به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب علی ایمان زاده

  • علی ایمان زاده*، شهرام واحدی، فاطمه قرقانی
    هدف از پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتب درسی دوره متوسطه اول ازنظر میزان توجه به مولفه های خودمراقبتی در آن‏ها بوده است. بدین منظور، از روشی ازنوع تحلیل محتوای کمی استفاده شد و جامعه پژوهش، شامل محتوای کتب درسی تفکر و سبک زندگی دوره متوسطه اول (پایه‏ های هفتم و هشتم) در سال تحصیلی 1401-1402 بوده است. جهت گردآوری اطلاعات از تکنیک های تحلیل محتوا (فهرست وارسی) استفاده و فرم اولیه این چک لیست از ادبیات و مبانی نظری پژوهش تهیه شد. جهت اعتباربخشی، چک لیست تهیه شده دراختیار استادان راهنما و مشاور و همچنین پنج نفر از صاحب نظران این حوزه قرار گرفت و پس‏از اعمال نظرات آن ها فهرست وارسی تحلیل محتوا تدوین نهایی شد. واحد تحلیل و بررسی در این پژوهش، همه اجزای کتاب تفکر و سبک زندگی دوره متوسطه اول (مشتمل بر محتوا، تصاویر، فعالیت و پرسش ها) و واحد ثبت، یک مضمون بود. در این پژوهش، از روش آنتروپی شانون جهت وزن دهی به داده ها استفاده شد؛ بدین صورت که داده ها بهنجار شدند و ضریب اهمیت و بار اطلاعاتی و انحراف‏معیار هر مولفه محاسبه شد. یافته های پژوهش نشان می‏ دهد در کتاب های تفکر و سبک زندگی پایه‏ های هفتم و هشتم، به‏ میزانی اندک به مولفه های خودمراقبتی توجه شده است. ازمیان مولفه های موردمطالعه، بیشترین فراوانی، مربوط به مولفه ‏های جسمی (رعایت ‏کردن پوشش مناسب و براساس فصول سال)، عاطفی (عامل مهربانانه با خود و دیگران) و روانی (احساس اعتمادبه نفس کافی) بوده است. کمترین فراوانی هم به مولفه های خودمراقبتی معنوی مربوط می شود و به اکثر زیرمولفه های آن‏ها (مانند تلاوت و شنیدن آیات قرآن و شرکت‏ کردن در مراسم و مناسک دینی، انجام ‏دادن کار‏های خیر، کمک به نیازمندان و شکرگزاری درقبال نعمت های الهی) توجهی نشده است. پیشنهاد می ‏شود با گنجاندن مولفه های خودمراقبتی در کتاب های آموزشی و نگاه متوازن به آن‏ها در کتب دوره متوسطه اول، به‏ خصوص در کتاب های تفکر و سبک زندگی، آموزش‏دهی مهارت های خودمراقبتی به دانش ‏آموزان ارتقا یابد.
    کلید واژگان: تحلیل محتوا, کتاب‏ های درسی, تفکر و سبک زندگی, خودمراقبتی, دوره متوسطه اول}
    Ali Imanzadeh *, Shahram Vahedi, Fatemeh Gharaghani
    The purpose of the research content analysis of the fist secondary school text books( thinking and lifestyle) in regard to self- care. The current research is a quantitative content analysis.  In this research, the research community, the content of the thinking and lifestyle textbooks of the first secondary school (7th, 8th) academic year of 1402-1401 were selected.  The statistical sample of the research included the seventh and eighth grade thinking and lifestyle textbooks (common for boys and girls) and the method of sampling was also targeted.  Content analysis techniques (checklist) were used to collect information.  The initial form of this checklist is prepared from the literature and theoretical foundations of the research.  In order to check the validity of its content, the prepared checklist was given to the tutors and advisors as well as five experts in this field for modification and after applying their opinions, the content analysis checklist was finalized.  The unit of analysis and review in this research was all the components of the book "Thinking and Lifestyle" of the first secondary school (content, pictures, activities, questions) and the unit of registration was a theme.  In this research, the Shannon entropy method was used to analyze the data.  In this order, the data were normalized and the importance coefficient, information load and standard deviation of each component were calculated.  The findings of the research showed that the seventh and eighth grade thinking and lifestyle books paid little attention to self-care.  Among the studied components, the most frequency is related to the physical component (observing proper clothing and according to the seasons), emotional (being kind to yourself and others), psychological (feeling of sufficient self-confidence).  The lowest frequency is related to the components of spiritual self-care, and most of their sub-components (such as reciting and listening to the verses of the Qur'an and participating in religious ceremonies and rituals, doing good deeds, helping the needy, giving thanks for God's blessings) have not been paid attention to.  Self-care skills can be realized by including the components of self-care in educational books and taking a balanced look at it in books of the first secondary school, especially books on thinking and lifestyle.
    Keywords: Content Analysis, Text Books, Thinking, Lifestyle, Self­­- Care, First Secondary Schools}
  • علی ایمان زاده*، مریم مرندی حیدرلو
    مقدمه

    اضطراب اطلاعاتی از چالش های نوظهور زندگی بشری است که با توسعه تفکر ریزومی در سایه تفکر پساساختارگرائی، ظهور و بسط یافته است. اضطراب اطلاعاتی در واقع از شکاف فزاینده بین مقدار اطلاعات موجود و توانایی ما برای پردازش و درک آن ناشی می شود و این نوع اضطراب، با مفاهیمی نظیر اضطراب کتابخانه ای و اضطراب اینترنتی تفاوت بنیادین دارد. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل مدیریت اضطراب اطلاعاتی دانشجویان دانشگاه تبریز با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد است.

    روش شناسی: 

    روش پژوهش از نوع تحلیل محتوای کیفی، مبتنی بر نظریه داده بنیاد بوده و از ابزار مصاحبه های نیمه ساختار یافته عمیق استفاده شده است. مشارکت کنندگان شامل 18 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز بوده و نمونه گیری تا مرحله اشباع نظری داده ها ادامه پیدا کرد. تجزیه و تحلیل از طریق کدگذاری دستی و با الهام از نظریه گلاسر انجام گرفت و پس از استخراج کدهای اولیه و محوری مقوله های مرتبط استخراج و طراحی الگو صورت گرفت.

    یافته ها

    براساس یافته های پژوهش، در کدگذاری باز 367 کد اولیه، در کدگذاری محوری 59 کد محوری و در کدگذاری انتخابی 23 مقوله محوری در قالب شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها/ اقدامات، پیامد و پدیده اصلی (مدیریت اضطراب اطلاعاتی) طبقه بندی شدند. توسعه سواد رسانه ای و اطلاعاتی، توسعه مهارت های شناختی و فراشناختی، توانمندسازی دانشجویان در مقابله با عوامل کاهنده خودمراقبتی و مهارت های ارزیابی اطلاعات از جمله راهبردها و اقداماتی هستند که می توانند در کاهش اضطراب اطلاعاتی دانشجویان مورد توجه قرار گیرند.

    نتیجه گیری

    اضطراب اطلاعاتی در بین دانشجویان، حاصل یک عده شرایط و بسترهائی است، با شناسائی و کنترل این شرایط و بسترها، می توان اضطراب اطلاعاتی دانشجویان را مدیریت کرد و آنان را از آسیب های احتمالی آن دور نگهداشت.کلیدواژه ها: اضطراب، اطلاعات، اضطراب اطلاعاتی، نظریه پردازی داده بنیاد.

    کلید واژگان: اضطراب, اطلاعات, اضطراب اطلاعاتی, نظریه پردازی داده بنیاد}
    Ali Imanzadeh *, Maryam Marandi Heidarlou
    Introduction and purpose

    Information anxiety is one of the emerging challenges of human life, which has emerged and expanded with the development of rhizomatic thinking under the shadow of post-structuralist thinking. Information anxiety actually comes from the growing gap between the amount of available information and our ability to process and understand it, and this type of anxiety is fundamentally different from concepts such as library anxiety and internet anxiety. The aim of the present research is to presenting the information anxiety management model of students of Tabriz University based on grounded theory approach.

    Research Method

    The research method is qualitative content analysis, based on grounded theory approach, and in-depth semi-structured interviews were used. The statistical sample included 18 students of Tabriz University, and the sampling continued until the theoretical data saturation stage. The analysis was done through manual coding inspired by Glaser's theory, and after extracting the primary and core codes of related categories, extraction and pattern design was done.

    Findings

    Based on the findings of the research, in open coding there are 367 primary codes, in axial coding there are 59 core codes and in selective coding there are 23 core categories in the form of causal, contextual, intervening conditions, strategies/actions, results and the main phenomenon (management information anxiety) were classified.

    Conclusion

    Considering the growth and spread of information anxiety among students, by using this model, it is possible to control and manage students' information anxiety and keep them away from its possible harm.

    Keywords: Information, Anxiety, Information Anxiety, Grounded Theory}
  • نادیا اکبری دیباور، حسین دهقانزاده*، علی ایمانزاده
    هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه پدیدارشناسی تجربه معلمان دروس عملی شهر تبریز از بکارگیری روش های یادگیری الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان در دوران همه گیری ویروس کرونا است. این پژوهش از نوع کیفی و پدیدارشناسی است. جامعه آماری شامل معلمان دروس عملی شهر تبریز می باشد، بنابراین بر اساس روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه های نیمه سازمان یافته با 21 نفر از معلمان دروس عملی شهر تبریز در خصوص تجربه شان از بکارگیری روش های یادگیری الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان صورت گرفت. جهت دستیابی به اعتبار سوالات، از تجربیات معلمان باتجربه استفاده شد و برای حصول اطمینان از قابلیت اعتمادپذیری داده ها از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر داده ها، خلاصه سازی و دسته بندی اطلاعات بدون اینکه داده ها آسیبی ببینند استفاده شد و داده ها با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت تحلیل گردید. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، 7 مضمون اصلی شامل برداشت های متفاوت از ضرورت آشنایی قبلی با محیط آموزش های الکترونیکی، نقاط ضعف آموزش های الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان برای ارائه دروس عملی، نقاط قوت آموزش های الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان برای ارائه دروس عملی، ارزشیابی دروس عملی در سیستم آموزش الکترونیکی، عوامل موثر بر عملکرد معلمان دروس عملی در آموزش الکترونیکی، تقلب در سیستم آموزش الکترونیکی و رسیدگی به درخواست ها به دست آمد که هرکدام از مضامین اصلی دارای چندین مضمون فرعی بودند.
    کلید واژگان: پدیدارشناسی, یادگیری الکترونیکی, یادگیری الکترونیکی همزمان, یادگیری الکترونیکی غیرهمزمان}
    Nadia Akbari, Hosseine Dehghanzadeh *, Ali Imanzadeh
    The main goal of the research is to study the experience of teachers of practical lessons that using synchronous and asynchronous electronic learning methods during the corona virus epidemic. This research is qualitative and phenomenological. The statistical population includes teachers of practical lessons in Tabriz city. Therefore, based on the purposeful sampling method, semi-structured interviews were conducted with 21 teachers of practical courses in Tabriz city regarding their experience of using synchronous and non-synchronous electronic learning methods. To achieve the validity of the questions, the experiences of experienced teachers were used, and to ensure the reliability of the data, the method of repeated study, continuous comparison of data, summarization and categorization of information was used without harming the data, and the data were used It was analyzed by the method proposed by Smith. After analyzing the data, 7 main themes including different perceptions of the necessity of prior familiarity with the e-learning environment, the weaknesses of synchronous and asynchronous e-learning for providing practical lessons, the strengths of synchronous and asynchronous e-learning for providing practical lessons , evaluation of practical courses in electronic education system, effective factors on the performance of teachers of practical lessons in electronic education, fraud in electronic education system and processing of requests were obtained, each of the main themes had several sub-themes.
    Keywords: phenomenological, eLearning, synchronous, asynchronous eLearning}
  • اکبر سعیدنیا*، فیروز محمودی، علی ایمان زاده، کیومرث تقی پور

    مقاله حاضر با هدف بررسی ویژگی های عناصر برنامه درسی پروژه محور، طراحی و اعتباربخشی الگوی آن با رویکرد کیفی و روش پژوهش اسنادی، تحلیل محتوای کیفی و روش تحلیلی-استنتاجی انجام شد. جهت شناسایی و استخراج مضامین برنامه درسی، از اسناد برنامه درسی مبتنی بر پروژه و دیدگاه های متخصصان برنامه درسی استفاده شد. روش تحلیل داده ها، توصیف مبانی و تحلیل و استنتاج نظری بود. مضامین ناظر بر اهداف برنامه درسی، بر ارتقا مهارت های تفکر و ایجاد یادگیری مادام العمر و پرورش دانش علمی و عملی همراستا با زندگی واقعی متکی است. در زمینه محتوا بر غنا و فعالیت محوری و سازماندهی تلفیقی آن؛ در راهبردهای یاددهی-یادگیری بر استفاده از روش های پژوهش و اکتشاف گروهی و حل مساله تاکید شد. استفاده از ارزشیابی مستمر و متنوع و روش های فرآیندمدار، چندگانه و مبتنی بر عملکرد در ارزشیابی مورد توجه این الگو بود. روایی الگوی پیشنهادی با استفاده از فرمول نسبت روایی محتوا و جدول لاوشه مورد بررسی و تایید قرار گرفت.

    کلید واژگان: برنامه درسی پروژه محور, عناصر برنامه درسی, اعتبارسنجی}
    Akbar Saeednia *, Firooz Mahmoodi, Ali Imanzadeh, Kiumars Taghipour

    The aim of this study was to investigate the characteristics of project-based curriculum elements, design and validation of its model with a qualitative approach and documentary research method, using qualitative content analysis and analytical-inferential method. To identify and extract curriculum themes, project-based curriculum documents and resources and the views of curriculum experts were used. The method of data analysis was description of the basics and theoretical analysis and inference. Themes for curriculum goals rely on improving thinking skills and creating lifelong learning and cultivating scientific and practical knowledge in line with students' real-life lives. In the field of content there was an emphasis on richness and activity-oriented and its integrated organization; in the section of teaching-learning strategies the use of research methods and group exploration and problem solving were emphasized. And finally, the use of continuous and diverse evaluation and process-oriented, multiple and performance-based methods in the evaluation section was considered by this model. The validity of the proposed model was evaluated and confirmed using the content validity ratio formula and the Lawshe table.

    Keywords: Project-Based Curriculum, Curriculum Elements, Validation}
  • سیامند قادری*، فیروز محمودی، یوسف ادیب، علی ایمان زاده
    هدف

    مهارت های اجتماعی از طریق مواجهه با محیط های اجتماعی و بخشی از فرآیند آموزش که به صورت ضمنی و غیرقابل تدریس (برنامه درسی پنهان) در دسترس فراگیران قرار می گیرد توسعه می یابد. این مطالعه در صدد، بازنمایی فرایند شکل گیری مهارت های اجتماعی در دانش آموزان دوره ابتدایی با محوریت برنامه درسی پنهان انجام شد.

    روش

    لذا از روش کیفی به شیوه نظریه داده بنیاد با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند از 15 نفر آموزگار دوره ابتدایی شهر مهاباد تا اشباع نظری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. تحلیل داده ها نیز به روش مقایسه مداوم، به واسطه کدگذاری باز، محوری و انتخابی در قالب 9 مقوله کلی و 23 مقوله فرعی تحت نرم افزار مکس کیودا نسخه 2020 انجام پذیرفت. الگوی داده بنیاد در این بررسی از طریق مدل گرافیکی (خروجی های مکس کیودا) به تصویر کشیده شدند.

    یافته‏ ها:

     الگوی نهایی در قالب عوامل زمینه ای شامل؛ خانواده، مدرسه و همسالان، عوامل فرایندی شامل؛ تعامل با محیط، مهارت آموزی، تغییر و اصلاح رفتار و روش های آموزش و عوامل پیامدی؛ شامل مهارت های مطلوب اجتماعی و مهارت های نامطلوب اجتماعی استخراج و بر اساس عناصر سه گانه مدل Strauss and Corbin (2008) دسته بندی شدند.

    نتیجه‏ گیری:

     نتایج نشان داد که مهارت های اجتماعی در دانش آموزان فرایندی چندبعدی بوده که نیازمند نگاهی جامع و چندسویه به نظام آموزشی در قالب برنامه های آشکار درسی با تاکید بر برنامه درسی پنهان و کارکردهای آن (ساختار مراکز آموزشی، جو اجتماعی و خانواده) است.

    کلید واژگان: برنامه درسی پنهان, مهارت های اجتماعی, نظریه زمینه ای}
    Siamand Ghaderi *, Firooz Mahmoodi, Yousef Adib, Ali Imanzadeh
    Objective

    Social skills are developed through exposure to social environments and a part of the education process that is implicit and unteachable (hidden curriculum) available to learners. This study aimed to represent the formation process of social skills in primary school students with the focus on hidden curriculum.

    Methods

    Therefore, a semi-structured interview was conducted using a qualitative method based on the Foundation's data theory, using a targeted sampling of 15 elementary school teachers in Mahabad city, until the theoretical saturation of the data. Data analysis was also done by continuous comparison method, through open, central and selective coding in the form of 9 general categories and 23 sub-categories under Max Kyuda version 2020 software. The data pattern of the foundation in this study was depicted through the graphic model (outputs of Max Kyuda).

    Results

    The final model in the form of contextual factors includes; family, school and peers, process factors including; interaction with the environment, skill learning, changing and modifying behavior and training methods and consequent factors; including desirable social skills and undesirable social skills were extracted and categorized based on the three elements of the Strauss and Corbin (2008) model.

    Conclusion

    The results showed that social skills in students is a multi-dimensional process that requires a comprehensive and multi-faceted look at the educational system in the form of open curricula with an emphasis on the hidden curriculum and its functions (structure of educational centers, social atmosphere and family).

    Keywords: social skills, hidden curriculum, Grounded theory}
  • غلامرضا امیدی گرگری، سید عبدالله حجتی*، علی ایمان زاده

    با وجود اینکه در باب مراقبت و جایگاه خودمراقبتی در رشد و تعالی فردی توافق کلی وجود دارد، اما الگویی که بتواند بیانگر فرایند مراقبت و نحوه شکل گیری خودمراقبتی در دانش آموزان باشد، ارایه نگردیده و تبیین نظری روشنی صورت نگرفته است. مطالعه ی حاضر در پی طراحی و تدوین الگوی خود مراقبتی برای دانش آموزان دوره دوم متوسطه است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری روش تحقیق داده بنیاد انجام گرفته است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختار یافته بوده و به منظور گردآوری اطلاعات، با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند با 25 نفر از دانش اموزان دوره دوم متوسطه شهر جلفا، مصاحبه انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت. نتایج پژوهش حاضر، نشان دهنده استخراج بالغ بر 487 کد یا مفهوم اولیه از مصاحبه ها و نیز احصاء 38 مقوله ی فرعی و 9 مقوله ی اصلی است که در قالب مدل پارادیمی شامل فرایند خودمراقبتی به عنوان مقوله محوری و شرایط علی (2 مورد)، عوامل زمینه ای (4 مورد)، شرایط مداخله گر (2مورد)، راهبردها (5مورد) و عوامل پس آیندی (1مورد) قرار گرفت. آشنایی دانش آموزان با مفهوم مراقبت، حدود و ثغور و انواع آن و پیامدهای آن در حوزه های مختلف می تواند در نهادینه سازی انجام فعالیت های خودمراقبتی نقش اساسی ایفا کند

    کلید واژگان: مراقبت, خودمراقبتی, دوره دوم متوسطه, نظریه ی زمینه ای}
    Gholamrezai Omidi Gargar, Seyyed Abdollah Hojjati *, Ali Imanzadeh

    Although there is general agreement about care and the place of self-care in personal development and excellence, but a model that can express the process of care and how self-care is formed in students, has not been presented and a clear theoretical explanation has not been provided. The present study seeks to design and develop a self-care model for high school students.This research has been done in the framework of a qualitative approach and by applying grounded theory method. Data collection tools were semi-structured interviews and in order to collect information, 25 high school students of jolfa were interviewed using purposive sampling method. Data analysis was performed in three stages of open coding, axial coding and selective coding.The results of the present study show the extraction of 487 codes or basic concepts from interviews as well as the enumeration of 38 sub-categories and 9 main categories in the form of a paradigm model including: self-care process as a central category and causal conditions (2 cases), contextual factors ( 4 cases), intervening conditions (2 cases), strategies (5 cases) and Subsequent outcomes (1 case). Acquainting students with the concept of care, its limits and its types and its consequences in different fields can play a fundamental role in the institutionalization of self-care activities..

    Keywords: Care, Self-care, High school, Grounded theory}
  • عباسعلی خندانی، علی ایمانزاده*، شهرام رنجدوست

    هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی تربیت شهروند بوم شناختی برای متوسطه دوره اول است. با توجه به رشد سریع بحران های بوم شناختی در عصر جدید، تربیت شهروند بوم شناختی به عنوان یکی از پارادایم های نوظهور می تواند در رفع این بحران ها نقش بسزایی ایفا کند. بدین منظور در پژوهش حاضر دو سوال اساسی مورد بررسی قرار گرفت: الگوی مطلوب برنامه درسی تربیت شهروند بوم شناختی متوسطه دوره اول از چه ویژگی هایی برخوردار است؟ الگوی پیشنهادی از منظر متخصصان تا چه میزان معتبر است؟ از روش پژوهش ترکیبی یا آمیخته استفاده شد. در روش شناسی مرحله طراحی الگو، به صورت تحلیلی- استنتاجی (سنتزپژوهی) است. در مرحله دوم برای اطمینان از کارامدی الگو از اعتبارسنجی استفاده شد. در این مرحله از روش نمونه گیری مبتنی بر نظر خبرگان یا نمونه گیری مبتنی بر فرد ماهر استفاده شد و از متخصصان و صاحب نظران برنامه ریزی درسی و صاحب نظران حوزه علوم اجتماعی و صاحب نظران و متخصصان روان-شناسی تربیتی به تعداد 18 نفر الگوی بدست آمده مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی همچون فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد و شاخص های آمار استنباطی همچون آزمون t تک گروهی استفاده شد. الگوی پیشنهادی مطلوب برنامه درسی تربیت شهروند بوم شناختی در دوره متوسطه اول بر مبنای الگوی اکر طراحی شده است که از چهار مبنای مهم دینی، اجتماعی، فلسفی و روان شناختی برخوردار است. نتایج اعتبارسنجی نشان داد که الگوی فوق از نظر متخصصان از اعتبار کافی برخوردار است و از نظر متخصصان، کلیه عناصر فوق دارای ویژگی لازم (در حد زیاد) برای دانش آموزان هستند.

    کلید واژگان: الگوی برنامه درسی, شهروند بوم شناختی, دوره متوسطه}
    Abbas Ali Khandani, Ali Imanzadeh *, Shahram Ranjdoust
    Aim

    Societies are faced with newly emerging environmental and ecological crises. The current study aimed to design an optimal model for ecological citizen education curriculum for junior high school. In this mixed-methods research, the analyticalinferential and synthesis research methods were adopted to develop the optimal model based on Aaker’s model. The model was then validated to ensure its efficiency. Expert sampling was performed in this stage. Based on the findings, the designed model provides specific guidelines about the elements of the curriculum and possesses important religious, social, psychological, and philosophical foundations. According to the experts, all dimensions of this model have adequate validity.

    Keywords: Curriculum Model, Ecological Citizen, junior high school}
  • حسین حسامی*، یوسف ادیب، علی ایمان زاده، فیروز محمودی
    برنامه های درسی دانشگاه باید شامل دوره ها و الزاماتی باشد که مهارت های فارغ التحصیلان را افزایش داده و آنها را برای بازار کار چالش برانگیز آماده کند. یادگیری تجربی در این زمینه بسیار مثبت است و کارآموزی به طور فزاینده ای یک گزینه مهم درسی در نظر گرفته می شود . هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی مطلوب برنامه درسی کارآموزی رشته های فنی- مهندسی دانشگاهی براساس عناصر دهگانه اکر می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است؛ جهت طراحی الگوی مطلوب برنامه درسی کارآموزی، از روش سنتزپژوهی (تحلیل مضمون مصاحبه ها و مطالعه اسنادی) استفاده شده است. جامعه و نمونه آماری شامل اساتید رشته های علوم تربیتی، رشته های فنی- مهندسی و منابع علمی شامل کتابها، مقالات و رساله های مرتبط با پژوهش می باشد. روش نمونه گیری به صورت ملاک محور بود و برای گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و مصاحبه های نیمه ساختارمند استفاده شد . شیوه تجزیه و تحلیل داده ها به صورت تحلیل مضمون انجام گرفته است. طبق الگوی طراحی برنامه درسی اکر، منطق برنامه درسی کارآموزی رشته های فنی- مهندسی، دانشجویان را در حل چالش ها توانمند و آموخته های دانشجویان را کاربردی نماید. کسب صلاحیت و تداوم و پایداری عملکرد شغلی دانشجویان باید از اهداف برنامه درسی کارآموزی باشد. ارزشیابی برنامه درسی کارآموزی باید در محیط واقعی، براساس معیارهای دقیق و به صورت مشاهده مستقیم عملکرد دانشجویان صورت پذیرد. لذا لازم است برنامه ریزان و کارفرمایان شاخص های مشخص شده در الگوی برنامه کارآموزی را جهت بهبود کارآیی دوره های کارآموزی مورد توجه قرار دهند.
    کلید واژگان: کارآموزی, الگوی برنامه درسی, عناصر برنامه درسی اکر}
    Hosein Hesami *, Yousef Adib, Ali Imanzadeh, Firooz Mahmoodi
    Introduction
    University curricula should include courses and requirements that enhance graduates' skills and prepare them for the challenging job market. Experiential learning is very positive in this field and internships are increasingly considered an important curricular option. The purpose of the present research is to design the ideal model of internship curriculum for university technical-engineering fields based on the ten elements of Akar.
    Methods
    The current research is practical in terms of purpose; In order to design the ideal model of the internship curriculum, the synthesis research method (thematic analysis of interviews and document study) has been used. The population and statistical sample includes professors of educational sciences, technical-engineering fields and scientific resources including books, articles and treatises related to research. The sampling method was criteria-based and documentary studies and semi-structured interviews were used to collect data. The method of data analysis is thematic analysis.
    Results
    According to the Akar curriculum design model, the logic of the technical-engineering internship curriculum will enable students to solve challenges and apply what they have learned. Acquiring qualifications and continuity and sustainability of students' job performance should be one of the goals of the internship curriculum. Internship curriculum evaluation should be done in the real environment, based on accurate criteria and by direct observation of students' performance.
    Conclusion
    It is necessary for planners and employers to pay attention to the indicators specified in the internship program template in order to improve the efficiency of internship courses.
    Keywords: internship, curriculum, elements of the curriculum}
  • داود طهماسب زاده شیخلار*، لقمان تیموری، علی ایمان زاده
    هدف

     پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های حقوق کودک در پیمان نامه جهانی و مقایسه با اسناد بالادستی نظام آموزشی ایران انجام یافته است.

    روش

     رویکرد پژوهش حاضر کیفی، از نوع تحلیل محتوا و روش تحقیق نیز تحلیل اسنادی بود. جامعه آماری پژوهش اسناد بالادستی نظام آموزشی ایران بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سند برنامه درسی ملی و سند چشم انداز، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات بررسی مشاهده ای و مطالعات اسناد بالادستی و ابزار تجزیه و تحلیل داده ها نیز تحلیل محتوای اسناد سه گانه مذکور و مقایسه آن با مولفه ها و بندهای کنوانسیون جهانی حقوق کودک بود.

    یافته ها

     یافته تحقیق معرف 6 دسته حقوق (تربیتی، مدنی/ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و بهداشتی) گردید. یافته ها نشان دادند که تعارض و بی سازمانی در تعریف کودک و کودکان به لحاظ حقوقی در ایران، عدم وجود نهاد ملی مشخص برای تجویز و سیاستگذاری در این زمینه، دوگانگی سیتم افکار دستگاه های متولی برنامه های حمایت از کودکان، شکاف بین تعاریف نهادهای مختلف از جمله نهاد دین، قانون و حقوق در خصوص کودک و حقوق او، شکاف بین نظریه و عمل در برنامه های آموزشی در خصوص حقوق کودک، منجر به ایجاد موانعی در بهبود وضعیت حقوق کودکان در ایران شده است.

    نتیجه گیری

     براین اساس لزوم بازنگری در تعریف کودک و سیاستگذاری دقیق مبتنی بر مولفه های حقوق کودک، هماهنگی میان نهادهای قانونی در خصوص رعایت دقیق مفاد حقوقی در برنامه های عملیاتی بسیار ضروری است.

    کلید واژگان: کودک, حقوق جهانی کودک, اسناد بالادستی نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران}
    Davoud Tahmasebzadeh Aheikhlar*, Logman Teimoori, Ali Imanzadeh
    Objective

     This study was conducted to identify the components of Rights of the Child in the International Convention and to compare it to the upstream documents of the educational system of Iran.

    Method

     The approach of the study was qualitative content analysis and the research method is documentary analysis. The research population of this study was the upstream documents of the educational system of Iran, (Document on the Fundamental Transformation of the Education System in Iran, the National Curriculum Document of the Islamic Republic of Iran, and  the Vision Document of the Islamic Republic of Iran for the dawn of the Solar Calendar Year 1404), which was selected as a research sample through a purposive sampling. The data collection tool was observational review and the study of upstream documents. The method of data analysis is the analysis of the content of the above-mentioned three documents and its comparison with the components and clauses of the International Convention on the Rights of the Child.

    Findings

     This research represented 6 categories of rights (educational, civil/political, social, cultural, economic and health). The results show that the conflict and disorganization in the legal definition of child and children in Iran, the lack of a specific national institution to prescribe and make policies in this field, the duality of the system of thoughts of the institutions in charge of child protection programs, the gap between the definitions of different institutions, including the institution of religion, law and rights relating to children and their rights, the gap between theory and practice in educational programs regarding children's rights, has led to the obstacles in the improvement of children's rights in Iran.

    Conclusion

     Therefore, reviewing the definition of a child, making a detailed policy based on the components of children's rights, coordinating legal institutions regarding the strict observance of legal provisions in operational plans is very necessary.
    Keywords: child، Rights of the Child in the International Convention, the upstream documents of the educational system of Iran.

    Keywords: Child, Rights of the Child in the International Convention, the upstream documents of the educational system Islamic Republic of Iran}
  • Introduction & Objective

    Service-oriented learning is a type of active learning in which participation in the community, its improvement and change is central. A type of learning in which social issues are wisely organized with curricula. The National Learning Prevention Center / Network defines service-oriented learning as a "teaching and learning" that can link educational learning experiences, personal growth, and civic responsibility. Studies show that in the field of education system, both in Iran and abroad, no research has been done in this regard and this research is a new and innovative research and designing a service-oriented learning curriculum model in social studies education in addition to expanding the basics Theoretically, service- oriented learning as a new educational method can be effective in solving the challenges of the Iranian educational system. Therefore, the purpose of this study was to design and validate the optimal model of service-oriented social studies curriculum based on the IPARD model for the first year of high school.

    Methods

    Considering that in the present study neither qualitative results reinforce quantitative results nor quantitative results play a role in qualitative findings, naturally in this research there will be a multi-method method which will use the appropriate method according to the questions. In this method, both qualitative and quantitative methods were used and through reviewing and analyzing different sources, trying to discover and identify the content categories and characteristics of the elements of a suitable model for designing a service-oriented social studies curriculum based on IPARD model for the course. The first was high school and its validity and effectiveness. The predominant quantitative-qualitative approach was synthetic research and quantitative method was used to answer some of the questions, so the present study, despite being an applied research, also benefits from the quantitative-qualitative paradigm.

    Results

    The proposed model of service-oriented social studies curriculum in junior high school is designed based on the Acker model, which has 4 important religious, social, philosophical and psychological bases. The designed model can play an important role in teaching the learning objectives designed for this lesson. The designed model is valid from the perspective of social scientists, educational psychologists and curriculum specialists. The composition of these experts is due to the nature of the issue, and experts in the above three areas could have made a wiser comment. The above experts, who were purposefully selected, estimated the validity of the model at 88%. The experts all believed in the desirability of teaching and learning methods of this model and the place of learning was less among the components of learning.

    Conclusion

    Considering the content of this type of curriculum in the field of social studies, a wide range of learning resources such as textbooks, publications including magazines, public and specialized newspapers, school and its physical spaces such as laboratories, libraries, mass media and public. Like television and its programs, cyberspace such as social networks, lectures by experts, especially lectures and general and specialized workshops held in this field can be among the materials and learning resources. The use of audio-visual materials such as educational CDs, videos and educational clips and documentaries appropriate to the age of the students can help deepen the students' learning. The appropriate grouping for the service-oriented learning curriculum in the social studies of the first secondary school, in spite of many disagreements in this field, is groups of 3 to 5 people. Although it is possible to evaluate service-oriented projects through standardized tests, this type of evaluation is foreign to the nature of these projects. Schumer et al. (2000) refer to self-assessment in evaluating service-oriented projects so that the student evaluates himself / herself and his / her activities and corrects his / her weaknesses. A curriculum designed based on learning service for junior high school and academic year Seventh, this type of education can eliminate many shortcomings in the education system, such as the gap between theory and practice, students' reluctance to study and scientific activities and education, lack of horizontal and vertical connection between courses and courses, etc. Upstream documents paying attention to this type of training can be fruitful.

    Keywords: curriculum, Social studies, IPARD model, service learning, junior high school}
  • داود گوگانی، علی ایمان زاده، شهرام رنجدوست

    یادگیری خدمات رسانی به عنوان یکی از پارادایم های نوظهور در حوزه یادگیری است. هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتبارسنجی الگوی مطلوب برنامه درسی مطالعات اجتماعی خدمت محور بر اساس الگوی IPARD برای دوره اول متوسطه بود. روش پژوهش حاضر از نوع ترکیبی یا آمیخته (کمی - کیفی) بود. روش پژوهش حاضر در مرحله طراحی الگو، از نوع سنتزپژوهی بود. جامعه آماری پژوهش برای این مرحله، کلیه اسناد فرادستی در دسترس و اسناد کتابخانه ای بود و نمونه گیری این مرحله، نظری از نوع هدفمند و ملاک محور بود که از ابزارهای متعدد نظیر فیش برداری و مطالعات کتابخانه ای استفاده شد. در مرحله دوم برای اطمینان از کارامدی الگو از اعتبارسنجی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر متخصصان و صاحبنظران برنامه ریزی درسی، صاحبنظران حوزه علوم اجتماعی و صاحبنظران روان شناسی تربیتی بود که از نظرات 18 نفر به روش نمونه گیری مبتنی بر نظر خبرگان استفاده شد. در نهایت نظرات جمع شده از افراد تجزیه و تحلیل شد.

    کلید واژگان: برنامه درسی, مطالعات اجتماعی, الگوی آیپارد, یادگیری خدمت محور, دوره متوسطه اول}
    davood gogani, ali imanzadeh, shahram ranjdost

    Service learning is one of the emerging paradigms in the field of learning. The aim of the present study was to design and validate the optimal model of service-oriented social studies curriculum based on the IPARD model for the first year of high school. The method of the present study was combined or mixed (quantitative-qualitative). The research method in the model design stage was synthesis research. The statistical population of the research for this stage was all available documents and library documents and sampling of this stage was a purposeful and criterion-based theory that used various tools such as filing and library studies. In the second step, validation was used to ensure the efficiency of the model. The statistical population of the present study was curriculum specialists and experts, experts in the field of social sciences and experts in educational psychology. The opinions of 18 people were used by sampling method based on the opinions of experts. Finally, the collected opinions of individuals were analyzed

    Keywords: Curriculum, social studies, ipard model, service-oriented learning, junior high school}
  • اکبر سعیدنیا*، فیروز محمودی، علی ایمان زاده، کیومرث تقی پور
    پژوهش حاضر با هدف بررسی عناصر اصلی برنامه درسی مبتنی بر پروژه در دوره ابتدایی، طراحی و اعتباربخشی الگوی آن با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون انجام شد. جهت شناسایی و استخراج مضامین برنامه درسی، از اسناد و مدارک برنامه های درسی دوره ابتدایی و برنامه درسی مبتنی بر پروژه و دیدگاه های متخصصان برنامه درسی و آموزش ابتدایی استفاده شد. روش تحلیل داده ها، توصیف مبانی و تحلیل و استنتاج نظری بود. مضامین ناظر بر اهداف برنامه درسی در این برنامه بر ارتقا مهارت های تفکر و ایجاد یادگیری مادام العمر و پرورش دانش علمی و عملی همراستا با زندگی واقعی دانش آموزان متکی است. در زمینه محتوا بر غنا و فعالیت محوری و سازماندهی تلفیقی آن؛ در بخش راهبردهای یاددهی-یادگیری بر استفاده از روش های پژوهش و اکتشاف گروهی و حل مساله تاکید شد. استفاده از ارزشیابی مستمر و متنوع و روش های فرآیندمدار، چندگانه و مبتنی بر عملکرد در بخش ارزشیابی مورد توجه این الگو بود. روایی الگوی پیشنهادی با استفاده از فرمول نسبت روایی محتوا و جدول لاوشه مورد بررسی و تایید قرار گرفت.
    کلید واژگان: الگوی برنامه درسی مبتنی بر پروژه, دوره ابتدایی, عناصر برنامه درسی}
    Akbar Saeednia *, Firooz Mahmoodi, Ali Imanzadeh, Kiumars Taghipour
    The aim of this study was to investigate the main elements of the project-based curriculum in elementary school, design and validate its model with a qualitative approach and content analysis method. In order to identify and extract the subjects of the curriculum, the documents of the elementary curricula, project-based curriculum and the viewpoints of the specialists of the curriculum and elementary education were used. The method of data analysis was description of the basics and theoretical analysis and inference. Themes for Curriculum Objectives in this curriculum relies on improving thinking skills, creating lifelong learning, and cultivating scientific and practical knowledge in line with students' real-life lives. In the field of content on richness and activity-oriented and its integrated organization; In the section of teaching-learning strategies, the use of research methods and group exploration and problem solving was emphasized. The use of continuous and diverse evaluation and process-based, multiple and performance-based methods in the evaluation section was considered by this model. The validity of the proposed model was evaluated and confirmed using the content validity ratio formula and the Lawshe table.
    Keywords: Project-Based Curriculum Model, elementary school, curriculum elements}
  • حسن درستی، شهرام رنجدوست*، علی ایمان زاده
    پژوهش حاضر با هدف بررسی فرایند شکل گیری سواد ارتباطی در مدارس جمهوری اسلامی ایران به انجام رسیده است. این مطالعه حاضر با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد به ارایه الگویی برای آموزش سواد تحلیلی در ایران پرداخته، از حیث پارادایم های غالب پژوهش، در گروه تفسیری قرار می گیرد. برای جمع آوری داده های مورد نیاز، از فن مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. مصاحبه شوندگان این پژوهش را متخصصان و استادان علوم تربیتی و برنامه ریزی درسی تشکیل داده اند. داده های پژوهش به روش کدگذاری باز که مختص رویکرد زمینه ای است مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته و مقولات مفهومی، اصلی و کلان استخراج شده اند. در نهایت نیز الگوی آموزش سواد ارتباطی، شامل عوامل علی، ساختاری، مداخله گر و همچنین راهبردهای لازم جهت آموزش سواد ارتباطی و پیامدهای اجرای نظام صحیح آموزش سواد ارتباطی ارایه شده است. با توجه به نتایج پژوهش، مقوله اصلی شامل آموزش سرفصل های کلی، آموزش و مشاهده است که به منظور طرح، تدوین و اجرای برنامه آموزش سواد ارتباطی در ایران می توان از آن بهره برد. در زمینه عوامل علی (شرایط فرهنگی خانواده، کتابخوانی و قصه گویی در خانواده، شعرخوانی در جمع خانواده و همکلاسی ها، اجتناب از مواجهه با پیامدهای آموزش تک قطبی، سازماندهی اطلاعات، مهارت های روانی، معناشناسی، هیجان ها، نگرش ها، انتظارات نقش، پیام های غیرکلامی، پیام های کلامی، پیام های حضوری، پیام های غیرحضوری، پیام های گفتاری و نوشتاری) در زمینه عوامل ساختاری (خرده فرهنگ کشور استان شهر، نظام آموزشی کشور، فرهنگ خانواده، شبکه ارتباطی) و در زمینه عوامل مداخله گر (پیچیدگی مولفه های ارتباطی، ویژگی های ارثی از قبیل هوش، شرایط فرهنگی خانوار، ویژگی های جسمی و مهارت های روانی) شناسایی شدند.
    کلید واژگان: سواد ارتباطی, آموزش وپرورش ایران, گراند تئوری, فرایند شکل گیری}
    Hassan Dorosti, Shahram Ranjdoost *, Ali Imanzadeh
    This study was conducted as an interpretive research paradigm through grounded theory method to provide a model for teaching analytical literacy in Iran. Data was collected by Semi-structured interview technique from experts and professors of educational sciences and curriculum planning whom selected by purposeful sampling way. The research data were analyzed by open coding method from which were extracted conceptual, main and macro categories. Finally, the model of communication literacy training was provided; including causal, structural, intervening factors, as well as the necessary strategies for communication literacy training and the consequences of implementing the correct training system. The main category includes teaching general topics, training and observation, which can be used to design, develop and implement a communication literacy training program. After analyzing the findings, these factors were identified: Family cultural conditions, reading and storytelling in the family, reading poetry to family and classmates, avoiding the consequences of unipolar education, organizing information, psychological skills, semantics, emotions, attitudes, role expectations, non-verbal messages, verbal messages, face-to-face messages, In-person messages, voice and text messages for causal factors; subculture of country, province and city, country education system, family culture, communication network for structural factors; complexity of communication components, inherited traits such as intelligence, cultural background, physical characteristics and psychological skills for intervening factors.
    Keywords: Communication Literacy, Iranian Education, grounded theory, development Process}
  • داود طهماسب زاده شیخلار*، مریم فتاحی مرکید، علی ایمان زاده
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های تربیت اقتصادی در قرآن کریم و میزان انعکاس آن در اسناد بالادستی انجام یافته است.

    روش

    روش تحقیق، توصیفی (تحلیل محتوای کیفی) و از نوع قیاسی، با مراجعه به متن قرآن کریم، اسناد بالادستی و منابع علمی و پژوهشی بود. جامعه آماری شامل تمام سوره ها و آیات قرآن کریم، ترجمه و تفسیرهای آن، اسناد بالادستی از جمله سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و سند برنامه درسی ملی بود. با توجه به ماهیت پژوهش نمونه برابر جامعه بود. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، چک لیست بررسی آیات قرآنی و اسناد بالادستی بود که روایی آن توسط 5 نفر از اساتید علوم تربیتی، گروه معارف و معلمان علوم قرآنی دانشگاه تبریز تایید و پایایی آن نیز از طریق ضریب توافق لاوشه با نظر خواهی از همین اساتید بررسی گردید.

    یافته ها

    در بخش تحلیل اقدام به استخراج مولفه های تربیت اقتصادی در قرآن کریم شد که این مولفه ها در 3 حوزه اصلی تولید، توزیع و مصرف طبقه بندی شدند. در حوزه تولید، 9 مولفه اصلی و 119 مولفه فرعی، در حوزه توزیع، 24 مولفه اصلی و 56 مولفه فرعی و در حوزه مصرف، 6 مولفه اصلی و 52 مولفه فرعی شناسایی شد. در مرحله بعد، شناسایی مولفه ها از اسناد بالادستی و میزان انعکاس مولفه های استخراج شده از قرآن کریم با اسناد بالادستی بررسی گردید.

    نتیجه گیری

     نتایج نشان داد که میزان انعکاس مولفه های تربیت اقتصادی در اسناد بالادستی حدود 22 درصد در حوزه تولید، 12 درصد در حوزه توزیع و 20 درصد در حوزه مصرف بود که نتایج بسیار اندکی می باشد.
    واژگان کلیدی : تربیت، تربیت اقتصادی، قرآن کریم، اسناد بالادستی

    کلید واژگان: تربیت, تربیت اقتصادی, قرآن کریم, اسناد بالادستی}
    Davoud Tahmasebzadeh Sheikhlar*, Maryam Fattahi Markid, Ali Imanzadeh
    Objective

    The present study aims at identifying the components of economic education in the Holy Quran and the extent of its reflection in the superior documents.

    Method

    The research method is descriptive (analysis of qualitative content) and of comparative type with reference to the text of the Holy Quran, superior documents as well as the scientific and research sources. The statistical society included all chapters and verses of the Holy Quran, their translations and interpretations, and superior documents, including the Document of Fundamental Evolution of Education and the National Curriculum. Considering the nature of the study, the sample was equal to the society. The tool for data gathering in this study was the checklist for investigating the Quranic verses and the superior documents whose validity was confirmed by five professors in educational sciences, the department of Islamic teaching and the Quran teachers in Tabriz University. Its reliability was assessed through Lawshe agreement coefficient with comments by the same professors. For analysis, we extracted the components of economic education from the Quran.

    Finding

    These components were classified in three spheres of production, distribution and consumption. In the production sphere, 9 main components and 119 secondary components, in the distribution sphere, 24 main components and 56 secondary components, and in the consumption sphere, 6 main components and 52 secondary components were identified. In the next stage, identifying the components of the superior documents and the extent to which the components extracted from the Holy Quran reflect the superior documents were investigated.

    Conclusion

    The results show that the extent to which the components of economic education reflect the superior documents is about 22 percent in the production sphere, 12 percent in the distribution sphere, and 20 percent in the consumption sphere, which are at a low level.

    Keywords: education, economic education, the Holy Quran, superior documents}
  • غلامرضا امیدی، عبدالله حجتی*، علی ایمان زاده
    هدف

    یکی از بهترین رویکردها در زمینه سلامت نوجوانان، توجه به خودمراقبتی و اصول آن می باشد. هدف این پژوهش بازنمایی تجربه خودمراقبتی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه است.

    روش

    پژوهش حاضر،کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر مدارس دوره متوسطه دوم مرند بودند که با استفاده از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف، تعداد 25 نفر؛ نمونه ی پژوهش را تشکیل دادند. تصمیم گیری برای پایان نمونه گیری، مبتنی بر اشباع ایده ی نظری است. از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته برای گردآوری داده ها استفاده شد. مصاحبه ها ضبط شده و به روش استرابرت و کارپینتر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. به منظور صحت و استحکام داده ها و اطلاعات در پژوهش حاضر از 4 معیار مقبولیت، قابلیت اعتماد، تاییدپذیری و انتقال پذیری استفاده شد.

    یافته ها

    از ادراک و تجربه خود مراقبتی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه 7 مضمون اصلی شامل معنا و مفهوم خودمراقبتی، حدود و ثغور خودمراقبتی، ضرورت برنامه خودمراقبتی، آموزش خودمراقبتی، برنامه درسی خودمراقبتی، پیامدهای خودمراقبتی و راهبردهای ارتقای خودمراقبتی و 28 مضمون فرعی شناسایی شدند.

    نتایج

    علیرغم وجودآموزه های دینی جامع در باب خودمراقبتی، ادراک دانش آموزان از خودمراقبتی چندان کامل نبوده و می توان با اتخاذ رویکردهای آموزشی مناسب در ارتقای خودمراقبتی دانش آموزان، گام های خوبی را برداشت.

    کلید واژگان: تجربه زیسته, مراقبت, خودمراقبتی, دوره دوم متوسطه}
    Gholamreza Omidi, Abdollah Hojjati*, Ali Imanzadeh
    Objective

    one of the best approaches in regard with the youths' health is paying attention to self-care and its principles in proportion to the physical and mental development. The objective of this study is a representing an experience in self-care among the students in senior high school.

    Method

    the present study is a qualitative one from the interpretative phenomenological type. The research community consists of female students in senior high schools in Marand city. The community consisted of 25 students who were selected through sampling based on objective. The decision to end the sampling was based on theoretical saturation. A semi-structured interview was used to gather data. The interviews were recorded and analyzed using the method of Streubert and Carpenter. To assess the strength and rightness of the data, four criteria were used as follows: acceptability, reliability, verifiability, and transferability.   

    Findings

    from the perception and experience of self-care of students in senior high school, seven themes including meaning and conception of self-care, limits of self-care, necessity of self-care plan, teaching self-care, curriculum of self-care, consequences of self-care, and strategies for promoting self-care as well as twenty eight secondary themes were identified.   

    Conclusion

    despite existence of comprehensive religious teachings regarding self-care, the students' perception of self-care is not quite perfect, and we may take good steps in promoting their self-care by taking proper educational approaches.

    Keywords: Lived experience, Care, Self-Care, senior High School}
  • عباسعلی خندانی، علی ایمان زاده*، شهرام رنجدوست
    شهروند بوم شناختی به عنوان یک نوع شهروندی نوظهور، به معنای مسیولیت های خاص انسان برای محافظت از بوم و محیط زیست است به طریقی که فرد به فراتر از منافع محدود خود بیندیشد. هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای میزان توجه به مولفه های تربیت شهروند بوم شناختی در کتب مطالعات اجتماعی دوره متوسطه اول است. برای رسیدن به این هدف روش تحلیل محتوا به کاربرده شده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش های آمار توصیفی مانند فراوانی و درصدگیری و برای ارایه داده ها از جداول فراوانی بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان دادند که در کتب تعلیمات اجتماعی دوره متوسطه اول جمعا 63 مورد به تربیت شهروند بوم شناختی توجه شده است که از این تعداد 21 مورد (33/33%) به معرفت و دانش بوم شناختی، 19 مورد به (15.30%) به باور و نگرش بوم شناختی و 23 مورد (50/36%) به رفتار بوم شناختی پرداخته شده است. کمترین فراوانی به تسهیم دانش بوم شناختی در پایه های هفتم و هشتم دوره اول متوسطه (0.00) بود و بیشترین درصد فراوانی به رفتارهای محیط زیستی شخصی در پایه هفتم متوسطه اول (44/44%) و احساس مسیولیت در برابر طبیعت و عناصر آن در پایه نهم متوسطه اول (44/44%) بود. با تامل در باب این یافته ها می توان گفت که مولفه های بسیاری در همه ابعاد تربیت شهروند بوم شناختی مورد کم توجهی قرارگرفته شده است. پیشنهاد می شود با توجه به بحران های موجود در حیطه بوم زیست انسان و نقش برنامه های درسی در رفع این بحران ها، توجه به تربیت بوم شناختی بیش ازپیش موردتوجه مسیولین و سیاست گذاران آموزشی واقع شود.
    کلید واژگان: تربیت, شهروند بوم شناختی, مطالعات اجتماعی, دوره متوسطه اول}
    Abbasali Khandani, Ali Imanzadeh *, Shahram Ranjdoost
    Ecological citizenship as an emerging type of citizenship means specific human responsibilities to protect the environment in a way beyond limited personal interests and thoughts. This study aims to analyze the content of the level of attention to the components of ecological citizen education in social studies textbooks in junior high school. To achieve this goal, the content analysis method has been used. Descriptive statistical methods such as frequency and percentage were employed to analyze the data. Frequency charts were used to present the data. Findings showed that in the social education textbooks of junior high school, a total of 63 cases have been paid to the education of ecological citizens, of which, 21 cases (33.33%) were related to Ecological knowledge, 19 cases (30.15%) were related to Ecological beliefs and attitudes, and 23 cases (36.50%) were related to Ecological behavior. The lowest frequency of prepending to ecological knowledge was in the 7th and 8th grades of junior high school (0.00). The highest frequency related to personal environmental behaviors was in the 7th grade of junior high school (44.44%), and for the sense of responsibility towards nature and its elements, the highest frequency was in the 9th grade of junior high school (44.44%). Based on these findings, many components in all aspects of ecological citizen education have been neglected. Given the existing crises in the field of human ecology and the effective role of curricula in resolving these crises, it is suggested that ecological education be given more attention by educational officials and policymakers.
    Keywords: Education, Ecological Citizenship, Social Studies, Junior High School}
  • اکبر سعیدنیا، فیروز محمودی*، علی ایمان زاده، کیومرث تقی پور

    پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر پروژه STEM در دوره ابتدایی بر اساس روش سنتزپژوهی انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه پژوهش های علمی معتبر مرتبط با موضوع بود که با جستجوی منظم در پایگاه های اطلاعاتی و بر اساس معیارهای ورود و خروج، تعداد 67 پژوهش برای بررسی نهایی انتخاب شد. برای جمع آوری، ثبت و گزارش اطلاعات اولیه پژوهش ها از فرم کاربرگ محقق ساخته استفاده شد. تحلیل یافته ها با استفاده از الگوی هفت مرحله ای هورد (1983) و روش کدگذاری باز و محوری انجام شد. برای تایید پایایی فرمول ضریب کاپای کوهن بکار برده شد که میزان توافق بین ارزشیاب ها 79درصد بود. طبق یافته های پژوهش برنامه درسی مبتنی بر پروژه STEM برنامه ای دانش آموزمحور است که برای تمامی عناصر برنامه نقشی متفاوت از برنامه های آموزشی سنتی و رایج تعریف می کند.

    کلید واژگان: طراحی الگوی برنامه درسی, برنامه درسی مبتنی بر پروژه STEM, عناصر برنامه درسی}
    Akbar Saeednia, Firooz Mahmoodi*, Ali Imanzadeh, Kiumars Taghipour

    The aim of this study was to design a STEM project-based curriculum model in primary school based on synthesis method. The statistical population included all valid scientific researches related to the subject that by regular searches in databases and based on inclusion and exclusion criteria 67 researches were selected for final review. A researcher-designed worksheet form was used to collect, record and report the initial research data. Findings were analyzed using Hurd (1983) seven-step model and open and axial coding method. To confirm the reliability, the Cohen's kappa coefficient formula was used, which was 79% of the agreement between the evaluators. Research findings show that the STEM project-based curriculum is a student-centered curriculum that defines a completely different role from the traditional curriculum elements in all curriculum elements.

    Keywords: Curriculum Model Design, STEM Project-Based Curriculum, Curriculum Elements}
  • داود طهماسب زاده شیخلار*، احسان عظیم پور، علی ایمان زاده، محمد عباس زاده

    هدف از پژوهش حاضر ارایه مدل نظریه برای مطالعه فرایند تربیت جنسی نوجوانان ایرانی است. پارادایم حاکم بر مطالعه حاضر کیفی و با استفاده از روش تحقیق گراندد تیوری انجام شده است. مشارکت کنندگان بخش کیفی، متخصصان حوزه تربیت جنسی، برنامه ریزی درسی، روان شناسی تربیتی، معلمان و والدین دارای تخصص علمی یا تجربه عملی بودند که با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری نظری 20 نفر به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختارمند بود که با این تعداد نمونه اشباع تیوریک در داده ها حاصل شد. تجزیه وتحلیل داده ها در قالب مدل پارادایم اشتراوس و کوربین انجام گرفت. پس از تحلیل داده ها محقق به 169 گزاره مفهومی اولیه در قالب 59 کد باز، 18 کد محوری در قالب 6 کد انتخابی بر اساس مدل داده بنیاد دست یافت. نتایج تحلیل داده ها در قالب مدل الگوواره ای بیانگر آن است که عوامل علی (شناخت دقیق نوجوانان، شناخت ضرورت های تربیت جنسی و هدایت و جهت دهی به رفتار مناسب جنسی)، پدیده اصلی (طرح ریزی تربیت جنسی کارآمد)، شرایط مداخله گر (تعصبات مذهبی و اعتقادی نادرست، دیدگاه های اجتماعی- فرهنگی، سیاست های آموزشی - سازمانی)، عوامل زمینه ای (نبود سیاست های روشن و جسورانه، ناکارآمدی والدین، منابع اطلاعاتی نامعتبر)، راهبردها (غلبه بر موانع فرهنگی، رعایت ملاحظات فرهنگی - اجتماعی، ظرفیت سازی در نظام آموزشی و والدین، همکاری بین بخشی، راهکارهای آموزش، اصول آموزش) و پیامدها (فردی و اجتماعی) الگوی فرایند تربیت جنسی نوجوانان را منعکس می نماید. بر مبنای مدل ارایه شده، ضرورت و نیاز آموزش و ساختارهای فرهنگی اجتماعی حاکم بر جامعه ایرانی بر مولفه محوری (تربیت جنسی کارآمد در نوجوانان) تاثیرگذار است.

    کلید واژگان: تربیت جنسی, نوجوانان, نظریه داده بنیاد}
    Davoud Tahmasebzadeh Sheikhlar*, Mohammad abbaszadeh

    Adolescence is a transitional period in life when one's rapid physical growth and development and sexual maturation can lead to their physical capability to reproduce. Based on the definition provided by WHO, adolescents are young people between the ages of 10 and 19 years. Since adolescents and young adults are going through the growth stage, their health can be affected either positively or negatively by their interactions with the environment, their friends and peers, their parents and family members, people in the society, and social rules. In the course of sexual maturation, adolescents undergo fundamental changes and face with different questions and ambiguities and if they do not receive right answers to their questions, they may refer to their peers or media such as satellite TV, the Internet, and cyberspace to find answers. However, they often do not find proper answers. This may also lead to further problems in the future. Considering this, sex education is a necessity for adolescents that must not be overlooked. It is a fundamental right of adolescents and should be provided by both parents and society. Due to its characteristics, sex education is accompanied by a number of challenges in all countries and cultures and unique ethical considerations are associated with it. In many Islamic countries such as Iran, sexual intercourse out of marriage is prohibited both culturally and religiously. In such countries, sex education is insufficient and restricted, and is not often provided by teachers since they do not feel right talking about sextual issues. Furthermore, there is currently no coherent policy on sex education in countries such as Iran. Therefore, the present study was an attempt to describe the processes of sex education of Iranian adolescents through developing a theoretical model. The governing paradigm of this study were a qualitative one. The present researchers further benefitted from a grounded theory research method in carryiong out this study. Accordingly, school conditions and opinions of sex education specialists, teachers, counselors, health educators and parents were considered in this study. Regarding the study participants, 20 specialists in the field of sexual education, curriculum planning, educational psychology, parents and teachers with scientific expertise or practical experience were selected by using theoretical sampling procedure. Then, a number of semi-structured interviews were conducted with participants and the process of data collection continued until data saturartion was reached. The collected data was next analyzed using the paradigm model (the Strauss and Corbin). After analyzing the data, the researcher obtained 169 basic conceptual propositions in the form of 59 open codes, 18 central codes, and 6 selected codes. The findings were further depicted in the form of a model indicating causal factors, namely the need for accurate adolescent recognition, cross-sectoral cooperation and recognition of necessities, the main phenomenon, namely effective sex education, interventionist conditions, namely religious-belief, socio-cultural, and Educational-organizational barriers, contextual factors, namely lack of clear policies, inefficiency of parents and unreliable information resources, strategies, namely overcoming cultural barriers, socio-cultural considerations, capacity building in the educational system, educational strategies and principles of education, and consequences, namely individual and social consequences. The model reflected the pattern of adolescent sex education process. According to the proposed model, necessity and need, education, and sociocultural structures can affect the core component of effective sex education of Iranian adolescents. The main objective of this study was to propse a theoretical model for studying the process of sex education of Iranian adolescents through using a grounded theory method. Based on the findings of this study, 169 basic conceptual propositions were identified in the form of 59 open codes, 18 central codes, and 6 selected codes. Accordingly, it can be suggested that Iranian society can solve its sex-related problems through an effective educational system which pays enough attention to sex education while taking into account the country's Islamic-Iranian culture. Obviously, the absence of a proper sex education system can predispose adolescents to a variety of abusive and high-risk behaviors. Adolescence is one of the most sensitive and traumatic stages of development. Concerning the aforementioned findings, it is recommended that the country's education authorities pay enough attention to sex education and provide the necessary grounds for designing and implementing effective curriculums in this regard. Finally, parents are advised to take a realistic look at sexual-related issues and problems of adolescents, to improve their own sexual education literacy, and to pay attention to the mental and personality conditions of their teenage children.

    Keywords: sex education, adolescents, grounded theory}
  • داود گوگانی، علی ایمان زاده*، شهرام رنجدوست

    پژوهش حاضر به منظور طراحی و اثربخشی آموزش مطالعات اجتماعی براساس الگوی IPARD بر مهارت های یادگیری خدمت محور در دانش آموزان دوره متوسطه اول صورت پذیرفته است. پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه است. جامعه پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر مدارس دولتی شهر تبریز بودند که 30 نفر از کودکان دختر مدارس دوره متوسطه اول شهر تبریز به صورت روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. دانش آموزان گروه آزمایش براساس روش یادگیری خدمت محور و دانش آموزان گروه گواه براساس روش سنتی آموزش داده شدند. از ابزار پرسشنامه پژوهشگرساخته یادگیری خدمات رسانی به عنوان پیش آزمون پس آزمون در این پژوهش استفاده شد. از هر دو گروه پیش آزمون یادگیری خدمت رسانی گرفته شد. آلفای کرونباخ محاسبه شده در این پرسشنامه 79/0 است. روایی پرسشنامه نیز ازطریق نظر متخصصین احراز شد. برنامه آموزشی طراحی شده به عنوان متغیر مستقل در 11 جلسه (هفته ای 2 جلسه) بر روی آنها اجرا شد. سپس بعد از دریافت محتوای آموزشی طراحی شده براساس الگوی آیپارد بر روی گروه آزمایش، از هر دو گروه پس از 24 ساعت، دوباره پس آزمون یادگیری خدمت محور گرفته شد و درنهایت، داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و در نرم افزار SPSS نسخه 13 تحلیل شد. در روش اجرای برنامه آموزش محتوا از روش متناسب با الگوی آیپارد استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد آموزش برنامه درسی مطالعات اجتماعی خدمت محور طراحی شده براساس الگوی IPARD بر نمرات یادگیری خدمت محور دانش آموزان اثربخش بوده است و دانش آموزان نسبت به برنامه درسی سنتی در تمام مولفه های یادگیری خدمت رسانی عملکرد بهتری از خود نشان دادند.

    کلید واژگان: مطالعات اجتماعی, الگوی آیپارد, یادگیری خدمت محور, دوره متوسطه اول}
    Davood Gogani, Ali Imanzadeh *, Shahram Ranjdoost

    The present study was conducted to design and effectiveness of social studies education model based on the IPARD model on service-oriented learning skills in junior high school students. The present study is a quasi-experimental study with a pre-test and post-test design with a control group. The study population was all female students of public schools in Tabriz that 30 female students of primary schools in Tabriz were selected by multi-stage sampling method and randomly divided into two experimental groups (15 people) and control (15 people) were replaced. The students in the experimental group were trained based on the service-oriented learning method and the students in the control group were trained based on the traditional method. A researcher-made service learning questionnaire was used in pre-test and post-test. The service learning test was taken from both groups. Cronbach's alpha calculated on this questionnaire at 0.79. The validity of the questionnaire was also verified by experts. The training program designed as an independent variable was performed on them in 11 sessions, two sessions per week. Then, after receiving the training content designed based on the IRARD model on the experimental group, after twenty-four hours, both groups retake the service-oriented learning test. Finally, the data were analyzed using analysis of covariance in SPSS software version 13. In the content implementation program, the method appropriate to the IRARD pattern was used. Findings showed that service-oriented social studies curriculum design based on IRARD model was effective on students' service-oriented learning scores and students performed better in all components of service learning compared to the traditional curriculum.

    Keywords: Social studies, IPARD model, service learning, junior high school}
  • محمدشریف طاهرپور*، فاطمه آزادمظلوم، علی ایمانزاده

    بررسی مبانی، اصول و روش های پرورش حب‎ذات متعالی از دیدگاه اسلام، هدف اصلی مقاله حاضر است. برای نیل به این هدف از روش توصیفی−تحلیلی، استنتاجی و نقد درونی استفاده شده است. یافته‎های به دست آمده، بیانگر آن است که در ارتباط با حب‎ذات، رویکردهای مختلفی از قبیل خودگروی اخلاقی و خودگروی روان شناختی وجود دارد که با دلایل مستدل مورد نقد قرار گرفتند. به نظر می رسد رویکرد «حب‎ذات متعالی» براساس آموزه های اسلام، یک نگاه کلان و همه جانبه به بحث حب ذات دارد. در این راستا، با ابتنا به حب ذات الهی، ابتدا اصول رشد متعالی، نوع دوستی و حب الهی استنباط و سپس، روش های تربیتی خدا آگاهی، خودآگاهی، ارتقاء من متعالی، رشد متوازن شخصیتی؛ داشتن هویت اخلاقی باز، ارج نهادن به احساسات انسانی؛ ابتنای محبت به دیگران بر پایه محبت الهی و تکیه گاه قرار دادن خداوند در زندگی به عنوان نتایج حب ذات متعالی براساس دیدگاه اسلام استخراج شدند. پیشنهاد می‎شود که اسناد فرادستی نظام آموزش وپرورش با توجه به مولفه‎های حب‎ذات متعالی نقد و بررسی شده، مولفه های حب ذات متعالی در برنامه درسی پنهان و آشکار بررسی شود. از جمله پیشنهادات کاربردی، فراهم کردن بسترها و انگیزه‎های لازم در نظام تعلیم وتربیت برای حرکت به سمت حب‎ذات متعالی؛ ترویج نوع دوستی، دیگرگرایی و هویت باز اخلاقی در آموزش وپرورش رسمی و غیررسمی است.

    کلید واژگان: حب ذات, حب ذات متعالی, تربیت اسلامی, مبانی, اصول, روش}
    Mohammad Sharif Taherpour *, Fatemeh Azad Mazloom, Ali Imanzadeh

    The main purpose of this article is to investigatethe foundations, principles, and methods of cultivating transcendental self-love from the Islamic perspective. In so doing, a descriptive-analytical,  deductive, and Internal Critique have been used. The findings indicated that regarding the self-love, there are various approaches, such as ethical egoism and psychological egoism that were criticized by reasonable reasons, Based on the Islamic doctrines, "transcendental self-love" seems to have a broad and holistic view towards the self-love. In this regard, building on transcendental self-love, first, on the view of Islam transcendental growth, altruism and divine love principals were deducted, and then, educational methods, God-awareness, self-awareness, upgrade the transcendent self, balanced personality development, open ethical identity, respect for human emotions, love others based on divine love and reliance on God in life were extracted. Based on the findings, it is suggested that according to the components of transcendental self-love governmental documents of the education system be criticized and components of the transcendental self-love be examined in the hidden and formal curriculum. It is recommended that in necessary contexts and motivations to move towards the transcendental self-love, altruism, and open ethical identity be provide.

    Keywords: Self-love, the transcendental self-love, Islamic education, foundations, principles, Method}
  • علی ایمان زاده

    هدف این پژوهش، ترویج سبک زندگی علوی و تشویق زوجین به الگوگیری از سبک زندگی علوی، برای افزایش رضایت زناشویی می‌باشد. این پژوهش، از نوع نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون پس‌آزمون با گروه شاهد بود. جامعه آماری پژوهش، زوجین مراجعه‌کننده به مرکز مشاوره دانشگاه ملایر بودند که40 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی (20 نفر) و کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. از ابزار پرسش‌نامه رضایت زناشویی آنریچ ESQ، به‌عنوان پیش‌آزمون پس‌آزمون در این پژوهش استفاده شد. سپس برنامه آموزشی الگوی سبک زندگی علوی، به‌عنوان متغیر مستقل در 8 جلسه یک ساعته به زوجین آموزش داده شد. داده‌ها با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته‌های پژوهش نشان داد که آموزش الگوی سبک زندگی علوی بر افزایش رضایت زناشویی زوجین دارای اختلافات زناشویی، تاثیر معناداری داشت. ازاین‌رو می‌توان گفت: ارایه آموزه‌های سبک زندگی مبتنی بر نهج‌البلاغه و سیره علوی، الگویی مناسب برای افزایش رضایت زناشوبی زوجین است.

    کلید واژگان: اثربخشی, سبک زندگی علوی, رضایت زناشویی, اختلافات زناشویی}
  • سودابه نیائی، علی ایمان زاده*، شهرام واحدی

    پیشینه و اهداف :

    یکی از روش های جدید در حوزه یاددهی و یادگیری، روش تدریس معکوس است. هدف از این مقاله بررسی تاثیر کلاس معکوس روی اضطراب ریاضی دانش آموزان و هم چنین عملکرد ریاضی آنان است.

    روش ها

    جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه پنجم شهرستان مرند در سال تحصیلی 98-1397 بود. نمونه آماری به صورت هدفمند و از دو مدرسه همجوار (مدرسه آتیه و مدرسه راه بهشت) در یک منطقه از شهر مرند به روش نمونه در دسترس انتخاب شدند. مدرسه راه بهشت برای تدریس سنتی و مدرسه آتیه به برای تدریس معکوس انتخاب شدند. مدرسه راه بهشت با 27 نفر دانش آموز به عنوان گروه کنترل و مدرسه آتیه با 29 نفر دانش آموز به عنوان گروه آزمایش انتخاب شدند. برای سنجش اضطراب ریاضی آزمودنی ها از مقیاس ریاضی کودکان استفاده شد؛ و برای بررسی عملکرد درس ریاضی نیز  به صورت مسئله های ریاضی در سطوح مختلف حیطه شناختی از یک آزمون محقق ساخته 20 سوالی پیش آزمون و پس آزمون که به تایید متخصصان این حوزه رسید، استفاده شد. تدریس معکوس هر هفته چهار جلسه واحد درسی ریاضی کلاس پنجم ابتدایی بود که درهفته دو جلسه تدریس معکوس در منزل (یاد گیری در منزل توسط CD های آموزشی تهیه شده توسط معلم) انجام گرفت و در دو جلسه حل تمرینات در کلاس صورت گرفت..

    یافته ها

    نتایج حاصل از آزمون مانکوا و آزمون T نشان داد که چهار بعد اضطراب ریاضی اعم از (اضطراب یادگیری، اضطراب حل مسیله، اضطراب نسبت به معلم ریاضی و اضطراب ارزیابی ریاضی) در  دانش آموزان کلاس معکوس نسبت به دانش آموزان کلاس سنتی کاهش چشمگیری داشته است. عملکرد ریاضی دانش آموزان کلاس معکوس نسبت به کلاس سنتی افزایش داشته است.

    نتیجه گیری

    در تبیین نتایج می توان گفت که کلاس معکوس باعث تسهیل یادگیری عمیق از طریق فعالیت های یادگیری در کلاس درس می شود و باعث افزایش انگیزه معلمان و دانش آموزان شده و کلاس درس را برای آنها جذاب تر و ارتباطی تر می نماید؛ در نتیجه اعتماد به نفس دانش آموزان در یادگیری ریاضی افزایش می یابد. در کلاس معکوس دانش آموزان مهارت هایی همچون پرسش های باز و بسته، گوش دادن فعال، پرسش های مستقیم، پرداختن به ناهمخوانی ها، حمایت و تشویق از سوی معلم را تجربه می کنند، که این مهارت ها باعث توانمندسازی دانش آموزان در تعیین هدف و حل مسئله می شود؛ در نتیجه میزان اضطراب کمتری نسبت به دانش آموزانی که به روش معمول ریاضیات را یاد می گیرند دارند. از سویی دیگر در این نوع از یادگیری می توان زمان بیشتری را در کلاس برای مهارت های تفکر صرف نمود؛ همچنین فراگیران به صورت فعال، در یادگیری و ایجاد دانش بیشتر درگیر هستند و همزمان دانش خود را آزمایش و ارزیابی می کنند. کلاس معکوس به فراگیران کمک می کند تا به درک وسیعی نسبت به سبک های یادگیری و عملکردشان برسند. افزایش اطلاعات معلمان در زمینه تدریس معکوس و برگزاری دوره های ضمن خدمت برای معلمان، فراهم کردن اطلاعات تدریس معکوس از پیشنهادات کاربردی این مقاله است.

    کلید واژگان: اضطراب ریاضی, عملکرد ریاضی, کلاس معکوس}
    S. Niyaie, A. Imanzadeh *, Sh. Vahedi

    flipped teaching method. The goal of this study was determining the effect of flipped teaching on students' math anxiety and math performance.

    Methods

    The statistical population of the study was comprised of all fifth grade female students in Marand City in the academic year of 1397-1398. The statistical sample was targeted I such a way that from two neighboring schools (Atieh School and Rah-e Behesht School) in the same area of Marand City that were selected as a convenience sample. Rah-e Behesht School was selected as the school using the traditional teaching method and Atieh School was selected as the one using the flipped instruction. Rah-e Behesht School with 27 students was selected as the control group and Atieh School with 29 students was selected as the experimental group. Mathematical Anxiety Scale was used to measure math anxiety of the subjects. Moreover, to evaluate the performance of the mathematics course in the form of mathematical problems at different levels of cognitive domain, a researcher-made test with 20 questions that was approved by the experts in this field was used as the pre-test and post-test. Flipped teaching was used as four sessions per week of the fifth grade elementary math course in which two sessions per week were performed at home (during which learning occurred at home by using educational CDs prepared by the teacher) and two sessions per week were performed in the class during which activities were done.

    Findings

    The results of the MANCOVA and t-test showed that the four dimensions of mathematical anxiety (including learning anxiety, problem solving anxiety, math teacher anxiety and math evaluation anxiety) decreased significantly in the class using the flipped teaching method as compared to the traditional class. The math performance of the flipped teaching was also increased compared to that of the traditional class.

    Conclusions

    To explain the results, it can be said that the flipped class facilitates deep learning through learning activities in the classroom and increases the motivation of teachers and students and makes the classroom more attractive and communicative for them; thus, the students' self-confidence increases in learning math. In the flipped classroom, students experience different skills, such as open and closed questions, active listening, direct questions, addressing inconsistencies, as well as support and encouragement from the teacher which make the students capable of setting goals and solving problems. As a result, such students would have less anxiety in comparison to those who learn math in the traditional way. On the other hand, in this type of learning, more time can be spent in the classroom for thinking skills.  Also, learners are more actively involved in learning and creating knowledge, and, at the same time, they are testing and evaluating their knowledge. The flipped classroom helps learners to gain a broad understanding of their learning styles and practices. Increasing teachers' knowledge in the area of flipped teaching and holding in-service courses for teachers, as well as providing flipped teaching information  are  among the practical suggestions of this article.  

    Keywords: Math anxiety, Math performance, Reverse class}
  • ابوالفضل بابایی، شهرام واحدی*، یوسف ادیب، علی ایمان زاده
    زمینه

    قلدری به عنوان یکی از مسایل حل نشده در مدارس، پیامدهای نامطلوبی به بار می آورد، در ارتباط با قلدری عوامل موثر نظیر بی تفاوتی اخلاقی حایز اهمیت است. با این وجود مطالعه کیفی که به تدوین مدل بی تفاوتی اخلاقی و قلدری بپردازد انجام نشده است.

    هدف

    کشف عوامل زمینه ای، فرآیندی و پیامدی بی تفاوتی اخلاقی در قلدری بود.

    روش

    رویکرد پژوهش حاضر، کیفی با روش نظریه زمینه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول و دوم در شهر ابهر بود. از طریق روش نمونه گیری هدفمند تعداد 17 دانش آموز، با میانگین سنی 5/15 سال در طی سال تحصیلی 98-97 انتخاب شدند. ابزار پژوهش در مطالعه حاضر مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و تحلیل داده ها بر اساس روش شناسی کوربین و اشتراوس (2008) استفاده از نرم افزار ATLAS.ti 8 نسخه 2017 انجام شد.

    یافته ها: 

    از میان 630 کد اولیه، 19 مضمون فرعی و 7 مضمون اصلی به دست آمد. نتایج حاصل نشان داد که طبقه مرکزی باورها و نگرش کارکردی به قلدری، تحت تاثیر عوامل زیربنایی شامل تجربه های تعیین گر و جو خشونت و قلدری و عوامل فرآیندی شامل ادراک شناختی هیجانی ضعیف، ادراک اجتماعی معیوب و اسنادهای بیرونی قرار دارد.

    نتیجه گیری:

     عوامل زمینه ای، فرآیندی و مقوله های مرتبط، منجر به استفاده از مکانیسم بی تفاوتی اخلاقی در ارتکاب قلدری را می شود.

    کلید واژگان: قلدری, بی تفاوتی اخلاقی, نوجوانان پسر}
    Abolfazl Babaei, Shahram Vahedi*, Yousef Adib, Ali Imanzadeh
    Background

    Bullying, as one of the unsolved problems in schools, leads to undesirable consequences. Effective factors associated with bullying, like moral disengagement, are crucial. However, no qualitative study has been conducted to build a model for moral disengagement and bullying.

    Aims

    Identifying fundamental, procedural, and consequential factors of moral disengagement in bullying.

    Method

    The study was qualitative, based on grounded theory. The statistical population included all male students of middle and high schools of the Abhar city. 17 students and a focus discussion group with the average age of 15.5 were selected through purposive sampling in the 2018-19 academic year. The method was semi-structured interviewing. Data analysis was performed using the Corbin and Straus methodology (2008) and the ATLAS.ti 8 software.

    Results

     From initial 630 open codes, 19 secondary subjects and 7 main subjects were obtained. Results showed that the core category of beliefs and functional attitude to bullying are influenced by fundamental factors including determinant experiences, violent atmosphere, and bullying, and procedural factors including weak emotional perception, dysfunctional social perception, and externalization.

    Conclusions

     Fundamental and procedural factors and related matters result in leveraging the moral disengagement mechanism and perpetrating bullying.

    Keywords: Bullying, moral disengagement, adolescent boys}
  • علی ایمان زاده

    مرگ‌اندیشی در تمام ادیان آسمانی، بخصوص در دین اسلام، یک برنامه تربیتی برای تکامل و سعادت انسان‌هاست. هدف این پژوهش، بررسی تجربیات زیسته سالمندان از مرگ‌آگاهی و مرگ‌اندیشی و پیامدهای ناشی از آن است که یا رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی تفسیری تدوین یافته است. شرکت‌کنندگان در این پژوهش20 نفر از سالمندان خانه سالمندان خوبان تبریز بودند که به صورت نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. داده‌ها با توجه به مصاحبه‌های عمیق، فردی و نیمه‌ساختاریافته گردآوری شد. پس از پیاده‌سازی مکتوب مصاحبه، براساس رویکرد هرمنیوتیک و براساس روش دیکلمن و همکاران مصاحبه‌ها مورد تجزیه ‌و ‌تحلیل قرار گرفتند. از تجربیات این افراد 4 مضمون (درون‌مایه) اصلی هویت مرگ، موانع مرگ‌اندیشی، پیامدهای مرگ‌اندیشی و راه‌های تقویت مرگ‌اندیشی و 17 مضمون یا درون‌مایه فرعی به دست آمد. مرگ‌آگاهی و مرگ‌اندیشی در سالمندان، علاوه بر ایجاد نگاهی مثبت و واقع‌گرایانه نسبت به زندگی، می‌تواند در کاهش نگرانی‌های دوره سالمندی از جمله اضطراب مرگ نقش اساسی ایفا کند.

    کلید واژگان: مرگ اندیشی, سالمندان, پدیدارشناسی تفسیری}
  • داود طهماسب زاده شیخلار*، احسان عظیم پور، علی ایمان زاده، محمد عباس زاده

    هدف پژوهش حاضر شناسایی و روان سنجی راهبردهای آموزش تربیت جنسی نوجوانان بر اساس دیدگاه معلمان و والدین بود که با رویکرد آمیخته اکتشافی انجام شده است. در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شد. مشارکت کنندگان بخش کیفی، شامل متخصصان تربیت جنسی، معلمان و والدین دارای تخصص علمی یا تجربه عملی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع نظری، 20 نفر به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. نتیجه تحلیل داده ها در بخش کیفی منجر به شناسایی 19 مضمون پایه در زمینه راهبردهای آموزش تربیت جنسی شد که در قالب 5 مضمون «غلبه بر موانع فرهنگی»، «ملاحظات فرهنگی - اجتماعی»، «ظرفیت سازی در نظام آموزشی و والدین»، «راهکارهای آموزش» و «اصول آموزش» سازماندهی شدند. در یافته های حاصل از داده های بخش کمی، نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مضمون های 19 گانه که نهایتا در 5 مضمون سازماندهی شدند دارای بار عاملی کافی جهت تدوین ابزار راهبردهای آموزش تربیت جنسی نوجوانان هستند. در بخش کمی، دبیران دوره اول و دوم متوسطه شهرستان های خوی و چایپاره جامعه آماری را تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 345 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه تدوین شده در مرحله کیفی پژوهش استفاده شد. در این بخش، برای سنجش روایی پرسشنامه از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان داد که این پرسشنامه به لحاظ کمی از روایی و پایایی لازم برخوردار است. در نتیجه مقیاس نهایی با 5 عامل و 19 نشانگر مورد تایید قرار گرفت و در نهایت ابزاری جهت سنجش راهبردهای آموزش تربیت جنسی نوجوانان معرفی شد. نتایج حاصل از این مطالعه می تواند در طراحی برنامه های آموزشی با هدف تقویت آموزش تربیت جنسی نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: راهبردهای تربیت جنسی, معلمان, والدین, نوجوانان}
    Davoud Tahmasebzadeh Sheikhlar*, Ehsan Azimpour, Ali Imanzadeh, Mohammad Abbaszadeh

    This was a mixed-methods research, aimed to identify and validate sex education strategies for 12-to-16 year-old Iranian adolescents based on the perspectives of their teachers and parents. Participants in the qualitative phase were 20 sex educators, teachers, and parents with scientific expertise or practical experience, selected through theoretical purposive sampling. Using semi-structured questions, the participants were interviewed about their opinions regarding the principles of sex education and the best and/or most important approach to that. The qualitative data was analyzed using content analysis, which revealed 19 basic themes regarding sex education strategies. Such principles were narrowed down to five basic categories, namely “overcoming cultural barriers", "sociocultural considerations", "capacity building in the education system and parents", "education strategies", and "principles of Education". A questionnaire was designed accordingly for adolescent sex education. To examine its rigor, this instrument was used in the quantitative phase of the study to collect data from a sample of 345 teachers in the middle and secondary schools in Khoy and Chaypareh Cities, selected through stratified random sampling method. Exploratory and confirmatory factor analyses were conducted to examine the validity of the questionnaire. The results revealed sufficient loading for the questionnaire items on the relevant factors, thus corroborating its validity. Cronbach’s alpha coefficient, on the other hand, corroborated the reliability of the instrument in terms of the number of its items. The result of current research can be insightful for educational planning with the aim of strengthening adolescent sex education.

    Keywords: adolesce, parents, sex education strategies, teachers}
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال