به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

فاطمه زارع زردینی

  • فاطمه زارع زردینی*، احمد زندوانیان نایینی، مریم کیان
    هدف پژوهش حاضر بررسی ادراکات و تجربه زیسته معلمان دوره ابتدایی از نقاط قوت و ضعف آموزش مجازی در دوران کرونا در سال تحصیلی 1400-1399 بود. رویکرد پژوهش کیفی و روش پژوهش پدیدارشناسی بود و از ابزار مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته استفاده شد. گروه هدف، شامل تمامی معلمان زن پایه پنجم مدارس دخترانه شهر یزد بود که تعداد 12 نفر آن ها به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از مصاحبه هشتم، اشباع نظری داده ها حاصل شد اما برای اطمینان، مصاحبه ها تا 12 مورد ادامه یافت. داده ها از طریق روش کدگذاری و مقوله بندی با استفاده از الگوی هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شد. اعتبار داده ها از طریق روش سه سوسازی در قالب شیوه ی ارجاع به شرکت کنندگان و تحلیل گروه همکاران حاصل شد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، 15 زیرمضمون به عنوان نقاط قوت و 25 زیرمضمون به عنوان نقاط ضعف استخراج شد که در 8 مضمون اصلی آموزشی، اجتماعی، واسطه گری رسانه، واسطه گری والدین، فرهنگی، اخلاقی، محیطی و اقتصادی طبقه بندی شدند. در ادامه ، عوامل زمینه ای پیدایش این تجارب نیز استخراج شد که در قالب 8 زیرمضمون در سه سطح کلان، میانی و خرد قرار گرفتند.
    کلید واژگان: آموزش مجازی، تجربه زیسته، معلم، دوره تحصیلی ابتدایی، روش پژوهش پدیدارشناسی
    Fateme Zare Zardeini *, Ahmad Zandvanian Naeini, Maryam Kian
    The purpose of this study was to investigate the perceptions and lived experience of primary school teachers of the strengths and weaknesses of virtual education in the corona virus pandemy in the academic year 2020-2021. The research approach was qualitative and phenomenological. The instrument used was a semi-structured interview. The target group included all fifth grade female teachers in girls' schools in Yazd, that 12 of whom were selected by purposive sampling. After the eighth interview, theoretical data saturation was obtained, but interviews were continued up to 12. Data were analyzed by coding and categorization methods and used seven-step Colaizy pattern. The validity of the data was obtained through triangulation method, in the form of referrals to the participants and also the analysis of the group of colleagues. After analyzing the data, 15 sub-themes were identified as strengths and 25 sub-themes as weaknesses, which were classified in to 8 main themes: educational, social, media mediation, parental mediation, cultural, ethical, environmental and economic. Then, contextual factors were extracted which were placed in 8 sub-themes at three levels: macro, medium and micro.
    Keywords: Virtual Education, Lived Experience, Teacher, Elementary Education, Phenomenological Research Method
  • زینب رضایی، مریم بردبار*، فاطمه زارع زردینی

    درگیری تحصیلی یکی از سازه های چندوجهی و موثر بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای احساس تعلق به مدرسه در ارتباط بین رابطه معلم-دانش آموز و درگیری تحصیلی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر مشهد 1400-1401 تشکیل می دادند که 360 نفر (251دختر و 109پسر) از آنان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند.. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های درگیری تحصیلی ریو (2013) RAEQ، پرسشنامه رابطه معلم-دانش آموز مواری و زواک (2011)  IT-SR و پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه بری و همکاران (2004) SSCS بودند. داده های جمع آوری شده با استفاده روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل پژوهش از نظر شاخص های معنی داری و برازش مورد تایید است و متغیر رابطه معلم-دانش آموز به طور غیر مستقیم از طریق احساس تعلق به مدرسه بر درگیری تحصیلی تاثیر می گذارد (05/0<p). اثر مستقیم رابطه معلم-دانش آموز بر درگیری تحصیلی معنادار نبود (05/0<P). بر این اساس، احساس تعلق به مدرسه می تواند نقش واسطه ای بین رابطه معلم-دانش آموز و درگیری تحصیلی داشته باشد.

    کلید واژگان: احساس تعلق به مدرسه، درگیری تحصیلی، رابطه معلم-دانش ‎آموز
    Zeinab Rezaei, Maryam Bordbar*, Fatemeh Zarezardini

    Academic engagement is one of the multifaceted constructs that affect students' academic performance. The aim of this study was to determine the mediating role of a sense of belonging in the relationship between teacher-student Relationship and academic engagement. The method of the present study was descriptive-correlational. The statistical population of this study consisted of all the students of the first secondary level of Mashhad city in 1400-1401, 360 of whom (251 girls and 109 boys) were selected as a sample using the multi-stage cluster random sampling method. Data collection tools included academic engagement Reev (2013) RAEQ, the student-teacher relationship questionnaire Murray & Zvoch (2011) IT-SR, and the school of Belonging questionnaire of  Brew & Et.al (2004). The collected data were analyzed using the Structural Equation Model. The results showed that the research model is approved in terms of significance and fit indicators and The teacher-student relationship variable indirectly affects academic engagement through the sense of belonging to the school. The direct effect of teacher-student relationships on academic engagement was not significant. Based on this, the sense of belonging to the school can play a mediating role between the teacher-student relationship and academic engagement.

    Keywords: School Belonging, Academic Engagment, Tearcher-Student Relationship
  • فاطمه زارع زردینی، زهرا هاشمی*، عباس عبداللهی
    هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی گری نیازهای بنیادین روان شناختی در رابطه عملکرد خانواده با شادکامی بود. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان کارشناسی ساکن خوابگاه دانشگاه الزهرا (س) تهران تشکیل دادند که در سال تحصیلی 1399-1398 مشغول به تحصیل بودند و از میان آن ها 300 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. روش پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی و برای تعیین نرمال بودن داده ها از کجی و کشیدگی و روش تحلیل مسیر برای ارزیابی مدل پیشنهادی استفاده شد. ابزارهای جمع آوری داده شامل ابزار سنجش عملکرد خانواده (FAD)، فرم کوتاه پرسشنامه شادکامی آکسفورد (OHQ_SF) و پرسشنامه نیازهای بنیادین روان شناختی (BPNS) بود. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار Spss 24 و Amos 24 استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد تمامی خرده مقیاس های متغیر عملکرد خانواده همبستگی معناداری با شادکامی دارند. مدل تجربی اصلاح شده دارای شاخص های برازش مطلوب است. عملکرد خانواده (حل مسیله، نقش های خانوادگی، همراهی عاطفی، درگیری عاطفی، عملکرد عمومی خانواده، کنترل رفتاری) نیز اثر مستقیم و غیرمستقیم بر شادکامی دارد. علاوه براین، نیازهای بنیادین روان شناختی (خودمختاری، شایستگی و ارتباط) در رابطه بین عملکرد خانواده و شادکامی نقش میانجی گری سهمی دارد.
    کلید واژگان: شادکامی، عملکرد خانواده، نیازهای بنیادین روان شناختی
    Fatemeh Zarezardini, Zahra Hashemi *, Abbas Abdollahi
    The purpose of this study was to investigate the mediating role of basic psychological needs in the relationship between family function and happiness. The research population consisted of all students living in the residence of Alzahra University in Tehran during 2019-2020. 300 of them were selected by convenience sampling method. The research method was descriptive-correlative type. In the present study, descriptive and inferential statistical methods were used to analyze the data, skewness and elongation were used to determine the normality of the data, and path analysis was used to evaluate the proposed model. The questionnaires used in this study were the short version of the Oxford Happiness Questionnaire (OHQ_SF), the Family Assessment Device (FAD), and the Psychological Basic Needs Questionnaire (BPNS) (.SPSS 24 and AMOS 24 software were used. The results showed that all subscales of family functioning were significantly correlated with happiness. The proposed modified empirical model showed good fit indices. According to this model, family functioning (problem solving, family roles, affective responsiveness, affective involvement, behavioral control, general functioning) showed direct and indirect effects on happiness. In addition, basic psychological needs (autonomy, competence, relatedness) had a partial mediating role in the relationship between family functioning and happiness.
    Keywords: Happiness, Family functioning, Psychological Basic Need
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال