شاندیز مصلحی
-
نشریه مدیریت سلامت، پیاپی 94 (زمستان 1402)، صص 120 -140مقدمه
از آن جا که فارغ التحصیلان رشته سلامت در بلایا و فوریت ها نقش مهمی در رفع نیازهای مردم در مناطق آسیب دیده از بلایا دارند، ضروری است که آموزش در این رشته مبتنی بر نیازهای جامعه صورت گیرد. این مطالعه با هدف دستیابی به دیدگاه های دانشجویان و فارغ التحصیلان این رشته در مورد میزان پاسخگویی آموزش های فراگرفته شده انجام شد.
روش هااین مطالعه کیفی با رویکرد گرانهایم و لاندمن در سال 1402 انجام شد. مشارکت کنندگان 16 نفر از دانش آموختگان و دانشجویان رشته سلامت در بلایا و فوریت ها از دانشگاه های علوم پزشکی، بیمارستان ها و سازمان هلال احمر در سراسر کشور ایران بودند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری و به روش تحلیل محتوا بررسی شد.
یافته هاسه مضمون اصلی، هشت طبقه و 52 زیرطبقه به دست آمد. نتایج در بخش چالش ها (ضعف در سازمان دهی دانش آموختگان و دانشجویان در حوادث واقعی، ضعف در کسب مهارت عملی و نبود تناسب بین آموزش های نظری با نیازهای جامعه)، در بخش نقاط قوت (وجود اساتید متبحر در علوم نظری و چندبعدی بودن آموزش) و در بخش راهکارها (ظرفیت سازی، بسترسازی و آموزش مبتنی بر نیازهای جامعه) بودند.
نتیجه گیریآموزش در رشته سلامت در بلایا و فوریت ها به گونه ای که پاسخگوی نیازهای جامعه باشد، نیاز به ارتقا و تغییرات بنیادین در برنامه و سیاست های آموزشی این رشته و گنجاندن آن در ارزشیابی های دانشگاه ها دارد.
کلید واژگان: آموزش پاسخگو، پاسخگویی اجتماعی، سلامت در بلایا و فوریت هاIntroductionSince health in disasters and emergencies (HDE) graduates have an important role in meeting the needs of people in disaster-affected areas, it is necessary to design an accountable education. This study aimed to determine the viewpoints of students and graduates of HDE discipline regarding accountable education.
MethodsThis study was carried out in 2024 using a qualitative method with Graneheim and Lundman's approach. The participants were 16 graduates and students of HDE from universities of medical sciences, hospitals, and the Red Crescent Society across Iran. Data were collected through semi-structured interviews and analyzed by content analysis.
ResultsThree themes, eight categories, and 52 sub-categories were emerged. The challenges included weakness in organizing graduates and students in real events, weakness in acquiring practical skills, and a lack of consistency between theoretical education and the needs of society. The strengths included the presence of experienced university professors and the presentation of multidimensional education. The suggested solutions included capacity building, providing suitable theoretical content, and accountable education based on society's needs.
ConclusionAccountable education in the field of HDE to meet the needs of society requires the promotion and fundamental changes in the educational curriculum in this field, academic policies, and inclusion of accountable education in the evaluations of universities.
Keywords: Accountable Education, Social Accountability, Health In Emergencies, Disasters -
مقدمه
الویت بندی نیازهای آموزشی مدیران در حوزه سلامت و ایجاد ارتباط بین این نیازها و نیازهای جامعه برای پاسخگویی بهتر بسیار مهم است. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف تعیین نیازهای دانشی و مهارت های مورد نیاز دانشجویان مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی به عنوان مدیران آینده جامعه سلامت انجام پذیرفت .
روش کارمطالعه حاضر توصیف است که به روش پیمایشی در سال 1400-1401انجام شد. دانشگاه های علوم پزشکی مستقر در کلان منطقه 10 به عنوان محیط پژوهش در نظر گرفته شد ، پژوهشگران ، ابتدا مستندات و ابعاد موجود در خصوص شاخص های دانشی و مهارتی استخراج کرده و سپس پرسشنامه تدوین و مورد سنجش قرار دادند .
یافته هاابزار مهارتی و دانشی در آموزش دانشجویان به صورت پرسشنامه 35 گویه در دو بخش دانشی با 6 سوال و مهارتی با 29 سوال طراحی گردید همچنین پرسشنامه دارای روایی صوری و محتوایی مناسبی بود(99/0 CVR= و 96/0CVI=) آلفای کرونباخ تمام حیطه ها و کل ابزار طراحی شده نیز 97/0 برآورد شد که نشان دهنده پایایی قابل قبول ابزار می باشد.
نتیجه گیری"ارتقای دانش شناخت تشکیلات و ساختار سازمانی حوزه سلامت"، "بهبود مهارت های ارتباط با نیروی انسانی، اولویت بندی مشکلات و مسائل اخلاقی در سیاست گذاری ها" بیشترین نیاز دانشجویان بود. ابزار دانش و مهارتی دانشجویان مدیریت خدمات بهداشتی درمانی می تواند نیازهای دانشی و مهارت مدیران آتی را ارزیابی و در راستای پاسخگویی به نیازهای جامعه و اثربخشی نیروی انسانی کمک شایانی نماید.
کلید واژگان: ابزارسازی، دانش، مهارت، آموزش پاسخگو، مدیریتIntroductionIt is very important to prioritize the educational needs of managers in the field of health and establish a connection between these needs and the needs of society for a better response. In this regard, the present study was conducted with the aim of determining the knowledge needs and skills needed by healthcare management students as future managers of the health society.
Materials and methodsThe universities of medical sciences located in the metropolis of Region 10 were considered as the research environment.
ResultsThe researchers first extracted the available documents and dimensions regarding knowledge and skill indicators and then compiled and evaluated a questionnaire. A skill and knowledge tool was designed in the form of a 35-item questionnaire with 6 questions on skills and 29 questions on knowledge. Also, the questionnaire had adequate face and content validity (CVR = 0.99 and CVI = 0.96). Cronbach's alpha for all areas and the total of the designed tool was estimated at 0.97, which indicates the acceptable reliability of the tool.
Conclusion"Improving the knowledge of organizations and the organizational structure of the health field", "Improving communication skills with human resources, prioritizing problems, and ethical issues in policy-making" were the most needed by the students. The knowledge and skill tools of health service management students can evaluate the knowledge and skill needs of future managers and help in meeting the needs of society and the effectiveness of human resources.
Keywords: tools, Knowledge, skills, responsive training, Management -
مقدمه
جنگ دسترسی خاورمیانه به منابع ضروری و بسیار مورد نیاز را تهدید می کند. با این حال، برخی از کشورها بیش از سایرین در برابر کمبود مواد غذایی و ناآرامی آسیب پذیر هستند. مطالعه حاضر به بررسی تاثیر جنگ اوکراین و بحران نان در خاورمیانه می پردازد.
روش ها:
موتورهای جستجو شامل PubMed، Scopus، Science Direct و Google scholar با کلمات کلیدی مانند اوکراین، جنگ، نان، بحران، روسیه و خاورمیانه برای یافتن مقالات مرتبط منتشر شده تا سال 2022 استفاده شدند.
نتایججنگ در اوکراین یک بحران تمام عیار بود زیرا دو کشور درگیر در جنگ 30 درصد از تولید غلات جهان را تامین می کردند. حدود 75 درصد از روغن آفتابگردان جهان نیز در روسیه و اوکراین تولید می شود که خطر بروز بحران غذایی در جهان را به همراه داشته و می تواند سطح گرسنگی و سوء تغذیه را در خاورمیانه، آسیای مرکزی و اطراف آن افزایش دهد.
نتیجه گیریبا توجه به موارد ذکر شده می توان گفت که آینده چندان روشنی برای کشورهای خاورمیانه از نظر تامین مواد غذایی که در شرایط کنونی به شدت تحت تاثیر جنگ اوکراین قرار گرفته اند وجود ندارد.
کلید واژگان: اوکراین، جنگ، نان، بحران، خاورمیانهBackgroundWar threatens the Middle East region's access to essential and highly needed resources. However, some countries are more vulnerable than others to food shortages and unrest. The present study investigates the impact of the Ukraine war and the bread crisis in the Middle East.
MethodsSearch engines including PubMed, Scopus, Science Direct, and Google scholar were applied with keywords such as Ukraine, war, bread, crisis, Russia, and the Middle East to find related articles published up to 2022.
ResultsThe war in Ukraine was a full-scale crisis since the two countries involved in the war supplied 30% of the world's grain production. About 75% of the world's sunflower oil is also produced in Russia and Ukraine, which has caused the risk of a food crisis in the world and can increase the level of hunger and malnutrition in the Middle East, Central Asia, and its surroundings.
ConclusionAccording to the mentioned cases, it can be said that there is not a very clear future for the Middle East countries in terms of food supply, which have been severely affected by the war in Ukraine in the current situation.
Keywords: Ukraine, war, bread, crisis, Middle East -
نشریه مدیریت سلامت، پیاپی 86 (زمستان 1400)، صص 95 -104مقدمه
پاندمی بیماری کووید-19 تاثیرات بسیاری بر روند دریافت خدمات پزشکی در بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن از جمله بیماریهای قلبی و عروقی داشته است. معطوف شدن تمام توجه و تخصیص منابع جهت کنترل همهگیری کرونا، دسترسی بیماران قلبی و عروقی را به خدمات سلامت دچار مشکل نموده است. هدف از انجام این مطالعه شناسایی چالشهای ارایه خدمات سلامت به بیماران قلبی و عروقی در زمان پاندمی کووید-19 در ایران بوده است.
روش هااین مطالعه از نوع کاربردی بود که با روش کیفی- توصیفی انجام شد. مشارکتکنندگان 15 نفر از متخصصین قلب و عروق، متخصصین طب اورژانس، متخصصین داخلی و پرستاران بخش قلب بودند. دادهها از طریق راهنمای مصاحبه به صورت نیمه ساختارمند جمعآوری شدند که به روش تحلیل محتوای کیفی با استفاده از نرمافزار MAXQDA تحلیل شد.
یافته هابر اساس نتایج این مطالعه تعداد چهار طبقه اصلی و نه زیرطبقه استخراج شد. طبقات اصلی شامل کمبود منابع در بخش قلب و عروق، ضعف در ارایه آموزش کارآمد و موثر، ضعف در برنامه آمادگی بیمارستان، اختلال در کیفیت و کمیت خدمات درمانی بوده است.
نتیجهگیریارایه خدمات مراقبت سلامت به بیماران قلبی و عروقی به دلیل همزمانی با پاندمی بیماری کووید-19 با چالشها و موانعی روبرو شده است. تخصیص درست منابع، آگاهسازی و آموزش به اقشار جامعه و کادر درمان و تدوین برنامههای جامع جهت آمادگی بیمارستانها در زمان همهگیری میتواند به رفع این چالشها و ارایه خدمات سلامت مطلوب به بیماران قلبی و عروقی کمک نماید.
کلید واژگان: بیماری قلبی و عروقی، چالش ها، خدمات سلامت، کووید-19IntroductionThe COVID-19 pandemic has had many effects on the process of receiving medical services in patients with chronic diseases such as cardiovascular diseases. The focus of all attention and the allocation of resources to control the epidemic has made it difficult for cardiovascular patients to access health services. This study aimed to identify the challenges of providing cardiovascular patients with health services during the COVID-19 pandemic in Iran.
MethodsThis applied study was performed via a qualitative descriptive method. Participants included 15 cardiologists, emergency medicine specialists, internal medicine specialists, and cardiac nurses. Collected through semi-structured interviews, the data were analyzed by qualitative content analysis using MAXQDA software.
ResultsIn the present study, four categories and nine subcategories were extracted. The categories included lack of resources in the cardiovascular department [lack of physical space, allocation of resources to patients with COVID-19, limitations of equipment and facilities], weaknesses in providing efficient and effective education [fear of disease, lack of sufficient information], weaknesses in the hospital preparedness program [inadequate service delivery planning, inefficient resource management planning], poor quality and quantity of health care services [reduction in the amount of care provided, inadequate and untimely medical care.
ConclusionProviding cardiovascular patients with health services has been challenged due to the simultaneous response to the COVID-19 pandemic. Properly allocating resources, informing and educating the community and medical staff, and developing preparedness programs can help address these challenges and provide cardiovascular patients with optimal health services.
Keywords: Cardiovascular disease, Challenges, Health services, COVID-19 -
مقدمه
حوادث ترافیکی یکی از دلایل اصلی مرگ ومیر در سراسر جهان از جمله ایران محسوب می شود. عوامل متعددی در بروز حوادث ترافیکی نقش دارند که با استفاده از مدل های مختلف می توان این عوامل را شناسایی و بروز حوادث ترافیکی را پیش بینی کرد. هدف این مطالعه پیش بینی حوادث ترافیکی بر اساس وضعیت آب وهوا با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی می باشد.
روش هاپژوهش حاضر به روش کمی بین سال های 1393 تا 1396 انجام شد که داده های ترافیکی طی با استفاده از شبکه پرسپترون چندلایه بررسی شد. متغیرهای ورودی شبکه شامل حداقل دما، میانگین دما، متوسط بارش، حداکثر سرعت باد، یخبندان، فشار هوا، غلظت مه و متغیر خروجی نیز تعداد تصادفات در محیط موردمطالعه بود.
یافته هاشبکه طراحی شده، با هفت نورون در لایه ورودی، چهار نورون در لایه میانی و یک نورون در لایه خروجی با تابع بهینه سازی لونبرگ-مارکواردت و تابع انتقال تانژانت سیگمویید در لایه میانی و تابع انتقال خطی در لایه خروجی به عنوان شبکه بهینه انتخاب شد. یافته ها نشان داد که شبکه طراحی شده با ضریب همبستگی (R= 0.90) و میانگین مربع خطا (MSE= 0.01) توانایی بالایی در پیش بینی حوادث ترافیکی دارد.
نتیجه گیریبا توجه به اهمیت پیش بینی حوادث ترافیکی و نقش آن جهت ارتقای سلامت افراد جامعه، نتایج حاصل از این مطالعه می تواند جهت گسترش اقدامات پیشگیرانه موثرتر برای سیاست گذاران و محققان قابل استفاده باشد. با توجه به نتایج بدست آمده شبکه عصبی کارایی خوبی برای پیش بینی کوتاه مدت جریان ترافیک از خود نشان داده است.
کلید واژگان: پیش بینی، حوادث ترافیکی، شبکه عصبی مصنوعی، سلامت در بلایا، مدیریت سلامتIntroductionRoad traffic accidents are one of the leading causes of death worldwide, including Iran. There are several factors involved in the occurrence of them; using different models, these factors can be identified and the occurrence of road traffic accidents can be predicted. The purpose of this study was to predict road traffic accidents based on weather conditions using artificial neural network model.
MethodsIn the present study, traffic data during the years 2014 to 2017, were examined using a multilayer perceptron network. Network input variables included minimum temperature, average temperature, average rainfall, maximum wind speed, glaciation, air pressure, fog concentration and output variable was the number of accidents.
ResultsThe designed network with seven neurons in the input layer, four neurons in the middle layer, and one neuron in the output layer with Lunberg-Marquardt optimization function and sigmoid tangent transfer function in the middle layer and linear transmission function in the output layer was selected as the optimal network. The results showed that the designed network with the correlation coefficient of 0.90 and mean square error of 0.01 has a high ability to predict road traffic accidents.
ConclusionThe results showed that the artificial neural network has a good performance for predicting road traffic accidents. Given the importance of predicting road traffic accidents and its role in promoting the health of people in such accidents, the results of this study can be used to expand more effective preventive measures for policy makers and researchers.
Keywords: Forecasting, Traffic Accidents, Artificial Neural Network, Disaster Health, Health Management -
در حال حاضر برخی از خدمات بهداشتی از جمله پایگاه های بهداشتی از طرق مختلف نظیر واگذاری مدیریتی، اجاره، خرید خدمت و مشارکت به بخش خصوصی واگذار شده است. این مطالعه تطبیقی به منظور تعیین کارایی تمام پایگاه های بهداشتی مشارکتی مرکز بهداشت غرب تهران در سال 1388 انجام شد. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از آمار و مدارک موجود جمع آوری و با نرم افزار DEAP بررسی شدند. از میان 11 پایگاه مورد مطالعه %27 آن ها کارا شناخته شدند و میانگین کارایی آن ها 878/0 برآورد شد. با توجه به یافته ها، این احتمال وجود دارد که عدم اتکاء به منابع دولتی موجب کارایی بیش تر این پایگاه ها نسبت به واحدهای مشابه در سایر مطالعه ها شده باشد. اما با این حال باید برنامه هایی را اتخاذ نمود که با سیاست گذاری های مناسب بتوان از منابع مالی به نحو بهتری استفاده کرد.
کلید واژگان: کارایی، تحلیل پوششی داده ها، پایگاه بهداشتی، مرکز بهداشتSome health services have been transferred to private sector by different methods such as managerial outsourcing, renting, purchase services and participation. The objective of this comparative study was to determine the efficiency of all health facilities of Tehran Gharb health center, in 2010. Data were collected from available documents and statistics and were analyzed by DEAP software. Among 11 health facilities, 27% were efficient and the mean efficiency score was 0.878. With regard to the results, it is probable that independence of these health facilities from governmental resources make them more efficient than similar facilities in other studies. However, appropriate policy making should be adopted to use financial resources in a better way.
Keywords: Efficiency, Data Envelopment Analysis, Health Facilities, Health Centers -
مقدمه
بررسی اقدامات انجامشده از جمله کاهش آسیب و پایش شاخصهای سلامتی زندانیان هم از نظر کمک به بازگشت نیروی انسانی سالم و هم از نظر جلوگیری از مشکلات و خطرات بهداشتی بالقوه ه این افراد امکان انتقال آن از زندان را دارند، مهم است. این مطالعه با هدف تاثیر اقدامات کاهش آسیب بر سلامت عمومی زندانیان تحت پوشش درمان با متادون در زندانهای استان تهران در سال 1387 انجام شد.
روش پژوهش:
بخش نخست این مطالعه مقطعی به صورت پس رویدادی انجام شد. فاز دوم این مطالعه به صورت طولی و پیگیری در طی یک دوره زمانی شش ماه انجام شد. برای گردآوری دادهها از دو پرسشنامه استاندارد شده اطلاعات جمعیت شناختی و آزمون سلامت عمومی (GHQ-28)استفاده گردید.
یافتهها:
در مجموع، 250 نفر پاسخگو بودند که 27 نفر (8.10 درصد) درزندان اوین، 135 نفر (0.54 درصد) در زندان قزلحصار و 88 نفر (2.35 درصد) در زندان رجایی شهر بهسر میبرند. در مقیاس اختلالات روانتنی (P=0.015)، مقیاس اختلالات اضطرابی (P=0.001)، مقیاس اختلالات اجتماعی (P=0.001)، مقیاس اختلالات افسردگی (P=0.001) و نمره کلی پرسش سلامت عمومی GHQ-28 (P=0.001) بین زندانیان مورد مطالعه اختلاف معنادار مشاهده شد.
نتیجهگیری:
اقدامات کاهش آسیب به اجرا درآمده برای زندانیان تحت پوشش متادون در بهبود وضعیت سلامت روان و کیفیت زندگی آنان موثر بوده است.
کلید واژگان: اعتیاد، کاهش آسیب، متادون، سلامت عمومی، سلامت روان، کیفیت زندگی، زندان -
بررسی میزان افسردگی بیماران تحت درمان با همودیالیز و عوامل موثر بر آنمقدمه
افسردگی شایعترین و مهمترین مشکل روانی بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه و به ویژه بیماران تحت درمان با همودیالیز میباشد که میتواند بر کیفیت زندگی، پذیرش درمان و سیر بیماری آنها تاثیر منفی داشته باشد. هدف این مطالعه، تعیین میزان افسردگی بیماران تحت درمان با همودیالیز بوده است.
روش پژوهشاین مطالعه، یک پژوهش توصیفی است و طی آن 98 بیمار تحت درمان با همودیالیز به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند که این تعداد به بخش همودیالیز بیمارستان سینای اهواز مراجعه کرده بودند. دادهها با استفاده از پرسشنامه مشخصات فردی و مقیاس استاندارد افسردگی یک جمعآوری شدند و در نهایت تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای آماری تی و کایدو انجام گردید.
یافتههامیانگین نمره افسردگی در بیماران مرد 9/10 با انحراف معیار 81/6 و در بیماران زن 2/10 با انحراف معیار 07/6 به دست آمد. همچنین 46% مردان و 45% زنان تحت درمان با همودیالیز، افسردگی داشتهاند. از طرفی بین سن (001/0=P) و وضعیت تاهل (02/0=P) با افسردگی نمونهها رابطه معنیدار آماری مشاهده شد.
نتیجهگیریبیماران تحت درمان با همودیالیز، به سازگاری با بیماری خود نیاز دارند تا از مشکلات جسمی و روانی گوناگونی که با آن مواجه هستند، کم شود.
کلید واژگان: افسردگی، بیمار، نارسایی مزمن کلیه، همودیالیز -
زمینه و هدفسرطان پستان به عنوان شایعترین بدخیمی در زنان، در دسته تومورهای با رشد آهسته قرار داشته و یکی از معدود بدخیمی هایی است که در صورت تشخیص زودرس پیش آگهی خوبی دارد. مناسب ترین و موثرترین روش غربالگری سرطان پستان، خودآزمایی پستانها است. بدین لحاظ و به منظور بررسی آگاهی از خودآزمایی پستانها، مطالعه ای در بین دانشجویان دختر دانشگاه های علوم پزشکی و علوم شیراز در سال 1383 انجام گرفت.
روش بررسیمطالعه حاضر، مطالعه ای مقطعی تحلیلی می باشد که بر روی 198 دانشجوی دختر دانشگاه شیراز و 180 دانشجوی دختر دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام گرفت. دانشجویان با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای، تصادفی(رشته های تحصیلی طبقات را تشکیل می دادند) انتخاب و اطلاعات مطالعه با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید. پس از جمع آوری، داده ها وارد نرم افزار آماری SPSS گردید و تجزیه و تحلیل های لازم توسط آزمونهای Independent Sample T-test، ANOVA، رگرسیون خطی و آمار توصیفی صورت پذیرفت.
یافته هامهم ترین نتایج به شرح زیر است: از کل 12 سوال مربوط به آگاهی، میانگین آگاهی از (BSE)Breast Self Examination در دانشجویان دانشگاه شیراز 6/7±7/4 و در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی 9/2±8/5 بود که اختلاف بین آنها از لحاظ آماری معنی دار بود(049/0=P). میزان آگاهی از خودآزمایی پستانها با سابقه فامیلی سرطان پستان، سن، سال تحصیلی و وضعیت تاهل اختلاف معنی داری نشان نداد. اما، میزان آگاهی از خودآزمایی پستان در بین دانشجویانی که این واحد را به عنوان واحد درسی می گذرانند با دانشجویانی که این آموزش را به عنوان واحد درسی ندارند، اختلاف معنی داری را نشان داد(000/0P<).نتیجه گیریبا توجه به یافته های فوق، می توان به این نتجه گیری کلی رسید که سطح آگاهی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بالاتر از دانشجویان دانشگاه علوم شیراز بوده است. اما در کل، دانشجویان سطح آگاهی پایین تر از حد میانگین داشتند. لذا، لزوم آموزش از طریق همکاری دانشکده ها در قالب جلسات آموزشی اجتناب ناپذیر است.
کلید واژگان: آگاهی، خودآزمایی پستان، سرطان پستان، دانشجویانBackground and AimBreast cancer is the most common cancer in women. Early detection of breast cancer is effective in reducing its mortality rate, and the best method of its screening is breast self-examination. The purpose of this study was to determine the knowledge of breast self-examination among the female students of Shiraz university of sciences and Shiraz university of medical sciences in 2004. Patients andMethodA cross-sectional study was conducted. The sample contained 198 female students of Shiraz university of sciences and 180 female students of Shiraz university of medical sciences. The subjects were selected through stratified random sampling(the major was strata). Data were collected by a questionnaire with a reliability of more than 80% and analyzed by SPSS 11.5.ResultsJudging from the answers given to the total 12 questions on the knowledge of BSE, the results showed that the mean knowledge of BSE in the students of Shiraz university of sciences and Shiraz university of medical sciences was 4.7±7.6 and 5.8±2.9 respectively, which was indicative of a significant association(P<0.049). There was no significant relation between the level of knowledge of BSE and family history of breast cancer, age, educational year, and marital status. However, there was a significant association between the level of knowledge of BSE and major(P<0.000).ConclusionIn conclusion, the student's level of knowledge of BSE was lower than average. Therefore, it is recommended that educational practical workshops on the aforementioned matters be held.Keywords: 1) Knowledge 2) Breast Self, Examination 3) Breast Cancer 4) Students -
مقدمهیکی از مسائل و مشکلاتی که بیمارستان با آن روبرو می شود شرایط بحرانی ناشی از بلایا می باشد. از جمله زیرساخت های نظام مدیریت اطلاعات بلایا دانش مدیریت بحران، فن آوری اطلاعات، ابزارهای اطلاع رسانی، منابع انسانی، سرمایه و... می باشد. بنابراین بیمارستان ها برای مقابله ی مؤثر با شرایط بحرانی ناشی از بلایا باید یک برنامه ی مدون مدیریت اطلاعات بلایا و به دنبال آن فراهم آوری نظام های اطلاع رسانی به منظور آگاه سازی کارکنان بیمارستان برای مقابله با بحران را تهیه نماید. هدف از مطالعه ی حاضر نیز ارزیابی اقدامات اطلاع رسانی انجام شده برای کارکنان در هنگام وقوع بلایا در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی شیراز بوده است.روش بررسیپژوهش حاضر از نوع توصیفی از دسته ی مطالعات مقطعی و جامعه ی آماری در این پژوهش کل مسؤولین 9 عدد از بیمارستان های آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز (28 نفر) بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای بود که روایی و پایایی آن در مطالعات قبلی سنجیده شده بود. روش جمع آوری داده ها مصاحبه بود که داده ها پس از جمع آوری با نرم افزار SPSS مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.یافته هانتایج نشان داد 5/55 درصد مترون ها و 5/77 درصد از مدیران جامعه ی پژوهشی دوره ی مدیریت بحران را گذرانده بودند. فقط 50 درصد بیمارستان های جامعه ی پژوهشی (پرسنل پرستاری) آموزش لازم را در مورد تخلیه ی سریع بیماران به هنگام بحران و شرایط اضطراری دیده بودند و در 1/11 درصد بیمارستان های جامعه ی پژوهشی کمیته ایمنی وجود داشت.نتیجه گیریبه هر حال بروز بی نظمی در دقایق اولیه ی پس از رخداد یک حادثه ی اجتناب ناپذیر است و یک مدیریت صحیح در صدد آن است که این زمان را به حداقل برساند. با توجه به نیاز مدیران اجرایی (مدیران و مترون ها) به گذراندن «دوره های آموزشی مدیریت بحران» برگزاری کلاس های آموزشی ضروری است.
کلید واژگان: بیمارستان ها، بلایای طبیعی، مدیریت ایمنی از حوادث، مدیریت خدمات بهداشتی، نظام های مدیریت اطلاعات
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.