به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

غلامرضا اسلامی بیدگلی

  • غلامرضا اسلامی بیدگلی، اعظم هنردوست*
    دستیابی به مدلی بهینه برای قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای همواره موضوعی محوری در مطالعات حوزه مالی به شمار آمده است. در پژوهش حاضر، مدل سه عاملی فاما و فرنچ به علاوه معیار ریسک نقدشوندگی بازار پاستور و استامبا (2003) را بررسی می کنیم. برخلاف عمده مطالعات گذشته، در این مدل بتای سهم متغیر و عاملی از اندازه و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار است. به منظور بررسی مدل مذکور، بازدهی تعدیل شده با ریسک، با استفاده از مدل مزبور محاسبه می شود و رابطه آن با بی قاعدگی های بازار مالی آزمون می شود. بی قاعدگی های بررسی شده در این پژوهش عبارت اند از: اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، نسبت گردش سهام و بازدهی های گذشته. داده های مورد استفاده به صورت ماهانه و برخی نیز به طور روزانه برای سال های 1380 تا 1393 از شرکت های نمونه بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری شده است. نتایج تحقیق مبین جذب اثر تمام بی قاعدگی های بررسی شده توسط مدل مذکور در دوره مورد بررسی است.
    کلید واژگان: بیقاعدگیهای بازار مالی، ریسک نقدشوندگی، قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، مدل سه عاملی فاما و فرنچ
    Gholam Reza Eslami, Azam Honardust*
    To achieve the optimal model for capital asset pricing has always been a central issue in studies of the financial field. In this study we consider Fama and French three-factor model augmented by the Pastor and Stambaugh (2003) liquidity risk factor. Unlike most previous studies in this model, stock level beta is allowed to vary with firm-level size and book-to-market value. To verify the above mentioned model, risk-adjusted returns calculated using the model and its relationship with financial market anomalies are examined. The examined anomalies in this study are: firm size, ratio of book value to market value, stock turnover ratio and the past returns. Using individual daily and monthly returns of sample’s companies of Tehran Stock Exchange and Securities for the period 1380 to 1393, we find that all considered anomalies can be captured by this model.
    Keywords: Capital assets pricing, Fama, French three, factor model, Financial market anomalies, Liquidity risk factor
  • غلامرضا اسلامی بیدگلی، آلبرت بغزیان، مهدی آزادواری

    بازار های مالی در دهه های اخیر با تحولات چشم گیری مواجه شده اند. با پیدایش واسطه های مالی و ابزار های مالی جدید به تدریج از نقش انحصاری واسطه های مالی خاص و به ویژه بانک ها تا حدودی کاسته شده است و جایگاهی خاص برای واسطه هایی چون صندوق های سرمایه گذاری مشترک و شرکت های سرمایه گذاری با سرمایه ی متغیر، باز شده است. به عبارت دیگر بسیاری از مشتریان بانکی با پذیرش ریسک بیشتر به جای آنکه صرفا سپرده گذار بوده و به سود کم بانکی اکتفا نمایند تمایل به سرمایه گذاری در بازار از طریق چنین واسطه هایی برای کسب سود بیشتر و با ریسک بالاتر پیدا نموده اند. نقش شرکت ها و صندوق های سرمایه گذاری از این جهت حایز اهمیت است که خود به عنوان یک مدیر سبد دارایی برای سرمایه گذاران عمل می کنند. با توجه به آغاز کار صندوق های سرمایه گذاری مشترک در سهام در بورس اوراق بهادار تهران، بررسی عوامل موثر بر بازدهی این صندوق ها مورد توجه این تحقیق بوده است.
    در این تحقیق 19 صندوق سرمایه گذاری مشترک که طی دوره 1388 لغایت 1390 فعال بوده اند مورد بررسی قرار گرفته اند. اثر هفت عامل: تعداد صنعت موجود در سبد سرمایه گذاری صندوق، نرخ رشد ارزش دارایی های صندوق، تعداد صدور واحد های سرمایه گذاری صندوق، مبلغ وجه نقد نگهداری شده توسط صندوق، درصد تملک صندوق توسط اشخاص حقوقی، تعداد ابطال واحد های سرمایه گذاری و رشد شاخص بازار بر بازدهی صندوق های مشترک سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته اند.
    نتایج تجزیه و تحلیل داده های با ساختار تابلویی نشان می دهند که تعداد صنعت موجود در سبد سرمایه گذاری صندوق بر بازدهی صندوق تاثیر معنی داری ندارد، ولی متغیرهایی نظیر نرخ رشد ارزش دارایی های صندوق، تعداد صدور واحد های سرمایه گذاری صندوق، وجه نقد نگهداری شده توسط صندوق، درصد تملک صندوق توسط اشخاص حقوقی، تعداد ابطال واحد های سرمایه گذاری و رشد شاخص بازار بر بازدهی صندوق های سرمایه گذاری مشترک در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر معنی داری داشته اند.

    کلید واژگان: صندوق سرمایه گذاری در سهام، بازده صندوق های سرمایه گذاری مشترک، نقدینگی، ارزش، تعداد صدور و ابطال
    Gholam Reza Eslami Bidgoli, Albert Boghosian, Mahdi Azadvari

    Financial markets in recent decades are faced by salient evolution. The roles of exclusive special financial intermediates، especially banks، are decreased somedeal by the appearance of new financial intermediates and new financial instruments. Special place for intermediates like mutual funds and investment companies with variable invest are opened. That means some of the banking customers accept higher risk instead of they only open an ordinary long term deposit account and they convict to small banking profit. They would prefer to invest in market via these intermediates for getting higher profit and higher risk. The role of investment companies and mutual funds at this way are important that they act as an asset portfolio manager for investors. The main objective of this paper is to survey the effective factors on mutual funds return in Tehran Stock Exchange (TSE) with regard to recent development of this kind financial institution. In this research، weekly data of 19 Mutual Funds for the period of 2009 to 2011 is used. Seven factors are considered including: market return، value of units issued، value of units redeemed، funds value`s growth rate، capital activity ratio، ownership structure، risk (absolute deviation)، number of industries in fund`s portfolio، cash amount which is hold by funds، and funds return of pervious period. Analysis has been done by using OLS with panel data structure and fixed effect. Findings show that four factors including: market return، funds value`s growth rate، risk (absolute deviation)، capital activity ratio، and can affect on funds return.

    Keywords: Mutual Funds, Fund's Rate of Return, Fund's Cash amount, Fund's Value, Value of issues, redemptions
  • غلامرضا اسلامی بیدگلی، احسان طیبی ثانی
    ارزش در معرض ریسک (VaR) به عنوان معیار ریسک و با استفاده از الگوریتم ترکیبی مورچگان و ژنتیک ارائه می دهد. در این تحقیق نشان داده خواهد شد که الگوریتم ترکیبی پیشنهادی قادر است مساله بهینه سازی سبد سهام را با توجه به معیار ارزش در معرض ریسک (VaR) با در نظرگرفتن محدودیت عدد صحیح برای تعداد سهام موجود در سبد سهام حل نماید. به منظور نشان دادن کارایی الگوریتم، از الگوریتم پیشنهادی در جهت بهینه سازی سبد سهامی از شاخص های صنایع موجود در بورس اوراق بهادار تهران استفاده گردیده است. نتایج حاصل از بکارگیری الگوریتم حاکی از آن است که الگوریتم ترکیبی درتمامی حالت های مورد بررسی در این تحقیق نتایجی بهتر از نتایج بدست آمده توسط الگوریتم ژنتیک به تنهایی بدست می آورد.
    کلید واژگان: ارزش در معرض ریسک (VaR)، الگوریتم های فراابتکاری (Meta Heuristic Algorithm)، الگوریتم مورچگان (Ant Colony optimization)، الگوریتم ژنتیک (Genetic Algorithm)
    Gholamreza Eslami Bidgoli, Ehsan Tayebi Sani
    This paper presents a novel Meta-Heuristic method for solving an extended Markowitz Mean–Variance portfolio selection model. The extended model considers Value-at-Risk (VaR) as risk measure instead of Variance. Depending on the method of VaR calculation its minimizing methodology differs. if we use Historical Simulation which is applied in this paper then the curve would be non-convex.
    On the other hand the Mean-VaR model here includes three sets of constraints: bounds on holdings, cardinality and minimum return which cause a Mixed Integer Quadratic Programming Problem. The first set of constraints guarantee that the amount invested (if any) in each asset is between its predetermined upper and lower bounds. The cardinality constraint ensures that the total number of assets selected in the portfolio’s equal to a predefined number.
    Because of above mentioned reasons, in this paper, we propose a new Meta-Heuristic approach based on combined Ant Colony Optimization (ACO) method and Genetic Algorithm (GA). The computational results show that the proposed Hybrid Algorithm has the ability to optimized Mean-VaR portfolio for small portfolio .
    Keywords: meta, heuristic, Markowitz, Heuristic, Hybrid Algorithm
  • بهینه سازی سبدسرمایه گذاری بر اساس ارزش در معرض ریسک
    غلامرضا اسلامی بیدگلی، احسان طیبی ثانی
    تحقیق حاضر یک الگوریتم ابتکاری را برای حل مساله محدود بهینه سازی سبد سهام با توجه به ارزش در معرض ریسک (VaR) به عنوان معیار ریسک و با استفاده از الگوریتم ترکیبی مورچگان و ژنتیک ارائه می دهد. در این تحقیق نشان داده خواهد شد که الگوریتم ترکیبی پیشنهادی قادر است مساله بهینه سازی سبد سهام را با توجه به معیار ارزش در معرض ریسک (VaR) با در نظرگرفتن محدودیت عدد صحیح برای تعداد سهام موجود در سبد سهام حل نماید. به منظور نشان دادن کارایی الگوریتم، از الگوریتم پیشنهادی در جهت بهینه سازی سبد سهامی از شاخص های صنایع موجود در بورس اوراق بهادار تهران استفاده گردیده است. نتایج حاصل از بکارگیری الگوریتم حاکی از آن است که الگوریتم ترکیبی درتمامی حالت های مورد بررسی در این تحقیق نتایجی بهتر از نتایج بدست آمده توسط الگوریتم ژنتیک به تنهایی بدست می آورد.
    کلید واژگان: ارزش در معرض ریسک (VaR)، الگوریتم های فراابتکاری (Meta Heuristic، (Genetic Algorithm) ژنتیک الگوریتم، (Ant Colony optimization) مورچگان الگوریتم، (Algorithm)
  • سحر کمال زاده*، غلامرضا اسلامی بیدگلی، رضا راعی
    در این تحقیق عملکرد روش پارامتریک در پیش بینی مقادیر ارزش در معرض خطر در قیمت سبد نفتی اوپک مورد بررسی قرار می گیرد. برای این منظور، پس از محاسبه ی مقادیر ارزش در معرض خطر یک روزه و ده روزه با استفاده از برخی مدل های خانواده حافظه ی بلندمدت گارچ مانند FIGARCH، HYGARCH و FIEGARCH بر روی سه توزیع آماری نرمال، -t استیودنت و t استیودنت چوله، نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون های کوپیک و صدک پویا، در سطوح اطمینان پایین و بالا مورد مقایسه و تحلیل قرار می گیرند. نتایج به دست آمده نشان می دهند که دنباله ی پهن و خاصیت حافظه ی بلندمدت در نوسانات بازده ی قیمت در سبد نفتی اوپک وجود دارد، پیش بینی مقادیر ارزش در معرض خطر یک روزه و ده روزه با استفاده از توزیع چوله از دقت و عملکرد بالاتری برخوردار است. و در نهایت، مدل FIEGARCH در پیش بینی ارزش در معرض خطر در هر دو بازه ی 1 و 10 روزه بهتر از سایر مدل ها عمل می کند.
    کلید واژگان: ارزش در معرض خطر، حافظه ی بلندمدت، مدل های گارچ، سبد نفتی اوپک
    S. Kamalzadeh *, Gholamreza Eslami, Bidgoli
    In this paper، we evaluate the performance of parametric models in forecasting the value at risk for the OPEC basket price. We compute VAR [2] for 3 Arch/Garch- type models، including FIGARCH، HYGARCH and FIEGARCH for one day and 10 day periods. These models are estimated for three alternative distributions، namely: normal، student and skewed student. Our results show that long-range memory and fat tails are present in the volatility of price returns of the OPEC basket. Moreover skewed distribution performs better in predicting one and ten day ahead value at risk. The FIEGARCH model outperforms the other models in terms of predicting the value at risk for both time frames.
    Keywords: Value at Risk, Long Memory, GARCH Models, OPEC Basket
  • غلامرضا اسلامی بیدگلی، سید احمد مقیمی
    سپردن شرکتهای بزرگ به مردم از طریق مشارکت ایشان در مالکیت این شرکتها همواره تاثیرات قابل ملاحظه ای در ساختار اقتصادی کشورها ایجاد کرده است. مهمترین پیامدهای این رخداد، جدایی مالکیت از مدیریت بوده است. تضاد بین حداکثر نمودن منافع سهامداران و مدیران منجر به بروز مسئله نمایندگی شده که موضوع تحقیقات گسترده ای در دانش مدیریت مالی می باشد.یکی از جنبه های رایج در هر سرمایه گذاری که بصورت مستقیم بر تصمیمات صاحبان سرمایه تاثیر گذار است ، ریسک سهام می باشد . نوسانات در بازده، ارزش، نقدشوندگی و... همگی شرایط متغییری را در وضعیت سهام یک شرکت باعث می شوند.یکی از شاخص هایی که می تواند افراد را در این انتخاب یاری دهد، ساختار مالکیت یا ترکیب سهامداری شرکت ها است. این تحقیق سعی دارد تا رابطه ای معنی دار بین ریسک (نوسانات قیمتی) سهام شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و ترکیب سهامداران یا ساختار مالکیت آن شرکتها بدست آورد همچنین می کوشد تا با تحلیل یک نمونه 39 تایی از شرکتهای مورد بررسی و با استفاده از روش مقایسه میانگین دو جامعه، یک الگو در این رابطه برای تعیین ساختار مناسب مالکیت شرکتهای تولیدی پذیرفته شده در بازار اوراق بهادار تهران بدست آورد تا در نهایت به هدایت سرمایه گذاران در زمینه انتخاب سهام مورد نظرشان کمک کند.نتایج حاکی از تائید فرضیه اول و سوم تحقیق و عدم تائید فرضیه دوم تحقیق دارد.
    کلید واژگان: ساختار مالکیت یا ترکیب سهامداری، سهام شناور آزاد، انحراف معیار بازده σ (ریسک)، بازدهی سهام، میانگین بازدهی (μ)
    Gholamreza Eslami Bidgoli, Seyed Ahmad Moghimi
    The role of people for managing company also this subject is very important. This research goal is determine significant between stock risk (price volatility) at popular statistic.
    Research finding show that, there is significant relation between study variables so first & third hypothesis certified but second hypothesis reject.
    Keywords: ownership structure, Free Float Stock, Risk return
  • کمال درانی، غلامرضا اسلامی بیدگلی، طاهره گوهری نادر
    هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش عمومی بورس اوراق بهادار تهران در ارتقا دانش مالی و گسترش فرهنگ سهامداری شرکتکنندگان در این دوره های آموزشی میباشد. در این پژوهش برای اندازهگیری میزان ارتقا دانش مالی و گسترش فرهنگ سهامداری از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده و برای بررسی میزان پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. در این پژوهش از روش سرشماری استفاده شده و تمام شرکت-کنندگان در دوره آموزشی تابستانه سال 1390 مورد بررسی قرار گرفتهاند. جهت آزمون سوالات پژوهش از آزمون T وابسته استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان میدهد، رابطه بین آموزش و ارتقا دانش مالی و فرهنگسازی مثبت بوده و این آموزشها کاملا اثربخش بودهاند. نتایج دیگری که از این پژوهش از طریق آزمونT مستقل و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه بهدست آمده نشان میدهد جنس، سن و تحصیلات تاثیری در اثربخشی آموزش در میان شرکتکنندگان ندارد.
    کلید واژگان: آموزش، دانش مالی، فرهنگ سازی
  • غلامرضا اسلامی بیدگلی، وحید محمودی، سیدمحسن سبحانی
    یکی از مسائلی که در اقتصاد ایران پیوسته مورد نقد و بررسی قرار گرفته موضوع «کسری بودجه دولت» است. بطوری که این مساله یکی از دغدغه های کارشناسان امر گردیده و در مورد علل وجودی و آثار ایجادی آن تحقیقات متعددی صورت گرفته است. صرفنظر از دلایل وجودی کسری بودجه و با توجه به روش تامین این کسری در طی سال های گذشته، شاهد رشد نقدینگی در این سال ها بوده ایم. به عنوان یکی از فرضیات پذیرفته شده در مورد ارتباط هرچند نه به صورت یک به یک بین رشد نقدینگی و تورم، در این تحقیق برآنیم تا ارتباط سه سویه و متقابل کسری بودجه، رشد نقدینگی و تورم را مورد مداقه قرار دهیم. بدین منظور با استفاده از یک دستگاه معادلات همزمان، رابطه میان کسری بودجه دولت، نقدینگی و تورم طی دوره زمانی 1357 تا 1387 در ایران برآورد شده است. نتایج حاصل از این تحقیق، حاکی است که افزایش یک درصدی در کسری بودجه دولت باعث افزایش دو درصدی در نقدینگی و افزایش یک درصدی در نقدینگی باعث افزایش 27 / 0درصدی در تورم می شود. همچنین با افزایش کسری بودجه به میزان یک درصد، تورم 44 / 0 درصد افزایش می یابد.
    کلید واژگان: کسری بودجه دولت، نقدینگی، تورم
    Gholam Reza Islami Bidgoli, Vahid Mahmudi, Said Mohsen Sobhani
    Budget deficit is considered as an issue that continuously reviews in Iran’s Economy. As a result it turns to an obsession of related experts and various researches deal to causes and effects of this problem. During recent year, a part from the causes and the meet of deficit; the growing of liquidly is observable. As an acceptable assumption about the relationship between growing liquidity and inflation, in this research tried to survey three strains and interaction among budget deficit, growing liquidity and inflation. In this sense, in this research estimated the relationship between budget deficit, liquidity,and inflation daring the period of 1357-1387 by Simultaneous equation model. The result of this research reveals that % 1increasing in budget deficit leads to %2 increasing in liquidity and % 1increasing in liquidity leads to %27 increasing in inflation. In addition %1 increasing in budget deficit leads to 0/44 increasing in inflation.
    Keywords: budget defect of government, Liquidity, inflation
  • رضا تهرانی، غلام رضا اسلامی بیدگلی، سعید ویسی زاده
    این تحقیق، به انجام یک بررسی چندجانبه و مقایسه ای در مورد مدل های ارزیابی عملکرد شرکت های سرمایه گذاری ایرانی پذیرفته شده در بورس تهران می پردازد. در واقع به دنبال پاسخ به این سوال بودیم که آیا ارزیابی عملکرد پرتفوی بر مبنای نسبت های سنتی و نسبت های جدید نتایج متفاوتی به دست میآید یا نه؟ بدین منظور در یک دوره 6 ساله (89- 84) شرکت های سرمایه گذاری فعال در بورس و اوراق بهادار تهران (23 شرکت) را درنظر گرفته، به ارزیابی عملکرد آن ها براساس 4 نسبت پرداختیم. براساس نتیجه حاصل از آزمون فرضیه رتبه بندی ارائه شده بر مبنای نسبت شارپ با رتبه بندی ارائه شده، بر مبنای نسبت های سورتینو، پتانسیل مطلوب و امگا ارتباط دارد و این ارتباط را می توان در ضرایب همبستگی بالای آنها مشاهده کرد. نتایج حاصل از فرضیه دوم نشان میدهد که توزیع بازده این شرکت ها از نوع توزیع های بیضوی می باشند که خاصیت مهم آنها متقارن بودنشان می باشد. پس با توجه به تقارن توزیع بازده ضرایب هم بستگی بالا بین شاخص شارپ با نسبتهای سورتینو، پتانسیل مطلوب و امگا را می توان به نوع توزیع بازده نسبت داد.
    کلید واژگان: ریسک نامطلوب، معیارامگا، معیار سورتینو، معیار پتانسیل مطلوب
  • غلامرضا اسلامی بیدگلی، اعظم هنردوست
    یکی از معیارهای اساسی برای تصمیم گیری در بورس، بازده سهام می باشد. بازده سهام خود به تنهایی دارای محتوای اطلاعاتی است و بیشتر سرمایه گذاران بالفعل و بالقوه در تجزیه و تحلیل مالی و پیش بینی ها از آن استفاده می نمایند. مطالعات زیادی در مورد رابطه بین ریسک و بازده انجام شده است. در این میان مدل سه عاملی فاما و فرنچ در زمره مهم ترین مدل های ارائه شده قرار دارد. در پژوهش حاضر به بررسی مدل سه عاملی فاما و فرنچ بعلاوه معیار ریسک نقدشوندگی بازار پاستور و استامبا (2003) و مقایسه آن با مدل سه عاملی فاما و فرنچ می پردازیم. بر خلاف عمده مطالعات گذشته، در مدل چهار عاملی بتای بازار متغیر و عاملی از اندازه و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار است. داده های سری زمانی به صورت ماهانه برای سالهای 1380 تا 1389 از شرکتهای نمونه بازار بورس و اوراق بهادار تهران جمع آوری شده و توسط نرم افزار Eviews به روش داده های ترکیبی (تابلویی) مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از معنی داری اثرات مازاد بازده بازار، اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و عدم معنی داری عامل نقدشوندگی بازار است. بتای بازار نیز تنها تابعی از متغیر اندازه می باشد. همچنین نتایج نشان می دهد عامل نقدشوندگی بازار پاستور و استامبا و بکارگیری بتای بازار متغیر سبب افزایش قدرت تبیین مدل سه عاملی فاما و فرنچ می شود.
    کلید واژگان: مدل سه عاملی فاما و فرنچ، عامل ریسک نقدشوندگی بازار پاستور و استامبا، بتای بازار متغیر
    Gholamreza Islami Bidgoli, Azam Honardoost
    One of the main criteria for deciding on stock exchange market is stock return. Stock return includes information content and most actual and potential investors in financial analysis and forecasts use it. Many studies have been conducted about the relationship between risk and return. The three-factor model of Fama and French is one of the most important models. In this paper we consider Fama and French three-factor model augmented by the Pastor and Stambaugh (2003) market liquidity risk factor. Then it is compared with three-factor model of Fama and French. Unlike most previous studies, in this model, stock level beta is allowed to vary with firm-level size and book-to-market ratio. We use monthly time series data for sample companies of Tehran stock exchange market for the period 1380 to 1389, and evaluate them by using Eviews software by panel method. The results show the effects of excess market return, firm size and book-to-market ratio is significant and the effect of market liquidity factor is insignificant. Also the market beta is only a function of size variable. Finally we find that market liquidity factor of Pastor and Stambaugh and the time variation in the market beta increase the explanatory power of Fama and French three-factor model.
    Keywords: Fama, French three, factor model, Pastor, Stambaugh market liquidity risk factor, the time, varying market beta
  • غلامرضا اسلامی بیدگلی، سعید فلاح پور، بهار سبزواری
    روش سرمایه گذاری در بازار سهام از اهمیت ویژه ای برخوردار است، در این زمینه دو استراتژی وجود دارد: سرمایه گذاری در سهام ارزشی و سرمایه گذاری در سهام رشدی (مقیمی، 1380). شناخت نسبت های مالی که قادر به تفکیک این دو استراتژی هستند برای محققین و سرمایه گذاران بازار سهام حائز اهمیت است، زیرا به آن ها کمک می کند دید بهتری از عملکرد سهام، روش های مختلف انتخاب سهام مناسب و کسب بازدهی بالاتر با ریسک کمتر، به دست آورند.
    هدف از این تحقیق بررسی چگونگی عملکرد سهام ارزشی وسهام رشدی در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1383 تا 1388 می باشد، به این منظور پرتفوی های سهام ارزشی و رشدی تشکیل شده بر اساس نسبت های مدل شش عاملی هاگن به اضافه نسبت قیمت به عایدات (P/E) برای بازه زمانی مورد مطالعه تشکیل و مورد بررسی قرار می گیرد، سپس بازدهی منتج ازاین پرتفوها با درصد رشد شاخص بورس (به عنوان شاخص رکود یا رونق بازار) مقایسه می گردد. نتایج حا صل نشان دهنده این است که معمولا در سال های رکود ، پرتفوی های ارزشی و در سال های رونق پرتفوی های رشدی بازدهی بالاتری داشته اند.
    کلید واژگان: سرمایه گذاری ارزشی، سرمایه گذاری رشدی، نسبت قیمت به عایدات، مدل شش عاملی هاگن، بازدهی سرمایه گذاری
    Gholam Reza Eslami Bidgoli, Saeid Fallahpour, Bahar Sabzevari
    Choosing the strategy of investing in stock markets holds a special amount of importance. Amongst them there are two main strategies: Value Investing and Growth Investing. Identification of the financial ratios which are capable of separating these two strategies hold a special amount of importance for researchers of stock markets and investors, since it helps them to have a better perspective of the stocks’ performance, and thus to use better and more suitable procedures to choose prosperous stocks and gain higher level of returns.
    This research examines the operation of value and growth stocks in Tehran Stock Exchange. For this purpose the portfolios of the value and growth stocks based on the ratios of six factors model of Haugen as well as P/E ratio for the duration of 2004-2009 are collected, utilized and evaluated. Then the results of these portfolios are compared with the growth percentage of stock index.(as bullish and bearish index).
    The results indicate that, in the years of bullish market, the value portfolios and in the years of bearish market, growth portfolios have shown higher returns.
    Keywords: Value Investing, Growth Investing, Price to Earning Ratio, Six Factors Model of Robert.A Haugen, Return Investing
  • غلامرضا اسلامی بیدگلی، داوود شاهسونی
    فاماو فرنچ (1993) با تکیه بر فرض اساسی مدل های قیمت گذاری تعادلی (EAPM) و بهره گیری از رگرسیون مقطعی فاما-مک بث، مدلی سه عاملی را جهت تبیین استثنائات قیمت گذاری دارایی ها معرفی نمودند. EAPM عنوان میکند که ساختار کوواریانس بازده سهام و عوامل کلان اقتصادی تعیین کننده بازده مورد انتظار است. در حالی که، دانیل و تیتمن (1997) تفسیری بر مبنای ویژگی های شرکت ارائه می کنند و عقیده دارند که بنا به دلایل رفتاری، بازده بالاتر شرکت های ارزشی و شرکت های کوچک ناشی از ویژگی های شرکت می باشد و نه بده- بستان بین ریسک و بازده سهام.
    تحقیق پیش رو با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره و در بازه زمانی شش ساله 86-81، به ارزیابی توانایی این مدل در تبیین اختلاف بازده سهام شرکت های مختلف در مقایسه با مدل سه عاملی فاما و فرنچ پرداخته و به این نتیجه میرسد که ارائه تفسیر ریسکی از بتای بازار سهم در بورس اوراق بهادار تهران در دوره مورد بررسی قابل توجیه نیست و صرف اندازه و صرف ارزش ناشی از تحمل ریسک بالاتر توسط سرمایه گذاران است.
    کلید واژگان: مدل مبتنی بر ویژگی های سهام، مدل سه عاملی فاما و فرنچ، ساختار کوواریانس بازده، بارهای عاملی
    Gholamreza Eslami Bidgoli, Davood Shahsavani
    Using Fama Macbeth's cross-section regression technique and Equilibrium Asset Pricing Model's underlying hypothesis, Fama and French introduced a three factor asset pricing model. The model is going to shed some light on the issue of asset pricing anomalies, detected in stock exchange markets.EAPMs suppose that the covariance structure between stock's return and macroeconomics factors determines the expected return of the stock. However, Daniel and Titman believe that behavioral factors affect a stock's expected return. In other word, high realized return of small and value stocks stems from firm's characteristics not from the trade – off between risk and return.The present study research to find out whether covariance structure or firm's fundamental characteristics drive expected return in Tehran Stock Exchange.In sum, the result indicate that a stock's market beta cannot be regarded as only risk measure, but size and value portfolio's beta considered as vital risk measures in Tehran Stock Exchange.
  • غلامرضا اسلامی بیدگلی، محمدرضا مهرگان، پدیده غلامی
    هدف اصلی این مقاله کاربرد تکنیک های کمی در مدیریت دارایی های بانک A جهت تخصیص بهینه منابع موجود به مصارف است. در این مقاله مدل برنامه ریزی آرمانی با توجه به اهداف، محدودیت های ساختاری و آرمانی و الزامات قانونی و مدنظر قرار دادن افزایش حقوق صاحبان سهام لحاظ شده است. در ابتدا با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی آرمانها تعریف، اولویت بندی و درجه اهمیت آنها مشخص گردید، سپس با استفاده از برنامه ریزی آرمانی تخصیص منابع انجام گرفت. مدل پیشنهادی برنامه ریزی آرمانی در یکی از بانکهای کشور مورد آزمون قرار گرفت که به دلیل حفظ اسرار بانک مورد نظر در این تحقیق با عنوان بانک A نام برده می شود. نتایج حاکی از این بود که استفاده از مدل برنامه ریزی آرمانی می تواند مدیران را در جهت تخصیص بهینه منابع به منظور بازدهی بالاتر یاری رساند.
    کلید واژگان: مدیریت دارایی، برنامه ریزی آرمانی، ترازنامه
  • غلامرضا اسلامی بیدگلی، رضا احتشام رایی
    در محیط پر از چالش دنیای امروز بنگاه های اقتصادی به شدت در رقابت با یکدیگر می باشند و نم یتوان تنها با استفاده از روش های تصمیم گیری سنتی در شرایط اطمینان، ریسک و عدم اطمینان برای مواجهه با رقبای داخلی و خارجی، تصمیمات صحیحی را اتخاذ نمود، لذا شناخت فنون نوین در شرایط تعارض برای مقابله با رقبا بیش از پیش احساس می گردد. استفاده از این قبیل فنون به ارزیابی اقتصادی سرمایه گذاری درسهام و مدیریت ریسک کمک نموده و سرمایه گذار را در تصمیم گیری بهتر کمک می کند. با توجه به اینکه سرمایه گذاری در کشورهای در حال توسعه به علت وجود متغیرهای فراوان و نا شناخته با مخاطرات بسیار زیادی مواجه است و رقبای فراوانی نیز در آن حضور دارند، شناخت روش هایی مانند تئوری بازی ها و بکارگیری آن برای موفقیت در مواجهه با رقبای متعدد در بازارهای کنونی لازم و ضروری بنظر می آید. مقاله حاضر، ارزیابی اقتصادی گزینه ها در رقابت با سایر رقبا را در ابعاد سرمایه گذاری و اتخاذ تصمیمات صحیح و بهنگام برای واکنش در برابر رقبا را با کمک روش تئوری بازی ها بررسی می نماید. مقاله حاضر سعی بر آن دارد با استفاده از مدلهای تئوری بازی ها، منافع همه طرفین رقابت در ارزیابی اقتصادی گزینه های سرمایه گذاری را تامین نموده و آنها را به تعادل در منافع حاصل برساند به نحویی که همه طرفین احساس رضایت و خشنودی نمایند. نتایج مطالعه، شواهد لازم برای کاربرد تئوری بازی ها را در ارزیابی راه کارهای سرمایه گذاری از جمله سهام ارائه داده است.
    کلید واژگان: تصمیم گیری، ارزیابی اقتصادی گزینه های سرمایه گذاری، تئوری بازی ها، فرم بازی نرمال، فرم ائتلاف، فرم پویا و تعادل نش
    Nowadays the enterprises are in an intensive competition and can not merely rely on traditional methods of decision making over certainty, risk and uncertainty situation in facing domestic or international rivals. Hence recognizing the new techniques of decision making against the competitors in the contradictory situations seems to be a vital necessity for each enterprise. These techniques assist the investors to make an economical evaluation of the investment alternatives and help them to manage and mitigate the risk. Investment in the developing countries is competitive and is endangered by a plenty of unknown and unexpected variables which lead the investors towards investigating and applying the new methods like "Games Theory". This article describes how to use the Games Theory's Methods to make the proper and timely decisions against the rivals and how to evaluate the investment alternatives economically. It also tries to show how the Games Theory maintains the interests of different investors in the alternatives and helps them to reach to an equilibrium point of consent. Study result showed that Game Theory have applicable in Investment evaluation.
    Keywords: Decision Making, Investment Evaluation, game theory, normal game form, collaboration form, Dynamic form, Nash Equilibrium
  • رضا راعی، غلامرضا اسلامی بیدگلی، مهدی میرزا بیاتی
    این تحقیق ارزشگذاری سهام در بورس اوراق بهادار را با در نظر گرفتن موضوع ناهمگنی رفتار و عقلانیت محدود سرمایه گذاران مورد بررسی قرار می دهد. در این تحقیق، رفتار سرمایه گذاران تحت دو استراتژی تحلیل بنیادین و پیروی از روند بررسی می شود. نتایج این تحقیق، که با استفاده از داده های ماهانه جمع آوری شده، حاکی است که سرمایه گذاران بین این دو استراتژی در حرکت هستند و در بعضی از مقاطع زمانی سرمایه گذاران پیرو روند، تحلیلگران بنیادین را وادار می کنند که انتظارات و باورهای خود را در نظر بگیرند و همراه با آنها استراتژی پیروی از روند را انتخاب کنند. این تغییر استراتژی به دلیل بازدهی بیشتر استراتژی پیروی از روند نسبت به تحلیل بنیادین در گذشته نزدیک به حال است.
    کلید واژگان: نظریه ناهمگنی، در حسابداری، نظریه نمایندگی در حسابداری، ارزش گذاری سهام، مالی رفتاری
    Reza Raee, Gholam Reza Eslami Bidgoli, Mahdi Mirzabayati
    This paper investigates stock valuation in Tehran Stock Exchange with regard to behavioral heterogeneity and bounded rational behavior of agents. The related information of the fundamental factors are disseminated and become available for the public, and investors assess the stock with different models, for example Gordon model. However, because of different expectations of investors, the amount of deviation from the fundamental value and the lengthiness of this deviation are viewed important. In this study, behavior of two groups of investors is examined. First, the fundamentalists who believe in movement of stock prices toward the fundamental value. Second, the chartists who think stock prices should be different from the fundamental value. Results by monthly data show that investors switch between different strategies and sometimes the chartists force the fundamentalists to change their strategies and coexist with them.
  • غلامرضا اسلامی بیدگلی، محمدرضا مهرگان، پدیده غلامی
    هدف اصلی این مقاله کاربرد تکنیک های کمی در مدیریت دارایی های بانک A جهت تخصیص بهینه منابع موجود به مصارف است. در این مقاله مدل برنامه ریزی آرمانی با توجه به اهداف، محدودیت های ساختاری وآرمانی و الزامات قانونی ومدنظر قرار دادن افزایش حقوق صاحبان سهام لحاظ شده است. در ابتدا با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی آرمانها تعریف ، اولویت بندی و درجه اهمیت آنها مشخص گردید، سپس با استفاده از برنامه ریزی آرمانی تخصیص منابع انجام گرفت. مدل پیشنهادی برنامه ریزی آرمانی در یکی از بانکهای کشور مورد آزمون قرار گرفت که به دلیل حفظ اسرار بانک مورد نظر در این تحقیق با عنوان بانک A نام برده می شود. نتایج حاکی از این بود که استفاده از مدل برنامه ریزی آرمانی می تواند مدیران را در جهت تخصیص بهینه منابع به منظور بازدهی بالاتر یاری رساند.
    کلید واژگان: مدیریت دارایی، برنامه ریزی آرمانی، ترازنامه
  • روجا امینی نژاد*، آرین قلی پور، غلامرضا اسلامی بیدگلی
    چگونگی تامین منابع مالی یکی از موضوع های راهبردی پیش روی کارآفرین برای راه اندازی کسب وکار است. بانک ها و موسسه های مالی به عنوان منابع رسمی تامین مالی در مرحله ی پیش راه اندازی و راه اندازی یک کسب وکار جدید کمک چندانی نمی کنند. در این مرحله کارآفرین باید بیش تر بر سرمایه ی شخصی خود و منابع غیررسمی مانند افراد خانواده، دوستان و غریبه های متهور تکیه کند. درک این که چرا برخی کارآفرینان از منابع مالی غیررسمی برای راه اندازی کسب وکارشان استفاده می کنند و برخی دیگر از این منابع نمی توانند استفاده کنند، تمرکز اصلی این تحقیق است. نوآوری این تحقیق تبیین نقش سرمایه ی اجتماعی در تامین مالی از منابع مالی غیررسمی بوده و سرمایه ی اجتماعی در این تحقیق به وسیله ی چهار بعد شبکه های اجتماعی، اعتماد، مهارت های اجتماعی و تمایل به همکاری تعریف شده است. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه گردآوری شده و با روش رگرسیون لجستیک تحلیل شدند. کارآفرینانی که به تازگی کسب وکارشان را آغاز کرده اند (کم تر از یک سال) یا در مرحله ی راه اندازی و پیش راه اندازی هستند به عنوان جامعه ی آماری در نظر گرفته شده اند. نمونه ی آماری این تحقیق شامل 77 کارآفرین بوده است. نتایج تحلیل داده های این تحقیق، اثرگذاری شبکه های اجتماعی، اعتماد و تمایل به همکاری بر تامین مالی غیررسمی را پشتیبانی و اثرگذاری مهارت های اجتماعی بر تامین مالی غیررسمی را رد می کنند. در مجموع یافته های تحقیق، بیان گر آن بوده اند که هر فردی از سطح سرمایه ی اجتماعی بالاتری برخوردار باشد، با احتمال بالاتری به منابع مالی غیررسمی دسترسی خواهد داشت.
    کلید واژگان: کارآفرینی، تامین مالی غیررسمی، سرمایه اجتماعی
    Roja Amini Nejad*, Arian Gholipur, Gholamreza Eslami Bidgoli
    How to finance a business venture is a strategic issue for entrepreneurs. Banks and financial institutions do not help finance a new business in start-up or pre-start-up phase. In this phase, the entrepreneur should rely on self-funding and informal investors such as family, friends and foolhardy strangers for their initial seed capital. In this research, we have focused on understanding why some entrepreneurs can access to informal sources but some others cannot. We suggest that the social capital can play a major role in understanding this matter. In fact, the explanation of the role of social capital in informal financing is the main contribution in this research. We define four aspects for social capital: social networks, trust, social skills and cooperation with others. Data are gathered through questionnaires from 77 nascent entrepreneurs (established less than one year or in start-up phase) and are analyzed by logistic regression method. The results have supported the impact of networks, trust and cooperation on informal financing. Contrary to our prediction, the impact of social skills on informal finance is not supported. To sum up, the research has confirmed the importance of social capital for new venture creation and, most likely due to the accessibility to social capital, can achieve finance as a vital resource.
    Keywords: Entrepreneurship, Informal finance, Social capital
  • غلامرضا اسلامی بیدگلی*، اشرف طهرانی
    تئوری اعتماد بیش از حد یکی از نظریه های مطرحشده در زمینه مالی رفتاری است که برای توضیح بخشی از رفتار سرمایهگذاران و نیز بازارهایی که با تئوری های سنتی مالی ناسازگار میباشند، بکار میرود. بطور خلاصه، براساس این تئوری هرچقدر درجه اعتماد سرمایهگذاران بالاتر باشد، حجم مبادلات آنها بیشتر است. تحقیق حاضر، به منظور آزمون تئوری فوق در بورس و اوراق بهادار تهران در سال 1385 طراحی شده است. در این مطالعه، درجه اعتماد بیش از حد سرمایهگذاران با معیارهای تخمین نادرست دقت اطلاعات، اثر بهتر از متوسط و توهم کنترل سنجیده شده و حجم مبادلات نیز به دو معیار میزان سرمایهگذاری و تعداد مبادلات شکسته شده است. در فرضیات اهم تحقیق، رابطه کل حجم مبادلات با سه معیار اعتماد بیش از حد، مورد آزمون قرار گرفت و هر سه فرضیه کلی در سطح اطمینان 95 درصد تایید شد. در فرضیات اخص گروه A رابطه معناداری بین میزان سرمایهگذاری و متغیرهای اعتماد بیش از حد بررسی و این نتیجه حاصل شد که بین میزان سرمایهگذاری و معیارهای اثر بهتر از متوسط و توهم کنترل رابطه معناداری وجود ندارد. در فرضیات اخص گروه B رابطه معناداری بین تعداد مبادلات و متغیرهای اعتماد بیش از حد بررسی شد که در سطح اطمینان 99 درصد، تمامی فرضیات اخص گروه B تایید شد. در این تحقیق، معناداری رابطه رگرسیونی بین حجم مبادلات با متغیرهای اعتماد بیش از حد نیز مورد آزمون قرار گرفته و تایید شد. یافته ها بیانگر ارتباط ضعیف بین این متغیرها است. همچنین تاثیر سن، تحصیلات، و سابقه حضور در بورس برسطح متغیرهای اعتماد بیش از حد و حجم مبادلات، مورد تحقیق واقع شده است.
    کلید واژگان: ایران، بورس اوراق بهادار تهران، سرمایه گذاران انفرادی، تئوری اعتماد بیش از حد، تخمین نادرست دقت اطلاعات، اثر بهتر از متوسط، توهم کنترل
  • غلامرضا اسلامی بیدگلی، علیرضا طالبی
    یکی از فروض بنیادی مالی رفتاری این است که قیمتهای سهام به طور نظام مند بیش واکنشی نشان می دهند. مطالعه اولیه در این زمینه در بازار سهام توسط تالر و دی بونت (1985) صورت گرفت. آنها نشان دادند در بلندمدت، برندگان گذشته، بازده غیر طبیعی منفی و بازندگان گذشته بازده غیرطبیعی مثبت در آینده به دست می آورند. بحث آنها این مناقشه را به وجود آورد که آیا این نتایج به وسیله صرف ریسک قابل توجیه می باشد؟ و یا چه عوامل دیگری بر روی تفاوت بازده برندگان و بازندگان در طی دوره آزمون تاثیر داشته اند؟ ریتر و لاگران در مقاله خویش (1996) این موضوع را مورد بررسی قرار دادند و پی بردند که قیمت، ارزش بازار و بازده قبلی از عوامل موثر بر روی بازده و در نتیجه بیش واکنشی می باشند. در این تحقیق نیز پدیده بیش واکنشی قیمتی سهامداران عادی در بورس اوراق بهادار تهران و عوامل موثر بر آن را مورد مطالعه قرار داده ایم. نتایج موید وجود بیش واکنشی بلندمدت در بورس اوراق بهادار تهران بوده که همچنین بیانگر تاثیر منفی قیمت بر روی آن می باشد. قیمت کمتر منجر به بازده بیشتر و در نتیجه بیش واکنشی بیشتر می گردد. نتایج، وجود بیش واکنشی کوتاه مدت را تایید نمی کنند.
    کلید واژگان: پرتفوی سهام برنده و بازنده، بیش واکنشی، قیمت سهام، ارزش بازار، بازده قبلی، بلندمدت (3 ساله)، کوتاه مدت (1 ساله)، سهام ارزشی، سهام رشدی
  • غلامرضا اسلامی بیدگلی، مرتضی احمدی اول
    تامین مالی در مرحله ی راه اندازی کسب وکار به طور معمول به سطح پولی که کارآفرین می تواند به دست آورد محدود می شود و شاید مشکل ترین بخش راه اندازی کسب وکار باشد. از جمله شرکت هایی که در مراحل اولیه ی یک طرح اقدام به سرمایه گذاری می کنند شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر هستند که چندسالی است در ایران مطرح شده اند. این پژوهش به دنبال بررسی معیارهای اثرگذار بر ارزیابی طرح های کارآفرینانه در شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر و مشخص کردن میزان اهمیت هر یک از این عوامل در تصمیم گیری نهایی است. براساس این هدف با انجام مطالعه های کتابخانه ای و با ابزار مصاحبه و پرسش نامه و تحلیل داده های به دست آمده با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) این نتیجه به دست آمد که معیار بازار مهم ترین معیار در ارزیابی طرح های کارآفرینانه بوده و پس از آن، معیارهای مدیریت، مالی، صندوق (شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر) و محصول به ترتیب در درجه ی اهمیت بعدی قرار دارند.
    کلید واژگان: سرمایه گذاری خطرپذیر، تامین مالی، معیارهای سرمایه گذاری، فرایند تحلیل شبکه ای، بررسی همه جانبه
    Gholamreza Eslami Bidgholi, Morteza Ahmadi Aval
    When an entrepreneur wishes to establish a business, the required financial resources are often limited to the capital he/she raises and this stage is likely the most complex and difficult one. One of the financial resources in this stage is venture capital companies (VCs) which have recently the attracted the attention of the government authorities in Iran as a practical way for entrepreneurship development. Researchers in this article try to review venture capital factors in evaluating business plans and finding the importance of their position in this process. We gathered the data by studying different books and articles, interviewing with experts by using questionnaires: we finally analyzed them with the aid of Analytic Network Process (ANP) method. The criteria used in the order of importance were: market, management, finance, VC and product.
    Keywords: Venture Capital, Finance, Investment Criteria, Analytic Network Process (ANP)
  • غلامرضا اسلامی بیدگلی، محمد یحیی زاده فر، صدیقه ایکانی، سیدعلی نبوی چاشمی *
  • غلامرضا اسلامی بیدگلی، جعفر جولا
    تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطه میان ساختار سرمایه (با تاکید بر معیارهای تعیین کننده اهرم مالی) با ریسک سیستماتیک شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران صورت گرفته است. تصمیمات مربوط به تامین مالی و تعیین ترکیب بهینه ساختار سرمایه از یک طرف و توجه به ریسک شرکت، بویژه ریسک مرتبط با توان باز پرداخت بدهی ها، از طرف دیگر ازجمله مسائلی است که در تصمیم گیری مدیریت حائز اهمیت است. در تحقیق حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش هستیم که آیا تغییرات اهرم مالی که ناشی از تغییر تامین مالی از طریق بدهی می باشد، بر روی ریسک سیستماتیک اثر می گذارد یا خیر؟ نتایج بدست آمده نشان می دهد که استفاده از اهرم مالی و تغییرات درجه اهرم با درصد بسیار پایینی بر ریسک سیستماتیک اثر می گذارد و در سطح 90% و 95% ارتباطی معنی دار بین اهرم مالی و ریسک سیستماتیک وجود ندارد. در تحقیق حاضر شاخص های استفاده شده به عنوان اهرم مالی، نسبت بدهی های بلندمدت به حقوق صاحبان سهام، نسبت کل بدهی ها به حقوق صاحبان سهام، نسبت بدهی های بلندمدت به کل دارایی ها، نسبت کل بدهی ها به کل دارایی ها، نسبت درصد تغییرات سود هر سهم به درصد تغییرات سود عملیاتی و نسبت سود عملیاتی به سود قبل از کسر مالیات است که رابطه هر کدام بطور مجزا با ریسک سیستماتیک بررسی و نتایج بدست آمده حاکی از تایید وجود رابطه مثبت بین نسبت کل بدهی ها به حقوق صاحبان سهام با ریسک سیستماتیک و رد فرضیه های فرعی مربوط به رابطه نسبت بدهی های بلندمدت به حقوق صاحبان سهام، نسبت بدهی های بلندمدت به کل دارایی ها، نسبت کل بدهی ها به کل دارایی ها، نسبت درصد تغییرات سود هر سهم به درصد تغییرات سود عملیاتی و نسبت سود عملیاتی به سود قبل از کسر مالیات با ریسک سیستماتیک است.
    کلید واژگان: ساختار سرمایه، اهرم مالی، ریسک سیستماتیک، بورس اوراق بهادار تهران
    This research has been conducted to study the relation between capital structure (to lay emphasis on financial leverage criterions) and systematic risk. Financing decisions, optimum mix of capital structure as well as corporate risk, especially debts payment related risk, are some of the most important factors which affect management decisions. In this research we are trying to answer the question: “Does financial leverage which is derived from debt financing, affect systematic risk? Results show that using financial leverage and variations of leverage degree have a light influence on systematic risk. Ineluctable to state that, in meaningful level of 90% and 95%, there is no relation between financial leverage and systematic risk. The used indicators for financial leverage include ratio of long-term debt on stockholders contribution, ratio of total debts on stockholders contribution, ratio of long-term debts on total assets, ratio of total debts on total assets, ratio of EPS changes on percentage of operational profit changes, ratio of operational profit on EBT, that their relations with systematic risk have been studied separately. Results specify that the second hypothesis has been approved, so there is a positive relation between ratios of total debts on stockholders contribution with systematic risk. On the other hand, 5 remained hypotheses including ratio of long-term debts on stockholders contribution, ratio of long-term debts on total assets, ratio of total debts on total assets, ratio of EPS changes on percentage of operational profit changes and ratio of operational profit on EBT have been rejected.
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال