به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب علی راد

  • مطهره سادات طیب حسینی*، علی راد
    درخصوص تاریخ نزول سوره فتح، میان مفسران اختلاف نظر وجود دارد. دیدگاه مشهور، نزول این سوره را در سال ششم هجری و در جریان حدیبیه می داند. در مقابل، برخی نزول آن را در سال هشتم و در جریان فتح مکه دانسته اند. از سوی دیگر، «آندریاس گورکه» (محقق آلمانی) که در پژوهشی به بازسازی گزارش عروه بن زبیر از واقعه حدیبیه پرداخته است، اساسا ارتباط آیات سوره فتح با صلح حدیبیه را نفی می کند. او بر آن است که: «در گزارش اصیل عروه نیز، نزول سوره فتح ذکر نشده و درواقع، از زمان ابن اسحاق و واقدی در قرن سوم، میان صلح حدیبیه و نزول این سوره ارتباط برقرار شده است.» در مقاله حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، رهیافت ها درخصوص زمان نزول سوره فتح بررسی و ارزیابی شده است. در نتیجه این پژوهش، با استناد به احادیث معتبر، سبب نزول، مضمون آیات و سیاق سوره و هم چنین تناسب آن با موقعیت تاریخی واقعه حدیبیه، دیدگاه «نزول سوره در بازگشت از حدیبیه»، به عنوان قول مختار پذیرفته شده است.
    کلید واژگان: تاریخ گذاری, اسباب نزول, سوره فتح, صلح حدیبیه, فتح مکه}
    Motahara Sadat Tayyeb Husseini *, Ali Rad
    Commentators hold different views about the time of the revelation of surah Al-Fath. Aprevailing view among commentators about its time of revelation is in the sixth year of theHijrah during the incident of Hudaybiyyah. On the contrary, some have considered its revelationin the eighth year of the Hijrah and during the conquest of Mecca. In a study reconstructingthe report of Orwa Ibn Zubayr on the incident of Hudaybiyyah, Andreas Gurkehargues that basically the verses of the mentioned surah have nothing to do with Hudaybiyyahpeace treaty. In a similar vein, the report of Arwa has not mentioned the revelation of surahAl-Fath but from the time of Ibn Ishaq and Waqidi in the third century, a connection has beenestablished between the peace treaty of Hudaybiyyah and the revelation of this surah. Usingdescriptive-analytical method, this paper studies and evaluates the approaches regarding thetime of the revelation of surah Al-Fath, and by referring to the reliable hadiths related to therevelation, and also by analyzing the content of the verses of surah Al-Fath, the context ofthe surah and the compatibility with the historical situation of Hudaybiyyah the view of "therevelation of the surah in return from Hudaybiyyah" has been accepted as an autonomousquote.
    Keywords: Determining The Time, Reasons For Revelation, Surah Al-Fath, Peace Of Hudaybiyyah, Conquest Of Mecca}
  • علی راد*
    از جمله نقدهای منتقدان محمد بن اسماعیل بخاری مولف کتاب الجامع الصحیح ، رد و ابطال فتوای او به ثبوت محرمیت و حرمت نکاح میان دو نوزادی است که در دوران رضاع شرعی از شیر یک حیوان نوشیده باشند ، فتوایی که در پی آن بخاری از اخراج بخارا گردید و به نماد شذوذ بخاری در فقه بدل گردید . انتساب این فتوا به بخاری از دیرینه کهن در منابع فقهی - تاریخی اهل سنت برخودارد است . در امتداد نقدهای منتقدان اهل سنت بر این فتوا ، در سده اخیر شماری از محققان شیعه نیز به نقد این فتوا پرداخته و سستی و آسیب های آن را نشان داده اند. جریان دفاع از بخاری صدور این فتوا از بخاری را انکار می کند ، آن را ساخته و پرداخته مخالفان بخاری می داند و بدین سان فقاهت بخاری از صدور چنین فتاوای شاذ و سستی پیراسته می دانند . از جمله مدافعان جدید بخاری ، دکتر نبیل بلهی است که در پژوهش اخیر خود ضمن انکار انتساب فتوای مذکور به بخاری در مقام پاسخ نقضی به نقدهای محققان شیعه علیه فتوای منسوب به بخاری در آمده است. بلهی همسان و همانند فتوای منسوب به بخاری در موضوع رضاع را از میراث فقه شیعه بازیابی کرده ، نقدهای گفته شده بر فتوای بخاری را بر فقه شیعه وارد دانسته است. او در بخشی از پژوهش خود به فتوای قاضی ابن براج از فقیهان شیعه در قرن پنجم استناد می جوید که بر پایه آن ابن براج استفاده از گوشت حیوانی را که در بدو تولد از شیر زنی خورده باشد ، مکروه اعلام کرده است .  بلهی از رهاورد تنظیر این دو فتوا با یکدیگر به منتقدان شیعی کتاب الصحیح بخاری تذکر می دهد که از نقد بخاری خودداری نمایند زیرا همانند فتوای منسوب به بخاری در میراث فقه شیعی وجود دارد . مسئله اصلی این مقاله اعتبار سنجی روش پژوهش نبیل بلهی و پیش فرض های او در نقد فقه شیعه با تاکید بر فتوای ابن براج است که با روش تحلیل انتقادی تالیف شده است .
    کلید واژگان: نقد بخاری, نبیل بلهی, فقه ابن براج, تاریخی نگری در فهم, معناشناسی فرهنگی و اجتماعی فتوا, نقد نقد}
    Ali Rad *
    Among the criticisms of Mohammad ibn Ismā’īl Bukhārī, the author of the book "al-Jāmi' al-Ṣaḥīḥ", is the refutation and invalidation of his fatwa regarding the prohibition and sanctity of marriage between two infants who have been nursed by the milk of the same animal during the period of fosterage. This fatwa led to Bukhari's expulsion from Bukhara and became symbolic of his deviance in Islamic jurisprudence. This fatwa's attribution to Bukhārī is ancient and venerable in Sunni jurisprudential-historical sources. Alongside the criticisms of Sunni scholars on this fatwa, in recent centuries, some Shia researchers have also criticized this fatwa, highlighting its weaknesses and flaws. The defence of Bukhārī's issuance of this fatwa denies its authenticity, attributing it to opponents of Bukhārī and considering such deviant and flawed fatwas as an undermining of Bukhārī's jurisprudence. Among the recent defenders of Bukhārī is Dr. Nabīl Balhī, who, in his recent research, not only denies the attribution of this fatwa to Bukhārī but also provides a rebuttal to criticisms by Shia researchers against the fatwa attributed to Bukhārī. Balhī has reintegrated the issue of fosterage from Shia jurisprudential heritage similar to the fatwa attributed to Bukhārī, thereby considering the criticisms levelled against Bukhārī's fatwa as an intrusion into Shia jurisprudence. In part of his research, he refers to the fatwa of Qāḍī Ibn Barrāj, a Shia jurist from the 5th century, who declared the consumption of animal meat which consumed milk from a human after birth, as reprehensible. Balhī, through a comparative approach of these two fatwas, warns Shia critics of Bukhārī's Ṣaḥīḥ collection to refrain from criticizing Bukhari, as similar contentious fatwas exist in the heritage of Shia jurisprudence. The main issue of this article is to validate Nabīl Balhī's research methodology and his presuppositions in critiquing Shia jurisprudence, with a focus on Ibn Barrāj's fatwa, analysed through a critical analysis approach.
    Keywords: Bukhārī Criticism, Nabīl Balhī, Ibn Barrāj Jurisprudence, Historical Analysis In Understanding, Cultural, Social Semantics Of Fatwa, Criticising The Critique}
  • علی راد*، غلامعلی جزینی
    در آیه 48 سوره قصص، از سحر خواندن تورات و قرآن توسط مشرکان مکه خبر داده شده و در آیه بعد، خداوند در تقابل با این دیدگاه، به هدایتگری این دو کتاب آسمانی تحدی کرده و بر اعتبار و اصالت وحیانی آن ها صحه گذاشته است. بررسی روند تاریخی نشان دهنده آن است که انگاره نفی اعجاز کتاب های وحیانی پیشاقرآنی، در چهار قرن نخست هجری از برایند مناظرات مسلمانان با اهل کتاب شکل گرفته است. این انگاره به مثابه یک اصل بر اندیشه بسیاری از مفسران قرآن در ادوار میانی تا دوره معاصر اثر گذاشته و بدین سان به پارادایمی تفسیری ارتقا یافته؛ چنان که در تفسیر دو آیه یادشده بر تحریف، نفی تحدی و اعجاز از تورات نخستین تاکید شده است. مسئله اصلی پژوهش حاضر، تحلیل انتقادی این پارادایم تفسیری است و اینکه نشان داده شود چگونه تفسیر رایج از دو آیه یادشده به تفسیر نظریه رقیب، مجال ظهور نداده است. براساس نظریه رقیب، تورات نخستین از دیدگاه قرآن دارای ویژگی تحدی بوده و باورمندی به اعجاز آن آموزه اصیل قرآنی است که در پرتو پارادایم مشهور مفسران به فراموشی سپرده شده است. دستاورد پژوهش تاکید بر بازخوانی روایی پارادایم مشهور و توجه جدی به تفسیر نظریه رقیب در تفسیر آیات 48-49 سوره قصص است. یافته های پژوهش اثبات می کند که با ظهور رویکردهای نوین در مطالعات تاریخ تفسیر، نظریه مشهور مفسران در تفسیر آیات یادشده با چالش اثرپذیری از پارادایم متکلمان مواجه شده؛ ازاین رو اصالت آن مخدوش است و گریزی از روی آورد به نظریه رقیب به مثابه نظریه معیار و جانشین تفسیر مشهور وجود ندارد.
    کلید واژگان: آیات 48-49 سوره قصص, اعجاز تورات نخستین, انگاره اعجاززدایی تورات, تحریف باوری, نظریه های تفسیری}
    Ali Rad *, Gholam Ali Jazini
    Verse 48 of al-Qaṣaṣ Surah is dedicated to the magic of reading the Torah and the Qur'an by the Mecca polytheists. In the next verse, God challenges the guidance of these two heavenly books in opposition to the polytheists' revealed authenticity denial of the Torah and the Qur'an and he validates the credibility and authenticity of these two books revelation. In the historical process, the idea of demystification of the pre-Qur'anic revelation books was formed during the first four centuries from the debates between Muslims and the People of the Book. This concept, as a principle, influenced many Qur'an commentators the thought in the middle ages until the contemporary period. In this way, it was promoted from an idea to an interpretive paradigm, and in the interpretation of these two verses of Al-Qasas Surah, it emphasized the distortion, demystification of the first Torah. The main problem is the critical analysis of this interpretation paradigm and it aims to show how the common interpretation of these verses did not allow the rival theory interpretation to emerge. Based on the competing theory, the first Torah is challenging from the Qur'anic point of view, and believing in its miracles is an original Qur'anic teaching that was accepted in the light of the commentators’ famous paradigm. The article achievement is to emphasize the revision of the famous paradigm narrative and pay serious attention to the competing theory interpretation of Al-Qasas surah, verses 48-49. The findings prove that with the new approaches’ emergence in the history of interpretation studies, commentators' famous theory in the interpretation of the mentioned verses is facing the challenge of being ideological and effective from the theologians' paradigm. Therefore, its authenticity is distorted and there is no way other than turning to the rival theory as the standard theory and alternative theory.
    Keywords: Verses 48-49 Of Al-Qasas Surah, The First Torah Miracle, The Demystification Of The Torah, Distorted Beliefs, Interpretive Paradigms}
  • علی راد*
    پژوهش های خاورشناسان درباره الکافی الکلینی در سده معاصر هر چند دوره های متنوع با رویکردهای متعدد را تجربه کرده است؛ ولی تحلیل روند و برایند این جریان حدیث پژوهی نوآمد در بازشناسی حدیث شیعه گویای این مهم است که این جریان هنوز در گام نخستین خود در شناخت و ارزیابی الکافی الکلینی قرار دارد و تا رسیدن به پژوهش های فاخر و ممتاز در تحلیل و نقد این کتاب حدیثی شیعه فاصله زیادی دارد؛ بنابراین تا کنون تک نگاری جامع، فاخر و برتری از سوی خاورشناسان در الکافی پژوهی ارائه نشده است و تعداد خاورشناسانی که به پژوهش درباره الکافی کلینی پرداخته اند، چندان فراوان نیستند. این مهم خود نتیجه علل و زمینه های مختلفی است که از جمله مهم ترین آنها توجه دیرهنگام غرب در آشنایی درست و عمیق با مذهب شیعه و اسلام شیعی است که در فراوانی و کیفیت محتوایی پژوهش های شیعه شناسی ایشان و به طور خاص پژوهش درباره جوامع حدیثی شیعه از جمله الکافی کلینی اثر نهاده است. پژوهش های سده معاصر خاورشناسان درباره الکافی کلینی به سه دوره تاریخی متمایز از همدیگر تفکیک پذیر است: دوره فقر و بحران آگاهی، دوره درنگ در مضامین برگزیده، دوره تحول در رویکرد و مسئله. پژوهش های خاورشناسان درباره الکافی کلینی به دو رویکرد انتقادی و ناهمدلانه و رویکرد خنثی و محض تقسیم پذیر است. شخصیت هایی چون ویلفرد مادلونگ، آندره نیومن، رابرت گلیو، تمیمه دائو و... از جمله مهم ترین خاورشناسانی هستند که درباره الکافی کلینی پژوهش هایی را در قالب مدخل دایره المعارفی، مقاله مستقل و جستاری از کتاب منتشر کرده اند. تحلیل مضامین اصلی این پژوهش ها مسئله اصلی پژوهه حاضر است.
    کلید واژگان: الکافی کلینی, خاورشناسان, ویلفرد مادلونگ, آندره نیومن, رابرت گلیو, تمیمه دائو, نقد کتاب}
    Ali Rad *
    Contemporary orientalist research on Al-Kāfī by Kulaynī has experienced various periods with diverse approaches. However, analyzing the trend and outcome of this discourse in the recognition of Shia hadith is indicative of the fact that this trend is still in its early stages in understanding and evaluating Al-Kāfī by Kulaynī, and there is still a long way to go before reaching outstanding and excellent research in analyzing and criticizing this Shia hadith book. Therefore, a comprehensive, outstanding, and superior monograph on Al-Kāfī studies by orientalists has not yet been presented, and the number of orientalists who have engaged in research on Al-Kāfī by Kulaynī is not abundant. This is itself the result of various factors, including the belated attention of the West to a proper and deep understanding of Shia Islam, which has affected the abundance and quality of their research content in Shia studies, particularly research on Shia hadith communities such as Al-Kāfī by Kulaynī. Contemporary orientalist research on Al-Kāfī by Kulaynī can be distinguished into three distinct historical periods: the period of poverty and the shortage of knowledge, the period of reflecting in selected topics, and the period of transformation in approach and issue. Orientalist research on Al-Kāfī by Kulaynī is divided into two discernible approaches: critical and skeptical approach, and neutral and purely scholarly approach. Figures such as Wilferd Madelung, Andrew J. Newman, Robert Gleave, Tamima Bayhom-Daou, etc., are among the most important orientalists who have published research on Al-Kāfī by Kulaynī in the form of encyclopedia entries, independent articles, and essays from books. Analyzing the main themes of these research works is the main issue of the present research.
    Keywords: Al-Kāfī By Kulaynī, Orientalists, Wilferd Madelung, Andrew J. Newman, Robert Gleave, Tamima Bayhom-Daou, Book Criticism}
  • علی راد *، مهراب صادق نیا، فاطمه قربانی

    ببا آغاز مطالعات انتقادی کتاب مقدس در قرن هجدهم میلادی و بحث درباره شخصیت تاریخی حضرت عیسی(ع)، زندگی اجتماعی وی نیز مطمح نظر قرار گرفت و به ارائه دو نظریه متفاوت در قالب ایشان انجامید: حضرت عیسی(ع) به مثابه زاهدی اخلاق مدار یا مصلحی انقلابی. با توجه به برخی گزاره های عهد جدید و بافت سیاسی اجتماعی زمانه حضرت عیسی(ع)، به نظر می رسد خوانش زاهدانه جامع و مبتنی بر جملگی گزارش ها از زندگی آن حضرت نیست. این پژوهش با تحلیل فرازهایی از عهد جدید، ارائه سیمای صرفا اخلاقی و متغافل از رخدادهای اجتماعی حضرت عیسی(ع) را نقد می کند. سپس بر پایه تحلیل تاریخی دوران شکل گیری مسیحیت، زمینه های ظهور این دیدگاه را بررسی می کند. تحلیل متنی گزاره های عهد جدید درباره عملکرد اجتماعی حضرت عیسی(ع) نشان می دهد که وی افزون بر اهتمام به مباحث اخلاقی، بر اصلاح جامعه و حاکمیت نیز تاکید داشته و ارائه تصویری صرفا اخلاقی و متسامح معلول غلبه خوانش اخلاقی و مسامحه‏گرایانه پولس، تضعیف مسیحیان و حمایت امپراتوری روم از آیین های اخلاق محور و به چالش کشیده شدن انتظار مسیحا پس از تصلیب حضرت عیسی(ع) بوده است.

    کلید واژگان: شخصیت اجتماعی حضرت عیسی(ع), اخلاق فردگرایانه, پولس, عهد جدید, تحلیل انتقادی}

    Along with the critical studies of the Bible in the 18th century AD and the discussions on the historical personality of Jesus, his social life was studied as well and led to two different theories about him: Jesus as a moral ascetic or as a revolutionary reformer. Considering some statements of the New Testament and the political-social context of the time of Jesus, it seems that the ascetic reading is not comprehensive and is not based on all the reports of his life. Analyzing some passages of the New Testament, this research criticizes the idea of a purely moral image of Jesus that ignores social events. Then, it studies the grounds for the emergence of this view based on the historical analysis of the era of formation of Christianity. The textual analysis of the statements of the New Testament about the social performance of Jesus shows that he emphasized on the reform of society and governance as well as paying attention to moral issues. It also shows that presenting a purely moral and tolerant picture is due to factors such as the predominance of the moral and tolerant reading of Paul, the weakening of Christians and the support of the Roman Empire for the ethics-oriented rites and the challenge of waiting for the Messiah after the crucifixion of Jesus.

    Keywords: social personality of Jesus, individualistic ethics, Paul, New Testament, critical analysis}
  • علی راد*
    قلب به معنای وارونه ساختن بخشی از سند یا متن حدیث با گونه های متنوع آن از جمله اسباب ضعف هماره مورد توجه دانشوران علم نقد الحدیث بوده است . احادیث آمیخته به قلب شایسته استناد نیستند و قلب عمدی حدیث سبب تضعیف راوی و از عوامل ترک احادیث او دانسته شده است. از جمله چالش های قلب حدیث مسئله مستثنیات آن هم چون بهره وری از قلب حدیث به مثابه شیوه ای برای اختبار محدثان و فقیهان است . این مقاله به نقد و ارزیابی این مهم در تاریخ حدیث مسلمین پرداخته است .
    کلید واژگان: قلب حدیث, احادیث مقلوبه, اختبار فقیه}
    Ali Rad *
    The term "Qalb" refers to the deliberate inversion of a portion of the Isnād or content of a hadith in various forms, which has been a significant focus of scholars in the field of hadith criticism. Hadiths mixed with inversion are not reliable for citation, as intentional inversion of a hadith can lead to the weakening of the narrator and is known as one of the reasons for abandoning such narrations. One of the challenges of inverted hadiths is the issue of exceptions, as using inverted hadiths serves as a method for testing the reliability of narrators and jurists. This article critically examines and evaluates this important aspect in the history of Muslim hadiths.
    Keywords: Inverted Hadiths, Correction of Hadiths, Testing of Jurists}
  • سعید عزیزی*، علی راد
    در تراث حدیثی امامیه پاره ای گزارش ها وجود دارد که اهل بیت(علیهم السلام) به عنوان مصداق حقیقی عرب و نژاد برتر و شیعیان ایشان نیز عرب و یا به عنوان «موالی» معرفی گردیده اند. در مقابل، دشمنان ایشان نیز با تعابیری چون بادیه نشین و «عجم» توصیف شده اند. نگارندگان در پژوهه حاضر برآنند تا با تدوین «خانواده حدیثی» و کاربست روش تحلیل گفتمان تاریخی به فهم صحیحی از این احادیث دست یابند و مقصود اصلی از این احادیث را در بستر فرهنگی-اجتماعی تاریخ صدور آنها تبیین نمایند. با بهره جویی از این دو روش در تحلیل احادیث مذکور، چنین به دست می آید که واژگانی چون «عرب، اعراب، موالی و عجم» در این احادیث، معنای لغوی آن ها مقصود اصلی نیست، بلکه معانی اصطلاحی آنها مد نظر معصومان است که ناظر به جایگاه برتر ایمانی و معرفتی اهل بیت و شیعیان ایشان و انحراف و انحطاط اخلاقی و ایمانی مخالفان ایشان است؛ از سوی دیگر چنین روایاتی در رویارویی با گفتمان رقیبی صدور و بازتاب یافته است که در صدد ترویج گفتمان برتری نژاد عرب بر غیر عرب بود و اهل بیت به نقد و ابطال این گفتمان پرداخته اند.
    کلید واژگان: احادیث امامیه, اصطلاحات حدیثی, تحلیل گفتمان, عرب, عجم, موالی}
    Saeed Azizi *, Ali Rad
    There are some reports in the hadith tradition of the Imams that the Ahl al-Bayt (as) have been introduced as the true example of the Arabs and the superior race, and that their Shiites have also been introduced as Arabs or as "Mawlawi."In contrast, their enemies have been described as Bedouin and non-Bedouin.The authors of the present study aim to achieve a correct understanding of these hadiths by compiling a "hadith family" and applying the method of historical discourse analysis, and to explain the main purpose of these hadiths in the socio-cultural context of the date of their publication.Using these two methods in the analysis of the mentioned hadiths, it is obtained that words such as "Arabs, Arabs, Mawlawis and non-Arabs" in these hadiths, their literal meaning is not the main purpose, but their idiomatic meanings are considered.It is the infallibles who observe the superior position of faith and knowledge of the Ahl al-Bayt and their Shiites,and the moral deviation and degeneration of the faith of their opponents;On the other hand, such narrations have been issued and reflected in the face of a rival discourse that sought to promote the discourse of the superiority of the Arab race over non-Arabs,
    Keywords: Imamate Hadiths, Hadith Terms, discourse analysis, Arabic, Ajam, Mawlawi}
  • علی راد*

    سلسله یادداشت هایی که زیر عنوان طومار در هر شماره آینه پژوهش منتشر خواهد شد، در بردارنده مطالبی است در حوزه اسلام شناسی و نقد کتاب. در شماره یک طومار عناوین زیر را می خوانید:بایسته های تحول فرهنگی : نیم نگاهی به چالش های فرهنگی اخیر  ایران نگاه بینا رشته ای به عفاف جنسی دین و اقتدار فرهنگی و نقش آن  در هندسه جهانی گزیده ای از جلسه نقد کتاب: «دین و مدل های فرهنگی» تالیف دکتر علیرضا قائمی نیا

    Ali Rad *

    The series of notes published under the title " Ṭūmār " in each issue of Ayeneh Pazhuhesh encompasses content in the field if Islamic studies and book critiques. In the first issue of Ṭūmār, the following titles are presented:  "Necessary Components of Cultural Transformation: A Look at Recent Cultural Challenges in Iran" "An Interdisciplinary Look at Sexual Chastity" "Religion and Cultural Authority and its Role in Global Geometry" "Excerpts from a Book Review Session: 'Religion and Cultural Models' by Dr. Alireza Qaeminejad"

  • علی راد*

    مسئله اصلی این مقاله تحلیل انتقادی رویکرد و محتوای کتاب «طعون و شبهات الشیعه الامامیه حول صحیح البخاری و الرد علیها » در نام گذاری محمد بن اسماعیل بخاری به لقب امیر المومنین فی حدیث است. مولف کتاب این لقب را  مشهور ، صحیح و بی نیاز از بحث و نظر می داند . پژوهه فرا رو با بهره گیری از نقد تاریخی به مثابه روش تحلیل و لقب پژوهی اجتهادی به مثابه منطق توصیف ساختار، مضمون و تاریخ گذاری القاب علمی ، روایی و صحت ادعای مولف کتاب را به آزمون سپرده است. یافته های مقاله اثبات می کند که مبانی این ادعا مخدوش است ، رویکرد و روش اثبات آن سست و با اصول و قواعد لقب پژوهی اجتهادی ناسازگار است. دستاورد مقاله تبیین اثر پذیری این ادعا از اندیشه های سلفیان معاصر در اسطوره سازی از بخاری به منظور ایجاد هراس و انسداد در مسیر جریان نقد بخاری است که در سده معاصر از سوی جریان های حدیث پژوهی اهل سنت ، امامیه و خاورشناسان در حال توسعه است .

    کلید واژگان: القاب علمی, لقب امیر المومنین فی الحدیث, اسطوره بخاری, نقد کتاب طعون و شبهات الشیعه الامامیه حول صحیح البخاری و الرد علیها, نقد نقد کتاب, نقد تاریخی}
    Ali Rad *

    The main issue of this article is a critical analysis of the approach and content of the book " Criticisms and Doubts of the Imami Shia Against Ṣaḥīḥ al-Bukhārī and Rejecting Them" regarding the attribution of the title "Amīr al-Mu'mīnīn" to Muḥammad ibn Ismā'īl Bukhārī in the hadith. The author of the book considers this title well-known, authentic, and beyond dispute. Through historical criticism as an analytical method and title analysis as a descriptive logic, this article scrutinizes the structure, content, and historical attribution of the scientific, narrative, and validity titles claimed by the author. The findings of the article demonstrate that the foundations of this claim are ambiguous, and its approach and method of proof are weak and incompatible with the principles and rules of title analysis. The achievement of the article is to clarify the influence of this claim on contemporary Salafi thought in mythologizing Bukhārī to create fear and obstruction in the path of the growing criticism of Bukhārī by the hadith scholars of Sunni, Imamiyyah, and Orientalists in the contemporary era.

    Keywords: Scientific Titles, the Title of Amīr al-Mu'mīnīn in Hadith, Myth of Bukhari, Critique of the Book Criticisms, Doubts of the Imami Shia Against Ṣaḥīḥ al-Bukhārī, Rejecting Them Book Criticism, historical criticism}
  • عاطفه محمدزاده، روح الله شهیدی، علی راد*

    قاعده «حجیت مفاد جمله های مستقل قرآن» از قواعدی است که در تفاسیرمعاصر بدان توجه شده است. علامه طباطبایی و ابن عاشور در آثار اثرگذار خود؛ «المیزان» و «التحریر و التنویر» و در لابه لای مباحث تفسیری، این قاعده را به کار گرفته اند. با این حال، معیارها و شرایط کاربست آن را در چارچوب نظریه منسجمی تشریح نکرده اند تا دیگران بتوانند قاعده را به گونه ای روشمند در مطالعات تفسیری به کار گیرند و گستره و صحت بهره گیری این دو مفسر از قاعده مذکور را بسنجند. از گردآوری و تحلیل دیدگاه های علامه و ابن عاشور به دست می آید که هر دو در کاربرد قاعده بر معیارهایی مشترک؛ چون اشاره جملات به سنن الهی ، دلالت جمله ها بر ضوابط اعتقادی و اخلاقی، وجود تعلیل در جملات و تطابق جمله ها با امثال تکیه زده اند. روایات معصومان (ع) و قانون «مورد مخصص نیست.» از معیارهایی است که علامه به طور اختصاصی بدان توجه کرده است. از این رو با آنکه هر دو مفسر در به کاربردن قاعده تاحدودی با یکدیگر همراه بوده اند، اما علامه به دلیل بهره مندی از روایات اهل بیت (ع)، در کاربست نظام مند قاعده عملا نسبت به ابن عاشور پیشی گرفته است.

    کلید واژگان: قواعدتفسیر, جمله مستقل, استقلال معنایی, المیزان, التحریر و التنویر}
    Atefeh Mohammadzadeh, Roohollah Shahidi, Ali Rad *

    The rule of "authenticity of the contents of the independent sentences of the Qur'an" has been considered in contemporary exegeses. ‘Allameh Tabatabai and Ibn ‘Ashur, in their effective interpretations namely “Al-Mizan” and “Al-Tahrir wa'l-Tanwir” have applied this rule among their extensive interpretive discussions. However, they have not explained the criteria and conditions of its application in the framework of a coherent theory so that others can apply this rule in a methodical way in interpretive studies and assess the scope and accuracy of the use of this rule by these two commentators. The result of collecting and analyzing the views of Allameh Tabatabai and Ibn Ashur is that both of them have relied on common criteria in applying the mentioned rule such as referring the sentences to the divine traditions, implication of sentences on belief and moral criteria, existence of reasoning in sentences and matching the sentences with proverbs.Tabatabai has paid special attention to the narrations of the Innocents and the law "Al- Ibrah bi ‘Umum al- Lafz la bi Khusus al-Sabab". It can be said Allameh Tabatabai has surpassed in the systematic application of this rule due to benefiting from the narrations and interpretive teachings of the ʼAhl-ul-Bayt.

    Keywords: Rules of exegesis, Independent Sentence, Semantic independence, Al-Mizan, Al-Tahrir wa', l-Tanwir}
  • علی راد*

    کتاب «طعون و شبهات الشیعه الامامیه حول صحیح البخاری و الرد علیها» تالیف آقای دکتر عادل عزازی اخیرا در چهار جلد و نزدیک به دو هزار و پانصد صحفه وزیری در قاهره مصر منتشر شده است. این کتاب رساله دکتری مولف در دانشکده علوم حدیث جامعه الازهر مصر است که با رتبه ممتاز دفاع شده است. موضوع محوری این کتاب پاسخ به نقدهای شیعه علیه کتاب الجامع الصحیح بخاری است که در سده معاصر از سوی نویسندگان شیعی به ویژه ایرانی تبار در نقد و ارزیابی کتاب الجامع الصحیح و مولف آن منتشر شده است. گونهای از این نقدها ناظر به شخصیت بخاری و گونه ای دیگر ناظر به محتوای احادیث کتاب الجامع الصحیح است. مسیله اصلی این مقاله تحلیل انتقادی فصل شناخت نامه بخاری از مجلد نخست این کتاب است که با رویکرد آسیب شناسانه به نقد محتوای این فصل و رویکرد مولف در تدوین آن پرداخته است. یافته های این مقاله اثبات می کند که رویکرد اسطوره سازی از بخاری در کتاب دکتر عزازی مشهود است و مدعیات ایشان در ترجمه بخاری با چالش ها و نقدهای جدی تاریخی مواجه است. تحلیل انتقادی نویسنده مقاله بر چارچوب نظری خاص در نقد میراث مسلمین استوار است که در بخش نخست مقاله به تبیین آن پرداخته است. جستار اول به موضوع نقد الجامع الصحیح در کشاکش نقد و دفاع جریان های فکری سده معاصر اختصاص دارد . در جستار دوم رویکرد اسطوره گرایی در ترجمه نگاری بخاری تحلیل شده است. در جستار سوم اسطوره «بخاری؛ امیر المومنین فی حدیث» تحلیل و نقد شده است.

    کلید واژگان: جامعه الازهر, سلفیه معاصر, پروژه دفاع از بخاری, اسطوره بخاری, اسطوره امیر المومنین فی الحدیث, نقد کتاب}
    Ali Rad *

    The book “Criticisms and Doubts of the Imami Shia Against Ṣaḥīḥ al-Bukhārī and Rejecting them” authored by Dr. ‘Ādil ‘Azzāzī has recently been published in four volumes and nearly two thousand five hundred pages in Cairo, Egypt. This book is the author's doctoral dissertation in the Faculty of Hadith Sciences of Al-Azhar University, Egypt, which was defended with honors. The central theme of this book is the response to the criticisms of Shia against Bukhārī's al-Jāmi al- Ṣaḥīḥ book, which has been published in the contemporary century by Shia writers, especially of Iranian origin, in criticizing and evaluating al-Jāmi al- Ṣaḥīḥ book and its author. Some of these criticisms refer to Bukhārī's personality and another type refers to the content of hadiths in al-Jāmi al- Ṣaḥīḥ. The main issue of this article is the critical analysis of Bukhārī's recognition chapter from the first volume of this book, which has criticized the content of this chapter and the author's approach in compiling it with a pathological approach. The findings of this article prove that the myth-making approach of Bukhārī is evident in Dr. ‘Azzāzī's book, and his claims in Bukhārī's translation face serious historical challenges and criticisms. The critical analysis of the author of the article is based on a specific theoretical framework in criticizing the Muslim heritage, which is explained in the first part of the article. The first part is dedicated to the criticism of al-Jāmi al- Ṣaḥīḥ in the struggle of criticism and defense of the intellectual currents of the contemporary century. In the second part, the approach of mythology in Bukhārī's description is analyzed. In the third part of the myth of “Bukhārī; Amir al-Mu’mīnīn Fi Hadith" has been analyzed and criticized.

    Keywords: Al-Azhar University, Contemporary Salafism, Bukhārī Defense Project, Bukhārī Myth, Amir al-Mu’mīnīn Fi Hadith, book review}
  • علی راد*
    سلسله یادداشت هایی که زیر عنوان طومار در هر شماره آینه پژوهش منتشر خواهد شد، در بردارنده مطالبی است در حوزه اسلام شناسی و نقد کتاب. در شماره یک طومار عناوین زیر را می خوانید: 
    از علم تا شبه علم در اسلام شناسی صحابه محور
    نقش مذهب در نقد صحیح بخاری
    تناقض در  مفهوم انگاره نقد السنه
    به احترام فضیلت او: استاد شفیعی کدکنی و کتاب قلندریه در تاریخ
    حوزه علمیه قم و کتابخانه تخصصی علوم حدیث: کتابخانه تراز تشیع در هزاره سوم؛ بایسته ها و کارکردها
    Ali Rad *
    The series of notes published under the title " Țūmār " in each issue of Ayeneh Pazhuhesh encompasses content in the field of Islamic studies and book critique. In the first issue of Țūmār, the following titles are presented:
    1. From Knowledge to Pseudo-knowledge in Companions-Oriented Islam
    2. The Role of Sect in Critiquing Ṣaḥīḥ Bukhārī
    3. Contradictions in the Concept of Criticizing Sunnah
    4. In Honor of His Virtue: Professor Shafiei Kadkani and the Book "Galandariyyah dar Tarikh"
    5. Qom Seminary and the Specialized Library of Hadith Sciences: Greater than the Library of Shiite in the Third Millennium; Foundations and Functions
  • علی راد*
    بر پایه گزارش ابن ابی حاتم رازی، ابوحمزه ثمالی از جمله مشایخ متروک الحدیث حفص بن غیاث نخعی است. مسیله اصلی پژوهش حاضر، تحلیل و اعتبارسنجی دو فرضیه درباره تبیین زمینه ها و ادله مفاد گزارش یادشده است. پژوهش حاضر ، اعتبار فرضیه عدم وثاقت ابوحمزه، به عنوان دیدگاه شایع در منابع اصلی رجال عامه را به چالش کشیده و فرضیه اندیشه سیاسی ابوحمزه را به عنوان فرضیه مقبول معرفی می کند که در مواجهه سلبی با میراث حدیثی وی اثرگذار بوده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که گزارش ابن ابی حاتم نظریه اصلی حفص بن غیاث درباره شخصیت و اعتبار احادیث ابوحمزه نیست و استناد به آن در کتاب های رجال عامه به عنوان کهن ترین دلیل در جرح و تضعیف ابوحمزه نادرست است و شواهد متعددی بر نقد و نقض آن وجود دارد.
    کلید واژگان: ابوحمزه ثمالی, حفص بن غیاث, متروک الحدیث, مدرسه رجالی بصره, نقد الرجال}
    Ali Rad *
    According to Ibn Abī-Ḥātam Rāzī, Abū Ḥamza al-Thumālī is one of the Ḥafṣ b. Ghīyāth’ masters who his tradition is desolated. The research main issue is the analysis and validation of two hypotheses about the contexts explanation and contents evidence of the mentioned report. The present research challenges the hypothesis validity, as a popular point of view in the main sources, and introduces the Abū Ḥamza's political thought hypothesis as an acceptable hypothesis that has been effective negatively in dealing with his tradition heritage. The findings show that Ibn Abī-Ḥātam's report is not the main theory about Ḥafṣ b. Ghīyāth about validity of Abū Ḥamza's traditions, and citing it in the popular narrators’ biographies as the oldest reason for insulting and undermining Abū Ḥamza is incorrect and there are many evidences of its criticism and violation.
    Keywords: Abū Ḥamza al-Thumālī, Ḥafṣ b. Ghīyāth, desolated in tradition, Basra narrators’ School, narrators criticism}
  • علی راد، سید محمد موسوی مقدم*، مجید زارعی، کوثر قاسمی
    مفسران فریقین در تبیین مفهوم آیه 53 فصلت، مشهور به آیه آفاق وانفس، نظریات هم سویی ابراز نکرده اند؛ لذا مراد از آیات آفاقی، آیات انفسی، متعلق حق و معنای شهید در این آیه، به روشنی مشخص نیست. نظر به اهمیت کشف مراد الهی از این کریمه، پژوهش حاضر مدعی است که راز برون رفت از این تشتت آرا، تبیین دقیق متعلق «حق» و وجه تناسب صدر با ذیل آیه شریفه است. ازاین رو در این مقاله، با استفاده از روش تحلیلی- انتقادی و پس از عرضه یک طبقه بندی اجتهادی از گونه های مختلف این ارتباط در میان آثار مفسران، رویکرد جدیدی به عنوان رویکرد معیار، پیشنهاد شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که انتساب قرآن و آورنده آن به «رب العالمین»، امر حقی است که از دو طریق مستقل و البته غیر هم رتبه، یکی ارایه آیات آفاقی و انفسی و دیگری شهادت مکفی الهی بر این موضوع، توسط مشرکان حجاز قابل ردیابی بوده است. در این رویکرد، ارایه آیات آفاقی و انفسی از معنای مصطلح و رایج برآمده از جریان صوفی - عرفانی بیگانه خواهد بود.
    کلید واژگان: آیه 53 فصلت, متعلق حق, شهید, آفاق وانفس, مفسران فریقین}
    Ali Rad, Seyyed Mohammad Musavi Moqaddam *, Majid Zarei, Kothar Qasemi
    Sunni and Shia exegetes are not aligned in their views regarding the meaning of verse 53 of the al-Fussilat Chapter, commonly known as the verse of Āfāq and Anfus (lit. horizons and souls, referring to the external world and the internal one of one’s soul). Therefore, the meanings of external signs, internal signs, the object of the words ḥaq (truth, reality) and shahīd (witness and, in other usages, martyr) in this verse are not clear. Considering the importance of divine intent regarding this verse, the present article claims that the way of these scattered views is to precisely explain the object of the word “ḥaq” and the consistency of the beginning of the verse with what follows. Thus, in this article, utilizing a critical-analytical method, and after presenting a jurisprudential classification of the different types of this relationship in the works of the exegetes, a new approach known as the criteria approach has been suggested. The results of the study show that the attribution of the Quran and its bringer to the “Lord of the Worlds” is a truth that can be traced through the polytheists of Hijaz through two independent albeit unequally ranked ways; one is through the presentation of external and internal signs and the other sufficient divine testimony on this subject. In this approach, the presentation of external and internal signs will be separate from the terminological and prevalent meaning arising from the Sufi-mystic movement.
    Keywords: Verse 53 of al-Fussilat, the object of the word ḥaq, Āfāq, Anfus, Sunni, Shiite exegetes}
  • علی راد*
    مسیله بیکاری جوانان ازجمله مسایل مهم در برنامه ریزی های کلان کشور می باشد. هرچند نرخ بیکاری جوانان از آمارگیرهای معمول نیروی کار قابل محاسبه است، ولی چالش های مربوط به اشتغال جوانان و مشکلات آنان همواره مساله اساسی هر جوانی است. هدف از این پژوهش تدوین مدل علی اشتغال موفق بر اساس ویژگی های شخصیتی، هوش هشتگانه گاردنر باواسطه گری مهارتهای تصمیم گیری بود. روش پژوهش تدوین مدل با روش معادلات ساختاری انجام شده است. جامعه آماری شامل تمامی شاغلان کارمندان نیروهای مسلح، آموزش و پرورش، سازمان نظام مهندسی، بیمارستان ها و شبکه بهداشت شهرستان خوی در سال 1400 بود و نمونه 1000 نفر از روش نمونه گیری در دسترس به صورت تصادفی استفاده شد. با توزیع پرسشنامه (نیو از کاستا و مک کری 1990 ، هوش هشت گانه از گاردنر در سال 1980 و همچنین مهارت های تصمیم گیری از شفیع آبادی در سال 1394)، جمع آوری داده ها، با استفاده از روش آماری معادلات ساختاریافته و نرم افزار SPSS 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که یافته ها نشان داد بیشترین تاثیر مستقیم از سازه برون گرایی بر مهارتهای تصمیم گیری با تاثیر 436/0 است ونیز بیشترین تاثیر در اشتغال موفق نیز 779/0 از سازه مهارت های تصمیم گیری بر اشتغال موفق است در سطح معنا داری (P<0/001) برازش دارد. همچنین تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم مولفه های مورد مطالعه نیز بر هم تاثیر معناداری دارد. نتیجه آنکه مدل تدوین شده پژوهش توانست اشتغال موفق را بر اساس ویژگی های شخصیتی و هوش هشت گانه گاردنر
    کلید واژگان: اشتغال موفق, ویژگی های شخصیتی, هوش هشتگانه گاردنر, مهارت های تصمیم گیری}
    Ali Rad *
    The issue of youth unemployment is one of the important issues in the country's macro planning. Although the youth unemployment rate can be calculated from the usual statistics of the labor force, the challenges related to youth employment and their problems are always the basic problem of every youth. The purpose of this research was to develop a causal model of successful employment based on personality traits, Gardner's eight intelligences through the mediation of decision-making skills. The research method of developing the model is done with structural equation method. The statistical population included all employees of the armed forces, education and training, engineering system organization, hospitals and the health network of Khoy city in 1400, and a sample of 1000 people was used by random sampling method. By distributing a questionnaire (NEO from Costa and McCree 1990, eight intelligences from Gardner in 1980 and also decision making skills from Shafiabadi in 2014), data collection using the statistical method of structured equations and SPSS 22 software. It was analyzed that the findings showed that the most direct impact of the structure of extroversion on decision-making skills is 0.436 and the most impact on successful employment is 0.779 of the structure of decision-making skills on successful employment at the level of meaning. Dari (P<0.001) is suitable. Also, the direct and indirect effects of the studied components have a significant effect on each other. As a result, the developed research model was able to create successful employment based on Gardner's eight personality
    Keywords: successful employment, personality traits, Gardner's eight intelligences, Decision-making skills}
  • مسعود حسن زاده گلشانی*، علی راد
    احادیث پرشمار منابع حدیثی کهن در یک موضوع، بازتاب گفت و شنودهایی است که میان اهل بیت با مخاطبان درباره امور مهم و ایدیولوژیک جامعه شیعی انجام گرفته است. از همین رو برای فهم احادیثی از این دست باید از رخدادهای عصر ایمه آگاهی داشت. گفتمان پژوهی، به عنوان مکملی در کنار دیگر راه کارهای فهم حدیث، بر کشف و بررسی خاستگاه احادیث به جای تحلیل موردی آن ها تاکید و ابعاد ناپیدای حدیث را نمایان می کند. پژوهش پیش رو ضمن ارایه چند نمونه، نمایی از برخی گفتمان های حاکم بر حدیث شیعه را به تصویر کشیده تا نشان دهد گفتمان پژوهی در بازگویی، رفع ابهام و آشکارسازی معنا و مقصود حدیث تا چه حد نقش آفرین است. افرون بر این فایده، تبیین این گفتمان ها می تواند گنجینه ای از داده ها و پیش دانسته ها را در اختیار سایر حدیث پژوهان نهاده و ایشان را در فرآیند فهم احادیث پر شماری پشتیبانی کند تا راهی میان بر و بهره ور را در فقه الحدیث بپیمایند.
    کلید واژگان: گفتمان پژوهی, گفتمان کاوی, فقه الحدیث, فضای صدور حدیث, بافت تاریخی}
    Masoud Hasanzadeh Golshani *, Ali Rad
    Abstract Numerous hadiths of ancient hadith sources on one subject are a reflection of the conversations that have taken place between the Ahl al-Bayt and the audience about the important and ideological issues of the Shiite community.Therefore, in order to understand such hadiths, one must be aware of the events of the time of the Imams.Discourse research, as a complement to other strategies for understanding hadith, emphasizes the discovery and study of the origin of hadiths instead of their case analysis and reveals the invisible dimensions of hadith.Leading research, while providing some examples, depicts some of the dominant discourses of Shiite hadith to show the role of discourse research in retelling, removing ambiguity and revealing the meaning and purpose of hadith.On this benefit, explaining these discourses can provide a treasure trove of data and preconceptions to other hadith scholars and support them in the process of understanding numerous hadiths to follow a short and productive path in hadith jurisprudence.
    Keywords: discourse research, discourse mining, hadith jurisprudence, hadith issuance space, historical context}
  • مهرناز باشی زاده مقدم*، علی راد، احمد کریمی
    برخلاف خوانش سنتی از نظریه تکامل که نگره ای پایین به بالا دارد و کنش های انسانی از جمله باورمندی دینی را مقهور علیت ژنی و مم ها معرفی می کند، خوانش نوین نگره ای بالا به پایین دارد و سازوکارهایی را ارایه می کند که طی آن چگونگی بروز ژن ها از بالاترین سطوح زیستی کنترل می شود. انعطاف پذیری نورونی[1] از جمله این سازوکارهاست. مسیله این پژوهش واکاوی و تبیین مولفه های اشتدادپذیری ایمان اختیاری در چارچوب مفهومی نوروبیولوژیک و مقایسه آن با مولفه های مناسک عبادی، به ویژه نماز، مطابق آموزه های قرآنی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و به صورت مقایسه ای صورت گرفته است و یافته های تحقیق نشان می دهد وجود سه مولفه همپوشان در مناسک دینی توصیه شده قرآنی و یادگیری در دانش اعصاب، یعنی تکرار، توجه و هیجان، به انعطاف پذیری نورونی و اشتداد ایمان فرد منجر می شود. این مهم توجیه کننده علیت ذهنی و مقوم سطحی از اختیارگرایی در ایمان است.
    کلید واژگان: انعطاف پذیری نورونی, اشتدادپذیری ایمان, تکرار, توجه, هیجان}
    Mehrnaz Bashizadeh Moghaddam *, Ali Rad, Ahmad Karimi
    Contrary to the traditional reading of the evolution theory that has a bottom-up view and introduces the human actions – including religious belief – as dominated by genes and memes, the new reading has a top-down viewpoint and gives in mechanisms in which the working manner of genes is controlled by the highest levels of life. One of these mechanisms is neuroplasticity. This study aimed at exploring and explaining the factors of the gradual intensification of volitional faith within the neurobiological conceptual framework and its comparison with the factors contributing to worshiping rituals – especially prayers – that come from the Quranic teachings. This comparative study is done through the descriptive-analytical method. The findings show that the existence of the three factors common in the worshipping rituals (as recommended by the Quran) and neurobiological learning, i.e., repetition, attention, and emotion, lead to neuroplasticity and gradual intensification of faith. This justifies the mental causality and supports a level of voluntarism in faith.
    Keywords: Neuroplasticity, intensification of faith, Repetition, attention, emotion}
  • سعید عزیزی*، علی راد

    ظاهر برخی آیات قرآن کریم به گونه ای است که دلالت بر بی صبری، سرپیچی و عصیان حضرت یونس (ع) در انجام رسالت خویش داشته و پیامبر اکرم (ص) از همانندی با ایشان نهی گردیده است. همین مساله موجب گشته تا آن حضرت در نگاه برخی مسلمانان متهم به معصیت و عدم عصمت گردد. در مقابل مفسران و حدیث پژوهان فریقین تلاش نمودند تا تفسیری صحیح از آیات قرآن و روایات موجود ارایه دهند و ضعف این پنداره را بر ملا سازند. بر پایه نتایج این پژوهش مفسران امامیه دو رویکرد در پاسخ به شبهات عصمت ارایه داده است. الف) ترک اولی، ب) تلقی رخداد واقعه پیش از رسالت یونس (ع). طیف وسیعی از مفسران اهل سنت نیز دو رویکرد مذکور را بیان نموده اما برخی رویکرد معصیت و عصیان یونس (ع) را برگزیده اند. در این نوشتار رویکردهای سه گانه ارزیابی شده و در پایان نظریه منتخب ارایه شده است. نتایج ارزیابی و نقد رویکردهای مذکور حاکی از آن است که تنها رویکرد قابل قبول و سازگار با آیات قرآن نظریه «ترک عمل افضل و اولی» بوده که از سوی اغلب مفسران فریقین مطرح گردیده است.

    کلید واژگان: حضرت یونس(ع), عصمت, شبهات قرآنی, رویکرد مفسران, تفسیر کلامی, تفسیر تطبیقی}
    Saeed Azizi *, Ali Rad

    The appearance of some verses of the Holy Quran is such that it indicates the impatience,disobedience and rebellion of Prophet Younus(A.S) in carrying out his mission and the Holy Prophet(PBUH)has been forbidden to be like him.This issue has caused that Imam to be accused of sin and infallibility in the eyes of some Muslims.On the other hand, the commentators and hadith scholars of Shitte and Sunni tried to provide a correct interpretation of the verses of the Qur'an and the narrations and to reveal the weakness of this notion.Based on the results of this research, Imamieh commentators have presented two approaches in response to the Questions of infallibility.A) Abandoning the superior action, b) perception of the event before the mission of Younus(AS). A wide range of Sunni commentators have also expressed the two approaches, but some have chosen the approach of Younus(AS). In this paper, three approaches are evaluated and at the end, the selected theory is presented. The results of evaluation and critique of the mentioned approaches indicate that the only acceptable approach to the verses of the Qur'an is the theory of "abandoning the superior action" which has been proposed by most of the Shitte and Sunni commentators.

    Keywords: Prophet Younus (AS), chastity, Quranic Questions, Interpreters' Approach, Theological Interpretation, Comparative Interpretation}
  • علی راد*، حامد دهقانی فیروزآبادی
    «معناشناسی روایی» رویکردی معناشناختی است که گذشته از احتجاج به روایات لغوی (روایاتی که در آن ها معنای یک واژه تبیین شده است)، تمامی احادیث اهل بیت؟عهم؟ را به عنوان منبعی از کاربردهای اصیل زبان عربی، مورد تحقیق قرار داده و به آن ها احتجاج می کند. ارزیابی رهیافت قرآن پژوهان امامیه به این رویکرد، مسیله اصلی این جستار است. بررسی فعالیت های معناپژوهی قرآن پژوهان امامیه نشان از آن دارد که ایشان، اعم از فقها، مفسران و لغویان، غالبا رهیافتی همسو و همدل با روایات لغوی داشته اند و در بیشتر مواردی، که به روایتی لغوی دست یافته اند، از آن یاد کرده و درصورت تعارض روایت با اقوال لغویان، تعارض را حل کرده و یا دیدگاه روایی را ترجیح داده اند. گرچه در گوشه و کنار آثار قرآن پژوهان امامیه می توان نشانه هایی از احتجاج به کاربردهای روایی واژگان قرآن را یافت؛ اما درمجموع ایشان به علت دشواری این شیوه نتوانسته اند، از آن بهره چندانی ببرند. در این میان سه واژه پژوه بزرگ شیعه، سید نورالدین جزایری، سید علی اکبر قرشی و علی کورانی عاملی، توجه بسیاری به این رویکرد داشته اند.
    کلید واژگان: معناشناسی قرآن, معناشناسی روایی, حجیت قول لغوی, فروق اللغات, قاموس قرآن, مفردات راغب}
    Ali Rad *, Hamed Dehghani
    "Narrative Semantics" is a semantic approach that in addition to arguing lexical traditions (narratives in which the meaning of a word is explained), apply all the traditions of the household of the Prophet of God (S.A.W.) as a source of authentic Arabic language usage.  Evaluating the Imamiyya Qur’an scholars’ attitude towards this approach is the main issue of the article. Examining the activities of Imamiyya scholars to study the semantics of the Qur'an shows that jurists, commentators and linguists, have often adopted the same approach with the lexical traditions. If it conflicts with the words of the lexicographers, they have tried to resolve the conflict, or prefer the narrative point of view. Regarding the reference to the Qur'an's narrative words usage, although there are signs of Imamiyya scholars’ attention to this approach, but due to the difficulty of this method, they have not been able to take much advantage of it. Three great Shiite lexicographers, Sayyid Nur al-Din al-Jazayiri, Seyed Ali Akbar Ghoreishi and Ali al-Kourani Ameli, have paid much attention to this approach.
    Keywords: Qur’anic semantics, narrative semantics, lexical word validity, furūq Al-lughāt, qāmūs-e Qur’an, mufradāt-e rāghib}
  • رفعت پورشمسی، مهدی مهریزی طرقی*، علی راد، سید محمدعلی ایازی، مژگان سرشار
    یکی از مسایلی که در طول تاریخ نظر عده ای از قرآن پژوهان و مفسران را به خود جلب نموده، بحث در زمینه مفاهیم، مضامین و آیات و سوره های بنیادین و کلیدی قرآن کریم است که نقشی اصیل، مرجع و گاه جامع در تفسیر برخی آیات دیگر دارند. این دغدغه در میان آنان منجر شد که هر یک، اصطلاحاتی را برای این مفاهیم و آیات و سوره ها برگزینند. این تحقیق با روش تحلیلی، به کتاب ها و آثار قرآن پژوهان از قرن پنجم هجری تا دوره معاصر مراجعه و اصطلاحات متعدد در این زمینه را استخراج و تحلیل نموده و به چیستی و مولفه های عناوین وضع شده توسط آنان پرداخته و به برخی نکات اشتراک و افتراق آنها دست یافته است. بررسی ها نشان داد که با شش واژه برای نشان دادن مفاهیم و آیات برگزیده قرآن مواجهه ایم که عبارت اند از: 1- محکم، 2- جواهر، 3- افضل و فاضل، 4- کلید، 5- مضامین اصلی، 6- غرر آیات. یکی از مولفه های مشترک همه اصطلاحات شش گانه «توحید» است که مهم ترین مبنای تربیت اخلاقی قرآن می باشد.
    کلید واژگان: آیا ت غرر, آیا ت جواهر, افضل و فاضل, کلید و مفتاح, توحید}
    Raf’At Pourshamsi, Mahdi Mehrizi Toroqi *, Ali Rad, Sayyid Muhammad Ali Ayazi, Mozhgan Sarshar
    One of the issues that has attracted the attention of some Qur’an researchers and commentators throughout history is the discussion about the basic concepts, themes, verses, and key chapters of the Holy Qur’an that have an original, referential, and sometimes comprehensive role in the interpretation of some other verses. This concern among them prompted each one of them to choose terms for these concepts and verses and sūras. This research, by analytical method, refers to the books and works of Qur’an researchers from the fifth century AH to the contemporary period and extracts and analyzes various terms in this field and deals with the nature and components of the titles given by them and achieves some points of similarities and differences. Studies have shown that we are faced with six words to indicate the selected concepts and verses of the Qur’an, which include: 1. unequivocal (muḥkam), 2. essences (jawāhir), 3. the best (afḍal) and the most virtuous (fāḍil), 4. key, 5. main themes, 6. exalted verses. One of the common components of all six terms is tawḥīd (monotheism), which is the most important basis of moral education of the Qur’an.
    Keywords: exalted verses, the verses of the essences, the best, the most virtuous, the key (miftāḥ), monotheism}
  • معصومه قنبرپور*، علی راد، علیرضا کاوند

    ریچارد بل ازجمله خاورشناسان باورمند به وقوع جابه جایی در ساختار متنی قرآن کریم است که با ارایه شواهدی از آیات در تلاش است، نبود انسجام در نظم و بلاغت شماری از آیات قرآن را نشان دهد. ازجمله شواهد وی دخالت بشری در تغییر مکان آیات و تبدیل ساختار اولیه بلاغی آیات است؛ در نگاه بل در این دسته از آیات قرآن با پدیده فقدان انسجام در ساختار بلاغی، آشفتگی در موضوع آیات، فقدان نظم آهنگ در بخش پایانی آیات هستیم که شواهدی بر اثبات وقوع انگاره تحریف به گونه جابه جایی در متن آیات است. این پژوهش تلاش دارد با رویکرد انتقادی شواهد درون متنی و برون متنی بل را راستی آزمایی نماید. برآیند پژوهش نشان می دهد که دیدگاه بل استوار نبوده و انگاره وی از کاستی های جدی در پیش فرض و ضعف های زیاد در تحلیل ادبی متن آیات قرآن برخوردار است. بررسی هریک از شواهد درون متنی و برون متنی بل در تفاسیر فریقین چون تفسیر المیزان، تفسیر صافی، التحریر و التنویر، مفاتیح الغیب، جامع البیان و... بیانگر این مطلب است که چینش آیات قرآن به دستور خدا صورت گرفته و شواهد وی، به دلیل درک نادرست وی از مباحث شان نزول، سیاق و تناسب آیات پذیرفتنی نیست.

    کلید واژگان: ریچارد بل, تحریف قرآن, سیاق, شواهد درون متنی, شواهد برون متنی}
    Masoumeh Ghanbarpour *, Ali Raad, Alireza Kavand

    Richard Bell is one of the orientalists who believe in a shift in the textual structure of the Holy Quran, which tries to show the lack of coherence in the order and rhetoric of a number of verses of the Quran by providing evidences from the verses. Among his evidences is human intervention in changing the location of verses and transforming the original rhetorical structure of verses; In Bell’s view, in this group of verses of the Quran, with the phenomenon of lack of coherence in the rhetorical structure, confusion in the subject of verses, lack of order in the final part of the verses, which is evidence of the occurrence of distortion in the text of verses This study tries to verify Bell’s in-text and out-of-text evidences with a critical approach. The conclusions of the research indicate that Bell’s view is not sound and his idea has serious shortcomings in the premise and many weaknesses in the literary analysis of the text of Quranic verses. Examining each of the in-text and out-of-text evidences of Bell in the commentaries of the two major sects of Islam such as Tafsir Al-Mizan, Tafsir Safi, Al-Tahrir wa Al-Tanwir, Mafatih Al-Ghayb, Jame’ Al-Bayan, etc. shows his misunderstanding of the issues of the dignity of revelation, context and appropriateness of verses which are not acceptable

    Keywords: Richard Bell, Quran distortion, context, In-Text Evidences, Out-Text Evidences}
  • علی راد، روح الله شهیدی، سجاد صحرایی*

    علامه مجلسی به عنوان یکی از علمای بزرگ شیعه دارای نظریاتی درباره مباحث آسیب‏شناسی احادیث است که مشخص کردن روش و معیارهای ایشان کمک بسیاری در شناخت بهتر و تشخیص روایات تقیه ‏ای دارد. شناخت روایات تقیه‏ ای از آنجا ضرورت دارد که روایات ائمه: از منابع احکام است و عدم شناخت آن‏ها موجب ایجاد تعارض و اختلاف در بین روایات می‏شود. جریان سیاسی و اختلاف سطح فهم شیعیان و جریان غلو از زمینه ‏های ایجاد روایات تقیه‏ ای از دید علامه مجلسی هستند. شیوه پرداختن علامه مجلسی به روایات تقیه ‏ای با جمع ‏آوری و تحلیل شرح‏های ایشان در ذیل روایت‏هایی که به تقیه‏ ای بودن آن‏ها اشاره کرده، قابل فهم و دستیابی است. با بررسی و تحلیل بیانات علامه می‏توان مهم‏ترین معیارهای شناسایی روایات تقیه‏ای و نشانه ‏های این دست روایات را از دید ایشان مشخص کرد. از جمله مهم‏ترین مبانی علامه عبارت ‏اند از: معیار اعتقادی، همراهی با مخالفان، اهل کتاب، مذاهب و تفکرات اسلامی، مخالفت با قول مشهور و ترس از طعنه، توبیخ و بدگویی را نام برد. سکوت هنگام پاسخ دادن، عدم اصرار به نهی کردن و پرسش مخالفین از ایمه: نیز از مهم‏ترین نشانه‏های روایات تقیه‏ای از دید علامه مجلسی است.

    کلید واژگان: معیار, روایات, تقیه, مجلسی, بحار الانوار}
    Ali Rad, Rouhollah Shahidi, Sajjad Sahraei *

    Allama Majlisī, as one of the great Shi’a scholars has [particular] opinions about the pathology of hadiths. Specification of his method and criteria remarkably contribute to the better recognition and distinguishing of the taqiyya-oriented traditions. The importance of recognizing he taqiyya-oriented traditions is due to the fact that the traditions quoted from the Infallible Imams are among the [inference] sources of the rulings (of Islamic law) and not recognizing them would result in contradiction and difference between the traditions. From Allamah Majlisī’s perspective the political current and the difference between the understanding level of the Shi’a Muslims, as well as the current of extremism (ghuluww) are among the grounds causing [the issuance of] taqiyya-oriented traditions. Allama Majlisī’s method of dealing with the taqiyya-oriented traditions can be realized and accessed by collecting and analyzing his commentaries and explanations sub traditions in which he mentioned that they were taqiyya-oriented. By investigating and analyzing the Allama’s statements one can specify the most important criteria for recognizing the taqiyya-oriented traditions and the signs of this type of traditions from his point of view. Among the most important “criteria” of the Allamah, mention can be made of 1) ideological criterion, 2) putting up with the opponents, the People of the Book, and the Islamic denominations and thought, as well as 3) opposing the fixed opinion, 4) the fear of sarcasm, 5) reproach and speaking ill (or backbiting). Keeping silent at the time of replying, not insisting on forbidding as well as the inquiry of the opponents from the Infallible Imams, are among the most important “signs” of the taqiyya-oriented traditions from Allama Majlisī’s point of view.

    Keywords: criterion, traditions, taqiyya (dissimulation), Majlisī, Biḥār al-Anwār}
  • علی راد*، سید محمد موسوی مقدم، مریم سرخیل

    مطالعه قرآن به منزله اثری ادبی رویکرد نویورت در تحلیل متن قرآن است. وی بررسی دقیق ساختارها و محتوای قرآن را لازمه تبیین جایگاه قرآن در میان متون مقدس و نیز در میان مسلمانان می داند. رابطه فرم و محتوا در قرآن و بیان ویژگی های آن در بستر تاریخی و بیان چگونگی شکل گیری این رابطه موضوعی است که مورد توجه نویورت بوده است. رویکرد ادبی وی بر مبنای نظریه ارتباطی است. نویورت قرآن را متنی ارتباطی و در تعامل با بستر و بافت تاریخی زمانش و در عین حال متنی مستقل و پویا می داند که توانسته به اهداف الهیاتی اش دست یابد. در این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی رویکرد و روش نویورت در مطالعه قرآن تبیین شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که نویورت برای دستیابی به فرایند ارتباطی قرآن از روش تحلیل گفتمان بهره برده است.تحلیل گفتمان بستر مناسبی برای تحلیل فرایندهای ارتباطی است و نویورت در تحلیل موفقیت قرآن در ایجاد ارتباط با مخاطبانش از آن بهره برده است

    کلید واژگان: نویورت, رویکرد ادبی, تحلیل گفتمان, نظریه ارتباطی, بستر تاریخی}
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر علی راد
    راد، علی
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال