به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

فاطمه رمضان پور

  • نیلوفر صیدی*، علی قشقایی، فاطمه رمضان پور

    برخی از مشکلات ارتوپدی پرندگان در نتیجه ضربه (آسیب به وسیله پنکه سقفی، پرواز و برخورد با پنجره یا آینه، یا پا گذاشتن روی آن)، و برخی دیگر در اثر عدم تعادل تغذیه ای یا در نتیجه مشکلات ژنتیکی یا رشدی رخ می دهند.  یک بهله عقاب طلایی ماده بالغ با سابقه ناتوانی در پرواز به کلینیک دانشکده دامپزشکی دانشگاه رازی (کرمانشاه، ایران) ارجاع شد.  معاینه فیزیکی برخی ناهنجاری ها را در بال چپ نشان داد.  در معاینه رادیوگرافی شکستگی بد جوش خورده زاویه ای در قسمت میانی بدنه استخوان رادیوس و اولنا مشخص شد.  پرنده برای جراحی آسپتیک آماده شد و قسمتی از بدجوش خوردگی استخوان بریده شد.  پس از اصلاح و تراز شدن استخوان ها، هر دو استخوان اولنا و ردیوس توسط پین داخل مدولاری ثابت شدند.  پرنده بدون هیچ عارضه ای مرخص شد.  پی گیری صورت گرفته بهبودی بدون مشکلی را نشان داد و 6 هفته پس از جراحی، پین داخل مدولاری اولنا خارج گردید، اما پین داخل مدولاری ردیوس باقی ماند.  بیش تر تکنیک های ارتوپدی مورد استفاده برای پستانداران را می توان با در نظر گرفتن تفاوت های آناتومیکی در گونه های مختلف پرندگان، و این که آیا پرنده می تواند دوباره پرواز کند یا نه، برای پرندگان به کار برد.  بد جوش خوردگی شکستگی در پرندگان شکاری می تواند عملکرد ماهیچه ها و تاندون ها را به خطر بیندازد و بر فعالیت های عادی که برای بقای این گونه ها ضروری است، تاثیر منفی بگذارد.  بدجوش خوردگی استخوان را می توان با تکنیک های استئوتومی و به دنبال آن تثبیت استخوان که ثبات کافی را فراهم می کند تا امکان التیام بدون تداخل با حداقل آسیب بافت نرم فراهم شود، اصلاح نمود.

    کلید واژگان: عقاب، پین داخل مدولاری، بدجوش خوردگی، استئوتومی
    Niloofar Seydi *, Ali Ghashghaii, Fatemeh Ramzanpour

    Some of avian orthopedic problems occur as a result of trauma (ceiling fan injuries, flying into a window or mirror, or getting stepped on); others occur from nutritional imbalances or as a result of genetic or developmental problems. An adult female golden eagle (Aquila chrysaetos) was presented to the clinic of faculty of veterinary medicine of Razi University (Kermanshah, Iran) with a history of being unable to fly. Physical examination revealed some abnormality in the left wing. Radiographic examination showed radius and ulna midshaft fracture angular malunion. The bird was prepared for aseptic surgery and so malunion part of the bone was cut. After correction and aligning of the bones, both ulna and radius were fixed with intramedullary pin. The bird was discharged without any complication. Case follow up showed an uneventful improvement and 6 weeks later the ulna pin was removed, but the radius pin was remained. Most of the orthopedic techniques developed for mammals can be applied to birds, taking into account the anatomical differences in avian species, and whether or not the bird can have flight restored. Fracture malunion in raptors can compromise muscle and tendon function and adversely affect normal activities that are essential for survival of these species. Malunion can be acutely corrected by osteotomy techniques, followed by bone fixation that provides sufficient stability to allow unimpeded healing with minimal soft tissue injury.

    Keywords: Eagle, Intramedullary Pin, Malunion, Osteotomy
  • مریم ذاکری حمیدی، هانیه صمدانی، مینا زوفنون، مرضیه شاهسون قره غونی، فاطمه رمضانپور، قدسیه بسکابادی، مریم بهمدی، حسن بسکابادی*
    مقدمه

    زمان بستن بند ناف، یک استراتژی مهم برای پیش آگهی بهتر نوزادان نارس و ترم است و همه مراقبین سلامت باید در مورد مولفه ها و اهمیت این رویکرد توجیه شوند. مطالعه حاضر با هدف بررسی مدت زمان و عوامل موثر در بستن بند ناف در اتاق زایمان یا عمل بیمارستان های خراسان رضوی انجام شد.

    روش کار

    این مطالعه توصیفی بر روی 1237 نوزاد متولد شده در زایشگاه و اتاق عمل بیمارستان های دولتی خراسان رضوی طی سال های 1399 تا 1401 با نمونه گیری در دسترس انجام شد. در هر بیمارستان، یک مامای کمک محقق که در روند زایمان نقشی نداشت، به ثبت زمان بستن بند ناف بعد از خروج جنین پرداخت و در مرحله بعد، عوامل موثر احتمالی بستن زودرس بند ناف را با سوال کردن از عامل زایمان، ثبت کرد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 26) و آزمون های آمار توصیفی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    در این مطالعه 165 نفر (4/13%) از نوزادان، نارس و 1072 نوزاد (6/86%) ترم متولد شده بودند. 915 نوزاد (96/73%) به روش طبیعی و 322 دیگر (04/26%) با روش سزارین متولد شده بودند. میانگین زمان بستن بند ناف نوزادان 29/27±25/35 ثانیه بود که در سزارین 95/14±29/21 ثانیه و در زایمان طبیعی92/28±22/40 ثانیه گزارش شده بود. در 719 نوزاد (1/58%)، بند ناف قبل از 30 ثانیه و در 322 نوزاد (26%) قبل از 15 ثانیه بسته شده بود. در بین عوامل موثر در بستن زودهنگام بند ناف، تعجیل عامل زایمان (30%)، سزارین (7/3%)، روتین پزشک (1/2%) و عدم همکاری مادر (5/1%) شایع ترین علل بودند.

    نتیجه گیری

    بستن بند ناف در زایشگاه های بیمارستان های دولتی خراسان رضوی، سریع یا خیلی سریع صورت می گیرد و در سزارین، این تعجیل خیلی محسوس است و شایع ترین عامل موثر، عجله عامل زایمان ذکر شده است، لذا ارائه آموزش های لازم به عاملین زایمان های طبیعی و سزارین در خصوص اصلاح زمان بستن بند ناف ضروری به نظر می رسد. تاخیر بستن بند ناف، نقش مهمی در گذار از گردش خون جنینی به نوزادی ایفا کند و باعث ارتقاء سلامت نوزادان می شود.

    کلید واژگان: اتاق زایمان، بستن بند ناف، تولد، مراقبت
    Maryam Zakerihamidi, Haniyeh Samdani, Mina Zofnon, Marzieh Shahsavan Qareghoni, Fatemeh Ramazanpour, Qudsieh Boskabadi, Maryam Bahmadi, Hassan Boskabadi *
    Introduction

    The time of umbilical cord clamping is an important strategy for better prognosis of preterm and full-term infants, and all health care providers should be informed about the components and importance of this approach. The present study was performed with aim to investigate the time and duration of umbilical cord clamping in the delivery or operating room of Khorasan Razavi Hospitals.

    Methods

    This descriptive study was conducted on 1237 babies born in the delivery or operating room of Khorasan Razavi public Hospitals between 2020 and 2022 with available sampling. In each hospital, a researcher assistant midwife who was not involved in the delivery process recorded the time of umbilical cord clamping after birth, and in the next step, she recorded the possible cause of early umbilical cord clamping by asking the obstetrician. Data were analyzed by SPSS software (version 26) and descriptive statistics tests. P<0.05 was considered statistically significant.

    Results

    In this study, 165 neonates (13.4%) were premature and 1072 neonates (86.6%) were born full term. In addition, 915 neonates (73.96%) were born naturally and other 322 neonates (26.04%) by cesarean section. The mean duration of the umbilical cord clamping of the newborns was 35.25 ± 27.29 second, which was reported as 21.29 ± 14.95 second in cesarean section and 40.22 ± 28.92 second in natural delivery. In 719 neonates (58.1%), the umbilical cord is closed before 30 seconds and in 322 neonates (26%) before 15 seconds. Among the causes of early umbilical cord clamping, hasting by obstetrician (30%), caesarean section (3.7%), doctor's routine (2.1%) and mother's non-cooperation (1.5%) were the most common causes.

    Conclusion

    Umbilical cord clamping is done quickly or very quickly in the delivery room of Khorasan Razavi public hospitals, and in caesarean section, this urgency is very noticeable, and the most common cause of hasting is obstetrician. Therefore, correcting the thinking of the obstetrician in order to improve the time of umbilical cord clamping seems necessary. Delaying umbilical cord clamping plays an important role in the transition from fetal to newborn blood circulation and improves the health of newborns.

    Keywords: umbilical cord clamping, Delivery Room, Care, Birth
  • ابراهیم صالحی عمران، میمنت عابدینی بلترک*، فاطمه رمضان پور

    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تدریس به شیوه معکوس بر فرسودگی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان پایه چهارم دوره ابتدایی است. طرح پژوهش کمی و روش نیمه آزمایشی، طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل صورت پذیرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پایه چهارم دوره ابتدایی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1400 در شهر بابلسر به تعداد 1726 نفر بودند. نمونه پژوهش نیز از پایه چهارم به صورت نمونه گیری تصادفی جایگزینی انتخاب شد. به تعداد 30 نفر به گونه ای که 15 نفر در گروه کنترل و 15 نفر در گروه آزمایش انتخاب شدند. . داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه فرسودگی تحصیلی مسلش (2002) و اشتیاق تحصیلی شافلی و همکاران (2002) جمع آوری شد. پایایی پرسشنامه اشتیاق تحصیلی بر اساس آلفای کرونباخ 94/0، عامل وقف خود 92/0 و عامل جذب 79/0 محاسبه شد و روایی آن با تحلیل عاملی و با ضریب کرونباخ تایید شد. پایایی و روایی پرسشنامه فرسودگی تحصیلی مسلش بر اساس روش همسانی درونی و بازآزمایی مورد تایید قرار گرفته است. ضریب آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس های خستگی عاطفی 88/0، شک و تردید 90/0 و خودکارآمدی 84/0 به دست آمد، که نشان از پایایی مناسب این ابزار داشت. روایی عاملی آزمون نیز به روش تحلیل عوامل و چرخش واریمکس نیز محاسبه شد. ضریب آلفای به دست آمده برای روایی واگرا برای خرده مقیاس های خستگی عاطفی، شک و تردید و خودکارآمدی به ترتیب 21/0-، 53/0- و 32/0- به دست آمد. نتایج حاکی از آن است که تدریس معکوس بر متغیرهای خستگی هیجانی، بی علاقگی تحصیلی، ناکارآمدی درسی و نمره کلی فرسودگی تحصیلی موثر بوده است (05/0>P). یعنی استفاده از تدریس معکوس در کلاس موجب کاهش فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان می شود.

    کلید واژگان: فرسودگی تحصیلی، اشتیاق تحصیلی، تدریس معکوس
    Ebrahim Salehi Omran, Meimanat Abedini Baltork *, Fatemeh Ramezanpour Marzooni

    The aim of the present study is to investigate the effect of flipped classroom on the burnout and academic motivation of fourth grade students. Quantitative research design and semi-experimental method, pre-test-post-test design was carried out with the control group. The statistical population of the present study included all the fourth grade students of the elementary school studying in the academic year of 1401-1400 in Babolsar city, numbering 1726 people. The research sample was also selected from the fourth grade as a replacement random sampling. A total of 30 people were selected in such a way that 15 people were in the control group and 15 people were selected in the experimental group. . Research data using Maslach's academic burnout questionnaire and Schaufeli et.'s academic motivation. al. (2002) was collected. Reliability of the academic motivation questionnaire Schaufeli et. al. (2002) was also validated as Cronbach's strength factor was 0.94, self-dedication factor was 0.92, and attraction factor was 0.79, and its validity was confirmed by factor analysis and Cronbach's coefficient. The reliability and validity of Maslach's academic burnout questionnaire has been confirmed based on internal consistency and retesting. Cronbach's alpha coefficient for the subscales of emotional exhaustion was 0.88, doubt was 0.90, and self-efficacy was 0.84, which indicated the appropriate reliability of this tool. The factorial validity of the test was also calculated by factor analysis and varimax rotation. The obtained alpha coefficient for divergent validity for emotional exhaustion, doubt and self-efficacy subscales was -0.21, -0.53 and -0.32 respectively. Inferential statistics including multivariate analysis of variance and univariate analysis of variance were used, respecting the assumptions of normality and homogeneity of variances. The results indicate that flipped classroom has been effective on the variables of emotional exhaustion, academic apathy, academic inefficiency and the overall score of academic burnout (P<0.05).

    Keywords: Burnout, Motivation, Flipped Classroom
  • سمیه علیرضایی*، مریم مرادی، آذین نیازی، فاطمه محمدزاده، مریم سالاری هدکی، نغمه رزاقی، فاطمه رمضان پور، سارا میرزاییان، مریم نورآوران فیض آبادی
    مقدمه

    ارایه گزارش موارد بیمارستانهای مختلف امکان تجمیع نتایج درمطالعات مروری را فراهم میکند تا شواهدکاملتر فراهم گردد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین پیامدهای بارداری در موارد ابتلا به ویروس کووید-19 اجرا شد.

    روش

    مطالعه حاضر گزارش موارد از نوع رکورد ریویو است که به بررسی 27 زن باردار مبتلا به کووید-19 مراجعه کننده به بیمارستان قایم مشهد سال 1399 میپردازد.مستندات پرونده تمامی زنان باردار با تست PCR مثبت یا ویژگیهای کووید-19 در سی تی اسکن و نوزادان متولد شده از آنها مورد بررسی قرار گرفت.پیامدهای مادری شامل اطلاعات پزشکی، علایم بیماری،سیر بیماری،یافته های آزمایشگاهی و پیامدهای جنینی-نوزادی شامل دیسترس جنینی و نوزادی، اسیدوز نوزادی، بستری در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان و مرگ جمع آوری شد.

    یافته ها

    میانگین سنی زنان باردار 86/5±07/31 و اکثر موارد (0/63 درصد) در سه ماهه سوم و 8/14 درصد در سه ماهه دوم بارداری بودند.سرفه وتب شایعترین شکایات بودند. مرگ مادر در 7/4 درصد و مرگ نوزادی 8/14 درصد گزارش شد. در میان پیامدهای مادری، پره اکلامپسی (5/18 درصد) و در میان پیامدهای نوزادی، بستری در بخش مراقبت های ویژه (4/44 درصد) بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده بود.

    نتیجه گیری

    ابتلای زنان باردار به کووید-19 میتواند با عوارض مادری شدید از جمله، افزایش خطر مرگ مادر و زایمان زودرس و همچنین پیامدهای نوزادی شامل دیسترس جنینی و نوزادی، اسدوز نوزادی، بستری در بخش مراقبتهای ویژه و مرگ نوزادی همراه باشد با این حال، برای کاهش خطر ابتلا به بیماری و پیامدهای جانبی شدید مرتبط با آن، واکسیناسیون علیه کووید-19 در زنان باردار پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: پیامدهای بارداری، ویروس کرونا، کووید 19، گزارش موارد
    Somayeh Alirezaei *, Maryam Moradi, Azin Niazi, Fatemeh Mohammadzadeh, Maryam Salarihadki, Naghmeh Razaghi, Fatemeh Ramezanpour, Sara Mirzaian, Maryam Nouravaran Faizabadi
    Introduction

    The present study was implemented with the aim of investigating the outcomes of pregnancy in cases affected by COVID-19.

    Methods

    The study is a case series of a record review type, which examines the characteristics of 27 pregnant women with COVID-19 referred to the Qaem Hospital in Mashhad in 2020. The case series of all pregnant women with a positive PCR or features of COVID-19 on lung CT scans. Maternal consequences were medical records, signs, disease progress, laboratory and imaging findings, and fetal-neonatal outcomes. All data were analyzed using SPSS version 24.0 software.

    Results

    The mean age of the pregnant women with COVID-19 was 31.07 ± 5.86 years. Most cases (63.0%) were in the third trimester of pregnancy and only 14.8% were in the second trimester. Cough and Fever were the most common complaints. Maternal mortality was reported in 4.7% of the cases and Neonatal death was 14.8%. Among maternal messages, preeclampsia (18.5%) was the most common. Among the newborns’ consequences, the hospitalization of newborns in the neonatal intensive care unit (44.4%) was the highest.

    Conclusion

    COVID-19 infection in pregnant women can lead to severe maternal complications, including an increased risk of maternal death and preterm delivery, as well as fetal and neonatal consequences such as fetal distress, neonatal asphyxia, admission to the neonatal intensive care unit, and neonatal death. However, to reduce the risk of infection and the associated severe side effects, COVID-19 vaccination is recommended for pregnant women.

    Keywords: Corona virus, COVID-19, Pregnancy outcomes, Case Series
  • یوسف یوسفی*، فاطمه رمضان پور، محمدرضا بنام
    پدیده تونل زنی اسپین در آهن ربای تک ملکولی Mn12 با استفاده از روش محاسبه اینستانتونی مطالعه و از حالت همدوس در پارامتر حقیقی در گروه SU(2) به عنوان تابع اولیه استفاده شده است. برای این آهن ربای تک ملکولی، شکافتگی ترازهای انرژی حاصل شده (پله های حلقه پسماند مغناطیسی) مربوط به جمله ای در کنش کلاسیکی می باشد که از فاز بری نتیجه می شود و این جمله باعث تداخل بین مسیرهای تونل زنی (اینستانتون ها) می شود. در محاسبات تحلیلی انجام شده، از فرض خطی بودن جواب های اینستانتونی بر حسب میدان مغناطیسی اعمالی استفاده شده و مشاهده می شود تعداد نقاط خاموش شوی پدیده تونل زنی مغناطیسی ، که همان تعداد پله ها در حلقه پسماند مغناطیسی می باشد، با تعداد نقاط بدست آمده از محاسبات عددی برابر است. البته موقعیت نقاط (اندازه ی میدانی که در آن دامنه تونل زنی صفر می شود) متفاوت است.
    کلید واژگان: حالت همدوس، تونل زنی اسپین، اینستانتون، برانگیختگی دوقطبی
    Yousef Yousefi *, Fathemah Ramezanpoor, Mohammad Reza Benam
    Spin tunneling effect in Single Molecule Magnet Mn12 is studied by instanton calculation technique using SU(2) spin coherent state in real parameter as a trial function. For this SMM, tunnel splitting ( steps in hysteresis loop) arises due to the presence of a Berry phase in action, which causes interference between tunneling trajectories (instantons). In the analytical calculation, the assumption of the linearity of the instanton solution in term of applied magnetic field is used. It is observed that the number of quenching points of magnetic tunneling, the number of steps in hysteresis loop, are equal to the number of points obtained from numerical calculation. Of course, the position of the points (the magnitude of the field in which the tunneling amplitude is zero) is different.
    Keywords: coherent state, Spin Tunneling, Instanton, dipole Excitation
  • فاطمه رمضانپور، مسعود اصفهانی، جعفر اصغری، بابک ربیعی
    به منظور برداشت زودتر کلزا، عدم تداخل آن با کشت برنج و همچنین جلوگیری از کاهش عملکرد قابل برداشت کلزا بر اثر ریزش دانه ها پس از رسیدگی، اثرات مصرف مواد خشکاننده پیش از برداشت بر رطوبت دانه، عملکرد دانه و درصد روغن طی یک آزمایش مزرعه ای در شرایط آب و هوایی استان گیلان مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در سال زراعی 1384-1383 در مزرعه موسسه تحقیقات برنج کشور در رشت، به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با 10 تیمار و سه تکرار به اجرا گذاشته شد. کلزای مورد استفاده رقم هایولا 308 و سه تیمار خشکاننده هر یک در سه غلظت شامل الف) گلای فوزیت (64/1، 46/2 و 28/3 لیتر ماده موثره در هکتار)، ب) پاراکوات (4/0، 8/0 و 2/1 لیتر ماده موثره در هکتار)، و ج کلرات سدیم (4، 5 و 6 کیلوگرم در هکتار) به همراه تیمار شاهد (بدون محلول پاشی) بود. روند کاهش رطوبت، عملکرد و درصد روغن دانه های تیمارها اندازه گیری شدند. نتایج آزمایش نشان داد که تاثیر نوع مواد خشکاننده بر رطوبت دانه، عملکرد و روغن دانه معنی دار بود. غلظت های حداکثر پاراکوات و کلرات سدیم برداشت محصول را نسبت به شاهد، 11 روز تسریع کردند (برداشت 23 اردیبهشت) و دو غلظت پایین تر پاراکوات و کلرات سدیم نیز با 10 روز تسریع در برداشت (24 اردیبهشت) نسبت به شاهد، در ردیف بعدی قرار گرفتند. تیمارهای گلای فوزیت برداشت محصول کلزا را 5 تا 9 روز نسبت به شاهد تسریع کردند (29 و 25 اردیبهشت). تیمارهای پاراکوات، کلرات سدیم و گلای فوزیت با غلظت های حداقل، دارای حداکثر عملکرد (به ترتیب 7/2461، 7/2316 و 2424کیلوگرم در هکتار) در مقایسه با شاهد (2094 کیلوگرم در هکتار) بودند، اما اختلاف معنی داری با آن نداشتند. در مقابل، پاراکوات با غلظت های 8/0 و 2/1 لیتر در هکتار دارای کمترین عملکرد (به ترتیب 1784 و 3/1735 کیلو گرم در هکتار) بود ولی تفاوت معنی داری با شاهد نداشتند. از نظر درصد روغن نیز گلای فوزیت در غلظت 28/3 لیتر در هکتار، با میانگین 48/40 درصد دارای بیشترین درصد روغن بود و با شاهد تفاوت معنی داری داشت. کلرات سدیم در غلظت 6 کیلوگرم در هکتار، با میانگین 3/35 درصد، دارای کمترین درصد روغن دانه بود ولی با شاهد اختلاف معنی داری نداشت. در مجموع، به نظر می رسد که همه تیمارهای مورد آزمایش (با 9 تا 11 روز تسریع در برداشت نسبت به شاهد بدون محلول پاشی)، به استثنای تیمار 64/1 لیتر در هکتار گلای فوزیت (با 5 روز تسریع در برداشت)، با توجه به این که هیچ اثر سوئی بر عملکرد دانه و درصد روغن نداشتند، می توانند در برداشت محصول دانه کلزا مفید باشند. از بین تیمارهای آزمایشی، تیمارهای 2/1 لیتر در هکتار پاراکوات و 6 کیلوگرم در هکتار کلرات سدیم به دلیل 11 روز تسریع در برداشت محصول به عنوان خشکاننده پیش از برداشت کلزا در شرایط آب و هوایی شمال ایران بهتر به نظر می رسند.
    کلید واژگان: خشکاننده های شیمیایی، زمان برداشت، عملکرد دانه و روغن، کلزا
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال