به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

علیرضا رنجبر

  • سعیدرضا اکبریان رونیزی*، سعید نگهبان، علیرضا رنجبر

    توسعه گردشگری خانه های دوم در نواحی روستایی متاثر از عوامل مختلف از جمله حمایت جامعه محلی است که به عنوان پیش شرط پایداری این فعالیت شناخته شده است. پذیرش گردشگران در هر مقصدی به نوعی بیانگر نحوه واکنش جامعه محلی می باشد. لذا حمایت آنها برای توسعه پایدار گردشگری و الگوهای آن، ضروری می باشد. در پژوهش حاضر به بررسی و شناخت وضعیت حمایت ذینفعان محلی، شامل ساکنان محلی، مدیران محلی و کارآفرینان محلی از توسعه گردشگری خانه های دوم در نواحی روستایی شهرستان شیراز اقدام شده است. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و روش انجام آن توصیفی تحلیلی است. به منظور گردآوری اطلاعات از دو روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) و برای تحلیل و پردازش داده ها از روش های آماری استفاده شده است. نتایج نشان داد که حمایت ذینفعان محلی از توسعه گردشگری خانه های دوم بالاتر از حد متوسط قرار دارد که این میزان حمایت در بین ذینفعان مورد مطالعه و نیز روستاهای نمونه پژوهش تفاوت معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد متغیرهای سن و وضعیت شغلی پاسخگویان بر حمایت آنها از توسعه گردشگری خانه های دوم نقش دارند.

    کلید واژگان: گردشگری خانه های دوم، ساکنان محلی، مدیران محلی، کارآفرینان، شهرستان شیراز
  • امیرساعد وکیل، علیرضا رنجبر*

    در سال های اخیر، روش های حقوقی حل و فصل اختلافات به دلیل ویژگی های مثبت خود نسبت به روش های دیگر، بیشتر مورد توجه قرار گرفته و همین امر باعث پر رنگ شدن نقش و جایگاه قضات و داوران بین المللی شده است. اما به دلیل پیشرفت فناوری و توسعه و ترویج علوم، اختلافات میان طرفین دیگر فقط محصور به مسایل حقوقی نیست و برای حل و فصل آنها به نظرات کارشناسان غیرحقوقی نیز احتیاج است تا مسیر رسیدگی حقوقی برای قضات و داوران هموار شود. از این رو، فرایند به خدمت گرفتن کارشناسان غیرحقوقی به بخشی جدانشدنی از رسیدگی ها در دعاوی و داوری های بین المللی تبدیل شده است. علی رغم اینکه فرایند مزبور از یک سو موضوعی مثبت به حساب می آید و اعتبار آرای محاکم را تقویت می کند، اما از سوی دیگر این پرسش را مطرح می نماید که گسترش نقش کارشناسان غیرحقوقی در فرایند رسیدگی ها در دعاوی و داوری های بین المللی ماهیت حقوقی این رسیدگی ها و نقشی که قضات و داوران ایفاء می نمایند را تحت تاثیر قرار نمی دهد؟ به نظر می رسد نگرانی های موجود بیش از آنکه به ایفای نقش کارشناسان مربوط باشد به نحوه عملکرد آنان باز می گردد و این موضوع می تواند از سوی نهادهای قضایی و داوری و شخص قضات و داوران کنترل شود.

    کلید واژگان: حل و فصل اختلافات بین المللی، کارشناس غیرحقوقی، ادله کارشناسی، دیوان بین المللی دادگستری، دیوان دائمی داوری
    Amirsaed Vakil, Alireza Ranjbar *

    In recent years, the legal methods of dispute settlement have received more attention because of their positive features compared to other methods, and this has changed the role and status of international judges and arbitrators. Yet due to advances in technology as well as the development and promotion of science, disputes between the parties are not limited to legal issues anymore and need to be resolved by non-legal experts to pave the way for judges and arbitrators. Therefore, the process of employing non-legal experts has become an inseparable part of proceedings in international litigations and arbitrations. Despite the fact that the said process is considered a positive issue on the one hand and strengthens the credibility of the tribunals' decisions, on the other hand, it raises the question that whether the expansion of the role of non-legal experts in the process of proceedings in international litigations and arbitrations would affect the legal nature of these proceedings and the role of judges and arbitrators? It seems that existing concerns are connected to how non-legal experts are used rather than how they perform their role and this could be controlled and managed by judges and arbitrators themselves.

    Keywords: International Dispute Settlement, Non-Legal Expert, Expert Evidence, International Court of Justice, Permanent Court of Arbitration
  • علیرضا رنجبر*، حمید الهویی نظری

    در خصوص غیر الزام آور بودن نظرات مشورتی دیوان بین المللی دادگستری، هم در رویه قضایی دیوان و نظرات قضات آن و هم در دکترین تقریبا اتفاق نظر وجود دارد. با وجود این، در خصوص آثار حقوقی نظرات مشورتی دیوان بین المللی دادگستری تعدد آراء وجود دارد. رای اخیر شعبه ویژه دیوان بین المللی حقوق دریاها در قضیه موریس/ مالدیو در مرحله رسیدگی به اعتراض مقدماتی، که با استناد به نظر مشورتی 2019 دیوان بین المللی دادگستری در قضیه مجمع الجزایر چاگوس، منجر به رد یکی از اعتراض های مقدماتی دولت مالدیو گردید، این پرسش را مطرح می نماید که از منظر حقوق بین الملل چه وزن و اعتباری را می توان برای آثار حقوقی نظرات مشورتی دیوان بین المللی دادگستری قایل شد؟ اگرچه اکثر صاحب نظران بر این باورند که آثار حقوقی نظرات مشورتی دیوان را نمی توان نادیده گرفت، اما به نظر می رسد در خصوص وزن آثار حقوقی تمام نظرات مشورتی نمی توان یک حکم واحد صادر کرد، بلکه باید معیارها و ضوابطی را تعیین نمود که با کمک آنها وزن آثار حقوقی هر نظر مشورتی به صورت جداگانه مورد ارزیابی و بررسی قرار بگیرد.

    کلید واژگان: دیوان بین المللی دادگستری، نظر مشورتی، حل و فصل اختلافات بین المللی، مراجع قضایی بین المللی، صلاحیت احتیاطی، صلاحدید
    Alireza Ranjbar *, Hamid Alhooii Nazari

    There is almost a consensus, in the case-law of the International Court of Justice and the opinions of its Judges, as well as in the doctrine, regarding the non-binding nature of the Advisory Opinions of the Court. However, for a variety of reasons, including the position of the Court as the principal judicial organ of the United Nations, similar process for Judgments and Advisory Opinions to be taken into account by the Judges, the weight and credibility of the Judges of the Court, and putting the status of Advisory Opinions to no avail providing they are invalid, there is a disagreement about the legal effects of the Advisory Opinions of the International Court of Justice. The very recent ruling by the Special Chamber of the International Tribunal for the Law of the Sea in the Mauritius/ Maldives case in the preliminary objections, which relied on the International Court of Justice's 2019 Advisory Opinion’s findings in the “Legal Consequences of the Separation of the Chagos Archipelago from Mauritius in 1965”, led to the rejection of one of the Maldivian government's preliminary objections which bring about the effect of Advisory Opinion’s topic to the center of international law once again.

    Keywords: International Court of Justice, Advisory Opinion, International Dispute Settlement, International Tribunals, Discretion
  • علیرضا رنجبر*
    برنامه جامع اقدام مشترک که به اختصار برجام نامیده می شود، مسیر سرمایه گذاری شرکت های خارجی چند ملیتی، بزرگ و کوچک در بخش های مختلف بازار و زیرساخت های ایران را پس از رفع تحریم های سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپایی و ایالات متحد آمریکا، هموار نمود؛ اگرچه، این دوران به دلیل خروج دولت ایالات متحد آمریکا از برجام و وضع مجدد تحریم های ثانویه، موقتی و زودگذر بود. بلافاصله پس از وضع مجدد تحریم های آمریکا، شرکت های خارجی تعهدات قراردادی خود را خاتمه دادند و یا تعلیق کردند بدون اینکه عواقب حقوقی آن را در نظر بگیرند. از آن زمان، وضعیت برای شرکت های ایرانی متفاوت تر شده است؛ شرکت های خارجی از همکاری با ایران منع شده اند و نقل و انتقالات بانکی، به دلیل تحریم های ایالات متحد آمریکا، توسط بانک های خارجی متوقف شده است. باید توجه داشت، شرکت های خارجی نمی توانند از مسیولیت خود به دلیل خروج ایالات متحد آمریکا از برجام و اعمال مجدد تحریم ها شانه خالی کنند. تعهدات قراردادی طرف/ طرفین یک قرارداد با اشخاص ایرانی باید محترم شمرده شده و اجرا شود؛ در غیر این صورت، شرکت های خارجی باید تمام خسارات و ضرر و زیان های وارده را جبران نمایند. از آنجا که تحریم های ایالات متحد آمریکا قابل پیش بینی بوده است، به ویژه برای شرکت های اروپایی، بنابراین آنها نمی توانند به دفاع فورس ماژور متوسل شوند. مقررات انسداد اتحادیه اروپا، نداشتن حسن نیت، و فقدان تلاش بایسته برای اجرای تعهدات در خصوص استثنایات و معافیت های بشردوستانه نشان دهنده عدم امکان استناد به فورس ماژور است. بنابراین، شرکت های ایرانی باید بر اساس بندهای حل و فصل اختلاف مندرج در قراردادهای خود با طرف های خارجی، و سایر سازوکارهای قانونی مطالبات خود را از شرکت های خارجی مطرح کنند تا اقدامات آنها به ایجاد رویه ای مشخص برای مقابله با شرایط حال و پیش روی ناشی از تحریم های ثانویه منجر شود.
    کلید واژگان: تحریم های اقتصادی، تعهدات قراردادی، برجام، مقررات انسداد اتحادیه اروپایی، فورس ماژور، دیوان بین المللی دادگستری، پایبندی بیش از حد
    Alireza Ranjbar *
    An acronym for the Joint Comprehensive Plan of Action, the “JCPOA” paved the way for multinational as well as major and small foreign companies to invest in different potential areas in the Iranian market and infrastructure right after the United Nations, the European Union and the United States have lifted sanctions. However, these were temporary and the U.S. Administration withdrew from the nuclear deal and re-imposed its secondary sanctions against Iran. Immediately after the re-imposition of U.S. sanctions, foreign companies have terminated or suspended their contractual obligations without considering the legal consequences. Since then, the situation for Iranian companies is quite different; foreign companies are prohibited from working with Iran, and banking transactions are halted by foreign banks owing to U.S. sanctions. In fact, they cannot evade their responsibility under the withdrawal of the U.S. from the JCPOA and the re-imposition of sanctions. Contractual commitments of the parties to a contract with Iranian entities must be respected and enforced; otherwise, they must compensate all losses and damages. The Defense of force majeure cannot be invoked, particularly for European companies, since U.S. sanctions were foreseeable. European Union’s Blocking Statute, lack of good faith, and the due diligence for the fulfillment of their obligations as to humanitarian exemptions and exceptions indicating force majeure could not be upheld here too. Therefore, Iranian companies shall raise their claims based on dispute settlement clauses stipulated in their contracts with foreign parties and other legal mechanisms in order to establish a concrete procedure to deal with on-going and future situations regarding secondary sanctions.
    Keywords: Economic Sanctions. Contractual Obligations, JCPOA, EU Blocking Statute, Force majeure, International Court of Justice, Over-compliance
  • علیرضا رنجبر*، سید سپهر قاضی نوری، ابوالقاسم سرآبادانی، سید سروش قاضی نوری

    مطالعات سیاست نوآوری آمیزه ای گسترده از دیدگاه ها با مبانی فکری مختلف در خصوص چرایی و چگونگی هدایت نوآوری در مسیر مصالح جامعه است. هدف این مقاله شناسایی و توصیف جریان های نظری غالب در طی تحول تاریخی این مطالعات و تبیین وجوه تمایز پاسخ های این جریان ها به پرسش های کلیدی سیاست نوآوری است. به این منظور مجموعه ای از اسناد پژوهشی پراستناد در موضوعات سیاست علم، فناوری و نوآوری از دهه 1950 تا 2020 گردآوری و با روش تحلیل مضامین مورد مطالعه قرار گرفته است. در نتیجه این بررسی و با استخراج مضامین کلیدی از اسناد پژوهشی در مجموع شش نسل از دیدگاه ها در سیاست نوآوری که هر یک در دوره تاریخی متفاوتی ظهور و گسترش یافته اند، معرفی گردید که به ترتیب از نسل اول (دهه 1940) تا ششم (دهه حاضر) عبارت اند از: نسل های سیاست نوآوری خطی؛ ماموریت گرای سنتی؛ هنجاری؛ نظام مند؛ تحول گرا؛ و ماموریت گرای جدید. تحول نظری نسل های سیاست نوآوری نشان می دهد که هم راستا با گسترده تر شدن معنای نوآوری و شناسایی علل بیشتر برای شکست آن، دلایل و توجیهات بیشتری برای نقش آفرینی دولت در جبران شکست نوآوری معرفی شده است. این مطالعه نشان می دهد که براساس بینش های نسل های متاخر مطالعات، دستور کار سیاست نوآوری باید با مشارکت گروه های مختلف اجتماعی، در حوزه های صنعتی و اجتماعی متنوع و با در نظرداشتن هزینه های اجتماعی و محیط زیستی تدوین شود.

    کلید واژگان: سیاست نوآوری، سیاست نوآوری خطی، سیاست ماموریت گرا، نظام نوآوری، گذار پایدار
    Alireza Ranjbar *, Seyed Sepehr Ghazinoori, Aboalqasem Sarabadany, Seyed Soroush Ghazinoori

    Innovation policy studies contain a broad mix of approaches with different intellectual foundations on why and how to lead innovation in the interests of society. The purpose of this article is to identify and describe the mainstream theories during the historical evolution of Innovation policy studies and to explain the differences between the responses of these theories to the main questions of innovation policy. In this way, a collection of highly cited research publications on science, technology, and innovation policy from 1950 to 2020 has been studied and thematically analyzed. As the result of this study, by extracting key themes from research publications, six generations of innovation policy introduced, each of them emerged and expanded in a different historical period, and are from the first generation (the 1940s) to the sixth (present decade), respectively: Linear; Traditional mission-oriented; Normative; Systematic; Transformative; And New mission-oriented innovation policy. The theoretical evolution of innovation policy generations shows that along with broadening the meaning of innovation and identifying more reasons for its failure, more reasons and justifications for the government's role in compensating the innovation failures have been introduced. This study shows that based on the insights of recent generations of studies, the innovation policy agenda should be formulated with the participation of different social groups, in various industrial and social fields and considering social and environmental costs.

    Keywords: Innovation Policy, Linear Innovation Policy, Mission Oriented Policy, Innovation system, Sustainable Transition
  • پیمان اکبری*، مرضیه دهقانی زاده، علیرضا رنجبر

    هدف پژوهش، ابتکار عمل فردی و فرسودگی شغلی کارکنان به عنوان پیش آیندی از مصلحت اندیشی کارکنان با تاکید بر نقش تعدیل کننده وظیفه شناسی می‏باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی - پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کارکنان (1370 نفر) بانک رفاه استان یزد بود، که از طریق کوکران 300 نفر برای سال 1400 انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‏ها، پرسش‏نامه‏ بود که روایی و پایایی مناسب داشتند. نتایج فرضیه ها نشان داد که ابتکار عمل فردی بر فرسودگی شغلی کارکنان و مصلحت اندیشی کارکنان به ترتیب تاثیر قوی، مستقیم و معنی دار و تاثیر ضعیف، مستقیم و غیرمستقیم، و معنی دار دارد، فرسودگی شغلی کارکنان بر مصلحت اندیشی کارکنان تاثیر متوسط، مستقیم و معنی دار و همچنین فرسودگی شغلی کارکنان می‏تواند نقش میانجی‏گری را در تاثیرگذاری ابتکار عمل فردی بر مصلحت اندیشی کارکنان ایفا کند در نهایت وظیفه شناسی می‏تواند نقش تعدیل‏گری را در تاثیرگذاری ابتکار عمل فردی بر مصلحت اندیشی کارکنان و فرسودگی شغلی کارکنان بر مصلحت اندیشی کارکنان ایفا کند. با توجه به مدل مفهومی می توان انتظار داشت که بانک مذکور بتواند به منظور پیشبرد اهداف خود به مصلحت اندیشی کارکنان توجه داشته باشد. البته اگر سطح وظیفه شناسی را در جهت ارتقا مصلحت اندیشی کارکنان بکار گیرد، چرا که مدل نشان داد، اگر وظیفه شناسی نادیده گرفته شود تبعات سنگینی همچون فرسودگی شغلی کارکنان و ابتکار عمل فردی برای بانک بروز خواهد کرد.

    کلید واژگان: ابتکار عمل فردی، فرسودگی شغلی کارکنان، مصلحت اندیشی کارکنان، وظیفه شناسی، کارکنان بانک، شهر یزد
    Peyman Akbari *, Marzeye Deghanizade, Alireza Ranjbar

    The purpose of study is to Individual Initiative and Job Burnout as antecedents of Employee Expediency and the moderating role of Conscientiousness. The present research is applied in terms of purpose and descriptive-survey of correlational type in terms of method. The statistical population included the employees (1370 people) of Yazd Province Welfare Bank who were selected through Cochran 300 people for the year 1400. The data collection tool was a questionnaire that had good validity and reliability.The results of testing the hypotheses, showed That the Individual Initiative on Job Burnout and Employee Expediency have a strong, direct and significant impact and a weak, direct and indirect, and significant impact, respectively; Job Burnout on Employee Expediency has moderate, direct and significant effects; Also, Job Burnout can play a mediating role in influencing the Individual Initiative on Employee Expediency. Finally, Conscientiousness can play a moderating role in influencing the Individual Initiative on Employee Expediency & the Job Burnout on Employee Expediency. According to the model of Conceptual, it can be expected that the bank can pay attention to the expediency of employees in order to advance its goals. Of course, if the level of conscientiousness is used to promote the expediency of employees, because the model showed, if conscientiousness is ignored, heavy natures such as employee burnout and individual initiative for the bank will occur

    Keywords: Individual Initiative, Job Burnout, Employee Expediency, Conscientiousness, Employees of Bank, YazdProvince
  • علیرضا رنجبر*، علی گرشاسبی

    عملیات سایبری به علت ماهیت انتزاعی فضای سایبر و مفاهیم ناملموس مطرح در آن، نسبت به فضای عینی، قلمرویی ناشناخته برای حقوق بین الملل به حساب می آید. قدم گذاشتن حقوق بین الملل در قلمرو سایبر، همچون قدم گذاشتن آلیس در سرزمین عجایب، مملو از شگفتی ها و ناشناخته ها است که در مقایسه و مطابقت با قوانین دنیای عینی، هنوز نمی توان برای اتفاقات درون آن، پاسخ درستی پیدا کرد. این فرایند، منجر به ظهور موانعی در مسیر تدوین حقوق بین الملل حاکم بر حمله سایبری شده است. بنیادی ترین این موانع را می توان در دو مورد «کاستی در ادبیات حقوقی بین المللی مرتبط با مفاهیم تکنیکی حمله سایبری» و «ضعف در برقراری ارتباط بین مفاهیم حقوقی دنیای عینی و دنیای سایبری» خلاصه کرد. گرچه اصول و قواعد حقوق بین الملل پاسخگوی قسمتی از جنبه های حقوقی بین المللی حمله سایبری است، اختلاف نظر دولت ها حکایت از آن دارد که پاسخ های فعلی کافی نبوده و ناسازگاری ها بر سازگاری ها غلبه دارد. عجالتا دو راهکار کلی «تدوین معاهدات منطقه ای و بین المللی» و «توسل به اقدامات موجد اعتماد» را می توان به منظور ازمیان برداشتن موانع بنیادین پیش روی تدوین حقوق بین الملل حاکم بر حمله سایبری معرفی کرد تا از طریق این دو اقدام، ادبیات حقوقی بین المللی مربوط به حمله سایبری قوام یابد و مدون شود.

    کلید واژگان: حمله سایبری، فضای سایبر، دفاع مشروع، توسل به زور، بازیگران غیردولت
    Alireza Ranjbar *, Ali Garshasbi

    Cyber-attacks are unknown spheres in international law due to the abstract nature of cyber-space and their intangible implications in relation to the objective space. The pursuit of international law in cyber-space, such as the advent of Alice in Wonderland, is full of wonders that, when compared with the world’s objective laws, the correct answer cannot be found for the events that occur within it. This process has led to the emergence of barriers to the development of international law governing cyber-attacks, most of which include the weakness of international legal literature on the concept of cyber-attacks and the weakness of communication between the real world and the cyber/virtual world. Although the principles and rules of international law respond partly to some of the international legal aspects of cyber-crime attacks, disagreement among governments suggests that current responses are inadequate  and inconsistencies prevail. However, two general approaches namely drafting regional and international treaties and confidence-building measures might be introduced in order to overcome the fundamental obstacles that hinder the development of international law governing cyber-attacks, through which international legal literature relating to cyber-attacks could be well-developed.

    Keywords: Cyber-attack, Cyber-space, self-defense, Use of Force, Non-government actors
  • سعید سالاری، علیرضا رنجبر، علی فتحی آشتیانی
    مقدمه
    اختلالات اضطرابی بیشترین فراوانی را در سطح جامعه دارند، ابزارهای مختلفی برای سنجش و اندازه گیری اضطراب ساخته شده است که بیشتر بر پایه ی علائم آن می باشد اما ابزاری برای اندازه گیری کنترل اضطراب در ایران وجود ندارد به همین دلیل هدف این تحقیق اعتباریابی و پایایی سنجی پرسشنامه کنترل اضطراب در ایران بود.
    روش
    بدین منظور طی یک پژوهش تحلیلی – مقطعی 250 نفر از دانشجویان موسسه امام خمینی از طریق نمونه گیری خوشه ایانتخاب و پرسشنامه اضطراب بک، مقیاس افسردگی ، اضطراب و استرس و پرسشنامه کنترل اضطراب را تکمیل کردند. به منظور تعیین اعتبار سازه از روش تحلیل عاملی اکتشافی، برای تعیین همسانی درونی از ضرایب آلفای کرونباخ و برای ارزیابی اعتبار همگرا و واگرا، از ضرایب همبستگی پرسشنامه کنترل اضطراب با پرسشنامه ی اضطراب بک و مقیاس افسردگی ، اضطراب و استرس استفاده شد.
    یافته ها
    مقدار پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 89/0 بدست آمد. به منظور بررسی اعتبار همگرا و واگرای این پرسشنامه از پرسشنامه اضطراب بک و مقیاس اضطراب، افسردگی و استرس استفاده شد که نتایج مطالعه نشان دهنده اعتبار مناسب پرسشنامه کنترل اضطراب می باشد. در نهایت چهار عامل با استفاده از تحلیل عاملی استخراج شد که 11/46 درصد نمرات پرسشنامه را تبیین می کرد.
    نتیجه گیری
    با در نظر گرفتن مقدار پایایی و اعتبار این پرسشنامه به نظر می رسد این ابزار جهت سنجش بالینی مناسب باشد.
    کلید واژگان: پرسشنامه کنترل اضطراب، اعتبار، روایی، تحلیل عاملی، ویژگی های روان سنجی
    S. Salari-Moghaddam, A.R. Ranjbar, Ali Fathi-Ashtiani
    Introduction
    Anxiety disorders are among most prevalent diseases in our society and various tools for measuring anxiety have been largely based on symptoms and no tool yet invented to specifically measure anxiety in Iran.
    Method
    The purpose of this study was to evaluate the validity and reliability of anxiety control questionnaire in Iran.For this purpose, by an analytical - sectional study, 250 students of an educational center were selected by cluster sampling that completed the Beck Anxiety questionnaire, Depression, Anxiety, Stress scale and Anxiety Control Questionnaire. The construct validity was used to determine exploratory factor analysis, Cronbach’s alpha coefficients was performed to determine the internal consistency and correlation coefficient of Anxiety questionnaire with Beck Anxiety questionnaire and Depression, Anxiety, Stress scale was used to assess convergent and divergent validity.
    Results
    Data analysis revealed that the reliability using Cronbach's alpha was 0/89. In addition to study the convergent validity and divergent validity of the questionnaire, the Beck Anxiety and Depression, Anxiety, Stress scale (DASS) was applied which resulted in the validity of anxiety control Questionnaire. Finally, four factors were extracted using factor analysis that would explain 46/11 percent of the scores.
    Conclusion
    With regard to the validity and reliability of the questionnaire, it seems to be an appropriate tool for clinical assessment.
    Keywords: anxiety control questionnaire, Reliability, Validity, factor analysis, psychometric properties
  • علیرضا رنجبر
    توسعه هواپیماهای بدون سرنشین نظامی، سبب پشت سر گذاشتن توامان مرزهای جغرافیایی و حقوقی توسط دولت های صاحب این نوع وسایل شده است به طوریکه استفاده از آنها در دو بعد ماهوی و شکلی، حقوق بین الملل بشردوستانه را با چالش روبرو ساخته است که اولی ناظر بر نحوه استفاده و دومی ناظر بر نحوه کنترل این هواپیماها می باشد. بدیهی است ظهور چالش های ماهوی و شکلی در قبال توسعه هواپیماهای بدون سرنشین، لزوم ترجمان جدید قواعد قدیمی و تصویب قواعد جدید در زمینه حقوق بین الملل بشردوستانه را می طلبد. اگرچه اصول و قواعد حقوق بین الملل بشردوستانه پس از گذشت سال ها همچنان به خوبی ابعاد مختلف فناوری های نوین از جمله استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین نظامی را تحت پوشش قرار می دهند، اما در حال حاضر و در آینده استفاده از فناوری های پیشرفته می تواند زمینه های سوء استفاده دولت های دارای این فناوری ها را از شکاف های موجود فراهم سازد به طوری که اصول و قواعد حقوق بین الملل بشردوستانه نتوانند به روشنی پاسخ گوی آنها باشند. از این رو، ضرورت برداشتن گام هایی اساسی در زمینه ترسیم و مشخص ساختن چارچوب های نحوه استفاده و کنترل فناوری های نوین نظامی از جمله هواپیماهای بدون سرنشین به منظور رعایت حقوق بین الملل بشردوستانه ضروری است.

    کلید واژگان: هواپیماهای بدون سرنشین، پهپاد، جاسوسی، هوش مصنوعی، روبات های جنگجو، حقوق بین الملل بشردوستانه، حقوق در جنگ
    Alireza Ranjbar
    Development of military Unmanned Aerial Vehicles (UAVs) has led the governments possessing these kinds of technology to go beyond the geographic and legal boundaries such that the employment of those instruments has brought International Humanitarian Law (IHL) procedural and substantive challenges; as the former governs the method of using of those tools and the latter governs the procedure of controlling the UAVs. Obviously, the emergence of procedural and substantive challenges from the development of military UAVs demands the necessity of re-reading of traditional regulations and passing new laws in the field. Although, the current principles and regulations considerably cover various dimensions of modern technologies, including the employment of drones, both in present and future, using advanced technologies might possibly provide grounds for governments to misuse the existing gaps as the regulations of IHL are unable to fully provide a clear answer in handling all of those difficulties. In this regards, it is essential to take crucial steps in developing and drawing new frameworks for using and controlling modern military technologies including military UAVs.
    Keywords: Military Unmanned Aerial Vehicle (UAVs), Drone, artificial intelligence, espionage, warrior robots, International Humanitarian Law (IHL)
  • علیرضا رنجبر*

    فصل هشتم منشور ملل متحد که منحصرا به قراردادهای منطقه ای اختصاص دارد عاملی اساسی در تقویت و گسترش نقش سازمان های منطقه ای به ویژه در بعد حفظ صلح و امنیت بین المللی پس از تاسیس سازمان ملل متحد به حساب می آید، به گونه ای که یکی از اصول ثابت و مشترک اغلب این سازمان ها، آن گونه که در بند 1 ماده 1 منشور ذکر شده است، کمک به حفظ صلح و امنیت بین المللی است که با حفظ صلح و امنیت منطقه ای پیوندی ناگسستنی دارد. با توجه به ظرفیت های موجود در سازمان های منطقه ای برای حفظ صلح و امنیت بین المللی و منطقه ای که در بند 3 ماده 52 منشور و قطعنامه های مختلف شورای امنیت مورد تاکید قرار گرفته است، بررسی نقش یکی از آخرین نهادهای منطقه ای در امریکای لاتین اتحادیه ملل امریکای جنوبی حاکی از جایگاه تاثیرگذار آن سازمان در حفظ صلح و امنیت بین المللی و منطقه ای است. سازمان مذکور با پر رنگ کردن اقدامات موجد اعتماد و امنیت، به جای اتخاذ یک رویکرد مداخله جویانه و به کارگیری اقدامات قهری، در پی تقویت جایگاه صلح در مفهوم مثبت آن است.

    کلید واژگان: سازمان های منطقه ای، حفظ صلح و امنیت بین المللی و منطقه ای، قراردادها و نهادهای منطقه ای، فصل هشتم منشور ملل متحد، اتحادیه ملل امریکای جنوبی، اوناسور
    Alireza Ranjbar

    The Chapter VIII of the United Nations Charter which is devoted exclusively to the regional arrangements is an essential factor in strengthening and expanding the role of regional organizations, especially in the maintenance of peace and security after the creation of the United Nations, In a way that one of the established and common principles of such organizations, as stipulated in the Article 1(1) of the Charter, is to help the United Nations in maintaining international peace and security which is interconnected with regional peace and security. Due to the capacity of regional organizations to maintain international and regional peace and security, which has been emphasized in the Article 52(3) of the Charter and Security Council’s resolutions, studying the role which could be played by one of the newly created institutions in the Latin America, i.e. the Union of South American Nations, indicates that it has significant influence on the maintenance of international and regional peace andsecurity. This Organization by highlighting confidence and security-building measures, instead of adopting an interventionist approach and coercive measures, seeks to strengthen the positive concept of peace.

    Keywords: Regional organizations, international, regional peace, security, Chapter VIII of the UN Charter, the Union of South American Nations, UNASUR
  • علیرضا رنجبر

    از ابتدای تاریخ تاکنون پیشرفت علوم از طریق به کارگیری دو ابزار عمده بر جایگاه صلح تاثیرگذار بوده است: ابزارهای سخت‌افزاری و ابزارهای نرم‌افزاری. اگرچه در گستره زمانی پیش از تصویب منشور ملل متحد، ابزارهای سخت‌افزاری نظامی از شمشیر و تیر و کمان گرفته تا زیردریایی و هواپیما، همگی بخشی جدایی‌ناپذیر و یکی از عوامل اصلی شعله‌ور شدن آتش جنگ‌ها به حساب می‌آمدند، اما پس از تصویب منشور ملل متحد،رویه دولت‌ها به خصوص با توجه به آثاری تغییر کرد که دو جنگ جهانی بر سرنوشت بشریت گذاشتند و در راستای حفظ صلح به سمتاستفاده از ابزارهای سخت‌افزاری غیرنظامی از جمله سازمان‌های بین‌المللی و منطقه‌ای حرکت کردند که در راس آنها سازمان ملل متحد قرار دارد. علاوه بر این، پس از تصویب منشور، جامعه بین‌المللی به ابزارهای نرم‌افزاری توجه کرده است که مجموعه‌ای از حقوق و تکالیف در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی و نتیجه فعالیت‌های سیاسی و به خصوص حقوقی بین‌المللی بازیگران جامعه جهانی‌اند،به خصوص با علم به اینکه اجرای ابزارهای نرم‌افزاری متکی به ابزارهای سخت‌افزاری و به نوعی مقدمه استفاده از ابزارهای اخیر در جامعه بین‌المللی پسا ملل متحد است.کاربرد مثبت ابزارهای نرم‌افزاری به خصوص پس از تاسیس سازمان ملل متحد بسیار پررنگ است اما استفاده منفی یا سوءاستفاده از این ابزارها نیز وجود دارد.

    کلید واژگان: پیشرفت علوم، فناوری های نوین، علوم انسانی، جنگ، صلح، منشور ملل متحد، سازمان ملل متحد
    Alireza Ranjbar

    Since the beginning of history, scientific progresshas been effective on the state of peace through employing two major tools: the hardware tools and the software tools. Although in the period before the adoption of the United Nation Charter, military hardware tools ranging from sword, bows and arrows in ancient time to submarines and fighter jets at present, all have been serving as inseparable part as well as one of the main factors involved in the break of wars, but after the adoption of the United Nations Charter, the states procedures underwent changes particularly due to the impacts of the two World Wars on humanity’s destiny and parallel to maintaining peace. Governments have been also moving towards using non-military hardware tools including international and regional organizations, with the United Nations on top of all. Furthermore, after accepting the Charter, governments have been aware of the attention paid by the international community to software tools which serve as a collection of duties and liabilities in regional and international levels as the product of the activities rendered by the global political actors, particularly the international laws [activists]. This is an important issue especially knowing that software tools implementation relies on hardware tools and in some extent, it is the introductory procedure of using the recent tools in the post UN international community. Although one might easily highlight the positive application of software tools; particularly after the establishment of the United Nations, there exists the risk of negative use or misuse of those tools as well.

    Keywords: Advancement of sciences, Modern technologies, Humanities, War, Peace, UN Charter, United Nations
  • امیر قاسمی، علیرضا رنجبر
    باکتری های جنس بروسلا، پاتوژن هایی داخل سلولی هستند که می توانند در داخل ماکروفاژهای بدن میزبان خود، تکثیر و به بقای خود ادامه دهند که حاصل آن مشکلات بسیاری برای میزبان به وجود خواهد آورد. نتایج مطالعات اخیر پیشرفت هایی در زمینه ی چگونگی بقا و تکثیر داخل سلولی این باکتری را نشان می دهد. در این مقاله، آخرین یافته ها در این زمینه مورد مرور و بررسی قرار می گیرد. همچنین واکنش ایمنی بدن میزبان به این پاتوژن و استراتژی های جدید به کار رفته به منظور ساخت واکسن علیه این باکتری، بررسی می شود.
    کلید واژگان: بروسلا، واکسن، بیماری زایی، ماکروفاژ
  • ویدا فیضی، حسین مرتضوی، بهروز باریک بین، مریم یوسفی، علیرضا رنجبر
    مقدمه
    علت فیزیوپاتولوژیک طاسی منطقه ای، مسایل ایمونولوژیک بیان شده است. شواهد مختلفی در دست است که سلنیوم را در تنظیم یا تغییر مسایل ایمونولوژیک موثر می دانند.
    هدف
    مقایسه سطح پلاسمایی سلنیوم در بیماران مبتلا به طاسی منطقه ای و گروه شاهدروش اجرا: در این مطالعه که به صورت مورد- شاهد انجام شد، از بین بیماران مبتلا به طاسی منطقه ای مراجعه کننده به بیمارستان رازی تهران، 29 نفر به عنوان گروه مورد و همچنین از بین همراهان و پرسنل بیمارستان که فاقد طاسی منطقه ای بودند نیز 29 نفر به صورت غیرتصادفی ساده به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. میزان سلنیوم پلاسما در هر گروه اندازه گیری و با یکدیگر مقایسه شد.
    یافته ها
    میانگین سن گروه مورد، 10.5±24.9 سال و گروه شاهد 10.5±29.1 سال بود. در هر دو گروه 15 نفر (51.7%) مرد و 14 نفر (48.3%) زن بودند. در گروه مورد میانگین سلنیوم سرم 13.3±62.1 میکروگرم در لیتر و در گروه شاهد 13.2±88.3 میکروگرم در لیتر بود. (0.0005>p)
    نتیجه گیری
    در این مطالعه میزان سلنیوم در افراد دارای طاسی منطقه ای کمتر از دیگر افراد بود. لذا پیشنهاد می شود مطالعه ای برای بررسی تاثیر سلنیوم در درمان طاسی منطقه ای صورت گیرد.
    کلید واژگان: طاسی منطقه ای، سلنیوم، مکمل غذایی
  • زهرا پورپاک، علیرضا رنجبر، ابوالحسن فرهودی، مسعود موحدی، اعظم کوه کن
    درماتیت آنوپیک بیماری التهابی و خارش دار مزمن پوستی با شیوع 20-10 درصد است. مطالعات اخیر به تاثیر سلنیوم در متعادل نمودن سیستم ایمنی در این بیماری اشاره دارد مطالعه حاضر بر روی چهار بیمار با تشخیص درماتیت آتوپیک براساس معیار Hanifin & Rajka انجام شده است. در این بیماران پس از درمان مقدار سلنیوم سرم افزایش یافت و به حد طبیعی رسید.
    کاهش شدت درماتیت آتوپیک و lgE تام سرم، نشانه مصرف سلنیوم در سلولها و موثر بودن این شیوه درمانی است. افزایش حجم نمونه و چالش دوزهای درمانی و طول مدت درمان متفاوت، برای دستیابی به نتایج دقیق تر، طی مطالعات بعدی توصیه می گردد.
    کلید واژگان: درماتیت آتوپیک، سلنیوم، آلرژی، سیست ایمنی
سامانه نویسندگان
  • علیرضا رنجبر
    علیرضا رنجبر
    دانشجوی دکتری حقوق بین الملل عمومی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال