علی رهبری
-
زمینه و هدف
دفراسیروکس (اکسجید) یک داروی شلات کننده آهن است که در بیماران بتا تالاسمی ماژور مورد استفاده قرار می گیرد. مصرف دفراسیروکس به دلیل ایجاد استرس اکسیداتیو و افزایش میزان آپوپتوز سلول ها سبب ایجاد اختلال عملکرد در توبول های کلیوی و ایجاد سمیت کلیوی می شود. در این مطالعه با توجه به خصوصیات آنتی اکسیدانی و ضد التهابی اثر ویتامین C بر روی آسیب کلیوی ایجاد شده توسط دفراسیروکس بررسی گردید.
مواد و روش هااین مطالعه بر روی 30 رت از نژاد ویستار در سه گروه کنترل ، گروه دقراسیروکس و گروه دفراسیروکس همرا ه با ویتامین C صورت گرفت. جهت ایجاد سمیت کلیوی از دفراسیروکس (/day mg/kg 75) به صورت تزریق داخل صفاقی استفاده شده است. میزان غلظت یونهای سدیم، پتاسیم و منیزیم در نمونه های پلاسما وادرار توسط دستگاه فلیم فتومتر اندازه گیری شد.، سپس اسمولالیته و [BUN] پلاسما و ادرار اندازهگیری شد. میزان کلیرانس کلیوی کراتینین (Cr)، دفع مطلق و نسبی سدیم و پتاسیم محاسبه گردید. بعد از خارج کردن کلیه ها جهت مطالعه بافتی و رنگ آمیزیH&E و جهت مطالعه بیوشیمیایی FRAP و MDA مورد استفاده قرار گرفتند.
ملاحظات اخلاقی:
این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1396.309 در کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم پزشکی اراک به ثبت رسیده است.
یافته هامصرف همزمان ویتامین C همراه با دفراسیروکس باعث کاهش معنی داری در میزان مالون دی آلدهید (MDA)بافت کلیوی(001/0>P) ، دفع نسبی و مطلق سدیم (001/0>P) و پتاسیم (001/0>P) و اسمولالیته ادرار(001/0>P) شد که در اثر تجویز دفراسیروکس افزایش یافته بودند، همچنین باعث افزایش کلیرانس کراتینین و میزان توان آنتی اکسیدانی احیاء آهن(FRAP) بافت کلیوی(001/0>P) شد که در اثر تجویز دفراسیروکس کاهش یافته بودند.
نتیجه گیریتجویز همزمان ویتامین C اثر محافظتی قابل ملاحظه ای بر روی سمیت کلیوی حاصل از دفراسیروکس دارد. خاصیت آنتی اکسیدانی ویتامین C با کاهش دادن استرس اکسیداتیو و کاهش میزان پراکسیداسیون لیپیدی می تواند موثر باشد.
کلید واژگان: سمیت کلیوی، ویتامین C، دفراسیروکس- اکسجید - رتBackground and aimDefrasirox (Exjade) is an iron chelating drug used in patients with beta thalassemia major. Oxidative stress is one of the most important causes of nephrotoxicity and its progression. Defecirox due to oxidative stress and increased cell apoptosis causes dysfunction of renal tubules and renal toxicity. In this study, according to the antioxidant and anti-inflammatory properties, the effect of vitamin C on kidney damage caused by defrasirox was investigated.
Material and methodsThis study was performed on 30 Wistar rats in three groups, control group, Deferasirox group and Deferasirox with vitamin C group. Inorder to induce the nephrotoxicity, intra-peritoneum injection of deferasirox(75 mg/kg/day) has been used. After taking plasma from blood samples of the rats, the determination of values of [17]Cr], [Na+], [K+], [Mg+], osmolality , [BUN] in plasma and urine samples performed. The creatinine clearance, relative and absolute excretion of sodium and potassium have been calculated. After separating the two kidneys, they used for histologic study with H&E staining and, MDA and FRAP bichemical study.
ResultsCotreatment with deferasirox and vitamin C, reduced renal tissue MDA and relative and absolute Na and K excretion and urine osmolarity also increased creatinine clearance and renal tissue FRAP .
ConclusionCo treatment adminstration of vitamin C has a significant protective effect on the renal toxicity induced by defacirox. The protective ability of deferasirox is because of the antioxidant properties of vitamin C in reducing oxidative stress and reducing lipid peroxidation.
Keywords: Nephrotoxicity, Vitamin C, Deferasirox, Exjade, Rat -
حسین دهلوی یک تراژدی در موسیقی ایران؛ اهدای قطعه «دنیای بدون جنگ» به حسین دهلوی
-
به منظور بررسی پاسخ های فیزیولوژیکی کرچک به محلول پاشی با نانو کلات روی و اسید هیومیک تحت شرایط محدودیت آبیاری، آزمایشی به صورت اسپلیت-فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در منطقه دامغان در سال زراعی 95-1394 اجرا شد. آبیاری به عنوان فاکتور اصلی در سه سطح شامل آبیاری نرمال (شاهد)، آبیاری تا مرحله BBCH75 (تنش ملایم) و آبیاری تا مرحله BBCH65 (تنش شدید) و ترکیب محلول پاشی غلظت های مختلف اسید هیومیک (عدم مصرف، مقدار توصیه شده و دو برابر مقدار توصیه شده) و نانو کلات روی (کاربرد و عدم کاربرد) به عنوان فاکتور فرعی این آزمایش بودند. نتایج نشان داد که اثر تیمار آبیاری، اسید هیومیک و نانو کلات روی بر تعداد کپسول، تعداد دانه، وزن صد دانه، عملکرد دانه، درصد روغن و محتوای کلروفیل معنی دار بودند. آبیاری تا BBCH65 منجر به کاهش 9/11، 9/34 ، 2/24، 9/24 و 7/51 درصدی وزن صد دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی، درصد و عملکرد روغن در مقایسه با تیمار آبیاری نرمال شد. با کاربرد اسید هیومیک به مقدار توصیه شده، بیشترین عملکرد دانه (8/2098 کیلوگرم در هکتار) به دست آمد. محلول پاشی نانو کلات روی نیز به افزایش 3/14، 4/8 و 4/18 درصدی تعداد دانه، وزن صد دانه و عملکرد دانه منجر شد. بیشترین درصد روغن (4/45 درصد) و عملکرد روغن (3/943 کیلوگرم در هکتار) در آبیاری نرمال به دست آمد. عدم کاربرد اسید هیومیک و همچنین آبیاری تا BBCH65 محتوای کلروفیل برگ را کاهش داد. بیشترین فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز در شرایط عدم مصرف نانو کلات روی و مصرف دو برابری اسید هیومیک تحت شرایط آبیاری تا BBCH65 مشاهده شد. درصد روغن دانه با صفات عملکردی و میزان کلروفیل کل همبستگی مثبت و با فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان همبستگی منفی و معنی دار داشت. نتایج رگرسیون نشان داد که متغیرهای تعداد کپسول، وزن صد دانه، عملکرد دانه و عملکرد روغن از اصلی ترین عوامل موثر بر درصد روغن دانه بوده اند. به طور کلی، محلول پاشی اسید هیومیک به مقدار توصیه شده و نانو کلات روی، صفات رشدی و فیزیولوژیکی کرچک را بهبود بخشید و تحمل گیاه به محدودیت آبیاری را افزایش داد.کلید واژگان: فعالیت آنتی اکسیدانی، روغن دانه، رنگدانه های فتوسنتزی، مقیاس BBCH، نانو کودIn order to study the physiological responses of castor to foliar application of zinc nano-chelate and humic acid under limited irrigation, an experiment was conducted as split-factorial based on randomized complete block design with three replications in Damghan region during 2015-16 growing season. Irrigation as the main factor in three levels including normal irrigation (control), irrigation up to 75 BBCH (mild stress) and irrigation up to 65 BBCH (severe stress). Combination of spraying various concentrations of humic acid (non-application, application of recommended rate and two-fold recommended rate) and zinc nano-chelate (application and non-application) were as subplots of this experiment. The results showed that the effect of irrigation treatment, humic acid, and zinc nano-chelate were significant on the number of capsules, number of seeds, 100-seed weight, grain yield, oil percent, and chlorophyll content. Irrigation up to 65 BBCH resulted in a reduction of 11.9, 34.9, 24.2, 24.9, and 51.7 percent in 100-seed weight, grain yield, biological yield, percent and yield of oil compared to normal irrigation. With application of humic acid based on recommended amount obtained the highest grain yield (2098.8 kg.ha-1). Foliar application of zinc nano-chelate resulted in 14.4, 8.4 and 18.4 percent increase in the grain number, 100-seed weight, and grain yield. The highest oil content (45.4%) and oil yield (943.3 kg.ha-1) were obtained in the normal irrigation. The non-application of humic acid, as well as irrigation up to 65 BBCH, led to decrease in leaf chlorophyll content. The highest activity of superoxide dismutase enzyme was observed in non-application of zinc nano-chelate and two-fold consumption of humic acid under irrigation up to 65 BBCH conditions. The seed oil percent had a positive correlation with functional traits and total chlorophyll content and had a negative and significant correlation with antioxidant enzymes activity. Regression results showed that capsule number, 100-seed weight, grain yield, and oil yield were the main factors affecting seed oil percent. In general, the application of humic acid with recommended amounts and zinc nano-chelate led to improvement of growth and physiological traits and tolerance to limited irrigation in castor plant.Keywords: Antioxidant Activity, BBCH Scale, Nano-Fertilizer, Photosynthetic Pigment, Seed Oil
-
سابقه و هدف
جنتامایسین آنتی بیوتیکی است که در درمان عفونت هایی باکتری های گرم منفی مورد استفاده قرار می گیرد اما عوارض جانبی آن همانند سمیت کلیوی، استفاده از آن را محدودکرده است. این مطالعه به منظور بررسی اثر دیکلوفناک بر اختلالات کلیوی ایجاد شده توسط جنتامایسین انجام شد.
مواد و روش هادر این مطالعه تجربی 32 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار (wistar)، در محدوده وزنی 250-200 گرم به 4 گروه 8 تایی شامل، گروه کنترل بدون دریافت هیچ گونه دارو، دریافت کننده جنتامایسین (mg/kg100)، دیکلوفناک (mg/kg 0/5)، جنتامایسین (mg/kg100) و دیکلوفناک هم زمان(mg/kg 0/5)، به صورت داخل صفاقی به مدت 8 روز، تقسیم شدند. در روز نهم میزان فشار خون سیستولی و میزان جریان خون شریان کلیه همچنین مقادیر اوره، کراتینین، سدیم، پتاسیم، منیزیوم و اسمولالیته در نمونه های پلاسما و ادرار تعیین گردید. مطالعه بافتی با رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین انجام شد.
یافته هادرمان هم زمان با دیکلوفناک دفع نسبی پتاسیم (0/001p<، 6/17±328)، دفع نسبی سدیم (0/001p<؛ 0/005±0/885)، دفع اوره (0/001p<؛ 5/56±56/08)، اسمولالیته ادرار (0/01p<؛ 14/3±439) و کلیرانس کراتینین (0/001>p؛ ml/min/kg 0/01±0/427) را به صورت معنی داری کاهش داد و همچنین باعث کاهش بیشتر جریان خون کلیه (0/2±3/99) شد، که قبلا توسط جنتامایسین کاهش یافته بود
نتیجه گیرینتایج مطالعه نشان داد که دیکلوفناک، اختلالات کلیوی ایجاد شده توسط جنتامایسین را تشدید می کند.
کلید واژگان: جنتامایسین، سمیت کلیوی، دیکلوفناک، موش صحراییBackground And ObjectiveGentamicin, an antibiotic is used to treat infection with gram-negative bacteria. Due to side effects such as renal disorders, its used is limited. In this research the effect of diclofenac on gentamicin induced nephrotoxicity was examined.
MethodsMale Wistar rats(n=32) weighting between 200-250 g were randomly divided into 4 groups (n = 8 in each group):1- control group received no drug, 2- treatment group with gentamicin (100 mg/kg/day i.p) for 8 days, 3- treatment group with diclofenac (0.5 mg/kg/day i.p) for 8 days, 4- treatment group with gentamicin (100 mg/kg/day i.p) and diclofenac (0.5 mg/kg/day i.p) for 8 days. The animals were anesthetized, and blood pressure and renal artery blood flow were measured. The levels of urea, creatinin, sodium, potassium, and osmolality were determined in plasma and urine samples. Finally, the left kidney was maintained in 10% formalin for histological examination.
FINDINGS: Co-treatment with diclofenac significantly decreased fractional excretion of potassium (328±17.6; pConclusionResults showed co-treatment with diclofenac led to worsen renal hemodynamic and function induced by gentamicin.
Keywords: Gentamicine, Nephrotoxicity, Diclofenac, Rat -
زمینه و هدفجنتامایسین از مهم ترین آنتی بیوتیک های آمینوگلیکوزیدی می باشد. استفاده مکرر آن منجر به عوارض جانبی شدید سمیت کلیوی و سمیت شنوایی می گردد. کوآنزیم Q10 دارای خواص آنتی اکسیدانی، ضدالتهابی و اتساع عروقی می باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثرات درمانی کوآنزیم Q10 به صورت درمان هم زمان و پس درمان بر روی آسیب کلیوی ناشی از تجویز جنتامایسین بود.مواد و روش هامطالعه بر روی 42 موش سفید بزرگ آزمایشگاهی از نژاد ویستار (Wistar) صورت گرفت. سمیت کلیوی با تزریق جنتامایسین (mg/kg ip100) القاء شد. اثرات درمانی کوانزیم Q10 mg/kg ip)10) در دو پروتکل درمان هم زمان و پس درمان مورد بررسی قرار گرفت. به منظور جمع آوری ادرار، حیوان در قفس متابولیسم قرار داده شد. فشار خون و جریان خون شریانی کلیه اندازه گیری گردید. میزان اوره، کراتینین، سدیم، پتاسیم و اسمولالیته در نمونه های پلاسما و ادرار تعیین گردید. کلیه راست جهت مطالعه بافتی و کلیه چپ جهت مطالعه بیوشیمیایی FRAP و MDA استفاده شد.یافته هادرمان هم زمان با کوآنزیم Q10 در مقایسه با گروه جنتامایسین باعث کاهش دفع نسبی سدیم، (33/1±37/6؛ 001/0p<) و کاهش دفع نسبی پتاسیم (%8/83±14/219؛ 001/0>p) و MDA(μmol/gkw24/0±13/2؛ 001/0>p) شد ، هم چنین باعث افزایش جریان خون کلیه (ml/min 1/0±38/6؛ 01/0>p) وFRAP (mmol/gkw 42/0±44/24؛ 001/0>p) شد. پس درمان با کوآنزیم Q10 باعث کاهش دفع نسبی سدیم، (%57/0±58/3؛ 001/0>p)، پتاسیم (%14/29 ±77/111؛ 001/0>p) و MDA (μmol/gkw 12/0± 08/3؛ 001/0>p) در مقایسه با گروه جنتامایسین شد، هم چنین باعث افزایش جریان خون کلیه(ml/min 15/0±74/6؛ 001/0>p) و FRAP(mmol/gkw 75/0±34/24؛ 001/0>p) شد.نتیجه گیریدر مقایسه با درمان همزمان پس درمان با کوآنزیم Q10 اثر حافظتی بیش تری بر روی بافت کلیه داشت و سبب افزایش بیش تری در دفاع آنتی اکسیدانی گردیدو سبب بهبود در دفع یون ها شد.BackgroundGentamicin (GM) is one the aminoglycoside antibiotics which isroutinelyused to treatinfections gram-negative, either alone or insynergistic withbeta-lactamantibioticsused. However, frequent useleads toserious side effectssuch asrenal toxicity, ototoxicity. Coenzyme Q10 has antioxidant, anti-inflammatory and vasodilatory properties. According to these properties of Coenzyme Q10 and tissue damage mechanism in GM induced-nephrotoxicity, in this study, the effects of these two substances for the co-treatment and post -treatment on renal injury induced by gentamicin were investigated.Materials And MethodsExperiments has been done on 77 male Wistar rats in weight range of 200 to 250 g. Animals were divided randomly into 5 groups of 7 numbers. Renal nephrotoxicity induced by i.p injection of gentamicin (100mg/kg) Therapeutic effect of coenzyme Q10 (10mg/kg)in the two protocols co-treatment and post-treatmentwas investigated.The animals after the last injectionon the ninth day of co-treatment andthe seventeenth day of post-treatmentwere placed into individual metabolic cages so as to collection urine and urine volume was measured gravimetrically. Afteranesthesia, systolic blood pressure and renal blood flow was measured. Then blood sampling was done. Amount of urea, creatinin, sodium, potassium and osmolarity was measured in plasma and urine samples. Left kidney, for doing histological experiments in 10% buffered formaldehyde and right kidney for biochemical experiments in fluid nitrogen was preserved.ResultsCo-treatment with Coenzyme Q10 significantly decreased fractional excretion of sodium (6.37±1.33 %; pConclusionAccording to the results, this study showed thatpost- treatment with coenzyme Q10more protective effect on the kidney tissue andAnda greater increase inantioxidant defensecreated.Keywords: Nephrotoxicity, Gentamicin, coenzyme Q10, cobalamin
-
زمینه و هدفجنتامایسین یک آنتی بیوتیک آمینو گلیکوزیدی است که با وجود عوارض جانبی مانند سمیت کلیوی هم چنان به طور گسترده در درمان عفونت باکتری های گرم منفی استفاده می شود. با توجه به ویژگی های آنتی اکسیدانی، ضدالتهابی و اتساع دهندگی عروق گیاه آویشن شیرازی، اثر درمان هم زمان با عصاره بر روی سمیت کلیوی ایجاد شده ناشی از جنتامایسین بررسی گردید.
مواد و روش هادر این مطالعه، رت های نر نژاد ویستار به 4 گروه تقسیم شدند: 1- گروه کنترل، 2- گروه درمان هم زمان با جنتامایسین و حامل دارو، 3- گروه درمان هم زمان با جنتامایسین و عصاره ی آویشن شیرازی و 4- گروه درمان هم زمان با عصاره آویشن و محلول نرمال سالین. عصاره به میزان 800 قسمت در میلیون به آب آشامیدنی اضافه شد. سپس فشار خون سیستولی، جریان خون کلیوی و مقدار اوره، کراتینین، سدیم، پتاسیم و اسمولاریته در نمونه های ادرار و پلاسما اندازه گیری شد.یافته هادرمان هم زمان با آویشن شیرازی افزایش سطوح اوره، کراتینین، دفع مطلق سدیم، دفع نسبی سدیم و پتاسیم و مالون دی آلدئید را که در اثر درمان با جنتامایسین ایجاد شده بود به طور معنی داری کاهش داد و نیز کلیرنس کراتینین، اسمولاریته ادرار، جریان خون کلیه و FRAP که در اثر درمان با جنتامایسین در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافته بود را به طور معنی داری افزایش داد.نتیجه گیریدرمان هم زمان با جلوگیری از ایجاد سمیت کلیوی، کاهش استرس اکسداتیو همراه با آسیب کلیوی و کاهش رادیکال آزاد اکسیژن و پر اکسیداسیون لیپیدی می تواند در درمان موش های صحرایی دریافت کننده جنتامایسین موثر باشد.
کلید واژگان: جنتامایسین، سمیت کلیوی، آویشن شیرازی، موش صحراییBackgroundGentamicin is an aminoglycoside antibiotic that broadly is used to treat gram negative bacteria infections, although it has side effects such as nephrotoxicity. According to antioxidant, anti-inflammatory and vasodilatory properties of Zataria Multiflora, the effects of co-treatment with zataria Multiflora and hydroalcholic extract on gentamicin induced nephrotoxicitj were investigated.Materials And MethodsIn this study, male rats of Vistar race were divided into 4 groups: 1.control group, 2. co-treatment with gentamicin and vehicle group, 3. co-treatment with gentamicin and zataria Multifiora extract group, 4. co-treatment with zataria Multiflora extract and normal saline solution group. Zataria Multiflora hydroalcoholic extract was added to drinking water as 800 PPm concentration. They, systolic blood pressure and renal blood flow (RBF) were measured. Also, the amounts of urea, creatinine, sodium, potassium and osmolarity were measured in plasma and urine samplesResultsIn co-treatment group with zataria Multiflora extract, the amounts of urea, creatinine, absolute sodium excretion and relative sodium and potassium excretion and malondialdehyde (MDA) that have been inceased in treatment with gentamicin, significantly were reduced. Creatinine clearance, urine osmolarity, RBF and FRAP that was decreased in gentamicin group in compare to control group, significantly increased.ConclusionCo-treatment prevents nephrotoxicity induced by gentamicin and attenuates oxidative-stress associated renal injury by reducing oxygen free radicals and lipid peroxidation, So it can be effective to cure rats receiving gentamicin.Keywords: Entamicin, Nephrotoxicity, Zataria Multiflora, Rat -
مجله دانش زراعت، پیاپی 10 (1393)، صص 27 -38به منظور بررسی اثر کود آلی فسفره و کم آبیاری بر عملکرد ارزن آزمایشی در سال 1389 اجرا گردید. این آزمایش به صورت طرح کرت های دوبار خرد شده بر پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار بود که عامل اصلی دو رقم ارزن علوفه ای (باستان پیشاهنگ)، عامل فرعی سه سطح کم آبیاری (شرایط بدون تنش، قطع آب در مرحله BBCH 55 و قطع آب در مرحله BBCH 65) و عامل فرعی فرعی سه سطح کود سوپر فسفات ترپیل پیش از کاشت (بدون مصرف کود سوپر فسفات ترپیل، کود سوپر فسفات ترپیل به میزان 100 کیلوگرم در هکتار و سوپر فسفات ترپیل به میزان 200 کیلوگرم در هکتار بود. نتایج بدست آمده نشان داد که میزان کربوهیدرات و سدیم در اندام هوایی ارزن تحت تاثیر رقم و کم آبیاری به ترتیب در سطح احتمال 1 و 5 در صد معنی دار بود. همچنین درصد وزن خشک گیاه تحت تاثیر رقم و قطع آبیاری به ترتیب در سطح احتمال 1 معنی دار شد. وزن خشک گیاه تحت تاثیر کود دهی سوپر فسفات تریپل در سطح احتمال 1 درصد اختلاف معنی داری داشت. به طور کلی بیشترین میزان کربوهیدرات، درصد وزن خشک گیاه و میزان سدیم در رقم باستان به ترتیب (71/23 درصد، 79/57 درصد و PPM 75/4) و در مرحله تنش BBCH55 به ترتیب برابر (69/22 درصد، 58/62 درصد و PPM 58/4) نسبت به رقم پیشاهنگ و سایر تیمار های تنش مشاهده شد. بیشترین میزان فیبر خام تحت قطع آبیاری در مرحله ی BBCH 65 برابر با 87/25 درصد بود در صورتی که بیشترین میزان خاکستر در اندام هوایی در شرایط بدون تنش مشاهده شد و بیشترین میزان پروتئین خام در رقم پیشاهنگ برابر با 9/13 درصد مشاهده گردید. همچنین بیشترین میزان وزن خشک گیاه تحت کوددهی سوپر فسفات تریپل به میزان 200 کیلو گرم در هکتار برابر با 24/397 گرم نسبت به سایر تیمار های کوددهی بود.
کلید واژگان: ارزن، سوپر فسفات تریپل، کم آبیاری، BBCH، سدیمIn order to study the effect of phosphorus fertilizer and less irrigation on grain yield of the forage Millet، an experiment was carried out in 2010. The experimenta design was the split plot based on a randomized complete block with three replications. The main factor was two varieties of forage millet (Bastan - Pishahang)، three levels of less-irrigation as sub plot (non-stress conditions، water cut stage BBCH 55 and cut the water stage BBCH 65) and sub-sub plots with three levels of super phosphate fertilizer of Triple before planting (no Triple superphosphate fertilizer، superphosphate fertilizer Triple as 100 kg/ha and superphosphate of triple as 200 kg/ha). The results showed that the amount of carbohydrates and sodium in millet shoots under was influenced by millet varieties and less irrigation، respectively، and it was it was statistically significant at 1 and 5 per cent levels. Also the percentage of dry weight was affected by cultivar and less irrigation was significant at 1% level. Also the plant dried weight under the influence of triple superphosphate was significantly different at 1% level. Generally، maximum amount of carbohydrates، percentage of plant dried weight، and the amount of sodium in the bastan variety (23. 71%، 57. 79% and 4. 75 PPM) and at BBCH 55، respectively (22. 69&، 62. 58% and PPM 4. 58) compared to the Pishahang and other stress treatments were observed. The highest of crude fiber content under less irrigation was observed at the BBCH 65 to 25. 87%، respectively. Whereas the maximum amount of ash in shoots was observed in non stress condition and the highest level of crude protein was observed in Pishahang equal to 13. 9%. In addition، the highest dry weight of triple superphosphate fertilizer at the rate of 200 kilograms per hectare، was equal to 397. 24 mg was compared to other fertilizer treatments.Keywords: Millet, Triple superphosphate, Less irrigation, BBCH, Sodium -
درسیستم های کنترل فرآیند تولید که بر اساس اصول JIT طراحی می شوند، فرض بر این است که کالاهای تولید شده در هر یک از مراحل تولید، به میزانی و در زمانی برای مرحله بعدی ارسال گردد، که بلافاصله پس از رسیدن به مراکز کاری، وارد عملیات تولید شود. بدین لحاظ، هیچ گونه انبار موجودی یا صف انتظار پای کار، قبل از مراکز کاری تشکیل نمی شود. این روش به کمک متد اجرایی کانبان طی سال های متمادی در بسیاری از صنایع، مورد استفاده قرارگرفته و منشا توفیقاتی در کنترل عملیات تولیدی و به تبع آن کاهش هزینه مراحل تولید شده است. با این حال، در بسیاری از شرایط تولیدی که امکان سرمایه گذاری های اضافی برای نگهداری پیوسته نرخ تولید مراکز کاری در سطح مقدار برنامه ریزی شده اولیه وجود ندارد، چنانچه اندازه محموله ارسالی بیش از ظرفیت تولیدی مرکز بعدی برای هر بار راه اندازی باشد، تشکیل انبار موجودی پای کار، عملا اجتناب ناپذیر است. تحقیق حاضر، با طراحی یک سیستم کنترل فرآیند تولید تحت فضای JIT که دارای انبارهای توقف محصولات نیمه ساخته بین مراحل متوالی تولید می باشد، انباشت محصولاتی را که بنا به دلایل مختلف، افزون بر ظرفیت هر یک از مراکز کاری در هر بار راه اندازی به آن مرکز ارسال شوند در پای کار مجاز دانسته است. این سیستم علاوه بر گسترش دامنه به کارگیری اصول JIT برای برنامه ریزی و کنترل فرآیند های تولیدی در سیستم هایی که تحت شرایط واقعی عملا امکان اعمال پیوسته موازنه زمان و اندازه تولید بین مراحل مختلف را ندارند، در حقیقت امکان تمرکز هزینه های پنهان در سیستم های موجود کانبان و اعمال کنترل بر آن ها را فراهم می نماید. در این مقاله، ابتدا، رفتار هزینه موجودی پای کار در انبارهای قبل از مراکز کاری در یک زنجیره چندمرحله ای و تک محصولی مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از برنامه ریزی عدد صحیح مختلط غیرخطی، مدل هزینه انباشت مجاز با سایر اجزای هزینه در کل زنجیره، به صورت یکپارچه ارائه شده است. مدل نهایی هزینه در کل زنجیره، یک مدل NP-hard بوده و برای حل آن از الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. به منظور ارزیابی میزان کارآیی سیستم طراحی شده، در یک زنجیره تامین چندمرحله ای و تک محصولی، از یک شبیه سازی عددی در مطالعه مقایسه ای عملکرد هزینه ای آن با سیستم موجود کانبان بر مبنای تحقیق Sarker & Wang (2004) استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که کاربرد سیستم طراحی شده در این مقاله، سطح موجودی و هزینه در کل زنجیره را نسبت به سیستم موجود کانبان، مورد استفاده در تحقیق Sarker & Wang (2004)، به میزان قابل توجهی کاهش می دهدکلید واژگان: کنترل فرآیند تولید، کانبان، Just، In، Time، زنجیره تامین، مدل عددصحیح مختلط غیرخطی، الگوریتم ژنتیکInternational Journal of Industrial Engineering & Production Management, Volume:21 Issue: 4, 2011, P 154In a general sense, the main concept of Just-In-Time methodology is built on the concept of availability of an exact amount and type of commodity throughout a production line when it is really required. Under such circumstances, there is no need to situate any warehouse before any of the work station within the production plant. This method of manufacturing operations with the help of Kanban tool has been able to provide a beneficial profile in term of cost reduction to many industries around of the world. It is now agreed that In the recent years particularly where rapid changing and uncertain environment is a dominant factor, this method must be implemented to manufacturing modeling and operations with more caution. Under conditions of nowadays marketplace, maintaining a balance between the diversities comes from market requirements and a designated scheduling batch size of traveling commodities comes from such a plant manufacturing strategy is rarely possible. In addition, it is not rational thinking of manipulating the outsource commodities in response to the ongoing production line requirements. Therefore a production scheduling policy that could provide more inside relaxation to supply the required items before any of the work stations is more reliable. This research patches up the current concept of Just-In-Time philosophy with some new assumptions which as a buffer permits a temporary intermediate stock before any of stages through the supply chain. The criteria for setting the right size and time of the batches traveling between each of the two sequential stages come from a new cost-effective control method. This cost model considers all elements of the total production operations within the chain and formulates them by the use of mixed integer nonlinear programming. A genetic algorithm is also developed to solve the proposed model. The results of a comparison performance of this modified JIT method with that Sarker & Wang applied in their paper (2004) show a noticeable decrease in the total cost of the chain as well as its level of WIP and its number of kanbans using within in.Keywords: Improved, Kanban, Just, in, time, Supply chain, Mixed integer nonlinear model, Genetic algorithm
-
مجموعه آموزشی مهندسی صنایع، در اواخر قرن 19 در پ ی گسترش نیاز به روش ها و ابزارهای سیستمات یک در تصمیم گیری و مدیریت بنگاه های تجاری و تولیدی که مشخصه های اصلی محیط های مدیریتی در آن زمان سرعت، رقابت، کیفیت و هزینه بود، شکل گرفت. توجه اصل ی در آموزش و پژوهش مهندسی صنایع متاثر از سطح پیچیدگی و اندازه سازمان در بنگاه هایی که با ابعاد چند ملیتی طراحی شده بودند، معطوف به توسعه نگرش سیستمی و فرآیند علمی برای تجزیه وتحلیل گزینه های ممکن تصمیم، و همچنین ارزیابی و انتخاب بهینه آن ها تحت شرایط متفاوت قطعی و احتمالی گردید.
این ضرورت به طور تدریجی تلفیق متنوعی از علوم ریاضیات، آمار و احتمال، علوم مدیریت و اقتصاد، مبانی مهندسی و علوم سیستم را به عنوان زیرساخت مهندسی صنایع قرار داد و به همین واسطه دروس متنوعی در بسته آموزشی مهندسی صنایع وارد شد. این مجموعه تاکنون متناسب با تغییرات محیطی مورد اصلاحات مستمری نیز واقع شده است.
هدف اصلی تحقیق حاضر، ارائه یک مدل تلفیقی همگن برای طبقه بندی توانایی های دانش آموختگان رشته مهندسی صنایع در بازارهای کار کشور بر اساس شناخت علمی و سیستماتیک از محتوای آموزشی فعلی این رشته در دانشگاه های کشور می باشد که به تبع آن، مطالعه و انجام اصلاحات یکپارچه مورد نیاز در محتوا و جهت گیری های آموزشی مجموعه متناسب با شرایط فعلی فضاهای مدیریتی و تصمیم گیری فراهم گردد.
در این مقاله ابتدا، با مروری بر سیر تحولات و تکامل رشته مهندسی صنایع، محتوای آموزشی این رشته در مقطع کارشناسی به صورت یک مدل طبقه بندی همگن ارائه شده و سپس بر اساس آن، توانایی های تخصصی مورد انتظار از مهندسی صنایع استخراج گردیده است. سطح توانمندی دانش آموخته در هر زمینه تخصصی، در قالب سه مولفه اساسی مدل شامل؛ دانش، بینش و مهارت دانش آموخته، مورد توجه واقع شده است.
مدل ارائه شده، توانمندی اصلی یک مهندس صنایع را نسبت به سایر مهندسان در حوزه کاربرد نگرش سیستمی جهت حل مسائل سازمان که مشتمل بر توانمندی های «تحلیل، طراحی و تصمیم گیری، برنامه ریزی و کنترل» می باشد، طبقه بندی نموده است.
سطح اطمینان ساختار و محتوای مدل ارائه شده به استناد نظر خبرگان دانشگاهی کشور در زمینه مهندسی صنایع 95% می باشد.
بر این اساس و به کمک یک تحلیل سلسله مراتبی نشان داده شده است که، در حوزه توانمندی های تخصصی مهندس صنایع، توانمندی های؛ تحلیل، طراحی و تصمیم گیری از اهمیت بیشتری نسبت به توانمندی های؛ برنامه ریزی و کنترل برخوردارند.کلید واژگان: مهندسی صنایع، توانمندی تخصصی، نظریه عمومی سیستم ها، دانش آموخته، تحلیل سلسله مراتبیInternational Journal of Industrial Engineering & Production Management, Volume:20 Issue: 3, 2010, P 39The presence of new environment within the late of 19th century that recognized with time speed, competition, quality and cost pushed academia to establish a new collection of systematic decision tools for effective managing industrial enterprises. In respect of this growing need Industrial Engineering was introduced as a new academic discipline in which the main educational concentration was on developing a scientific process for systematic analysis of real options under different conditions. The complexity and economics of large scale companies within the multi-nations commercial environment of those days put relatively a number of courses from various disciplines such as mathematics, statistics and probabilities, management science, economics and general engineering on the educational package of Industrial engineering. Since this collection to suit the changing environment a number of revisions has been located so far. The main purpose of this study is to provide an integrated model for homogeneous classification of the capabilities of graduates from Iranian Industrial Engineering departments based on the market requirements. This model consequently unified a framework for revising the structure and the content of Industrial Engineering in respond to ongoing changes within managerial environment. In this paper, first, with an extensive review of the educational content evolution within Industrial Engineering, an integrated model for evaluating Iranian industrial engineers’ competencies is designated, and then the consequence expected specialties with three distinguished components of knowledge, vision and skills were architected. Based on the proposed model, by using an Analytical Hierarchy Process, the main industrial engineers’ capabilities were recognized by Analysis, Design, Decision Making, Planning and Control abilities. The validation of the model with a 95% level of confidence comes from a Delphi survey within the academia. As a result is shown that in the field of industrial engineering the abilities, of analysis, design and decision-making are more important than the abilities of planning and control.Keywords: Industrial Engineering, Professional Competency, Systems Engineering, Graduate, Analytical Hierarchy Process
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.