به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

علیرضا ملکی

  • احمد اسفندیاری*، سولماز کنطورچیان، علیرضا ملکی
    زمینه و هدف

    یکی از مسائل پیچیده مربوط به قراردادهای تامین مالی، دادن تسهیلات به متقاضی در ازاء خرید اسناد مطالبات است که در نظام های حقوقی انگلیس و ایران، به ترتیب «فاکتورینگ» و «خرید دین» نامیده شده است. هرچند در حقوق عام انگلیس اعم از کامن لا، انصاف و حقوق موضوعه به دلیل تحلیل چنین عملی بر مبنای نهاد تبدیل تعهد و لزوم توافق بدهکار، بستانکار و انتقال گیرنده، امکان چنین واگذاری با مشکلاتی مواجه بود در سوابق فقهی قوانین ایران و همچنین در قانون مدنی در مورد امکان چنین واگذاری با توافق میان بستانکار و انتقال گیرنده، تردیدی وجود ندارد اگرچه در مورد ماهیت و شرایط چنین عمل حقوقی، مخصوصا امکان مبادله دو دین، اتفاق نظری وجود ندارد.

    مواد و روش ها

    روش تحقیق در این مقاله به صورت توصیفی- تحلیلی بوده است.

    ملاحظات اخلاقی: 

    تمامی اصول اخلاقی در نگارش این مقاله رعایت شده است.

    یافته ها

    هرچند در قواعد عام دو نظام حقوقی انگلیس و ایران در مورد امکان واگذاری چنین طلبی به تناسب هر یک اشکالاتی دیده می شود، در مورد انجام آن بر اساس ابزارهای مبادله پذیر سازگاری وجود دارد.

    نتیجه گیری

    امروزه عملیات فاکتورینگ در حقوق انگلیس و خرید دین در حقوق ایران در بستر ابزارهای مبادله پذیر انجام می شود که بر اساس آن، ابزار مبادله پذیر به دلیل واگذاری آسان حقوق ناشی از آن از سوی بستانکار به دارنده جدید و عدم انتقال تعهدات و تضمینات امضا کنندگان سابق ، مورد توجه قرار گرفته و دو نظام حقوقی تا حدودی از این جهت به نزدیک شده است.

    کلید واژگان: ابزار، انتقال، تنزیل، خرید دین، مبادله
    Ahmad Esfandiari*, Solmaz Kantourchian, Alireza Maleki
    Background and Aim

    One of the complicated issues related to financing contracts is to give facilities to applicant in exchange for the purchase of credit documents, which is called "factoring" and "debt purchase" in the British and Iranian legal systems, respectively. Although in English general law, due to the analysis of such an act based on the institution of novation and necessity of agreement of debtor, creditor and transferee, the possibility of such assignment was faced with problems in jurisprudence and civil law, there is no doubt about the possibility of such assignment by agreement of creditor and transferee, although there is no consensus on nature and conditions of such a legal act, especially possibility of exchanging two debts.

    Materials and Methods

    The research method in this article was descriptive-analytical.

    Ethical Considerations: 

    All ethical principles have been followed in writing this article.

    Findings

    Although there are problems in the general rules of two English and Iranian legal systems, regarding the possibility of assigning such a demand to each of them, there is consistency in doing it based on negotiaable instruments.

    Conclusion

    Today, factoring operations in British law and debt purchasing in Iranian law are carried out in context of negotiable instruments, based on which, negotiable instruments are considered due to easy transferring of rights arising from it by creditor to new holder and do not transfering of obligations and guarantees of former signatories, it has been decided and two legal systems have come closer to some extent in this regard.

    Keywords: Instrument, Transfer, Discount, Debt Purchasing, Exchange
  • علیرضا ملکی، فاطمه احمدی*، فروزان محمدی یاریجانی، مریم نورایی

    موضوع و هدف مقاله: 

    پاداش مدیران و سنجش آن به ویژه در شرکت های دولتی یکی از چالش های اقتصاد کشورهای درحال توسعه است و به کارگیری رویکردهایی همانند شفافیت گزارشگری مالی در این رابطه می تواند مفید باشد. در این راستا، این پژوهش باهدف طراحی مدل سنجش پاداش مدیران با رویکرد شفافیت گزارشگری مالی در شرکت ملی پخش فراورده های نفتی ایران به انجام رسید.

    روش پژوهش: 

    روش انجام این پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) است. در بخش کیفی پس از تحلیل مصاحبه با 20 خبره، 21 شاخص شناسایی و استخراج شدند. در بخش کمی ابتدا با استفاده از ماتریس خودتعاملی نحوه ارتباط و اثرگذاری شاخص ها با کمک خبرگان گردآوری شد. سپس با نرم افزار ISM متلب داده ها در قالب ماتریس خودتعاملی تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته های پژوهش: 

    دستیابی به الگویی پنج سطحی متشکل از 21 شاخص، که 2 شاخص آموزش شفاف سازی گزارشگری و همسویی گزارشگری مالی با استانداردهای بین المللی گزارشگری تاثیرگذارترین است. همچنین 9 شاخص به عنوان تاثیرپذیرترین و 10 شاخص به عنوان رابط در این الگو عمل می کنند.

    نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: 

    همسویی گزارشگری مالی با استانداردهای بین المللی گزارشگری نشان داد که یکسانی، شفافیت و قابل مقایسه کردن گزارش ها و صورت های مالی تنها به کمک این استانداردها امکان پذیر است. زیرا، این استانداردها مشخص می کنند که شرکت ها چگونه اسناد را ثبت، هزینه ها و درآمدها را گزارش کنند.

    کلید واژگان: پاداش مدیران، شفافیت مالی، گزارشگری مالی
    Alireza Maleki, Fatemeh Ahmadi *, Forouzan Mohammadi Yarijani, Maryam Nouraie
    Subject and Purpose

    The remuneration of managers and its measurement, especially in public companies, is one of the challenges of the economy of developing countries, and applying approaches such as transparency of financial reporting can be useful in this regard. In this regard, this research was carried out with the aim of designing a model for assessing managers' rewards with the approach of transparency of financial reporting in Iran's National Oil Products Distribution Company.

    Research Method

    The method of conducting this research is mixed (qualitative-quantitative). In the qualitative part, after analyzing interviews with 20 experts, 21 indicators were identified and extracted. In the quantitative part, first, using the self-interaction matrix, the relationship and effectiveness of the indicators were collected with the help of experts. Then, with ISM MATLAB software, the data were analyzed in the form of self-interaction matrix.

    Research Findings

    Achieving a five-level model consisting of 21 indicators, of which the 2 indicators of reporting transparency and alignment of financial reporting with international reporting standards are the most effective. Also, 9 indicators act as the most influential and 10 indicators act as interfaces in this model.

    Conclusion, originality and its addition to knowledge:

     alignment of financial reporting with international reporting standards showed that uniformity, transparency and comparability of reports and financial statements is only possible with the help of these standards. Because, these standards specify how companies record documents, report expenses and revenues.

    Keywords: Directors' Compensation, Financial Transparency, Financial Reporting
  • علیرضا ملکی*

    اندیشه از دیدگاه فرگه همراه با ابداعات و همچنین ابهاماتی است که از نگاه های گوناگونی بررسی شده است؛ اما نگاه فرگه به تعاریف مرسوم صدق و رد آنها، موضوع اصلی این نوشتار است. فرگه در تبیین خود از گزاره های حاوی اندیشه و حکم، تعاریف مرسوم صدق را نمی پذیرد و تمام آنها را دارای تسلسل معرفی کرده و در مقابل او برای رفع مشکل دستیابی به صدق و ارزش گزاره های معرفتی، «اندیشه» را مطرح و سعی دارد آن را جایگزینی برای تعاریف صدق، معرفی کند. برای روشن شدن این ادعا ابتدا زبان و اندیشه را از منظر وی بررسی کرده و در ادامه با ورود به موضوع اندیشه و کشف ویژگی های آن، متوجه ادعای فرگه جهت جانشینی آن با تعاریف صدق شویم. در نهایت، نگارنده با وجود تقویت حداکثری دیدگاه فرگه، با طرح هفت نقد معتقد است این امر امکان پذیر نیست.

    کلید واژگان: گوتلوب فرگه، فلسفه زبان، رد تعاریف صدق، جایگزینی، اندیشه، تئوری مطابقت
    A. Maleki*

    Thought in Frege’s point of view is accompanied by innovations as well as ambiguities that have been examined from various points of view. But Frege's view of conventional definitions of truth and rejecting them is the main topic of this article. In his explanation of propositions containing thought and judgment, Frege doesn’t accept the conventional definitions of truth for their sequence, and in order to solve the problem of achieving the truth and value of propositions, he proposes "Thought" and tries to replace it. In order to clarify this claim, we first examine language and thought from his point of view, and then by entering into the subject of thought and discovering its characteristics, we will try to understand Frege's claim to replace it with the definitions of truth. Finally, with the plan of seven critiques, the author believes that this replacement is not possible and fruitful.

    Keywords: Gottlob Frege, Philosophy of language, Rejection on definitions of truth, replacement of thought, Correspondence theory
  • مجتبی ریحانی، محمد آریش، علیرضا ملکی، شهرام بنایی، درمحمد کردی تمندانی*

    گلوکوم اصطلاحی است برای بیان گروهی از بیماری ها که دارای ضعف پیشرونده عصب بینایی هستند و باعث کاهش بینایی و در نهایت نابینایی می شوند. بیماری گلوکوم یکی از رایج ترین و بحث برانگیزترین بیماری های چشمی می باشد. علت اختلال بیناییی در این بیماری از بین رفتن تدریجی سلول های گانگلیونی شبکیه، آکسون های آن ها و از بین رفتن همزمان بینایی است. دوپامین که نوعی انتقال دهنده عصبی است، در چشم نقش تعدیل جریان خون مژگانی و تولید آب را دارد، که بر فشار داخل چشم و گلوکوم تاثیر می گذارد. بر اساس مطالعات قبلی بر روی لیگاندهای رسپتورهای دوپامین این نتیجه حاصل شد که اثر دوپامین بر تولید زلالیه با فعال شدن گیرنده شماره یک دوپامین (D1) تحریک می شود. بیان و ترجمه ژن DRD1 باعث تولید گیرنده D1 می شود. بر این اساس این فرضیه مطرح شد که تغییرات در سطح بیان ژن DRD1 ممکن است در بروز بیماری گلوکوم نقش داشته باشد.هدف از این مطالعه بررسی بیان ژن DRD1 در بیماران مبتلا به گلوکوم بود.

    مواد و روش ها

    در این پژوهش به منظور بررسی بیان ژن DRD1 در بروز بیماری گلوکوم از جامعه آماری 40 نفره شامل 20 بیمار و 20 فرد سالم استفاده شد. پس از استخراج RNA و سنتز cDNA، از تکنیک Real-time Quantitative PCR (qRT-PCR) استفاده شد و داده های آن با نرم افزار SPSS و روش اماری من ویتنی مورد بررسی قرار گرفت.

    نتایج :

    نتایج این مطالعه نشان دهنده وجود تفاوت آماری معنی دار در میزان بیان ژن DRD1 در بیماران نسبت به گروه کنترل است.

    کلید واژگان: گلوکوم، ژن گیرنده دوپامین D1A، بیان ژن، رسپتور، دوپامین، Real-time quantitative PCR (qRT-PCR)
    Mojtaba Reyhani, Mohammad Arish, Alireza Maleki, Shahram Banaie, Dor Mohammad Kordi-Tamandani *
    Background

    Glaucoma is a term used to describe a group of diseases that progressively weaken the optic nerve and cause vision loss and eventually blindness. Glaucoma is one of the most common and controversial eye diseases. Dopamine, a neurotransmitter in the eye, regulates ciliary blood flow and aqueous humour production, which affects intraocular pressure and glaucoma. Based on previous studies on dopamine receptor ligands, it was concluded that the effect of dopamine on fluid production is stimulated by dopamine receptor 1 (D1) activation. Expression and translation of the DRD1 gene cause the production of the D1 receptor. Based on this, it was hypothesized that changes in DRD1 gene expression may play a role in the development of glaucoma. The aim of this study was to analyze DRD1 gene expression in patients with glaucoma.

    Materials and Methods

    In this study, a statistical population of 40 people including 20 patients and 20 healthy individuals was used to analyze the effect of DRD1 gene expression on patients with glaucoma. After RNA extraction and cDNA synthesis, the Real-time quantitative PCR (qRT-PCR) technique was used and its data were analyzed by SPSS software and Mann-Whitney statistical method.

    Results

    The results of this study indicate a significant difference (P = 0.015) in the expression of the DRD1 gene in patients with glaucoma compared to the control group.

    Keywords: Glaucoma, dopamine receptor D1A, gene expression, Receptors, Dopamine, Real-Time Polymerase Chain Reaction
  • علیرضا ملکی*
    نژادپرستی در معنای فراگیر خود به معنای برتری برخی انسان‎ ها بر برخی دیگر به واسطه نوع نژاد آن هاست. در برخی سیستم ‎های اخلاقی، همچون دستگاه فلسفه اخلاق کانت، موضوع نژادپرستی، همانند بسیاری از موضوعات موردی دیگری، مورد توجه خاص قرار نگرفته است. اما این امر بدین معنا نیست که نتوان بر اساس آن سیستم، نژادپرستی را بررسی کرد.در این نوشتار سعی بر آن است تا بر اساس دستگاه اخلاقی کانت و با شرح و توضیح «اختیار» به عنوان پیش فرض و اساس هر عمل اخلاقی، به استخراج و استنتاج نظر کانت در باب بحث نژادپرستی پرداخته شود. در فرجامین تحقیق، این نتیجه رخ خواهد نمود که کانت، بر اساس دستگاه اخلاقی خود، نمی‎تواند نژادپرستی را موجه بداند. در نظر کانت، فضیلت اخلاقی عبارت است از ادای تکلیف یا فعل مطابق تکلیف، که این امر نمی ‎تواند ارتباطی با نوع نژاد فاعل فعل داشته باشد. برای آنکه نتایج عملی این موضوع را بتوانیم در صحنه واقعی اجتماع پی بگیریم، نظام بین المللی حقوق بشر به عنوان مرجع عام رسیدگی به این موضوعات، مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. سعی شده است در بررسی های انجام پذیرفته در نظام بین المللی حقوق بشر، بحث اختیار انسان برای عدم پذیرش نژادش به عنوان نژاد پست تر و ارزش ذاتی انسان ها در کانت و این نظام نیز مورد نظر باشد.
    کلید واژگان: کانت، فلسفه اخلاق، نژادپرستی، بررسی اخلاقی، اختیار فاعل
    Alireza Maleki *
    Racism in its wide sense means that some people are superior to others because of their race. In some ethical systems, such as Kant's philosophical system, the subject of racism, like so many other issues, has not received much attention. But that does not mean that we cannot considering racism under that system.In this essay, we attempt based on Kant's ethical system to elaborate and infer Kant's view of racism by describing "authority" as the premise of any moral act. In the research conclusions, it will be concluded that Kant, on the basis of his ethical system, cannot justify racism. In Kant's view, moral virtue is a task or an act in accordance with the task, which cannot be related to the type of the active subject. The international human rights system will be studied as a general reference in addressing these issues in the real context of society. It has been attempted in the reviews of the international human rights system to discuss the emancipation of the human race for its inferiority and the inherent value of human beings in Kant and this system.
    Keywords: Kant, Moral Philosophy, racism, Moral considering, Authority
  • علیرضا ملکی*

    حق قانونی و حق اخلاقی برای شکایت از یک طرف دعوا همواره با همدیگر منطبق نیستند. طبیعی است در مواردی که حقوق قانونی تعیین نشده، بتوان این حق اخلاقی را برای فرد معتبر دانست که نسبت به رفتاری که خارج از چهارچوب های اخلاقی صورت گرفته، مدعی شکایت باشد. در نظام های حقوقی معاصر «حق شکایت از دیگری» باید مبتنی بر قانون موضوعه باشد؛ اما مسایلی وجود دارد که هرچند در قوانین داخلی و نظام های حق محور بین المللی شناسایی نشده اند، اما از بعد نظری قابل توجه اند؛ چراکه برخی از این موارد از لحاظ اخلاقی، به راحتی قابل رد و انکار نیستند و شناسایی نشدن آنها، دلیلی بر نبود یا کم اهمیت بودن آنها نیست. به عبارت دیگر: شناخته نبودن حق اخلاقی به عنوان حق قانونی، نافی آن نیست.ازاین رو در این نوشتار کوشیده ایم تا حق اخلاقی فرزند به وجود آمده از تجاوز به مادر را بررسی کرده و اثبات کنیم که اگر مادر از روی اختیار، جنین را پرورش داده و به دنیا آورده، آیا فرزند می تواند مادر را در مضان اتهام قرار دهد؟ در پایان مقاله نشان خواهیم داد که فرزند با شرایطی که مطرح می شود، امکان و حق شکایت اخلاقی از مادر خود را دارد.

    کلید واژگان: تجاوز به عنف، بارداری اجباری، وضع حمل اختیاری، شکایت از والدین، حق اخلاقی کودک برای شکایت
    Alireza Maleki *

    The moral and legal rights to sue a party do not always conform well. In cases where legal rights are not established, one may obviously be entitled to file a lawsuit against the action conducted outside the ethical frameworks. In contemporary legal systems, “the right to sue someone” must be based on statutory law; however, there are some issues which are not recognized in national laws or international right-oriented systems, but they have theoretical significance. Because some of these issues cannot be easily denied in terms of morality and just because they are not recognized, they cannot be rejected or undermined. In other words, a moral right shall not be denied merely because it is not recognized as a legal right.  Therefore, this article seeks to look at the moral right of the child born out of rape and prove that if a mother decides to keep and give birth to such a child, can the child bring a charge against the mother?

    Keywords: rape, Unintended Pregnancy, Voluntarily Giving Birth to a Child, Suing the Parents, Moral Right of the Child to Complaint
  • علیرضا ملکی، مجید روانبخش*، مریم سعادت، مهدی سیاح بر گرد، محمود لطیفی
    هدف

    اختلال اضطراب فراگیر (Generalized Anxiety Disorder; GAD) یکی از شایع ترین اختلالات روحی-روانی است. تا کنون مطالعه ای به بررسی شاخص های تنفسی آن ها نپرداخته است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی مقایسه ای شاخص های الگوی تنفس افراد سالم و افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر می باشد.

    روش بررسی

      در این مطالعه مقطعی 16  فرد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر با 16 فرد سالم که در ویژگی های دموگرافیک با هم همسان شده بودند؛ مقایسه شدند.  شاخص های تنفسی مورد بررسی شامل فشار دی اکسید کربن بازدمی و نرخ تنفس که با استفاده از دستگاه کپنوگراف به دست آمد، بازدم سریع در ثانیه اول (Forced Expiratory Volume in First Second ;FEV1) و ظرفیت حیاتی پرفشار (Forced Vital Capacity ; FVC) و نسبت FEV1 به FVC داده های اسپیرومتری بودند و  پرسشنامه تنفسی نیمگن جهت ارزیابی هایپرونتیلاسیون به کار رفت.

    یافته ها

    بیماران اضطرابی FEV1 و درصد FEV1 به FVC کمتری درمقایسه با افراد سالم داشتند. میزان دی اکسیدکربن انتهای بازدمی و نرخ تنفس اختلاف معنی داری بین دو گروه داشتند. شاخص دی اکسیدکربن بازدمی در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر نسبت به افراد سالم کاهش و در مقابل شاخص تعداد تنفس در این گروه افزایش یافت. نمره پرسشنامه نیمگن در گروه بیماران اضطرابی  به طور معنی داری بالاتر از افراد سالم بود.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد الگوی تنفسی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر متفاوت از افراد سالم و هایپرونتیلاسیون است. بنابراین بررسی عملکرد سیستم تنفس افراد مبتلا می تواند در روند زود هنگام تشخیص و درمان مسایل تنفسی و ارجاع آنان به مراکز فیزیوتراپی موثر باشد.

    کلید واژگان: اختلال اضطراب فراگیر، ‎ ‎تنفس، ‎ ‎اسپیرومتری، ‎ ‎کپنوگراف
    A.R. Maleki, M. Ravanbakhsh *, M .Saadat, M .Sayah Bargard, M. Latifi

    Propose: Generalized anxiety disorder (GAD) is one of the most common psychiatric disorders. So far, no study has examined their respiratory system changes. The purpose of this study was to compare the respiratory pattern indices of healthy individuals and individuals with generalized anxiety disorder.

    Methods

      In the current cross-sectional study, 16 patients with clinical diagnosis of generalized anxiety disorder (GAD) with referral to a psychiatrist were compared with 16 matched healthy individuals. The information of the respiratory system was collected using a chronograph and spirometery. The Pulmonary function tests recorded were FVC, FEV1, FEV1/FVC end-tidal CO2 pressure and respiratory rate were measured using Capnograph. The Nijmegen questionnaire was used to quantify hyperventilation complaints.

    Results

    The results of this study showed that anxiety patients had significantly lower levels of FEV1 and FEV1% in comparison with healthy subjects. Exhaled carbon dioxide and respiratory rate were significantly different between the two groups The Niggins questionnaire score was significantly higher in the group of anxiety patients than in the healthy subjects.

    Conclusions

    Respiratory pattern in people with generalized anxiety disorder was changed by respiratory volume, increased respiratory rate and decreased CO2. The current findings suggest that assessment of respiratory system in GAD patients can be effective in the early diagnosis and treatment process of breathing problems in physiotherapy centers.

    Keywords: Spirometry, Generalized anxiety disorder, Lung Function, Capnograph, physiotherapy
  • علیرضا ملکی*، میرسعید موسوی کریمی

    اهمیت و نقش زبان طبیعی در فلسفه بر کسی پوشیده نیست. ارسطو برای نظام بخشی به منطق و ارایه قواعد آن به میزان قابل توجهی متکی به زبان طبیعی بود به گونه ای که قوانین منطقی خود را در چارچوب همین زبان مطرح کرد. با گذر زمان و ایراد نقدهایی بر منطق ارسطویی برمبنای ناتوانی و محدودیت های زبان طبیعی، فرگه با بنیان نهادن یک زبان صوری و منطقی نوین، یک نظام فلسفی جدید را پایه ریزی کرد. البته این تحولات محصور به فرگه نماند و در نظام های فلسفی پس از او ادامه یافت. در این نوشتار ابتدا زبان طبیعی و تاثیرات آن در منطق ارسطویی و نارسایی های کاربرد آن در منطق قدیم مورد توجه قرار گرفته است. سپس برخی از ابداعات فرگه در زبان صوری و منطق بحث و بررسی می شود. پس از آن، چرخش زبانی فرگه، نقطه عطف آن، چرایی و همچنین چگونگی آن تبیین و بررسی شده است. تاثیر زبان جدید در تاسیس نظام فلسفی فرگه نیز هدف نهایی این نوشتار است که در انتها بدان پرداخته شده است.

    کلید واژگان: گوتلوب فرگه، فلسفه زبان، زبان طبیعی، منطق ارسطویی، چرخش زبانی، منطق جدید
    Alireza Maleki *, MirSaeid Moosavi Karimi

    The role and importance of natural language in philosophy is clearly significant and obvious. Aristotle for systematizing his logic and formalizing its rules was significantly dependent on ordinary language such that he formulated the rules of his logic in the framework of this language. By criticizing Aristotle’s logic on the basis of incompetence and limitations of natural language, Frege developed a new philosophical system by introducing a formal language and a new system of logic. Of course these modifications did not end with Frege and continued in later philosophical systems. In this paper, firstly, we consider natural language and it’s influence on Aristotle’s logic and the problems of its application in ancient logic. Then some of Frege’s innovations in formal language and logic will be discussed. After that, we will examine Frege’s linguistic turn, its turning point, nature and conditions. Finally the effects of formal language in establishing the structure of Frege’s philosophical system will be considered.

    Keywords: Gottlob Frege, philosophy of language, Natural Language, Aristotle’s Logic, Linguistic Turn, Formal Logic
  • علیرضا ملکی*

    نظریه معنا و فرایندهای حصول و تطابق آن با کلمات، عبارات یا جملات همواره مورد نظر و مناقشه بوده است. شیوه معنابخشی به یک کلمه یا عبارت، به خصوص نام های خاص، یکی از موضوعات مورد توجه در این بحث است. علاوه بر موضوع معنا بخشی، شیوه دلالت لفظ از طریق معنا بر مدلول، که به فرایند تثبیت مدلول مشهور شده، نیز همواره مورد مناقشه قرار گرفته است. کریپکی انتقاداتی را بر نظریه گوتلوب فرگه درباره معنای نام های خاص و توصیفات او از روند معنابخشی به یک نام خاص و به دنبال آن، فرایند تثبیت مدلول از طریق معنای مطرح شده وارد می کند. او با بیان خلط موجود در فرایندهای دوگانه نظریه فرگه، و به تبع آن راسل، معتقد است که این نظریه ناکارآمد، ناقص و باعث گمراهی است. این نوشتار در پی به دست دادن تمام زوایای نگاه و توصیف کریپکی از نظریه معنای فرگه نیست، بلکه درصدد است مهم ترین توصیف کریپکی از این نظریه، که در نام گذاری و ضرورت منعکس شده، را مطرح کند و نقد کریپکی را به چالش بکشد. از این رو، دامنه مباحث به کتاب نام گذاری و ضرورت و آثار مورد ارجاع کریپکی از فرگه و راسل محدود خواهد بود؛ در تشریح نظریات، فراتر از این آثار خواهیم رفت، اما در نقد دیدگاه کریپکی، بر اساس مدعیات او در کتابش عمل خواهیم کرد. انتقاد کریپکی بر فرگه مبنی بر خلط بین دو فرایند تثبیت مدلول و معنابخشی به یک عبارت در معنا در این نظریه صحیح نیست و کریپکی با یک مصادره به مطلوب و انتساب رای محتمل به آرای فرگه، این نظر را خلق و نقد می کند، در صورتی که فرگه هیچ تصریحی به ادغام این دو فرایند در معنا ندارد و نمی توان برداشت دقیقی از نظر او اراده کرد. از آنجا که کریپکی این نظریه را برای گسترش دیدگاه خود نقد می کند، می توان انتظار داشت که برخی از زوایا نادیده انگاشته شوند یا حتا میزان دقت لازم و وفاداری مورد نیاز برای تشریح نظریه مخالف و آنچه واقعا مورد نظر فرگه و راسل بوده است، به کار نرفته باشد. جهت حصول این نتیجه، ابتدا باید نظریه معنای فرگه بر اساس مقاله «معنا و مدلول» به خوبی تشریح شود و پس از آن، بر اساس مدعیات کریپکی در باب دو فرایند تثبیت مدلول و معنابخشی به یک عبارت تحقیق شود. این مقاله مدعی است که نمی توان بر اساس نظرات فرگه این دو مقام را در معنا جست و کریپکی در توصیف خود از این نظریه و تشریح آن، به عمد یا به سهو، دقت کافی را به کار نبرده است.

    کلید واژگان: کریپکی، نظریه معنا، نام گذاری و ضرورت، فرگه
    Alireza Maleki *

    In Gottlub Frege's theory of the meaning of particular names and his descriptions of the meaning-making process of that, and subsequently, the process of conformation and fixing the references through the proposed meaning, Kripke introduces criticism. By misrepresenting the dual processes of Frege's theory, and consequently Russell's, Kripke argues that this theory is ineffective and misleading.My main purpose is to discuss Kripke's most important description of the theory, which is reflected in "naming and necessity" and to challenge Kripke's critique. Accordingly, I believed that Kripke's criticism of Frege for the confusion between the two processes of fixing and meaning-making in a sense in the theory is incorrect, and Kripke created this view and mistakenly attributes this idea to Frege at first. Actually, Kripke made this idea for Frege and from his theories in Sence and Reference. But Frege never mentioned this misleading in the process of fixing the sense for the references. Kripke after this creation began to critique on Frege in this.For this conclusion, we first need to explain Frege's theory of meaning and then we will research in terms of two processes of references and meaning fixation. This article claims that the two cannot be traced in the Frege's views, and Kripke has not used sufficient precision, deliberately or inadvertently, in his description of this theory.

    Keywords: Kripke, Sense, reference theory, naming, necessity, Frege
  • علیرضا ملکی

    در این نوشتار نگارنده به دنبال آن است که با بررسی اجمالی عالم مثال و موجودات متعلق به آن و همچنین تشریح جزییات و ویژگی آن موجودات در برابر موجودات عالم مادون خط افلاطون، مقایسه ای داشته باشد با ایده اصلی گوتلوب فرگه در خلق عالم سوم و اختصاص حضور و وجود برخی از موجودات، به خصوص اندیشه، به آن عالم. این نخستین بررسی است که صورت می گیرد و ایده اصلی آن کاوش در افلاطون گرایی (به معنای مصطلح آن در فلسفه معاصر) فرگه در فلسفه تحلیلی است. نگارنده ایده اصلی افلاطون در ایجاد عالم مثال و همچنین موجودات مثالی را بررسی و  بهره برداری فرگه از این ایده را تشریح می کند. پس از آن با بررسی و کنکاش دقیق در آرای فرگه در باب عالم سوم و موجودات حاضر در آن، به خصوص اندیشه، سعی بر آن دارد تا بررسی کند که آیا می توان تناظر یک به یک میان این دو برقرار کرد و با نقدهایی که بر تشریح سیستم فرگه در خلق عالم سوم و اندیشه وارد می کند، مدعی است که تناظر یک به یک نمی تواند مطرح شود. نتیجه نهایی که مورد بررسی و مداقه قرار گرفته، روند و سیستم کلی فرگه در افلاطون گرایی است. موضوعات مرتبط با دیگر موجودات عالم سوم، به غیر از اندیشه (مثل اعداد) در این نوشتار بررسی نشده است و هر کدام از آنها باید در نوشتاری مستقل بررسی شود.

    کلید واژگان: فلسفه معاصر، افلاطون گرایی، افلاطون و فرگه، عالم مثال، عالم سوم، اندیشه
    Alireza Maleki

    In this essay, we seek to make a comparative overview of the Platonic Form with the main idea of Gottlob Frege in the creation of the Third Realm and to attribute the presence and existence of certain beings, especially thought, to that world. This is, of course, the first study to be carried out, and the main idea is to explore Frege’s Platonism (meaning its term in contemporary philosophy) in analytic philosophy.
    Accordingly, the author first examines Plato's original idea of the creation of the universe as well as exemplary beings, then explains Frege's use of the idea and tries to match it. Then, by examining Frege's views on the Third Realm and the creatures present in it, especially thought, we attempt to determine whether a one-to-one correspondence can be established between the two. With the objections and criticisms that the author makes of describing the Frege system in the creation of the Third realm and thought, in the end he claims that the one-to-one correspondence between them cannot be raised. What has been examined as the end result is Frege's overall system and system in Platonism.

    Keywords: Analytic Philosophy, Platonism, Plato, Frege, Forms, Third Realm, Thought
  • علیرضا ملکی *، میرسعید موسوی کریمی
    از دیرباز چگونگی رابطه «دین و فلسفه» از جمله دغدغه های فکری عالمان دین و فیلسوفان بوده و هست. از میان فیلسوفان مشاء، ابونصر فارابی و ابن سینا تلاش گسترده ای کرده اند تا این دو را با هم همساز و هماهنگ نشان دهند. در این مقاله تلاش می کنیم در دو مسئله مهم و به ظاهر مورد اختلاف فلسفه و دین، یعنی «خداوند و خالقیت او» و «دیرینگی عالم»، با استناد به کلمات «حکمای مشاء» همسویی دین و فلسفه را نشان دهیم. اساس تحقیق در این نوشتار، بیشتر کلمات فیلسوفان مشائی به ویژه فارابی، ابن سینا و ارسطو است که با آموزه های دینی مقایسه شده اند. برای تحقق اهداف این نوشتار ابتدا دیدگاه های ارسطو به عنوان موسس فلسفه مشاء در دو موضوع مورد بحث مقاله، ذکر و بررسی شده است. سپس نظریات فارابی و ابن سینا به عنوان شاخص ترین فیلسوفان مسلمان مشائی با آموزه های برخی از آیات قرآن به عنوان متقن ترین منبع اسلام مقایسه شده است. در نهایت و پس از بررسی این دیدگاه ها به این نتیجه خواهیم رسید که در این موضوعات، اختلاف مبنایی بین «آموزه های دین» به ویژه «دین اسلام» با آموزه های فلسفه وجود ندارد.
    کلید واژگان: ابن سینا، خداوند، دیرینگی عالم، رابطه دین و فلسفه، فارابی
    Alireza Maleki *, Mirsaeid Mousavi Karimi
    The relationship between religion and philosophy has been of concern to theologians and philosophers for a long time. Among the Peripatetics, Fârâbi and Ibn-Sina have extensively tried to show the consistency and integration between these two areas. The aim of this paper is to show the consistency between religion and philosophy in two important controversial problems, namely, “God and His Creation” and “eternity of the world”, based on the writings of some Peripatetics. In effect, this research is mainly based on the views of Aristotle, Fârâbi and Ibn-Sina which have been compared with the Abrahamic religious doctrines. So, we will first examine Aristotle’s views on these two issues, as the founder of the Peripatetic school of philosophy. Following that, Fârâbi’s and Ibn-Sina’s opinions will be compared with Islamic doctrines, based on some verses from the Quran, as the most reliable source of Islamic principles. Finally, this paper concludes with the fact that there is not a deep and fundamental disagreement between Islamic doctrines and philosophers’ views on the two aforementioned issues.
    Keywords: Aristotle, Fârâbi, Ibn, Sina, God, His Creation, Eternity of the World
  • میرسعید موسوی کریمی، علیرضا ملکی*
    از جمله موضوعات پر مناقشه در فلسفه زبان معنای جملات است. فرگه معنای یک لفظ را بر مبنای نحوه بازنمایش لفظ از مصداق خارجی مرتبط با آن تعریف می کند. اما وی معنای جمله را در نسبت با صدق و کذب آن معرفی و «اندیشه» را معنای جملاتی می داند که حاوی حکم باشند. در این نوشتار ابتدا کوشیده ایم تبیین و تحلیلی تازه از موضوع اندیشه و پیش زمینه های دست یابی به آن را در دیدگاه فرگه ارائه کنیم. در ادامه و در مقام نقد نگاه فرگه، پرسشی در باب شیوه تعامل اندیشه با اندیشنده و نیز مراقبت اندیشنده بر اندیشه مطرح شده است. در نهایت و بر اساس نتایج بدست آمده و پاسخ های ارائه شده بدین پرسش، به پرسش اصلی این نوشتار و نقد نظر فرگه در باب تقسیمی آشکار در تعاریف «ذات حقیقی اندیشه» و «ویژگی های غیر ذاتی اندیشه» پرداخته ایم. بر اساس نظر نگارندگان این نوشتار و تعارض این دو تعریف با شاکله نظریات فرگه در باب اندیشه در این مقاله نشان داده می شود که تبیین فرگه از این دو مولفه اندیشه ناقص است به طوری که موجب تزلزل ماهیت اندیشه و نقض موضوع آن می گردد.
    کلید واژگان: فلسفه زبان، معناداری جملات، گوتلوب فرگه، معنای گزاره ها و اندیشه، ذات حقیقی اندیشه و ویژگیهای غیرذاتی آن، نقد تعبیر فرگ
    Said Mousavi Karimi, Alireza Maleki *
    Philosophy of language and its problems are among the most important and challengeable topics in contemporary philosophical thought. Discussion about the sense of a sentence is one of these important debates. Gottlob Frege explains the sense of a term as the form of the representation of its reference. He calls the sense of a sentence a “thought” and believes that the reference of a sentence is determined by its truth value.
    In this article, at first, we develop a new approach to the notion of thought. To reach this aim, some of Frege’s logical and epistemological presuppositions and also the properties of thought from his point of view will be examined. Then, on the basis of a vague relation that Frege supposes between a thought and its owner his view is criticized. Finally, we will criticize Frege’s opinion about true essence and the inessential properties of thoughts. It will be shown that Frege’s interpretation of these notions is incomplete and makes the notion of thought problematic.
    Keywords: Philosophy of language, Sense of Sentence, Frege, thought, True essence, inessential properties
  • علیرضا ملکی*، سمیه امینی
    یکی از موضوعاتی که بسیار به آن توجه شده، فلسفه آفرینش به معنای علت وجودی و اصلی آفرینش عالم است. این مقاله فلسفه آفرینش را از دیدگاه فلسفی می کاود. برای دست یابی به این هدف، نگرش دو تن از فیلسوفان برجسته، طباطبایی و فارابی، به دقت بررسی و تبیین می شود. فلسفه آفرینش در این مقاله با توجه به «انسان» و «جهان» بررسی می شود و موضوعاتی همچون فعل خداوند در خلق عالم، واجب الوجود به عنوان غایت آفرینش، سعادت غایی انسان، رابطه سعادت انسان و فلسفه آفرینش، و غایت جهان مادی را در بر می گیرد. در نهایت، ضمن مقایسه نگاه دقیق این دو فیلسوف، اشتراکات و اختلافات آنها را نشان می دهیم. سازمان واره دیدگاه های فارابی به عنوان فیلسوفی مشایی و نهادسازی طباطبایی در فلسفه صدرایی در موضوع فلسفه آفرینش دور از انتظار نیست. کمااینکه نظر این دو فیلسوف، بدون در نظر گرفتن اختلاف در روش و خط سیر مباحث، به یکدیگر نزدیک است و نتیجه یکسانی دارد.
    کلید واژگان: آفرینش عالم، فلسفه آفرینش، انسان، جهان، فارابی، طباطبایی
  • علیرضا ملکی، محسن جوادی
    نژادپرستی در معنای فراگیر خود به معنای برتری برخی انسان‎ها بر برخی دیگر به واسطه نوع نژاد آن هاست. موضوع نژادپرستی در علوم مختلفی از جمله سیاست، جامعه شناسی، حقوق، روان شناسی و به ویژه علم اخلاق مورد توجه قرار گرفته است. در برخی سیستم‎های اخلاقی، همچون دستگاه فلسفه اخلاق کانت، موضوع نژادپرستی، همانند بسیاری از موضوعات موردی دیگری، مورد توجه خاص قرار نگرفته است. اما این امر بدین معنا نیست که نتوان بر اساس آن سیستم، نژادپرستی را بررسی کرد.
    در این نوشتار سعی بر آن است تا بر اساس دستگاه اخلاقی کانت و با شرح و توضیح سه تنسیق مشهور او از امر مطلق، به استخراج و استنتاج نظر کانت در باب بحث نژادپرستی پرداخته شود. در فرجامین تحقیق، این نتیجه رخ خواهد نمود که کانت، بر اساس دستگاه اخلاقی خود، نمی‎تواند نژادپرستی را موجه بداند. در نظر کانت، فضیلت اخلاقی عبارت است از ادای تکلیف یا فعل مطابق تکلیف، که این امر نمی‎تواند ارتباطی با نوع نژاد فاعل فعل داشته باشد. این امر در حالی است که برخی، پاره ای از نظرات او، از جمله امر مطلق متعین، را موجب بروز عقاید نژادپرستانه می دانند.
    کلید واژگان: کانت، فلسفه اخلاق، نژادپرستی، بررسی اخلاقی، تنسیق های سه گانه امر مطلق
    Alireza Maleki, Mohsen Javadi
    Racism in its broad sense, means the superiority of some others over the others on their race. Subjects about Racism has considerate in different fields including politics, sociology, law, psychology and especially in ethics. In some ethical systems, such as Kant's ethics, racism, as well as many other topics, is not consider. But this does not mean that the system cannot consider and investigate on racism. In this paper, we try to investigate Kant‘s point of view in his ethical system on racism by using his idea on triple rule of categorical imperative and finally this result will occur that Kant, on the basis of their moral system cannot be justified racism either. For Kant, moral virtue consists of duty or act according to the task, which cannot communicate with the race of the subject of the verb.
    Keywords: Kant, philosophy of ethics, racism, ethical study, Triple Rule of Categorical Imperative
  • علیرضا ملکی، محمد جواد ترکمانی*
    هدف اصلی این مطالعه پیش بینی خشکسالی استان خراسان شمالی برای مدیریت بهینه منابع آب و بررسی اثرات آن بر تولید محصولات کشاورزی این شهرستان است. آمار و اطلاعات مورد نیاز برای پیش بینی خشکسالی از ایستگاه های هواشناسی سینوپتیک موجود و پیش بینی اطلاعات تعیین الگوی کشت از سازمان جهاد کشاورزی شهرستان بجنورد(مدیریت برنامه ریزی) در سال زراعی 1391 جمع آوری گردید. بررسی و تجزیه و تحلیل داده های بارش و تعیین دوره های خشکسالی برای زمان گذشته و حال به کمک شاخص خشکسالی SPI با استفاده از نرم افزار DIP انجام شد. به منظور بررسی اثرات خشکسالی بر بخش کشاورزی رابطه میان بارش و درآمد که اثرات کاهش میزان بارش بر عملکرد محصول و در نتیجه کاهش درآمد کشاورز بررسی گردید، در این بخش همچنین خسارت های ناشی از خشکسالی در بخش کشاورزی نیز تعیین گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که مرطوب ترین و خشک ترین سال ها، به ترتیب سال های 71-1370 و 68-1367 بوده است. در طی دوره آماری، منطقه مورد مطالعه مجموعا 10 سال مرطوب و 11 سال خشک را پشت سر گذاشته است. همچنین شدیدترین خشکسالی مربوط به زمستان 1379 با میزان SPI تجمعی 2.85- و خفیف ترین خشکسالی مربوط به پاییز 1386 با میزان SPI تجمعی 0.54- می باشد. بر اساس بررسی های به عمل آمده، حدود 60% از سطح زیر کشت آبی به غلات(گندم و جو) اختصاص یافته است که علت این امر در انطباق فصل رشد این محصولات با رژیم آبدهی رودخانه ها می باشد.
    کلید واژگان: پیش بینی خشکسالی، شاخص SPI، نرم افزار DIP، شهرستان بجنورد
    The planning and investing in various sectors، especially agriculture is required precise knowledge of the regional climate، How the drought phenomenon has been in the past، present and would be in the future in the region. The objective of this study is forecasting drought in city of Bojnourd for optimal management of water resources and its effects on agricultural production. Needed data for drought prediction obtained from synoptic meteorology stations and Bojnourd Agricultural Organization. To determine drought periods، the SPI drought index was used. Effects of drought on production and farmers، income were determined. The results showed that the wettest and driest years were 1990-1991 and 1987-1988 years respectively. During the period، the region faced with 10 wet and 11 dry years. The most severe drought happened in the winter of 1999 with the cumulative SPI of -2. 85، the lowest drought was in the fall of 2007 with -0. 54 cumulative SPI.
    Keywords: Prediction, drought, SPI, Bojnourd. farm products
  • سیدمهران حسینی*، علیرضا ملکی، حمیدرضا بذرافشان
    زمینه و هدف
    نوروپاتی اتونوم قلب و عروقCardiac Autonomic Neuropathy: CAN)) شایع ترین و مهم ترین نوع بالینی نوروپاتی اتونوم در دیابت است. از پیامدهای CAN می توان انفارکتوس بی علامت، نارسایی تنفس و افزایش خطر مرگ و میر را نام برد. این مطالعه به منظور غربالگری CAN در بیماران دیابتی غیروابسته به انسولین انجام گردید.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 70 بیمار (22 مرد و 48 زن) دیابتی غیروابسته به انسولین انجام شد. برای تشخیص نوروپاتی از آزمون های تعداد ضربان های قلب در شرایط پایه، تغییرات سرعت قلب، تفاوت در سرعت قلب و فشارخون به دنبال تغییر وضعیت و مقدار اصلاح شده فاصله QT استفاده شد. نتایج مجموع آزمایشات به صورت صفر یا طبیعی، 1 یا بینابینی و 2 یا بالاتر از آن به معنی غیرطبیعی یا مبتلا به CAN رتبه بندی شد.
    یافته ها
    10 نفر (14.3%) طبیعی، 35 نفر (50%) بینابینی و 25 نفر (35.7%) مبتلا به CAN بودند. بین شدت های مختلف نوروپاتی اتونوم قلبی از نظر مدت ابتلا به دیابت تفاوت معنی دار دیده شد (P<0.05). میزان تغییر فشارخون سیستولی بیشترین ارتباط را با شدت نوروپاتی اتونوم قلبی داشت (r=0.509)
    نتیجه گیری
    در این مطالعه نوروپاتی اتونوم قلب و عروق نسبت به مطالعات مشابه بیشتر و سابقه بیش از 10 سال ابتلا به دیابت مهم ترین عامل خطر CAN تعیین شد.
    کلید واژگان: دیابت نوع دو، نوروپاتی اتونوم قلبی، پرفشاری خون
    Hosseini Sm *, Maleki Ar, Bazrafshan Hr
    Background And Objective
    Cardiovascular autonomic neuropathy (CAN) is the most common and important type of diabetic autonomic neuropathy. Silent myocardial infarction, respiratory failure and increased mortality are the outcomes of CAN. This study was carried out to screen the cardiovascular autonomic neuropathy in non- insulin dependent diabetics patients.
    Method
    This descriptive - analytic study was carried on 70 (22 males, 48 females) non- insulin dependent diabetics’ patients. Resting heart rate, heart rate variability, orthostatic changes in heart rate, blood pressure and corrected QT interval were recorded for each subject. The final findings were categorized as follow: 0=normal, 1=borderline and 2=CAN positive.
    Results
    10 (14.3%) of patients were normal, 35 (50%) of patients were borderline and 25 (35.7%) of patients were considered cardiovascular autonomic neuropathy positive. There was significant differences between duration of diabetes and three CAN scores (P<0.05). The systolic blood pressure alterations showed the maximum correlation with CAN scores (r=0.509).
    Conclusion
    In our study, the rate of cardiovascular autonomic neuropathy was higher than other reports. The most important risk factor for cardiovascular autonomic neuropathy was more than 10 years history of diabetes mellitus.
    Keywords: Diabetes mellitus, Cardiovascular autonomic neuropathy, Hypertensi
  • علیرضا ملکی، صدیقه سادات نعیمی، خسرو خادمی کلانتری، عباس رحیمی، اعظم کریمی
    مقدمه و اهداف
    سیستم بینایی نقش مهمی را در کنترل بالانس دارد و اطلاعاتی درباره موقعیت بدن و سر در ارتباط با اشیاء پیرامون و در فضا تامین می کند. یکی از مشکلات بهداشتی، بخصوص در کشورهای در حال توسعه، شیوع زیاد کم بینایی در گروه های مختلف سنی است (1/3 %). نقص بینایی در این بیماران بر روی بالانس آنها در خلال فعالیت های روزانه که معمولا شامل فعالیت های همراه از قبیل راه رفتن و صحبت کردن می شوند، تاثیر می گذارد. بنابراین اثر فعالیت شناختی همراه بر روی کنترل پوسچر بیماران کم بینا مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    20 فرد کم بینا (با میانگین سنی 5 ± 32 سال، وزنی 16/17 ± 86/71 کیلوگرم و قدی93/9 ± 3/167 سانتیمتر) و 20 فرد سالم (با میانگین سن 4± 33سال، وزن82/13 ± 45/72 کیلوگرم و قد74/8 ± 8/170سانتیمتر) شرکت کردند. ثبات پویا بوسیله دستگاه بایودکس در سه وضعیت ایستاده مختلف: (چشم باز، چشم بسته و چشم باز همراه با یک فعالیت شناختی) ارزیابی شد. نمره ثبات پایین تر ثبات بهتری را عنوان می کند.
    یافته ها
    نمره ثبات در وضعیت چشم باز با و بدون فعالیت دوگانه در گروه نرمال پایین تر از گروه کم بینا بود (04/0 p). اما در وضعیت چشم بسته نمره ثبات در گروه کم بینا در مقایسه با گروه سالم پایین تر بود (03/0 p). فعالیت دوگانه در افزایش نمره ثبات در هر دو گروه تاثیر داشت اما این تغییرات تنها برای افراد کم بینا معنی دار بود (04/0 p).
    بحث و نتیجه گیری
    این نتایج وابستگی بیشتر افراد سالم را به ورودی های بینایی برای کنترل بالانس نشان می دهد. کاهش کنترل بالانس در گروه کم بینا در خلال فعالیت دوگانه، استفاده بیشتر از ظرفیت یکپارچه سازی مرکزی محدود شان را در کنترل بالانس عنوان می کند. این موضوع زمینه سقوط را برای افراد کم بینا در خلال فعالیت های روزانه که همراه با چند فعالیت همراه باشد، فراهم می کند.
    کلید واژگان: ثبات، کم بینا، فعالیت دوگانه
    Alireza Maleki, Sedigheh, Satad Naemi, Khosro Khademi Kalantari, Abbas Rahimi, Azam Kardimi
    Background And Aim
    Visual system has a major role in balance control and provides information about the position of body and head in relation to surrounding objects and in the space. One of the health problems, especially in developing countries, is the high incidence of low vision in different age groups (3.1%). The visual deficit in these patients may affect their balance during daily activities which usually involve concomitant tasks such as walking and speaking. Therefore, the effect of concurrent cognitive activity on the postural control of patients with low vision was investigated.
    Materials And Methods
    twenty low vision volunteers (age 32±5, weight 71±17 kg, height 167±14 cm) and twenty normal subjects (age 33±4, weight: 72±14 kg, height: 170±9 cm) were recruited in this study. The dynamic stability score was evaluated by Stabilometer (Biodex, England) in three different standing positions (eyes open, eyes closed and eyes open with a cognitive task). Lower stability score represents better stability.
    Results
    The stability score in open eyes condition with or without dual task in normal group was lower than low vision group (P=0.04). However, in closed eyes condition, it was lower in low vision group compared to normal group (P=0.03). Dual task resulted in increase in the stability score in both groups; however, the changes were only significant in low visions (P=0.04).
    Conclusion
    The results represent the higher reliance of normal subjects to visual inputs for balance control. The decreased balance control in low vision groups during dual task suggests the higher usage of their limited central integration capacity in balance control. This may predispose this group of patients to falling accidents during daily activities which may involve several concomitant tasks.
    Keywords: Stability, low vision, dual, task activity
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • علیرضا ملکی
    علیرضا ملکی

  • علیرضا ملکی
    علیرضا ملکی
    دانشجوی دکتری فلسفه مدرن، دانشگاه مفید قم، قم، ایران
  • دکتر علیرضا ملکی جهان
    دکتر علیرضا ملکی جهان
    دانش آموخته دکتری مدیریت صنعتی - گرایش استراتژی صنعتی ICT دانشکده مدیریت، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
  • علیرضا ملکی مریان
    علیرضا ملکی مریان
    پژوهشگر آسیب های ورزشی و تمرینات اصلاحی. گروه آسیب های ورزشی و تمرینات اصلاحی. دانشگاه گیلان، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال