده بیولوژیکی در سیستم های مختلف  می باشد و در سیستم ایمنی هم نقش محافظتی و هم نقش سیتوتوکسیک دارد. مطالعه حاضر به منظور بررسی کمی پالپ های سفید در طحال موش صحرایی باردار پس از تجویز(L-NG-Nitroarginine Methyl Ester ,L-NAME) به عنوان مهارکننده سنتز نیتریک اکساید انجام گرفته است.

    روش کار

    24 سر موش صحرایی ماده از جنس Sprague Dawley با وزن متوسط250-200 گرم و سن متوسط 8 هفته، پس از جفت گیری و مشاهده پلاک واژینال که به عنوان روز صفر حاملگی در نظر گرفته می شد به سه گروه 8تایی تقسیم شدند. به غیر از گروه کنترل، بقیه گروه ها به ترتیب ml/kg 2 نرمال سالین، mg/kg 20 ماده  L-NAME به   صورت داخل صفاقی، در روزهای سوم، چهارم و پنجم حاملگی دریافت کردند. در روز هیجدهم بارداری، طحال موش ها خارج و در فرمالین 10 درصد نگهداری شده و پس از پاساژ بافتی و رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ایوزین (H&E)، تغییرات ایجاد شده با میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفت. سپس مطالعات استریولوژیک از نظر تعداد و اندازه متوسط قطر پالپ های سفید به وسیله نرم افزار Image Tools III انجام شد.

    یافته ها

    در بررسی های کمی  انجام شده بین گروه های مختلف، تعداد  پالپ های طحال موش های گروه دریافت کننده  L-NAME نسبت به بقیه گروه ها کاهش معنی داری را نشان داد (05/0>P)، ولی در اندازه پالپ های سفید در مقایسه با گروه نرمال سالین و کنترل تفاوت معنی داری از لحاظ آماری مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    مطالعه حاضر نشان می دهد که مهار سنتز نیتریک اکساید توسط L-NAME بر پالپ های سفیدطحال موش باردار از نظر تعداد آن ها تاثیر داشته و باعث کاهش آن ها شده است.

    کلید واژگان: نیتریک اکساید, پالپ سفید طحال, موش صحرایی}
    Background

    Nitric oxide is involved in many physiological functions of the body. And its important roles in biological process is still the matter of investigation. Nitric oxide is synthesized from the amino acid L-arginine by NO synthase in the presence of oxygen and NADHP (Nicotinamide Adenine Dinucleotide Phosphate). It has been recognized that NO has many protective roles in the immune system as well as cytotoxic effects. The present study was conducted to investigate the stereological changes of white pulp of spleen in pregnant rats following L-NAME administration as a NO synthase inhibitor.

    Methods

    Twenty four female Sprague Dawley rats of 8 weeks old and 200-250 gr weight were selected. They were divided into three groups including 8 rats in each group after mating and observing vaginal plaque. All groups except the control group received 2 ml/Kg saline and 20 mg/Kg L-NAME intraperitoneally on days 3rd, 4th and 5th of pregnancy. On the 18th day of pregnancy, the rats were  sacrificed and their spleen were removed. The spleen were fixed in 10% formalin and sections were stained with H&E. Quantitative measurement such as the number and mean diameter of white pulps were performed through light microscopy and Image tools III software.

    Results

    In the L-NAME group we found no statistical significant in the mean diameters of white pulp in comparison with control and saline groups. However, the number of white pulps were decreased in L-NAME group which statistically was significant (P<0.05).

    Conclusion

    We conclude that the L-NAME as NO synthase inhibitor could decrease the number of white pulps in spleen of pregnant rats.

    Keywords: Nitric oxide, White pulp, Pregnant rat}
  • شبنم موثقی، سیمین محکی زاده، سید محمد حسین نوری موگهی *
    زمینه و هدف
    افزایش مشکل چاقی و اضافه وزن در سه دهه اخیر بیانگر اثرگذاری شدید عوامل محیطی بوده و چربی ها از مهم ترین منابع غذایی انسان به شمار می روند که دریافت بیش از حد آنها از جمله ابتدایی ترین دلایل چاقی است. از بین اجزای رژیم غذایی، اسیدهای چرب غیراشباع بیشترین رابطه را با چاقی دارا هستند. این مطالعه به منظور تعیین اثر جیره غذایی حاوی اسیدهای چرب پلی غیراشباع (PUFA) بر تغییرات وزن خرگوش و ویژگی های ماکروسکوپی کولون انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی 24 سر خرگوش ماده نژاد آلبینو به دو گروه تجربی (سه زیر گروه کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت) و کنترل (سه زیر گروه) تقسیم شدند. گروه های تجربی تحت رژیم غذایی حاوی روغن ذرت قرار گرفتند. تمامی حیوانات در انتهای ماه های اول، دوم و سوم توزین و پس از بیهوشی تشریح و از کولون آنها نمونه برداری شد. هر نمونه از لحاظ خصوصیات ماکروسکوپیک (شکل و نظم هاستروسیون های موجود در بین تنیاکولی ها) مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    افزایش وزن حیوانات گروه های مختلف تجربی در مقایسه با گروه های شاهد در اثر مصرف طولانی مدت روغن ذرت به صورت طبیعی بود؛ اما نظم هاستروسیون های موجود در بخش های مختلف کولون از بین رفته بود.
    نتیجه گیری
    رژیم غذایی حاوی اسیدهای چرب پلی غیراشباع اثری بر تغییرات وزن حیوانات نداشت و فقط باعث هاستروسیون های نامنظم با جدار نازک در لایه عضلانی کولون گردید.
    کلید واژگان: اسیدچرب پلی غیراشباع, کولون, هاستروسیون, رژیم غذایی, وزن, خرگوش}
    Movaseghi Sh, Mahaki Zadeh S., Noori Moogehi Smh*
    Background And Objective
    Overweight and obesity are increasing in the last three decades indicates the strong influence of environmental factors. Fats are the most important sources of human food which is considered as one of the reason for obesity. Among the components of the diet, poly unsaturated fatty acids (PUFA) are resulting in obesity. This study was done to evaluate the effect of diets containing poly unsaturated fatty acid on body weight and colon macroscopic properties in rabbit.
    Methods
    In this experimental study, 24 female rabbits were allocated into three experimental groups including short, medium and long term and control groups (three subgroups). Animals in experimental groups were received diet containing corn oil for one month (short term), two months (medium term) and three months (long term). Animals at the end of the first, second and third months, were weighed and dissected and taken biopsy from colon. The macroscopic properties of the samples including shape and arrangement of Haustration were evaluated.
    Results
    Over weight was not in the long – term consumption of corn oil in comparison with controls, but Haustra organization in different parts of the colon were disappeard in experimental animals.
    Conclusion
    The diet containing poly unsaturated fatty acid causes macroscopic alteration in rabbit colon.
    Keywords: Unsaturated fatty acids, Weight, Diet, Colon, Haustration, Rabbit}
  • مریم خانه زاد، سید محمدحسین نوری موگهی*، ثریا پروری
    مقدمه
    نیتریک اکساید (NO) مولکول کوچک چربی دوستی است که توسط آنزیم نیتریک اکساید سنتاز از پیش سازL-Arginine در بسیاری از اندام های بدن تولید می شود.
    هدف
    با توجه به نقش مهم نیتریک اکساید در بسیاری از فرایندهای بیولوژیک بدن خصوصا سیستم قلبی- عروقی، هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات تحریکی و مهاری آن بر قلب است.
    مواد و روش ها
    40 سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار با وزن 200-250 گرم و سن متوسط 8 هفته، بعد از اطمینان از بارداری به پنج گروه (n=8) تقسیم شدند. به جز گروه کنترل بقیه گروه ها به ترتیب mg/kg1 نرمال سالین، L-Arginine، L-NAME و مخلوط دو ماده L-Arginine و L-NAME را با همان دوزهای مشابه در روزهای سوم، چهارم و پنجم حاملگی به صورت تزریق داخل صفاقی دریافت کردند. سپس در روز 18 حاملگی بیهوش و قلب حیوانات خارج و بعد از اندازه گیری وزن و حجم به روش هماتوکسیلین ائوزین (H&E) رنگ آمیزی و تغییرات بافت شناسی با میکروسکوپ نوری بررسی شدند.
    یافته ها
    در بررسی مقایسه ای با آزمون ANOVA علیرغم افزایش حجم و وزن قلب در گروه L-NAME، اختلاف آماری معنا داری بین گروه ها دیده نشد، ولی بیشترین تغییرات بافتی نسبت به سایر گروه ها در گروه L-NAME قابل رویت بود.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که L-NAME در مرحله بارداری می تواند به واسطه کاهش سطح NO باعث تغییرات بافت شناسی در بافت قلب شود.
    کلید واژگان: قلب, موش صحرایی, نیتریک اکساید, L, Arginine, L, NAME}
    M. Khanehzad, M. H. Noori, Moogahi*, S. Parvari
    Backgrounds
    Nitric oxide (NO) as a lipophilic small molecule is produced from L- Arginine by a family of Nitric oxide Synthase (NOS) enzymes in living organisms.
    Objective
    NO is now recognized as an important signaling molecule involved in a wide range of physiological and pathophysiological processes including cell growth, apoptosis and immunological regulation. The aim of this study is investigation of Nitric oxide effects on Volume, Weight and Histology of Pregnant, s rat Heart.
    Material and Methods
    Forty female Wister rats, weighing 200- 250 gr with a mean age of 8 weeks, were divided into 5 groups (n=8) after making sure that the experimental rats were pregnant. The first group was received 2mg/kg normal saline and the others were received respectively 200mg/kg L-Arginine, 20mg/kg L-NAME and a mixture of the same doses of L-Arginine & L-NAME on 3, 4 and 5th gestational days via intraperitoneal. The control group was not received any injection. Hearts were removed on 18th gestational days, then after weight and volume measuring and tissue preparation via staining by routine H&E methods studied by Light microscopy.
    Results
    Despite the increasing in weight and volume of the L-NAME group, there were no significant differences between groups but most histological changes in L-NAME group were observed.
    Conclusion
    We found that L-NAME in pregnancy can cause histopathological changes in heart tissue via decreasing levels of NO.
    Keywords: Heart, Rat, Nitric oxide, L, NAME, L, Arginine}
  • بهاره حبیبی، حمیدرضا صادقی پور رودسری *، بهجت سیفی، سید محمدحسین نوری موگهی، طاهر اکبری سعید
    Bahareh Habibi, Hamid Reza Sadeghipour*, Behjat Seifi, Mohammad Hossein Mugahi, Taher Akbari Saeed
    Introduction
    Varicocele is a pathological dilation of spermatic cord vein plexus، and celecoxib، an inhibitor of cyclo-oxygenase-2، is widely used in the treatment of chronic inflammation. So، we examined the effects of celecoxib on inflammatory cytokines، testicular Sertoli and spermatogonial cells number، seminiferous tubule diameter، and sperm indices in immature male rats with induced varicocele.
    Methods
    Twenty four immature Wistar male rats (100-120 gr) were randomly assigned into four groups (sham، varicocele، celecoxib sham and celecoxib varicocele). The sham group underwent sham operation، and the varicocele group underwent partial ligation of the renal vein to induce experimental varicocele. In the celecoxib group 30 mg/kg celecoxib was administrated for 5 weeks (8-13 weeks) by gavage. Serum، testis and sperm samples were collected at the end of 13 weeks for evaluation of celecoxib effects. Histological evaluation of the testis was made by periodic acid Schiff staining. Levels of cytokines IL-6 and INF- γ in serum and testis were assessed by ELISA kits. Sperm indices، seminiferous tubule diameter، and cell counts were evaluated.
    Results
    Celecoxib caused a significant decrease in concentration of serum and testis inflammatory cytokines، compared to the varicocele group (P<0. 05). Celecoxib also significantly increased testicular cell numbers (Sertoli cells and spermatogonia)، seminiferous tubule diameter and sperm motility compared to the varicocele group (P<0. 05).
    Conclusion
    Varicocele has a detrimental effect on fertility by increasing cytokines levels and decreasing cell numbers، seminiferous tubule diameter and sperm indices، and celecoxib may be beneficial for treatment of varicocele by improving varicocele side effects.
    Keywords: Celecoxib, Varicocele, IL, 6, INF, γ Testicular tissue}
  • سید محمدحسین نوری موگهی، تهمینه مختاری، آمنه امیدی، نسرین تک زارع
    زمینه و هدف
    با توجه به نقش مهم نیتریک اکساید (NO) در فرایندهای بیولوژیک سلول و بافت های بدن از جمله سیستم گوارش، نیتریک اکساید به عنوان یک مولکول پیام بر نقش مهمی در وقایع فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی در ناحیه معدی- روده ای دارد. مطالعه حاضر به منظور بررسی تغییرات سلول های حاشیه ای معده در موش صحرایی باردار پس از تجویز L-NG-Nitroarginine Methyl Ester (L-NAME) به عنوان مهارکننده سنتز نیتریک اکساید انجام گرفته است.
    روش بررسی
    24 سر موش صحرایی ماده با وزن متوسط250-200 گرم و سن متوسط هشت هفته مورد استفاده قرار گرفتند، پس از جفت گیری و مشاهده پلاک واژینال، این مرحله به عنوان روز صفر حاملگی در نظر گرفته شد. سپس موش ها به سه گروه هشت تایی تقسیم شدند. به غیر از گروه کنترل، بقیه گروه ها به ترتیب ml/kg 2 نرمال سالین و ml/kg L-NAME 20 را به صورت تزریق داخل صفاقی، در روزهای سوم، چهارم و پنجم حاملگی دریافت کردند. در روز 18 بارداری، موش ها کشته شده و معده موش ها خارج و در فرمالین 10 درصد قرار داده شد. پس از رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین (H&E)، تغییرات کمی با نرم افزار استریولوژی Image Tools III و تغییرات کیفی با میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرارگرفت.
    یافته ها
    داده ها نشان داد که تعداد (با میانگین 32/4±3/61) و قطر سلول های حاشیه ای معده موش های گروه دریافت کننده L-NAME (با میانگین قطر μm18/1±12/16) در مقایسه با گروه نرمال سالین و کنترل از لحاظ آماری تفاوت معنا دار داشت (05/0P≤).
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که L-NAME با تاثیر بر سنتز NO در مرحله ی بارداری باعث کاهش تعداد و افزایش اندازه سلول های حاشیه ای معده می شود و اثرات مخربی بر ساختار سلول های حاشیه ای معده دارد.
    کلید واژگان: نیتریک اکساید, L, NAME, سلول های حاشیه ای معده, بارداری, موش صحرایی}
    Seyed Mohammad Hossein Noori Mugahi, Tahmineh Mokhtari, Ameneh Omidi, Nasrin Takzaree *
    Background
    Considering nitric oxide (NO) has an important role in many biologic processes of cells and tissues such as in the digestive system and in this system act as a second messenger in pathological and physiological events in gastrointestinal region، in this study we investigated the effects of L-NG-Nitro arginine Methyl Ester (L-NAME) as the NO formation inhibitor on parietal cells of stomach in pregnant rats.
    Methods
    Twenty four female rats were prepared and with eight weeks old and 200-250 g weight were used in this study. After matting of the female rats with the male rats، time of observing vaginal plaque considered as the zero day of pregnancy. Then the animals were divided into three groups of studying. Each group was containing eight rats. In this study، except the control group، the saline group received 2 ml/kg normal saline and experimental group received 20 ml/kg L-NAME interaperitoneally (IP)، respectively on third، fourth، and fifth days of pregnancy for evaluation of its effects. On the 18th day of pregnancy، after anesthesia with ether، the animals were killed and dissected and the laparotomy was performed to separate the mother’s stomach. Then، the stomach was fixed in 10% formalin and after tissue passage، the sections were stained with Hematoxylin-Eosin (H&E). Then the changes of count and diameter in parietal cells were observed via light microscopy and Image Tools III.
    Results
    Results of this study after analysis showed the significant changes in parietal cells count (mean 61. 3±4. 32) and its diameters (mean 16. 12±1. 18 µm) in L-NAME group in comparison to control and the sham groups in pregnant rats (P≤0. 05).
    Conclusion
    Results of this study showed L-NAME with effects on NO synthesis can reduce the count of parietal cells and increase its diameter in pregnant rats and has destructive effects on structure of stomach parietal cells in pregnancy rats.
    Keywords: L, NAME, nitric oxide, parietal cells, pregnancy, rat}
  • سید محمدحسین نوری موگهی*، مریم خانه زاد، طیبه رستگار
    مقدمه
    نیتریک اکساید به عنوان یک پیامبر داخل سلولی و بین سلولی در بسیاری از فرآیندهای بیولوژیک بدن از جمله عملکرد صحیح کلیه نقش مهمی را بر عهده دارد. لذا مطالعه حاضر جهت بررسی اثر مهاری L-NAMEبر وزن و ساخنار بافتی کلیه موش صحرایی باردار انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    24 سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار با وزن متوسط250-200 گرم و سن متوسط 8 هفته، پس از جفت گیری و مشاهده پلاک واژینال که به عنوان روز صفر حاملگی در نظر گرفته می شود به 3 گروه 8 تایی تقسیم شدند. به غیر از گروه کنترل، بقیه گروه ها به ترتیب ml/kg/ip1 نرمال سالین، mg/kg/ip1 ماده L-NAME، در روزهای سوم، چهارم و پنجم حاملگی دریافت کردند. در روز هیجدهم بارداری، موش ها با اتر بیهوش و پس از خروج کلیه ها به روش لاپاراتومی توسط محلول کلروفرم کشته شدند. پس از اندازه گیری وزن،کلیه ها در فرمالین 10 درصد فیکس شد. سپس پاساژ بافتی و رنگ آمیزی با روش هماتوکسیلین- ائوزین (E&H)، انجام و تغییرات بافتی با میکروسکوپ نوری الیمپوس مدل Cx31 ساخت ژاپن مورد بررسی قرارگرفت. برای آنالیز آماری از نرم افزار SPSS 16 و آزمونOne way ANOVA استفاده شد.
    یافته های پژوهش:در بررسی مقایسه ای با آزمون ANOVA علی رغم افزایش وزن کلیه ها در گروه L-NAME، اختلاف آماری معنی داری (P<0/01) بین گروه ها وجود نداشت. در تصاویر مربوط به گروه L-NAME. به هم خوردگی نظم در قشر و گلومرول های کلیوی، ارتشاح لنفوسیتیک و احتقان عروق خونی) Congestion(دیده شد.
    بحث و نتیجه گیری
    مطالعه حاضر نشان می دهد که تجویز L-NAME در دوره ی بارداری ممکن است از طریق کاهش سطح NO باعث تخریب ساختار بافتی کلیه شود.
    کلید واژگان: نیتریک اکساید, کلیه, L, NAME}
    Mh Nori Mogohi *, M. Khanzad, T. Rastegar
    Introduction
    According to the important role of Nitric oxide (NO) in many biological processes in cells and tissues, in this study we examined the inhibitory effects of L-NAME on weight and histology of a pregnant rat kidney.
    Materials And Methods
    24 Wistar rats weighing 200- 250 gr with a mean age of 8 weeks upon observing vaginal plaque that has been considered as day zero of pregnancy were divided in 3 groups of 8. Except the control group the remaining groups received normal saline (1mg/kg/ip), L-NAME (1 mg/kg/ip) during 3, 4 and 5th days of pregnancy. On the 18th day of pregnancy the rats were anesthetized by ether and via laparotomy the kidneys were removed. Kidneys fixed in 10% formalin and after tissue sample preparation, general (H + E) staining was performed. Finally the Histomorphological changes were studied by light microscopy.
    Findings
    Despite the increasing in weight of the L-NAME group, There was no significant differences between groups (P<0.01) but in L-NAME group were observed disorder of the cortex and capsule of a kidney, immune cell infiltration, and congestion blood vessels. Discussion &
    Conclusion
    Results of this study showed that L-NAME in pregnancy can cause damage in kidney tissue via decreasing levels of NO.
    Keywords: Kidney, Nitric oxide, L, NAME}
  • سیده مریم کاملی، سید محمدحسین نوری موگهی *، هاتف قاسمی حمیدآبادی
    هدف
    این مطالعه به ارزیابی اثرات تراتوژنیک جنتامایسین بر طناب های بیضه ای نوزادان خرگوش که مادران آنها در طی بارداری این دارو را دریافت کردند می پردازد.
    مواد و روش ها
    مطالعه تجربی حاضر بر روی 40 سر خرگوش 6 ماهه که در چهار گروه 10تایی (8 ماده، 2 نر) دسته بندی و با روش پلی گامی باردار شدند صورت گرفت. تزریق جنتامایسین با دوز 7/1 میلی گرم بر کیلوگرم در عضلات سرینی خرگوش های باردار به ترتیب در گروه های زیر: 1- (کنترل (که هیچ ماده ای دریافت نکردند)، 2- دوره ی پیش از تمایز (از روز اول احتمال بارداری تا روز هشتم)، 3- دوره ی رویانی (از روز نهم تا شانزدهم) و 4- دوره جنینی (از روز بیستم تا بیست و هفتم) به مدت 8 روز انجام شد. بعد از تولد از نوزادان نر (سه روزه) نمونه برداری بیضه به عمل آمد. نمونه ها جهت مطالعات بافت شناسی با روش هماتوکسیلین-ائوزین رنگ آمیزی و با میکروسکپ نوری بررسی شدند.
    نتایج
    تزریق جنتامایسین به مادر باردار در مرحله ی پیش از تمایز جنینی موجب مجرادار شدن (کانالیزاسیون) طناب های بیضه ای و تبدیل آن ها به لو له های منی ساز در نوزاد شد. همچنین تزریق در دوره ی رویانی موجب افزایش قطر لوله های منی ساز شد، اما در نوزادان مادرانی که در دوره پیش از تمایز جنینی دارو دریافت کردند تغییراتی مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    نتایج به دست آمده نشان داد که مصرف جنتامایسین جهت درمان عفونت های دوران بارداری، خصوصا در دوره های پیش از تمایز و رویانی بر مورفوژنز طناب های بیضه ای جنین خرگوش موثر بوده و موجب بلوغ زودرس می شود.
    کلید واژگان: جنتامایسین, بارداری, طناب های بیضه ای, خرگوش}
    Aim
    In this study، the teratogenic effects of Gentamicin on newborn spermatic cords of rabbits whose mothers received this medication during pregnancy is investigated.
    Material And Methods
    The experimental study was done on forty rabbits 6-month old that were divided into 4 groups of 10 (8 females and 2 males) and polygamously impregnated. 1. 7/mg/kg dosage Gentamicin injections were done in gluteal muscles of pregnanted rabbits in the following groups: 1. control (did not receive any medication)، 2. predifferentiation (from 1th to 8th pregnancy days)، 3. embryogenic period (from 9th to 16th) and 4. fetal period (from 20th to 27th) for 8 days. After birth، three days old male newborns testes were dissected. Samples were stained using H&E method and light microscopy studies were done.
    Results
    Gentamicin injection to pregnant mother before embryonic differentiation was caused canalization of spermatic cords and their conversion to seminiferous tubules in newborn. Also embryonic stage injection increased seminiferous tubules diameter، but was not observed any changes in newborn whose mother had received medication in embryonic Predifferentiation.
    Conclusion
    Results showed that using Gentamicin for pregnancy infection treatment especially before differentiation and embryonic stages were effective on rabbit newborn spermatic cords morphogenesis and caused early maturation.
    Keywords: Gentamicin, Pregnancy, Spermatic cords, Rabbit}
  • بهاره حبیبی، بهجت سیفی، حمیدرضا صادقی پور رودسری*، علی اکبر امیرزرگر، سید محمدحسین نوری موگهی
    زمینه و هدف
    واریکوسل اتساع شبکه وریدی طناب اسپرماتیک است که اثرات تخریبی و وابسته به زمانی را سبب می شود. از این رو اثرات آن را در طول زمان بر میزان IL-6 و اینترفرون-گاما در سرم و بافت بیضه، بر تعداد سلول های سرتولی و اسپرماتوگونی، قطر لوله های منی ساز و فعالیت اسپرم در موش های نابالغ بررسی نمودیم.
    روش بررسی
    تعداد 36 سر موش نابالغ (6-5 هفته) بررسی شدند. گروه شم تحت عمل جراحی شم قرار گرفت و در گروه واریکوسل با بستن ورید کلیوی، واریکوسل القا گردید. 9، 11 و 13 هفته بعد از جراحی، نمونه ی سرم، سمن و بافت بیضه برای بررسی های بافت شناسی (شمارش سلول های سرتولی، اسپرماتوگونیا، قطر لوله های منی ساز)، درصد تحرک و زنده مانی اسپرم و میزان سایتوکین ها جمع آوری شد.
    یافته ها
    واریکوسل سبب افزایش معناداری در غلظت IL-6 و INF-γ سرم و بافت بیضه در مقایسه با گروه شم و گروه واریکوسل زمان قبل شد)]18±142V.S 76±442)W11 (86±266V.S 77±605)W13:IL-6 سرم](21±300V.S 36±1148)W11 (21±300V.S 36±1148)W13:IL-6 بافت[.](212±488V.S 38±1578)W11 (320±1002V.S 707±2025) W13: INF-γ سرم[،](10±62V.S 17±135)W11 (2±91V.S 16±182)W13: INF-γ بافت[(05/0>P). واریکوسل با گذشت زمان تعداد سلول های سرتولی (05/0>P) و اسپرماتوگونی را نسبت به گروه شم و گروه واریکوسل قبل کاهش داد (05/0>P). در بررسی لوله های منی ساز، قطر داخلی، خارجی و ضخامت آن در مقایسه با گروه شم مربوطه و گروه واریکوسل قبل کاهش داشت.](2/10±103V.S 2/12±104)W11 (2/12±123V.S 7/1±100)W13: قطر داخلی[،](6/9±207V.S 4/7±238)W11 (7/13±244V.S 6/9±207)W13: قطر خارجی[،](2/5±76V.S 5/1±64)W11 (4/0±62V.S 2/5±76)W13: ضخامت لایه اپیتلیالی[(05/0>P). در همه ی گروه ها، تمام گونه های تحرک و زنده مانی اسپرم در مقایسه با گروه شم مربوطه کاهش یافت (05/0>P).
    نتیجه گیری
    القای واریکوسل با گذشت زمان اثرات مخربی بر سطح سایتوکین های التهابی دارد و سبب کاهش تعداد سلول های سرتولی، اسپرماتوگونی، کاهش قطر لوله های منی ساز و کاهش تحرک و زنده مانی اسپرم می گردد.
    کلید واژگان: اینترلوکین, 6, اینترفرون گاما, واریکوسل, موش های نابالغ}
    Bahareh Habibi, Behjat Seifi, Hamidreza Sadeghipour Roud, Sari *, Ali Akbar Amir Zargar, Seyed Mohammad Hossain Noori Mugahi
    Background
    Varicocele is a dilated vein of the pampiniform plexus that cause to det-rimental time-dependent effects so this study describes the effect of varicocele on the level of IL-6 and interferon gamma in serum and testis tissue، number of sertoli and spermatogonia cells، seminiferous tubules diameter and sperm activity in immature rats.
    Methods
    Thirty six immature rats، 5-6 weeks aged were investigated in this study. The sham groups underwent sham operation and varicocele groups underwent partial liga-tion of the renal vein. Serum، testis and sperm samples were collected at 9، 11، and 13 weeks after induction of varicocele or sham operation to evaluate histological parame-ters (seminiferous tubules diameter، number of sertoli and spermatogonia cells)، per-centage of sperm motility and viability and levels of cytokines. Testicular morphology was evaluated.
    Results
    Varicocele significantly caused an increase in serum and testis IL-6 and inter-feron gamma، compared to related sham groups and previous varicocele groups (P<0. 05). Varicocele significantly caused decreases in sertoli cells and spermatogonia cells number with increasing varicocele time، compared to related sham groups and previous varicocele groups (P<0. 05). In the evaluation of seminiferous tubules diameter external، internal and epithelium diameter were decreased compared to sham related groups and previous varicocele groups. In all varicocele groups، all kind of sperm motility and viability decreased compared to the related sham-operated groups (P<0. 05). Varicocele had deteriorating effects on testis tissue because our observations in varicocele groups demonstrated that the external، internal and germinal epithelium height was reduced by the time and in the evaluation of testicular cells، sertoli and spermatogonia cells number were decreased by the time compared to sham related groups and previous varicocele groups.
    Conclusion
    This study suggests varicocele had a detrimental time-dependent effect on cytokines levels and decrease in sertoli and spermatogonia cells number، seminiferous tubules diameter and sperm indices.
    Keywords: immature rats, interferon, gamma, interleukin, 6, varicocele}
  • سید محمد حسین نوری موگهی، مریم خانه زاد، ماکان صدر، شقایق روح الهی، سیده مریم کاملی
    مقدمه
    گیاه ختمی (Alcea sulphurea)از جمله گیاهانی است که با اثرات دارویی متنوع به ویژه اثر بر سیستم موکوسیلیاری از دیرباز به عنوان داروی رقیق‎کننده و خلط‎آور شناخته شده است.
    هدف
    مطالعه حاضر به بررسی مقایسه اثرات موکولیتیک گیاه ختمی با داروی رایج برم هگزین، با توجه به تغییرات استریولوژیک سیستم موکوسیلیاری نای مرغ می ‎پردازد.
    روش بررسی
    30 مرغ نژاد لگهورن (Leghorn) به طور تصادفی در پنج گروه شش تایی تقسیم شدند. گروه اول شاهد و گروه های دیگر به مدت 12 روز به ترتیب برم هگزین خوراکی، سرم نمکی نبولایز، ختمی خوراکی و ختمی نبولایز (به صورت بخور از طریق ماسک) دریافت کردند. در روز 12 مرغ‎ها کشته و نای آنها جدا شد و پس از تهیه نمونه بافتی و رنگ آمیزی به روش رنگ‎آمیزی اختصاصی (PAS)، تعداد و اندازه غدد موکوسی و مژک ها با استفاده از نرم افزار Image tools III شمارش و اندازه گیری شد.
    نتایج
    تعداد و اندازه غدد موکوسی و اندازه مژک ها در گروه ختمی نبولایز به طور معنی داری بیشتر از گروه های شاهد، برم هگزین و سرم نمکی نبولایر بود. در گروه ختمی خوراکی نیز این تعداد بیشتر از سه گروه دیگر بوده، ولی این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود.
    نتیجه گیری: با توجه به اثرات موکولیتیک بیشتر عصاره گل ختمی نبولایز نسبت به برم هگزین و از طرفی عوارض جانبی داروهای موکولیتیک، استفاده از آن در بیماری های عفونی تنفسی جهت خلط آوری پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: برم هگزین, سیستم موکوسیلیاری, گل ختمی, نای مرغ}
    Smh Noori Moogahi, M. Khanehzad, M. Sadr, Sh Roholahi, Sm Kameli
    Background
    Alcea sulphurea (A. S) with various drug effects، especially on mucociliary system as dilutor drug and sputum collection is known.
    Objective
    This study examined the comparative effects of A. S and Bromhexine HCL (B. H) on mucociliary system chicken trachea.
    Methods
    In this experimental study 30 Leghorn chickens were randomly divided into five groups of six. One group was considered as Control and the other four groups during 12 days received oral B. H، oral A. S extract، nebulas normal saline and Nebulized A. S extract respectively. After 12 days the chicks were killed and the biopsy samples from the middle tracheal were taken for histopathology study using PAS methods under Light microscopy. Finally Image tools III Software were used for counting of size and number of mucous glands and cilia.
    Results
    Results of the analysis of data showed a significant increase of number and the size of mucous glands، also the size of cilia in Nebulized A. S group in comparison to Control group، oral B. H، normal saline. The oral A. S extract group showed the increase in numbers and sizes of cilia and mucous glands but they weren’t significant.
    Conclusion
    According to more mucolytic effects of A. S extract than Bromhexine HCL and side effects for drugs mucolytic is recommended to be used that respiratory and inflammatory diseases of the A. S extract.
    Keywords: Alcea sulfueae, Bromhexine HCL, Chicken trachea, Mucociliary system}
  • کامران رخشان، جواد نصرالله زاده، سید محمدحسین نوری موگهی، شبنم بابازاده، حمیدرضا صادقی پور رودسری
    زمینه و هدف
    سرطان پستان یکی از مهم ترین علل مرگ ومیر زنان به شمار می رود. یکی از تغییرات بیان ژنی دخیل در سرطان پستان، افزایش بیان ژن رسپتور فاکتور رشد اپیدرمال انسانی (HER2/neu) می باشد. تغذیه بر تنظیم ترشح هورمون ها و میزان خطر ابتلا به سرطان پستان تاثیر می گذارد. یکی از این عوامل میزان و نوع چربی های موجود در رژیم غذایی است. در این مطالعه اثر مصرف رژیم های غذایی حاوی روغن گامالینولنیک اسید (GLA) و دوکوزاهگزاانوییک اسید (DHA) به تنهایی و یا همراه با تزریق داروی پاکلی تاکسل (تاکسول) در درمان تومورهای پستان موش های ماده مورد بررسی قرار گرفت.
    روش بررسی
    تعداد 30 سر موش ماده از نژاد Balb/c به طور تصادفی در شش گروه پنج تایی مورد بررسی قرار گرفتند. تومور پستان توسط روش کاشت تومور در موش ها القا شد. موش ها رژیم غذایی حاوی روغن های DHA و GLA دریافت کردند.
    یافته ها
    در تمامی گروه ها به جز گروه های دریافت کننده ی روغن DHA و DHA همراه با تاکسول، وزن حیوانات در پایان مطالعه نسبت به ابتدای مطالعه کاهش معنی دار نشان داد. میانگین حجم تومور در گروه های دریافت کننده ی روغن ذرت همراه با تاکسول (01/0P<)، روغن DHA (05/0P<) و روغن DHA همراه با تاکسول (001/0P<) در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی داری داشت. میزان بیان ژن HER-2 در گروه دریافت کننده ی روغن DHA همراه با تاکسول نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت (05/0P<).
    نتیجه گیری
    مصرف روغن DHA در کنار شیمی درمانی با داروی تاکسول باعث کاهش آثار تومورال در تومور بدخیم پستان شد و می تواند به عنوان راه کاری برای درمان سرطان پستان مورد توجه قرار گیرد.
    کلید واژگان: سرطان پستان, گامالینولنیک اسید, دوکوزاهگزاانوییک اسید}
    Kamran Rakhshan, Javad Nasrolahzadeh, Mohammadhossein Noori Mougahi, Shabnam Babazadeh, Hamid Reza Sadeghipour Roodsari
    Background
    Breast cancer is one of the most important causes of death in women. One of the various gene expression involved in breast cancer is human epidermal growth factor receptor 2 (HER2/neu) gene expression increases. Factors of dietary affect on regulation of hormone secretion and the rate of breast cancer. One of these factors is amount and type of fats in diet. Gamma-linolenic acid (GLA) and Docosah-exaenoic acid (DHA) are members of poly unsaturated fatty acids. In this study، effects of dietary GLA and DHA alone or together with paclitaxel on treatment of mice mammary carcinoma has been evaluated.
    Methods
    Thirty female balb/c mice were divided in six groups randomly. Carcinoma-tous mass induced by tumor implantation method. Spontaneous breast adenocarcinoma of mice were used as tumor stock. The tumors of these mice were removed aseptically، dissected into 0. 5 cm3 pieces. These pieces were transplanted subcutaneously into their right flank. GLA and DHA added to the mice diet two week prior to tumor implanta-tion. At the end of intervention، tumors were removed and HER2 gene expression was measured. The weight of animal and tumor volume measured weekly.
    Results
    It was not significant change in the weight of animals that consumed DHA and DHA with taxol. Tumor volume in those groups that received corn oil with taxol (P<0. 01)، DHA (P<0. 05) and DHA with taxol (P<0. 001) showed significant decrease in comparison with control group. HER2 gene expression in DHA with taxol decreased significantly in comparison with control group (P<0. 05).
    Conclusion
    Consumption of DHA oil with taxol causes decrease the volume of carcin-oma mass. The future studies with large number of sample is needed to support this finding.
    Keywords: Breast cancer, docosahexaenoic acid, gamma, linolenic acid}
  • سید محمدحسین نوری موگهی، مریم کاملی، مریم خانه‎زاد
    مقدمه
    گل پنیرک با اثرات دارویی متنوع به ویژه بر سیستم موکوسیلیاری از دیرباز به عنوان داروی رقیق‎کننده و خلط‎آور شناخته شده است.
    هدف
    مطالعه حاضر به بررسی اثرات گل پنیرک در مقایسه با برم هگزین برسیستم موکوسیلیاری نای مرغ می پردازد.
    روش بررسی
    در این مطالعه‎ی تجربی پنج گروه شش‎تایی از جوجه مرغ‎های نژاد لگهورن تحت شرایط یکسان مورد بررسی قرار گرفته اند. چهار گروه طی 12 روز به ترتیب برم هگزین خوراکی، عصاره‎ی پنیرک خوراکی، سرم نمکی نبولایز و عصاره‎ی پنیرک نبولایز دریافت کردند و یک گروه نیز به عنوان شاهد محسوب شد. پس از 12 روز جوجه ها کشته و از ناحیه وسطی نای نمونه برداری به عمل آمده برای مشاهده با میکروسکوپ نوری آماده سازی و با روش های H&E و PAS رنگ‎آمیزی شدند. در مراحل بعدی تعداد و اندازه ی غدد موکوسی و اندازه ی مژک‎ها با استفاده از نرم افزار استریولوژیک Image tools II شمارش و اندازه گیری شدند.
    نتایج
    نتایج حاصل از آنالیز داده ها نشان داد که گروه عصاره‎ی پنیرک نبولایز در تعداد و اندازه غدد موکوسی و اندازه ی مژک‎ها نسبت به گروه شاهد، برم هگزین و سرم نمکی نبولایز تفاوت معنی داری داشت و گروه عصاره‎ی پنیرک خوراکی از نظر تعداد غدد موکوسی نسبت به سه گروه نامبرده تفاوت معنی داری نشان داد.
    نتیجه گیری: با توجه به اثرات موکولیتیک بیشتر عصاره‎ی پنیرک نسبت به برم هگزین و وجود عوارض جانبی برای دارو‎های موکولیتیک، توصیه می‎شود که در بیماری های تنفسی و التهابی از عصاره‎ی پنیرک استفاده شود.
    کلید واژگان: برم هگزین, سیستم موکوسیلیاری, گل پنیرک}
    Smh Noori Moogahi, M. Kameli, M. Khanehzad
    Background
    Malva sylvestris (M. S) with various drug effects، especially on mucociliary system as dilutor drug and sputum collection is known.
    Objective
    This study examined the effects of M. S and Bromhexine HCL (B. H) in mucociliary system of trachea chicken.
    Methods
    In this experimental study five groups of Leghorn chickens were studied under identical conditions. Four groups received oral B. H & oral M. S extract & nebulas normal saline & nebulas M. S extract during 12 days، respectively andone group was considered as control. After 12 days the chicks were killed and the biopsy samples from the middletracheal were taken for histopathology study using PAS and H & E methods under light microscopy. Finally Image tools II Software were used for counting of size and number of mucous glands and cilia.
    Results
    Results of the analysis of data showed that nebulizing of M. S increases the number and the size of mucous glands، also the size of cilia compare to 3 groups: control، oral B. H، normal saline significantly. The oral M. S extract group showed significant differences in number of the mucous glands compared with other 3 groups.
    Conclusion
    According to more mucolitic effects of M. S extract than Bromhexine HCL and side effects for drugs mucolitic is recommended to be used that respiratory and inflammatory diseases of the M. S extract.
    Keywords: Bromhexine HCL, Malva sylvestris, Mucociliary System}
  • علیرضا کرم بخش، سید محمدحسین نوری موگهی، غلامرضا حسن زاده، نسرین تک زارع
    زمینه و هدف
    نیتریک اکساید، در بسیاری از اندام های بدن پستانداران تولید شده و اثرات فیزیولوژیک و پاتولوژیک فراوانی دارد. پیش ساز تولید آن در بدن L-Arginine و سنتز آن توسط آنزیم نیتریک اکساید سنتتاز (Nitric Oxide Synthase، (NOS) بوده و مهار کننده آن L-NG-Nitroarginine Methyl Ester (L-NAME) می باشد. در این تجربه هدف مشاهده اثرات افزایش و کاهش تولید نیتریک اکساید بر وزن، حجم و هیستولوژی مخچه می باشد.
    روش بررسی
    40 سر موش سفید آزمایشگاهی (Rat) نژاد ویستار، با وزن 250-200 گرم و سن متوسط هشت هفته انتخاب و پس از اطمینان از بارداری به پنج گروه تقسیم بندی شدند. به جز گروه کنترل، بقیه گروه های باردار به ترتیب ml/kg2 نرمال سالین، mg/kg L-Arginine200، mg/kg L-NAME20 و مخلوط دو ماده L-Arginine و L-NAME را با همان دوزهای مشابه، در روزهای سوم، چهارم و پنجم حاملگی دریافت کردند. سپس در روز 18 حاملگی بیهوش، و مخچه حیوانات خارج و پس از اندازه گیری وزن و حجم به روش معمول آماده سازی و به روش هماتوکسیلین ائوزین و تری کروم ماسون رنگ آمیزی و با میکروسکوپ نوری بررسی شدند.
    یافته ها
    بررسی دو به دو گروه ها با معیار Mann-Whitney U-test در سطح 05/0 اختلاف معنی داری بین گروه L-Arginine با گروه های نرمال سالین و L-NAME و L-NAME+L-Arginine دیده شد (01/0P<). ضمنا اختلاف معنی داری بین گروه کنترل با سایر گروه ها و نیز بین گروه های L-NAME و L-NAME+L-Arginine و نرمال سالین مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    L-NAME و ترکیبات مشابه آن جهت کاهش آسیب های بافتی حاصل از نیتریک اکساید مفید می باشند.
    کلید واژگان: نیتریک اکساید, L, NAME, L, Arginine, مخچه, رت}
    Alireza Karambaksh, Seyed Mohammad Hossein Noori Mougahi, Gholam Reza Hassan Zadeh, Nasrin Tak Zaree
    Background
    Nitric oxide (NO) is produced in different body organs in mammals and numerous physiological and pathological properties are attributed to this small molecule. The precursor of this substance in the body، L-arginine، is synthesized by the enzyme nitric oxide synthase (NOS)، and it is catalyzed، and is inhibited by a substance called L-NG-nitroarginine methyl ester (L-NAME). In this study we investigated the qualitative and quantitative effects of nitric oxide on cerebellar histopathology in vivo environment via increasing and decreasing its production.
    Methods
    Forty Wister rats، weighing 200- 250 gr with a mean age of 8 weeks، were divided into 5 groups after making sure the rats were pregnant. Except the control group، the other pregnant groups، respectively received: 2 ml/kg normal saline، 200 mg/kg L-arginine، 20 mg/kg L-NAME and a mixture of the same doses of L-arginine and L-NAME on the third، fourth and fifth days of pregnancy. On day 18 of pregnancy، we anesthetized the rats، excised the cerebellum after craniotomy and fixed the organs in 10% formalin. We later prepared 5 to 6-micron in thickness tissue sections and dyed them by the routine Hematoxylin and eosin (HE) and Masson''s Trichrom staining methods before studying them by light microscopy.
    Results
    There was a significant difference between the rats receiving L-arginine and the rats in other groups (P<0. 01).
    Conclusion
    This study showed that L-NAME is capable of significantly decreasing the injury caused by nitric oxides in rat cerebellum.
    Keywords: nitric oxide, L, NAME, L, Arginine, cerebellum, rat}
  • زهرا خدابنده جهرمی، فردین عمیدی*، سیدمحمدحسین نوری موگهی، علیقلی سبحانی، افروز حبیبی، مجید ابراهیمی، کبری مهران نیا، مهدی عباسی، مهریار حبیبی رودکنار
    هدف

    بررسی انجماد شیشه ای تخمکIIM; IIegatS esahpateM)) موش سوری با دو پروتکل مختلف و ارزیابی تاثیر آن بر تغییر بیان ژن های A1APSH و DOSnM

    مواد و روش ها

    تخمک های IIM موش سوری بدون کمپلکس کومولوس در گروه های 51 تایی جمع آوری شده و به ترتیب در دو غلظت متفاوت از محلول های انجمادی اتیلن گلیکول 01 درصد، دی متیل سولفوکسید (OSMD; edixohpuslyhtemiD) 01درصد، سوکروز 5 مولار در گروه A (ISV; 1noituloS noitacifirtiV)، پروپاندیول 5/41 درصد، دی متیل سولفوکسید 5/41 درصد و سوکروز 5 مولار در گروه B (2SV; 2noituloS noitacifirtiV) منجمد شدند. تخمک ها پس از انجماد با قرار گرفتن در محلول حاوی سوکروز 1 مولار به مدت یک دقیقه و سپس دو محلول رقیق شده هر کدام به مدت 3 دقیقه ذوب شدند. سپس تخمک ها مورد لقاح قرار گرفته و در محیط کشت تا مرحله پرونوکلئوس پیش برده شدند. درصد زنده ماندن تخمک های منجمد و ذوب شده و درصد لقاح آنها ارزیابی و تغییر بیان ژن های (nitca β dna DODnM، A1A PSH) با روش واکنش زنجیره ای پلی مراز ترانس کریپتاز معکوس بررسی شد.

    نتایج

    درصد زنده ماندن تخمک های موش پس از ذوب در هر گروه به طور جداگانه با گروه کنترل مقایسه شد. نتایج این مقایسه نشان می دهد که تفاوت معنی داری بین دو گروه انجمادی و کنترل وجود دارد (100/0≥p). درصد زنده ماندن در گروه ISV (7/1 ± 2/19) نسبت به گروه IISV (5/1 ± 2/98) افزایش یافت؛ اما تفاوت قابل ملاحظه ای بین دو گروه مشاهده نشد. درصد لقاح آزمایشگاهی در دو گروه انجمادی (8/5 ± 93 درصد: ISV، 7/5 ± 43 درصد: IISV) کاهش قابل ملاحظه ای نسبت به گروه کنترل (5/1 ± 2/98) (3/2 ± 63/88 درصد) داشت. تغییر بیان ژن های A1A PSH و DOSnM بررسی شد. به طور کلی میزان فراوانی ANRm در تخمک های انجمادی در طی انجماد شیشه ای کاهش یافته؛ اما بیان ژن DOSnM در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت. ژن A1A PSH تنها در گروه های کنترل و ISV شناسایی شد.

    نتیجه گیری

    در نتیجه انجماد شیشه ای تخمک با روش کرایوتاپ potoyrC درصد زنده ماندن افزایش یافت. احتمالا کاهش توانایی تکامل و درصد لقاح در تخمک های منجمد و ذوب شده را می توان تغییر بیان ژن های مهم پس از ذوب دانست.

    کلید واژگان: تخمک, انجماد شیشه ای, A1A PSH, DOSnM}
    Zahra Khodabandeh Jahromi, Fardin Amidi, Afruz Habibi, Majid Ebrahimi, Seid Mohammad Hossein Nori Mugehe, Aligoli Sobhani, Kobra Mehrannia Ms.C., Mehdi Abbasi, Mehryar Habibi Roudkenar
    Objective

    The aim of this study was to investigate the effects of two vitrification protocols on mouse metaphase stage II (MII) oocytes and evaluate their effects on the expression of heat shock protein A1A (HSP A1A) and MnSOD genes.

    Materials And Methods

    Groups of approximately 15 oocytes without cumulus complexes were collected and vitrified with 10% (v/v) ethylene glycol (EG) + 10% (v/v) dimethylsulphoxide (DMSO) + 0.5M sucrose in group A (VSI) and 14.5% (v/v) EG + 14.5% PROH + 0.5M sucrose in group B (VSII), respectively. Thawing after vitrification was performd by placing the oocytes into 1M sucrose for 1 minute and two diluted solutions, each for 3 minutes. After thawing, the oocytes were fertilized and cultured in vitro to develop into the pronuclear stage. The survival rate of vitrified-warmed oocytes and rate of fertilization were evaluated. In addition, gene expressions (HSP A1A, MnSOD and β actin) of vitrified-warmed oocytes were also examined by reverse transcription polymerase chain reaction (RT-PCR).

    Results

    Survival rates of each group were separately compared to the control. The result showed significant differences between each experimental group compared to the control (p≤ 0.001). The survival rate of oocytes after warming was higher in VSI (91.2% ± 1.7) compared to VSII (89.2% ± 1.5) but there were no significant differences between the two groups. The rate of fertilization was significantly (p≤0.05) reduced in vitrified-warmed (VSI: 39% ± 5.8; VSII: 34% ± 5.7) oocytes compared to the control (88.36% ± 2.3). The expression of MnSOD increased in the vitrified-warmed oocytes when compared to control oocytes. We also detected HSP A1A only in the control and VSI group.

    Conclusion

    Vitrification of oocytes by cryotop resulted in high survival rate; low developmental competence and fertilization rate of vitrified-warmed oocytes which may be a result of changing expression of important genes after thawing.

    Keywords: Oocyte, Vitrification, Cryotop, Gene Expression, HSP A1A, MnSOD}
  • سید محمدحسین نوری موگهی، باقر مینایی، طوبی مهران نیا، مهناز آذرنیا، رضا شیرازی
    مقدمه
    با توجه به نقش مهم نیتریک اکساید(NO) در بسیاری از فرایندهای بیولوژیک سلول ها و بافت های بدن از جمله سیستم تولید مثل، این بررسی به منظور مطالعه تغییرات جسم زرد و فولیکول های در حال رشد تخمدان موش صحرایی پس از تجویزL-Arginie به عنوان پیش ساز و L-Name به عنوان مهارکننده سنتز نیتریک اکساید(NO) انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    40 سر موش صحرایی ماده با وزن متوسط250-200 گرم و سن متوسط 8 هفته، پس از جفت گیری و مشاهده پلاک واژینال که به عنوان روز صفر حاملگی در نظر گرفته می شد به 5 گروه 8 تایی تقسیم شدند. به غیر از گروه کنترل، بقیه گروه ها به ترتیب ml/kg/ip2 نرمال سالین، mg/kg/ip200 ماده L-Arginine، mg/kg/ip20 ماده L-Nameو مخلوط دو ماده Arginine-L و L-Name را با همان دوزهای مشابه، در روزهای سوم، چهارم و پنجم حاملگی دریافت کردند. در روز هیجدهم بارداری، موش ها با اتر بیهوش شده و تخمدان ها به روش لاپاراتومی خارج و در فرمالین 10 درصد فیکس گردیدند. پس از پاساژ بافتی و رنگ آمیزی عمومی هماتوکسیلین- ائوزین(E&H) و اختصاصی پاس(PAS)، تغییرات ایجاد شده با میکروسکوپ نوری و گراتیکول مورد بررسی قرارگرفت.
    یافته های پژوهش: موش های گروه دریافت کنندهL-Arginine از نظر کیفی تغییرات بافتی به صورت از هم گسیختگی در مناطق وسیعی از ساختمان بافتی تخمدان و در بررسی های کمی از لحاظ آماری کاهش معنی داری در تعداد و اندازه جسم زرد نشان دادند.(05/0>P)
    بحث و نتیجه گیری
    از مطالعه حاضر چنین بر می آید که NO در مرحله ی بارداری می تواند به عنوان یک عامل بازدارنده رشد سلولی مطرح بوده و سبب اختلال در عملکرد تخمدان گردد.
    کلید واژگان: نیتریک اکساید, تخمدان, جسم زرد, موش صحرایی}
    Noori Mugahi Smh, Minaee B., Mehran Nia T., Azarnia M., Shirazi R
    Introduction
    Considering the important role of nitric acid in many biologic processes of cells and tissues including reproduction, in this study we investigated the effects of L-Arginine as a NO formation progenitor and L-Name as a NO formation inhibitor on ovarian corpus luteum and growing follicle changes in pregnant rats.
    Materials and Methods
    Forty female rats of 8 weeks old and 200-250 gr. weight were divided into 5 groups, containing 8 rats in each group upon observing vaginal plaque (It has been considered as zero days at pregnancy).These 5 groups were as follows: Control, Normal Saline, L-Arginine, L-Name and L-Arginine & L-Name. Except the control group, the other groups received normal saline (2 ml/kg/ip), L-Arginine (200mg/kg/lip), L-Name (20mg/kg/lip) and a mixture of two substances for L-Arginine & L-Name group respectively on 3th, 4th, and 5th days of pregnancy. On the 18th day of pregnancy, after anesthesia with ether, laparatomy was performed to separate the mother’s ovaries. Then, the ovaries were fixed in 10% formalin, after tissue passage, the sections were stained with H&E and PAS methods. The changes were observed via light microscopy and graticule.
    Findings
    In the eye of qualitative study, tissue degenerative changes and eruption in most parts of ovaries in L-Arginine group were observed, in quantitative study, the reduction of corpus luteum dimension in mentioned group were seen.(p<0.05)Discussion &
    Conclusion
    Results of this study showed that NO can inhibit the cell growth in pregnancy and induce malfunction in ovary.
  • حمیدرضا محمودزاده ثاقب، زهرا حیدری، سید محمدحسین نوری موگهی
    هدف
    بررسی مورفولوژیکی سر و صورت 800 زن جوان (18-25 ساله) مربوط به دو گروه قومی بومی سیستانی (فارس) و بلوچ ساکن جنوب شرق ایران
    مواد و روش ها
    این مطالعه مقطعی و به صورت توصیفی تحلیلی روی 800 زن جوان سالم 18-25 ساله در دو گروه قومی سیستانی و بلوچ انجام شد. اندازه گیری ابعاد مروفولوژیک سر و صورت با استفاده از دستگاه سفالومتر و کولیس به روش آنتروپومتری کلاسیک انجام شد. شاخصهای سفالیک و پروسوپیک تعیین شد. سپس با استفاده از آزمونهای آماری کای اسکویر و T-test مقایسه گروه ها صورت گرفت.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار شاخص سفالیک در گروه های سیستانی و بلوچ به ترتیب 78.4 ± 4.15 و 81.94 ± 4.99 و شاخص پروسوپیک 83.22 ± 4.02 و 84.86 ± 5.15 تعیین شد. بر اساس شاخص سفالیک فنوتیپ غالب و نادر سر به ترتیب در گروه سیستانی مزوسفالیک (41.3 درصد) و هیپربراکی سفالیک (6 درصد)، و در گروه قومی بلوچ براکی سفالیک (42 درصد) و دولیکوسفالیک (5.5 درصد) بود. با توجه به شاخص پروسوپیک تیپ غالب و نادر صورت به ترتیب در گروه سیستانی اوری پروسوپیک (50.8 درصد) و هیپراوری پروسوپیک (0.5 درصد) و در گروه بلوچ اوری پروسوپیک (37درصد) و هیپرلپتوپروسوپیک (2.5 درصد) بود.
    نتیجه گیری
    این تحقیق نشان داد که از نظر شاخص ها و فنوتیپ های سر و صورت بین زنان دو گروه قومی سیستانی و بلوچ ساکم در جنوب شرق ایران اختلاف آماری معنی داری وجود دارد (P<0.05). بر اساس این مطالعه مقطعی به نظر می رسد که بین دو گروه قومی مذکور از نظر شاخصهای سر و صورت تفاوت وجود دارد.
    کلید واژگان: آنتروپومتری, سفالومتری, شاخص سفالیک, شاخص پروسوپیک}
  • مطالعه تغییرات حجمی مغز رت به دنبال کاربرد لیتیوم با استفاده از روش استریولوژیک
    حمیدرضا محودزاده ثاقت، زهرا حیدری، سید محمدحسین نوری موگهی
    هدف
    بررسی تغییرات پارامترهای حجمی مغز رت بالغ نر بدنبال کاربرد کربنات لیتیم با روش استریولوژی.
    مواد و روش ها
    به این منظور 20 رت بالغ نر 60 تا 70 روزه از نژاد Wistar انتخاب و به طور تصادفی دو گروه تقسیم شدند (n=10). گروه تجویز محلول کربنات لیتیم 0.1 درصد و گروه شاهد آب مقطر به عنوان آب آشامیدنی مصرفی روزانه طی مدت 12 هفته دریافت نمودند. پس از مدت مذکور حیوانات توسط اتر بیهوش شدند و مغز آنها به دقت خارج شد و در محلول ثبیت کننده Lilli تثبیت شد. سپس نمونه ها در آگار 4 درصد قالب گیری شد و به وسیله دستگاه برش بافت اسلایسهای یک میلیمتری از قالبها تهیه شد. گرید استاندارد حاوی نقاط به صورت تصادفی روی تصویر اسلایسهای مغز انداخته شد و شمارش نقاط برخورد با بخشهای مورد نظر انجام شد و حجم ماده خاکستری، ماده سفید و کل مغز با استفاده از اصل کاوالیوی (cavalieri''s principle) محاسبه شد. اطلاعات به دست آمده توسط آزمون آماری غیرپارامتری من - ویتنی (Mann Whitney) تجزیه و تحلیل شد و اختلافات بین گروه ها در حد کمتر از 0.05 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که بین حجم کل، حجم ماده خاکستری و حجم ماده سفید مخ در گروه های شاهد و تجویز کربنات لیتیوم در طی یک دوره 12 هفته ای هیچ تفاوت معنی داری وجود ندارد.
    نتیجه گیری
    بنظر می رسد 0.1 درصد بر شاخصهای حجمی مغز و ساختار ماکروسکوپی آن تاثیری ندارد.
    کلید واژگان: لیتیوم, مغز, استریولوژی, رت}
  • سیدمحمدحسین نوری موگهی، مجید کتبی، علی اکبر رجب زاده، ولی الله مرادی
    سابقه و هدف
    متوکسالن دارویی است که از آن به منظور معالجه ی بیماری های پوستی استفاده می‎شود. از آنجا که گزارش هایی مبنی بر بروز اختلالات سلولی به دنبال مصرف این دارو وجود دارد، هدف از انجام این مطالعه تعیین اثر مصرف متوکسالن بر کبد در دوره ی بارداری می باشد که در سال 1381 تا 1382 در دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گردید.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه ی تجربی 40 سر خرگوش آلبینو شامل 32 راس ماده و 8 راس نر، با وزن تقریبی 5/2 تا 3 کیلو گرم و سن متوسط 5/5 تا 6 ماه از انستیتو پاستور ایران تهیه و به 4 گروه تقسیم شدند. یک گروه به عنوان شاهد و سه گروه به عنوان آزمون برای بررسی تاثیرات دارو در سه مرحله ی مختلف بارداری (قبل از تمایز، دوران جنینی، پایان بارداری) در نظر گرفته شدند. پس از آمیزش و انجام لقاح موفق، مقدار 6/0 میلی گرم بر کیلو گرم دارو به مدت هشت روز به صورت یک روز درمیان به طور خوراکی، به گروه های آزمون داده شد. پس از زایمان و رشد نوزادان تا مرحله ی بلوغ (چهارده هفتگی) مراحل مختلف تشریح و آماده سازی بافت کبدی نسل جدید انجام و به روش هماتوکسیلین ائوزین رنگ‎آمیزی شدند. سپس سیتومورفولوژی هپاتوسیت های گروه شاهد و گروه های آزمون با میکروسکوپ نوری مطالعه و مورد مقایسه قرار گرفتند.
    یافته ها
    هیپرتروفی هپاتوسیت ها، واکوئولاسیون شدید سیتوپلاسمی، از بین رفتن دیواره های بین سلولی و در تعدادی از سلول ها، تخریب هسته ها قابل مشاهده بود.
    نتیجه گیری و توصیه ها: با عنایت به اهمیت حیاتی عملکرد صحیح هپاتوسیت ها چه در دوران جنینی و چه در زمان بلوغ و با توجه به تاثیرات زیان‎آور احتمالی داروی متوکسالن بر جنین انسان، توصیه می شود تجویز دارو در زمان بارداری با دقت بیشتری انجام پذیرد. انجام مطالعات بیشتر در این زمینه پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: کبد, هپاتوسیت, متوکسالن, خرگوش, عارضه ی جانبی, بارداری, جنین}
  • بررسی اثار نیتریک اکساید بر تغییرات کمی و کیفی رحم موشهای صحرایی باردار
    سیدمحمدحسین نوری موگهی، مهناز آذرنیا، نرگس قبه مهاجر
    هدف
    بررسی تغییرات کیفی و کمی رحم موش پس از تزریق (L-A) L-Arg به عنوان سنتز کننده نیتریک اکساید (NO: Nitric oxide) و (L-N) L-Name به عنوان بازدارنده سنتز
    مواد و روش ها
    20 سر موش از نژاد Sprague Dawley با سن 8 هفته، و وزن 200-250 گرم، یک هفته در شرایط حیوانخانه قرار گرفتند. با مشاهده پلاک واژینال موشهای باردار به صورت جداگانه، در 4 گروه 5 تایی شامل کنترل، نرمال سالین، L-A و L-N قرار گرفتند. تزریق L-A و L-N در روزهای سوم، چهارم و پنجم بارداری به روش ip انجام شد. در روز چهاردهم بارداری پس از بیهوشی با اتر و لاپاراتومی. رحم مادران خارج و پس از توزین در فرمالین ده درصد تثبیت شد و سپس آماده سازی، قالبگیری و برش گیری انجام شد. برشهای در مقاطع 1-2 میکرونی تهیه و با هماتوکسیلین - ائوزین رنگ آمیزی و بررسی شدند.
    یافته ها
    براساس نتایج که اختلاف معنی داری بین گروه های L-A و L-N در وزن رحم، حجم رحم، ضخامت آندومتر و میومتر و دیواره رحم نسبت به گروه کنترل وجود دارد (p<0.01). در گروه L-N افزایش متغیرها نسبت به گروه کنترل مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    تزریق L-N و L-A در روزهای سوم، چهارم و پنجم بارداری باعث تغییرات کمی و کیفی در رحم موشها شد که می تواند روی بارداری تاثیر بگذارد.
    کلید واژگان: نیتریک اکساید, رحم, مطالعه مورفومتری}
  • زهرا حیدری، حمیدرضا محمودزاده ثاقب، مهدی محمدی، سید محمدحسین نوری موگهی، علی عرب
    مقدمه
    سفالومتری یکی از شاخه های مهم آنتروپومتری می باشد، که در تشخیص هویت، پزشکی قانونی، جراحی پلاستیک، ارتودنسی، باستان شناسی و تشخیص منشا نژادها کاربرد دارد. مطالعه حاضر به منظور تعیین فنوتیپ های سر و صورت نوزادان پسر یک روزه دو گروه قومی بومی سیستانی و بلوچ ساکن شهرستان زاهدان، صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به روش مقطعی و بصورت توصیفی تحلیلی بر روی 420 نوزاد پسر یک روزه بومی (216 سیستانی و 204 بلوچ) که از لحاظ بالینی سالم بودند، در تابستان 1381 و در مرکز آموزشی درمانی قدس زاهدان انجام شد. در این مطالعه شاخص های سفالیک و پروسوپیک با روش سفالومتری کلاسیک تعیین گردید.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار شاخص سفالیک در گروه های سیستانی و بلوچ بترتیب 4.8±83.67 و 4.77±83.64 و شاخص پروسوپیک 5.87±86.79 و 6.76±86.53 تعیین گردید. براساس شاخص سفالیک در گروه سیستانی تیپ غالب انواع براکی سفال (37%) و هیپربراکی سفال (37%) بود. در گروه قومی بلوچ نیز تیپ غالب سر هیپربراکی سفال (37.3%) و براکی سفال (3.35%) بود. براساس شاخص های پروسوپیک در گروه سیستانی تیپ غالب صورت اوری پروسوپیک (42.6%) و در گروه بلوچ نیز تیپ غالب صورت اوری پروسوپیک (39.2%) بود.
    نتیجه گیری و توصیه ها: این تحقیق نشان داد که اختلاف آماری معنی داری بین میانگین شاخص ها و انواع تیپ های سر و صورت در دو گروه قومی سیستانی و بلوچ ساکن در شهرستان زاهدان وجود ندارد (P<0.05). براساس این مطالعه مقطعی بنظر می رسد که بین نوزادان دو گروه قومی مذکور از نظر شاخص های سر و صورت شباهت هایی وجود دارد.
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال